Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 5
به لیلی نظر می رسید ، به عنوان درب خانم Peniston در او بسته شد ، که او مصرف نهایی
از زندگی قدیمی خود را ترک کنند.
آینده کشیده قبل از کسل کننده و برهنه خود را به عنوان طول خالی از سکنه را پنجم
خیابان ، و فرصت ها را نشان داد meagrely چند کابین های انتهایی در تلاش
کرایه که نمی آمد.
کامل بودن قیاس بود ، با این حال ، آشفته او به عنوان رسید
پیاده رو با رویکرد سریع یک درشکه دو چرخه که در نزد او کشیده است.
از زیر چمدان مملو از بالای آن ، او گرفتار موج دست سیگنالینگ و
لحظه بعد خانم فیشر ، springing به خیابان ، او را در تا خورده بود
مدلل کننده در آغوش.
عزیزم ، شما معنی نیست که می گویند شما هنوز در شهر؟
وقتی که من شما را دیدم روز دیگر در شری من هم بپرسید ---- ندارد "او قطع ،
و افزود : با پشت سر هم از صداقت : «حقیقت این است من زشت بود و لیلی ، و من
می خواستم به شما بگویم تا از زمان است. "
"آه ----« دوشیزه بارت اعتراض ، عقب کشی از قلاب تائب خود ، اما خانم فیشر
با صراحت معمول خود را می رفت : "در اینجا نگاه کنید ، لیلی ، اجازه ندهید که مورد ضرب و شتم
بوش : نیمی از مشکل در زندگی است با تظاهر هر وجود ندارد ایجاد می شود.
این راه من نیست و من فقط می توانم بگویم من کاملا شرمنده از خودم برای زیر
سرب سایر زنان است.
اما ما از آن صحبت و خدا حافظ -- به من بگویید در حال حاضر جایی که شما اقامت و آنچه شما
برنامه ها.
انجام فرض کنید شما در آن وجود دارد با گریس Stepney خانه داری ، EH -- و آن را
زده من شما ترجیح ممکن است در پایان می رسد شل. "
در خلق حال حاضر لیلی وجود ندارد مقاومت در برابر دوستی صادقانه از این
درخواست تجدید نظر ، و او با لبخند گفت : "من در پایان می رسد سست برای لحظه ای هستم ، اما Gerty نور
هنوز هم در شهر ، و او به اندازه کافی خوب
اجازه دهید من با او هر زمان که او می تواند اوقات فراغت است. "
خانم فیشر ادا و اصول خفیف است. "H'm -- that'sa شادی معتدل.
آه ، من می دانم -- Gerty'sa نسبت ناروا ، و ارزش تمام بقیه از ما با هم قرار داده ، اما LA
LONGUE شما کمی بالاتر استفاده می شود ادویه ، شما نمی عزیز؟
و علاوه بر این ، گمان می کنم او خواهیم کردن خود قبل از زمانی باشد -- اول ماه اوت ،
به شما می گویند؟
خوب ، در اینجا نگاه کنید ، شما نمی توانید صرف تابستان خود را در شهر خواهیم از آن صحبت بعد
بیش از حد.
اما در همین حال ، چه چیزی به شما می گویند به قرار دادن چند چیز در یک تنه و پایین با
من امشب Gormers سام؟ "
و به عنوان لیلی خیره در پشت سر نفس از پیشنهاد ، او ادامه داد
با خنده آسان او : "شما آنها را نمی دانم و آنها را نمی شناسم ، اما که نمی
رپ تفاوت.
محل Alstyne ون در Roslyn آنها صورت گرفته است ، و من اختیار تام به ارمغان خواهد آورد
دوستان من پایین وجود دارد -- بیشتر merrier.
آنها انجام کارهای awfully خوب ، و بلکه یک حزب با نشاط وجود دارد این هفته ---- وجود دارد
"او قطع ، به بررسی تغییر undefinable در بیان خانم بارت.
"اوه ، من به مجموعه ای خاص خود را معنی نیست ، شما می دانید : نه جمعیت های مختلف است ، اما بسیار
سرگرمی خوب.
حقیقت این است که Gormers بر روی یک خط از خود زده : آنها چه می خواهند این است که
لحظات خوبی داشته باشید ، و آن را در راه خود را.
