Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب من فصل هفتم : لباس بلند و گشاد.
باد
او نیزه بیهوده خود را با آسیاب بادی شکسته بود -- تصویر توسط M. د پیشنهاد
Kercadiou همچنان در ذهن او -- و از آن بود ، او ، با ثروت خالص خوب درک
که او بدون صدمه زدن به فرار کرده بود.
باقی مانده باد به خودی خود وجود دارد -- گردباد.
و حوادث در رن ، انعکاسی از حوادث قلمزن در نانت ، که باد کرده بود
دمیدن در نفع او.
او مجموعه ای از سریع برای جابجایی گام های خود را به سمت محل رویال ، که در آن
تجمع مردم بود بزرگترین ، که در آن ، به عنوان او مورد قضاوت قرار ، قدرت ، قلب و
مغز این اغتشاش بود که هیجان انگیز شهر.
اما اغتشاش که او آنجا را ترک کرده بودند به عنوان چیزی برای اغتشاش بود که او
در بر داشت در بازگشت او.
سپس ارام شدن نسبی وجود داشته است برای گوش دادن به صدای سخنران که
به افشاگری در مورد شهرکهای اول و دوم از پایه مجسمه لویی پانزدهم است.
در حال حاضر هوا با صدای بسیاری به خودی خود ، مطرح شده در خشم پر جنب و جوش بود.
اینجا و آنجا مرد مبارزه با عصا و مشت شدند ؛ هیجان شدید در همه جا
raged ، و ژاندارم به انطرف توسط ستوان پادشاه فرستاد برای بازگرداندن و
حفظ نظم آنقدر اب اورد درمانده در آن اقیانوس متلاطم انسان بودند.
فریادهای "برای Palais گرامی! به Palais!
مرگ با تروریستها!
مرگ با بزرگان! Palais! "
صنعتگر که ایستاد شانه به شانه با او در مطبوعات روشن آندره
لوئیس در نمره از هیجان افزایش.
آنها به ضرب گلوله کشته ام او مرده است.
بدن او دروغ گفتن وجود دارد که آن را در پای مجسمه سقوط کرد.
بود و یکی دیگر از دانشجویان وجود دارد نه ساعت پیش بیش از وجود دارد را توسط آثار کلیسای جامع به قتل رساندند.
Pardi!
اگر آنها نمی توانند در یک راه غالب آنها خواهید در مورد دیگر وجود دارد. "
مرد سرسخت قاطعانه بود. "آنها در هیچ چیز متوقف می شود.
اگر آنها می تواند ما را بیش از حد ترساندن ، با خدا ، آنها خواهید با ما ترور.
آن ها مصمم به انجام این ایالات از بریتنی در راه خود را.
هیچ علاقهی خود را باید در نظر گرفته شود. "
آندره لویی چپ او هنوز در صحبت کردن ، و میخک خود راه را از طریق آن انسان
را فشار دهید.
در پایه مجسمه او بر خوشه کمی از دانش آموزان در مورد بدن
به قتل LAD ، همه با ترس و ناتوانی زده است.
"شما در اینجا ، مورو!" گفت صدا.
او به دور خود ناچیز ، انسان سبزه رو کمی بیشتر مواجه نگاه
از سی ، شرکت از دهان و بینی بی ربط ، که او را در نظر گرفته شده با
مخالفت.
Chapelier لو ، یک وکیل از رن ، عضو برجسته اتاق ادبی بود
این شهرستان ، یک مرد قوی ، بارور در ایده های انقلابی و استثنایی
هدیه ای از فصاحت.
"آه ، آن را به شما است ، Chapelier! چرا به آنها صحبت می کنند؟
چرا شما آنها را چه باید بکنید بگویید؟ با تو ، مرد! "
و او به ازاره اشاره کرد.
Chapelier لو تاریک ، چشم های بیقرار صورت پوست کلفت دیگر را برای برخی از ردیابی جستجو
از طنز او مشکوک است.
آنها عنوان گسترده ای سوا به عنوان قطب ، این دو ، در دیدگاه های سیاسی خود ، و
اعتماد به عنوان آندره لوئیس توسط تمام همکاران خود را از اتاق ادبی
رن ، او هیچ شد تا کاملا با این جمهوری خواه شدید اعتماد.
در واقع ، لو Chapelier شده بود قادر به غالب در برابر نفوذ
Vilmorin seminarist ، آندره لوئیس از مدت ها پیدا کرده اند خود را از آن حذف
مونتاژ جوانان فکری
رن ، که او را مسخره ابدی خود را از آرمان های خود exasperated.
