Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل هجدهم فرماندار Pyncheon
قاضی PYNCHEON، در حالی که بستگان خود کرده اند و با بد در نظر گرفته فرار
با عجله، در اطاق نشیمن قدیمی هنوز هم نشسته، خانه داری، به عنوان عبارت آشنا است،
در شرایطی که کارکنان عادی آن است.
به او و به مجلس محترم از هفت شیروانی، داستان ما در حال حاضر صرف نظر کردن
خود را، مثل جغد، سر در گم در نور روز، و شتاب به تو خالی خود را
درخت.
قاضی تا موقعیت خود را برای مدتی طولانی را منتقل.
او دست و پا زده، و نه چشم خود را پس گرفته تا آنجا که hair's
وسعت از نگاه ثابت خود را به سمت گوشه ای از اتاق، از پای
Hepzibah و کلیفورد creaked: در طول
گذشت و درب بیرونی با احتیاط پشت خروج خود را بسته بود.
او دارای ساعت مچی خود را در دست چپ خود، چنگ در چنین شیوه ای که شما می توانید
صفحه شماره گیری را ببینید.
چه عمیق برازش مدیتیشن!
، او را فرض خواب نوزادی که چگونه یک ارامش وجدان، و چه سالم
نظم در منطقه معده، خواب betokened تا به طور کامل با دست نخورده
شروع می شود، گرفتگی عضلانی، twitches، گفتم
dreamtalk، ترومپت انفجار از طریق ارگان های بینی، و یا هر کوچکترین بی نظمی
نفس! شما باید نفس خود را نگه دارید برای راضی کردن
خودتان که آیا او تنفس در همه.
این کاملا نامفهوم است. ساعتی از ساعت مچی خود را می شنوید. خود را
نفسی که اصلا نمی شنوند. طراوت ترین خواب، بدون شک!
و در عین حال، قاضی می تواند در خواب.
چشمان او باز هستند!
یک سیاستمدار کهنه کار، مانند او، هرگز خواب رفتن با چشم باز گسترده، تا مبادا
برخی از دشمن و یا فساد ساز، او را گرفتن بنابراین ناگهان جوانه زدن از طریق این
ویندوز را به آگاهی او، و
اکتشافات عجیب و غریب در میان خاطراتی، پروژه ها، امیدها،
دغدغه ها، نقاط ضعف و نقاط قوت، که وی پیش از این با به اشتراک گذاشته
هیچ کس.
مرد محتاط می شود مثلا گفت که با یک چشم باز بخوابد.
که ممکن است عقل است. اما نه با هر دو، برای این بود
heedlessness!
نه، نه! Pyncheon قاضی نمی تواند به خواب می روم.
این فرد است، با این حال که یک آقای محترم با تعهدات بر دوش - و اشاره کرد، بیش از حد،
برای دقت، - در نتیجه باید معطل شدن در یک عمارت قدیمی تنهایی، که او هرگز
بسیار علاقه از مراجعه به نظر می رسید.
صندلی ساخته شده از چوب بلوط، تا مطمئن شوید، ممکن است او با roominess خود را دچار وسوسه کردن.
است، در واقع، بزرگ، و اجازه می دهد برای سن بی ادب که آن را درست اندام کرد،
صندلی نسبتا آسان، با ظرفیت به اندازه کافی، در تمام حوادث و ارائه هیچ خویشتن داری به
وسعت قاضی پرتو.
مرد بزرگتر ممکن است اقامت کافی در آن پیدا کنید.
جد او، در حال حاضر بر دیوار، تصویر با گوشت گاو انگلیسی خود را در مورد او، با استفاده از
به سختی به ارائه جلوی گسترش از آرنج به آرنج از این صندلی یا یک پایگاه
که از کوسن تمام آن را.
اما صندلی های بهتر از این، وجود دارد - رنگ قهوهای مایل به قرمز، سیاه گردو، چوب بلسان بنفش، بهار
نشسته و، گلدار نسبتا نرمی با دامنه متنوع و artifices های بی حد و حصر را
آنها را آسان می کند، و عدول کردن irksomeness از
نمره از جمله ممکن است در سرویس قاضی Pyncheon باشد - سهولت بیش از حد، اهلی.
بله! در نمره طراحی اتاق او بیش از خوش آمد خواهد بود.
ماما پیشرفت او را ملاقات خواهد کرد، با دست دراز، دختر باکره،
سالمندان به عنوان او در حال حاضر می شود، - یک بیوه مرد پیر، او smilingly
خود - احساسات را تحریک کردن کوسن
قاضی، و او را زیبا نهایت او را به راحتی انجام دهد.
برای قاضی است یک مرد موفق است.
او طرح خود را گرامی داشتن، علاوه بر این، مانند افراد دیگر، و منطقی روشن تر از
بسیاری از دیگران، یا، حداقل، تا او غیر روحانی عابد صبح امروز، در حاضر 1/2
چرت زدن، برنامه ریزی کسب و کار در روز،
و حدس زده احتمال پانزده سال آینده.
با شرکت سلامت خود، و تاخت و تاز کمی که سن بر او ساخته شده، پانزده سال
بیست - بله، یا شاید پنج و بیست - هیچ از او نسبتا ممکن است
تماس خود را.
پنج و بیست سال برای بهره مندی از املاک و مستغلات خود را در شهر و کشور، خود را
راه آهن، بانک، بیمه و سهام، سهام خود را متحده آمریکا، - ثروت خود را در کوتاه مدت،
با این حال، سرمایه گذاری در حال حاضر در اختیار داشتن، و یا
به زودی به دست آورد، همراه با افتخارات عمومی که بر او افتاده،
و آنهایی که به میزان است که هنوز به سقوط!
