Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 6
آن بود این دیدار به Uppercross می خواست ، به یاد بگیرند که حذف از
یک مجموعه ای از افراد خود را به دیگری ، هر چند در فاصله تنها سه مایل ، اغلب
گفتگو ، نظر و ایده ، عبارتند از تغییر کل.
او هرگز به ماندن در آنجا قبل ، بدون اینکه توسط آن شگفت زده شده ، و یا بدون
مایل که Elliots دیگر می تواند مزیت خود را در دیدن چگونگی ناشناخته ، و یا
ملاحظه وجود دارد ، امور که
در Kellynch سالن را به عنوان تبلیغات عمومی و ثاقب علاقه تحت درمان قرار گرفتند ؛
با این حال ، با همه این تجربه ، او معتقد بود او در حال حاضر احساس می کنید که دیگر باید تسلیم
درس ، در هنر دانستن خود ما
نیستی به فراتر از دایره خود ما ، برای او ضروری تبدیل شده بود ، برای مطمئنا ،
آمدن او انجام داد ، با یک قلب پر از موضوع که تا به حال شده است به طور کامل اشغال
هر دو مجلس در Kellynch برای هفته ها ، او
کنجکاوی و نه بیشتر و همدردی نسبت به او در جداگانه یافت میشود ، اما انتظار می رود بود
سخن گفتن بسیار مشابهی از خانم و آقای Musgrove : "بنابراین ، آن خانم ، سر والتر و خواهر خود را
از بین رفته اند و چه بخشی از حمام شما
فکر می کنم آنها را در حل و فصل "و این ، بدون خیلی منتظر جواب ؛؟ و یا در
علاوه بر زنان جوان ، "من امیدوارم که ما باید در حمام در فصل زمستان باشد ، اما
به یاد داشته باشید ، پاپا ، اگر ما نمی رویم ، ما باید در
خوب وضعیت : هیچ یک از مربع های ملکه خود را برای ما "یا اضطراب!
مکمل از مری -- "پس از کلمه من ، من باید به خوبی خاموش ، هنگامی که شما همه
رفته دور برای خوشحال بودن در حمام! "
او فقط می تواند برای جلوگیری از چنین خودفریبی در آینده حل و فصل ، و فکر می کنم با
قدردانی افزایش به برکت فوق العاده ای داشتن یکی از واقعا
هواداری از دوستان به عنوان بانوی راسل.
Musgroves آقای به حال بازی خود را به سپاه پاسداران ، و برای از بین بردن ، اسب خود را ،
سگ ، و روزنامه ها به آنها فراهم کنند ، و زنان به طور کامل در تمام اشغال
موضوعات رایج دیگر از خانه داری ، همسایگان ، لباس ، رقص ، موسیقی و.
او اذعان کرد آن را به صورت بسیار اتصالات است ، که هر مشترک المنافع کمی اجتماعی
باید دیکته مسائل خود را از گفتمان ، و امیدوار است ، قبل از اینکه طولانی ، برای تبدیل شدن به
عضو نیست نالایق از او در حال حاضر به پیوند.
با چشم انداز از گذراندن حداقل دو ماه در Uppercross ، آن را به شدت
وقت در او به پوشاک تخیل او ، حافظه او ، و تمام ایده های او در بسیاری از
Uppercross که ممکن است.
او تا به حال هیچ ترس از این دو ماه.
مری تا دافعه ایجاد و unsisterly به عنوان الیزابت ، و نه غیر قابل دسترس برای همه بود
نفوذ... او ، نه وجود دارد هر چیزی را در میان قطعات و اجزای دیگر
کلبه معاند به راحتی.
او همیشه در شرایط دوستانه با برادر خود در قانون بود ، و در کودکان ، که
دوست داشتم او را تقریبا به خوبی و احترام او را یک معامله بزرگ بیش از مادر خود ، او
تا به حال یک شی مورد علاقه ، تفریح ، و اعمال سالم و بی خطر است.
