Tip:
Highlight text to annotate it
X
جلد دوم
فصل یازدهم
این امکان وجود دارد بدون رقص به طور کامل انجام دهید.
وهله ها شده اند از جوانان از عبور بسیاری از بسیاری از ماه متوالی شناخته می شود ،
بدون اینکه در هر توپ از هر توصیف ، و بدون هیچ گونه آسیبی مادی تعلق
یا به بدن و ذهن ؛ -- اما وقتی
ابتدا ساخته شده است -- هنگامی که felicities حرکت سریع بار بوده است ، هر چند که
کمی احساس -- باید آن را مجموعه ای بسیار سنگین که برای بیشتر بخواهید نیست.
فرانک چرچیل یک بار در هایبوری رقصید بود ، و مدت زمان طولانی تر دوباره به رقص و
تاریخ و زمان آخرین نیم ساعت از شب که آقای Woodhouse با خود را صرف متقاعد شد
دختر در Randalls ، توسط دو نفر جوان در طرح های در مورد این موضوع به تصویب رسید.
فرانک اولین ایده بود و خود را بزرگترین شوق به ادامه تحصیل در آن ، برای بانوی
بهترین قاضی از مشکلات و دلواپس ترین برای مسکن و
ظاهر.
اما هنوز هم تمایل به حال او به اندازه کافی برای shewing دوباره مردم چگونه و لذتبخش آقای
فرانک چرچیل و خانم Woodhouse رقصید ها -- برای انجام که در آن او نیاز به سرخ شدن
برای مقایسه خود با جین فرفکس -- و
حتی برای رقص ساده خود ، بدون هیچ گونه ایدز ستمکاران از بطالت -- به او کمک کند
برای اولین بار در به قدم زدن از اتاق آنها به آنچه در آن می توان نسبت به برگزاری -- و
سپس در گرفتن ابعاد دیگر
سالن ها ، به این امید از کشف ، به رغم همه که وستون آقای می توان گفت از
دقیقا برابر اندازه خود ، که آن را کمی بزرگ بود.
گزاره اول و درخواست او ، که رقص در آقای کول آغاز باید
به پایان رسید وجود دارد -- که همان حزب باید جمع آوری شده ، و همان نوازنده
درگیر ، با readiest رضایت با یکدیگر ملاقات کردند.
آقای وستون به اولین ایده را با لذت کامل را وارد و خانم وستون ترین
میل و علاقه به عهده گرفته به عنوان پخش طولانی در آنها می توانند تمایل ، به رقص و جالب
اشتغال ، حساب کرده بود
دقیقا همان است که در آنجا خواهد بود ، و بخش بندی بخش ضروری از فضا به
هر چند.
"شما و خانم اسمیت ، و خانم فرفکس ، خواهد بود سه ، و دو خانم Coxes پنج" بود
چند بار بیش از تکرار است.
و خواهد شد دو Gilberts ، جوان کاکس ، پدر من ، و من ، در کنار آقای
نایتلی. بله ، خواهد شد که کاملا به اندازه کافی برای
لذت.
شما و خانم اسمیت ، و خانم فرفکس ، سه ، و دو Coxes دوشیزه پنج و
برای پنج زن و شوهر خواهد شد مقدار زیادی از اتاق وجود دارد. "
اما به زودی از آن آمد تا در یک طرف باشد ،
"اما آنجا خواهد اتاق خوبی برای پنج زن و شوهر می شود -- من واقعا فکر نمی کنم وجود خواهد داشت."
دیگر ، "و بعد از همه ، پنج زن و شوهر هستند کافی نیست
آن را به ارزش در حالی که به ایستادن.
پنج زن و شوهر چیزی ، زمانی که یکی فکر می کند به طور جدی در مورد آن.
آن را انجام خواهد داد پنج زن و شوهر به دعوت. می توان آن را تنها به عنوان فکر مجاز
لحظه ای. "
کسی گفت که خانم گیلبرت برادرش انتظار می رفت ، و باید
دعوت با بقیه. کس دیگری بر این باور خانم
گیلبرت می رقصید شب دیگر ، اگر او خواسته شده بود.
یک کلمه در کاکس جوان دوم قرار داده و در گذشته ، آقای وستون نامگذاری یک خانواده
از پسرعموهای که باید گنجانده شود ، و یکی دیگر از آشنایی بسیار قدیمی است که می تواند
نمی شود کنار گذاشته ، که یک یقین تبدیل شد که
دو پنج خواهد بود حداقل ده ، و حدس و گمان در آنچه بسیار جالب
شیوه ای ممکن است آنها ممکن است از دفع. درهای دو اتاق فقط
در مقابل هر یک از دیگر است.
