Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب پنجمین سوم
چاد در واقع به این مناسبت بود برای حفظ وعده خود را از به آینده را ، اما خانم
Gostrey به حال به زودی خودش را با توضیح شکست خود را ارائه شده است.
دلایلی در گذشته برای او که با dames CES وجود داشت و او تا به حال خواسته
او را با مثال های زیادی به بیرون می آید و به جرم دوست خود را.
او ، Strether احساس او به عنوان جای او را در کنار او را گرفت ، در شیوه ای که در سمت چپ
چیزی به میل.
او بر روی نیمکت خود کاهش یافته است ، به تنهایی بار دیگر برای مدتی ، و آگاهی و هوشیاری بیشتر
برای فرار کمی Bilham اندیشه unexpressed خود ، در احترام که
با این حال این converser بعدی کشتی هنوز هم جادار تر بود.
«این کودک او بانگ زد به او تقریبا به محض اینکه او ظاهر شد و هر چند
پاسخ مستقیم خود را برای برخی از زمان باعث به تاخیر افتادن او می تواند در او در عین حال احساس
کار این حقیقت.
این ممکن است به سادگی ، به عنوان او منتظر است که آنها در حال حاضر در حضور بودند در مجموع
از گسترش حقیقت مانند یک سیل و نه برای لحظه ای به او را در صرف ارائه ،
cupful از انجاییکه که باید CES dames
به اثبات می شود ، اما افراد در مورد آنها -- هنگامی که در نتیجه چهره به چهره با آنها -- او او در بر داشت
ممکن است از اول تقریبا همه چیز را به او گفته اند؟
این می توانست آزادانه آمده بود او احتیاط ساده از دادن او را گرفته خود را
نام و نام خانوادگی.
هیچ مثالی بهتر می تواند -- و او به نظر می رسد آن را با تفریحی بالا توجه داشته باشید --
از راه ، ساختن چیزهایی در حال حاضر آنقدر برای خودش ، او در آخرین پرتاب شد
اقدامات احتیاطی را به باد.
آنها نه بیشتر و نه کمتر ، او و مادر کودک است ، از قدیمی مدرسه
دوستان -- دوستان که به ندرت برای سال اما آنها این شانس unlooked برای ملاقات کرده بود
همراه با عجله به ارمغان آورد.
این تسکین بود ، دوشیزه Gostrey اشاره کرد ، به خودش groping دیگر احساس او بود
unaccustomed به کورمالی کردن و به عنوان یک چیز کلی ، او ممکن است به خوبی دیده می شود ، ساخته شده
راست به اندازه کافی برای سرنخ او.
با او تا به حال در حال حاضر در دست او را برداشت نیاز به حداقل بدون مواد زائد
"او به من -- که برای شما ،" مشاور Strether ادامه داد : "اما من
نیاز به انجام آن را به جایی که من نیست. "
زباله از تعجب ممکن است ممنوعه ، اما Strether ، شخصیتی ، حتی
در این زمان در بی کرانگی فضای است. "که شما به معنای آن است که شما می دانید که در آن او
است؟ "
او به تازگی تردید. "من به معنای آن است که اگر او می آید به من می بینم
باید -- در حال حاضر که من کشیده کمی دور خودم پس از شوک -- در خانه نیست "
Strether آویزان آماده.
"با شما تماس آن -- شناخت -- شوک" او یکی از flickers نادر خود را از داد
بی صبری. "این جای تعجب بود ، یک احساس است.
آیا می شود تا تحت اللفظی نیست.
شستن دست های من از او. "چهره پور Strether طولانی است.
او غیر ممکن است --؟ "" او حتی جذاب تر از من به یاد
او را. "
"سپس ماده چه؟" او تا به حال به فکر می کنم که چگونه آن را قرار داده است.
"خوب ، من غیر ممکن است. این غیر ممکن است.
همه چیز به غیر ممکن است. "
او در یک لحظه او را نگاه کرد. "من می بینم که در آن شما در حال بیرون آمدن است.
