Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب در سه فصل TRIPLANETARY 11 نزاع NEVIAN
فضا کشتی Nevian برخورد بر راه خود بود.
فضا دریانورد هر دو، دو افسر زمینی به زودی کشف کرد که حتی
سپس حرکت با سرعت بسیار بالاتر است که از نور و باید آن را تسریع می بخشد.
در سرعت بالا، حتی اگر به آنها
ثابت به نظر می رسید - آنها می توانند تنها یک نیروی گرانشی تا حدودی کمتر از آن احساس
زمین مادری خود.
برادلی، چاشنی مبارز که او بازنشسته شده بود، بی درنگ به محض او
یک سری مشاهدات، و به خواب رفته بود کاملا بر توده ای از مخده در
اول از سه اتاق متصل بین.
در اتاق وسط بود که به در CLIO، Costigan ایستاده بود بسیار نزدیک به
دختر شد، اما او را لمس نیست.
بدن خود را سفت و سخت بود، چهره اش تنش و کشیده بود.
"شما در اشتباه هستند، کانوی، اشتباه CLIO شد و گفت: بسیار جدی است.
"من می دانم که شما چه احساسی دارید، اما آن دلیری نادرست است."
او اصرار داشت: "این است که آن را نمی کند، تمام،" سرسختی.
"این است که نه تنها که من تو را در آوردم و در اینجا در فضا، در معرض خطر و به تنهایی، که
متوقف کردن من.
من میدونم که تو و من می دانم که خودم نیز به اندازه کافی به می دانم که آنچه را که ما شروع خواهیم
با برای زندگی است.
این تفاوت، که راه را ندارد، آیا من شروع به عشق ورزی شما در حال حاضر و یا
آیا من صبر کنید تا ما در Tellus، اما من به شما می گویم که به نفع خودتان
شما بهتر از من عبور به طور کامل.
من اسب بخار به اندازه کافی برای نگه داشتن دور از شما، اگر من به تو بگویم -. در غیر این صورت
"من آن را می دانم، هر دو راه، عزیز است، اما ..." "اما هیچ چیز!" او قطع است.
"آیا می توانم شما نمی توانید آن را به جمجمه خود را با آنچه شما به خودتان اجازه برای اگر شما
با من ازدواج کن؟ فرض کنید که ما به عقب بر گردیم، که مطمئن است،
به هر وسیله.
اما حتی اگر کار می کنیم، بعضی از روز - و شاید به زودی، بیش از حد، شما نمی تواند بگوید - کسی است
رفتن به جمع آوری پنجاه گرم رادیوم را از سر من. "
پنجاه گرم - و همه می دانند که Samms خود را در تنها 60 امتیاز؟
من می دانستم که شما یک نفر بود، کانوی "CLIO بانگ زد، مصمم است.
او افزود: "اما در آن چیزی به من می گوید که هر دزدان دریایی خواهد شد حتی که پاداش بسیار کسب درآمد
چند بار قبل از اینکه او آن را جمع آوری کرده است. آیا احمقانه است، عزیزم - شب بخیر ".
او مخفیگاه آنان سر خود را از برگزاری تا به او قرمز خود را، به شیرینی منحنی، لب خندان، و
اسلحه خود را در اطراف خود را فرا گرفت.
اسلحه او به دور گردن او رفت شده و آنها ایستاده، با هم در حرکت آغوش گرفت
اکستازی از آغوش عشق. دختر، دختر، من تو را دوست دارم! "
صدای Costigan معمولا سخت و نیرومند، چشمان درخشان با نور مناقصه ها و مزایده بودند.
"این نشست که. من واقعا در حال حاضر زندگی می کنند، به هر حال، در حالی که .... "
"بس کن!" او دستور داد، به شدت.
"شما قصد دارید برای زندگی تا زمانی که شما به سن می میرند - اگر اینکار را نکنید.
شما به سادگی باید داشته باشد، کانوی "" که خیلی بیش از حد - هیچ درصد در مرگ
در حال حاضر.
همه دزدان دریایی بین Tellus و آندرومدا می تواند من را بعد از این را ندارد - I've
خیلی زیادی رو برای زنده بودن. خب، شب بخیر، یار، من بهتر است
ضرب و شتم - شما نیاز به برخی از خواب ".
فراق عاشقان بود به عنوان ساده و سر راست یک روش را Costigan
سخنرانی نشان می دهد، اما در نهایت او به دنبال اتاق خود و آرام بر شمع
مخده، چهره استرن خود را تبدیل کرده است.
به جای آن از سقف فلزی کم او را دیدم زیبا، بیضی شکل، حقیقت برنزه چهره جوان، قاب
تاج طلایی، بلوند مو.
نگاه او غرق به عمق وفادار، صادق، چشم های آبی تیره و نگاه عمیق تر
و عمیق تر به آن چاه آبی او به خواب رفت.
بر چهره اش، بیش از حد تعیین شده و تلخ تا حد زیادی برای یک مرد سال او - زندگی بخش
ستاد از خدمات Triplanetary آسان نیست، و نه به عنوان یک قاعده بودند بلند - وجود دارد
درنگ که او خواب است که به تازگی به دست آورد
نرمی بیان، بازتابی از شادی متعالی خود است.
او به مدت هشت ساعت خواب کاملا، به عنوان معتاد خود را، سپس، با توجه به عادت خود
و آموزش او آمد وسیعتر، با هیچ مرحله میانی از چرت زدن بپرهیزید.
"کلیو" او زمزمه.
"بیدار، دختر؟" "بیدار" صدای خود را از طریق فوق العاده
تلفن، امداد رسانی در هر هجا.
"خوب، آسمان، من فکر کردم شما از رفتن به خواب تا زمانی که ما در هر کجا از آن است که
ما قصد داریم!
در، به شما دو - من نمی بینم که چگونه شما احتمالا می تواند خواب، درست مثل این بودی
خانه در رختخواب. "" شما برای یادگیری به خواب در هر نقطه
شما انتظار می رود برای حفظ شوید. ... "
Costigan شکست به عنوان او را باز کرد و دیدم چهره رنگ پریده CLIO.
