Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 27
"مورچه. من باید به یاد داشته باشید : هنگامی که C'sar می گوید این کار ،
آن انجام شده است "-- جولیوس سزار
بی صبری وحشی که در مورد زندان Uncas lingered ، به عنوان شده است
دیده می شود ، وحشت خود را از نفس ساحر غلبه کرده بود.
با احتیاط ، و آنها به سرقت برده و با ضرب و شتم قلب ، به یک شکاف ، که از طریق آن
نور ضعیفی از آتش بود glimmering.
برای چند دقیقه آنها mistook فرم دیوید برای زندانی ، اما
بسیار حادثه که Hawkeye رخ داده پیش بینی شده بود.
خسته از نگه داشتن اندام شخص و طولانی خود را تا نزدیک با هم ، خواننده
به تدریج دچار اندام تحتانی خود را گسترش دهد ، تا یکی از
misshapen از پا در واقع در تماس آمد
با کنار راندند و embers از آتش است.
در ابتدا Hurons بر این باور بودند دلاور نتیجه شده توسط سحر ناقص بود.
اما وقتی دیوید ، ناخودآگاه در حال مشاهده ، سرش را تکان می کرد ، و در معرض او
ساده ، قیافه خفیف ، در محل lineaments مغرور از زندانیان خود را ، آن را
که بیش از ساده لوحی حتی یک بومی به شک دیگر هیچ.
آنها با هم به تسلیم عجله ، و تخمگذار دست خود را ، ولی با کمی
مراسم ، در اسارت خود ، بلافاصله شناسایی تحمیل.
سپس به وجود آمد فریاد برای اولین بار توسط فراریان شنیده.
این تظاهرات کوره در رفته و عصبانی ترین انتقام موفق شد.
دیوید ، با این حال ، شرکت در عزم خود را برای پوشش عقب نشینی از دوستان او بود ،
مجبور به این باور است که آخرین ساعت خود آمده بود.
محروم از کتاب خود و لوله اش ، او که به ندرت به اعتماد به حافظه نا چار بود
او را در چنین موضوعاتی شکست خورد و در هم شکستن مندرج در یک سویه با صدای بلند و پرشوری ، او
تلاش برای صاف عبور خود را به
دیگر جهان با آواز خواندن آیه باز از سرود مراسم تشییع جنازه.
سرخپوستان بودند seasonably از نا توانی خود را به یاد می شود ، و با عجله به هوای آزاد ،
آنها روستا را در شیوه ای توصیف تحریک می شود.
یک جنگجوی بومی مبارزه او خواب است ، بدون حفاظت از هر چیزی
دفاعی است.
بنابراین ، صدای زنگ بود ، به سختی زبان آمده قبل از دو صد مرد بودند
جریان ، و آماده نبرد و یا تعقیب را ، به عنوان یا ممکن است مورد نیاز است.
فرار به زودی شناخته شده بود و تمام قبیله ، در بدن شلوغ ، در اطراف
شورای تسلیم کند ، بی صبرانه در انتظار دستور روسای خود.
در چنین تقاضای ناگهانی بر خرد خود ، حضور Magua حیله گری می تواند
به ندرت که مورد نیاز شکست. نام او ذکر شده بود و همه نگاه
دور در جای تعجب است که او به نظر نمی رسید.
پیامبران بودند و سپس به تسلیم خود را در نیاز به حضور او despatched است.
در این میان ، برخی از swiftest و با احتیاط بیشتر از مردان جوان دستور داده شد
را به مدار پاکسازی ، تحت پوشش جنگل ، به منظور به معلوم
که همسایه ها مشکوک به خود ، Delawares ، طراحی شرارت.
زنان و کودکان زد و وپیش و در کوتاه مدت ، قرار گاه تمام به نمایش گذاشته
صحنه دیگری از سردرگمی وحشی و وحشیانه.
به تدریج ، با این حال ، این علائم از اختلال کاهش یافته و در عرض چند دقیقه
قدیمی ترین و برجسته ترین روسای در تسلیم بودند ، مونتاژ ، در این گور
مشاوره.
سر و صدا از صدای بسیاری به زودی اعلام کرد که یک حزب نزدیک ، که ممکن است
انتظار می رود برای برقراری ارتباط برخی از اطلاعاتی را که به رمز و راز از رمان را توضیح دهد
تعجب.
جمعیت بدون داد راه ، و رزمندگان چندین مکان وارد آوردن با
آنها حقه باز بی چاره ، که چپ شده است تا زمانی طلایه دار در فشار بود.
با وجود این مرد در برآورد بسیار نابرابر میان Hurons برگزار شد ، برخی از
باور به طور ضمنی در قدرت خود و دیگران deeming او دغل باز ، او در حال حاضر
مذکور را توسط همه با عمیق ترین توجه را به خود جلب گوش.
هنگامی که داستان کوتاه او به پایان رسید ، پدر زن بیمار پا جلو ، و ، در
بیان چند مغزدار ، مرتبط شده ، به نوبه خود او ، چه او می دانست.
این دو روایت به جهت مناسب به سوالات پس از آن ،
که اکنون با حیله گری از مشخصه وحشی ساخته می شدند.
به جای عجله در ازدحام اشتباه گرفته و نظم را به غار ، ده نفر از
خردمندترین و firmest در میان رؤسای به تعقیب تحقیقات انتخاب شدند.
همانطور که هیچ زمانی به دست داده است ، لحظه انتخاب افراد منصوب ساخته شد
در بدن افزایش یافت و بدون صحبت کردن.
در رسیدن به ورودی ، مردان جوان در پیشبرد راه را برای سالمندان آنها ساخته شده و
کل اقدام در طول کم ، گالری تاریک ، با قاطعیت از رزمندگان
آماده تا خود را وقف به عموم مردم
خوب است ، هر چند در همان زمان ، مخفیانه شک ماهیت قدرت که با آن
آنها در مورد به ادعا. آپارتمان بیرونی غار بود
ساکت و غم انگیز است.
زن دراز در محل معمول و وضعیت او ، گرچه بودند کسانی که حاضر وجود دارد
که تأیید آنها منتقله خود را به جنگل های قرار "پزشکی دیده بود
مردان سفید پوست است.
چنین تناقضی مستقیم و قابل لمس از داستان مربوط توسط پدر موجب تمام
چشم بر او تبدیل شده است.
ماساژ توسط بستن به سکوت ، و از درون توسط تا عاري از حس مسئوليت مشکل
شرایط ، رئیس پیشرفته به سمت تخت و دولا شدن ، کاربر به سایر نظرسنجی
نگاه بی اعتقاد در ویژگی ، و اگر distrusting واقعیت آنها.
دختر او مرده بود.
احساس از طبیعت بی تردید برای یک لحظه غالب گردید و جنگجوی پیر چشمان او ها را مخفی کردند
در غم و اندوه است.
سپس دوره نقاهت خود را خود در اختیار داشتن ، او با همراهانش روبرو شده ، و اشاره به سمت
جسد او ، در زبان قوم خود گفت :
"همسر از مرد جوانی من به ما چپ!
روح بزرگ است با فرزندان خود عصبانی است. "
هوش سوگوارانه در سکوت موقر دریافت شد.
پس از یک وقفه کوتاه ، یکی از سرخپوستان بزرگتر بود در مورد به صحبت می کنند ، زمانی که یک تیره
به دنبال شی نورد از آپارتمان مجاور ، به مرکز دیده شد
از اتاق جایی که آنها ایستادند.
نادان از ماهیت انسان بودند برای مقابله با ، کل حزب را جلب کرد به عقب
کمی و افزایش در پایان ، تحریف شده به نمایش گذاشته اما هنوز هم شدید و غیر معاشر
ویژگی های از Magua.
این کشف توسط یک علامت تعجب عمومی از شگفتی موفق شد.
با این حال ، همانطور که به زودی به عنوان وضعیت واقعی رئیس بود ، چند چاقو
ظاهر شد ، و اندام ها و زبان خود را به سرعت آزاد شدند.
هرن به وجود آمد ، و خود را مانند یک شیر ترک لانه خرگوش و غیره او را تکان داد.
یک کلمه او فرار کرد ، هر چند دست خود را convulsively با هندل خود را ایفا می کرد
چاقو ، در حالی که چشم کاهنده خود را اسکن کل حزب ، که اگر آنها به دنبال یک شی
مناسب برای پشت سر هم برای اولین بار از انتقام او.
Uncas و طلایه دار خوشحال بود ، و حتی دیوید ، که آنها همه فراتر از
دستش را در چنین لحظه ای دور از دسترس ، برای ، مطمئنا ، بدون پالایش در ظلم و ستم
پس از آن به تعویق افتاده اند مرگ آنها ، در
مخالفت با promptings از خلق و خوی شدید که تقریبا او را خفه.
نشست در همه جا مواجه است که او را به عنوان دوستان می دانستند ، رنده وحشیانه دندان او
همراه مانند rasps آهن و شور خود را می خواهید از یک قربانی را در آنها به بلعیده
بیرون ریختن آن.
این نمایشگاه از خشم همه حال حاضر مورد توجه قرار گرفت و از دلهره
طاقت فرسا خلق و خوی که در حال حاضر تقریبا به جنون ماساژ ، چند دقیقه
به تصویب قبل از کلمه ای دیگر به زبان آمده متحمل شدند.
هنگامی که ، با این حال ، زمان مناسب سپری شده بود ، قدیمی ترین حزب صحبت کرد.
"دوست من ، دشمن را پیدا کرده است ،" او گفت.
"آیا او نزدیک است که Hurons ممکن است انتقام میگیرند؟"
اجازه بدهید جان دلاور! "گفت Magua ، در صدای رعد و برق.
یکی دیگر از سکوت طولانی تر و رسا ، مشاهده شد و در هم شکسته ، مانند قبل ، با
احتیاط ، به علت توسط همان فرد است.
او گفت : "Mohican سریع پا ، و جهش به مراتب ،" "اما مردان جوان خود را در
دنباله. "
"آیا او رفته اند؟" خواستار Magua ، در زنگ های بسیار عمیق و گلویی است که آنها به نظر می رسید
ادامه از قفسه سینه باطنی خود. "روح شیطان در میان ما شده است ، و
دلاور کور تا به چشم ما است. "
"روح شیطانی" دیگری تکرار ، تمسخر "' TIS روح است که گرفته است
زندگی از Hurons بنابراین بسیاری از روح است که چرخشی برابر با مردان جوان من در "غلت
رودخانه ، که scalps خود را در زمان
بهار 'شفا' و که ، در حال حاضر ، محدود به سلاح لو Renard Subtil "!
"از آنها می کند دوست من صحبت می کنند؟"
"سگ که حامل قلب و حیله گری از هرن تحت پوست رنگ پریده -- لا
Longue Carabine. "
تلفظ وحشتناک نام اثر معمول در میان خود تولید
حسابرسان است.
اما زمانی که برای انعکاس داده شد ، و رزمندگان به خاطر است که خود را
دشمن نیرومند و شجاعانه حتی در اغوش حمل کردن از محل اردو زدن آنها بوده است ، کار
صدمه ، خشم و ترس در زمان محل
تعجب ، و تمام کسانی که احساسات شدید که با اغوش حمل کردن از Magua تنها شده بود
مبارزه بودند به طور ناگهانی به همراهانش انتقال است.
برخی از آنان به دندان های خود را در خشم gnashed ، دیگران احساسات خود را در بادی
yells ، و برخی دیگر ، ضرب و شتم هوا به صورت دیوانه وار به عنوان اگر جسم خود را
خشم رنج می برند را تحت ضربات خود را شدند.
اما این outbreaking ناگهانی خلق و خوی و به سرعت فروکش کرد که هنوز هم و عبوس
خویشتن داری آنها در لحظات خود را از انفعال تحت تاثیر قرار می.
Magua ، که به نوبه خود او در بر داشت ، در حال حاضر اوقات فراغت برای انعکاس تغییر شیوه ای خود را ، و
به عهده گرفت هوا که می دانست که چگونه به فکر می کنم و با عزت شایسته به طوری عمل می کنند
قبر یک موضوع.
"اجازه بدهید ما به مردم من ، او گفت :" آنها برای ما صبر کنید. "
همراهان او رضایت در سکوت ، و کل حزب وحشیانه را ترک کرد
غار و بازگشت به شورا - الج.
هنگامی که آنها نشسته بودند ، همه چشم روشن Magua ، که درک از چنین
نشانه ، که با رضایت مشترک ، آنها وظیفه مربوط چه به محول بود
بر او به تصویب رسید.
او به وجود آمد و داستان خود را بدون دورویی و یا رزرو به خبرنگاران گفت :.
فریب کل عمل توسط دانکن و Hawkeye هر دو بود ، البته ، گذاشته
برهنه ، و هیچ اتاق ، حتی خرافاتی ترین از قبیله یافت می شد ، دیگر هیچ
به اضافه نمودن شک در شخصیت وقوع است.
بود ، اما بیش از حد آشکار است که آنها insultingly شده بود ، به تصویر کشید ، disgracefully
فریب می دادند.
حسابرسان خود را در -- زمانی که او به پایان رسید و صندلی خود را ، قبیله جمع آوری شده از سر گرفت
مواد مخدر ، شامل همه مردان از حزب مبارزه -- SAT در مورد هر یک از دیگر مانند
مردان به طور مساوی در جسارت و موفقیت دشمنان خود شگفت زده شده است.
در نظر گرفتن بعد ، با این حال ، ابزار و فرصت ها برای انتقام بود.
در دنباله از فراریان تعقیب اضافی فرستاده شد و سپس روسای
اعمال خود ، به صورت جدی ، به کسب و کار مشاوره.
بسیاری از مصلحت متفاوت و متنوع ، توسط رزمندگان بزرگتر ، ارائه شده در جانشینی ، به تمام
که Magua شنونده ساکت و احترام بود.
که وحشیانه ظریف استادی خود و خود فرمان بهبود بود ، و در حال حاضر
اقدام نسبت به جسم خود را با احتیاط عرفی و مهارت خود را.
تنها زمانی که هر یک دفع به صحبت می کنند زبان آمده احساسات خود ، که او
آماده برای پیشبرد عقاید خود.
آنها با وزن بیشتر از شرایط با توجه به اینکه برخی از دونده
در حال حاضر بازگشت و گزارش داد که دشمنان خود ترسیم شده بود که تا کنون به عنوان
ترک بدون شک از خود داشتن به دنبال
ایمنی در اردوگاه همسایه از متحدان مشکوک خود ، Delawares.
با استفاده از کشف این هوش مهم است ، رئیس از روی احتیاط
طرح خود را قبل از همنوعان خود را بنا نهاد ، و همانطور که ممکن است از او پیش بینی شده
فصاحت و حیله گری ، آنها بدون صدای مخالف تصویب شد.
آنها ، به طور خلاصه ، به شرح زیر ، هر دو در عقاید و انگیزه است.
قبلا اعلام شده است که در اطاعت از سیاست به ندرت رفتگان از ،
خواهران تا به زودی از هم جدا شدند ، آنها به روستا هرن رسید.
Magua اوایل کشف کرده بود که در حفظ شخص آلیس ، او برخوردار
چک مؤثرترین کورا.
هنگامی که آنها یکدیگر جدا شدند ، در نتیجه ، او سابق در دسترس دست خود را نگه داشته ، consigning
یکی از او بیشتر به نگهداری از متحدان خود را با ارزش است.
آرایش صرفا به طور موقت درک بود ، و به همان اندازه با نظر ساخته شد
به تملق گفتن به همسایه خود را همانطور که در اطاعت از قانون تغییر ناپذیر سیاست هند است.
در حالی که متصلا شده توسط این انگیزه های کینه توز که در وحشی به ندرت goaded
چرت زدن ، رئیس بود هنوز هم به توجه به خود منافع دائمی شخصی.
follies و بی وفایی در جوانان خود را مرتکب شده بودند به طولانی expiated و
توبه و طلب بخشایش دردناک ، قبل از اینکه او را می توان به برخورداری کامل از اعتماد به نفس از ترمیم
مردم باستان به خود و بدون اعتماد به نفس
می تواند قدرت در قبیله هند وجود ندارد.
در این وضعیت ظریف و دشوار ، اهل حیله گر به هیچ وجه مورد غفلت قرار گرفته بود
افزایش نفوذ خود و یکی از شادترین مصلحت او شده بود.
موفقیت با که او کشت
نفع همسایگان قدرتمند و خطرناک خود را.
نتیجه آزمایش خود را تمام انتظارات از سیاست های او پاسخ داده بود ، برای
Hurons در بدون اخذ مدرک معاف از که اصل حاکم بر طبیعت ، که
القا انسان به ارزش هدیه خود را دقیقا در
درجه است که آنها توسط دیگران قدردانی شده است.
اما ، در حالی که او این فداکاری ظاهری به ملاحظات عمومی ، Magua
از دست رفته هرگز چشم از انگیزه های فردی او.
