Tip:
Highlight text to annotate it
X
حس و حساسیت
توسط جین آستن (1811)
فصل 3
خانم Dashwood باقی مانده در چند Norland
ماه ، نه از هر بی میلی به حرکت
هنگامی که نزد هر نقطه شناخته شده
متوقف شد به منظور بالا بردن احساسات خشونت که
در حالی که آن را برای تولید ، برای زمانی که به او
ارواح شروع به احیا ، و ذهن او را
شد که قادر به اعمال برخی دیگر از
که از تشدید رنج خود را با
remembrances سودا ، او بی تاب
به رفته ، و خستگی ناپذیر او در
سوالات برای خانه مناسب در
محله از Norland ؛ برای حذف دور
از آن نقطه محبوب غیر ممکن بود.
اما او می تواند از هیچ موقعیتی است که در گوش
یک بار او جواب داد : مفاهیم و راحتی
آسان و مناسب حزم از او بزرگتر
دختر ، که استوارتر قضاوت را رد کرد
چندین خانه به عنوان بیش از حد بزرگ برای خود
درآمد ، که مادرش می توانست
تایید شده است.
خانم Dashwood توسط مطلع شده بود او را
شوهر از وعده جدی در بخش
از پسرش را به نفع خود را ، که داد
به راحتی خود را بازتاب آخرین دنیوی.
او شک صداقت این اطمینان
بیش از او تا به حال آن شک خود را ، و
او از آن به خاطر به دختران او 'فکر
با رضایت ، هر چند همانطور که برای خودش
او متقاعد شد که بسیار کوچکتر
ارائه از 7000L خواهد او را در حمایت
وفور.
به خاطر برادر خود را ، بیش از حد ، به خاطر
از قلب خود ، او خشنود و او
خودش را که ناعادلانه به سرزنش خود
قبل از شایستگی ، در باور او را ناتوان از
سخاوت.
رفتار توجه او به خودش و او
خواهر او متقاعد شده است که رفاه خود را
بود عزیز به او ، و ، برای یک مدت طولانی ، او
محکم روی سخاوت خود را از اتکا
نیت.
تحقیر که او تا به حال ، خیلی زود در
آشنایی خود ، احساس برای دخترش -
در قانون ، بسیار افزایش یافته بود توسط
دانش دورتر از شخصیت او ، که
نیمی از یک سال اقامت در خانواده اش
فراهم ، و شاید در وجود هر
در نظر گرفتن ادب و یا مادر
محبت در کنار سابق ،
دو خانم ممکن است پیدا کرده اند آن را غیر ممکن
به زندگی با هم خیلی وقت بود نمی
شرایط خاص رخ داده است را
هنوز بیشتر واجد شرایط بودن ، با توجه به
نظرات خانم Dashwood ، به او
ادامه دختران 'در Norland.
این شرایط دلبستگی در حال رشد بود
بین فرزند ارشد دختر او و برادر
خانم جان Dashwood ، نجیب زاده و مانند
خشنود مرد جوان ، که به معرفی شد
آشنایی خود را بلافاصله پس از خواهرش
استقرار در Norland ، و بود که از سال
صرف بزرگترین بخشی از زمان خود وجود دارد.
برخی از مادران ممکن است تشویق
صمیمیت از انگیزه های مورد علاقه ، برای
ادوارد Ferrars پسر ارشد یک مرد بود
که بسیار غنی مرده بود ، و برخی ممکن است
سرکوب آن را از انگیزه های از حزم ، برای ،
به جز جمع پوچ ، تمام خود را
ثروت در گرو خواهد از مادرش.
اما خانم Dashwood بود به طور یکسان توسط uninfluenced
یا در نظر گرفتن.
این به اندازه کافی برای او بود که او ظاهر می
مهربان باشد ، که او را دوست دختر او را ، و
که Elinor بازگشت جانبداری.
این بود بر خلاف هر اصل مخصوص اوست
این تفاوت از ثروت باید هر نگه
جدا زن و شوهر که با جذب شد
شباهت وضع و که
شایستگی Elinor نیست باید تصدیق کرد
توسط هر فردی که او را می دانستند ، بود به او
درک غیر ممکن است.
ادوارد Ferrars بود به آنها توصیه نمی شود
خوب به نظر هر graces عجیب و غریب از
شخص یا آدرس.