همه چیز امکان پذیر است. "
چشمان خود را بر روی آن در واقع به حال مبادله برخی از مدت زمان و پس از آن با پیگیری های او :
"آیا آن که فرزند زیبا است؟" و سپس او گفت : هنوز هیچ چیز : "چرا نمی
شما منظور او را دریافت؟ "
پاسخ او در یک لحظه رنگ روشن است. "از آنجا که من مایل به دور از
کسب و کار. "آن را در او باعث ناله ضعیف است.
"شما قصد دارید به من رها کن؟"
"نه ، من فقط رفتن به او رها است. او می خواهید من او را با شما کمک کند.
و من. "" شما فقط می خواهید با او به من کمک کند؟
خوب پس از آن --
بسیاری از افراد که قبلا جمع آوری شده ، در جهت منافع چای بود به تصویب رسید به
خانه ، و آنها تا به حال باغ عمدتا به خود است.
سایه ها بسیار طولانی بودند ، آخرین تماس ، پرندگان ، که خانه خود را در ساخته شده بود
سه ماهه interspaced نجیب ، صدا از درختان بالا در باغ دیگر به عنوان
خوب ، کسانی که از صومعه های قدیمی و از
قدیمی هتل ها ، مثل آن بود که اگر دوستان ما برای جذابیت کامل به بیرون آمدن صبر کرده بود.
برداشت Strether هنوز وجود داشتند ، مثل آن بود که اگر چیزی اتفاق افتاده بود که
"میخ" به آنها ، آنها را شدیدتر ، اما او بلافاصله بعد از آن از خود بپرسد ، که
شب ، آنچه واقعا تا به حال اتفاق افتاده است --
آگاهانه به عنوان او می تواند بعد از همه باقی می ماند که برای نجیب زاده گرفته ، برداشته شده و برای اولین بار
زمان ، به "جهان بزرگ" ، جهان سفرا و duchesses ، اقلام ساخته شده
مجموع ناچیز.
این چیز جدیدی به او بود ، با این حال ، همانطور که می دانیم ، که یک مرد ممکن است -- در تمام وقایع
چنین مردی را به عنوان او -- مقدار تجربه از هر گونه نسبت به ماجراهای او ؛
که ، اگر چه بدون شک هیچ بزرگ
ماجراجویی برای نشستن وجود دارد با خانم Gostrey و بشنوند در مورد مادام د Vionnet ، ساعت ،
تصویر ، فوری اخیر ، ممکن است -- و همچنین ارتباط
به خودی خود نه توجه داشته باشید که موفق به
طنین انداز -- تنها لحظه بیشتر از طعم و مزه تاریخ داد.
این تاریخ بود ، برای شروع ، که مادر جین سه و بیست شده بود
سال قبل ، در ژنو ، هم مدرسه و دوست دختر خوب به ماریا Gostrey ، که
علاوه بر این از آن زمان به بعد لذت می برد ، هر چند که
interruptedly و بالاتر از همه با یک قطره طولانی اخیر ، دیگر از حد یک نگاه اجمالی از او.
بیست و سه سال آنها را در هر دو ، بدون شک قرار داده و مادام د Vionnet -- هر چند او
راست بعد از مدرسه ازدواج -- couldn't است که امروز در یک ساعت کمتر از سی و هشت.
این ده سال او مسن تر از چاد -- هر چند ده سال ، همچنین ، اگر Strether دوست ،
مسن تر از او نگاه کرد و دست کم ، در هر نرخ که مادر آینده نگر در قانون
می تواند انتظار می رود برای انجام با.
او را از تمام مادران در قانون ترین جذاب باشد ، مگر اینکه در واقع ، از طریق برخی
انحراف به عنوان رتبهدهی نشده است insupposeable ، او کاملا باید خودش در این رابطه بد وانمود کردن.
بود قطعا هیچ کدام وجود دارد که در آن ، به عنوان ماریا او را به یاد ، او نمی باید جذاب ؛
و این علی رغم رک و پوست کنده در ننگ شکست در کراوات که در آن شکست همیشه
بیشتر نشان داد.
هیچ آزمون وجود دارد -- هنگامی که در واقع بود آن را یک آزمون وجود دارد -- برای موسیو د Vionnet
شده است حیوان است.