دومی توسط حوادث برای unlooked که قرار داده بود نا امید شده بود
زندانیان خود را خارج از کنترل او ، و او در حال حاضر خود را در بر داشت کاهش به ضرورت
از تحت پیگرد برای نفع به کسانی که آنها آن را به حال به تازگی سیاست خود را ملزم شده است.
تعدادی از فرماندهان طرح های خائنانه و عمیق پیشنهاد کرده بود را به تعجب
Delawares و با به دست آوردن در اختیار داشتن اردوگاه خود را ، می خواهد اسرای خود را با
همان ضربه برای همه توافق کرده اند که خود را
افتخار ، منافع خود ، و صلح و شادی از هموطنان مرده خود را ،
آمرانه مورد نیاز آنها را به سرعت به فدا کردن برخی از قربانیان به انتقام خود را.
اما طرح بسیار خطرناک به تلاش ، و صدور چنین تردید ، Magua کمی در بر داشت
اشکال در شکست دادن.
او در معرض خطر و مغالطه خود را با مهارت معمول خود ، و آن را تنها پس از او تا به حال
حذف هر مانع ، در شکل مخالفت مشاوره ، که او را به جرأت
پیشنهاد پروژه های خود.
او چاپلوس خود عشق به حسابرسان خود را آغاز ، یک روش بی شکست از
فرمانده توجه است.
هنگامی که او در بسیاری از مواقع مختلف برشمرده شده بود که در آن Hurons ها به نمایش گذاشته بود
شجاعت و دلاوری خود را ، در مجازات توهین کرد ، در پرت
ثنا بالا بر موجب حکمت.
او کیفیت را به عنوان تشکیل نقطه بزرگ اختلاف بین سر و دست شکسن رنگ آمیزی و
brutes دیگر ، بین brutes و مردان ، و ، در نهایت ، بین Hurons ، در
خاص ، و بقیه از نژاد انسان است.
پس از او به اندازه کافی extolled به حال اموال تشخیص ، او را به عهده گرفت
در این نمایشگاه به چه شیوه ای استفاده از آن به وضعیت کنونی قابل اجرا بود
قبیله خود.
از یک طرف ، او گفت ، پدر بزرگ خود را رنگ پریده ، فرماندار Canadas ،
که بر فرزندان خود را با یک چشم سخت نگاه از tomahawks خود را به طوری شده بود
رنگ قرمز ، از سوی دیگر ، افراد متعدد به عنوان
خود را ، که یک زبان متفاوت صحبت ، دارای منافع متفاوت ، و دوست داشتنی
آنها ، و چه کسی خواهد بود خوشحالم از هر گونه تظاهر به آنها را در رسوایی با به ارمغان بیاورد
رئیس بزرگ سفید.
سپس او از ضرورت آنها صحبت کرد و هدیه آنها تا به حال حق را به انتظار خود را برای
خدمات گذشته ، فاصله خود را از شکار مناسب خود زمینه و روستاها بومی ؛
و ضرورت مشاوره احتیاط
بیشتر ، و تمایل کمتر ، در اوضاع و احوال بحرانی.
وقتی که او متوجه شد که ، در حالی که مردان قدیمی را تحسین اعتدال او ، بسیاری از
شدیدترین و برجسته ترین و نام آوران گوش به این برنامه های سیاسی
با کاهش به نظر می رسد ، او cunningly آنها منجر برگشت به موضوع که آنها بیشتر دوست.
او آشکارا از میوه های عقل خود را ، که او جسورانه تلفظ خواهد بود صحبت کرد
یک پیروزی کامل و نهایی بر دشمنان خود.
او حتی بطور تاریکی اشاره کرد که موفقیت خود را ممکن است توسعه یافته ، با احتیاط مناسب ، در
چنین شیوه ای که شامل نابودی همه آنها را به حال دلیلی برای نفرت.
به طور خلاصه ، او تا جنگاوری با نیرنگ باز ، بارز با مبهم مخلوط ،
به عنوان تملق گفتن propensities از هر دو طرف ، و ترک به هر موضوع
امید ، در حالی که نه می تواند آن را به وضوح درک مقاصد خود.
سخنران یا سیاستمدار ، که می تواند چنین حکومتی از چیزهایی است که معمولا
محبوب معاصران خود ، با این حال او ممکن است توسط آیندگان درمان می شود.
همه درک است که نسبت به زبان آمده بود ، و هر یک بر این باور بودند که
معنای پنهان بود دقیقا مانند به عنوان دانشکده های خود او را قادر به درک ، یا
خواسته های خود را به رهبری او را به پیش بینی.
در این حالت شاد از چیزها ، تعجب آور نیست که مدیریت Magua
غالب شد.
قبیله راضی به با شور و مشورت عمل می کنند ، و با یک صدای واحد آنها
جهت کل امر متعهد به دولت از رئیس که تا به حال
پیشنهاد مصلحت عاقل و معقول است.
Magua در حال حاضر به دست آمده یک جسم بزرگ از همه حیله گری و سرمایه گذاری خود را داشتند.
زمین او در نفع مردم خود را از دست داده بود به طور کامل بازیافته بود ، و او
خود حتی در راس امور قرار می گیرد.
او ، در حقیقت ، حاکم خود را ، و ، تا زمانی که او می تواند حفظ محبوبیت خود ، بدون
پادشاه می تواند مستبد تر ، به خصوص در حالی که این قبیله در خصمانه ادامه داد
کشور است.
پرتاب کردن ، بنابراین ، ظهور مشاوره ، او به عهده گرفت هوای قبر
اقتدار لازم برای حمایت از کرامت دفتر او.
دونده برای اطلاعاتی در جهات مختلف despatched شدند ؛ جاسوس دستور داده شد
رویکرد و احساس اردویی از Delawares ؛ رزمندگان به اخراج شدند
لژ خود را با علامت ، که خود را
خدمات به زودی که مورد نیاز باشد ، و زنان و کودکان به بازنشستگی دستور داده شد ،
با هشدار دهنده است که آن استان را سکوت.
هنگامی که این ترتیبات مختلف ساخته می شدند ، Magua با تصویب از طریق روستا ، توقف
اینجا و آنجا به پرداخت مراجعه جایی که او فکر حضور او ممکن است چاپلوس به
فرد.
او دوستان خود را در اعتماد به نفس خود را تایید کرد ، ثابت و متزلزل ، و
احساس خشنودی همه. سپس او در پی تسلیم خودش.
همسر رئیس هرن ، رها کرده بود و زمانی که او از میان قوم خود را تعقیب می شد ،
مرده بود. کودکان او هیچ بود و او در حال حاضر اشغال
کلبه ، بدون همراه از هر نوع.
آن بود ، در واقع ، ساختار ویران و انفرادی که در آن دیوید بوده است
را کشف کرد ، و آنها او را در حضور خود تحمل چند در چنین مواقعی که
آنها با بی تفاوتی تحقیر یک برتری پر افاده ملاقات کرد.
اینجا ، در آن زمان ، Magua بازنشسته ، کارگر خود را از سیاست آمد ، پایان یافت.
در حالی که دیگران خوابیده ، با این حال ، او نه می دانست و یا به دنبال سکون.
شده بود وجود دارد یک به اندازه کافی کنجکاو به تماشا حرکات که به تازگی
انتخاب رئیس ، او را دیده اند ، او را در گوشه ای از تسلیم خود نشسته اید ، غرق در افکار در
موضوع از برنامه های آینده خود را ، از
ساعت از زمان بازنشستگی او به زمان او برای رزمندگان منصوب شده بود به جمع آوری
دوباره.
گاهی اوقات هوا تنفس از طریق شکاف از کلبه ، و شعله پایین که
fluttered در مورد embers آتش نور مردد خود را بر روی شخص انداخت
خلوت نشین عبوس.
در لحظات چنین نبوده است دشوار به خیالی وحشیانه تاریک
شاهزاده تاریکی brooding در مورد خطاهای خیالی خود او ، و توطئه بدی.
مدتها قبل از روز dawned ، با این حال ، سلحشور پس از جنگجو وارد انفرادی
کلبه Magua ، تا زمانی که به تعداد بیست جمع آوری کرده بود.
هر تفنگ خود را با مته سوراخ و همه accouterments دیگر از جنگ ، هر چند رنگ بود
یکنواخت صلح آمیز است.
ورودی از این افراد شدید به دنبال دور بماند شد : برخی از صندلی خود را در
سایه از محل ، و دیگران مثل مجسمه بی حرکت ایستاده ، تا زمانی که
کل باند تعیین شده بود جمع آوری می شود.
سپس Magua به وجود آمد و به سیگنال برای ادامه ، راهپیمایی خود را در پیشبرد.
آنها به دنبال رهبر خود به تنهایی و در آن نظم شناخته شده است که به دست آمده
وجه تسمیه و متمایز از "فایل هند است."
بر خلاف مردان دیگر درگیر در کسب و کار روح تکان دهنده از جنگ ، آنها را از به سرقت برده
اردوگاه خود را به unostentatiously و unobserved شبیه یک باند هواپیمای بی موتوری پرواز اشباح بیشتر
از رزمندگان به دنبال شهرت حباب توسط اعمال ناامید شجاعانه است.
به جای مصرف راهی است که به طور مستقیم به سمت اردوگاه Delawares منجر ،
Magua حزب خود را برای برخی از راه دور پایین سیم پیچ جریان منجر شد ، و در امتداد
کمی دریاچه مصنوعی beavers.
آن روز آغاز شد تا طلوع به آنها وارد پاکسازی که توسط کسانی تشکیل شده بود ،
حیوانات با هوش و کوشا.
با وجود اینکه Magua ، که لباس باستانی خود را از سر گرفته شد ، رئوس مطالب روباه را با مته سوراخ
لباس پوست که ردا او را تشکیل دادند ، یک رئیس حزب خود که حمل وجود دارد
سر و دست شکسن را به عنوان نماد عجیب و غریب او ، و یا "توتم".
که گونه ناسزا در حذف شده است ، به حال این مرد
گذشت چنان قدرتمند جامعه از خویش و قوم خیالی خود ، بدون اهدای برخی از
مدارک و شواهد از توجه او.
بر این اساس ، او متوقف شد ، و در کلمات به عنوان نوع صحبت کرد و دوستانه که اگر او بودند
پرداختن به موجودات هوشمند تر است.
او به نام حیوانات پسرعموهای او و یادآوری آنها را که حفاظت از خود نفوذ
دلیل آنها باقی ماند آسیبی ، در حالی که بسیاری از معامله گران طماع
باعث سرخپوستان را به زندگی خود.
او وعده ادامه نفع خود ، و توصیه آنها می شود سپاسگزار.
پس از آن ، او از سفر است که در آن او خود را درگیر صحبت می کرد ، و
intimated ، هر چند با ظرافت و طول وتفصیل در کلام کافی ، مجمع تشخیص مصلحت نظام
اهدای بر نسبی سهم خود را از
که حکمت که آنها اینقدر معروف بودند.
(پانوشت : این harangues جانوران مکرر در میان سرخپوستان بودند.
آنها اغلب قربانیان خود را در این راه به آدرس ، ملامت گر آنها را برای بزدلی و یا
ستایش رزولوشن خود را ، چون ممکن است اتفاق می افتد بردباری و یا برعکس به این نمایشگاه ،
در رنج می برند.)
در سخن گفتن از این آدرس فوق العاده ، اصحاب از سخنران
به عنوان قبر و توجه به زبان او به عنوان اینکه آنها شدند و همه موارد به همان اندازه تحت تاثیر قرار
اختصاصی خود است.
یک یا دو بار اشیاء سیاه و سفید با افزایش سطح آب دیده شدند ، و
هرن با بیان لذت ، باروری که کلمات خود را بیهوده اعطا نمی شد.
همانطور که او به سخنرانی خود پایان داد ، رئیس یک سر و دست شکسن بزرگ از درب از رانش شد
تسلیم کند ، که خاکی دیواره های بسیار مجروح شده بود ، و حزب اعتقاد بر این بود ،
از وضعیت خود ، به غیر مسکونی است.
چنین نشانه های فوق العاده ای از اعتماد به نفس توسط سخنور به عنوان بسیار
مطلوب فال و ، او شد اگر حیوان عقب نشینی کمی precipitately
اسراف از لطف او و commendations.
هنگامی که Magua فکر زمان کافی در محبت خانواده لذت بخش شده بود از دست رفته
جنگجو ، او دوباره ساخته شده سیگنال ها به صورت میهمان.
همانطور که سرخپوستان به دور در بدن و با یک مرحله است که می شده اند نامفهوم نقل مکان کرد
به گوش هر انسان معمولی ، همان سر و دست شکسن ارجمند به دنبال یک بار دیگر جرأت
سر خود را از پوشش خود.
تا به حال هیچکدام از Hurons تبدیل به پشت سر آنها نگاه کنید ، آنها را دیده اند ، حیوان
تماشای حرکات خود را با علاقه و هوشمندی است که به راحتی ممکن است
اشتباه برای دلیل است.
در واقع ، بسیار متمایز و قابل فهم دستگاه از چهار دست و پا بودند ، که
حتی ناظر با تجربه ترین در از دست دادن را به حساب برای آن بوده است
اعمال ، تا لحظه ای که حزب
جنگل ها ، وقتی که تمام می شده اند توضیح داده شده است ، با دیدن کل وارد
موضوع حیوانی از تسلیم ، uncasing ، عمل می کنند ، ویژگی های قبر Chingachgook
از ماسک خود را از خز.
>
فصل 28
"خلاصه ، من برای شما دعا را برای شما نگاه می کنید ، TIS زمان شلوغ با من."
-- ADO زیادی در مورد هیچ چیز.
قبیله ، یا به جای قبیله نیم Delawares ، که شده است بنابراین اغلب
ذکر شد ، که محل حاضر از محل اردو زدن تا نزدیک بود به طور موقت
روستای Hurons ، می تواند در مورد مونتاژ
تعداد مساوی از رزمندگان با مردم دومی.
مانند همسایگان خود ، آنها مونتکالم به سرزمین بود
انگلیسی تاج و تاخت و تاز های سنگین و جدی در زمینه شکار
Mohawks ؛ هر چند آنها مناسب دیده بود ، با
بانک مشترک مرموز در میان بومیان ، به خودداری از کمک های خود را در
لحظه ای که در آن بیشتر لازم بود.
فرانسوی به حال برای این فرار غیر منتظره در بخشی از خود را به حساب
متحد در شیوه های مختلف.
این عقیده رایج بود ، با این حال ، که آنها توسط ستایش شده بود تحت تاثیر قرار برای
پیمان کهن ، که زمانی ساخته شده بود و آنها را در شش ملت برای ارتش وابسته
حفاظت ، و در حال حاضر ارائه شده آنها تمایلی به برخورد اربابان سابق خود است.
همانطور که برای قبیله خود ، آن محتوا شده بود به اعلام به مونتکالم ، از طریق
فرستادگان خود را با ایجاز هند ، که hatchets خود را کسل کننده بودند ، و زمان
لازم به تیز کردن آنها را.
کاپیتان سیاسی از Canadas آن تلقی کرده بودند عاقلانه تری را به تسلیم شدن به سرگرمی
دوست منفعل ، از هر گونه اعمال شدت بد قضاوت به او را تبدیل به باز
دشمن.
در آن صبح Magua زمانی که حزب خاموش خود را از حل و فصل beavers منجر
را به جنگل ها ، در شیوه شرح داده شده ، خورشید بر اردویی دلاور افزایش یافت
که اگر آن را به صورت به طور ناگهانی بر شلوغ بود پشت سر هم
مردم ، به طور فعال در تمام avocations مرسوم از ظهر بالا به کار است.
زن از تسلیم تسلیم ، برخی درگیر در آماده سازی وعده غذایی صبح خود را ،
چند صادقانه به دنبال آسایش لازم به عادات خود را خم ، اما
بیشتر pausing به تبادل احکام شتابزده و زمزمه با دوستان خود.
رزمندگان lounging در گروه بودند ، غرق در افکار بیشتری از آنها conversed و زمانی که یک
چند کلمه ای به زبان آمده ، مانند مردان که عمیقا وزن نظرات خود را سخن می گفت.
ابزار تعقیب شدند و به فراوانی در میان لژ دیده می شود ، اما
هیچ یک ترک.
اینجا و آنجا یک جنگجو بود بررسی اسلحه خود را ، با توجه است که به ندرت
ارزانی در پیاده سازی ، زمانی که هیچ دشمن دیگر از جانوران از جنگل است
انتظار می رود که می شود مواجه می شوند.
و گاهی اوقات ، چشم از کل گروه به طور همزمان نسبت به بزرگ تبدیل شد
و تسلیم سکوت خود را در مرکز دهکده ، که اگر آن را حاوی موضوع
افکار مشترک آنها.
در وجود این صحنه ، یک مرد به طور ناگهانی در اندام دورترین ظاهر
پلت فرم از سنگ که سطح روستا را تشکیل دادند.
