Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 30
"اگر شما از من انکار ، بر اساس قانون خود را تف! هیچ نیروی در احکام ونیز وجود دارد :
من برای قضاوت ایستاده پاسخ : پاسخ ، باید آن را "؟
-- تاجر ونیزی
سکوت ادامه داد ناگسستنی توسط صدای انسان برای چندین دقیقه اضطراب.
سپس بسیاری تکان دادن را باز و بسته دوباره و Uncas بودند ، در زندگی
دایره.
همه کسانی که چشم ها ، که تا به حال شده است جالب مطالعه lineaments از سیج ، به عنوان
منبع اطلاعاتی خود را در لحظه ، تبدیل ، و در حال حاضر در راز خم شد
تحسین بر شخص راست میشود ، چالاک و بی تقصیر اسیر.
اما نه حضور که در آن او خود را در بر داشت ، و نه توجه منحصر به فرد است که
او ، در هر صورت آشفته خود داشتن از Mohican جوان جذب.
او یک نگاه عمدی و رعایت را در هر طرف از او بازیگران ، جلسه حل و فصل
بیان از دشمنی که در چهره فرماندهان را با همان کاهش
آرامش به عنوان نگاه کنجکاو کودکان توجه است.
اما وقتی ، در این بررسی دقیق پر افاده ، شخص Tamenund تحت او آمد
نگاه ، چشم او ثابت شد ، به عنوان اینکه همه اشیاء دیگر در حال حاضر فراموش شده بودند.
سپس ، پیشرفت را با گام های آهسته و بی صدا تا منطقه ، او خود را قرار داده
بلافاصله قبل از چهار پایه سیج.
در اینجا او ایستاده unnoted ، هر چند کاملا مراقب خود ، تا یکی از روسای
مطلع دوم از حضور او.
"با چه زبان زندانی به Manitou صحبت می کنند؟" خواستار ایلخانی ،
بدون unclosing چشم او. "مانند پدران خود ،" Uncas پاسخ "با
زبان دلاور است. "
در این بشارت ناگهانی و غیر منتظره ، فریاد زدن شدید و پایین ، فرار از طریق
بسیاری ، که ممکن است به inaptly نمی شود در مقایسه با غرغر از شیر ، خود را به عنوان
صفرا است برای اولین بار بیدار -- فال ترس از وزن خشم آینده خود است.
این اثر بود به همان اندازه قوی در سیج ، هر چند متفاوت به نمایش گذاشته شده است.
او دست در برابر چشمان خود را به تصویب رساند ، تا اگر به حذف حداقل شواهد بنابراین شرم آور
منظره ، در حالی که او تکرار ، در پایین خود ، زنگ های گلویی ، کلمات او بود
شنیده می شود.
"دلاور! من به دیدن قبایل از زندگی
Lenape از شورای آتش رانده می شود ، و پراکندگی ، مانند گله های شکسته از گوزن ، در میان
تپه های ایروکیز!
hatchets از مردم جنگل رفت و برگشت قوی از دره های من را دیده اند ، که
بادهای آسمان در امان!
جانوران که در کوه ها ، و پرندگان که بالای درخت پرواز اجرا شود ، من
زندگی در wigwams از مردان دیده می شود ، اما پیش از این هرگز که من پیدا کردم دلاور
پایه به عنوان خزش ، مثل مار سمی ، به اردوگاه های ملت خود است. "
بازگشت Uncas : "آواز پرندگان باز صورتحساب خود ،" ، در نرمترین
یادداشت ها صدای موسیقی خود او "و Tamenund آهنگ آنها را شنیده است."
سیج آغاز شده ، خم شده و سر خود را کنار بگذارند ، تا اگر به گرفتن صدای زودگذر برخی از
عبور ملودی. "آیا رویای Tamenund!" او بانگ زد.
"صدا در گوش او!
آیا زمستان رفته عقب! تابستان دوباره به کودکان
Lenape! "
سکوت موقر و احترام این انفجار نامنسجم از لب ها از موفق
دلاور پیامبر.
مردم خود به آسانی زبان ناخوانا خود را به یکی از آن ساخته شده
کنفرانس مرموز او اعتقاد بر این بود تا دست نگه دارند تا به طور مرتب با برتر
هوش و آنها در انتظار مساله وحی در هیبت.
با این حال ، پس از یک وقفه از بیماران ، یکی از مردان سن ، درک است که سیج به حال از دست رفته
خاطراتی از موضوع قبل از آنها ، جرأت به او یادآوری دوباره.
