Tip:
Highlight text to annotate it
X
حس و حساسیت
توسط جین آستن (1811)
فصل 34
خانم جان Dashwood حال اعتماد به نفس زیادی
در امر قضاوت ، شوهر این زن ، که او منتظر
روز بعد در هر دو خانم و جنینگز
دختر او ، و اعتماد به نفس او بود
پاداش با پیدا کردن حتی سابق ، حتی
زن با آنها خواهران او بودند
اقامت ، به هیچ وجه متوجه شایستگیهایی او ؛
و به عنوان برای بانوی میدلتون ، او در بر داشت او
یکی از جذاب ترین زنان در
جهان!
بانوی میدلتون بود به همان اندازه با خوشحال
خانم Dashwood.
بود از نوع دل سرد وجود دارد
خودخواهی در هر دو طرف ، که متقابلا
جذب آنها و با آنها همدردی
همدیگر را در مراعات اداب نزاکت بی مزه از
رفتار ، و به طور کلی می خواهم از
درک.
همان منش ، با این حال ، که
توصیه می شود خانم جان Dashwood به خوب
نظر بانوی میدلتون آیا مناسب نیست
علاقه داشتن به خانم جنینگز ، و خود را با او
ظاهر چیزی بیشتر از کمی مغرور -
به دنبال زن از آدرس uncordial ، که ملاقات
خواهر شوهرش را بدون هیچ گونه
محبت ، و تقریبا بدون داشتن
هر چیزی را به آنها می گویند ، برای سه ماهه
از یک ساعت عطا در برکلی خیابان ، او
نشسته بود ، دست کم هفت دقیقه و نیم در
سکوت.
Elinor می خواستم خیلی به دانستن ، هر چند او
آیا chuse به درخواست ، چه ادوارد شد
سپس در شهر ؛ اما هیچ چیز می توانست
ناشی از فانی او به طور داوطلبانه به ذکر است
نام پیش از او ، تا قادر به او بگویید که
ازدواج او با خانم مورتون بود حل و فصل
در تاریخ ، و یا تا انتظارات شوهرش در
سرهنگ براندون پاسخ داده شد ، چون او
اعتقاد آنها هنوز خیلی خیلی متصل
به یکدیگر ، که آنها نمی توانند بیش از حد
sedulously در کلمه تقسیم شده است و در عمل
هر نوع شرایطی است.
هوش با این حال ، که او را
نمی دهد ، به زودی جریان از یک چهارم دیگر.
لوسی آمد بسیار اندکی به ادعا Elinor است
شفقت در حال قادر به دیدن ادوارد ،
هر چند او در شهر و با آقای وارد
خانم Dashwood.
او جرأت به ساختمان بارتلت نمی آمد
برای ترس از تشخیص ، و اگر چه خود را
بی صبری متقابل برای دیدار ، این بود که نمی شود
گفت ، آنها می تواند چیزی در حال حاضر اما
نوشتن.
ادوارد اطمینان خودش آنها را از بودن خود را در
شهر ، طی یک مدت زمان بسیار کوتاه ، با دو بار
تماس برکلی در خیابان.
بود دو بار کارت خود را بر روی میز ، وقتی که
آنها از صبح خود بازگشت
درگیری.
Elinor که او تا به حال به نام خوشحال بود و
هنوز که هنوز است خوشحالم که او را از دست رفته بود.
Dashwoods شد تا prodigiously
خوشحال با Middletons ، که ، هر چند
نه خیلی در این عادت از دادن هر چیزی ،
آنها مصمم به آنها را -- شام و
بلافاصله پس از آشنایی خود را آغاز کرد ،
از آنها دعوت به ناهار خوردن در خیابان هارلی ،
جایی که آنها یک خانه بسیار خوب است برای گرفته بود
سه ماه می باشد.
خواهران و خانم جنینگز شد
دعوت به همین ترتیب ، و جان Dashwood شد
مراقب باشید که امن سرهنگ براندون ، که ،
همیشه خوشحال می شود که در آن Dashwoods دوشیزه
شد ، دریافت civilities مشتاق خود را با
برخی از سورپرایز باشد ، اما خیلی بیشتر لذت.
آنها برای دیدار با خانم Ferrars ، اما Elinor
یاد بگیرند که آیا می تواند پسران او بودند تا نمی شود
از حزب.
