Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب ششم سوم
مادام د Vionnet ، در عین حال در آمده بود ، در حال حاضر نزدیک به آنها ، و خانم
Barrace از این رو ، به جای آن از خطر پاسخ دفاعی ، دوباره با یک نگاه که شد
او را از بالا تا پا همه صرف بلند به کار گرفته می سپاسگزار لاک پشت پوسته اندازه گیری است.
او دوست ما ، زده از اول ظاهر او بود ، همانطور که برای بزرگ لباس
به مناسبت ملاقات کرد ، و او هنوز هم بیش از در هر یک از دیگر مفهوم
به او حزب خود را در باغ reawakened ،
ایده اشرافیت DU زن در عادت او را به عنوان او زندگی می کردند.
شانه ها و بازوها لخت او سفید و زیبا بودند ، مواد از لباس او ،
مخلوط ، او قرار است از ابریشم و نوار ابریشمی سیاه ، خاکستری مایل به نقره ای به طوری ماهرانه تشکیل شده بودند
برای دادن احساس را از شکوه و جلال گرم ؛
و دور گردن خود او میپوشید یقه از زمرد بزرگ قدیمی ، توجه داشته باشید سبز آن
بود dimly ، مکرر در نقاط دیگری از پوشاک خود ، در دوزی ، در مینای دندان ، در
ساتن ، در مواد و بافت مبهم غنی است.
سر او ، بسیار منصفانه و کاملأ پیچیده عیدی ، مانند فانتزی شاد ، مفهوم بود
قدیمی ، مدال با ارزش قدیمی ، برخی از سکه نقره از رنسانس ، در حالی که او را
سبکی و باریک و روشنایی ، خوشدلی او ،
بیان او ، تصمیم او ، کمک به اثر است که ممکن است احساس
شاعر به عنوان نیمی از اساطیری و نیمی از متعارف است.
او می توانست او را به یک الهه هنوز هم تا حدودی در ابر صبح مشغول مقایسه ، و یا
به دریا حوری دور کمر زیاد در تابستان افزایش است.
مهمتر از همه او را به او پیشنهاد باز تاب که DU زن اشرافیت -- در این
بهترین تحولات از نوع -- مانند کلئوپاترا در بازی بود ، در واقع مختلف و
چند.
او آنها را به حال جنبه ها ، شخصیت ها ، روز ، شب -- و یا حداقل ، آنها را نشان داد
قانون مرموز خود ، زمانی که او علاوه بر به همه چیز اتفاق افتاد نیز می شود
زن از نبوغ.
او یک فرد گمنام ، فرد خفه یک روز ، و یک فرد زرق و برق دار ، کشف شد
فرد بعدی.
او از مادام د Vionnet به شب زرق و برق دار و کشف ، فکر ، هر چند او احساس
فرمول های خشن ، دلیل ، به لطف یکی از برشهای کوتاه از نبوغ او تا به حال گرفته
مقوله های خود را با تعجب.
دو بار در طول شام او چشم چاد در یک نگاه متمایل به درازی ملاقات کرده بود ، اما این ارتباطات
که در حقیقت تنها هم زده تا دوباره ابهامات های قدیمی -- بنابراین کمی روشن بود از
آنها را که آیا آنها درخواست تجدید نظر و یا اندرز بود.
"ببینید چگونه من ثابت هستم ،" همان چیزی بود که آنها برای انتقال. رتبهدهی نشده است که چگونه او ثابت
دقیقا چه Strether نمی بینم.
با این حال ، شاید او اکنون باید دید.
"آیا شما قادر مهربانی بسیار زیادی از رفتن به تسکین Newsome ، برای چند
دقیقه ، مسئولیت و نه سرکوب مادام Gloriani ، در حالی که من
می گویند یک کلمه ، اگر او به من اجازه می دهد ، آقای Strether ، از آنها من یک سوال بپرسم؟
میزبان ما باید به بحث کمی به آن خانمها دیگر ، و من گرفتنش بر می گردم در یک دقیقه
نجات خود. "
او این پیشنهاد به خانم Barrace اگر آگاهی خود را یک وظیفه خاص بود
فقط flickered ، اما به رسمیت شناختن آن بانوی از شروع کمی Strether در
-- همانطور که در خیانت در بخشی از سخنرانی
دولت اهلی -- به عنوان نظر خود را به عنوان قطع شد و پس از یک لحظه ، زمانی که
مهمان هموطنان خود را خوب naturedly ترک آنها را به حال او داده شده بود ، چیز دیگری به
فکر می کنم از.
"چرا ماریا تا به طور ناگهانی از بین رفته اند؟ آیا می دانید؟ "
این سوال مادام د Vionnet با او آورده بود شد.
