Tip:
Highlight text to annotate it
X
جلد دوم
فصل چهاردهم
التون خانم برای اولین بار در کلیسا دیده می شود : اما هر چند وقف ممکن است قطع شود ،
کنجکاوی می تواند توسط یک عروس در پیو راضی نمی کند و باید آن را برای سمت چپ
بازدیدکننده داشته است در فرم که سپس به پرداخت می شود ،
به حل و فصل کند که آیا او خیلی زیبا در واقع ، و یا تنها و نه زیبا ، یا نه
خیلی در همه.
اما تا به حال احساسات ، کمتر از کنجکاوی نسبت به غرور و یا اختصاصی ، برای او حل و فصل
آخرین به ادای احترام او و او یک نقطه از هریت می گذرد
با او ، که بدترین از کسب و کار ممکن است از طریق رفته در اسرع وقت.
او می تواند خانه را وارد کنید دوباره ، نه می تواند در همان اتاق که او تا به حال
با چنین استادی بیهوده عقب نشینی سه ماه پیش ، برای توری بوت خود را ، بدون
recollecting.
هزار افکار مضطرب عود.
دانی ، charades ، و اشتباهات وحشتناک و آن به قرار
که هریت فقیر باید recollecting بیش از حد ، اما او رفتار بسیار
خوب ، و نه تنها کم رنگ و خاموش شد.
این دیدار در دوره های کوتاه و بسیار خجالت و اشغال وجود دارد
ذهن آن را کوتاه ، که اما به خودش اجازه نخواهد داد به طور کامل افکار به شکل
بانوی ، و به هیچ وجه به دادن یکی ،
فراتر از شرایط هیچ چیز معنی که "ظرافت لباس و بسیار خشنود است."
او واقعا او را دوست.
او نمی خواهد در عجله برای پیدا کردن گسل است ، اما او شک کرد که وجود ندارد
ظرافت ؛ -- سهولت ، اما ظرافت نیست.-- او تقریبا مطمئن بود که برای یک زن جوان ،
غریبه ، عروس ، بیش از حد سهولت وجود دارد.
شخص او بود و نه خوب ؛ او مواجه unpretty نیستند ، اما نه ویژگی ، نه هوا ، نه
صدا ، و نه روش ، ظریف است. اما فکر حداقل آن را تبدیل به طوری.
همانطور که برای آقای التون ، رفتار خود را ظاهر نمی شود -- اما نه ، او اجازه نمی
شتابزده یا یک کلمه از خودش شوخ در مورد رفتار خود.
این مراسم بی دست و پا را در هر زمان به دریافت بازدیدکننده داشته است مراسم عروسی بود ، و یک مرد بود
نیاز به تمام موهبت خود را پیشگام و از طریق آن.
زن بهتر است ، او ممکن است کمک لباس زیبا ، و
امتیاز محجوبیت ، اما مرد فقط خود را حس خوب بستگی دارد ؛
هنگامی که او در نظر گرفته peculiarly تیره بخت
فقیر آقای التون در حال در همان اتاق در یک بار با زن او بود
ازدواج ، زن به او می خواستم به ازدواج شده بود ، و زن چه کسی به او شده بود انتظار می رود
ازدواج ، او باید اجازه می دهد او را به حق
به دنبال به عنوان عاقلانه کمی ، و می شود به اندازه affectedly و کمی واقعا به عنوان آسان
می باشد.
"خب ، خانم Woodhouse ، گفت :" هریت ، هنگامی که آنها خانه quitted بود ، و پس از
انتظار بیهوده برای دوست خود را برای شروع ، "خب ، خانم Woodhouse (با ملایم
آه ،) چه چیزی شما را از او فکر می کنم -- آیا او بسیار جذاب نیست؟
تردید کمی در پاسخ اما وجود دارد.
"آه! بله -- خیلی -- یک زن بسیار خشنود جوان ".
"من فکر می کنم زیبای خود ، بسیار جالب است." "بسیار ظریفانه لباس ، در واقع ، قابل ملاحظه
لباس شب ظریف. "
"من در همه جای تعجب نیست که او باید در عشق سقوط کرده است."
"آه! -- هیچ چیز را به تعجب در تمام.-- زیبا ثروت وجود دارد و او در آمد
راه او. "
"من به جرات گفت ،" بازگشت هریت ، sighing دوباره ، من به جرات گفت که او بسیار
متصل به او. "
"شاید او ممکن است ، اما از آن است که سرنوشت هر انسان را به ازدواج با زنی که او را دوست دارد
بهترین.