حضور زندانی.
"دلاور کاذب trembles مبادا او باید کلمات Tamenund را بشنود ،" او گفت.
"" تیس سگ تازی که howls ، هنگامی که Yengeese نشان می دهد او دنباله است. "
و شما ، "بازگشت Uncas sternly در اطراف او ، به دنبال" سگ که ناله و شکایت کردن ، هنگامی که
فرانسوی کست نویسنده offals از گوزن او! "
بیست و چاقو gleamed در هوا ، و به عنوان بسیاری از رزمندگان پیمود ، به پای خود ، در این
گاز گرفتن ، و شاید تلافی merited ، اما حرکت از یکی از روسای سرکوب
outbreaking tempers خود و ترمیم ظاهر آرام.
احتمالا این کار ممکن است مشکل تر شده اند ، به حال جنبش های ساخته شده توسط
Tamenund نشان داد که او دوباره به صحبت می کنند.
"دلاور"! سیج را از سر گرفت ، "تو هنر کمی در خور نام تو.
مردم من ، روشن از آفتاب در زمستان بسیاری دیده می شود و جنگجو که در بیابان ها
قبیله اش وقتی در ابرها پنهان می کردند مضاعف خائن است.
قانون Manitou فقط.
است ، در حالی که رودخانه ها اجرا و کوه ایستاده ، در حالی که شکوفه می آیند
بروید و بر روی درختان ، بنابراین باید. او مال تو ، فرزندان من است ، برخورد عادلانه توسط
اوست. "
اندام منتقل شد و نه یک نفس با صدای بلند و طولانی تر از معمول کشیده شده بود ، تا زمانی که
هجا بسته شدن این حکم نهایی لب از Tamenund تصویب کرده بود.
سپس فریاد انتقام پشت سر هم در یک بار ، به عنوان آن ممکن است ، از لب متحد
ملت ، فالگیری هراسان از مقاصد ظالم خود.
در میان این yells طولانی مدت و وحشیانه ، رئیس ، در صدای بالا اعلام کرد ،
که اسیر برای تحمل محاکمه وحشتناک شکنجه توسط آتش محکوم شد.
دایره ، سفارش خود را شکست ، و فریادهای شوق مخلوط با شلوغی و جنجال و هیاهو
آماده سازی است.
Heyward دیوانه وار با اسیرکنندگان خود تلاش چشم مضطرب از Hawkeye آغاز شد که به دنبال
در اطراف او ، با بیان حرارت عجیب و غریب و کورا دوباره خودش را انداخت
در از فوت بزرگ خاندان ، یک بار بیشتر متقاضی برای رحمت.
در طول تمام این لحظات تلاش ، Uncas حفظ به تنهایی به حال خود
آرامش است.
او در آماده سازی با چشم ثابت نگاه کردم ، و هنگامی که شکنجه گران آمد برای به دست گرفتن
او ، او آنها را با یک شرکت و نگرش ایستاده ملاقات کرد.
یکی در میان آنها ، در صورت امکان شدید تر و وحشیانه تر از همنوعان خود ، تصرف کردند
شکار - شرت جنگجو جوان ، و در یک تلاش تنها آن را از بدن خود را پاره کرد.
سپس ، با فریاد زدن لذت کوره در رفته ، او به سمت خود قربانی unresisting همگانی روندی و
آماده به او منجر به سهام است.
اما ، در آن لحظه ، زمانی که او بیشتر یک غریبه به نظر می رسد احساسات بشریت ،
هدف از وحشیانه به عنوان به طور ناگهانی دستگیر شده بود که اگر یک سازمان مافوق طبیعی بود
interposed در طرف از Uncas.
کره چشم از دلاور به نظر می رسید از سوکت های خود را شروع و دهان خود را باز
و به شکل کامل خود را منجمد در نگرش از شگفتی شد.
بالا بردن دست خود را با حرکت آهسته و کنترل شده ، او با اشاره با یک انگشت به
در اغوش حمل کردن از اسیر.
همراهانش او را در جای تعجب شلوغ و هر چشم بود مانند خود را ، بستند
بدقت در شکل یک لاک پشت کوچک ، به زیبایی بر روی پستان از خالکوبی
زندانی ، در رنگ آبی روشن است.
Uncas تنها از طریق مسنجر لذت می برد پیروزی خود را ، لبخند آرامی بر روی صحنه است.
