Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب نهم دوم
تا کنون به عنوان یک رویکرد مستقیم نگران بود سارا او ، نادیده گرفته شده برای هفته بود در حال حاضر
برای پایان دادن به ، با قوام مدنی لرز که به او یک ایده بالاتر از او
منابع اجتماعی ، او را به عقب انداخت در
باز گشت به طور کلی این که یک زن همیشه می تواند شگفت انگیز.
این در واقع کمک کرده کمی به او کنسول که او احساس مطمئن او برای همین بود
دوره همچنین ترک کنجکاوی چاد حلق آویز ، هر چند از سوی دیگر ، برای شخصی او
امدادی ، چاد حداقل می تواند از طریق
حرکت های مختلف -- و او آنها را فوق العاده متعدد -- از دیدن او بود
هم خوب است.
نبود حرکت که در آن ، در حضور او وجود دارد ، Strether فقیر می تواند بسیار به عنوان
سرمایه گذاری ، و او می تواند انجام دهید وقتی که او از آن بود که راه رفتن برای یک بحث با
ماریا.
او بیش از البته بسیار کمتر از حد معمول راه می رفت ، اما او در بر داشت جبران ویژه
در برخی از نیم ساعته که در طی آن ، به سمت نزدیک از یک روز شلوغ خالی گران ،
همراهان چند او به نظر می رسید به او از آن ، بنابراین
به عنوان دفع برای دادن فرم خود و کاربرد استراحت.
او با آنها در صبح بوده است و با این وجود در Pococks نامیده می شود در
بعد از ظهر ، اما کل گروه خود را ، سپس ، پس از یک مد پراکنده بود
که آن را می خواهد هنوز Gostrey بشنود مات و متحیر کردن.
با عرض پوزش دوباره ، او با سپاسگزاری متاسفم او بود و خارج از آن را -- او که واقعا قرار داده بود
او را در ، اما او تا به حال خوشبختانه همیشه اشتها خود را برای اخبار.
شعله خالص بی طرف در غار خود را از گنجینه های به عنوان لامپ در سوزاندند
بیزانس طاق.
فقط در حال حاضر ، همانطور که اتفاق افتاده است ، که برای خوب حس را به عنوان... او یک نمای نزدیک
شروع به پرداخت است.
طی سه روز ، دقیق ، وضعیت در آن او به گزارش علائم نشان داده بود
در تعادل ، اثر از نگاه خود را در هتل بود ، برای تایید این
ظاهر.
اگر تعادل تنها ممکن است غالب! سارا با Waymarsh بود ، ممی بود
با چاد ، و جیم شد به تنهایی.
بعدها در واقع او خود را به جیم رزرو شده بود ، او را آن شب به
گونه های -- کدام Strether بود دقت تلفظ به عنوان جیم آنها را تلفظ.
دوشیزه Gostrey آن نوشیدند شوید.
"آنچه سپس به شب می توانم دیگران کاری انجام دهید؟" "خب ، آن بوده است مرتب شده است.
Waymarsh طول می کشد سارا در Bignons تغذیه می کند. "تعجب او.
و چه می کنند پس از؟
آنها نمی توانند راست بیایند خانه "" نه ، آنها نمی تواند یک راست بیایند خانه -- در
حداقل سارا نمی تواند. آن را مخفی خود را ، اما من فکر می کنم من حدس زده
آن است. "
سپس به عنوان او منتظر : "سیرک" این یک لحظه خیره او دیگر ، و سپس
خنده تقریبا به اسراف. "هیچ کس مثل شما وجود دارد!"
"مثل من؟" -- او فقط می خواستم به درک.
"مثل همه شما با هم -- مانند تمام ما : Woollett ، Milrose و محصولات خود را.
ما ژرف هستید -- اما ممکن است ما هرگز کمتر! آقای Newsome ، "او ادامه داد :" در همین حال
طول می کشد دوشیزه Pocock --؟ "
"دقیقا -- به فرانسه : به آنچه شما در زمان Waymarsh و من ، یک خانواده
لایحه بود. "" آه پس از آن ممکن است آقای چاد از آن لذت ببرید تا من! "
اما او آنقدر در چیز را دیدم.