او بدون سلاح بود ، و رنگ او تمایل و نه برای کاستن از افزایش طبیعی
عبوسی از قیافه تند و تلخ خود را.
هنگامی که در مشاهده کامل Delawares او را متوقف ساخته شده و یک ژست مودت ،
پرتاب بازوی خود را به سمت بالا به سوی آسمان ، و پس از آن اجازه آن سقوط impressively خود را در
سینه می شود.
ساکنان روستای ادای احترام خود را توسط یک سوفل کم خوش آمدید را جواب داد ، و
او را تشویق به پیشبرد موارد مشابه دوستی.
غنی شده توسط این اطمینان رقم تاریک سمت چپ پیشانی سنگی طبیعی
تراس ، جایی که آن را به حال ایستاده بود یک لحظه ، در یک نمای کلی قوی در برابر سرخ کشیده شده
آسمان صبح ، و با عزت به مرکز از کلبه ها نقل مکان کرد.
همانطور که او نزدیک ، هیچ چیز قابل شنیدن بود ، اما تند زیور آلات نقره نور
که لود بازوها و گردن خود را ، و طنین انداز از زنگ های کمی که حاشیه
او کفش بدون پاشنه از چرم نرم deerskin.
او ساخته شده ، به عنوان پیشرفته ، نشانه های بسیاری از مودبانه سلام بر مردان او گذشت ،
غفلت از توجه به زنان ، با این حال ، مثل یکی که تلقی به نفع خود ، در
های سازمانی ، در حال حاضر هیچ اهمیتی ندارد.
هنگامی که او گروه که در آن مشهود بود ، رسید توسط سر بالایی از آنها بود
وضع مشترک ، که روسای اصلی جمع آوری شد ، غریبه متوقف شد ، و پس از آن
Delawares دیدم که فعال و راست
فرم ایستاده بود که قبل از آنها که از شناخته شده رئیس هرن ، لو Renard Subtil شد.
پذیرش او قبر ، ساکت و محتاط بود.
رزمندگان در جبهه پا به کنار ، باز کردن راه خود را بیشتر تایید
سخنران توسط عمل که سخن گفت به همه کسانی که به زبان که در میان کشت شد
های بومی شمال.
"هرن عاقلانه است استقبال ، گفت : دلاور ، در زبان Maquas ؛
"او آمده است به خوردن' succotash 'خود (پانوشت : یک ظرف متشکل از ذرت ترک خورده
و حبوبات است.
بسیار نیز توسط سفیدپوستان استفاده می شود. توسط ذرت است به معنای maise.)
با برادران خود را از دریاچه ها. "" او است آمده ، "تکرار Magua ، خم شدن خود را
سر با شأن و منزلت از شاهزاده شرقی.
رئیس تمدید بازوی خود و گرفتن مچ دست ، آنها یک بار دیگر
رد و بدل درود دوستانه.
سپس دلاور مهمان خود را دعوت به تسلیم خود را وارد کنید ، و به اشتراک گذاری صبح خود
غذا است.
این دعوت پذیرفته شد و دو رزمندگان ، با حضور سه یا چهار نفر از
مردان پیر ، راه می رفت با آرامش دور ، خروج از بقیه از قبیله بلعیدم توسط یک میل به
درک دلایل بنابراین غیر معمول
دیدار ، و در عین حال حداقل بی صبری با نشانه یا کلمه خیانت نیست.
در طی ضیافت کوتاه و با صرفه است که به دنبال گفتگو بود بسیار
احتیاط ، و به طور کامل به حوادث از شکار ، که در آن Magua بود به طوری
اخیرا مشغول است.
این غیر ممکن است برای به پایان رسید ترین پرورش بوده است به پوشیدن بیشتر از
ظاهر با توجه به سفر به عنوان یک چیز البته ، نسبت به میزبان خود ،
صرف هر حال حاضر منحصر به فرد
کاملا آگاه است که باید آن را با برخی از شی های مخفی و متصل بود
احتمالا از اهمیت به خود است.
وقتی که اشتهای کل appeased ، squaws حذف trenchers
و جردس ، و دو طرف شروع به خود را برای یک محاکمه لطیف آماده
عقل خود را.
"آیا چهره پدرم کانادا بزرگ دوباره به سمت کودکان هرن او تبدیل شده؟"
خواهان سخنران از Delawares. "وقتی بود در غیر این صورت؟" بازگشت
Magua.
"او خواستار" محبوب ترین "قوم من" دلاور به شدت متمایل رضایت خود را
به آنچه که او می دانست که کاذب باشد ، و ادامه داد : "tomahawks از مردان جوان خود شده اند
قرمز است. "
"است ، اما آنها در حال حاضر روشن و مبهم ؛ Yengeese مرده اند ، و
Delawares هستند همسایگان ما است. "
دیگر تعریف اقیانوسیه با ژست دست اذعان کرد ، و
سکوت.
سپس Magua ، تا اگر به چنین خاطره ای به یاد می آورد ، با اشاره به
قتل عام ، خواست : "آیا زندانی من را در زحمت من
برادران؟ "
"او خوش آمد می گوییم." "مسیر بین Hurons و
Delawares کوتاه است و آن باز است ، اجازه دهید او را به squaws من فرستاده ، اگر او می دهد مشکل
برادر من است. "
"او خوش آمد می گوییم ،" بازگشت رئیس ملت دوم ، هنوز هم بیشتر مؤکدا.
Magua بافل ادامه داد چند دقیقه سکوت ، ظاهرا بی تفاوت ، با این حال ،
برای دفع او در این تلاش باز خود را دریافت کرده بود به دست آوردن مجدد در اختیار داشتن
کورا.
"آیا مردان جوان من از اتاق خارج می Delawares در کوه برای شکار خود را؟" او در
طول ادامه داد. "Lenape حاکمان از تپه خود را ،"
بازگشت کمی haughtily.
"این خوب است. عدالت استاد از پوست قرمز است.
چرا باید tomahawks خود را روشن و تیز کردن چاقو خود را در برابر هر
سایر زبان ها؟
چهره های ضخیم تر کمرنگ تر از پرستوها در فصل گل نیست؟ "
"خوب!" دو یا سه تن از حسابرسان خود را در همان زمان گفت.
Magua منتظر کوچک ، اجازه کلمات خود را به نرم کردن احساسات Delawares ،
قبل از او افزود : "کفش بدون پاشنه از چرم نرم عجیب و غریب وجود دارد نشده است
جنگل؟
نه برادران من معطر پا از مردان سفید پوست؟ "
: "اجازه دهید پدرم کانادا آمده ، بازگشته از سوی دیگر ، evasively" فرزندان خود را آماده
به دیدن او. "
"وقتی رئیس بزرگ می آید ، آن است که با سرخپوستان در wigwams خود را دود.
Hurons می گویند ، بیش از حد ، او خوش آمد می گوییم. اما Yengeese سلاح بلند ، و ساق پاها
که تایر هرگز!
مردان جوان من رویای آنها دنباله از Yengeese نزدیک روستای دیده بود
Delawares! "" آنها Lenape را پیدا کند در خواب است. "
"این خوب است.
جنگجو که چشم باز است می توانید دشمن خود را ببینید ، گفت : "Magua ، یک بار دیگر تغییر خود
زمین ، وقتی که او خود را قادر به نفوذ به احتیاط همراه خود را در بر داشت.
"من به ارمغان آورده اند هدیه به برادر من.
کشورش به تنگنا ، چرا که آنها آن فکر می کنم خوب نیست ، اما
دوستان خود را به یاد جایی که آنها زندگی می کردند. "
هنگامی که او در نتیجه اعلام کرده بود قصد لیبرال او ، رئیس حیله گر به وجود آمد ، و
به شدت ارائه خود را قبل از خیره شدن چشم از میزبان خود را منتقل می شود.
آنها عمدتا از خرده ریز از ارزش کمی ، از غارت شامل
قتل عام زنان از ویلیام هنری.
در تقسیم baubles هرن حیله گری کشف هیچ هنری کمتر از خود را در
انتخاب.
او در حالی که کسانی که از ارزش بیشتری بر روی دو جنگاوران برجسته ترین ، یکی از اعطا
آنها میزبان او بود ، او چاشنی ارائه خود را به inferiors خود را با چنین
به موقع و بجا دانی ، و زمین از شکایت را به سمت چپ آنها را ندارد.
به طور خلاصه ، کل مراسم شامل ترکیب شاد سودآور با
چاپلوس ، که آن را برای فرد دهنده دشوار نیست بلافاصله به خواندن اثر
سخاوت تا به درستی با ستایش مخلوط ، در چشم از کسانی که او خطاب.
این به خوبی قضاوت و سکته مغزی سیاسی در بخشی از Magua بدون لحظه نبود
نتایج.
Delawares گرانش خود را در بیان صمیمی خیلی بیشتر از دست داده و میزبان ، در
خاص ، پس از فکر خود سهم لیبرال برای برخی از لحظات فاسد
با ارضاء عجیب و غریب ، تکرار با تاکید قوی ، واژه ها :
"برادر من یک رئیس دانا است. او خوش آمد می گوییم. "
Hurons دوستان خود Delawares را دوست دارم ، "بازگشت Magua.
"چرا باید از آنها نیست؟ آنها توسط همان خورشید با رنگ مشخص شده است ، و مرد عادل خود را شکار
در همان زمینه پس از مرگ.
پوست قرمز باید دوستان ، و به دنبال با چشمان باز در مردان سفید پوست.
من نه جاسوس برادر معطر در جنگل؟ "
دلاور ، که نام را در زبان انگلیسی به معنی "قلب سخت ،" وجه تسمیه که
فرانسه را به "لو Coeur ، مانند هرات ،" فراموش کرده که لجاجت از هدف های ترجمه شده بود ،
که احتمالا به دست آمده بود او را تا قابل ملاحظه عنوان.
قیافه او رشد بسیار حساسی کمتر استرن و او در حال حاضر برای پاسخ به بیشتر deigned
به طور مستقیم.
"کفش بدون پاشنه از چرم نرم شده اند وجود دارد عجیب و غریب در مورد اردوگاه من.
آنها شده اند را به لژ من دنبال کرده بود. "
: "آیا برادر من مورد ضرب و شتم از سگ؟" پرسید : Magua ، بدون adverting در هر شیوه ای به
ابهام سابق رئیس. "این نمی خواهد.
غریبه همیشه به فرزندان Lenape استقبال می کنیم. "
"غریبه و آشنا ، اما جاسوس نیست." "Yengeese ارسال با زنان خود را به عنوان
جاسوس؟
آیا رئیس هرن می گویند او به زنان در این نبرد انجام گرفت؟ "
"او هیچ دروغ گفت. Yengeese پیشاهنگی خود را فرستاده اند.
آنها در wigwams من بوده است ، اما آنها دریافتند وجود دارد هیچ کس می گویند خوش آمدید.
سپس آنها را به Delawares فرار -- ، می گویند که آنها ، Delawares دوستان ما هستند ؛ خود را
ذهن از پدر خود را در کانادا تبدیل شده! "
این رخنه یابی محوری خانه بود ، و یکی که در یک حالت پیشرفته تر از جامعه
که Magua به شهرت دیپلمات ماهرانه ای با عنوان.
فرار از قبیله های اخیر بود ، به عنوان آنها به خوبی خود را می دانستند ، در معرض
Delawares به آنجا در میان متحدان فرانسه خود را سرزنش و آنها در حال حاضر به ساخته شده
احساس می کنید که اقدامات بعدی خود را با حسادت و عدم اعتماد در نظر گرفته شود.
بینش عمیق به علل و اثرات لازم برای پیش بینی وجود ندارد که چنین
وضعیت چیزها بود به احتمال زیاد برای اثبات شدت به مخاطره اندازد ، به آینده خود را
جنبش.
روستا های دور آنها ، و دلایل خود را شکار و صدها تن از زنان خود را و
کودکان ، همراه با مواد بخشی از نیروی فیزیکی خود ، در واقع در درون
حدود قلمرو فرانسه.
بر این اساس ، این بشارت نگران کننده ، دریافت کرده بود به عنوان Magua در نظر گرفته شده ، با آشکار
بی میلی ، اگر نه با زنگ هشدار. بگذارید پدر من در مقابل من ، گفت : "لو
Coeur ، مانند هرات ، "او هیچ تغییری را ببینید.
درست است ، مردان جوان من رفتن نیست در مسیر جنگ ، آنها به آرزوی انجام نمی دهد
این کار. اما آنها عشق و دوست داشتن و ستایش و احترام سفید بزرگ
رئیس. "
آیا او فکر می کنم تا زمانی که او می شنود که بزرگترین دشمن خود را در اردوگاه او تغذیه
بچه ها؟ هنگامی که او گفته سیگار Yengee خونین در
آتش خود؟
که چهره رنگ پریده است که مقتول تا بسیاری از دوستان خود می رود و در میان
Delawares؟ برو! پدر بزرگ من کانادا یک احمق نمی باشد! "
«کجاست Yengee که Delawares ترس از بازگشت از سوی دیگر" است که مقتول
مردان جوان من؟ چه کسی است که دشمن فانی بزرگ من
پدر؟ "
"لا Carabine Longue!"
رزمندگان دلاور آغاز شده در نام شناخته شده ، خیانت توسط شگفتی خود را ،
که آنها در حال حاضر ، برای اولین بار یاد گرفتم ، یکی در میان متحدان هند معروف
فرانسه بود در درون قدرت خود را است.
"چه برادر من چیست؟" خواستار لو Coeur ، مانند هرات ، در یک تن است که ، با تعجب خود را ،
دور ، بیش از حد بی تفاوتی معمول از نژاد او.
«هرن نهفته است هرگز! بازگشت Magua ، بطور سرد ، تمایل سر خود را در برابر طرف
از تسلیم ، و رسم ردا اندک خود را در سراسر پستان گندم گون او.
"اجازه دهید که Delawares تعداد زندانیان خود ، آنها را یکی که پوست نه
قرمز و نه رنگ پریده است. "مکث طولانی و غرق در افکار موفق شد.
رئیس از هم جدا با همراهانش مشورت ، و رسولان despatched به
جمع آوری برخی دیگر از برجسته ترین مردان قبیله.
به عنوان جنگجو بعد از جنگجو کاهش یافته است در هر یک از ساخته شده آشنا شدند ، به نوبه خود ، با
اطلاعاتی مهم که Magua فقط ابلاغ بود.
هوا را از تعجب ، و معمول کم ، عمیق ، تعجب گلویی ، مشترک به
همه آنها را.
اخبار از دهان به دهان گسترش یافت ، تا زمانی که محل اردو زدن تمام شد قدرت
آشفته است.
زنان کارگر به حالت تعلیق در خود ، برای گرفتن چنین هجا به عنوان unguardedly از سقوط کرد
لب از رزمندگان مشاوره.
پسران ترک ورزش خود را ، و راه رفتن بدون ترس در میان پدران ، نگاه
در تحسین کنجکاو ، به عنوان شنیدند exclamations مختصری از تعجب آنها تا آزادانه
ابراز بی باکی از دشمن منفور خود را.
به طور خلاصه ، هر اشغال هم رها شد ، و تمام حرفه ها دیگر به نظر می رسید
در نظم که قبیله آزادانه ممکن است به افراط ، پس از عجیب و غریب خود را دور انداخته
روش ، در بیان احساس باز.
هنگامی که هیجان کمی کاهش خواهد یافت ، مردان قدیمی خود را دور ریخته می شوند به طور جدی
به نظر که آن و شرافت و اسم و ایمنی از قبیله خود بود به انجام ، تحت
شرایط از ظرافت بسیار و خجالت.
در طول تمام این جنبش ها ، و در میان اغتشاش عمومی ، Magua
نه تنها به حفظ کرسی خود است ، اما نگرش او در ابتدا گرفته شده بود ، در برابر
طرف از تسلیم ، جایی که او ادامه داد :
به عنوان غیر منقول ، و ، ظاهرا ، به عنوان بی عرقه ، اگر او تا به حال هیچ علاقه ای به
منجر شود.
با این حال ، نه تنها نشانه ای از نیات آینده از میزبان خود ، فرار
هوشیار او چشم.
با دانش و کمال خود را از ماهیت مردم با آنها ، او تا به حال برای مقابله ، او
پیش بینی هر اندازه گیری که بر روی آنها تصمیم گرفته و ممکن است آن را تقریبا توان گفت ، که
در بسیاری از موارد ، او می دانست خود
نیت های مردم ، حتی قبل از آنها شناخته شده را به خود شد.
شورای Delawares کوتاه بود.
هنگامی که آن به پایان رسید ، شلوغی عمومی اعلام کرد که این بود که فورا
موفق مونتاژ موقر و رسمی از ملت است.
