Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوازدهم کتاب
Strether نمی توانست گفت که او در طول ساعت های قبلی قطعا آن را انتظار می رود ؛
اما وقتی که ، بعد ، که آن روز صبح -- هر چند نه بعد در واقع از او جلو آمدن در
ده ساعت -- تولید دربان او را دیدم ،
در دیدگاه او ، خرده bleu از نامه های خود را تحویل فرستاده شده بود ، او
به رسمیت شناخته ظاهر به عنوان اولین علامت از عاقبت.
سپس او می دانست که شده فکر کردن به حال برخی از نشانه های اولیه از چاد و به احتمال زیاد ، پس از
همه ، از نه و این دقیقا علائم اولیه خواهد بود.
او آن را در زمان مسلم است که او را باز bleu خرده تنها جایی که او تا به حال متوقف ،
در پیش نویس خنک خوشایند porte - cochere -- فقط کنجکاو برای دیدن جایی که
مرد جوان ، در چنین برهه ، شکستن.
کنجکاوی او ، با این حال ، بیش از احساس خشنودی بود ، امر کوچک ، که gummed
لبه او بدون توجه به آدرس جدا شده ، از مرد جوان بودن
در همه ، اما از آنها شخص مورد
او را در نقطه ای به عنوان هنوز هم ارزش در حالی که داد.
ارزش در حالی که یا نه ، او به نزدیکترین تلگراف دفتر ، یکی از بزرگ بر گرد رفت
بلوار ، با صراحت که تقریبا اعتراف به ترس از خطر
به تاخیر بیاندازد.
او ممکن است فکر که اگر او برود قبل از اینکه او می تواند فکر می کنم او نمی
شاید در همه رفتن.
او در هر ضربان ، در پایین سمت جیب کت صبح خود را نگه داشته ، بسیار
دست عمدی در نامه رسمی آبی اش ، آن را crumpling نه tenderly از
به شدت.
پاسخ او نوشت : من را به بلوار ، همچنین در صورت bleu خرده -- بود که به سرعت
، تحت فشار از محل انجام می شود ، از انجاییکه ، مانند خود مادام د Vionnet
ارتباطات ، آن را از بدترین کلمات شامل.
او خواسته بود اگر او می تواند به او محبت بسیار زیادی از آمدن به دیدن او انجام
آن شب در نیمه گذشته نه ، و او پاسخ داد ، تا اگر چیزی ساده تر شد ، که
او خود را در ساعت او به نام وجود داشته باشد.
او یک خط از پست اسکریپت اضافه شده بود ، به این اثر که در جای دیگر او را به او می آیند
و در ساعت خود را اگر او ترجیح ، اما او در زمان بدون اطلاع قبلی از این احساس که اگر او
او در تمام نیمی از ارزش آن را دیدم
در دیدن او را جایی که او در حال حاضر دیده بود بهترین اثر او.
او ممکن است او را نه در همه ، که یکی از reflexions او پس از نوشتن ساخته شده بود و
قبل از او کارت بسته خود را در جعبه کاهش یافته است ، او ممکن است هر یک را در تمام هیچ نمی بینم
در همه ، او ممکن است پایان نیز
در حال حاضر به عنوان افراد ، ترک بودند ، او بدون شک به آنها را ترک
بهتر است ، و گرفتن راه خانه خود را تا کنون به عنوان باید ظاهر شود که یک خانه به او باقی ماند.
این جایگزینی بود برای چند دقیقه تا تیز که اگر او در گذشته سپرده او
نامه رسمی بود شاید به خاطر فشار از محل تا به حال اثر است.
