Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 4
صبح روز بعد ، بر روی سینی صبحانه اش ، خانم بارت توجه داشته باشید از میزبان خود را در بر داشت.
"عزیزترین لیلی ، آن را زد ،" اگر آن را بیش از حد از مته سوراخ می شود توسط ده ،
آمدن به اتاق من نشسته به من با برخی از کارهای خسته کننده کمک کند؟ "
لیلی پرتاب کنار توجه داشته باشید و بر روی بالش خود را با آه فروکش.
بود با مته سوراخ می شود توسط ده -- یک ساعت در Bellomont به عنوان مبهم در نظر گرفته
همزمان با طلوع خورشید -- و او می دانست و به خوبی ماهیت چیز خسته کننده در
سوال.
دوشیزه Pragg ، وزیر امور خارجه ، به نام شده بود دور و یادداشت ها وجود نخواهد داشت و شام
کارت برای نوشتن ، از دست رفتن آدرس برای شکار کردن ، و برای انجام سایر کارهای شاق اجتماعی.
این که خانم بارت باید شکاف در مواقع اضطراری از جمله پر درک بود ، و او
معمولا به رسمیت شناخته شده تعهد بدون سوفل.
امروز ، با این حال ، آن را تجدید حس از بردگی که بررسی شب قبل
چک ، کتاب خود را به حال تولید می شود. همه چیز در محیط او ministered
به احساس سهولت و ملایمت.
پنجره باز ایستاده بود به تازگی درخشان از صبح روز سپتامبر ، و
بین boughs زرد او گرفتار یک چشم انداز هجز و parterres پیشرو
درجه کاهش تشریفات به undulations آزاد از پارک.
خدمتکار او در یک آتش سوزی کوچک در کوره فولاد سازی دهان مشتعل بود ، و آن را ادعا خوش با
نور خورشید که در سراسر فرش خزه سبز نقطه و به caressed طرف منحنی
میز تزئين با چوب و گوش مای قدیمی است.
در نزدیکی تخت ایستاد جدول برگزاری سینی صبحانه خود ، با هماهنگ
ظروف و نقره ، تعداد انگشت شماری از بنفشه را در یک لیوان بلند و باریک ، و کاغذ صبح
تاشو در زیر نامه هایش.
چیز جدیدی به لیلی در این نشانه های لوکس مورد مطالعه وجود دارد ، اما ، هر چند
آنها بخشی از فضای خود را تشکیل دادند ، او حساسیت او را به خود را از دست داد هرگز
افسون.
نمایش صرف او را با حس تمایز برتر چپ ، اما او احساس
میل به تمام مظاهر زیرکانه و ثروت است.
احضار خانم Trenor ، با این حال ، به طور ناگهانی ، دولت او را از وابستگی به یاد می آورد ، و او
بلند شد و لباس پوشیدن و در خلق و خوی از تحریک پذیری که او معمولا بیش از حد محتاطانه
افراط.
او می دانست که احساسات از جمله ترک خطوط بر روی صورت و همچنین در شخصیت ، و
او را به توسط چین های کوچک که بررسی نیمه شب او را به حال به معنای هشدار دهنده بود
نشان داد.
تن ماده به دوره های تبریک خانم Trenor تحریک او را عمیق تر.
اگر یکی خود را از رختخواب بیرون می کشیدن در چنین یک ساعت ، و پایین آمدن تازه و
تابشی به یکنواختی از توجه داشته باشید ، نوشتن ، برخی از به رسمیت شناختن ویژه از فداکاری
به نظر می رسید اتصالات.
اما لحن خانم Trenor هیچ آگاهی از این واقعیت را نشان داد.
"آه ، لیلی ، که خوب از شما ،" او صرفا در سراسر هرج و مرج از نامه ها ، صورتحساب آهی کشید
و دیگر اسناد داخلی که به لمس incongruously تجاری به
ظرافت بلند و باریک از او نوشتن جدول.
او افزود : "بسیاری از وحشت امروز صبح وجود دارد ،" ، پاکسازی فضا در
مرکز سردرگمی و افزایش عملکرد صندلی خود را به خانم بارت.
خانم Trenor یک زن قد بلند ، عادلانه و منصفانه که ارتفاع تنها او را از افزونگی را نجات داد.
blondness گلگون او حدود چهل سال فعالیت بیهوده بدون نشان دادن جان سالم به در برده بود
ردیابی بسیاری از سوء استفاده به جز در یک بازی از دست رفته از ویژگی های.
این سخت بود که او را فراتر از گفت که او تنها به عنوان یک وجود دارد به نظر می رسید به تعریف
میزبان ، نه از هر غریزه اغراق آمیز از مهمان نوازی بسیار ، زیرا او
می تواند زندگی به جز در یک جمعیت را حفظ.
