Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب هفتم سوم
در چهار ساعت که بعد از ظهر او هنوز هم او را دیده بود نیست ، اما او پس از آن ، به عنوان را
تا برای این کار ، درگیر در بحث در مورد او با دوشیزه Gostrey.
Strether دور از خانه نگه داشته بود در تمام طول روز ، با توجه به خود را به شهر و به او
افکار ، سرگردان و mused در ، شده است در یک بار بی قرار و جذب می شود -- و همه با
اوج حاضر کمی غنی استقبال در Marboeuf Quartier.
Waymarsh شده است ، 'مجهول' به من ، من متقاعد شده "-- برای خانم Gostrey پرسش --
"در ارتباط با Woollett : که در نتیجه آن بود ، شب گذشته ،
بلندترین تماس ممکن است برای من. "
"آیا شما به معنای یک نامه به شما آورد خانه؟" "-- کابل ، که من در این لحظه
در جیب من : 'توسط کشتی اول آمده است.' "
میزبان Strether ، ممکن است آن را ساخته شده است ، فقط فرار رنگ در حال تغییر است.
باز تاب وارد اما در زمان و ایجاد آرامش موقت است.
شاید دقیقا این است که او را قادر ساخت با دورویی می گویند : "و شما
رفتن -- "" شما تقریبا آن را سزاوار هنگامی که شما از من رها
است. "
او سرش را تکان داد که در صورتی که این ارزش مصرف نمی شد.
"غیبت من به شما کمک کرده -- من فقط به شما نگاه کنید برای دیدن.
این محاسبات من بود ، و من موجه است.
شما در شما نیست. و چیزی که "او لبخند زد ،" برای من نیست
به وجود داشته باشد یا. شما می توانید از خودتان بروید. "
"آه ، اما من احساس می کنم به روز ، به راحتی اعلام کرد که" من باید به شما هنوز می خواهید. "
او را در دوباره. "خب ، من به شما قول دوباره به ترک
شما ، اما تنها به دنبال شما خواهد بود.
شما دارید حرکت خود و به تنهایی می تواند کودک تازه براه افتاده است. "
او هوشمندانه از آن پذیرفته شده است. بله -- گمان می کنم من می توانم کودک تازه براه افتاده است.
این دید که در واقعیت است که ناراحت Waymarsh.
او می تواند آن را تحمل -- راه من او را از اعتصاب به عنوان رفتن -- دیگر.
این تنها اوج احساس اصلی خود است.
او می خواهد من را ترک ، و او باید به Woollett نوشته شده است که من در خطر هستم
دمار. "
"آه خوب!" او زمزمه. "اما آن را تنها فرض خود را؟"
"من آن را -- آن توضیح می دهد." "سپس او را انکار می کند -- و یا از شما خواسته
او؟ "
"من هم به حال نیست ،" Strether گفت : "من آن را ساخته شده است اما شب گذشته ، از قرار دادن مختلف
چیز با هم ، و من از آن به بعد چهره به چهره با او بوده است. "
او تعجب است.
"از آنجا که شما بیش از حد بیزارند؟ شما می توانید به خودتان اعتماد ندارند؟ "
او عینک خود را بر روی بینی خود را حل و فصل کرد. "آیا من به دنبال در یک خشم بزرگ؟"
"شما نگاه الهی!"
"هیچ چیز وجود دارد ،" او در ادامه ، "با عصبانیت.
او به من در مقابل انجام خدمات. "او از آن ساخته شده.
"با آوردن همه چیز را به سر؟"
"چگونه به خوبی شما را در درک!" او تقریبا تشکر.
"Waymarsh در کم نیست ، در هر صورت ، وقتی که من آن را با او ، انکار و یا
کمارزش قلمداد کردن.
او از عمیق ترین اعتقاد ، عمل با وجدان و پس از بیدار
شب است.
او درک می کنند که او به طور کامل مسئول ، و در نظر داشته باشید که او
بسیار موفق بوده است ، به طوری که هر گونه بحث ما ممکن است ما را کاملا به ارمغان بیاورد
با هم دوباره -- پل جریان تاریک است که ما کاملا نگه داشته تا از هم جدا.