"من می ترسم من هیچ دلیلی به شما بدهد ، اما این دلیل ساده که من از او در حال
تبصره -- تعهد ناگهانی در جنوب برای پیوستن به یک دوست بیمار که بدتر "
"آه پس از آن او شده است شما نوشتن؟"
"از آنجا که او رفت -- من تا به حال فقط یک کلمه مختصر توضیحی قبل از او آغاز شده است.
رفتم تا او را ببینید ، Strether توضیح داد -- "آن روز بود ، پس از من بر شما به نام -- اما او
در حال حاضر در راه او ، و دربان او به من گفت که در صورت آمدن من بود
مطلع شود او را به من نوشته بود.
توجه داشته باشید او را که من پیدا کردم وقتی که بلند شدم. "مادام د Vionnet گوش با بهره
و با چشمان خود را بر روی صورت Strether و پس از آن ظرافت تزئین سر او را به حال کوچک
حرکت سودا.
"او به من نوشتن نیست. رفتم تا او را ببینید ، وی افزود : «تقریبا
بلافاصله پس از من به شما دیده بود ، و من به او اطمینان من انجام دهید وقتی که من او را ملاقات کرد در
Gloriani را.
او سپس به من گفت که او باشد وجود ندارد ، و من در درب خود را به عنوان احساس اگر من
قابل درک باشد.
او غایب است -- با تمام احترام به دوست بیمار خود ، هر چند من می دانم که در واقع او تا به
فراوان -- به طوری که من ممکن است او را نمی بینم. او نمیخواهد به من دیدار مجدد.
خوب ، "او را با ملایمت زیبا آگاه ادامه داد :" من دوست داشت و تحسین
خود را فراتر از هر یک در زمان های قدیمی ، و او آن را می دانست -- شاید که دقیقا همان چیزی است
برو او ساخته شده است -- و من به جرات می گفت من او را برای همیشه از دست داده است ".
Strether هنوز هیچ چیز نمی گفت ، او وحشت داشتند ، به عنوان او در حال حاضر از خود ، از فکر
که در سوال در بین زنان -- در واقع در حال حاضر کاملا به اندازه کافی در راه خود را به
که شد و علاوه بر این وجود دارد ، به عنوان به این بود که
او ، perceptibly ، چیزی در پشت این اشارات و حرفه است که ، باید به او
آن را در مربع اما بیمار با حال حاضر خود را حل و فصل به ساده.
بود اگر ، برای او ، همان ، نرمی و اندوه او را صادقانه بودند.
او احساس کردند که ، نه کمتر ، زمانی که او به زودی در رفت : "من بسیار خوشحالم از شادی او است."
اما آن را نیز ترک او را لال -- تیز و خوب هر چند بستن به آن منتقل است.
آن ابلاغ شد که او شادی ماریا Gostrey بود ، و برای حداقل
لحظه کمی به او ضربه را به چالش اندیشه.
او می توانست با این حال تنها گفت : "سپس شما فرض می شود انجام می شود
بین ما و او زیبا و خوشحال بود لحظه ای بعد به صحبت.
او ترجیح می دهند که احمق به نظر می رسد هر روز نسبت به بی شعور ، جلب کرد و او نیز ، با
به درون خفه میلرزد ، از در نظر گرفتن از آنچه بر زن -- بسیار
نوع توسعه یافته به طور خاص -- ممکن است هر یک از دیگر فکر می کنم.
هر چه او آمده بود برای او آمده بود به آن ، به طوری که او کاملا در زمان
تا هیچ چیز interlocutress خود را به حال قطره اجازه دهید.
با این حال ، هر چند او به دور از او به مدت چند روز نگه داشته بود ، به طور کامل بر خود گذاشته تا به حال بار
نشست دیگر ، او hadn'ta سوسو زدن از سوزش به او نشان دهد.
"خوب ، در مورد جین در حال حاضر" او لبخند زد -- آن را به حال بشاشت که با آن او بود
در اصل هنوز وارد او آن را در لحظه احساس را برای نشان دادن خود می آیند
انگیزه و ماموریت واقعی است.
اما او تحصیل خود را از حقیقت برای گفتن بسیار در نسبت به کوچک او شده بود.
"آیا شما را که او تا به احساسات؟ من برای آقای Newsome. "
تقریبا رنجش ، Strether می تواند در تاریخ و زمان آخرین می شود بی درنگ.
"چگونه می توانم چنین چیزهایی؟" او باقی مانده کاملا خوش نیت.