هیچ ، با این حال ، غیر از فشار های مشترک و ثابت ، آشنا به
دوستان ما تحت موضوع Postes همکاران Telegraphes -- چیزی در هوا
این موسسات ، از ارتعاش
زندگی قریب به اتفاق عجیب و غریب از شهر ، تاثیر نوع ، نوازندگان
concocting پیام خود ؛ پاریس زنان کمی سریع ، تنظیم ، pretexting
خوبی می دانست چه وحشتناک ، رانندگی
سوزن اشاره قلم های عمومی در وحشتناک شن و ماسه اطراف پراکنده های عمومی جدول : پیاده سازی است که
نماد برای Strether چیزی بی گناهی بیش از حد تفسیری
حاد در آداب ، شیطانی در اخلاق ، بیشتر شدید در زندگی ملی.
پس از او در مقاله خود قرار داده بود و او خود را متغیر بود ، او واقعا خوشحال بود که فکر می کنم ، در
طرف شدید ، شیطانی ، حاد.
او در مکاتبات حمل بود ، در سراسر شهر بزرگ ، کاملا در کلید
Postes همکاران Telegraphes به طور کلی ، و آن را نسبتا به پذیرش آن
واقع از چیزی در ایالت او می آیند
که با اشغال کشورهای همسایه خود را مرتب شده اند.
او با داستان های معمولی از پاریس مخلوط شد ، و غیره بودند ، همه چیز ضعیف -- چگونه
می تواند آنها همه با هم کمک بودن؟
آنها هیچ بدتر از او ، در کوتاه مدت بودند و او هیچ از آنها بدتر -- اگر queerly به اندازه کافی ،
بهتر و در تمام حوادث او هش خود را حل و فصل است ، به طوری که او رفت و برای شروع ،
از آن لحظه ، روز خود را از در انتظار است.
حل و فصل بزرگ بود ، او احساس ، در اولویت خود را برای دیدن خبرنگار خود
در بهترین شرایط خود را خود. که بخشی از داستان معمولی ، بخشی بود
مهم ترین در احترام به خود.
او دوست داشت جای او را در زندگی می کردند ، تصویر است که هر زمان خود را مربع ،
بزرگ و بالا و روشن ، دور او ، در هر مناسبت از دیدن آن لذت بود
از سایه های مختلف.
با این وجود آنچه دقیقا او با سایه های لذت در حال حاضر انجام می دهند ، و به همین دلیل بود که او به درستی نمی
و منطقا مجبور او را به خودش را متعهد به هر چه از ضرر و
مجازات وضعیت ممکن است پرتاب؟
او ممکن است پیشنهاد کرده اند ، به عنوان برای سارا Pocock ، مهمان نوازی سرد خود را
د سالن سخنرانی ، که در آن سرما از دیدار سارا به نظر می رسید هنوز هم به اطاعت و
سایه از لذت کم نور شد ، او ممکن است
پیشنهاد نیمکت سنگی در Tuileries گرد و خاکی و یا یک صندلی پنی در قسمت پشت
از Elysees شانزه.
این چیزها استرن بازیچه قرار دادن ، و عبوسی به تنهایی در حال حاضر نخواهد بود
شوم.
در مورد غریزه در او برای برخی به صورت نظم و انضباط که در آن ممکن است دیدار با بازیگران --
برخی از awkwardness آنها را از برخی از خطر رنج می برند ، و یا حداقل برخی از قبر
ناراحتی ، آنها را متحمل شدن.
این یک معنا می دهد -- که روح لازم است ، و نه در ached و آهی کشید
عدم وجود از -- آن کسی پرداخت چیزی در جایی و به نحوی که آنها
حداقل نه همه شناور با هم در جریان نقره مصونیت از مجازات است.
به جای که بروید و ببینید اواخر او را در شب ، و اگر برای تمام دنیا --
خوب ، به عنوان اگر او به همان اندازه در شنا را به عنوان کس دیگری بود : این به عنوان کم
مشترک با فرم کیفری امکان پذیر است.
حتی زمانی که او که اعتراض ذوب دور احساس کرده بود ، با این حال ، تفاوت عملی شد
کوچک ، کشش طولانی فاصله خود را در زمان رنگ آن را ، و اگر او زندگی می کردند
بنابراین با شیطانی از یک ساعت به ساعت
آن را ثابت کرد یک چیز ساده تر از آنچه ممکن است در پیش قرار شده است.
