Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل سیزدهم آلیس Pyncheon
پیام وجود دارد، آورده است، یک روز، از پرستش Pyncheon Gervayse جوان
متی Maule، نجار، میخواهم در حضور فوری وی در مجلس
هفت شیروانی.
"و کارشناسی ارشد خود را با من چه می خواهید؟" گفت: نجار به سیاه و سفید آقای Pyncheon
بنده. "آیا خانه نیاز به هر گونه تعمیر؟
خوب ممکن است، در این زمان و بدون سرزنش به پدرم که از آن ساخته شده، نه!
من بود خواندن قبر سرهنگ ساله، دیگر پیش از آخرین روز سبت؛
حساب از آن تاریخ، خانه هفت و سی سال ایستاده بود.
جای تعجب نیست که اگر برای انجام کار بر روی سقف باید وجود داشته باشد. "
نمی دانم چه *** می خواهد، پاسخ داد: "Scipio.
"خانه خانه خوب توت، و Pyncheon سرهنگ قدیمی فکر می کنم تا بیش از حد، شاید -
دیگر چرا پیر مرد امد و شد زیاد چنین است، و ترساندن یه سیاه هم نمیرم فقیر، به او می کند؟ "
نجار گفت: "خوب، خوب، دوست Scipio؛ اجازه استاد خود را می دانم که من می آیم"
با خنده. "برای عادلانه، کار استادانه، او به من پیدا
مرد او.
و خانه خالی از سکنه است، آن را؟ این کارگر تنگ تر از من به صبح
نگه داشتن ارواح از شیروانی هفت.
حتی اگر سرهنگ آرام، "او اضافه کرد، من من به خود،" قدیمی من
پدربزرگ، جادوگر، کاملا مطمئن خواهد بود تا زمانی که به چوب به Pyncheons
دیوار هم نگه
"چه خبر است که شما به خودتان موتر، Maule متی؟" خواسته Scipio.
"و آنچه که برای شما نگاه سیاه و سفید به من؟" "مهم نیست، darky، گفت: نجار.
"آیا شما فکر می کنم هیچ کس به نگاه سیاه و سفید خود را؟
برو به کارشناسی ارشد خود را بگویید من می آیم و اگر شما اتفاق می افتد به معشوقه آلیس، دختر خود را،
به جهات فروتن متی Maule به او.
او به صورت عادلانه از ایتالیا به ارمغان آورد، - عادلانه و ملایم، و افتخار، - همان
Pyncheon آلیس "" او از معشوقه صحبت آلیس! "گریه Scipio
که او را از ماموریت خود بازگشتند.
"نجار پایین مرد! او هیچ کسب و کار تا آنجا که نگاه خود را
راه بسیار خوبی! "
این جوان متی Maule، نجار، باید آن را مشاهده کرد، یک فرد کوچک بود
قابل درک است، و بسیار به طور کلی نیست، دوست داشت در شهر جایی که او اقامت که نه
هر چیزی می تواند در برابر او ادعا
صداقت، و یا مهارت و سعی و کوشش خود را در صنایع دستی که او اعمال است.
گریزی (به عنوان عادلانه ممکن است نامیده می شود) که با آن افراد بسیاری از او را در نظر گرفته بود
تا حدی نتیجه رفتار و شخصیت خود او، و تا حدی به وراثت.
او نوه از یک متی Maule سابق بود، یکی از مهاجران اولیه
شهر و کسانی که یک جادوگر مشهور و وحشتناک در روز بوده است.
این هرزه قدیمی، یکی از مبتلایان به بود که پنبه مادر و برادرش
وزرا و قضات آموخته شده، و دیگر خردمندان، و سر ویلیام Phipps،
فرماندار زیرک، چنین قابل ستایش ساخته شده
تلاش ها برای تضعیف دشمن بزرگ روح، با ارسال بسیاری از پیروان او
مسیر صخره ای تپه پای چوبه دار است.
از آن روز، بدون شک، آن را به شک به رشد کرده بود که، در نتیجه از
مسمومیت تاسف از تحسین کار به خودی خود، مجموعه مقالات
در برابر جادوگران به مراتب کمتر به ثبوت رسانده است
قابل قبول به پدر رحمان نسبت به دشمن است که طاق آنها بود
در نظر گرفته شده برای ناراحتی و کاملا پایمال است.
کمتر خاص، با این حال، که ترس و وحشت brooded بیش از خاطرات نمی باشد.
کسانی که برای این جنایت هولناک از سحر جان باختند.
گورهای خود را، در درز سنگها، قرار بود به ناتوان از حفظ
سرنشینان که عجله شده به آنان را طرد کرده بودند.
قدیمی متی Maule، به خصوص، به عنوان تردید کم و یا مشکل در شناخته شده بود
افزایش از قبر او به عنوان یک مرد معمولی در بیرون آمدن از رختخواب، و به عنوان اغلب به
در نیمه شب به عنوان زندگی مردم در ظهر دیده می شود.
این جادوگر سمی (که در آنها مجازات عادلانه خود را به نظر می رسید به هیچ شیوه ای ساخته
اصلاح) عادت دیرنه از شکار عمارت خاص، مدل دهید
خانه هفت شیروانی، در برابر
او مالک آن وانمود به برگزاری یک ادعای مشخص نشدهای برای اجاره زمین.
ارواح، به نظر می رسد - با لجبازی که یکی از
ویژگی های متمایز در حالی که هنوز زنده ام - اصرار داشت که او به حق بود
مالک از سایت که بر اساس آن خانه ایستاد.
شرایط او بودند، که هر دو فوق الذکر اجاره زمین، از روز که انبار
شروع به توان حفر، باید پرداخت شود پایین، یا عمارت خود را داده تا دیگر او،
بستانکار شبح مانند، انگشت خود را در
تمام امور Pyncheons ها، و همه چیز رفتن به اشتباه آنها را، هر چند آن
باید هزار سال پس از مرگ او.
یک داستان وحشی، شاید، اما به نظر می رسید برای کسانی که در مجموع به طوری باور نکردنی
می تواند به یاد داشته باشید چه یک همکار inflexibly معاند این Maule جادوگر بوده است.
در حال حاضر، نوه جادوگر، جوان متی Maule داستان ما، مردم
قرار است به برخی از صفات مشکوک جد خود به ارث برده است.
این فوق العاده است که چگونه بسیاری از پوچ در اشاره به مرد جوان بنا به اظهارات نمایندگان بودند.
او افسانه بود، به عنوان مثال، به یک قدرت عجیب و غریب گرفتن به مردم
رویاها و تنظیم امور وجود دارد با توجه به فانتزی خود را، تا حد زیادی
مانند مرحله مدیر تئاتر است.
مقدار زیادی از بحث در میان کشورهای همسایه وجود دارد، به خصوص petticoated
آنهایی که در مورد آنچه به نام سحر چشم Maule را.
بعضی می گفتند که او می تواند به ذهن مردم را نگاه کنید؛ دیگران، که با موجود شگفت انگیزی است
قدرت این چشم، او می تواند مردم را به ذهن خود رسم، و یا ارسال آنها را، اگر او
خشنود است، به انجام errands به پدربزرگش،
در جهان معنوی دیگران، دوباره، که آن چه در چشم بد نامیده می شود، و
از اساتیدی ارزشمند blighting ذرت، و خشک کردن کودکان به مومیاییهای با صاحب
سوزش سر دل.
