Tip:
Highlight text to annotate it
X
عصر معصومیت ادیت وارتون فصل ششم.
آن شب، بعد از آقای جکسون خود را گرفته بود دور کرد، و خانمها بازنشسته شده بود.
چیت گلدار-curtained اتاق خواب، Newland آرچر به خود نصب شده روی ملاحظه
مطالعه است.
دست مراقب باشند، به طور معمول، نگه داشته بود آتش زنده و لامپ تقلیل و
اتاق، با ردیف و ردیف آن را از کتاب، برنز و مجسمه های فولاد "
Fencers "در نمای بخاری و بسیاری از آن
عکس از عکس های معروف، نگاه فوق العاده خانه مانند و استقبال است.
همانطور که او را به صندلی راحتی خود را در نزدیکی آتش کاهش یافته است چشمان خود استراحت در یک عکس بزرگ
در ماه مه Welland که دختر جوان او را در روز اول خود را داده بود
عاشقانه و اکنون آواره شده بودند همه پرتره های دیگر روی میز است.
، با احساس تازه ای از هیبت او در پیشانی فرانک نگاه کرد، چشم جدی و همجنسگرا
دهان بی گناه از مخلوق جوان که روح را نگهبان او بود.
که محصول هولناک از نظام اجتماعی او را به تعلق و اعتقاد،
دختر جوان که می دانست هیچ چیز و همه چیز مورد انتظار، پشت در او را مانند یک نگاه
غریبه از طریق آشنا می Welland
قابلیت ها؛ و یک بار دیگر آن را در او متحمل شده بود که ازدواج امن نیست
لنگرگاه او آموزش داده شده بود به فکر می کنم، اما سفر در دریاهای ناشناخته است.
مورد Olenska کنتس هم زده بود قدیمی حل و فصل اعتقادات و تنظیم
آنها را شناور خطرناکی از طریق ذهن خود را.
تعجب خود او: "زنان باید آزاد باشد - به صورت رایگان ما،" زده
ریشه مشکل است که آن را در جهان خود را به عنوان غیر موجود نظر مورد موافقت قرار گرفت.
"خوب" زنان، با این حال ستم، از آن نوع آزادی را که او به معنای ادعا هرگز، و
مردان فکر سخاوتمندانه مثل خودش بودند در نتیجه - در گرمای استدلال -
دلیرانه آماده به آن را به آنها واگذار کند.
چنین generosities کلامی در واقع تنها تغییر قیافه humbugging بی شفقت
کنوانسیون که چیز با هم گره خورده است و مردم محدود به الگوی قدیمی.
اما در اینجا او متعهد به دفاع شد، در بخشی از نامزد پسر عموی خود، انجام
که در بخشی از همسر خود، او را در فراخوانی در او تمام thunders توجیه
کلیسا و دولت است.
البته معضل صرفا فرضی بود، از او نبود ولگرد
لهستانی اشراف زاده بود، آن را پوچ به گمان حق و حقوق همسر خود خواهد بود اگر او بودند.
اما Newland آرچر بیش از حد تخیلی بود و نه احساس می کنید که در این مورد، و در ماه مه،
کراوات ممکن است گال را برای دلایل به مراتب کمتر ناخالص و قابل لمس.
چه چیزی می تواند به او و واقعا از یکدیگر می دانید، از آنجا که وظیفه او بود، به عنوان "شایسته"
همکار، برای پنهان کردن گذشته خود را از او و مخصوص اوست، به عنوان یک دختر ازدواج، به هیچ
گذشته را به پنهان؟
چه می شد اگر، برای برخی یکی از دلایل زیرکانه که با هر دو آنها بگویید،
آنها باید از یکدیگر، دچار سوء فهم تایر و یا تحریک هر یک از دیگر؟
او به بررسی ازدواج های دوستان خود را - که ظاهرا شاد - و دیدم هیچ
جواب داد، حتی از راه دور، به رفاقت پرشور و حساس به لمس است که او به عنوان تصویر
ارتباط دائمی خود را با مه Welland.