او آشکارا به سر برده بود و هشت ساعت بی خوابی و wracking.
"خوب خداوند، CLIO، چرا شما نه من را (برای دفاع از خودش) صدا می زنه؟"
"اوه، من همه حق است، به جز کمی وحشت زده و عصبی بودن.
بدون نیاز به درخواست شما چه احساسی دارید، وجود دارد؟ "نه - من احساس گرسنگی،" او جواب داد:
خوش.
"من قصد دارم برای دیدن چیزی است که ما می تواند در مورد آن انجام دهد - و یا می گویند، حدس بزنید خواهید دید که آیا آنها
هنوز هم تداخل در موج Samms. "
او در زمان مورد عایق و کوچک، و لمس گل میخ تماس با آرامی با او
انگشت. بازوی او *** دور قدرت.
"با این حال در آن،" او توضیح غیر ضروری است.
"آنها به نظر می رسد می خواهم ما را به صحبت خارج است، اما دخالت خود را به همان خوبی است
صحبت من - آنها می توانید آن را، ردیابی البته.
حالا من خواهید دید آنچه که من می تواند در مورد صبحانه ما. "
او پا به بشقاب و پرتو خود را به ضرب گلوله کشته پروژکتور جلو به کنترل
اتاق، جایی که او را دیدم Nerado دروغ، doglike است، در پانل ابزار جدید خود را.
به عنوان پرتو Costigan وارد اتاق یک نور آبی را دیدم و Nevian تبدیل
چشم و یک دستش را به سمت خود را ورق مشاهدات خود را کوچک.
دانستن این مطلب که آنها در حال حاضر در ارتباط بصری، Costigan beckoned
دعوت و به دهان خود را در آنچه که او امیدوار است نشانه جهانی از گرسنگی بود اشاره کرد.
Nevian کنترل یک دست و انگشت، دست تکان داد و به عنوان او یک بخش گسترده ای
کف اتاق CLIO تضعیف کنار.
باز به این ترتیب ساخته شده نشان داد یک جدول است که بر پایه پایین آن افزایش یافت، یک جدول
مجهز به سه نیمکت به نرمی، جنس نسبتا نرمی و گسترش با آرایه پر زرق و برق
نقره و ظروف.
کاسه و پلاتر از یک فلز سفید خیره کننده ای، باریک waisted جام از sheerest
کریستال تمام شش ضلعی زیبا و پیچیده حک شده یا حک
ظاهرا طرح دریایی معمولی است.
و ظروف جدول این مسابقه عجیب و غریب عجیب و غریب در واقع.
پاره شدن وجود دارد فورسپس شانزده سوزن تیز دندانه های کج شده، وجود داشت
انعطاف پذیر spatulas وجود دارد عمیق و کم عمق ladles با لبه های انعطاف پذیر بودند؛ وجود دارد
و بسیاری دیگر peculiarly منحنی
ابزار که استفاده Terrestrials حتی نمی توانست حدس بزنید، همه داشتن
ظرافت از مد افتاده دسته متناسب با انگشتان بلند و باریک طولانی Nevians.
اما اگر جدول و قرار ملاقات های خود را به Terrestrials تعجب آور بود، آشکار
آنها درجه ای از فرهنگ است که هیچ یک از آنها انتظار می رود در یک مسابقه بود
موجودات هیولا غذا بود حتی بیشتر تعجب آور است، هر چند در معنای دیگر است.
برای جام کریستال فوق العاده با لزج مایل به خاکستری سبز پر شدند
بوی تهوع و بیش از حد، تامین انرژی، کاسه های کوچکتر بودند پر از زندگی دریایی
عنکبوت ها و خوراک های دیگر مانند؛ و هر
در پلاتر بزرگ شامل یک ماهی به طور کامل پا بلند، خام و کل، چاشنی زده tastefully
قرمز، بنفش، و رشته از جلبک دریایی سبز!
CLIO نگاه یک بار، و سپس gasped، بستن چشمان خود و چرخش به دور از میز، اما
Costigan سه ماهی را به یک صفحه گرامافون بدبختانه و تنظیم آن را کنار قبل از اینکه تبدیل
بازگشت به visiplate.
"آنها خوب سرخ شده،" او به بردلی اظهار داشت، علامت نیرومند برای Nerado
غذا قابل قبول نیست و او می خواست که به صحبت کردن به او، در فرد است.
سرانجام او خود را روشن ساخته شده، میز را دور از چشم غرق، و Nevian
فرمانده با احتیاط وارد اتاق شد.
در اصرار Costigan، او آمد تا visiplate، می روم در نزدیکی سه درب
هشدار و به طور کامل مسلح به نگهبانان.
مرد پس از پرتو به نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی از قایق نجات دزدان دریایی را به ضرب گلوله، نشان می دهد که
آنها باید اجازه داده شود به زندگی می کنند وجود دارد.
برای برخی از استدلال بازوها و انگشتان خروشان - هر چند دقیقا نمی روان
گفتگو، هر دو طرف موفق به معانی خود را کاملا به وضوح.
Nerado اجازه نخواهد Terrestrials را کشتی خود را برای دیدار - او هیچ
شانس - اما پس از بازرسی کامل و فوق العاده اشعه او در نهایت خود را سفارش دهید
مردان را به وسط اتاق
طیف برق و عرضه غذا زمینی است.
به زودی از ماهی Nevian بسیار گرم را در ماهی تابه و بوی اشتها قهوه و
BROWNING بیسکویت نفوذ اتاق.
اما در ظاهر از آن بو Nevians ترک عجله، محتوا
تماشای باقی مانده از این روش کنجکاو و دافعه در visiray خود را
صفحات.
صبحانه بر و همه چیز مرتب و کشتی شکل، Costigan تبدیل به CLIO.
«نگاه کن، دختر شما برای یادگیری نحوه ی به خواب.
تو همه وارد
تو چشمات نگاه کنم مانند شما در یک پیک نیک مریخ بوده است و شما از غذا خوردن در 1/2
صبحانه به اندازه کافی. تو به خواب و غذا خوردن به حفظ تناسب اندام است.