اما، بعد از همه، چه کار می کرد بیشتر به ضرر نجار جوان بود، برای اولین بار،
عبوسی و رزرو از وضع طبیعی خود، و در مرحله بعد، این واقعیت نه به قول او
کلیسا اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند، و
سوء ظن از اصول خود را در برگزاری بدعت در مسائل مربوط به مذهب و حکومت.
پس از دریافت پیام آقای Pyncheon را، نجار به صرفا tarried کوچک را به پایان برساند
شغل، که او در دست داشته باشد، و سپس راه خود را نسبت به مجلس صورت گرفت
هفت شیروانی.
این عمارت که اشاره شد، هر چند سبک نگارش آن ممکن است از کمی از مد،
هنوز هم به عنوان احترام و اقامت خانواده که هر نجیب زاده در شهر.
مالک کنونی، Pyncheon Gervayse به دوست نداشتن قرارداد گفته شد
خانه، در نتیجه شوک به حساسیت خود را، در اوایل کودکی، از
مرگ ناگهانی از پدربزرگش.
در عمل بسیار از در حال اجرا را برای صعود به زانو سرهنگ Pyncheon، پسر را کشف کرده بود.
قدیمی پیورتین ها به یک جسد است.
پس از رسیدن به مردانگی، آقای Pyncheon انگلستان سفر کرده بود، جایی که او با یک خانم از ازدواج
ثروت، و شده بود پس از آن سالهای بسیاری، تا حدودی در کشور مادر، و
تا حدودی در شهرهای مختلف در قاره اروپا است.
در طی این مدت، عمارت خانواده شده است به اتهام یک خویشاوند سپرده بود،
که اجازه داده شد به آن خانه اش را در حال حاضر، با در نظر گرفتن حفظ
محل در تعمیر کامل.
پس صادقانه به حال این قرارداد تحقق، که در حال حاضر به عنوان نجار
با نزدیک شدن به خانه، چشم با تجربه خود می تواند چیزی برای انتقاد از خود را در تشخیص
بیماری است.
قله از هفت شیروانی افزایش یافت تا به شدت سقف shingled نگاه
کاملا آب تنگ و پر زرق و برق گچ کار به طور کامل تحت پوشش بیرونی
دیوارها، و در خورشید اکتبر برق زد، که اگر آن جدید بوده است فقط یک هفته پیش.
خانه بود که جنبه های لذت بخش زندگی است که مانند بیان شاد
فعالیت راحت در لغات انسان.
شما می توانید ببینید، در یک بار، که به هم بزنید یک خانواده بزرگ در درون آن وجود دارد.
بار عظیمی از بلوط چوب در حال عبور از کنار دروازه، به سمت outbuildings در
عقب ایستاده بود آشپز چربی - یا احتمالا ممکن است خانه دار باشد - در سمت
درب، چانه زنی برای برخی از بوقلمون و
مرغ که هم میهن را برای فروش آورده بود.
در حال حاضر و پس از آن خدمتکار-بنده، منظمی لباس پوشیدن، و در حال حاضر چهره درخشان سی بل از
برده، ممکن است دیده می شود شلوغ در سراسر پنجره، در قسمت پایین تر از خانه است.
در پنجره باز اتاق در داستان دوم، حلق آویز بیش از برخی از گلدان زیبا
و گل های ظریف - exotics، اما که خوش مشرب تر از آفتاب شناخته شده هرگز
که از پاییز انگلستان - بود
شکل یک خانم جوان، عجیب و غریب، مثل گل، و زیبا و ظریف به عنوان
می کنند.
حضور او در فضل و جادو گری ضعف غیرقابل تصور به کل افاضه
عمارت.
در جهات دیگر، آن را بسیار بالایی می باشد، در عمارت به دنبال خوشحال بود و به نظر می رسید مناسب باشد
محل اقامت ایلخانی، که ممکن است مقر خود را در مقابل ایجاد
شیروانی و اختصاص یکی از باقی مانده به
هر یک از شش فرزند خود را، در حالی که دودکش بزرگ در مرکز باید نماد
دل نواز شخص مسن، نگه داشته است که همه آنها را گرم ساخته شده و یک کل بزرگ
هفت کوچکتر.
ساعت آفتابی عمودی بر روی شیروانی جلو وجود دارد و به عنوان نجار در زیر به تصویب رسید
آن، سرش را بالا گرفت و با اشاره به ساعت. "سه ساعت" با خودش گفت.
"پدرم به من گفت که شماره گیری نمایید تا تنها یک ساعت قبل از سرهنگ پیر قرار گرفت
مرگ است. واقعا آن را نگه داشته است این و هفت و
سی سال گذشته!
سایه سرخی و سرخی، است و همیشه به دنبال بر شانه آفتاب!
ممکن است هنرمند befitted مانند متی Maule، برای ارسال
خانه آقا، برای رفتن به درب عقب، که در آن بندگان و کار مردم معمولا
بستری و یا حداقل به ورودی سمت،
که در آن کلاس بهتر از تجار ساخته شده نرم افزار.
اما نجار به حال مقدار زیادی از غرور و سفتی را در طبیعت خود، و، در این
حال حاضر، علاوه بر این، قلب خود را با احساس اشتباه ارثی تلخ بود، زیرا او
نظر گرفته مجلس Pyncheon بزرگ باشد
ایستاده در خاک که باید خود را.
در این سایت بسیار، در کنار یک چشمه آب خوشمزه، پدر بزرگ خود را قطع کرده بود
درختان کاج و ساخته شده است یک کلبه، که در آن کودکان به او متولد شده بود و آن
فقط از یک مرد مرده که سفت بود
انگشتان که Pyncheon سرهنگ wrested دور عنوان اعمال.
خیلی جوان Maule رفت و مستقیما به ورودی اصلی، در زیر یک پورتال
بلوط حک شده، داد و ترق و تروق کردن مزاحم آهن که شما می توانید تصور
جادوگر استرن قدیمی خود را در آستانه ایستاده است.
سیاه و سفید Scipio احضار در شگرف، عجله جواب داد: اما سفید پوستان را نشان داد
چشم خود را در حیرت beholding فقط نجار.
"خداوند، رحمت، چه مرد بزرگ او باشد، این شخص نجار!" زیر لب Scipio، پایین در
گلو او را. "هر کسی فکر می کنم او در خانه خود را با ضرب و شتم
بزرگترین چکش!
"من اینجا هستم!" گفت: Maule sternly. "راه را به من به اطاق نشیمن خود را نشان می دهد."
همانطور که او را به خانه stept، توجه داشته باشید موسیقی شیرین و سودا هیجان و ارتعاش
در طول راه عبور اقدام از یکی از اتاق های بالا از پله ها.
این هارپسیکورد که Pyncheon آلیس بود که با او را از فراتر از دریا آورده شده بود.
آلیس عادلانه ارزانی بسیاری از اوقات فراغت از ازدواج خود را بین گل و موسیقی، هر چند
سابق بود APT به پژمرده شدن، و ملودی ها اغلب ناراحت بودند.
او آموزش های خارجی بود، و نمی تواند با مهربانی به حالت انگلستان جدید
زندگی، که در آن هیچ چیز زیبا شده است.
همانطور که آقای Pyncheon شده بود، بی صبرانه در انتظار ورود Maule، Scipio سیاه و سفید،
البته، هیچ وقت در طلوع نجار را به حضور استاد خود را از دست داد.
اتاق که در آن این آقا نشسته سالن از نظر اندازه در حد متوسط بود، و به دنبال بیرون بر
باغ از خانه، و داشتن ویندوز خود را تا حدودی از شاخ و برگ افتصادی
میوه درخت.