"آه ، اما آنها چیز کمی زیبا ، و شما را از -- don't وانمود -- همه چیز
در جهان است. آیا شما نیست ، "او پرسید :" صحبت کردن با
او چیست؟ "
"بله ، اما در مورد چاد نیست. دست کم نه خیلی زیاد. "
"آه شما بسیار' نیاز ندارند! "او اطمینان اعلام کرد.
اما او بلافاصله تغییر زمین او.
"من امیدوارم که وعده خود را از روز دیگر به یاد داشته باشید شما خواهد شد."
"' ذخیره 'شما ، همانطور که شما آن را به نام؟" "من آن را تا هنوز.
شما؟ "او اصرار دارد.
"شما باید توبه نیست؟" او تعجب است.
"نه -- اما من شده فکر کردن من به معنای" او آن را نگه داشته است.
و کمی نیست ، چه من؟ "
-- که لازم نیست. این کافی خواهد بود اگر من می دانم آنچه من به معنای
خودم را. "" و آیا شما نمی دانیم ، "او پرسید :" با این
زمان؟ "
دوباره او تا به حال مکث. "من فکر می کنم شما باید آن را ترک کنید به من.
اما چه مدت ، "او اضافه کرد ،" آیا به من بدهید؟؟ "" به نظر من خیلی بیشتر پرسش که چگونه
مدت ME به شما بدهد.
آیا دوستان ما در اینجا خود را ، در هر میزان نیست ، "او در ادامه ،" دائمی من را
در حال حاضر به شما؟ "" "Strether پاسخ ،" همیشه صحبت
از شما به من است. "
"او که نمی تواند هرگز؟" "هرگز."
او در نظر گرفته ، و اگر این واقعیت بود نگرانکننده به او ، effectually پنهان
آن.
دقیقه بعد در واقع او به حال بهبود است. "نه ، او نمی.
اما انجام این کار نیاز دارید؟ "
تاکید او فوق العاده بود ، و هر چند چشم او سرگردان بود او او نگاه
دیگر اکنون. "من منظور شما چیست."
"البته می بینید آنچه منظور من است."
پیروزی او آرام بود ، و او واقعا تا به حال تن به عدالت گریه.
"من قبل از من آنچه او به شما مدیون است."
"اعتراف پس از آن که چیزی ،" او گفت ، با این حال هنوز هم با صلاحدید همان در
غرور او. او در این یادداشت گرفت ، اما مستقیما بر روی رفت.
"شما از او ساخته ام آنچه من می بینم ، اما آنچه که من را نمی بینیم این است که چگونه در دنیا هستند که تو انجام داده ام
آن. "" آه که یک سؤال دیگر! "او لبخند زد.
"نکته این است از چه استفاده شما رو به کاهش به من بدانید که زمانی که بدانند آقای Newsome -- شما به عنوان
من این افتخار را دارد او را -- فقط به من ".
او mused در : "من می بینم ، هنوز هم با چشم های خود را در او.
"من باید شما را ملاقات کرد تا در شب." او بزرگ شده و مرتبط او کاهش یافته دست.
"مهم نیست.
اگر من به شما اعتماد به همین دلیل می تواند به شما یک کمی به من اعتماد بیش از حد؟
و چرا می تواند شما را نیز ، "او در یکی دیگر از لحن پرسید :" اعتماد به خودتان؟ "
اما او به او هیچ زمانی برای پاسخ.
"آه من باید به نحوی برای شما آسان! و من خوشحالم در هر میزان که شما را دیده ام من
. کودک "" من خوشحالم که بیش از حد ، "او گفت :" اما او به شما می کند
خوب "
"خوب؟" -- مادام د Vionnet خیره روشن داشتند.
"چرا او یک فرشته از نور است." "این دقیقا به این دلیل است.
مرخصی او را به تنهایی.
سعی نکنید برای پیدا کردن. منظورم این است ، "او توضیح داد :" در مورد آنچه شما
برای من سخن میگفت -- راه او احساس می کند "همراه او تعجب.
"از آنجا که واقعا نیست؟"
"خب ، دلیل این که شما بپرسید ، به عنوان یک نفع به خودم ، نه به.
او جذاب ترین مخلوق من تا کنون دیده ام.
بنابراین انجام او را لمس کرد.
نمی دانم -- don't می خواهند بدانند. و علاوه بر -- بله -- شما نیست ".
درخواست تجدید نظر بود ، ناگهان ، و او آن را در زمان شوید.
"به عنوان یک نفع به شما؟"
"خوب -- از شما از من بپرسید" "هر چیزی ، هر آنچه شما بخواهید ،" او لبخند زد.
"من نمی باید بدانند پس از آن -- هرگز. با تشکر از شما ، "او با عجیب و غریب ارسال
نجابت او به عنوان پشت.