سپس حرکتی جمعیت را با رفت و برگشت بالا و مغرور بازوی خود را ، او پیشرفته
در مقابل کشور با هوا یک پادشاه سخن گفت ، و در یک صدای بلندتر از
سوفل از تحسین زد که از طریق کثرت.
"مردان از Lenape Lenni!" او گفت ، "نژاد من حمایت زمین!
قبیله ضعیف شما می ایستد در پوسته من!
چه آتش که دلاور می تواند نور را فرزند پدران من رایت ، "او اضافه کرد ،
اشاره با افتخار به نمایش و جلوه هنری پرشکوه ساده بر روی پوست خود را "خون که از چنین
سهام شعله های تو را خفه کردن!
نژاد من پدر بزرگ سازمان ملل! "" که تو هنر؟ "خواستار Tamenund ، در حال افزایش
در زنگ های شگفت انگیز او شنیده می شود ، بیش از هر معنی منتقل زبان
زندانی.
"Uncas ، پسر Chingachgook ،" پاسخ اسیر به میزان متوسطی از تبدیل
ملت ، و خم شدن سر خود را در احترام به شخصیت ها و سال های دیگر "یک پسر
Unamis بزرگ است. "
(پانوشت : لاک پشت) "! ساعت Tamenund نزدیک" گفت
سیج ؛ "روز آمده است ، در گذشته ، به شب!
من از Manitou ، که یکی است در اینجا برای پر کردن جای من در شورای آتش.
Uncas ، کودک Uncas ، پیدا نشد! چشم عقاب در حال مرگ زل زل نگاه کردن در
افزایش خورشید. "
جوانان پا به آرامی ، اما با افتخار بر روی پلت فرم ، جایی که او قابل مشاهده شد
کل آشفته و تعجب بسیاری است.
Tamenund او طولانی در طول بازوی او برگزار می شود و خواندن هر نوبت در جریمه
lineaments از لقاء او ، با خیره نگاه کردن خستگی ناپذیر که به یاد می آورد روز از
سعادت است.
"آیا Tamenund یک پسر؟" در طول پیامبر سر در گم بانگ زد.
"من از بارشها تا بسیاری از خواب -- که قوم من مانند ماسه شناور پراکنده بودند --
Yengeese ، مقدار زیادی بیش از برگ درختان!
فلش Tamenund حنایی را بترساند ، دستش را مانند پژمرده است
شاخه ای از چوب بلوط مرده ؛ حلزون swifter در رقابت خواهد بود ؛ رتبهدهی نشده است Uncas قبل از
او را به عنوان آنها را به مبارزه با چهره رنگ پریده رفت!
Uncas ، پلنگ قبیله اش ، پسر ارشد Lenape ، خردمندترین Sagamore
Mohicans!
به من بگو ، نویسنده Delawares ، Tamenund شده است دارای جای خواب برای یک صد زمستان است؟ "
سکوت آرام و عمیق که این کلمات را موفق به اندازه کافی اعلام کرد
احترام افتضاح با آن مردم خود را دریافت کرد ارتباط از
ایلخانی.
هیچ کدام جرأت به آنها پاسخ دهید ، هر چند همه در انتظار نفس از آنچه که گوش
را دنبال کنید.
Uncas ، با این حال ، به دنبال در چهره اش با علاقه و پرستش مورد علاقه
کودک ، اصل در رتبه بالا است و تصدیق کرد خود را ، به آن پاسخ.
او گفت : "چهار جنگاوران نژاد خود زندگی کرد و رفت ،" ، "از زمان از دوستان
Tamenund مردم خود را در جنگ منجر شده است.
خون لاک پشت در بسیاری از روسای بوده است ، اما همه آنها را دوباره به رفته
زمین را از چه رو آنها ، به جز Chingachgook و پسر او آمد. "
درست است -- درست است ، "بازگشت سیج ، یک فلش از بین بردن خاطره
همه خشنود خود را fancies ، و بازگرداندن او را در زمانی به آگاهی واقعی
تاریخ ملت خود.
"مرد خردمند ما اغلب گفته شده است که دو جنگجو از نژاد بدون تغییر در
تپه های Yengeese ؛ چرا که کرسی خود را در شورای آتش Delawares شده است
تا زمانی خالی؟ "
مرد جوان در این کلمات بزرگ سر خود را ، که او هنوز هم نگه داشته بود تعظیمی
کمی ، در احترام و بلند کردن صدای خود را به کثرت شنیده ، که اگر
توضیح در یک بار و برای همیشه لطفا برای سیاست خانواده اش ، او گفت : با صدای بلند :
"زمانی که ما خواب که در آن ما می تواند شنیدن دریاچه نمک در خشم خود صحبت می کنند.