آپارتمان عجیب و غریب آقای Pyncheon بود، و با مبلمان، ارائه شده در
سبک ظریف و پر هزینه، عمدتا از پاریس، کف (که غیر معمول که در آن بود
روز) با فرش پوشیده شده است، بنابراین
ماهرانه و غنی ساخته است که آن را به تب و تاب بودن با گل زندگی می کنند به نظر می رسید.
در یک گوشه ایستاده بود یک زن سنگ مرمر، به چه کسی زیبایی خود را تنها و کافی بود
لباس.
برخی از - نگاه قدیمی، و اثر خفیفی از رنگ منتشر دلپذیر از طریق تمام خود را
شکوه و جلال عیار - آویزان بر روی دیوار.
در نزدیکی شومینه کابینت بزرگ و بسیار زیبا از آبنوس، منبت کاری شده با
عاج، یک تکه از مبلمان عتیقه، که آقای Pyncheon در ونیز را خریداری کرده بود، و
که او به عنوان گنج محل استفاده می شود
مدال، سکه های باستانی، و هر چه کوچک و ارزشمند کنجکاوی او را برداشت کرده بود
در سفر.
با این حال، از طریق همه این انواع دکوراسیون، اتاق اصلی خود را نشان
ویژگی ها، گل میخ پایین آن، پرتو متقابل آن، دودکش تکه آن، با سن
کاشی، هلندی از مد افتاده به طوری که بود
آرم ذهن industriously با ایده های خارجی ذخیره می شود و شفافی را به
مصنوعی پالایش، اما نه بزرگتر و نه خود آن، ظریف تر از
قبل از.
دو جسم که نه خارج از محل در ظاهر بسیار سخاوتمندانه وجود دارد
مبله اتاق.
یکی یک نقشه بزرگ، و یا طرح نقشه برداری، دستگاه زمین، که به نظر می رسید اگر تا به حال بود
خوب چندین سال پیش کشیده شده و در حال حاضر تیره رنگ دود، و خراب، در اینجا و
وجود دارد، با لمس انگشتان دست است.
دیگر تصویری از یک مرد استرن ساله بود، در لباس پیورتین ها، رنگ آمیزی حدود
اما با یک اثر جسورانه و بیان قابل ملاحظه ای قوی از شخصیت.
در یک میز کوچک، قبل از آتش انگلیسی زغال سنگ دریا، نشسته آقای Pyncheon، sipping قهوه،
که به یک نوشیدنی بسیار مورد علاقه با او در فرانسه رشد کرده بود.
او یک مرد میانسال و واقعا زیبا بود، با کلاه گیس در جریان بر خود
شانه کت خود را از مخمل آبی بود، با توری در سر مرز و در دکمه
چاله ها و رعد و برق glistened در
وسعت بزرگ از جلیقه خود را، که بیش از همه با طلا گل شد.
در ورودی از Scipio را، طلوع نجار، آقای Pyncheon تبدیل تا حدودی
دور، موقعیت سابق خود را از سر گرفت، و به عمد اقدام به پایان جام خود را از
قهوه، بدون اطلاع فوری از مهمان را بخواهد او را به حضور خود احضار کرده بود.
این بود که او در نظر گرفته شده هر گونه خشونت در رفتار یا غفلت نادرست، - که، در واقع، او را
سردرپیش به جرم باشد - اما آن را به او رخ نداده است که یک فرد در Maule
ایستگاه بود ادعای در حسن نیت ارائه میدهد، و یا
خود را در مورد آن یکی از راه های دیگر به سختی.
نجار، با این حال، پا در یک بار به کوره کشتی، و روشن خود را در مورد، بنابراین به عنوان
به دنبال آقای Pyncheon در صورت.
"تو برای من فرستاده می شود، گفت:" او. "به توضیح کسب و کار خود را، که
من ممکن است به امور خود من. "" آه! گفت: "مرا ببخش، آقای Pyncheon بی سر و صدا.
من معنی نیست که وقت خود را بدون پاداش ابر قدرت لطمه میزند.
نام شما، من فکر می کنم، این است Maule - توماس ماتیو Maule، - یک پسر و یا نوه
سازنده این خانه است؟ "
"Maule متی،" پاسخ نجار، - "پسر او که خانه ساخته شده است، - نوه
مالک قانونی از خاک است. "
"من می دانم که اختلاف را که شما اشاره،" آقای Pyncheon با دست نخورده مشاهده
متانت.
"من به خوبی آگاه است که پدر بزرگ من برای توسل به یک دست کت و شلوار در قانون مجبور شد، در
سفارش ادعای خود را به ایجاد پایه سایت از این عمارت.
ما خواهد شد، اگر شما، تمدید بحث.
این موضوع در آن زمان، و توسط مراجع ذی صلاح حل و فصل شد، - منصفانه
به فرض، - و در همه حوادث، جبران ناشدنی است.
با این وجود، فوق العاده به اندازه کافی، اشاره ضمنی به این موضوع خیلی موضوع وجود دارد
آنچه من در حال حاضر برای گفتن به شما.
و این همان کینه دیرنه، - ببخشید، منظورم این است که هیچ جرم - این تحریک پذیری،
که شما فقط نشان داده شده است، از این موضوع را به طور کامل کنار گذاشته نمی شود. "
گفت: "اگر شما می توانید هر چیزی را برای هدف خود را، آقای Pyncheon،" نجار "در
خشم طبیعی انسان برای اشتباهات و اعمال انجام شده را به خون او، شما به آن. "
"من شما را در کلمه خود را، Maule گودمن،" می کنند! این صاحب گفت: از هفت شیروانی، با
لبخند، "و ادامه حالت که در آن خشم ارثی خود را نشان می دهد -
قابل توجیه و یا در غیر این صورت - ممکن است تحمل در امور من را داشته اند.
شما شنیده ام، گمان می کنم، که خانواده Pyncheon، از زمانی که من
روز پدر بزرگ شده اند تحت پیگرد قانونی قرار ادعا هنوز مشخص نشدهای به یک بسیار بزرگ
وسعت سرزمین در شرق؟ "
"اغلب،" پاسخ Maule، - و گفته می شود که لبخند بر چهره اش آمد، - "خیلی
در اغلب موارد، - از پدرم "
«این ادعا، ادامه داد: آقای Pyncheon، پس از این مساله یک لحظه، تا اگر به در نظر گرفتن آنچه
لبخند نجار ممکن است به معنای، "به نظر می رسد در آستانه حل و فصل می شود و
کمک هزینه، در زمان مرگ پدر بزرگ من است.
به خوبی شناخته شده است به کسانی که در اعتماد به نفس خود را، که او پیش بینی نه
مشکل نه تاخیر.
در حال حاضر، Pyncheon سرهنگ، من نیاز دارم به سختی، مرد عملی، به خوبی آشنا بود
کسب و کار های دولتی و خصوصی، و نه در همه، برای گرامی داشتن بد تاسیس امید، و یا
سعی می کند به شرح زیر است از یک طرح بیهوده است.
بدیهی است برای نتیجه گیری، در نتیجه، که او تا به حال به دلایل آشکار، به وارثان خود را ندارد،
برای پیش بینی اعتماد به نفس خود را از موفقیت در ماده این ادعا شرق.
