Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل ششم. برای عشق از یک انسان
هنگامی که جان تورنتون پا خود را در دسامبر قبلی مسدود شرکای خود او ساخته شده بود
راحت و چپ او را به خوبی ، خود را تا رودخانه خارج
قایق های SAW سیاهههای مربوط داوسون.
او هنوز هم لنگش بود کمی در زمان وی نجات باک ، اما با ادامه
آب و هوای گرم و حتی لنگی اندکی او را ترک.
و در اینجا دروغ گفتن توسط بانک رودخانه را از طریق روز طولانی بهار ، تماشای در حال اجرا
آب ، lazily گوش دادن به آهنگ پرندگان و همهمه از طبیعت ، باک به آرامی
قدرت او را به دست آورد به عقب.
سکون در می آید بسیار خوب است پس از یک سفر سه هزار مایل ، و آن را باید
اعتراف کرد که باک تنبل waxed به عنوان زخم خود شفا ، عضلات او دارای عقاید ، و
گوشت برگشتم به پوشش استخوان خود را.
باک ، جان تورنتون ، و تیراندازی و Nig ، -- به همین ماده ، همه آنها loafing ، شد --
انتظار برای قایق آمده بود که آنها را حمل به داوسون.
تیراندازی گذارنده کمی ایرلندی که در اوایل ساخته شده دوستان با باک ، که در حال مرگ بود
شرط ، و نمی توانست خشم از پیشرفت های اول خود را.
او صفت دکتر که برخی از سگها دارای ؛ و به عنوان یک گربه مادر شسته او
بچه گربه ها ، تا او را شسته و پاک زخم باک.
به طور منظم ، هر روز صبح پس از او صبحانه خود را به پایان رسانده ، او انجام او
وظیفه خود انتصابی ، تا او می آمد ، برای ministrations او نگاه به اندازه او برای
تورنتون را.
Nig ، به همان اندازه دوستانه است ، هر چند کمتر نمایشی ، سگ بزرگ سیاه و سفید ، نیمی بود
کاراگاه و deerhound نیم ، با چشم که خندید و طبیعت بی حد و حصر خوب.
به تعجب باک این سگ هیچ حسادت نسبت به او آشکار است.
آنها به نظر می رسید برای به اشتراک گذاشتن مهربانی و فراخی جان تورنتون.
همانطور که باک رشد قوی تر کردند و او را در همه نوع از بازی های مسخره ترغیب ، که در آن
تورنتون خود می تواند احتراز کردن برای پیوستن به ، و در این مد باک از طریق خود romped
نقاهت و به یک وجود جدید.
عشق ، عشق شهوانی واقعی ، خود را برای اولین بار بود.
او در قاضی میلر هرگز به حال تجربه در خورشید بوسید سانتا کلارا
دره.
با پسر قاضی ، شکار و tramping ، آن کار شده بود
مشارکت ، با نوه قاضی ، نوعی از سرپرستی مطنطن و با
قاضی خود ، دوستی با شکوه و با وقار.
اما عشق است که توام با تب و سوزش بود ، که ستایش بود ، که جنون بود ، آن را
جان تورنتون گرفته شده تا به حال برای بیدار کردن.
این مرد زندگی اش را ، که چیزی را نجات داد ، اما علاوه بر این ، او ایده آل بود
استاد.
مردان دیگر به رفاه سگ خود را از حس وظیفه و کسب و کار شاهد
مجمع تشخیص مصلحت نظام ، او را به رفاه و آسایش او را دیدم که اگر آنها فرزندان خود را ، زیرا او
می تواند از آن کمک کند.
و پس از او را دیدم بیشتر است. او یک تبریک با مهربانی و یا فراموش کرده هرگز
تشویق کلمه ، و نشستن برای یک بحث طولانی با آنها ("گاز" او آن را به نام) به عنوان
بسیار لذت خود را به عنوان تیرز.
او راه را از مصرف سر باک تقریبا بین دستهای خود را ، و استراحت ، سر خود را
بر باک ، تکان دادن او را به عقب و جلو ، نام بیمار در حالی که تماس او را که به
باک نام عاشق هم بودند.
باک می دانستند بدون شادی بیشتری نسبت به آغوش خشن و صدای زمزمه سوگندهای ،
و در هر حرکت تند و سریع به جلو و عقب به نظر می رسید که قلب او خواهد بود از او متزلزل
بدن آنقدر بزرگ وجد آن بود.
و وقتی که منتشر شد ، او به پا خود را دوباره پیدا میشدند ، خنده دهان او ، چشمان او فصیح ، او
گلو پر جنب و جوش با صدای unuttered ، و در آن مد بدون حرکت باقی مانده ،
جان تورنتون reverently روی تعجب فریاد زدن ، "خدا! شما همه می توانند اما صحبت می کنند! "
باک بود فوت و فن بیان عشق است که شبیه به صدمه زدن به.