ماهیت جمعی از منافع خود او را از رقابت های عادی معاف
جنسی او ، و او بدون احساسات شخصی تر از آن است که نفرت را برای زن می دانستند
که اصل بر دادن شام بزرگتر و یا طرف خانه سرگرم کننده تر از خودش.
به عنوان استعدادهای اجتماعی خود ، مورد حمایت آقای Trenor حساب بانک ، تقریبا همیشه
اطمینان پیروزی نهایی خود را در چنین مسابقاتی ، موفقیت در او ایجاد شده بود
طبیعت بی پروا خوب نسبت به بقیه
از جنسی او ، و در طبقه بندی سودمندگر خانم بارت از دوستان او ، خانم Trenor
رتبه بندی به عنوان زن بود که حداقل به احتمال زیاد ، "برو عقب" در او.
"Pragg اکنون به سادگی بر خلاف انسانیت و شئون بشری بود ،" خانم Trenor ، به عنوان دوست خود را اعلام کرد
خودش را در میز نشسته است.
"او می گوید که خواهرش در حال رفتن به یک نوزاد -- مثل این که آن هر چیزی به خاطر داشتن
خانه حزب! من مطمئن هستم که من باید بیشتر به طرز وحشیانه ای مخلوط
وجود خواهد داشت برخی از ردیف افتضاح است.
وقتی که من در لباس مخصوص مهمانی رسمی بود من از بسیاری از مردم برای هفته آینده خواست ، و من mislaid
لیست و نمی تواند به یاد داشته باشید که در حال آمدن است.
و این هفته به شکست سهمناک بیش از حد -- و گوئن ون Osburgh خواهد رفت
به عقب و به مادرش بگویید که چگونه حوصله افراد.
من معنی برای پرسیدن Wetheralls -- که یک اشتباه بزرگ از گاس بود.
آنها از حمل فیشر مخالف ، شما می دانید. همانطور که اگر یک نفر می تواند کمک به داشتن حمل فیشر!
این احمقانه از او دریافت که طلاق دوم -- حمل چیزها همیشه overdoes --
او گفت : تنها راه برای گرفتن از پنی از فیشر بود ، او را طلاق و او را به پرداخت
نفقه.
و حمل ضعیف در نظر گرفتن هر دلار است.
این واقعا مضحک از آلیس Wetherall را به چنین سر و صدا در مورد ملاقات با او را ، هنگامی که
یکی از آنها از راه از آنچه که جامعه در حال آمدن است فکر می کند.
برخی از یکی از آنها گفت روز دیگر که بود طلاق و یک مورد آپاندیسیت در وجود دارد
هر یک خانواده می داند.
علاوه بر این ، حمل تنها فردی که می تواند گاس در یک طنز خوب نگه دارید که ما باید
bores در خانه. آیا شما متوجه شده باشید که همه شوهران دوست
او چیست؟
همه ، منظور من ، به جز خود او. این موضوع تا حدودی هوشمندانه از او ساخته اند
تخصص اختصاص خود به افراد کسل کننده -- زمینه چنین یکی از بزرگ است ، و
او آن را عملا به خودش است.
او غرامت می یابد ، بدون شک -- من می دانم که او قرض پول از گاس -- اما پس از آن من می خواهم پرداخت
او را به او را در یک طنز خوب ، بنابراین من نمی توانم شکایت ، بعد از همه است. "
خانم Trenor برای لذت بردن از منظره از تلاش های خانم بارت به هم باز کردن او متوقف شد
مکاتبات درهم. اما تنها Wetheralls و حمل "
او با توجه داشته باشید تازه از ضجه و زاری از سر گرفته است.
«حقیقت این است ، من awfully در بانوی Cressida Raith ناامید شده است."
"نا امید؟ اگر پیش از او شناخته شده دارید؟ "
"رحمت -- تا دیروز او را هرگز دیدم.
بانوی Skiddaw او را فرستاده شده بیش از نامه به Osburghs وان ، و من شنیده ام که ماریا
ون Osburgh بود به یک حزب بزرگ برای این مورد درخواست برای دیدار با او در این هفته ، بنابراین من فکر کردم این امر می تواند سرگرم کننده
برای گرفتن او دور ، و ، جک Stepney ، که او را در هند می دانستند ، آن را برای من موفق.
ماریا خشمگین بود ، و در واقع به حال گستاخی را به گوئن خودش دعوت ،
به طوری که آنها نباید کاملا خارج از آن -- اگر من می خواهم شناخته شده بانوی Cressida بود مانند ،
آنها می توانستند او را به حال و خوش آمدید!