ما نمی خواهیم شما در حال عبور بر روی ما، بنابراین من از این نور، و شما دروغ
پایین و تا ظهر بخوابم. "" آه، نه، زحمت نیست.
من امشب بخوابم.
من کاملا .... "" شما هم اکنون می خواهید خواب، او را به اطلاع
levelly. "من شما را عصبی هرگز فکر نمی کردم، با
برادلی و مرا در هر طرف از شما.
ما هر دو حق در اینجا در حال حاضر، هر چند، و ما در اینجا می مانم.
خواهیم تماشای بیش از شما می خواهم یک زن و شوهر از مرغ های قدیمی با یک جوجه بین آنها است.
بیا، دراز کشیدن و رفتن خدا حافظ ".
CLIO خندیدند تشبیه، اما به غیر روحانی کردن سربزیر است.
Costigan نشسته بر لبه دیوان بزرگ دست او، و آنها داشتند حرف زدند
idly.
سکوت بزرگ دیگر، اظهارات CLIO شد کمتر، و به زودی او را طولانی شلاق
پلک افتاد و تنفس عمیق، و خود را به طور منظم نشان داد که صدای او به خواب رفته بود.
مرد در او، قلب خود را در چشمان او خیره شد.
خیلی جوان بود، بسیار زیبا، به طوری که دوست داشتنی - و چگونه او را دوستش دارم!
او به طور رسمی مذهبی نیست، اما هر فکر خود را به نماز بود.
اگر او فقط می تواند او را از این ظروف سرباز یا مسافر ... او متناسب نیست به همان زندگی می کنند
کره زمین با او، اما ... فقط یک شانس، خدا به او بدهد ... فقط یک!
اما Costigan کار شده بود به مدت چند روز تحت فشار فوق العاده، و بود است
بسیار کوتاه در خواب دارد.
نیمی از خود احساسات خود را مخلوط و با خیره خود را در منحنی صاف هیپنوتیزم
گونه CLIO، چشمان خود را بسته و هنوز هم دست خود، او غرق را به
نرم مخده در کنار او و به دست فراموشی سپرده است.
در نتیجه خواب دست در دست هم مثل دو کودکان بردلی آنها را پیدا و مناقصه
بیان پدرانه بر چهره اش آمد که او به آنها نگاه کرد.
"خوب دختر کوچولو، CLIO،" او mused در "و زمانی که آنها ساخته شده Costigan آنها را شکست
قالب. آنها - به عنوان جریمه به یک زن و شوهر از بچه ها
به عنوان Tellus قدیمی تا کنون تولید شده است.
من می توانم با برخی از خودم خواب انجام دهید. "او خمیازه ای کشید prodigiously، غیر روحانی را CLIO
سمت چپ، و در عرض چند دقیقه خود را به خواب رفته بود. چند ساعت بعد، دو مرد بیدار شد
شاد ترق و تروق کردن از خنده.
CLIO نشسته بود، در مورد آنها را با چشم های درخشان.
او تجدید شده، شناور، ravenously گرسنه و بسیار خوشحال بود.
Costigan و در آنچه او را به شکست در خود انتصابی در نظر گرفته شگفت زده شده بود ناراحت
کار برادلی آرامش و ماده، واقع بود. "با تشکر برای بدن خوب گارد،
شما دو. "
CLIO دوباره خندید، اما sobered به سرعت. "من خواب زیبا و خوب است، اما من تعجب می کنم اگر
می توانید امشب بدون اینکه به شما دست من تمام شب بخوابد؟ "
"آه، او انجام آن مهم نیست،" برادلی نظر.
"ذهن!" Costigan بانگ زد و چشم او و
لحن صحبت کرد حجم.
آنها آماده شده است و یکی دیگر از غذا، یک تا که CLIO عدالت کامل می خوردند.
استراحت و تجدید، آنها را به بحث در مورد امکان فرار را آغاز کرده بود که Nerado
و سه نفر از نگهبانان مسلح خود وارد اتاق شد.
به دانشمند Nevian یک جعبه بر یک میز قرار داده و شروع به ایجاد تنظیمات بر
پانل خود، eyeing Terrestrials با دقت پس از هر تنظیم است.
پس از زمان قطع پشت سر هم سخنرانی بیان صادره از جعبه، و Costigan
نور بزرگ را دیدم. "شما شده ام از آن را کردم - آن را نگه دارید" او بانگ زد:
تکان دادن سلاح های خود را با هیجان.
"ببینید، CLIO، صدای آنها سخت تن به تن یا بالاتر و یا پایین تر از خودمان - احتمالا
بالاتر - و در آنها ساخته شده است تعویض های صوتی با فرکانس.
او هیچکس احمق نیست، که سوسمار است! "
Nerado صدای Costigan را شنید، بدون شک از آن وجود دارد.
گردن بلند او لوپ و پیچیده در ارضاء Nevian؛ و اگر چه هیچ کدام از طرفین
از سوی دیگر می تواند درک، هر دو می دانستند که سخنرانی های هوشمند و شنوایی
ویژگی های مشترک به دو نژاد است.
این واقعیت به وضوح روابط بین اسیرکنندگان و اسیران را تغییر داده است.
Nevians اعتراف در میان خود که bipeds عجیب و غریب کاملا ممکن است
هوشمند، بعد از همه و Terrestrials در یک بار امیدوار تر شد.
"آن است که بد نیست، در صورتی که می توانید صحبت کنید، Costigan خلاصه وضعیت.
"ما نیز ممکن است آن را آسان می کند و بهترین استفاده را از آن، به خصوص از ما
قادر به کشف هر شکل ممکن از دور شدن از آنها بوده است.
آنها می توانند به صحبت کردن و شنیدن، و ما می توانیم زبان خود را در زمان یاد بگیرند.
شاید ما باعث می شود که نوعی از معامله با آنها ما را به سیستم خود ما، اگر
ما می توانیم یک استراحت را ندارد. "
Nevians به عنوان مشتاق عنوان Terrestrials ها برای برقراری ارتباط،
Nerado که به تازگی ابداع شده تعویض فرکانس را در استفاده از ثابت نگه داشته شود.
بدون نیاز به توصیف جزئیات آن تبادل در طول وجود دارد
زبان.