او برای سال ها زندگی کرده بود جدا از او -- که البته همیشه نفرت انگیز
موقعیت ، اما تصور دوشیزه Gostrey از ماده که او می تواند کمیاب شده بود
چیزی بهتر از آن را به حال او آن را بر روی هدف انجام می شود برای نشان دادن او مهربان را ساخته اند.
او آنقدر مهربان است که هیچ کس یک کلمه برای گفتن داشته است ؛ بود که خوشبختانه مورد
برای شوهرش است.
او بنابراین غیر ممکن بود که او تا به حال استفاده از تمام شایستگی او است.
هنوز تاریخ برای Strether که کنت د Vionnet -- این نیز سابقه
که بانوی در مورد کنتس بود -- در حال حاضر باید تحت SHARP دوشیزه Gostrey
لمسی ، ظهور قبل از او به عنوان یک بالا
بد اخلاق بی ربط نیست. جلا ، محصول مرموز
نظم ، از آن تاریخ بود ، علاوه بر این ، که دختر دلربا تا آزادانه خود را ترسیم
همدم باید از ازدواج
دست مادر ، یکی دیگر از رقم از رئوس مطالب قابل توجه ، پر از شخصی تاریک
انگیزه ، شاید تاریخ بیشتر از همه است که این شرکت بود ، به عنوان یک ماده
البته حکومت چنین ملاحظاتی به عنوان قرار دادن طلاق از سوال است.
"CES خاندان لا انجام طلاق نیست ، شما می دانید ، بیشتر از آنها مهاجرت و یا برای همیشه ترک گفتن -- آنها
فکر می کنم آن را بی دین و مبتذل "، واقع در نور است که آنها به نظر می رسید ، اما بیشتر
غنی خاص.
همه موارد آن همه ، برای تخیل Strether ، بیشتر یا کمتر ، غنی است.
دختر در مدرسه Genevese ، جدا جالب اتصال مخلوق ،
سپس هر دو حساس و خشونت ، بی پروا اما همیشه بخشوده ، دختر بود
فرانسه پدر و مادر انگلیسی ،
اوایل سمت چپ یک بیوه ، دوباره ازدواج کرده بود -- از نو با یک خارجی سعی در او
حرفه ای با آنها او ظاهرا با توجه به حال به کودک خود هیچ نمونه ای از راحتی.
همه این مردم -- مردمی که از طرف مادر انگلیسی -- از شرایط بوده است
و یا کمتر برجسته ؛ هنوز با oddities و نابرابری بود که اغلب از آن زمان ساخته شده
ماریا ، تفکر آنها بر این ، تعجب آنچه که واقعا بسیار به rhymed.
در هر صورت به باور او را که مادر ، علاقه مند و مستعد ابتلا به ماجراجویی ،
شده بود ، بدون وجدان ، تنها رهایی خودش را بیشتر به سرعت از تصور بود
ممکن است ، یک مانع واقعی است.
پدر ، به تصور خود ، یک فرانسوی با نام کسی می دانست ، متفاوت بوده است
ماده ، ترک فرزند خود ، او به وضوح به یاد می آورد ، حافظه همه علاقه ، و همچنین
ثروت کمی اطمینان خاطر داشته باشید که بود
unluckily به او را بیشتر یا کمتر از طعمه بعدا.
او به طور خاص ، در مدرسه ، و خیره کننده ای ، هر چند کاملا booklessly ،
هوشمندانه ، به عنوان متکلم بچند زبان به عنوان یک زن یهودی کمی (که در آن او بود ، نه آه نه!) و قروچه
فرانسوی ، انگلیسی ، آلمانی ، ایتالیایی ، هر چیزی
یکی را ، در راه ساخته شده است که تمیز رفت و برگشت ، اگر نه از جوایز و parchments ، در
دست کم از هر "بخشی" ، اعم از حفظ و یا بداهه ، در لباسهای curtained
انبار مدرسه ، و در خاص تمام
رمز و راز از نژاد و ابهام از مرجع ، همه با تکبر راه رفتن در مورد "خانه" در میان
جفت چند رنگ آنها.