"آیا بعد از ظهر خود را ، جوانان خود را ، صرف کنند مانند آن ، به تنهایی با هم؟"
"خب ، آنها جوانان -- اما آنها دوستان قدیمی هستیم."
"من می بینم ، می بینم.
و آیا آنها شام خوردن -- تفاوت -- در Brebant "؟
"آه که در آن آنها شام خوردن مخفی خود را بیش از حد است. اما من ایده من است که از آن خواهد شد ، بسیار.
بی سر و صدا ، در محل خود چاد است. "
"او به او می آیند به تنهایی وجود دارد؟" آنها در هر لحظه ای دیگر نگاه کرد.
"او است او را از یک کودک شناخته شده است. علاوه بر این ، "Strether با تاکید گفت ،
"ممی است قابل توجه است.
او پر زرق و برق. "او تعجب است.
"آیا شما معنی او انتظار آن را است؟" "دریافت نگه دارید از او؟
-- من فکر می کنم ".
"او می کند او را می خواهند به اندازه کافی -- و یا در قدرت او اعتقاد ندارند؟"
در است که او هیچ چیزی او ادامه داد : "او می یابد او می کند برای او اهمیتی نمی دهند؟"
-- من فکر می کنم او می یابد او می کند.
اما آن چه من تا او را توصیف.
اگر او می کند که او پر زرق و برق است. ولی خواهیم دید ، "او زخم ،" جایی که او
بیرون می آید. "
"شما به نظر می رسد به من نشان دهد که به اندازه کافی ،" دوشیزه Gostrey خندید ، "جایی که او در می رود!
اما دوست دوران کودکی اش است ، او پرسید : "خودش اجازه بی پروا به حرکت تند و سبک
با او؟ "
"نه -- که نه. چاد را نیز پر زرق و برق.
همه آنها پر زرق و برق! "او با صدای عجیب و غریب ناگهانی wistfulness اعلام کرد و
غبطه می خورم.
آنها حداقل خوشحال است. "" مبارک "-- به نظر می رسید ، با مختلف خود را
مشکلات ، او را شگفت زده کند. "خب -- من به خودم در میان آنها به نظر می رسد تنها
کسی است که نیست. "
او demurred. "با ادای احترام ثابت خود را به ایده آل؟"
او تا به حال خنده در ادای احترام خود را به ایده آل است ، اما او پس از یک لحظه توضیح داده شده خود را
برداشت.
"منظورم این است که در حال زندگی می کنند. آنها عجله در مورد.
من در حال حاضر به حال عجله من. من منتظر است. "
"اما شما نمی ،" او توسط راه تشویق پرسید : "انتظار با من؟"
او در خود را در همه مهربانی نگاه. "بله -- اگر آن را برای آن نمی شد"
"و شما به من کمک کند به صبر ،" او گفت.
با این حال ، او در ادامه ، "من واقعا چیزی برای شما که به شما کمک خواهد کرد تا
صبر کنید و جایی که شما باید در یک دقیقه. تنها چیزی است که بیشتر من از شما می خواهم وجود دارد
اول است.
من در سارا شادی کردن. "" من هم همین طور
اگر نبودند ، او دوباره amusedly آهی کشید : "برای آن --"
"خوب ، شما مدیون به زنان بیش از هر مردی من دیدم.
ما به نظر می رسد برای حفظ شما رفتن. با این وجود سارا ، من او را ببینید ، باید بزرگ است. "
"او" Strether به طور کامل assented : "بزرگ!
هر چه اتفاق می افتد ، او را با این روز فراموش نشدنی ، نه ، بیهوده زندگی می کردند. "
دوشیزه Gostrey تا به حال مکث. "شما ، او را در عشق افتاده؟"
"من او شگفتی اگر او hasn't -- و آن را در خدمت تمام هدف خود را."
"در واقع ،" ماریا خندید ، "در خدمت اهداف زنان را قبل از!"
"بله -- برای دادن شوید.
اما من شک دارم -- به عنوان یک ایده -- ایده تا به حال تا به امروز را به خوبی برای برگزاری پاسخ
خارج. این ادای احترام خود را به ایده آل -- که هر کدام از
خود ما.
