Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب ششم دوم
در خانه دوست داشتنی چاد ، با این حال ، یک شب ده روز بعد ، او احساس خود را در حال حاضر
فروپاشی سوال از راز خجالتی جین د Vionnet است.
او شده است ناهار خوری وجود دارد در این شرکت از آن بانوی جوان و مادرش ، و همچنین
از افراد دیگر ، و او را به سالن خرده ، رفته به درخواست چاد ، بر روی هدف
به صحبت با او.
مرد جوان به عنوان یک نفع به او قرار داده بود -- "من باید تا awfully به دانستن
آنچه شما از او فکر می کنم.
این واقعا یک شانس برای شما خواهد بود ، "او گفت :" برای دیدن jeune fille -- منظور من
نوع -- او در واقع است ، و من فکر نمی کنم که ، به عنوان یک ناظر از آداب ، اتمام حجت
چیزی که شما باید به دست.
از آن خواهد شد این تصور را که -- از هر چیز دیگری شما را؟ -- شما می توانید خانه را با شما ادامه می دهند ،
در جایی که شما دوباره آنقدر آن را مقایسه با. "
Strether به خوبی به اندازه کافی با آنچه چاد خواست او را به مقایسه می دانستند ، و اگرچه او
او هنوز رتبهدهی نشده است به نحوی بوده است که عمیقا در خاطر نشان کرد که او بود که به طور کامل assented ،
او به طور مداوم هر چند mutely آن بیان ، استفاده می شود.
او تا آنجا که همیشه از ساخت دقیقا به چه هدفی بود ، اما او هیچ بود
کمتر به طور مداوم توسط حس خدمت او رندر همراه شده است.
تنها او را درک کرده که این سرویس بسیار مطلوب بود به کسانی که سود توسط
و او در واقع هنوز هم انتظار برای لحظه ای که در آن او باید آن را در گرفتن
اثبات نامطبوعی عمل ، ثابت در برخی از درجه غیر قابل تحمل ، به خود است.
او نتوانست کاملا برای دیدن وضعیت او چگونه می تواند روشن می کنیم تا در همه منطقی جز با
برخی به نوبه خود از وقایع است که او را به بهانه انزجار را.
او ساختمان از روز به روز بر احتمال انزجار ، اما هر روز
مطرح در عین حال جدید و سرگرم کننده تر از خم جاده.
این امکان در حال حاضر تا کنون بسیار از دید بیشتر نسبت به آستانه او
ورود ، و او کاملا احساس کردند که باید آن را در همه آمده ، آن را مجبور به در بهترین حالت می شود
بی ربط و خشونت است.
او خود را به عنوان یک کمی نزدیکتر به آن زده تنها زمانی که او خود را پرسید که چه خدمات در
چنین زندگی از ابزار ، او را پس از تمام رندر خانم Newsome شد.
هنگامی که او خواست تا خود را برای کمک به این باور که او هنوز هم همه حق او منعکس --
و در واقع با تعجب -- بر روی یک فرکانس unimpaired از مکاتبات خود ، در
نسبت به آنچه بعد از همه بیشتر بود
طبیعی تر از است که آن را باید بیشتر تکرار می شوند تنها در نسبت خود را به عنوان
مشکل شد پیچیده تر است؟
برخی آن را در هر میزان است که او در حال حاضر اغلب موجب خود مومیایی کردن در برابر این سؤال ، با
آگاهی غنی از نامه روز گذشته ، "خب ، چه می تواند بیش از انجام دهم
که -- چه کاری می تواند انجام دهم بیش از به همه چیز او بگویید "؟
برای قانع کردن خود که به او او بگویید ، به او گفته بود ، همه چیز ، از او استفاده می شود را امتحان کنید به
فکر می کنم از چیزهایی خاص او به حال او گفته نشده است.
هنگامی که در لحظات نادر و در این ساعت از شب او را در آن به طور کلی pounced
نشان داد خود را -- به موشکافی عمیق تر -- نه کاملا واقعا از جوهر.
هنگامی که هر چیز جدید او را به عنوان آینده ، یا هر چیز زده در حال حاضر به عنوان دوباره اشاره کرد ،
او همیشه بلافاصله ، و اگر به خاطر ترس که اگر او نبود او هر چیز را از دست نوشت ؛
و همچنین است که او ممکن است قادر به گفتن به
خود را از زمان به زمان او آن را می داند -- حتی در حالی که من نگرانم. "
راحتی بسیار خوبی برای او به طور کلی به سمت چپ چیزهایی گذشته کشیده می شود
به نور و توضیح داد ، به در تا اواخر هر مرحله تولید نمی
تولید شده ، و یا هر چیز حتی محجبه و ضعیف شده ، در حال حاضر است.