صدا از آن lingered با او ، او را نسبتا احساس می کنید که اگر او tripped شده بود
بالا و تا به حال سقوط است.
او در عمل بسیار از ترتیب دادن با او را برای استقلال خود را تحت فشار بود
از یک درک خاص ، متناقض ، کاملا ابلهانه ، متعهد
خود و با ظرافت حساس خود
در نقطه ای به یک مزیت ، او در کلمه ناخن کمی طلایی رانده بودند ،
قصد تیز از آن او اشکارا احساس.
او جدا نیست ، او بیشتر از نزدیک متصل به حال خود ، و چشمان او ، به عنوان او
در نظر گرفته شده با برخی از شدت این شرایط ، با یک جفت دیگر را که تا به حال
فقط در محدوده خود می آیند و که
او را به عنوان منعکس کننده حس خود را از آنچه که او انجام داده بودند رخ داد.
او آنها را در همان لحظه به عنوان کسانی که از کمی Bilham ، که ظاهرا به رسمیت شناخته
کشیده در نزدیکی بر روی هدف به صحبت کردن با او ، و کمی Bilham در شرایط ، نه ،
فرد به چه کسی قلب او خواهد بود بسته.
آنها در کنار هم نشسته بودند یک دقیقه بعد در زاویه اتاق مورب مخالف
گوشه ای که در آن Gloriani هنوز هم با جین د Vionnet بود مشغول به چه کسی در
اول و در سکوت ، توجه خود را benevolently داده شده بود.
Strether بود : "من نمی توانم نگاه کنید به زندگی من ،" پس از آن مشاهده شده ، "چگونه یک جوان شخص از هر
روح -- یک به عنوان شما را به عنوان مثال -- می تواند به نزد آن بانوی جوان پذیرفته شده
بدون اینکه ضربه سخت است.
چرا در ، Bilham کمی شما را برود؟ "
او به یاد لحن او را که در باغ ، نیمکت شده است و خیانت در
پذیرش مجسمه ساز ، و این ممکن است که با بودن خیلی سمت راست را تشکیل می دهند
مرتب کردن بر اساس چیزی که برای گفتن به یک مرد جوان و شایسته هر گونه مشاوره در همه.
"خواهد بود بنا به دلایلی وجود دارد." "برخی از این دلایل برای چه؟"
"چرا برای حلق آویز در اینجا."
"برای ارائه دست و بخت من به دختر خانم د Vionnet؟"
"خب ، Strether پرسید :" به ظهور lovelier چه می تواند آنها را به شما ارائه دهد؟
او شیرین ترین چیزی که کمی من تا کنون دیده ام. "
"او قطعا بسیار زیاد است. من منظور او چیزی واقعی است.
به اعتقاد من گلبرگ های صورتی کمرنگ چین دار وجود دارد برای برخی از شکوفایی شگرف در
زمان ؛ برای باز کردن ، است که ، به برخی از بزرگ یکشنبه طلایی.
من متاسفانه اما یک شمع فارثینگ کوچک است.
چه شانس در چنین زمینه برای یک نقاش فقیر کمی مرد؟ "
"آه شما به اندازه کافی خوب ،" Strether را دور انداخت.
"مسلما من به اندازه کافی خوب است. ما به اندازه کافی خوب به نظر من ، autres عقل ،
برای هر چیزی.
اما او بیش از حد خوب است. تفاوت وجود دارد.
آنها نمی خواهد به من نگاه کن. "
Strether ، lounging در دیوان او و هنوز هم توسط دختر جوان ، که چشم به حال مفتون
آگاهانه منحرف به او ، او ، با لبخند مبهم خیالی -- Strether ، با بهره گیری از
به مناسبت کل با پالس خفته در
تاریخ و زمان آخرین بیدار و به رغم محوری مواد جدید بر او ، فکر بیش از خود
کلمات همدم. "چه کسی را به شما توسط« آنها »به معنای؟
او و مادرش را؟ "
"او و مادرش را. و او پدر را بیش از حد ، که هر
دیگری او ممکن است ، قطعا نمی تواند بی تفاوت نسبت به امکانات او
نشان دهنده.
علاوه بر این ، چاد وجود دارد. "Strether سکوت کمی بود.
"آه ، اما او می کند برای او اهمیتی نمی دهند -- ، منظورم این است ، به نظر می رسد ، بعد از همه ، در مفهوم
سخن گفتن از من.
او در عشق با او نیست "" -- اما او بهترین دوست او. بعد از او
مادر است. او بسیار علاقه او می باشد.