او خوش قیافه نیست ، و رفتار خود را
صمیمیت مورد نیاز به آنها را خشنود.
او دارای عدم اتکاء بنفس بیش از حد به اجرای عدالت به
خود ، اما هنگامی که کمرویی طبیعی او بود
غلبه بر ، رفتار خود داد هر
نشانه ای از باز کردن ، قلب مهربان.
درک او خوب بود ، و خود را
آموزش و پرورش آن را بهبود جامد داده بود.
اما نه او و نه توانایی های نصب شده توسط
وضع برای پاسخ به خواسته های خود را
مادر و خواهر ، که حسرت او را ببیند
نیست -- عنوان -- آنها به سختی می دانستم که چه بوده است.
آنها او را می خواستم به شکل های زیبا در
جهان در برخی از شیوه ای و یا دیگر.
مادر او خواست به او علاقه به
نگرانی های سیاسی ، تا او را بگیرد به
مجلس ، یا برای دیدن او با متصل
برخی از مردان بزرگ از روز است.
خانم جان Dashwood آن آرزو به همین ترتیب ، اما
در حالی که متوسط ، تا وقتی یکی از این
نعمت برتر می تواند به دست آمده ، آن را
می توانست او را آرام جاه طلبی او را ببیند
رانندگی نوعی درشکه چهار چرخه.
اما ادوارد تا به حال هیچ به نوبه خود برای مردان بزرگ یا
barouches.
همه آرزوهای خود را به راحتی محور داخلی
و آرام از زندگی خصوصی.
خوشبختانه او تا به حال برادر کوچکتر که
تر بود بهتر بود.
ادوارد شده بود چند هفته اقامت در
خانه قبل از او بسیاری از خانم مشغول
توجه Dashwood است ؛ برای او بود ، در آن
زمان ، در رنج مانند ارائه شده او
بی دقت از اطراف اجسام.
او را دیدم که او تنها بود آرام و
محجوب ، و او را برای آن دوست داشت.
او wretchedness از او مزاحم نشوید
ذهن های بد گفتگوی بهنگام.
او برای اولین بار نامیده می شد به مشاهده و تأیید
او دورتر ، توسط انعکاس که Elinor
chanced یک روز را در تفاوت
بین او و خواهر او.
این کنتراست که او توصیه شده است
اغلب به اجبار به مادرش.
"کافی است ،" او گفت : "به او می گویند که
بر خلاف فانی کافی است.
این نشان میدهد همه چیز مهربان.
من او را دوست دارم در حال حاضر. "
"من فکر می کنم شما او را مانند ، گفت :" Elinor ،
"هنگامی که شما بیشتر بدانید از او."
"او را می خواهم!" مادر خود را با پاسخ داد :
لبخند بزنید.
"من احساس می کنم هیچ طرفداری از احساسات
پایین تر از عشق. "
"شما ممکن است اعتماد به نفس او را."
"من هرگز در عین حال شناخته شده است آنچه در آن بود به
عزت جداگانه و عشق است. "
خانم Dashwood اکنون زمان درد گرفتن
آشنا با او.
رفتار او بودند اتصال ، و به زودی
رزرو خود را اخراج می شوند.
او به سرعت درک تمام محاسن خود را ؛
اجبار از توجه خود را برای Elinor
شاید به کمک نفوذ او ، اما او
واقعا از ارزش خود را مطمئن احساس : و حتی
که ارامش از شیوه ای که militated
در برابر همه ایده تأسیس خود را از آنچه
آدرس مرد جوان باید باشد ، به نظر نمی
دیگر uninteresting زمانی که او می دانست که خود را
قلب گرم می شود و خلق و خوی خود را
مهربان.
به محض آیا او درک هیچ نشانه ای از
عشق را در رفتار خود را به Elinor ، از او
در نظر گرفته دلبستگی جدی خود را به عنوان
خاص ، و نگاه به جلو به خود
ازدواج را به سرعت در حال نزدیک شدن.
"در چند ماه ، ماریان عزیز من." گفت :
او ، "Elinor خواهد شد ، به احتمال قوی می شود
حل و فصل برای زندگی است.
ما باید دلم براش تنگ شده ، اما او خوشحال خواهد شد ".