اما من فکر کردم هر دوست 'Skiddaws مطمئن شود سرگرم کننده بود.
شما را به یاد داشته باشید آنچه را که سرگرم کننده بانوی Skiddaw بود؟ زمانی که من به سادگی به حال برای ارسال وجود دارد
دختران خارج از اتاق است.
علاوه بر این ، بانوی Cressida دوشس خواهر Beltshire است ، و من به طور طبیعی
مثلا قرار بود او مرتب کردن بر اساس همان بود ، اما شما در این خانواده انگلیسی هرگز نمی تواند بگوید.
آنها آنقدر بزرگ هستند که برای همه انواع اتاق وجود دارد ، و معلوم می شود که Cressida بانوی
یکی از اخلاقی -- ازدواج یک روحانی و مرد کار میسیونری در انتهای شرقی.
فکر می کنم از من گرفتن چنین مقدار زیادی از مشکلات در مورد همسر یک روحانی ، که می پوشد هند
طلا و جواهر و botanizes!
او گاس را به او از طریق شیشه های خانه ها دیروز و زحمت او را به
مرگ با درخواست او را به نام از گیاهان.
علاقه داشتن به درمان گاس که اگر او را به باغبان شد! "
خانم Trenor به ارمغان آورد که در اوج خشم.
"اوه ، خب ، شاید بانوی Cressida Wetheralls به جلسه آشتی حمل
فیشر ، گفت : "خانم بارت pacifically. "من مطمئن هستم که من امیدوارم!
اما او خسته کننده است همه افراد به طرز وحشیانه ای ، و اگر او را به دستگاه پخش طول می کشد ، به عنوان من
شنیدن او می کند ، از آن خواهد شد بیش از حد افسرده می باشد. بدتر از آن است که او می شده اند
در زمان مناسب بسیار مفید است.
شما می دانید که ما باید به اسقف یک بار در سال ، و او را داده اند فقط
لحن حق به چیزهایی.
من همیشه شانس زشت در مورد بازدیدکننده داشته است بیشاپ ، افزود : "خانم Trenor ، که
بدبختی حاضر که توسط جزر و مد به سرعت در حال افزایش از خاطره تغذیه "در سال گذشته ،
هنگامی که او آمد ، گاس همه چیز در مورد خود را فراموش کرده
بودن در اینجا ، و به خانه آورد Wintons NED و Farleys -- پنج طلاق و
شش مجموعه از کودکان بین آنها! "" هنگامی که بانوی Cressida رود؟ "
لیلی نپرسید.
خانم Trenor بازیگران چشم خود را در ناامیدی. "عزیزم ، اگر کسی تنها می دانستند!
من در چنین عجله او را به دور از ماریا بود که من در واقع فراموش کرده به نام
تاریخ و گاس می گوید او گفت : برخی از او به معنای به اینجا توقف تمام زمستان را. "
"برای متوقف کردن اینجا؟
در این خانه "" آیا می شود نه احمقانه -- در امریکا.
اما اگر هیچ کس دیگری به او می پرسد : -- شما می دانید آنها به هتل ها هرگز ".
"شاید گاس فقط گفت آن را به شما را بترساند."
"نه -- من شنیده ام برتا دورست به او را که او تا به حال برای قرار دادن در حالی که شش ماه او
شوهر بود که درمان را در Engadine.
باید از شما را دیده اند ، برتا نگاه خالی!
اما بدون شوخی ، می دانید -- اگر او باقی می ماند اینجا همه پاییز او خواهیم از بین بردن
همه چیز ، و ماریا ون Osburgh به سادگی خواهد شد. شادی کردن "
در این دیدگاه موثر بر صدای خانم Trenor با ترحم بخود لرزید.
"اوه ، جودی -- که اگر هر کس در Bellomont خسته شد"
خانم بارت tactfully اعتراض.
"شما به خوبی می دانیم که اگر خانم ون Osburgh برای دریافت تمام مردم حق
و شما را با تمام آنهایی که اشتباه ، شما می خواهم مدیریت را به چیز رفتن ، و او
خواهد بود. "
چنین تضمین معمولا ترمیم داشته خوشنودی خانم Trenor ، اما در
به این مناسبت آن را ابری از پیشانی او را تعقیب نمی.
او افسوس می خورد که : "این است که نه تنها بانوی Cressida".
"همه چیز افتاده است در این هفته است. من می توانم بفهم که برتا دورست خشمگین است
با من. "
خشمگین با شما؟ چرا؟ "
"از آنجا که من به او گفت که لارنس Selden بود ، اما او بعد از همه ، و
او کاملا بی دلیل به اندازه کافی فکر می کنم تقصیر من است. "
خانم بارت را قلم او و نشست absently زل زده در توجه داشته باشید که او آغاز شده بود.