چارلز Musgrove مدنی و دلپذیر بود ، در احساس و خلق و خوی او بدون شک
نسبت به همسر خود ، اما نه قدرت ، و یا گفتگو و یا گریس را به گذشته ،
آنها با هم ، متصل در تمام شد
تفکر خطرناک ؛ هر چند ، در همان زمان ، آن می تواند بر این باورند ، با لیدی
راسل ، که بازی برابر بیشتر ممکن است تا حد زیادی او را بهبود ، و یک زن
درک واقعی ممکن است با توجه به تر
در نتیجه به شخصیت او ، و سودمندی بیشتر ، عقلانیت ، و ظرافت به
عادات و تحصیل خود را را.
همانطور که بود ، او هیچ چیزی را با شوق زیاد است ، اما ورزش و زمان خود بود در غیر این صورت
trifled دور ، بدون بهره مندی از کتاب یا هر چیز دیگری است.
او تا به حال ارواح بسیار خوب است ، که توسط همسرش بسیار تحت تاثیر قرار هرگز به نظر می رسید
پستی گاه به گاه ، با مته سوراخ با unreasonableness او گاهی اوقات به در آن
تحسین ، و بر کل ، هر چند
اغلب یک اختلاف کوچک (که در آن او تا به حال سهم گاهی اوقات بیش از وجود دارد
او خواست ، که توسط هر دو طرف به دادگاه تجدید نظر شده است) ، آنها ممکن است برای خوشحال عبور
زن و شوهر.
آنها همیشه کاملا در می خواهید پول بیشتری توافق و قوی
تمایل برای خوش تیپ حال حاضر از پدر خود ؛ اما در اینجا ، به عنوان بر روی اکثر مباحث ، او تا به حال
برتری ، در حالی که ماری آن فکر
شرم بزرگ که چنین حال حاضر ساخته شده بود ، او همیشه برای پدرش ادعا
داشتن استفاده می کند بسیاری دیگر برای پول خود را ، و حق آن را صرف به عنوان رو دوست داشت.
همانطور که به مدیریت از فرزندان خود ، نظریه خود را بسیار بهتر از همسرش بود ، و
عمل خود را نه چندان بد.
من می توانم آنها را به خوبی مدیریت ، اگر آن را برای دخالت مریم نمی شد ، چه آن
اغلب شنیده به او می گویند ، و به حال یک معامله خوب ایمان در ، اما هنگام گوش دادن به نوبه خود به
سرزنش مری از "چارلز غنایم
کودکان به طوری که من می توانم آنها را به هر ترتیبی می کنید ، "او کوچکترین هرگز
وسوسه می گویند ، "کاملا درست است."
یکی از شرایط حداقل سازگار اقامت او بود او را تحت درمان
با اعتماد به نفس بیش از حد توسط همه احزاب ، و بیش از حد در راز
شکایت از هر یک از این خانه ها.
شناخته شده به برخی از نفوذ با خواهرش ، او به طور مداوم درخواست شده بود ، و یا
حداقل دریافت نکات به اعمال آن ، فراتر از آنچه که عملی است.
"من آرزو می کنم شما می تواند مری را نمی توان همواره خودش را مریض را fancying متقاعد کردن" چارلز
بنابراین زبان ، و در خلق و خوی ناراضی ، مریم سخن گفت : "من معتقدم اگر چارلز شد
مراجعه کنید من در حال مرگ ، او که فکر می کنم هر چیزی با من این موضوع وجود دارد.
من مطمئن هستم ، آن ، اگر شما خواهد بود ، شما ممکن است او را که من واقعا خیلی بد هستم متقاعد --
معامله بزرگ بدتر از من همیشه خود است. "
اعلام مری ، "من نفرت فرستادن کودکان به کاخ بزرگ ، هر چند خود
grandmamma است که همیشه مایل به آنها را ببینید ، برای humours او و آنها را به چنین indulges
درجه ، می دهد و به آنها زباله بسیار و
چیزهای شیرین ، که آنها مطمئن نیستند که به دوباره متقابل بیمار و برای بقیه
روز "و خانم Musgrove در زمان اولین فرصت
که به تنهایی با آن ، می گویند ، "آه!
خانم آنه ، من نمی تواند کمک کند که مایل خانم چارلز بود کمی از روش خود را با
این کودکان. آنها کاملا متفاوت موجودات با
اما مطمئن باشید ، به طور کلی آنها را خراب!
حیف است شما می توانید خواهر خود را در راه مدیریت آنها قرار داده است.
