Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب I سوم
Strether Waymarsh همه چیز در مورد به خبرنگاران گفت : آن شب بسیار ، در ناهار خوری خود را با هم در
هتل که نیاز رخ داده ، او در حالی که همه آگاه است ، به حال او نمی انتخاب
قربانی به این مناسبت یک فرصت نادر.
اشاره به همراه او از فداکاری بود علاوه بر این دقیقا همان چیزی است
معرفی رسیتال خود را -- یا ، به عنوان او که آن را با اعتماد به نفس بیشتری در او به نام
کلیم ، اعترافات خود را.
اعترافات خود وی بود که او دستگیر شده بود و یکی از ویژگی های
امر فقط شکست خورده تا به حال به او خود را درگیر در همان محل به شام.
همانطور که توسط چنین Waymarsh آزادی او را از دست داده او محظور اخلاقی او اطاعت بود ، و او
به همین ترتیب اطاعت یکی دیگر از محظور اخلاقی -- که در سوال خود را خود را با مته سوراخ
آوردن به عنوان مهمان.
Waymarsh نگاه به شدت تند و تیز ، بیش از سوپ به پایان رسید ، در این مجموعه ای از scruples ؛
Strether به حال هنوز رتبهدهی نشده است رو کاملا به عدم آمادگی برای عواقب استفاده می شود
تصور او تولید شده است.
نسبتا آسان بود که توضیح می دهند ، با این حال ، که او تا به حال احساس نکرده مطمئن مهمان او
را لطفا.
فرد یک مرد جوان است که آشنایی او تا به حال ساخته شده است اما آن بعد از ظهر بود
در دوره و نه پرس و جو مانع برای شخص دیگری -- یک پرسش جدید خود را
دوستان فقط در واقع آورده بود ، جلوگیری از بودن بیهوده است.
"اوه ، گفت :" Strether ، "من تمام چیزها را به شما بگویم!" -- و او آن را در یک قرار داده است
راه است که یک اشاره مجازی به Waymarsh برای کمک به او گفتن برای لذت بردن بود.
او برای ماهی خود را منتظر او شراب خود را نوشیدند ، او پاک سبیل بلند او ، او
در صندلی خود را تکیه داد ، او در دو خانم انگلیسی که فقط creaked به حال در زمان
گذشته آنها را و آنها او حتی می توانست
آشکار استقبال در صورتی که تا به حال نه سرد و نه ضربه ، به طوری که او می تواند
انجام شد -- از طریق انجام چیزی -- "Merci ، فرانسوا" می گویند خارج کاملا با صدای بلند است که خود را
ماهی آورده بود.
همه چیز در آنجا بود که او می خواست ، همه چیز است که می تواند لحظه را
مناسبت است ، که زیبایی را انجام می دهند -- همه چیز اما آنچه Waymarsh ممکن است بدهد.
کمی waxed salle - A - آخور زرد رنگ بود و خوش مشرب ، فرانسوا ، رقص بیش از آن ،
patronne شانه بالا ، با او بالا ، همه لبخند ، یک مرد و یک برادر بود
برگزار می شود ، بسیار اثر مالش دست ، به نظر می رسید همیشه
assenting exuberantly به چیزی ناگفته ، شب پاریس در کوتاه مدت بود ، برای
Strether ، در طعم و مزه سوپ ، به خوبی ، به عنوان او معصومانه خوشحال بود
به آن فکر می کنم ، از شراب ، در دلپذیر
بافت درشت از دستمال سفره و صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ و غیره از نان ضخیم پوشیده شده است.
این همه چیز منطبق با اعترافات خود وی بودند ، و اعترافات خود وی بود که او
HAD -- آن را بیرون می آیند به درستی وجود دارد اگر Waymarsh فقط آن را به درستی --
موافقت از صبحانه ، در دوازده به معنای واقعی کلمه ، روز بعد.
او کاملا نمی دانند که در آن ، ظرافت از حالت مستقیم در آمد
یاد از دوست جدید خود را "خواهیم دید ، من شما را جایی را!" -- برای آن
لازم کمی بیشتر از آن ، بعد از همه ، به او اجازه دهید حق شوید.
او پس از یک دقیقه ، چهره به چهره با رفیق واقعی خود ، متاثر از
ضربه به overcolour.