او آن را می دانستند اکنون : که چیزی بود که او خود را به شب در رابطه با تازه گفت :
واقع از آشنایی چاد با دو خانم -- یکی از تازه به صحبت می کنند
خودش بود.
خانم Newsome به عبارت دیگر که بسیار شب در Woollett می دانستند که او خود می دانست
مادام د Vionnet و وجدان از او به او شده بود ، همچنین که
او را قابل ملاحظه ای جذاب پیدا کرده بود و
که احتمالا یک معامله خوب است برای گفتن وجود داشته باشد.
اما او در ادامه می دانستند ، و یا می دانیم خیلی زود ، که ، دوباره وجدان ، او
سفر خود تکرار نیست ؛ و زمانی که چاد او را در کنتس خواسته بود
از طرف -- Strether او ساخته شده از وضوح ، با
فکر در پشت سر خود ، کنتس -- اگر او نمی توانست نام روز به مدت
ناهار خوری با او ، او پاسخ lucidly : "از شما بسیار سپاسگزارم -- غیر ممکن است."
او مرد جوان را بهانه خود را ارائه التماس کرده بود و او را به اعتماد بود
درک است که واقعا نمی توانست اعتصاب یک عنوان کاملا چیزی که مستقیم.
او تا به حال به خانم Newsome گزارش نشده است که او به "نجات" مادام د Vionnet قول داده بود ؛
، اما تا کنون به عنوان او با آن خاطره نگران بود ، او در هر نرخ نداشته است
به امد و شد زیاد خانه او وعده داده شده است.
چاد به حال درک تنها می تواند ، در حقیقت ، از رفتار چاد استنباط ،
که تا به حال در این ارتباط به عنوان آسان در هر دیگر بوده است.
او آسان بود ، همیشه ، زمانی که او را درک او آسان تر هنوز هم ، در صورت امکان ، زمانی که او
نداشت و او پاسخ داد که او آن را به همه حق است و او اقدام به انجام
این جایگزینی به مناسبت حاضر --
او آماده بود برای جایگزینی به دیگران -- برای هر ، برای هر مناسبت که قدیمی خود
دوستان باید یک محظور اخلاقی خنده دار داشته باشد.
"آه ، اما من یک دختر خارجی کمی نیست و من فقط به عنوان زبان انگلیسی به عنوان من را می توان ،" جین د
Vionnet به او گفته بود به محض او در سالن خرده ، غرق ، shyly به اندازه کافی در خود
خود طرف ، به محل نزدیک او را توسط مادام Gloriani در رویکرد خود را خالی.
خانم Gloriani ، که در مخمل سیاه و سفید ، با توری سفید و مو پودر ، و
عظمت عظیم که تا حدودی ، ذوب شده در هر تماس ، به graciousness برخی از
زبان دور از فهم ، نقل مکان کرد دور را به
اتاق را برای نجیب زاده مبهم ، پس از سلام خیرخواه به او که تجسم ،
او ، در لهجه baffling بر این باور بودند ، برخی از به رسمیت شناختن چهره او از یک زن و شوهر
یکشنبه قبل.
سپس او اظهار -- ساخت بسیاری از مزیت سال او -- که آن را
وحشت زده او را کاملا به اندازه کافی برای پیدا کردن خود را به سرگرمی کمی اختصاص داده شده
دختر خارجی.
دختران او از ترس نیست وجود دارد -- او کاملا جسورانه با آمریکایی ها کمی بود.
به این ترتیب بود که او تا به حال خودش دفاع تا آخر -- "آه ، اما من تقریبا آمریکایی
بیش از حد.
این چیزی است که ماما می خواستم تا به من -- من می خواهم که منظور برای او از من خواست تا
بسیاری از آزادی. او به چنین نتایج خوبی از آن شناخته شده است. "
او نسبتا زیبا به او -- پاستل ضعف در یک قاب بیضی شکل : او از او
در حال حاضر به عنوان برخی از تصویر lurking در گالری طولانی ، پرتره از کوچک و قدیمی زمان
شاهزاده خانم از آنها هیچ چیز شناخته می شد ، اما او جوان جان خود را از دست داده اند.