کافی است برای گفتن که با شروع در پایین به آنها آموخته به عنوان کودکان می آموزند، اما
مزیت بزرگ بیش از بچه داشتن به طور کامل توسعه یافته و قادر به
مغز است.
و در حالی که انسان ها به یادگیری زبان از Nevia، چند تن از
دوزیستان (و اتفاقا CLIO مارسدن) Triplanetarian یادگیری شدند؛ دو
افسران دانستن خوب است که آن را بسیار خواهد بود
آسان تر برای Nevians برای یادگیری زبان مشترک منطقی ساخته شده
سه سیاره نسبت به استاد پیچیدگیهای بی معنی به زبان انگلیسی.
در مدت زمان کوتاهی قادر به درک هر یک از دو طرف پس از یک مد بودند.
با استفاده از یک مخلوط عجیب و غریب از هر دو زبان است.
همانطور که به زودی به عنوان یک ایده چند رد و بدل شده بود، دانشمندان Nevian ساخته ترانسفورماتور
به اندازه کافی کوچک به یقه مانند Terrestrials ها فرسوده شده، و اسیران اجازه داده شد
به پرسه زدن در طول بزرگ
رگ. تنها محفظه که در آن تجزیه دزدان دریایی قایق نجات ذخیره شده بود
به آنها مهر و موم شده است.
بنابراین از آن بود که در آنها باقی مانده طولانی در شک و تردید که دیگر رزمناو به شکل ماهی
از درجه اعتبار ساقط شده بود بر صفحات مواظب خود را در پوچی افتضاح نشان داد
فضای بین ستاره ای.
این خواهر ما کشتی به سیستم Solarian خود را برای یک محموله از آهن
است که خیلی فراوان وجود دارد، "Nerado به مهمان های غیر ارادی خود را توضیح داد.
"من امیدوارم که این باند تا به اشکالات فوق العاده کشتی ما کار می کرد!"
Costigan گفتم وحشیانه به اصحاب خود را به عنوان Nerado منحرف.
"اگر آنها را، که لباس چیزی بیش از یک بار از آهن هنگام
آنها گرفتن وجود دارد! "
زمان بیشتری را به تصویب رساند، که در طی آن یک ستاره به رنگ سفید به رنگ آبی خود را از بی نهایت از هم جدا
آسمان دور و شروع به نشان دادن یک دیسک محسوس است.
بزرگ تر و بزرگ تر از آن بزرگ شد، تبدیل شدن به میشن و پرواز فضای کشتی میشن
با نزدیک شدن به آن، تا در نهایت Nevia دیده می شود، ظاهرا در کنار پدر و مادر خود را نزدیک
گوی.
پر هر چند رگ بود، از جمله قدرت او بود که او به زودی حذف شد
عمودی رو به پایین به سمت تالاب بزرگ در وسط شهر Nevian را.
که کمی آب باز بود عاری از زندگی، برای این بود که هیچ فرود عادی.
بر اساس قدرت فوق العاده تیرها ترمز تبار که غیر قابل تصور
بار آهن چند شکلی آب seethed و پخته و به جای شناور
به آرامی بر سطح دریا،
این کشتی عظیمی از فضا غرق مانند یک شاقول به پایین.
پس از انجام شاهکار ظریف DOCKING کشتی با خیال راحت در عظیم
گهواره برای او آماده، Nerado تبدیل به Tellurians، که در حال حاضر تحت نگهبان
قبل از او به ارمغان آورد.
"در حالی که محموله ما از آهن است که مرخص، من را به شما سه
نمونه ها به دانشکده علوم، که در آن شما تحت فیزیکی کامل و
معاینه روانی.
دنبال من. "" یک دقیقه صبر کنید! "به اعتراض Costigan، با
چشمک سریع و نهانی در همراهانش. "آیا شما از ما انتظار از طریق آب، و
در این عمق وحشتناک؟ "
بدیهی است، پاسخ داد: Nevian، در تعجب است.
"تو هوا تنفس، البته، اما شما باید قادر به شنا، و این
کمی عمق - اما کمی بیش از سی متر - شما را از سر خود بیرون کنید ".
"شما در اشتباه هستند، دو بار،" اعلام زمینی، متقاعد کننده است.
"اگر" شنا "پرتاب خود را در داخل و یا از طریق آب، ما می دانیم
هیچ چیزی از آن.
در آب بر سر ما ما درمانده غرق در یک دقیقه یا دو، و فشار در
این عمق به ما را فورا بکشند. "
"خب، من می تواند قایق نجات، را، البته، اما ..." سروان Nevian آغاز شد،
doubtfully، اما در صدای تماس قطع از پانل سیگنال خود را شکست.
"کاپیتان Nerado، توجه!
"Nerado،" او را به یک میکروفون اذعان کرد.
"شهر سوم است که توسط ماهی از اعماق بیشتر مورد حمله است.
آنها را توسعه داده اند قلعه های جدید و قدرتمند همراه نصب بی سابقه اسلحه و
این شهر که آن را به مدت طولانی نمی تواند مقاومت در برابر حمله کنند.
آنها درخواست برای همه کمک امکان پذیر است.
رگ شما نه تنها ذخایر گسترده ای از آهن، بلکه سلاح های قدرت سوار است.
از شما تقاضا برای ادامه به کمک های خود را در اولین لحظه ممکن است. "
Nerado جامعی از دستورات و آهن مایع در جریان از پورت های باز و گسترده ای سقوط کرد،
تشکیل، استخر گسترده و قرمز در پایین حوض.
در مدت کوتاهی کشتی بزرگ در حال تعادل با آب او آواره شده،
و به زودی او به عنوان رانش اندکی به دست آمده بود پورت بسته جامعی و Nerado
در قدرت انداخت.
"بازگشت به محله های خود را و ماندن در آنجا تا زمانی که من برای شما ارسال،" Nevian
و به عنوان Terrestrials اطاعت از دستورات مختصر رزمناو خود را پاره
از آب و به آسمان قرمز سیر را دیدم.
"چه بی شرم دروغگو!" برادلی بانگ زد.
این سه ترانسفورماتور قطع، در اتاق متوسط از مجموعه خود بودند.