ما باید در گذشته داشته باشد ، در عواقب عمل خود ، چیزی است که ما می توانیم قطعا
صحبت کنیم. "
او سکوت کمی بود. "چگونه زیبا و آن را به شما!
اما شما همیشه فوق العاده است. "
او تا به حال وقفه که خود را همسان و سپس به او ، با روح مناسب ، کامل
پذیرش. "این کاملا درست است.
من فوق العاده فوق العاده فقط در حال حاضر است.
من به جرات در واقع می گویند کنم من کاملا فوق العاده است و من نمی باید در همه شگفت زده اگر من
دیوانه شد. "" سپس به من بگویید! "او صادقانه فشرده.
با این حال ، همانطور که او برای زمان پاسخ داده هیچ چیز ، تنها با نگاه که با آن
او را تماشا کرده ام ، او خودش را ارائه که در آن راحت تر به او بود.
"چه خواهد شد آقای Waymarsh دقیقا انجام داده اند؟"
"فقط نامه نوشته اند. خواهد شد که کاملا به اندازه کافی بوده است.
او به آنها گفت من می خواهم از "" و شما؟ "-- او همه علاقه بود.
"فوق العاده.
و من باید آن را. "" که شما منظور شما تکان دادن؟ "
"من تکان دادن نیست." "شما کابلی؟"
-- I've به چاد ساخته شده آن را انجام دهد. "
"که شما خودداری می آیند؟" "که او کاهش می یابد.
ما آن را به حال از این صبح و من او را گرد آورده است.
او در آمده بود ، قبل از من افتاده بود ، به من می گفت او آماده -- آماده ، منظورم این است ، به بازگشت بود.
و او می رفت ، پس از ده دقیقه با من ، می گویند او نیست. "
دوشیزه Gostrey با شدت.
"سپس شما او را متوقف کرده ایم؟" Strether خود را از نو در خود حل و فصل
صندلی. "من او را متوقف.
است که برای آن زمان است.
که "-- او آن را داد به او وضوح --" جایی است که من "است.
"من می بینم ، می بینم. اما آقای Newsome؟
او آماده بود ، او پرسید : "برای رفتن؟"
"همه آماده شده است." "و صمیمانه -- باور شما می خواهم"؟
"کاملا ، من فکر می کنم ، به طوری که او به دست من بر روی او گذاشته شده بود به جلو و شگفت زده شد
او بیش از به طور ناگهانی به موتور را برای نگه داشتن او را هنوز هم تبدیل شده است. "
این حساب از ماده دوشیزه Gostrey می تواند وزن بود.
"آیا او فکر می کنم تبدیل ناگهانی است؟" "خوب ، گفت :" Strether ، "من در مجموع نه
مطمئن نیستید که چه او فکر می کند.
من مطمئن هستم که هر چیزی را که به او نگرانی نیست ، مگر در مواردی که بیشتر من از او دیده می شود
کمتر من او را در بر داشت آنچه که من در اصل انتظار می رود.
او مبهم ، و این که چرا من منتظر. "
او تعجب است. "اما برای چه به طور خاص؟"
"برای پاسخ به کابل خود است." "و چه کابل او بود؟"
Strether پاسخ : "من نمی دانم ،" ، "آن بود که ، هنگامی که او به من ، با توجه به خود
خود طعم.
من به سادگی به او گفت : "من می خواهم به ماندن بگیرید ، و تنها راه برای این است که مرا به انجام این کار برای شما
به. که من می خواستم برای اقامت به نظر می رسید علاقه
او ، و او در آن عمل است. "
دوشیزه Gostrey آن را تحویل داده است. او گفت : "او می خواهد و سپس خود را به ماندن بگیرید."
"او نیمی از آن را می خواهد. است که نیمی از او می خواهد برای رفتن.
درخواست تجدید نظر اصلی من این است که حد به او مشغول به کار است.
با این وجود ، "Strether پیگیری می کند ، او نمی خواهد.
، نه حداقل ، بنابراین زمانی که اینجا هستم. "
"اما شما می توانید ، و نه همدم او پیشنهاد ،" اینجا بمانید همیشه.