او اغلب دست تورنتون را در دهان خود مصادره و بسته می شود بشدت که گوشت
تحت تاثیر قرار دادن دندان های خود را برای برخی از زمان پس از آن با مته سوراخ.
و به عنوان باک درک سوگند به کلمات عشق ، پس آن مرد این را فهمیدند جعلی
برای نوازش ، نیش می زنند. در اکثر موارد ، با این حال ، عشق باک است
بیان شده در ستایش است.
در حالی که او وحشی با شادی رفت و هنگامی که تورنتون او را لمس یا صحبت کرد به او ، او
به دنبال این نشانه ها نیست.
بر خلاف تیراندازی ، بود که معتاد به پرتاب بینی خود را زیر دست تورنتون و با ارنج زدن و
با ارنج زدن تا petted ، یا Nig ، که ساقه بالا و استراحت سر بزرگ خود را بر روی تورنتون
زانو ، باک محتوا به عشق ورزیدن از راه دور.
او توسط یک ساعت یک دروغ ، مشتاق ، هشدار ، در پا تورنتون ، به دنبال به چهره اش ،
خانه بر آن ، این مطالعه ، پس از با keenest علاقه هر زودگذر
بیان ، هر جنبش و یا تغییر ویژگی است.
یا ، به عنوان شانس ممکن است آن را داشته باشد ، او را دروغ دورتر ، به سمت و یا عقب ، تماشای
رئوس مرد و جنبش های گاه به گاه از بدن او.
و اغلب ، صمیمیت و همدلی که در آن زندگی می کردند ، قدرت زل زل نگاه کردن باک
سر جان تورنتون در اطراف قرعه کشی ، و او زل زل نگاه کردن ، بازگشت ، بدون سخنرانی ،
قلب خود را درخشان از چشم های خود را به عنوان قلب باک تاباند.
برای یک مدت طولانی بعد از نجات خود ، باک تورنتون به خارج از دید او را دوست نداشت.
از لحظه ای که چادر را ترک زمانی که او آن را وارد دیگر ، باک او را دنبال
پاشنه.
استادان گذرا خود را از او به Northland آمده بود در او پرورش می یابند تا به حال ترس
که هیچ استاد می تواند دائمی است.
او نگران بود که به تصویب تورنتون را از زندگی خود را به عنوان پرو و فرانسوا
اسکاتلندی نیمه نژاد عبور کرده است. حتی در شب ، در خواب به او ، او
خالی از سکنه شده توسط این ترس.
در زمان او به لرزش خاموش خواب و خزش از طریق لرز به فلپ
چادر ، جایی که او ایستاده و گوش دادن به صدای تنفس کارشناسی ارشد خود را.
اما با وجود این عشق بزرگ او با مته سوراخ جان تورنتون ، که به نظر می رسید از پیش سفارش دادن
نرم تمدن نفوذ ، فشار از بدوی ، که Northland
تحریک به او ، زنده و فعال باقی ماند.
وفاداری و ارادت ، چیزهایی متولد شده از آتش و سقف ، او بودند ، با این حال او را حفظ
wildness و عیاری او.
او چیزی از بین گیاهان خودرو (وحشی) ، در از بین گیاهان خودرو (وحشی) می آیند آتش جان تورنتون نشسته بود ،
به جای یک سگ از کشور نیمروز نرم مهر با آثار نسل از
تمدن.
از آنجا که از عشق او بسیار بزرگ ، او نمی تواند سرقت از این مرد است ، اما از هر گونه دیگر
مرد ، در هر اردوگاه دیگر ، او یک لحظه درنگ نمی کند ؛ در حالی که حیله گری که او با
به سرقت برده او را قادر ساخت برای فرار از تشخیص.
صورت و بدن خود را با دندان سگ بسیاری از گل بودند ، و او جنگیدند و به شدت به عنوان
همیشه و بیشتر shrewdly.
تیراندازی و Nig خیلی خوب خلق برای نزاع بودند ، -- علاوه بر این ، آنها را به تعلق
جان تورنتون ، اما سگ عجیب و غریب ، بدون توجه به نژاد یا شجاعت ، سریع
اذعان برتری باک یا در بر داشت
خود را برای زندگی با یک آنتاگونیست وحشتناک مبارزه است.
و باک بی رحم بود.
او به خوبی آموخته بود قانون باشگاه و نیش و او را به مزیت forewent و یا هرگز
از دشمن او راه را برای مرگ آغاز شده بود جلب کرد.
