Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل سوم. ادبیات سوسیالیستی ، کمونیستی و
1. سوسیالیسم سوسیالیسم ارتجاعی فئودالی A.
با توجه به جایگاه تاریخی خود ، آن را حرفه aristocracies از تبدیل شد
فرانسه و انگلستان به نوشتن جزوه در مقابل جامعه مدرن بورژوایی است.
در انقلاب فرانسه در جولای سال 1830 ، و در تحریک اصلاحات انگلیسی ، این
aristocracies دوباره به تازه بدوران رسیده نفرت تسلیم شده است.
از ان پس ، یک مسابقه جدی سیاسی در مجموع از سوال بود.
جنگ ادبی به تنهایی باقی مانده امکان پذیر است.
اما حتی در حوزه ادبیات گریه می کند از دوره ترمیم
تبدیل شدن به غیر ممکن است.
به منظور بیدار همدردی ، اشراف به از دست دادن بینایی موظف شدند ،
ظاهرا ، از منافع خود ، و به تدوین و فرموله کردن کیفرخواست خود را علیه
بورژوازی در جهت منافع طبقه کارگر استثمار شده به تنهایی.
بنابراین اشراف انتقام خود را با آواز خواندن lampoons در کارشناسی ارشد جدید خود را در زمان ، و
زمزمه در گوش او پیشگویی شوم از آمدن فاجعه است.
در این راه به وجود آمد سوسیالیسم فئودالی : مرثیه خوانی نیمی نیمی از هجو کردن. اکو نیمی از
گذشته ، تهدید و نیمی از آینده ، در آن زمان ، آن تلخ ، شوخ و صریح
انتقاد ، قابل توجه بورژوازی به
بسیار اصلی قلب ، اما همیشه در اثر آن ، از طریق عدم صلاحیت کل مضحک
درک مارس از تاریخ مدرن است.
اشراف ، به منظور تجمع مردم به آنها ، دست تکان دادند صدقه پرولتری
کیسه در مقابل برای یک بنر.
اما مردم ، بنابراین اغلب آن را به عنوان به آنان پیوستند ، دیدم در hindquarters خود فئودالی قدیمی
کتهای اسلحه ، و با خنده با صدای بلند و بی ادب ترک است.
یک بخش از Legitimists فرانسه و "انگلستان جوان" این نمایش را به نمایش گذاشته است.
در اشاره که حالت خود را از استثمار متفاوت بود که از
بورژوازی ، feudalists فراموش کرد که آنها در شرایط بهره برداری و
شرایطی که کاملا متفاوت است ، که در حال حاضر کهنه شده است.
در نمایش است که تحت حکومت خود ، پرولتاریای مدرن هرگز وجود نداشته ، آنها
فراموش کرد که بورژوازی مدرن فرزندان لازم است فرم خود را از
جامعه است.
برای بقیه ، تا کمی شخصیت ارتجاعی نقد خود آنها پنهان
که اتهام اصلی خود را در برابر مقدار بورژوازی به این ، که تحت
بورژوایی رژیم یک کلاس است که
توسعه یافته ، است که به قطع کردن ریشه و شاخه نظم قدیمی جامعه مقصد است.
بورژوازی با سرزنش کردن آنها است نه آنقدر که آن را ایجاد پرولتاریا ،
که آن را ایجاد پرولتاریا انقلابی است.
در عمل سیاسی ، در نتیجه ، آنها را در تمام اقدامات اجباری علیه عضویت
طبقه کارگر و در زندگی معمولی ، با وجود عبارات بالا falutin خود ، آنها
خم شدن به بلند کردن سیب طلایی کاهش یافته است
از درخت صنعت ، و داد و ستد کالا حقیقت ، عشق ، و افتخار برای ترافیک در
پشم ، چغندر قند ، و ارواح سیب زمینی.