آنها به عنوان جریمه به کودکان سالم به عنوان همیشه دیده می شد ، فقیر از عزیزان کمی! بدون
علاقه شدید به چیزی ، اما خانم چارلز می داند آنها چگونه باید درمان شود --!
برکت دهد به من! چگونه مزاحم گاهی.
من به شما اطمینان می دهم ، آن خانم ، آن را مانع مایل به آنها را در خانه ما را ببینید بنابراین اغلب
که من در غیر این صورت باید.
به اعتقاد من خانم چارلز کاملا با من دعوت آنها را oftener خوشحال نیست ، اما شما
دانیم که از آن بسیار بد است که کودکان با یکی که یک موظف به چک کردن
هر لحظه ؛ "انجام این کار نیست ،" و "نمی
انجام این کار "و یا که تنها می تواند به منظور قابل تحمل توسط کیک بیشتر نگه دارید نسبت به خوب است
برای آنها "او تا به حال این ارتباط ، علاوه بر این ، از
مری.
"خانم Musgrove فکر می کند همه بندگان او را ثابت است ، که این امر می تواند خیانت به
آن را در سوال ، اما من مطمئن هستم ، بدون اغراق ، که بالای خانه خود خدمتکار و
لباس های شسته شده ، خدمتکار ، به جای اینکه خود را در
کسب و کار ، gadding در مورد روستا ، در تمام مدت روز.
آنها را ملاقات من هر کجا بروم و من اعلام می کنم ، بروم هرگز دو بار به مهد کودک من بدون
با دیدن چیزی را از آنها.
اگر Jemima trustiest ، steadiest مخلوقی را که در جهان نیست ، کافی خواهد بود
او را فاسد ، برای او به من می گوید ، آنها همواره وسوسه انگیز او را به یک پیاده روی با
آنان است. "
و در کنار خانم Musgrove آن بود ، "من یک حکومت در هر یک از من دخالت هرگز
دختر ، نگرانی در قانون ، برای من می دانم که آن را نمی خواهد ، اما من باید به شما ، بگویید دوشیزه
آن ، دلیل این که شما ممکن است قادر به تنظیم کارها
به حقوق ، که من هیچ نظر بسیار خوب از مهد کودک ، خدمتکار خانم چارلز : من می شنوم
داستان های عجیب و غریب از او ، او همیشه بر GAD و از دانش خود من ، من می توانم
اعلام او به گونه ای است بانوی ریز پانسمان ،
که او به اندازه کافی به تباهی هر بندگان او می آید نزدیک.
چارلز خانم کاملا توسط او سوگند ، من می دانم ، اما من فقط به شما این تذکر را ، که ممکن است شما
بر دیده بان ، زیرا ، اگر شما هر چیزی عوضی ، شما لازم نیست از ترس
ذکر آن است. "
باز هم ، آن شکایت مریم بود ، که خانم Musgrove بسیار APT بود به او
اولویت بود که او را به علت ، هنگامی که در کاخ بزرگ با دیگر dined
خانواده ، و او هیچ دلیلی نمی بینم
چرا او آنقدر در خانه در نظر گرفته به عنوان مکان خود را از دست داده است.
و یک روز هنگامی که آن راه رفتن با تنها Musgroves ، یکی از آنها پس از صحبت از
رتبه ، مردم از مقام و حسادت از مقام ، گفت : "من هیچ محظور اخلاقی رعایت به
شما چگونه مزخرف برخی افراد در مورد
جای خود را ، چرا که تمام جهان می داند چه آسان و بی تفاوت شما در مورد آن هستند ؛
اما ای کاش هر کسی می تواند مری تذکر است که این امر می تواند یک معامله بزرگ بهتر است اگر او
بسیار سر سخت بودند ، به خصوص اگر
او همیشه خودش قرار دادن به جلو را از ماما.
هیچ کس شک و تردید از حق خود را به اولویت از ماما ، اما این امر می تواند بیشتر تبدیل شدن به در
او را نمی شود همیشه بر روی آن اصرار دارد.
این است که ماما مراقبت در مورد آن حداقل در جهان نیست ، اما من می دانم آن گرفته شده است
توجه بسیاری از افراد است. "چگونه بود آن را به مجموعه تمام این مسائل به
حقوق؟
او می تواند کمی بیشتر از گوش دادن صبورانه ، نرم کردن هر شکایت و
بهانه ای هر کدام به دیگری ، آنها تمام نکات تحمل لازم بین
از جمله همسایگان نزدیک ، و آن نکات را
وسیعترین که به نفع خواهرش به معنای شدند.