کوچک جین بود ، و نه بدون شک ، به مرد جوان است ، اما یک نفر می تواند ، نه همان ، خرس
او به آرامی به اندازه کافی.
آن را تحمل سخت بود تحمل او ، در هر صورت ، نمی خرس ، به نگرانی
خود ، در رابطه با او ، با سوال از یک مرد جوان است.
نفرت انگیز واقعا سوال مرد جوان ، یکی از چنین کسی را به عنوان درمان نمی خدمتکار
بنده مشکوک به "پیرو"
و سپس مرد جوان ، مردان جوان -- خب ، چیزی که کسب و کار خود را به سادگی ، و یا در
تمام حوادث... او.
او fluttered ، نسبتا fevered -- به نقطه از زرق و برق که آمد و
با بزرگ -- در چشم او و یک جفت از نقاط صورتی که در گونه او ماند رفت
ماجراجویی از غذاخوری خارج و با
بیشتر یکی هنوز که هنوز است ، احتمالا ، از پیدا کردن یک نجیب زاده با او به عنوان باید از فکر می کنم بسیار ،
بسیار قدیمی ، یک آقایی با چشم و عینک ، چین و چروک ، سبیل بلند grizzled.
او زیباترین انگلیسی صحبت ، دوست ما فکر ، که او تا کنون شنیده بود صحبت می کردند ،
درست مثل او را چند دقیقه قبل از سخن گفتن زیباترین فرانسه معتقد بودند.
او تعجب تقریبا wistfully اگر چنین رفت و برگشت از چنگ واکنش نشان می دهند.
در واقع ، روح خود را و فانتزی خود را به حال ، قبل از او آن را می دانست ، شروع به ولگرد و
قلاب دوزی است که او در نهایت خود را در بر داشت ،
غایب و غریب ، نشسته با کودک در یک سکوت دوستانه.
فقط در این زمان او احساس فلوتر خود را به خوشبختانه کاهش یافته و او
بیشتر در سهولت او.
او قابل اعتماد ، دوست او ، و آن را دوباره به او پس از آن که او
به او گفت چیزها.
او به واسطه انتظار در گذشته غوطه ور بود و نه افزایش و نه سرما را در بر داشت --
چیزی جز چلپ چلوپ کوچک او می تواند خودش را در گرمای دلپذیر را ،
چیزی جز ایمنی فرو بردن و دوباره فرو بردن.
او در پایان از ده دقیقه بود که با او احساس خود را صرف -- با همه آن
به پایین پرتاب شده بود و همه آن را گرفته بود -- کامل شد.
او آزاد شده بود ، به عنوان او می دانست و آزادی ، تا حدودی به او نشان دهد که ، بر خلاف سایر
افراد کمی او می دانست ، او که ایده آل imbibed بود.
او لذتبخش عجیب و جالب در مورد خودش ، اما چشم انداز از آنچه او به حال imbibed بود
چه بیشتر او برگزار شد.
واقعا شامل او شد به زودی به اندازه کافی برای احساس ، در فقط یک ماده بزرگ کمی ،
این واقعیت که هر طبیعت او ، او کاملا -- او به بازیگران برای
کلمه آمد ، اما آن را -- تربیت.
او می تواند برای طبیعت او البته در کوتاه مدت آشنایی صحبت می کنند ، اما
ایده پرورش بود آنچه او در عین حال به ذهن او کاهش یافته بود.
او هرگز شناخته شده آن به شدت ارائه شده است.
مادر او آن را داد ، بدون شک ، اما مادرش را که کمتر محسوس است ، به طوری
بسیار دیگری علاوه بر این ، و در هیچ یک از دو نوبت قبلی ارسال ، فوق العاده
زن ، Strether احساس ، هر چیزی مانند آنچه او دادن امشب.
کوچولو جین مورد ، مورد نفیس از آموزش و پرورش بود ، در حالی که کنتس ، که آن را
تا او را به توسط آن فرقه فکر می کنم سرگرم بود ، مورد ، همچنین نفیس ،
-- خب ، او آنچه را نمی دانند.
او طعم فوق العاده ، برگشتن jeune homme ": این بود آنچه Gloriani به او گفت :
در چرخش به دور از بازرسی از یک تصویر کوچک معلق در نزدیکی درب
اتاق.