این بدون شک مشکل باشد به روز ، به عنوان میان فرانسه و انگلیسی ، به نام او و
به جای او ، او را قطعا نشان می دهد ، در دانش ، Gostrey دوشیزه ، به عنوان یکی از احساس
کسانی که از انواع مناسب چه کسی شما را حفظ کند
توضیح -- ذهن با درهای متعدد به عنوان خوشه چند زبان confessionals
در سنت پیتر است. شما ممکن است به او با اعتماد به نفس در اعتراف
Roumelian ، و حتی Roumelian گناهان.
بنابراین --!
اما راوی Strether معنای ضمنی خود را با خنده را تحت پوشش قرار ، یک خنده که
خیانت او به احساس رنگ زرد مایل به قرمز در تصویر نیز شاید به اندازه کافی
محافظت می شود.
او تا به حال یک لحظه تعجب ، در حالی که دوستش رفت ، چه گناهان ممکن است
به خصوص Roumelian.
او در تمام حوادث به اشاره او با برآوردن چیزی جوان رفت -- دوباره توسط
برخی از دریاچه سوئیس -- در اولین دولت ازدواج او ، که برای چند ظاهر شده بود
سالهای میانی حداقل خشونت آشفته نیست.
او دوست داشتنی در آن لحظه شده بود ، لذت بخش را به او ، پر از پاسخگو
جوایز سرگرم و یادآوری های سرگرم کننده ، احساسات ، و سپس یک بار دیگر ، بعدا ،
پس از یک فاصله طولانی ، به همان اندازه اما
متفاوت جذاب -- لمس کردن و نه mystifying برای پنج دقیقه از یک
روبرو می شوند در راه آهن ، ایستگاه EN استان ، که طی آن آمده بود که زندگی او
همه تغییر بود.
دوشیزه Gostrey به اندازه کافی درک بود برای دیدن ، اساسا ، آنچه اتفاق افتاده ، و در عین حال به حال
زیبایی در رویاهای که او خودش را بی تقصیر بود.
بدون شک عمق در او وجود دارد ، اما او همه راست بود ؛ Strether را نخواهد دید اگر او
نمی شد.
او شخص دیگری بود با این حال -- که در اسرع وقت شده بود مشخص شده اند -- از بچه کوچک
طبیعت در مدرسه ژنو ، یک فرد کوچک کاملا بیش از (به عنوان زن خارجی
بودند ، در مقایسه با آمریکایی) توسط ازدواج.
وضعیت او بیش از حد بدیهی است پاک به حال خود تا می توانست وجود داشته اند -- که
ممکن بود -- قضایی جدایی. او در پاریس مستقر شده بود ، به ارمغان آورد تا او را
دختر ، هدایت قایق او.
هیچ قایق بسیار لذت بخش بود -- به خصوص وجود دارد -- به در ، اما ماری د Vionnet
در راس راست. او دوست داشته باشد ، مطمئنا -- و بسیار
آنهایی که خوب.
او در تمام حوادث وجود دارد -- و آن را بسیار جالب بود.
دانستن او آقای چاد در حداقل ثابت او تا به حال دوستان نه آنچه آن را ثابت کرد
چه آنهایی که خوب او.
"من دیدم که" خانم Gostrey گفت : "آن شب را در فرانسه ، آن را برای من آمد
در سه دقیقه است. من تو را دیدم او -- و یا کسی مانند او.
و به این ترتیب ، "او فورا افزود :" شما را انجام داد. "
"اوه نه -- کسی مانند او نیست" Strether خندید.
اما منظور شما "، او به عنوان بی درنگ در ادامه ،" که او تا به حال چنین نفوذ در
او؟ "
دوشیزه Gostrey روی پای او بود و آن زمان را برای آنها را برای رفتن بود.
"او او را برای دخترش."
چشمان خود را ، و بنابراین اغلب ، در کنفرانس رک و راست ، از طریق شیشه های حل و فصل آنها ،
ملاقات بیش از آن بلند ، و پس از آن Strether دوباره در کل محل انجام گرفت.
آنها بسیار به تنهایی در حال حاضر وجود دارد.
"باید او نمی و نه -- پس از آن در زمان -- آن را عجله؟"
"آه او را البته نه از دست داده اند از یک ساعت است. اما این فقط مادر خوب -- خوب
فرانسه یکی.