برای شما آرزو دارم. "" به هیچ وجه.
در این حال ، من می خواهم برای دیدن او کمی بیشتر.
او در حداقل در مورد من قرار است ، او کاملا مورد دیگری است.
و به طوری که او به من منافع است. "
آن بود تقریبا به عنوان اگر برای هوش خود را که آگاهانه و شفاف ،
دوست ما بنابراین بیان این موضوع است. "من نمی خواهم به او بدهد."
دوشیزه Gostrey ، اما مورد نظر را به کمک به روشن بینی او است.
او با این حال به سبک و با نزاکت است. "منظور شما -- یک -- به مادرش؟"
"خب ، من مادر او فکر نیست.
من فکر طرح که من سخنگوی ، که ، در اسرع وقت ما را ملاقات نمود ، من قرار داده بود
قبل از او به عنوان متقاعد کننده ای به من می دانستم که چگونه ، و که کشیده بود ، به عنوان آن ، در
جهل کامل است که همه ، در این
آخرین دوره طولانی شده است ، به او اتفاق می افتد.
آن زمان ، هر آنچه از تصور من در اینجا در نقطه ای بود
بلافاصله شروع به از او دریافت خواهید کرد -- برداشت که من احساس می کنم مطمئن هستم دور
از داشتن آخرین بود. "
دوشیزه Gostrey یک لبخند از خوش مشرب ترین انتقاد است.
"بنابراین ایده خود را -- بیشتر یا کمتر -- از روی کنجکاوی به ماندن بگیرید؟"
"این آنچه می خواهید!
من اهمیتی نمی دهند آن را به نام -- "تا زمانی که شما باقی بماند؟
بدیهی است پس از آن نیست.
من از آن تماس ، همان ، بسیار زیاد سرگرم کننده ، "ماریا Gostrey اعلام کرد" و به شما
کار آن خواهد شد یکی از احساس زندگی من.
واضح است شما به تنهایی می تواند کودک تازه براه افتاده! "
او این ادای احترام را بدون رفعت دریافت کرد. "من نمی خواهد به تنهایی وقتی Pococks
آمده است. "ابرو او بالا رفت.
"Pococks می آیند؟"
"و این ، منظورم این است ، چه اتفاقی خواهد افتاد -- و اتفاق می افتد را در اسرع وقت -- در
در نتیجه از کابل چاد. آنها به سادگی می خواهید سوار شو.
سارا برای مادرش صحبت خواهد آمد -- با اثر متفاوت از درهم و برهم کردن MY ".
دوشیزه Gostrey به شدت تعجب است. "او خواهد شد و سپس او را به عقب می کشد؟"
"به احتمال -- و خواهیم دید.
او باید در هر فرصت ، و او ممکن است اعتماد خود قرار دهد تا به انجام او می تواند. "
و انجام این کار شما می خواهید؟ ":" البته ، گفت : "Strether ،" من آن را می خواهم.
من می خواهم به بازی جوانمردانه. "
اما او برای یک لحظه از دست داده بود و موضوع است. "اگر آن را در Pococks چرا شما devolves
ماندن "" فقط برای دیدن است که من بازی جوانمردانه -- و
کوچک نیز ، بدون شک ، که آنها را انجام دهد. "
Strether درخشان به عنوان او شده بود ، هرگز. "من بیرون آمد و در حضور خودم را پیدا
حقایق جدید -- حقایق نگه داشته اند که قابل توجه من به عنوان کمتر و کمتر ملاقات با دلایل قدیمی ما.
موضوع کاملا ساده است است.
دلایل جدید -- دلایل عنوان جدید خود به عنوان واقعیت -- می خواستم و از این ما
دوستان در Woollett -- چاد و معدن -- در اولین لحظه قطعا مطلع بودند.
اگر هر تولید خانم Pocock آنها را تولید خواهد کرد ، او خواهیم بیش از کل به ارمغان بیاورد
مجموعه است. آنها خواهید بود ، او با یک لبخند افسرده افزود :
"بخشی از" تفریح مورد علاقه است. "
او کاملا در جریان بود در حال حاضر و در کنار خود شناور است.