را در تمام جهات دیگر ، سفر خود را شروع و اقدام بسیار خوب است.
روح خود را با تغییر مکان و موضوع بودن حذف سه مایل ، بهبود
از Kellynch ، بیماری های مری با داشتن یک همراه و همدم ثابت کاهش یافته و خود را
مقاربت روزانه با خانواده دیگر ،
از آنجایی که نه محبت برتر ، اعتماد به نفس ، و نه اشتغال در کلبه وجود دارد ،
با آن قطع شود ، بود و نه یک مزیت.
مطمئنا انجام شد تقریبا تا آنجا که ممکن است ، برای ملاقات هر روز صبح ، و
به سختی به شب تا کنون صرف سوا ، اما او معتقد بود که باید انجام داده است تا
به خوبی و بدون چشم خانم و آقای
اشکال محترم Musgrove در مکان های معمول ، و یا بدون صحبت کردن ، خندیدن ،
و آواز دختران خود.
او با بازی یک معامله بزرگ بهتر از هر کدام از Musgroves دوشیزه ، اما بدون داشتن صدا ،
بدون آگاهی از چنگ ، و هیچ پدر و مادر علاقه مند ، به نشستن و خود را علاقه داشتن به
خوشحال ، عملکرد خود را کمی
فکر ، تنها از مدنیت ، و یا به روز کردن دیگران ، به عنوان او به خوبی آگاه بود.
او می دانست که وقتی او با بازی او در دادن لذت تنها به خودش ، اما این
احساس جدیدی را نداشت.
به جز یک دوره کوتاه از زندگی اش ، او از سن چهارده ، هرگز ، هرگز
از زمان از دست دادن مادر گرامی او ، شناخته شده شادی بودن گوش ، و یا
تشویق شده توسط هر سلیقه تقدیر یا واقعی.
در موسیقی او همیشه شده بود مورد استفاده قرار گیرد به احساس تنهایی در جهان ، و آقا و خانم
علاقه شدید به چیزی Musgrove برای عملکرد دختر خود را در ، و مجموع
بیتفاوتی نسبت به هر شخص دیگر ، داد
او خیلی بیشتر لذت بردن برای sakes خود ، از سرافکندگی برای خود او.
حزب در کاخ بزرگ گاهی اوقات توسط شرکت های دیگر افزایش یافته بود.
محله بزرگ نیست ، اما Musgroves همه بازدید شد و
شام ، احزاب ، و بیشتر تماس گیرنده ، بازدید کننده بیشتر دعوت و توسط شانس ،
از هر خانواده دیگر.
بیشتر به طور کامل مردمی بودند وجود دارد. دختران وحشی برای رقص بودند و
شب به پایان رسید ، در گاهی اوقات ، در توپ کمی غیر عمدی.
یک خانواده از پسرعموهای درون یک پیاده روی Uppercross وجود دارد ، در کمتر مرفه
شرایط ، که در Musgroves برای همه لذت های خود را وابسته : آنها
در هر زمان ، خواهد آمد و کمک به بازی در
یا هر چیزی ، یا رقص در هر نقطه و آن ، بسیار ترجیح می دهند دفتر نوازنده به
پست ، فعال تر بازی رقص کشور به آنها یک ساعت یک با هم ؛ مهربانی که
همیشه توصیه می شود موسیقی قدرت خود را به
اطلاع از خانم و آقای Musgrove بیش از هر چیز دیگری ، و اغلب کشید این
تعریف -- "به خوبی انجام شده ، خانم آنه! به خوبی انجام می شود در واقع!
خداوند به من برکت دهد! چگونه آن دسته از انگشتان دست کمی از مال شما پرواز مگس تا حدود! "
پس از گذشت سه هفته اول. عید فرشته ميكائيل آمد و اکنون قلب آن باید
در Kellynch دوباره.
خانه معشوق را به دیگران ساخته شده و گرانبها اتاق و مبلمان ، باغ و
چشم انداز ، شروع به خود چشم ها و اندام های دیگر دیگر!
