Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب IV یازدهم
چیزی که او را دیدم دقیقا حق چیزی -- یک قایق پیشبرد دور خم شد و
حاوی یک مرد که برگزار شد تعطیل و یک خانم ، در استرن ، با هواپیمای یک باله به رنگ صورتی است.
این بود ناگهان که اگر این ارقام ، یا چیزی شبیه به آنها را ، تحت تعقیب بوده است در
تصویر ، تحت تعقیب بوده است بیشتر یا کمتر ، در تمام طول روز ، و در حال حاضر به چشم ، اشاره شده بود با
جریان آهسته ، بر روی هدف به پر کردن اندازه گیری.
آن ها آمدند به آرامی ، شناور کردن ، آشکارا به فرود در نزدیکی خود به کارگردانی
تماشاگر و ارائه خود را به او کمتر به وضوح به عنوان دو نفر برای
آنها در حال حاضر میزبان خود را آماده یک وعده غذایی است.
برای دو نفر بسیار خوشحال متوجه شد که خودش فورا آنها را مصرف -- یک مرد جوان در
پیراهن ، آستین ، یک زن جوان آسان و منصفانه ، که خوش از برخی از بیرون کشیده بود
جای دیگری ، و با آشنا
محله ، چه این عقب نشینی خاص می تواند آنها را ارائه شناخته شده بود.
هوا کاملا در رویکرد خود را ضخیم شده ، با intimations بیشتر ، علامت
که آنها متخصص بودند ، آشنا ، مکرر -- که این امر در تمام حوادث نمی شود
اولین بار.
آنها می دانستند چگونه آن را انجام دهید ، اوباما به طور مبهمی احساس -- و آن را از آنها ساخته شده اما شاعرانه ،
هر چند در حال حاضر بسیار از برداشت ، به عنوان اتفاق افتاد ، قایق خود را به نظر می رسید
رانش گسترده ای را آغاز کرده اند ، پارو زن اجازه دادن به آن است.
اما در هر حال توسط هیچ کدام این زمان کمتر آمده بسیار نزدیکتر -- نزدیک به اندازه کافی برای Strether به خواب
بانوی در استرن به حال برای برخی از دلایل در نظر گرفته شده خود را که وجود دارد به تماشای
آنها.
او در آن اظهار بود به شدت ، با این حال همراه او بود ، مبدل گرد نمی آن را در
واقع تقریبا به اگر دوست ما پیشنهاد خود را احساس کرده بود او را هنوز هم نگه.
او در چیزی به عنوان نتیجه ای که البته خود wavered گرفته شده ، و آن را
ادامه داد : به فتور پیدا کردن در حالی که آنها فقط ایستاده بود خاموش.
این اثر کمی ناگهانی و سریع بود ، به طوری سریع که حس Strether از آن بود
جدا فقط برای یک لحظه از یک شروع تند خود.
او بیش از حد در دقیقه گرفته شده در چیزی ، گرفته شده در حال که او می دانست بانوی
که سایبان ، تعویض دنده که اگر برای مخفی کردن چهره خود ، ساخته شده تا خوب نقطه صورتی در
درخشان صحنه.
این خیلی شگرف بود ، شانس در میلیون است ، اما ، اگر او می دانست بانوی ،
نجیب زاده ، که هنوز ارائه پشت او و نگه داشته خاموش ، نجیب زاده ، قهرمان coatless
چکامه در باره زندگی روستایی ، که به او پاسخ داده بود
شروع شد ، برای مطابقت با تعجب ، هیچ یک دیگر از چاد.
چاد و مادام د Vionnet سپس خود که روز را در کشور می خواهم -- هر چند
آن را به عنوان به عنوان داستانی عجیب و غریب بود ، به عنوان نمایش خنده اور ، که کشور آنها می تواند اتفاق می افتد باید دقیقا
او ، و او اول شده بود.
به رسمیت شناختن ، اولین احساس ، در سراسر آب ، شوک -- برای آن به نظر می آیند
که -- حادثه شگفت انگیز آنها است.
Strether آگاه شد ، با این کار ، از آنچه در حال وقوع بود -- که به رسمیت شناختن او به حال
حتی غریبه برای این جفت ارز در قایق بوده است ، که ضربه فوری او شده بود ،
به منظور کنترل آن ، و او بود که به سرعت و به
به شدت بحث با چاد خطر خیانت است.
