Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل LV. آیا Porthos.
در Pierrefonds همه چیز در عزاداری بود. دادگاه ترک بودند -- اصطبل ها
بسته -- parterres مورد غفلت قرار گرفته است.
در حوضه ها ، چشمه ها ، که قبلا تا شادی تازه و پر سر و صدا ، متوقف شده بود ،
خود را دارند.
در امتداد جاده های اطراف شتو آمد چند شخصیت قبر نصب شده بر روی قاطرها و یا
nags کشور. این همسایگان روستایی ، درمان و
bailiffs از املاک مجاور.
همه این افراد وارد قلعه در سکوت ، دست اسب های خود به
به دنبال داماد ، مالیخولیا و مراحل خود را کارگردانی شده توسط هانتسمن در انجام
سیاه و سفید ، به اتاق ناهار خوری بزرگ ، که در آن Mousqueton آنها را در درب.
Mousqueton نازک در دو روز تبدیل شده بود که لباس خود را بر او مانند نقل مکان کرد
بد اتصالات نیام است که در آن رقص شمشیر تیغه در هر حرکت.
صورت او ، متشکل از قرمز و سفید ، مثل آن مدونا Vandyke بود
furrowed توسط دو rivulets نقره که تخت خود را در گونه خود را حفر کرده بود ، به عنوان کامل
که قبلا به عنوان آنها سست تبدیل شده بود و از غم و اندوه خود را آغاز شد.
در هر یک از ورود تازه ، Mousqueton اشک تازه را یافت ، و آن رقت انگیز او را ببیند
فشار گلو را با دست چرب خود را از ترکیدن به sobs و مراثی نگه دارید.
این بازدیدکننده داشته است هدف از شنیدن خواندن خواهد Porthos ،
برای آن روز اعلام کرد و که در آن همه دوستان طماع مرد مرده
اضطراب است وجود داشته باشد ، زیرا او هیچ روابط پشت سر او را ترک کرده بودند.
بازدید کنندگان در زمان مکان خود را به عنوان آنها وارد شدند ، و اتاق بزرگ شده بود
بسته زده ساعت دوازده ، ساعت برای خواندن مهم ثابت
سند است.
procureur Porthos -- و این به طور طبیعی جانشین استاد Coquenard --
شروع شده توسط به آرامی اتفاق می افتند پوست گسترده که بر اساس آن به دست قدرتمند
Porthos اراده مستقل خود را ترسیم کرده بود.
مهر و موم شکسته -- عینک را -- سرفه مقدماتی با صدا -- هر یک
آغشته کردن گوش خود است.
Mousqueton خود را در گوشه ای چمباتمه زده بود ، بهتر است به گریه و بهتر
را بشنوند.
همه در یک بار درب تاشو اتاق بزرگ ، که بسته شده بود ، باز پرتاب شد
در صورتی که توسط سحر و جادو ، و شکل جنگاوری بر آستانه ظاهر شد ، پر تلالو در
نور کامل خورشید.
این D' Artagnan بود ، که به تنهایی به دروازه آمده بودند ، و پیدا کردن هیچ کس برای نگه داشتن خود
هر چیزی شبیه رکاب ، اسب خود را به کوبنده گره خورده بود و خودش را اعلام کرد.
شکوه و جلال از نور روز حمله به اتاق ، سوفل همه حال حاضر و بیش از
همه ، غریزه سگ وفادار ، Mousqueton از خیال خود جلب کرد ، او بزرگ او
سر ، دوست قدیمی وی را به رسمیت بشناسد
استاد ، و ، فریاد از غم و اندوه ، او در آغوش زانو خود ، از آبیاری کف با
اشک او.
D' Artagnan مطرح مباشر فقیر ، در آغوش او را به عنوان اگر او یک برادر شده بود ،
و با داشتن خوب ادای احترام کردند مونتاژ ، که همه متمایل شدن آنها به یکدیگر زمزمه
نام خود را ، او رفت و صندلی خود را در زمان
اندام از سالن بزرگ بلوط حک شده ، هنوز هم به دست فقرا Mousqueton برگزاری ،
که خفه کننده با بیش از وای بود ، و بر مراحل غرق.