آنها به چیز دیگری محاکمه چند ماه ، تحت نظارت پست من ، و
آنها واقعا انجام این کار بسیار خوب بود -- در یک معامله خوب سریع تر از
Brys ، فقط به خاطر اینکه آنها نتوانستند مراقبت نه به عنوان
بسیار -- ولی ناگهان آنها تصمیم گرفتند که کل کسب و کار آنها را بی حوصله ، و چه
آنها می خواستند ، جمعیت آنها واقعا می تواند در خانه با احساس بود.
بلکه اصلی از آنها ، آیا شما فکر می کنم پس؟
Mattie با Gormer کردم تا به آرمان هنوز هم زنان همیشه ، اما او awfully آسان
رفتن ، و سام ناراحت نخواهد شد ، و هر دو آنها به مردم مهم ترین
در چشم ، به طوری که آنها شروع به مرتب کردن بر اساس
عملکرد مداوم خود ، یک نوع اجتماعی جزیره ادم ساده لوح ، که در آن همه
خوش آمد که می تواند سر و صدا به اندازه کافی ایجاد می کند و در AIRS قرار داده است.
من فکر می کنم awfully خوب سرگرم کننده خودم -- برخی از مجموعه های هنری ، شما می دانید ، هر زیبا
بهترین بازیگر زن که رفتن ، و به همین ترتیب.
این هفته ، به عنوان مثال ، آنها آدری Anstell ، که چنین ضربه ای در بهار گذشته در
برنده Winny و پل Morpeth -- او نقاشی Mattie با Gormer -- و دیک
Bellingers و کیت Corby محسوب -- خوب ، هر یک
شما می توانید که با نشاط و یک ردیف را می سازد فکر می کنم.
در حال حاضر وجود دارد نه با بینی خود را در هوا ، عزیز من -- آن را یک معامله خوب بهتر
از broiling یکشنبه در شهر ، و شما از افراد باهوش و همچنین آنهایی که پر سر و صدا --
Morpeth ، که را تحسین Mattie با فوق العاده به ارمغان می آورد ، همیشه یک یا دو نفر از مجموعه خود. "
خانم فیشر لیلی را به سوی درشکه دو چرخه با اقتدار دوستانه خود جلب کرد.
پرش در حال حاضر ، عزیز there'sa و خواهیم درایو دور به هتل خود را و شما
چیز بسته بندی شده ، و پس از آن خواهیم چای دارند ، و دو خدمتکار می تواند ما را در قطار ملاقات. "
یک معامله خوب بهتر از یکشنبه broiling در شهر بود -- که بدون شک باقی ماند
به لیلی ، خمیده در سایه ای از ایوان برگ ، او بسوی دریا سراسر یک نگاه
کشش از چمن picturesquely خال خال
با گروه بانوان در جامه توری و مردان در flannels تنیس.
وان بزرگ Alstyne خانه و درهم و برهم خود را وابستگی به کمال خود را بسته بندی می شد
ظرفیت با Gormers مهمان پایان هفته ، که در حال حاضر ، در درخشندگی یکشنبه
پیش از نیم روز بودند ، بیش از خود به متفرق کردن
به دلیل در تلاش از حواس او را پرت های مختلف در محل فراهم :
حواس او را پرت اعم از دادگاه ها تنیس به عکسبرداری ، گالری ، از پل را داراست
در داخل درب موتور و بخار ، راه اندازی بدون.
لیلی حس عجیب و غریب از داشتن به جمعیت گرفتار شده و سردستی به عنوان یک
مسافر در اتوبوس سریع السیر است جمع آوری شده است.
Gormer خانم بلوند و خوش مشرب ممکن است ، در واقع ، نمیفهمد هادی ، آرامش
اختصاص کرسی ها به عجله از مسافران ، در حالی که حمل فیشر ، نمایندگان پورتر
فشار دادن کیسه های خود را به جای دادن آنها
تعداد آنها برای ناهار خوری ، ماشین ، و هشدار آنها را هنگامی که ایستگاه خود را در
دست.