سپس ما به حاکمان و Sagamores بر زمین شد.
اما هنگامی که یک چهره رنگ پریده در هر بروک دیده شد ، ما به دنبال گوزن برگشت به
رودخانه از ملت ما.
Delawares رفته بودند. رزمندگان تعداد کمی از آنها همه ماند برای نوشیدن از
جریان را دوست داشتند. سپس گفت : پدر من ، 'در اینجا ما شکار.
آب از رودخانه به دریاچه نمک.
اگر ما به سمت تنظیم خورشید برو ، ما باید جریان که به دریاچه های بزرگ اجرا
آب شیرین وجود دارد که می میرند Mohican ، مانند ماهی از دریا ، در روشن
چشمه.
هنگامی Manitou آماده است و باید گفت "بیا" ما از رودخانه به دنبال
دریا ، و خود ما را در دوباره. Delawares ، چنین باور است
کودکان از لاک پشت است.
چشمان ما در حال افزایش است و نه به سمت تنظیم خورشید هستند.
ما می دانیم که از چه رو او می آید ، اما ما می دانیم به کجا او می رود.
این کافی است. "
مردان Lenape به کلمات خود را با تمام احترام گوش که خرافات
که با آن می تواند به من قرض بدهید ، پیدا کردن یک افسون مخفی حتی در زبان تمثیلی
جوان Sagamore imparted ایده های خود را.
Uncas خود اثر توضیح مختصر خود را با چشم هوشمند تماشا کرده ام ،
و به تدریج کاهش یافته هوا از اقتدار او به عهده گرفت ، او درک که خود را
حسابرسان محتوا بودند.
سپس ، اجازه به نظر می رسد خود را به پرسه بیش از هجوم خاموش که در اطراف شلوغ
صندلی افزایش Tamenund ، او برای نخستین بار Hawkeye در اوراق قرضه خود را درک است.
پله مشتاقانه از موضع خود او ساخته شده ، راه خود را به طرف دوست خود را ؛
و برش و صندل سبک خود را با یک سکته مغزی سریع و عصبانی از چاقو خود ، او motioned
به جمعیت به تقسیم.
سرخپوستان به سکوت ، اطاعت ، و بار دیگر آنها ایستاده بود که در دایره خود را در بازه را به عنوان
قبل از ظاهر خود را در میان آنها است. Uncas طلایه دار را با دست انجام گرفت ، و منجر
او را به پای بزرگ خاندان.
"پدر ،" او گفت : "در این صورت رنگ پریده نگاه کنید ، مرد تنها ، و دوستان
Delawares. "" آیا او یک پسر Minquon است؟ "
"اما نه ، جنگجو شناخته شده به Yengeese ، و می ترسید توسط Maquas"
"چه نام او اعمال خود را به دست آورد؟"
"ما او را Hawkeye ،" Uncas پاسخ ، با استفاده از عبارت دلاور "برای بینایی خود را هرگز
مواجه شد.
Mingoes می دانم او را بهتر از مرگ او می دهد رزمندگان خود ، او با آنها است.
تفنگ طولانی است. "
"لا Longue Carabine!" گفت Tamenund ، باز کردن چشم خود را ، و با توجه به دیده بانی
sternly. "پسر من انجام داده است به خوبی به او تماس بگیرید
دوست است. "
"من او را تا که خود را چنین ثابت می کند ،" بازگشت رئیس جوان ، با بزرگ
آرامش ، اما با یک قیافه ثابت است. "اگر Uncas در میان Delawares می باشد خوش آمدید ،
سپس Hawkeye با دوستان خود در است. "
"چهره رنگ پریده مقتول مرد جوان من ، نام خود را برای ضربات او زده است فوق العاده است
Lenape. "
"اگر Mingo است که او را در گوش دلاور زمزمه ، او تنها نشان داده که
او آواز پرنده گفت : "دیده بانی ، که در حال حاضر بر این باور بودند که آن زمان به اثبات بیگناهی بود
خود را از اتهام توهین آمیز ، و
که به عنوان مرد او خطاب صحبت کرد ، اصلاح ارقام هندی خود ، با این حال ، با
عجیب و غریب مفاهیم خود را.