سپس procureur ، که مانند بقیه ، قابل ملاحظه ای آشفته شده بود ، آغاز شد.
Porthos ، پس از یک حرفه ایمان از مسیحی ترین شخصیت ، عفو از خواست
دشمنان خود را برای همه جراحات او ممکن است آنها را انجام.
در این بند ، یک شعاع از غرور و افتخار غیر قابل بیان از چشم D' Artagnan مخابره شده است.
او به ذهن خود را کهنه سرباز به یاد می آورد ، تمام کسانی که دشمنان از Porthos به ارمغان آورد
زمین را با دست شجاع خود او محسوب تعداد از آنها ، و به خودش گفت :
که Porthos عاقلانه عمل کرده بود ، و نه به
شمردن دشمنان خود را و یا آسیب های انجام شده به آنها ، و یا کار بیش از حد می شده اند
زیادی برای خواننده. سپس برنامه زیر را از او آمدند
زمین های گسترده :
"من در در این حال حاضر دارای ، به لطف خدا --
"1. دامنه Pierrefonds ، زمین ، جنگل ها ، علفزار ها ، آب ، و جنگل ،
احاطه شده توسط دیوار خوب است.
"2. دامنه Bracieux ، chateaux ، جنگلها ، زمین های شخم زده ، تشکیل سه مزارع است.
"3. املاک و کمی رقیق Vallon ، تا به نام دلیل آن را در این دره است. "
(Porthos شجاع!)
"4. پنجاه و مزارع در تورن ، بالغ بر پنج صد جریب.
"5. سه آسیاب بر شر ، آوردن در ششصد livres هر.
»6. سه ماهی استخر در بری ، تولید دو صد livres سال.
"همانطور که به اموال شخصی و یا متحرک ، نامیده می شود زیرا می توان آن را نقل مکان کرد ، به عنوان تا
به خوبی توضیح داد توسط دوستم آموخته اسقف Vannes -- "(D' Artagnan shuddered
در یاد دلتنگ کننده متصل به آن
نام) -- procureur ادامه imperturbably -- "آنها شامل --"
"1. کالا که من می توانید جزئیات اینجا می خواهم از اتاق نیست و به مبله کردن تمام من
chateaux یا خانه است ، اما از آن فهرست شده است توسط مباشر من کشیده شده است. "
هر کس چشم خود را نسبت به Mousqueton ، که هنوز در غم از دست داده بود تبدیل شده است.
"2. در بیست اسب زین و پیش نویس ، که من به خصوص در من
شتو Pierrefonds ، و نامیده می شوند که -- Bayard ، رولاند ، شارلمانی ، Pepin ،
Dunois ، لا کرایه ، Ogier ، سامسون ، میلو ،
نمرود ، Urganda ، Armida ، Flastrade ، Dalilah ، ربکا ، Yolande ، Finette ،
Grisette ، Lisette و Musette.
"3. در شصت سگ ، تشکیل شش بسته ، تقسیم شده به عنوان شرح زیر است : اول ، برای
گوزن ، دوم ، برای گرگ ؛ سوم ، گراز ، چهارم ، برای
خرگوش و دو نفر دیگر ، برای بنگاه ها و حفاظت است.
"4. در اسلحه برای جنگ و تعقیب و گریز موجود در گالری من اسلحه.
"5. شراب من از Anjou ، برای Athos ، که آنها را دوست داشت که قبلا انتخاب شده ، شراب من
کبود ، شامپاین ، بوردو ، و اسپانیا ، جوراب زنانه ساقه بلند به هشت سردابهها و دوازده vaults ،
در خانه های مختلف من.
»6. تصاویر و مجسمه های من ، که گفت که از ارزش بزرگ است و که عبارتند از
به اندازه کافی متعدد به خستگی چشم.