این داستان عاشقانه او را -- و آن را به نظر من بهتر است در کل نسبت به معدن است.
برای آن در پاریس بیش از حد ، "او توضیح داد : --" در این زمین های کلاسیک ، در این اتهام
هوا عفونی ، با ناگهانی شدت : خب ، آن را بیشتر از او
انتظار می رود.
او در کوتاه مدت به حال به رسمیت شناختن شکستن خود را از تمایل واقعی --
و با همه چیز به منظور افزایش درام است. "دوشیزه Gostrey به دنبال.
"جیم به عنوان مثال؟"
"جیم. جیم شدیدا افزایش است.
جیم به منظور ارتقاء ساخته شده است. و سپس آقای Waymarsh.
این لمس مهمترین دستاورد -- رنگ آن را تامین می می کند.
او مثبت جدا شده "" و او خودش متاسفانه isn't -- که
تامین رنگ بیش از حد. "
دوشیزه Gostrey همه وجود دارد. اما به نوعی --
"او در عشق؟"
Strether نگاه در او مدت طولانی و پس از آن نگاه همه چیز در مورد اتاق و بعد از آن آمد
کمی نزدیکتر. "آیا به شما بگویم هیچ کس در جهان هرگز
تا زمانی که شما زندگی می کنند؟ "
"هرگز" آن دلربا بود.
او فکر می کند سارا واقعا. اما او بدون ترس ، "Strether عجله به
اضافه کنید.
او که توسط آن مبتلا می شوند؟ "" بودن خود است.
او آن را دوست دارد ، اما او می داند که او می تواند نگه دارید. او او را کمک به او ، او را شناور بر ،
با مهربانی. "
ماریا به جای funnily آن در نظر گرفته است. "او را شناور در شامپاین؟
مهربانی از ناهار خوری او را به بینی ، بینی ، در آن ساعت که تمام پاریس تراکم به
بی حرمتی دلخوشیها ، -- خب ، در معبد بزرگ ، به عنوان یکی از آن را می شنود ،
لذت؟ "
"که فقط آن را برای هر دو آنها ،" Strether اصرار داشت -- و همه عالی
بی گناهی.
مکان پاریس ، ساعت تب ، قرار دادن پیش از او از صد فرانک '
ارزش مواد غذایی و نوشیدنی ، که آنها به ندرت خواهید لمس -- که مرد عزیز
عاشقانه خود ، گران قیمت نوع ، گران
در فرانک و centimes ، که او در آن فراوانی میان.
پس از آن سیرک -- که ارزان تر است ، اما که او می خواهیم برخی از ابزار
گیری به عنوان عزیز که ممکن است -- که هم ادای احترام خود را به ایده آل است.
آن را برای او انجام می دهد.
او خود را از طریق مراجعه کنید. آنها نمی خواهند از هر چیزی بدتر از شما صحبت
و من. "" خب ، ما به اندازه کافی بد شاید شکر
آسمان ، به او خندید ، "آنها را ناراحت!
آقای Waymarsh در هر نرخ یک زن عشوه گر شنیع است. "
و لحظه ای بعد او همه چیز را برای پیگیری های مختلف کاهش یافته بود.
"چه شما به نظر نمی رسد به دانستن این است که جین د Vionnet تبدیل شده است مشغول است.
او به ازدواج -- از آن شده است قطعا چیده شده -- جوان موسیو د Montbron ".
او نسبتا سردرپیش.
"سپس -- اگر شما آن را می دانم -- آن را از" "آیا من اغلب می دانیم چیزهایی هستند که نمی
می شود؟ با این حال ، "او گفت :" این خواهد شد به
روز بعد.
اما من می بینم من بیش از حد در جهل ممکن است خود را شمارش.
شما قبل از من بوده است ، و من را شما انتخاب سریع یک من امیدوار است. "
او بریده بریده نفس کشیدن را در بینش او داد.
"شما موفق هرگز! من به حال پرش من است.
من آن را به حال که در هنگام من برای اولین بار شنیده است. "" پس از آن اگر شما می دانستید چرا شما به من بگویید به عنوان
محض این که شما در آمد؟ "
"از آنجا که من آن را از او بود به عنوان یک چیز هنوز به صحبت.