خوب است!
این عالی است! کافی است!
طولانی در صندلی های قدیمی!
اگر قاضی هم کمی به دور انداختن است، چرا او نمی بیمه
اداری، سفارشی مکرر او را، و نشستن چندی در یکی از خود را ساخته شده از چرم نسبتا نرمی
بازو صندلی، گوش دادن به شایعات بی اساس از
روز، و حذف برخی از عمیق طراحی احتمال کلمه، که مطمئن
تبدیل به شایعات بی اساس به-فردا.
و جلسه ای که در آن هدف قاضی بود که مدیران بانک
در حال حاضر، و دفتر او را به ریاست؟
در واقع آنها، و ساعت بر روی یک کارت است، که ذکر شده است، یا باید باشد، در قاضی
حق جیب جلیقه Pyncheon. اجازه دهید او را به رفتن به آنجا، و لم دادن در سهولت بر
کیف پول خود را!
او به اندازه کافی طولانی در صندلی های قدیمی lounged
این چنین یک روز شلوغ بوده است. در وهله اول، مصاحبه با
کلیفورد.
نیم ساعت، حساب قاضی بود، برای آن کافی است؛ احتمالا خواهد بود
کمتر است، اما - با در نظر گرفتن که Hepzibah ابتدا باید با آن برخورد و
که این زنان مستعد را به بسیاری از کلمات
که در آن چند را بهتر انجام دهید - ممکن است امن ترین نیم ساعت اجازه می دهد تا.
نیم ساعت؟
چرا، قاضی، آن را در حال حاضر از دو ساعت، خود را undeviatingly دقیق
زمان سنج است. چشم خود را در آن نگاه کنید و ببینید!
آه، او نمی خواهد خود را مشکل یا سر خود را به خم شدن، یا بالا بردن خود
دست، تا به عنوان به را وفادار زمان حافظ در محدوده خود را دید!
زمان، همه در یک بار، به نظر می رسد که ماده از هیچ لحظه ای با قاضی می شوند!
او فراموش کرده است تمام موارد دیگر یادداشتها خود را؟
امر کلیفورد مرتب، او به دیدار با یک دولت کارگزار خیابان، که متعهد شده است
برای تهیه یک درصد سنگین و بهترین کاغذ، برای چند هزار نفر شل که
قاضی اتفاق می افتد به او را داشته باشد، uninvested.
توجه داشته باشید، ریش تراش چروکیده خواهد شد که در سفر راه آهن خود را در باطل گرفته شده است.
نیم ساعت بعد، در خیابان کنار این، به حراج واقعی وجود دارد
املاک، از جمله بخشی از اموال Pyncheon قدیمی، در اصل متعلق
زمین باغ Maule است.
از Pyncheons این سال چهار نمره بیگانه شده است، اما قاضی
آن را در چشم خود نگه داشته، و قلب خود را در reannexing آن را به ناحیه کوچک قرار داده بودند
سمت چپ در سراسر هفت شیروانی و در حال حاضر،
در طول این تناسب عجیب و غریب از فراموشی، چکش کشنده باید کاهش یافته است، و انتقال
میرای کهن ما را به برخی از صاحب بیگانه.
احتمالا، در واقع، ممکن است از فروش شده اند تا آب و هوای عادلانه تر به تعویق افتاده است.
اگر چنین است، قاضی آن را مناسب وجود داشته باشد، و به نفع حراج با
پیشنهاد خود را، به مناسبت نزدیک؟
امور بعدی برای خرید اسب برای رانندگی خود را.
یکی پیش از این مورد علاقه خود را تصادفا، امروز صبح بسیار، در جاده ها به شهر، و
باید فورا دور انداخته است.
گردن قاضی Pyncheon را بیش از حد با ارزش بر روی چنین احتمالی را به عنوان لغزش به خطر انداخته است
اسب.
باید تمام کسب و کار فوق seasonably رو از طریق، او ممکن است شرکت
نشست جامعه های خیریه؛ بسیار نام از آن، با این حال، در کثرت
خیرخواهی خود را کاملا فراموش کرده است، پس
که این تعامل ممکن است تصویب نشده و هیچ آسیبی بزرگ انجام می شود.
و اگر او هم، در میان مطبوعات از مسائل ضروری تر، او باید اقداماتی جهت
تجدید سنگ قبر خانم Pyncheon، که خادم او را می گوید، کاهش یافته است
صورت سنگ مرمر، و کاملا در دو را درهم کوبید.
او یک زن به اندازه کافی قابل تحسین بود، فکر می کند قاضی، به رغم عصبانیت خود را، و
اشک که او چنان بود لجن زار با و رفتار احمقانه خود را در مورد قهوه و
او در زمان خروج او را seasonably، او را از غبطه خوردن بر سنگ قبر دوم.
بهتر است حداقل از اگر او تا به حال هر کسی نیاز نداشتی!
آیتم بعدی در فهرست او بود برای دادن سفارشات برای برخی از میوه درختان، نادر
تنوع، برای تحویل در کشور صندلی او در پاییز متعاقب آن.
بله، آنها را خرید، با تمام معنی و ممکن است هلو لذیذ در دهان خود را قاضی
Pyncheon! بعد از این می آید چیزی مهم تر است.
کمیته حزب سیاسی خود را به او صد یا دو تا از besought
دلار، علاوه بر پرداخت های قبلی خود، به سمت انجام پاییز
مبارزات انتخاباتی.
