Tip:
Highlight text to annotate it
X
حس و حساسیت
توسط جین آستن (1811)
فصل 6
بخش اول از سفر خود شد
سودا زدگی بیش از حد انجام شده در حالت
می شود در غیر این صورت از خسته کننده و
ناخوشایند.
اما از آنجایی که نسبت به پایان آن را کشید ،
علاقه خود را در ظاهر
کشور که آنها را به ساکن بودند غلبه
دلمردگی خود را ، و از نظر بارتون
دره به آنها وارد شده به آنها داد
شادی.
این نقطه دلپذیر بارور ، به خوبی
پوشیده شده از درخت ، و غنی در مرتع.
بعد از سیم پیچ در امتداد آن را برای بیش از یک
مایل ، آنها به خانه خود را دارند.
دادگاه کوچک سبز تمام شد آن
کلیه زمین مایملک یک شخص در مقابل و دروازه چوگان شسته و رفته
آنها را به آن را پذیرفتیم.
به عنوان یک خانه ، کلبه بارتون ، هر چند کوچک ،
راحت بود و جمع و جور ، اما به عنوان یک
کلبه آن معیوب شد ، برای ساختمان
بود به طور منظم ، پشت بام ، tiled بود پنجره
کرکره شد رنگ سبز نیست ، و نه شد
دیوارها را با honeysuckles پوشانده شده است.
تصویب باریک به طور مستقیم از طریق رهبری
خانه به باغ پشت سر گذاشت.
در هر طرف ورودی نشسته بود
اتاق ، در حدود شانزده متر مربع ، و فراتر از آن
آنها دفاتر و پله ها شدند.
چهار تخت و دو اتاق garrets شکل
بقیه خانه.
اما در هر حال ساخته نشده است و سال ها بود در
تعمیر خوب است.
در مقایسه Norland ، آن را ضعیف بود و
در واقع کوچک -- اما اشک که
خاطراتی به نام آنها به عنوان چهارم وارد
خانه به زودی خشک شد دور.
آنها با شادی از تشویق شدند
بندگان در هنگام ورود خود ، و هر کدام برای
خاطر دیگران حل و فصل به نظر می رسد
خوشحال.
خیلی در اوایل سپتامبر ؛ فصل
خوب بود ، و از دیدن اولین محل
تحت استفاده از آب و هوا خوب است ، اما
تصور به نفع خود را دریافت کرد که
خدمات مواد در معرفی آن بود
به تصویب ماندگار است.
وضعیت خانه خوب بود.
تپه بالا رز بلافاصله پشت سر ، و در
هیچ فاصله بزرگ در هر طرف ، برخی از
که شد فراز باز ، دیگران
کشت و چوبی.
روستای بارتون عمدتا بر روی یکی از بود
این تپه ها ، و با تشکیل یک نمایش شیرین و لذت بخش
از پنجره کلبه.
در مقابل چشم انداز گسترده تر شد ؛
آن فرمان داده است از تمام دره و
رسید به داخل کشور فراتر از آن.
تپه ها احاطه شده است که کلبه
فسخ دره در آن مسیر ؛
تحت نام دیگری و در دیگری البته ،
آن شاخه از دوباره بین دو تا از
steepest از آنها.
با اندازه و مبلمان خانه
خانم Dashwood بود بر تمام خوبی
راضی ؛ برای اینکه سبک سابق خود را از
ارسال به زندگی بسیاری از دوم ارائه شده
ضروری است ، اما برای اضافه کردن و بهبود بود
شوق به او و او در این زمان بود
پول به اندازه کافی آماده عرضه به تمام که شد
می خواستم از ظرافت بیشتری به
آپارتمان.
"همانطور که برای خانه خود ، تا مطمئن شوید ، گفت :"
او ، "آن خیلی کوچک است برای خانواده ما ، اما
ما خودمان را tolerably
برای راحت حاضر ، تا آن حد
در اواخر سال برای بهبود.
شاید در فصل بهار ، اگر من مقدار زیادی از
پول ، که من به جرات می گفت من باید ، ما ممکن است فکر می کنم
در مورد ساختمان.
این سرو هر دو خیلی کوچک است برای چنین
احزاب از دوستان ما را به عنوان من امیدوارم که برای دیدن
اغلب در اینجا جمع آوری شده و من بعضی از
افکار از پرتاب را به یکی از پاساژ
از آنها را با شاید بخشی از سوی دیگر ،
و به همین ترتیب باقی مانده است که دیگر ترک
برای ورود ، این ، با نقاشی جدید
اتاق که ممکن است به آسانی افزوده ، و تخت
اتاق زیر شیروانی و بالا ، آن را
بسیار گرم و نرم کلبه کوچک.
من می تواند آرزو از پله ها بود خوش تیپ.
اما باید هر چیزی که انتظار نیست ، هر چند
گمان می کنم این امر می تواند بدون توجه به دشوار
به آنها پهن.
من باید ببینید که چقدر من قبل از دست با
جهان در بهار ، و ما طرح
پیشرفت های ما درآمده است ".
در این زمان ، تا وقتی که همه این
تغییرات می تواند از پس انداز ساخته شده
از درآمد از پانصد سال توسط
زنی که در زندگی اش را نجات داد هرگز ، آنها
عاقل به اندازه کافی به قانع با شد
خانه به آن بود و هر کدام از آنها مشغول
در ترتیب دادن نگرانی های خاص خود ، و
تلاش ، با قرار دادن آنها در اطراف کتاب
و اموال دیگر ، به صورت خود
خانه.