"من فکر کردم که بیش از همه بود ، او گفت :." "پس از آن است ، در سمت خود است.
و البته برتا بیکار کرده است از سال شده است.
اما من علاقه داشتن به او را از کار فقط در حال حاضر -- و برخی از اشاره به من داد که من
بهتر است بپرسید لارنس.
خب ، من از او بخواهید -- اما من نمی توانستم او آمده و در حال حاضر گمان می کنم او خواهیم آن را
از من که کاملا تند و زننده به هر یک دیگر است. "
"آه ، او ممکن است آن را از او کاملا جذاب بودن -- به برخی از کس دیگری است."
خانم Trenor سرش را تکان داد dolefully. "او می داند او نمی خواهد ذهن.
و چه کس دیگری وجود دارد؟
آلیس Wetherall لوسیوس اجازه نمی دهد از بینایی خود را.
NED Silverton می تواند چشمان خود را خاموش حمل فیشر -- پسر فقیر!
گاس توسط برتا بی حوصله ، جک Stepney او را به خوبی می داند -- و -- خوب ، تا مطمئن شوید ،
پرسی Gryce وجود دارد! "او شنبه خندان در فکر است.
قیافه خانم بارت لبخند را منعکس نمی کند.
"آه ، او و آقای Gryce خواهد بود به احتمال زیاد به آن ضربه خاموش است."
"شما به معنای آن است که او می خواهم او را شوک و او می خواهم او را با مته سوراخ؟
خب ، که چنین شروع بد نیست ، شما می دانید.
اما من امیدوارم که او آن را به سر او را به خوبی به او ، برای من در اینجا از او خواست در
هدف را برای شما خواهد شد. "لیلی خندید.
"تعریف DU MERCI!
من حتما باید هیچ نشان می دهد در مقابل برتا داشته باشد. "
"آیا شما فکر می کنم من هستم بی تعارف؟ من واقعا نمی ، می دانید.
هر کس می داند که شما هزار بار handsomer و باهوشتر از برتا ، اما
سپس شما تند و زننده نیست. و برای همیشه گرفتن آنچه او در می خواهد
دراز مدت ، ستایش من به یک زن تند و زننده است. "
خانم بارت خیره در reproval متاثر از. "من فکر می کردم شما علاقه برتا بودند."
"آه ، من -- آن را به مراتب امن تر می شود علاقه مردم خطرناک است.
اما او خطرناک است -- و اگر من او را دیدم به شرارت در حال حاضر است.
من می توانم با شیوه ای فقیر جورج بگویید. آن مرد بارومتر کامل است -- او همیشه
می داند وقتی برتا رفتن به ----
"به سقوط؟" خانم بارت پیشنهاد.
"آیا نمی شود تکان دهنده! شما می دانید او در او بر این باور هنوز هم.
و البته نمی گویم هیچ آسیبی واقعی در برتا وجود دارد.
فقط او در ساخت به مردم بدبخت دلخوشیها ، و به ویژه فقرا جورج. "
"خوب ، او به نظر می رسد برای بخشی برش -- من تعجب او دوست دارد بیشتر شاد
مصاحبت. "اوه ، جورج به عنوان ملال انگیز است که شما فکر می کنید نیست.
اگر برتا نگران او او خواهد بود کاملا متفاوت است.
یا اگر او می خواهم او را به تنهایی ترک کند ، و اجازه دهید زندگی خود را ترتیب او را به عنوان بخواهد.
اما او جرات نیست از دست دادن او را نگه دارید از او در حساب از پول ، و به همین ترتیب وقتی او
حسادت است که او وانمود می شود "
خانم بارت در ادامه نوشتن در سکوت ، و میزبان او نشسته زیر قطار خود را از
فکر با frowning شدت.
"آیا شما می دانید ، او پس از یک مکث طولانی گفت :" من اعتقاد دارم من تماس بگیرید تا لارنس در
تلفن و به او بگوید او به سادگی باید آمد؟ "
، گفت : "آه ، نمی" لیلی ، با اشباع رنگ سریع.
وهله او را شگفت زده تقریبا به اندازه آن را به عنوان میزبان او ، که ، هر چند نه
معمولا ناظر تغییرات صورت ، خیره در او را با چشم متعجب و متحیر شنبه.
"بخشنده خوب ، لیلی ، چقدر خوش تیپ شما!
چرا؟ آیا شما دوست نداشتن او را بسیار گران است؟ "
"نه در همه ، من او را دوست.
اما اگر شما قصد خیرخواه حفاظت از برتا actuated --
فکر می کنم من نیاز به حفاظت از خود نیست. "Trenor خانم با تعجب نشسته.