قطار ، در عین حال ، تا به حال به ندرت سرعت slackened -- زندگی whizzed با
تلق تلق کردن پر سر و صدا و سر و صدا ، که در آن یک مسافر حداقل در بر داشت پناه خوش آمدید
از صدای از افکار خود را.
محیط Gormer نمایندگی خارج اجتماعی دامن که لیلی همیشه fastidiously
اجتناب شود ، اما از آن به او اصابت کرد ، اکنون که او در آن بود ، به عنوان تنها یک کپی زرق و برق دار از او
جهان خود ، یک کاریکاتور مقدار تقریبی
چیزی واقعی ، به عنوان "بازی جامعه" نزدیک منش از اتاق نقاشی می کند.
مردم در مورد او به انجام همان چیزی را به عنوان Trenors ، Osburghs ون و
Dorsets : تنها تفاوت در صد فام از جنبه و نحوه ، از
الگوی waistcoats مردان به انحناء صدای زنان.
همه چیز در یک کلید بالاتر تن به تن بود و بیشتر از هر چیزی که وجود دارد : سر و صدا بیشتر ،
رنگی ، بیشتر شامپاین ، آشنایی بیشتر -- بلکه بیشتر خوب در برابر طبیعت ،
رقابت کمتر ، و ظرفیت تازه برای لذت بردن.
ورود خانم بارت با دوستی غیرانتقادی شده بود مورد استقبال است که اولین بار
غرور او را تحریک شده و پس از آن به ارمغان آورد او را به یک حس شدید از وضعیت خود وی --
در زندگی که برای لحظه ای ، او باید پذیرفت و بهترین است.
این افراد می دانستند داستان خود را -- که خود بحث طولانی با حمل فیشر بودند
هیچ جای تردید نماند : او علنا به عنوان قهرمان قسمت "عجیب و غریب" مارک شده بود -- اما در عوض
کوچک شدن از او را به عنوان دوستان خود را
به حال انجام شده ، آنها او را بدون هیچ سوالی به قاعدگی آسان از آنها دریافت کرد
زندگی می کند.
آنها بلعیده گذشته او را به راحتی به عنوان آنها دوشیزه Anstell ، و بدون آشکار
احساس هر گونه تفاوت در اندازه لقمه ها : همه آنها خواسته که او
باید -- در راه و روش خود خود ، برای آنها به رسمیت شناخته شده
تنوع هدایای -- کمک به همان اندازه به تفریحی عمومی را که برازنده
بازیگر ، که استعدادها ، زمانی که خاموش مرحله ، از متنوع ترین نظم بودند.
لیلی در یک بار احساس که هر گونه تمایل به "ستا" را به علامت احساس تفاوت
و تفاوت ها ، می تواند کشنده باشد به تداوم خود را در مجموعه Gormer.
برای اینکه در چنین شرایط گرفته شده -- و به چنین دنیایی -- سخت به اندازه کافی طولانی بود
افتخار او ، اما او ، با اضطراب سخت و ناگهانی از خود تحقیر متوجه شدم ، که از مطالعه حذف
بعد از همه ، آن را سخت تر هنوز هم.
، تقریبا در یک بار ، او تا به حال احساس جذابیت موذی لغزش به
زندگی زیر که در آن هر مشکل مواد دور هموار شد.
فرار ناگهانی از یک هتل تنگ در یک شهر خالی از سکنه گرد و خاکی به فضا و
لوکس خانه بزرگ کشور دامن زده شده توسط نسیم دریا ، دولت اخلاقی تولید کرده است
رخوت دلپذیر به اندازه کافی پس از
تنش های عصبی و ناراحتی های فیزیکی در هفته گذشته است.
او برای لحظه باید به رفع خستگی حواس او craved عملکرد -- بعد از آن
او وضعیت خود ، تجدید نظر و گرفتن مشاوره با عزت او.
لذت بردن او از محیط اطراف خود بود ، در واقع ، آغشته شده توسط ناخوشایند
در نظر گرفتن که او در پذیرش مهمان نوازی و معاشرت داشته تصویب
مردم او تحت شرایط دیگر عار شمرده بود.
اما او در حال رشد بود کمتر حساس بر روی نقاط از جمله : لعاب سخت از بی تفاوتی بود
سرعت تشکیل بیش از حساسیت و ظرافتهای او ، و هر امتیازی برای
مجمع تشخیص مصلحت سخت سطح کمی بیشتر است.