درک او که چنین تصویر مسلم فرض شده، در بخشی خود، تجربه،
تطبیق پذیری، آزادی قضاوت، که او با دقت نشده آموزش دیده بودند.
را دارا هستند و با لرز از پیشامد بدی او
شاهد ازدواج او تبدیل شدن به چه بسیاری از ازدواج های دیگر در مورد او عبارت بودند از: کسل کننده
انجمن از منافع مادی و اجتماعی با هم جهل را بر برگزار شد
یک طرف و نفاق از سوی دیگر است.
لارنس Lefferts به عنوان شوهر که به طور کامل متوجه بود به او رخ داده است
این آرمان دلخواهی است.
به عنوان کشیش بالا از شکل تبدیل شد، او را به همسر شکل گرفته بود تا به طور کامل به خود
راحتی که در آشکار ترین لحظات عشق، مکرر او را در امور با
همسران مردان دیگر، او رفت تا در مورد
خندان بیهوشی، گفت که "لارنس ناگوار سخت بود"؛
شناخته شده بود به indignantly سرخ، و جلوگیری از نگاه او، زمانی که برخی از اشاره در
حضور خود را به این واقعیت که ژولیوس
بیوفورت (به عنوان یک "خارجی" با منشاء مشکوک شد) حال چه در شناخته شده بود
نیویورک به عنوان "یکی دیگر از ایجاد.
آرچر تلاش کرد تا خود را با این فکر دلداری که او کاملا چنین یک الاغ
به عنوان لری Lefferts، و نه ممکن است چنین ساده به عنوان فقیر گرترود، اما تفاوت
بعد از همه یک هوش و نه از استانداردها است.
در واقع همه آنها در نوع هیروگلیف جهان زندگی می کردند، که در آن چیز واقعی
گفته شد انجام داده و یا حتی فکر می کردم، اما فقط توسط مجموعه ای از دلخواه نشان داده
علائم، زمانی که خانم Welland، که می دانست
دقیقا به همین دلیل آرچر او شکایت کرده بودند به اعلام تعهد دخترش در
بیوفورت توپ (و در واقع انتظار می رود او را به کمتر)، هنوز احساس موظف به
شبیه سازی بی میلی و هوا را از داشتن
دست خود را مجبور کنید، کاملا، در کتاب انسان اولیه که مردم پیشرفته
فرهنگ شروع به خواندن، عروس وحشی با shrieks از او کشیده
چادر پدر و مادر.
در نتیجه، البته، این بود که دختر جوانی است که مرکز این استادانه درست شده بود
سیستم از رازوارگی مرموز صراحت بسیار او و باقی ماند
اطمینان.
او صریح و بی پرده، عزیزم فقیر بود، چرا که او تا به حال چیزی برای پنهان کردن، اطمینان به خاطر او
می دانستم که هیچ چیز به گارد خود را در برابر و بدون آماده سازی بهتر از این،
او به مدت یک شب به آنچه خود غوطه ور
مردم evasively به نام "حقایق زندگی است."
مرد جوان صادقانه اما placidly در عشق بود.
او در تابشی از خوب به نظر می رسد نامزد خود را خوشحال، در سلامت او، او را
سوارکاری، او را فضل و سرعت در بازی و به نفع خجالتی در کتاب و
ایده هایی که او شروع به توسعه تحت هدایت او.
(او به اندازه کافی پیشرفت کرده بود تا او را در تمسخر Idyls پادشاه، اما نه
احساس زیبایی اولیس و خورندگان لوتوس است.)
او روشن بود، وفادار و شجاع او بود حس شوخ طبعی (عمدتا ثابت
توسط Laughing خود را در جوک ها HIS) و او، در عمق او مشکوک به گناه
نگران روح، تب و تاب بودن از احساس است که این امر می تواند شادی را به بیدار شدن است.