"لیلی!---- پرسی؟
آیا شما بگویم شما در واقع آن را انجام داده؟ "
خانم بارت لبخند زد. «من فقط بگویم که من و آقای Gryce
به دوستان بسیار خوب است. "
"H'm -- نگاه کنید به" خانم Trenor چشم ربودهشده را بر او ثابت است.
"شما می دانید که آنها می گویند او تا هشتصد هزار نفر در سال -- و به خرج می کند هیچ چیز ، به جز
در برخی از کتاب های قدیمی بی ارزش است.
و مادر او دارای بیماری قلبی و ترک او خیلی بیشتر است.
آه ، لیلی ، DO به آرامی پیش بروید "، دوست وی به او adjured.
خانم بارت همچنان بدون دلخوری لبخند.
"من باید به عنوان مثال ، نه ،" او اظهار داشت ، "در هیچ عجله به او بگویید که او
بسیاری از کتاب های قدیمی بی ارزش است. "
"نه ، البته که نه ، من می دانم که شما فوق العاده در مورد بلند شدن : :.
اما او به طرز وحشیانه ای خجالتی است ، و به راحتی شوکه شده ، و -- و ----
"چرا شما نمی آن می گویند ، جودی؟
من شهرت دارند که در شکار شوهر ثروتمند؟ "
خانم Trenor گفت : "اوه ، من انجام این کار معنی نیست ، او آن را از شما باور -- در ابتدا ،" ،
با shrewdness پرده.
"اما شما می دانید همه چیز هستند و نه در زمان های پر جنب و جوش در اینجا -- من باید به جک و گاس یک اشاره --
و اگر او فکر شما مادرش تماس سریع -- آه ، خوب ، شما می دانید چیزی است که من
متوسط.
آیا پوشیدن قرمز مایل به زرد کرپ - DE - مهره استخوان پشت جانوران برای شام ، و سیگار نکشید اگر شما می توانید به آن کمک نمی کند ،
لیلی عزیز "لیلی تحت فشار قرار دادند کنار کار به پایان رسید او را با یک
لبخند خشک.
"شما بسیار مهربان هستید ، جودی : من قفل سیگار من و پوشیدن لباس که در سال گذشته
شما امروز صبح برای من فرستاده است.
و اگر شما واقعا در حرفه من علاقه مند هستند ، شاید شما نوع کافی نیست
بازی پل دوباره در این شب ، از من بپرسید. "
"پل؟
آیا پل ذهن او ، بیش از حد؟ آه ، لیلی ، افتضاح زندگی شما منجر شود!
اما البته من won't -- چرا به من تذکر دادن شب گذشته؟
هیچ چیز نمی خواهد انجام دهد ، شما اردک فقیر ، برای دیدن شما شاد وجود دارد! "
و خانم Trenor ، درخشان با اشتیاق جنسی خود برای صاف کردن البته از درست
عشق ، لیلی احاطه در آغوش طولانی.
او افزود : "شما کاملا مطمئن" solicitously ، به عنوان دومی extricated
خودش ، که شما به من تلفن لارنس Selden را دوست ندارند؟ "
"کاملا مطمئن است ، گفت :" لیلی.
سه روز آینده نشان داد تا توانایی خود را کامل رضایت او خانم بارت
برای اداره امور خود را بدون کمک های خارجی به حساب می.
او ، در عصر شنبه نشست ، بر روی تراس در Bellomont ، او لبخند زد
ترس خانم Trenor که او ممکن است با سرعتی بیش از حد.
اگر چنین هشدار تا کنون بوده است مایحتاج ، سال از او آموخته بود درس درودی ،
و او خودش flattered که او در حال حاضر می دانست که چگونه برای انطباق با سرعت او را به جسم
پیگیری.
در مورد آقای Gryce او آن را پیدا کرده بود به خوبی به فلوتر پیش رو ، از دست دادن خودش
elusively و luring او را از عمق به عمق صمیمیت ناخودآگاه.
جو اطراف مساعد بود به این طرح از اظهار.
خانم Trenor ، درست کلمه خود را ، هیچ نشانه ای از لیلی انتظار نشان داده شده بود پل
جدول و تا به حال حتی به دیگری اشاره کرد کارت بازیکن که آنها را به خیانت نه
تعجب در فرار غیر عادی او.
در نتیجه از این اشاره ، لیلی در بر داشت خود مرکز است که زنانه
اندیشه که یک زن جوان در فصل جفت گیری را پوشاند.