در حال حاضر چیز در احترام به او می دانست که خود را توسط این وسوسه وجود داشته است
کژی.
اگر Waymarsh فکر آنها را بد به او حداقل باید دلیل خود را برای ناراحتی خود را ؛
بنابراین Strether نشان داد آنها را به عنوان بدتر. با این حال ، او در حال حاضر ، در راه او ، صادقانه
درمانده.
چاد غایب از Malesherbes بلوار شده بود -- از پاریس غایب بود
در مجموع ، او که از دربان آموخته بود ، اما تا به حال با این وجود بالا رفته ،
و بالا رفته است -- هیچ دو راه در مورد وجود دارد
-- از غیرقابل کنترل ، واقعا ، اگر یکی بود ، فاسد کنجکاوی.
دربان به او ذکر کرده بود که یک دوست مستاجر troisieme بود
زمان در اختیار داشتن و این شده بود ، بهانه Strether برای بیشتر
پرس و جو ، یک آزمایش انجام شده ، در زیر سقف چاد ، بدون دانش او.
"من دوست خود را در واقع وجود دارد نگه داشتن محل گرم در بر داشت ، که او آن را نامیده می شود ، برای او ؛
چاد خود را ، و به نظر می رسد ، در جنوب.
وی افزود : یک ماه پیش به کن و هر چند بازگشت او آغاز می شود تا برای آن نمی تواند نگاه
برای چند روز.
من ممکن است ، که می بینید ، کاملا صبر یک هفته ، ممکن است که عقب نشینی در اسرع وقت مورد ضرب و شتم قرار
من این دانش ضروری است.
اما من مورد ضرب و شتم بدون عقب نشینی و من مخالف این ، من در آنجا ماند ، من dawdled ، من trifled ؛ و بالاتر از همه من
نگاه دور. من ، در خوب دیدم و -- من نمی دانم چه چیزی را
تماس -- من استنشاقی.
اتمام حجت جزئیات ، اما آن را به عنوان اگر چیزی وجود دارد -- چیزی بسیار خوب -- به خر خر کردن "
چهره Waymarsh دوست خود را نشان داده است و توجه به ظاهر تا از راه دور که
دومی کمی شگفت زده شده بود به آن را در نقطه ی این پهلو به پهلو با او پیدا.
"آیا شما معنی بو است؟
چه؟ "" عطر جذاب.
اما من نمی دانم. "Waymarsh داد و خر خر کردن استنباطی.
"آیا او در آنجا با یک زن زندگی می کنند؟"
"من نمی دانم." Waymarsh منتظر لحظه برای اطلاعات بیشتر ، و سپس
از سر گرفت. "او را گرفته با او؟"
"و پشت او به ارمغان بیاورد؟" -- Strether سقوط کرد به پرس و جو.
اما او آن را زخم می شود تا مانند قبل است. "من نمی دانم."
راه او به آن زخم ، به همراه به عنوان این بود با یکی دیگر از قطره پشت ، یکی دیگر از
مزهمزه از Leoville ، یکی دیگر از سبیل او و یکی دیگر از کلمه خوبی برای پاک کردن
فرانسوا ، به نظر می رسید به در همراه خود را تولید سوزش خفیف.
"پس چه شیطان را می دانید؟" "خوب ، گفت :" Strether تقریبا پر زرق و برق "من
حدس می زنم هیچ چیز نمی دانم! "
خوشنودی او می توانسته اند ادای احترام به این واقعیت که دولت او شده است کاهش می یابد
دوباره برای او بحث خود را از ماده انجام شده با دوشیزه Gostrey به حال در
لندن تئاتر.
این به نوعی بزرگ بود ، و هوا از آن دامنه در حال حاضر بدون شک بیشتر یا
-- و همه برای Waymarsh به احساس -- در پاسخ بیشتر خود.
این چیزی است که من از مرد جوان در بر داشت. "
"اما من فکر کردم شما گفت که شما متوجه هیچ چیز است."
"هیچ ، جز عملی که -- که من هیچ چیز نمی دانم."
گفت Strether : "و چه خوب که می توانم به شما؟" "فقط" ، "من آمده ام
به شما برای کمک به من برای کشف.