او نمی تواند فکر می کنم بسیار دیگری در 29 ماه سپتامبر ، و او تا به حال این
تماس همدل در شب از مری ، که ، بر داشتن مناسبت به یاد داشته باشید
روز از ماه ، گفت : "عزیز من ،
در این روز نه Crofts بود برای آمدن به Kellynch؟
من خوشحالم من به آن فکر می کنم قبل از. چگونه کم آن را به من می سازد! "
Crofts داشتن با هوشیاری نیروی دریایی واقعی صورت گرفت ، بودند و به دیدار.
مری قلبش به درد آمده ضرورت برای خودش. هیچ کس می دانست که چقدر او باید رنج می برند.
او باید آن را قرار دهید تا زمانی که او می تواند. اما آسان نیست تا او به حال
چارلز را به رانندگی او را بیش از روز اوایل صحبت کردیم ، و در بسیار متحرک بود ،
دولت راحت تحریک خیالی ، هنگامی که او آمد.
آن بسیار صادقانه در آن وجود دارد که به هیچ وجه از رفتن او خشنود بود.
او خواست ، با این حال برای دیدن Crofts ، و خوشحالم ظرف زمانی بازدید
بازگشته است.
آن ها آمدند : فوق لیسانس خود را در خانه در خانه نبود ، اما این دو خواهر با هم بودند ؛
و آن را به عنوان chanced که خانم باغچه به سهم از آن کاهش یافت ، در حالی که دریاسالار نشسته
مری ، ساخته شده و خود را بسیار مطبوع
خوش نیت اطلاع خود را از پسران کم کم به او ، او به خوبی قادر به تماشای
شباهت ، و اگر او را در ویژگی ها شکست خورد ، آن را در صدا گرفتن ، و یا در
به نوبه خود از احساسات و بیان.
خانم باغچه ، هر چند نه بلند و نه چربی ، تا به حال squareness ، uprightness ، و قدرت از
فرم ، که به اهمیت به فرد او.
او چشم روشن و تیره ، دندان خوب ، و در مجموع چهره دلپذیر ؛ هر چند او
رنگ قرمز و آب و هوا مورد ضرب و شتم ، در نتیجه از او شده تقریبا به عنوان
در دریا به عنوان همسر او ، او را به نظر می رسد
به چند سال دیگر در جهان از واقعی او در هشت و سی زندگی می کردند.
رفتار او باز ، آسان می کند ، و مانند که تا به حال هیچ بی اعتمادی نسبت به خودش تصمیم گرفت ،
و هیچ شک و تردید از چه باید بکنید ، با این حال ، بدون هیچ گونه رویکرد به درشتی یا هر
می خواهم از طنز خوب.
آن اعتبار خود را داد ، در واقع ، برای احساسات توجه زیادی را به سمت خود ، در
همه که مربوط به Kellynch ، و او را خوشحال : به خصوص ، به عنوان او بود
خودش را در نیمه اول راضی
دقیقه ، در لحظه حتی معرفی ، که وجود ندارد
کوچکترین نشانه ای از هر گونه دانش و یا سوء ظن را در کنار خانم باغچه ، به ارائه
تعصب از هر نوع.
او کاملا به راحتی بر روی آن سر ، و به تبع آن پر از قدرت و شجاعت بود ،
تا برای لحظه ای برق توسط خانم باغچه ناگهان گفت : --
"این شما بود ، و خواهر شما ، پیدا کنم ، که برادر من تا به حال لذت بودن
آشنایی با ، زمانی که او در این کشور بود. "
آن امیدوار بودند او سن از سرخ شدن outlived بود ، اما سن از احساسات او
قطعا به حال نیست. "شاید شما ممکن است نه شنیده ام که او
ازدواج؟ افزود : "خانم باغچه.
او اکنون می تواند که او باید پاسخ و خوشحال بود به احساس ، زمانی که کلمات بعدی خانم باغچه
توضیح داد که آن را به آقای Wentworth از آنها او صحبت کرد ، که او تا به حال چیزی که گفت
ممکن است برای هر دو برادر است.
او بلافاصله احساس معقول بود ، که خانم باغچه باید تفکر و
صحبت ادوارد ، فردریک نیست و با شرم در فراموشی خود را
اعمال خودش را به دانش خود را
وضعیت فعلی همسایه سابق با بهره مناسب.