دوشیزه Gostrey تعجب. "از مادام د Vionnet خودش؟"
"به عنوان احتمال -- نه کاملا یقین : خوب علت است که در آن چاد شده است
کار می کند. پس من صبر کردم. "
"شما باید منتظر دیگر ،" او بازگشت.
"من دیروز -- roundabout و تصادفی رسید ، اما توسط فردی که آن را به حال
از یکی از مردم خود مرد جوان را -- به عنوان یک چیز کاملا حل و فصل شده است.
من فقط نگه داشتن آن را برای شما خواهد شد. "
"شما فکر می کنید چاد نمی توانست به من گفت؟" او تردید است.
"خب ، اگر او hasn't --" "او نیست.
و در عین حال چیزی که به نظر می رسد که عملا انجام او.
بنابراین ما وجود دارد. "" وجود دارد ما هستند! "
ماریا با صراحت تکرار شد.
به همین دلیل من شروع به پریدن کرد. من شروع به پریدن کرد : "او ادامه داد : که توضیح می دهند ،
«زیرا این به معنای این وضع دختر ، که در حال حاضر هیچ چیز دیگری وجود دارد :
هیچ چیزی به جز او و مادر است. "
"هنوز -- آن ساده است." "ساده" -- او به طور کامل موافقت.
"اما که دقیقا کجا هستیم. آن را نشانه مرحله در ارتباط خود را است.
عمل جواب خود را به تظاهرات خانم Newsome است. "
"می گوید ،" ماریا پرسید : "بدترین؟" "بدترین است."
اما بدترین چیزی است که او می خواهد سارا بدانند؟ "
"او برای سارا اهمیتی نمی دهند." که در آن ابرو دوشیزه Gostrey بالا رفت.
"منظورتان این است که او در حال حاضر خودش را گود؟"
Strether زمان به نوبه خود در مورد او فکر دوباره و دوباره پیش از این ، به
پایان ؛ اما ویندوز ویستا به نظر می رسید در هر زمان طولانی تر است. "او می خواهد دوست خوب خود را به دانستن بهترین.
منظورم اندازه گیری از دلبستگی او.
او نشانهای خواستند ، و او را که یک فکر.
از آن است که وجود دارد. "" امتیازی برای حسادت او؟ "
Strether کشیده.
"بله -- اسمش را که. آن را کم رنگ و پریده -- که باعث می شود مشکل من
غنی تر است. "
"بدیهی است ، اجازه دهید ما آن را کم رنگ و پریده -- برای من کاملا با شما موافقم که ما می خواهیم هیچ یک از
مشکلات ما فقیر. اما اجازه بدهید ما نیز این نکته را روشن.
آیا او می تواند ، در میان چنین مشغله ، و یا بر روی پاشنه از آن را داشته باشد ،
که به طور جدی برای جین مراقبت -- مراقبت ، منظور من ، به عنوان یک مرد جوان در آزادی بود
مراقبت؟ "
خوب ، Strether به آن تسلط بود. "من فکر می کنم او می تواند این امر می تواند
جذاب اگر او می تواند مراقبت کند. کردم که بهتر است. "
"بهتر از آنچه که به ماری گره خورده است؟"
بله -- از درد و ناراحتی ناشی از دلبستگی به یک فرد ، او هرگز نمی تواند امید ، کوتاه
فاجعه ، به ازدواج است. و او کاملا درست بود ، گفت : "Strether.
"این قطعا شده بهتر است.
حتی زمانی که چیزی در حال حاضر خوب وجود دارد عمدتا بعضی از چیز دیگری که می توانست
شده بهتر -- و یا به عنوان که ما اگر آن را نمی تعجب است.
اما سوال او همان یک رویا بود.
او COULDn't را در راه است که مراقبت از. او به ماری گره خورده است.
ارتباط بیش از حد خاص و رفته است بیش از حد است.
اساس بسیار است ، و سهم پر جنب و جوش اخیر خود در جهت ایجاد جین در
زندگی اذعان قطعی و نهایی خود را به مادام د Vionnet که بوده است
او متوقف squirming.