او از اسپیتز lessoned بود ، و از سگ های رئیس مبارزه با پلیس و پست الکترونیکی ،
و می دانست که البته وسط وجود دارد. او باید استاد یا تسلط می شود ؛ در حالی که به
ضعف نشان می دهد رحمت بود.
مرسی در زندگی بسیار کهن وجود دارد. برای ترس اشتباه گرفته بود ، و از جمله
سوء تفاهم های ساخته شده برای مرگ.
کشتن و یا کشته شوند ، خوردن یا خورده شود ، قانون ، و این دستور ، در خارج از
عمق زمان ، او تبعیت نمی کند. او مسن تر از روز او دیده می شود و
تنفس او کشیده شده است.
او گذشته را با حال حاضر مرتبط است ، و ابدیت را پشت سر گذاشته throbbed از طریق
او را در ریتم توانا که او به عنوان جزر و مد و فصل تحت تأثیر را تحت تأثیر.
او با آتش جان تورنتون ، یک سگ گسترده ای سینه ، سفید دندان و بلند باردار نشسته ؛
اما پشت سر او بودند که به سایه های تمامی شیوه های سگ ها ، نیمه گرگ و وحشی
گرگ ، فوری و باعث چشیدن
مزه گوشت او خوردند ، تشنه آب نوشیدند ، scenting باد با او ،
گوش دادن با او و گفتن او را برای تلفن های موبایل ساخته شده توسط زندگی وحشی در جنگل ،
تحمیل احوالات روحیاش ، کارگردانی اعمال خود ،
دراز کشیدن به خواب با او وقتی که او زمین بگذارند ، و در خواب با او و فراتر از آن او
و تبدیل شدن به خود چیزهای از رویاهای خود.
بنابراین peremptorily این سایه را با اشاره صدا زدن او ، که هر انسان روز و ادعا
از انسان دورتر از او خارج شده است.
در اعماق جنگل تماس صدایی بود ، و اغلب به عنوان او شنیده ام این فراخوان ،
به طرز مرموزی هیجان و luring ، او احساس مجبور به نوبه خود پشت خود را بر آتش
و مورد ضرب و شتم زمین در اطراف آن ، و
شیرجه رفتن به جنگل ، و در و در ، او می دانست که در آن یا چرا نیست ؛ نه او تعجب
چرا که در آن یا ، تماس صدایی آمرانه ، در اعماق جنگل.
اما همانطور که اغلب به عنوان زمین نرم ناگسستنی و سایه سبز ، عشق او به دست اورد
جان تورنتون او را جلب کرد دوباره به آتش.
تورنتون به تنهایی او برگزار شد.
بقیه افراد بشر به عنوان چیزی بود. مسافران احتمال ممکن است به ستایش و یا حیوان خانگی او را ؛
اما او سرد در آن بود ، و از یک مرد بیش از حد نمایشی او را به بالا و
راه رفتن دور.
هنگامی که شرکای تورنتون ، هانس و پیت ، وارد قایق طولانی انتظار می رود ، باک
رد به آنها توجه کنید تا او یاد گرفته بودند نزدیک به تورنتون ؛ که بعد از او
آنها را در مرتب کردن بر اساس منفعل از راه تحمل ،
پذیرش به نفع از آنها به عنوان اینکه او آنها را با پذیرش طرفدار.
آنها از همان نوع بزرگ را به عنوان تورنتون ، زندگی نزدیک به زمین ،
به سادگی تفکر و دیدن به وضوح و قبل از اینکه آنها قایق را به گردابی بزرگ وضع روانیش
اره آسیاب در داوسون ، آنها دریافتند
جفتک انداختن و در راه او ، و بر اساس صمیمیت از قبیل به دست آمده با تیراندازی اصرار نیست و
Nig. برای تورنتون ، با این حال ، عشق او به نظر می رسید
رشد و رشد کند.
او به تنهایی در میان مردان ، می تواند یک بسته را بر پشت باک در سفر تابستان قرار داده.
هیچ چیز بیش از حد بزرگ بود برای جفتک انداختن انجام دهید ، زمانی که تورنتون فرمان.
یک روز (آنها گراب ، بنا شده بود خود را از درآمد حاصل از قایق و چپ
داوسون برای آب سر Tanana) مرد و سگ نشسته در تاج بودند
یک صخره سقوط کرد که فاصله دارد ، راست پایین ، برهنه تخت سنگ سه صد فوت زیر.
جان تورنتون نشستن در نزدیکی لبه ، باک در شانه او بود.
هوی و هوس ناشی از بی فکری را مصادره تورنتون ، و او جلب توجه هانس و پیت.
آزمایش او را در ذهن داشت. پرش ، باک! "او فرمان ، گسترده خود را
بازو به خارج و بیش از شکاف.