بقیه همه آرامش بود تا فقط به عنوان آنها در حال حرکت ، او شنیده ام دریاسالار
می گویند به مری --
"ما انتظار دارند برادر خانم باغچه در اینجا به زودی ، من به جرات می گفت او را می دانم که شما توسط
نام. "
او کوتاه توسط حملات مشتاق از پسران کمی بریده بود ، چسبیده به او مانند
دوست قدیمی ، و اعلام او نمی باید ، و بودن بیش از حد مجذوب پیشنهادات
حمل آنها را در جیب کت خود را دور ،
و ج ، به لحظه ای دیگر برای به پایان رساندن و یا recollecting آنچه که او آغاز شده بود ، آن بود
برای متقاعد کردن خودش ، و همچنین او می تواند ، که همان برادر هنوز باید
در سوال.
او می تواند ، با این حال ، رسیدن به چنین درجه ای از یقین ، به عنوان مشتاق شنیدن
آیا هر چیزی در مورد این موضوع شده بود ، در خانه دیگر گفت ، که در آن
Crofts قبلا خواستار شده است.
مردمی از کاخ بزرگ مجبور به گذراندن شب در این روز در کلبه ؛
آن را که در حال حاضر بیش از حد در اواخر سال برای بار مشاهده شده است چنین بر پا ساخته شده ، مربی
شروع به گوش ، زمانی که جوانترین خانم Musgrove راه می رفت شوید.
که او از آمدن به عذر خواهی ، و آنها باید شب به صرف
خود ، اولین ایده سیاه و سفید بود و مری کاملا آماده شود affronted بود ، هنگامی که
لوییزا تمام حق با گفتن ساخته شده ، که او
تنها با پای پیاده آمده ، به ترک اتاق بیشتر برای چنگ ، که در آوردن بود
کالسکه. "و من به شما دلیل ما بگویید ،" او
افزود : "همه چیز در مورد آن.
من می آیند به شما اطلاع بدهد که پاپا و ماما از ارواح در این شب ،
به خصوص ماما ؛ او فکر بسیار فقیر ریچارد!
و ما موافقت کردند این امر می تواند بهترین چنگ داشته باشد ، برای آن به نظر می رسد او را بیش از مات و متحیر کردن
پیانو ، لبه تیز شمشیر. من شما را به همین دلیل است که وی به خارج از ارواح.
وقتی Crofts این صبح ، نامیده می شود (که به نام در اینجا پس از آن ، آیا آنها نمی؟)
آنها اتفاق افتاده است می گویند ، که برادر او ، کاپیتان Wentworth ، فقط به بازگشت
انگلستان ، و یا پرداخت کردن ، و یا چیزی ، و
آمدن به آنها را تقریبا به طور مستقیم و به unluckily آن به سر ماما آمد ،
زمانی که آنها رفته بودند ، که Wentworth ، و یا چیزی بسیار شبیه آن به نام بود
کاپیتان ریچارد فقیر در یک زمان ، من انجام می دهم
نمی دانم یا که در آن ، اما بزرگ در حالی که قبل از مرگ او ، عضو فقیر!
پس از به دنبال بیش از نامه های او و چیزهایی ، او متوجه شد پس از آن بود ، و
کاملا اطمینان حاصل کنید که این باید مرد بسیار ، و سرش را کاملا پر از آن است ، و
فقیر ریچارد!
بنابراین ما باید به عنوان فراخ می شود که ما می توانیم ، که او نمی ممکن است خانه بر چنین غم انگیز
چیزها می شود. "
در مورد شرایط واقعی این قطعه احساساتی از تاریخ خانواده بودند ، که
Musgroves بخت بد از بسیار سخت است ، پسر و نا امید کننده داشته است و خوب
بخت به او از دست دادن قبل از او رسیده او
سال بیستم ، که او به دریا فرستاده شده بود چرا که او احمق و unmanageable
در ساحل ، که او شده بود بسیار کمی در مورد در هر زمان توسط خانواده اش مراقبت ، هر چند
کاملا تا آنجا که او سزاوار ؛ به ندرت شنیده
و به ندرت در تمام پشیمان ، هنگامی که هوش از مرگ او در خارج از کشور کار کرده بودند
راه خود را به Uppercross ، دو سال قبل است.