او ایده های خود را در مورد آنچه که می تواند برای او انجام می شود. "
"خوب ، آن را بسیار عجیب و غریب!" Strether در حال حاضر با sighing اظهار
حس از آگاهانه.
"بسیار عجیب و غریب در واقع. که فقط زیبایی آن است.
آن نرسیده است که بسیار نوع زیبایی را در ذهن شما بود ، "کمی Bilham در ادامه ،" هنگامی که
شما تا فوق العاده و به همین ترتیب روز دیگر به من الهام بخش است؟
آیا شما به اصرار تقاضا کردن من ، در لهجه از یاد نخواهم برد ، برای دیدن ، در حالی که من شانس ،
همه چیز را من می توانم -- و واقعا برای دیدن ، برای آن باید است که فقط شما به معنای.
خوب ، شما به من هیچ پایانی از خوب ، و من بهترین من است.
من آن را از یک موقعیت. "" پس وقت را من! "
Strether در بعد از یک لحظه رفت.
اما او تا به حال دقیقه بعد یک سوال بی ربط.
"چگونه می آید چاد تا مخلوط ، به هر حال؟" "آه ، آه ، آه" -- و کمی Bilham سقوط به عقب
در بالشتک او.
این دوست ما از خانم Barrace یادآوری ، و او احساس دوباره براش حس خود را از
حرکت در پیچ و خم از اشارات عارف بسته.
با این حال او نگه دارید از موضوع خود را نگه داشته.
"البته من درک می کنم واقعا تنها تحول کلی به من می کند
گاهی بریده بریده نفس کشیدن.
چاد با چنین صدا در حل و فصل آینده از کنتس کمی -- نه ، "او
اعلام کرد : "آن زمان بیشتری طول می کشد!
شما می گویید که علاوه بر این ، او از سر گرفت ، "که ما به ناچار ، افرادی مانند من و شما ، از
در حال اجراست. واقع کنجکاو باقی می ماند که چاد خود را
نمی باشد.
این وضعیت برای آن را ندارد ، اما در یک های مختلف او می تواند او را داشته باشند اگر او
خواهد بود. "
"بله ، اما این تنها چرا که او غنی است و به دلیل امکان there'sa بودن او را
غنی تر است. آنها نمی خواهند فکر می کنم از هیچ چیز به جز بزرگ
نام و یا یک ثروت بزرگ است. "
"خوب ، گفت :" Strether ، "او هیچ ثروت زیادی بر روی این خطوط را داشته باشند.
او باید stumps خود را به هم بزنید. "" این است که ، "کمی Bilham پرسش ،" چه
شما می گفتند به مادام د Vionnet؟ "
-- من بسیار به او می گویند نیست. البته ، با این حال ، "Strether ادامه داد ،
"او می تواند فداکاری اگر او را دوست دارد." لیتل Bilham تا به حال مکث.
"آه او مشتاق برای فداکاری نیست ، یا فکر می کند ، است که ، احتمالا ، که او ساخته شده است
کافی است. "" خب ، آن را فضیلت است "همدم او
مشاهده شده با برخی از تصمیم گیری است.
"این دقیقا همان" مرد جوان کاهش یافته است پس از یک لحظه ، "آنچه منظور من است."
آن را نگه داشته Strether خود را خاموش کمی.
"من از آن ساخته شده برای خودم ،" او سپس در ادامه ، "من واقعا ، در داخل آخرین نیمه
ساعت ، از آن برگزار کردم.
من استنباط می کنم در کوتاه مدت در تاریخ و زمان آخرین ، که در ابتدا -- زمانی که شما ابتدا به من صحبت کرد -- من
این کار را نکرد. همچنین زمانی که چاد ابتدا به من صحبت کرد
یا.
"آه ، کمی Bilham گفت :" من فکر نمی کنم که در آن زمان من بر این باور است. "
بله -- من و من معتقد بودم چاد بیش از حد. آن شده اند که نفرت انگیز و بدرفتار و بی ادب --
و همچنین کاملا منحرف -- اگر من تا به حال نیست.
چه علاقه شما در فریب من؟ "بازیگران مرد جوان در مورد.
چه علاقه داشته باشد؟ "" بله. چاد ممکن است داشته باشد.
اما شما؟ "
"آه ، آه ، آه!" کمی Bilham بانگ زد.
، در تکرار آن ممکن است ، به عنوان یک رازوارگی ، تحریک شده دوست ما
کمی است ، اما او می دانست ، یک بار دیگر ، همانطور که ما را دیده اند ، جایی که او و بودن خود را اثبات
در مقابل همه چیز فقط یکی دیگر از شهادت که منظور او به ماندن وجود دارد.