"ممکن است آنها عدم استفاده از هر دو اتاق ، و رقص در سراسر گذشت؟"
این طرح به نظر می رسید ، و در عین حال پس از آن بود خوب نیست اما که بسیاری از آنها می خواستم
بهتر است.
اما گفت این امر می تواند بی دست و پا ، خانم وستون در پریشانی در مورد شام ؛ و آقای
Woodhouse صادقانه مخالف ، در نمره سلامت.
این از او ساخته شده است بسیار ناراضی است ، در واقع ، که از آن می تواند استقامت شوید.
"آه! نه ، "گفت که او" این امر می تواند شدید از بی تدبیری است.
من می توانم آن را برای اما خرس نیست -- اما قوی است.
او یک سرماخوردگی وحشتناک گرفتن. چنان فقیر کمی هریت.
بنابراین شما می توانید همه.
خانم وستون ، شما را کاملا گذاشته تا اجازه ندهید که آنها را از چنین چیز های وحشی صحبت.
دعا کنید کار اجازه نمی دهد آنها را از آن صحبت. آن مرد جوان (صحبت کردن پایین) بسیار
ناشی از بی فکری است.
پدرش را بازگو نمی کند ، اما آن مرد جوان کاملا چیزی نیست.
او شده است باز کردن درها اغلب این شب ، و نگه داشتن آنها باز بسیار
سرسری.
وی از پیش نویس فکر می کنم نیست. من این معنا نیست که شما را در مقابل او تعیین می کنند ، اما
در واقع او کاملا چیزی نیست! "خانم وستون متاسفم برای چنین اتهام شد.
او می دانست که اهمیت آن ، و هر چیز را در قدرت خود آن را انجام دور گفت.
هر دری بسته شد ، طرح عبور داده شده تا ، و این طرح برای اولین بار از رقص
تنها در اتاق آنها در دست دوباره شد و چنین خوب در فرانک
بخشی چرچیل ، که فضای که
چهارم از یک ساعت قبل از تلقی شده است به سختی کافی برای پنج زن و شوهر بود ، در حال حاضر
تلاش می شود ساخته شده کاملا به اندازه کافی برای ده.
"ما خیلی با شکوه بود ، گفت :" او.
"ما اجازه اتاق های غیر ضروری است. ده زن و شوهر در اینجا ممکن است ایستادن خیلی خوب است. "
اما demurred.
"این خواهد بود جمعیت -- جمعیت غمگین و چه چیزی میتواند بدتر از رقص بدون فضا
به نوبه خود "و" بسیار درست است ، "او به شدت پاسخ" آن بود
بسیار بد است. "
اما هنوز او در اندازه گیری رفت ، و هنوز هم او با به پایان رسید ،
"من فکر می کنم اتاق بسیار قابل تحمل برای ده زن و شوهر وجود خواهد داشت."
"نه ، نه ، گفت :" او ، "شما کاملا غیر منطقی هستند.
این امر می تواند بسیار ناراحت کننده می شود ایستاده تا این حد نزدیک است!
هیچ چیز نمی تواند دورتر از لذت بردن از رقص در یک جمعیت -- جمعیت در
اتاق کوچک! "" وجود ندارد آن را انکار "او در پاسخ.
من با شما موافقم دقیقا.
جمعیت در یک اتاق کوچک -- دوشیزه Woodhouse ، شما باید هنر دادن تصاویر در
چند کلمه ای.
نفیس ، بسیار نفیس -- با این حال ، با این حال ، داشتن اقدام تا کنون ، یکی است
تمایلی برای دادن این موضوع است.
این امر می تواند به ناامیدی پدرم -- و در دسترس نباشد -- من که نمی دانم -- من هستم
نه عقیده که ده زن و شوهر در اینجا ممکن است به خوبی بایستد. "
اما درک که ماهیت سلحشوری خود را کمی از خود اراده بود ، و
که او ترجیح می دهند که نسبت به از دست دادن لذت بردن از رقص با او مخالفت ، اما او در زمان
تعریف بخشید ، و بقیه.