در یک کلام، به اعتقاد من، - و مشاورین حقوقی من همزمان در این باور، که،
علاوه بر این، مقامات مسئول تا حدودی، توسط سنت های خانواده - که من
پدر بزرگ بود در اختیار داشتن برخی از عمل،
و یا سند دیگر، به این ادعا ضروری است، اما از آن زمان به بعد ناپدید شد. "
"به احتمال بسیار زیاد، متی Maule گفت:، - و باز هم گفته می شود، یک لبخند تاریک وجود دارد
بر لب داشت، - "اما آنچه می تواند یک نجار فقیر باید با امور بزرگ انجام دهد
خانواده Pyncheon؟ "
"شاید هیچ چیز،" بازگشت آقای Pyncheon، "احتمالا خیلی!"
در اینجا گرفت بسیاری از کلمات بزرگ بین متی Maule و مالک از
هفت شیروانی، در مورد این موضوع که دومی در نتیجه مطرح شده بود.
به نظر می رسد (هر چند آقای Pyncheon برخی از تردید در مراجعه به داستان تا به حال
در بعد خود را بسیار پوچ) که اعتقاد به مردمی با اشاره به برخی از
ارتباط و وابستگی مرموز،
موجود بین خانواده از Maules، و تحقق نیافته ناشی از این اموال گسترده
Pyncheons.
این یک ضرب المثل های معمولی که جادوگر پیر، به دار آویخته شد اگرچه او بود، به دست آمده بود
بهترین پایان معامله در مسابقه خود را با Pyncheon سرهنگ از انجاییکه او
در اختیار داشتن این ادعا شرقی را،
در ازای یا دو هکتار زمین باغ.
یک زن بسیار از سالمندان است، به تازگی مرده، اغلب مورد استفاده بود بیان استعاری، در او
بحث پای بخاری، که مایل و مایل از اراضی Pyncheon به shoveled شده بود
مقبره Maule است که خداحافظی بود، اما
گوشه بسیار کم عمق، بین دو سنگ ها، در نزدیکی قله تپه پای چوبه دار.
باز هم، وقتی وکلا ساخت پرس و جو برای سند گم شده، آن را یک کلمه بود
که هرگز، مگر در دست اسکلت جادوگر.
وزن بسیار وکلای زیرک اختصاص داده شده به این افسانه که (اما آقای
Pyncheon متوجه متناسب نجار از این واقعیت را به اطلاع) آنها تا به حال مخفیانه
باعث قبر جادوگر به جستجو.
هیچ چیز، کشف شد، با این حال، به جز unaccountably، از طرف راست
اسکلت رفته بود.
در حال حاضر، بدون شک مهم بود، می تواند بخشی از این شایعات محبوب
ترسیم، هر چند نه doubtfully indistinctly، به واژه ها فرصت و مبهم
تذکرات به پسر جادوگر به اعدام، و پدر این حال متی Maule.
و در اینجا آقای Pyncheon می تواند مورد از شواهد شخصی خود را به بازی آورد.
اگرچه اما یک کودک در آن زمان، او یا به یاد و یا خیالی که پدر متی
تا به حال برخی کار را به انجام در روز قبل از، یا احتمالا صبح از
مرگ کلنل، در اتاق خصوصی
جایی که او و نجار بود در این لحظه صحبت کردن.
برخی از مقالات متعلق به Pyncheon سرهنگ، به عنوان نوه اش مجزا
مجددا، گسترش یافته شده بر روی میز بود.
متی Maule درک insinuated سوء ظن است.
«پدر من،" او گفت: - اما هنوز هم این بود که لبخند تاریک وجود دارد، ساخت یک معما از او
سیما، - «پدر من یک مرد honester از سرهنگ خونین قدیمی بود!
به حقوق خود را دوباره به او انجام داده اند یکی از این روزنامه ها!
مشاهده Pyncheon آقای خارجی تربیت: "من باید با شما رد و بدل کردن نیست،"
با خونسردی والا.
"و نه آن را تبدیل به هر گونه خشونت در رفتار را به سمت هر دو پدربزرگ من و یا خشمگین شدن
خودم.
آقا، قبل از مقاربت با یک شخص به ایستگاه و عادات خود را،
ابتدا که آیا ضرورت پایان ممکن است برای جبران در نظر بگیرند
disagreeableness از وسیله.
این کار را در نمونه حاضر. "
او پس از آن به شکلی که در مکالمه، و ساخته شده ارائه می دهد مالی بزرگ را به نجار، در
مورد دومی باید اطلاعاتی که منجر به کشف از دست رفته
سند، و موفقیت متعاقب این ادعا شرق است.
برای مدت زمان طولانی متی Maule گفته می شود که به گوش سرد به این تبدیل
گزاره.
در گذشته، با این حال، با یک نوع عجیب و غریب از خنده، او پرسید که آیا آقای Pyncheon
را به او جادوگر پیر حیاط، زمین، با مجلس
از هفت شیروانی، در حال حاضر بر روی آن ایستاده، در
مجازات از شواهد مستند تا به فوریت مورد نیاز است.
وحشی، افسانه گوشه دودکش (که بدون کپی کردن همه اسراف آن، من
روایت در اصل به شرح زیر است) در اینجا یک حساب کاربری از برخی از رفتار بسیار عجیب و غریب را می دهد در
بخش پرتره سرهنگ Pyncheon.
این تصویر، آن را باید درک شود، قرار بود به رابطه بسیار نزدیکی با متصل
سرنوشت خانه و جادویی را به دیواره های آن ساخته شده است، که اگر یک بار آن را
باید برداشته شود، که بسیار فوری
تمام عمارت خواهد آمد رعد در یک توده گرد و خاکی از نابودی.
از طریق مکالمه فوق بین آقای Pyncheon و نجار،
پرتره شده frowning بود، قروچه مشت خود را، و به اثبات بسیاری از چنین
اضطراب بیش از حد، اما بدون
از جلب اطلاع از هر یک از این دو colloquists.
و در نهایت، پیشنهاد بی پروا های متی Maule از انتقال از این هفت نفر
ساختار دارای ارایش سه گوش، تصویر شبح مانند averred به همه صبر را از دست داده و به
خود را در نقطه از بدن نزولی از قاب آن نشان داده شده است.
اما چنین حوادث باور نکردنی فقط به ذکر کنار.
رها کردن این خانه! "بانگ زد آقای Pyncheon، در حیرت پیشنهاد.
"من به انجام این کار، پدربزرگ من آرام در قبر او نمی استراحت!
"او هرگز، اگر تمام داستان های واقعی هستند"، اظهار داشت نجار composedly.
"اما این موضوع نگرانی نوه اش بیشتر آن متی Maule است.
من هیچ شرایط دیگر به پیشنهاد "است.
غیر ممکن به عنوان او در ابتدا آن را به مطابق با شرایط Maule، هنوز هم، در
نگاه دوم، آقای Pyncheon بود عقیده است که آنها حداقل ممکن است ماده
بحث.
او خود را به حال هیچ دلبستگی شخصی برای خانه، و نه هیچ یک از انجمن های دلپذیر
در ارتباط با اقامت کودکانه خود را در آن است.
بر خلاف انتظار، پس از هفت و سی سال، حضور پدربزرگ مرده اش
به نظر می رسید که هنوز به آن نفوذ کردن، که آن روز صبح که پسر affrighted مشهود بود
او، با رنگ پریده جنبه شدید در صندلی خود را.
اقامت طولانی او در بخش خارجی، علاوه بر این، و آشنایی با بسیاری از قلعه
و سالن های اجدادی از انگلستان، و کاخ مرمر از ایتالیا، او را به موجب
نگاه تحقیر در خانه
هفت شیروانی، چه در نقطه ای از شکوه و جلال و یا راحتی.