ماریان اهنگ ملایم و غیر بستهای بود
به درستی از دفع و نقاشی Elinor است
بودند به دیوار چسبیده خود نشسته
اتاق.
در اشتغال از جمله این آنها
قطع به زودی بعد از صبحانه بعدی
روز ورود صاحبخانه خود را ، که
نامیده می شود به آنها خوش آمد به بارتون ، و به
آنها هر خوابگاه ارائه از خود
خانه و باغ است که در آن برایشان ممکن است در
حاضر دچار کمبود باشد.
سر جان میدلتون مردی خوبی بود
حدود چهل.
او قبلا در Stanhill به حال دیدهام ، اما آن را
بیش از حد طولانی برای عموزاده جوان خود را به شد
به یاد داشته باشید او را.
چهره او را برآن داشت که خوب
اخلاق و منش خود را به عنوان دوست
به عنوان سبک از نامه خود.
ورود آنها به نظر می رسید او را به پرداخت هزینه واقعی
رضایت و آسایش خود را به صورت
هدف از اشتیاق واقعی به او.
او گفت : بسیاری از تمایل جدی خود را از آنها
زندگی در شرایط بیشتر با او انس گیر
خانواده ، و آنها را فشرده تا به cordially
ناهار خوردن در پارک بارتون تا هر روز آنها
بهتر است در خانه حل و فصل شد ، هرچند که
entreaties خود را به نقطه انجام شد
پشتکار فراتر از مدنیت ، آنها می توانند
جرم نمی دهد.
محبت او به کلمات محدود نمی شود ، برای
در ساعت بعد از او آنها را سمت چپ ، بزرگ
سبد کاملی از مسائل و باغ میوه
وارد از پارک ، که به دنبال
قبل از پایان روز حاضر از
بازی ها.
او اصرار داشت ، علاوه بر این ، در انتقال تمام
نامه خود را به پست و از برای
آنها ، و نمی شود تکذیب کرد
رضایت از ارسال آنها روزنامه خود
هر روز.
بانوی میدلتون خبر داده بود بسیار مدنی
پیام های او ، مشعر قصد خود را از
انتظار خانم Dashwood به محض او
می توان اطمینان داد که دیدار او خواهد بود بدون
مزاحمت ، و به عنوان این پیام بود
پاسخ توسط دعوت نامه به همان اندازه مودب ،
سرکار علیه خود را به آنها معرفی شد
روز بعد.
آنها ، البته شد ، بسیار مشتاق برای دیدن
فرد در آنها بسیار زیادی از آسایش خود را در
بارتون باید بستگی دارد ؛ و ظرافت از او
ظاهر شد به نفع خواسته های خود.
بانوی میدلتون بود بیش از شش یا نه
هفت و بیست ؛ چهره او این بود خوش تیپ ،
او شکل بلند و قابل توجه ، و او را
آدرس مطبوع.
رفتار او بود که تمام شکوه و عظمت او
شوهر می خواست.
اما آنها می شده اند از سوی برخی از بهبود
سهم از صراحت و گرما که او و او
تعداد دفعات بود به اندازه کافی بلند به کم چیزی
از تحسین خود ، برای اولین بار توسط shewing
که ، هر چند کاملا به خوبی تربیت ، او
محفوظ است ، سرد ، و تا به حال چیزی برای گفتن برای
خودش را فراتر از شایع ترین محل
پرس و جو و یا سخن گفتن.
مکالمه با این حال بود می خواستم نیست ، برای
سر جان خیلی پر حرف ، و بانو
میدلتون احتیاط عاقل گرفته بود
آوردن فرزند ارشد او را با فرزند خود ،
خوب است کمی در مورد پسر بچه شش ساله ، توسط
که به معنی یک موضوع همیشه وجود داشته است
به توسط خانمها در صورت عود
اندام ، برای آنها تا به حال نام خود را برای پرس و جو
و سن ، زیبایی خود را تحسین کنید ، و از او بپرس
سوال که مادر خود را برای جواب داد :
او ، در حالی که او در مورد او آویخته و برگزار کردن
سر خود را ، به تعجب بزرگ از او
سرکار علیه ، که تعجب در او تا این حد خجالتی
قبل از شرکت ، به عنوان او می تواند سر و صدا را
به اندازه کافی در منزل.
در هر دیدار رسمی یک کودک باید باشد
از حزب ، از طریق پیش بینی برای
گفتمان.
در مورد آن را در زمان حاضر تا ده دقیقه
برای تعیین اینکه آیا پسر بیشتر می خواهم
پدر یا مادر او ، و به آنچه
خاص او شبیه باشد ، برای از
البته هر بدن متفاوت است ، و هر بدن
بود در نظر شگفت زده
دیگران است.
فرصت شد به زودی به داده
Dashwoods از بحث و گفتگو در بقیه
کودکان ، به عنوان سر جان را ترک نخواهد کرد
خانه را بدون وعده تامین امنیت خود را از
ناهار خوری در پارک روز بعد.
سی سی نثر ccprose audiobook کتاب های صوتی رایگان کل کامل خواندن کامل خواندن librivox ادبیات کلاسیک بسته نوشتن شرح تصاویر و captioning زیرنویسها زیرنویسها لینک دائم زبان خارجی ترجمه ترجمه