Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب نهم اول
"مشکل این است ، Strether گفت : چند روز بعد به مادام د Vionnet ،
"که من می توانم آنها را به کوچکترین نشانه ای از او که نمی قدیمی همان جای شگفتی نیست
چاد آنها که به مدت سه سال glowering در سراسر دریا بوده است.
آنها به سادگی نمی دهد ، و به عنوان یک سیاست ، شما می دانید -- آنچه با شما تماس parti
pris ، یک بازی عمیق -- که مثبت قابل توجه است ".
قابل توجه است که دوست ما قبل از میزبان خود را با بیرون کشیده بود
چشم انداز از آن ، او را از صندلی خود را در پایان از ده دقیقه افزایش یافته و شروع ، به عنوان یک
نگران نباشید ، در مورد پیش از او حرکت می کند کاملا به او قبل از ماریا نقل مکان کرد.
او قرار ملاقات خود را با او به دقیقه نگه داشته و به شدت بی حوصله شده بود ،
هر چند در حقیقت بین به معنای داشتن همه چیز را به او بگویید و تقسیم
احساس داشتن هیچ چیز در تمام.
فاصله زمانی کوتاه ، در مواجهه با عارضه خود ، ضرب به حال خود
برداشت -- آن را که در عین حال باید توجه داشت ، علاوه بر این ، که او در حال حاضر با صراحت ،
در حال حاضر تقریبا عمومی ، مشاهده عارضه به عنوان مشترک به آنها.
اگر مادام د Vionnet ، زیر چشم سارا ، او را به قایق خود را بیرون کشیده بود ، وجود دارد
این زمان بدون شک هر آنچه که او در آن باقی مانده بود و آنچه که او واقعا
آگاهانه برای ساعت های زیادی بوده است
با هم جنبش از خود رگ.
آنها در آن بودند با هم این لحظه آنها تا به حال نشده است ، و او در نداشته
در حال حاضر دست کم از کلمات زنگ یا نکوهش است که در او جان خود را از دست داده اند از زبان آمده است
لب ها در هتل.
او تا به حال چیزهای دیگری برای گفتن به او از آن است که او را در موقعیتی قرار داده بود ، پس به سرعت
موضع خود را رشد او تاثیر می گذارد و کاملا excitingly ، در مجموع غنی ،
اجتناب ناپذیر است.
که چشم انداز ، با این حال -- با توجه به نقطه تماس -- hadn't پاک کردن نیمی از بسیار
او به حال محسوب اولین هشدار او را از او در هنگام ورود خود را دریافت کرد.
او با زیاده روی پاسخ داده بودند که او را در عجله بیش از حد بزرگ بود ، و به حال اظهار
soothingly که اگر او می دانست که چگونه صبور قطعا او ممکن است.
او احساس حضور او ، در همان محل او احساس تن خود را و همه چیز در مورد او ، به عنوان
کمک به این تلاش ، و شاید یکی از اثبات موفقیت خود را با او که
او بسیار زیادی را به سهولت خود را به نظر می رسید در حالی که آنها صحبت کرد.
در آن زمان او به او توضیح داده بود چرا برداشت خود را ، هر چند ضرب ، هنوز هم
بافل او ، مثل آن بود که او تا به حال شده است خودمانی برای ساعت ها صحبت.
آنها او را بافل چون سارا -- خوب ، سارا بود عمیق و عمیق تر نسبت به او تا به حال تا کنون هنوز به حال
شانس را به خودش نشان می دهد.
نگفت که این تا حدی اثر باز شدن خود به طوری راست پایین ، به عنوان
آن ، به مادر خود بودند ، و این که ، با توجه به ژرفا خانم Newsome ، شفت در نتیجه
غرق شده و ممکن دسترس داشته باشند ، اما او نبود
بدون دلهره استعفا داد که ، در چنین میزان اعتماد به نفس در بین این دو
زنان ، او به احتمال زیاد به زودی نقل مکان کرد تا نشان دهد که چگونه در حال حاضر ، در آن لحظات ، آن را به حال شده است
برای او که اگر او به خرید و فروش به طور مستقیم با خانم Newsome.
سارا ، به یقین ، که خودش شروع به آن را در او احساس -- و این
به طور طبیعی آن را در قدرت خود قرار داده به او بیشتر عذاب.
از لحظه ای که او می دانست که می تواند عذاب --
اما چرا می تواند به شما باشد؟ "-- همراه خود را در استفاده او از کلمه شگفت زده شد.
"از آنجا که من ساخته شده تا -- من از همه چیز فکر می کنم."
او لبخند زد : "آه باید بدانند که هرگز". "یکی باید از چیزهایی به عنوان چند به عنوان فکر می کنم
امکان پذیر است. "
سپس ، او پاسخ داد : "یکی باید حق آنها را بگیرید.
اما منظورم این است -- برای من خودم بیان با خشونت -- که او در موقعیت به
مرا تماشا.
عنصر تعلیق برای من وجود دارد ، و او می تواند به من جنبانیدن را ببینید.
اما wriggling من مهم نیست ، او دنبال کرد. "
"من می توانم آن را تحمل.
علاوه بر این ، من باید جنبانیدن خارج است. "تصویر در هر میزان هم زده می در او
تقدیر است که او احساس می شود صادقانه. "من نمی بینیم که چگونه یک انسان می تواند مهربانتر به
زن از شما به من هستند. "
خوب ، نوع چیزی بود که او می خواست می شود ، اما حتی در حالی که چشمان جذاب او را به او استراحت
با حقیقت از این هیچ یک او کمتر شوخ طبعی خود را از صداقت بود.
