Tip:
Highlight text to annotate it
X
تاریخ ژولیوس سزار توسط یعقوب ابوت
فصل اول ماریوس و SYLLA.
سه کشورهای اروپایی در روزهای کهن وجود دارد، هر یک از که مبله
تاریخ را با یک قهرمان: یونانیان، Carthaginians، و رومیان.
اسکندر قهرمان یونانی ها بود.
او پادشاه از Macedon، یک کشور به دروغ شمال یونان مناسب بود.
او رهبری ارتش از هموطنان خود، و یک سفر تفریحی را برای فتح و افتخار ساخته شده
به آسیا.
او ساخته شده خود را از همه که چهارم جهان استاد، و حاکم بر آن را در
بابل، تا او خودش را به قبر اولیه توسط افراط به خود را
رفاه بی حد و حصر او را allured.
شهرت وی مبتنی بر موفقیت پیروزی خود را در ساختن برای خود وسیع امپراتوری،
و تحسین است که کار خود را همیشه در میان مردم را به کار می برد، بسیار هیجان زده هستیم افزایش است
با در نظر گرفتن از جوانان خود را، و
انگیزه های والا و سخاوتمندانه که به شدت مشخص شده شخصیت او.
قهرمان Carthaginian هانیبال بود.
ما کلاس Carthaginians در میان کشورهای اروپایی از دوران باستان، برای، در
احترام به منشاء آنها، تمدن خود را، و تمام تجاری خود و
روابط سیاسی، آنها متعلق به
نژاد اروپایی، هر چند این درست است که سرمایه خود را در سمت آفریقا
دریای مدیترانه. هانیبال قهرمان بزرگ Carthaginian، بود.
او شهرت خود را با انرژی و implacableness نفرت خود را به دست آورده است.
کار از زندگی خود را برای حفظ یک امپراتوری عظیم را در حالت اضطراب مستمر و
ترور برای پنجاه سال، به طوری که ادعای خود را به عظمت و شکوه استوار
عزم، پشتکار، و
موفقیت است که با او انجام عملکرد خود بودن، در حالی که او زندگی می کردند،
ترور جهان. سزار روم قهرمان بود.
او فقط یک صد سال قبل از دوره مسیحی به دنیا آمد.
شهرت او بستگی ندارد، مانند اسکندر، در فتوحات خارجی، و نه، مثل
هانیبال، انرژی وحشتناک از تجاوزات خود را بر دشمنان خارجی است، اما بر
طولانی و وحشتناک مسابقه خود را با
و پیروزی نهایی، رقبای او به رقبا و هم در خانه.
هنگامی که او بر صحنه ظاهر شد، امپراتوری روم در حال حاضر شامل تقریبا تمام
دنیا که ارزش داشتن.
فتوحات بیشتر می شود ساخته شده وجود دارد.
سزار بود، در واقع، تصویر را بزرگ تر ببینید.، در برخی از درجه، مرزهای امپراتوری، اما
سوال اصلی در آن زمان بود، که باید دارای قدرت است که قبل از
فاتحان به دست آورد.
امپراتوری روم، به عنوان آن در آن روزها وجود داشت، باید از نمی شود توسط درک
خواننده به عنوان متحد با هم زیر یک حکومت جمع و جور و تثبیت.
آن، از سوی دیگر بود، یک توده وسیعی از کشورها، به طور گسترده ای غیر مشابه در هر
احترام از یکدیگر، زبان های مختلف، و داشتن آداب و رسوم مختلف و
قوانین.
همه آنها، با این حال، بیشتر یا کمتر، وابسته، و در ارتباط با
بزرگ قدرت مرکزی.
برخی از این کشورها، استان ها بودند، و توسط افسران منصوب شده و اداره می شدند
را که توسط مقامات در رم فرستاده شده است.
این استانداران مجبور به جمع آوری مالیات استان خود را، و نیز به ریاست
و مستقیم، از بسیاری جهات مهم، دولت عدالت است.