همانطور که چنین جلساتی نادر است ، و تنها در موارد از اهمیت گذشته نامیده می شود ،
ظریف هرن ، که هنوز از هم جدا شنبه ، ناظر مکار و تاریک دادرسی ، در حال حاضر
می دانست که تمام پروژه های خود باید به صدور نهایی خود به ارمغان آورده است.
او ، بنابراین ، چپ تسلیم و راه می رفت در سکوت جلو به محل ، در مقابل
محل اردو زدن ، بکجا رزمندگان در حال حاضر شروع به جمع آوری است.
این ممکن است نیم ساعت قبل از هر فرد بوده است ، از جمله حتی زنان و
کودکان ، در جای خود بود.
تاخیر آماده قبر که لازم به دانسته شد خلق شده بودند ،
در یک کنفرانس بسیار موقر و غیر معمول.
اما زمانی که خورشید کوه نوردی بالاتر از تاپس از آن کوه ، علیه که دیده شد
در اغوش حمل کردن Delawares اردویی خود را ساخته بود ، اکثر آنها نشسته ، و خود را به عنوان
پرتو روشن darted از پشت رئوس مطالب
درختان که حاشیه از افتخاری که آنها بر به عنوان قبر ، به عنوان توجه کاهش یافت ، و به عنوان
عمیقا علاقه مند بسیاری ، احتمالا همیشه قبل از صبح خود را روشن
پرتوهای.
شماره آن تا حدودی بیش از یک هزار روح.
در مجموعه ای از وحشی به طوری جدی ، این است که هرگز یافت می شود هر گونه بی تاب وجود دارد
داوطلب کار یا مقام پس از تمایز زودرس ، آماده به حسابرسان خود را به برخی از حرکت ایستاده
شتابزده ، و ، شاید ، بی عقل
بحث و گفتگو ، به منظور است که شهرت خود را ممکن است استفاده کننده.
عمل از شتاب زدگی بسیار و فرض سقوط مهر و موم
عقل زودرس برای همیشه لطفا برای.
آن را صرفا با قدیمی ترین و با تجربه از مردان استراحت برای ذخیره کردن این موضوع
کنفرانس قبل از مردم است.
تا چنین یک تصمیم را به برخی از حرکت ، بدون اعمال در بازوها ، بدون طبیعی
هدایا ، و نه هر شهرت به عنوان سخنران ، که توجیه کوچکترین وقفه است.
به مناسبت حاضر ، جنگجو ساله که امتیاز آن به صحبت می کنند ،
ساکت و آروم ، با بزرگی موضوع خود را به ظاهر مظلوم است.
تاخیر در حال حاضر زمانی فراتر از مکث معمول مشورتی که همیشه به حال ادامه
قبل از کنفرانس ، اما هیچ نشانه ای از تعجب بی صبری و یا حتی فرار
جوانترین پسر.
گاهی اوقات یک چشم از زمین ، که در آن به نظر می رسد اکثر بودند بزرگ شد
پرچ شده ، و منحرف به سمت تسلیم خاص ، که ، با این حال ، در هیچ روش
برجسته را از کسانی که در اطراف آن ، به جز
در مراقبت های عجیب و غریب است که گرفته شده بود تا آن را محافظت در برابر حملات از
آب و هوا.
در طول یکی از کسانی که سوفل کم ، که APT برای برهم زدن بسیاری بود
شنیده می شود ، و تمام ملت به پای خود ضربه مشترک به وجود آمد.
در آن لحظه درب تسلیم در بحث باز شود ، و سه مرد ، صدور
از آن ، به آرامی نزدیک محل مشاوره.
آنها همه ساله حتی فراتر از آن دوره که قدیمی ترین حال حاضر رسیده بود ؛
اما یکی در مرکز ، که در همراهانش برای پشتیبانی تکیه به شماره بود.
مقدار سال که نژاد انسان به ندرت اجازه برای رسیدن به.
قاب او ، که زمانی بلند و راست شده بود ، مانند سدر ، خم شد
تحت فشار بیش از یک قرن است.
مرحله الاستیک ، نور از یک هندی ، رفته بود و در خود جای داده ، او مجبور شد
کار پر زحمت راه کندرو خود را بر روی زمین توسط اینچ اینچ.
تاریک ، تشویق کردن چین و چروک او در مقابل مفرد و وحشی با طولانی بود
قفل های سفید که شناور بر روی شانه های او ، چنین در ضخامت و تا اعلام کند که
نسل احتمالا پشت سر گذاشته بودند دور از آنجایی که آنها تا به حال تاریخ و زمان آخرین محروم شده است.
لباس این ایلخانی -- برای چنین ، با توجه به سن قریب به اتفاق او ، در ارتباط
او با میل و نفوذ خود را با قوم خود ، بسیار مناسب ممکن است نامیده می شوند --
غنی و تحمیل بود ، هر چند به شدت پس از مد ساده از قبیله.
ردا او از بهترین پوسته ، که از خز آنها محروم شده بودند ، به منظور
اعتراف از نمایندگی hieroglyphical اعمال مختلف در بازوها ، در سنین سابق انجام می شود.
در اغوش حمل کردن او با مدال ، برخی به رنگ نقره ای های عظیم لود شد ، و یک یا دو حتی در
طلا ، هدیه potentates مختلف مسیحی در طول دوره طولانی از او
زندگی است.
او همچنین عینک armlets ، و cinctures بالاتر از مچ پا ، این فلز گرانبها دوم.
سر او ، در کل که مو مجاز بوده است برای رشد ، تحصیل
جنگ داشتن تا زمانی است که متوقف شده ، محاصره نوعی از نیم تاج اندود بود ،
که در نوبه خود ، با مته سوراخ کمتر و بیشتر
پر زرق و برق زیور آلات ، برق زد در میان رنگ های براق از سه افتادگی شترمرغ
پر ، رنگ سیاه و سفید عمیق ، در لمس مقابل را به رنگ خود برف سفید
قفل است.
با تبر زین زدن او تقریبا در نقره بود را مخفی می کردند ، و دسته چاقو او تاباند مانند یک شاخ
طلا جامد.
بنابراین به زودی اولین زمزمه کردن احساسات و لذت بردن ، که ظهور ناگهانی
این فرد تکریم ایجاد شده ، کمی فروکش بود ، به نام "Tamenund" بود
زمزمه از دهان به دهان است.
Magua اغلب شنیده بود شهرت این دلاور عاقلانه و عادلانه ؛ شهرت است که حتی
اقدام که تا کنون به روی او اعطا هدیه ای نادر از بازداشتگاههای مخفی صمیمیت و همدلی با
روح بزرگ و از سال
منتقل می شود ، با برخی از دگرگونی خفیف ، نام خود را به غاصبان سفید او
سرزمین باستانی ، به عنوان سنت خیالی tutelar (پانوشت : آمریکایی ها گاهی
tutelar خود را به نام سنت Tamenay ،
فساد از نام فرمانده مشهور در اینجا معرفی شده است.
سنت های بسیاری وجود دارد که از شخصیت و قدرت Tamenund صحبت می کنند.)
از یک امپراتوری پهناور است.
رئیس هرن ، بنابراین ، مشتاقانه از کمی از هجوم پا ، یک نقطه
از چه رو او ممکن است یک نگاه اجمالی نزدیکتر از ویژگی های انسان ، که تصمیم گرفتن
به احتمال زیاد برای تولید تا عمق نفوذ بر بخت و اقبال خود را.
چشمان پیر مرد بسته شد ، به عنوان اینکه اندام های خسته با داشتن بودند
تا زمانی شاهد عملکرد خودخواهانه از احساسات بشر است.
رنگ پوست خود را متفاوت از آن از اطراف او ، غنی تر و تیره تر ،
دومی شده توسط برخی از خطوط ظریف و مرکب از پیچیده تولید شده و
هنوز زیبا چهره ، که شده بود ،
بیش از بیشتر از شخص او توسط بهره برداری از خالکوبی پیش بینی کرد.
او با وجود موقعیت هرن ، تصویب Magua ناظر و خاموش
بدون اطلاع قبلی و با تکیه بر دو طرفداران ارجمند خود اقدام به بالا
جای بسیاری ، جایی که او نشسته
خود را در مرکز ملت خود ، با شأن و منزلت پادشاه و هوا
پدر است.
هیچ کس نمی تواند بهانه تکریم و محبت پیشی بگیرد که این دیدار غیر منتظره
از یکی که به آن تعلق دارد و نه به جهان دیگری نسبت به این ، خود را دریافت کرد
مردم است.
پس از یک وقفه مناسب و شایسته ، روسای اصلی به وجود آمد ، و نزدیک
ایلخانی ، آنها دست خود را reverently بر روی سر خود قرار داده ، ظاهرا به
لابه کردن یک برکت و رحمت.
مردان جوان بودند با دست زدن به لباس بلند و گشاد خود محتوا ، و یا حتی رسم نزدیک شخص او ،
به منظور تنفس در جو تا سن ، بنابراین فقط ، و به همین ترتیب شجاع.
هیچ کدام اما حتی برجسته ترین در میان رزمندگان جوان مفروض تا کنون
برای انجام مراسم دوم ، توده های بزرگ بسیاری deeming آن
شادی کافی برای نگاه پس از یک فرم به طوری عمیق تکریم ، و غیره و معشوق است.
هنگامی که این اعمال از محبت و احترام انجام شد ، روسای خود جلب کرد دوباره
به نقاط مختلف خود را ، و سکوت حاکم بود در کل اردویی.
بعد از یک تأخیر کوتاه ، تعداد کمی از مردان جوان ، به آنها دستورالعمل بوده است
به زمزمه شده توسط یکی از ملازمان ساله از Tamenund به وجود آمد ، جمعیت را ترک کرد ، و
وارد تسلیم که در حال حاضر شده است
اشاره کرد به عنوان هدف توجه زیادی در سراسر که آن روز صبح.
در عرض چند دقیقه آنها دوباره ظاهر ، اسکورت افراد که همه اینها باعث شده بود
آماده سازی موقر به سمت صندلی قضاوت است.
جمعیت در خط افتتاح شد و زمانی که این حزب مجددا وارد شد ، آن را در بسته دوباره ،
تشکیل کمربند بزرگ و متراکم بدن انسان ، که در یک دایره باز مرتب شده است.
>
فصل 29
"مجمع نشسته ، رو به افزایش متجاوز از بقیه ، آشیل در نتیجه شاه مردان خطاب است."
-- پاپ 'Illiad
کورا از هر چیز در میان زندانیان می ایستادند ، entwining سلاح های خود را در کسانی که از آلیس ، در
حساسیت به لمس عشق خواهرانه.
با وجود آرایه ای از وحشی ترس و شوم در هر طرف او را ، بدون
دلهره در حساب خود او می تواند قبل از ازدواج فکر nobler را از جلوگیری از
نگه داشتن چشم خود را بر روی ویژگی های رنگ پریده و اضطراب از آلیس لرزش محکم.
بستن در کنار آنها ایستاده بود Heyward ، با علاقه به هر دو ، که ، در چنین لحظه ای از
عدم قطعیت شدید ، به ندرت غلبه به نفع از او می دانستند که او آنها بیشتر
دوست داشتم.
Hawkeye خود را کمی در عقب قرار داده شده بود ، با احترام به رتبه برتر
از همراهانش ، که هیچ شباهت در دولت از بخت و اقبال حاضر خود می تواند
القاء او را برای فراموش کردن.
Uncas بود وجود ندارد.
وقتی سکوت کامل دوباره بازسازی شد ، و بعد از معمول ، مکث طولانی و چشمگیر ،
یکی از دو رؤسای ساله که نشسته بود ، طرف بزرگ خاندان به وجود آمد ، و خواستار
با صدای بلند ، در بسیار قابل فهم انگلیسی :
"کدام یک از زندانیان من لا Longue Carabine است؟"
نه دانکن و نه طلایه دار پاسخ داد.
سابق ، با این حال ، چشم خود را در سراسر مونتاژ تاریک و خاموش نگاه و
عقب کشیدم سرعت ، زمانی که آنها در هیدراتاسیون بدخیم از Magua سقوط کرد.
او را دیدم ، در یک بار ، که این مکار وحشیانه به حال برخی از آژانس مخفی در حال حاضر خود را
تفهیم اتهام قبل از ملت ، و مصمم به پرتاب هر امکان
مانع در راه اجرای برنامه های شوم خود را.
او یک نمونه از مجازات خلاصه سرخپوستان شاهد بود ، و در حال حاضر
مخوف که همراه او بود برای دوم انتخاب شود.
در این معضل ، با گذشت زمان کم و یا هیچ برای انعکاس ، او به طور ناگهانی به پنهان سازی تعیین می شود
دوست او ، ارزشمند به جا مانده در هر و یا هر خطر به خود.
قبل از او تا به حال هم ، با این حال ، به صحبت می کنند ، این سوال را در یک صدای بلندتر تکرار شد ،
و با سخن گفتن واضح تر است. "ما اسلحه بدهد ،« مرد جوان haughtily
پاسخ داد : "و ما را در جنگل واقع در انجا است.
اعمال ما باید برای ما صحبت می کنند! "
"این جنگجو که نام گوش ما پر کرده است!" بازگشت رئیس ، در مورد
Heyward با آن مرتب سازی بر اساس علاقه کنجکاو که به نظر می رسد جدا از انسان ، هنگامی که
یکی از beholding اول همنوعان خود را به چه کسی
شایستگی یا تصادف ، فضیلت و یا جرم و جنایت ، داده است بد نامی است.
"چیزی است که مرد سفید به اردوگاه Delawares آورده است؟"
"ضروریات من.
من برای غذا ، سرپناه ، و دوستان می آیند. "" این نمی تواند.
جنگل پر از بازی است.
رئیس جنگجو نیاز به هیچ سرپناه دیگر از آسمان بدون ابرها و
Delawares دشمنان و نه دوستان Yengeese.
برو ، دهان صحبت کرده است ، در حالی که قلب گفت : هیچ چیز است. "
دانکن ، کمی در از دست دادن چه شیوه ای برای ادامه ، سکوت ، اما طلایه دار ،
که تا به حال گوش دقت به همه که گذشت ، در حال حاضر پیشرفته به طور پیوسته به جلو است.
"که من به تماس لا Carabine Longue پاسخ نمی بود ، را دارا نیست یا به
شرم و یا ترس ، "او گفت ،" نه یکی و نه دیگری ، هدیه ای از یک مرد صادق است.
اما من حق Mingoes اعتراف نیست یک نام را به یکی که دوستان کرده اند پاداششان
فکر هدیه خود بوده است ، در این ویژه ، به خصوص به عنوان آنها
دروغ ، مرغ 'بشکه grooved و هیچ carabyne.
من مرد ، با این حال ، که به نام ناتانیل از خویشاوندان نزدیک من ، تعریف از
Hawkeye از Delawares ، که بر روی رودخانه خود را زندگی می کنند و آنها ایروکیز
فرض را به سبک "تفنگ طولانی" ، بدون
هرگونه ضمانت از او که بیشتر در این موضوع نگران است. "
چشم از همه حال حاضر ، که تا کنون بوده است به شدت اسکن شخص دانکن ،
در حال حاضر ، روشن از طریق مسنجر ، به سمت قاب آهن درست از این مدعی جدید را به
وجه تسمیه تشکر شده است.
آن را در هیچ مدرک قابل توجه بود که باید وجود داشته باشد یافت می دو که مایل به
ادعا می کنند آنقدر بزرگ افتخار ، برای impostors ، هر چند نادر است ، ناشناخته در میان نیست
بومی بود اما در مجموع مواد به
مقاصد عادلانه و شدید Delawares ، که باید وجود داشته باشد هیچ اشتباهی
در این موضوع.
برخی از مردان قدیمی خود را به طور خصوصی با هم مشورت ، و پس از آن ، به عنوان آن که به نظر می رسد ، آنها
مصمم به بازجویی از بازدید کننده خود را در مورد این موضوع است.
برادر من گفته است که مار را به اردوگاه من رخنه کرد ، گفت : "رئیس به Magua ؛
"که به او شده است؟" هرن با اشاره به طلایه دار.
"یک دلاور دانا بر این باورند پارس از گرگ؟" گفت دانکن ، هنوز هم
تایید شده در مقاصد شر دشمن باستانی خود : "یک سگ نهفته است هرگز ، اما زمانی که
گرگ شناخته شده به حقیقت صحبت می کنند؟ "
چشم از Magua آتش فلش ، اما ناگهان recollecting ضرورت
حفظ حضور خود را از ذهن او دور در تحقیر خاموش تبدیل شده است ، و مطمئن که
هوشمندی سرخپوستان شکست خواهد خورد
برای استخراج شایستگی های واقعی از نقطه ای در جنجال.
او را فریب نیست ، برای پس از دیگری مشاوره کوتاه ، دلاور با احتیاط
تبدیل دوباره به او ، و با بیان این که تعیین فرماندهان ، هر چند در
ترین زبان با ملاحظه.