"وقتی که من می گویند در حال تعلیق منظور من ، شما می دانید ، او خندید ،" در حال تعلیق در مورد پرونده خود من بیش از حد! "
"آه بله -- در مورد پرونده خود را بیش از حد" این کاهش بزرگواری او ، اما او تنها
نگاه او بیشتر tenderly.
"، با این حال ،" او در ادامه ، "که من می خواهم در مورد آن با شما صحبت کنم.
این امر کمی خود من ، و من آن را اشاره به سادگی به عنوان بخشی از خانم Pocock
مزیت. "
نه ، نه ، هر چند وسوسه عجیب و غریب حاضر در آن وجود دارد ، و در حال تعلیق او بود
واقعی است که به بی قراری های امدادی بود ، او نمی خواهد صحبت به او در مورد خانم Newsome ،
نمی خواهد کار بر اضطراب خود را
به او حذفیات محاسبه سارا مرجع تولید شده است.
اثر او به نمایندگی از مادرش تولید تولید شده بود -- و این فقط
بسیار زیاد ، بخش خارق العا د ه از آن -- بدون خود داشتن بسیار به عنوان ذکر شده
که بانوی.
او هیچ پیام آورده بود ، تا به حال به هیچ سوال اشاره بود ، تنها پاسخ او
سوالات با اختصاصی ناامید محدود.
او راهی برای ملاقات با آنها را اختراع کرده بود -- به عنوان اگر او مودب فقیر بی مبالات شده بود
رابطه از درجه دور -- ساخته شده است که آنها را تقریبا به او مسخره.
او علاوه بر این می تواند در سمت خود بپرسید بدون ظاهر می شود که او چگونه به انتشار
اخبار به تازگی فاقد شرایطی که سیاست عمیق سارا به
خیانت سوء ظن.
این چیزها ، همان ، او نمی خواهد به مادام د Vionnet تنفس -- آنجا که آنها
ممکن است او را راه رفتن بالا و پایین.
و آنچه نگفت -- و همچنین به عنوان آنچه او نداشت ، برای او تا به حال نیز بالا او
decencies -- اثر خود را با او در پایان از ده دقیقه افزایش یافته
تنگاتنگی بر مبنای صرفه جویی در او از او هنوز به حال به مناسبت به است.
این در واقع بین آنها بسیار زیبا به پایان رسید ، تعدادی از اشیای بودند
آگاهی آشکار از نگفتن است.
او دوست داشت او را به نوبه خود ، با نظر انتقادی ، به موضوع خانم Pocock ،
اما او تا به خط او احساس به عنوان نقطه افتخار و از ظرافت گیر که او
کمیاب حتا از او پرسید که چه برداشت شخصی او بوده است.
او آن را می دانستند ، برای آن موضوع ، بدون قرار دادن او را به دردسر : که او تعجب
چگونه با عناصر ، سارا هنوز هم می توانست بدون جذابیت ، یکی از اصلی بود
چیزهایی به او برگزار شد زبان خود را در مورد.
Strether علاقه مند می شده اند را در برآورد خود را از عناصر -- indubitably
وجود دارد ، برخی از آنها ، و با توجه به سلیقه ارزیابی -- اما او خود را تکذیب کرد
حتی لوکس از این انحراف است.
مادام د Vionnet او را تحت تاثیر به روز شد به خودی خود نوعی از تظاهرات
اشتغال شاد از هدایای.
چگونه می تواند یک زن فکر می کنم سارا به حال افسون که به عنوان یکی با وارد آن خودش زده
توسط جاده های مختلف از جمله؟ از طرف دیگر البته سارا نبود
موظف به آن را داشته باشند.
او احساس کردند که اگر به نحوی مادام د Vionnet بود.
سوال بزرگ در عین حال همان چیزی بود که چاد فکر خواهر او بود که به طور طبیعی
که از نگرانی های سارا چاد طلیعه.
که آنها می توانند صحبت می کنید ، و با آزادی توسط صلاحدید خود در دیگر خریداری شده
حواس. اما مشکل این بود که آنها
هنوز به حدس کاهش می یابد.
او آنها را در دو روز یا کمی از سرب به عنوان سارا داده بود ، و مادام د
Vionnet ذکر شده که او تا به حال او را از زمان ورود خواهر او را ندیده است.
و آیا که شما اعتصاب به عنوان چنین سن؟ "
او آن را در همه صداقت ملاقات کرد. "آه من نمی خواهد وانمود من او را از دست ندهید.
گاهی اوقات او را می بینم هر روز. ما دوستی می خواهم که.
آنچه شما از آن "او whimsically لبخند زد! کمی سوسو زدن از نوع ،
گاه به گاه در او ، که تا به حال بیشتر از یک بار نقل مکان کرد او را به تعجب آنچه که او ممکن است بهترین را
از او.
اما او کاملا درست است ، "او عجله برای اضافه کردن ، و من نمی خواهد که او را در هر شکست
راه در حال حاضر برای جهان است. من زودتر می خواهم او را به مدت سه ماه.
من التماس او را به زیبایی به آنها ، و او به طور کامل آن را برای خود احساس می کند. "
Strether دور تحت ادراک سریع او تبدیل شده ، او فرد مخلوطی از
دوره سلامتی و هوشیاری و رمز و راز است.
او در در لحظات با نظریه در مورد خود او محبوب ترین سقوط کرد ، و او به نظر می رسید
در دیگران برای منفجر آن را به هوا.
او در حال حاضر صحبت کرد که اگر هنر او همه بی گناهی ، و سپس دوباره به عنوان اگر او را
بی گناهی تمام هنر شد. "آه او خود دادن ، و او می خواهید انجام
به پایان.