قاضی یک وطن پرست است و سرنوشت کشور در انتخابات ماه نوامبر بنا؛
و علاوه بر این، به عنوان خواهد شد مندرج در یکی دیگر از بند افتصادی، او سهام ناچیزم را ندارد
خود را در همان بازی بزرگ است.
او را انجام خواهد داد این کمیته می پرسد، نه، او فراتر از انتظارات خود را لیبرال خواهد بود؛
آنها باید چک پانصد دلار، و چند لحظه بعد بیشتر داشته باشد، اگر آن مورد نیاز است.
بعد چه؟
یک بیوه فاسد که شوهر دوست اوایل قاضی Pyncheon، بود، پرونده او گذاشته
فقر قبل از او، در نامه ای بسیار تکان دهنده است.
او و دختر عادلانه او به ندرت نان برای خوردن.
او تا حدی در نظر دارد به تماس خود را به روز - شاید بنابراین - شاید - بر این اساس او به عنوان
ممکن است اتفاق می افتد به اوقات فراغت، و یک بانک کوچک توجه داشته باشید.
یکی دیگر از کسب و کار، که، با این حال، او قرار می دهد بدون وزن (خوب، شما می دانید،
متوجه است، اما نه بیش از حد، اضطراب، سلامت یک شخصی جهات) - یکی دیگر از
کسب و کار، پس از آن بود، به پزشک خانوادگی خود مشورت.
در مورد آنچه که، به خاطر بهشت است؟ چرا، آن است و نه دشوار است برای توصیف
علائم بیماری است.
صرف تاری دید و سرگیجه مغز، آن بود - و یا ناپسند خفگی، یا
خفقان، و یا gurgling، یا حباب در منطقه قفسه سینه، به عنوان آناستوموز
می گویند - یا خفقان خیلی شدید بود
و لگد زدن از قلب، و نه معتبر از غیر این صورت به او، به عنوان نشان می دهد که
عضو شده از تدبیر فیزیکی قاضی باقی مانده؟
مهم نیست که آنچه در آن بود.
پزشک احتمالا در بیانیه ای از چيز جزئي از جمله به او لبخند می زنی
گوش حرفه ای، قاضی را در نوبت او بود که لبخند بزنم و ملاقات چشم 1 دیگر،
آنها یک خنده صمیمانه با هم لذت ببرید!
اما انجیر برای توصیه های پزشکی است. قاضی به آن نیاز دارند.
دعا کنید، دعا، Pyncheon قاضی در ساعت خود نگاه کنید، در حال حاضر!
- نه یک نگاه!
ظرف مدت ده دقیقه از ساعت شام است!
این قطعا می تواند تضعیف حافظه خود را که شام از به روز می شود بیشتر است.
مهم است، در عواقب آن، همه شام شما همیشه می خوردند.
بله، دقیقا از همه مهمتر، اگر چه، در این دوره تا حدودی خود را
حرفه ای برجسته شده اند بالا به سمت سر میز قرار می گیرد، در پر زرق و برق
ضیافت و ریخت و جشن خود را
فصاحت به گوش هنوز که منعکس وبستر توانا و اندام تن.
هیچ عمومی شام، با این حال.
این صرفا جمع آوری برخی از دوازده یا از دوستان از مناطق مختلف از
دولت، مردان از نفوذ و شخصیت برجسته، مونتاژ، تقریبا معمولی، در
خانه یک دوست مشترک نیز
برجسته خواهد شد که آنها را کمی بهتر از کرایه عادی خود را خوش آمد می گوییم.
هیچ چیز در راه پخت فرانسه، اما شام عالی، با این حال.
لاک پشت واقعی، ما درک می کنیم، و قزل آلا، tautog، بوم، پشت، خوک، گوسفند انگلیسی،
گوشت گاو کباب خوب، یا dainties ها را از این نوع جدی، مناسب برای کشور قابل توجهی
آقایان، این افراد محترم بیشتر هستند.
خوراک از فصل، در کوتاه مدت، و طعم یک نام تجاری قدیمی مادیرا که
بوده است افتخار فصل بسیاری از.
این نام تجاری جونو، شراب، شکوه معطر، و پر از قدرت ملایم؛
بطری، شادی، توسط برای استفاده قرار داده، یک مایع طلایی به ارزش بیش از طلا مایع؛
بسیار نادر و قابل تحسین، که شراب کهنه
bibbers دفعات مشاهده شده آن را در میان دوره خود را به آن طعم!
این درایو دور قلب، درد، و جایگزین بدون سر درد!
می تواند قاضی، اما سر کشیدن یک لیوان، ممکن است او را به تکان غیر قابل توصیف
بی حالی که (به مدت ده دقیقه از مداخله، و پنج تا بوت، در حال حاضر
گذشته) ساخته شده است به او چنین عقب مانده در این شام با اهمیت است.
این همه اما احیای یک مرد مرده! شما را به جرعه آن دوست در حال حاضر، قاضی
Pyncheon؟
افسوس، این شام. آیا شما واقعا شی واقعی خود را فراموش کرده اید؟
سپس آن را زمزمه ما را، که ممکن است شما شروع شده و به در یک بار از صندلی ساخته شده از چوب بلوط، که
واقعا به نظر می رسد، مثل کس در Comus، مسحور، و یا که در پارچ مول
زندانی جد خود را.
اما جاه طلبی طلسم از جادوگری قدرتمند تر است.
راه اندازی، و سپس، و، با عجله از طریق خیابان، پشت سر هم در بر شرکت،
آنها ممکن است شروع به قبل از ماهی فاسد است!