در روز دوشنبه ، زمانی که حزب با adieux پر سر و صدا ، بازگشت به شهر منحل
انداخت به امداد رسانی قوی تر charms از زندگی او ترک است.
دیگر مهمانان بودند متفرق را به وجود مشابه در یک محیط متفاوت :
برخی در نیوپورت ، برخی در نوار بندرگاه ، برخی در فروتنی استادانه درست شده از Adirondack
اردوگاه.
حتی Gerty نور ، که استقبال بازگشت لیلی با دقت زیاد مناقصه ای به زودی
آماده شدن برای پیوستن به عمه با آنها او تابستان خود را در دریاچه جورج گذرانده : تنها لیلی
خودش را بدون طرح یا هدف باقی مانده ،
رشته در مرداب از جریان بزرگ لذت.
اما حمل فیشر ، که بر حمل او را به خانه خود را اصرار بود ، که در آن
او به خودش بود را برای یک یا دو روز ماهی لوتی در راه به اردوگاه Brys آمد
نجات با یک پیشنهاد جدید است.
"در اینجا نگاه کنید و لیلی -- I'll به شما بگویم آنچه در آن است : من می خواهم شما را به جای من با Mattie با
Gormer در تابستان امسال.
آنها که حزب را به آلاسکا در ماه آینده در ماشین شخصی خود ، و Mattie با که
laziest زن زنده است ، از من می خواهد با آنها برود ، و او را از زحمت از تسکین
تنظیم چیز ، اما Brys می خواهید به من بیش از حد ،
اوه ، بله ، ما آن را ساخته شده : آیا من به شما بگویم -- و آن را رک و پوست کنده ، گرچه من دوست دارم
Gormers بهترین سود بیشتر برای من در Brys وجود دارد.
حقیقت این است که آنها می خواهند را امتحان کنید نیوپورت در تابستان امسال ، و اگر من می توانم آن را یک موفقیت برای
آنها -- خوب ، آنها خواهید آن را یک موفقیت برای من ".
خانم فیشر clasped دست او را با شوق و ذوق.
"آیا شما می دانید ، لیلی ، من از نظر من بهتر است من آن را دوست دارم فکر می کنم -- کاملا به همان اندازه
برای شما برای خودم.
Gormers هر دو فانتزی فوق العاده ای برای شما گرفته شده ، و سفر به آلاسکا --
خوب -- بسیار چیزهایی است که من باید برای شما فقط در حال حاضر می خواهم "
خانم بارت چشم خود را با یک نگاه مشتاق لغو شده است.
؟ مرا از راه دوستان من ، منظور شما "او گفت : بی سر و صدا و خانم فیشر
پاسخ با بوسه deprecating : "به شما در حفظ از بینایی خود تا آنها متوجه
چه مقدار از آنها برایت تنگ شده. "
خانم بارت رفت و با Gormers به آلاسکا و اکسپدیشن ، اگر آن را تولید نمی کند
اثر پیش بینی شده توسط دوست او ، به حال حداقل مزیت منفی از بین بردن
او را از مرکز آتشین نقد و بحث.
Gerty نور این طرح را با تمام انرژی خود را تا حدودی غیر ملفوظ مخالف بود
طبیعت.
او حتی پیشنهاد کرده بود را تا سفر او به دریاچه جورج ، و ماندن در شهر با
خانم بارت ، در صورتی که دومی سفر خود را نفی کرده ، اما لیلی می تواند واقعی خود را پنهان
لکه دار کردن برای این طرح تحت دلیل به اندازه کافی معتبر است.
"شما عزیز بی گناه ، آیا شما نمی بینید ،" اعتراض "که حامل کاملا درست است ، و
که من باید زندگی معمول من ، بروید و در مورد در میان مردم تا آنجا که ممکن؟
اگر دوستان قدیمی من را انتخاب کنید به این باور دروغ در مورد من من باید به امکانات جدید ،
که همه شما می دانید و گدا نیست باید باشد choosers.