خانم هاوکینز شاید می خواست یک خانه ، و فکر کردم این بهترین پیشنهاد او به احتمال زیاد
را داشته باشد. "" بله ، گفت : "هریت صادقانه" و
او ممکن است ، هیچ کس تا کنون می تواند بهتر.
خوب ، من آرزو می کنم آنها را با تمام قلب من شاد است. و حالا ، خانم Woodhouse ، من می توانم فکر نمی کنم
باید ذهن از دیدن آنها را دوباره.
او فقط به عنوان به عنوان همیشه برتر ؛ -- اما ازدواج ، می دانید ، آن را کاملا متفاوت
چیز.
نه ، در واقع ، دوشیزه Woodhouse ، شما نیاز به ترس می شود و من می توانم بنشینم و تحسین او را در حال حاضر
بدون هیچ گونه بدبختی بزرگ است.
می دانم که او خود را نه پرتاب دور است ، چنین راحت -- او می کند به نظر می رسد.
جذاب زن جوان ، فقط آنچه که او سزاوار است.
مخلوق مبارک!
او به نام او "آگوستا. چگونه لذت بخش!
هنگامی که از سفر بازگشته بود ، اما ذهن او.
او سپس می تواند بیشتر و قضاوت بهتر را ببینید.
از هریت اتفاق می افتد در Hartfield نمی شود ، و پدرش حضور
به منظور تعامل با آقای التون ، او تا به حال یک چهارم از یک ساعت مکالمه زنانه
خودش را ، و می تواند composedly برای حضور در
او را و چهارم از یک ساعت کاملا او را متقاعد می کند که خانم التون بیهوده بود
زن بسیار خوبی با خودش راضی است ، و تفکر بسیاری از خود را
اهمیت ، که او به معنای به درخشش می شود و
بسیار فوق العاده ، اما با رفتار که در یک مدرسه بد تشکیل شده بود ، پرت و
آشنا ، که تمام مفاهیم خود را از یک مجموعه ای از مردم ، و یک سبک کشیده شدند
زندگی ، که اگر نه احمقانه او
نادان ، و که جامعه او قطعا آقای التون خوب انجام دهید.
هریت می شده اند تطابق بهتر است.
اگر عاقلانه نیست و یا تصفیه خودش ، او که او را با کسانی که متصل ، اما
خانم هاوکینز ، آن را ممکن است نسبتا از conceit آسان خود قرار ، بهترین شده بود
مجموعه خود او.
غنی برادر در قانون در نزدیکی بریستول افتخار اتحاد ، و جای او بود
و واگن خود را به افتخار او شد.
اولین موضوع بسیار پس از در حال نشسته افرا گراو بود ، "من برادر آقای شیر دادن
صندلی "-- یک مقایسه Hartfield به افرا گراو.
زمینه از هارتفیلد کوچک بودند ، اما شسته و رفته و زیبا و خانه های مدرن بود
و خوب ساخته شده.
خانم التون به نظر می رسید بیشتر مساعد به اندازه اتاق ، از ورودی تحت تاثیر قرار است ، و
همه که او می تواند را ببینید یا تصور کنید.
"بسیار مانند افرا گراو واقع -- او کاملا شباهت زده شد -- آن اتاق
مورد علاقه خواهرش ، به شکل بسیار و اندازه از صبح اتاق در گرو افرا
اتاق "-- آقای. التون به.-- "بود ، به دادگاه تجدید نظر شد
؟ طرز حیرت انگیزی مانند -- او واقعا می تواند تقریبا خودش تفننی در افرا
گراو. "
و راه پله -- شما می دانید که من در آمد ، من چقدر مانند راه پله بود ؛
دقیقا در همان قسمت از خانه قرار می گیرد.
من واقعا نمی تواند کمک کند exclaiming!
من به شما اطمینان دهم ، خانم Woodhouse ، آن را بسیار لذت بخش را به من ، به جای یادآوری شود
من تا بی نهایت به عنوان افرا گراو جزئی.
من ها ماه خوشحال بسیاری وجود دارد صرف کرده اند!
(با یک آه کمی از احساسات). جذاب محل ، بدون شک.