او گفت : "برادر من دروغگو نامیده شده است ،" ، "و دوستان او عصبانی هستند.
آنها نشان خواهد داد که او صحبت کرده است حقیقت است.
به من زندانیان اسلحه ، و اجازه دهید آنها را ثابت کند که مرد است. "
Magua تحت تاثیر در نظر گرفتن مصلحت ، که او به خوبی آگاه است اقدام از بی اعتمادی
از خود به عنوان یک تعریف و یک ژست از رضایت ، به خوبی محتوا که
صحت خود را باید به طوری ماهرانه تیرانداز ماهر به عنوان طلایه دار پشتیبانی می کند.
سلاح فورا در دست مخالفان دوستانه قرار گرفتند ، و آنها
پیشنهاد به آتش ، بر سر بسیاری نشسته ، در ظرف سفالی ،
که به طور تصادفی غیر روحانی ، در بیخ و بن ، برخی از
پنجاه متری از جایی که آنها ایستادند.
Heyward خود را در این ایده از رقابت با دیده بانی کردن لبخند زد ، هر چند او
مصمم به فریب استقامت ، تا از طرح های واقعی مطلع
Magua.
بالا بردن تفنگ خود را با دقت ، و تجدید هدف خود سه چندین بار ، او
اخراج شدند.
گلوله قطع چوب در عرض چند اینچ از رگ و تعجب عمومی
رضایت اعلام کرد که ضربه اثبات مهارت زیادی در نظر گرفته شد
استفاده از سلاح.
حتی Hawkeye راننده سرشونو تکون دادن سر خود ، به عنوان اگر او می گویند ، آن را به بهتر از او انتظار می رود بود.
اما او به جای آشکار قصد ادعا با نشانه گیر موفق ،
ایستاده بود با تکیه بر تفنگ خود را برای بیش از یک دقیقه ، مانند مردی که کاملا
دفن شده در اندیشه است.
از این خیال ، او ، با این حال ، بیدار شده توسط یکی از سرخپوستان جوان که
بازوها مبله بود ، و که در حال حاضر لمس شانه خود ، گفت : در بسیار شکسته
انگلیسی :
"آیا می توانم چهره رنگ پریده آن را کتک بزنید؟"
"بله ، هرن!" گفت طلایه دار ، با بالا بردن تفنگ کوتاه در دست راست خود را ، و
تکان دادن آن در Magua ، با سهولت به اندازه آشکار که اگر آن را نی ؛ "بله ، هرن ، من
می تواند شما را در حال حاضر اعتصاب ، و هیچ قدرتی بر روی زمین می تواند سند جلوگیری!
شاهین سر به فلک کشیده خاصی از کبوتر از من این لحظه از شما نیست ، اما من
انتخاب یک گلوله به ارسال به قلب شما!
چرا باید من؟ چرا -- چرا که هدیه ناکرده رنگ من
و ممکن است جلب کردن شر در مناقصه و سران بی گناه.
اگر شما می دانید که به عنوان خدا ، او را تشکر ، بنابراین ، در روح به درون خود ، برای شما
دلایلی داریم! "
قیافه های برافروخته ، چشم عصبانی و رقم تورم طلایه دار ، تولید
احساس ترس مخفی در تمام که او را شنیده.
Delawares نفس خود را در انتظار برگزار شد ، اما Magua خود ، حتی در حالی که
او بی اعتماد بود تحمل دشمن او باقی ماند ، غیر منقول و آرام ، جایی که او ایستاده بود
در جمعیت wedged ، به عنوان یکی که بزرگ شد به نقطه مورد نظر است.
"ضرب آهنگ آن ،" دلاور جوان در آرنج از طلایه دار تکرار.
"ضرب آهنگ ، احمق --؟ بانگ زد :" Hawkeye ، هنوز هم شکوفایی سلاح
عصبانیت بالای سر او ، هر چند چشم او دیگر به دنبال فرد از Magua.
"اگر مرد سفید است جنگجو او وانمود میکند ، گفت :" رئیس سالمندان ، به او اجازه دهید
اعتصاب nigher به علامت است. "
پیش آهنگ با صدای بلند خندید -- سر و صدا است که تولید اثر شگفت انگیز از
صدا غیر طبیعی در Heyward و سپس حذف این قطعه ، به شدت به سمت چپ تمدید او
دست ، آن ، ظاهرا مرخص شد.
شوک ، رانندگی قطعاتی از کشتی به هوا ، و پراکندگی آنها بر روی هر
طرف.
تقریبا در همان لحظه ، صدای تند از تفنگ شنیده می شد ، به عنوان او
رنج می برد آن را به سقوط ، به تحقیر ، به زمین.
برداشت اول از عجیب و غریب صحنه جاذب تحسین بود.
سپس سوفل کم است ، اما افزایش ، فرار از طریق کثرت ، و در نهایت دارای عقاید
را برای تلفن های موبایل که نشان می دهیم ، مخالف پر جنب و جوش در احساسات
تماشاگران.
در حالی که برخی از آشکارا رضایت خود را در زبردستی به طوری بی سابقه شهادت داد ،
تا حد زیادی بخش بزرگتری از قبیله به این باور موفقیت شات تمایل شد
در نتیجه تصادف بود.
Heyward بود آهسته نه برای تایید نظر بود که به نفع خود
تظاهر. "این شانس بود" او گفت ، "هیچ کدام می تواند
ساقه بدون هدف! "
"شانس!" در واقع همان تکرار "جنگلبان هیجان زده بود که در حال حاضر با سرسختی در حفظ او خم
هویت در هر خطر ، و در آنها نکات مخفی Heyward در تسلیم
فریب به طور کامل از دست داده بودند.
"آیا انسو دروغ هرن ، بیش از حد ، فکر می کنم آن را شانس؟
او دیگر اسلحه بدهد ، و محل ما چهره به چهره ، بدون پوشش و یا گول زدن ، و اجازه دهید
پراویدنس ، و چشمان خود ما ، تصمیم می گیرید مهم ما atween!
من این پیشنهاد را به شما ، عمده ، به خون ما از یک رنگ ، و ما در خدمت
استاد همان. "
بازگشت Heyward : "که هرن دروغگو ، بسیار مشهود است ،" ، خونسردی "شما
خودتان شنیده ام شما ادعا او را به لا Longue Carabine. "
غیر ممکن است می گویند ادعای خشونت آمیز Hawkeye سمج که
بعدی ساخته شده است ، در او سراسیمه مایل به حمایت کردن از هویت خود ، به حال سالمندان
دلاور یک بار دیگر interposed.
شاهین که از ابرها می آید می تواند بازگشت او را ، "او گفت :" به آنها
اسلحه. "
این بار طلایه دار کشف و ضبط تفنگ با حرص ، و نه به حال Magua ، هر چند او را تماشا
جنبش تیرانداز ماهر با چشم حسادت ، هر علت دیگری برای دلهره است.
"در حال حاضر آن توان ثابت کرد در مواجهه با این قبیله Delawares ، که بهتر است اجازه دهید ،
مرد ، "گریه طلایه دار ، با ضربه زدن به لب به لب قطعه خود را با آن انگشت که تا به حال کشیده
بسیاری از کشنده باعث.
"شما می بینید که کدو حلق آویز در برابر درخت انسو ، عمده ، اگر شما مناسب تیرانداز ماهر برای
مرزها ، اجازه دهید به من مراجعه کنید به پوسته خود را بشکند! "
دانکن اشاره کرد شی ، و آماده خود را به تجدید محاکمه.
کدو یکی از رگ های معمول کمی استفاده شده توسط سرخپوستان بود ، و آن بود
معلق از شاخه های مرده از یک کاج کوچک ، شلاق زدن deerskin ، در کامل
فاصله یک صد متری.
بنابراین مرکب عجیبی است احساس از عشق به خود ، که سرباز جوان ، در حالی که او
بی ارزشی مطلق suffrages از داوران وحشیانه او را می دانست ، فراموش کرده
انگیزه های ناگهانی از مسابقه در آرزوی به اکسل.
آن را دیده بوده است ، در حال حاضر ، که مهارت خود را به دور از بودن محقر بود ، و او در حال حاضر
حل و فصل مطرح بهترین آن کیفیت.
زندگی خود را وابسته شده بود در مورد این مسئله ، هدف از دانکن می توانست نشده است بیشتر
عمدی یا تغییری نکرده است.
او از کار اخراج شده و سه یا چهار سرخپوستان جوان ، که به جلو در این گزارش بر خاست ، اعلام کرد
با یک فریاد ، که توپ را در درخت ، بسیار کوچک در یک طرف
شی مناسب.
رزمندگان به زبان آمده انزال مشترک لذت ، و پس از آن تبدیل شده چشمان خود را ،
inquiringly ، در جنبش رقیب خود است.
"ممکن است برای آمریکایی ها سلطنتی انجام دهید!" گفت : Hawkeye ، خنده یک بار دیگر در خود
ساکت و آروم ، بی ریا شیوه ای "بود ، اما تفنگ من اغلب بسیار از خط واقعی تبدیل شده ،
بسیاری از سمور که پوست در حال حاضر در
ابد ، و بسیاری از Mingo خونین ، که خیط و پیت کردن ، بانوی ، هنوز هم در جنگل
رفتگان به حساب نهایی او ، خواهد بود اقدام deviltries خود را در این روز ،
atween استان.
من امیدوارم که زن سرخ پوست امریکایی که صاحب کدو تا به تعداد بیشتری از آنها در خیمه او ، برای این خواهد شد
برگزار هرگز آب دوباره! "
طلایه دار بتونه کاری او را تکان داد ، و cocked قطعه خود را ، در حالی که صحبت کردن ، و او به عنوان
به پایان رسید ، او انداخت پشت پا ، و به آرامی پوزه از زمین مطرح است :
حرکت ثابت ، یکنواخت ، و در یک جهت بود.
زمانی که در یک سطح ایده آل ، آن را برای یک لحظه تنها می ماند ، بدون لرزش و یا تنوع ،
به عنوان هر چند هر دو مرد و تفنگ در سنگ کنده کاری شده بودند.
در طی این لحظه ثابت ، آن را ریخت جلو محتوای آن ، در روشن ، نظر اجمالی
ورق شعله.
باز هم سرخپوستان جوان محدود به جلو ، اما جستجو عجولانه خود و ناامید
به نظر می رسد اعلام کرد که هیچ اثری از گلوله دیده می شود.
"رفتن" رئیس قدیمی گفت : به طلایه دار ، در لحن انزجار قوی ؛ "تو هنر گرگ در
پوست سگ. من به تفنگ بلند از صحبت
Yengeese. "
"آه! حال من آن قطعه که مبله نام شما استفاده میکنند ، من خودم را به متعهد و ملتزم کردن
شلاق زدن ، قطع و رها کردن کدو را بدون شکستن آن! "بازگشت Hawkeye ، کاملا
دست نخورده توسط شیوه ای دیگر.
"احمق ، اگر شما را گلوله یک تیرانداز ماهر در این جنگل ، شما باید نگاه کنید
در جسم ، و نه در اطراف آن! "
جوانان هند فورا درک معنای خود -- را برای این زمان او در صحبت کرد
زبان دلاور -- و پاره شدن از درخت کدو ، آنها آن را در بالا با برگزار شد
exulting فریاد ، نمایش یک سوراخ در آن
پایین ، که توسط گلوله قطع شده بود ، پس از عبور از دهانه معمول در
مرکز از سمت فوقانی آن است.
در این نمایشگاه غیر منتظره ، یک عبارت با صدای بلند و با حرارت زیاد از لذت پشت سر هم از
دهان هر موجود جنگجو است.
این سوال ، و تصمیم گرفت Hawkeye effectually تاسیس در اختیار داشتن
شهرت خطرناک خود.
آن چشمان کنجکاو و توصیف است که رد شده دوباره در Heyward بود ، شد بالاخره
کارگردانی به شکل آب و هوا مورد ضرب و شتم از دیده بانی ، که بلافاصله اصلی تبدیل شد
هدف از توجه به ساده و
موجودات ساده لوح او توسط آنها احاطه شده است.
هنگامی که اغتشاش ناگهانی و پر سر و صدا بود کمی فروکش ، رئیس ساله از سر گرفته خود را
معاینه.
"چرا می خواهید به متوقف کردن گوش من" او گفت ، از پرداختن به دانکن "Delawares
احمق که آنها می توانند پلنگ جوان از گربه نمی دانم؟ "
"آنها هنوز در پیدا کردن هرن آواز پرنده گفت :" دانکن ، تلاش برگزیدن
زبان تمثیلی از بومیان. وی می افزاید : "این خوب است.
ما می دانیم که می تواند گوش مردان بسته است.
برادر ، افزود : "رئیس چرخش چشم خود را بر روی Magua ،" Delawares گوش دادن است. "
بنابراین بدانیم ، و به طور مستقیم نامیده می شود به اعلام جسم خود را ، هرن به وجود آمد و
پیشرفت با شور و مشورت و عزت را به مرکز دایره ،
جایی که او توسط زندانیان روبه رو ایستاده بود ، او خود را در نگرش به صحبت قرار داد.
قبل از باز کردن دهان خود ، با این حال ، او خم چشمان او به آرامی در امتداد تمام زندگی
مرز از چهره های جدی ، که اگر به خلق و خوی عبارات خود را به ظرفیت های او
مخاطبان دارد.
در Hawkeye او یک نگاه از دشمنی احترام کاربر به سایر نظرسنجی ؛ دانکن ، یک نگاه
خاموش نشدنی نفرت ، رقم کاهش از آلیس او به ندرت به deigned
اخطار ، اما هنگامی که نگاه خود را با شرکت آشنا ،
فرمانده ، و در عین حال دوست داشتنی از کورا ، چشم خود را lingered یک لحظه ، با
بیان که این ممکن است به سختی برای تعریف.
سپس ، پر از نیات خود را تاریک او ، او را در زبان Canadas ، صحبت کرد
زبان است که او به خوبی آگاه است توسط بسیاری از حسابرسان خود را درک شد.
"روح ساخته شده است که مردان آنها را رنگی متفاوت ، شروع هرن ظریف.
"بعضی از آنها blacker نسبت به خرس تنبل است.
این او گفت باید برده و او دستور داد آنها را به کار برای همیشه لطفا برای ، مانند
بیش از حد.
شما نمی توانید آنها را ناله می شنوم ، وقتی که باد جنوبی ، بلندتر از درهنگام
بوفالو ، در امتداد سواحل دریاچه نمک بزرگ ، که در آن canoes بزرگ می آیند و می روند
با آنها در droves.
برخی از او با paler چهره نسبت به قاقم از جنگل ها ساخته شده و این او دستور داد
برای معامله گران ، سگ به زنان خود را ، و گرگ ها به بردگان خود را.
او به این مردم طبیعت کبوتر ، بال که تایر هرگز ، جوان ،
فراوان تر از برگ درختان ، و اشتهای را ببلعند زمین.
او به آنها زبان مانند تماس کاذب از غیر مجاز ، قلب مانند خرگوش ؛
حیله گری از گراز (اما هیچ کدام از روباه) ، و بازوها طولانی تر از پاها از گوزن.
با استفاده از زبان خود او متوقف می شود گوش سرخپوستان ، قلب خود را می آموزد ، او به پرداخت
رزمندگان به مبارزه با جنگ او ، حیله گری خود را به او می گوید که چگونه می توانید با هم کالا
زمین و اسلحه خود را محصور کردن زمین
از سواحل آب شور جزیره دریاچه بزرگ است.
شکم پرستی او او را بیمار می کند. خدا او را داد به اندازه کافی و در عین حال او می خواهد.
چنین چهره رنگ پریده است.
"بعضی از روح بزرگ ساخته شده با پوست روشن تر و به رنگ قرمز از انطرف SUN ،
Magua ادامه داد ، با اشاره impressively به سمت بالا به جرم اسمانی کم رنگ و پریده بود که
مبارزه از طریق اتمسفر مبهم
افق "و این که او مد به ذهن خود او.
او به آنها این جزیره را به عنوان او آن را مطرح کرده بود ، پوشیده از درختان ، و پر از بازی است.
باد clearings خود را و خورشید و باران رسیدن میوه های خود را و بارشها
آمدند تا به آنها بگویید می شود سپاسگزار است. چه نیاز بود از آنها از جاده ها برای سفر با!
آنها از طریق تپه شاهد!
وقتی beavers کار می کرد ، در سایه وضع ، و نگاه در.
باد آنها را در تابستان سرد و در زمستان ، پوست نگه داشته آنها را گرم.
اگر آنها در میان خود جنگیدند ، آن را به اثبات برسانند که آنها مرد بودند.
آنها شجاع شدند ؛ آنها فقط ، آنها خوشحال بودند ".
در اینجا سخنران متوقف شد ، و دوباره نگاه اطراف او را به کشف در صورتی که افسانه او بود
همدردی از شنوندگان خود را لمس است.