او را دیدم آنها که هیچ چیز اگر آنها می توانند احساس حاصل کنید که او آنها را به حال ساخته شده است نشان می دهد ، پس
که او قبل از او را برای چند ثانیه تردید خود او بود.
بحران فوق العاده تیز که اگر در خواب ظهور کرده بود ، و آن را به حال به حال
تنها به چند تاریخ و زمان آخرین ثانیه به آن را احساس او را به عنوان کاملا وحشتناک.
آنها به این ترتیب ، در هر دو طرف ، تلاش از طرف دیگر ، و همه برای برخی از این دلیل است که
شکست سکون مانند برخی توجه داشته باشید ناوارد خشن.
آن را به او به نظر می رسید دوباره ، در داخل محدود ، که او تا به حال اما یک چیز به کار -- به حل و فصل
سوال مشترک خود را با برخی از نشانه ای از شگفتی و شادی.
او پس از این بازی بزرگ داد به این چیزها ، مهیج کلاه خود و چوب او و
با صدای بلند خواستار -- تظاهرات که به ارمغان آورد او را تسکین به زودی به عنوان او دیده بود
آن پاسخ داد.
قایق ، جریان در اواسط سال ، هنوز هم رفت و وحشی کمی -- که طبیعی به نظر می رسید ، با این حال ،
در حالی که چاد گرد تبدیل شده ، نیمی springing تا و دوست خوب او ، پس از سفیدی و
تعجب ، آغاز پر زرق و برق به موج سایبان او.
چاد کاهش یافته نو به تعطیل خود و قایق دور ، شگفتی و بذله گویی به رهبری
پر کردن هوا در همین حال ، و امداد رسانی ، به عنوان Strether ادامه داد : به علاقه داشتن جانشین
خشونت صرف.
دوست ما را به آب در زیر این تصور عجیب و غریب به عنوان خشونت قابل اجتناب بود رفت
خشونت خود را با "برش" به او ، خارج وجود دارد در چشم از طبیعت ، در
فرض است که او آن را نمی دانم.
او آنها را با چهره ای که از آن او بود آگاه که نمی توانند کاملا به در انتظار
طرد کردن این ایده است که آنها را در رفته ، دیدن نیست و نمی دانستند ، از دست رفته
شام خود را و ناامید کننده خود
میزبان ، خود او گرفته شده بود و یک خط برای مطابقت.
که حداقل چیزی بود که چشم انداز خود را برای لحظه ای تیره است.
پس از آن ، پس از آنها در محل فرود آمدن ضربه بودند و او خود را یاری کرده بود
گرفتن در ساحل ، همه چیز خود را بیش از معجزه صرف sponged
روبرو می شوند.
آنها می توانستند خیلی بهتر در گذشته ، در هر دو طرف ، آن را درمان به عنوان وحشی
اسراف از خطر ، که وضعیت الاستیک مقدار ساخته شده بود
توضیح نام را به بازی.
چرا در واقع -- به غیر از چیز عجیب و غریب -- وضعیت شده اند بسیار سفت بود
یک سوال به طور طبیعی در حال حاضر عملی نیست ، و در واقع ، تا آنجا که ما
مربوط می شود ، یک سوال پنجه ، بعد و به طور خصوصی ، تنها توسط Strether خود.
او بود که منعکس کننده بعد و به طور خصوصی است که عمدتا که به حال توضیح داده شده -- را به عنوان
او علاوه بر مشکل نسبتا کمی در انجام.
او در تمام وقایع در عین حال به این فکر نگران کننده ای از آنها شاید مخفیانه
مشکوک او را از داشتن رسم این تصادف ، مصرف از دردهای به عنوان ممکن است
به آن ظاهر یک حادثه می دهد.
این احتمال را -- به عنوان بستن به خود -- نه البته خرس به دنبال برای
لحظه و در عین حال کل این حادثه بود به طوری آشکارا ، به آن ترتیب که آنها را ،
یکی از بی دست و پا ، که او می تواند کمیاب نگه داشتن
تکذیبنامهها در توجه به حضور خود را از افزایش به لب هایش را.