مشهور در سوال آمده بود ، ظاهرا در جستجوی
مادموازل د Vionnet ، اما در حالی که Strether از کنار او همنوعان خود کردم
مهمان ، با چشم او به شدت گرفتار شده است ، برای یک نگاه طولانی متوقف کرده بود.
چیزی که چشم انداز بود ، بدون اندازه ، اما از مدرسه فرانسه ، به عنوان دوست ما بود
خوشحالم که احساس او می دانست ، و همچنین از کیفیت -- که او دوست داشت تا فکر می کنم او باید
همچنین حدس زده اند ، قاب آن بزرگ خارج بود
نسبت به بوم ، و او تا به حال یک نگاه فرد در هر چیزی ندیده ، او
، فقط به عنوان Gloriani فکر کردم ، با جنبش های بینی خود را بسیار نزدیک و سریع سر
از سمتی به سمت دیگر و پایین به بالا ، به بررسی این ویژگی از مجموعه چاد.
هنرمند از آن کلمه استفاده لحظه بعد مودبانه لبخند زدن ، پاک کردن فندق شکن او و
به دنبال دور او را بیشتر -- پرداخت در کوتاه توسط شیوه ای بسیار از حضور او
و با Strether چیزی خیالی او می تواند
را در این نگاه خاص ، چنین ادای احترام به عنوان ، به حس دومی ، حل و فصل
بسیاری از چیزهای یک بار برای همه است.
Strether آگاهانه در این لحظه بود ، برای آن موضوع ، او تا به حال هنوز رتبهدهی نشده است ، از اینکه چگونه ،
دور در مورد او ، کاملا بدون او ، آنها به طور مداوم حل و فصل شدند.
لبخند Gloriani ، عمیقا ایتالیایی است ، او در نظر گرفته ، و ریز نفوذ ناپذیر ، به حال به حال
برای او ، در طول شام ، که در آن آنها همسایگان نیست ، تبریک نامحدود ، اما
کیفیت در آن که تا به حال رفته بود
ظاهر شده در به مناسبت های دیگر به او به نوبه خود در داخل از آن به عنوان اگر حتی لحظه ای
لینک عرضه شده توسط شک بین آنها بود جامعی.
او آگاهانه در حال حاضر از واقعیت نهایی ، که بود که بسیار تردید وجود ندارد
به عنوان یک تفاوت در دسترس نباشد ، همه بیشتر است که بیش از تفاوت مشهور
مجسمه ساز به نظر می رسید به سیگنال تقریبا
condolingly ، هنوز آه چه vacantly! همانطور که در سراسر برخی از ورق مسطح بزرگ آب است.
او را دور انداخت پل تمدن فریبنده توخالی که در آن Strether نمی
اعتماد خود را کامل وزن خود را یک لحظه است.
این ایده ، حتی اگر اما گذرا و شاید دیرتر از موقع ، دفتر انجام داده بودند
قرار دادن Strether بیشتر در سهولت او ، و تصویر تاری در حال حاضر کاهش یافته است --
کاهش یافته است با صدا از چیز دیگری
گفت : و با او به آگاه شدن ، دیگر چرخش سریع ، که Gloriani بود در حال حاضر
روی مبل صحبت با جین ، در حالی که خود او در گوش او دوباره آشنا
دوستی و معنای گریزان از
"آه ، آه ، آه!" که از او ساخته شده بود ، دو هفته قبل از ، چالش Barrace خانم در
بیهوده است.
او همیشه هوا ، این بانوی زیبا و اصلی است ، که او را زده ، به طوری
عجیب ، به عنوان هر دو عتیقه و مدرن -- او همیشه هوای گرفتن تا برخی از شوخی که
یکی از در حال حاضر با او بود.
نقطه خود ، بدون شک ، چه قدیمی ، و استفاده او از آن ساخته شده
بود مدرن.
او احساس فقط در حال حاضر که طنز او خوشخو خرس بر روی چیزی ، و آن را
مشکل او را که او نمی تر خواهد بود صریح تنها به او اطمینان ، با
لذت بردن از مشاهده بنابراین قابل مشاهده در او ،
که او نمی خواهد او را برای جهان بگویید.
او می توانست پناه اما در خواست او را او با Waymarsh انجام داده بود ، هر چند آن را باید
اضافه شود که او احساس خود را در راه به سرنخ بعد از او تا به حال پاسخ
که این شخص بر جسته ، در اتاق دیگری بود ،
درگیر در گفتگو با خانم د Vionnet.