این ممی -- تا آنجا که من آن را از شما تا به حال -- who'll کارت بزرگ خود را. "
و سپس به عنوان انکار سکوت او نبود به غور و تعمق او به طور قابل توجهی افزود : "من
فکر می کنم برای او متاسفم. "
"من فکر می کنم من هستم!" -- و Strether دوباره پیدا میشدند ، در مورد کمی حرکت به عنوان چشم به دنبال او
او را. "اما این را می توان نه کمک کرده است."
"شما منظور او را بیرون می آید نمی تواند؟"
او پس از دیگری به نوبه خود آنچه منظور او توضیح داد.
"تنها راه برای این است که او را نمی آمدند ، برای من به خانه بروم -- من اعتقاد دارم که در نقطه
جلوگیری از آن.
اما مشکل به آن است که اگر من به خانه -- "
"من می بینم ، می بینم" -- او به راحتی قابل فهم بود.
"آقای Newsome خواهد شد در همین حال ، انجام دهد و این نیست "-- او خندید در حال حاضر -- به تصور
از. "
Strether تا به حال هیچ خنده ؛ او فقط آرام نگاه نسبتا ارام است که ممکن است
او را به عنوان مدرک علیه تمسخر نشان داده شده است. "عجیب است ، نه؟"
آنها ، در ماده است که بسیار به آنها علاقه مند است ، آمده بود تا آنجا که این
بدون صدایی نام دیگری -- که با این حال سکوت لحظه ای حضور آنها بود
پر از یک مرجع آگاه.
سوال Strether دلالت کافی از وزن آن را به حال به دست آورده بود
با او در دوره فقدان میزبان خود ؛ و فقط برای آن دلیل یک ژست
از او می تواند برای او به عنوان یک پاسخ واضح منتقل می شود.
با این حال او هنوز هم بهتر پاسخ داده بود که او در یک لحظه گفت : "آقای Newsome
معرفی خواهرش --؟ "
"برای مادام د Vionnet؟" Strether نام در آخرین صحبت کرد.
"من باید به شدت شگفت زده اگر او نمی کند."
او به نظر می رسید به احتمال زل زل نگاه کردن.
"شما منظور شما از آن فکر شده و شما آماده است."
"من از آن تصور شده و من آماده شده است." آن به بازدید کنندگان خود بود در حال حاضر که او اعمال می شود
در نظر او.
"بن. شما با شکوه هستند! "
"خوب ، او پس از یک مکث و کمی پاسخ wearily ، اما هنوز ایستاده وجود دارد
پیش از او -- "خوب ، که چه ، فقط یک بار در تمام روز کسل کننده من ، من فکر می کنم من باید
شده اند! "
دو روز بعد ، او را به حال خبری از چاد ارتباطات از Woollett در پاسخ به
تلگراف تعیین کننده آنها ، این نامه رسمی خطاب به چاد خود و
اعلام خروج فوری برای فرانسه سارا و جیم و ممی.
Strether در عین حال در سمت خود کابلی ، او بود اما به تاخیر افتاد که عمل تا
پس از سفر خود را به خانم Gostrey ، مصاحبه ای است که توسط آن ، به عنوان بنابراین اغلب قبل از او
احساس حس خود را از چیزهای پاک و حل و فصل است.
پیام خود را به خانم Newsome ، در پاسخ به خود را ، شامل عبارت بود : "قاضی
بهترین را به یک ماه دیگر ، اما با درک کامل از تمام دوباره - enforcements. "
از اینکه او به نوشتن اضافه شده بود ، اما او البته همیشه در حال نوشتن بود ، آن بود
تمرین است که ادامه داد ، به اندازه کافی عجیب ، به او تسکین را به او آمده نزدیکتر از
هر چیز دیگری به آگاهی از انجام
چیزی : به طوری که او اغلب با خود فکر اگر او تا به حال واقعا تحت استرس اخیر خود ،
به دست آورد برخی از فوت و فن توخالی ، یکی از هنر های فریبنده برای قصه است.
