Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل چهاردهم معرض خطر قابل اجتناب
آن ، راه رفتن به خانه از اداره پست یکی از جمعه شب ، توسط خانم Lynde ملحق شد ،
بود که به طور معمول cumbered با تمام مراقبت از کلیسا و دولت است.
"من فقط به تیموتی پنبه شده است را ببینید اگر من می تواند آلیس لوئیس به من کمک کند
برای چند روز ، "او گفت.
"من تا به حال هفته گذشته خود ، برای ، هر چند او خیلی آهسته برای متوقف کردن سریع ، او بهتر از
هیچ کس. اما او بیمار است و نمی توانم بیایم.
تیموتی نشسته وجود دارد ، بیش از حد ، سرفه و شکایت.
او مرگ به مدت ده سال بوده و او بر مرگ برای ده سال بیشتر است.
این نوع می تواند حتی مرگ و با آن انجام می شود... آنها نمی توانند چوب به هر چیزی ، حتی به
بیمار ، به اندازه کافی طولانی که به آن پایان.
آنها یک خانواده وحشتناک بی دست و پا و آنچه از آنها تبدیل شدن به من نمی دانم ، اما
شاید مشیت الهی می کند. "
خانم Lynde آهی کشید که اگر او به جای شک وسعت دانش مشیتی
موضوع دارد. "Marilla در مورد چشم او دوباره
سه شنبه ، او نمی؟
چه متخصص از آنها فکر می کنید؟ "او ادامه داد :.
"او بسیار خوشحال بود ، گفت :" آن روشن است.
"او می گوید یک بهبود بزرگ در آنها وجود دارد و او فکر می کند خطر از دست دادن او را
بینایی خود را به طور کامل گذشته است. اما او می گوید : او هرگز قادر به خواندن
زیاد یا انجام هر کار خوب دست دوباره.
چگونه آماده سازی خود را برای بازار خود را آینده در "
انجمن کمک به بانوان آماده شدن برای نمایشگاه و شام بود ، و خانم Lynde بود
سر و جلوی سرمایه گذاری.
"بسیار خوب... و این مرا به یاد. خانم آلن فکر می کند این امر می تواند به خوبی تعمیر
تا غرفه مانند آشپزخانه های قدیمی زمان و خدمت به شام لوبیا پخته ، دونات ،
پای ، و غیره.
ما در حال جمع آوری fixings کهنه پرست در همه جا.
خانم سیمون فلچر به ما فرش بافته مادر و خانم لوی Boulter قرض بدهید؟
برخی از صندلی های قدیمی و عمه مری شاو کمد خود را به ما قرض بدهید با درهای شیشه ای.
گمان می کنم Marilla به شما اجازه شمعدان برنجی خود را به ما؟
و ما می خواهیم تمام ظروف قدیمی ما می توانیم.
خانم آلن به خصوص بر داشتن واقعی آبی بید انبار پلاتر اگر ما می توانید مجموعه ای
پیدا کردن یکی. اما هیچ کس به نظر می رسد به یک است.
آیا می دانید که در آن ما می تواند یکی از دریافت؟ "
"دوشیزه ژوزفین بری. من نوشت و از آنها بخواهید او اگر او خواهیم آن را به من قرض بدهید
برای این مناسبت است ، گفت : "آن. "خب ، من برای شما آرزو بود.
من حدس می زنم می کنیم شام را در حدود یک زمان دو هفته داشته باشند.
عمو آبه اندروز prophesying باران و طوفان در مورد آن زمان ؛ و that'sa
کاملا مطمئنم که ورود آب و هوای خوب خواهیم داشت. "
گفت : "عمو آبه ،" ممکن است آن را ذکر بود ، حداقل مانند پیامبران دیگر که در او
افتخار کوچک در کشور خود بود.
او ، در واقع در نور از شوخی ایستاده ، برای تعداد کمی از آب و هوای خود را در نظر گرفته
پیش بینی ها تا کنون برآورده شد.