چگونه می توان او اما می خواهید ، در حال حاضر که آن را در دسترس است ، احساس کامل خود را -- که بسیار
مهم تر ، می دانید ، نسبت به هر دو شما و یا معدن.
Strether گفت : اما او فقط خیساندن ، "او آمد" او در وجدان
برای اشباع. من ملزم به او بسیار خوب است. "
گفت : "آه ، او بی سر و صدا جواب داد :" به چه کسی آن را به شما می گویند؟ "
و سپس بیشتر بی سر و صدا هنوز هم : "او از هر چیز قادر است."
Strether بیش از تاکید مجدد قرار -- "آه او عالی است.
من بیشتر و بیشتر مثل "او اصرار داشت :" او را با آنها را ببینید ، "چه چیز عجیب و غریب از این
لحن بین آنها بزرگ شد واضح تر برای او حتی در حالی که آنها صحبت کرد.
این مرد جوان قبل از آنها به عنوان نتیجه مورد علاقه او و محصول قرار داده شده
نبوغ او ، اذعان کرد تا بخشی خود را در این پدیده و این پدیده تا
نادر است ، که بیش از هر زمان دیگری با این حال او ممکن است
بر روی نقطه از درخواست او را برای برخی از حساب مفصل تر از تمام
کسب و کار از او هنوز از او دریافت کرده بود.
به این مناسبت تقریبا بر او را مجبور برخی از سوال به عنوان اینکه او چگونه به حال مدیریت و به عنوان
به ظاهر از جمله معجزات ارائه شده از او خود جای singularly نزدیک
نظر سنجی است.
لحظه ای در واقع با این حال تصویب می رسد ، راه دادن به تاریخ بیشتر حال حاضر ، و او
در ادامه به سادگی به علامت قدردانی خود را از حقیقت شاد.
"اتمام حجت آسایش فوق العاده ای به احساس چگونه می توان به او اعتماد."
و سپس دوباره در حالی که برای کمی او اصلا به گفت -- و اگر بعد از همه به اعتماد او وجود دارد
ممکن است یک حد خاص : "من برای ساخت خوبی نشان می دهد به آنها به معنای"
گفت : "بله ، او متفکرانه بازگشت --" اما اگر آنها چشمان خود را به آن! "
Strether برای یک لحظه فکر خود را.
"خب شاید این که نمی خواهد مهم!"
"شما چون او احتمالا -- آنچه را که آنها --؟ won't آنها را دوست
"آه" انجام آنچه آنها will' --!
آنها کار زیادی انجام دهیم ، به خصوص اگر سارا است -- خوب ، بیش از یک هنوز
ساخته شده -- برای دادن "مادام د Vionnet و وزن آن..
"آه او تمام فضل او!"
این بیانیه ای که بیش از ، برای کمی بود ، آنها می توانند در هر یک از دیگر نگاه کنید
به اندازه کافی راست ، و هر چند هیچ اعتراضی از Strether
اثر بود به نحوی که اگر او آن را به عنوان یک شوخی درمان بود.
"او ممکن است قانع کننده و نوازشگر با او ، او ممکن است فراتر از کلمات فصیح.
او ممکن است نگه از او ، "زخم تا --" خب ، و نه شما و نه من ".
"بله ، او ممکن است" -- و در حال حاضر Strether لبخند زد. "اما او تمام وقت خود را سپری کرده است در هر روز
با جیم.
او هنوز هم از جیم دور "او آشکارا تعجب است.
پس چگونه در مورد جیم؟ "Strether در زمان روشن قبل از او پاسخ داد.
"او داده نشده است شما جیم؟
قبل از این "انجام می شود ، او را برای شما؟" او کمی در از دست دادن بود او نمی است.
"آیا او نیست که شما چیزهایی را بگوید؟" او تردید است.
"نه" -- و چشمان خود را بار دیگر داد و در زمان.
"را به عنوان شما. شما به نوعی آنها را ببینم -- و یا حداقل
احساس آنها.
و من بیش از حد خواسته نیست ، "او افزود :" من از اواخر می خواست تا او را نگران نباشید.
"آه برای آن ، بنابراین من ،" او با موافقت دلگرم کننده گفت : به طوری که -- به عنوان اگر او تا به حال
پاسخ همه چیز را -- به طور خلاصه خوش مشرب آنها بر روی آن است.
که به او انداخت پشت در فکر دیگر او ، که با او در زمان دیگری به نوبه خود ؛ توقف
دوباره ، با این حال ، در حال حاضر با چیزی از تب و تاب بودن است.
"شما جیم واقعا بسیار زیاد است.
من فکر می کنم از آن خواهد شد جیم که شما آن را انجام دهد. "او تعجب است.
"دریافت نگه دارید از او؟" "-- تنها چیزی دیگر.
مقابله با طلسم سارا. "
و او نشان داد در حال حاضر ، دوست ما ، تا چه حد او آن را کار کرده بود.
"جیم به شدت بدبینانه است." "آه عزیزم جیم!"
مادام د Vionnet مبهم لبخند زد.
"بله ، به معنای واقعی کلمه -- عزیز جیم! او افتضاح است.
آنچه او می خواهد ، بهشت او را ببخشد ، به ما کمک کند. "
"شما معنی" -- او مشتاق بود -- "به من کمک کند؟"
"خب ، چاد و من در وهله اول. اما او به شما می اندازد در بیش از حد ، هر چند بدون عنوان
هنوز از دیدن شما بسیار است. فقط تا آنجا که به او می کند را مشاهده می کنید -- اگر شما
مهم نیست -- او می بیند شما را به عنوان افتضاح ".