"که من آن را کشته Maquas من انسان را انکار نمی کند ، حتی در خود شورا
آتش سوزی است ، اما ، آگاهانه ، دست من دلاور صدمه هرگز ، به مخالفت
دلیل هدیه من است ، که دوستانه به
آنها ، و تمام است که متعلق به ملت خود است. "
علامت تعجب کم از ابراز احساسات در میان رزمندگان که رد و بدل به تصویب رسید به نظر می رسد ، با هر
دیگر مانند مردانی که برای اولین بار شروع به درک خطای خود را.
"هرن کجاست؟" خواستار Tamenund.
"او را متوقف گوش من؟"
Magua ، که احساسات در طی این صحنه که در آن Uncas به حال پیروزی بسیار ممکن است
بهتر تصور از شرح داده شده توسط پله شجاعانه در مقابل ، به تماس پاسخ
ایلخانی.
«فقط Tamenund ،" او گفت ، "نه نگه خواهد داشت آنچه هرن قرض داده است."
"به من بگو ، پسر برادر من ،" بازگشت سیج ، اجتناب از لقاء تاریک لو
Subtil و تبدیل کمال مسرت به ویژگی های صاف و ساده تر از Uncas "
غریبه حق فاتح بر شما؟ "
"او هیچ است. پلنگ ممکن است به snares تعیین شده توسط
زنان ، ولی او قوی است و می داند که چگونه از طریق آنها را کبیسه ".
"لا Carabine Longue؟"
"خنده در Mingoes. برو هرن ، از squaws خود رنگ از
خرس. "" غریبه و قبل از ازدواج سفید که می آیند
به اردوگاه من با هم؟ "
"باید در یک مسیر باز سفر." "و آن زن که هرن سمت چپ با من
رزمندگان؟ "Uncas ساخته شده بدون پاسخ است.
"و آن زن که Mingo به اردوگاه من به ارمغان آورد؟" تکرار Tamenund ، به شدت.
گریه Magua : "او مال من است ، است" و ، تکان دادن دست خود را در پیروزی در Uncas.
"Mohican ، شما می دانید که او مال من است."
گفت : Tamenund : "پسر من است سکوت ،" ، سعی به خواندن بیان
صورت است که جوانان از او را در غم و اندوه تبدیل شده است.
است تا "پاسخ کم است.
مکث کوتاه و تاثیر گذار موفق شد ، که طی آن بسیار آشکار بود با آنچه
بی میلی بسیاری اعتراف عدالت ادعای Mingo است.
در طول سیج ، در آنها به تنهایی تصمیم وابسته ، در صدای محکم گفت :
"هرن ، ترک."
"او آمده است ، فقط Tamenund ، خواستار Magua مکار" ، و یا با دست پر
ایمان Delawares؟ خیمه لو Renard Subtil خالی می باشد.
اطمینان او را با خود قوی است. "
مرد میانسال با خودش برای مدتی mused در و پس از آن ، خم شدن سر خود را به سمت یکی از
همراهان ارجمند او ، او پرسید : "آیا گوش من باز؟"
"درست است."
"آیا این Mingo یک رئیس است؟" "برای اولین بار در کشور خود است."
"دختر ، آنچه تو wouldst؟ یک جنگجوی بزرگ ، تو را به همسر است.
برو! نژاد تو به پایان خواهد رسید "
"بهتر از هزار بار ، آن را باید" گفت کورا وحشت زده ، از
ملاقات با چنین تخریب! "" هرن ، ذهن او در چادر او
پدران.
قبل از ازدواج بی میل می سازد خیمه ناراضی است. "
بازگشت Magua : "او با زبان مردم خود سخن می گوید ،" ، در مورد قربانی خود را با
به دنبال طنز تلخ.
"او از یک مسابقه از معامله گران است و مقرون به صرفه برای یک نگاه روشن است.
اجازه دهید Tamenund کلمات صحبت می کنند. "" به شما پول و عشق ما را. "
"هیچ چیز از این رو اما آنچه Magua به ارمغان آورد اینطرفی."
"سپس با خود تو ترک. Manitou بزرگ منع که دلاور
باید ناعادلانه است. "
Magua پیشرفته ، و توقیف اسیر خود را به شدت از سوی بازو ؛ Delawares سقوط کرد
به پشت ، سکوت ، و کورا ، تا اگر آگاهانه که نکوهش خواهد بود بی فایده ،
آماده برای ارسال به سرنوشت خود را بدون مقاومت است.