هر بدن که می بیند از آن است که با زیبایی خود را زده ، اما به من ، از آن شده است کاملا
صفحه نخست.
هر گاه شما پیوند هستند ، مثل من ، خانم Woodhouse ، شما درک چگونگی
بسیار لذت بخش آن است که برای ملاقات با هر چیزی که در تمام مانند آنچه که پشت سر گذاشته است.
من همیشه می گویم این است که کاملا یکی از اعمال شیطانی از ازدواج است. "
اما به عنوان جزئی یک پاسخ که او می تواند ، اما آن را به طور کامل کافی برای خانم التون ،
که فقط می خواست به خودش صحبت کردن.
"بنابراین بسیار مانند افرا گراو! و این نه تنها در خانه --
زمینه ، من به شما اطمینان دهم ، تا آنجا که من می تواند مشاهده ، کاملا مانند.
laurels در افرا گراو در همان اسراف در اینجا هستند ، و ایستاده بسیار در
به همان شیوه -- در سراسر چمن و من تا به حال یک نگاه اجمالی جریمه یک درخت بزرگ ، با
نیمکت آن دور ، که من قرار داده به طوری که دقیقا در ذهن!
برادر و خواهر من خواهد شد با این محل مسحور شده است.
افرادی که دارای زمینه های گسترده خود را همیشه با هر خوشحال
چیزی که در همان سبک است. "اما شک حقیقت این احساسات.
او یک ایده بزرگ بود که افرادی که زمینه های گسترده خود مراقبت بسیار
کمی برای زمینه های گسترده ای از هر جسم دیگری ، اما آن را در حالی که به ارزش بود
حمله خطا تا دو رنگ ، و بنابراین تنها در پاسخ گفت ،
"هنگامی که شما را دیده اند ، بیشتر در این کشور ، می ترسم شما فکر می کنید که مبالغهشده
هارتفیلد.
Surry پر از زیبایی است. "" آه! بله ، من کاملا از آن آگاه است.
این باغ انگلستان ، شما می دانید. Surry باغ انگلستان است. "
"بله ، اما ما باید ادعای ما در آن تمایز استراحت نیست.
به باور من ، شهرستان بسیاری از باغ انگلستان نامیده می شود ، و همچنین Surry. "
پاسخ خانم : "نه ، من علاقه داشتن به ، التون ، با یک لبخند بیشتر راضی است.
"من هر انت شنیده اما هرگز Surry نامیده می شود به طوری است."
اما بود سکوت پیشه کنند.
"خواهر و برادر من به ما وعده داده اند سفر در بهار یا تابستان در
دورترین ، "ادامه داد خانم التون ؛" و خواهد شد که زمان ما را برای کاوش.
در حالی که آنها با ما هستند ، ما باید یک معامله بزرگ اکتشاف ، من به جرات می گویند.
آنها خود نوعی درشکه چهار چرخه - Landau است ، البته ، که دارای چهار کامل داشته باشند و
بنابراین ، بدون گفتن هر چیزی از کالسکه ما ، ما باید قادر به
کشف زیبایی های مختلف بسیار خوب است.
آنها به سختی در کالسکهپست خود می آیند ، من فکر می کنم ، که در آن فصل از سال.
در واقع ، هنگامی که زمان در کشد ، من قطعا باید خود را آوردن توصیه
نوعی درشکه چهار چرخه - Landau است ؛ از آن خواهد شد تا بسیار ترجیح داده است.
هنگامی که مردم را به یک کشور زیبا از این نوع می آیند ، می دانید ، دوشیزه Woodhouse ، یکی
به طور طبیعی آنها را به آرزوهای خود را به دیدن تا حد ممکن ، و آقای شیر دادن بسیار
علاقه کاوش.
ما به King's - وستون به بررسی دو بار در تابستان گذشته ، در آن راه ، ترین و لذتبخش ،
فقط در ابتدا پس از خود را نوعی درشکه چهار چرخه ، کالسکه کروکی.
شما باید بسیاری از احزاب از این نوع در اینجا ، گمان می کنم ، دوشیزه Woodhouse ، هر تابستان؟ "
"نه ، نه بلافاصله اینجا.