منظور من هر چیزی را در مورد هر چیزی بیش از اینجا. احساس کردم که وجود دارد.
به طور منظم قبل از من در ممکن است به آن افزایش یافت. مرد جوان علاوه بر این -- دوست چاد -- را به عنوان
خوب به عنوان به من گفت. "
"به خوبی به شما گفت شما می دانید چیزی در مورد هر چیزی؟"
Waymarsh به نظر می رسد در برخی که ممکن است به خوبی به او گفت نگاه.
"چند ساله است؟"
"خب ، من حدس می زنم سی نیست." "با این حال شما تا به حال را که از او؟"
"آه من در زمان یک معامله خوب است -- از آن زمان ، که من به شما بگویم ، من در زمان دعوت به
dejeuner. "
"و شما را به آن وعده غذایی نامقدس رود؟" "اگر شما با من آمده است.
او می خواهد شما بیش از حد ، شما می دانید. من او را در مورد شما گفته می شود.
او به من داد ، "Strether پیگیری می کند ، :" کارت او را و نام خود را و نه خنده دار است.
جان کوچولو Bilham ، و او می گوید : نام خانوادگی دو خود ، در حساب که او را
کوچک ، به ناچار با هم استفاده می شود. "
"خب ، Waymarsh همراه با پارگی دلیل از این جزئیات پرسید :" آنچه که او انجام
؟ "وجود دارد" حساب خود را از خود این است که او تنها
کمی هنرمند مرد.
که به نظر میرسید به من کاملا به توصیف او.
اما او هنوز در مرحله مطالعه ، این ، شما می دانید ، مدرسه هنر بزرگ است -- به تصویب
تعداد معینی از سال که در آن او آمدند.
و دوست he'sa بزرگ در چاد ، و اشغال اتاق چاد را فقط در حال حاضر به دلیل
آنها آنقدر لذت بخش است.
Strether افزود : او بسیار دلپذیر و کنجکاوی بیش از حد "--" هر چند او از
بوستون. "Waymarsh نگاه در حال حاضر و نه بیمار از او است.
"او کجا؟"
Strether فکر. "من انجام این کار را نمی دانند ، یا.
اما او «بدنام ،' او را آن خود ، نه از بوستون. "
"خب ، Waymarsh moralised از عمق های خشک ،" هر کس بدنام نمی تواند از
بوستون است. چرا ، "او ادامه داد :" او کنجکاو است؟ "
"شاید فقط برای که -- برای یک چیز!
اما واقعا ، "Strether افزود :" برای همه چیز.
وقتی او شما را ملاقات خواهید را ببینید. "" آه من نمی خواهم او را ملاقات کند ، "Waymarsh
بی صبرانه growled.
"چرا او به خانه؟" Strether تردید.
"خب ، چرا که او آن را دوست دارد." این به طور خاص بیش از
Waymarsh می تواند داشته باشد.
"او سپس باید از خود شرمنده باشد ، و ، همانطور که شما اعتراف میکنم که شما فکر می کنید بیش از حد ،
به همین دلیل او را بکشید؟ "پاسخ Strether دوباره زمان.
"شاید من تا خودم فکر می کنم -- هر چند که من کاملا هنوز رتبهدهی نشده است آن را بپذیرد.
من کمی مطمئن نیستید -- آن را دوباره یکی از چیزهایی که من می خواهم برای پیدا کردن است.
من او را دوست داشت ، و می توانند افرادی را دوست دارید --؟
اما مهم نیست. "او خود را کشیده است.
"شکی نیست که من می خواهم شما را به پایین آمدن بر من و کدو من وجود دارد."
Waymarsh خود را کمک کرد تا دوره بعدی ، که ، با این حال اثبات و نه بشقاب او تا به حال
فقط اشاره کرد که به عنوان بانوان انگلیسی عرضه ، تا به حال اثر ایجاد او
تخیل به طور موقت به سرگردان.
اما در حال حاضر در یک نقطه نرمتر آغاز شد.
"آنها به یک مکان خوش تیپ کردن وجود دارد؟" "اوه جذاب ، پر از زیبایی و
ارزش چیزهایی.
من هرگز چنین مکانی "را دیدم -- و فکر Strether رفت برگشت به آن است.
برای کمی هنرمند مرد -- "او می تواند در واقع کمیاب آن را بیان.