این عمارت به سبک از زندگی که این امر می تواند بسیار ناکافی بود
وقت در آقای Pyncheon برای حمایت، پس از احقاق حقوق ارضی خود است.
مباشر او ممکن است تمکین کردن به آن را اشغال می کنند، اما، هرگز به طور قطع، بزرگ فرود آمد
صاحب خود را.
در صورت موفقیت، در واقع، هدف خود را به بازگشت به انگلستان بود و نه برای گفتن
حقیقت را که او اخیرا اند quitted که مشرب خانه، خود را نه به قول او
ثروت، و نیز همسر مرحوم خود، شروع به دادن علائم خستگی.
ادعای شرق یک بار منصفانه حل و فصل شده است، قرار داده و بر اساس شرکت واقعی
تملک، مالکیت های آقای Pyncheon - به مایل، نه هکتار اندازه گیری - خواهد بود
ارزش earldom و منطقی
حق او را به درخواست، و یا قادر می سازد او را به خرید، که شأن و منزلت بالا از
بریتانیا پادشاه.
های خداوند Pyncheon - یا ارل والدو - چگونه می تواند مانند یک نجیب زاده می شود انتظار می رود
قرارداد عظمت خود را در قطب نمای رقت انگیز از شیروانی 7 shingled؟
به طور خلاصه، در یک نمای بزرگ شده از کسب و کار، شرایط نجار ظاهر شد
مسخره آسان که Pyncheon آقای به ندرت می تواند به اجتناب کردن از خنده در چهره اش.
او کاملا شرمنده بود، پس از بازتاب موارد فوق، به پیشنهاد هر گونه کاهش
بنا بر این پاداش برای این سرویس عظیم به نمایش داده شود و متوسط.
"من رضایت به پیشنهاد خود را، Maule!" گریه او.
"من در اختیار داشتن سند اساسی برای ایجاد حقوق من، و
خانه شیروانی هفت، خود را است! "
با توجه به برخی از نسخه های این داستان، یک قرارداد به طور منظم به اثر فوق بود
توسط یک وکیل کشیده، و در حضور شهود امضا و مهر و موم است.
دیگران می گویند که متی Maule با یک قرارداد خصوصی نوشته شده راضی بود، که در آن
آقای Pyncheon متعهد و شرافت و اسم و یکپارچگی خود را به تحقق شرایط
به این نتیجه رسیدند بر.
آقا پس از آن دستور داد شراب، که او و نجار نوشید با هم، در
تایید معامله خود را.
در طول تشریفات و پس از آن کل بحث قبل، پیورتین های قدیمی
پرتره به نظر می رسد که همچنان در حرکات سایه خود را از مخالفت، اما
بدون اثر، جز این که، به عنوان آقای
Pyncheon شیشه خالی، او فکر او مشهود اخم پدر بزرگ خود را.
"این شری است که بیش از حد قوی شراب برای من، آن را تحت تأثیر قرار داده است مغز من در حال حاضر،" او
پس از یک نگاه تا حدودی شگفت زده شده در تصویر مشاهده نشد.
در بازگشت به اروپا، من باید خودم به ظریف تر vintages های محدود
ایتالیا و فرانسه، که حمل و نقل را تحمل کنم. "
"Pyncheon پروردگار من ممکن است نوشیدن شراب او خواهد شد، و هر جا که بخواهد،" پاسخ داد
نجار، اگر او به عنوان محرم اسرار به پروژه های بلند پروازانه آقای Pyncheon بوده است.
اما در ابتدا، آقا، اگر شما تمایل بشارت ده این سند از دست رفته، من باید به نفع طلب
بحث، کمی با دختر عادلانه خود را آلیس است. "
"شما دیوانه، Maule" بانگ زد: آقای Pyncheon haughtily و در حال حاضر، در گذشته، وجود دارد
شد خشم با افتخار خود را مخلوط می شوند. "چه کاری می تواند برای دختر من باید با انجام
کسب و کار مثل این؟ "
در واقع، در این تقاضای جدید بخش نجار، صاحب
هفت شیروانی حتی بیش از رعد و برق زده از در گزاره خنک به تسلیم
خانه اش.
بود، حداقل، انگیزه تعیین و تخصیص برای اولین شرط وجود دارد به نظر می رسد
به هر آنچه که هیچ کدام برای آخرین بار.
با این حال، متی Maule sturdily به بانوی جوان در حال احضار اصرار داشت،
و حتی به پدرش به درک، در یک نوع مرموز توضیح، - که
این موضوع بطور قابل توجهی از آن تیره تر
قبل از نگاه، - که تنها شانس دستیابی به دانش لازم بود
از طریق روشن، متوسط بلور هوش خالص و دست نخورده، که از
نمایشگاه آلیس.
به دست و پای کسی را گرفتن داستان ما با scruples آقای Pyncheon، به چه وجدان،
غرور، یا محبت پدرانه، او در طول دستور داد که دختر خود را به آن می شود.
او به خوبی آگاه است که او در اتاق او بود، و در هیچ شغل مشغول است که نمی توانست
به آسانی گذاشته می شود را برای آنچه که اتفاق افتاد، از زمانی که نام آلیس سخن گفته شده بود،
هر دو پدر و نجار شنیده بود
موسیقی غمگین و شیرین از هارپسیکورد او، و سودا airier او را
همراه با صدا. بنابراین از آلیس Pyncheon، احضار شد، و
ظاهر شد.
تصویری از این دختر جوان، در نقاشی های یک هنرمند ونیزی، و پدرش او را در سمت چپ
انگلستان، گفته می شود که به دست دوک در حال حاضر از Devonshire افتاده اند،
و در حال حاضر در Chatsworth حفظ نه
در حساب از هر گونه انجمن ها با اصل است، اما ارزش خود را به عنوان یک عکس،
و شخصیت زیبایی را در سیما.
اگر هرگز یک زن متولد شده وجود دارد، و جدا از توده مبتذل جهان توسط یک مجموعه
برخی ملایم و سرما شکوه، این بسیار Pyncheon آلیس بود.
با این حال، مخلوط زنانه در او وجود دارد، حساسیت به لمس، و یا حداقل مناقصه
قابلیت های.
برای خاطر که کیفیت جبران، انسان را از طبیعت سخاوتمندانه بخشیده اند
تمام غرور اش شده اند، و محتوا، تقریبا، دراز کشیدن در مسیر خود، و اجازه دهید
آلیس پا بلند و باریک خود را بر قلب او را.
که او را لازم بود به سادگی اعتراف است که او در واقع یک
انسان و بودن یک شخص، از عناصر مشابه او به عنوان پلاستی.
همانطور که آلیس به اتاق آمد، چشم ها به او بر نجار، بود که ایستاده در نزدیکی افتادند.
مرکز آن، در ژاکت پشمی سبز، یک جفت شلوار گشاد، باز در زانو پوشیده،
و با جیب طولانی برای حاکمیت خود را،
پایان که از آن برآمده، به عنوان مناسب بود علامت تماس صنعتگر به عنوان آقای
شمشیر کامل لباس Pyncheon از تظاهر اشرافی که آقا.
درخشش تصویب هنری بیش از چهره آلیس Pyncheon را روشن و به او با شگفت زده شد.
ستایش - که او هیچ تلاشی برای پنهان کردن - خوبی قابل توجه،
قدرت، و انرژی شکل Maule ها.
اما که نگاه توصیف (که بسیاری از مردان دیگر، شاید می توانست به عنوان یک پاس
خاطره شیرین در سراسر زندگی) نجار هرگز نبخشیدند.