"نگه دارید ، نگه دارید" گریه دانکن ، springing به جلو ؛ "هرن ، رحمت! باج او
نباید تو از هر یک از مردم تو تا کنون شناخته شده است هنوز به غنی تر است. "
"Magua قرمز رنگ پوست است ، او می خواهد دانه از چهره رنگ پریده نیست."
"طلا ، نقره ، پودر ، سرب -- همه که نیازهای جنگجو باید در خیمه تو باشد ؛
که بزرگترین رئیس می شود. "
گریه Magua : "لو Subtil بسیار قوی است ،" ، خشونت تکان دادن دست که درک
بازوی unresisting کورا "او انتقام خود را!"
"فرمانروای توانا از مشیت الهی!" گفت Heyward ، clasping دست خود را با هم در
عذاب ، "می تواند این رنج می برد! برای شما ، فقط Tamenund ، من برای رحمت تجدید نظر شود. "
"عبارت از دلاور گفت" بازگشت سیج ، بسته شدن چشمان او ، و
انداختن دوباره به صندلی خود را به طور یکسان با روانی خود و اعمال خود را بدن خسته.
"مردان صحبت می کنند دو برابر نیست."
"که رئیس باید وقت خود را را در unsaying بار صحبت برباد دادن است
عاقل و معقول ، گفت : "Hawkeye ، حرکتی به دانکن ساکت باشد" اما
همچنین محتاطانه در هر جنگجو به
در نظر گرفتن و قبل از او اعتصاب تبر زین زدن خود را به سر از زندانیان خود است.
هرن ، من به شما عشق نیست ؛ و نه می تواند به من می گویند که هر Mingo تا به حال به نفع زیادی در دریافت
دستان من.
این منصفانه است که ، اگر این جنگ به زودی پایان ، بسیاری از شما را به این نتیجه
رزمندگان به من در جنگل دیدار خواهد کرد.
آن را در معرض قضاوت شما ، آنگاه که آیا شما ترجیح می دهند که چنین زندانی که
به قرار گاه خود ، و یا یکی مثل خودم ، یک مرد است که آن را تا حد زیادی شادی که هستم
ملت خود را به دیدن با دست برهنه. "
"؟ آیا تفنگ بلند" زندگی خود را برای زن به من بدهید "خواستار Magua ، hesitatingly ؛
برای او در حال حاضر حرکت در جهت ترک محل را با قربانی خود ساخته شده است.
"نه ، نه ، من گفته ام نه آنقدر که ،" بازگشت Hawkeye ، طراحی با
صلاحدید مناسب ، زمانی که او اشاره کرد که با آن اشتیاق Magua گوش به او
پیشنهاد.
"این خواهد بود مبادله نابرابر ، جنگجو را ، در اول از سن و سال او و
سودمندی ، برای بهترین زن در مرزهای.
من ممکن است رضایت به قشلاق ، در حال حاضر -- حداقل به مدت شش هفته جلو برگها
به نوبه خود -- به شرط شما قبل از ازدواج آزاد ".
Magua سرش را تکان داد ، و نشانه های بی تاب برای جمعیت برای باز کردن ساخته شده.
"خب ، پس ،" طلایه دار ، با هوا غرق در افکار از یک مرد که به حال نیمی از ساخته نشده است
تا ذهن خود را "من" مرغ باران "به مقرون به صرفه پرتاب.
نگاهی به کلمه از یک شکارچی با تجربه ، قطعه atween برابر آن
استان ها. "Magua هنوز هم عار شمرده پاسخ ، ادامه
تلاش خود را به متفرق کردن جمعیت.
"شاید" طلایه دار ، از دست دادن dissembled او خنکی دقیقا در نسبت
به عنوان دیگر آشکار بی تفاوتی به مبادله ، "اگر من باید شرط
آموزش مردان جوان خود را به موجب واقعی از
we'pon ، آن را صاف تفاوت های کمی در قضاوت ما است. "
لو Renard سرسخت دستور داد Delawares ، که هنوز در کمربند غیر قابل نفوذ lingered
در اطراف او ، در امید او به پیشنهاد دوستانه گوش ، مسیر خود را برای باز کردن ،
تهدید ، با نگاه از چشم او ،
یکی دیگر از درخواست تجدید نظر به عدالت مصون از خطا از خود را "نبی".
چه دستور داده است که باید دیر یا زود می رسند ، "ادامه داد Hawkeye ، چرخش با
نگاه غمگین و فروتنی به Uncas.