او در نظر گرفته شده که تا کنون با او ازدواج ممکن است شده اند ارزش در حالی که به مکث و
در نظر بگیرید ، و سعی کنید ارزش از اولویت های خود را به درک ، و شخصیت او
خلق و خوی ، اما برای همه به منظور آشنایی آنها ، او بسیار مهربان بود به اندازه کافی.
قبل از اواسط روز بعد ، او در هارتفیلد و او وارد اتاق با
لبخند دلپذیر به عنوان گواهی تداوم این طرح است.
به زودی ظاهر شد که او آمد به اعلام بهبود است.
"خوب ، دوشیزه Woodhouse ،" او تقریبا بلافاصله آغاز شد ، "تمایل خود را برای
رقص است نه کاملا وحشت زده دور ، من امیدوارم که با ترورهایی را از پدرم
کمی اتاق.
من را پیشنهاد جدیدی در مورد این موضوع : -- فکر پدرم ، که منتظر تنها
رضامندی از خود را بر عمل کرده است.
من امیدوارم که افتخار دست خود را برای دو رقص اول این کمی
پیش بینی توپ ، به ، با توجه به نه در Randalls ، اما در مسافرخانه تاج و تخت؟ "
"تاج"
"بله ، اگر شما و آقای Woodhouse بدون اعتراض ، و من اعتماد شما می توانید نیست ، من
پدر امیدوار است دوستان او خواهد بود تا نوع به عنوان او را ملاقات وجود دارد.
بهتر اقامت ، او می تواند آنها را ، وعده و نه استقبال سپاسگزار کمتر از در
Randalls. این ایده خود را است.
خانم وستون می بیند هیچ اعتراضی به آن ، ارائه شده شما راضی است.
این است آنچه که ما همه احساس. آه! شما کاملا درست است!
ده زن و شوهر ، در یکی از اتاق های Randalls ، شده اند غیر قابل تحمل! --
وحشتناک -- من احساس حق شما هم تمام شد ، اما بیش از حد مضطرب بود برای
تامین امنیت هر چیزی به مانند به عملکرد.
آیا این تبادل خوب -- شما رضایت -- من امیدوارم که شما رضایت "؟
"به نظر من این طرح به نظر می رسد که هیچ کس نمی تواند به جسم ، اگر آقای و خانم وستون نمی.
من فکر می کنم آن را قابل تحسین ، و تا آنجا که من می توانم برای خودم پاسخ ، باید خوشحال --
تنها بهبود است که می تواند به نظر می رسد. پاپا ، آیا شما فکر نمی کنم آن را بسیار عالی
بهبود؟ "
او موظف بود به تکرار و توضیح آن ، قبل از آن را به طور کامل درک شد ، و پس از آن ،
که کاملا جدید است ، دورتر بازنمایی لازم برای آن را قابل قبول بودند.
"نه ، او فکر می بسیار دور از بهبود -- طرح خیلی بد -- خیلی بدتر
از دیگری است.
یک اتاق در مسافرخانه همیشه مرطوب و خطرناک به درستی هرگز پخش ، و یا جا به
شود ساکنان. اگر آنها باید رقص ، رقص بهتر
در Randalls.
او در اتاق در تاج در زندگی او بوده است -- افرادی که نمی دانم
آن را توسط دید نگه داشته.--! -- یک طرح بسیار بد. سرماخوردگی بدتر در قسمت تاج سر گرفتن
از هر جای دیگر. "
"من که قرار بود به رعایت آقا" فرانک چرچیل گفت : "که یکی از بزرگ
توصیه های این تغییر خواهد بود که خطر بسیار کمی از بدن هر ابتلا به
سرد است -- و بنابراین خطر بسیار کمتر در تاج از در Randalls!
آقای پری ممکن است دلیلی برای پشیمانی دگرگونی داشته باشد ، اما هیچ کس دیگری می تواند. "
"آقا ، گفت :" آقای Woodhouse ، و نه گرمی ، "شما خیلی اشتباه اگر شما فرض کنید
آقای پری به این باشد که نوع شخصیت است. آقای پری به شدت نگران است که هرگونه
از ما بیمار است.
اما من نمی فهمم چگونه اتاق در قسمت تاج سر را می توان از شما امن تر برای شما
خانه پدر. "" از شرایط بسیار بودن آن
بزرگتر ، آقا.