ما هستند و نه دور از راه دور از زیباییهای بسیار قابل توجه است که جذب مرتب کردن بر اساس
احزاب شما از آن صحبت می کنند ، و ما مجموعه ای بسیار آرام از مردم ، به اعتقاد من بیشتر
دفع گردد تا از شرکت در طرح های لذت در خانه بمانند. "
"آه! هیچ چیزی مانند ماندن در خانه برای آسایش واقعی وجود دارد.
هیچ کس نمی تواند بیشتر اختصاص داده شده به خانه از من است.
من کاملا یک ضرب المثل را برای آن در گرو افرا بود.
بسیاری از زمان Selina گفت ، زمانی که وی به رفتن به بریستول ، 'من واقعا نمی توانید دریافت کنید
این دختر را به حرکت از خانه است.
من کاملا باید توسط خودم ، هر چند من نفرت در نوعی درشکه چهار چرخه ، کالسکه کروکی گیر
بدون یک همراه و همدم ، اما آگوستا ، به اعتقاد من ، با او خود خوب خواهد شد ،
فراتر از پرچین پارک به هم بزنید. '
بسیاری از زمان به او گفت : بنابراین ، و در عین حال من هیچ مدافع انزوا کل.
من فکر می کنم ، بر عکس ، زمانی که مردم خود را بسته تا به طور کامل از جامعه ، آن است که
یک چیز بسیار بد و که آن را بسیار توصیه به مخلوط در جهان در مناسب
درجه ، بدون در آن زندگی می کنند یا بیش از حد یا خیلی کم.
من کاملا درک وضعیت خود ، با این حال ، خانم Woodhouse -- (نظر را به سوی
آقای Woodhouse) ، ایالتی سلامت پدر شما باید یک نقطه ضعف بزرگ.
چرا او نمی سعی کنید حمام -- در واقع او باید.
حمام توصیه من به شما. من به شما اطمینان دهم من بدون شک انجام آن
آقای Woodhouse خوب است. "
"پدر من آن را سعی کردم بیش از یک بار ، که قبلا ، اما بدون دریافت هیچ
بهره مند ، و آقای پری ، که نام من به جرات گفت ، ناشناخته است به شما نیست ، نمی کند
تصور این امر می تواند در تمام تر به احتمال زیاد مفید باشد. "
"آه! that'sa ترحم بزرگ ؛ برای شما اطمینان می دهم ، خانم Woodhouse ، که در آن آب موافق ،
آن را کاملا شگفت انگیز است تسکین می دهند.
در زندگی حمام من ، من را دیده اند ، چنین مواردی از آن!
و آن را تا شاد ، که آن نمی تواند شکست از استفاده آقای
ارواح Woodhouse ، که من درک می کنم ، گاهی اوقات بسیار افسرده است.
و به توصیه های خود را به شما ، من علاقه داشتن به من نیاز را از دردهای زیادی به ساکن نیست
بر روی آنها. مزایای استفاده از حمام را به جوانان
بسیار به طور کلی قابل درک باشد.
این امر می تواند مقدمه ای جذاب برای شما ، که زندگی منزوی زندگی و
من بلافاصله می تواند شما را امن برخی از بهترین جامعه را در محل.
یک خط از من به شما یک میزبان کمی از آشنایی به ارمغان بیاورد و خاص من
دوست ، خانم کبک ، بانوی من همیشه با زمانی که در حمام ، خواهد بود اقامت
خوشحال به شما توجه نشان ، و
خواهد بود شخص را برای شما به مردم را با رفتن. "
مثل آن بود که بسیار به عنوان اما می تواند تحمل ، بدون که نشانه بی ادبی است.
ایده خود را که مدیون خانم التون برای چه نامیده می شد
مقدمه -- از او رفتن به عموم مردم تحت نظر یکی از دوستان خانم
Elton's -- احتمالا برخی از مبتذل ، بی باک
بیوه ، که با کمک یک مرز ، فقط از کلید های SHIFT برای زندگی -- شان
دوشیزه Woodhouse ، Hartfield ، در واقع غرق شد!
او خودش را مهار ، با این حال ، از هر یک از reproofs او می تواند داده اند ، و
تنها تشکر شده خانم التون خونسردی "اما آنها از رفتن به حمام کاملا خارج از
پرسش و او را کاملا
متقاعد شده است که مکان ممکن است با توجه به او را از پدر او بهتر است. "
و سپس ، برای جلوگیری از خشم و خشم ، دورتر تغییر این موضوع به طور مستقیم.