تکذیبنامهها از قصد می شده اند به موقع نشناس به عنوان حضور او شد که در واقع
ناخالص و دقیقترین فرار آنها از آنها یا فرار خوش شانس او بود ، در
رویداد ، را از هر گونه.
هیچ چیزی از مرتب کردن بر اساس ، تا کنون به عنوان سطح و صدا درگیر بودند ، حتی در سوال بود ؛
سطح و صدا ساخته شده برای مشترک آنها بخت خوب مسخره ، برای عمومی
invraisemblance به مناسبت ، برای
شانس جذاب است که آنها تا به حال ، دیگر ، در عبور ، دستور داد که بعضی از مواد غذایی آماده می شود ،
شانس جذاب است که او خودش را خورده بود ، شانس جذاب است ، حتی بیشتر ، که
برنامه های کوچک خود را ، ساعت های خود را ، خود را
قطار ، در کوتاه مدت ، از LA - نقش ، همه را برای بازگشت آنها با هم به پاریس مطابقت.
فرصتی را که به جذاب ترین از همه بود ، شانس خود جلب کرد که از مادام د Vionnet
واضح او ، gayest "Comme cela SE trouve!" اعلام شده به
Strether پس از آنها در جدول نشسته بودند ،
کلمه به او توسط میزبان خود را در توجه به کالسکه خود را برای ایستگاه داده می شود ، در
که او در حال حاضر ممکن است تعداد دفعات مشاهده.
این ماده را برای دوستان خود حل و فصل به عنوان انتقال -- این همه بیش از حد بود
! خوش شانس -- که برای آنها خدمت می کنند و هیچ چیز لذت بخش تر بود بیش از آنکه خود را در یک
را قطار تا قطعی است.
این ممکن است داشته باشند ، برای خود -- برای شنیدن مادام د Vionnet -- تقریبا غیر طبیعی
مبهم ، جزئیات از چپ به ثابت ، هر چند Strether در واقع پس از آن به خاطر داشته باشید
که چاد بی درنگ به حال به اندازه کافی برای مداخله
ممانعت از این ظاهر ، خنده در تلون مزاج همراه خود و ساخت
نکته ای که او بعد از همه بود ، به رغم بهت از یک روز با او ،
شناخته شده بود.
Strether بود به خاطر داشته باشید پس از آن بیشتر که این برای او تا به حال اثر
تقریبا تنها تشکیل چاد مداخله و در واقع او بیشتر به خاطر داشته باشید
هنوز هم ، در هنگام مراقبه متعاقب آن ، بسیاری چیزهای دیگر که ، به عنوان آن ، نصب شده با هم.
یکی دیگر از آنها به عنوان مثال بود که سرریز زن فوق العاده ای از شگفتی و
تفریحی به طور کامل به زبان فرانسه بود ، که او را به عنوان صحبت با لرزاند
فرمان بی سابقه ای از چرخش اصطلاحی ،
اما که در آن او ، او ممکن است گفته اند ، تا حدودی دور از او ، به دست گرفتن همه در
یک بار کمی میپرد درخشان که او می تواند اما lamely مطابقت.
سوال خود را فرانسوی خود آمده بود هرگز برای آنها ، آن را از یک چیزی بود او
نمی توانست مجاز -- آن را برای یک فرد که از طریق بسیار شده بود متعلق به صرف
خستگی ، اما در نتیجه حاضر بود عجیب و غریب ،
نسبتا حجاب هویت خود را تغییر پشت خود را به یک کلاس روان صرف و یا نژاد به
رسایی صدا شدید که او در این زمان بود inured.
وقتی او صحبت کرد و مهربان و کمی عجیب و غریب انگلیسی او بهترین خود را با او می دانست
به نظر می رسید او را به عنوان یک مخلوق ، در میان همه میلیونها نفر ، با یک زبان کاملا به احساس
خودش را ، در انحصار واقعی ویژه
سایه ای از سخنرانی ، زیبایی را برای او آسان و در عین حال از یک رنگ و یک اهنگی که شد
هر دو بی نظیر و مسائل مربوط به تصادف است.
او آمد به این چیزها پس از آنها در مسافرخانه اطاق پذیرایی متزلزل بود و
می دانستند ، شد که بود ، چه از آنها را تبدیل به آن اجتناب ناپذیر بود که با صدای بلند
انزال بیش از نابغه همگرایی خود را باید در تاریخ و زمان آخرین خود را فرسوده.