شما باید بدانند که از او به یاد داشته باشید -- که به عنوان یک مادر او فرانسه ، و برای آنها
there'sa اینده نگری خاص است.
این دقیقا با این حال -- که او mayn't توانسته اند تا آنجا که او می خواهم برای شروع
اند دوست -- باعث می شود او را برای کمک سپاسگزار "Strether در زمان این کار را در آنها به آرامی منتقل شد
به خانه در راه خود را است.
"او به من حساب پس از آن برای قرار دادن چیزی را از طریق؟"
بله -- او بر شما حساب.
و اول از همه البته ، "دوشیزه Gostrey افزود :" در او -- خوب ، قانع کننده
شما خواهد شد. "" اوه ، "دوست خود بازگشت ، او گرفتار چاد
جوان! "
: "بله ، اما زنانی که برای شما وجود دارد" زمان زندگی. "
مرتب کردن بر اساس خارق العاده ترین آنها است. "
او کلمات را خندید بود ، اما آنها به ارمغان آورد همدم او ، چیزی که بعد از ، به
ایستاده اند. "همان چیزی است که شما به معنای آن است که او سعی برای ساختن یک
احمق از من؟ "
"خب ، من تعجب او خواهد شد -- با فرصت -- کند."
Strether پرسید : "چه با شما تماس ،" ، "یک فرصت؟
من او را می بینید؟ "
"آه شما باید به او" -- دوشیزه Gostrey بازیچه قرار دادن گریزان بود.
"شما می توانید انجام این کار. از شما می خواهم رفته اند به دیدن زنی دیگر.
منظور من اگر یکی وجود داشته است -- مرتب سازی بر اساس متفاوت است.
آنچه شما بیرون آمد "این ممکن است ؛ اما Strether متمایز است.
"من آمده است برای دیدن این مرتب سازی بر اساس."
او یک نگاه فوق العاده او را در حال حاضر است. "آیا شما ناامید او است ، نه بدتر؟"
او برای یک لحظه سرگرم این سوال ، که سپس برای آن frankest پاسخ یافت.
"بله. اگر او بدتر از او می خواهم بهتر برای هدف ما.
این امر می تواند ساده تر است. "" شاید "او پذیرفته است.
"اما این نمی شود pleasanter؟"
"آه شما می دانید ،" او بی درنگ پاسخ داد : "من نمی آمد -- wasn't که تنها آنچه شما
در ابتدا با من سرزنش -- برای خوشایند "است.
"دقیقا.
بنابراین من می گویم دوباره آنچه من در ابتدا گفت. شما باید چیزهایی را به عنوان آیند.
علاوه بر این ، "دوشیزه Gostrey افزود :" من می ترسم برای خودم نیست. "
"برای خودتان --؟
"از شما او را دیدن. به او اعتماد می کنم.
هیچ چیز او خواهیم در مورد من می گویند وجود دارد. در واقع ، هیچ چیز او می تواند وجود دارد. "
Strether تعجب -- کمی تا او از این فکر کرده بود.
سپس او شروع شد. "آه زنان!"
در چیزی در آن است که در آن او برافروخته وجود دارد.
"بله -- ما وجود دارد. ما abysses. "
در آخر به او لبخند زد.
"اما من او را در معرض خطر!" او خود را یک تکان.
"خب پس تا انجام من!"
اما او افزود که آنها را به خانه به تصویب رساند که او را ببینید چاد اولین چیزی که در
صبح است.
این روز بعد راحت تر است که مرد جوان ، به عنوان به اجرا درخواهد بود
اتفاق افتاده است ، حتی قبل از او افتاده بود ، در هتل محل اقامت خود تبدیل شده است.
Strether قهوه خود را در زمان ، بر اساس عادت ، در اتاق عمومی ، اما در نزولی خود را برای این
هدف چاد فورا پیشنهاد تعویض به آنچه که او بیشتر
محرمانگی است.
او خود را به عنوان هنوز هیچ چیز بود -- آنها را به نشستن در جایی با هم ، و هنگامی که
پس از چند مرحله و به نوبه خود به بلوار داشتند ، برای خود
حفظ حریم خصوصی ، در میان بیست نفر دیگر نشسته ،
دوست را دیدم در حرکت همدم او ترس از ظهور از Waymarsh است.