"من نپرس که آیا شما موسیقی ، خانم التون.
بر این موارد ، شخصیت یک خانم به طور کلی او را قبل و هایبوری است
مدت شناخته شده است که شما مجری برتر است. "
"آه! نه ، در واقع ، من باید در مقابل هر ایده چنین اعتراض.
نوازنده برتر -- بسیار دور از آن ، من به شما اطمینان دهم.
در نظر بگیرید از اطلاعات خود را جزئی یک چهارم آمد.
من از موسیقی -- عاشقانه علاقه doatingly علاقه -- و دوستان من می گویند من به طور کامل نمی
عاری از طعم ، اما به هر چیز دیگری ، بر عملکرد افتخار من است من در حد متوسط
آخرین مدرک تحصیلی.
شما ، خانم Woodhouse ، من خوب می دانیم ، بازی و لذتبخش.
من به شما اطمینان می دهم از آن شده است بزرگترین رضایت ، آسایش ، و شوق به من ،
برای شنیدن موسیقی جامعه من رو.
من کاملا بدون موسیقی نمی تواند انجام دهد.
این ضروری زندگی به من است ، و همواره به جامعه موسیقی بسیار استفاده می شود ،
هر دو در افرا گراو و در حمام ، آن شده اند که یک قربانی جدی ترین است.
من صادقانه گفت که به همان اندازه به آقای E. زمانی که او از خانه آینده من صحبت شد ، و
ابراز ترس خود را مبادا بازنشستگی از آن باید ناخوشایندی می شود و
فرودست ماندن از خانه بیش از حد -- دانستن اینکه چه چیزی
من شده بود عادت کرده اند -- البته او بدون دلهره به طور کامل نیست.
هنگامی که او از آن صحبت شد و در این راه ، صادقانه گفت که جهان من می توانم
رها کردن -- احزاب ، توپ ، نمایشنامه -- برای من تا به حال هیچ ترس از بازنشستگی است.
خجسته با منابع بسیاری در درون خودم ، جهان لازم بود به
من. من می توانم به خوبی بدون آن.
برای کسانی که تا به حال بدون منابع آن یک چیز متفاوت بود ، اما منابع من به من ساخته شده
کاملا مستقل.
و به عنوان اتاق به اندازه کوچکتر از من استفاده شده بود ، من واقعا نمی تواند آن را بدهد
فکر می کردم. من امیدوار من کاملا با تساوی شرایط ، به هر
قربانی کردن است که توضیحات.
بدیهی است من به هر لوکس در افرا گراو بوده است عادت کرده اند ، اما من او را اطمینان
که دو واگن لازم به شادی من نیست ، نه آپارتمان جادار بودند.
اما ، 'من گفتم ، کاملا صادقانه ، من فکر نمی کنم من می توانم بدون چیزی از زندگی می کنند
جامعه موسیقی. من هیچ چیز دیگری ، وضعیت ، اما بدون
موسیقی ، زندگی خالی خواهد بود به من. "
"ما نمی توانیم فرض کنید" گفت : اما ، لبخند ، "که آقای التون تردیدی برای اطمینان از
شما را از وجود یک جامعه بسیار موسیقی در هایبوری و من امیدوارم که شما را پیدا خواهد کرد
او outstepped حقیقت بیشتر از ممکن است
باشد ، در نظر گرفتن انگیزه عفو کرد. "
"نه ، در واقع ، من هیچ شک و تردید در همه در آن سر است.
من خوشحال تا خودم را در چنین یک دایره است.
من امیدوارم که ما باید بسیاری از کنسرت های کمی شیرین با هم داشته باشند.
من فکر می کنم ، دوشیزه Woodhouse ، من و شما باید یک باشگاه موسیقی ، ایجاد و به طور منظم
جلسات هفتگی در خانه خود ، و یا ماست. آیا نمی شود یک طرح خوب؟
اگر ما به خودمان گرفتیم ، من فکر می کنم ما نمی خواهد زمانی می خواهید از متحدان.
چیزی است که طبیعت به ویژه برای من مطلوب خواهد بود ، به عنوان یک
انگیزه مرا به خاطر در عمل ، برای زنان متاهل ، شما می دانید -- غم انگیز وجود دارد
داستان در برابر آنها ، به طور کلی است.