آنها تا به حال، بر این اساس، فرصت های فراوان برای غنی سازی خود را در حالی که
بنابراین در دفتر، با جمع آوری پول بیشتر از آنها را به دولت پرداخت می شود بیش از
خانه، و با در نظر گرفتن رشوه به نفع علت آن مرد ثروتمند در دادگاه.
بنابراین اشیاء استان ثروتمند و مرفه تر از رقابت های بزرگ
در میان جزوات برای دفتر در رم است.
رهبری مردان به انتصاب این مدیران، دریافت و پس از باقی مانده به اندازه کافی بلند خود را در
استان ها برای به دست آوردن ثروت، دوباره به رم، و صرف آن در توطئه
و مانور برای به دست آوردن دفاتر بالاتر.
هنگامی که هر گونه جنگ خارجی با یک ملت یا قبیله از راه دور انجام وجود دارد،
بود که همیشه اشتیاق زیادی در میان تمام افسران نظامی از دولت به
به دستور منصوب شده است.
آنها هر کدام با احساس که آنها باید در این مسابقه فتح، و آنها می توانند
غنی سازی خود را هنوز هم با سرعت بیشتری غنایم پیروزی در جنگ، نسبت به اخاذی
و رشوه در دولت استان در صلح است.
سپس، علاوه بر این، ژنرال پیروز در بازگشت به رم همیشه در بر داشت که ارتش خود را
شهرت بسیار افزود: به نفوذ و قدرت خود را در این شهر است.
او با جشن ها و پیروزی ها استقبال شد. مردم flocked به او را ببیند و
فریاد ستایش او.
او غنائم خود را از پیروزی در معابد قرار می گیرد، سرگرمی و تفریح مردم با
بازی ها و نشان می دهد، و با مبارزه گلادیاتور ها یا جانوران وحشی، که او
با او به خانه در قطار از ارتش خود را برای این منظور آورده است.
در حالی که او به این ترتیب با بهره گیری از پیروزی خود، دشمنان سیاسی خود را می توان به پرتاب
زمین و پشت به سایه، مگر آنکه، در واقع، برخی از آنها ممکن است خود باشد
درآمد افتخارات مشابه در برخی دیگر از
زمینه، برای دوباره به وقت خود، و ادعا می کنند سهم خود را از قدرت و مشهور خود را در
تبدیل شود.
در این مورد، رم خواهد بود گاهی پریشان و اجاره درگیری و
نظرات رقبای نظامی، که قدرت بیش از حد برای همه مدنی گسترده ای به دست آورده بود
نفوذ جمهوری برای تنظیم یا کنترل است.
دو رقیب از جمله وجود داشته است، درست قبل از زمان سزار، که پر بود
جهان را با نزاع خود را.
ماریوس و Sylla بود. نام های بسیار خود را در تمام سنین،
جهان، از روز خود را، نماد رقابت و نفرت.
آنها نمایندگان دو حزب بزرگ بود که به
رومی دولت، مانند هر جامعه دیگری که در آن جمعیت بزرگ هر
صدا در حاکم، همواره بوده است، و
احتمالا همیشه تقسیم می شود، بالا و پایین، یا، به عنوان نامیده می شد.
آن روز، نجیب زاده و دانشجوی سال اول نیروی دریایی است.
Sylla نجیب زاده بود؛ بخش های بالاتر و اشرافی جامعه
در کنار او بودند. ماریوس مورد علاقه دانشجوی سال اول نیروی دریایی بود
توده ها.
با این حال، در رقابت ها، که آنها با یکدیگر برپا کرده، به آنها اعتماد ندارند
نفوذ صرف آرا.
آنها بسیار بیشتر بر سربازان تکیه می می تواند تحت مربوطه خود را جمع آوری
استاندارد و بر قدرت خود را از ارعاب، با استفاده از آنها، روم
مجامع.
جنگ را به راه انداخت با Mithridates، آسیایی بسیار قوی وجود دارد
پادشاه که فرصت های عالی برای بدست آوردن شهرت و چپاول را وعده داد.
Sylla به دستور منصوب شد.