لحظه بعدی او با باک دست و پنجه نرم می کرد در لبه شدید ، در حالی که هانس و پیت
بودند کشیدن آنها را به عقب به ایمنی. "این غیر طبیعی ،" پیت گفت ، پس از آن بود
بارها و گفتار خود گرفتار کرده بود.
تورنتون سر خود را تکان داد. "نه ، آن را پر زرق و برق ، و آن را وحشتناک است ،
بیش از حد. آیا شما می دانید ، گاهی باعث ترس من است. "
"من مایل نیست به مردی که به دست می گذارد بر شما در حالی که او به اطراف ،" پیت
اعلام قطعی ، nodding سر خود را به سمت باک.
"کوکنار اجی مجی!" سهم هانس.
"mineself یا نه." این شهر در دایره بود ، قبل از سال
از دغدغه های که پیت تحقق یابد.
"سیاه" برتون ، مرد بد خلق و مخرب بوده است چیدن تا به حال نزاع با
ادم تازه وارد در بار ، هنگامی که تورنتون پا خوب naturedly بین.
باک ، به عنوان سفارشی خود را به دروغ گفتن در این گوشه میمیره ، سر در پنجه بود ، از تماشای او استاد
هر عمل. برتون زده ، بدون هشدار قبلی ،
مستقیما از شانه.
تورنتون در حال چرخش فرستاده شد ، و خود را از افتادن تنها با محکم فشار نجات داد
راه آهن از نوار.
کسانی که بودند به دنبال شنیده نه پوست و نه جیغ زدن بود ، اما چیزی
که بهتر است به عنوان سر و صدا ، و دیدند بدن باک افزایش در هوا را به عنوان او
طبقه گلو برتون را ترک کرد.
مرد عمر خود را به طور غریزی از پرتاب دستش را نجات داده بود ، اما پرتاب
عقب مانده را به کف با باک در بالا از او.
باک دندان خود را از گوشت بازوی رها و سوار در دوباره برای گلو.
این بار مرد تنها در تا حدودی مسدود کردن موفق شد و گلو او باز پاره شد.
سپس جمعیت بر باک بود ، و او رانده شد ، اما در حالی که یک جراح چک
خونریزی او prowled بالا و پایین ، growling خشمگینانه ، اقدام و با عجله در ، و
توسط آرایه ای از باشگاه های خصمانه مجبور.
A "کارگران معدن" جلسه "نامیده می شود بر روی نقطه ای ، تصمیم گرفت که این سگ کافی بود
تحریک آمیز ، و باک مرخص شد.
اما شهرت او ، ساخته شده بود و از آن روز نام خود را گسترش از طریق هر اردوگاه در
آلاسکا.
در سالهای بعد ، در پاییز سال ، او زندگی جان تورنتون در بسیار دیگری نجات داد
مد.
سه شرکای صف کشیده بودند بلند و باریک از poling - قایق پایین کشش بد
رپیدز در نهر چهل مایلی.
هانس و پیت نقل مکان کرد در امتداد بانک ، snubbing با یک طناب نازک مانیل از درخت
به درخت ، در حالی که تورنتون همچنان در قایق ، کمک به فرود خود را با استفاده از
قطب ، و داد و بیداد جهت به ساحل.
باک ، در بانک ، نگرانی و اضطراب نگه داشته پهلو به پهلو از قایق ، چشم های او هرگز
خاموش اربابش.
در یک نقطه ویژه بد بوده ، که در آن لبه سنگها به ندرت به زیر آب فرو رفته jutted به
رودخانه ، هانس دور انداختن طناب ، و در حالی که تورنتون poled قایق به
جریان ، فرار کردن بانک با پایان در
دست خود را به سرزنش کردن قایق زمانی که آن را لبه پاک کرده بود.
این از آن انجام داد ، و پرواز کردن جریان در حال حاضر به عنوان سریع به عنوان آسیاب از مسابقه ، زمانی که
هانس آن را با طناب چک و چک بیش از حد به طور ناگهانی.
قایق flirted سرزنش کرده و به پایین بانکی بالا ، در حالی که تورنتون ، پرت محض
خارج از آن ، جریان به سمت بدترین بخشی از رپیدز ، کشش انجام شد
آب وحشی که در آن هیچ شناگر می تواند زندگی می کنند.
باک در لحظه فنر بود و در پایان سه صد متری ، در میان دیوانه
چرخش از آب ، او نگهداری تورنتون است.
وقتی که او احساس دم خود را درک او ، باک رهبری برای بانک ، شنا کردن با همه
قدرت پر زرق و برق. اما shoreward کندی پیشرفت بود ؛
پیشرفت پایین جریان سریع و شگفت آور.