او در تفکر به سنت قدیمی خود بازگشته ، او آورده شده است تا به حال به
و که سال حتی بسیاری از زندگی بود ، اما کمی ساییده شود ، مفهوم که
دولت متخلف ، و یا حداقل این
سعادت فرد ، ارائه برخی از مشکل ویژه است.
او را زده در حال حاضر و نه سهولت از آن -- برای هیچ چیز در حقیقت به نظر می رسد آسان تر است.
این سهولت او خود را نسبتا از بقیه روز طعم بود ، دادن خود
کاملا بالا ، پس نه به عنوان تلاش برای آن لباس ، در هر هر چه خاص ، به عنوان یک
مشکل ، پس از نه همه رفتن برای دیدن
ماریا -- که به گونه ای بوده است در نتیجه چنین سس ، تنها معطل ماندن ،
lounging ، سیگار کشیدن ، نشستن در سایه ، از نوشیدن لیموناد و یخ مصرف است.
روز به گرما و رعد و برق احتمالی تبدیل شده بود ، و او در حال حاضر و دوباره رفت و برگشت به
هتل خود را برای پیدا کردن که چاد به حال نشده وجود دارد.
او هنوز خود را زده ، پس از خروج از Woollett ، بسیار به عنوان یک ادم عاطل و باطل ، هر چند وجود دارد
زمان محلی شده است زمانی که او بر این باور خود دست زدن به پایین داشتند.
این عمق عمیق تر از هر بود و با هیچ دوراندیشی ، به ندرت با مراقبت ، به عنوان
آنچه که او باید آورد تا.
او تقریبا با خود فکر اگر او به نظر نمی آید تضعیف روحیه و رسوایی های او
چشم انداز خیالی او نشست و ، در برخی تصادفی دودی ، برخی از motived بازگشت
Pococks ، که توان عبور در امتداد بلوار و این دیدگاه او را بگیرد.
آنها را مجزا داشته باشد ، در ظاهر خود ، هر زمین برای رسوایی.
ولی تقدیر و سرنوشت موفق به اداره حتی که عبوسی ، Pococks گذشت و هرگز
چاد هیچ نشانه ای ساخته شده.
Strether در عین حال ادامه داد : از خانم Gostrey تا دست نگه دارند ، نگه داشتن او تا به
روز بعد ، به طوری که با شب بی مسئولیتی خود را ، مصونیت از مجازات او ، لوکس خود را ،
تبدیل شده بود -- هیچ کلمه ای دیگر برای آنها وجود دارد -- بسیار زیاد است.
بین نه و ده ، در گذشته ، در تصویر بالا روشن است -- او در این روزها در حال حرکت بود ،
همانطور که در این گالری ، از بوم هوشمندانه به بوم باهوش است -- او نفس طولانی را جلب کرد : آن
پس از اولین باری است که به او ارائه
طلسم لوکس خود را که شکسته نمی شود.
او نمی خواهد داشته باشد ، که شده است ، برای تبدیل شدن به مسئول -- این ستودنی در هوا بود :
او برای او فرستاده بود دقیقا به اجازه دهید آن را احساس او را ، به طوری که او ممکن است با
راحتی (آسایش در حال حاضر برقرار شد ،
به حال آن نشده است؟) در مورد مصیبت ، مصیبت از هفته از اقامت سارا و
به اوج خود ، با خیال راحت صرف می شده و در سمت چپ پشت سر او.
آیا او نه تنها مایل به او اطمینان دهم که او در حال حاضر آن را در زمان همه و به همین ترتیب آن را نگه داشته بود که او
کاملا نگران هر گونه بود که تنها به استراحت در laurels او و ادامه
سخاوتمندانه به او کمک کند؟
نور در اتاق زیبا رسمی او را کم نور بود ، هر چند آن را انجام دهید ، به عنوان همه چیز
همیشه این کار را شب گرم نگه داشته بود لامپ ، اما یک جفت از خوشه وجود دارد
شمع که glimmered بیش از دودکش قطعه مانند تهوع بلند از محراب.