او در تصویر چنین همراه یک لحظه خیره و پس از آن ، برای خانم Barrace
سود ببرند ، او تعجب است.
"آیا او بیش از حد پس از آن تحت افسون --" "نه ، نه یک کمی -- دوشیزه Barrace فوری.
"او هیچ چیز از او را می سازد. او خسته شدم.
او شما را با او کمک کند. "
"اوه ،" Strether خندید ، "او می تواند همه چیز را انجام نمی.
"البته که نه -- فوق العاده او است. علاوه بر این ، او می سازد ، چیزی از او.
او خواهد او را از من نیست -- هر چند او نخواهد ، بدون شک ، داشتن امور دیگر در
دست ، حتی اگر او می تواند. من هرگز ، خانم Barrace گفت : "دیده می شود او
شکست با هر یک قبل از.
و به شب ، هنگامی که او تا شکوه ، آن را عجیب و غریب او به نظر می رسد -- اگر او فکر.
بنابراین در هر حال من او را. قیم suis tranquille! "
Strether درک ، بنابراین تا آنجا که آن رفت ، اما او برای سرنخ او احساس می کرد.
او شما را به اعتصاب به شب به خصوص با شکوه؟ "
"مسلما.
تقریبا به من او را ندیده است. آیا او نمی شما؟
چرا آن را برای شما است. "وی در خلوص خود را همچنان ادامه داشت.
"" برای "من --؟"
"آه ، آه ، آه!" گریه خانم Barrace ، که در مقابل آن کیفیت همچنان ادامه داشت.
گفت : "خوب ، او حاد بستری شده ،" او متفاوت است.
او همجنسگرا است. "
"او همجنسگرا است!" دوشیزه Barrace خندید.
و او شانه های زیبا -- هر چند هیچ چیز مختلف در آن وجود دارد. "
"نه ، گفت :" Strether ، "یکی از شانه اش مطمئن بود.
شانه اش نمی باشد. "
همراه او ، با نشاط تازه و بهترین حس ، بین پاف از او
سیگار ، مسخرگی از مسائل ، به نظر می رسد برای پیدا کردن مکالمه خود را بسیار
لذت بخش است.
"بله ، شانه اش نمی باشد." "چه پس از آن است؟"
Strether صادقانه نپرسید. "چرا ، آن او -- به سادگی.
این خلق و خوی او است.
این افسون خود را. "" البته که افسون او را ، اما ما
سخن گفتن از تفاوت است. "" خب ، "دوشیزه Barrace توضیح داد ،" او فقط
درخشان ، همانطور که ما استفاده می شود می گویند.
این همه. او مختلف است.
او پنجاه زن "آه ، اما تنها یک" -- Strether نگه داشته این نکته را روشن --
"در یک زمان.
"شاید. اما در پنجاه بار -- "
"آه ما نخواهد آمد که ،" دوستان ما اعلام کرد و لحظه ای بعد او بود نقل مکان کرد
در یکی دیگر از جهت.
آیا شما من یک سوال ساده پاسخ؟ آیا او تا کنون طلاق؟ "
دوشیزه Barrace او را از طریق تمام پوسته خود لاک پشت مراقبت می کند.
"چرا باید او؟"
بود ، او معنی آنچه که او خواسته بود ، اما او را برطرف و به اندازه کافی.
"به ازدواج چاد است." "چرا باید از چاد ازدواج او؟"
"از آنجا که من متقاعد شده او را بسیار می پسندم از او.
او شگفتی برای او انجام داده است. "" خب پس ، چگونه می تواند او انجام؟
ازدواج با یک مرد ، یا زن یا ، "دوشیزه Barrace خردمندانه در ادامه ،" هرگز
تعجب برای هر جک و جیل که خاموش به ارمغان بیاورد.
جای تعجب این است انجام چنین چیزهایی را بدون ازدواج است. "
Strether در نظر گرفته شده یک لحظه به این پیشنهاد است.
"شما معنی آن را چنان زیبا برای دوستان ما به سادگی در تا؟"
اما هر چه او گفت : خنده او است. "زیبا".
وی با این حال اصرار داشت.
»و این که به دلیل آن را بی غرض؟" او در حال حاضر ، با این حال ، به طور ناگهانی از خسته
سوال. "بله پس از آن -- آن را که.