ما نباید هیچ فرصتی برای باز کردن پنجره ها در همه داشته باشند -- و نه یک بار تمام شب ؛
و آن که عادت وحشتناک از باز کردن پنجره ها ، اجازه در هوای سرد بر
بدن گرم می شود ، که (به عنوان شما را به خوبی می دانیم ، سر) شرارت است. "
"باز کردن پنجره ها -- اما مطمئنا ، آقای چرچیل ، هیچ کس را از باز کردن فکر می کنم
پنجره ها در Randalls.
هیچ کس می تواند تا بی تدبیر! من هرگز چنین چیزی شنیده ام.
رقص با پنجره های باز -- من مطمئن هستم ، نه پدر و نه خانم وستون (فقیر
خانم تیلور بود که) از آن رنج می برند "
"آه! آقا -- اما گاهی اوقات یک فرد جوان ناشی از بی فکری پشت یک گام پنجره
پرده ، و پرتاب ارسی ، بدون آن مشکوک است.
من اغلب شناخته شده آن را خودم انجام می شود. "
"آیا در واقع ، آقا -- برکت دهد به من! من هرگز نتوانست آن را قرار است.
اما من زندگی می کنند از جهان ، و اغلب در آنچه می شنوم ، شگفت زده شده بودم.
با این حال ، این را تفاوت و ، شاید ، زمانی که ما آمده ایم به آن صحبت کرده و -- اما
این نوع از مسائل نیاز به یک معامله خوب در نظر گرفتن است.
کسی نمی تواند حل و فصل بر آنها در عجله.
اگر آقای و خانم وستون خواهد شد تا ملزم به تماس در اینجا یک روز صبح ، ممکن است ما از آن صحبت
بر این ، و ببینیم که چه چیزی می تواند انجام شود. "" اما ، متاسفانه ، آقا ، زمان من است
محدود -- "
"آه!" قطع کرد اما ، وجود خواهد داشت مقدار زیادی از زمان برای صحبت کردن در همه چیز
بیش. هیچ عجله در همه وجود دارد.
اگر می توان آن را ساختگی در قسمت تاج سر ، پاپا ، از آن خواهد شد بسیار مناسب برای
اسب. آنها خواهد شد در نزدیکی پایدار خود را. "
"بنابراین آنها را ، عزیز من.
این یک نکته مهم در می باشد. که نه جیمز همیشه شکایت ، اما از آن است که
حق یدکی اسب ما ، وقتی که ما می توانیم.
اگر من می توانم مطمئن باشید از اتاق که کاملا پخش -- اما استوکس خانم می شود
اعتماد؟ من شک دارم.
من او را نمی دانم ، حتی با دید. "
"من می توانم برای هر چیزی که از آن طبیعت ، سر پاسخ ، به دلیل آن تحت خانم
مراقبت وستون. خانم وستون متعهد مستقیم
تمام. "
"، پاپا وجود دارد -- حالا شما باید راضی -- خود ما عزیز خانم وستون ، که
دقت خود. آیا شما به یاد داشته باشید آنچه آقای پری گفت :
سالها پیش ، زمانی که من تا به حال به سرخک؟
اگر خانم تیلور متعهد به بسته بندی کردن دوشیزه اما تا ، شما نیاز به هر گونه ترس نه ، آقا. '
هر چند وقت یکبار من شنیدم شما از آن به عنوان چنین تعریف به او صحبت می کنند! "
"رای مثبت ، بسیار درست است.
آقای پری می گویند تا. من باید آن را فراموش نخواهم کرد.
پور کمی اما!
شما بسیار بد است با سرخک است که ، شما که بسیار بد بوده است ، اما برای
توجه زیادی پری. او چهار بار در روز به مدت یک هفته آمد.
او گفت : از اول ، آن را یک نوع بسیار خوب بود -- که راحتی بزرگ ما بود ، اما
سرخک هستند یک شکایت بسیار ناراحت کننده است. من امیدوارم که آنهایی که کمی هر زمان که ایزابلا فقیر
سرخک ، او برای پری ارسال. "
پدر من و خانم وستون در قسمت تاج سر در این لحظه هستند ، گفت : "فرانک چرچیل ،
"بررسی قابلیت های خانه است.
من به آنها وجود دارد و به هارتفیلد آمد ، بی تاب برای نظر شما و به امید شما
ممکن است متقاعد برای پیوستن به آنها و ارائه توصیه های خود را بر روی نقطه.
می گویند این کار از هر دو مورد نظر بود.
این امر می تواند بزرگترین لذت بردن به آنها ، اگر شما می تواند اجازه می دهد من به حضور شما وجود دارد.