از پایین آمد خروش مرگبار که در آن جریان وحشی رفت و وایلدر و اجاره در
تکه تکه و اسپری توسط سنگ که از طریق شبیه دندان از شانه عظیم تراست.
مکیدن آب آن را به عنوان زمان آغاز زمین شیب دار تاریخ و زمان آخرین بود
هراس و تورنتون می دانست که ساحل غیرممکن بود.
او خشمگینانه بیش از یک سنگ خراشیده کبود در سراسر دوم زده و یک سوم با
خرد کردن نیروی.
او بالای لغزنده خود را با هر دو دست چنگ آزاد باک ، و بالاتر از سر و صدا
از آب تان شدیدا فریاد زد : "برو ، باک! برو! "
باک می تواند خود را نگه ندارد ، و در پایین جریان را فرا گرفت ، به شدت در تلاش است ، اما
قادر به دوباره بدست آورد.
هنگامی که او شنید دستور تورنتون تکرار ، او تا حدی از آب پرورش ، پرتاب
سر خود را ، به عنوان اینکه برای آخرین نگاه ، سپس سربزیر نسبت به بانک تبدیل خواهد شد.
او با قدرت شنا کرد و در ساحل توسط Pete و هانس در نقطه بسیار کشیده شد که در آن
شنا متوقف ممکن و تخریب آغاز کرد.
آنها می دانستند که آن زمان یک مرد می تواند به یک سنگ لغزنده را در مواجهه با آن چسبیده
رانندگی فعلی عرض چند دقیقه بود ، و آنها فرار به همان سرعتی که آنها می توانند تا
بانک به یک نقطه بسیار بالا که در آن تورنتون حلق آویز در.
آنها متصل خط که با آنها شده است snubbing تا به حال قایق به گردن باک و
شانه ها ، که مراقب باشید که آن را نه باید او را خفه و نه مانع او
شنا ، و او را به جریان راه اندازی شد.
او را لرزاند جسورانه ، اما نه به جریان مستقیم به اندازه کافی.
او خیلی دیر به کشف اشتباه ، زمانی که تورنتون پهلو به پهلو از او و لخت بود
نیم دوجین از سکته مغزی دور در حالی که او بی اراده گذشته انجام شد.
هانس بی درنگ با طناب سرزنش کرده ، به عنوان اینکه باک یک قایق بودند.
طناب در نتیجه تشدید فشار بر روی او را در رفت و برگشت از جریان ، او تحت *** شد
سطح و زیر سطح او باقی ماند تا جسد او را زده در برابر
بانک و او بیرون برده بود.
او نیمی از غرق بود ، و هانس و پیت خود را بر او انداختند ، کوبنده
نفس را به او و آب را از او. او به پا خود را مبهوت و به زمین افتاد.
صدای غش صدای تورنتون آمد به آنها ، و هر چند که آنها نمی توانند را
کلمات از آن ، آنها می دانستند که او اندام خود بود.
صدای ارشد خود را در باک را مانند شوک الکتریکی عمل ، او به پای او بر خاست و
بانک جلوتر از مردان به نقطه عزیمت قبلی خود را زد تا.
هم طناب متصل شده بود او آغاز شد ، و دوباره او را لرزاند ، اما این
ساعت هم مستقیما به جریان است. او یک بار اشتباه محاسبه شده بود ، اما او نمی
گناه از آن یک بار دوم.
هانس پرداخت طناب ، اجازه ندارد کساد ، در حالی که پیت نگه داشته آن را از حلقه های روشن.
باک برگزار شد تا او در یک خط مستقیم بالا تورنتون بود ، سپس او تبدیل شده ، و با
سرعت اتوبوس سریع السیر است را بر او میرود.
تورنتون را دیدم او را ، و ، به عنوان باک او را مانند یک حافظه کتک زده ، با
نیروی کل فعلی را پشت سر گذاشته ، او رسید و با هر دو بازو در اطراف بسته
گردن کرک شده.
هانس طناب در اطراف درخت سرزنش کرده ، و جفتک انداختن و تورنتون تحت *** شدند
آب است.
خفه ، خفه کننده ، گاهی اوقات یکی از ابتدا و در برخی موارد دیگر ، کشیدن
بیش از پایین دندانه دار ، فوق العاده در برابر سنگ ها و snags ، آنها را به نوسان
بانک.
تورنتون به دست می آمد ، شکم به سمت پایین و با خشونت به عقب و جلو در سراسر سوق
ورود به سیستم رانش توسط هانس و پیت.
نگاه اول او برای جفتک انداختن ، بیش از که لنگی و ظاهرا مرده Nig بدن بود
فریاد زدن ، در حالی که تیراندازی لیسیدن صورت مرطوب و چشمان بسته.