بنابراین در حال حاضر لو Chapelier مسخره در آن دعوت مشکوک ، مشکوک آن را حتی زمانی که او
برای پیدا کردن اثری از آن بر صورت آندره لوئیس "، برای او تجربه ای که آموخته بود ناموفق بود
چهره اغلب نمی توان برای اعتماد بود
نشانه ای از افکار واقعی که در پشت آن نقل مکان کرد.
"مفاهیم و معدن شما در آن نمره به سختی می تواند منطبق است ، گفت :" او.
"وجود دارد را می توان به دو نظرات؟" quoth آندره لوئیس.
"معمولا دو نظر وجود دارد هر زمان که من و شما با هم ، مورو -- بیش از
تا کنون در حال حاضر که شما نماینده منصوب از اشراف زاده.
می بینید دوستان خود را انجام داده اند.
بدون شک شما تایید روش خود را "او بطور سرد خصمانه بود.
آندره لویی او را بدون تعجب نگاه کرد.
بنابراین همواره مخالف به یکدیگر در بحث های علمی ، چگونه باید لو Chapelier
شک نیت حضور او؟ "اگر شما به آنها بگویید چه کار باید کرد ،
من خواهد شد ، گفت : "او.
"اسم د Dieu. اگر شما می خواهید به دعوت یک گلوله را از
طرف دیگر ، من باید به شما مانع نیست. ممکن است حساب کمک به مربع است. "
به ندرت کلمات از او آنها را توبه تا اگر در پاسخ به آن
چالش آندره - لوئیس بر روی ازاره بر خاست.
احساس خطر در حال حاضر ، برای او تنها می تواند آن را فرض کنید قصد آندره لویی صحبت می شود
به نمایندگی از افتخار ، که او نماینده عمومی منصوب ، لو بود
Chapelier او را با پا به او خراب کردن دوباره چنگ.
"آه ، که ، نه!" او فریاد می زدند. "پایین آمدن ، شما احمق.
آیا شما فکر می کنید ما به شما اجازه همه چیز را خراب شما را توسط دلقک خود را؟
بیا پایین! "
آندره لوئیس ، حفظ موضع خود را با محکم فشار یکی از پاها از برنز
اسب ، صدای خود را مانند یک شیپور توجه داشته باشید بر سر که اوباش seething پرت.
"شهروندان رن ، سرزمین مادری در خطر است!"
اثر الکتریکی بود.
هم بزنید ، مثل یک موج دار شدن بیش از آب زد ، در سراسر آن کف کردن چهره روبترقی بشر ،
و completest سکوت به دنبال.
در آن سکوت بزرگ آنها در این مرد جوان باریک ، hatless ، حلقه های طولانی او نگاه
موهای سیاه و سفید که در نسیم تکان و لرزش بال ، خاده خود را در اختلال ، او چهره سفید او
چشم به آتش.
آندره لویی احساس افزایش ناگهانی تجلیل او غریزه که متوجه
در یک گرفتن دست او که جمعیت ، و این که او آن را برگزار سریع در طلسم او این منطقه توقیف شده
گریه و جسارت او.
حتی لو Chapelier ، هر چند هنوز هم چسبیده به مچ پا خود را به یدک کش متوقف شده بود.
اصلاح طلب ، هر چند در فرض خود را از نیت آندره لویی unshaken بود
برای یک لحظه توجه داشته باشید برای اولین بار از درخواست تجدید نظر خود را سر در گم.
و سپس ، به آرامی impressively ، در یک صدا است که سفر به پایان می رسد از روشن
مربع ، وکیل جوان از Gavrillac شروع به صحبت می کنند.
"مرتعش در وحشت از کردار ناپسندیده در اینجا مرتکب ، صدای من خواسته تا شنیده شود
توسط شما.
شما را دیده اند ، قتل انجام شده زیر چشمان شما -- قتل یکی که خوب ، بدون هیچ گونه
تصور از خود ، داد صدا به اشتباهات که ما همه تحت ستم هستند.
از ترس آن صدا ، اجتناب حقیقت به عنوان چیزهای ناپاک اجتناب نور ، ستمگران ما
فرستاده عوامل خود را به او را در مرگ سکوت. "
لو Chapelier منتشر شد در نگه خود را از مچ پا آندره لوئیس "، خیره در او
در حالی که در حیرت محض است.
این به نظر می رسید که هموطنان به صورت جدی ، جدی برای یک بار و برای یک بار در سمت راست
طرف. آنچه به او آمده بود؟
"از تروریستها چه کار باید شما را برای ترور نگاه؟
من یک داستان برای گفتن که نشان می دهد که این هیچ چیز جدید است که شما را
در اینجا به روز شاهد آن را به شما آشکار خواهد شد نیروهای که شما با آن به معامله است.