علاوه بر این ، او هرگز طلاق بوده است.
نه ، علاوه بر این ، "وی افزود :« باور همه چیز شما در مورد شوهرش را بشنود. "
"او سپس ، Strether پرسید :" بدبخت؟ "
"آه بله.
اما جذاب است. "" آیا شما می دانید او را؟ "
"من او را ملاقات نمود. او aimable bien. "
"به هر کس جز همسرش؟"
"آه برای همه من می دانم ، به بیش از حد او را -- به هر یک ، به هر زن.
من به شما امیدوارم در هر صورت ، او با یک تغییر سریع پیگیری می کند ، : "قدردانی مراقبت کنم
آقای Waymarsh. "
"اوه فوق العاده است." اما Strether هنوز در خط بود.
"در تمام حوادث ،" او roundly بیرون آورده ، دلبستگی یکی از بی گناه است. "
"مال من و او
آه ، او خندید ، "آیا آن را از تمام منافع راب نیست!"
"منظورم این دوست ما در اینجا -- به بانوی بوده ایم سخن گفتن از"
این چیزی بود که او به عنوان غیر مستقیم حل و فصل شده اما هیچ کدام کمتر از نزدیک درگیر
نتیجه برداشت خود را از جین. که جایی که او به معنای به ماندن بگیرید.
تکرار کرد : "این بی گناه ،" -- "من می بینم همه چیز است."
Mystified با اعلام ناگهانی او ، او را به حال بیش از در Gloriani همان طور که در نگاه
موضوع که نامش ذکر نشده به اشاره او ، اما لحظه ای بعد او به حال درک ، هر چند
در واقع قبل از Strether او متوجه شده بود
اشتباه گذرا و تعجب آنچه احتمالا بیش از حد ممکن است در پشت که می شود.
او در حال حاضر دانست که مجسمه ساز را تحسین مادام د Vionnet اما این تحسین
همچنین دلبستگی بی گناهی که بحث شد نشان می؟
او قطعا در حال حرکت در یک هوای عجیب و در زمین از firmest.
او به سختی برای یک لحظه در خانم Barrace نگاه ، اما او در حال حاضر در رفته است.
"همه حق با آقای Newsome؟
چرا البته او است "-- و او پر زرق و برق پشت به سوال خوب خود را
دوستان
"من به جرات می گفت شما که من پوشیده نیست با من می بینم -- آن که بسیار تعجب! --
از بول نشسته است. اما من نیستم ، شما می دانید -- من او مهم نیست ، من
خرس ، و ما به زیبایی دریافت.
من بسیار عجیب است ؛ من می خواهم که هستم ؛ و اغلب نمی تواند توضیح دهد.
افرادی هستند که قرار است جالب یا قابل توجه و یا هر آنچه وجود دارد ، و
که مرا با مته سوراخ به مرگ و سپس دیگران وجود دارد که هیچ کس حاضر می توانند درک کنند
چه کسی می بیند در آنها را -- که در آنها می بینم هیچ پایانی از چیزها ".
سپس بعد از او یک لحظه ، سیگار کشیده بودند ، "او لمس کردن ، شما می دانید ،" او گفت.
"می دانم؟"
Strether در واقع همان تکرار "--" آیا من نیست ، در واقع؟ ما باید به شما تقریبا به اشک حرکت می کند. "
"آه ، اما من شما معنی نیست!" به او خندید.
"شما باید پس از آن ، برای بدترین نشانه از همه -- که من باید آن را برای شما داشته باشد -- است که شما
می تواند به من کمک کند. که pities زن است. "
"آه ، اما من به شما کمک کند!" او خوش اصرار داشت.
دوباره او در سخت او را نگاه ، و سپس پس از یک وقفه : "نه شما!"
وی لاک پشت ها پوسته ، بر روی زنجیره طولانی ، rattled پایین.
"شما به من کمک کند با نشستن بول. معامله That'sa خوب است. "
"آه ، بله."
اما Strether تردید. "آیا منظور شما او از من صحبت است؟"
"به طوری که من به شما دفاع؟ نه ، هرگز.
Strether mused در : "من می بینم ،".
"این بیش از حد عمیق" "این گسل تنها خود را ،" او بازگشت --
"که همه چیز ، با او ، بیش از حد عمیق است. او عمق سکوت را -- که او آن را می شکند
تنها در طولانی ترین فاصله ها توسط یک اظهار است.