به عنوان کشیش بخش تا به حال دست به دست با صاحبخانه رفته ، بنابراین روحانیت
سوسیالیسم را با سوسیالیسم فئودالی. هیچ چیز آسان تر از دادن مسیحی
اثر خفیفی از رنگ سوسیالیستی به زهد.
است مسیحیت نیست علیه مالکیت خصوصی declaimed ، در برابر ازدواج ، در برابر
دولت؟
آن را در محل این ، صدقه و فقر ، تجرد و نه موعظه
خجلت از گوشت ، زندگی رهبانی و کلیسای مادر؟
سوسیالیسم مسیحی است ، اما آب مقدس ، و با آن کشیش consecrates
قلب سوزاندن اشراف زاده.
B. خرده بورژوائی سوسیالیسم
اشرافیت فئودال بود نه تنها طبقه است که توسط بورژوازی خراب شد ،
نه تنها طبقه است که شرایط وجود pined و جان خود را از دست در
فضای جامعه مدرن بورژوایی است.
burgesses متعلق به قرون وسطی و صاحبان خرد دهقانی پیش سازهای بودند
بورژوازی مدرن است.
در آن دسته از کشورهایی که هستند ، اما کمی توسعه یافته ، صنعتی و تجاری ،
این دو طبقه هنوز هم مثل گیاه زندگی کردن در کنار بورژوازی در حال افزایش است.
در کشورهایی که در آن تمدن مدرن تبدیل شده است به طور کامل توسعه ، یک کلاس جدید
خرده بورژوازی تشکیل شده است ، نوسان بین پرولتاریا و
بورژوازی و همیشه خود را تجدید به عنوان بخشی مکمل از جامعه بورژوایی است.
اعضای فردی از این کلاس ، با این حال ، که دائما در پرتاب کردن
به پرولتاریا اقدام از رقابت ، و به عنوان صنعت مدرن
ایجاد می کنند ، آنها حتی لحظه ای
نزدیک شدن به زمانی که آنها به طور کامل به عنوان یک بخش مستقل از ناپدید می شوند
جامعه مدرن ، جا به جا شود ، در تولید ، کشاورزی و تجارت ،
overlookers ، bailiffs و shopmen.
در کشورهایی مانند فرانسه ، که در آن دهقانان به مراتب بیش از نیمی از تشکیل
جمعیت ، طبیعی بود که نویسندگان که با پرولتاریا علیه طرفه
بورژوازی ، باید استفاده کنید ، در نقد خود
رژیم بورژوا ، استاندارد از دهقانان و خرده بورژوازی ، و از
نظر از این طبقات متوسط را باید cudgels برای
طبقه کارگر.
سوسیالیسم خرده بورژوائی به این ترتیب به وجود آمد. Sismondi سر از این مدرسه ، نه بود
تنها در فرانسه بلکه در انگلستان است.
این مکتب سوسیالیسم با ذکاوت زیادی قطعات تناقضات در
شرایط تولید مدرن. این لخت گذاشته شده اجازه استفاده ریاکارانه از
اقتصاددانان.
این ثابت ، incontrovertibly ، اثرات فاجعه ماشین آلات و تقسیم
کار ، تمرکز سرمایه و زمین در دست چند تولید بیش از حد و
بحران های آن با اشاره به خراب کردن اجتناب ناپذیر
دهقانان خرده بورژوا و ، بدبختی از پرولتاریا ، هرج و مرج در
تولید ، گریه نابرابری در توزیع ثروت ، جنگ صنعتی
از مرگ بین ملت ها ،
انحلال اوراق قرضه قدیمی ، اخلاقی روابط خانوادگی قدیمی ، از ملیت های قدیمی.
در اهداف مثبت آن ، با این حال ، این شکل از سوسیالیسم یا مشتاق به بازگرداندن
وسایل قدیمی تولید و مبادله ، و با آنها روابط مالکیت قدیمی ،
و جامعه ، و یا گرفتگی
ابزار مدرن تولید و ارز ، در چارچوب از اموال قدیمی
روابط شده اند ، و محدود می شود ، توسط کسانی که به معنی منفجر شد.