"افتضاح" '؟"--او می خواست از آن همه است. "یکی از متوسط بد -- هر چند البته از
فوق العاده نوع برتر است. بسیار ناراحت کننده ، لذت بخش ، غیر قابل مقاومت است. "
"آه عزیز جیم!
من باید به او می دانم. من باید. "
"بله ، به طور طبیعی. اما آن را انجام دهید؟
شما ممکن است ، می دانید ، "Strether پیشنهاد ،" نا امید او. "
او مزاح و فروتن درباره آن است. "من می توانم اما سعی کنید.
اما شرارت من پس از آن ، "او در ادامه ،" توصیه من برای او است؟ "
"شرارت و charms که با آن ، در چنین درجه ای به عنوان مال شما ، او مرتبط
آن.
او درک می کند ، شما را ببینید که چاد و من بالاتر از همه می خواستم به یک زمان خوب ،
و نظر او ساده است و تیز می باشد.
هیچ چیز او را متقاعد خواهد کرد -- در نور است که از رفتار من -- که من واقعا
انجام داد ، نه کاملا به عنوان به عنوان حد چاد ، بیا به یکی قبل از اینکه خیلی دیر شده بود.
او انتظار می رود آن را از من ، اما مردان از سن و سال من ، در Woollett -- و به خصوص
حداقل آنهایی که به احتمال زیاد -- به عنوان ذکر شده است موجب شیوع بیماری های عجیب و غریب ، از موقع گذشته
چنگال های غیر طبیعی در غیر معمول ، ایده آل است.
این اثر که یک عمر Woollett کاملا به عنوان داشتن مشاهده شده و من
بنابراین آن را به شما بدهد ، در نظر جیم ، برای آنچه در آن ارزش.
در حال حاضر همسر و مادر خود را در قانون ، Strether در ادامه به توضیح دهد ، "داشتن ، همانطور که در
افتخار محدود ، هیچ صبر با چنین پدیده در اواخر یا اوایل -- قرار می دهد که جیم ،
در برابر بستگان او را ، در طرف دیگر.
علاوه بر این ، "او افزود :" من فکر نمی کنم او واقعا می خواهد چاد به عقب.
اگر چاد نمی آید -- "
"او" -- مادام د Vionnet کاملا توقیف -- از دست آزاد؟ "
"خب ، چاد مرد بزرگتر است." "بنابراین او در حال حاضر خواهید کار ، EN dessous ، او را نگه دارید
آرام؟ "
"نه -- او" کار "در همه نیست ، و او به هر چیزی EN dessous انجام دهید.
او بسیار شایسته و نخواهد بود خائن در این اردوگاه است.
اما او با او نظر خود را کمی از دورویی ما خوشحال خواهید بود ، او را استشمام تا چه
او فرض می گیرد به پاریس از صبح تا شب ، و او خواهید بود ، به بقیه ، برای
چاد -- خوب ، فقط به آنچه او ".
او به آن فکر. "هشدار؟"
او آن را تقریبا با خوشحالی ملاقات کرد. "شما به عنوان فوق العاده همانطور که همه می گوید!"
و سپس به توضیح تمام منظور او : "من او را برای ساعت اول خود را راند ، و شما را
-- تمام زیبایی ناخودآگاه -- او قبل از من قرار داده؟
چرا که چیزی شبیه است که در پایین ، به عنوان بهبود وضعیت کنونی خود را ، به عنوان
در حقیقت رستگاری واقعی از آن چه فکر می کنند آن را نمی ممکن است خیلی دیر شده را به
دوست ما است. "
با که ، به عنوان ، آن را مصرف ، او را در زنگ هشدار مکرر او به نظر می رسید ، شجاعانه به در زل زل نگاه کردن
این احتمال ، او به پایان بیانیه خود.
"اما آن خیلی دیر است.
با تشکر از شما! "این را از او جلب کرد دوباره یکی از او
نامحدود reflexions. "آه" me' -- بعد از همه! "
او ایستاده پیش از او این کار را با تظاهرات خود را exhilarated که او می تواند نسبتا
شوخ. "همه چیز نسبی است.
شما بهتر از آن است. "
"شما" -- او می تواند ، اما او پاسخ -- "بهتر از هر چیزی است."
اما او تا به حال یکی دیگر از تفکر است. "خانم Pocock آیند و به من؟"
"آه بله -- she'll انجام این کار است.
به محض این که به عنوان دوست Waymarsh -- دوست وی اکنون ساعت -- برگ اوقات فراغت خود را ".
او علاقه نشان داد. "آیا او بسیار دوست خود را به عنوان آن؟"
"چرا ، آیا شما نمی بینید آن را در تمام هتل؟"
"آه" -- او سرگرم -- "همه" برای گفتن یک معامله خوب است.
من نمی دانم -- من فراموش کرده ام. من خودم را در او از دست داد. "
"شما پر زرق و برق ، Strether بازگشت --" اما معامله 'تمام' پیشنهاد خوبی نیست می گویند : آن
فقط کمی. در عین حال جذاب است که تا کنون به عنوان آن می رود.
او می خواهد انسان را به خودش است. "
؟ است و او به شما کردم "" آیا شما فکر می کنید او نگاهی به من انداخت -- و یا حتی در
-- به عنوان اگر او تا به حال "Strether به راحتی رد کرد که طنز است.
"هر کس که می بینید ، باید او را به عنوان داشتن کسی اعتصاب.
شما دارید چاد -- و چاد به شما کردم "" من می بینم "-- و او از آن چه او می تواند.
و شما ماریا را کردم. "
خوب ، او را در کنار خود پذیرفته شده است که. من ماریا است.