آقای الیستا رایت ، که سخت تحت این تصور که او شوخ طبعی محلی بود ، مورد استفاده برای
می گویند که هیچ کس در Avonlea تا به حال از جستجو در روزنامه های شارلوت تاون را برای فکر
احتمالات آب و هوا.
، آنها فقط عمو آبه خواسته است آنچه در آن خواهد بود فردا و انتظار می رود
مخالف است. هیچ چیز daunted ، عمو آبه نگه داشته در
prophesying.
ما می خواهیم به این نمایشگاه بیش از قبل از انتخابات می آید ، ادامه داد : "خانم Lynde ،
"برای نامزد خواهد شد مطمئن باشید تا بیایند و به صرف مقدار زیادی پول.
محافظه کاران رشوه دادن به راست و چپ ، به طوری که آنها نیز ممکن است فرصتی برای توجه به
خرج کردن پول خود را صادقانه برای یک بار. "
آن محافظه کار قرمز ، داغ ، از وفاداری به حافظه متی بود ، اما او گفت :
هیچ چیز نیست. او می دانست بهتر است از خانم Lynde
آغاز شده در مورد سیاست.
او نامه ای برای Marilla ، postmarked از یک شهر در بریتیش کلمبیا است.
او گفت : "احتمالا از عموی کودکان ،" هیجان ، زمانی که وی به خانه.
"اوه ، Marilla ، من تعجب می کنم که آنچه که او در مورد آنها می گوید."
بهترین برنامه ممکن است آن را باز کنید و ببینید ، گفت : "Marilla curtly.
نزدیک ناظر ممکن است که او هم هیجان زده بود ، اما او را نه
فوت کرده اند از آن نشان می دهد.
آن پاره باز کردن نامه و نگاه بیش از تا حدودی درهم و برهم و ضعیف نوشته شده
مطالب.
"او می گوید : او می تواند کودکان را در بهار امسال... او شده بیمار بیشتر از زمستان
و عروسی خود را از سر باز کردن است. او می خواهد بدانید که اگر ما می توانیم آنها را تا نگه داشتن
از سقوط و او سعی و سپس آنها را.
ما ، البته ، ما نمی Marilla؟ "" من نمی بینم که هر چیز دیگری وجود دارد
ما را به انجام ، گفت : "Marilla نه ظالمانه ، اگر چه او احساس تسکین مخفی.
"به هر حال آنها بسیار مشکل را نه به عنوان آنها... یا دیگری ما باید به آنها عادت.
دیوی زیادی بهبود یافته است. "
، گفت : : "رفتار او قطعا بسیار بهتر" آن با احتیاط ، تا اگر او نبودند
آماده به همان اندازه برای اخلاق خود می گویند.
آن خانه از مدرسه آمده بود شب گذشته ، برای پیدا کردن Marilla دور در کمک
جلسه ، دورا خواب مبل آشپزخانه ، و دیوی را در گنجه اتاق نشسته ،
خوش جذب محتویات یک شیشه
معروف Marilla حفاظت زرد آلو...
: "مربا شرکت ، دیوی به نام آن... که او ممنوع شده بود به لمس است.
او نگاه بسیار گناه زمانی که آن pounced بر روی او و whisked او را از گنجه.
"دیوی کیت ، آیا شما نمی دانند که آن را بسیار غلط از شما به غذا خوردن که مربا ، هنگامی که
شما با هر چیزی در آن گنجه به دخالت هرگز گفته شد؟ "
: "بله ، من می دانستم که اشتباه بود ، اعتراف دیوی uncomfortably" اما مربا آلو افتضاح است خوب است ،
آن. من فقط در peeped و آن را نگاه خیلی خوب من
فکر کردم من فقط یک طعم بی اهمیت.
من گیر انگشت من... "آن تشکر...
"و از آن licked تمیز.