ادم پست و رذل می داند نفع او عمل کرد و آن را حفظ
خدا نگهدار شما ، پسر شما دوستان را در میان خویشاوندان نزدیک طبیعی خود را یافت ، و من امیدوارم که آنها
ثابت خواهد کرد که به عنوان واقعی به عنوان برخی از شما را ملاقات کرده اید که تا به حال هیچ متقابل هند.
همانطور که برای من ، دیر یا زود ، من باید بمیرد ، در آن است ، بنابراین ، شانس وجود دارد ، اما چند
را به مرگ و عزاداری من.
پس از همه ، آن است که به احتمال زیاد IMPS موفق شده اند به کارشناسی کارشناسی ارشد پوست سر من است ، بنابراین یک یا دو روز
تفاوت بزرگ در حساب ابدی از زمان را.
خدا نگهدار شما باشد ، افزود : "جنگلبان ناهموار ، خم شدن سر خود را کنار ، و پس از آن فورا
تغییر جهت آن را دوباره ، با نگاه مشتاق به سوی جوانان ؛ "من عاشق
هم شما و هم پدر خود ، Uncas ، هر چند ما
پوست هستند از یک رنگ در دسترس نباشد ، و هدایای ما تا حدودی متفاوت است.
ارسال Sagamore من در بزرگ ترین مشکل من چشم از او هرگز از دست داده و به عنوان برای شما ،
من فکر می کنم گاهی اوقات هنگامی که در دنباله خوش شانس ، و بستگی به آن ، پسر ، که آیا وجود دارد
یکی آسمان و یا دو ، یک مسیر وجود دارد در
جهان دیگر است که توسط آن مردان صادقانه با هم ممکن است دوباره.
شما تفنگ در محل ما آن را مخفی می کردند و آن را ، و حفظ آن را به خاطر من ، و ،
harkee ، LAD ، به عنوان نعمت های طبیعی خود را انجام دهد انکار به شما استفاده از انتقام نیست ، بلکه استفاده از
کمی آزادانه در Mingoes آن ممکن است
griefs سبکبار کردن در از دست دادن من ، و سهولت و ذهن شما را.
هرن ، من قبول می کنم پیشنهاد خود را ، آزادی زن است.
من زندانی شما هستم! "
سوفل سرکوب شود ، اما هنوز هم متمایز از طرفداری از طریق جمعیت در این زد
پیشنهاد سخاوتمندانه ، حتی شدیدترین در میان رزمندگان دلاور تجلی
لذت در مروت قربانی در نظر گرفته شده شده است.
Magua متوقف شد ، و برای یک لحظه اضطراب ، ممکن است آن را گفت ، او شک و پس از آن ، ریخته گری
چشم خود را در کورا ، با بیان که در آن درنده خویی و تحسین شد
عجیب و مخلوط است ، هدف او به ثابت برای همیشه لطفا برای شد.
او تحقیر خود را از این پیشنهاد را با یک حرکت رو به عقب سر خود intimated و گفت : در
یک صدای پایدار و حل و فصل :
"لو Renard Subtil رئیس بزرگ است ، او اما یک ذهن.
می آیند ، "او اضافه کرد ، تخمگذار دست خود را بیش از حد خودمانی بر روی شانه اسیر او
مصرانه به بعد او را "هرن هیچ سخن چین خواهد رفت."
قبل از ازدواج در ذخیره های بلند زنانه به خود جلب کرد ، و چشم تیره او را مشتعل ، در حالی که
شات خون غنی ، مانند روشنایی در حال گذر از خورشید ، به او بسیار
معابد ، در هتک ابرو.
"من زندانی شما هستم ، و ، در یک زمان اتصالات باید به دنبال آماده ، حتی به مرگ من است.
اما خشونت های غیر ضروری ، "بطور سرد گفت و بلافاصله تبدیل به Hawkeye ،
افزود : «شکارچی سخاوتمندانه! از روح من من از شما تشکر می کنم.
پیشنهاد شما بیهوده است ، نه می تواند آن را پذیرفته ، اما هنوز هم ممکن است شما به من ، خدمت می کنند حتی
بیش از خود را در قصد خود نجیب. نگاه کنید که کودک افتادگی فروتنی!
رها او را تا زمانی که شما او را ترک در لانه مردان متمدن نیست.