دیروز... "
وقفه وجود دارد. صدای در میان جمعیت ، برخی از بیست قدم ،
شاید برای فریاد زدن مطرح شد : "به این حال یکی دیگر از از آنها!"
بلافاصله پس از صدای تپانچه شات آمد ، و یک گلوله خود را پهن در برابر
رقم برنز فقط در پشت آندره لویی.
فورا آشفتگی در میان جمعیت بود ، بیشتر شدید در مورد نقطه ای که از انجا ضربه
از کار اخراج شده بود.
ضارب یکی از گروه قابل توجهی از اپوزیسیون ، یک گروه که در بر داشت
خود را در یک بار در هر سمت خود درآورد ، و سخت قرار داده تا آن را به دفاع از او را.
از پای ازاره زنگ زد صدای از دانش آموزان ساخت کر به لو
Chapelier ، بود که مناقصه آندره لوئیس به دنبال سرپناه.
"پایین آمدن!
پایین آمدن در یک بار! آنها به شما به عنوان آنها به قتل لا قتل
Riviere. "" آنها اجازه! "
او اسلحه های گسترده ای خود را در یک ژست supremely تئاتر پرتاب شود ، و خندید.
من اینجا ایستاده در رحمت خود.
اجازه دهید آنها را ، اگر آنها خواهد شد ، اضافه کردن معدن به خون است که در حال حاضر بالا خواهد رفت تا چوک
آنها. اجازه دهید من ترور آنها.
این تجارت است که متوجه می شوند.
اما تا زمانی که آنها این کار را ، آنها نباید مرا از سخن گفتن به شما جلوگیری نمی کند ، از
گفتن شما را به آنچه در آنها مراقبت می کند. "
و دوباره خندید ، نه فقط در تجلیل آنها قرار است که او را تماشا
از پایین ، بلکه در تفریحی. و تفریحی خود را به حال دو منبع است.
یکی بود به کشف glibly او به زبان آمده عبارات مناسب به شلاق تا احساسات
جمعیت : در یاد چگونه کاردینال حیله گر د
Retz ، برای هدف برافروختن محبوب
همدردی از جانب خود ، در عادت همنوعان استخدام شده بود تا بر او آتش
کالسکه. او فقط در صورتی که چنین بود که قوس
سیاستمدار.
درست است که او تا به حال هموطنان به آتش که تپانچه شات را استخدام نمی کنند ؛ اما او هیچ کمتر
موظف به او ، و آماده استخراج کامل ، مزیت از عمل است.
گروهی که به دنبال حفاظت از آن مرد بود مبارزه ، به دنبال قطع کردن راه برون رفت از
که خشم ، مطبوعات heaving. "به آنها اجازه رفتن!"
آندره لوئیس به نام "چه اهمیت یک قاتل بیشتر یا کمتر؟
اجازه دهید آنها را برود ، و گوش دادن به من ، هموطنان من! "
و در حال حاضر ، زمانی که برخی از اندازه گیری نظم ترمیم شده بود ، او داستان خود را آغاز کرد.
در زبان در حال حاضر و در عین حال ساده و با شدت و صراحت که سوار خانه
هر نقطه ، او قلب خود را با داستان اتفاقات روز گذشته در پاره
Gavrillac.
او اشک از آنها با ترحم تصویر خود را از Mabey بیوه سوگوار جلب کرد و
او را سه گرسنه ، کودکان بی بضاعت -- "یتیم را به انتقام مرگ
قرقاول "-- و مادر داغدیده که
م د Vilmorin ، یک دانش آموز از رن ، در اینجا به بسیاری از آنها شناخته شده ، که مرگ او را ملاقات کرده بود
در نجیب تلاش به قهرمان علت عضو حریص مبتلا خود را
سفارش دهید.
"مارکی د لا تور D' Azyr از او گفت که او بیش از حد خطرناک هدیه
فصاحت. بود برای ساکت کردن صدای شجاع خود را که او
کشته شدن او.
اما او از جسم خود را شکست خورده است. برای من ، دوست فقرا فیلیپ د Vilmorin ،
گوشته از apostleship او را به عهده گرفت ، و من به شما با صدای خود را به روز صحبت می کنند. "
این بیانیه که لو Chapelier در گذشته کمک کرد تا درک بود ، حداقل در بخش ،
این تغییر سردرگم در آندره لوئیس ، که او را به سمت رندر بی وفا
که او را به کار.