نه این که من Mattie با Gormer دوست ندارم -- من می خواهم او : او مهربان و صادق و
بی ریا و شما فرض کنید من به او احساس سپاسگزار برای ساخت من خوش آمدید
زمانی که شما خودتان دیده می شود ، خود من
خانواده به اتفاق آرا شسته دست آنها را از من؟ "
Gerty سرش را تکان داد ، mutely متقاعد نشده است.
او نه تنها احساس که لیلی خودش cheapening با استفاده از صمیمیت او
از انتخاب داشته باشند هرگز کشت ، اما که در شناور به عقب در حال حاضر به او
شیوه سابق زندگی ، او forfeiting آخرین شانس خود را از فرار تا کنون از آن است.
Gerty بود ، اما تصور مبهم از آنچه تجربه واقعی لیلی شده بود ، اما آن
عواقب نگه ماندگار روی ترحم او را از شب به یاد ماندنی ایجاد کرده بودند که
او پیشنهاد کرده بود راز او را امید خود را به اندام دوست خود است.
به شخصیت مانند چنین Gerty یک قربانی به منزله یک ادعای اخلاقی در بخشی از
فردی که از طرف آن ساخته شده است.
پس از یک بار از لیلی کمک کرد ، او باید ادامه یابد به او کمک کند ، و کمک به او ، باید باور
در او ، به دلیل ایمان اصلی بهار طبیعت چنین است.
اما حتی اگر خانم بارت ، پس از طعم تازه خود را از امکانات زندگی ، می تواند
بازگشت به barrenness نیویورک اوت ، کاهش تنها با فقرا Gerty
حضور ، خرد دنیوی او را
او را در برابر چنین عمل چشم پوشی مشاوره.
او می دانست که حمل فیشر درست بود : که فقدان مناسب ممکن است اولین
گامی به سوی توانبخشی ، و که ، در هر صورت ، به معطل شدن در شهر از
فصل پذیرش کشنده از شکست بود.
از پیشرفت پرآشوب Gormers در سراسر قاره بومی خود ، او بازگشت
با مشاهده تغییر وضعیت خود است.
عادت تازه ای از لوکس -- روزانه به عدم وجود اطمینان از مراقبت از خواب بیدار شدن و
حضور سهولت مادی -- به تدریج blunted قدردانی خود را از این ارزش ها ،
و چپ او آگاه تر از درجه اعتبار ساقط آنها نمی توانند پر.
Mattie با Gormer undiscriminating خوب طبیعت ، و قابل معاشرت بودن سیلی ، خط تیره
دوستان او ، که لیلی را درمان دقیقا به عنوان درمان آنها به یکدیگر -- همه این
یادداشت ها مشخصه تفاوت شروع به
پوشیدن بر استقامت او ، و او را دیدم به اصحاب خود انتقاد ،
کمتر توجیه او برای استفاده از آنها در بر داشت.
اشتیاق برای بازگشت به محیط سابق خود را سخت به یک ایده ثابت ، اما
با تقویت از هدف او آمد ادراک اجتناب ناپذیر است که برای رسیدن به
آن ، او باید دقیق امتیازات تازه از غرور او.
این ، برای لحظه ای ، به صورت ناخوشایند از ادامه برای چسبیدن به میزبان خود را گرفت
پس از بازگشت خود را از آلاسکا.
کمی که او در کلید از محیط خود ، امکانات بسیار زیاد خود اجتماعی ، خود را
عادت طولانی از تطبیق خود به دیگران ، بدون رنج رئوس مطالب خود را به می شود ،
تار ، دستکاری ماهرانه از همه
ادوات صیقل خورده ای از هنر و صنعت خود را جای او مهم بود در برنده
گروه Gormer.
اگر شوق و شعف رزونانس آنها هرگز می تواند... او ، او سهم توجه داشته باشید از آسان
ظرافت با ارزش را به Mattie با Gormer از معابر بلندتر از گروه.
سام Gormer و cronies ویژه اش ایستاده بود در واقع کمی ترس از او ، اما در Mattie با
بعد از آن ، به ریاست پل Morpeth ، او احساس که آنها او را بسیار باارزش
کیفیت آنها آشکارا فاقد.