اما زمانی که او دور مختصری از او رفته بود او فکر دلسرد می
این همه صداقت و بی گناهی تنها یک محصول مصنوعی است.
طبیعت انسان آموزش ندیده بود صادقانه و بی گناه نیست، آن را پر از تاب و
دفاع از دورویی غریزی.
و او خودش را مظلوم این ایجاد خلوص ساختگی احساس cunningly
ساخته شده توسط یک توطئه از مادران و خاله ها و عمه و مادربزرگ و بلند مرده
ancestresses، چون قرار بود آن را به
آنچه او می خواست، این چیزی است که او حق داشت، به منظور است که او ممکن است lordly خود را اعمال
لذت فوق العاده آن را مانند یک تصویر ساخته شده از برف.
ابتذال خاصی در این بازتاب وجود دارد: کسانی که همیشگی آنها
مردان جوان در رویکرد از روز عروسی خود را.
اما آنها به طور کلی احساس ندامت و تذلیل نفس همراه شد
که Newland آرچر احساس هیچ اثری.
او نمی تواند محکوم (به عنوان قهرمانان Thackeray که اغلب او را با انجام برافروخته) که او
یک صفحه خالی به ارائه عروس خود را در ازای 1 unblemished او به بود
را بدهد به او.
او نمی تواند به دور از این واقعیت است که اگر او آورده شده است تا به حال به او به عنوان آنها به حال
شایسته تر برای پیدا کردن راه خود از ایرانیان در چوب، و نه می شده اند
او می تواند، برای تمام cogitations اضطراب خود را،
به هر دلیلی صادقانه (هر که بیارتباط با لحظهای خود را ببینید
لذت و شور و شوق غرور مردانه) چرا عروس خود نبوده است
اجازه آزادی همان تجربه خود است.
چنین سوالاتی در چنین یک ساعت، از طریق ذهن خود را بی اراده کار کردن مجبور بودند، اما او
آگاه است که تداوم ناراحت کننده و دقت خود را با توجه به
ورود نا مناسب کنتس Olenska.
در اینجا او در حال حاضر بسیار از نامزدی خود بود - لحظه ای برای افکار خالص و
امید روشن - به یک سیم پیچ از رسوایی که خاص مطرح pitchforked
مشکلات او را به اجازه دروغ ترجیح داده است.
: "الن Olenska قطع!" او گله، او تحت پوشش خود آتش و شروع به عریان.
او واقعا می تواند ببینید که چرا سرنوشت خود را باید حداقل تحمل خود را داشته باشند، در عین حال او dimly
احساس کردند که او فقط شروع به اندازه گیری خطرات ناشی از قهرمانی که خود را
تعامل بر او را مجبور کرده بود.
چند روز بعد پیچ افتاد.
Mingotts لاول کارت برای آنچه به عنوان "یک شام رسمی" شناخته شده بود (که فرستاده بود
است، سه footmen اضافی، دو ظروف را برای هر دوره، و پانچ رومی در
وسط)، و دعوت آنها به رهبری بود
با عبارت "برای دیدار با کنتس Olenska، مطابق با نواز
مد آمریکایی، که به غریبه ها رفتار اگر آنها به عنوان حق امتیاز، و یا حداقل به عنوان
سفرای خود را.
مهمانان با جسارت و تبعیض، انتخاب شده بودند، که در آن
آغاز به رسمیت شناخته شده از سوی شرکت کاترین کبیر.
همراه با standbys بسیار قدیم به عنوان Selfridge Merrys، که مورد پرسش قرار گرفتند
در همه جا، زیرا آنها همیشه بوده است، Beauforts، در آنها وجود دارد یک ادعا بود
رابطه، و آقای Sillerton جکسون و
صوفی خواهر خود (که رفت و هر جا که برادرش به او گفت)، برخی از مهم ترین
شیک و در عین حال بی گناه از غالب "زن متاهل" مجموعه؛
لارنس Leffertses، Lefferts خانم
Rushworth (بیوه) دوست داشتنی، Thorleys هری، Reggie Chiverses و جوان
Morris در Dagonet و همسرش (که در یک گردد Luyden ون).