و آن چنان بود بسیار gooder از من همیشه می خواهم فکر کردم که یک قاشق و فقط سمت
در. "
آن داد به او چنین سخنرانی جدی بر گناه از سرقت مربا آلو که دیوی شد
وجدان زده شده و وعده داده شده با بوسه توبه هرگز آن را انجام دهد.
او گفت : "به هر حال ، وجود خواهد داشت جم فراوان در آسمان ، که یکی آسایش"
complacently. آن سرمازده لبخند در جوانه.
"شاید... وجود دارد اگر ما آن را می خواهم" او گفت ، "اما آنچه باعث می شود شما فکر می کنم پس؟"
"چرا آن را در تعلیم و دستور مذهبی است ، گفت :" دیوی. "اوه ، نه ، هیچ چیز مانند آن را در وجود دارد
تعلیم و دستور مذهبی ، دیوی است. "
دیوی ، همچنان ادامه داشت : ":" اما من به شما بگویم وجود دارد. "این بود که سوال Marilla به من آموخت
یکشنبه گذشته. چرا باید خدا ما را دوست؟ '
این گزارش می گوید ، "از آنجا که او را می سازد حفاظت شده ، و redeems ما.
نوشیدنی ها فقط یک راه مقدس گفت : مربا است. "
"من باید یک نوشیدنی از آب کنید ، گفت :" آن عجله.
وقتی که او آمد ، او برخی از زمان و مشکل هزینه برای توضیح به دیوی که
کاما خاصی در گفت سوال تعلیم و دستور مذهبی ساخته شده مقدار زیادی از تفاوت در
معنا.
"خب ، من فکر کردم آن را بیش از حد خوب درست باشد" ، وی در آخرین گفت ، با آه
ناامید اعتقاد.
و علاوه بر این ، من نمی بینم وقتی که او می خواهم زمان را مربا را اگر آن یکی بی پایان
روز سبت ، به عنوان سرود می گوید. من اعتقاد ندارم من می خواهم برای رفتن به بهشت است.
وجود نخواهد داشت تا کنون هر شنبه در بهشت ، آن خواهد بود؟ "
"بله ، شنبه ها ، و هر نوع دیگری از روز های زیبا.
و هر روز در بهشت خواهد بود زیبا تر از یکی قبل از آن ، دیوی ، "
مطمئن آن ، که بود و نه خوشحالم که Marilla شود شوکه.
Marilla ، آن است که نیازی به گفتن نیست ، آوردن دوقلوها در راه های خوب قدیمی
الهیات و دلسرد تمام گمانه زنی های خیالی پس از ان.
دیوی و دورا سرود ، یک سوال تعلیم و دستور مذهبی ، و دو آیه در کتاب مقدس آموزش داده شد
هر یکشنبه.
دورا فقیرانه آموخته و خوانده مانند یک ماشین کوچک با شاید به اندازه
درک و یا علاقه به عنوان اگر او یکی شد.
دیوی ، در مقابل ، کنجکاوی پر جنب و جوش بود ، و پاسخ به سوالات متداول
که Marilla رعشه برای سرنوشت خود است.
"چستر اسلون می گوید خواهیم کاری انجام ندادن در همه زمان ها در آسمان ، اما راه رفتن در اطراف در سفید
لباس و بازی harps ؛ و او می گوید او امیدوار است که او نمی خواهد که برود تا او قدیمی
مرد ، 'باعث شاید او آن را بهتر پس از آن می خواهم.
و او فکر می کند آن را به پوشیدن لباس زشت و من فکر می کنم بیش از حد.
چرا می تواند مردان فرشتگان پوشیدن شلوار ، آن؟
چستر اسلون در آن چیزها علاقه مند است ، 'موجب آنها برای ساختن یک
وزیر او.
او به علت وزیر مادربزرگش را ترک پول به او ارسال به
کالج و او می تواند آن را ندارد مگر اینکه او وزیر است.