، ادامه داد : "من در اینجا" آندره لوئیس ، "صرفا برای انتقام خود را دست تقاضا
بر قاتلان فیلیپ د Vilmorin. من اینجا هستم به شما چیزهایی او را بگویید
به روز گفته اند شما تا به حال او زندگی می کردند. "
تا کنون حداقل او صریح بود.
اما او اضافه نمی کند که آنها چیزهایی به او بود خود را باور نمی شدند ، چیزهایی است که او
اختصاص نمی تونم که جاه طلبانه بورژوازی -- زبان از طریق دهان
وکلا ، ضمیمه ، که بیان آن بودند --
به دنبال سرنگونی را به نفع خود آن دولت حاضر از چیزهایی است.
او مخاطبان خود را در این باور طبیعی که دیدگاه های وی با بیان دیدگاه ها
او برگزار شد.
و در حال حاضر در یک صدای وحشتناک ، با فصاحت که خود را شگفت زده ، او را محکوم کرد
اینرسی از عدالت سلطنتی که در آن بزرگ مجرم.
با طعنه تلخ بود که او از ستوان پادشاه آنها ، د م صحبت کرد
Lesdiguieres.
"آیا شما تعجب ،" او از آنها خواست "، که م د Lesdiguieres باید قانون به طوری اداره
که آن را همیشه باید به اشراف بزرگ ما مطلوب است؟
آیا آن را عادلانه ، آن را معقول است که او در غیر این صورت باید آن را اداره؟ "
او متوقف شد به طرز چشمگیری به طعنه زدن او غرق شوید.
این اثر رستاخیر شک و تردید لو Chapelier ، و چک کردن او
dawning محکومیت در صداقت آندره لویی.
بکدام درجه او رفتن بود در حال حاضر؟
او چپ نیست طولانی در شک است. مجموعه مقالات آندره لویی به عنوان او صحبت کرد
درک که فیلیپ د Vilmorin که صحبت.
او غالبا با او به حال استدلال ، بنابراین اغلب با حضور در بحث های ادبی
اتاق ، که او همه بیهوده گویی از اصلاح طلبان -- که هنوز واقعی در ماده --
در انتهای انگشتان دست خود.
"در نظر بگیرید ، بعد از همه ، ترکیب این فرانسه از ماست.
یک میلیون نفر از ساکنان آن اعضای طبقات ممتاز.
آنها تشکیل فرانسه.
آنها فرانسه است. مطمئنا شما می توانید باقی مانده فرض کنید
به هر چیزی که اهمیت دارد.
این را نمی توان وانمود که بیست و چهار میلیون روح هر حساب هستند ، که آنها
را می توان نماینده این ملت بزرگ ، یا که آنها می توانند در هر منظور و مقصودی وجود دارد ، اما
که از بردگی به منتخب میلیون. "
خنده تلخ آنها را تکان داد در حال حاضر ، او به عنوان مورد نظر که باید.
دیدن امتیازات خود را در معرض خطر از تهاجم شده توسط این میلیون ها بیست و چهار --
بیشتر canailles احتمالا توسط خدا خلق شده ، درست است ، اما به وضوح ایجاد می شود
بردگان امتیاز -- آن متعجب
شما که پیچی سلطنتی عدالت را باید در دست تنومند از قرار می گیرد
این Lesdiguieres ، مردان بدون مغز برای فکر کردن و یا دلها را نسبت به لمس؟
در نظر بگیرید آنچه در آن است که باید در برابر حمله دیگران ما دفاع -- غوغا.
در نظر بگیرید که چند از این حقوق فئودالی که در معرض خطر بودن هستند را فرا گرفت دور باید
عملکرد ممتاز حتی به فرامین حاکمیت خود و اعتراف سوم
املاک به یک رای برابر با خود.