باید خود شیطان که Maule به طوری ظریف در preception او ساخته شده است.
"آیا دختر به من نگاه می کنی اگر من یک جانور بی رحم بود؟" فکر می کرد، تنظیم خود
دندان ها.
"او باید بدانند که آیا من روح انسان و بدتر برای او، اگر آن را اثبات کند
قوی تر از خود را "پدر من، شما برای من فرستاده، گفت:" آلیس،
در صدای شیرین و چنگ مانند او.
"اما، اگر شما کسب و کار با این مرد جوان، دعا به من اجازه دوباره.
شما می دانید من این اتاق را دوست ندارد، با وجود که کلود، که با آن شما سعی می کنید به ارمغان می آورد
پشت خاطرات آفتابی است. "
"اقامت یک لحظه، بانوی جوان، اگر شما لطفا!" متی Maule گفت.
"کسب و کار من با پدر شما به پایان رسیده است. با خودتان، آن است که در حال حاضر برای شروع!
آلیس نگاه نسبت به پدرش، در تعجب و پرسش است.
"دارد، آلیس، گفت:« آقای Pyncheon، با برخی از اغتشاش و سردرگمی است.
"این مرد جوان، - نام او متی Maule ادعا، تا آنجا که من می تواند او را درک کنند،
قادر به کشف، از طریق به معنی خود، یک مقاله خاص و یا پوست بود که
مدت ها قبل از تولد خود را از دست رفته است.
اهمیت سند در مورد آن ارائه توصیه به غفلت نه
ممکن است، حتی اگر غیر محتمل، روش به دست آوردن آن است.
بنابراین ملزم به من، آلیس عزیز من، با پاسخ دادن به این شخص
سوالات، و مطابق با درخواست قانونی و منطقی خود را، تا آنجا که آنها ممکن است
ظاهر جسم مزبور در نظر داشته باشید.
همانطور که من باید در اتاق باقی می ماند، شما نیاز به هیچ بی ادب نه ناخوشایند دستگیری
اخلاق، در بخش مرد جوان و در کوچکترین آرزوی خود را، البته،
تحقیق، یا هر چیز دیگری ممکن است ما آن را با شماره تلفن را فورا باید شکسته شود. "
"از معشوقه Pyncheon آلیس، اظهار داشت متی Maule، با حداکثر احترام، اما هنوز
طعنه نیمه مخفی در نگاه و لحن خود را، "بدون شک خودش احساس کاملا امن در
حضور پدر خود، و تحت حفاظت خود را همه کافی است. "
"، گفت:" من قطعا سرگرم هیچ شیوه ای از دلهره، با پدر من در دست
آلیس با کرامت maidenly.
"نه می توانم تصور که یک خانم، در حالی که عشق واقعی به خودش، می تواند هیچ چیز به ترس
از هر انکس، و یا در هر شرایط! "پور آلیس!
چه ضربه ناراضی بنابراین او خودش را در یک بار را از تمرد
در برابر یک قدرت است که او نمی تواند تخمین می زنند؟
سپس معشوقه آلیس، "متی Maule گفت، توزیع یک صندلی، - آرامی به اندازه کافی، برای
هنرمند، "به شما لطفا آن را تنها به نشستن، و من به نفع انجام دهد (هر چند
در مجموع فراتر از بیابان یک نجار فقیر) برای رفع چشم خود را بر روی مال من است "
آلیس پیروی از او بسیار افتخار است.
صرفنظر از تمام مزایای استفاده از مقام، این دختر عادلانه تلقی خود را از آگاه
قدرت - ترکیب زیبایی، بالا، خلوص unsullied، و نیروی نگهدارنده
زنانگی - که می تواند حوزه او را
غیر قابل نفوذ، مگر اینکه خیانت خیانت در داخل است.
او به طور غریزی می دانست، ممکن است، که برخی از قدرت شیطانی یا بد بود
تلاش را برای عبور از موانع خود نه که مسابقه او به کاهش است.
بنابراین آلیس قدرت زن در برابر قدرت انسان قرار داده، مسابقه برابر اغلب در بخش
زن.
پدر او در عین حال پشت، و به نظر می رسید جذب شده در تفکر
چشم انداز توسط کلود، که ویستا سایه و خورشید، آرام نفوذ از راه دور
به چوب های باستانی، که آن را مجبور
تعجبی ندارد اگر تجملی خود را از دست داده بود خود را در اعماق سردرگم تصویر.
اما در حقیقت، تصویر او را در آن لحظه از دیوار خالی بود
که در برابر آن را قطع کرد.
ذهن او را با داستان و بسیاری از عجیب و غریب که او شنیده بود، خالی از سکنه شد.
نسبت مرموز و اگر نه موقوفات فراطبیعی به این Maules، و همچنین
نوه در اینجا ارائه خود را به عنوان دو اجداد فوری.
اقامت طولانی آقای Pyncheon خارج از کشور، و تماس جنسی با مردان شوخ طبعی و مد -
درباریان، worldings ها، و آزاد متفکران، - نسبت به محو شوم انجام داده بود
پیورتین خرافات، که هیچ انسان جدید
تولد انگلستان در آن دوره را به طور کامل می تواند فرار کنند.
اما از سوی دیگر، کل یک جامعه معتقد بودند پدربزرگ Maule
شود یک جادوگر؟
اگر جرم ثابت شده است؟ تا به حال جادوگر برای آن درگذشت.
اگر او را به عنوان میراث نفرت علیه Pyncheons ها به این تنها میراث
نوه، که به نظر می رسید، در حال حاضر به اعمال نفوذ نامحسوس بیش از
دختر از خانه دشمن او؟
ممکن است این تاثیر نمی شود که سحر نامیده شد؟
عطف 1/2 در اطراف، او را گرفتار یک نگاه اجمالی شکل Maule در دنبال شیشه ای است.
در برخی از قدم از آلیس، با سلاح های خود را در هوا uplifted نجار
ژست اگر هدایت به سمت پایین وزن آهسته و سنگین و نامرئی بر
ازدواج.
"باقی بماند، Maule!" بانگ زد آقای Pyncheon، پله به جلو است.
"من ممنوع دادرسی خود را بیشتر!
"دعا، پدر عزیزم، مرد جوان را قطع نکنید، گفت:" آلیس، بدون تغییر
موقعیت او. "تلاش های او، من به شما اطمینان دهم، ثابت خواهد کرد
بی ضرر است. "
باز هم آقای Pyncheon چشم خود را به سمت کلود تبدیل شده است.
خواهد شد و سپس دختر خود، در مخالفت با خود را، که آزمایش
باید به طور کامل محاکمه شد.
پس، بنابراین، او اما رضایت، آن را می خواهیم.
و آن را به خاطر او به مراتب بیش از خود که او موفقیت خود را مورد نظر؟
که پوست از دست رفته پس از ترمیم، زیبا Pyncheon آلیس، با ثروتمندان
جهیزیه که او پس از آن می تواند سبب، ممکن است به دوک انگلیسی و یا آلمانی پنج شنبه حاکم
شاهزاده، به جای برخی از روحانی جدید انگلستان و یا وکیل!
در تفکر، پدر بلند پروازانه تقریبا در دل خود قبول کردن، که اگر
قدرت شیطان را به انجام این هدف بزرگ، Maule مورد نیاز
ممکن است او را بیرون کشیدن.
خلوص خود آلیس خواهد بود او را محافظت. با ذهن پر از خیالی خود را
شکوه، آقای Pyncheon شنیده نیمه ادا تعجب از دخترش است.