انتظار دیدن او ، با این حال ،
به اندازه کافی به او علاقه مند در
تعامل ، برای اینکه او اکنون می تواند ملاقات
مادر ادوارد را که بدون اضطراب قوی
یک بار که وعده داده بود برای حضور در چنین
مقدمه ، اگر او اکنون می تواند او را
با بی اعتنایی کامل به افکار او را به عنوان
از خودش ، به خواسته اش از حضور در شرکت
با Ferrars خانم ، او را به کنجکاوی می دانم
چه او بود که می خواهم ، به عنوان پر جنب و جوش مثل همیشه.
علاقه است که با او در نتیجه
پیش بینی حزب بود ، به زودی پس از آن
افزایش یافته است ، با قدرت بیشتر از خوش ،
او با شنیدن است که استیل خانم شد
نیز می شود در آن.
خیلی خوب بود توصیه می شود که آنها خودشان
بانوی میدلتون ، تا حاضر به حال خود
assiduities آنها ساخته شده است به او ، که هر چند
لوسی بود قطعا خیلی ظریف نیست ، و او را
خواهر حتی تربیت شده ، او را به عنوان آماده شد
به عنوان سر جان به آنها را بپرسید یک هفته یا به صرف
دو لوله در خیابان و آن را اتفاق افتاده است به
به خصوص مناسب برای خانم
استیل ، به محض Dashwoods '
دعوت نامه ، شناخته شده بود که سفر خود را
باید چند روز قبل از جشنو شروع
صورت گرفت.
ادعای خود را به اطلاع خانم جان
Dashwood ، به عنوان برادرزاده از نجیب زاده
که برای چندین سال مراقبت از او را داشتند
برادر ، ممکن است انجام داده است زیاد است ، با این حال ،
گرداندن مراکز فساد آنها را به سمت صندلی خود را در جدول ؛
اما به عنوان میهمان بانوی میدلتون این آنها باید
خوش آمدید ؛ و لوسی ، که مدت زمان زیادی را می خواستم
شود شخصا به خانواده شناخته می شود ، به
نزدیکتر از نظر شخصیت خود و او را
مشکلات خود را ، و به
فرصت از تلاش آنها را خشنود کند ،
حال به ندرت شده است شادتر در زندگی خود ، از
او در دریافت شد خانم جان Dashwood 's
کارت.
Elinor در اثر آن بود بسیار متفاوت است.
او آغاز شد ، بلافاصله به تعیین ، که
ادوارد که با مادرش زندگی میکرد ، باید
پرسید : به عنوان مادر او بود ، به حزب داده می شود
توسط خواهر او و به او نگاه کنید به اول
زمان ، بعد از این همه که گذشت ، در شرکت
از لوسی -- او به سختی می دانست که چگونه او می تواند
تحمل کند!
این دغدغه ، شاید ، نمی شد
به طور کامل در دلیل تاسیس شد ، و قطعا
نه در تمام در حقیقت است.
با این حال آنها برطرف شد ، توسط خود او نیست
خاطره ، اما با حسن نیت از لوسی ،
که خودش را که تصور می شود تحمیل
ناامیدی شدید هنگامی که او به او گفت
ادوارد که قطعا نمی خواهد در
خیابان هارلی در سه ، و حتی به امید
حمل درد هنوز دورتر توسط
متقاعد کردن او را که او دور نگه داشته شد
محبت افراطی برای خودش ، که او
تواند پنهان زمانی که آنها با هم نیست.
سهشنبه مهم آمد بود که به
معرفی دو خانم جوان به این
نیرومند مادر در قانون است.
"حیف من ، عزیز خانم Dashwood! گفت :" لوسی ،
همان طور که راه می رفت از پله ها بالا هم -- برای
Middletons وارد بنابراین بلافاصله پس از
خانم جنینگز ، که همه آنها به دنبال
بنده در همان زمان -- "هیچ کس وجود ندارد
در اینجا اما شما ، که می تواند برای من احساس.-- من
اعلام من به سختی می تواند ایستادن.
بخشنده خوب -- در یک لحظه من باید ببینم
فرد است که تمام خوشبختی من بستگی دارد --
است که به مادر من "! --
Elinor می تواند داده اند فوری او
امدادی توسط پیشنهاد امکان آن
مادر بودن خانم مورتون را ، به جای او
خود ، که در مورد آنها به صورت چاپگر ، اما
به جای انجام آن ، او خود را مطمئن و
با صداقت بزرگ است ، که او بود حیف
او -- به شگفتی مطلق از لوسی ، که ،
هر چند واقعا خودش ناراحت کننده باشد ، امید
حداقل می شود یک شی از سرکش
حسادت به Elinor.