او فکر وزیر چنین چیزی 'spectable که در یک خانواده بود.
چستر می گوید او مهم نیست... هر چند که او ترجیح می دهم یک آهنگر... اما او
موظف به تمام لذت او می توانید قبل از او شروع به وزیر ، 'علت او نمی کند
انتظار به بعد از آن.
من قصد ندارم به وزیر. من قصد دارم یک دکان دار ، مانند آقای
بلر ، و نگه داشتن heaps از آب نبات و موز.
اما من ترجیح می دهم که به نوعی خود را از آسمان می خواهم در صورتی که می خواهم اجازه دهید یک اندام دهان را بازی کنم
به جای چنگ. آیا شما s'pose آنها را؟ "
"بله ، من فکر می کنم آنها را اگر شما آن را می خواست ،" همه آن اعتماد می تواند خودش را برای گفتن بود.
سعادت ملاقات آقای هارمون "اندروز ، آن شب و حضور کامل شده بود
درخواست ، از آنجا که کسب و کار مهم بود که مورد بحث قرار گیرد.
سعادت در شرایط شکوفایی ، و در حال حاضر انجام
شگفتی.
در اوایل بهار آقای سرگرد اسپنسر وعده خود را بازخرید کرده بود و به حال متوقف کرد ،
مدرج ، و دانه پاشی کردن تمام جلوی جاده مزرعه اش.
ده مرد دیگر ، برخی از درخواست توسط یک عزم اجازه نمی اسپنسر دریافت کنید
پیش از آنها ، دیگران را به عمل توسط بهبود در خانواده های خود را goaded بود
به دنبال عنوان مثال او.
نتیجه این بود که نوار طولانی از چمن مخملی صاف که در آن یک بار شده بود ، وجود دارد
زیر رست یا براش ناخوشایند.
جبهه مزرعه است که تا به حال انجام داده شده است بنابراین به شدت در مقابل نگاه کرد که خود را
صاحبان مخفیانه به حل و فصل به آنچه که آنها می توانند انجام دیگر بهار مایه شرمساری شد.
مثلث زمین در جاده های متقاطع نیز پاک شده است و دانه پاشی کردن ، و
تخت آن از geraniums ، آسیبی توسط هر گاو غارتگری ، در حال حاضر در مجموعه
مرکز.
در مجموع ، بهبود تصور می کردند که آنها در زیبا شدن بودند ، حتی اگر آقای
لوی Boulter ، tactfully توسط یک کمیته با دقت انتخاب شده با توجه به نزدیک
خانه های قدیمی در مزرعه فوقانی خود ،
با صراحت آنها را که او قرار بود آن را با دخالت بگویید.
در این جلسه خاص آنها در نظر گرفته شده برای دستیابی به یک طومار به امنای مدرسه ،
متواضعانه دعا که حصار اطراف محوطه مدرسه قرار داده و یک برنامه نیز به
برای کاشت زینتی چند بحث
درختان توسط کلیسا ، در صورتی که وجوه جامعه را از آن اجازه... ، به عنوان آن
گفت : هیچ استفاده در شروع یکی دیگر از اشتراک تا زمانی وجود دارد به عنوان سالن باقی ماند
آبی رنگ است.
عضو در سالن اندروز مونتاژ بودند و جین در حال حاضر بر روی پای او بود
حرکت انتصاب کمیته که باید پیدا کردن و قیمت را گزارش
گفت : درختان ، هنگامی که Gertie پای جاروب در ،
pompadoured و frilled در درون یک اینچ از زندگی اش است.
Gertie تا به حال به یک عادت که دیر... "را به ورودی خود را موثرتر ،"
مردم کینه توز است.
ورود Gertie در این مثال ، قطعا موثر بود ، برای او متوقف شد
به طرز چشمگیری در وسط کف بالا آوردم دست او ، نورد چشم او ، و
گفت ، "من فقط شنیده چیزی کاملا افتضاح است.