تورنتون خود را کبود و ضرب و شتم شده بود ، و او با دقت بیش از بدن باک رفت ،
زمانی که او اقامه شده بود ، در اطراف ، پیدا کردن سه دنده شکسته.
"که در آن حل و فصل ، اعلام کرد.
"ما اردوگاه حق در اینجا." و اردوگاه آنها انجام داد ، تا دنده باک کشباف
و او قادر به سفر بود.
در زمستان آن سال ، در داوسون ، باک انجام بهره برداری ، دیگر نه چندان قهرمانانه ، شاید ،
اما یکی که با قرار دادن نام خود را notches بسیاری از بالاتر در توتم قطب شهرت آلاسکا.
این بهره برداری به خصوص لذت بخش بود سه مرد ، برای آنها که نیاز به ایستاد
ساز و برگ آن مبله ، و را به یک سفر طولانی مورد نظر را فعال شدند
خاور ویرجین ، که در آن کارگران معدن به حال هنوز رتبهدهی نشده است به نظر می رسد.
این گفتگو در سالن Eldorado آورده شد ، که در آن مردان waxed
لافزن از سگ مورد علاقه خود را.
باک ، چرا که از سابقه او ، هدف برای این مردان بود ، و تورنتون رانده شد
محکم به دفاع از او را.
در پایان از نیم ساعت یک مرد اظهار داشت که سگ خود را با سورتمه حمل کردن با پنج شروع
صد پوند و راه رفتن با آن ، دوم شش صد برای سگ خود را bragged و
یک سوم ، هفت صد.
"پیف! ! اه و پیف "جان تورنتون گفت :" باک می توانید یک هزار پوند شروع ".
"و شکستن آن؟ و راه رفتن با آن را برای صد متری؟ "خواستار Matthewson ،
ثروت باد اورده کینگ ، او از لاف زدن هفت صد.
جان تورنتون گفت : "و شکستن آن ، و راه رفتن با آن را برای صد متری ،"
خونسردی.
"خب ، Matthewson گفت ، به آرامی و به عمد ، به طوری که همه را می تواند بشنود :" من
هزار دلار است که می گوید که او نمی تواند. و این وجود دارد. "
پس گفت ، ناودان یک کیسه گرد و غبار طلا از اندازه سوسیس بولونیا را بر
نوار. هیچ کس صحبت کرد.
بلوف تورنتون ، اگر بلوف بود ، به نام شده بود.
او می تواند بطور ناگهانی غضبناک شدن خون گرم خزنده تا چهره اش را حس کند.
زبان او را فریب داده بود.
او نمی دانست که آیا باک می تواند یک هزار پوند شروع.
نیمی از یک تن! enormousness از آن او را تنگ آمده است.
او ایمان بزرگ در قدرت باک بود و حال اغلب تصور او را از شروع قادر
چنین یک بار ، اما هرگز به عنوان در حال حاضر ، او با آن روبرو بود امکان از آن ، چشم از
مردان ده را بر او ثابت است ، سکوت و انتظار است.
علاوه بر این ، او تا به حال هیچ هزار دلار و نه به حال هانس یا پیت.
"من باید سورتمه ایستاده در خارج در حال حاضر ، با بیست کیسه £ 50 کارخانه آرد بر روی آن ،"
Matthewson با صراحت بی رحمانه رفت ، "پس اجازه ندهید که شما مانع."
تورنتون پاسخ نداده اند.
او نمی دانست چه می گویند. او از چهره به چهره در وجود ندارد نگاه
راه یک مرد است که قدرت تفکر را از دست داده و به دنبال جایی برای پیدا کردن
چیزی که آن رفتن دوباره شروع خواهد شد.
چهره جیم اوبراین ، پادشاه Mastodon و رفیق قدیمی ، گرفتار چشمان او.
آن را به عنوان یک نشانه به او بود ، ظاهرا از خواب بیدار شدن او را به انجام آنچه که او هرگز در رویاهای ما
انجام.
"آیا می توانید به من هزار قرض بدهید؟" او ، تقریبا در زمزمه پرسید.
"مطمئنا" پاسخ اوبراین ، thumping پایین یک گونی plethoric طرف Matthewson است.
"اگرچه کمی ایمان من داشتن ، جان ، که وحش می توانید ترفند."
Eldorado سرنشینان آن را به خیابان خالی برای دیدن تست است.
جداول ، ترک بودند و نمایندگی مجاز و فروش و gamekeepers آمد جلو برای دیدن
نتیجه حساب بازکنند و به وضع شانس.
چند صد مردان ، باردار و mittened ، در سراسر سورتمه درون آسان banked
از راه دور.