و ماریا به من کردم. پس از آن می رود. "
اما آقای جیم -- آنها تا به او؟ "
"آه او کردم -- یا آن را به عنوان اگر او تا به حال -- کل مکان"
"اما برای آقای Waymarsh" -- او به یاد می آورد -- "Barrace قبل از هر کس دیگر خانم نیست؟"
او سرش را تکان داد.
"دوشیزه Barrace raffinee و تفریحی خود را نمی خواهد از دست بدهد توسط خانم Pocock.
آن را به دست آورید -- پیروزی به خصوص اگر سارا و او را در نظر می آید
آن است. "
"چگونه به خوبی شما ما می دانیم!" مادام د Vionnet ، در این ، رک و پوست کنده آهی کشید.
-- به نظر من آن است که من می دانم. من می دانم سارا -- شاید در آن زمین
تنها که پاهای من هستند شرکت.
Waymarsh خواهد گرد خود را در حالی که چاد طول می کشد جیم -- و من باید به شما اطمینان می دهم
خوشحال برای هر دو آنها را به کار می رود.
سارا داشته اند که او چه نیاز -- که او را به ادای احترام او را به ایده آل پرداخت می شود ؛
و او را در مورد مشابه انجام داده اند. در پاریس آن را در هوا -- پس چه می تواند یکی از
انجام کمتر؟
اگر نقطه there'sa که فراتر از هر نوع دیگر ، سارا را میخواهد ، آن را که او نمی
بیرون می آیند باریک می شود. ما باید احساس حداقل است. "
"اوه ،" آهی کشید : "کمیت ما به نظر می رسد به احتمال زیاد به' احساس '!
اما چه می شود ، در این شرایط ، دختر؟ "
"از ممی -- اگر ما همه فراهم شده است؟
آه برای آن ، گفت : "Strether ،" شما می توانید چاد اعتماد است. "
"می شود ، شما ، همه حق را به او؟" "به او هر توجه به محض این که پرداخت
جلا خاموش جیم.
او می خواهد چه جیم می تواند به او بدهد -- و آنچه جیم واقعا won't -- هر چند او تا به حال از آن همه ،
و بیش از همه ، از من است. او در شخصی کوتاه خود را می خواهد
برداشت ، و او آن را دریافت کند -- قوی.
اما به محض او آن را کردم ممی نمی خواهد رنج می برند. "
"آه ممی نباید رنج می برند!" مادام د Vionnet soothingly تاکید کرد.
اما Strether می تواند او را دوباره قوت قلب دادن.
"آیا ترس نیست. به محض این که او با جیم انجام می شود ، جیم
پاییز به من. و سپس شما را ببینید. "
این بود که اگر در یک لحظه او را دیدم در حال حاضر و در عین حال او هنوز منتظر است.
سپس "آیا او واقعا بسیار جذاب؟" او پرسید.
او با آخرین حرف های او جمع آوری و در کلاه خود و دستکش.
"من نمی دانم که من تماشا. من مطالعه پرونده آن را به عنوان -- و من
جرات گفتن این که من قادر خواهد بود که به شما بگوید. "
او تعجب است. "آیا این یک مورد؟"
"بله -- من فکر می کنم. در هر حال من باید مراجعه کنید. '
"اما او را قبل از اینکه شما شناخته نشده؟"
"بله ، او لبخند زد --" اما به نحوی در خانه او نبود مورد.
او از سال تبدیل شده است. "این بود که اگر او از آن ساخته شده برای خودش.
"او یکی شده است."
"بسیار بسیار به زودی؟" او آن را اندازه گیری ، از خنده.
"دیر نشده نسبت به من." "و شما یکی شد --"
"بسیار بسیار به زودی.
روزی که رسیدم. "چشم هوشمند او نشان داد او در فکر از
آن. "آه و اما روز به شما وارد شما ملاقات ماریا.
کسی تا به خانم Pocock ملاقات کرد؟ "
او دوباره متوقف شد ، اما او آن را بیرون آورده است. "او نمی چاد را ملاقات کرد؟"
"بدیهی است -- اما نه برای اولین بار. او یک دوست قدیمی. "
که در آن Strether headshake سرگرم کند قابل توجهی ساخته شده است که او را به :
"منظورتان این است که او را حداقل فرد he'sa جدید -- که او می بیند او را به عنوان های مختلف؟
او می بیند او را به عنوان های مختلف است. "
و چگونه او را او را ببینید؟ "Strether آن را دادم.
"چگونه می توان یک بگویید که چگونه یک دختر کمی عمیق می بیند یک مرد جوان عمیق؟"
"هر یک آنقدر عمیق است؟
آیا او بیش از حد؟ "" پس از آن به من اعتصاب عمیق تر از من فکر کردم.
ولی صبر کنید کمی -- بین ما می خواهیم آن را را خارج ساخت.
شما برای این ماده را خودتان قضاوت. "
مادام د Vionnet نگاه برای لحظه ای نسبتا خم بر شانس.
"سپس او را با او می آیند --؟ منظورم ممی با Pocock خانم؟"
"بدیهی است.
کنجکاوی او ، اگر هیچ چیز دیگری ، در کار مورد هر کدام را که.
اما آن را ترک همه به چاد است. "
"آه ، wailed مادام د Vionnet ، چرخش دور کمی wearily ،" من ترک
با چاد! "
تن از آن ساخته شده ، او را در او با مهربانی که بینایی خود را از او نشان داد نگاه کنید
در حال تعلیق است. اما او در اعتماد به نفس او سقوط کرد.
"آه خوب -- به او اعتماد.