اگر Morpeth که رخوت اجتماعی به عنوان بزرگ به عنوان فعالیت هنری خود را به حال
رها خود را به جریان آسان از وجود Gormer ، که در آن جزئی
exactions از ادب و ناشناخته بودند یا
نادیده گرفته میشوند ، و یک مرد هم می تواند به شکستن تعاملات خود را ، یا نگه داشتن آنها را در یک نقاشی
ژاکت و دمپایی ، او هنوز هم حس خود را از اختلاف حفظ و قدردانی خود را
زینت او تا به حال هیچ وقت به کشت.
در طول آماده سازی برای تابلو Brys 'او فوق العاده شده توسط زده بود
امکانات پلاستیکی لیلی -- "نه چهره : بیش از حد خود را تحت کنترل برای بیان ؛
اما بقیه از او -- گاد ، چه یک مدل
او می خواهم "-- و هر چند نفرت خود را از جهان است که در آن او را دیده بود خیلی
بزرگ برای او به دنبال او وجود دارد فکر می کنم ، او به طور کامل زنده به این افتخار بود
داشتن او را به در نگاه و گوش دادن به
در حالی که او در پریشان Mattie با Gormer نقاشی ، اتاق lounged.
لیلی به حال به این ترتیب ، شکل گرفته در جنجال و هیاهو از محیط اطراف خود ، یک هسته کوچک از دوستانه
روابط که crudeness البته او در طولانی با Gormers کاهش
پس از بازگشت آنها است.
همچنین او بدون حد یک نگاه اجمالی کمرنگ جهان خود را ، به ویژه از سال شکستن
فصل نیوپورت جریان اجتماعی یک بار بیشتر به سمت لانگ آیلند قرار داده بودند.
کیت Corby محسوب ، که سلیقه خود را به عنوان قاعده به عنوان حمل فیشر توسط رندر شد
ضرورت خود را ، به ندرت به در Gormers فرود ، که در آن ، پس از خیره نگاه اول
تعجب ، او در زمان حضور تقریبا بیش از حد به عنوان یک ماده البته لیلی.
خانم فیشر ، بیش از حد ، غالبا در محله ، سوار برای بیان خود
تجارب و دادن لیلی آنچه او به نام آخرین گزارش از آب و هوا دفتر ؛
و دومی ، که به طور مستقیم هرگز
دعوت اعتماد به نفس او و در عین حال می تواند با او صحبت آزادانه تر در مقایسه با Gerty نور ، در
که حضور آن را غیر ممکن بود حتی به اعتراف به وجود مقدار می کند که خانم
فیشر به راحتی مسلم صورت گرفت.
علاوه بر این ، خانم فیشر ، تا به حال هیچ کنجکاوی شرم آور است.
او مایل نیستید inwardness وضعیت لیلی به پروب ، اما به سادگی به مشاهده آن
از خارج ، و نتیجه گیری خود درآمده و این نتیجه گیری ، در
پایان یک بحث محرمانه ، او خلاصه تا
دوستان خود را در اظهار موجز : "شما باید ازدواج در اسرع وقت شما می توانید."
لیلی زبان آمده خنده غش -- برای یک بار خانم فیشر فاقد اصالت است.
"آیا منظور شما ، مانند Gerty نور ، نوش دارو با وفا' خوب به توصیه
عشق انسان "؟"
-- من فکر نمی کنم ، گفت : "هر کدام از نامزد من که شرح پاسخ
خانم فیشر پس از یک وقفه از انعکاس. "در هر دو صورت؟
در واقع دو وجود دارد؟ "
"خب ، شاید من باید برای گفتن یک و نیم -- برای لحظه ای"
خانم بارت این کار را با تفریح افزایش دریافت کرد.
"چیزهای دیگر مساوی هستند ، من فکر می کنم من باید نیمه شوهر را ترجیح می دهم : او که"
"آیا پرواز در من تا دلایل خود را می شنوید -- جورج دورست"
"آه ---- لیلی زمزمه reproachfully ، اما خانم فیشر در unrebuffed فشرده.
"خب ، چرا که نه؟
آنها به حال ماه عسل چند هفته زمانی که برای اولین بار از اروپا است ، اما در حال حاضر چیز
رفتن به شدت با آنها را دوباره است.