این اولین بار چاد به حال به آن اندازه با توجه به این شخصیت "دور" بود ، و
Strether در بر داشت خود را از آنچه در آن علامت تعجب.
او در یک لحظه ساخته شده است که جوانان به صورت جدی او تا به حال هنوز رتبهدهی نشده است او را دیده بود که
در نوبه خود انداخت اشعه شاید بازیچه قرار دادن تکان دهنده در مورد آنچه که تا به حال هر که
زمان درمان به عنوان حرارت بوده است.
این به اندازه کافی چاپلوس بود با این حال که چیزی واقعی -- در صورتی که این در تاریخ و زمان آخرین
چیزی واقعی -- شده اند ، به ظاهر ، دقیقا توسط یک صفحه ی یک پارچه از تعیین
اهمیت Strether.
برای این بود آنچه در آن با سرعت کافی به دست می آمد -- که چاد ، با شوخی کردن رو به افزایش بود ،
عجله به پایین به او اجازه دهید در حالی که آگاهی صبح او هنوز جوان بود که او
حال به معنای واقعی کلمه بعد از ظهر قبل از برداشت فوق العاده ای ساخته شده است.
مادام د Vionnet ، نه نمی توانست استراحت تا او باید برخی از اطمینان از
او را که او دوباره رضایت به او مراجعه کنید.
این بیانیه ، در سراسر سنگ مرمر - صدر جدول خود ساخته شده بود ، در حالی که کف از
شیر گرم در فنجان خود و چکه کردن آن هنوز هم در هوا ، با لبخند چاد
ساده ترین شهر نشینی است و این عبارت از
چهره اش باعث شک و تردید از دوستان ما را به نقطه را به چالش از جمع آوری
لب. اینجا را ببینید -- که تمام شد ، او تنها برای
لحظه دوباره گفت : "اینجا را ببینید."
چاد آن را با تمام هوا خود را از هوش راست دیدار کرد ، در حالی که Strether به یاد
دوباره که علاقه داشتن به از برداشت اول از او ، خوشحال جوان بت پرست ، خوش تیپ و
سخت اما عجیب نابود کرد ، که مرموز
اندازه گیری او تحت خیابان ، لامپ به حال سعی ذهنی را.
شرک جوان ، در حالی که یک نگاه طولانی بین آنها را به تصویب رساند ، به اندازه کافی درک است.
کمیاب Strether در تاریخ و زمان آخرین مورد نیاز برای گفتن بقیه -- "می خواهم بدانم که در آن من"
اما او گفت ، اضافه کردن قبل از هر چیزی جواب.
"آیا شما درگیر می شود ازدواج -- این است که راز خود را -- به بانوی جوان؟"
چاد سر خود را با ملایمت آن را کند می کند که یکی از راه های خود را از انتقال بود را تکان داد که
زمان برای همه چیز وجود دارد.
«من هیچ راز -- هر چند که من ممکن است اسرار داشته باشند!
من در هر میزان که یکی نیست. ما درگیر نیست.
نه. "
"سپس که دردسر؟" "آیا منظور شما چرا من در حال حاضر آغاز نشده است
با شما اومد؟ "چاد ، شروع قهوه خود و buttering
رول خود ، کاملا آماده بود که توضیح می دهند.
"هیچ چیز را به من القا -- هیچ چیز هنوز هم به من القا -- سعی کنید برای حفظ
شما در اینجا به عنوان زمانی که شما می تواند به صورت به ماندن بگیرید.
این بیش از حد مریی برای شما خوب است. "
Strether به حال خود مقدار زیادی برای گفتن در این باره ، اما آن را سرگرم کننده بود همچنین برای اندازه گیری
ماه مارس تون چاد.
او یک مرد از جهان بوده است هرگز ، و آن را همیشه در شرکت او حاضر به منظور
دوست ما که یکی از شاهد بود که چگونه در connexions های پی در پی مرد جهان
تبرئه خود است.
چاد آن را نگه داشته تا زیبایی. "ایده من -- voyons -- است که به سادگی که شما
باید اجازه دهید مادام د Vionnet می دانید ، به سادگی که شما باید رضایت او را می دانیم.