در هر صورت ، آن است که هر دو ارتجاعی و آرمانی است.
آخرین حرف های آن عبارتند از : اصناف شرکت ها برای تولید ، روابط مردسالارانه در
کشاورزی.
در نهایت ، سمج زمانی که حقایق تاریخی ، تمام اثرات مکیف پراکنده بود
خود فریبی ، این شکل از سوسیالیسم در مناسب بدبختی از بلوز به پایان رسید.
C. آلمانی ، و یا "واقعی" سوسیالیسم
ادبیات سوسیالیست و کمونیست فرانسه ، ادبیات است که منشأ تحت
فشار بورژوازی در قدرت ، و آن عبارت از مبارزه بود
در برابر این قدرت ، به معرفی شد
آلمان در یک زمان هنگام بورژوازی در آن کشور ، فقط آغاز شده بود مسابقه آن
با حکومت مطلقه فئودالی.
فیلسوفان آلمانی ، که فلاسفه ، و خوش ذوق ادم ، مشتاقانه در این مصادره
ادبیات ، تنها فراموش کردن ، که وقتی این نوشته ها مهاجرت از فرانسه به
آلمان ، فرانسه شرایط اجتماعی با آنها همراه مهاجرت است.
در ارتباط با شرایط اجتماعی آلمان ، این ادبیات فرانسه را از دست داده خود را
اهمیت عملی فوری ، و جنبه صرفا ادبی به عهده گرفت.
بنابراین ، به فلاسفه آلمانی قرن هجدهم ، خواسته های
اولین انقلاب فرانسه شد و چیزی بیش از خواسته های "عقل عملی" در
به طور کلی ، و سخن گفتن از اراده
بورژوازی انقلابی فرانسه در چشمان خود را قانون خالص نشانگر
خواهد شد ، آیا به عنوان آن می شود ، محدود انسان درست خواهد شد.
جهان از سواد آلمان صرفا در آوردن ایده های جدید فرانسوی شامل
به هماهنگی با وجدان فلسفی باستان ، یا نه ، در
تسخیر ایده های فرانسه بدون deserting خود نقطه نظر فلسفی از.
این الحاق در راه همان است که در آن یک زبان خارجی است در زمان
اختصاص داده شده است ، یعنی ، با ترجمه.
مشهور است که چگونه راهبان زندگی احمقانه قدیسین کاتولیک بر سر نوشت
نسخه های خطی که در آن آثار کلاسیک از قلمرو کفار باستان نوشته شده بود.
سواد آلمان ، این فرآیند را با ادبیات فرانسه بی حرمتی معکوس شده است.
آنها مزخرف فلسفی خود را در زیر اصل فرانسه نوشت.
به عنوان مثال ، در زیر انتقاد فرانسه از توابع اقتصادی پول ، آنها
نوشت : "بیگانگی بشریت" ، "و در زیر انتقاد از دولت بورژوائی فرانسه
آنها نوشتند : "عزل از پادشاهی از شاخه عمومی" ، و غیره.
معرفی از این عبارات فلسفی در پشت فرانسوی
انتقادات تاریخی آنها لقب "فلسفه اقدام ،" سوسیالیسم واقعی "
"علم سوسیالیسم ، آلمان"
"بنیاد فلسفی سوسیالیسم" و به همین ترتیب.
ادبیات سوسیالیستی ، کمونیستی و فرانسه بود در نتیجه کاملا اخته شده است.
و از آن در دست آلمان متوقف بیان مبارزه یک طبقه
با از سوی دیگر ، او با غلبه بر "فرانسوی یک sidedness" و آگاهانه احساس
نمایندگی ، الزامات درست نیست ، اما
الزامات حقیقت ، منافع پرولتاریا نیست ، اما
منافع طبیعت بشر به طور کلی ، که متعلق به هیچ طبقه را از انسان ندارد
واقعیت ، که وجود دارد و فقط در قلمرو مبهم فانتزی فلسفی.