شما چه فکر میکنید؟
آقای Judson پارکر در حال رفتن به اجاره ALL حصار جاده مزرعه اش به پزشکی ثبت اختراع
شرکت رنگ تبلیغات است. "برای یک بار در زندگی او Gertie پای ساخته شده تمام
احساس او را مورد نظر.
اگر او یک بمب در میان بهبود راضی پرتاب کرده بود او به سختی می توانست
ساخته شده بیشتر است. آن مستقیما "آن را نمی تواند درست باشد ، گفت :".
گفت Gertie : "که فقط به آنچه من گفتم زمانی که من آن را شنیده ، آیا می دانید که نه ، که
خودش را با بهره گیری شدیدا.
"به من گفت آن می تواند درست باشد... که Judson پارکر که قلب را به انجام آن ندارد ،
آیا شما نمی دانند. اما پدر ملاقات کرد به او این بعد از ظهر و پرسید :
او در مورد آن و او گفت : درست بوده است.
فانتزی! مزرعه اش طرف در جاده Newbridge
و کاملا افتضاح آن را نگاه برای دیدن تبلیغات از قرص و گچ
در امتداد آن ، آیا شما نمی دانند؟ "
بهبود می دانیم ، همه به خوبی از. حتی حداقل تخیلی در میان آنها می تواند
تصویر اثر چیز عجیب و غریب از نیم مایل از حصار هیئت مدیره آراسته با چنین
تبلیغات.
همه فکر زمینه کلیسا و مدرسه قبل از این خطر جدید از بین رفت.
قوانین و مقررات مجلس ، فراموش شده بودند و آن ، در ناامیدی ، داد
تلاش برای حفظ دقیقه در همه.
همه صحبت در یک بار و ترس داد و بیداد بود.
"آه ، اجازه دهید ما را آرام ،" implored آن ، که از همه آنها را هیجان زده بود "، و سعی کنید
فکر می کنم در برخی از راه های جلوگیری از او. "
"من نمی دانم چگونه شما قصد پیشگیری از او را ، بانگ زد :" جین تلخی.
"همه می دانند چه Judson پارکر است. او می خواهم هر چیزی را برای پول انجام دهد.
او hasn'ta از روح عمومی و یا هر حس زیبا جرقه. "
چشم انداز نگاه و نه مایوس کننده است.
Judson پارکر و خواهر خود را Parkers تنها در Avonlea بودند ، به طوری که هیچ اهرم
می تواند توسط ارتباطات خانوادگی برده شود.
مارتا پارکر بانوی تمام سن بیش از حد خاصی که از جوانان در مخالفت بود
به طور کلی و بهبود به طور خاص.
Judson خوشگذران ، مرد خوش صحبت بود ، پس یکنواخت goodnatured و شیرین و مطلوب است که بود
تعجب آور است که چگونه چند از دوستان او بود.
شاید او بهتر در معاملات تجاری بیش از حد بسیاری از... است که به ندرت می کند
برای محبوبیت.
او به خیلی "شارپ" مشهور شد و افکار عمومی بود که او "نداشته
اصل بسیار. "
"اگر Judson پارکر شانس به نوبه خود یک پنی صادقانه ، به عنوان او خودش می گوید ، او
از دست دادن هرگز آن را ، اعلام کرد : "فرد رایت. "آیا هیچ کس که است که از نفوذ بیش از
او را؟ پرسید : "آن despairingly.
پیشنهاد : "او می رود برای دیدن لوییزا اسپنسر در شنهای سفید ،" کری اسلون.
"شاید او می تواند او را به نرده ها خود را اجاره هم محور است."
"نه او گفت :" گیلبرت مؤکدا.
"من می دانم لوییزا اسپنسر. او نمی 'باور' در روستای
انجمن های بهبود ، اما او به دلار و سنت بر این باورند.