شک دارم در همین حال ، "او در ادامه ،" اگر سارا در همه به طور مستقیم به او حمله شده است. "
همدم او brooded. "اما برای رضایت خود او نمی آرزو
به زمینی خود را خوب به او؟ "
"نه -- he'll آن را ترک کنید به من ، او همه چیز را به من واگذار.
'مرتب سازی بر از من احساس می کنم" -- او آن را کار می کرد -- که همه چیز بستگی به من است.
بله ، من باید هر اینچ و هر اونس از آن را داشته باشد.
من باید برای آن استفاده می شود -- "و Strether خود را در چشم انداز از دست داده است.
سپس او fancifully ابراز این موضوع.
"تا آخرین قطره خون من است." ماریا ، با این حال ، roundly اعتراض است.
"آه شما را از یک قطره برای من. من باید استفاده برای آن داشته باشند "-- که او
با این حال نمی پیگیری.
پشت آمده بود و لحظه ای بعد به موضوع دیگری است.
"خانم Pocock ، با برادر خود ، اعتماد تنها به جذابیت عمومی خود را؟ "
"بنابراین به نظر می رسد."
"و افسون کار نمی کند؟" خب ، Strether آن قرار داده در غیر این صورت ، او
صدایی توجه داشته باشید از خانه -- که بهترین چیزی که او می تواند انجام دهید ".
"بهترین راه حل برای مادام د Vionnet؟
"بهترین ها را برای خانه خود. طبیعی ، یکی از راست ".
"راست" ماریا پرسید : "زمانی که با مشکل مواجه شد؟" Strether تا به حال مکث.
"جیم مشکل.
جیم توجه داشته باشید از صفحه اصلی است. "او به بحث است.
"آه قطعا نه خانم Newsome توجه داشته باشید." اما او تا به حال از آن همه است.
"توجه داشته باشید که از خانه خانم Newsome او را می خواهد -- خانه
کسب و کار.
جیم می ایستد ، با پاهای کوچک او از هم جدا ، در درب آن چادر ؛ و جیم است ، رک و پوست کنده
صحبت کردن ، بسیار افتضاح است. "ماریا خیره.
"و شما ، شما چیزی فقیر ، برای شب خود را با او؟"
"آه او همه برای من مناسب است!" Strether خندید.
"به اندازه کافی خوب هر کس برای من.
اما سارا باید ، نه همه ، او را آورده است.
او کند او را درک نمی کنند. "دوستان او با این بیانیه خوشحال شد
از آن است.
"نمی داند ، شما ، چقدر بد است؟" Strether سر خود را با تصمیم به لرزه در آورد.
"نه واقعا." او تعجب است.
"سپس خانم Newsome نیست؟"
این ساخته شده او را رک و پوست کنده که همین کار را. "خب ، -- از آنجا که شما از من بپرسید
ماریا به آن مالیده شوید. "واقعا چه؟"
"نه در همه.
او نرخ های او را به جای بالا است. "که با آن در واقع ، بلافاصله ، او در زمان
خود را تا. "خوب ، او خوب است بیش از حد ، در راه او.
در مورد آنچه شما می خواهید او را برای بستگی دارد. "
دوشیزه Gostrey ، با این حال ، نمی خواهد اجازه دهید آن را بر روی هر چیزی بستگی دارد -- wouldn't آن را دارند ، و
او را می خواهم نه ، در هر قیمت.
او گفت : "کتاب من مناسب" ، "است که او امکان پذیر نبوده و باید و آن که آن را مناسب هنوز
بهتر است ، "او بیشتر خلاقانه اضافه شده است ،" که خانم Newsome نمی داند او است. "
Strether ، در نتیجه ، تا به حال به آن را از خود به سفر می برد ، اما او در چیزی سقوط کرد
دیگری. "من به شما که واقعا می دانید بگویید."
"آقای Waymarsh؟
! هرگز "" در واقع.
من همیشه از آقای Waymarsh فکر و در واقع من در حال حاضر من هستم هرگز ".
سپس او ذکر فرد به عنوان اگر یک معامله خوب در آن وجود دارد.
"ممی" "خواهر خود او؟"
به اندازه کافی عجیب اما او اجازه دهید پایین.
"چه خوب خواهد شد که انجام دهم؟" "شاید هیچ کدام.
اما وجود دارد -- به طور معمول -- ما "!