آنها می توانند به هیچ چیز رضایت بخش بدون شما انجام دهد. "
اما خوشحال تر می شود به چنین شورایی به نام بود ، و پدرش ، درگیر به فکر می کنم
آن را بیش از همه در حالی که او رفته بود ، دو نفر جوان مجموعه ای خاموش با هم بدون تاخیر
تاج.
شد و آقای و خانم وستون وجود دارد ؛ خوشحال او را دیدن و دریافت طرفداری او ،
بسیار شلوغ و بسیار شاد در راه های مختلف خود او در برخی از پریشانی کوچک ، و او ،
پیدا کردن همه چیز ایده آل است.
"اما ،" گفت که او "این مقاله این است بدتر از من انتظار می رود.
نگاه کن! در اماکن شما آن را ببینید dreadfully کثیف است و با چوب پوشانیدن زرد رنگ تر و
درمانده تر از هر چیزی من می توانم تصور است. "
عزیزم ، شما بیش از حد خاص ، گفت : "شوهر خود باشد.
"چه که نشان؟ شما هیچ چیزی از آن و شمع را ببینید.
خواهد شد به عنوان پاک به عنوان Randalls و شمع است.
ما هر چیزی از آن را ، شب ما باشگاه را هرگز. "
خانمها در اینجا احتمالا رد و بدل به نظر می رسد که به معنای "مردان زمانی که همه چیز هیچ وقت نمی دانید
کثیف یا نه ؛ و آقایان شاید فکر هر کدام به خود ، "زنان
nonsenses کمی خود و مراقبت های بی نیاز داشته باشد. "
یک سرگشتگی ، با این حال ، به وجود آمد ، که آقایان عار نیست.
این اتاق شام در نظر گرفته است.
در آن زمان در سالن رقص ساخته شده است ، suppers در سوال شده بود و
کارت کوچک اتاق مجاور ، علاوه بر این تنها بود.
چه بود که باید انجام شود؟
اتاق این کارت به عنوان یک کارت اتاق تحت تعقیب خواهد بود در حال حاضر ، و یا اگر کارت به راحتی
رای داده های غیر ضروری خود را چهار selves ، هنوز هم آن را بیش از حد کوچک برای هر
راحت شام؟
یکی دیگر از اتاق را از نظر اندازه خیلی بهتر ممکن است به منظور امن ، اما آن را در
انتهای دیگر از خانه ، و عبور بی دست و پا بلند را باید از طریق در آن رفته است.
این مشکل ساخته شده است.
خانم وستون بود ترس از پیش نویس برای مردم جوان در آن گذشت و نه
اما نه آقایان ، می تواند چشم انداز بودن به طرز ناراحت کننده ای شلوغ در تحمل
شام.
خانم وستون پیشنهاد نداشتن شام به طور منظم ؛ صرفا ساندویچ ، & C. ، مجموعه ای از در
اتاق کوچک ، اما که به عنوان یک پیشنهاد رنجور scouted بود.
رقص های خصوصی ، بدون نشسته به شام ، تقلب بدنام تلفظ شد
بر حقوق زنان و مردان ؛ و خانم وستون نباید دوباره از آن صحبت می کنند.
او سپس در زمان یکی دیگر از خط از مجمع تشخیص مصلحت نظام ، و به دنبال به اتاق تردید ،
مشاهده شده ، "من فکر نمی کنم که آن را بسیار بسیار کوچک.
ما نمی خواهد بسیاری از شما می دانید. "
و در همان زمان آقای وستون ، پیاده روی سریع را با گام های بلند را از طریق
پاساژ ، خواستار ، "شما صحبت زیادی از طول
این قطعه ، عزیز من.
این صرفا چیزی بعد از همه است ؛ و نه حداقل پیش نویس از پله ها "است.
"من آرزو می کنم ، خانم وستون گفت :" یک نفر می تواند بدانید که تنظیم مهمان ما به طور کلی
بهتر می خواهم.
برای این کار چه خواهد بود بیشتر به طور کلی خشنود باید جسم ما -- اگر یک نفر می تواند اما بگویید
آنچه که خواهد بود. "" بله ، کاملا درست ، گریه : "فرانک ،" کاملا درست است.
شما می خواهید نظر همسایگان خود است.
من در تعجب نیست. اگر کسی می تواند معلوم رئیس
آنها -- Coles ، به عنوان مثال. آنها دور نبوده است.