"من می توانم بدون احساس خود من ، نه ، متوجه.
She'sa فوق العاده باهوش درخشان زن توانا ، و با فوق العاده
افسون در بالای آن -- افسون ما قطعا همه ما در این شب ، می دانم چه فکر می کنم
از.
هر هوشمندانه درخشان زن قادر است که به آن نمی باشد.
در واقع آن را با هر زنی نادر است. بنابراین وجود شما ، "Strether اقدام به عنوان اگر
برای سود کمی Bilham به تنهایی نیست.
"من درک می کنم چه رابطه با یک زن -- چه چنین دوستی خوب بالا --
ممکن است. این نمی تواند مبتذل و درشت ، به هر حال -- و
که نقطه است. "
، گفت : "کمی Bilham :" بله ، که نقطه.
"این نمی تواند مبتذل یا درشت. و ، به ما برکت و نجات ما ، آن را ISn't!
آن ، پس از کلمه من ، بسیار بهترین چیزی که من تا به حال در زندگی ام را دیدم ، و بیشتر
متمایز شده است. "
Strether ، از کنار او و تمایل او را به عنوان او تکیه بر او ، کاهش یافته است
نگاه گذرا که مملو از یک بازه زمانی کوتاه و از آن او در زمان بدون اطلاع قبلی.
او تنها قبل از او با مشارکت قصد gazed.
"البته آنچه در آن برای او انجام می شود ،" Strether در تمام وقایع در حال حاضر دنبال ،
"البته آنچه آن را تا برای او انجام می شود -- که به عنوان چگونه آن را چنان زیبا کار کرده --
چیزی که هیچ من تظاهر به درک.
من به آن را که من آن را پیدا. او وجود دارد. "
"او وجود دارد!" کمی Bilham در واقع همان تکرار است. "و آن را واقعا و حقیقتا او.
من نمی فهمم یا حتی با من فرصت طولانی تر و نزدیک تر.
اما من مثل شما هستم ، "وی افزود :" من می توانم تحسین و شادی حتی زمانی که من کمی در
تاریک است.
ببینید من آن را برای برخی از سه سال ، و به خصوص برای این تاریخ و زمان آخرین تماشا.
او قبل از آن چندان بد نیست که من به نظر می رسد ساخته شده اند که شما فکر می کنید -- "
"آه من هیچ چیز فکر نمی کنم در حال حاضر!"
Strether بی صبرانه در شکست : "است که اما آنچه من فکر می کنم!
منظورم این است که در ابتدا برای او که برای او مراقبت -- "
باید چیزهای به او بوده است؟
اوه بله ، چیزهای وجود دارد در واقع ، و خیلی بیشتر از هر زمان دیگری از آن را نشان داد ، من به جرات می گفت ، در
صفحه نخست.
با این حال ، شما می دانید ، "مرد جوان در تمام انصاف را توسعه ،" اتاق را برای وجود دارد
او ، که جایی که او از آن پرتو ها آمدند هنوز وارد او را دیدم شانس خود را و آن را در زمان.
این چیزی است که مرا اعتصاب عنوان شده به طوری خوب است.
اما البته ، "او زخم تا" او دوست داشت. "
"به طور طبیعی ، گفت :" Strether.
"من به معنای آن است که آنها برای اولین بار ملاقات کرد به نحوی و در جایی -- من در برخی از آمریکایی بر این باورند
خانه -- و او را ، بدون در حداقل سپس قصد آن ، تصور او.
سپس با گذشت زمان و فرصت او ساخته شده خود را ، و پس از آن او به عنوان بد او به عنوان ".
Strether مبهم آن را در زمان. "به عنوان" بد "؟"
"او شروع می شود ، یعنی به مراقبت -- به مراقبت بسیار است.
به تنهایی ، و در موقعیت نامطبوع خود ، او آن را در بر داشت ، هنگامی که یک بار او آغاز شده بود ،
علاقه.
بود ، از آن است ، یک علاقه ، و آن را انجام داد -- آن را همچنان به انجام -- بسیاری برای خودش نیز هست.
بنابراین او هنوز هم با مراقبت است. او در واقع مراقبت ، گفت : "کمی Bilham
متفکرانه "."
تئوری Strether است که هیچ یک از کسب و کار خود بود به نحوی راه آسیب دیده
او در زمان. "، منظور شما از او؟"
که همدم او دور در او نگاه کرد ، و در حال حاضر برای یک لحظه چشمان خود را ملاقات کرد.
"بیش از او؟" تکرار کرد. کوچک Bilham ، به عنوان طولانی ، آویزان آتش.