او در همه جا ملاقات کرد ، با چشم پرچ خود ، سر سیخ شده و سوراخ های بینی ، گسترش به عنوان
اگر هر حال حاضر منحصر به فرد خود قادر و مایل ، به تنهایی ، برای جبران احساس
اشتباهات از نژاد او.
"اگر به روح بزرگ به زبان های مختلف به کودکان قرمز خود ، او در ادامه یافت
پایین ، هنوز هم مالیخولیا صدا ، "آن بود که همه حیوانات می توانند آنها را درک است.
برخی او را در میان بارشها قرار داد ، با پسر عموی خود ، خرس.
برخی او نزدیک به خورشید به تنظیم قرار داد ، در جاده ها به دلیل شکار خوشحال است.
برخی در اراضی بزرگ در اطراف آبهای تازه ، اما بزرگترین او ، و بیشتر
معشوق او ، ماسه دریاچه نمک.
آیا برادران من می دانم نام این مردم خواستار چیست؟ "
"این Lenape بود!" گفت بیست صدای مشتاق در یک نفس است.
"این Lenape Lenni" بازگشت Magua ، تحت تاثیر قرار در خم شدن و سر خود را در احترام به
عظمت سابق خود را. "این قبایل Lenape بود!
خورشید از آب که نمک افزایش یافت ، و در آب شیرین ، و هرگز مخفی شدند
خود را از چشمان خود را. اما چرا باید من ، هرن از جنگل ،
ارسال به عاقلانه مردم سنت های خود را؟
چرا آنها را یادآوری جراحات وارده بر آنها ، عظمت باستانی خود را ، عمل خود ، خود را
شکوه ، شادی خود را ، ضرر خود را ، خود را شکست و بدبختی خود را؟
آیا در میان آنها یکی است که آن را دیده و می داند که آن را به درست باشد؟
من انجام داده اند. زبان من هنوز هم برای قلب من از سرب است.
من گوش می دهید. "
همانطور که صدای بلندگو به طور ناگهانی متوقف شد ، در هر صورت و تمام چشم ها تبدیل شده است ، توسط
یک جنبش مشترک به سمت Tamenund ارجمند.
از لحظه ای که او در زمان کرسی خود ، تا لحظه حاضر ، لب از
ایلخانی قطع شده بود ، و به ندرت یک نشانه ای از زندگی او را فرار کرده بود.
او خم در feebleness نشسته ، و ظاهرا ناخودآگاه از حضور او در
در طول تمام صحنه باز کردن آن ، که در آن مهارت طلایه دار تا شده بود
به وضوح تاسیس است.
با این حال ، در صدا به بخوبی فارغ التحصیل از صدای Magua ، خیانت او به مدارک و شواهد
آگاهی ، و یک یا دو بار او حتی سرش را بلند کرد ، تا اگر به گوش دادن.
اما زمانی که هرن حیله گر ملت خود را بر اساس نام ، پلک پیر مرد صحبت کرد
بزرگ خود را ، و او را بر بسیاری را با آن نوع از کسل کننده نگاه ،
بی معنی بیان شده که ممکن است
قرار است متعلق به لقاء یک کابوس است.
بعد از آن او تلاش به افزایش ، و ساخته شده که توسط حامیان وی تایید ، او به دست اورد او
پا ، در استقرار فرماندهی بر شرافت آن ، در حالی که او با ضعف tottered.
: "چه کسی فرا می خواند کودکان از Lenape؟" او در عمیق ، گلویی گفت :
صدا ، که awfully قابل شنیدن توسط سکوت نفس از بسیاری ارائه شده بود ؛
"که چیز رفته صحبت می کند؟
آیا تخم مرغ نیست تبدیل شدن به یک کرم -- کرم مگس ، و هلاک؟
چرا Delawares خوب است که گذشته را به؟
بهتر Manitou برای آن که باقی می ماند تشکر می کنم. "
"Wyandot ، گفت :" Magua ، پله nigher به پلت فرم بی ادب که در آن
دیگر ایستاده بود ، "دوست Tamenund است."
"یک دوست" را تکرار کرد سیج ، که بر روی پیشانی اخم تاریک حل و فصل ، انتقال
بخشی از آن شدت که چشم خود را در میانسالی وحشتناک رندر شده بود.
"آیا حاکمان Mingoes زمین؟
هرن در اینجا به ارمغان می آورد؟ "" عدالت.
زندانیان او با برادران خود هستند ، و او برای خود می آید. "
Tamenund سر خود را به سمت یکی از حامیان او تبدیل شده است ، و گوش به کوتاه مدت
مردی با توضیح داد.
سپس ، رو به متقاضی ، وی او را در نظر یک لحظه با توجه عمیق ؛ و پس از آن
او در یک صدای کم و اکراه گفت : "عدالت قانون Manitou بزرگ.
فرزندان من ، به غذا غریبه.
سپس هرن ، خود تو را و ترک. "
در تحویل این حکم موقر ، ایلخانی خود را نشسته ، و بسته
چشم خود را دوباره ، تا اگر بهتر با تصاویری از او تجربه خود میرسید خشنود
در مقایسه با اشیاء قابل مشاهده جهان است.
در برابر چنین حکمی هیچ دلاور به اندازه کافی مقاوم به سوفل ، بسیار کمتر وجود دارد
مخالف خود را.
کلمات به ندرت به زبان آمده بودند که چهار یا پنج تن از رزمندگان جوان ، پله
پشت Heyward و طلایه دار ، صندل سبک تصویب کرد تا کاربران آنلاین و به سرعت در اطراف خود
بازوها ، آن ها را به هر دو در اسارت فوری.
سابق بیش از حد بار گرانبها و تقریبا نامحسوس با او کاملا اشغال شده بود ، به
آگاه باشید از نیات خود را قبل از آنها اعدام شدند ، و دومی ، که
در نظر گرفته حتی قبایل متخاصم.
Delawares نژاد برتر از موجودات ، ارائه بدون مقاومت.
شاید با این حال ، شیوه ای از طلایه دار ندارد تا منفعل بوده است ، تا به حال او
به طور کامل درک زبان که در آن گفت و گو قبلی انجام شده بود.
Magua نگاه از پیروزی در اطراف کل مجمع بازیگران قبل از او اقدام
اعدام از هدف خود.
ادراکی که مردان قادر به ارائه هر گونه مقاومت در برابر بودند ، او تبدیل شده به نظر می رسد خود
در او ، او ارزش ترین است. کورا زل زل نگاه کردن خود را با یک چشم بنابراین آرام ملاقات کرد و
شرکت ، که وضوح خود را wavered.
سپس ، recollecting استادی سابق خود ، او آلیس را از آغوش جنگجو بزرگ
او در برابر آنها خم و beckoning Heyward به دنبال او motioned
محاصره جمعیت به باز کردن.
اما کورا ، به جای پیروی از ضربه او انتظار می رود ، با عجله به پا
ایلخانی ، و بالا بردن صدای او ، با صدای بلند گفت :
گفت : "درست و دلاور ارجمند ، بر عقل و دانش و قدرت تو ، ما برای رحمت لاغر!
ناشنوا به ان هیولای حیله گر و ظالم ، که سموم را در گوش تو با
دروغ به غذا تشنگی خود را برای خون.
تو که hast زندگی طولانی ، و آن hast دیده شر از جهان ، باید بدانید که چگونه
به خلق و خوی فجایع خود را به بدبختی است. "
چشم پیرمرد به شدت باز کرد ، و او بار دیگر به سمت بالا نگاه
بسیاری.
به عنوان زنگ پر سر و صدا از ملتمس در گوش او دارای عقاید ، حرکت آنها به آرامی در
جهت شخص او ، و در نهایت وجود دارد در زل زل نگاه کردن مداوم حل و فصل است.
کورا خودش را به زانو خود بازیگران بود ؛ و با دست گره در هر و
فشرده شده بر اغوش حمل کردن او ، او را مانند یک مدل زیبا و تنفس جنسی او باقی ماند ،
دنبال کردن در پژمرده اما با شکوه خود را
تشویق کردن ، با یک گونه از حرمت مقدس.
به تدریج ، بیان ویژگی های Tamenund تغییر ، و از دست دادن جای خالی خود را
در تحسین ، که با بخشی از آن اطلاعاتی که از یک قرن قبل از روشن
معتاد شده بود برای برقراری ارتباط جوانی
آتش به باندهای گسترده ای از Delawares.
افزایش بدون کمک و به ظاهر بدون تلاش ، او در یک صدا خواستار
که حسابرسان آن ثبات و استحکام خود را مبهوت :
"تو چگونه است؟" "یک زن.
یکی از نژاد منفور ، اگر پژمردگی تو -- Yengee.
اما یکی که به تو صدمه هرگز ، و چه کسی می تواند مردم تو صدمه نمی زند ، اگر او را که
پرسد برای یاری کردن. "
"به من بگو ، فرزندان من ،" ادامه داد : ایلخانی ، hoarsely ، حرکتی به کسانی که
در اطراف او ، هر چند چشمان او هنوز بر شکل دو زانو از کورا ساکن "که در آن کرده اند
معترضان Delawares؟ "
"در کوه ایروکیز ، فراتر از چشمه های روشنی از Horican."
بسیاری از تابستان parching می آیند و رفته ، ادامه داد : سیج ، "از آنجایی که من از نوشیدند
آب از رودخانه ها خود من.
فرزندان Minquon (پانوشت : ویلیام پن Minquon نامیده شد
Delawares ، و او در معاملات خود خشونت یا بی عدالتی هرگز با آنها استفاده می شود ، خود را
رتبه های معروفیت برای پاکدامنی گذشت را به یک ضرب المثل است.
آمریکایی عادلانه افتخار مبدأ ملت خود ، که شاید بی نظیر
در تاریخ جهان ، اما وابسته به ایالت پنسیلوانیا و Jerseyman بیشتر
دلیلی برای خود ارزش خود را در
اجداد نسبت به بومی هر کشور دیگر ، از آنجا که هیچ اشتباه اصلی انجام شد
صاحبان خاک) - justest مردان سفید پوست هستند ، اما آنها
تشنه است و آنها آن را در زمان را به خود است.
آیا آنها را دنبال ما تا کنون؟ "" ما به دنبال هیچ ، ما طمع به چیزی داشتن هیچ چیز ،
پاسخ کورا.
"اسرا در مقابل بخواهد ما ، ما شده است در میان شما به ارمغان آورد و ما بخواهید
اجازه به ترک به خود ما در صلح و صفا.
هنر تو Tamenund -- پدر ، قاضی ، من تقریبا گفته بود ، پیامبر (ص) --
این مردم؟ "گفت :" من از روز بسیاری از Tamenund شده است. "
"" تیس در حال حاضر حدود هفت سال است که یکی از افراد تو در رحمت رئیس سفید
مرزهای این استان است. او ادعا کرد به خون خوب باشد
و فقط Tamenund.
'برو' ، گفت : مرد سفید ، هنر پدر و مادر تو به خاطر تو آزاد است. "
دوست تو به یاد داشته باشید نام آن جنگجو انگلیسی؟ "
"به یاد دارم که هنگامی که یک پسر خنده ،" بازگشت بزرگ خاندان ، با عجیب و غریب
خاطراتی از سن قریب به اتفاق "من بر شنهای ساحل دریا ایستاده بود و شاهد بزرگ
قایق رانی ، با سفیدتر بال از در قو ،
و گسترده تر نسبت به بسیاری از عقاب ، از برآمدن خورشید می آیند. "
"نه ، نه ، من از زمان بسیار دور صحبت می کنند نیست ، اما به نفع خویش و قوم تو نشان داده شده است
یکی از معدن ، در داخل حافظه از جوانترین جنگجوی تو "
"آن زمانی که Yengeese و Dutchmanne جنگیدند برای شکار -
از Delawares؟
سپس Tamenund رئیس بود ، و برای اولین بار کنار گذاشته تعظیم برای رعد و برق از رنگ پریده
چهره -- ":" هنوز پس از آن ، قطع کرد کورا "توسط بسیاری از
سن ، من از چیزی که دیروز صحبت می کنند.
مطمئنا ، مطمئنا ، شما آن را فراموش کرده ام. "" بود ، اما روز گذشته ، "دوباره از سالمندان
مرد ، با دست زدن به ترحم ، که "فرزندان Lenape استادان
جهان است.
ماهی های متعلق به دریاچه نمک ، پرندگان ، جانوران ، و Mengee از جنگل ،
آنها را برای Sagamores. "
کورا متمایل شدن سر او در ناامیدی ، و برای یک لحظه تلخ با او تلاش
غم وغصه.
سپس ، بالا بردن ویژگی های غنی و چشم های بشاش او ، او ، در تن ادامه داد
به ندرت کمتر نافذ تر از صدای عجیب و غریب از خود بزرگ خاندان :
"به من بگو ، Tamenund پدر؟"
پیر مرد را بر او را از موضع بالا خود را نگاه کرد ، با لبخند خوش خیم در
خود را تلف لقاء ، و سپس ریخته گری چشم خود را به آرامی بیش از کل مونتاژ ،
وی پاسخ داد :
"یک ملت است." "برای خودم من از هیچ چیز.
مثل تو و ، رئیس محترم ان تو ، "او ادامه داد ، با فشار دادن دستان خود را به convulsively
در قلب او ، و رنج سر خود را به اب از دهان تراوش شدن تا زمانی که گونه سوزش او تقریبا
پنهان در پیچ و خم تاریک ، براق
tresses که در اختلال بر شانه اش سقوط کرد ، "لعنت از اجداد من است
به شدت بر فرزند خود کاهش یافته است. اما ان است که شناخته شده هرگز
وزن نارضایتی بهشت تا زمانی که در حال حاضر.
او دختر پیرمرد و قصور ، که روز نزدیک نزدیک خود را است.
او بسیاری از افراد ، بسیاری ، به عشق او ، و لذت در او ؛ و او بیش از حد خوب است ، بسیار
بیش از حد ارزشمند است ، برای تبدیل شدن به قربانی که تبه کار است. "
"من می دانم که چهره رنگ پریده نژاد افتخار و گرسنه هستند.
من می دانم که آنها ادعا می کنند نه تنها به زمین است ، اما که رنگ خود را از meanest
بهتر است از Sachems از مرد قرمز است.
سگ و کلاغ قبایل خود ، ادامه داد : "سالار قدیمی جدی ،
بدون heeding روح زخمی از شنونده خود را ، که سر تقریبا به خرد
زمین در شرم ، به عنوان اقدام او ، "
پوست و قارقار قبل از اینکه آنها را یک زن به wigwams خود را که خون شد نه
رنگ بارش برف. اما اجازه دهید آنها را قبل از مواجهه با به رخ کشیدن نیست
Manitou بیش از حد بلند است.
آنها وارد زمین در حال افزایش است ، و ممکن است هنوز در تنظیم خورشید.
من اغلب دیده می شود ملخ نوار برگ از درختان ، اما فصل
شکوفه های تا همیشه دوباره آمده است. "
"این است تا ، گفت :« کورا ، رسم یک نفس طولانی ، تا اگر احیای از ترنس ،
بالا بردن صورت خود را ، و تکان دادن درخشان حجاب ، خود را با یک چشم کیندلینگ ، که
با تناقض مرگ مانند رنگ پریدگی او
لقاء "اما چرا -- آن مجاز نیست ما برای پرس و جو.
هنوز وجود دارد یکی از مردم خود تو است که قبل از تو نشده اند ، قبل از
ترک هرن lettest تو در پیروزی ، شنیدن او صحبت می کنند. "
رعایت Tamenund در مورد او نگاه doubtingly ، یکی از همراهانش گفت :
این مار است -- پوست قرمز در پرداخت Yengeese.
او را نگه دارید ما برای شکنجه. "
بازگشت سیج : "بیایند".
سپس Tamenund بار دیگر غرق به صندلی خود را ، و سکوت عمیق غالب در حالی که
مرد جوان آماده به اطاعت دستور ساده خود را ، که برگ ها ، که fluttered
در پیش نویس از هوای صبح نور ،
و مجزا شنیده بودند rustling در جنگل های اطراف است.
>
فصل 30
"اگر شما از من انکار ، بر اساس قانون خود را تف! هیچ نیروی در احکام ونیز وجود دارد :
من برای قضاوت ایستاده پاسخ : پاسخ ، باید آن را "؟
-- تاجر ونیزی
سکوت ادامه داد ناگسستنی توسط صدای انسان برای چندین دقیقه اضطراب.
سپس بسیاری تکان دادن را باز و بسته دوباره و Uncas بودند ، در زندگی
دایره.
همه کسانی که چشم ها ، که تا به حال شده است جالب مطالعه lineaments از سیج ، به عنوان
منبع اطلاعاتی خود را در لحظه ، تبدیل ، و در حال حاضر در راز خم شد
تحسین بر شخص راست میشود ، چالاک و بی تقصیر اسیر.