"شما می توانید سمور، outswim و من اتفاق می افتد که شما از DZ83 آمد
از عمق ...
"شاید من مبالغه یک چیز جزیی Costigan قطع شده است،" اما درمانده تر او
فکر می کند ما برای ما بهتر است.
و ما می خواهیم به ماندن در خارج از هر یک از شهرستانها خود را تا زمانی که ما می توانیم، چرا که ممکن است
مکان های سخت به خارج شدن از. من زن و شوهر از ایده ها، اما آنها نمی
رسیده به اندازه کافی به انتخاب هنوز ...
وای! چگونه این پرنده شده است سفر! ما در حال حاضر وجود دارد!
اگر او برخورد آب رفتن مثل این، او خود تقسیم مطمئن! "
با سرعت بی نقص آنها به فلش رو به پایین در یک شیب طولانی به سوی
شهر تحت محاصره سوم، و از رگ پرواز به سمت وجود دارد راه اندازی شد
تالاب مرکزی شهر کلیک کنید.
موشک این است، اما کپسول حاوی یک تن آهن چند شکلی، که خواهد بود
استفاده بیشتر به مدافعان Nevian از میلیون ها نفر از مردان است.
برای سومین شهر تحت فشار درد در واقع.
در اطراف آن یک حلقه ناگسستنی از آب جوش، انفجار - موج بزرگ آب به سمت بالا در
سوزان، خیره کننده از انفجار بخار فوق گرم، و یا بدن در تمام پرتاب
جهت در توده جامد
نیروهای زمین شناسی که توسط ماهی های آماده نبرد از اعماق بیشتری آزاد شده است.
دفاع بیرونی او در حال حاضر به پایین، و حتی به عنوان Terrestrials خیره در
شگفتی دیگری از ساختمان شش ضلعی بسیار زیاد پشت سر هم را به تکه های فوقانی آن
ساختار پرواز به طور افراطی به فلز قراضه،
کمتر نشست 1/2 خود را به drunkenly پایین تر از سطح دریا جوش.
سه زمین مردم را تصرف کردند هر آنچه را پشتیبانی در دست به عنوان Nevian بودند فضا
کشتی آب با سرعت بی نقص زده اند، اما احتیاط لازم بود -
Nerado می دانستند کاملا رگ خود، قدرت و قابلیت های آن است.
ترشح عظیم وجود دارد، اما که تمام شد.
جاذبه های مصنوعی توسط تاثیر بدون تغییر بود و به مسافران کشتی بود
هنوز حرکت و حتی دلسرد شدن، در حال حاضر زیردریایی، او دوست بسیار جامعی
ماهی و حمله پشت نزدیکترین قلعه است.
برای قلعه بودند و ساختارهای گسترده ای از فلز سبز، شخم به جلو implacably
بر آج کاترپیلار بسیار زیاد است.
و آنها crawled شده آنها را نابود، و Costigan، کشف زیردریایی های عجیب و غریب
با پرتو visiray خود، تماشا و شگفت زده.
قلعه پر از آب بود و آب سرد مصنوعی و هوادهی،
کاملا جدا از سیل جوش که از طریق آن، نقل مکان کردند.
آنها توسط ماهی پنج متر طول، اداره شد.
ماهی بزرگ، چشم goggling ماهی plentifully با طولانی، armlike مجهز
این ریشه حساس ماهی را قبل از کنترل پانل های آماده و یا darting در مورد نیت آنان
وظایف مختلف.
ماهی با مغز، جنگ! و نه جنگ خود را بی فایده بود.
حرارت اشعه آب برای صدها یارد قبل از آنها را جوشانده و خود را
اژدر انفجار در مقابل در 1 appallingly مداوم، دفاعی Nevian شد
صدمه و تکان مغز که منجر به بیهوشی میشود.
اما از همه قوی ترین سلاح جنگ Triplanetary ناشناخته بود.
از یک قلعه شلیک وجود دارد، با سرعت یک شهاب سنگ، بلند، دارای مفصل کاذب،
تلسکوپی میله، مخفیگاه آنان کوچک، درخشان، درخشان توپ.
هر گاه که نوک درخشان هر مانع مواجه می شوند، که مانع به ناگهان ناپدید شد
انفجار در-wracking جهانی در شدت آن.
پس چه از میله گذاشته شد، تاریک در حال حاضر، می توان به قلعه فقط پس گرفت
به ظهور دوباره در یک لحظه با یک نوک یک بار درخشان تر و قوی است.
Nerado، ظاهرا با سلاح عجیب و غریب ناآشنا به عنوان Terrestrials بودند.
حمله با احتیاط، ارسال دور پیش murkily صفحه نمایش های غیر قابل نفوذ خود را از
قرمز است.
اما زیر دریایی به طور کامل غیر آهنی، و افسران خود را به ظاهر کاملا
آشنایی با پرتوهای Nevian که licked و چسبیده به دیواره سبز در ناتوان
خشم.
از طریق حجاب قرمز توپ ضربه چاقو پس از توپ آمد، و تنها بیشتر از کوره در رفته
dodging کشتی از فضای تخریب در آن خشمگین اول را نجات داد
ثانیه صورت گرفت.
و در حال حاضر مدافعان Nevian شهر سوم و امن بودند و با استفاده از
فروشگاه وسیعی از آهن چند شکلی بنابراین opportunely توسط Nerado تحویل داده است.
از شهر بیرون رانده شبکههای وسیع از فلز وجود دارد، گسترش از سطح
اقیانوس به پایین آن است. شبکههای منشعب از جمله نیروهای فوق العاده است که آب خود را
پشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و حرکت عمودی، دیواره های شیشه ای ایستاده بود.
اژدر در مقابل آن دیوار انرژی بیهوده بوده است.
اشعه به شدت رانده شده از ماهی های رشته ای در برابر آن flamed، بیهوده است.
حتی خشونت های باور نکردنی از غلظت از هر توپ در دسترس نیروی
در برابر یک نقطه می تواند از طریق شکستن.
در آن آب انفجار غیر قابل تصور برای مایل پرتاب شد.