"به شما می گویم هیچ کس هرگز؟"
Strether فکر. "از چه کسی باید بگویم؟"
"چرا من مثلا قرار بود گزارش شما به طور منظم --" "به مردم در خانه" -- Strether او را گرفت.
"خب ، من نمی خواهد آنها را بگویم این است."
مرد جوان در آخرین دور نگاه. "سپس او می کند در حال حاضر بیش از او. مراقبت"
"اوه!" Strether عجیب بانگ زد.
اما همدم او بلافاصله آن را ملاقات کرد.
"آیا شما بعد از همه احساس خود را از آن را به حال؟
که چگونه شما رو نگه دارید از او. "" آه ، اما من نگه دارید از او ندارند! "
"آه من می گویم!"
اما این بود تمام Bilham کمی گفت. "این در هیچ یک نرخ هر یک از کسب و کار من است.
منظورم این است که : "Strether توضیح داد :" هیچ چیز دیگری نسبت به گرفتن از او را نگه. "
به نظر می رسید ، با این حال ، او را به عنوان کسب و کار خود را برای اضافه کردن اعتصاب : "این واقعیت باقی می ماند
با این وجود که او تا او را نجات داد. "لیتل Bilham فقط منتظر.
"من فکر می کردم که آنچه شما انجام دهیم این است."
اما Strether جواب او را به حال آماده. "من صحبت -- در ارتباط با او --
منش و اخلاق او ، شخصیت و زندگی او.
من صحبت از او به عنوان یک فرد برای مقابله با و صحبت با و با زندگی -- صحبت کردن
او را به عنوان یک حیوان اجتماعی است. "" و به عنوان یک حیوان اجتماعی آن است که شما
همچنین می خواهم او را؟ "
"بدیهی است ، به طوری که آن را به عنوان اگر او را برای ما ذخیره کرده بود."
"شما اعتصاب بر این اساس پس از آن ، مرد جوان را دور انداخت ،" و همه را برای شما به
نجات او را؟ "
"آه برای all' با ما --!" Strether می تواند اما در آن خنده.
که به او بازگرداند ، با این حال ، به نقطه ای را که واقعا آرزو را به.
"آنها پذیرفته وضعیت خود -- آن را به عنوان سخت است.
آنها آزاد نیست -- حداقل او نیست ، اما آنها را چه از چپ به آنها است.
دوستی ، اتمام حجت ، از نوعی زیبا و این چیزی است که آنها را آنقدر قدرتمند است.
آنها راست ، که احساس می کنند و آنها را نگهداری هر یک از بالاتر دیگر.
بدون شک او ، با این حال ، که شما خودتان اشاره کرده ، بیشتر آن را احساس می کند. "
Bilham کوچک به نظر می رسد تعجب او اشاره کرده بود.
"این حس را دارد بیشتر است که آنها راست؟"
"خب ، احساس می کند که او ، و قدرت است که می آید از آن.
او را نگه می دارد -- او را نگه می دارد که کل.
هنگامی که مردم قادر به آن خوب است.
او فوق العاده است ، فوق العاده ، به عنوان دوشیزه Barrace می گوید و او ، در راه او ، بیش از حد ، با این حال ،
او به عنوان یک انسان محض ، گاهی اوقات ممکن است و شورش احساس نمی کند که او حساب خود را در آن می یابد.
او به سادگی به او داده آسانسور بسیار زیاد اخلاقی ، و آنچه که می تواند توضیح دهد
شگرف است. به همین دلیل من از آن به عنوان یک وضعیت صحبت می کنند.
این یکی است ، اگر تا کنون وجود داشته است. "
Strether ، با پشت سر و چشم خود را بر روی سقف ، به نظر می رسید خود را از دست بدهند
در چشم انداز آن است. همدم او حضور داشتند عمیقا.
"شما رو در حالت خیلی بهتر از من می توانم."
"آه می بینید آن را به شما نگرانی نیست" لیتل Bilham در نظر گرفته است.
"من فکر می کردم گفت : شما فقط در حال حاضر که آن را به شما نگرانی یا نه."
"خوب ، آن را doesn'ta کمی به عنوان امر مادام د Vionnet.
اما به عنوان ما دوباره گفت : فقط در حال حاضر ، آنچه که من آمده بود را برای ولی او را نجات دهد؟ "
بله -- به او حذف شده است. "
"او را نجات دهد با برداشتن ؛ به او برنده بیش از خود فکر بهتر او باید انجام دهید تا
کسب و کار -- تفکر او باید بلافاصله بنابراین انجام آنچه لازم است به آن پایان ".
"خب ، کمی Bilham گفت :« پس از یک لحظه ، "شما او را موفق به کسب بیش از.