آیا استفاده از صفحات او هنوز هم آزادانه توسط پست آمریکا اعزام شده اند
ارزش یک روزنامه نگار زرق و برق دار ، برخی از استاد از علم جدید و زیادی از ضرب و شتم
حس خارج از کلمات؟
او نه در مقابل هم نوشتن ، و به طور عمده برای نشان دادن او نوع بود -- از آن تا به حال تبدیل شده
کاملا عادت خود را به مانند خود به عنوان خوانده شده
در آن خطوط او هنوز می تواند لیبرال ، در عین حال آن را در بهترین حالت یک نوع سوت زدن در
تاریکی.
این unmistakeable علاوه بر این بود که حس بودن در تاریکی در حال حاضر در فشرده
او بیشتر به شدت -- ایجاد در نتیجه نیاز به یک سوت با صدای بلند و زنده است.
او طولانی و سخت پس از ارسال پیام خود را whistled ، او whistled دوباره و دوباره در
جشن های خبری چاد ، فاصله دو هفته وجود دارد که در آن این
ورزش به او کمک کرده است.
او تا به حال هیچ مفهوم بزرگ از آنچه ، در نقطه ای ، سارا Pocock برای گفتن ،
هر چند او در واقع اشتباه بود premonitions ، اما آن را نمی باید در قدرت او برای گفتن -- آن
باید در هر یک در هر نقطه می گویند -- که او غفلت مادرش.
او ممکن است نوشته ها قبل از آزادانه تر است ، اما او تا به حال نوشته شده است هرگز copiously ؛
و او به یک دلیل با صراحت در Woollett داد که او آرزو برای پر کردن جای خالی
وجود دارد خروج سارا ایجاد می شود.
افزایش از تاریکیها به او ، با این حال ، و تسریع ، که من آن را به نام او
لحن ، اقامت در این واقعیت که او شنوایی ، تقریبا هیچ کاری را مشخص می کند.
او برای برخی از زمان بوده است که او شنوایی کمتر از قبل آگاه بود ، و او در حال حاضر
به وضوح پس از یک فرایند که نامه خانم Newsome اما منطقی متوقف است.
یک خط برای روز های بسیاری از او نیست ، و او نیاز به اثبات ندارد -- هر چند او ، در زمان ، به
دارای مقدار زیادی -- که او را قلم به کاغذ ندارند پس از دریافت تذکر که تا به حال قرار داده
تعیین تلگراف او.
او نمی خواهد نوشتن تا سارا باید او را دیده و به او گزارش شده است.
عجیب و غریب بود ، هر چند آن را به خوبی ممکن است کمتر از رفتار خود ظاهر
Woollett.
آن را در هر میزان قابل توجهی بود ، و آنچه قابل توجه بود ، راه را دوست خود
طبیعت و شیوه ای برای او قرار داده ، از طریق این افت بسیار از تظاهرات ، بیشتر
شدت.
که به او زده واقعا که او تا به حال با او هرگز در طول این مدت او زندگی می کردند
سکوت ، سکوت را مخفی نگاه داشتن مقدس ، ظریف متوسط واضح تر بود ، که در آن او را
خصیصه های ذاتی نشان داد.
او در مورد با او راه می رفت ، با او نشسته ، با او سوار و dined چهره به چهره با
او -- یک درمان نادر "در زندگی خود را ،" او شاید می توانست کمیاب فرار عبارت
و اگر او تا به حال دیده اند ، هرگز او را تا
بی صدا او از سوی دیگر ، هرگز ، او را بسیار احساس ، بنابراین تقریبا austerely ،
خودش : خالص و برآورد مبتذل "سرد" ، اما در اعماق اختصاص داده شده حساس ظریف
اصیل هستند.
vividness او در این جهات تبدیل شد برای او ، در شرایط خاص ، تقریبا
وسواس و هر چند وسواس تیز پالس او ، با اضافه کردن واقعا به
شور و هیجان زندگی ، ساعت
که کمتر در کشش ، او به طور مستقیم به دنبال فراموشی.
او آن را برای queerest از ماجرا می دانستند -- شرایط قادر به پخش چنین
تنها بخشی لامبرت Strether -- که در پاریس به خودی خود ، از همه جا ، او باید پیدا
این شبح از بانوی Woollett سمج تر از هر حضور دیگر.