پنجره ها تمام شد باز ، اعدام ها کار برکنار شده خود را در swaying کمی ، و او شنید
یک بار دیگر از دادگاه خالی ، چلپ چلپ کوچکی از چشمه.
از فراتر از این ، و از فاصله بسیار دور -- فراتر از دادگاه ، فراتر از
سپاه د logis تشکیل جبهه -- آمد ، اگر هیجان زده و هیجان انگیز ، صدای مبهم از
پاریس.
Strether به حال در تمام طول به gusts ناگهانی از فانتزی در ارتباط با
مسائل مانند این -- شروع می شود فرد از مفهوم تاریخی ، مفروضات و
divinations با هیچ حکم اما شدت آنها.
بنابراین و در آستانه بزرگ تاریخ ثبت ، روز و شب از
انقلاب ، برای تلفن های موبایل ، پیشگویی آمده بودند ، آغاز شکسته است.
یا شاید -- آنها بوی انقلاب ، بوی از خلق و خوی عمومی
به سادگی بوی خون است.
در حال حاضر فراتر از کلمات عجیب و غریب بود ، "لطیف" او را به خطر انداخته و گفت ، که
پیشنهادات باید عبور از صحنه بود اما بدون شک اثر
رعد و برق در هوا ، که تا به حال در مورد تمام روز را بدون آزاد آویزان شده است.
میزبان او را به عنوان بار صاعقه وار لباس بود ، و آن را در نوع سقوط کرد
تخیل ما باید فقط به او نسبت داده شده است که او باید در ساده ترین جالبترین
سفید ، یک شخصیت به طوری کهنه پرست است ، اگر
او اشتباه نیست ، که مادام رولاند باید بر روی داربست پوشیده چیزی
آن را دوست دارم.
این اثر توسط fichu کوچک سیاه و سفید یا روسری ، از کرپ یا گاز ، دفع افزایش یافته بود
quaintly اغوش حمل کردن او و گرد در حال حاضر به عنوان تکمیل شده توسط لمس عارف احساساتی ،
قیاس نجیب.
Strether فقیر در واقع کمیاب می دانست چه قیاس او را به عنوان جذاب برانگیخته
زن ، با دریافت او را و او را ، او می تواند چنین چیزهایی را انجام ، در یک بار خودمانی
و به شدت خوش آمدید ، نقل مکان کرد بیش از بزرگ او
اتاق را با تصویر او تقریبا در طبقه جلا آن مکرر ، که به طور کامل بوده است bared
برای تابستان.
انجمنهای محل ، همه احساس دوباره ، سوسو زدن به اینجا و آنجا ، در
نور ، مقهور از شیشه و مطلا و پارکت ، با ملایمت توجه داشته باشید خود را
به عنوان مرکز -- این چیزها بودند در ابتدا
به عنوان ظریف اگر آنها به عنوان شبح مانند شده بود ، و او مطمئن در لحظه ای بود که ، هر آنچه
او باید پیدا کردن او برای آمده بود ، آن را نمی خواهد برای این تصور را که قبلا
شکست خورده او.
این که محکومیت او را از ابتدا برگزار شد ، و ظاهری singularly برای ساده ،
گواهی او که در مورد اشیاء به او کمک کند ، در واقع آنها را کمک کند
هر دو.
نه ، او ممکن است آنها را ببیند هرگز دوباره -- این بود که تنها بیش از حد احتمالا آخرین بار ؛ و او
قطعا هیچ چیز در حداقل درجه مانند آنها را ببینید.