سپس آن بود که تصور خود را در زمان شکل فولر -- تصور ، تنها به مقصد
تعمیق ، برای کامل کردن خود ، که آنها تا به حال چیزی برای قرار دادن یک چهره بر ، حمل کردن
و بهترین ، و بود که او
که ستودنی و در مجموع ، انجام این کار است.
آشنا بود به او البته که آنها تا به حال چیزی برای قرار دادن یک چهره بر خود
دوستی ، پیوستگی خود را ، در زمان هر مقدار از توضیح -- که می شده اند
آشنا شده توسط خود را بیست دقیقه با خانم Pocock اگر آن را تا به حال در حال حاضر نمی شده است.
با این وجود نظریه خود را ، همانطور که می دانیم ، bountifully شده بود که حقایق به طور خاص هیچ
کسب و کار خود را ، و بیش بودند و بالاتر ، تا کنون به عنوان یکی تا به حال با آنها انجام دهید ،
ذاتا زیبا و این ممکن است
او برای هر چیزی آماده ، و همچنین رندر او اثبات در مقابل رازوارگی.
وقتی او به خانه رسید که شب ، با این حال ، او می دانست که در پایین شده بود ، نه
آماده شده و نه اثبات ، و از آنجایی که ما باید از آنچه او صحبت کرده ، پس از بازگشت او ، به
فراخوان و تفسیر ، آن را به عنوان
بلافاصله گفت : باشد که تجربه واقعی خود را از این چند ساعت قرار داده ، در
که دید از موقع گذشته -- برای او کمیاب رفت به رختخواب تا صبح -- جنبه است که بیشتر
هدف ما است.
او سپس می دانستند بیشتر یا کمتر که او چگونه تحت تاثیر قرار شده بود -- او اما نیمی می دانست در آن زمان است.
مقدار زیادی وجود دارد تا به حال به او تاثیر می گذارد حتی پس از آن ، گفته شده است ، آنها تا به حال زده شده
پایین ، برای آگاهی او ، هر چند گنگ بود ، بیشترین آن لحظات در طول
این قطعه ، افت مشخص به بی گناه بوهمیا دوستانه است.
آنها سپس آرنج خود را روی میز قرار داده بود ، با ابراز تأسف از پایان پیش از موعد خود را
دو یا سه ظروف که آنها سعی کرده بود با یکی دیگر از بطری را تشکیل می دهند در حالی که چاد
شوخی کمی spasmodically ، شاید حتی کمی irrelevantly ، با میزبان.
چه آن همه آمدند تا به حال شده است که داستان و افسانه بود ، به ناچار ، در هوا و
به عنوان یک واژه ساده از مقایسه ، بلکه به عنوان یک نتیجه از چیزها نمی گفت ، همچنین که آنها
در صورتی که چشمک می زند ، همه دور ، و آنها
هنوز نیاز دارید ، نه آنقدر که آن را چشم -- هر چند در واقع اگر آنها به حال Strether نیست
کاملا ببینید که چه چیز دیگری می توانست انجام شود.
Strether کاملا دید که حتی در یک ساعت یا دو نیمه شب گذشته ، حتی زمانی که او
، در هتل محل اقامت خود ، برای مدت زمان طولانی بود ، بدون نور و بدون آوردن لباس ، شنبه دوباره روی
مبل اتاق خواب خود و مستقیما قبل از او خیره شد.
او ، که در آن نقطه بهتری را در اختیار کامل ، آن را همه آنچه که او
او نگه داشته گیری از آن که به سادگی دروغ در امر جذاب وجود نداشته است -- دروغ
که در آن در حال حاضر می تواند جدا شده و عمدی ، کاملا انگشت فرد قرار دهید.
آن را با دروغ بود که آنها و خورده بود مست و صحبت و خندید ، که آنها تا به حال
منتظر سورتمه سبک خود را به جای بی صبرانه ، و سپس به به حال کردم
خودرو و حساسی فروکش ، رانده
آنها سه یا چهار مایل از طریق تیره شب تابستان.