در حالی که او وجود ندارد، با این حال، بر برخی از مبارزات انتخاباتی در ایتالیا، ماریوس ساختگی به
تصمیم گیری معکوس، و فرمان او را به دو افسر، به نام
tribunes، به اردوگاه Sylla فرستاده شدند تا او را از این تغییر.
Sylla افسران را برای جسارت به او چنین پیام را به قتل رساندند، و شروع به
بلافاصله به راهپیمایی به سوی رم.
در اقدامی تلافی جویانه برای قتل tribunes ها، حزب از ماریوس در شهر
کشته شدن برخی از دوستان برجسته Sylla، وجود دارد، و یک زنگ به طور کلی خود را گسترش
در سراسر جامعه است.
مجلس سنا، که به نوعی مجلس اعیان بود، تجسم به طور عمده قدرت و
تاثیر حزب نجیب زاده، و، البته، در سمت Sylla، به آنها فرستاده
او، زمانی که او در فاصله چند مایلی از این شهر وارد شده بود، خواسته او را نه بیشتر.
او وانمود به اجابت؛ او مشخص شده از زمین برای اردوگاه، اما او نبود، در آن
حساب، مادی مارس خود را به تاخیر می اندازد.
صبح روز بعد او در اختیار داشتن این شهر بود.
دوستان از ماریوس اقدام به مقاومت در برابر او، با پرتاب سنگ بر نیروهای نظامی خود را
از بام خانه.
Sylla دستور داد هر خانه ای که از آن این علائم مقاومت به نظر می رسد تنظیم شود
در آتش است.
بنابراین کل جمعیت یک شهر وسیع و ثروتمند را به شرط پرتاب شد
خطر شدید و ترور، توسط تضاد دو باند بزرگ از مردان مسلح،
هر یک از این ادعا را به دوستان خود.
ماریوس در این مبارزه، فتح شد، و برای زندگی خود فرار کرد.
بسیاری از دوستان که او پشت سر او را ترک کرد کشته شدند.
مجلس سنا، مونتاژ شد و در دستور Sylla، فرمان اعلام تصویب شد
ماریوس دشمن عمومی، و ارائه پاداش به هر یک که می خواهند سر خود را به ارمغان بیاورد
بازگشت به رم است.
ماریوس فرار، بی دوست و تنها، به جنوب، در هر جایی که مردان شکار
مشتاق به دست آوردن پاداش ارائه شده برای سر او بود.
او پس از ماجراهای عاشقانه و فرار باریک در ساخت او موفق
راه در سراسر دریای مدیترانه، و در آخرین پناه در یک کلبه در میان ویرانه ها در بر داشت.
از کارتاژ.
او یک مرد بود، که در حال حاضر بیش از هفتاد سال سن.
البته، Sylla که رقیب و دشمن بزرگ خود را در حال حاضر در نهایت دفع
، و او بر این اساس شروع به آماده سازی برای کمپین آسیایی خود است.
او ارتش خود را مطرح ساخته و تجهیز ناوگان حمل و نقل، و رفت.
به محض این که او رفته بود، دوستان ماریوس در این شهر شروع به بیرون بیاید، و به
اقدامات برای احیا خود را در قدرت.
بیش از حد، ماریوس بازگشت از آفریقا، و به زودی در مورد او به جمع آوری یک ارتش بزرگ.
دوست او وانمود، از طبقات پایین جامعه، به جمع آوری قریب به اتفاق
شمار شورش بردگان، خلافکار، و desperadoes دیگر را، و پیشرفته به سمت
رم.
او تصور خود، لباس، و هوا و رفتار وحشیانه به پیروان خود است.
لغات خود را ارائه شده است نحیف و رنگ پریده و مرده تا حدی نفوذ کرده بود
مواجهه، سختی، و پس از سن خود را رنج می برند، و تا حدی توسط استرن
و برنامه های مودی و تعیین
انتقام که ذهن خود را دائمی گردان بود.