این شرکت در واقع کاملا همه فن حریف بود، از آنجا که تمام اعضای متعلق به
گروه داخلی کمی از مردم که در طول فصل نیویورک، disported
خود را با هم روزانه و شبانه با مزه ظاهرا بی نقص است.
چهل و هشت ساعت بعد از غیر قابل باور رخ داده بود، هر یک از رد کرده بود
دعوت Mingotts جز Beauforts و آقای جکسون و خواهرش.
اندک در نظر گرفته شده بر این واقعیت است که حتی Chiverses Reggie، که شد
بودند به از قبیله Mingott، در میان کسانی که به تحمیل آن بودند و با جمله بندی یکنواخت
از یادداشت ها، در تمام نویسندگان
"ابراز تاسف کردند که قادر به قبول، بدون کاهش تقاضا از
"تعامل قبلی" که حسن نیت ارائه میدهد معمولی تجویز.
جامعه نیویورک، در آن روزها بود، بیش از حد کوچک، و در منابع خود را بسیار اندک،
برای هر یک در آن (از جمله رد و بدل پایدار نگهبانان، butlers و آشپز)، نه آن
دقیقا می دانند که در آن شب مردم بودند
آزاد و در نتیجه ممکن بود برای دریافت کنندگان خانم لاول در Mingott
دعوت به ظالمانه عزم خود را به کنتس با پاک کردن
Olenska.
ضربه غیر منتظره بود، اما Mingotts، به عنوان راه خود، مواجه شد آن را gallantly.
خانم لاول Mingott محرمانه مورد خانم Welland، که آن را محرمانه به Newland
آرچر، که در خشم شعله ور است، به دادگاه تجدید نظر عاشقانه و authoritatively
به مادرش، که پس از یک دوره دردناک
مقاومت به درون و بیرون temporising، در برابر نمونه های خود را (به عنوان
او همیشه)، و بلافاصله با استقبال از علت خود را با انرژی مضاعف های خود را
تردیدم قبلی، در خاکستری خود قرار دهید
کلاه سر گذاشتن مخملی و گفت: "من و دیدن ون لوییزا گردد Luyden."
نیویورک روز Newland آرچر یک هرم کوچک و لغزنده بود، که در آن، به عنوان
با این حال، به سختی شقاق ساخته شده بود و یا جای پا به دست آورد.
در پایه آن یک پایه محکم از آنچه خانم آرچر به نام "ساده مردم"؛
اکثریت محترم اما گمنام خانواده های محترم که (همانطور که در مورد
Spicers و یا Leffertses یا
Jacksons) بالاتر از سطح خود را ازدواج مطرح شده بود با یکی از قبیله حاکم است.
مردم، خانم آرچر همیشه می گفت بودند، به صورت خاص آنها استفاده می شود و با
قدیمی کاترین اسپایسر حاکم یک سر خیابان پنجم و یولیوس بیوفورت
دیگر، شما نمی تواند انتظار داشته باشد از سنت های قدیمی بسیار بیشتر طول بکشد.
بصورتی پایدار و محکم باریک به سمت بالا از این زیر لایه ثروتمند اما غیر محسوس بود
جمع و جور و گروه مسلط که Mingotts، Newlands ها، Chiverses و Mansons ها
بنابراین به طور فعال، بیان کرد.
اکثر مردم تصور آنها را به راس هرم، اما آنها خود را
(حداقل کسانی که از نسل خانم آرچر) آگاه بودند که، در چشم
شجره شناس حرفه ای، هنوز هم
تعداد خانواده های کوچکتر می تواند ادعا به آن علو نثارت می کنم.
"آیا به من بگو،" خانم آرچر را به کودکان خود می گویند، "این همه روزنامه مدرن
زباله در مورد یک اشراف نیویورک.
اگر وجود داشته باشد، نه Mingotts و نه Mansons به آن تعلق دارند، نه، نه
Newlands یا Chiverses یا.