خانم Ferrars کمی ، زنی لاغر اندام بود ،
راست قامت ، حتی به تشریفات ، در شکل خود ،
و جدی است ، حتی به sourness ، در او
جنبه.
چهره او زرد رنگ بود و ویژگی های او
کوچک ، بدون زیبایی ، و به طور طبیعی
بدون بیان ، اما انقباض خوش شانس
از ابرو چهره او بودند نجات داد
از ننگ بی مزگی ، با دادن
آن شخصیت قوی از غرور و بد
طبیعت.
او یک زن از بسیاری از کلمات ، برای ،
بر خلاف مردم به طور کلی ، او موزون
آنها را به تعدادی از ایده های او و از
چند هجا که آیا فرار از او ، و نه یک
سقوط به سهم خانم Dashwood ، که
چشم او با عزم روحیه از
disliking خود را در همه حوادث.
Elinor اکنون نمی توان به ساخته های ناراضی
این رفتار.-- چند ماه پیش آن را
او بسیار صدمه دیده اند ، اما آن نبود
در قدرت خانم Ferrars به پریشانی او شده توسط
آن را در حال حاضر ؛ -- و تفاوت از منش او
به استیل خانم ، تفاوت که
به نظر می رسید به عمد به او متواضع تر ساخته شده ،
تنها او را خوشحال.
او می توانست اما نه برای دیدن لبخند
graciousness از هر دو مادر و دختر
نسبت به انسان بسیار -- برای لوسی بود
ویژه ها -- که از همه
دیگران ، آنها شناخته شده بود تا آنجا که او انجام داد ،
آنها می شده اند بیشتر مشتاق
ریاضت دادن ؛ در حالی که او خودش ، که تا به حال
در مقایسه با قدرت ندارند به آنان زخم ، شنبه
pointedly توسط هر دو slighted.
اما در حالی که او در graciousness لبخند زد تا
misapplied ، او نمی تواند منعکس
متوسط النفس حماقت از آن فنر ،
و نه رعایت مورد مطالعه با توجه
که استیل خانم courted آن
تداوم ، کاملا بدون despising
همه آنها را به چهار.
لوسی همه وجد و سرور در حال بود ، بنابراین
افتخار نیست ؛ و خانم استیل
می خواستم تنها به اطلاعات مربوط به دکتر دیویس teazed
می شود کاملا شاد.
شام یک بزرگ بود ، بندگان
متعدد بودند ، و هر چیز قرار دادی
بانوی تمایل برای نشان دادن ، و
توانایی کارشناسی ارشد آن را پشتیبانی می کند.
به رغم پیشرفت ها و ارسال
که شد به ساخت املاک Norland ،
و با وجود مالک آن داشتن یک بار شده است
در برخی از هزار پوند از بودن
موظف به فروش در خارج از دست دادن ، هیچ چیز داد
هیچ نشانه ای از آن نداری که او تا به حال
سعی کردم به حدس زدن از آن ؛ -- بدون فقر از هر
نوع ، به جز از گفتگو ، ظاهر شد -- اما
وجود دارد ، کمبود قابل توجه بود.
جان Dashwood حال زیادی برای گفتن نه برای
خود را که ارزش شنیدن بود ، و خود را
زن به حال هنوز هم کمتر است.
اما عجیب و غریب در این رسوایی وجود دارد ؛
برای آن بود بسیار مورد با
رئیس از بازدید کنندگان خود را ، که تقریبا تمام
زحمت کشیده و یا در زیر یکی از دیگر از این
رد صلاحیت شدن برای دلنوازی -- می خواهم
از حس ، چه طبیعی و یا بهبود -- می خواهم
از ظرافت -- ارواح می خواهید -- و یا می خواهید از
خلق و خوی.
وقتی خانم ها خارج به رسم -
اتاق بعد از شام ، این فقر شد
به خصوص مشهود است ، برای آقایان شده بود
عرضه گفتمان با برخی انواع --
انواع سیاست ، inclosing زمین ،
و شکستن اسب -- اما بعد از آن تمام شد
بر سر و یک موضوع تنها درگیر
بانوان تا قهوه در آمد ، که بود
ارتفاع نسبی از هری Dashwood ، و
دوم بانوی میدلتون پسر ویلیام ، که
شد تقریبا هم سن.
اگر هر دو بچه شده است وجود دارد ،
امر ممکن است بیش از حد تعیین شده
به راحتی با اندازه گیری آنها را در یک بار ، بلکه به عنوان
فقط هری حاضر بود ، آن تمام شد
ادعای conjectural در هر دو طرف ، و
بدن هر حال حق به همان اندازه
مثبت در نظر آنها ، و به تکرار آن
بارها و بارها به عنوان اغلب آنها به عنوان دوست.