اما نه حضور که در آن او خود را در بر داشت ، و نه توجه منحصر به فرد است که
او ، در هر صورت آشفته خود داشتن از Mohican جوان جذب.
او یک نگاه عمدی و رعایت را در هر طرف از او بازیگران ، جلسه حل و فصل
بیان از دشمنی که در چهره فرماندهان را با همان کاهش
آرامش به عنوان نگاه کنجکاو کودکان توجه است.
اما وقتی ، در این بررسی دقیق پر افاده ، شخص Tamenund تحت او آمد
نگاه ، چشم او ثابت شد ، به عنوان اینکه همه اشیاء دیگر در حال حاضر فراموش شده بودند.
سپس ، پیشرفت را با گام های آهسته و بی صدا تا منطقه ، او خود را قرار داده
بلافاصله قبل از چهار پایه سیج.
در اینجا او ایستاده unnoted ، هر چند کاملا مراقب خود ، تا یکی از روسای
مطلع دوم از حضور او.
"با چه زبان زندانی به Manitou صحبت می کنند؟" خواستار ایلخانی ،
بدون unclosing چشم او. "مانند پدران خود ،" Uncas پاسخ "با
زبان دلاور است. "
در این بشارت ناگهانی و غیر منتظره ، فریاد زدن شدید و پایین ، فرار از طریق
بسیاری ، که ممکن است به inaptly نمی شود در مقایسه با غرغر از شیر ، خود را به عنوان
صفرا است برای اولین بار بیدار -- فال ترس از وزن خشم آینده خود است.
این اثر بود به همان اندازه قوی در سیج ، هر چند متفاوت به نمایش گذاشته شده است.
او دست در برابر چشمان خود را به تصویب رساند ، تا اگر به حذف حداقل شواهد بنابراین شرم آور
منظره ، در حالی که او تکرار ، در پایین خود ، زنگ های گلویی ، کلمات او بود
شنیده می شود.
"دلاور! من به دیدن قبایل از زندگی
Lenape از شورای آتش رانده می شود ، و پراکندگی ، مانند گله های شکسته از گوزن ، در میان
تپه های ایروکیز!
hatchets از مردم جنگل رفت و برگشت قوی از دره های من را دیده اند ، که
بادهای آسمان در امان!
جانوران که در کوه ها ، و پرندگان که بالای درخت پرواز اجرا شود ، من
زندگی در wigwams از مردان دیده می شود ، اما پیش از این هرگز که من پیدا کردم دلاور
پایه به عنوان خزش ، مثل مار سمی ، به اردوگاه های ملت خود است. "
بازگشت Uncas : "آواز پرندگان باز صورتحساب خود ،" ، در نرمترین
یادداشت ها صدای موسیقی خود او "و Tamenund آهنگ آنها را شنیده است."
سیج آغاز شده ، خم شده و سر خود را کنار بگذارند ، تا اگر به گرفتن صدای زودگذر برخی از
عبور ملودی. "آیا رویای Tamenund!" او بانگ زد.
"صدا در گوش او!
آیا زمستان رفته عقب! تابستان دوباره به کودکان
Lenape! "
سکوت موقر و احترام این انفجار نامنسجم از لب ها از موفق
دلاور پیامبر.
مردم خود به آسانی زبان ناخوانا خود را به یکی از آن ساخته شده
کنفرانس مرموز او اعتقاد بر این بود تا دست نگه دارند تا به طور مرتب با برتر
هوش و آنها در انتظار مساله وحی در هیبت.
با این حال ، پس از یک وقفه از بیماران ، یکی از مردان سن ، درک است که سیج به حال از دست رفته
خاطراتی از موضوع قبل از آنها ، جرأت به او یادآوری دوباره.
حضور زندانی.
"دلاور کاذب trembles مبادا او باید کلمات Tamenund را بشنود ،" او گفت.
"" تیس سگ تازی که howls ، هنگامی که Yengeese نشان می دهد او دنباله است. "
و شما ، "بازگشت Uncas sternly در اطراف او ، به دنبال" سگ که ناله و شکایت کردن ، هنگامی که
فرانسوی کست نویسنده offals از گوزن او! "
بیست و چاقو gleamed در هوا ، و به عنوان بسیاری از رزمندگان پیمود ، به پای خود ، در این
گاز گرفتن ، و شاید تلافی merited ، اما حرکت از یکی از روسای سرکوب
outbreaking tempers خود و ترمیم ظاهر آرام.
احتمالا این کار ممکن است مشکل تر شده اند ، به حال جنبش های ساخته شده توسط
Tamenund نشان داد که او دوباره به صحبت می کنند.
"دلاور"! سیج را از سر گرفت ، "تو هنر کمی در خور نام تو.
مردم من ، روشن از آفتاب در زمستان بسیاری دیده می شود و جنگجو که در بیابان ها
قبیله اش وقتی در ابرها پنهان می کردند مضاعف خائن است.
قانون Manitou فقط.
است ، در حالی که رودخانه ها اجرا و کوه ایستاده ، در حالی که شکوفه می آیند
بروید و بر روی درختان ، بنابراین باید. او مال تو ، فرزندان من است ، برخورد عادلانه توسط
اوست. "
اندام منتقل شد و نه یک نفس با صدای بلند و طولانی تر از معمول کشیده شده بود ، تا زمانی که
هجا بسته شدن این حکم نهایی لب از Tamenund تصویب کرده بود.
سپس فریاد انتقام پشت سر هم در یک بار ، به عنوان آن ممکن است ، از لب متحد
ملت ، فالگیری هراسان از مقاصد ظالم خود.
در میان این yells طولانی مدت و وحشیانه ، رئیس ، در صدای بالا اعلام کرد ،
که اسیر برای تحمل محاکمه وحشتناک شکنجه توسط آتش محکوم شد.
دایره ، سفارش خود را شکست ، و فریادهای شوق مخلوط با شلوغی و جنجال و هیاهو
آماده سازی است.
Heyward دیوانه وار با اسیرکنندگان خود تلاش چشم مضطرب از Hawkeye آغاز شد که به دنبال
در اطراف او ، با بیان حرارت عجیب و غریب و کورا دوباره خودش را انداخت
در از فوت بزرگ خاندان ، یک بار بیشتر متقاضی برای رحمت.
در طول تمام این لحظات تلاش ، Uncas حفظ به تنهایی به حال خود
آرامش است.
او در آماده سازی با چشم ثابت نگاه کردم ، و هنگامی که شکنجه گران آمد برای به دست گرفتن
او ، او آنها را با یک شرکت و نگرش ایستاده ملاقات کرد.
یکی در میان آنها ، در صورت امکان شدید تر و وحشیانه تر از همنوعان خود ، تصرف کردند
شکار - شرت جنگجو جوان ، و در یک تلاش تنها آن را از بدن خود را پاره کرد.
سپس ، با فریاد زدن لذت کوره در رفته ، او به سمت خود قربانی unresisting همگانی روندی و
آماده به او منجر به سهام است.
اما ، در آن لحظه ، زمانی که او بیشتر یک غریبه به نظر می رسد احساسات بشریت ،
هدف از وحشیانه به عنوان به طور ناگهانی دستگیر شده بود که اگر یک سازمان مافوق طبیعی بود
interposed در طرف از Uncas.
کره چشم از دلاور به نظر می رسید از سوکت های خود را شروع و دهان خود را باز
و به شکل کامل خود را منجمد در نگرش از شگفتی شد.
بالا بردن دست خود را با حرکت آهسته و کنترل شده ، او با اشاره با یک انگشت به
در اغوش حمل کردن از اسیر.
همراهانش او را در جای تعجب شلوغ و هر چشم بود مانند خود را ، بستند
بدقت در شکل یک لاک پشت کوچک ، به زیبایی بر روی پستان از خالکوبی
زندانی ، در رنگ آبی روشن است.
Uncas تنها از طریق مسنجر لذت می برد پیروزی خود را ، لبخند آرامی بر روی صحنه است.
سپس حرکتی جمعیت را با رفت و برگشت بالا و مغرور بازوی خود را ، او پیشرفته
در مقابل کشور با هوا یک پادشاه سخن گفت ، و در یک صدای بلندتر از
سوفل از تحسین زد که از طریق کثرت.
"مردان از Lenape Lenni!" او گفت ، "نژاد من حمایت زمین!
قبیله ضعیف شما می ایستد در پوسته من!
چه آتش که دلاور می تواند نور را فرزند پدران من رایت ، "او اضافه کرد ،
اشاره با افتخار به نمایش و جلوه هنری پرشکوه ساده بر روی پوست خود را "خون که از چنین
سهام شعله های تو را خفه کردن!
نژاد من پدر بزرگ سازمان ملل! "" که تو هنر؟ "خواستار Tamenund ، در حال افزایش
در زنگ های شگفت انگیز او شنیده می شود ، بیش از هر معنی منتقل زبان
زندانی.
"Uncas ، پسر Chingachgook ،" پاسخ اسیر به میزان متوسطی از تبدیل
ملت ، و خم شدن سر خود را در احترام به شخصیت ها و سال های دیگر "یک پسر
Unamis بزرگ است. "
(پانوشت : لاک پشت) "! ساعت Tamenund نزدیک" گفت
سیج ؛ "روز آمده است ، در گذشته ، به شب!
من از Manitou ، که یکی است در اینجا برای پر کردن جای من در شورای آتش.
Uncas ، کودک Uncas ، پیدا نشد! چشم عقاب در حال مرگ زل زل نگاه کردن در
افزایش خورشید. "
جوانان پا به آرامی ، اما با افتخار بر روی پلت فرم ، جایی که او قابل مشاهده شد
کل آشفته و تعجب بسیاری است.
Tamenund او طولانی در طول بازوی او برگزار می شود و خواندن هر نوبت در جریمه
lineaments از لقاء او ، با خیره نگاه کردن خستگی ناپذیر که به یاد می آورد روز از
سعادت است.
"آیا Tamenund یک پسر؟" در طول پیامبر سر در گم بانگ زد.
"من از بارشها تا بسیاری از خواب -- که قوم من مانند ماسه شناور پراکنده بودند --
Yengeese ، مقدار زیادی بیش از برگ درختان!
فلش Tamenund حنایی را بترساند ، دستش را مانند پژمرده است
شاخه ای از چوب بلوط مرده ؛ حلزون swifter در رقابت خواهد بود ؛ رتبهدهی نشده است Uncas قبل از
او را به عنوان آنها را به مبارزه با چهره رنگ پریده رفت!
Uncas ، پلنگ قبیله اش ، پسر ارشد Lenape ، خردمندترین Sagamore
Mohicans!
به من بگو ، نویسنده Delawares ، Tamenund شده است دارای جای خواب برای یک صد زمستان است؟ "
سکوت آرام و عمیق که این کلمات را موفق به اندازه کافی اعلام کرد
احترام افتضاح با آن مردم خود را دریافت کرد ارتباط از
ایلخانی.
هیچ کدام جرأت به آنها پاسخ دهید ، هر چند همه در انتظار نفس از آنچه که گوش
را دنبال کنید.
Uncas ، با این حال ، به دنبال در چهره اش با علاقه و پرستش مورد علاقه
کودک ، اصل در رتبه بالا است و تصدیق کرد خود را ، به آن پاسخ.
او گفت : "چهار جنگاوران نژاد خود زندگی کرد و رفت ،" ، "از زمان از دوستان
Tamenund مردم خود را در جنگ منجر شده است.
خون لاک پشت در بسیاری از روسای بوده است ، اما همه آنها را دوباره به رفته
زمین را از چه رو آنها ، به جز Chingachgook و پسر او آمد. "
درست است -- درست است ، "بازگشت سیج ، یک فلش از بین بردن خاطره
همه خشنود خود را fancies ، و بازگرداندن او را در زمانی به آگاهی واقعی
تاریخ ملت خود.
"مرد خردمند ما اغلب گفته شده است که دو جنگجو از نژاد بدون تغییر در
تپه های Yengeese ؛ چرا که کرسی خود را در شورای آتش Delawares شده است
تا زمانی خالی؟ "
مرد جوان در این کلمات بزرگ سر خود را ، که او هنوز هم نگه داشته بود تعظیمی
کمی ، در احترام و بلند کردن صدای خود را به کثرت شنیده ، که اگر
توضیح در یک بار و برای همیشه لطفا برای سیاست خانواده اش ، او گفت : با صدای بلند :
"زمانی که ما خواب که در آن ما می تواند شنیدن دریاچه نمک در خشم خود صحبت می کنند.
سپس ما به حاکمان و Sagamores بر زمین شد.
اما هنگامی که یک چهره رنگ پریده در هر بروک دیده شد ، ما به دنبال گوزن برگشت به
رودخانه از ملت ما.
Delawares رفته بودند. رزمندگان تعداد کمی از آنها همه ماند برای نوشیدن از
جریان را دوست داشتند. سپس گفت : پدر من ، 'در اینجا ما شکار.
آب از رودخانه به دریاچه نمک.
اگر ما به سمت تنظیم خورشید برو ، ما باید جریان که به دریاچه های بزرگ اجرا
آب شیرین وجود دارد که می میرند Mohican ، مانند ماهی از دریا ، در روشن
چشمه.
هنگامی Manitou آماده است و باید گفت "بیا" ما از رودخانه به دنبال
دریا ، و خود ما را در دوباره. Delawares ، چنین باور است
کودکان از لاک پشت است.
چشمان ما در حال افزایش است و نه به سمت تنظیم خورشید هستند.
ما می دانیم که از چه رو او می آید ، اما ما می دانیم به کجا او می رود.
این کافی است. "
مردان Lenape به کلمات خود را با تمام احترام گوش که خرافات
که با آن می تواند به من قرض بدهید ، پیدا کردن یک افسون مخفی حتی در زبان تمثیلی
جوان Sagamore imparted ایده های خود را.
Uncas خود اثر توضیح مختصر خود را با چشم هوشمند تماشا کرده ام ،
و به تدریج کاهش یافته هوا از اقتدار او به عهده گرفت ، او درک که خود را
حسابرسان محتوا بودند.
سپس ، اجازه به نظر می رسد خود را به پرسه بیش از هجوم خاموش که در اطراف شلوغ
صندلی افزایش Tamenund ، او برای نخستین بار Hawkeye در اوراق قرضه خود را درک است.
پله مشتاقانه از موضع خود او ساخته شده ، راه خود را به طرف دوست خود را ؛
و برش و صندل سبک خود را با یک سکته مغزی سریع و عصبانی از چاقو خود ، او motioned
به جمعیت به تقسیم.
سرخپوستان به سکوت ، اطاعت ، و بار دیگر آنها ایستاده بود که در دایره خود را در بازه را به عنوان
قبل از ظاهر خود را در میان آنها است. Uncas طلایه دار را با دست انجام گرفت ، و منجر
او را به پای بزرگ خاندان.
"پدر ،" او گفت : "در این صورت رنگ پریده نگاه کنید ، مرد تنها ، و دوستان
Delawares. "" آیا او یک پسر Minquon است؟ "
"اما نه ، جنگجو شناخته شده به Yengeese ، و می ترسید توسط Maquas"
"چه نام او اعمال خود را به دست آورد؟"
"ما او را Hawkeye ،" Uncas پاسخ ، با استفاده از عبارت دلاور "برای بینایی خود را هرگز
مواجه شد.
Mingoes می دانم او را بهتر از مرگ او می دهد رزمندگان خود ، او با آنها است.
تفنگ طولانی است. "
"لا Longue Carabine!" گفت Tamenund ، باز کردن چشم خود را ، و با توجه به دیده بانی
sternly. "پسر من انجام داده است به خوبی به او تماس بگیرید
دوست است. "
"من او را تا که خود را چنین ثابت می کند ،" بازگشت رئیس جوان ، با بزرگ
آرامش ، اما با یک قیافه ثابت است. "اگر Uncas در میان Delawares می باشد خوش آمدید ،
سپس Hawkeye با دوستان خود در است. "
"چهره رنگ پریده مقتول مرد جوان من ، نام خود را برای ضربات او زده است فوق العاده است
Lenape. "
"اگر Mingo است که او را در گوش دلاور زمزمه ، او تنها نشان داده که
او آواز پرنده گفت : "دیده بانی ، که در حال حاضر بر این باور بودند که آن زمان به اثبات بیگناهی بود
خود را از اتهام توهین آمیز ، و
که به عنوان مرد او خطاب صحبت کرد ، اصلاح ارقام هندی خود ، با این حال ، با
عجیب و غریب مفاهیم خود را.
"که من آن را کشته Maquas من انسان را انکار نمی کند ، حتی در خود شورا
آتش سوزی است ، اما ، آگاهانه ، دست من دلاور صدمه هرگز ، به مخالفت
دلیل هدیه من است ، که دوستانه به
آنها ، و تمام است که متعلق به ملت خود است. "
علامت تعجب کم از ابراز احساسات در میان رزمندگان که رد و بدل به تصویب رسید به نظر می رسد ، با هر
دیگر مانند مردانی که برای اولین بار شروع به درک خطای خود را.