او تمام راه اعتماد دارند. "
او در واقع زودتر از آن نسبت به جا به جایی عجیب و غریب از نقطه نظر خود را از صحبت
به نظر می رسد دوباره آمد تا او را در صدا بسیار ، که از او را کوتاه جلب کرد
خنده ، بلافاصله بررسی شده است.
او هنوز هم مشورتی. "وقتی آنها نمی آیند به آنها مقدار زیادی از دوشیزه
جین. ممی او را. "
او برای یک لحظه نگاه به عنوان اگر او قرار داده آنها را چهره به چهره است.
"برای ممی به او نفرت؟" او یکی دیگر از اصلاحی خود را
headshakes.
"ممی نخواهد کرد. اعتماد آنها را. "
او در او نگاه سخت ، و پس از آن اگر چه او همیشه باید آمدن به :
"این به شما اعتماد کنم.
اما من صادقانه ، "او گفت ،" در هتل.
من ، من انجام می دهم ، می خواهم فرزند من -- "
"خب؟" -- Strether منتظر با احترام ، در حالی که او به نظر می رسد به عنوان دریغ که چگونه به
آن را. "خب ، به انجام آنچه او می تواند برای من است."
Strether برای کمی چشم خود را بر روی آن دیدار کرد ، و پس از آن چیزی است که ممکن است
غیر منتظره به او از او آمدند. "اردک کمی ضعیف!"
انتظار نمی رود برای خودش و در واقع ممکن است اکو خود را از آن شده است.
"کمی ضعیف اردک! اما او بی اندازه خودش می خواهد ، "او گفت ،
"برای دیدن پسر عموی دوست ما است."
آنچه او به او فکر می کند؟ "" این چیزی است که ما تماس بانوی جوان است. "
او فکر کرد که دوباره و پس از آن با خنده : "خوب ، دختر شما به شما کمک کند."
و اکنون او در گذشته در زمان ترک از او ، به عنوان او قصد شده بود به مدت پنج دقیقه.
اما او بخشی از راه را با او رفت ، همراه او را از اتاق و به
بعدی و بعدی.
آپارتمان قدیمی نجیب او ارائه جانشینی سه ، دو مورد اول که
در واقع ، در ورود ، کوچکتر از آخرین ، اما هر کدام با آن هوا پژمرده و رسمی ،
دفتر سرسرا بزرگ و غنی احساس رویکرد است.
Strether آنها را خیالی ، دوست آنها ، و عبور از آنها را با او آهسته تر
در حال حاضر ، تجدید تیز از برداشت اصلی خود را ملاقات کرد.
او متوقف شد ، او نگاه به عقب ، کل چیزی که ساخته شده ویندوز ویستا ، که او در بر داشت بالا
سودا و شیرین -- کامل ، یک بار دیگر ، از سایه های تیره تاریخی ، از ضعف فوق العاده دور
توپ غرش امپراتوری بزرگ.
این بود بدون شک نیمی از طرح ذهن او ، اما ذهن او چیزی که در میان بود
پارکت waxed قدیمی ، سایه رنگ پریده از candelabra صورتی و سبز ، شبه کلاسیک ، او تا به حال
همیشه needfully با روی چیزی حساب کردن.
آنها به راحتی می تواند او را بی ربط. چیز عجیب و غریب ، اصالت ، شعر -- او
نمی دانستم چه به آن تماس بگیرید -- ارتباط چاد برای او مجددا بر عاشقانه آن
طرف.
"آنها باید برای دیدن این ، شما می دانید. آنها باید. "
؟ Pococks "-- او در مورد بی میلی نگاه او به نظر می رسید برای دیدن شکاف او
این کار را نکرد.
"ممی و سارا -- ممی به طور خاص است." "نخ نما های قدیمی جای من؟
اما چیز خود را -- "" اوه چیز خود را!
شما از چه چیزی برای شما انجام دهد صحبت می کردند -- "
او را شکست : "به طوری که آن را به شما اعتصابات ،" در "، که محل فقیر من ممکن است؟
اوه ، "او ruefully mused در ،" است که می شود از جان گذشته! "
"آیا شما می دانید آنچه من آرزو می کنم؟" او در ادامه. "ای کاش خانم Newsome خود می تواند داشته
نگاه کنید. "
او خیره شد ، از دست رفته کمی منطق او است. "این یک تفاوت؟"
تن او به طوری جدی بود که به عنوان او ادامه داد : به دنبال اطلاعات مربوط به او خندید.
"این ممکن است!"
"اما شما به او گفت ، به من به شما بگویم --" "همه چیز در مورد شما؟
بله ، یک داستان فوق العاده است. اما وجود همه وصف ناپذیر -- چه یکی
می شود فقط در نقطه است. "
"متشکرم!" او charmingly و متاسفانه لبخند زد.
"همه چیز در مورد من در اینجا ،" او آزادانه ادامه داد.
"خانم Newsome احساس چیزها می شود. "
اما او به نظر می رسید همیشه برای آمدن به شک محکوم به فنا است.
"هیچ کس احساس می کند که به اندازه شما است. -- هر نه ".
"بسیار بدتر و سپس برای هر یک است.
این بسیار آسان است. "آنها این بار در سرسرا بودند ،
هنوز هم به تنهایی با هم ، او به عنوان پله برای بنده نیست.
سرسرا بالا و مربع ، قبر و مطرح بود بیش از حد ، یک سرماخوردگی کوچک و
لغزنده حتی در فصل تابستان ، و با چاپ چند که گرانبها ، Strether بودند
divined ، بر در و دیوار.
او در وسط ایستاده بود ، کمی طولانی ، مبهم کارگردانی عینک خود را ، در حالی که ،
تکیه در برابر پست درب اتاق ، او به آرامی فشار گونه خود را به کنار
زنگ تفریح.