"اوه! مامان ، ما چگونه باید بدون او انجام دهم؟ "
"عشق من ، از آن خواهد شد به ندرت جدایی.
ما باید در فاصله چند مایلی از هر زنده
دیگر ، و باید هر روز از دیدار با ما
زندگی می کند.
شما برادر ، واقعی ، به دست
برادر مهربان.
من نظر بالاترین در جهان از
قلب ادوارد.
اما تو نگاه قبر ، ماریان ؛ شما
رد انتخاب خواهر خود را؟ "
"شاید ، گفت :" ماریان ، "من ممکن است در نظر
آن را با برخی از تعجب.
ادوارد بسیار مهربان ، و من او را دوست دارم
نرمی.
اما در عین حال -- او از نوع مرد جوان نمی باشد --
چیزی است که مایل وجود دارد -- چهره خود است
نه قابل توجه ، آن است که هیچ یک از فضل
که من باید در انتظار انسان است که می تواند
خواهر من به طور جدی ضمیمه کنید.
چشمان او می خواهم که تمام روح و روان ، که آتش ،
که در یک بار اعلام و به موجب
هوش.
و در کنار این همه ، من می ترسم ، مامان ، او
هیچ طعم واقعی است.
موسیقی به نظر می رسد به ندرت او را جذب ، و
هر چند او را تحسین نقاشی های بسیار Elinor
بسیار ، آن را تحسین از یک فرد نمی باشد.
که می توانند ارزش خود را درک کنید.
بدیهی است ، به رغم مکرر او را
توجه به او در حالی که او ترسیم ، که در
واقع او می داند هیچ چیز از ماده.
او به عنوان یک عاشق تحسین ، نه به عنوان
خبره.
برای ارضای من ، کسانی که حرف باید
متحد.
من نمی تواند با یک مرد شاد که طعم
با در هر نقطه نمی همزمان بود من
خودش را دارد.
او باید به تمام احساسات من را وارد کنید ؛
همان کتاب ، همان موسیقی باید جذابیت ما
هر دو.
آه! مامان ، چگونه بی روح ، چگونه اهلی شد
شیوه ادوارد در خواندن به ما آخرین
شب!
من برای خواهر من به شدت احساس ترین.
با این حال او آن را با خونسردی خیلی مته سوراخ کردن ، او
به نظر می رسید به ندرت به آن اطلاع می دهد.
من به سختی می تواند جای من نگه می دارد.
برای شنیدن آن خط زیبا که
اغلب تقریبا رانده من وحشی ،
تلفظ با آرامش غیر قابل نفوذ از جمله ،
چنین بی تفاوتی بسیار ناراحت کننده! "--" او می
قطعا عدالت به ساده تر انجام می شود
نثر و ظریف.
من چنان در هم فکر اما شما می
به او Cowper. "
"نه ، مامان ، اگر او این است که نمی توان با انیمیشن
Cowper -- اما ما باید برای تفاوت اجازه می دهد
چشایی.
Elinor تا به احساسات من نیست ، و در نتیجه
او ممکن است به آن ، نادیده می گیرند و خوشحال می شود با او.
اما این که قلب منو شکستی ، من تا به حال
دوست داشتم او را ، به گوش او را با کمی خواندن
حساسیت.
مامان ، من بیشتر از جهان می دانید ،
بیشتر هستم من متقاعد شده است که من هرگز ملاحظه خواهد شد
مردی که من واقعا می تواند در عشق.
من نیاز خیلی!
او باید تمام فضائل ادوارد را داشته باشند و خود را
فرد و رفتار باید زینت خود را
جذابیت خوبی با هر امکان پذیر است. "
"به یاد داشته باش ، عشق من ، که شما نمی
هفده.
این است که هنوز خیلی زود در زندگی به ناامیدی از
چنین شادی.
چرا باید شما را کمتر از خود را خوش شانس
مادر؟
در یکی از این شرایط تنها ، ماریان من ، ممکن است
سرنوشت شما متفاوت باشد مخصوص اوست! "
سی سی نثر ccprose audiobook کتاب های صوتی رایگان کل کامل خواندن کامل خواندن librivox ادبیات کلاسیک بسته نوشتن شرح تصاویر و captioning زیرنویسها زیرنویسها لینک دائم زبان خارجی ترجمه ترجمه