تنهایی برای او تلویحا به وجود شلوغ از Bellomont ایجاد گردید ، و او را
دوستان نمی توانست نشان داده شده آمادگی بیشتری برای خود افاسمان او
wooing با تمام ویژگی های عاشقانه آراسته شده است.
در مجموعه ای لیلی این رفتار ضمنی درک سمپاتیک انگیزه های او ،
و آقای Gryce گل رز در عزت نفس او را به عنوان شاهد در نظر او الهام بخش است.
تراس در Bellomont در یک بعد از ظهر سپتامبر نقطه مساعد به
گزارشات و احساساتی ، و به عنوان دوشیزه بارت ایستاد تکیه علیه نرده بالا
باغ ، غرق شده در فاصله کمی از
گروه انیمیشن در مورد چای جدول ، او ممکن است در mazes از دست رفته
غیر ملفوظ شادی.
در حقیقت ، افکار او بودند پیدا کردن گفته قطعی در آرام
تکرار رشد و نمو از نعمت در فروشگاه برای او.
از جایی که او ایستاده بود ، او می تواند آنها را در فرم Gryce آقای گنجانده شده ، که در
پالتو نور و صدا خفه کن ، تا حدی ناراحتی روی لبه صندلی خود نشسته ، در حالی که
حمل فیشر ، با تمام انرژی از چشم
و ژست که با طبیعت و هنر در ترکیب به حال به او چیزی را وقف کردن ، فشار بر او
وظیفه شرکت در کار اصلاحات شهرداری.
خانم فیشر سرگرمی اصلاحات شهرداری بود.
توسط تعصب و غیرت برابر برای سوسیالیسم ، که به نوبه خود شده بود ، قبل از جایگزین
حمایت پرانرژی علوم مسیحی.
خانم فیشر کوچک ، آتشین و دراماتیک بود و دست و چشم او را قابل تحسین بودند
ابزار در خدمت هر چه باعث می شود او اتفاق افتاد به حمایت.
او ، با این حال ، گسل مشترک به علاقه مندان از نادیده گرفتن هر گونه شلی
پاسخ بر روی بخشی از hearers او ، و لیلی با بیهوشی خود را از سرگرم شد
مقاومت در هر زاویه نگرش آقای Gryce نمایش داده می شود.
لیلی خودش را می دانستند که ذهن خود را بین ترس از ابتلا به سرما تقسیم شده بود اگر او
درب باقی مانده بیش از حد طولانی در آن ساعت ، و ترس که اگر او عقب نشینی به
خانم فیشر ، خانه ، ممکن است او را پیگیری با یک کاغذ امضا شود.
آقای Gryce دوست نداشتن قانون اساسی به آنچه که او "خود را متعهد" ، و
tenderly به عنوان او به پاس سلامت خود را ، او آشکارا به این نتیجه رسیدند که در آن بود مطمئن تر
اقامت در خارج از دسترس قلم و جوهر تا
شانس او را از toils خانم فیشر منتشر شد.
در همین حال او نگاهها agonized در جهت خانم بارت کاربر به سایر نظرسنجی ، که تنها پاسخ
بود را به نگرش انتزاعی بیشتر برازنده غرق.
او ارزش کنتراست در پرتاب charms خود را به تسکین را آموخته بود ، و
تا چه حد که چرب زبانی خانم فیشر به افزایش خود را به طور کامل آگاه از
سکون.
او از گزارشات و او roused رویکرد پسر عموی او جک Stepney بود که ، در
سمت گوئن ون Osburgh ، بازگشت در سراسر باغ بود از زمین تنیس است.
این زوج در مورد در نوع همان داستان عاشقانه که در آن لیلی نمیفهمد مشغول بودند ،
و دومی یک دلخوری خاصی در فکر احساس به نظر می رسید به او
کاریکاتوری از وضعیت خود را.
جک Stepney : خانم ون Osburgh دختر بزرگ با سطوح صاف و بدون چراغ بالا بود
به حال یک بار از او گفت که او به عنوان قابل اعتماد به عنوان گوشت گوسفند کباب شده بود.
طعم خود او بود در خط جامد کمتر و بیشتر رژیم غذایی بسیار چاشنی زده ، اما گرسنگی
می کند هر خوش طعم کرایه ، و بار وجود داشته است وقتی که آقای Stepney شده بود
به پوسته کاهش می یابد.
لیلی در نظر گرفته شده و با علاقه در بیان چهره خود : دختر
تبدیل به سوی همدم او مثل بشقاب خالی برگزار شد تا به پر شود ، در حالی که مرد
lounging در کنار او در حال حاضر خیانت
تجاوز خستگی که در حال حاضر کرک روکش نازک از لبخند او.
"چگونه مردان بی تاب هستند!" لیلی منعکس است.