برتا تا به رفتار بیش از هر زمان مانند madwoman ، و قدرت جورج
ساده لوحی بسیار نزدیک خسته. آنها در محل خود را اینجا هستید ، می دانید ، و
یکشنبه گذشته با آنها به سر برد.
این حزب مخوف بود -- هیچ کس دیگر اما فقیر Neddy Silverton ، که به نظر می رسد ، مانند
کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی برده (مورد استفاده در ساخت من که پسر فقیر ناراضی صحبت!) -- و بعد از
ناهار جورج من انجام طولانی
راه رفتن ، و به من گفت نهایی را برای آمدن به زودی. "
خانم بارت ژست بی اعتقاد است.
"تا آنجا که می رود ، هرگز پایان خواهد آمد -- برتا دانید چگونه می توانید همیشه
او را به عقب زمانی که وی او را می خواهد. "خانم فیشر ادامه داد : به رعایت او
موقتا.
"او اگر نه هر کس دیگری به نوبه خود به! بله -- که فقط به آنچه آن را به می آید : فقرا
موجودی نمی تواند به تنهایی. و من به یاد داشته باشید او را مانند یک شخص خوب ، پر
از زندگی و شور و شوق. "
او متوقف شد ، و در ادامه ، حذف نگاه خود را از لیلی : "او نمی ماند با
ده دقیقه او اگر او می دانست ---- "" ---- دانست؟ "
خانم بارت تکرار شده است.
شما باید برای مثال -- با فرصت کرده اید به حال!
اگر او تا به حال اثبات مثبت ، من منظور ---- "لیلی او را با سرخ شدن عمیق از قطع کرد
ناخشنودی.
"لطفا اجازه دهید موضوع را رها ما را ، حمل : خیلی برای من نفرت انگیز است."
و برای منحرف کردن توجه همراه خود او ، با تلاش در سبکی افزود : "و
کاندیدای دوم خود را؟
ما باید او را فراموش نکنید. "خانم فیشر در واقع همان تکرار" خنده او.
"من تعجب می کنم که اگر شما فقط به عنوان با صدای بلند گریه اگر من می گویم -- سیم کارت تالیا Rosedale؟"
خانم بارت گریه نکن : او سکوت شنبه ، نگاه متفکرانه در دوست وی.
پیشنهاد ، در حقیقت ، به احتمال داد بیان که در هفته گذشته ،
تا به حال بیش از یک بار به او عود ، اما بعد از لحظه ای به او گفت : سردستی : "آقای
Rosedale همسر که می تواند او را ایجاد می خواهد
در اغوش حمل کردن از Osburghs ون و Trenors. "
خانم فیشر به او را گرفتار کردن با اشتیاق. "و غیره شما می توانید -- با پول خود!
آیا شما ببینید که چه زیبا آن را به کار برای هر دو شما نیست؟ "
"من هیچ راهی را از آن را برای دیدن او نمی بینم ،" لیلی ، با خنده در نظر گرفته شده شده به بازگشت
اخراج این موضوع.
اما در واقع آن را با طولانی خود را lingered بعد از این که خانم فیشر مرخصی گرفته بود.
او بسیار کمی از Rosedale از زمان الحاق او توسط Gormers دیده بود ، برای او بود
هنوز هم به طور پیوسته در نفوذ به بهشت درونی که از آن او بود در حال حاضر خم
حذف شدند ، اما یک یا دو بار ، زمانی که چیزی
بهتر ارائه شده ، او از روز جمعه تبدیل شده بود ، و در این مواقع او سمت چپ
او بدون شک به عنوان نظر خود را از وضعیت او.
که او هنوز هم تحسین او بود ، بیش از هر زمان دیگری ، offensively مشهود در
Gormer دایره ، که در آن او به عنوان عنصر بومی خود را گسترش ، هیچ گیج کننده بودند
کنوانسیون برای بررسی بیان پر از تصویب خود.
اما در کیفیت را تحسین بود که برآورد زیرک او او او به عنوان خوانده شده
مورد.
او لذت می برد اجازه Gormers می بینیم که او "دوشیزه لیلی" شناخته شده بود -- او "دوشیزه لیلی"
به او در حال حاضر -- قبل از آنها تا به حال به حال faintest وجود اجتماعی : لذت می برد
به خصوص تحت تاثیر قرار دادن پل Morpeth با
فاصله تا صمیمیت خود را در تاریخ به عقب است.