"شما که دوست بوده است." "من" -- آن مبهوت او را کمی.
"برای دلیل به شما می گویند. شما احمق نیستند. "
و سپس به طور ناگهانی ، تا اگر آوردن آن را به نحوی در آن واقع بودند بنا شده است : "ما در حال
ازدواج با جین است. "
او را در نقطه ای به عنوان یک حرکت در یک بازی تحت تاثیر قرار ، و او حتی پس از آن بدون
حس که جین باید باشد ازدواج نیست.
اما او به سرعت علاقه خود را نشان داد ، هر چند به سرعت پس از آن او را لرزاند -- با
سردرگمی پوچ ذهن. 'شما'؟
شما و -- -- چاد نه "؟
البته که پدر کودک که ساخته شده بود "ما ، بلکه به پدر کودک
او می توانست تلاش به اشاره هزینه.
با این وجود آن به نظر می رسد دقیقه بعدی که موسیو د Vionnet پس از در
سوال -- از او می گویند که آن را در واقع به چاد رفته بود او با اشاره
که او در تمام مهربانی ماده خود شده بود.
"اگر من باید به همه شما بگویم ، آن است که او خود را که ما را در راه قرار داده است.
من در راه فرصت به معنای آن است که ، تا کنون که من هنوز می توانید ببینید ، من می توانم
احتمالا از خواب است. برای همه مشکل موسیو د Vionnet
هرگز! را "
این اولین بار است که او به او به همسرش سخن گفته بود شد ، و او نمی توانست
ابراز چقدر صمیمی تر با او ناگهان او احساس.
نه چندان ، در حقیقت -- در آنچه او گفت که بسیار چیزهای دیگر وجود داشت
بیشتر ، اما آن بود که ، در حالی که آنها ایستاده بود با هم وجود دارد که به راحتی در این سرما
اتاق های گذشته ، لمسی تک رسیدن به اعتماد به نفس خود را نشان داده بود.
"اما دوست ما ،" او پرسید : "پس از آن نیست که شما گفته؟"
"او به من گفت هیچ چیز نیست."
"خوب ، آن را نه با عجله می آیند -- همه در یک روز بسیار کمی است و علاوه بر این هنوز
شکل گرفته است که اجازه می دهد اعلام. این فقط برای شما -- کاملا شما به تنهایی --
که من صحبت می کنند ، بنابراین من می خواهم شما بدانید ".
حس او بنابراین اغلب ، از ساعت اول disembarkment او بود ، از بودن
بیشتر و بیشتر "،" او را تحت درمان دوباره در این لحظه خود را به دیگری درد شدید و ناگهانی ، اما در
این روش فوق العاده از خود او قرار دادن در
ادامه داد : به چیزی کاملأ پیچیده ظالم وجود دارد.
"موسیو د Vionnet قبول خواهند کرد آنچه که او باید بپذیریم.
او پیشنهاد کرده است نیم دوجین چیز -- هر یک بیشتر از دیگر غیر ممکن است ؛ و او
یافت نمی شود که اگر او به صد زندگی می کند.
چاد معلوم شد ، "با چراغ دار خود را ادامه داد ، به کمرنگ برافروخته ، آگاهانه او را
صورت محرمانه ، "در quietest راه در جهان.
یا به جای آن او را در بر داشت -- برای همه چیز او را می یابد ، من معنی می یابد او را به حق است.
شما فکر می کنم ما چنین چیزهایی عجیبی -- اما در سن و سال من ، "او لبخند زد ،" یکی به
قبول یکی به شرایط.
مردم مرد جوان ما او را دیده بود ، یکی از خواهران خود ، یک زن جذاب -- که تمام
در مورد آنها -- او در جایی با من مشاهده کرده بودند نمودند.
او به برادر خود سخن گفته بود -- تبدیل او را در ، و ما دوباره مشاهده شد ، فقرا جین
و من ، بدون ما ، دست کم آن را با علم است.
در آغاز فصل زمستان بود و آن را برای برخی از زمان رفت و آن outlasted ما
غیبت ، دوباره آن را در بازگشت ما آغاز شد و خوشبختانه به نظر می رسد همه حق است.
مرد جوان چاد ملاقات کرده بود ، و او یک دوست به او نزدیک -- به عنوان داشتن مناسب و معقول
علاقه به ما.
آقای Newsome نگاه و قبل از او همگانی روندی ، او به زیبایی آرام و راضی نگه داشته
خود را به طور کامل و پس از آن تنها به او صحبت کرد. این همان چیزی است که برای برخی از زمان گذشته را اشغال کردند
تماس با ما.
به نظر می رسد که اگر آن را انجام ، واقعا ، واقعا همه را یک می تواند بخواهند.
فقط دو یا سه تا نقطه به حل و فصل وجود دارد -- که در پدرش بستگی دارد.
اما این بار من فکر می کنم ما امن است. "
Strether ، آگاهانه خمیازه کمی ، منصفانه بر لب های او آویزان است.
"من امیدوارم که با تمام قلب من." و سپس او خود را مجاز : "آیا
هیچ چیز بستگی دارد بر روی او؟ "
"آه به طور طبیعی ، همه چیز بود. اما او خوشحال comme جذب سرمایه بپردازند.
او کاملا رایگان بوده و او -- دوست جوان ما -- واقعا ترکیب.
من کاملا به او عشق ورزیدن است. "
Strether مطمئن ساخته شده است. "شما به معنای فرزند آینده خود را در قانون؟"
"آینده اگر همه ما آن را خاموش است." "آه خوب ، گفت :" Strether decorously ، "من
صمیمانه امیدوارم که شما ممکن است. "
به نظر می رسید کمی دیگری وجود ندارد برای او می گویند ، هر چند ارتباط خود را به حال oddest
اثر بر او.