او به زودی باید به رفتن به جایی که چنین چیزهایی نبودند ، و این امر می تواند کوچک
رحمت برای حافظه ، برای علاقه داشتن به ، به ، در آن استرس ، قرص در قفسه.
او می دانست که در پیش او باید نگاه بر روی درک ما در واقع شدیدترین با او
بر این دیدگاه از چیزی قدیمی ، قدیمی ، قدیمی ، قدیمی ترین چیز او تا کنون شخصا
لمس ، و او همچنین می دانستند ، حتی در حالی که او
زمان همراه خود را در به عنوان ویژگی در میان ویژگی های که حافظه و فانتزی نمی توانست
که داوطلب خدمت سربازی برای او.
او ممکن است قصد او را ، اما این فراتر از هر چیزی بود او می تواند قصد ، با
چیزهایی از دور برگشت -- ستمگران تاریخ ، حقایق از نوع ، ارزش ها ، به عنوان نقاشان
بیان گفت : -- همه کار برای او
و به او شانس عالی ، شانس شاد ، واقعا لوکس
چند شانس ، در یک مناسبت بزرگ ، طبیعی و ساده.
او با او ، هرگز بیشتر از آن بوده است ، یا اگر آن را کمال هنر بود
و به همین آمد -- -- هرگز علیه وی به اثبات رساند.
چیزی که واقعا فوق العاده بود راه خود را از متفاوت تا از زمان به زمان و بدون
گزندی به سادگی او را.
Caprices ، او مطمئن شوید که او احساس ، قبل از هر چیز دیگری رفتار بد ، و
قضاوت در او به خودی خود چیز ساخت بیشتر برای ایمنی از مقاربت نسبت به
هر چیزی که در intercourses های مختلف خود را خود گذشته او بودند به روی چیزی حساب.
اگر به همین دلیل حضور او در حال حاضر کاملا به غیر از او را نشان داده بود که
شب قبل ، هیچ چیزی از خشونت در این تغییر وجود دارد -- آن همه هماهنگی شد و
دلیل.
به او یک فرد ملایم عمیق ، در حالی که او به مناسبت داشته است که خود را
مصاحبه مرجع مستقیم یک فرد متعهد به حرکت و سطح و
فراوان در آنها ، اما او در هر دو بود
شخصیت قابل توجهی برای هیچ چیز از برای پل زدن خود را از فواصل و این در حال حاضر
با آنچه که او را درک او را ترک کند به او سقوط کرد.
تنها چیزی بود که ، اگر او را به ترک آن را به او ، به همین دلیل دقیقا به حال او فرستاد
او را؟
او ، مبهم ، در پیشبرد ، توضیح او ، نظر خود را از احتمال
او مایل به تنظیم درست ، برای مقابله با تقلب به تازگی در برخی از راه
تمرین بر روی ساده لوحی مفروض خود را است.
آیا تلاش او آن را حمل بیشتر و یا که او لکه آن را؟
او بیش از آن پرتاب رنگ برخی از بیشتر یا کمتر شاد ، یا چیزی در مورد او انجام
آن را در همه؟
او درک شده به زودی به اندازه کافی که ، با این حال معقول او ممکن است ، او نبود
vulgarly اشتباه گرفته ، و آن را همراه این نامه بر او فشار که برجسته "دروغ" خود چاد
و... او ، به سادگی بعد از همه چنین بود
ادای احترام اجتناب ناپذیر به طعم خوب او می توانست آنها را خواست به رندر.
به دور از آنها ، در طول مراسم احیاء با او ، او تا به حال در مقدار کمدی خود را لرزاندن و تکان دادن به نظر می رسید
درگیر ، در حالی که در حال حاضر استقرار خود او تنها می تواند از خود بپرسد که او چگونه باید از آن برخوردار
هر گونه تلاش از او به کمدی.
او باید آن را در همه لذت ببرید ، اما ، یک بار دیگر و در عین حال یک بار دیگر ، او می تواند به او اعتماد.