اما او اجازه دهید آن را احساس می شود که آن صمیمیت موج دار شدن صرفا در سطح
عجله جریان اجتماعی ، نوع آرامش که در آن انسان از منافع بزرگ
دلمشغولیها منیفولد و خود اجازه می دهد در ساعت های خود را از سهولت است.
ضرورت پذیرش این دیدگاه رابطه گذشته خود ، و از ملاقات با آن را در
کلید بذله گویی های شایع در میان دوستان جدید خود ، عمیقا تحقیر آمیز بود
لیلی.
اما او جرات کمتر از همیشه به نزاع با Rosedale.
او شک کرد که رد او را در میان اغلب فراموش نشدنی او rankled
rebuffs ، و این واقعیت است که او می دانست که چیزی از معامله رنجور او را با
Trenor ، و مطمئن برای قرار دادن basest
ساخت و ساز بر روی آن ، به نظر می رسید تا او را به طرز ناامید کننده ای در قدرت او است.
اما در حمل پیشنهاد فیشر امید تازه ای در او به هم زده بود.
به همان اندازه که او را دوست نداشت Rosedale ، او دیگر کاملا به او نفرت است.
برای او به تدریج رسیدن به جسم خود در زندگی ، و ، لیلی ، همیشه کمتر
مطرود از آن را از دست.
با قطعی ، دوام آن را کند می کند که او همیشه احساس بود در او ، او بود از ساختن
راه خود را از طریق توده متراکم از تضادهای اجتماعی است.
در حال حاضر ثروت او ، و استفاده استادانه او از آن ساخته شده بود ، به او رشک اور
برجسته در جهان از امور ، و قرار دادن وال استریت تحت تعهدات که
فقط خیابان پنجم می تواند بازپرداخت.
در پاسخ به این ادعا ، نام او شروع به شکل در کمیته های شهری و
تخته های خیریه ؛ او در ضیافت به غریبه ها. ظاهر شد ، و او
نامزدی در یکی از باشگاه های مد روز با کاهش مخالفت مورد بحث قرار گرفت.
او یک بار یا دو بار در شام Trenor نمیفهمد بود ، و تنها با صحبت آموخته بود
توجه داشته باشید راست عار crushes Osburgh وان بزرگ و همه او در حال حاضر مورد نیاز بود
یک زن که وابستگی به مراحل خسته کننده آخرین صعود خود را کوتاه کند.
با آن جسم بود که یک سال قبل ، او عواطف خود را در ثابت بود
خانم بارت ، اما او در فاصله نزدیکتر به هدف نصب شده بود ، در حالی که او تا به حال
فراموش کردن قدرت را به کوتاه کردن مراحل باقی مانده از راه.
این همه او را با سلاست دید که به او در آن لحظات آمد دیدم
حزن.
این موفقیت که به او خیره شدن بود -- او می تواند حقایق سادگی به اندازه کافی متمایز در
گرگ و میش از شکست.
و گرگ و میش ، او در حال حاضر به سوراخ به دنبال آن ، به تدریج توسط یک ضعف روشن
جرقه از اطمینان.
بر اساس انگیزه wooing Rosedale او به وضوح احساس به حال به اندازه کافی ، معتقد باصل اخلاقی سودمند گرایی
گرمای تمایل شخصی.
او نمی توانست او را منفور بنابراین صمیمانه از او شناخته شده بود که او جرأت را به تحسین
او.
، و سپس ، اگر شور و شوق همچنان ادامه داشت ، هر چند انگیزه دیگر به متوقف شده بود
حفظ آن؟
او هرگز سعی کردند او را لطفا -- او به او کشیده شده است در وجود او بود
اهانت آشکار.
چه می شود اگر او در حال حاضر انتخاب برای اعمال قدرت که حتی در حالت منفعل خود ، او تا به حال
احساس به شدت؟
چه می شود اگر او ساخته شده با او ازدواج کند او را برای عشق ، در حال حاضر که او تا به حال بدون هیچ دلیل دیگری برای
ازدواج با او را؟