بستر اقیانوس نه تنها در معرض، اما در آن دهانه دمیده شده بود که در آن
ابعاد Terrestrials جرأت حتی حدس بزنید.
قلعه خزنده خود را به عقب خشونت و بسیار پرتاب شد
جهان صدمه و تکان مغز که منجر به بیهوشی میشود به هسته ی اصلی آن را لرزاند، اما آن دیوار آهن محور برگزار شد.
شبکههای گسترده تحت تأثیر و داد، و امواج جزر و مدی mountainously خود را پرتاب
توده های مخرب را از طریق شهر سوم، اما مانع توانا و دست نخورده باقی مانده است.
و Nerado، هنوز هم حمله به دو تن از تانک های قدرتمند با هر اسلحه خود،
هنوز dodging آن دسته از توپ های فلش به اتهام با اصل از تخریب.
ماهی را از طریق حجاب فرعی اثیری است، اما همه توپچی ها
دو قلعه شد ترکیب کاملا با همیشه در طول، همیشه thrusting میله،
در تلاش برای پاک کردن جدید
و ظاهرا قدرتمند زیردریایی Nevian که مطلق قدرت بود به آرامی اما
به اجبار به خرد کردن حتی دیوارهای غول پیکر خود را.
"خب، من فکر می کنم که در حال حاضر بهترین شانس ما همیشه از انجام کاری
برای خودمان خواهیم بود "
Costigan دور از صحنه های جذب تصویر بر visiplate تبدیل و
با 2 اصحاب خود روبرو است. "اما چه می توان کاری انجام دهید؟ پرسید:" CLIO.
"هر چه که باشد، ما آن را! سعی کنید"
برادلی بانگ زد. "هر چیزی بهتر از ماندن در اینجا و
اجازه ما تجزیه و تحلیل آنها - نه گفتن به آنچه آنها می خواهم به ما انجام می دهید، "Costigan رفت.
من می دانم زیادی در مورد چیزهایی از آنها فکر می کنم.
آنها هرگز من را بگیر با استفاده از اشعه من جاسوس - آن را در پرتو بدجور تنگ است، شما می دانید،
و با استفاده از قدرت، تقریبا هیچ - بنابراین من قادر به پیش بینی کاملا بسیاری از مسائل بوده است.
من می توانم قفل آنها باز شده و من می دانم که چگونه به اجرا قایق های کوچک خود را.
این نبرد، فوق العاده آن را به عنوان مسائل مرگبار است، و آن را یک طرفه نیست، به هر
یا معنی می دهد، به طوری که هر یک از آنها، از Nerado پایین، به نظر می رسد در اورژانس
وظیفه است.
نگهبانان هیچ تماشای ما وجود دارد، و یا مستقر در جایی که ما می خواهیم برای رفتن - راه ما خارج
باز است. و یک بار از این نبرد است به ما ما
بهترین شانس را از آنها دور شوید.
انتشار بسیار وجود دارد خارج وجود دارد در حال حاضر احتمال می دهند که می تواند تشخیص نیست
رانندگی نیروی قایق نجات، و آنها خواهید بود آنقدر گرفتارید که ما را وادار به فرار، به هر حال. "
"پس از خارج، سپس چه؟" خواست برادلی است.
"ما باید تصمیم بگیرید که قبل از ما شروع، البته.
من می گویم پشت استراحت برای زمین. ما می دانیم که جهت و خواهیم مقدار زیادی
قدرت است. "
"اما آسمانها خوب، کانوی، آن را تا کنون! بانگ زد:" CLIO.
"چگونه غذا، آب، و هوا - ما همیشه وجود دارد؟"
"شما می دانید به همان اندازه که من انجام می دهم.
من فکر می کنم، اما البته هر چیزی ممکن است اتفاق می افتد.
این کشتی هیچ یک بیش از حد بزرگ است، به مراتب کندتر از فضای بزرگ کشتی است، و ما
راه طولانی از خانه.
چیز دیگری که بد سوال غذایی است. قایق با توجه به مواجه نگردند
ایده های Nevian، اما چیزهای بسیار ناپاک را برای ما به خوردن.
با این حال، این تغذیه، و ما باید آن را بخورم، از آنجایی که ما به اندازه کافی ما قادر به انجام
منابع خود را به قایق به دوام است.
با این حال، ما ممکن است به جیره کوتاه، اما من فکر می کنم که ما قادر خواهید بود به
آن را. از سوی دیگر، چه اتفاقی می افتد اگر ما باقی می ماند
اینجا؟
آنها به ما دیر یا زود، و ما هیچ خیلی نمی دانم این فوق العاده
سلاح. ما زمین های ساکنان، و کمی وجود دارد
اگر هر زمین بر روی این سیاره است.
سپس، بیش از حد، ما نمی دانیم که در آن به دنبال چه زمین ممکن است وجود داشته باشد، و حتی اگر ما
می تواند آن را پیدا کند، ما می دانیم آن است که تمام مدت با دوزیستان در حال حاضر است.
بسیاری There'sa از چیزهایی است که ممکن است بهتر است، اما آنها ممکن است بسیاری را بدتر کند.
چگونه در مورد آن؟ آیا ما سعی می کنیم یا با ما اینجا بمانم؟ "
"ما آن را امتحان کنید! بانگ زد: CLIO و بردلی، به عنوان یکی.
"همه درست است. بهتر است اتلاف زمان هر صحبت
بیایید! "
پله تا به درب قفل شده است و محافظت شده است، او در زمان مشعل peculiarly ساخته شده است
و آن را در قفل Nevian اشاره کرد. بدون نور، بدون سر و صدا، اما وجود دارد
پورتال های عظیم به چرخش یکنواخت باز است.
آنها پا و Costigan relocked و reshielded ورودی.
"چگونه ... چه .... "CLIO خواستار است.
"من از رفتن به مدرسه برای چند هفته گذشته،" Costigan خندیدی، "و من را برداشت
تا کاملا چند چیز اینجا و آنجا - به معنای واقعی کلمه، و همچنین استعاری.
ضربه محکم و ناگهانی آن، بچه ها!