سورتمه Matthewson ، لود شده با یک هزار پوند آرد ، ایستاده بود
چند ساعت ، و در سرماخوردگی شدید (شصت زیر صفر بود) دونده
سریع به برف سخت و بسته بندی منجمد شده است.
مردان ارائه شانس دو تا که باک سورتمه را تکان نمی.
ایهام گویی کردن به وجود آمد در مورد عبارت "شکستن است."
اوبراین ادعا امتیاز تورنتون به نحو دونده سست بود ،
ترک باک به «شکستن آن از متوقف مرده است.
Matthewson اصرار داشت که این عبارت ، در حال شکستن دونده از شامل
گرفتن یخ زده از برف است.
اکثر مردانی که شاهد ساخت شرط کرده بود تصمیم گرفت به نفع خود ،
که در انجا شانس بالا رفت و به سه تا یکی در برابر باک.
هیچ افرادیکه وجود دارد.
نه مرد معتقد بودند او را از شاهکار قادر است.
و اکنون که او در نگاه ؛ تورنتون به حساب بازکنند ، سنگین با شک شده بود هول هولکی
سورتمه خود ، این واقعیت عینی ، با این تیم به طور منظم از ده سگ فر در
برف قبل از آن ، غیر ممکن است بیشتر کار ظاهر شد.
Matthewson waxed فرخنده. "سه به یک!" او اعلام کرد.
"من شما را یکی دیگر از هزار نفر در آن شکل غیر روحانی ، تورنتون.
چه D' نامه می گویند؟ "
شک تورنتون در چهره اش قوی بود ، اما روح مبارزه خود را برانگیخته بود --
مبارزه با روحی که در بالا شانس soars ، نتواند به رسمیت شناختن غیر ممکن است ، و
ناشنوا به نجات همه سر و صدا برای نبرد.
او به نام هانس و پیت را به او. کیسه آنها باریک ، و با خود
سه شریک می تواند با چنگک جمع کردن با هم تنها دو صد دلار.
در فروکش کردن بخت و اقبال خود را ، این مبلغ کل سرمایه آنها بود ؛ در عین حال آنها گذاشته
unhesitatingly علیه Matthewson است ششصد.
تیم ده سگ ، unhitched بود و باک ، با مهار خود را ، به قرار گرفت
با سورتمه حمل کردن.
او سرایت از هیجان گرفتار کرده بود ، و او احساس کردند که در برخی از راه او
باید انجام دهند این چیز بزرگ برای جان تورنتون. سوفل از تحسین در پر زرق و برق خود را
ظاهر بالا رفت.
او در شرایط ایده آل بود ، بدون یک اونس از گوشت اضافی و یکی
صد و پنجاه پوند که او وزن پوند بسیاری از سنگ ریزه و نیرومندی بودند.
کت خزدار او تاباند با شین از ابریشم است.
در پایین گردن و در سراسر شانه ها ، مان او ، در سکون آن را به عنوان نیمی bristled
و به نظر می رسید با هر جنبش نجات ، به عنوان اینکه بیش از قدرت هر خاص ساخته شده
مو زنده و فعال است.
سینه های بزرگ و پاهای جلو سنگین بیش از در نسبت با بقیه بود
بدن ، که در آن عضلات نشان داد در رول های تنگ زیر پوست.
مردان این عضلات را احساس و اعلام کرد آنها را سخت به عنوان آهن ، و شانس به دو رفت
به. گد ، آقا!
گاد ، آقا! "لکنت عضو از آخرین سلسله ، شاه از نیمکت Skookum.
"من شما را به هشتصد برای او ، آقا ، قبل از آزمون ، سر ؛ هشتصد فقط به عنوان
او می ایستد. "
تورنتون سرش را تکان داد و به سمت باک پا.
"شما باید ایستادگی کردن از او ،" Matthewson اعتراض کردند.
"بازی آزاد و مقدار زیادی از اتاق است."
جمعیت خاموش سقوط کرد و فقط می تواند از شنیده صدای قماربازان بیهوده ارائه
دو تا یک.
همه اذعان باک یک حیوان با شکوه ، اما بیست کیسه پنجاه کیلویی
آرد bulked بیش از حد بزرگ در چشم خود آنها را به کیسه خود را شل و رشته ها.
تورنتون پایین سمت باک زانو زد.
او سر خود را در دو دست خود گرفت و گونه بر گونه استراحت.
او شوخی نیست او را شدیدا تکان بدهم ، به عنوان معتاد به خود ، و یا سوفل لعنت عشق نرم ، اما او
زمزمه در گوش او.
"همانطور که شما مرا دوست ، باک. همانطور که شما به من عشق ، چیزی بود که او زمزمه.
باک whined با اشتیاق سرکوب شده. جمعیت جالب بود به تماشا.
امر در حال رشد بود مرموز.