آنها اما برای دادن موسیقی را بیش از حد APT "" اما شما ، که به شدت علاقه آن. --
هیچ خطر می تواند وجود داشته باشد ، قطعا "" من نباید امید؟ اما واقعا زمانی که من نگاه
اطراف در میان آشنایی من ، من رعشه.
Selina به طور کامل داده شده است تا موسیقی -- لمس هرگز این ساز -- هر چند او با بازی
خوش.
و همین ممکن است گفت : خانم Jeffereys - کلارا کبک ، که بود -- و از این دو
Milmans ، در حال حاضر پرنده خانم و خانم جیمز کوپر و بیش از من می توانید شمردن.
پس از سخن من آن است که به اندازه کافی برای قرار دادن یک در وحشت است.
من استفاده می شود کاملا با Selina عصبانی ، اما در واقع من در حال حاضر شروع به درک که
ازدواج زن ، چیزهای زیادی برای جلب توجه او دارد.
من معتقدم که من نیم ساعت صبح امروز با خانه دار من بسته است. "
"اما هر چیزی از این نوع ، گفت :" اما ، "به زودی به طور منظم قطار می شود --"
"خوب ، گفت :" خانم التون ، خنده ، "خواهیم دید."
اما ، پیدا کردن خود را طوری تعیین بر غفلت موسیقی او ، چیزی بیشتر برای
می گویند ، و پس از مکث لحظه ای ، خانم التون انتخاب دیگری موضوع.
می گوید : "ما خواستار در Randalls بود." وی افزود : او "و آنها را هر دو در خانه در بر داشت ؛ و بسیار
مردم خوشایند آنها به نظر می رسد. من آنها را بسیار دوست دارم.
آقای وستون موجودی عالی به نظر می رسد -- کاملا مورد علاقه نرخ اول با من
در حال حاضر ، من به شما اطمینان دهم.
و او به نظر می رسد که واقعا خوب است -- چیزی است که تا مادرانه و مهربان وجود دارد
در مورد او ، که آن را بر یکی به طور مستقیم برنده است. او حاکم بود ، من فکر می کنم؟ "
اما تقریبا بیش از حد شگفت زده شده بودم به آنها پاسخ دهید ، اما خانم التون سختی برای منتظر
مثبت قبل از او می رفتند. "پس از درک به همان اندازه من بود و نه
شگفت زده او را بسیار شبیه به بانوی -!
اما او واقعا کاملا زن باتربیت. "" خانم رفتار وستون ، گفت : "اما ،" شد
همیشه به خصوص خوب است.
اختصاصی آنها ، سادگی ، ظرافت و ، آنها را به امن ترین مدل برای هر
زن جوان است. "" و که شما فکر می کنید در حالی که ما آمد
؟ "وجود دارد
اما کاملا در از دست دادن بود. تن ضمنی برخی از آشنایی -- و
چگونه می تواند او احتمالا حدس می زنم؟
! نایتلی "ادامه داد : خانم التون ؛" نایتلی خود -- آن را نمی خوش شانس --؟
، درون هنگامی که او را به نام روز دیگر نمی شود ، من او را دیده اند ، هرگز قبل از و
البته ، به عنوان خاص از دوستان آقای E. '، من تا به حال کنجکاوی زیادی است.
دوست من نایتلی ، بنابراین اغلب شده بود اشاره شد ، که من واقعا بی تاب بود
برای دیدن او و من باید انجام دهید من کارو sposo عدالت می گویند که او نیاز می شود شرمنده
دوست او.
نایتلی کاملا نجیب زاده است. من او را بسیار دوست است.
قطعا ، من فکر می کنم ، آقایی بسیار شبیه به مرد است. "
خوشبختانه ، اکنون زمان بود رفته بود.
آنها ، و اما می تواند تنفس. "زن طاقت فرسا!" فوری او بود
علامت تعجب. بدتر از من تا به حال قرار است.
مطلقا غیر قابل تحمل!
نایتلی -- من می توانستم آن معتقد است. نایتلی -- او را در زندگی خود دیده می شود هرگز
قبل ، و او را نایتلی -- و کشف کنند که او نجیب زاده!
تازه بدوران رسیده کمی ، در حال مبتذل ، با خود آقای E. ، و به او کارو sposo ، و به او
منابع ، و همه AIRS خود را از ادعا های بی پرده و زر و زیور از نژاد غیر اصیل است.
در واقع به کشف کنند که آقای نایتلی نجیب زاده!