من نمی خواهند گفت ، "wringing سخت دست طلایه دار" که پدرش پاداش
شما -- برای مانند شما را بالاتر از پاداش از مردان هستند -- اما او به شما و تشکر از برکت دهد
و باور من ، به برکت یک مرد مسن عادلانه و فضیلت در نزد بهشت است.
آیا به خدا من می تواند یک کلمه را از لب های او در این لحظه افتضاح شنیدن! "
صدای او خفه شد ، و برای یک لحظه ، او ساکت شد و پس از آن ، پیشبرد
گام nigher به دانکن ، بود که در حمایت از خواهر ناخودآگاه او ، او ادامه داد : در
بیشتر مقهور زنگ ، اما که در آن احساس
و عادات جنسی خود را حفظ مبارزه ترس : "من باید به شما بگویم
گرامی داشتن گنج شما دارای. شما عشق او ، Heyward که پنهان
هزار گسل ، هر چند که او آنها را به حال.
او مهربان ، آرام ، شیرین ، خوب است ، به عنوان فانی ممکن است است.
لکه دار کردن در ذهن یا شخص که در آن proudest از شما که به همه مریض شدن وجود ندارد.
او عادلانه است -- آه! چگونه surpassingly منصفانه! "تخمگذار زیبا خود را ، اما کمتر
درخشان ، دست در محبت مالیخولیا بر پیشانی ألبستر از آلیس ، و
فراق مو طلایی که خوشه
در مورد ابرو او "و در عین حال روح خود را به عنوان پوست خود را خالص و بی عیب است!
من بسیار توان گفت -- ، شاید ، از سردتر دلیل تایید ، اما من به
یدکی شما و خودم -- "صدای او تبدیل شد شنیده نمی شود ، و صورت خود را بیش از خم شد
به صورت خواهرش.
پس از یک بوسه طولانی و سوزش ، او به وجود آمد ، و با ویژگی های رنگ مرگ است ، اما
بدون حتی یک اشک در چشم تب آلوده خود ، او تبدیل به دور و افزود : به وحشیانه ،
با ارتفاع سابق خود را از شیوه ای :
"در حال حاضر ، آقا ، اگر آن را لذت خود را ، من به دنبال خواهد داشت."
AY ، برو ، "گریه دانکن ، با قرار دادن آلیس در آغوش یک دختر هندی ،" برو ، Magua ، برو.
این Delawares قوانین خود را ، که آنها را ممنوع شما را بازداشت ، اما من -- من هیچ
تعهد از جمله. برو ، هیولا بدخیم -- چرا شما تاخیر "؟
این امر می تواند مشکل به توصیف بیان که با آن Magua گوش به
این تهدید را دنبال کنید.
در ابتدا یک صفحه نمایش شدید ابراز و شادی وجود دارد ، و سپس آن را فورا
مقهور در یک نگاه از سردی حیله گری. کلمات باز می شد و مقدار با
پاسخ دادن به ، "دست باز" آمده است. "
"نگه دارید ،" گریه Hawkeye ، تصرف دانکن بازو ، و بازداشت او را به خشونت ؛
"شما می دانید هنر و صنعت از بچه شریر و شیطان نیست. او شما را به ambushment منجر شود ، و
مرگ -- "
"هرن ، قطع کرد :" Uncas ، که تسلیم به آداب و رسوم استرن از مردم خود بود
شنونده توجه و در قبر به همه که گذشت بوده است. "هرن ، عدالت
Delawares می آید از Manitou.
نگاهی به خورشید. او اکنون در شاخه های فوقانی
شوکران. مسیر شما کوتاه است و باز است.
هنگامی که او در بالای درختان دیده می شود ، وجود خواهد داشت مردان در دنباله شما. "
"کلاغ می شنوم!" گفت Magua ، با خنده taunting.
"برو!" او اضافه کرد ، تکان دادن دست خود را در میان جمعیت ، که در به آرامی باز مجبور به اعتراف خود
عبور آنها شد. "کجا هستند petticoats از Delawares!
اجازه دهید به فلش خود و اسلحه های خود را ارسال آنها را به Wyandots ؛ آنها باید گوشت گوزن و آهو به
خوردن ، و ذرت به کج بیل زدن. سگ ، خرگوش ، دزد -- من بر روی شما تف!
gibes فراق او در سکوت علامت و مرده ، گوش ، و با این
گاز گرفتن کلمات در دهان او ، Magua پیروز unmolested را به جنگل گذشت ،
پس از اسارت منفعل خود ، و
حفاظت شده توسط قوانین خدشه ناپذیر مهمان نوازی هندی است.