او به deputations که مجلس سنای روم فرستاد تا او را از زمان به گوش
زمان، او به سمت شهر پیشرفته، اما حاضر به هر گونه شرایط است.
او به جلو را با همه شور و آرامش ظاهری مناسب خود را به نقل مکان کرد
سال، در حالی که همه شدت ببر سوزش درون.
به محض این که او در اختیار داشتن این شهر را به دست آورده بودند، او شروع به کار خود را از نابودی است.
او ابتدا سر بریده یکی از کنسول، و دستور داد سر خود را به راه اندازی شود، به عنوان یک عمومی
منظره، در آشکار ترین مکان در این شهر است.
این آغاز ماجرا بود.
همه دوستان برجسته Sylla، مردان از بالاترین رتبه و ایستگاه، سپس
کشته شدند، در هر کجا که می تواند در بر داشت، بدون حکم، بدون محاکمه، بدون
هر گونه اتهام، حتی، به غیر از
تصمیم نظامی ماریوس که آنها دشمنان خود را، و باید بمیرد.
برای کسانی که از آنان که حکم او احساس دشمنی خاص، او ساختگی برخی از حالت ویژه
اعدام قرار دارند.
یکی، که سرنوشت او خواست به ویژه به بر جسته کردن، پرتاب شد.
Tarpeian راک.
راک Tarpeian پرتگاه حدود پنجاه متر ارتفاع است که هنوز هم دیده می شود
در رم، که از آن بدترین جنایتکاران دولتی گاهی اوقات پرتاب شد.
آنها به بالای پله ها گرفته شد، و سپس از این اجلاس، پرتاب شد
طرز ناراحت کننده ای می میرند، در عذاب بعد از سقوط آنها، نوشتن بر سنگ های زیر است.
از داستان باستانی Tarpeia راک Tarpeian نام خود را دریافت کرد.
داستان است، که Tarpeia یک دختر رومی، که در یک زمان در اولین دوره زندگی می کردند بود.
از تاریخ روم، هنگامی که این شهر توسط ارتش از محاصره هستند
کشورهای همسایه.
علاوه بر محافظ خود، داستان این است که سربازان دستبند طلایی بر
سلاح خود را. آنها آرزو Tarpeia برای باز کردن دروازه ها و
اجازه دهید آنها را وارد
او وعده داده شده به انجام این کار در صورتی که به او دستبند خود را به من بدهید، اما او به عنوان
می دانیم نام زیور آلات درخشان، زبان او استفاده از آنها را تعیین،
"آن چیزهایی که شما را بر اسلحه خود را داشته باشد."
سربازان ملحق به شرایط او، او دروازه را باز کرد، و آنها، به جای
دادن به او دستبند و سپر خود را بر او انداخت عبور کردند، تا زمانی که
دختر فقیر با آنها را خرد و نابود.
این در نزدیکی سنگ Tarpeian، که پس از آن زمان نام او بود.
سنگ در حال حاضر به سوراخ بزرگ بسیاری از معابر زیرزمینی یافت،
باقی مانده است، احتمالا، باستانی از معادن است.
برخی از این گالری در حال حاضر با دیواره تا دیگران باز هستند، و کسانی که زندگی
در اطراف نقطه اعتقاد دارند، گفته می شود، به این روز، که Tarpeia خودش نشسته است،
مسحور دور در داخل کشور، از این
غار، با تحت پوشش طلا و جواهرات، اما که هر کس در تلاش برای پیدا کردن او بخت
توسط یک سرنوشت غیر قابل مقاومت به راه خود را از دست بدهد، و او بازنگشت.
آخرین داستان است که احتمالا به عنوان واقعی به عنوان دیگر.
ماریوس اعدام ها و قتل عام های خود تا کل حزب Sylla را ادامه داد
کشته شده بود و یا فرار دادن.
او هر تلاش برای کشف زن Sylla و کودک، با توجه به از بین بردن
آنها نیز، اما آنها را می توان یافت نمی شود.
برخی از دوستان Sylla، با شفقت بر بیگناهی و عجز خود را پنهان
آنها، و در نتیجه ماریوس از ارتکاب یک جرم در نظر گرفته شده را نجات داد.