او فکر می کنم این بهترین. او در یک یا دو روز دوباره به من گفت
به همان اندازه. "
»و اینکه :" Strether پرسید ، "چرا شما در نظر است که او مراقبت کمتر از او؟"
"مراقبت از او کمتر برای او برای او؟ بله ، یکی از دلایل است.
اما چیزهای دیگر بیش از حد تصور را به من داده اند.
یک مرد ، فکر نمی کنید؟ "کمی Bilham در حال حاضر پیگیری می کند ،" نمی توانم ، در چنین
شرایط ، مراقبت های بسیار به عنوان یک زن.
طول می کشد تا شرایط مختلف به او را ، و پس از آن شاید از او مراقبت بیشتر است.
چاد ، "او زخم" ممکن است آینده خود را پیش از او. "
آیا شما از آینده کسب و کار خود سخن می گفت؟ "
-- بر عکس ؛ از سوی دیگر ، آینده از آنچه شما تا عادلانه تماس خود را
وضعیت. م د Vionnet ممکن است برای همیشه زندگی می کنند. "
"به طوری که آنها نمی توانند ازدواج کنند؟"
مرد جوان در انتظار یک لحظه. "که قادر به ازدواج کردن همه آنها است.
با هر اعتماد به نفس نگاه کردن به جلو به. زن -- زن -- خاص ممکن است که ایستاده
فشار وارد کند.
اما می توانید یک مرد؟ "او مطرح شده است. پاسخ Strether و سریع بود که اگر او
در حال حاضر ، برای خود ، آن را کار می کرد. "نه بدون ایده آل بسیار بالایی از رفتار است.
اما این تنها چیزی است که ما نسبت به چاد است.
و برای آن موضوع ، "mused در او ،« آیا او رفتن به آمریکا را کاهش دهد
خاص کرنش؟
آیا آن را به نظر می رسد و نه برای اضافه کردن به آن نیست؟ "" خارج از دید خارج از ذهن! "همدم او
خندید. بیشتر شجاعانه پس از آن : "نمی خواهد از راه دور
کاهش عذاب؟ "
اما قبل از Strether می تواند پاسخ ، "چیزی است ، که می بینید ، چاد باید به ازدواج!" او زخم
بالا. Strether ، برای کمی ، به فکر می کنم
از آن است.
"اگر شما را از رنج و عذاب صحبت شما معدن را کاهش دهد!" سپس او شروع شد.
لحظه ای بعد او را به روی پای خود را با یک سوال بود.
"او باید به ازدواج با چه کسی؟"
کوچک Bilham آهسته تر افزایش یافت. "خب ، برخی از یکی او می تواند -- برخی کاملا
دختر خوب. "چشم Strether ، به عنوان اتحاد با یکدیگر ،
تبدیل دوباره به جین است.
"آیا منظور شما او چیست؟" دوست او صورت ناگهانی عجیب و غریب ساخته شده است.
"پس از در عشق با مادرش؟ نه. "
"اما آن را نمی دقیقا نظر شما است که او در عشق با مادرش ISn't؟"
دوست او یک بار دیگر تا به حال مکث. "خوب ، او در هر نرخ در عشق با نمی باشد.
جین است. "
"من به جرات می گویند." "چگونه می تواند با هر زن دیگر باشد؟"
"آه که اعتراف میکنم.
اما در عشق این است ، شما می دانید ، در اینجا ذکر نشده "-- کمی Bilham در یادآوری دوستانه صحبت کرد --
"فکر لازم باشد ، در سختگیری برای ازدواج است."
"و چه عذاب -- عذاب تماس بگیرید -- وجود دارد می توانید تا کنون احتمالا با یک زن مثل می شود
که؟ "و همانطور که اگر از علاقه از سوال خود
Strether بود بدون شنیدن رفته است.
«آیا آن را برای او را به تبدیل یک مرد به طوری زیبا ، بیش از حد ، تنها برای شخص دیگری؟"
او به نظر می رسد یک نقطه از این و کمی Bilham نگاه او را در حال حاضر است.
هنگامی که آن را برای یکدیگر است که مردم را بالا انجام می دهند آنها را از دست ندهید. "
سپس او انداخت که با زیاده روی است که او آگاهانه بود : "اجازه بدهید که آنها را چهره
در آینده با هم! "
کوچک Bilham نگاه او در واقع. "شما به معنای آن است که بعد از همه ، او باید برود
؟ به عقب "" منظورم این است که اگر او را می دهد --
"بله؟"
"خوب ، او باید از خود شرمنده باشد." اما Strether با یک صدا باشد که ممکن است صحبت کرد
برای خنده به تصویب رسید.