وقتی او رفت و برگشت به ماریا Gostrey آن را برای تغییر به چیز دیگری بود.
و در عین حال بعد از همه تغییرات به ندرت عمل برای او به او خانم صحبت
Newsome در این روز مثل او قبل از هرگز صحبت.
او تاکنون در اختیار که خاص و قانون چنین اظهار نظر کردند ؛ ملاحظات که
در حال حاضر خراب شد کاملا به عنوان اگر روابط به حال تغییر است.
آنها واقعا تغییر می یابد ، او با خود گفت : آنقدر که به دست می آمد ، برای اگر
البته آنچه رخ داده بود این بود که خانم Newsome به او اعتماد متوقف شده بود ، وجود داشت
هیچ چیز از طرف دیگر برای اثبات است که او نباید اعتماد به نفس خود را دوباره بدست آورد.
این کاملا نظریه حال حاضر خود که او را ترک هیچ سنگ unturned به انجام این کار و
در واقع اگر او در حال حاضر چیز ماریا به او گفت که او تا به حال گفته هرگز پیش از این بود
عمدتا به دلیل آن را قبل از او ایده افتخار عزت یک زن را نگه داشته.
ارتباط او با ماریا خوب بود ، به طرز عجیبی به اندازه کافی ، دیگر کاملا مشابه ؛
این حقیقت را -- هر چند نه چندان disconcertingly - - تا به حال بین آنها در تجدید می آیند
جلسات آنها.
این همه در آنچه او تا به حال تقریبا بلافاصله پس از آن به او گفت موجود بود ، مثل آن بود
نمایندگی اظهار او تا به حال مورد نیاز اما ده دقیقه به ساخت و او نه
شده است به رد کردن دفع.
او به تنهایی می تواند کودک تازه براه افتاده ، و تفاوت نشان داد که فوق العاده بود.
نوبت گرفته شده توسط بحث خود را بی درنگ بودند ، تایید کرده و این تفاوت ، یعنی بزرگتر خود
اعتماد به نفس در نمره خانم Newsome بقیه ؛ و آن زمان به نظر می رسید در حال حاضر دور
خاموش وقتی که او برگزار شده بود فنجان تشنه کوچک خود را به فواره زدن اب از سطل خود.
سطل او را لمس کمیاب بود در حال حاضر ، و چشمه دیگر برای او سرازیر بود ، او را به سقوط
جای خود را به عنوان ولی یکی از شاخه های فرعی خود ، و وجود دارد شیرینی عجیب و غریب بود --
ملایمت سودا است که او را لمس کرد -- در پذیرش خود را از به دستور تغییر.
آن را برای خود مشخص شده پرواز از زمان ، و یا در هر آنچه که او به فکر می کنم خوشحال بود
با طعنه و ترحم به عنوان عجله از تجربه ؛ داشتن آن بوده است ، اما روز
قبل از روز گذشته که او در پای او نشسته
و پوشاک او برگزار شد و با دست خود تغذیه است.
این نسبت که تغییر بود و تناسب در تمام زمانها ، او
philosophised ، شرایط بسیار از ادراک ، از نظر فکری.
مثل آن بود که اگر با او entresol کمی موثر و آشنایی گسترده او ، او را
فعالیت ها ، انواع ، promiscuities ، وظایف و عبادت است که در زمان تا نه
دهم از زمان او و که او ،
guardedly ، اما سمت باد -- آن بود که اگر او به یک عنصر ثانویه منقبض شده بود و
تا به حال به انقباض با کمال درایت رضایت.
این کمال به حال او را شکست خورده هرگز آن را در ابتدا بوده است بزرگتر از نخست خود را
اندازه گیری برای آن که به او کاملا از هم جدا نگه داشته بود ، نگه داشته او را از مغازه ، او به عنوان
آشنایی عمومی بزرگ او نامیده می شود ، ساخته شده
تجارت خود را به عنوان آرام ، به همان اندازه یک چیز به تنهایی از خانه -- مقابل فروشگاه --
به عنوان اگر او تا به حال یکی دیگر از مشتری هرگز.