"چه حق terrage بر روی زمین تبدیل شده است ، بر روی میوه از parciere
درختان ، carpot در تاکها؟
چه corvees که آنها دستور کار اجباری ، از ممنوعیت د vendage که
به آنها پرنعمت اول ، banvin که آنها را قادر می سازد تا به خود کنترل
مزیت فروش شراب؟
از حق خود را از آسیاب liard گذشته از مالیات از مردم به
حفظ خود املاک و مجلل خود ، cens ، lods - ET - ventes که جذب
پنجم ارزش زمین ،
blairee که باید پرداخت شود قبل از گله می تواند در سرزمین های جمعی تغذیه ، pulverage
به جبران آنها را برای گرد و غبار در جاده های خود را توسط گله های که به بازار مطرح ،
sextelage بر روی همه چیز ارائه شده برای
فروش در بازارهای عمومی ، etalonnage ، و تمام بقیه؟
چه حقوق خود را بیش از مردان و حیوانات برای کار مزرعه ، از کشتی بیش از رودخانه ها ،
و پلهای روی رودخانه ها ، چاه غرق شدن ، وارن ، کبوتر خانه ، و آتش ،
تاریخ و زمان آخرین بازده آنها مالیات بر هر اتشدان دهقان؟
چه حقوق انحصاری خود را از ماهیگیری و شکار ، نقض است که
رتبه بندی به عنوان تقریبا جرم سرمایه؟
و آنچه از حقوق دیگر ، غیر قابل بیان ، شنیع ، بیش از زندگی و بدن
مردم خود ، حقوق که ، اگر به ندرت اعمال ، لغو شده اند.
به این روز اگر نجیب که از شکار برگشته بودند به ذبح کردن دو از serfs خود را به حمام
و تازه پا خود را در خون خود ، او هنوز هم می تواند در دفاع کافی خود ادعا
که آن را مطلق حق فئودالی خود را به انجام این کار شد.
باپای نامناسب ، این سوار میلیون ممتاز بر روح و بدن از بیست و چهار
میلیون غوغا محقر موجود بلکه برای لذت خود را.
اتفاق افتادن وای بر او که بسیار به صدای او در اعتراض به نام بشریت را افزایش می دهد
در برابر بیش از این سوء استفاده در حال حاضر بیش از حد.
من شما را از remorselessly مقتول در خون سرد برای انجام بیش از آن گفته است.
چشمان خود شاهد قتل دیگری در اینجا بر این
ازاره ، از دیگری بیش از وجود دارد آثار کلیسای جامع ، و تلاش بر من
زندگی خود.
"بین آنها و عدالت به دلیل در چنین مواردی به آنها ایستاده این Lesdiguieres ،
معاونان این کینگ ، عدالت ابزار نیست ، بلکه دیوارهای بنا برای
سرپناه از امتیاز و سوء رفتار هر زمان که آن را بیش از حقوق grotesquely بیش از حد آن است.
"آیا شما تعجب است که آنها را یک اینچ عملکرد نیست ؛ که آنها را از مقاومت در برابر انتخابات
املاک و سوم با قدرت رای دادن به این سو بان سو حرکت دادن همه این امتیازات را ، وادار
ممتاز خود را از تسلیم شدن به یک
برابری در برابر قانون با از meanest غوغا به آنها پایمال
زیر پا ، برای ارائه که moneys لازم برای صرفه جویی در این حالت از
ورشکستگی را که آنها همه اما
سقوط آن را باید مالیات مطرح شده توسط خود را در همان به عهده
نسبت به عنوان توسط دیگران؟
"زودتر از عملکرد بسیار ، آنها ترجیح می دهند برای مقاومت در برابر حتی فرمان سلطنتی است."
یک عبارت رخ داده است به او ، روز گذشته توسط Vilmorin ، یک عبارت که او رد استفاده
به ضمیمه اهمیت زمانی که زبان آمده پس از آن.
او آن را در حال حاضر استفاده می شود. "در انجام این کار آنها قابل توجه در
بسیار پایه از تاج و تخت است.
این احمق ها را درک نیست که در صورتی که تاج و تخت می افتد ، این است که آنها که ایستاده
نزدیکترین به آن خواهد بود ، سرکوب کند. "غرش فوق العاده تحسین شده که بیانیه است.
تنش و لرزش با شور و هیجان است که جریان را از طریق او بود ، و از او
را که مخاطبان بزرگ ، او ایستاد یک لحظه لبخند زدن مضحک اینجاست که.
سپس او آنها را به سکوت دست تکان دادند و دیدم اطاعت آماده خود را به طور کامل او
صاحب آنها.
در صدای او که با آن صحبت می کردند هر صدای خود را به رسمیت شناخته ، دادن
در بیان تاریخ و زمان آخرین به افکار که برای ماه ها و سال inarticulately شده بود
تکان دهنده در هر ذهن ساده است.
در حال حاضر او از سر گرفت ، صحبت بی سر و صدا تر از آن ، که به لبخند کنایه آمیز در مورد گوشه
دهان خود را با رو به رشد بیشتر مشخص :
در مرخصی من از م د Lesdiguieres من به او هشدار از صفحه های طبیعی
من به او گفتم که وقتی گرگ ، رومینگ به تنهایی از طریق جنگل ، خسته از
شکار شدن توسط ببر ، آنها خود را به بسته Banded است ، رفت و شکار
ببر به نوبه خود آنها.