او می شود ، بیشتر احتمال دارد به مصرانه Judson در نسبت به او را منصرف. "
"تنها چیزی که به انجام آن به انتصاب یک کمیته به صبر بر روی او و در اعتراض گفت :"
جولیا بل "و شما باید دختران ، ارسال برای او به سختی می شود به پسران مدنی... اما من نه
برو ، بنابراین هیچ کس نیاز به نامزد من است. "
الیور اسلون گفت : "بهتر است ارسال آن به تنهایی ،".
"او می تواند Judson بیش از هر کسی می تواند صحبت کنید." آن اعتراض کردند.
او مایل به رفتن و صحبت کردن بود ، اما او باید دیگران را با او "برای
حمایت معنوی. "
بنابراین دیانا و جین منصوب شده بودند تا حمایت خود را از نظر اخلاقی و بهبود را شکست
تا ، وز وز مثل زنبورها عصبانی با خشم است.
آن شد تا نگران است که او تا نزدیک صبح خواب ، و سپس او رویای
امنا حصار در اطراف مدرسه قرار داده بود و رنگ آمیزی "سعی کنید قرص ارغوانی"
بیش از آن.
این کمیته بعد از ظهر بعد منتظر در Judson پارکر.
آن گذشتگان را با فصاحت در برابر طراحی نابکار او و جین و دیانا التماس کرد
حمایت او از نظر اخلاقی و شجاعانه است.
Judson براق ، خوش معاشرت ، چاپلوس بود ، پرداخت آنها را تعریف چند تن از ظرافت
گل آفتابگردان ، احساس واقعی بد را به امتناع از جمله بانوان جوان جذاب... اما کسب و کار بود
کسب و کار ؛ نمی تواند استطاعت به اجازه دهید احساسات ایستادگی در راه این زمان سخت.
"اما من بگویم آنچه که من انجام خواهد داد ،" او ، با چشمک زدن در نور او ، چشم های کامل گفت.
"من نماینده او باید فقط خوش تیپ ، خوش طعم رنگ... استفاده کنید بگویید قرمز و زرد
و غیره. من به او بگویید او نباید رنگ تبلیغات BLUE
بر روی هر حساب. "
کمیته مغلوب بازنشسته ، فکر چیزهای حلال نیست به زبان آمده است.
ما انجام داده اند همه ما می توانیم انجام دهیم و باید به سادگی اعتماد بقیه به پراویدنس ، گفت : "جین ،
با تقلید ناخودآگاه از لحن و نحوه خانم Lynde.
من تعجب می کنم که اگر آقای آلن می تواند هر چیزی را انجام دهید ، منعکس شده است : "دیانا.
آن سرش را تکان داد. "نه ، آن را بدون استفاده به نگرانی آقای آلن ،
به خصوص در حال حاضر زمانی که کودک آنقدر بیمار است.
Judson که لغزش دور از او به عنوان هموار از ما ، اگر چه او به رفتن گرفته
کاملا به طور منظم به کلیسا فقط در حال حاضر.
است که به سادگی به دلیل پدر لوییزا اسپنسر بزرگان و بسیار خاص
در مورد چنین چیزهایی است. "
"Judson پارکر مرد تنها در Avonlea که اجاره نرده او خواب است ،
گفت : جین indignantly.
"حتی لوی Boulter یا سفید لورنزو هرگز خم شدن به آن ، tightfisted آنها به عنوان
هستند. آنها احترام بیش از حد عمومی
نظر. "
افکار عمومی بود قطعا در پایین Judson پارکر هنگامی که حقایق شناخته شد ، اما
که مسائل بسیار کمک کنند.
Judson chuckled به خود و نادیده گرفتن آن ، و بهبود در تلاش بودند برای آشتی
خود را به چشم انداز دیدن زیباترین بخشی از جاده Newbridge
مخدوش شده توسط تبلیغات ، هنگامی که آن افزایش یافت
بی سر و صدا در تماس رئیس جمهور برای گزارش کمیته در مناسبت بعدی
ملاقات با جامعه ، و اعلام کرد که آقای Judson پارکر او را به دستور بود
اطلاع رسانی جامعه ای که او قرار بود به
اجاره نرده ها خود را به شرکت پزشکی ثبت اختراع.