من تردید دارم آیا او تعریف را برگرداند ، و کشف او بانوی شود.
من می توانستم آن معتقد!
و به پیشنهاد که او و من باید به شکل متحد یک باشگاه موسیقی!
که علاقه داشتن به دوستان اغوش حمل کردن بودند!
و خانم وستون -- شگفت زده شده بودم که فردی که به من آورده بود تا باید
زن باتربیت! بدتر و بدتر است.
من با برابر خود ندیده بود.
بیشتر فراتر از امید من است. هریت توسط هر مقایسه ای خوار.
آه! چه فرانک چرچیل به او گفت ، اگر او اینجا بوده؟
چگونه خشم و چگونه منحرف او خواهد بود!
آه! من -- فکر او را به طور مستقیم. همیشه اول شخص از تصور!
چگونه خودم را گرفتن من! فرانک چرچیل می آید و به طور منظم به من
ذهن "! --
همه این کار glibly از طریق افکار خود زد ، که توسط پدرش به حال
ترتیب خود را ، پس از شلوغی خروج Eltons ، و آماده بود به صحبت می کنند ،
او بسیار tolerably شرکت قادر است.
"خب ، عزیز من ،" او عمدا شروع به در نظر گرفتن او را دیدم پیش از این هرگز ، او
مرتب کردن بر اساس بسیار زیبا از بانوی جوان به نظر می رسد و من به جرات گفت که او بسیار خوشحال
شما خواهد شد.
او صحبت می کند کمی بیش از حد سریع. سرعت کمی از صدا است که وجود دارد
نه لطمه می زند و گوش است.
اما من معتقدم که من خوب هستم ، من صدای عجیب و غریب دوست ندارم و هیچ کس مثل شما صحبت می کند
و فقیر خانم تیلور.
با این حال ، او بسیار مهربان است ، بسیار با ادب بانوی جوان به نظر می رسد ، و بدون شک خواهد ساخت
او یک همسر بسیار خوب است. هر چند که من فکر می کنم بهتر است او داشته
ازدواج کرد.
من ساخته شده بهترین بهانه من می تواند برای داشتن نمی توانسته به او و خانم صبر کنید
التون در این مناسبت شاد ؛ من گفت که من امیدوار من باید در این دوره از
تابستان است.
اما من باید به قبل از رفته اند. پس از یک عروس و نه صبر بسیار بی مبالات است.
آه! به shews غم نامعتبر من! اما من گوشه ای را به محل اقامت خلیفه را دوست ندارم
لین. "
من به جرات می گویم عذر خواهی خود را مورد تایید قرار گرفت ، آقا.
آقای التون شما می داند "و" بله : اما یک خانم جوان -- عروس -- من باید.
جهات من به او پرداخت می شود در صورت امکان.
بود که بسیار دچار کمبود است. "" اما ، پاپا عزیز من ، شما هیچ دوست
ازدواج و بنابراین به همین دلیل باید به شما بسیار مشتاق برای ادای احترام به خود را به یک
عروس؟
باید به هیچ توصیه ای به شما. تشویق مردم به ازدواج اگر شما
اطمینان زیادی از آنها است. "
"نه ، عزیز من ، من هر بدن به ازدواج تشویق هرگز ، اما من همیشه مایل به پرداخت
هر توجه مناسب به بانوی -- و عروس ، به خصوص است ، هرگز
صرف نظر کرد.
بیش تر باشد ، آشکارا به علت به او. عروس ، شما می دانید ، عزیز من ، همیشه
برای اولین بار در شرکت ، اجازه دهید دیگران می شود که آنها ممکن است. "
"خب ، پاپا ، در صورتی که این تشویق به ازدواج نیست ، من نمی دانم چه چیزی است.
و من هرگز انتظار می رود شما را به وام دادن تحریم های خود را به بطالت از جمله ، طعمه
برای بانوان جوان فقیر است. "
"عزیزم ، شما من را درک نمی کنند. این موضوع از ادب و صرف مشترک است
و خوب پرورش ، و هیچ ربطی به با هر گونه تشویق به مردم به ازدواج. "
اما به حال انجام شده است.
پدر او در حال رشد بود عصبی و می تواند او را درک کنند.
ذهن او در بازگشت به جرائم خانم التون ، و طولانی ، بسیار طولانی ، او را آنها اشغال است.