و هنگامی که گفته می آید همیشه چیزی او دیده و یا برای خود احساس --
هرگز به بیت پیش پا افتاده خواهد بود که ممکن است می ترسید و آنچه به من را بکشند
اما هرگز "
او دوباره او به عنوان دودی در نتیجه ، با خوشنودی سرگرم کسب او قدردانی.
و هرگز در مورد شما. ما از شما روشن نگه است.
ما فوق العاده است.
اما من شما را آنچه که او انجام بگویید ، "او ادامه داد :" او تلاش می کند را به من ارائه ".
حاضرین؟ "فقرا Strether انعکاس یافته و تکرار آگاهانه با اضطراب سخت و ناگهانی است که او تا به حال هنوز رتبهدهی نشده است محاکمه که
در هر فصل است.
"چرا می بینید ،" او توضیح داد : "او به عنوان جریمه تا کنون در ویکتوریا ، به طوری که زمانی که من
ترک کند ، من اغلب این کار تقریبا برای ساعت -- او آن را دوست دارد به طوری -- در درهای مغازه ها ،
نزد او وجود دارد به من کمک می کند ، وقتی که من می آیند
خارج ، به دانستن کالسکه من دور خاموش در رتبه.
اما گاهی اوقات ، برای تغییر ، او با من به مغازه ها می رود ، و سپس من همه من می توانم
برای جلوگیری از خود را با خرید من چیزهایی. "
"او می خواهد به' درمان 'شما؟" Strether تقریبا در تمام او خودش را gasped
به حال نه فکر. او یک حس تحسین است.
"آه او خیلی بیشتر در سنت واقعی از I.
بله ، "mused در او ،" خشم مقدس است. "
"خشم مقدس ، دقیقا!" -- و دوشیزه Barrace بود که قبل از آن چیزی نمی دانند این اصطلاح
اعمال شده ، یاطاقان خود را با صدای دست زدن از دست gemmed او به رسمیت شناخته است.
"حالا من نمی دانم چرا او پیش پا افتاده نیست.
اما من او را به جلوگیری از همه همان -- و اگر شما شاهد آنچه که او گاهی اوقات انتخاب -- از
خرید. من او را صدها و صدها نفر را نجات دهد.
من فقط گل. "
"گل" Strether دوباره با یک سوگوار در واقع همان تکرار
باز گشت. چه بسیاری از nosegays converser حال حاضر خود را داشتند
فرستاده شده است؟
"معصوم گل ،" او پیگیری می کند ، "به همان اندازه او را دوست دارد.
و او می فرستد من زرق و برق او می داند بهترین مکان -- او آنها را برای در بر داشت
خود ، او فوق العاده "است.
او آنها را به من گفت : نه ، دوست وی لبخند زد ، "او تا به زندگی خود است."
اما Strether حال چرخش به آگاهی که برای خود پس از تمام آن
هرگز انجام داده اند.
Waymarsh به حال در دست کم به نظر خانم Waymarsh نیست ، در حالی که لمبرت Strether
به طور مداوم ، در افتخار درونی افکار خود ، در نظر گرفتن خانم Newsome.
او دوست داشت علاوه بر این احساس چقدر دوست خود را در سنت واقعی بود.
او نتیجه گیری خود را داشتند. آنچه خشم است! "
او آن را کار کرده بود.
: «این یک اپوزیسیون هستند. او به دنبال ، اما از راه دور.
این چیزی است که من احساس می کنم. با این وجود به چه چیزی؟ "
"خوب ، او فکر می کند ، می دانید ، که من در زندگی خود من است.
و من نه! "" شما را نداشته باشند؟ "
او نشان داد که شک ، و خنده او را تایید کرد.
"اوه ، آه ، آه!" "-- نه برای خودم.
من به نظر می رسد که زندگی فقط برای افراد دیگر است. "
"آه برای آنها و با آنها! فقط در حال حاضر به عنوان مثال -- "
"خب ، با آنها؟" او پرسید : قبل از او تا به حال هم برای گفتن داشتند.
تن او تا به حال اثر از او لحظه ای تردید و حتی ، او حدس زد ، صحبت می کنند
با یک تفاوت.
"با خانم Gostrey می گویند. چه چیزی شما را برای او انجام "
این واقعا او میشوند. "هیچ چیز در همه!"