بسیار ضعیف و کم بود، بنابراین نا معلوم است که به نظر می رسید، اما نیم برای شکل دادن به
خارج واژه ها، و بیش از حد تعریف نشده، ادعا می شود قابل فهم است.
با این حال، درخواست کمک - وجدان خود شک هرگز - و کمی بیش از یک
زمزمه به گوش او جیغ ملال انگیز بود، و به طولانی reechoed، در منطقه دور
قلب او!
اما این بار پدر را روشن نکنید. بعد از یک فاصله بیشتر، Maule سخن گفت.
"ببین دختر خود، گفت:" او. آقای Pyncheon آمد شتابان رو به جلو است.
نجار ایستاده بود راست در مقابل صندلی آلیس، و با اشاره انگشت خود را
به سمت ازدواج با بیان قدرت پیروزی، محدودیت های آنها می تواند
تعیین نشده باشند، در واقع، حوزه عمل آن را
مبهم نسبت به عالم غیب و بی نهایت کشیده می شود.
آلیس در نگرش از دراز کشیدن عمیق، نشست با قهوه ای طولانی ضربه شلاق افتادگی
بیش از چشمان او.
"او وجود دارد!" گفت: نجار. "سخن گفتن به او!"
"آلیس! دختر من! بانگ زد: "آقای Pyncheon.
"آلیس خود من!"
او هم بزنید. "بلندتر!" گفت: Maule، لبخند است.
"آلیس! بیدار! "گریه پدرش.
"این مشکلات من به شما نتیجه را ببینید!
بیدار! "او سخن گفت با صدای بلند، با ترور در صدای او،
و نزدیک به آن گوش ظریف که همیشه بوده است حساس به هر اختلاف است.
اما آشکارا صدای او را نمی رسید.
این است وصف ناپذیر حس از راه دور، کم، میان فاصله دست نیافتنی خود را
و آلیس در پدر این عدم امکان رسیدن به او خود را با تحت تاثیر قرار
صدا.
"بهترین او را لمس! گفت:« متی Maule "لرزش دختر، و تقریبا، بیش از حد!
دست من با استفاده بیش از حد از تبر سخت دیدم، و هواپیما، - دیگری ممکن است کمک کند
شما! "
آقای Pyncheon زمان دست او، و آن را با earnestness احساسات مبهوت فشرده شده است.
او را بوسید، با قلب ضربان در بوسه، که به گمان او، او باید نیاز
احساس می کنم.
پس از آن، در وزش خشم در بی حسی خود را، او به صورت ازدواج او را تکان داد
با خشونت است که لحظه بعد، آن را affrighted او را به یاد داشته باشید.
او انصراف محاصره خود سلاح، و آلیس--که شکل، هر چند که انعطاف پذیر شده بود
کاملا پوست کلفت - و موارد عود به نگرش همان است که قبل از این تلاش ها به بیدار
او.
Maule موضع خود را تغییر، چهره او را به سمت او تبدیل شده بود کمی، اما با
به نظر می رسید به عنوان یک مرجع از خواب بسیار او را به هدایت او.
سپس آن منظره عجیب ببینی چگونه مرد از conventionalities را به تکان
پودر از کلاه گیس خود را به نجیب زاده محفوظ است و با شکوه، شأن خود را فراموش کرده؛
چگونه جلیقه طلا دوزی
flickered و در رعد و برق با تشنج از خشم، ترور glistened، و
غم و اندوه در قلب انسان است که ضرب و شتم در زیر آن بود.
"لات" گریه آقای Pyncheon، تکان دادن مشت های گره کرده خود را در Maule.
"شما و شیطان با هم از دختر من دزدیدند.
پشت به او، از جادوگر پیر تخم ریزی، و یا شما باید هیل پای چوبه دار خود را در صعود
جای پای پدر بزرگ! "آرام، Pyncheon آقای" نجار گفت:
با خونسردی تکبر.
"آرام، 'لطفا آن را عبادت شما، دیگر شما آن غنی توری ruffles در از بین بردن
مچ دست شما!
آیا جرم من اگر شما دختر خود را برای امید صرف به دست آوردن به فروش می رسد
ورق کاغذ پوست زرد رنگ به کلاچ خود را؟ نشسته معشوقه آلیس وجود دارد بی سر و صدا در خواب است.
متی Maule سعی کنید که آیا او به عنوان افتخار به عنوان نجار او چندی
از. "
او صحبت می کرد، آلیس، نرم، رام، رضایت باطنی و پاسخ، و خم شدن
فرم خود نسبت به او، مانند شعله یک مشعل که آن را نشان می دهد یک پیش نویس مهربان
هوا.
او با دست خود beckoned و افزایش از صندلی اش - کورکورانه، اما undoubtingly، به عنوان
رسیدگی به این مرکز مطمئن و اجتناب ناپذیر، - آلیس افتخار به او نزدیک است.
او دست تکان داد پشت او، و عقب نشینی، آلیس دوباره به صندلی خود را غرق کرد.
"او مال من است!" متی Maule گفت. "معدن، حق از قویترین
روح!
در پیشرفت های بیشتر از افسانه، بلند، چیز عجیب و غریب وجود دارد، و
گاهی اوقات ترس قابل توجه حساب به ورد نجار (اگر چنین است به
نامیده می شود)، با نمایی از کشف سند از دست رفته است.
به نظر می رسد اند جسم خود را برای تبدیل ذهن آلیس به نوع
متوسط تلسکوپی، که از طریق آن ممکن است آقای Pyncheon و خود یک نگاه اجمالی به دست آورد
به جهان معنوی است.
او موفق شد، بر این اساس، در برگزاری مرتب کردن بر اساس ناقص از مقاربت، در یک
حذف کنید، با شخصیت ترک که بازداشت بسیار با ارزش راز به حال
فراتر از حوزه های زمین انجام شده است.
در خلسه اش، آلیس، سه چهره را به عنوان حضور به او شرح داده
spiritualized درک است.
یکی از سالمندان، با وقار، استرن، به دنبال آقا، همانطور که برای یک جشنواره جدی در پوشیده بود
قبر و لباس پر هزینه است، اما با بزرگ خود را در گروه کاملا شکل دراورده شده خون لکه؛
دوم، یک مرد مسن، از روی پستی لباس پوشیدن، با
تاریک و بد نام کردن سیما و افسار شکسته در مورد گردن او؛ سوم شخص
در زندگی نه چندان دو سابق، اما فراتر از سن متوسط پیشرفته، پوشیدن درشت
پیراهن بی استین یا با استین که مرد وزن میپوشیدهاند پشمی و شلوار چرم، و
با حکومت نجار چسبیده از جیب سمت خود.
این سه شخصیت رویایی دارای دانش متقابل سند گم شده است.
یکی از آنها، در حقیقت، - آن را با لکه خون در گروه خود بود - به نظر می رسید، مگر اینکه
حرکات خود را برای نگهداری پوست در نگهداری فوری او اشتباه گرفته شد، اما
توسط دو شریک زندگی خود را در جلوگیری شد
رمز و راز از disburdening خود اعتماد.
در نهایت، اگر هدف از فریاد چهارم راز با صدای بلند به اندازه کافی به او نشان داد
از حوزه خود را به که از فانی شنیده می شود، همراهان او تلاش با او،
و دست خود را از دهان خود فشار و
فورا - چه که او آن را خفه شد، یا این که راز خود را از
رنگ قرمز سیر - یک جریان تازه از خون خود را بر گروه وجود داشت.