ماریوس نا امید شده بود، بیش از حد، در برخی موارد دیگر، که در آن مردان که او در نظر گرفته شده بود.
کشتن تخریب خود را به دست پاچه کردن انتقام خود را.
یکی خود را بسته تا در یک اتاق با سوزاندن زغال چوب و با خفه شد
دود.
یکی دیگر از خود خون را به مرگ بر محراب عمومی، خواستار قضاوت
از خدا که او ارائه این فداکاری وحشتناک، بر سر ظالم
که ظلم و ستم وحشیانه ای او به این ترتیب تلاش شده بود به فرار.
که ماریوس بود نسبتا در موقعیت جدید خود را تاسیس کردم، و و
به طور کامل کارشناسی ارشد از رم، و این شهر را آغاز کرده است برای بهبود کمی از شوک
و بهت و حیرت تولید شده توسط اعدام او، او بیمار کاهش یافت.
او با بیماری های حاد خشونت بزرگ مورد حمله قرار گرفت.
شاید این حمله شد، و قطعا، روانی بزرگ تشدید شد
هیجانات که از طریق آن او در دوران تبعید خود را گذرانده بودند، و در کل تغییر
از ثروت است که بازگشت او شرکت کرده بود.
از بودن فراری رنجور، برای زندگی خود مخفی در میان ویرانه های غم انگیز و متروک،
متوجه شد که خود را ناگهان به تسلط بر جهان منتقل شده است.
ذهن او، بیش از حد هیجان زده شده بود، در توجه به Sylla، که او هنوز نرسیده و یا
رام، اما کسانی که هنوز هم تحت پیگرد قانونی قرار شد جنگ خود را علیه Mithridates.
ماریوس کرده بود او توسط سنا تلفظ دشمن به کشور خود، و مراقبه بود
طرح او را در استان خود را از راه دور ارتباط برقرار کنید، با توجه به پیروزی خود را ناقص تا زمانی
به عنوان رقیب خود می پردازد که در تعقیب کیفری طیف وسیعی از جرائم، از جمله جرائم سیاسی و مذهبی، زنده بود.
بیماری برش کوتاه این طرح است، اما آن را تنها به خشونت دو ملتهب
هیجان و agitations که آنها را حضور داشتند.
به عنوان جمع و جور ستمگر در حال مرگ بر تخت او انداختند، آن را ساده بود که هذیان
ravings که او شروع به زودی به مطلق با احساسات مشابه به کار می برد، بسیار هیجان زده هستیم شدند
جاه طلبی های سیری ناپذیر و نفرت وحشی
که آرامتر دستورات او هنگامی که به خوبی اطاعت بود.
او تصور کرد که او در جای Sylla در فرمان او موفق شده بود و که
او خود را در آسیا را در سر از ارتش او بود.
تحت تاثیر قرار گرفته با این ایده، او خیره به طور افراطی در اطراف او به نام با صدای بلند به نام
Mithridates، او فریاد زد سفارشات به نیروهای خیالی و او تلاش می کرد به شکستن و دور از
موانع که شرکت کنندگان را در مورد خود
بالین تحمیل کرده است، برای حمله به دشمنان فانتوم که او را در خواب به او خالی از سکنه است.
برای چند روز ادامه داشت، و هنگامی که در طبیعت گذشته خسته شد
خشونت از این حملات از شور، قدرت حیاتی که هفتاد بوده است
سال های طولانی صرف قدرت خود را در اعمال
خودخواهی، ظلم و نفرت، کار خود را انجام می شود، و غرق در جهت احیای ندارد
بیشتر.
ماریوس پسر را ترک کرد، به همین نام با خود را، که سعی به حفظ خود
قدرت پدر اما Sylla را پس از جنگ خود را با Mithridates به یک نتیجه به ارمغان آورد.
در حال حاضر در بازگشت خود را از آسیا بود، و آن
بسیار آشکار است که یک درگیری وحشتناک به امدن بود.