"جک به انجام هر آنچه را که او می خواهد به نگه داشتن آرام و اجازه دهید که دختر
ازدواج با او را ، در حالی که من باید برای محاسبه و تدبیر ، و عقب نشینی و پیشرفت ، اگر من به عنوان
رفتن را از طریق رقص پیچیده بودند ،
که در آن یک misstep که از من ناامید کننده ای از زمان پرتاب است. "
همانطور که می کشید نزدیکتر او whimsically نوع شباهت خانوادگی بین زده بود
خانم ون Osburgh و پرسی Gryce.
هیچ شباهتی از ویژگی وجود دارد.
Gryce خوش تیپ بود در راه آموزشی -- او مثل رسم یک دانش آموز باهوش از نگاه
گچ بازیگران -- در حالی که قیافه گوئن مدل سازی نه بیشتر از یک چهره در یک نقاشی
بالون اسباب بازی.
اما میل بی تردید عمیق تر شد : این دو تا به حال همان تعصبات و آرمان ،
و همان کیفیت ساخت استانداردهای دیگر غیر موجود با نادیده گرفتن آنها.
این ویژگی مشترک را به مجموعه ای لیلی بود : آنها تا به حال یک نیروی از نفی
حذف همه چیز فراتر از محدوده خود را از ادراک.
Gryce و خانم ون Osburgh ، در کوتاه مدت بود ، ساخته شده برای هر یک از دیگر هر قانون اخلاقی
و مکاتبات ---- فیزیکی "با این حال آنها نمی خواهد نگاه یکدیگر ،" لیلی mused در ،
"آنها هرگز.
هر یک از آنها می خواهد موجودی از نژاد های مختلف ، از نژاد جک و معدن ،
با همه انواع شهودهای ، احساسات و درک است که آنها حتی نمی حدس بزنید
وجود.
و آنها همیشه آنها چه می خواهند. "
او ایستاده بود به صحبت با پسر عموی او و خانم ون Osburgh ، تا ابر آرام در
ابرو دومی او توصیه کرد که حتی امکانات رفاهی cousinly منوط به
سوء ظن ، و خانم بارت ، و آگاه از
ضرورت enmities هیجان انگیز در این نقطه بسیار مهم از زندگی حرفه ای اش ، کاهش یافته است کنار
در حالی که زن و شوهر خوشحال به سمت میز چای اقدام است.
صندلی خود در مرحله بالاتر از تراس ، لیلی سرش را در مقابل خم
honeysuckles wreathing در نرده.
عطر شکوفه های اواخر تجلی از صحنه آرام به نظر می رسید ،
چشم انداز به آخرین درجه از شکوه و عظمت روستایی tutored در.
در پیش صحنی میدرخشد tints گرم باغ.
فراتر از چمن ، با maples هرمی آن کمرنگ طلا و دپو مخملی ، sloped
مراتع با گاو خال خال ؛ است و از طریق یک خیابان یا کوچه جنگل طولانی رودخانه گسترده تر مانند یک دریاچه
در زیر نور نقره ای ماه سپتامبر.
لیلی آیا می خواهید نه دایره در مورد چای جدول پیوستن.
آنها به نمایندگی آینده او را انتخاب کرده و او محتوای با آن بود ، اما در هیچ
عجله به پیش بینی به دنبال لذت پیروزی آن.
یقین که او می تواند پرسی Gryce زمانی که او خوشحال ازدواج سنگین برداشته است
بار از ذهن او ، و مشکلات پول خود را بیش از حد اخیر برای حذف آنها به نه
ترک یک حس امداد که کمتر
هوش فهیم ممکن است برای شادی گرفته شده است.
مراقبت مبتذل او به پایان رسیده بودند.
او را قادر به ترتیب زندگی خود را به عنوان او خشنود ، به که عرش از افزایش یابد
امنیتی که در آن طلبکاران نمی تواند نفوذ.
او را دقیق روپوش از جودی Trenor ، و دور ، به مراتب بیشتر جواهرات از
برتا دورست.
او آزاد خواهد بود برای همیشه از شیفت ، مصلحت ، تحقیر از
نسبتا فقیر است.
به جای نیاز به تملق گفتن ، او را flattered باشد ، به جای سپاسگزار بودن ، او
که به لطف دریافت. نمرات قدیمی او می تواند پرداخت کردن وجود دارد
همچنین مزایای قدیمی او می تواند بازگشت.
و او هیچ شک و تردید وجود ندارد به عنوان میزان قدرت او بود.
او می دانست که آقای Gryce از نوع کوچک با احتیاط و دقیق ترین دور از دسترس به ضربههای
و احساسات.