در ابتدا او فوق العاده به او شده بود ، با حافظه entresol کم کم به او ،
تصویر که بر روی اکثر صبح ها که در آن زمان ، چشمان او به طور مستقیم افتتاح شد ، اما در حال حاضر او
به طور عمده برای او نمیفهمد به عنوان بخشی از
مجموع bristling -- هر چند البته همیشه به عنوان یک شخص را به آنها او هرگز نباید بس را به
مدیون است. این امر به او هرگز قطعا به داده
الهام بخش محبت بیشتر.
او برای دیگران decked بود ، و او در این نقطه شاهد حداقل او هیچ چیز
همواره در جهت بپرسید.
او فقط با خود فکر و مورد پرسش و گوش ، ارائه او اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه از
حدس و گمان خیال اندیش.
او آن را ابراز بارها و بارها ، او در حال حاضر فراتر از او بود ، و او باید آماده
خودش را به او از دست بدهند. بود ، اما یکی از شانس کمی برای او وجود دارد.
اغلب به عنوان او گفته بود او را برطرف -- برای لمس او دوست بود -- هر بار همان
راه. من به غم و اندوه؟ "
بله -- پس من ممکن است شما وصله. "
"آه برای سر و صدا واقعی من ، اگر آن را می گیرد ، وجود دارد هیچ وصله."
"اما شما قطعا به معنای آن شما را خواهد کشت."
-- بدتر.
آن را خواهد ساخت مرا. "" اوه هیچ چیز نمی تواند که!
چیزی که فوق العاده و ویژه در مورد شما این است که شما هستند ، در این زمان از روز ،
جوانان است. "
سپس او همیشه ساخته شده ، علاوه بر این ، یکی از آن اظهارات که او تا به حال به طور کامل به متوقف
زر و زیور اراستن با hesitations یا عذر خواهی ، و که ، در همین راستا بود ، به رغم
فشار شدید خود را متوقف
تولید در Strether حداقل خجالت.
او او را باور کنند ، و آنها تبدیل شد در نتیجه به عنوان غیرشخصی به خود به عنوان حقیقت.
"این فقط جذابیت خاص خود است."
پاسخ او بیش از حد همیشه همان بود. "البته من جوانان -- جوانان برای سفر به
اروپا است.
من شروع به جوان می شود ، یا حداقل برای بهره بردن از آن ، لحظه ای که شما ملاقات در
چستر ، و آنچه در حال وقوع شده است از زمان.
من در می آید مناسب زمان - - که به گفت که من تا به حال هرگز به نفع هرگز
چیزی که به خودی خود.
من داشتن به نفع در این لحظه ، من تا به حال آن روز دیگر زمانی که من به چاد گفت :
'صبر' ، من باید آن را دوباره هنوز هم هنگامی که سارا Pocock می رسد.
اتمام حجت سود که نشان می دهد فقیر برای بسیاری از مردم را ، و من نمی دانم چه کس دیگری
اما من و شما ، رک و پوست کنده ، می تواند شروع به در آن ببینیم که چه چیزی احساس می کنم.
من مست ، من می توانم خانمها را دنبال نکنند ، من پول خرج نمی کنم ، حتی نمی
نوشتن غزل. اما با این حال من تا دیر وقت بیدار برای
آنچه که من زود انجام نشود.
سود کمی من پرورش من در من راه خود را کمی.
این amuses من بیش از هر چیزی است که در تمام عمرم برای من اتفاق افتاده است.
آنها ممکن است بگویند آنچه که دوست دارند -- آن را تسلیم من ، این ادای احترام من است ، به جوانان است.
یکی قرار می دهد که در جایی که می توان -- آن را در جایی آمده است ، اگر تنها از
زندگی ، شرایط ، احساسات افراد دیگر است.
چاد به من احساس آن را می دهد ، برای تمام موهای خاکستری اش ، که صرفا آن را جامد در
او را و ایمن و بی سر و صدا ، و او می کند همان برای او که مسن تر از او ، برای
همه دختر ازدواج او ، از هم جدا همسرش ، آشفته او سابقه.
اگر چه جوان به اندازه کافی ، جفت من ، من می گویند آنها ، در تازه ترین راه ،
دوره جوانی خود را خود مطلقا نخست ؛ است که هیچ ربطی به با آن است.