او ، در واقع بود ، هر چند که خواهران خود را در حال حاضر انجام همه آنها می توانند برای او ،
تماس او را "فقیر ریچارد ،" چیزی بهتر از ضخیم سر ، بی عاطفه ،
Musgrove دیک بی ثمر بود ، که هرگز
انجام هر چیزی تا خود را محق به بیش از از حروف اختصاری نام خود را ، زندگی
یا مرده.
او چندین سال در دریا شده بود و در این دوره از این حذف که
تمام ناوآموزها مسئولیت ، و ناوآموزها ویژه مانند هر کاپیتان آرزوهای خود را به
خلاص شدن از شر ، شش ماه در هیئت مدیره
ناوچه کاپیتان فردریک Wentworth ، Laconia ، و او از Laconia تا به حال ، تحت
نفوذ کاپیتان خود ، تنها دو نامه نوشته که پدرش و
مادر تا به حال از او دریافت کرده بود در طول
کل غیبت او است که می گویند ، تنها دو نامه بی طرف ؛ همه
بقیه برنامه های صرفا برای پول بوده است.
او در هر حرف از کاپیتان خود را به خوبی سخن گفته بود ، اما هنوز ، بنابراین کمی آنها در
عادت مراجعه کننده به مسائل از جمله ، به طوری unobservant و بی تفاوت آنها به عنوان عبارت اند از
اسامی مردان یا کشتی ، که آن را به حال ساخته شده
به ندرت هر تصور در آن زمان ، و آن Musgrove خانم باید به طور ناگهانی
رخ داد ، در چنین روزی ، با خاطراتی از نام Wentworth ، و با متصل
پسر او ، یکی از کسانی که پاره های فوق العاده ای از ذهن که گاهی اوقات رخ می دهد به نظر می رسید.
او به نامه او رفته بود ، و آن همه او به عنوان فرض و دوباره مطالعه از
این نامه ها ، پس از تا طولانی در یک بازه ی زمانی ، پسر فقیر او رفته برای همیشه ، و تمام
قدرت از گسل های خود را فراموش کرده بود
تحت تاثیر روح او فوقالعاده است ، و او را به غم و اندوه بیشتری برای او نسبت به پرتاب
او در شنوایی برای اولین بار از مرگ او شناخته شده بود.
آقای Musgrove ، در درجه کمتر به همین ترتیب تحت تاثیر قرار بود ، و وقتی که آنها به
کلبه ، آنها آشکارا در می خواهید بود ، برای اولین بار ، که به نو در این گوش
موضوع ، و پس از آن ، تسکین که اصحاب شاد می تواند آنها را بدهد.
برای شنیدن آنها صحبت بسیار سروان Wentworth ، تکرار نام او غالبا ،
گیج کننده بیش از سال های گذشته ، و در آخرین ascertaining که ممکن است ، که آن را
احتمالا ، به نوبه خود بسیار
همان کاپیتان Wentworth آنها recollected جلسه ، یک یا دو بار ، پس از
آینده خود را پشت از کلیفتون -- یک مرد جوان بسیار زیبا -- اما آنها نمی توان گفت که آیا
هفت یا هشت سال پیش بود ، یک نوع جدید از محاکمه به اعصاب آن بود.
با این حال ، او در بر داشت ، که آن یکی که او باید خود را عادت دادن بود.
از آنجا که او در واقع در این کشور انتظار می رفت ، او باید خودش را به آموزش
در چنین نقاطی را عاری از احساسات است.
و نه تنها ظاهر می شود که او انتظار می رود ، و به سرعت ، اما Musgroves ،
در قدردانی گرم خود را برای مهربانی او shewn دیک فقرا ، بسیار بالا و احترام
برای شخصیت او ، مهر به عنوان آن بود
فقیر دیک داشتن شش ماه تحت مراقبت او بوده است ، و ذکر او را در قوی ،
اما نه کاملا خوب املای ستایش ، به عنوان "felow جریمه بی باک ، تنها دو perticular
در مورد مدرسه ، "در خم شده
معرفی خود ، و به دنبال آشنایی خود ، در اسرع وقت می توانند از شنیدن
ورود او. در این قطعنامه از انجام این کار کمک کرد ، به شکل
راحتی از عصر خود.