جین و دیانا خیره در صورتی که آن را سخت به این باور گوشهایشان را بگیرند.
قوانین و مقررات مجلس ، که عموما بسیار شدید در اجرا
چیز ، آنها را ممنوع کرد دادن دریچه از طریق مسنجر برای حس کنجکاوی خود را ، اما از بعد جامعه
موکول بروز دیگر شدن آن برای توضیحات محاصره شد.
آن به حال بدون هیچ توضیحی بدهد.
Judson پارکر او را در جاده شب قبل از پیشی گیرد و به او گفت که او
به شوخ طبعی چیز در تعصب عجیب و غریب خود را در برابر داروی تصمیم گرفته بود
تبلیغات.
که تمام آن می گویند ، و سپس یا هرگز پس از آن ، و آن حقیقت ساده بود ؛
اما زمانی که جین اندروز ، در راه خانه او ، و جلب اعتماد به الیور اسلون اعتقاد راسخ خود را
که بیشتر در پشت Judson پارکر بود
تغییر مرموز قلب نسبت به آن شرلی بود نشان داد ، او سخن گفت حقیقت
نیز می باشد.
آن پایین در مسیر ساحل به قدیمی خانم ایروینگ شده بود شب قبل و
توسط یک برش کوتاه که اول خود را بیش از زمینه های ساحل کم ارتفاع منجر به خانه آمده بود ، و
سپس از طریق چوب راش زیر رابرت
دیکسون ، پیاده رو که زد به جاده اصلی بالاتر از دریاچه
آبهای درخشان... شناخته شده به مردم unimaginative به عنوان حوضچه بری.
دو مرد در کالسکه نشسته ، reined خاموش به سمت جاده ، فقط در
ورودی از مسیر.
یکی Judson پارکر بود. جری Corcoran ، از سوی دیگر ، انسان Newbridge را در برابر آنها ، به عنوان
خانم Lynde که شما در کج (ایتالیک) فصیح گفته شده ، هیچ چیز سایه تا کنون شده است
به اثبات رساند.
او یک عامل برای ادوات کشاورزی و یک شخصیت برجسته در مسائل بود
سیاسی.
او تا به حال انگشت... برخی از مردم گفت : همه انگشتان خود را... در هر پای سیاسی بود که
پخته شده و به عنوان کانادا در آستانه انتخابات عمومی جری Corcoran شده است
مرد مشغول بسیاری برای هفته ها ، canvassing
شهرستان در منافع نامزد حزب خود.
همان طور که آن را از زیر boughs راش آویزانی ظهور او شنیده Corcoran
گفت : "اگر شما برای Amesbury ، پارکر رای دادن... خوب ، من توجه داشته باشید که برای جفت
حروس شما در بهار کردم.
فرض کنید شما نمی شی به داشتن آن پشت ، EH؟ "
"ما... LL ، از آن شما را در آن راه ،" Judson با پوزخند drawled ، "من من روی چیزی حساب کردن
همچنین ممکن است آن را انجام دهد.
انسان باید مراقب منافع خود را در این دوران سخت است. "
هر دو آن در این لحظه دیدم و مکالمه به طور ناگهانی متوقف شد.
آن متمایل frostily و راه می رفت ، با چانه خود را کمی کج تر از حد معمول است.
به زودی Judson پارکر از او پیشی گرفت. "داشتن آسانسور ، آن؟" او نپرسید genially.
تشکر از شما ، نه ، گفت : "آن مودبانه ، اما با جریمه ، سوزن مانند تحقیر در او
صوتی که سوراخ حتی Judson پارکر هیچ یک بیش از حد حساس آگاهی.