آنها برای شما صبر کنید و آن را کمی از علاقه خود را که آنها باید صبر کنید.
این آقایان - شما می شود گفت: - مونتاژ کرده اند، بدون هدف، از هر
چهارم دولت.
آنها سیاستمداران با تجربه، هر مردی از آنها، و ماهر برای تنظیم آن
اقدامات مقدماتی است که از مردم دزدی، بدون دانش خود را، قدرت
انتخاب حاکمان خود را دارد.
این صدا، مردمی در انتخابات آینده از سوی فرماندار، با صدای بلند
رعد و برق، واقعا خواهد بود اما انعکاسی از این آقایان باید صحبت می کنند، در زیر خود
نفس در بورد جشن دوست شما.
آنها با بر نامزد خود تصمیم می گیرند. این گره کمی از schemers ظریف
کنترل این کنوانسیون، و از طریق آن، به حزب دیکته کند.
و چه worthier نامزد، - عاقل و آموخته، بیشتر برای بشردوستانه مورد توجه قرار
سخاوت، باور به اصول امن، oftener اعتماد عمومی تلاش کرد، بی عیب تر در
شخصیت، خصوصی با سهام بزرگتر در
تأمین اجتماعی مشترک، و عمیق تر و بر اساس توسط تبار ارثی، در ایمان و
عمل پیورتین، - چه انسان می تواند برای حق رای مردم،
برجسته ترکیب تمام این ادعاها را به
رئیس حکومت در اینجا قبل از ما به عنوان Pyncheon قاضی؟
عجله پس از آن! آیا بخشی خود را!
مید برای که شما toiled شده و می جنگیدند، و با صعود و رخنه کرد، آماده است
برای درک شما!
وجود داشته باشد در این شام - نوشیدن یک لیوان یا دو تا از آن شراب نجیب -! شما
تعهد در پایین زمزمه شما خواهد شد - و برخاستن از جدول تقریبا
والی شکوه امور خارجه قدیمی!
Pyncheon فرماندار ماساچوست! و هیچ قوی و هیجان انگیز
صمیمی در یک یقین مثل این؟ بوده است هدف بزرگ از 1/2 خود را
طول عمر به دست آوردن آن.
در حال حاضر، زمانی که نیاز به کمی بیشتر نسبت به نشان پذیرش شما وجود دارد، چرا شما نشسته به طوری
lumpishly در صندلی ساخته شده از چوب بلوط بزرگ، پدربزرگ، که اگر آن را ترجیح می دهند که
وابسته به فرماندار 1؟
همه ما از ورود شاه شنیده، اما در این زمان محلی شما با jostling، که سلطنتی
قوم و خویشی به سختی نژاد برای رئیس انتخابی، قاضی برنده است.
خوب است آن را کاملا بیش از حد برای شام دیر!
لاک پشت، ماهی آزاد، tautog، خروس جنگلی اسیایی و اروپایی، بوقلمون آب پز جنوب داون، گوسفند، خوک، کباب گوشت گاو،
از بین رفته اند، و یا تنها در قطعات وجود داشته باشد، با سیب زمینی ولرم و gravies دلمه بسته
با بیش از چربی سرد است.
قاضی، به حال او هیچ چیز دیگری انجام داده است، می توانست شگفتی با چاقو خود را به دست آورد و
چنگال.
او بود، می دانید، از آنها استفاده می شود گفت، در اشاره به خود را به غول مانند
اشتها، که خالق خود را به او حیوانی بزرگ، که ساعت شام او را
جانور بزرگ.
افراد از موقوفات نفسانی بزرگ خود را باید زیاده روی، ادعا می کنند در خود تغذیه
زمان. اما برای یک بار قاضی است که به طور کامل بیش از حد
در اواخر برای شام!
خیلی دیر شده، ما از ترس، حتی برای پیوستن به حزب در شراب خود را!
مهمان گرم و شاد هستند، به آنها داده می شود قاضی و نتیجه گیری
آزاد Soilers او را داشته باشد، آنها را بر دیگر نامزد را حل کنند.
دوست ما در حال حاضر به ساقه در میان آنها، با آن خیره گسترده باز، در وحشی یک بار و
بی عاطفه، حضور ungenial APT به تغییر تشویق خود او خواهد بود.
خواهد بود، نه آن را شایسته در Pyncheon قاضی، به طور کلی ناشی از وسواس یا دقت زیاد در خود
لباس، خود را نشان می دهد در یک میز شام که با قرمز سیر بر خود را لکه دار پیراهن
سینه.
خداحافظ، چگونه آمد؟
نگاه زشت است، در هر میزان و خردمندترین راه را برای قاضی است که به دکمه خود را
کت بیش از پستان خود را از نزدیک و با در نظر گرفتن اسب و درشکه دو چرخه دو نفره خود را از رد و بدل
پایدار، را به سرعت به خانه خود بازگشت.
وجود دارد، پس از یک لیوان کنیاک و آب و گوشت گوسفند، گوشت دنده گوشت ران گاو، broiled
مرغ، و یا برخی از چنین شتابزده شام کمی و شام همه در یکی، او بهتر صرف
عصر توسط پای بخاری.
او باید نان تست دمپایی را در حالی که بلند، به منظور خلاص شدن از chilliness که
هوای این خانه های قدیمی مورد تاخت وتاز فرستاده است curdling از طریق رگ خود را.
، بنابراین، Pyncheon قاضی،!
شما یک روز را از دست داده اند. اما برای فردا خواهد بود چند لحظه بعد.