این سوسیالیسم آلمانی ، که در زمان کار مدرسه خود را به طور جدی و قاطعانه ،
و extolled فقیر سهام آن در تجارت در مد شارلاتان چنین ، در این حین
به تدریج از دست داده بی گناهی ملانقطی خود.
مبارزه آلمانی ، و به خصوص ، از بورژوازی پروس ، در برابر فئودال
اشرافیت و سلطنت مطلقه ، به عبارت دیگر ، جنبش لیبرال تر شد
با جدیت تمام.
با این طولانی برای آرزو فرصت به سوسیالیسم "واقعی" از پیشنهاد شد
مقابله با جنبش سیاسی با مطالبات سوسیالیستی از پرتاب
anathemas سنتی علیه لیبرالیسم ،
در برابر دولت منتخب ، در برابر رقابت بورژوائی ، آزادی بورژوائی
مطبوعات ، قانون بورژوا ، آزادی و برابری بورژوایی ، و موعظه به
توده که آنها تا به حال چیزی برای به دست آوردن ،
و همه چیز را از دست بدهد ، توسط این جنبش بورژوایی.
سوسیالیسم آلمانی ، در نیک زمان را فراموش کرده ، که فرانسه انتقاد ، که
اکو احمقانه آن را ، مطابق فرض طرفداران وجود جامعه مدرن بورژوائی بود ، با
متناظر با آن شرایط اقتصادی
وجود ، و قانون اساسی سیاسی آنها نمیدهد اقتباس ، چیزهای بسیار که
حصول هدف از مبارزه در حال بررسی در آلمان بود.
دولت ها ، مطلق با موارد زیر خود را از پارسونز ، استادان ، کشور
squires و مقامات ، آن را به عنوان یک مترسک خوش آمدید در برابر تهدید خدمت
بورژوازی.
این یک پایان شیرین پس از قرص های ضد تلخ شلاق و گلوله بود که با آن
این دولت ها ، فقط در آن زمان ، دوز بندی شوند risings طبقه کارگر آلمان است.
در حالی که این سوسیالیسم "واقعی" در نتیجه دولت به عنوان یک سلاح برای مبارزه با خدمت
بورژوازی آلمان ، آن را در همان زمان ، به طور مستقیم واپسگرا
منافع ، منافع از Philistines آلمان است.
در آلمان طبقه خرده بورژوا ، یادگاری از قرن شانزدهم ، و از آنجا
آن پس دائما در برداشت تا دوباره تحت اشکال گوناگون است ، اساس واقعی اجتماعی
دولت موجود از چیزهایی است.
برای حفظ این کلاس است که به حفظ وضعیت موجود از چیزهایی در آلمان است.
برتری صنعتی و سیاسی از بورژوازی آن را با برخی را تهدید می کند
تخریب ، از یک سو ، از تمرکز سرمایه و از سوی دیگر ،
از ظهور پرولتاریا انقلابی است.
"سوسیالیسم" واقعی به نظر می رسد برای کشتن این دو پرنده با یک سنگ.
آن را مانند یک اپیدمی پخش شده است.
ردا cobwebs سوداگرانه ، دوزی با گل از شعارهای ،
ارگنکن در شبنم احساسات بیمار ، این ردا متعالی است که در آن
سوسیالیست آلمانی پیچیده با عرض پوزش خود را
"حقایق ابدی" تمام پوست و استخوان ، در خدمت افزایش فروش خود را به زیبا
کالا میان چنین مردم.
و به نوبه خود ، سوسیالیسم آلمان به رسمیت شناخته شده ، بیشتر و بیشتر ، تماس خود را
به عنوان نماینده قلنبه از ادم هرزه خرده بورژوا.
این اعلام کرد که ملت آلمان به ملت مدل ، و خرده آلمان
ادم هرزه به انسان معمولی است.