"7. کتابخانه من ، متشکل از شش هزار جلد ، بسیار جدید ، و هرگز
افتتاح شد.
"8. بشقاب نقره ای من ، که شاید کمی پوشیده ، اما که باید وزن از
هزار نفر به دوازده صد پوند ، برای من مشکل بزرگ در بلند کردن صندوق
که آن را شامل و می تواند آن را حمل بیش از شش بار دور اتاق من.
"9. تمام این اشیا ، علاوه بر به جدول ها و ملافه ها خانه ، در تقسیم
خوابگاه من هم دوست داشتم بهترین است. "
در اینجا خواننده را متوقف را به نفس است. هر کس آهی کشید ، سرفه ، و مضاعف
توجه خود را. procureur از سر گرفت :
"من بدون داشتن هر یک از فرزندان زندگی می کردند ، و آن را احتمالی من هیچ خواهد هرگز ،
که به من است غم و اندوه برش است.
و در عین حال من اشتباه ، برای من یک پسر ، مشترک با دوستان دیگر من است که ، م.
رائول اگوست ژول د Bragelonne ، پسر واقعی M. لو کنت د لا Fere.
"این نجیب زاده جوان به نظر می رسد برای من بسیار ارزشمند به موفقیت می نمایم
آقایی از آنها دوست و بسیار فروتن بنده هستم. "
در اینجا یک صدای تیز خواننده را قطع کرد.
D' Artagnan's شمشیر ، که لغزش از حمایل خود را ، کاهش یافته بود.
کفپوش صدا دار.
هر یک چشم خود را تبدیل به این ترتیب ، و دیدم که اشک بزرگ از ضخامت نورد بود
درب D' Artagnan ، نیمه راه را به پایین بینی عقابی اش ، لبه نورانی که
مثل یک هلال ماه کمی تاباند.
"این است که چرا ،" ادامه داد procureur ، "من تمام اموال من را ترک کرده اند ، متحرک ، و یا
غیر منقول ، در شمارش فوق ، شامل M. لو Vicomte رائول
اگوست ژول د Bragelonne ، فرزند م لو
کنت د لا Fere ، او را کنسول برای غم و اندوه او به نظر می رسد رنج می برند ، و قادر می سازد او را به
اضافه کردن درخشش بیشتر به نام او را در حال حاضر با شکوه است. "
سوفل مبهم فرار از طریق شنوایی است.
procureur ادامه داد ، دوم توسط چشم چشمک زن از D' Artagnan ، که یک نظر اجمالی
بیش از مونتاژ ، به سرعت ترمیم سکوت دچار وقفه :
در شرایط که M. لو Vicomte د Bragelonne به M. لو شوالیه به من بدهید
D' Artagnan ، کاپیتان تفنگدار پادشاه ، هر چه گفت : شوالیه
D' Artagnan ممکن است از اموال من تقاضا می کنند.
به شرط که M. لو Vicomte د Bragelonne پرداخت حقوق بازنشستگی خوب به M. لو
شوالیه D' Herblay ، دوست من ، اگر او باید آن را در تبعید نیاز دارند.
به Mousqueton مباشر من ترک همه از لباس من ، شهر ، جنگ ، و یا تعقیب ،
تعداد چهل و هفت مناسب ، این اطمینان که او آنها را تا پوشیدن آنها
فرسوده ، برای عشق و یاد استاد خود است.
علاوه بر این ، من به M. لو Vicomte د Bragelonne بنده قدیمی و وفادار من تخصیص دادن به
دوست Mousqueton ، در حال حاضر به نام ، که vicomte گفت : باید طوری عمل کند که
Mousqueton باید اعلام آن ، در هنگام مرگ ، او را متوقف نکرده است که شاد باشد. "
شنیدن این کلمات ، Mousqueton تعظیمی ، رنگ پریده و لرزان و شانه خود را تکان داد
convulsively لقاء او ، فشرده شده توسط غم و اندوه هراسان شده ، به نظر می رسد از بین
دست های یخ زده او و تماشاگران او را دیدم
تلو تلو خوردن و دریغ ، که اگر ، هر چند که مایل به ترک سالن ، او راه را نمی دانم.