آیا شما افزایش مییابد، در اولین فرصت، و از آن؟
به، فردا.
به، فردا! به، فردا.
ما که زنده هستند، ممکن است در اولین فرصت به روز بعد افزایش یابد.
همانطور که برای او مرده است که به روز، فردا او خواهد بود صبح قیامت.
در عین حال گرگ و میش glooming به سمت بالا از گوشه و کنار اتاق.
سایه های از مبلمان بلند رشد عمیق تر، و در ابتدا بیشتر مشخص شود؛
پس از آن، انتشار گسترده تر، آنها از دست دادن تمایز خود را از رئوس مطالب در رنگ خاکستری تیره
جزر و مد از نسیان، به عنوان آن بود، که خزد
به آرامی بر روی اشیاء مختلف و به شکل یک انسان نشسته در میان
آنها.
تاریکی از بیرون وارد آن brooded در تمام طول روز، و در حال حاضر، در نظر گرفتن
خود را اجتناب ناپذیر است، خود را از همه چیز دارای.
چهره قاضی، در واقع، سفت و سخت و فوق العاده سفید، امتناع به این ذوب
جهانی حلال. کم نور و کم نور رشد می کند نور.
این است که اگر یکی دیگر از مشت دو تاریکی از طریق پراکنده شده بود
هوا می باشد. در حال حاضر از آن است که دیگر خاکستری، سی بل.
هنوز هم وجود دارد در پنجره ظاهر ضعف نه درخشش و نه سوسو زدن، و نه
با روشنایی ضعیف تابیدن - هر عبارت از نور که چیزی به مراتب روشن تر از این تردید بیان
ادراک و یا احساس، و نه، که یک پنجره وجود دارد.
آن را هنوز از بین رفته؟ - بله - نه کاملا!
و هنوز هم وجود دارد سفیدی سبزه رو، - ما باید مبادرت به ازدواج این بیمار
از موافقت کلمات، - سبزه رو سپیدی صورت قاضی Pyncheon است.
از ویژگی های همه رفته است: تنها رنگ پریدگی از آنها را به سمت چپ وجود دارد.
و چگونه آن را به نظر می رسد در حال حاضر؟ هیچ پنجره وجود دارد!
هیچ چهره ای وجود دارد!
سیاهی مرموز و بی نهایت، نابود دید!
جهان ما کجاست؟
همه پاشیده و دور از ما و ما، شناور در هرج و مرج، ممکن است به gusts گوش دادن به
باد بی خانمان، که به آه و زمزمه در مورد در تلاش چه بود یک بار
جهان!
آیا هیچ صدای دیگر وجود دارد؟ یکی دیگر، و یک ترس.
ساعتی از ساعت قاضی، که، از زمان Hepzibah اتاق را ترک کرد در
جستجوی کلیفورد، او برگزاری در دست او شده است.
شود علت چه چیزی ممکن است، این کوچک، آرام، بی توقف ضربان نبض زمان،
تکرار سکته مغزی کوچک خود را با نظم مشغول، حرکت قاضی Pyncheon در
دست، دارای یک اثر ترور، که ما انجام می دهیم
در هر همراهی دیگر صحنه را پیدا کند.
اما، گوش دادن! که پف نسیم بلندتر بود.
تا به حال لحن بر خلاف یک دلتنگ کننده و ترشرو که خود را bemoaned و
مبتلا تمام انسان با همدردی بدبخت، برای پنج روز گذشته است.
باد به نوسان در مورد
هم اکنون می آید boisterously از شمال غربی، و در نظر گرفتن انتظار از سالمندان
چارچوب هفت شیروانی، به آن تکان می دهد، مانند یک کشتی گیر است که سعی خواهد کرد
قدرت با آنتاگونیست خود را.
یکی دیگر و یکی دیگر از تقلا کردن محکم با انفجار!
خانه های قدیمی به دوباره creaks، می کند و تا حدودی نامفهوم اما پر سر و صدا
bellowing در گلو دودهای خود را (دودکش بزرگ، منظور ما، از دودکش گسترده آن)، تا حدودی به
در شکایت در باد بی ادب، بلکه،
به عنوان befits قرن و نیمی از صمیمیت خصمانه خود را در مخالفت دشوار است.
نوع غرش باد مهیب و سهمگین roars پشت آتش برد.
درب در بالای پله ها ناشایستی است.
پنجره، شاید، شده است باز گذاشته، و یا دیگری در وزش متلاطمش رانده شده است.
آن است که نمی توان تصور کرد، قبل از دست، چه شگفت انگیز باد ابزار این
قصرها چوب قدیمی، چگونه خالی از سکنه با عجیب ترین سر و صدا، که بلافاصله
شروع به آواز خواندن، و آه و گریه کردن، و
جیغ زدن، - و به شکست دادن با کالسکه سفر کردن، چکش، روح اما سنگین، در برخی از راه دور
مجلسی، - و به آج در طول ورودی با قدم به قدم با شکوه، و خش خش و
پایین پله ها نشسته، با ابریشم
به طور معجزه آسایی سفت، - هر زمان که طوفان جلب خانه با پنجره باز، و
میشود نسبتا به آن. که روح همراه
اینجا!
خیلی افتضاح است! این سر و صدا از باد را از طریق تنها
خانه ارامش قاضی، و او نشسته نامرئی که کله شق تیک تاک
تماشا کرد!
به عنوان نامرئی رابطه Pyncheon قاضی، با این حال، که موضوع به زودی رفع می شود.