Sylla پیروزمندانه از طریق کشور های پیشرفته، در حالی که ماریوس جوان و
پارتیزان های نیروهای خود را در مورد این شهر متمرکز شده و آماده برای دفاع.
مردم این شهر قرار گرفتند، پیوستن به جناح اشرافی علت
Sylla، در حالی که تأثیرات دموکراتیک طرفدار ماریوس.
افزایش احزاب سیاسی و سقوط، تقریبا در همه سنین از جهان، در متناوب
نوسانات، مانند آنهایی که از جزر و مد.
جناح ماریوس برای برخی از زمان در فراز بوده است، و هم اکنون توسط آن خود را
تبدیل به سقوط است.
Sylla یافت، بنابراین، او به عنوان پیشرفته، همه چیز به نفع بازسازی
حزب خود را به قدرت. او نابود ارتش که به
مخالفت با او است.
او خفه شو های ماریوس جوان در یک شهر نه چندان دور از رم، جایی که او تا به حال تلاش
پیدا کردن سرپناه و حفاظت، و سپس خود را پیشرفته و در زمان داشتن
شهرستان.
او باعث شد به تصویب رسید دوباره صحنه های نفرت انگیز از قتل عام و قتل که
ماریوس قبل، رفتن، با این حال، همانطور که بسیار فراتر از مثال است که مرتکب شده بود
او به دنبال مردان معمولا در ارتکاب جرم انجام می دهید.
او فهرستی از نام های مردان که او خواست را نابود کرده، و این
ناراضی از قربانیان انتقام خود را به خارج توسط باند از سربازان بی پروا شکار،
و در خانه خود، و یا در مکان های
تفریحگاه عمومی در این شهر، و اعزام شمشیر و در هر کجا که می تواند در بر داشت.
صحنه ای که این اعمال در یک شهر وسیع و پرجمعیت به ندرت می تواند
توسط کسانی که وحشت تولید شده توسط شاهد هرگز تصور
قتل عام از جنگ های داخلی.
Sylla خود را از طریق با این کار در صورت سرد و اعتنا رفت، به عنوان
اگر او به انجام وظایف عادی ترین مامور دولت است.
او به نام مجلس سنا با هم یک روز، و، در حالی که او آنها را پرداختن، توجه
مجلس به طور ناگهانی سر و صدا از outcries و فریادهایش در پریشان بود
خیابان های همسایه از کسانی بودند که درد و رنج اعدام نظامی وجود دارد.
سناتورها با وحشت در صدا آغاز شده است.
Sylla با هوا از خونسردی و بی علاقگی به کارگردانی به گوش دادن
به او، و به پرداخت بدون توجه به آنچه در حال عبور بود در جای دیگر است.
صداهایی که شنیده می شد، او گفت، تنها در بعضی از تصحیح که توسط عطا شد
سفارشات خود را در زدن خاصی از صلح عمومی
سفارشات Sylla برای اعدام از آن که نقش فعال در برابر او گرفته شده بود
به رم محدود نمی شود.
آنها به شهرهای همسایه و به استان دور رفت، حمل ترور و
زجر همه جا.
با این حال، بسیار ناراحت کننده این شر بودند، آن است که ممکن است برای ما در مفاهیم است که
ما را تشکیل می دهند، اهمیت بدهید تا چه حد از آنها.
در خواندن تاریخ امپراطوری روم در طول جنگ های داخلی از ماریوس و Sylla،
به راحتی ممکن است که کل جمعیت کشور سازماندهی شده بود تصور
به دو ارتش های رقیب، و
که بطور کامل در کار مبارزه با و قتل عام یکدیگر مشغول به کار است.
اما چیزی شبیه این می تواند درست باشد.
بدیهی است اما بخش کوچکی، بعد از همه، جامعه توسعه یافته است که می تواند
تا کنون فعالانه و شخصا درگیر در این اعمال خشونت و خون است.
انسان به طور طبیعی یک جانور وحشی وحشی.