"Mousqueton ، دوست خوب من ، گفت :" D' Artagnan ، "برو و آماده سازی خود را.
من شما را با من را به خانه Athos ببرد ، بکدام درجه من باید در مورد ترک Pierrefonds برو. "
Mousqueton پاسخ ساخته شده است. او به ندرت ، تا اگر همه چیز را در تنفس
که سالن را از آن زمان خارجی می شود.
او در را باز کرد ، و به آرامی ناپدید شده است.
procureur به پایان رسید خواندن او و پس از آن بخش بیشتری از کسانی که
آمده اراده آخرین Porthos پراکنده توسط درجه را می شنوم ، بسیاری ناامید ،
اما همه با احترام نفوذ شده است.
همانطور که برای D' Artagnan ، بنابراین سمت چپ به تنهایی ، پس از تعریف رسمی از دریافت
procureur ، او در تحسین حکمت مورث از دست داده بود ، که تا
عاقلانه ثروت خود را پس از اعطا
بایسته ترین و شایسته ترین ، با ظرافت است که نه نجیب زاده و نه
درباریان نمایش داده می توانست بیشتر با مهربانی.
هنگامی که Porthos سفارش رائول د Bragelonne برای دادن D' Artagnan است که او را بپرسید ،
او به خوبی می دانستند ، Porthos شایسته ما ، که D' Artagnan درخواست یا گرفتن هیچ چیز و
او در مورد هر چیزی تقاضا ، هیچ ، اما خودش می تواند آنچه می گویند.
Porthos حقوق بازنشستگی را ترک Aramis ، که ، اگر او باید تمایل به درخواست بیش از حد ،
بررسی نمونه ای از D' Artagnan و کلمه که غربت ، از پرتاب
مورث ، بدون قصد آشکار شد
آن خفیف ترین ، نفیس ترین انتقاد بر آن رفتار از Aramis که
در مورد مرگ Porthos آورده؟ اما هیچ اشاره ای به Athos در وجود دارد
عهد از مردگان.
می تواند دومی برای یک لحظه فرض کنید که فرزند بهترین بخش برای ارائه نمی دهد
پدر؟
ذهن خشن از Porthos تمام این علل fathomed بود ، تصرف کردند همه این سایه ها
به وضوح نسبت به قانون ، بهتر از سفارشی با اختصاصی بیش از طعم.
"Porthos در واقع یک قلب" D' Artagnan گفت : تا خود را با آه.
همانطور که وی در این انعکاس نور ، او خیالی او سخت ناله در اتاق بالای او ، و او
بلافاصله از فقرا Mousqueton ، چه کسی به او احساس یک وظیفه خشنود بود به فکر
منحرف از غم و اندوه خود را.
برای این منظور ، او سالن را ترک عجله به دنبال پیشکار دارایی ارزشمند ، به عنوان او
بازگشته است.
او راه پله که منجر به اولین داستان ، صعود و درک ، در Porthos
محفظه خود ، پشته لباس از همه رنگ ها و مواد ، که بر اساس آن Mousqueton
خود را پس از آید تپه همه آنها را روی زمین با هم گذاشته بود.
میراث دوست وفادار بود.
کسانی که لباس واقعا خود بودند ، آنها به او داده شده بود ، دست از Mousqueton
بیش از این آثار ، که او را با لب هایش بوسیدن بود ، با همه کشیده شد
صورت و تحت پوشش با بدن خود است.
D' Artagnan با نزدیک شدن به کنسول هموطنان فقیر است.
"خدا به من گفت :" او ، "او هم بزنید نه -- او غش!"
اما D' Artagnan اشتباه گرفته شود.
Mousqueton مرده بود! و مرده ، همانند سگ که از دست داده خود را
استاد خزد ، پشت بر پنهان سازی خود می میرند.