باد شمال غربی تا به جاروب آسمان صاف است. پنجره مجزا دیده می شود.
علاوه بر این، از طریق شیشه خود را، ما dimly رفت و برگشت از شاخ و برگ تیره، خوشه گرفتن
در خارج، لرزش با بی نظمی حرکت ثابت، و اجازه دادن به در
جوانه زدن نور ستاره، در حال حاضر، در حال حاضر وجود دارد.
Oftener از هر جسم دیگر، این یک نگاه اجمالی، روشن صورت قاضی است.
اما در اینجا می آید نور تر موثر است.
مشاهده کردند که رقص نقره ای بر بالای شاخه های درخت گلابی، و در حال حاضر کمی
پایین تر، و در حال حاضر در جرم کل شاخه ها، در حالی که، از طریق پیچیدگیهای تغییر خود،
moonbeams بسوی سراشیب سقوط به داخل اتاق.
آنها بیش از رقم قاضی را بازی می کنند و نشان می دهد که او در طول هم زده
ساعت از تاریکی. آنها به دنبال سایه ها، در متغییر
ورزش، در سراسر ویژگی های تغییر ناپذیر خود را.
آنها پس از تماشا کرد سوسو زدن. درک او پنهان - صفحه شماره گیری، اما ما
می دانیم که دست مؤمن را ملاقات کرده اید، برای یکی از ساعت های شهر می گوید نیمه شب.
انسان درک محکم، مانند Pyncheon قاضی، مراقبت های بیشتری را برای ساعت دوازده
در شب از ساعت مربوطه از ظهر.
با این حال به موازات، در برخی از صفحات قبل، بین پیورتین خود را کشیده
جد و خود، آن را در این نقطه با شکست مواجه است.
Pyncheon از دو قرن پیش، مشترک با بسیاری از معاصران خود،
استادانی اعتقاد کامل او در ministrations معنوی، هر چند آنها را به حساب
عمدتا از یک شخصیت بدخیم.
Pyncheon به شب، که در ان بازو در صندلی نشسته است، معتقد است که در چنین
بی معنی است. چنین، حداقل، مرام و منش خود، برخی از
ساعت از.
موهای او مودار، بنابراین، در داستان است که - در زمانی که دودکش،
گوشه و کنار به حال نیمکت در آنها، که در آن افراد مسن مجبور به خاکستر نشسته
سنت های گذشته، و raking مانند زندگی می کنند
زغال سنگ - استفاده می شود در مورد این اتاق از خانه اجدادی خود را گفته است.
در واقع، این داستان بیش از حد مضحک به مو مودار حتی در دوران کودکی است.
چه حس، معنا، و یا اخلاقی، به عنوان مثال، حتی ارواح، داستان باید
حساس، می توان در افسانه مضحک، که در نیمه شب، تمام ترسیم
Pyncheons مرده موظف است در این سالن مونتاژ؟
و دعا، برای چه؟
چرا، برای دیدن اینکه آیا تصویری از جد خود را هنوز هم نگه می دارد به جای آن بر
دیوار، در انطباق با جهت وصیت نامه خود!
آیا ارزش آن را در حالی که به بیرون آمدن از گورهای خود را برای که؟
ما وسوسه می شوند را به یک ورزش، کمی با این ایده است.
شبح، داستان، به سختی به درمان به طور جدی دیگر.
خانواده حزب Pyncheons از بین رفته، تصور کنیم، می رود در این عاقلانه است.
اول جد می آید که خود در سیاه و سفید خود را پنهان سازی، برج کلیسا، کلاه، و تنه
تنبان، با تنگ محکم کردن در مورد کمر را با کمربند چرمی، که در آن آویزان فولاد خود را
به شمشیر hilted، او یک هیات بلند خود را در
دست، مانند آقایان در زندگی پیشرفته مورد استفاده برای حمل، به همان اندازه به کرامت
چیزی که برای حمایت از آن مشتق شده است.
او به نظر می رسد در تصویر، یک چیزی که هیچ ماده، نگاه خود را تصویر نقاشی شده!
همه امن است. تصویر هنوز هم وجود دارد.
هدف از مغز خود نگه داشته شده است تا مقدس در نتیجه مدت طولانی بعد از مردی که خودش را
در چمن گورستان برپا شد. را مشاهده کنید! او آسانسور بی فایده دست او، و
تلاش می کند قاب.
همه بی خطر! اما این است که یک لبخند - آن است که، نه نه
اخم از واردات کشنده، که تیره بیش از سایه ای از ویژگی های خود را؟
سرهنگ تنومند ناراضی است!
بنابراین تصمیم گرفته است نگاه خود را از نارضایتی را برای بیان تمایز اضافی خود را به
قابلیت ها؛ که از طریق آن، با این حال، زیر نور مهتاب، عبور می کند، و flickers بر روی دیوار
فراتر از آن.
چیزی عجیب احسان جد! با لرزش شوم از سر، او تبدیل می شود
دور.
در اینجا دیگر Pyncheons، تمام قبیله، در نیمی از خود را دوازده نسل، jostling آمد
و elbowing یکدیگر، برای رسیدن به عکس است.
مردان و grandames سالمندان ببین ما، یک روحانی با سختی Puritanic
هنوز هم در وضع و لباس خود را، و یک افسر قرمز رنگ پوشیده شده از جنگ های قدیمی فرانسه و
می آید فروشگاه Pyncheon نگهداری وجود دارد
قرن پیش، با ruffles دوباره از مچ دست خود تبدیل شده و در آنجا کلاه گیس دار
و آقا brocaded افسانه هنرمند، زیبا و افسرده
آلیس، که به ارمغان می آورد هیچ غرور از قبر دست نخورده او.