در مقابل، او را دوست دارد، معمولا به زندگی در صلح و ارامش، تا خود را
اراضی و تمایل گله های خود را، و لذت بردن از نعمت صلح و سکون است.
این است که نسبتا ولی تعداد کمی در هر سن از جهان، و در هر کشوری،
احساسات که از جاه طلبی، نفرت، انتقام و یا آنقدر قوی است که آنها دوست دارند که
خونریزی و جنگ.
اما این چند، زمانی که آنها یک بار سلاح را در دست خود، پایمال بی پروا و
بیرحمانه بر بقیه.
یک ببر وحشی انسان، با نیزه یا سرنیزه به زرق و برق دادن، به عنوان او ستم
خشنود بیش از یک صد مردان آرام، که تنها با کلاهبرداران چوپان مسلح، و
تمایل تنها که در صلح با همسران و فرزندان خود زندگی می کنند.
بنابراین، در حالی که ماریوس و Sylla، با چند صد هزار مسلح و بی پروا
پیروان حمل وحشت و ترس در هر کجا که رفت، بسیاری وجود دارد
میلیون ها نفر از herdsmen و کشاورز در
جهان رومی که در خانه همه صلح و ارامش آنها می توانند فرمان بود،
بهبود با صنعت صلح آمیز خود را در هر هکتار که در آن ذرت خواهد کامل شدن و یا چمن
رشد می کنند.
مالیات و غارت درآمد حاصل از این صنعت بود که ژنرال
و سربازان، کنسول و praetors، و proconsuls و propraetors، پر خود را
خزانه و بانک فدرال نیروهای خود را، و صنعتگران برای ساخت سلاح های خود پرداخت می شود.
با این avails آنها ساخته شده است edifices شکوه رم، و آراسته
اطراف خود را با ویلاهای مجلل.
از آنجا که تا به حال از قدرت و اسلحه را در دست خود، صلح آمیز و کوشا بود
هیچ چاره ای جز ارسال.
رفتند و همچنین آنها می تواند با کارگر خود، صبورانه تحمل هر
وقفه، دوباره بازگشت تا زمینه های خود را پس از راهپیمایی ویران
ارتش فوت کرده بود، و تعمیر
جراحات از خشونت، و از دست رفتن پایدار غارت، بدون بی فایده
repining.
آنها بر دولت های مسلح به عنوان رنج لازم و اجتناب ناپذیر نگاه
بشریت، به خشونت مخرب خود را مشاهده کنید و آنها را به ارسال
زلزله و یا طاعون.
پنجه خاک مدیریت بهتر در این کشور در حال حاضر است.
آنها قدرت را در دست خود را، و آنها را تماشا بسیار محدود برای جلوگیری از
سازمان از انبوهی چنین desperadoes مسلح به عنوان صلح آمیز
ساکنان اروپا در وحشت از اولین دوره تا به امروز.
هنگامی که Sylla به رم بازگشت و در زمان در اختیار داشتن قدرت عالی وجود دارد، در
به دنبال بیش از فهرست مردان عمومی، یکی از آنها او را نمی دانند، در 1 آنچه وجود دارد
کار.
ژولیوس سزار جوان، موضوع از این تاریخ بود.
سزار، تولد، نجیب زاده بود، پس از یک خط طولانی از بزرگوار تبار
اجداد.
، وجود داشته است قبل از اینکه روز خود را، Caesars زیادی که بالاترین را در بر گرفته بود
دفاتر دولتی، و بسیاری از آنها در طول تاریخ شده بود، جشن گرفته می شود.
او به طور طبیعی، در نتیجه، متعلق به سمت Sylla است، به عنوان Sylla
نماینده منافع اشراف زاده ای. اما پس از آن سزار شخصا بوده است
تمایل به سمت حزب ماریوس.
ماریوس بزرگتر عمه اش ازدواج کرده بود، و علاوه بر این، سزار خود ازدواج کرده
دختر از Cinna، که کارآمد ترین و قدرتمند در ماریوس بوده است
coadjutors و دوستان.