آیا باید بر آنها تماس بگیرید؟
یا خانم بیتس؟ او هنوز هم نزدیکتر.-- و من نمی دانم.
که بیتس خانم به احتمال زیاد به درک تمایلات از بقیه نیست
مردم به عنوان هر بدن.
من فکر می کنم ما می خواهید یک شورای بزرگتر. فرض کنید من بروید و دعوت خانم بیتس برای پیوستن به
ما؟ "
خوب -- اگر شما لطفا ، گفت : «خانم وستون و نه مردد ،" اگر شما فکر می کنید او
از هر گونه استفاده است. "" شما هیچ چیز به هدف از
دوشیزه بیتز ، گفت : "اما.
"او تمام لذت و قدردانی است ، اما او به شما چیزی بگویم.
او حتی به پرسش های شما گوش. من می بینم هیچ مزیت در مشاوره دوشیزه
بیتس. "
اما او بسیار سرگرم کننده است ، بنابراین بسیار سرگرم کننده!
من بسیار علاقه شنوایی خانم بیتس بحث. و من نیاز به ارمغان بیاورد نه تمام خانواده ، شما
می دانم. "
آقای وستون به آنان پیوستند ، و شنیدن آنچه پیشنهاد شده بود ، داد ، تصمیم گرفته خود را
استصوابی. "رای مثبت انجام دهید ، فرانک.-- برو و فاقدواکشی بیتس ،
و پایان دادن به این موضوع ما را در یک بار.
او به این طرح لذت ببرید ، من مطمئن هستم ، و من یک فرد properer برای shewing نمی دانم
ما برای انجام دور مشکلات. فاقدواکشی بیتس.
ما در حال رشد کمی بیش از حد خوب است.
او درس چگونه خوشحال ایستاده است.
اما واکشی هر دوی آنها. دعوت از آنها را هر دو. "
هر دو آقا!
آیا می توانم بانوی پیر؟"... "بانوی پیر!
نه ، بانوی جوان ، تا مطمئن شوید. من باید فکر می کنم شما ادم خرف و بی هوش بزرگ ، فرانک ،
اگر شما را عمه بدون خواهر زاده است. "
"آه! چی فرمودید؟ ، آقا. من فورا نمی بحر تفکر غوطهور شدن.
بدون شک اگر شما آن را می خواهید ، من تلاش برای متقاعد کردن هر دوی آنها است. "
و به دور او زد.
مدتها قبل از او دوباره ظاهر شده است ، حضور کوتاه ، شسته و رفته ، سرزنده و بشاش ، در حال حرکت عمه و او
خواهرزاده زیبا و ظریف -- خانم. وستون ، مانند یک زن شیرین خلق و یک همسر خوب ،
بررسی تصویب دوباره ، و متوجه شد
زشتی های آن بسیار کمتر از او پیش از اینکه قرار بود -- در واقع بسیار بی ارزش و در اینجا
مشکلات تصمیم گیری به پایان رسید. استراحت ، در گمانه زنی حداقل ،
کاملا صاف است.
جزئی ترتیبات از صندلی و میز و ، چراغ ها و موسیقی ، چای و شام ،
ساخته شده خود و یا به عنوان چيز جزئي صرف حل و فصل می شود در هر زمان بین رها شدند
خانم وستون و استوکس خانم.-- هر بدن
دعوت مطمئنا برای آمدن ؛ فرانک در حال حاضر به Enscombe نوشته شده به پیشنهاد
اقامت چند روز فراتر از دو هفته خود را ، که احتمالا می تواند رد شود.
و رقص لذت بخش بود.
بیشترین صمیمانه ، زمانی که خانم بیتس وارد ، آیا او که باید به توافق برسند.
او به عنوان یک مشاور می خواستم نمی شد ، اما به عنوان approver ، (یک شخصیت بسیار امن تر) او
واقعا خوش آمدید.
طرفداری او در یک بار کلی و دقیقه ، گرم و پی در پی ، می تواند اما نه
لطفا ، و همه آنها برای یکی دیگر از نیم ساعت پیاده روی پس وپیش ، بین
اتاق های مختلف ، برخی از نشان می دهد ، برخی از
حضور ، و همه در لذت بردن خوشحال از آینده است.
این حزب را پاره کند تا بدون اما است مثبت امن برای اول و دوم
رقص توسط قهرمان از شب ، و نه بدون overhearing او آقای وستون زمزمه
به همسرش ، او خواسته است او را ، عزیز من.
درست است. من می دانستم که او را! "