تمام سعی کنید قاب عکس. چه این افراد شبح مانند به دنبال چیست؟
مادر آسانسور به کودک خود، که دست های کوچک خود را ممکن است آن را لمس!
بدیهی است در رمز و راز در مورد عکس وجود دارد، که perplexes این فقیر
Pyncheons زمانی که آنها باید در حال استراحت باشد.
در گوشه ای، در عین حال، می ایستد و به شکل یک مرد مسن، در کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد ساخته شده از چرم و
تنبان، با حکومت نجار چسبیده خارج از جیب سمت خود او امتیاز خود را
انگشت سرهنگ ریشو و
فرزندان، تکان، jeering، انداخته و در نهایت ترکیدن به پر سر و صدا، هر چند
خنده نامفهوم.
غرقه شدن فانتزی ما در این دمدمی مزاجی، ما تا حدودی از دست داده قدرت خویشتن داری و
هدایت. به شکل unlooked در تشخیص ما
صحنه رویایی ما.
در میان این افراد اجدادی، یک مرد جوان، لباس پوشیدن و در مد وجود دارد
به روز: او می پوشد رهبانیت تیره، کت، تقریبا بی بضاعت از دامن، pantaloons خاکستری،
چکمه پوشش روی کفش چرم ثبت اختراع است، و
زنجیر طلا ریز به شکل دراورده شده در سراسر پستان او، و کمی نقره ای به رهبری
والانه چوب در دست دارد.
ما به پاسخگویی به این شکل در وسط روز، ما باید او را به عنوان Pyncheon Jaffrey جوان خوش آمد می گوید،
تنها بازمانده قاضی کودک، است که صرف دو سال گذشته در خارجی
سفر می کند.
اگر باز هم در زندگی، چگونه می آید اینجا سایه اش را؟
مرده اگر چه بد شانسی!
اموال Pyncheon، همراه با املاک و بزرگ به دست آمده توسط جوانان
پدر مرد، که در آنها محول؟ در فقیر، های کلیفورد احمق، Hepzibah بی ثمر،
و روستایی کمی قمر!
اما یکی دیگر از و بیشتر خوش آمد می گوید تعجب ما چشم ما اعتقاد داری؟
نجیب زاده مسن و چاق و چله، ساخته شده است که ظاهر خود، او دارای یک از جنبه های برجسته
احترام می پوشد، کت سیاه و pantaloons عرض جادار، و ممکن است
دقت شسته و رفته در لباس خود را تلفظ،
اما برای قرمز سیر گسترده ای در سراسر از خاده برفی خود و پایین پیراهن-آغوش خود را لکه دار.
آیا قاضی، و یا هیچ؟ چگونه می توانید آن را Pyncheon قاضی؟
چهره خود را تشخیص ما، به سادگی به عنوان سوسوی moonbeams می توانید با ما همه چیز نشان می دهد،
هنوز در صندلی بلوطی نشسته!
ظهور که ممکن است، پیشرفت های به تصویر، به نظر می رسد برای به دست گرفتن قاب،
تلاش می کند تا جوانه زدن در پشت آن، و اعراض، با اخم به عنوان سیاه و سفید به عنوان یکی از اجدادی است.
صحنه فوق العاده فقط در باید اشاره کرد به هیچ وجه به عنوان شکل گیری واقعی در نظر گرفته
بخشی از داستان ما.
ما به این زیاده روی کوتاه در تیردان قرار گرفتن از خیانت
moonbeams. آنها می رقصند دست در دست با سایه، و به دنبال منعکس شده
شیشه ای، که شما آگاه هستند، همیشه
نوع پنجره و یا راهرو به جهان معنوی.
ما نیاز به کمک، علاوه بر این، از تفکر بیش از حد طولانی و منحصر به فرد خود را که
رقم را در صندلی.
این باد وحشی، بیش از حد است، افکار ما را به سردرگمی عجیب و غریب انداختند، اما
بدون پاره شدن آنها را از یک مرکز مشخص است.
ان سربی قاضی نشسته immovably به بر روح ما است.
آیا او هم بزنید هرگز دوباره؟ ما باید از جا در رفته مگر اینکه او stirs!
شما بهتر ممکن است برآورد ارامش خود را با شهامت و بی باکی از یک موش کوچک است، که
نشسته در پاهای عقبی خود را در یک خط از مهتاب، پا قاضی Pyncheon را نزدیک،
و به نظر می رسد به تفکر سفر به اکتشاف بیش از این فله بزرگ سیاه و سفید است.
ولز آنچه در موش چالاک کمی شگفت زده شده است؟
این چهره پیر زن، در خارج از پنجره، جایی که او به نظر می رسد که ارسال داشته اند
خود را برای یک ساعت عمدی است. این پیر زن نگاه بسیار زشت است.
آیا این گربه برای تماشای ماوس، یا شیطان برای روح انسان است؟
آیا ما می توانیم او را از پنجره ترساندن! با تشکر از آسمان، شب و نزدیک گذشته!
moonbeams دیگر بنابراین نقره ای سوسو زدن، و نه در مقابل به شدت با
سیاهی از سایه در میان است که ممکن است سقوط کنند.
آنها paler حال حاضر، سایه های خاکستری، سیاه و سفید به نظر میرسند.