سزار در این زمان بود که یک مرد بسیار جوان است، و او از سرسخت و بی پروا بود
شخصیت، هر چند او، تا کنون، هیچ نقشی فعال در روابط عمومی است.
Sylla او را برای مدتی نادیده گرفته، اما در طول در مورد قرار دادن نام خود را بر
لیست ممنوعه.
برخی از اشراف، که دوستان از هر دو Sylla و از سزار بودند بیش از حد، شفاعت برای
مرد جوان، Sylla حاصل به درخواست خود، و یا، به حال تعلیق درآورد، و نه خود را
تصمیم گیری، و سفارشات به سزار فرستاده به انکار همسرش، دختر Cinna.
نام او Cornelia بود. سزار کاملا به انکار او خودداری کرد
همسر.
او در این تصمیم تحت تاثیر تا حدودی با محبت برای Cornelia و تا حدی توسط
مرتب کردن بر اساس insubmissiveness استرن و سرکش، که از او شکل گرفته
در نخستین سال، صفت برجسته خود را در
شخصیت، و او را، در طول تمام عمر خود را، شجاع هر خطر احتمالی
به جای اجازه می دهد که خود را به کنترل شود.
سزار به خوبی میدانستند که، هنگامی که این خودداری او باید به Sylla گزارش،
جهت آینده را برای نابودی او باشد. او بر این اساس از آنجا گریخت.
Sylla او را به عنوان و دفاتر خود را محروم، مصادره ثروت همسرش و
املاک موروثی خود، قرار داده و نام خود را بر اساس لیست از دشمنان عمومی.
بنابراین سزار فراری و تبعید شد.
ماجراهای است که او را سرگردان او فرود آمد خواهد شد در
پس از فصل است. Sylla در حال حاضر در اختیار داشتن مطلق بود
قدرت.
او استاد رم بود، و از تمام کشورهای که بیش از رم برگزار شد نوسان است.
هنوز او اسمی یک دادرس نیست، اما تنها به طور کلی بازگشت به پیروزی
از کمپین های آسیایی خود، و قرار دادن به مرگ، تا حدودی نامنظم، آن درست است،
مرتب کردن بر اساس افرادی که حکومت نظامی که او
در بر داشت، او گفت، اخلال در صلح عمومی است.
پس از داشتن effectually در نتیجه از قدرت دشمنان خود را دفع، او کنار گذاشته شد،
ظاهرا، دولت شمشیر را مشاهده کنید و خود و آینده اش
اقدامات لازم برای کنترل قانون.
او خود را قرار داده ظاهرا در وضع این شهر است.
آنها به او دیکتاتور بود که او سرمایه گذاری با انتخاب مطلق و نامحدود
قدرت.
او در این مورد باقی مانده، بالاترین در اوج جاه طلبی دنیوی، یک زمان کوتاه، و سپس
استعفا داد قدرت خود را، اختصاص داده شده و باقی مانده از روز خود را به حرفه های ادبی
و لذت
هیولا به عنوان او را در ظلم و ستم است که او بر دشمنان سیاسی خود را تحمیل شد، او
فکری ذهن تصفیه و پرورش، و احساس علاقه سرسخت در
ترویج ادبیات و هنر.
نزاع بین ماریوس و Sylla، در توجه به هر چیزی که باعث می شود که از جمله،
یک مسابقه بزرگ، می ایستد در برآورد از مردم به عنوان بزرگترین نزاع شخصی
که تاریخ جهان که تاکنون ثبت شده است.
منشا آن در رقابت شخصی ساده از دو مرد بلند پروازانه بود.
آن، در عواقب آن درگیر است، صلح و سعادت جهان.
در مبارزات بی پروا خود را، مبارزان شدید بر روی هر چیزی که پایمال
در راه خود آمد و بیرحمانه، هر یک به نوبه خود به خود از بین برده، همه که
مخالفت کردند.
انسان همیشه execrated اند جنایات خود را متوقف کرده اند اما هرگز به تحسین
وحشتناک و تقریبا مافوق انسانی انرژی که با آنها متعهد.