اجداد ما و بزرگ پدربزرگ و فقط احترام به زبان انگلیسی یا هلندی
بازرگانان، که به مستعمرات را به ثروت خود را، و جا ماندم چرا که آنها
تا به خوبی.
یکی از بزرگ پدربزرگ، این اعلامیه را امضا و دیگر به طور کلی در
کارکنان واشنگتن، و شمشیر ژنرال Burgoyne را پس از جنگ
ساراتوگا.
این افتخار است، اما آنها هیچ ربطی به رتبه یا کلاس.
نیویورک همواره یک جامعه تجاری، و بیش از وجود ندارد
سه خانواده در آن است که می تواند منشأ اشرافی را در معنای واقعی از ادعا
کلمه. "
خانم آرچر و پسر و دخترش، مانند هر کس دیگری در نیویورک، می دانستند که این
موجودات ممتاز بودند: Dagonets میدان واشنگتن، که از قدیمی
متحد و انگلیسی شهرستان خانواده پیتز
و روباه. Lannings ها که با نوادگان تعداد ازدواج بود
د Grasse، و ون der Luydens، فرزندان مستقیم از فرماندار هلندی
منهتن، و مرتبط با قبل از انقلاب
ازدواج به چند تن از اعضای اشراف فرانسه و بریتانیا است.
Lannings تنها در شخص بسیار قدیمی اما پر جنب و جوش Lannings خانم، جان سالم به در برد که
خوش و reminiscently در میان پرتره های خانوادگی و چیپندیل زندگی می کردند؛
Dagonets یک قبیله قابل ملاحظه ای، متحد
به بهترین نام در بالتیمور و فیلادلفیا، اما Luydens های van der که
ایستاده بود و بالاتر از همه از آنها، به نوعی گرگ و میش فوق العاده زمینی پژمرده شده بود، از
که تنها دو چهره impressively
ظهور کسانی که آقای و خانم هنری ون der Luyden.
خانم هنری ون der Luyden لوییزا Dagonet شده بود، و مادرش بوده است.
نوه سرهنگ DU لاک زدن، کانال قدیمی خانواده جزیره که تحت مبارزه بود
Cornwallis و در مریلند مستقر بود،
پس از جنگ، با عروس خود، خانم گلپر Trevenna، دختر پنجم
ارل از خیابان Austrey.
کراوات بین Dagonets، DU Lacs مریلند، و اشرافی کرنیش خود را
قوم و خویشان، Trevennas، همیشه نزدیک و صمیمی باقی مانده بود.
آقای و خانم های van der Luyden بیش از یک بار پرداخت می شود بازدید داشته است طولانی به سر
خانه Trevenna، دوک سنت Austrey، در کشور صندلی او در کرن
و در Austrey سنت در گلاسترشر Gloucestershire و
فضل خود بارها اعلام کرده بود قصد خود را از روز بازگشت سفر خود را
(بدون دوشس، که می ترسید از اقیانوس اطلس) است.
آقای و خانم های van der Luyden زمان خود را را بین Trevenna، جای خود را در تقسیم
مریلند، و Skuytercliff، املاک و بزرگ در هادسون که یکی بوده است
استعمار کمک مالی دولت هلند
به فرماندار معروف برای اولین بار، و از آن آقای ون der Luyden هنوز "Patroon.
آنها خانه بزرگ موقر در خیابان مدیسون به ندرت باز شد، و زمانی که آنها آمدند
شهر که در آن تنها صمیمی ترین دوستان.
"من آرزو می کنم شما می توانید با من، Newland، مادرش گفت: این مساله به طور ناگهانی در دم در
از کوپه براون.
"لوییزا از شما علاقه مند است و البته آن را در حساب عزیز می که من
گام - و همچنین به این دلیل، اگر ما همه کنار هم ایستاده ایم، خواهید بود چنین چیزی وجود ندارد
جامعه باقی مانده است. "