او نوعی از شخصیت است که در آن احتیاط است و منکرات و مشاوره خوب
خطرناک ترین مواد مغذی است.
اما لیلی این گونه شناخته شده بود قبل از او آگاه بود که چنین طبیعت محافظت می باید
پیدا کردن یکی از خروجی های بسیار عظیمی از خودپرستی ، و او مصمم است تا به او آنچه آمریکا خود را
حال تا کنون شده است : در اختیار داشتن یکی در
که او در زمان غرور کافی برای صرف پول در آن است.
او می دانست که این سخاوت به خود یکی از اشکال خسیسی است ، و او
تا به خود با غرور شوهرش شناسایی که خشنود و راضی کردن خواسته های خود را حل و فصل
خواهد بود به او نفیس ترین شکل از افراط.
این سیستم ممکن است در ابتدا ضرورت توسل به برخی از شیفت های بسیار و
مصلحت که از آن او آن را در نظر گرفته شده باید او را آزاد ، اما او احساس اطمینان حاصل کنید که در
یک زمان کوتاه قادر به بازی در بازی در راه و روش خود خود او خواهد بود.
چگونه باید او بی اعتماد بود قدرت خود را؟
زیبایی او خود را نه صرفا در اختیار داشتن بی دوام آن ممکن است در آن قرار گرفته بود
دست ها از بی تجربگی : مهارت خود را در بالا بردن آن ، مراقبت از او از آن زمان ،
استفاده او از آن ساخته شده ، به نظر می رسید به آن نوع از تداوم می دهد.
او احساس می کرد او می تواند آن را به او را تا پایان ادامه می دهند اعتماد.
و در پایان ، در مجموع ، ارزشمند بود.
زندگی مسخره او آن را تصور می شد که سه روز پیش نیست.
اتاق را برای او وجود دارد ، بعد از همه ، در این دنیای شلوغ خودخواه از چه رو لذت ،
به قدری کوتاه زمان از سال ، فقر او ، او را محروم به نظر می رسید کرده بود.
این افراد آنها او را به سخره گرفتند و در حال غبطه می خوردند خوشحال بودند را به یک جایی برای او در
دایره مفتون توضیح می دهند که تمام خواسته های او می گشت.
آنها به صورت خشن و به خود مجذوب او خیالی بود -- یا نه ، از آن
نخواهد است لازم باشد برای تملق گفتن و شوخ طبعی آنها را ، که طرف از طبیعت خود
کمتر آشکار شد.
جامعه بدن گردان است که با توجه به محل خود را در هر مورد قضاوت قرار APT
آسمان مرد و در حال حاضر آن تبدیل چهره نورانی خود را به لیلی.
در تب و تاب بودن گلگون آن منتشر اصحاب او پر از کیفیت مهربان به نظر می رسید.
او دوست ظرافت خود ، سبکی ، عدم خود را از تاکید : حتی خود
اطمینان که در زمان های پس مانند خیره سری بود در حال حاضر نشانه طبیعی به نظر می رسید
تفوق اجتماعی.
آنها اربابان جهان تنها او را برای مراقبت بودند ، و آنها آماده بودند به او اعتراف به
صفوف خود و اجازه پروردگار او آن را با آنها.
در حال حاضر او را در خود احساس وفاداری سرقت به استانداردهای خود ،
پذیرش محدودیتهای خاص خود را ، شک در آنها نمی
باور ، ترحم تحقیر برای
افرادی بودند که قادر به زندگی آنها زندگی می کردند.
اوایل غروب slanting در سراسر پارک بود.
او از طریق boughs خیابان طولانی فراتر از باغ گرفتار فلش
چرخ ها ، و divined که بازدید کننده بیشتر نزدیک است.
پشت سر او ، پراکندگی از مراحل و صدای یک جنبش وجود دارد : آن بود
آشکار است که حزب در مورد چای جدول بود شکستن.
در حال حاضر از او شنیده آج پشت سر او بر روی تراس.
او فرض کرد که آقای Gryce به حال در تاریخ و زمان آخرین بدان معنی یافت برای فرار از مخمصه خود ،
و او در اهمیت آمدن او لبخند زد تا او را به جای ضرب و شتم
عقب نشینی فوری به سمت آتش.
او تبدیل به او را استقبال که دلاوری چنین مستحق بدهد ، اما تبریک او
wavered را به یک وهله از تعجب ، برای مردی که او را با نزدیک شدن به حال لارنس Selden بود.
او گفت : "ببینید من بعد از همه آمد ،" ، اما قبل از او تا به حال هم برای پاسخ به خانم دورست ،
شکستن دور از مذاکره مرده با میزبان خود ، بین آنها را با یک پا
ژست کمی از تخصیص بودجه.