من در ذهن حداقل نیست به شما می گویم که ، باهوش و جذاب به عنوان او است ، او تا کنون
آنقدر در اعتماد به نفس من. من از شما می پرسند این است که اجازه دهید او با شما صحبت کنم.
شما من را در مورد آنچه با شما تماس گیر من پرسیده می شود ، و تا کنون به عنوان آن می رود او توضیح خواهیم داد
آن را به شما. او خودش دردسر من ، از آن آویزان -- اگر شما
باید واقعا آن را همه داشته باشند.
اما به یک معنا ، او در شگفت انگیز ترین شیوه برای اضافه کردن عجله "است که شما کاملا
را برای خودتان. او خیلی خوب یکی از دوستان ، او را پریشان کردن.
خیلی خوب ، منظور من ، برای من بدون ترک -- بدون -- "تردید اولین او بود.
"بدون چه؟" "خب ، بدون تنظیم من نوعی و یا
دیگر لعنتی از لحاظ فداکاری من است. "
"یک قربانی و سپس؟" "این خواهد بود بزرگترین دست دادن من تا کنون
رنج می برد. من مدیون او بسیار است. "
زیبا ، راه چاد گفت این چیزها ، و التماس او بود در حال حاضر confessedly --
آه کاملا flagrantly و عمومی -- جالب است.
لحظه واقعا برای Strether شدت گرفت.
چاد بدهکار مادام د Vionnet بسیار؟ که آیا پس از آن ، اما روشن می کنیم تا
رمز و راز تمام؟
او برای تغییرات مدیون بود ، و او در نتیجه در یک موقعیت که در فرستاده شد
لایحه خود را برای هزینه های متحمل در بازسازی.
این در پایین بود ، اما آنچه در وارد شده بود؟
Strether نشسته بودم پس از رسیدن به آن در حالی که او munched نان برشته و دوم فنجان او را بر انگیخت.
برای انجام این کار با کمک چهره دلپذیر جدی چاد نیز به انجام بیشتر در کنار.
خیر ، پیش از این هرگز او شده بود آنقدر آماده به او را به عنوان او.
چه بود آن بود که به طور ناگهانی به طوری پاک؟
این فقط شخصیت همه است که همه ، اما -- در اندازه گیری -- خود.
Strether احساس شخصیت او دریافت خواهید کرد برای لحظه ، لکه دار کردن از همه چیز اشتباه
او یا مشکوک بود و اعتقاد بر این است.
شخص را به آنها چاد به آن بدهکار است که او مثبت می تواند به نوبه خود از چنین آسایش
اشخاص دیگر -- مانند یک فرد به اندازه کافی بالاتر از هر "نفس" بود مطرح شده توسط
ماهیت کار خود و نور ثابت مرد جوان.
همه از آن به اندازه کافی واضح بود برای آمدن و رفتن به سرعت ، هر چند در واقع در میان
آن Strether می تواند یک سوال مطلق.
"من کلمه خود را از افتخار داشته باشند که اگر خودم را تسلیم به مادام د Vionnet
شما خودتان را به من تسلیم؟ "چاد دست خود را محکم روی دوست خود را بنا نهاد.
"مرد عزیز من ، شما آن را داشته باشد."
در نهایت چیزی در تقریبا شرم آور و ظالمانه سعادت او وجود دارد --
Strether تحت آن بی قراری برای هوای باز و استقرار سیخ شده آغاز کرده بود.
او به خدمتکار که او آرزو به پرداخت امضا کرده بود ، و این معامله در زمان برخی از
لحظات ، که در طی آن او کاملا احساس می شود ، در حالی که او را پول و وانمود -- آن
کاملا توخالی بود -- به منظور برآورد تغییر ، که
بالاتر چاد روح ، جوانان خود را ، عمل خود را ، الحاد خود ، سعادت خود را ،
تضمین ، گستاخی او ، هر آنچه که ممکن است ، آگاهانه به ثمر رساند تا به حال موفقیت است.
خوب ، که همه حق بود تا آنجا که آن رفت ، حس خود را از چیزی که در سوال تحت پوشش
دوستان ما را برای یک دقیقه مانند حجاب که از طریق آن -- که اگر او خفه شده بود -- او شنیده
مخاطب خود را از او بخواهید اگر او ممکن است او را نه بیش از حدود پنج.