خوردن و نوشیدن ، که یک منبع بوده است ، اثر از داشتن داشته است
خدمت به نوبه خود ، بحث و خنده به اندازه انجام داده بود و آن را در دوران خود بود
پیشرفت تا حدودی خسته کننده به ایستگاه ،
در طول منتظر وجود دارد ، تاخیر بیشتر ، تسلیم خود را به خستگی ، سکوت خود را
در محفظه کم نور بسیار توقف قطار ، که او خود را آماده برای
reflexions به آمده است.
این عملکرد ، شیوه ای مادام د Vionnet شده بود ، و هر چند که تا به حال
درجه با شک و تردید نسبت به پایان ، و از طریق او متوقف کردن در آن را باور ، تا اگر او بود
پرسید : خودش ، و یا چاد یک لحظه پیدا کرده بود
مخفیانه به او را بپرسید ، چه بعد از همه استفاده شده بود ، عملکرد آن را به حال هیچ کدام
کمتر کاملا سخاوتمندانه ، باقی مانده است با این حقیقت نهایی در مورد آن است که آن را در
کل آسان تر به نگه دارید تا نسبت به رها.
از نقطه نظر حضور ذهن آن را بسیار شگفت انگیز بوده است در واقع ،
فوق العاده برای آمادگی برای اطمینان زیبا ، برای راه تصمیم او بود
گرفته شده در همان محل ، بدون هم به مشورت با چاد ، بدون زمان برای هر چیزی.
کنفرانس تنها می توانست instants مختصری در قایق قبل از آنها بوده است
اعتراف به رسمیت شناختن تماشاگر در بانک ، برای آنها تا به حال شده است به تنهایی نیست
با هم یک لحظه از زمان و باید همه در سکوت ارتباط برقرار است.
این یک بخشی از این تصور عمیق برای Strether بود ، و نه عمیق دست کم
بهره ، که آنها را تا می تواند ارتباط برقرار -- که چاد به طور خاص می تواند اجازه دهید او
او آن را از چپ به او.
او عادت را ترک همه چیز را به دیگران ، به عنوان Strether به خوبی آگاه بود ، و آن را در واقع
بیش از دوستان ما در این تاملات آمد که تا به حال به عنوان هنوز هیچ واضح از جمله وجود دارد شده است
تصویر معروف دانستن چگونه به زندگی خود.
این بود که اگر او را به حد اجازه دادن به دروغ او را بدون مزاج بود
اصلاح -- تقریبا به عنوان اگر ، واقعا ، او خواهد بود آینده دور در صبح به مجموعه
ماده ، به عنوان میان Strether و خود ، درست است.
البته او می تواند کاملا نمی آمدند آن یک مورد که در آن یک مرد موظف به قبول شده بود
نسخه زن ، حتی فوق العاده هنگام ، اگر او بود ، با سراسیمگی بیشتر از او مراقبت
برای نشان می دهد ، انتخاب می شوند ، به عنوان عبارت بود ، به
نمایندگی که آنها پاریس را ترک کرده بودند که آن روز صبح ، و با هیچ طرح اما از گرفتن
پشت در روز -- اگر او تا به حال تا اندازه بالا در عبارت Woollett ،
ضرورت ، او بهترین اندازه گیری خود را می دانستند.
چیزهایی وجود دارد ، همه همان بود ، ممکن نبود به چشمک زدن و ساخته شده است که این
اندازه گیری یکی از عجیب و غریب -- این واقعیت بیش از حد به عنوان مثال آشکار که او تا به حال آغاز شده نیست
برای روز لباس و hatted و گل الود ،
و حتی برای آن موضوع ، صورتی parasol'd ، به عنوان او را در قایق شده بود.
از آنچه -- از چه قطره در تضمین وی در ادامه به عنوان تنش افزایش یافت
بهار نبوغ کمی بافل اما از آگاهی خود را نه
ارائه ، به عنوان شب بسته ، با نه چندان
آنجا که شال را به دور خود بپیچید ، ظاهر که داستان خود را همسان؟
او اعتراف کرد که او سرد بود ، اما تنها به سرزنش بی تدبیری او که چاد رنج می برد
او را به دادن حساب از جمله که او ممکن است.