مبهم و confusedly او از آن مشکل بود ، احساس اگر او تا به حال حتی به خود شده است
در چیزی عمیق و کم نور نگران است.
او برای عمق اجازه داده شده بود ، اما این بیشتر : و آن را به عنوان اگر ، ظالم و --
در واقع absurdly -- او مسئول آنچه را که آنها به حال در حال حاضر به سطح پرتاب شده بود.
-- از طریق چیزی باستانی و سرد در آن -- آنچه که او را به نام واقعی
چیزی.
در بخش اخبار کوتاه میزبان خود ، هر چند که او نمی توانست توضیح داد که چرا معقول بود
شوک ، و ظلم و ستم خود را وزن او احساس او به نحوی یا دیگر باید بلافاصله دریافت کنید
خلاص شدن از شر.
بیش از حد بسیاری از connexions افتاده تا آن را قابل تحمل او باید کاری انجام دهم ، وجود دارد
دیگری.
قبل از دادگاه درونی خود او -- -- او به رنج می برند آماده برای چاد بود ، او آماده
حتی برای مادام د Vionnet رنج می برند.
اما او ، آمادگی ندارند برای دختر بچه ای رنج می برند بنابراین در حال حاضر گفت : مناسب
چیزی که او می خواست به دور است. او برگزار شد او را یک لحظه ، با این حال ، با
یکی دیگر از درخواست تجدید نظر.
"آیا من به نظر می رسد شما بسیار افتضاح است؟" "افتضاح است؟
چرا؟ "اما او آن را به نام خود ، حتی در حالی که او
صحبت می کرد ، بزرگترین عدم صمیمیت او هنوز.
"ترتیبات ما متفاوت از شما."
"مال من؟" آه او می تواند که بیش از حد اخراج!
"من هر گونه ترتیبات نیست."
"سپس شما باید معدن قبول همه بیشتر است که آنها بسیار عالی.
آنها در sagesse vieille تاسیس شد.
وجود خواهد داشت بسیار بیشتر است ، اگر همه به خوبی می رود ، شما را بشنوند و به دانستن ، و
همه چیز ، مرا باور ، برای شما به مانند. آیا ترس شما راضی "است.
بنابراین او می تواند به او از چه چیزی ، چه از زندگی درونی خود صحبت کنید -- که آنچه در آن آمده
به -- او باید "پذیرش" ، بنابراین او فوق العاده می تواند به عنوان اگر در چنین صحبت می کنند
رابطه او راضی اهمیت داشته است.
این همه جای تعجب بود و تمام صورت بزرگتر ساخته شده است.
او خود را در هتل رخ داد ، قبل از سارا و Waymarsh ، در قایق خود را به عنوان ؛
اما جایی که بر روی زمین ، او در حال حاضر؟ این سوال تا خود را در هوا بود
لب آن را با یکی دیگر نکند.
و آیا او به شما فرض کنید -- که دوست دارد تا او را -- هر چیزی بی پروا یا بی رحمانه انجام دهید؟ "
او تعجب آنچه که او قرار است. "آیا شما معنی مرد جوان خود را --؟"
من مال شما.
منظورم آقای Newsome. "آن را برای Strether فلش لحظه بعد
نور بهتر ، و نور عمیقتر او می رفتند.
"او را ، خدا را شکر ، truest علاقه tenderest در او."
این عمیق تر در واقع. "آه من مطمئن هستم که!"
"با شما صحبت ،" او گفت : "حدود یک به او اعتماد.
ببینید و سپس به من گفت : "او منتظر یک لحظه -- آن می آمدند.
"من می بینم -- من می بینم."
او احساس او واقعا مراجعه کنید. "او او را برای جهان صدمه دیده است نیست ، و نه --
فرض کنید او در همه ازدواج -- خطر هر چیزی است که ممکن است در برابر شادی او را.
و -- با کمال میل حاضر ، حداقل -- او به من صدمه دیده هرگز ".
صورت او ، با آنچه که او در این زمان درک بود ، به او گفت بیش از کلمات او است ؛
آیا چیزی را در آن آمده بود ، یا اینکه آیا او فقط به عنوان خوانده شده واضح تر ، تمام خود را
داستان -- چه حداقل او سپس برای چنین - - رسید که او را از آن گرفت.
با استفاده از ابتکار او در حال حاضر به چاد نسبت داده آن همه به یک معنا ، و این احساس --
نور ، سرب ، آنچه ناگهان قبل از او افزایش یافته بود.
او می خواست ، یک بار دیگر ، با این چیزها بود که در آخرین ساخته شده آسان می کند ،
بنده داشتن ، برای کمک او ، در شنیدن صدای در سالن ، فقط می آیند
رو به جلو.
تمام آنچه که Strether از آن ساخته شده بود ، در حالی که مرد در را باز کرد و impersonally
صبر کردم ، در حرف آخر خود را خلاصه. "من فکر نمی کنم ، شما می دانید ، چاد را به من بگویید
هر چیزی. "
-- شاید هنوز رتبهدهی نشده است "" و من هنوز به او نمی خواهد صحبت می کنند ".
"آه که به شما به عنوان بهترین شما فکر می کنم. شما باید قضاوت کند. "
او در نهایت با توجه به حال به او دست خود را ، که او برگزار شد یک لحظه.
"چقدر من را به قاضی!"
"همه چیز ، گفت :" مادام د Vionnet : کرد که در واقع -- با تصفیه
مبدل شور سرکوب شده از صورت خود را -- آنچه که او بیشتر انجام دور.