احزاب ایستاده بود در نتیجه :
دو مادر ، هر چند واقعا هر
متقاعد شده است که پسر خود بلندترین بود ،
مودبانه به نفع دیگر تصمیم گرفت.
دو مادربزرگ ، با نه کمتر
علاقه شدید به چیزی ، اما صداقت ، شد
به همان اندازه جدی در حمایت از خود
نسل.
لوسی ، که به سختی کمتر مشتاق لطفا
یکی از والدین از سوی دیگر ، فکر پسران
هر دو قابل ملاحظه ای برای سن خود را قد بلند ،
و دیگر نمی تواند تصور است که می تواند وجود داشته باشد
کوچکترین اختلاف در جهان
بین آنها ؛ و خانم استیل ، با رتبهدهی نشده است
بیشتر آدرس آن را داد ، و به سرعت به او
می تواند ، به نفع هر.
Elinor ، داشتن یک بار نظر خود را تحویل داده
در کنار ویلیام است ، که در آن جرم او
خانم فانی Ferrars و هنوز که هنوز است ، آیا نمی
دیدن ضرورت اجرای آن را با هر
دورتر ادعای ؛ و ماریان ، زمانی که
خواست برای مخصوص اوست ، جرم همه آنها را ، توسط
اعلام نشده است که او تا به حال هیچ نظر را ارائه دهید ،
تا او را به حال هرگز در مورد آن فکر کردم.
او قبل از از بین بردن Norland ، Elinor
یک جفت خیلی زیبا نقاشی شده بود از صفحه نمایش
برای او خواهر در قانون ، که در حال حاضر فقط
سوار شده و به خانه آورد ، او را تزئین
اتاق نقاشی حاضر و این صفحه نمایش ،
ابتلا به چشم جان خود را در Dashwood
پس آقایان دیگر را به
اتاق ، فضولانه توسط او بودند به دست
براندون سرهنگ برای تحسین کرد.
"اینها توسط فرزند ارشد خواهر من انجام شده است ، گفت :"
او ؛ "و شما ، به عنوان یک مرد از طعم ، خواهد شد ، من
به جرات می گفت ، با آنها راضی است.
من نمی دانم که آیا شما نیز تا کنون
اتفاق افتاده است برای دیدن هر یک از اجراهای او
قبل ، است اما او به طور کلی به حساب
قرعه کشی بسیار خوب. "
سرهنگ ، هر چند همه disclaiming
تظاهر به connoisseurship ، به گرمی
تحسین از صفحات نمایشگر ، به عنوان او را انجام داده اند
هر چیزی که نقاشی شده توسط خانم Dashwood ، و در
از کنجکاوی دیگران که از دوره
دور هیجان زده ، آنها دست به طور کلی برای
بازرسی.
خانم Ferrars ، از بودن خود آگاه نیست
Elinor کار است ، به ویژه به درخواست
نگاهی به آنها و پس از آنها تا به حال دریافت کرده
لذت شهادت بانوی Middletons است
ستایش ، فانی آنها ارائه شده به او
مادر ، considerately اطلاع رسانی خود ، در
همان زمان ، که توسط خانم انجام شد
"رطوبت" -- گفت : خانم Ferrars -- "خیلی زیبا" --
و بدون توجه آنها را در همه برگشت
آنها را به دخترش.
شاید فکر فانی برای لحظه ای که او را
مادر کاملا بی ادب شده بود به اندازه کافی ، -- برای ،
رنگ آمیزی کوچک ، او بلافاصله گفت :
"آنها خیلی زیبا ، ma'am -- آنها an't؟"
اما پس از آن دوباره ، ترس از داشتن شده است
بیش از حد مدنی ، بیش از حد خودش تشویق ،
احتمالا آمد او ، برای او در حال حاضر
اضافه شده ،
"آیا شما فکر می کنم آنها چیزی در
سبک خانم مورتون از نقاشی ، خانم؟ --
او به رنگ ترین و لذتبخش -- چگونه
به زیبایی چشم انداز تاریخ و زمان آخرین او انجام شده است! "
"هم قشنگ و در واقع!