اما همدم او ، که به نظر می رسد در حال حاضر به نظر ، اصرار داشت.
"خب؟" "خب ، زندگی می تواند هیچ چیز بهتر نگه دارید.
علاوه بر این ، آنها به چیزهایی که او مسئول است. "
"به طوری که او دربان برای جفت ارزشمند خود را؟
می تواند زندگی ، Waymarsh پرسش "برگزار هیچ چیز بهتر از آن؟"
پس از آن به عنوان Strether ، بی صدا ، به نظر می رسید حتی هنوز به تعجب "آیا او می دانیم که او چه نیست؟"
او در ادامه.
"من نمی دانم. من از او بخواهید.
من می توانم. غیر ممکن بود.
شما هم نمی.
علاوه بر من نمی خواستم به. نه بیشتر شما خواهد شد. "
Strether در کوتاه مدت آن را در سکته مغزی توضیح داده شده است. شما نمی توانید بیش از اینجا چیزی است که مردم
نمی دانم. "
"سپس شما آمده است بیش از؟" "خب ، گمان می کنم دقیقا برای خودم را
و بدون کمک آنها. "" پس چه چیزی معدن می خواهید؟ "
"اوه ،" Strether خندید ، "شما یکی از آنها نیست!
من نمی دانم آنچه شما می دانید. "
به عنوان ، با این حال ، این ادعا گذشته باعث Waymarsh دوباره به او نگاه سخت -- مانند
بودن شک دومی عواقب آن از -- او احساس توجیه خود
لنگ است.
که هنوز بیشتر در مورد زمانی که Waymarsh در حال حاضر گفت : "در اینجا نگاه کنید ، Strether.
ترک این دوست ما لبخند زد با تردید از خود.
"آیا شما معنی تن من؟"
-- لعنت بر تن خود. منظورم nosing خود را دور.
ترک کار کامل را بخوان. اجازه دهید آنها را به خورش در آب خود را.
شما که برای کاری که شما برای متناسب نیست استفاده می شود.
مردم می توانم در یک شانه دندانه ریز به داماد اسب را ندارد. "
"من یک شانه دندانه ریز است؟"
Strether خندید. "این چیزی من خودم به نام هرگز!"
آنچه شما هستند ، همان. شما خیلی جوان است که شما نیست ، اما شما ام
نگهداری دندان های خود را. "
او اذعان طنز دوست او. "مراقبت می کنند من آنها را به شما می کنید!
شما می خواهم آنها را دوست ، دوستان من در خانه ، Waymarsh ، "اعلام کرد ،" شما می خواهم واقعا
به خصوص آنها را می خواهم.
و من می دانم -- کمی بی ربط بود ، اما او به آن نیروی ناگهانی و منحصر به فرد --
"من می دانم آنها می خواهم به شما می خواهم!" ، "آه آنها کار نمی کردن به من!"
Waymarsh تشکر.
با این وجود Strether هنوز هم با دست های خود را در جیب خود lingered.
"این واقعا کاملا ضروری است که من می گویند که چاد را باید رو به عقب است."
"اجتناب ناپذیر به چه کسی؟
به شما؟ "" بله ، "Strether در حال حاضر گفت.
"از آنجا که اگر شما او را به شما نیز خانم Newsome؟"
Strether آن مواجه شده است.
"بله." "و اگر شما او را می کنید شما می کنید
او چیست؟ "این ممکن است بی رحم است ، اما او ادامه داد :
به شانه خالی کردن.
"من فکر می کنم ممکن است برخی از اثر بر درک شخصی ما است.
چاد از اهمیت واقعی در -- و یا می توانید به راحتی تبدیل به پس اگر او را -- به کسب و کار "
"و کسب و کار از اهمیت واقعی برای شوهر مادر خود را؟"
"خوب ، من به طور طبیعی آنچه همسر آینده من می خواهد می خواهم.
و چیزی که خیلی بهتر خواهد شد اگر ما انسان خود ما در آن است. "
"اگر شما از مرد خود را در آن است ، به عبارت دیگر ،" Waymarsh گفت ، "شما ازدواج -- شما
شخصا -- پول بیشتر است.