م د Lesdiguieres تحقیر جواب داد که او من را درک نمی کنند.
اما عقل خود را بهتر از او هستند. شما مرا درک ، من فکر می کنم؟
نه؟ "
دوباره غرش بزرگ ، در حال حاضر با برخی از خنده تصویب مخلوط شده است ، پاسخ او بود.
او آنها را به شکل دراورده شده بودند تا به حال به گام شور خطرناک ، و آنها آماده بودند
هر گونه خشونت که او از آنها خواست.
اگر او با آسیاب بادی شکست خورده بود ، او حداقل در حال حاضر استاد باد.
"Palais" آنها فریاد زد ، تکان دادن دست خود را ، brandishing عصا ، و -- در اینجا و
وجود دارد -- حتی یک شمشیر است.
"به Palais! مرگ بر Lesdiguieres د م!
مرگ به ستوان شاه! "او کارشناسی ارشد باد بود ، در واقع.
هدیه خطرناک او از فصاحت و بلاغت -- یک هدیه هیچ جا قوی تر از در فرانسه ، از سال
هیچ جای دیگری احساساتی هستند آنقدر سریع به پاسخ به درخواست تجدید نظر از فصاحت مردان -- بود
به او این تسلط است.
در مناقصه خود را در حال حاضر گیل که این سو بان سو حرکت دادن دور آسیاب بادی که در برابر او
خود را بیهوده پرت. اما این ، به عنوان او صریح نشان داد
آن ، هیچ بخشی از قصد خود بود.
"آه ، صبر کنید!" او از آنها bade. "این ابزار بدبختی از فاسد
سیستم ارزش توجه را از خشم نجیب خود را؟ "
او امیدوار است حرف های او خواهد بود به Lesdiguieres د M. گزارش شده است.
او فکر کرد که این امر می تواند برای روح م د Lesdiguieres خوب شنیدن رقیق
حقیقت را در مورد خود را برای یک بار.
"این سیستم خود شما باید حمله و براندازی است ، نه ابزاری صرف --
توفال کوبی کردن بدبختی نقاشی مانند این. و شتاب زدگی خواهد شد همه چیز از بین بردن.
بالاتر از همه ، فرزندان من ، بدون خشونت! "
فرزندان من! می تواند سرپرستی او را او را شنیده اند!
"شما را دیده اند ، در حال حاضر اغلب در نتیجه زودرس خشونت در نقاط دیگر بریتنی ،
و شما از آن شنیده جاهای دیگر در فرانسه است.
خشونت در بخشی خود را برای خشونت در تیرز تماس بگیرید.
آنها این شانس را به ادعا به تسلط خود را با گرفتن محکم نسبت به خوش آمدید
پیش از این.
ارتش فرستاده خواهد شد. شما خواهد بود با سرنیزه مواجه
مزدوران. که تحریک نیست ، من به شما التماس کردن.
آیا قرار دادن آن را به قدرت خود را نیست ، آیا استطاعت آنها را به بهانه آنها را استقبال نمی
به شما مچاله شده را به گل از خون خود را است. "
از سکوت را که آنها افتاده بود دوباره در حال حاضر فریاد شکست
"چه چیز دیگری ، پس از آن؟ چه چیز دیگری؟ "
"من به شما بگویم" ، او به آنها پاسخ داده است.
"ثروت و قدرت از بریتنی نهفته در نانت -- شهرستان بورژوایی ، یکی از
مرفه ترین در این عرصه ، به طوری رندر انرژی بورژوازی و
مردم مشغولند.
در نانت بود که این جنبش شروع آن ، و به عنوان یک نتیجه از آن پادشاه
صادر سفارش خود را با حل کردن کشورهای در حال حاضر تشکیل -- سفارش دهید که کسانی که
پایگاه قدرت خود را در افتخار و سوء استفاده دریغ نکنید برای خنثی کردن.
اجازه دهید نانت از وضعیت دقیق مطلع ، و اجازه دهید چیزی باید انجام شود
تا نانت باید به ما داده سرب است.
او به قدرت -- که ما در رن -- او را پیروز خواهد شد ، همانطور که ما
دیده می شود در حال حاضر است.
اجازه دهید که قدرت اعمال او را یک بار دیگر ، و تا او این کار را انجام صلح شما در حفظ و در
رن. بنابراین باید به شما پیروزی.
بنابراین باید outrages که به زیر چشم خود را مرتکب شود به طور کامل و
در نهایت avenged "و ناگهان او بر ازاره افتاده بود
آیا او اکنون ساعت کبیسه را از آن.