باد خشن و بی ادب است ساکت است. چه ساعت است؟
آه! دیده بان در گذشته متوقف شد به تیک تیک برای انگشتان فراموشکار قاضی غفلت
باد، به طور معمول، در ساعت ده و نیم ساعت یا بیشتر قبل از
- زمان خواب معمولی، و آن را اجرا کردن، برای اولین بار در پنج سال.
اما جهان بزرگ ساعت زمان هنوز ضرب و شتم خود را نگه می دارد.
شب دلتنگ کننده - برای، آه، چگونه دلتنگ کننده زباله خالی از سکنه آن به نظر می رسد، پشت ما را - می دهد محل
به صبح تازه، شفاف و روشن است. خوبان، درخشندگی مبارک!
daybeam - حتی کمی از آن را می یابد راه خود را در این سالن همیشه تاریک -
بخشی از نیایش همگانی به نظر می رسد، از ابطال شر، و ارائه همه خوبی
ممکن است، و شادی در دسترس است.
Pyncheon قاضی در حال حاضر از صندلی خود را افزایش؟
آیا او رفت جلو، و دریافت نورهای اولیه بر روی پیشانی خود را؟
آیا او آغاز این روز جدید - است که خداوند لبخند زد و بر و پر برکت، و با توجه به
مردم - آن را آغاز با اهداف بهتر از بسیاری که خرج شده
کثیف؟
و یا تمام طرح های عمیق گذاشته دیروز خیره در قلب خود، و به عنوان
مشغول در مغز خود، به عنوان هرگز؟ در این مورد اخیر، بسیار به انجام این کار وجود دارد.
آیا قاضی هنوز با Hepzibah در مصاحبه با کلیفورد اصرار دارند؟
اسب نجیب امن، سالمندان را خریداری کنم؟
آیا خریدار از اموال Pyncheon قدیمی او را متقاعد معامله واگذاری
به نفع خود؟
آیا پزشک خانواده او، و به دست آوردن دارو که باید او را حفظ،
می شود و شرافت و اسم و برکت به نژاد خود، تا مدت حداکثر پدرسالار
طول عمر؟
Pyncheon قاضی، بالاتر از همه، عذر خواهی به دلیل به آن شرکت محترم
دوستان، و آنها را برآورده سازد که عدم حضور خود را از هیئت مدیره جشن بود اجتناب ناپذیر، و
بنابراین به طور کامل خود را بازیابی خوب خود
نظر که او هنوز باید فرماندار ماساچوست؟
و تمام این اهداف بزرگ انجام خواهد شد، خیابان ها را دوباره راه رفتن، با آن
سگ روز لبخند خیرخواهی استادانه درست شده، به شرجی به اندازه کافی به اغوا کردن مگس ها برای آمدن و
وزوز در آن؟
یا آیا او پس از انزوا مقبره مانند روز و شب گذشته، به جلو
با فروتنی و توبه مرد، غمگین، آرام، به دنبال سود، کاهش از
افتخار دنیوی، به سختی شجاعانه به خدا را دوست دارم،
اما جسورانه به عشق به همنوع خود، و به او چه خوب او ممکن است؟
آیا او در مورد با او داشت، - هیچ پوزخند نفرت انگیز از لطف مصنوعی، خیره در آن
تظاهر و نفرت انگیز در باطل خود، - اما غم مناقصه از قلب توبه و پشیمانی،
شکسته در گذشته، در زیر وزن خود را از گناه؟
برای آن است که باور ما، هر آنچه که به افتخار او ممکن است بر آن انباشت اشیاء بدست آمده نشان می دهد، که وجود دارد
گناه سنگین در این پایگاه وجود این مرد بود.
برخاستن، Pyncheon قاضی!
صبح آفتاب glimmers ها از طریق شاخ و برگ درختان، و، زیبا و مقدس است آن را به عنوان
shuns تا صورت خود را به روشن شدن است.
به پا می خیزند، تو ظریف، دنیوی، خودخواه، دل از آهن منافق، و انتخاب تو
که آیا هنوز به ظریف، دنیوی، خودخواه، دل از آهن، و ریاکارانه، یا
به پاره از این گناهان را از طبیعت تو، هر چند که آنها را به نیروی حیاتی با آنها!
در Avenger بر تو! به پا می خیزند، قبل از اینکه خیلی دیر!
چه!
تو این آخرین درخواست تجدید نظر هم زده؟ نه، نه یک نقطه!
و ما می بینیم یک مگس، - یکی از خانه مشترک خود مگس، مانند همیشه در وزوز
پنجره، پنجره، - که تا به گداخته شدن از Pyncheon استاندار و alights، در حال حاضر خود را در
پیشانی، در حال حاضر در چانه اش، و در حال حاضر، بهشت
به ما کمک کند! است خزنده از روی پل بینی خود را به سمت رئیس-
چشم باز گسترده دادرس! تو پرواز توانی مسواک زدن دور؟
هنر تو بیش از حد تنبل؟
مرد تو که hadst پروژه مشغول بسیاری از دیروز!
تو بیش از حد ضعیف است، چنان قدرتمند است که اتلاف شدید؟ مسواک زدن نه دور یک مگس؟
پس از آن، نه، تو ما به بالا!
گوش دادن! حلقه مغازه زنگ.
پس از ساعت ها مانند آنهایی که دوم، که از طریق آن به عهده داستان های سنگین ما، آن است که
خوب می شود ساخته شده معقول است که جهان زنده وجود دارد، و حتی قدیمی،
عمارت تنها به حفظ برخی از شیوه های ارتباط با آن است.
آزادانه تر است که استشمام می کنیم، در حال ظهور از حضور قاضی Pyncheon به خیابان قبل از
شیروانی هفت.