به هر خسیسی شریر انسان این مدل آن را مخفی داد ، بالاتر است ، سوسیالیسم
تفسیر ، برعکس دقیق از شخصیت واقعی خود را.
به طول شدید به طور مستقیم مخالفت با "وحشیانه مخرب" رفت
گرایش کمونیسم ، و اعلام تحقیر عالی و بی طرفانه خود را از همه
کلاس مبارزات.
با استثنائات بسیار کمی ، تمام به اصطلاح سوسیالیستی ، کمونیستی و نشریات است که
در حال حاضر (1847) در آلمان گردش متعلق به دامنه این ناپاک و enervating
ادبیات.
2. ، محافظه کار یا بورژوایی ، سوسیالیسم یک بخشی از بورژوازی آرزومند است
اصلاح نارضایتی اجتماعی ، به منظور ایمن سازی ادامه وجود از بورژوا
جامعه است.
این بخش تعلق دارند اقتصاددانان ، بشردوستان ، انسان دوست ، بهبود
از وضعیت طبقه کارگر ، سازمان دهندگان از موسسه خیریه ، اعضای جوامع
برای جلوگیری از ظلم و ستم به حیوانات ،
اعتدال متعصب ، سوراخ و گوشه اصلاح طلبان از هر نوع قابل تصور است.
این شکل از سوسیالیسم ، علاوه بر این ، شده است را به سیستم های کامل کار کرده است.
ما ممکن است به عنوان نمونه ای از این فرم پرودن در فلسفه د لا Misere استناد.
سوسیالیسم بورژوایی می خواهید از تمام مزایای استفاده از شرایط اجتماعی مدرن
بدون مبارزات و خطرات لزوما حاصل از.
آنها تمایل دولت های موجود در جامعه منهای انقلابی آن و از هم پاشیده
عناصر می باشد. آنها برای بورژوازی بدون آرزو
پرولتاریا.
بورژوازی به طور طبیعی conceives جهان است که در آن عالی می شود
بهترین و بورژوایی سوسیالیسم این مفهوم راحت به مختلف و یا توسعه
سیستم های کمتر کامل است.
در نیاز به پرولتاریا به انجام چنین سیستمی ، و در نتیجه به راهپیمایی
فورا به بیت المقدس اجتماعی جدید ، اما نیاز به در واقعیت ، که
پرولتاریا باید در درون مرزهای باقی می ماند
جامعه موجود است ، اما باید به دور ریخته گری تمام ایده های نفرت انگیز خود را در مورد
بورژوازی.
شکل دوم و عملی تر است ، اما کمتر سیستماتیک ، این سوسیالیسم به دنبال
به مستهلک هر جنبش انقلابی در چشم از طبقه کارگر ،
نشان می دهد که بدون اصلاحات سیاسی صرف ، بلکه
تنها تغییر در شرایط مادی وجود ، در روابط اقتصادی ، می تواند
هر گونه سوء استفاده به آنها.
با تغییر در شرایط مادی وجود ، این شکل از سوسیالیسم ، با این حال ،
به هیچ وجه درک لغو روابط بورژوائی تولید ،
لغو است که می تواند تنها با به اجرا درخواهد آمد
انقلاب ، اصلاحات اداری ، بر اساس وجود ادامه این
بنابراین ، روابط ، اصلاحات ، که در هیچ احترام بر روابط بین
سرمایه و کار ، اما ، در بهترین ،
کاهش هزینه ، و ساده سازی کار ، اداری بورژوا
دولت است.
سوسیالیسم بورژوائی بیان مناسب ، زمانی ، و تنها زمانی که تمام برسد ، آن را تبدیل به
رقم صرف بیان. تجارت آزاد : برای نفع کار
کلاس.
وظایف حفاظتی : برای نفع طبقه کارگر است.
اصلاحات زندان : به نفع طبقه کارگر است.
این حرف آخر و کلمه تنها به طور جدی به معنای بورژوا است
سوسیالیسم است.
