Tip:
Highlight text to annotate it
X
عابد : شخصيت اعلاي خداوند شخصيت فرد اعلاي خداوند است،
و آرجونا، معاشر ابدي خداوند، و همه شاهان جمع شده شخصيت هاي فردي ابدي هستند.
اينطور نيست كه آنها در گذشته بطور فردي وجود نداشته اند،
و اينطور نيست كه بطور اشخاص ابدي باقي نخواهند ماند.
فرديت آنها در گذشته وجود داشته ، و فرديت آنها در آينده بدون وقفه ادامه خواهد داشت .
بنابراين هيج دليلي براي سوگواري براي فرديت هـيچ موجود زنده ايي نيست.
ماياوادي يا فرضيه بي هويت گرايي كه بعد از رهايي روح فردي ، بوسيله پوشش مايا يا توهم جدا گرديده،
در برهمن فاقد هويت بدون وجود فرديت ادغام خواهد شد ..."
پرابهوپادا : اكنون، ماياوادي مي گويد كه اين جدايي مايا است .
پس تصور آنها روح است، تمام روح يك مجموع است .
فرضيه آنها گاتاكاشا پوتاكاشا است .
يعني .... درست مثل آسمان .
آسمان وسيع است، يك وسعت فاقد شخصيت .
پس در يك گلدان ، در يك آبپاش ، در يك پارچ كه بسته است ...
اكنون، درون پارچ ، آسمان هم هست، يك آسمان كوچك .
اكنون به محض اينكه پارچ بشكند ، بيرون ، آسمان بزرگتر است
و آسمان كوچك درون پارچ يكي مي شود.
آن فرضيه ماياوادي است.
اما اين تحليل نمي تواند كاربردي باشد .
تحليلي يعني نقطه نظر اشتراكي .آن قانون تحليلي است .
آسمان نمي تواند مقايسه شود ...
آسمان كوچك درون پارچ نمي تواند با موجودات زنده مقايسه شود .
آن مادي است ، ماده . آسمان ماده است ، و موجود زنده فردي روح است .
پس چطور شما مي توانيد بگوييد ؟ درست مثل يك مورچه كوچك ، آن روح روحاني است .
آن فرديت دارد .
اما يك سنگ بزرگ مرده ، تپه يا كوه ، هيچ فرديتي ندارد .
پس ماده فرديت ندارد . روح فرديت دارد .
پس اگر تفاوتي در نقطه نظر اشتراكي است ، پس هيچ تحليلي وجود ندارد.
آن قانون تحليلي است .
پس شما نمي توانيد با ماده و روح تجزيه و تحليل كنيد.
بنابراين اين تحليل سفسطه آميز است.
سپس شاهد ديگر بهاگاواد- گيتاست .
Kṛṣṇa says that mamaivāṁśo jīva-bhūta (BG 15.7).
"اين روح هاي فردي ، قسمت و جز من هستند."
و آنها ابدي هستند .
يعني بطور ابدي آنها قسمت وجز هستند .
سپس وقتي ...
چطور اين فرضيه ماياوادي مي تواند حمايت شود، آن بعلت ماياست،
بوسيله مايا پوشيده شده ، آنها اكنون فردي ، جدا به نظر مي رسند،
اما وقتي پوشش مايا به كناري خواهد رفت،
آنها درست مثل آسمان كوچك درون پارچ و آسمان بزرگ بيرون يكي مي شوند ؟
پس اين تحليل از نقطه نظر منطقي سفسطه است،
بعلاوه از نقطه نظر معتبر ودايي.
آنها قسمت هاي ابدي هستند . شواهد بسيارديگري از بهاگاواد-گيتا وجود دارد .
بهاگاواد-گيتا مي گويد كه روح نمي تواندتكه تكه بشود .
پس اگر شما مي گوييد كه بوسيله پوشش مايا روح قسمت مي شود ، آن امكان پذير نيست .
آن نمي تواند مثل يك تكه كاغذ بزرگ كه شما مي خواهيد به تكه هاي كوچك ببريد بريده شود،
آن امكان پذيراست زيرا ماده است، اما بطور روحاني امكان پذير نيست .
بطور روحاني ، بطور ابدي ، تكه تكه است ، و متعال متعال است .
كريشنا متعال است ، و ما قسمت هاي جزئي هستيم . ما بطور ابدي قطعه هستيم .
اين چيزها در بهاگاواد-گيتادر جاهاي مختلف به خوبي توضيح داده شده است .
من از همه شما درخواست دارم يك نسخه از اين بهاگاواد-گيتا را نگه داريد،
هر كدام از شما، و آنرا به دقت بخوانيد .
و در سپتامبري كه ميايد امتحاني خواهد بود .
پس ... البته ، آن داوطلبانه است .
اما من از شما درخواست مي كنم براي امتحان سپتامبر آينده آماده باشيد .
و شخصي كه امتحان را قبول بشود لقب باكتي- شاسترا خواهد گرفت .
آن را پخش مي كنيد ... بله .ادامه بده .
عابد :" نه تنها در فرضيه كه ما بلكه فكر فرديت در شرايط مقيد دراينباره حمايت مي شود . ***
كريشنا بطور واضح مي گويد كه در آينده هم فرديت خداوند و ديگران همانطور كه هست..."
پرابهوپادا : كريشنا هرگز نمي گويد كه بعد از رهايي اين روح هاي فردي با روح متعال يكي مي شود.
كريشنا هرگز در بهاگاواد-گيتا نگفته است .