زره پوش ما این است که با قطعاتی از قایق نجات دزدان دریایی 'ذخیره می شود، و من یک مقدار زیادی احساس
بهتر است زمانی که ما آن را کردم و برگزاری چند Lewistons. "
آنها شتاب زده به راهروها، تا رمپ و در امتداد راهرو، با اشعه جاسوسی Costigan
تحقیق در مورد درس به پیش Nevians شانس.
برادلی و CLIO غیر مسلح بودند، اما از عمل به قطعه ای از فلز تخت رو پیدا کرده
و آن را به لبه تیغ زمین بود.
"من فکر می کنم من می توانم این چیز راست به اندازه کافی پرتاب و به اندازه کافی سریع به ریز ریز کردن
سر Nevian قبل از او می تواند اشعه فلج در ما قرار داده است، "او توضیح داد که ظالمانه،
اما او بر نمی خواست برای نشان دادن مهارت خود را با ساطور بداهه است.
همانطور که او از مطالعه دقیق خود را منعقد کرده بود، هر Nevian در برخی از شاهد بود و یا
سلاح، انجام بخشی خود را در مبارزه با وحشتناک با denizens بیشتر
اعماق.
راه خود را باز کرده بود، آنها نه مورد تعرض قرار داده و نه شناسایی آنها به سمت فرار
محفظه که در آن همه وسایل خود را مهر و موم شد.
درب اتاق گشوده شد، به عنوان تا به حال از سوی دیگر، به Costigan در پرتو شناخت و تمام
از مجموعه شتابان به کار است.
آنها بسته های مواد غذایی، جیب های وسیع خود را با جیره غذایی اضطراری را پر کرده است،
buckled در Lewistons و اتوماسیون،، donned زره خود را، و خود را به کلمپ
خارجی فروش دوربین مکمل کامل از سلاح های اضافی است.
"در حال حاضر می آید بخشی های غلغلکی از کسب و کار،" Costigan اطلاع دیگران.
کلاه او به آرامی تبدیل شد به این ترتیب و و دیگران که از طریق او میدانست
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود جاسوسی، اشعه را مطالعه می کرد مسیر خود را.
"فقط یک قایق وجود دارد که ما شانس رسیدن و کسی توانا و مستعد
تماس با ما.
There'sa زیادی آشکارسازهای وجود دارد، و ما باید برای عبور از یک راهرو پر از
پرتوهای ارتباط. وجود دارد، خارج از آن خط - جستن! "
در کلام او آنها را به درون سالن نقش برآب و همراه برای چند دقیقه هول هولکی، dodging
به شدت به راست و یا سمت چپ به عنوان رهبر جامعی از دستورات است.
سرانجام او متوقف شده است.
"در اینجا کسانی که پرتوهای من به شما گفته است. ما باید تحت اونا رول.
آنها کمتر از کمر بالا - سمت راست پایین ترین وجود دارد.
به من نگاه کن آن را انجام دهید، و زمانی که من به تو این کلمه، در یک زمان، شما همین کار را.
پایین نگه دارید - don't بازو یا پا را به اشعه و یا آنها ممکن است به ما مراجعه کنید.
او خود را به تخت انداخت، نورد بر کف حیاط و یا، و او را به درهم
فوت است. او مشتاقانه در دیوار خالی برای خیره گشته اید، آن زمان که در مغرب فرو می رود
فضا.
"برادلی - در حال حاضر" او جامعی، و کاپیتان عملکرد خود را تکرار.
اما CLIO، استفاده نشده به فضا ضد زره سنگین و دست و پا گیر او پوشیده بود،
نه می تواند رول در آن را با هر درجه ای از موفقیت است.
وقتی Costigan barked سفارش خود را به او تلاش کرده اند، اما متوقف شد، floundering تقریبا به طور مستقیم
در زیر شبکه ای از پرتوهای نامرئی است.
او به عنوان یک دست فرستاده تلاش بالا رفت، و Costigan را دیدم در او فوق العاده عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
فلش ضعف پرتو مواجه زمینه دخالت.
اما در حال حاضر او عمل کرده بود.
کم خیزان، او زده بازو به تصرف و کشیده دختر به خارج از
منطقه دید.
سپس در عجله عصبانی او باز درب این نزدیکی هست و هر سه به کوچک خاست
محفظه.
"خفه کردن همه زمینه های مناسب خود را، به طوری که آنها نمی توانند دخالت!" او را به hissed
تاریکی مطلق.
نه این که من در ذهن کشتن تعداد کمی از آنها، اما اگر آنها شروع به جستجوی سازمان یافته ما
غرق شده.
اما حتی اگر آنها هشدار دست زدن به دستکش خود را، CLIO، آنها احتمالا
به ما مشکوک نیست.
اتاق ما هنوز هم محافظت و شانس هستند که آنها بیش از حد شلوغ به زحمت
بیشتر درباره ما، به هر حال. "او درست بود.
پرتوهای چند به اینجا darted و وجود دارد، اما Nevians دیدم هیچ چیز کثیف و نسبت
تداخل در حال سقوط به پرتو کمی شانس برخی از فلز به اتهام.
با هیچ misadventures بیشتر فراریان به دست آورد ورودی به قایق نجات Nevian
که در آن اولین عمل Costigan را به قطع یکی از فولاد بوت از زره پوش خود را از
فضا.
او با آه امداد کشیده پای خود را خارج از آن، و از آن به دقت این موضوع را می ریخت
به قدرت تانک های کوچک صنایع دستی به طور کامل سی پوند آهن چند شکلی!
"من باریکش آن را خاموش آنها،" او توضیح داد، در پاسخ به شگفت زده و جویای نظر می رسد، "و
شاید شما تسکین it'sa فکر می کنم آن را دریافت کنید که بوت!
من می توانم به آن را حمل فلاسک سرقت نیست، به طوری که این تنها من می توانم آن را قرار داده بود.
این lifeboats می شوند مجهز به هر کدام فقط چند گرم آهن، شما می دانید،
و ما نمی تواند نیمه راه به Tellus در آن، حتی با صاف رفتن و ما ممکن است
را به مبارزه است.
با استفاده از این زیادی برای رفتن به در، هر چند، ما می توانیم به آندرومدا، مبارزه با تمام راه را.