به نفع -- بورژوا بورژوا است : این است که در عبارت خلاصه
از طبقه کارگر است.
3. انتقادی و آرمانی سوسیالیسم و کمونیسم
ما به که ادبیات در اینجا اشاره که در هر انقلاب بزرگ مدرن ،
همواره صدا به خواسته های پرولتاریا داده می شود ، مانند نوشته
Babeuf و دیگران.
مستقیم اولین تلاش پرولتاریا برای رسیدن به خود را به پایان می رسد ، ساخته شده در
زمان هیجان جهانی ، هنگامی که جامعه فئودالی که سرنگون شد ، این
تلاش لزوما شکست خورد ، به خاطر
پس از آن دولت توسعه نیافته پرولتاریا ، و همچنین به فقدان اقتصادی
شرایط را برای رهایی خود ، شرایطی که هنوز تولید شده بود ، و می تواند
تولید شده توسط عصر بورژوائی قریب الوقوع به تنهایی.
ادبیات انقلابی که همراه این جنبش اول
پرولتاریا لزوما یک شخصیت ارتجاعی بود.
زهد جهانی و تسطیح اجتماعی را در crudest فرم خود را القا.
سیستم های سوسیالیستی ، کمونیستی و به درستی به اصطلاح کسانی که از سن سیمون ،
تبدیل فوریه ، اوون و دیگران ، بهار را به وجود در دوره اولیه توسعه نیافته ،
در بالا شرح داده شد ، از مبارزه بین
پرولتاریا و بورژوازی (نگاه کنید به بخش 1. بورژوازی و پرولتاریا).
بنیانگذاران این سیستم ها می بینیم ، در واقع ، تناقضات طبقاتی ، و همچنین
عمل عناصر ، تجزیه در شکل غالب جامعه.
اما پرولتاریا ، هنوز در مراحل ابتدایی است ، ارائه می دهد به آنها تماشایی از یک کلاس
بدون هر گونه طرح ابتکاری تاریخی و یا هر جنبش مستقل سیاسی.
از آنجا که توسعه از اختلافات طبقاتی ، حتی با سرعت توسعه را نگه می دارد
صنعت ، وضعیت اقتصادی ، که آنها آن را پیدا می کند به آنها که هنوز ارائه
شرایط مادی برای رهایی پرولتاریا.
آنها در نتیجه پس از یک علم جدید اجتماعی جستجو ، پس از قوانین جدید اجتماعی ، که به
ایجاد این شرایط.
اقدام تاریخی به عملکرد به عمل شخصی خود را مبتکر ، تاریخی
شرایط رهایی به آنهایی که فوق العاده به وجود آورده ، و به تدریج ،
خود به خودی طبقه سازمان
پرولتاریا به سازمان جامعه به خصوص ساختگی توسط این مخترعان است.
تاریخ آینده خود را برطرف ، در چشم خود ، به تبلیغ و عملی
انجام برنامه های اجتماعی خود را.
در شکل گیری برنامه های خود آنها آگاهانه مراقبت و عمدتا "
منافع طبقه کارگر ، به عنوان کلاس ترین درد و رنج است.
تنها از نقطه نظر که بیشتر کلاس رنج پرولتاریا
برای آنها وجود دارد.
دولت توسعه نیافته از مبارزه طبقاتی ، و همچنین خود
محیط اطراف ، علل سوسیالیست ها از این نوع در نظر گرفتن خود را به مراتب برتر
تناقضات طبقاتی ندارد.
آنها می خواهند به بهبود وضعیت هر عضوی از جامعه ، حتی این که از مهمترین و
مطلوب است.
از این رو ، آنها به عادت را به جامعه بزرگ تقاضای تجدید نظر ، بدون تمایز از کلاس ؛ نه ،
توسط اولویت ، به طبقه حاکم است.