"بر" بیش از رودخانه بود ، و در طول رودخانه بود که در آن مادام د Vionnet زندگی می کردند ،
و پنج که بعد از ظهر بسیار بود.
آنها در خارج از محل -- قبل از او پاسخ داد.
او ، در خیابان چراغ دار ، سیگار ، که دوباره به او زمان بیشتری است.
اما در حال حاضر شدید برای او که هیچ استفاده در زمان وجود دارد.
"چه او پیشنهاد برای انجام به من؟" او در حال حاضر خواستار شده بود.
چاد به حال هیچ تاخیر.
"آیا شما از ترس او را؟" "اوه فوق العاده است.
آیا شما نمی بینید؟ "" خوب ، گفت : چاد ، گفت : "او کاری انجام نمی
بدتر به شما نسبت به او را مانند خود شما است. "
"این فقط که من می ترسم." "سپس آن را به من منصفانه نیست."
Strether کاربر به سایر نظرسنجی در مورد. "این منصفانه به مادر خود است."
"اوه ، گفت : چاد ،" شما ترس از او؟ "
"به ندرت کمتر. یا حتی شاید بیش.
اما این بانوی علیه منافع خود را در خانه؟ "
Strether رفت در.
"نه به طور مستقیم ، هیچ شکی وجود ندارد ؛ اما او تا حد زیادی به نفع از آنها در اینجا"
و -- 'here'-- نشانی از او در نظر گرفتن آنها می شود؟"
"خوب ، روابط خوب!"
"با خودش؟" "با خودش است."
و آن که آنها را خیلی خوب می سازد؟ "" چه؟
خوب ، این دقیقا همان چیزی شما را اگر شما فقط می خواهید بروید ، من از شما supplicating ،
مراجعه کنید به او. "
Strether با کمی رنگ پریدگی به او خیره شد ، بدون شک ، که چشم انداز بیشتر
"را" کمیاب می تواند کمک به تولید. "منظور من چقدر خوب هستند؟"
"آه awfully خوب است."
باز هم Strether به حال به خطر افتاد ، اما کوتاه بود.
این خیلی خوب بود ، اما هیچ وجود دارد در حال حاضر او نمی توانست در معرض خطر است.
"ببخشید ، اما من باید واقعا -- من با گفتن شما آغاز شد -- که در آن من.
آیا او بد است؟ "" بد "'؟"-- چاد آن در واقع همان تکرار ، اما بدون
شوک.
"آیا که آنچه را ضمنی --" زمانی که روابط خوب هستند "؟
Strether احساس احمقانه کوچک ، و حتی آگاهانه از خنده احمقانه ، در داشتن آن
تحمیل شده بر او را که به نظر می رسد می گویند.
چه واقع شد او در مورد صحبت کردن؟
خیره نگاه او آرام بود و او نگاه در حال حاضر در تمام طول او.
اما چیزی در او را به او بازگرداند ، هر چند او هنوز هم کاملا نمی دانند که چگونه به
با روشن کردن آن.
دو یا سه راه او فکر کردم ، و یکی از آنها به طور خاص ، بودند ، حتی با
scruples را رد کرد ، بیش از حد زشت. او هیچ کمتر در تاریخ و زمان آخرین چیزی یافت.
"آیا زندگی خود را بدون سرزنش؟"
که به او اصابت کرد ، به طور مستقیم او آن را پیدا کرده بود ، به عنوان مطنطن و ایرادی باشد ؛ طوری که او
سپاسگزار به چاد برای گرفتن آن تنها در روح راست بود.
مرد جوان سخن گفت فوق العاده تا جایی که اثر بود عملا از
blandness مثبت. "کاملا بدون سرزنش است.
زندگی زیبا است.
Allez donc جلسه! "
این کلمات ، در دهش از اعتماد به نفس خود بودند ، بنابراین ضروری که
Strether رفت و از طریق هیچ شکلی از موافقت ، اما قبل از آنها جدا شده بود
تایید شده است که او باید در یک چهارم به پنج برداشت.