خب، ما بهتر است دور را بشکند. "
Costigan تماشا بشقاب خود را از نزدیک، و هنگامی که مانور کشتی بزرگ
پورت خروجی خود را به ارمغان آورد تا آنجا که ممکن است دور از شهر سوم و
متخاصم مخازن، او شلیک رزمناو کوچک و دور.
راست به اقیانوس آن، از طریق حجاب تیره قرمز با سرعت و darted
به سمت بالا نسبت به سطح.
سه واندرررز نشست پر تنش، به سختی شجاعانه به نفس، خیره به صفحات
CLIO و برادلی فشار دادن اهرم روانی و کناره گیری سخت بر ترمز روانی
در تلاش ناخودآگاه برای کمک به Costigan
طفره رفتن ها و میله های پرتوهای مرگ چشمک زن به نزدیک بنابراین appallingly از همه طرف.
از آب خارج کرد و به هوا darting، dodging قایق نجات را دیدم در
ایمنی؛ اما در هوا، ظاهرا عاری از تهدید، آمد فاجعه است.
خرد، شوک ساینده و رگ به مارپیچ سرگیجه انداخته شد وجود دارد،
که از آن Costigan در نهایت آن را به بی پروا پرواز مسطح به دور از صحنه
نبرد.
او سوار تماشای pyrometers که ثبت درجه حرارت از پوسته خارجی،
قایق نجات پیش در بالاترین سرعت ایمن جوی در حالی که برادلی رفت و به
بازرسی خسارت.
"خیلی بد است، اما بهتر از من فکر کردم، کاپیتان.
"صفحات بیرونی و درونی در درز شکسته شده است.
ما می ضایعات پنبه نگه داشتن نیست، چه رسد به هوا.
هر گونه ابزار روی "؟" برخی - و آنچه ما نمی خواهیم،
Costigan اعلام کرد.
"ما یک مقدار زیادی از فاصله پشت سر ما قرار داده، سپس خواهیم او را تا رفع و دور از
"." چه کسانی هستند که ماهی، به هر حال، کانوی؟ "
CLIO پرسیده می شود، به عنوان قایق نجات به همراه گچ بری.
"Nevians به اندازه کافی بد هستند، آسمان می داند، اما ایده بسیار هوشمند و
ماهی تحصیل کرده به اندازه کافی به رانندگی 1 دیوانه است! "
"شما می دانید Nerado ذکر شده چندین بار ماهی نیمه متمدن بیشتر
اعماق؟ "او را به یاد. "من دور هم جمع است که حداقل سه وجود دارد
نژادها هوشمند اینجا.
ما می دانیم که دو - Nevians، دوزیستان هستند، و ماهی بیشتر
اعماق. ماهیان از اعماق کمتر نیز
هوشمند است.
همانطور که من آن را دریافت کند، شهرستانها Nevian در اصل در آب بسیار کم عمق ساخته شده است، یا
شاید بودند بر جزایر.
توسعه ماشین آلات و ابزار به آنها لبه بزرگ در ماهی و کسانی که
در آبهای کم عمق زندگی می کنند، نزدیکترین جزایر، به تدریج شاخه شد
ملت ها، اگر نه در واقع برده.
کسانی که ماهی به عنوان غذا نه تنها خدمت می کنند، اما کار در معادن، مراکز تکثیر و مزارع،
و انجام تمام انواع کار برای Nevians.
"اعماق کمتر از کسانی که به اصطلاح برای اولین بار، فتح از دوره بودند، و همه خود را
نژادها ماهی مطیع کافی است.
اما در اعماق دریا نژاد، که در آب زندگی می کنند تا عمیق که Nevians سختی می تواند ایستادن
فشار پایین وجود دارد، هوشمندانه تر برای شروع با و
خیره علاوه بر این.
اما فلزات با ارزش ترین و عمیق - پایین این سیاره بسیار سبک خود را برای
اندازه، شما می دانید - تا Nevians نگه داشته شده در آن تا زمانی که فتح برخی از اعماق دریا
ماهی، بیش از حد، قرار داده و اونا به کار.
اما آن پسر با فشار بالا احمق ها هیچ کس بود.
آنها متوجه شد که با گذشت زمان از دوزیستان را بیشتر و بیشتر
جلوتر از آنها در حال توسعه، به طوری که آنها اجازه دهید خود را فتح می شود، یاد گرفته که چگونه به استفاده از
ابزار Nevians و هر چیز دیگری
می تواند برگزاری، توسعه یافته و بسیاری از چیزهای جدید خود را، و در حال حاضر آنها را به
پاک کردن دوزیستان به طور کامل خارج از نقشه، قبل از آنها خیلی جلوتر از آنها را به
اداره کند. "
"و Nevians ها از آنها می ترسند و می خواهند آنها را به کشتن همه، به همان سرعتی که
می تواند احتمالا "حدس زده CLIO. "اون چیزی که منطقی است،
البته، "اظهار نظر برادلی است.
"من خیلی فاصله تقریبا به اندازه کافی در حال حاضر، Costigan؟
فاصله به اندازه کافی بر روی این سیاره به من با توجه به وجود ندارد. "Costigan پاسخ
"ما همه ما می توانیم نیاز دارند.
قطر کامل به دور از آن خدمه از دوزیستان خیلی به آرامش نزدیک - خود را
آشکارسازهای مشتاق هستند. "" سپس آنها می توانند ما را شناسایی؟
CLIO پرسید.
"آه، ای کاش آنها به ما ضربه نمی - we'd دور از اینجا چندی پیش بوده است."
"پس من به" Costigan موافقت کرد، feelingly. اما آنها - بدون استفاده از squawking.
ما می توانیم میخ پرچ محکم کردن و جوش آن درزهای، و چیزهایی می تواند تعداد زیادی را بدتر - ما هنوز هم
تنفس هوا! "
در سکوت قایق نجات را دیدم به بعد، و نیمی از جهان توانا Nevia را صرف می شد
قبل از آن را به توقف در آورده بود.
سپس در عجله خشم دو افسر را به کار، دوباره به هنر و صنعت کوچک خود را
صدا و spaceworthy است.