او به پایان رسید. او گفته بود همه -- شاید بیش از همه --
است که می تواند داشته باشد ، گفته شده توسط دوست مرده که با صدای او صحبت کرد.
اما این اراده خود نیست که او در نتیجه باید به خود خاموش است.
تندر acclamations خود deafeningly بر هوا افزایش یافت.
او بر اساس احساسات خود را بازی کرده بود -- هر یک به نوبه خود -- به عنوان یک چنگزن مدبر نقش بر
رشته هایی از ابزار جدید خود را.
و آنها پر جنب و جوش با احساسات او تحریک ، و توجه داشته باشید از امید در
که او سمفونی خود را به پایان آورده بود.
دوازده دانش آموزان او را گرفتار او افتاده ، و وضع روانیش او را به شانه های خود ،
که در آن دوباره او درون نظر از همه جمعیت acclaiming آمد.
Chapelier لو ظریف در کنار او را با چهره برافروخته و چشمان درخشان فشرده می شوند.
"LAD من ، او را به او گفت :" شما باید مشتعل آتش به روز است که چهره از این سو بان سو حرکت دادن
فرانسه در شعله آزادی است. "
و سپس به دانش آموزان او را با صدور یک فرمان تیز.
"اتاق ادبی -- در یک بار.
ما باید اقدامات کنسرت بر لحظه ، به عنوان نماینده باید به نانت اعزام
فورا ، به دوستان ما ابلاغ پیام مردم از رن وجود دارد. "
جمعیت کاهش یافت ، باز کردن یک خط که از طریق آن دانش آموزان با مته سوراخ قهرمان
ساعت می باشد.
با تکان دادن دست خود را به آنها ، او بر آنها نامیده می شود برای متفرق کردن به خانه های خود ، و در انتظار
در صبر چه باید دنبال خیلی زود.
"شما که برای قرنها با بردباری است که یک الگوی جهان تحمل می شود ،"
او از آنها flattered. "تحمل کمی طولانی تر هنوز.
پایان ، دوستان من ، به خوبی در دید در گذشته است. "
آنها او را به اجرا درآمد از مربع و تا رویال غم و اندوه به خانه های قدیمی ، یکی از
خانه های قدیمی چند در آن شهر باقی مانده بود که از خاکستر آن افزایش یافته بود ، جایی که در بالا
محفظه توسط الماس شکل پانل از روشن
شیشه زرد ادبی اتاق معمولا جلسات آن.
انطرف تر در بیداری خود را از اعضای که اتاق آمد hurrying ، احضار توسط
پیام های که لو Chapelier در جریان پیشرفت خود را صادر کرده است.
پشت درهای بسته یک گروه برافروخته و هیجان زده از حدود پنجاه مرد ، اکثریت
آنها جوان و سرسخت ، و شعله ور با توهم آزادی بودند ، مورد ستایش قرار داد آندره لوئیس به عنوان
گوسفند منحرف که برگشته بود.
برابر ، و او را در تبریک و تشکر خفه.
سپس آنها را حل و فصل کردن بر اقدامات فوری عمدی ، در حالی که درهای زیر
توسط گارد افتخار است که خود را از توده ها بداهه به حال نگهداری می شود.
و بسیار ضروری بود.
زودتر اتاق مونتاژ از خانه توسط هزینههای شد
ژاندارمری م د Lesdiguieres ، اعزام در عجله برای دستگیری نیمسوز
بود که در تحریک مردم رن تا فتنه.
نیروی شامل پنجاه مرد. پانصد می شده اند بیش از حد چند.
اوباش carbines خود را شکست ، شکست برخی از سر خود ، و در واقع پاره کرده اند
آنها را به قطعات آنها مورد ضرب و شتم قبل از عقب نشینی به موقع و به خوبی توصیه نداشته
شکلی از بازی خشن و خرکی به آنها در همه عادت کرده اند نمی شد.
و در حالی که در حال اتفاق در خیابان زیر ، در اتاق طبقه بالا
سخنور لو Chapelier بود همکاران خود را از اتاق ادبی.
در اینجا ، با هیچ گلوله ها را به ترس ، و هیچ کس به گزارش کلمات خود را به مقامات ، لو
Chapelier می تواند اجازه فصاحت و بلاغت خود را کامل ، unintimidated جریان.
و این سخنوری قابل توجهی شد به عنوان مستقیم و وحشیانه به عنوان مردی که خودش را را ظریف بود
و ظریف است.