چگونه می تواند به مردم ، زمانی که یک بار آنها را درک سیستم خود را ، شکست در آن را ببینید
بهترین طرح ممکن را از دولت به بهترین شکل ممکن از جامعه؟
از این رو ، آنها را رد همه سیاسی ، و به خصوص همه انقلابی ، عمل آنها
بخواهند برای رسیدن به پایان می رسد خود را از راههای مسالمت آمیز و تلاش ، با آزمایش های کوچک ،
لزوما به شکست ، و محکوم به فنا
زور به عنوان مثال ، هموار راه را برای انجیل اجتماعی جدید.
چنین تصاویر فوق العاده از جامعه آینده ، رنگ آمیزی در زمانی که پرولتاریا
هنوز هم در یک کشور توسعه نیافته و اما مفهوم فوق العاده خود را
موقعیت متناظر با اولین
حسرت غریزی از آن طبقه ای برای بازسازی کلی جامعه است.
اما این نشریات سوسیالیستی ، کمونیستی و حاوی نیز بحرانی
عنصر انتخاب کرد.
آنها حمله هر اصل جامعه موجود است.
از این رو آنها پر از مواد با ارزش ترین برای روشنگری
طبقه کارگر.
اقدامات عملی ارائه شده در آنها را -- مانند لغو تمایز
بین شهر و کشور ، از خانواده ، از حمل در صنایع
حساب از افراد خصوصی ، و از
سیستم دستمزد ، اعلام هماهنگی اجتماعی ، تبدیل توابع
دولت به مباشرت صرف تولید ، تمام این پیشنهادات ، نقطه
فقط به ناپدید شدن کلاس
تناقضات که در آن زمان بودند ، تنها برداشت تا ، و که در این
انتشارات ، در نخستین خود ، اشکال گم و تعریف نشده به رسمیت شناخته شده
تنها.
بنابراین ، این پیشنهاد ، یک شخصیت کاملا تخیلی هستند.
اهمیت سوسیالیسم و کمونیسم انتقادی و آرمانی خرس معکوس
رابطه با توسعه تاریخی است.
در نسبت به عنوان مبارزه طبقاتی مدرن توسعه و شکل می گیرد ، قطعی ، این
فوق العاده ایستاده جدا از مسابقه ، این حملات فوق العاده بر روی آن ، از دست دادن همه
ارزش عملی و همه توجیه نظری است.
بنابراین ، اگر چه originators از این سیستم ها ، از بسیاری جهات ،
انقلابی ، شاگردان خود را داشته باشد ، در هر مورد ، تشکیل فرقه ارتجاعی محض است.
آنها نگه سریع دیدگاه های اصلی استادان خود ، در مخالفت با
مترقی توسعه تاریخی پرولتاریا.
آنها ، در نتیجه ، تلاش ، و به طور مداوم ، به بی حس و بی روح کردن مبارزه طبقاتی
و به آشتی دادن تناقضات طبقاتی.
آنها هنوز از رویای تحقق تجربی اتوپیا اجتماعی خود را ، از
تاسیس جدا شده "phalansteres" ایجاد "مستعمرات صفحه اصلی ،" از تنظیم
تا "Icaria کوچولو" -- نسخه duodecimo از
اورشلیم جدید -- و برای تحقق تمام این قلعه ها در هوا ، آنها را به مجبور
درخواست تجدید نظر به احساسات و دستی از بورژوازی.
توسط درجه آنها را دسته از سوسیالیست های ارتجاعی محافظه کار غرق
ترسیم فوق ، متفاوت از این نوع فقط در توسط pedantry سیستماتیک تر ، و خود را
باور متعصب و خرافاتی در اثر معجزه آسا از علوم اجتماعی خود را است.
آنها ، در نتیجه ، با خشونت تمام اقدام سیاسی در بخشی از کار را در مخالفت با
کلاس ، اقدام چنین ، با توجه به آنها ، تنها می تواند منجر به از بی ایمانی کور در جدید
انجیل.