است که او می تواند او را به حق فریب اعتماد.
همانطور که او ارائه چیزهایی زشتی -- نیکی می دانستند چرا -- از آنها رفت ، هیچ
خیلی کمتر است که او می تواند آنها را ، با هنر خود را ارائه کند ، نه آنقدر
لمس آن.
او اجازه دهید این موضوع ، در همه حوادث ، دروغ که در آن -- که در آن قبلی بیست و
چهار ساعت به آن قرار داده شده بودند ، ظاهر می شود صرفا در مورد آن دایره با احترام ، tenderly ،
تقریبا حیاتی توأم با تقوا ، در حالی که او در زمان یک سؤال دیگر.
او می دانست او به حال گرد و غبار در چشم او واقعا پرتاب این ، شب قبل ، قبل از
آنها از هم جدا ، عملا بین آنها گذشت بود ؛ و او را برای او فرستاده بود
برای دیدن آنچه را که تفاوت در نتیجه ساخته شده برای
او ممکن است به مقدار ، تا او آگاهانه در پایان پنج دقیقه بود که او تا به حال شده است
محاکمه و تست شده است.
او با چاد حل و فصل کرده بود پس از او به آنها که او را ، برای رضایت او ،
اطمینان خودش را از این مقدار ، و چاد ، به طور معمول ، اجازه دهید به حال او راه خود را.
چاد همیشه اجازه دادن به مردم راه خود را هنگامی که او احساس است که آن را به نحوی که به نوبه خود
چرخ خود را برای او ، آن را به نوعی همیشه نوبه خود چرخ او.
Strether احساس ، به اندازه کافی عجیب ، قبل از این حقایق ، تازه و consentingly منفعل ؛
آنها دوباره آن را به او مالیده که زن و شوهر در نتیجه تثبیت توجه خود را
صمیمی ، که مداخله خود را به حال
کاملا با کمک و صمیمیت آنها را تشدید ، و که در خوب او باید پذیرفت
در نتیجه از آن.
او کاملا تبدیل شده بود ، خود را ، با برداشت های خود و اشتباهات خود را ، خود را
امتیازات و ذخایر خود را ، مخلوط لودگی کردن ، آن را باید به آنها به نظر می رسد ، از او
braveries و ترس خود را ، به طور کلی
تماشایی از هنر خود و بی گناهی او ، تقریبا با دنبال کردن پیوندی در صفحهای اضافه شده و مطمئنا مشترک
زمین بی بها را برای آنها به پس از دیدار با.
این بود که اگر او شنیدن لحن بسیار خود را هنگامی که او بیرون آورده مرجع که
شد نسبتا صاف.
"آخرین دو برابر شما بوده ام در اینجا ، می دانید ، من هرگز از شما خواسته ،" او با گفت :
انتقال ناگهانی -- آنها وانمود به حال پیش از این به صحبت به سادگی از افسون
دیروز و از منافع کشور آنها تا به حال دیده است.
این تلاش confessedly بیهوده بود ؛ برای بحث چنین نیست که او را دعوت کرده بود او را و او
یادآوری بی تاب خود را که برای آن را انجام داده همه ی مایحتاج در آمدن او را به او بود
پس از پرواز سارا.
آنچه او نمی کند و سپس به حال از او خواسته بود به دولت به او کجا و چگونه او را برای او ایستادند ؛ او
شده بود ، استراحت در گزارش چاد از ساعت نیمه شب خود را با هم در بلوار
Malesherbes.
چیزی که در نتیجه او در مورد نظر حاضر بود در این فراخوان از دو طلیعه
، بی غرض و مهربان موارد که در آن ، او او را نگران نیست.
به شب واقعا او او ، نگران باشید و این درخواست تجدید نظر او به او اجازه دهید تا خطر او بود
آن.
او به ذهن نیست اگر او حوصله او را کمی : او تا به حال رفتار ، بعد از همه -- hadn't
او -- تا awfully ، awfully.