او در حال حاضر غنی ، که من شما را در درک ، اما او خواهید بود ثروتمندتر هنوز هم در صورتی که کسب و کار
می تواند به صورت بر روی خطوط خاصی است که شما گذاشته ام پایین رونق است. "
"من آنها را گذاشته نمی کردن ،" Strether به سرعت بازگشت.
"آقای Newsome -- که فوق العاده می دانستند و آنچه که او بود -- گذاشته ، آنها را ده سال
پیش.
آه خوب ، Waymarsh به نظر می رسید که با لرزش از یال خود را نشان دهد ، که مهم نیست!
"شما برای رونق شدید به هر حال." دوست او یک لحظه در سکوت وزن
عدالت از اتهام.
"من به ندرت می توان به نام شدید ، من فکر می کنم ، وقتی که من تا آزادانه شانس من از
احتمال خطر ، در مقابله با احساس به خانم تحت تاثیر قرار
احساسات خود Newsome. "
Waymarsh داد این قضیه نگاه طولانی سخت است.
"من می بینم. شما ترس خودتان را در حال مجذور.
اما شما فریب دادن ، "وی افزود :" همان است. "
"اوه!" Strether سرعت اعتراض کردند.
"بله ، من از شما درخواست برای محافظت -- می سازد که شما بسیار جالب است ؛ و پس از آن شما
آن را ندارد. شما می گویید که شما می خواهید به له -- "
"آه اما نه به راحتی!
آیا شما نمی بینید ، "Strether خواستار" که در آن علاقه من ، همانگونه که قبلا به شما نشان داده شده است ، نهفته است؟
آن را در من که نمی مجذور دروغ است. اگر من به توان ازدواج من است؟
اگر از دست بدهم ، ماموریت من از دست بدهم که ، و اگر از دست بدهم که من از دست همه چیز -- هیچ جا I'm ".
Waymarsh -- اما همه خستگی ناپذیر -- در زمان شوید.
"چه می توانم مراقبت از جایی که به شما اگر شما فاسد هستید؟"
چشمان خود را بر روی آن با یکدیگر ملاقات کردند یک لحظه. تشکر از شما awfully ، "Strether در آخرین گفت.
اما آیا شما فکر می کنم قضاوت او که -- چیست؟ "
"باید به من محتوا؟ نه. "
آن را نگه داشته آنها را دوباره چهره به چهره ، و پایان این است که Strether شد دوباره
خندید. "شما بی عدالتی او.
شما واقعا باید او را می دانم.
شب خوب است. "او با آقای Bilham در breakfasted
فردا ، و ، به عنوان inconsequently ، با Waymarsh انبوه از حزب فرود آمد.
دومی اعلام کرد ، در ساعت یازدهم و در کمال تعجب دوست خود ، که
لعنت بر آن ، او به محض پیوستن او را به عنوان هر چیز دیگری که بر روی آنها اقدام
با هم ، قدم زدن در یک حالت
عملا جدا لوکس برای آنها را به بلوار Malesherbes ، یک زن و شوهر
آن روز را با طلسم تیز از پاریس مشغول به عنوان confessedly ، ممکن است شده اند
دیده می شود ، به عنوان هر چند در میان هزاران نفر روزانه تا به خطر بیافتد.
آنها راه رفته است ، سرگردان ، تعجب و کمی خود را از دست داده ؛ Strether نداشته
حال برای سال ها آنقدر غنی هستند آگاهی از زمان -- یک کیسه طلا را که او
به طور مداوم برای یک مشت آغشته است.
به او حاضر بود که زمانی که کسب و کار ، کمی با آقای Bilham باید بیش از او باشد
که هنوز هم درخشان ساعت برای استفاده از مطلقا او دوست داشت.
هیچ پالس بزرگ عجله هنوز در این فرایند صرفه جویی در چاد وجود دارد و نه بود که
اثر کمی بیشتر مشخص شده به عنوان او ، نیم ساعت بعد ، با پاهای خود را تحت در چاد نشسته
چوب ماهون ، با آقای Bilham در یک طرف ، با
یکی از دوستان آقای عزیز Bilham از سوی دیگر ، با stupendously مخالف Waymarsh ، و با
همهمه بزرگ پاریس در نرمی ، ابهام برای Strether خود
در واقع در حال حاضر مثبت شیرینی -- از طریق
آفتابی پنجره های نسبت به آن ، روز قبل از کنجکاوی خود بال خود را مطرح کرده بود
از پایین.