Owenites در انگلستان ، و Fourierists در فرانسه ، به ترتیب ، مخالف
Chartists و Reformistes.
IV. موقعیت کمونیست ها در رابطه به
احزاب مخالف موجود مختلف
بخش دوم ساخته شده است روشن روابط کمونیستهای موجود کار
احزاب طبقه ، مانند Chartists در انگلستان و اصلاح طلبان ارضی در
امریکا است.
کمونیست ها مبارزه برای دستیابی به اهداف فوری ، برای اجرای
لحظه ای منافع طبقه کارگر ، اما در جنبش حال حاضر ،
آنها همچنین و ارائه مراقبت از آینده از آن جنبش است.
در فرانسه کمونیست ها خود را متحد با سوسیال دمکراتها ، در برابر
بورژوازی محافظه کار و رادیکال ، رزرو ، با این حال ، این حق را به یک
موقعیت بسیار مهم در توجه به عبارات و
توهمی به طور سنتی از انقلاب بزرگ در اختیار شما است.
در سوئیس آنها حمایت رادیکال ، بدون از دست دادن بینایی این واقعیت است که این
حزب متشکل از عناصر متضاد ، تا حدودی از سوسیالیست دموکرات ، در
حس ، فرانسه تا حدودی از بورژوا رادیکال.
در لهستان حمایت از حزب است که بر روی انقلاب ارضی به عنوان اصرار دارد
شرط اول برای رهایی ملی ، که حزب که fomented قیام
از کراکو در سال 1846.
در آلمان ، آنها با مبارزه با بورژوازی هر زمان که آن را در راه انقلابی عمل می کند ،
در برابر سلطنت مطلقه ، حکومت ملاکین و اربابان فئودال ، و خرده بورژوازی است.
اما آنها بس هرگز ، تنها برای یک لحظه ، به طبقه کارگر کم کم تزریق کردن
روشن ترین شناخت ممکن را از تضاد خصمانه بین بورژوازی و
پرولتاریا ، در نظم است که در آلمان
کارگران رک و بی پرده ممکن است ، بسیاری از استفاده به عنوان سلاح علیه بورژوازی ، اجتماعی
و شرایط سیاسی که بورژوازی لزوما باید معرفی
همراه با برتری خود را ، و به منظور
که پس از سقوط از طبقات ارتجاعی در آلمان ، مبارزه با
بورژوازی به خودی خود ممکن است بلافاصله آغاز خواهد شد.
کمونیست ها به نوبه خود توجه خود را عمدتا به آلمان ، به دلیل آن کشور است که در
آستانه یک انقلاب بورژوائی است که ملزم به تحت های پیشرفته تر انجام شده
شرایط تمدن اروپا ، و
با پرولتاریا بسیار توسعه یافته تر ، نسبت به انگلستان در بود
هفدهم ، و فرانسه در قرن هجدهم ، و چون
انقلاب بورژوائی در آلمان خواهد بود ، اما
مقدمه ای به یک انقلاب پرولتری بلافاصله پس از.
به طور خلاصه ، کمونیست ها در همه جا از هر جنبش انقلابی علیه حمایت می
موجود در نظم اجتماعی و سیاسی از چیزهایی.
در تمام این جنبش را به جلو آورد ، به عنوان سوال عمده در هر یک ،
سوال اموال ، بدون توجه به درجه خود را از توسعه در آن زمان.
در نهایت ، آنها کار در همه جا برای اتحاد و توافق دموکراتیک
احزاب از همه کشورها. عار کمونیست ها را به پنهان کردن خود
دیدگاه ها و اهداف.
آنان رسما پایان می رسد که آنها را می توان تنها با سرنگونی اجباری به دست آمده اعلام
تمام شرایط موجود اجتماعی است. طبقات حاکم در رعشه
انقلاب به کمونیسم.
پرولترها چیزی برای از دست دادن اما زنجیره های خود را دارند.
آنها جهان را به نفع خود است. مردان کارگر همه کشورها ، متحد شوید!