چهره اش قرمز و او منقبض کمر خود عصبانیت ، اما محتاطانه بعد دوم
ملاحظات او را چک.
او uneasily در آن نگاه کرد ، او به عنوان راه می رفت به طور پیوسته در یک نظر اجمالی ، نه به سمت راست
نه به چپ. اگر او شنیده پیشنهاد بی تردید Corcoran
و خود را پذیرش بیش از حد ساده از آن؟
مات کردن Corcoran! اگر او می تواند معنای خود را به کمتر قرار داده
عبارات خطرناک او می خواهم به مشکل برخی از این شورت های بلند آمده است دریافت کنید.
و مدرسه مات کردن redheaded ma'ams با یک عادت ظاهر خارج از beechwoods که در آن
آنها تا به حال هیچ کسب و کار می شود.
اگر آن شنیده بود ، Judson پارکر ، اندازه گیری ذرت خود را در بوشل نیمی خود را ، به عنوان
کشور گفت : رفت و تقلب خود را در نتیجه ، چنین افرادی به طور کلی انجام ،
معتقد بودند که او را از آن دور و گسترده بگویید.
در حال حاضر ، Judson پارکر ، به عنوان دیده شده است ، افکار عمومی بیش از حد regardful نداشت ، اما
و اگر آن را تا کنون به عنوان داشتن پذیرفته رشوه خواهد بود یک چیز تند و زننده شناخته شده
خداحافظی گوش رسیده اسحاق اسپنسر
برای همیشه به همه امید برنده شدن لوییزا جین با چشم انداز راحت خود را به عنوان
اری برنده زن یک کشاورز به خوبی به انجام است.
Judson پارکر می دانست که آقای اسپنسر نگاه تا حدودی نگران او را به عنوان آن بود ، او می تواند
را به هر گونه خطرات را ندارند.
Ahem... آن ، من بوده ام که مایل به شما می بینید در مورد آن ماده کمی ما بحث
روز دیگر. من تصمیم به اجازه نرده من که
شرکت پس از همه.
جامعه ای با هدف مثل مال شما باید تشویق شوند. "
آن خارج merest بازیچه قرار دادن آب کرد. او گفت : "متشکرم".
"و... و... شما نیاز به ذکر است که مکالمه کمی از معدن با جری نیست."
"من به هیچ وجه قصد از ذکر آن در هر صورت ،" آنه یخمانند گفت : برای او
هر حصار در Avonlea رنگ دیده می شود با تبلیغات پیش از او می توانست
به چانه زنی با یک مرد که می خواهند رای خود را به فروش برساند stooped.
"فقط تا... فقط تا" توافق کردند Judson ، تصور که آنها یکدیگر را درک
زیبایی.
"من فرض کنید نیست شما خواهد بود. البته ، من فقط نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان جری بود... او
فکر می کند او تا همه از کار اخراج ناز و هوشمند است. من به هیچ وجه قصد رأی دادن به Amesbury.
من قصد دارم برای گرانت رای من همیشه انجام می شود... خواهید دید که وقتی در انتخابات
می آید خاموش. من فقط به رهبری جری برای دیدن اگر او
متعهد خود.
و آن همه حق در مورد حصار... شما می توانید به بهبود است که بگوید. "
طول می کشد تا تمام انواع از مردم برای ساختن یک جهان ، به عنوان من اغلب شنیده است ، اما من فکر می کنم
برخی بر این است که می تواند بخشوده وجود دارد ، آن انعکاس خود را در شیروانی شرق گفت :
آینه آن شب.
"من که اینجا ذکر نشده است چیزی ننگین به روح هر حال ، بنابراین وجدان من این است
روشن است که نمره. من واقعا که می دانند نیست و یا چه کار باید
تشکر شده این.
من هیچ چیز را در مورد ، و آن را سخت به این باور است که مشیت الهی همیشه کار می کند
با استفاده از نوع سیاست مردان مانند Judson پارکر و جری Corcoran. "