پس از این، هر دو از روی پستی لباس پوشیدن و چهره های مسخره و قدیمی بسیار abashed jeered
خواجه، و انگشتان خود را در لکه اشاره کرد.
در این برهه، Maule تبدیل به Pyncheon آقای.
"این اجازه داده خواهد شد، گفت:" او.
"بازداشت این راز، که تا غنی سازی وارثان خود، باعث می شود بخشی از
قصاص پدر بزرگ. او باید با آن خفه کردن تا زمانی که دیگر
از هر گونه ارزش است.
و نگه داشتن شما از خانه هفت شیروانی! خیلی عزیز خریداری ارث، و
بیش از حد سنگین با لعنت بر آن، منتقل هنوز چندی از سرهنگ
آیندگان است. "
آقای Pyncheon سعی کردم به صحبت می کنند، اما - با ترس و اشتیاق - می تواند تنها یک
gurgling سوفل در گلو او را. نجار لبخند زد.
AHA، محترم آقا -! بنابراین شما باید خون Maule قدیمی برای نوشیدن "گفت که او jeeringly.
"شیطان در شکل انسان! به همین دلیل دوست تو حفظ تسلط بر فرزند من؟ گریه: "آقای
Pyncheon، زمانی که سخن خشمگین خود را می تواند راه را.
"بده به من دخترم.
سپس راه تو و ممکن است یکدیگر را ملاقات کنیم دیگر هرگز "!
"دختر شما!" متی Maule گفت. "چرا، او است که نسبتا مال من نیست!
با این حال، بیش از حد سخت با معشوقه آلیس عادلانه نیست، من او را در خود را ترک
نگه داشتن، اما من می توانم شما را تضمین نیست که او باید به مناسبت به یاد داشته باشید هرگز
Maule، نجار.
او دست خود دستی تکان دادم و با یک حرکت رو به بالا زدم و پس از چند تکرار مشابه
حرکات زیبا Pyncheon آلیس از خواب بیدار شد از ترنس عجیب خود.
او بدون کوچکترین خاطره از تجربه رویایی اش بیدار شد؛
اما به عنوان 1 از دست دادن خود را در خیال گذرا، و بازگشت به آگاهی
از زندگی واقعی، تقریبا در عنوان مختصر
فاصله شعله پایین غرق اتشدان باید در تیردان قرار گرفتن دوباره تا دودکش.
در از شناخت متی Maule، او را به عهده گرفت هوا از کرامت تا حدودی سرد اما مهربان،
نه، به عنوان یک لبخند عجیب و غریب خاصی در چهره نجار است که وجود دارد
غرور بومی آلیس منصفانه هم زده است.
بنابراین، به پایان رسید که در آن زمان، تلاش برای از دست رفته عنوان سند از خاک Pyncheon
در شرق و نه، هر چند اغلب پس از آن را تمدید کرد، آن را تا به حال هنوز
گرفتار Pyncheon به تنظیم چشم خود را بر اساس آن پوست است.
اما افسوس زیبا، آرام، آلیس هنوز بیش از حد متکبر!
قدرت است که او کمی از خواب درک خود را بر روح ازدواج وی گذاشته بود.
اراده، بر خلاف خود، او را محدود به چیز عجیب و غریب و فوق العاده آن
مناقصه.
پدر او آن را به عنوان ثابت، فرزند فقیر خود را به میل مفرط به شهادت بود
اندازه گیری زمین های خود را با مایلی به جای جریب.
و بنابراین، در حالی که آلیس Pyncheon زندگی می کردند، او برده Maule را بود، در بیشتر اسارت
توهین، تحقیر، هزار برابر، از آن متصل می شود که زنجیره ای خود را در سراسر بدن
نشسته فروتن خانگی خود، Maule اما دست خود را به موج، و، در هر کجا
خانم افتخار، - چه در اتاق خود، و یا سرگرم کننده پدر مجالی
مهمان های با شکوه، یا عبادت در کلیسا، -
هر مکان یا شغل خود را، روح خود را از زیر کنترل خود را تصویب کرد
و خود را متمایل به Maule.
"آلیس، خنده" - نجار، در کنار کف منقل خود، می گویند، یا شاید به شدت
آن، بدون کلام.
و حتی در صورتی که وقت نماز، و یا در مراسم تشییع جنازه، آلیس باید به وحشی شکستن
خنده.
"آلیس، ناراحت!" - و در لحظه، کاهش اشک او آمده، رفع تمام
نشاط از کسانی که در اطراف او مانند باران ناگهانی بر اتش.
"آلیس، رقص" - و رقص او را، نه در چنین اقدامات دادگاه او به عنوان
آموخته خارج از کشور، اما برخی از جست و خیز کردن گام، بالا و یا هاپ پرش rigadoon، شایسته سریع
موارد در روستایی چرخ ساخت.
به نظر می رسید به ضربه Maule، به خراب آلیس، و نه دیدار او با هر سیاه و سفید
یا فساد عظیم، که تاج غم خود را با لطف
فاجعه است، اما به انتقام پایین، تمسخر و بی گذشت بر او.
بنابراین همه شأن و منزلت زندگی از دست رفته بود. او احساس می کرد خودش را بیش از حد ذلیل، و
اشتیاق به تغییر طبیعت را با برخی از کرم!
یک شب، در یک مهمانی لباس عروس (اما خود نه خود را، برای، به طوری که از کنترل خود را از دست داده، او
می توانست تلقی آن گناه را به ازدواج)، آلیس فقیر مطرح شده توسط نهان خود را beckoned شد
مستبد، و محدود، در بند شیطان او
لباس و دمپایی ساتن سفید، به منظور تسریع در امتداد خیابان به خانه متوسط از
کار انسان است.
به خنده و بشارت وجود دارد داخل به متی Maule، آن شب، شنبه تا چهارشنبه
دختر کارگر، و Pyncheon افتخار آلیس احضار شده بود بر خود صبر کنید
عروس.
و به این ترتیب او و هنگامی که تواین یکی بود، آلیس از مسحور خود را بیدار
خواب.
با این حال، دیگر افتخار ندارد - با فروتنی، و با لبخند به همه در غم و اندوه ارگنکن، - او را بوسید
همسر Maule، و به راه خود رفت.
این شب نامساعد بود و باد جنوب شرقی راند از برف و باران آمیخته به
او نازک آغوش پناه و دمپایی ساتن مرطوب از طریق و از طریق او، به عنوان
او گام زد پیاده رو پر از گل است.
روز بعد سرد، به زودی، سرفه حل و فصل، چند لحظه بعد، گونه گیج کننده، فرم هدر رفته، که
نشسته در کنار هارپسیکورد، و خانه را با موسیقی پر!
موسیقی که در آن یک سویه از این افراد اینطور آسمانی تکرار شد!
آه، لذت! برای آلیس تحقیر گذشته خود را را متحمل شده بود!
آه، لذت بیشتر!
برای آلیس بود توبه از یک گناه او زمینی، و افتخار نه بیشتر!
Pyncheons تشییع جنازه بزرگی برای آلیس است.
دانش و معرفت و قوم و خویش بودند وجود دارد، و احترام کامل از این شهر علاوه بر این.
اما، در صفوف، آمد متی Maule، gnashing دندان، به عنوان اگر او
اند گاز قلب خود را در دو - تاریکترین و wofullest مرد است که تا کنون راه می رفت
پشت سر جسد!
او به آلیس فروتن به معنای، او را بکشد، اما او روح ظریف یک زن را گرفته بود
به گله بی ادب خود را به بازی - و او مرده بود!