احساس با او در آن لحظه میوه متحمل شده بود و تقریبا سریع تر از
او می تواند آن را ، طعم و Strether به معنای واقعی کلمه در ساعت حاضر احساس کردند که
بارش در سرنوشت خود.
او هیچ چیز و هیچ کس او را در خیابان ایستاده بود شناخته شده بود ، اما نظر او در حال حاضر
متصل در جهت از هر کس و هر چیزی که گرفته شده؟
"چه او به چه چیزی او تا؟" -- چیزی شبیه به آن در پشت او بود
سر همه در حالی که در احترام به Bilham کمی ، اما در عین حال ، تا او را
خارج ، هر یک و همه چیز به خوبی بودند
همانطور که برای او ترکیبی از میزبان خود و بانوی بر روی سمت چپ خود را نشان داده است.
بانوی در سمت چپ او ، بانوی در نتیجه سرعت و ingeniously دعوت به "ملاقات"
آقای Strether و آقای Waymarsh -- راه او خود ابراز پرونده او شد --
بسیار مشخص شده شخص ، یک فرد که به حال بسیار
با دوست ما درخواست خود را در صورتی که به مناسبت در ذات خود نمی شد
ترین baited طلاکاری شده ، از تله است.
Baited آن را به درستی می تواند نامیده می شود هنگامی که خوراک بود عاقل را مزه مزه کنیم ، و طلاکاری شده
اطراف اشیاء به نظر می رسید به ناچار نیاز به زمانی که دوشیزه Barrace -- که بود
نام بانوی -- آنها را با محدب نگاه
چشم های پاریس و از طریق یک لیوان را با دسته قابل ملاحظه ای طولانی لاک پشت پوسته.
چرا خانم Barrace ، ناچیز بالغ سیخ شده و برجسته گی ، بسیار آراسته شده است ، کاملا
آشنا ، آزادانه تناقضات و یادآوری او را از برخی از پرتره قرن آخر
سر هوشمندانه بدون پودر -- چرا خانم
Barrace باید به ویژه توجه داشته باشید از یک "تله" Strether نمی توانست بوده است
نقطه توضیح داده شده اند ، او در نور یک اعتقاد است که او باید بدانند چشم
بعدها در تاریخ ، و خوب می شناسند -- به عنوان آن می آمدند
او ، برای آن موضوع ، با زور ، که او باید نیاز به.
او تعجب آنچه که او به فکر می کنم دقیقا یکی از دوستان جدید او بود ؛ از جوانان در
انسان ، رابطه و معاون چاد ، در نتیجه تشکیل صحنه ، تمرین کرده تا
خیلی بیشتر ماهرانه از او آماده شده بود
، و از آنجا که در دوشیزه Barrace خاص ، به وضوح توسط هر نظر گرفتن احاطه شده است ،
حال scrupled به عنوان یک شیء آشنا شکل.
جالب او را به احساس می کنید که او در حضور از اقدامات جدید بود ، دیگر
استانداردها ، ابعاد مختلف روابط ، و بدیهی است در اینجا یک جفت شاد بودند
از چیزهایی که فکر نمی کنم در همه به عنوان او و Waymarsh فکر.
هیچ چیز بود کمتر شده اند در کسب و کار محاسبه از آن در حال حاضر باید برای
او را به عنوان اگر او و Waymarsh نسبتا کاملا در یک شد.
دومی با شکوه بود -- و این حداقل تضمین خصوصی او داده بود
دوشیزه Barrace. "آه friend'sa نوع خود ، بزرگ قدیمی
آمریکایی -- آنچه در آن یک تماس؟
پیامبر (ص) عبری ، Ezekiel ، ارمیا ، استفاده می شود که زمانی که من یک دختر کوچک را در غم و اندوه بود
Montaigne برای آمدن پدرم را ببینم و که معمولا وزیر آمریکایی به
Tuileries و یا برخی از دادگاه دیگر.