نکته این است که آنها در حال معدن.
بله ، آنها جوانان من ، از آنجا که به نوعی در زمان مناسب ، هیچ چیز دیگری تا کنون بود.
چیزی که در حال حاضر در نتیجه من به معنای این است که آن را همه می رفتن -- رفتن قبل از انجام کار خود -- اگر
آنها به من شکست. "
که در آن ، فقط در اینجا ، خانم Gostrey inveterately مورد پرسش است.
"نظر شما ، به ویژه با شماره تلفن کار خود را؟"
"خب ، به من مراجعه کنید از طریق."
بلکه از طریق چه؟ "-- که او دوست داشت برای دریافت آن از او است.
"چرا از طریق این تجربه است." این بود که خواهد آمد.
به طور منظم به هیچ کدام او را کمتر حرف آخر.
"آیا شما به یاد داشته باشید که چگونه در آن روز اولین دیدار ما بود من که به شما
از طریق؟ "
"به خاطر داشتن؟ Tenderly ، عمیقا "-- او همیشه به آن افزایش یافت.
"شما در حال انجام سهم خود را در اجازه دادن به من شما سائل در نتیجه."
"آه صحبت نمی کنم که اگر بخشی من کوچک بودند ؛ از هر چیز دیگری با شکست مواجه --"
"شما ، نه همیشه ، همیشه ، همیشه؟" -- او در نتیجه او را گرفت تا.
"آه من فرمودید ، شما الزاما ، شما ناگزیر خواهد شد.
شرایط شما -- این چیزی است که منظور من -- won't من هر چیزی را برای شما انجام اجازه می دهد ".
"چه رسد به -- ببینید چه چیزی شما -- که من drearily dreadfully قدیمی.
هستم ، اما خدمات there'sa -- امکان را برای شما به رندر -- که من می دانم ، همان ، من
باید فکر می کنم. "
و چه خواهد بود؟ "این ، در جریمه ، با این حال ، او را هرگز
به او بگویید. شما باید بشنوید تنها اگر سر و صدا های خود را به آن ها طول می کشد
محل.
که واقعا از این سوال ، من خودم را در معرض نیست "-- یک نقطه که در آن ، برای
دلایل خود را ، Strether متوقف را فشار دهید.
او گرد آمدند ، برای تبلیغ -- ساده ترین چیز بود -- به این ایده است که سر و صدا خود را
از سوال بود ، و این رندر بیکار بحث از آنچه ممکن است به دنبال
آن.
او متصل اهمیت اضافه شده است ، به عنوان روز سپری شده ، به ورود
Pococks. او حتی احساس شرم آور انتظار برای آن را مزورانه و اشتباه است.
او خود را از ساخت باور را به ذهن خود را که حضور سارا متهم ، او را
برداشت ، قضاوت او را ساده و هماهنگ ، او خود را بودن متهم کرد
ترس از چیزی است که آنها ممکن است انجام دهید که او
به دنبال پناه ، به التماس تمام سوال ، در خشم بیهوده است.
او در خانه وفور دیده می شود چیزی است که آنها در عادت انجام شد ، و او نه
در حال حاضر کوچکترین زمین.
روشن ترین دید او بود وقتی که او ساخته شده که آنچه او بیشتر مورد نظر یک حساب کاربری
بیشتر کامل و آزاد از دولت خانم Newsome از ذهن او بیش از هر احساس کرد که می تواند در حال حاضر
انتظار از خودش ، که محاسبه در
حداقل دست در دست هم با آگاهی شدید که مایل به اثبات می رفت
خودش که او نگران بود که به دنبال رفتار خود را در صورت نبود.
اگر او منطق بی شفقت به پرداخت هزینه برای آن بود او به معنای واقعی کلمه بی تاب بود به دانستن
هزینه ، و او خود را آماده پرداخت در اقساط برگزار شد.
قسط اول خواهد بود دقیقا این سرگرمی از سارا به عنوان یک
که در نتیجه آن علاوه بر این ، او باید بدانید که بسیار بهتر چگونه او ایستاده.