مثل این جادو به نظر می رسید. باک را مصادره به عنوان تورنتون به فوت او ،
دست mittened خود را بین فک خود ، با فشار دادن با دندان های خود و آزاد
به آرامی نیم اکراه.
پاسخ این بود ، در شرایط ، و نه بیان ، اما از عشق.
تورنتون پا و پشت. "در حال حاضر ، باک ،" او گفت.
باک سفت آثار ، سپس آنها را برای یک ماده از چند اینچ slacked.
این راه او آموخته بود. "هی!"
صدای تورنتون زنگ زد ، شارپ در سکوت پر از تنش است.
باک چرخش به سمت راست ، پایان دادن به جنبش در غوطه که در زمان کساد
و با یک حرکت تند و سریع ناگهانی دستگیر شده خود را از صد و پنجاه پوند است.
بار quivered ، و از زیر دونده crackling ترد به وجود آمد.
"به دست چپ رفتن!" تورنتون فرمان.
باک تکرار عملیات نظامی وجنگی را تمرین کردن ، این بار به سمت چپ.
crackling تبدیل به یک خوراکی ، سورتمه pivoting و دونده لغزش و
ساینده چند اینچ به سمت.
با سورتمه حمل کردن شکسته شد. مرد بودند برگزاری تنفس خود را ، به شدت
ناخودآگاه از این واقعیت است. "در حال حاضر ، احساسات بیش از حد!"
دستور تورنتون مانند تپانچه شات را درهم کوبید.
باک خود را به جلو انداخت ، سفت آثار با پرتاب ناگهانی نامطلوب است.
تمام بدن او فشرده با هم در تلاش فوق العاده ای جمع آوری شد ،
عضلات نوشتن و پیچیدگی مانند چیزهای زنده تحت خز ابریشمی.
قفسه سینه بزرگ او پایین به زمین ، سر خود را به جلو و پایین ، در حالی که پاهای او بودند
پرواز مانند دیوانه ، چنگال زخم برف سخت بسته بندی شده در شیار های موازی است.
سورتمه تحت تأثیر و لرزید ، نیم آغاز شده به جلو.
یکی از پای خود را تضعیف ، و یک مرد تشکر با صدای بلند.
سپس سورتمه پیش در یک حرکت سریع از پرشهای ظاهر lurched ،
هر چند که چنین چیزی اصلا به توقف مرده دوباره آمد... نیم اینچ... اینچ... دو
اینچ...
پرشهای perceptibly کاهش یافته و به عنوان سورتمه اوج گرفت ، او آنها را گرفتار کردن ،
تا آن را به طور پیوسته در حال حرکت بود همراه است.
مردان gasped و شروع به نفس کشیدن دوباره ، غافل که برای لحظه ای به آنها تا به حال متوقف
به نفس کشیدن. تورنتون در حال اجرا بود در پشت سر ، تشویق
باک با کلمات کوتاه ، شاد.
فاصله اندازه گیری شده بود خاموش ، و او به عنوان نزدیک شدن توده ای از هیزم را که مشخص شده اند
پایان صد متری ، تشویق شروع به رشد و رشد ، که پشت سر هم را به یک غرش
او را تصویب کرد هیزم را متوقف و در فرمان.
هر مرد خود را پاره شدن غضروف شل باشد ، حتی Matthewson.
کلاه و دستکش پرواز در هوا بود.
مرد بودند از دست دادن ، این کار را کرد که با آنها مهم نیست ، و متلاطم در عمومی
بابل نامنسجم. اما تورنتون در زانو خود را در کنار باک سقوط کرد.
سر در برابر سر ، و او بود او را تکان دادن به جلو و عقب.
کسانی که تا شنیده عجولانه او را لعن باک ، و او را لعن و نفرین طولانی و شور و شوق ،
و به نرمی و با عشق.
گد ، آقا! گد ، آقا! "spluttered مسند Skookum
پادشاه. "من شما را از یک هزار برای او ، آقا ، دادن
هزار ، سر -- دوازده صد ، سر
تورنتون گل رز به پای او. چشمانش خیس شد.
اشک چشمان خود را رک و پوست کنده بودند به جریان است.
"آقا ،" او به پادشاه مشخصه Skookum گفت : "نه ، آقا.
شما می توانید به جهنم برود ، آقا. این بهترین من می توانم برای شما انجام دهد ، آقا. "
باک دست تورنتون در دندان های خود را تصرف کردند.
تورنتون به عقب و جلو او را تکان داد. همانطور که هر چند توسط یک ضربه مشترک متحرک ،
تماشاچیان جلب کرد به عقب به فاصله محترمانه شد و نه آنها دوباره بی احتیاط
به اندازه کافی برای قطع...