من ندیده این سال تا کنون بسیاری نزد آن گرم قدیمی ضعیف من
قلب سرد ، این نمونه فوق العاده است ، در سه ماهه سمت راست ، شما می دانید ، او باید به فکر
fou succes. "
Strether شکست خورده بود به درخواست سه ماهه راست ممکن است ، تا آنجا که او مورد نیاز
حضور خود را از ذهن برای پاسخگویی به چنین تغییری در طرح خود است.
"آه هنرمند چهارم و آن نوع از چیزی که در اینجا در حال حاضر به عنوان مثال ، همانطور که شما
را ببینید. "
او بر روی نقطه از طنین بخشیدن به شده بود "در اینجا -- این هنرمند چهارم؟" اما
او در حال حاضر سوال این بود دفع با موجی از همه او را لاک پشت ها ، پوسته و
آسان "او را به من!"
او در نقطه ای می دانست که چقدر او باید قادر باشد که به او را ، برای هوای بسیار شد
این زمان ، به حس خود ، ضخیم و گرم با قضاوت فقیر Waymarsh از آن.
او در دام هنوز بیش از همدم خود بود و ، بر خلاف همدم او ، نه
ساخت بهترین از آن بود که دقیقا همان چیزی است بدون شک به او قابل تحسین او
تب و تاب بودن حزن انگیز.
کوچک خانم Barrace می دانستید که آنچه در پشت آن بود ، قبر برآورد خود را از خود او بود
سستی.
فرض کلی که با آن دو دوست ما وارد شده بود که شده بود
پیدا کردن آقای Bilham آماده به انجام آنها را به یک یا دیگر از آن استراحتگاه از
با جدیت تمام ، برادری زیبایی شناختی که در میان مناظر پاریس نشان داده شد.
در این شخصیت ، که آنها را در اصرار مناسب در تخلیه توجیه
نمره خود را.
شرط تنها در آخرین Waymarsh که هیچ کس باید برای او پرداخت شده بود ، اما او
خود ، به عنوان مناسبت توسعه یافته ، در یک مقیاس به عنوان پرداخت می شود که Strether
خصوصی ساخته شده است که او در حال حاضر nursed قصاص است.
Strether آگاهانه در سراسر جدول از آنچه به او کار می کرد ، آگاهانه بود زمانی که آنها
برگشت به سالن کوچک که شب قبل ، او خود را به حال ساخته شده منتقل می
تا غنی مرجع و آگاهانه بیشتر از همه
آنها پا به بالکن که در آن یک نفر باید به حال به یک غول نه
تشخیص محل مناسب برای aftertastes آسان است.
این چیزها برای خانم Barrace جانشینی سیگار عالی افزایش یافته --
اذعان کرد ، تحسین ، به عنوان بخشی از عرضه فوق العاده را پشت سر گذاشته چاد سمت چپ --
در جذب تقریبا برابر است که
Strether خود را کورکورانه در بر داشت ، تقریبا به طور افراطی هل دادن به جلو است.
او ممکن است با شمشیر و همچنین توسط قحطی هلاک گردد ، و او می دانست که او با داشتن abetted
بانوی موارد اضافی را که با او نادر بود که در مجموع تعداد -- به عنوان
Waymarsh که به راحتی ممکن است آن را اضافه کنید -- پروانه وی.
Waymarsh از قدیمی ، سیگار کشیده بودند ، دودی شدیدا ، اما Waymarsh آیا چیزی در حال حاضر ، که داد
او مزیت خود را بیش از افرادی که در زمان تا چیز به آرامی درست زمانی که دیگران گذاشته بود
آنها را به شدت پایین.
Strether هرگز سیگار نکشیده بود ، و او احساس اگر او به عنوان دوست خود که این flaunted
به فقط به این دلیل دلیل بوده است.
دلیل ، آن در حال حاضر شروع به نظر می رسد حتی به خود بود که او تا به حال بانوی هرگز
به سیگار کشیدن.
این بانوی بود که وجود دارد در همه ، با این حال ، چیزی که عجیب آزاد بود ؛
شاید از او وجود داشت ، سیگار کشیدن او دست کم از آزادی او بود.
اگر Strether مطمئن شوید که در هر برهه از آنچه شده بود -- با Bilham در خاص -- او
صحبت در مورد او ، ممکن است رد پای دیگران winced و به آنها و احساس Waymarsh خود را لرزاندن و تکان دادن ؛
اما در واقع او غالبا در دریا که خود را
حس از طیف وسیعی از مرجع صرفا به طور کلی بود و است که او در مختلف چند
موارد حدس زده و تنها تفسیر به شک.