او شال و پالتو و لباس دیگرش چاد ، و خود ، کسانی که آنها را هر پوشیده بود
روز قبل ، در محل بودند ، بهترین را به خود شناخته شده است -- عقب نشینی آرام
به اندازه کافی ، بدون شک -- که در آن آنها بوده است
هزینه های ساعت بیست و چهار ، که آنها به طور کامل به معنای به حال برای بازگشت که را
شب ، که از آن آنها بود به طوری قابل ملاحظه ای را به کن Strether swum ، و نهان
برائت از آن در نتیجه جوهر کمدی او شده بود.
Strether دیدم چگونه او در فلش درک بود که آنها کاملا به نمی توانست نگاه
رفتن به عقب وجود دارد در زیر بینی خود را هر چند ، صادقانه ، به عنوان او gouged عمیق تر به
ماده ، او تا حدودی شگفت زده شده بود ، به عنوان چاد
به همین ترتیب به حال شاید در قیام این وسواس داشتن.
او حتی به الهی به نظر می رسید که او آن را برای چاد سرگرم نسبت به
خودش را ، و آن ، به عنوان مرد جوان فرصتی برای روشنگری او را فاقد بود ، او بود
برو با آن ، او در عین حال درآوریم. انگیزه خود را.
او نه خوشحال بود ، هیچ کمتر ، که آنها را در نقطه واقع بود جدا
Cheval بلان ، که او آنها را برکت خود را نشده برای شاعرانه کاهش می یابد
عقب نشینی کردن از رودخانه.
او در مورد واقعی داشته است را به باور بیشتر از او دوست داشت ، اما این
هیچ چیز ، آن را به او اصابت کرد ، به چه واقعه دیگر که مورد نیاز است.
آیا او ، به معنای واقعی کلمه ، کاملا دارند با این رویداد دیگر روبرو؟
آیا او قادر به ساخت بهترین از آن با آنها شده اند؟
این چیزی بود که او در تلاش بود هم اکنون به انجام ، اما با استفاده از خود قادر بودن به
دادن زمان بیشتری به آن یک معامله خوب مقابله توسط حس خود را از آنچه ، بیش از و
بالاتر از این واقعیت مرکزی خود ، او را ببلعد.
این مقدار را باور درگیر شده و تا وضوح نمونه بود که
ترین مخالفت با معده معنوی او.
با این حال ، وی نقل مکان کرد ، از در نظر گرفتن آن مقدار -- می گویند هیچ چیز از
آگاهی از آن اندام -- بازگشت به ویژگی های دیگر نشان می دهد ، عمیق ، عمیق
حقیقت از صمیمیت را نشان داد.
که چه چیزی ، چه او در مراسم احیاء بیهوده خود را ، oftenest واگردانی به : صمیمیت ، در چنین
نقطه ، -- و آنچه در جهان دیگری که یکی از آرزوی آن را به مثل شود؟
این همه به خوبی او را به احساس ترحم از آن بسیار شبیه دروغ ، او
تقریبا در تاریکی ، سردرپیش ، برای او امکان در ابهام لباس بود ،
به عنوان یک دختر کوچک ممکن است لباس عروسک او.
او آنها را ساخته شده بود -- و به هیچ گسل از خود -- لحظه ای آن را بکشد برای او ،
امکان ، از این ابهام ، و باید به همین خاطر آن را در حال حاضر به عنوان آنها
داشته به سادگی ، با هر attenuations نازک ، به آن را به او بدهد؟
سوال بسیار ، ممکن است اضافه شود ، او احساس تنهایی و سرد.
عنصر بی دست و پا در تمام طول وجود دارد ، اما چاد و مادام د Vionnet
حداقل راحتی است که آنها می توانند آن را بیش از صحبت با هم.
با آنها می تواند او از چنین چیزهایی صحبت کنید -- مگر اینکه در واقع همیشه ، تقریبا در هر مرحله ،
با ماریا؟
او گیراندم که خانم Gostrey به مصادره در فردا دوباره خواهد آمد ؛
هر چند آن بود که محروم نیست که او در حال حاضر ترس کمی از او را "چه در
زمین -- این چیزی است که من می خواهم می دانم هم اکنون -- حال شما پس از آن قرار است "؟
او در تاریخ و زمان آخرین به رسمیت شناخته شده که او تا به حال در تلاش بوده است در تمام طول به هیچ چیز فرض کنید.
همانا ، قطعا ، کار خود را از دست داده شده است.
او خود فرض چیزهای بی حد و حصر و شگفت انگیز است.