"هرن کجاست؟" خواستار Tamenund.
"او را متوقف گوش من؟"
Magua ، که احساسات در طی این صحنه که در آن Uncas به حال پیروزی بسیار ممکن است
بهتر تصور از شرح داده شده توسط پله شجاعانه در مقابل ، به تماس پاسخ
ایلخانی.
«فقط Tamenund ،" او گفت ، "نه نگه خواهد داشت آنچه هرن قرض داده است."
"به من بگو ، پسر برادر من ،" بازگشت سیج ، اجتناب از لقاء تاریک لو
Subtil و تبدیل کمال مسرت به ویژگی های صاف و ساده تر از Uncas "
غریبه حق فاتح بر شما؟ "
"او هیچ است. پلنگ ممکن است به snares تعیین شده توسط
زنان ، ولی او قوی است و می داند که چگونه از طریق آنها را کبیسه ".
"لا Carabine Longue؟"
"خنده در Mingoes. برو هرن ، از squaws خود رنگ از
خرس. "" غریبه و قبل از ازدواج سفید که می آیند
به اردوگاه من با هم؟ "
"باید در یک مسیر باز سفر." "و آن زن که هرن سمت چپ با من
رزمندگان؟ "Uncas ساخته شده بدون پاسخ است.
"و آن زن که Mingo به اردوگاه من به ارمغان آورد؟" تکرار Tamenund ، به شدت.
گریه Magua : "او مال من است ، است" و ، تکان دادن دست خود را در پیروزی در Uncas.
"Mohican ، شما می دانید که او مال من است."
گفت : Tamenund : "پسر من است سکوت ،" ، سعی به خواندن بیان
صورت است که جوانان از او را در غم و اندوه تبدیل شده است.
است تا "پاسخ کم است.
مکث کوتاه و تاثیر گذار موفق شد ، که طی آن بسیار آشکار بود با آنچه
بی میلی بسیاری اعتراف عدالت ادعای Mingo است.
در طول سیج ، در آنها به تنهایی تصمیم وابسته ، در صدای محکم گفت :
"هرن ، ترک."
"او آمده است ، فقط Tamenund ، خواستار Magua مکار" ، و یا با دست پر
ایمان Delawares؟ خیمه لو Renard Subtil خالی می باشد.
اطمینان او را با خود قوی است. "
مرد میانسال با خودش برای مدتی mused در و پس از آن ، خم شدن سر خود را به سمت یکی از
همراهان ارجمند او ، او پرسید : "آیا گوش من باز؟"
"درست است."
"آیا این Mingo یک رئیس است؟" "برای اولین بار در کشور خود است."
"دختر ، آنچه تو wouldst؟ یک جنگجوی بزرگ ، تو را به همسر است.
برو! نژاد تو به پایان خواهد رسید "
"بهتر از هزار بار ، آن را باید" گفت کورا وحشت زده ، از
ملاقات با چنین تخریب! "" هرن ، ذهن او در چادر او
پدران.
قبل از ازدواج بی میل می سازد خیمه ناراضی است. "
بازگشت Magua : "او با زبان مردم خود سخن می گوید ،" ، در مورد قربانی خود را با
به دنبال طنز تلخ.
"او از یک مسابقه از معامله گران است و مقرون به صرفه برای یک نگاه روشن است.
اجازه دهید Tamenund کلمات صحبت می کنند. "" به شما پول و عشق ما را. "
"هیچ چیز از این رو اما آنچه Magua به ارمغان آورد اینطرفی."
"سپس با خود تو ترک. Manitou بزرگ منع که دلاور
باید ناعادلانه است. "
Magua پیشرفته ، و توقیف اسیر خود را به شدت از سوی بازو ؛ Delawares سقوط کرد
به پشت ، سکوت ، و کورا ، تا اگر آگاهانه که نکوهش خواهد بود بی فایده ،
آماده برای ارسال به سرنوشت خود را بدون مقاومت است.
"نگه دارید ، نگه دارید" گریه دانکن ، springing به جلو ؛ "هرن ، رحمت! باج او
نباید تو از هر یک از مردم تو تا کنون شناخته شده است هنوز به غنی تر است. "
"Magua قرمز رنگ پوست است ، او می خواهد دانه از چهره رنگ پریده نیست."
"طلا ، نقره ، پودر ، سرب -- همه که نیازهای جنگجو باید در خیمه تو باشد ؛
که بزرگترین رئیس می شود. "
گریه Magua : "لو Subtil بسیار قوی است ،" ، خشونت تکان دادن دست که درک
بازوی unresisting کورا "او انتقام خود را!"
"فرمانروای توانا از مشیت الهی!" گفت Heyward ، clasping دست خود را با هم در
عذاب ، "می تواند این رنج می برد! برای شما ، فقط Tamenund ، من برای رحمت تجدید نظر شود. "
"عبارت از دلاور گفت" بازگشت سیج ، بسته شدن چشمان او ، و
انداختن دوباره به صندلی خود را به طور یکسان با روانی خود و اعمال خود را بدن خسته.
"مردان صحبت می کنند دو برابر نیست."
"که رئیس باید وقت خود را را در unsaying بار صحبت برباد دادن است
عاقل و معقول ، گفت : "Hawkeye ، حرکتی به دانکن ساکت باشد" اما
همچنین محتاطانه در هر جنگجو به
در نظر گرفتن و قبل از او اعتصاب تبر زین زدن خود را به سر از زندانیان خود است.
هرن ، من به شما عشق نیست ؛ و نه می تواند به من می گویند که هر Mingo تا به حال به نفع زیادی در دریافت
دستان من.
این منصفانه است که ، اگر این جنگ به زودی پایان ، بسیاری از شما را به این نتیجه
رزمندگان به من در جنگل دیدار خواهد کرد.
آن را در معرض قضاوت شما ، آنگاه که آیا شما ترجیح می دهند که چنین زندانی که
به قرار گاه خود ، و یا یکی مثل خودم ، یک مرد است که آن را تا حد زیادی شادی که هستم
ملت خود را به دیدن با دست برهنه. "
"؟ آیا تفنگ بلند" زندگی خود را برای زن به من بدهید "خواستار Magua ، hesitatingly ؛
برای او در حال حاضر حرکت در جهت ترک محل را با قربانی خود ساخته شده است.
"نه ، نه ، من گفته ام نه آنقدر که ،" بازگشت Hawkeye ، طراحی با
صلاحدید مناسب ، زمانی که او اشاره کرد که با آن اشتیاق Magua گوش به او
پیشنهاد.
"این خواهد بود مبادله نابرابر ، جنگجو را ، در اول از سن و سال او و
سودمندی ، برای بهترین زن در مرزهای.
من ممکن است رضایت به قشلاق ، در حال حاضر -- حداقل به مدت شش هفته جلو برگها
به نوبه خود -- به شرط شما قبل از ازدواج آزاد ".
Magua سرش را تکان داد ، و نشانه های بی تاب برای جمعیت برای باز کردن ساخته شده.
"خب ، پس ،" طلایه دار ، با هوا غرق در افکار از یک مرد که به حال نیمی از ساخته نشده است
تا ذهن خود را "من" مرغ باران "به مقرون به صرفه پرتاب.
نگاهی به کلمه از یک شکارچی با تجربه ، قطعه atween برابر آن
استان ها. "Magua هنوز هم عار شمرده پاسخ ، ادامه
تلاش خود را به متفرق کردن جمعیت.
"شاید" طلایه دار ، از دست دادن dissembled او خنکی دقیقا در نسبت
به عنوان دیگر آشکار بی تفاوتی به مبادله ، "اگر من باید شرط
آموزش مردان جوان خود را به موجب واقعی از
we'pon ، آن را صاف تفاوت های کمی در قضاوت ما است. "
لو Renard سرسخت دستور داد Delawares ، که هنوز در کمربند غیر قابل نفوذ lingered
در اطراف او ، در امید او به پیشنهاد دوستانه گوش ، مسیر خود را برای باز کردن ،
تهدید ، با نگاه از چشم او ،
یکی دیگر از درخواست تجدید نظر به عدالت مصون از خطا از خود را "نبی".
چه دستور داده است که باید دیر یا زود می رسند ، "ادامه داد Hawkeye ، چرخش با
نگاه غمگین و فروتنی به Uncas.
ادم پست و رذل می داند نفع او عمل کرد و آن را حفظ
خدا نگهدار شما ، پسر شما دوستان را در میان خویشاوندان نزدیک طبیعی خود را یافت ، و من امیدوارم که آنها
ثابت خواهد کرد که به عنوان واقعی به عنوان برخی از شما را ملاقات کرده اید که تا به حال هیچ متقابل هند.
همانطور که برای من ، دیر یا زود ، من باید بمیرد ، در آن است ، بنابراین ، شانس وجود دارد ، اما چند
را به مرگ و عزاداری من.
پس از همه ، آن است که به احتمال زیاد IMPS موفق شده اند به کارشناسی کارشناسی ارشد پوست سر من است ، بنابراین یک یا دو روز
تفاوت بزرگ در حساب ابدی از زمان را.
خدا نگهدار شما باشد ، افزود : "جنگلبان ناهموار ، خم شدن سر خود را کنار ، و پس از آن فورا
تغییر جهت آن را دوباره ، با نگاه مشتاق به سوی جوانان ؛ "من عاشق
هم شما و هم پدر خود ، Uncas ، هر چند ما
پوست هستند از یک رنگ در دسترس نباشد ، و هدایای ما تا حدودی متفاوت است.
ارسال Sagamore من در بزرگ ترین مشکل من چشم از او هرگز از دست داده و به عنوان برای شما ،
من فکر می کنم گاهی اوقات هنگامی که در دنباله خوش شانس ، و بستگی به آن ، پسر ، که آیا وجود دارد
یکی آسمان و یا دو ، یک مسیر وجود دارد در
جهان دیگر است که توسط آن مردان صادقانه با هم ممکن است دوباره.
شما تفنگ در محل ما آن را مخفی می کردند و آن را ، و حفظ آن را به خاطر من ، و ،
harkee ، LAD ، به عنوان نعمت های طبیعی خود را انجام دهد انکار به شما استفاده از انتقام نیست ، بلکه استفاده از
کمی آزادانه در Mingoes آن ممکن است
griefs سبکبار کردن در از دست دادن من ، و سهولت و ذهن شما را.
هرن ، من قبول می کنم پیشنهاد خود را ، آزادی زن است.
من زندانی شما هستم! "
سوفل سرکوب شود ، اما هنوز هم متمایز از طرفداری از طریق جمعیت در این زد
پیشنهاد سخاوتمندانه ، حتی شدیدترین در میان رزمندگان دلاور تجلی
لذت در مروت قربانی در نظر گرفته شده شده است.
Magua متوقف شد ، و برای یک لحظه اضطراب ، ممکن است آن را گفت ، او شک و پس از آن ، ریخته گری
چشم خود را در کورا ، با بیان که در آن درنده خویی و تحسین شد
عجیب و مخلوط است ، هدف او به ثابت برای همیشه لطفا برای شد.
او تحقیر خود را از این پیشنهاد را با یک حرکت رو به عقب سر خود intimated و گفت : در
یک صدای پایدار و حل و فصل :
"لو Renard Subtil رئیس بزرگ است ، او اما یک ذهن.
می آیند ، "او اضافه کرد ، تخمگذار دست خود را بیش از حد خودمانی بر روی شانه اسیر او
مصرانه به بعد او را "هرن هیچ سخن چین خواهد رفت."
قبل از ازدواج در ذخیره های بلند زنانه به خود جلب کرد ، و چشم تیره او را مشتعل ، در حالی که
شات خون غنی ، مانند روشنایی در حال گذر از خورشید ، به او بسیار
معابد ، در هتک ابرو.
"من زندانی شما هستم ، و ، در یک زمان اتصالات باید به دنبال آماده ، حتی به مرگ من است.
اما خشونت های غیر ضروری ، "بطور سرد گفت و بلافاصله تبدیل به Hawkeye ،
افزود : «شکارچی سخاوتمندانه! از روح من من از شما تشکر می کنم.
پیشنهاد شما بیهوده است ، نه می تواند آن را پذیرفته ، اما هنوز هم ممکن است شما به من ، خدمت می کنند حتی
بیش از خود را در قصد خود نجیب. نگاه کنید که کودک افتادگی فروتنی!
رها او را تا زمانی که شما او را ترک در لانه مردان متمدن نیست.
من نمی خواهند گفت ، "wringing سخت دست طلایه دار" که پدرش پاداش
شما -- برای مانند شما را بالاتر از پاداش از مردان هستند -- اما او به شما و تشکر از برکت دهد
و باور من ، به برکت یک مرد مسن عادلانه و فضیلت در نزد بهشت است.
آیا به خدا من می تواند یک کلمه را از لب های او در این لحظه افتضاح شنیدن! "
صدای او خفه شد ، و برای یک لحظه ، او ساکت شد و پس از آن ، پیشبرد
گام nigher به دانکن ، بود که در حمایت از خواهر ناخودآگاه او ، او ادامه داد : در
بیشتر مقهور زنگ ، اما که در آن احساس
و عادات جنسی خود را حفظ مبارزه ترس : "من باید به شما بگویم
گرامی داشتن گنج شما دارای. شما عشق او ، Heyward که پنهان
هزار گسل ، هر چند که او آنها را به حال.
او مهربان ، آرام ، شیرین ، خوب است ، به عنوان فانی ممکن است است.
لکه دار کردن در ذهن یا شخص که در آن proudest از شما که به همه مریض شدن وجود ندارد.
او عادلانه است -- آه! چگونه surpassingly منصفانه! "تخمگذار زیبا خود را ، اما کمتر
درخشان ، دست در محبت مالیخولیا بر پیشانی ألبستر از آلیس ، و
فراق مو طلایی که خوشه
در مورد ابرو او "و در عین حال روح خود را به عنوان پوست خود را خالص و بی عیب است!
من بسیار توان گفت -- ، شاید ، از سردتر دلیل تایید ، اما من به
یدکی شما و خودم -- "صدای او تبدیل شد شنیده نمی شود ، و صورت خود را بیش از خم شد
به صورت خواهرش.
پس از یک بوسه طولانی و سوزش ، او به وجود آمد ، و با ویژگی های رنگ مرگ است ، اما
بدون حتی یک اشک در چشم تب آلوده خود ، او تبدیل به دور و افزود : به وحشیانه ،
با ارتفاع سابق خود را از شیوه ای :
"در حال حاضر ، آقا ، اگر آن را لذت خود را ، من به دنبال خواهد داشت."
AY ، برو ، "گریه دانکن ، با قرار دادن آلیس در آغوش یک دختر هندی ،" برو ، Magua ، برو.
این Delawares قوانین خود را ، که آنها را ممنوع شما را بازداشت ، اما من -- من هیچ
تعهد از جمله. برو ، هیولا بدخیم -- چرا شما تاخیر "؟
این امر می تواند مشکل به توصیف بیان که با آن Magua گوش به
این تهدید را دنبال کنید.
در ابتدا یک صفحه نمایش شدید ابراز و شادی وجود دارد ، و سپس آن را فورا
مقهور در یک نگاه از سردی حیله گری. کلمات باز می شد و مقدار با
پاسخ دادن به ، "دست باز" آمده است. "
"نگه دارید ،" گریه Hawkeye ، تصرف دانکن بازو ، و بازداشت او را به خشونت ؛
"شما می دانید هنر و صنعت از بچه شریر و شیطان نیست. او شما را به ambushment منجر شود ، و
مرگ -- "
"هرن ، قطع کرد :" Uncas ، که تسلیم به آداب و رسوم استرن از مردم خود بود
شنونده توجه و در قبر به همه که گذشت بوده است. "هرن ، عدالت
Delawares می آید از Manitou.
نگاهی به خورشید. او اکنون در شاخه های فوقانی
شوکران. مسیر شما کوتاه است و باز است.
هنگامی که او در بالای درختان دیده می شود ، وجود خواهد داشت مردان در دنباله شما. "
"کلاغ می شنوم!" گفت Magua ، با خنده taunting.
"برو!" او اضافه کرد ، تکان دادن دست خود را در میان جمعیت ، که در به آرامی باز مجبور به اعتراف خود
عبور آنها شد. "کجا هستند petticoats از Delawares!
اجازه دهید به فلش خود و اسلحه های خود را ارسال آنها را به Wyandots ؛ آنها باید گوشت گوزن و آهو به
خوردن ، و ذرت به کج بیل زدن. سگ ، خرگوش ، دزد -- من بر روی شما تف!
gibes فراق او در سکوت علامت و مرده ، گوش ، و با این
گاز گرفتن کلمات در دهان او ، Magua پیروز unmolested را به جنگل گذشت ،
پس از اسارت منفعل خود ، و
حفاظت شده توسط قوانین خدشه ناپذیر مهمان نوازی هندی است.
>