او تعجب آنچه آنها شدهاند ، اما چیزهایی که او کمیاب فکر می کردند که می تواند وجود دارد
قرار است به این معنی ، و "اوه نه -- که نه" در پایان بسیاری از سرمایه گذاری خود را.
این همان ابتدا با او از یک بیماری که به عنوان بود ، بعدها در تاریخ ، از آن خواهد شد
دیده می شود ، متوجه شد که باعث خود را بالا بکشد ؛ و او را به یاد داشته باشید حال حاضر بموقع به عنوان
اولین گام در یک فرایند است.
واقع مرکزی از محل بود نه بیشتر و نه کمتر ، زمانی که تجزیه و تحلیل -- و
از نا شایستگی های اساسی چاد -- فشار سطحی بسنده
وضعیت ، دور مورد که آنها در نتیجه به نظر می رسید طلبانه خوشه.
بر این اساس ، از آنجایی که آنها آن را برای اعطا در زمان ، آنها در زمان مسلم که بود
در ارتباط با آن گرفته شده در مورد در Woollett اعطا -- مهم است که قطعا او
با خانم Newsome شده است کاهش می یابد به آخرین شدت از سکوت است.
این نتیجه از خود را خیلی بد می شود در مورد صحبت شده بود ، و
همراهی ، در همین راستا ، از یک مفهوم عمیق از بدی خود را است.
فرود آمد بنابراین زمانی که Strether فقیر آن را به خود است که بدی آنها
در نهایت ، یا شاید حتی insolently ، چنین صحنه به عنوان یکی از پیش از او
بود ، پس به صحبت می کنند ، بر ساخته شده است ، او می تواند
کمیاب شانه خالی کردن از معضل خواندن اکو roundabout از آنها به تقریبا
هر چیزی که پیش آمد.
این ، او به خوبی آگاه بود ، یک ضرورت بسیار ناراحت کننده بود ، اما چنین منطق استرن بود ، او
می تواند تنها یک رابطه به زندگی نامنظم جمع آوری.
این راه زندگی نامنظم نشسته بر Bilham و دوشیزه Barrace که بود بود
موذی ، ظریف تعجب.
او مشتاق تصدیق که رابطه خود را به آن همه غیر مستقیم ، برای هر چیز دیگری
به او نشان داده اند grossness از رفتار بد ؛ اما indirectness هیچ بود
همخوان کمتر -- که قابل توجه با شد
لذت سپاسگزار از همه چیز که چاد بود.
آنها از او صحبت کرد بارها و بارها ، با استناد به نام خوب خود و طبیعت خوب ، و بدترین
سردرگمی از ذهن برای Strether بود که تمام اشاره خود را از او بود از یک نوع به انجام
او افتخار.
آنها تقدیر بخشندگی خود را و سلیقه خود را تایید ، و در انجام این کار نشست ، آن را به عنوان
به نظر می رسید به Strether ، در خاک است که این چیزها گل.
دوست مخمصه نهایی ما این بود که خود او نشسته ، برای هم ،
با آنها ، و لحظه ای عالی وجود داشت که در آن ، در مقایسه با سقوط خود ،
erectness Waymarsh تحت تاثیر او را به عنوان واقعا بالا است.
یک چیز قطعی بود -- او را دیدم او باید ذهن خود را تشکیل می دهند.
او باید چاد رویکرد ، باید برای او صبر کنید ، با او برخورد ، استاد از او ، اما او باید
خلع ید خود را از دانشکده دیدن چیزها آنها.
او باید او را به او به ارمغان بیاورد -- رفتن خودش نیست ، آن را به عنوان بودند ، بنابراین بسیاری از راه.
او باید در هر نرخ شفاف تر به آنچه به عنوان -- باید او را همچنان به انجام این کار برای
راحتی -- او هنوز هم مورد اغماض بود.
آن را بر روی جزئیات این مقدار بود -- و چه می تواند واقع شود ، اما mystifying که؟
Bilham و دوشیزه Barrace انداخت نور بسیار کمی است.
پس آنها وجود دارد.