اما او همه چیز است. "
ماریان می تواند این.-- او را تحمل کنم
در حال حاضر به شدت با خانم ناراضی
Ferrars ؛ و چنین بد بهنگام حمد
دیگر ، در هزینه Elinor است ، هر چند او
تا به حال هر چه مفهوم عمدتا نه
منظور از آن ، او را برانگیخت ، بلافاصله به
با گرما می گویند ،
"این تحسین است بسیار خاص
نوع -- خانم مورتون آنچه که به ما -- که
می داند ، یا که به مراقبت ، برای او -- آن است Elinor
از آنها صحبت می کنند و ما فکر می کنیم. "
و به این ترتیب گفت ، او در زمان از صفحه نمایش
دست او را خواهر شوهر ، تا آنها را تحسین
خودش را به عنوان آنها باید تحسین شود.
خانم Ferrars نگاه بسیار عصبانی ، و
رسم خودش تا stiffly بیشتر از همیشه ،
تلفظ در جواب متقابل دادن این سخنرانی تند وانتقادی تلخ ،
"خانم مورتون مورتون دختر پروردگار است."
فانی نگاه خیلی عصبانی بیش از حد ، و او را
شوهر همه در وحشت در خواهرش بود
جسارت.
Elinor خیلی بیشتر شده توسط ماریان بود صدمه دیده است
گرمی از او از آنچه تولید شده است
آن ، اما چشم سرهنگ براندون است ، آنها به عنوان
شد ثابت در ماریان ، اعلام کرد که او
فقط متوجه چه مهربان در آن بود ،
قلب مهربان که نمی تواند تحمل به
دیدن خواهر slighted در کوچکترین
نقطه.
احساسات ماریان را متوقف نمی شد اینجا.
غرور سرد از خانم Ferrars است
رفتار کلی را به خواهر شوهرش ، به نظر می رسید ، به
او ، از پیش اگاهی دادن به چنین مشکلات و
امثال به Elinor ، به عنوان مجروح خود او
قلب او آموخت که با وحشت از فکر می کنم ؛
و خواست های انگیزش قوی
حساسیت مهربان ، او پس از نقل مکان کرد
لحظه ای ، به صندلی خواهرش را نگاه داشت ، و قرار دادن
یک دست دور گردن او را ، و یک گونه نزدیک
به مخصوص اوست ، گفت : در صدای کم است ، اما مشتاق ، ،
"عزیز ، Elinor عزیز ، آیا آنها را از ذهن نیست.
اجازه ندهید که آنها شما را ناراحت نمی کند. "
او می تواند بیشتر می گویند ؛ روح او بودند
کاملا ، غلبه و مخفی کردن چهره خود را در
شانه Elinor ، او را به اشک پشت سر هم.
توجه هر بدن ، نامیده می شد و
تقریبا در هر بدن مربوط می شد.-- سرهنگ
براندون گل رز و به آنجا رفتند به آنها را بدون
دانستن اینکه چه چیزی او.-- خانم جنینگز ، با
بسیار باهوش "آه! فقیر عزیز ، "
بلافاصله به او نمک او ؛ و سر
جان احساس می کردیم به شدت خشمگین علیه
نویسنده این ناراحتی عصبی ، که
او بلافاصله تغییر صندلی خود را به یکی از نزدیک
توسط لوسی استیل ، و او را داد ، در زمزمه ،
خلاصه ای از تکان دهنده کل
امر.
در چند دقیقه ، با این حال ، ماریان بود
بهبود به اندازه کافی برای پایان دادن به
شلوغی ، و نشستن در میان بقیه ، هر چند
روح خود را حفظ آنچه تصور
، پشت سر گذاشته بودند تمام شب.
"ضعیف ماریان! گفت :" برادر خود را به
سرهنگ براندون ، در صدای کم ، در اسرع وقت
او می تواند توجه خود را ، امن -- "او تا به
مده ، آن چنان خوب سلامت به عنوان خواهر خود ، -- او
بسیار عصبی ، -- او را نمی Elinor
قانون اساسی ؛ -- و باید اجازه دهد که
چیزی است که وجود دارد بسیار تلاش برای جوان
زن شده است که زیبایی در از دست دادن
جاذبه های شخصی او.
شما که بهش فکر کنم شاید ، اما
ماریان بود قابل ملاحظه ای خوش تیپ چند
ماه پیش ، کاملا به عنوان به عنوان خوش تیپ Elinor.--
حالا شما ببینید آن است که همه رفته است. "
سی سی نثر ccprose audiobook کتاب های صوتی رایگان کل کامل خواندن کامل خواندن librivox ادبیات کلاسیک بسته نوشتن شرح تصاویر و captioning زیرنویسها زیرنویسها لینک دائم زبان خارجی ترجمه ترجمه