او ستایش قدرت و عظمت سخنرانی که از آنها شنیده بود
همکار مورو. مهمتر از همه او ستایش خرد آن است.
کلمات مورو را به عنوان یک شگفتی به آنها آمده بودند.
تاکنون آنها تا به حال شناخته شده است هرگز او را به عنوان از یک منتقد تلخ از پروژه های خود را از دیگر
اصلاح و بازسازی و اما به تازگی ، آنها ، بدون سوء ظن ، شنیده بود
انتصاب او به عنوان نماینده برای یک نجیب زاده در ایالات از بریتنی.
اما آنها در توضیح تبدیل او است.
قتل Vilmorin از همکاران عزیز خود را این تغییر را تولید کرده است.
در این کردار وحشیانه مورو مشهود در تاریخ و زمان آخرین حال در نسبت درست کار
که روح شیطان گرفته شده است که آنها قول داد تا از فرانسه اخراج کردن.
و به روز او خود را پیامبری در میان آنها stoutest جدید ثابت کرده بود
ایمان است. او به آنان تنها عاقل اشاره کرده بود
و البته مفید است.
تصویر سازی او از تاریخ طبیعی قرض گرفته شده بود ترین APT بود.
بالاتر از همه ، اجازه دهید آنها را مانند گرگ ها را بسته ، و برای اطمینان از این یکنواختی عمل در
مردم از همه بریتنی ، اجازه دهید به عنوان نماینده در یک بار به نانت فرستاده شده ، که تا به حال
در حال حاضر ثابت خود را از صندلی واقعی از قدرت بریتنی.
اما باقی مانده به انتصاب این نماینده ، و لو Chapelier آنها را دعوت کرد تا او را انتخاب است.
آندره لوئیس ، بر روی نیمکت نزدیک پنجره ، طعمه در حال حاضر به برخی از اندازه گیری واکنش ،
گوش در سردرگمی به آن سیل فصاحت.
به عنوان تشویق فوت کردن ، او شنیده صدای exclaiming :
"من به شما پیشنهاد می کنند که رهبر ما ما منصوب ، Chapelier لو ، به این باشد که
محول کردن. "
لو Chapelier پرورش ظرافت لباس خود سر ، که متمایل به حال در فکر و
که قیافه او رنگ پریده بود مشاهده شد. با ناراحتی به او انگشتی جاسوسی طلا ، شیشه ای است.
: «دوستان من ، او گفت ، به آرامی ،" من عمیقا معقول از افتخار است که شما به من ندارد.
اما در قبول آن به من باید غاصب افتخاری است که به درستی در جای دیگر به آن تعلق دارد.
چه کسی می تواند ما را بهتر نشان دادن ، که بیشتر مستحق را به عنوان نماینده ما ، به
صحبت را به دوستان ما را از نانت با صدای رن ، از قهرمان که زمانی
در حال حاضر به روز غیر قابل مقایسه ای سخن گفتن به صدای این شهر بزرگ داده می شود؟
مشورت این افتخار که سخنگوی خود را که در آن تعلق دارد -- پس از آندره لوئیس مورو ".
افزایش در پاسخ به طوفان از کف زدن که این پیشنهاد استقبال ، آندره لوئیس
تعظیمی و فورا به همراه داشت. "می شود آن را تا" او گفت ، به سادگی.
"این است که شاید شایسته است که من باید انجام آنچه که من را آغاز کرده اند ، هر چند من هم هستم از
نظر که لو Chapelier می شده اند یک نماینده worthier.
من مجموعه ای از شب. "
"شما در یک بار مجموعه ای از ، LAD من ،" لو Chapelier به وی اطلاع داده ، و در حال حاضر نشان داد
چه ذهن سخت گیر در قضاوت ممکن است منشاء واقعی سخاوت خود را به حساب.
"این است که پس از آنچه اتفاق افتاده است را برای شما به معطل شدن ساعت در رن امن نیست.
و شما مخفیانه باید برود. اجازه دهید هیچ یک از شما اجازه می دهد آن را به شناخته می شوند که
او رفته است.
من می خواهم که شما آمده است به ضرر بیش از این ، آندره لوئیس.
اما شما باید خطرات را اجرا می کنید ، نگاه کنید و اگر شما به بخشوده برای کمک در این کار
نجات مبتلا سرزمین مادری ما ، شما باید احتیاط ، استفاده از حرکت مخفیانه ، حجاب
هویت شما را حتی.
و یا دیگری Lesdiguieres د م شما توسط پاشنه گذاشته ، و آن را خوب خواهد بود
شب برای شما. "