Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوم کتاب
مواردی که در آن Strether ، در ارتباط با تبعید از Milrose بود ، به
با روشنایی ضعیف تابیدن خشم مقدس از طریق بدون شک که دوره تناوب به دلیل خود را ، اما
دوست ما بود ، در عین حال برای پیدا کردن نام برای بسیاری از مسائل دیگر.
در شب عمر خود را شاید ، او منعکس ، او مجبور به عرضه بسیاری به عنوان
سوم از اقامت کوتاه خود در لندن ، یک شب در کنار خانم Gostrey در صرف
یکی از سالن های تئاتر ، به او مجبور شد که در بر داشت
خود را ، بدون به دست خود وی مطرح شده حمل و نقل ، در بیان صرف
تعجب وجدان.
او تئاتر خود را می دانست ، او می دانستند بازی او ، او پیروزمندانه شناخته شده بود ، سه روز
در حال اجرا ، هر چیز دیگر ، و لحظه ای پر حاشیه ، برای همدم او ، که
هراس از جالب که
اینکه آیا یا نه جالب اتفاق افتاده است را از طریق راهنمای خود فیلتر ، تیره و تار در حال حاضر به
محدودیت های آن فرصت کوتاه خود را.
Waymarsh به حال با آنها نمی آیند ، او تا به حال دیده می شود به اندازه کافی بازی می کند ، او مدلول ، قبل از Strether
او ملحق شده بودند -- تاکید بود که تمام نیروی خود را هنگامی که دوستش مسلم و قطعی نیست
سوالات که او دو و سیرک دیده بود.
سوالات را به آنچه که او به حال دیده بود او را در واقع اثر تنها کمتر مساعد نسبت به
سوالاتی که به آنچه که او نداشته است.
او دوست سابق به تبعیض ، اما چگونه می تواند از آن باید انجام شود ، Strether پرسید : از
مشاور ، ثابت و بدون اعمال تبعیض دومی؟
دوشیزه Gostrey به حال با او در هتل محل اقامت خود dined ، چهره به چهره بیش از یک جدول کوچک در
که شمع چراغ دار رنگ سرخ فام ، و فام رنگ سرخ و
جدول کوچک و عطر نرم
بانوی -- هر چیزی را به حال به احساس صرف خود را به حال شده است تا نرم -- شد لمس بسیاری در
او کمیاب می دانست چه چیزی بالای تصویر مثبت.
او به تئاتر ، حتی به اپرا ، در بوستون ، با خانم Newsome ، بیشتر
یک بار اقدام به عنوان اسکورت تنها خود ، اما بدون شام کمی مواجه شده بود ،
بدون چراغ به رنگ صورتی ، بدون بوی مبهم
شیرینی ، به عنوان مقدماتی : یکی از نتایج آن این بود که در حال حاضر ،
ملایم اندوهناک است ، هر چند با لهجه sharpish ، او واقعا خود پرسیده شد که چرا وجود دارد
نداشته است.
بسیار تفاوت وجود دارد همین کار را در تصور خود را از دولت متوجه او
همراه ، که لباس "قطع" به عنوان او معتقد مدت می شود ، در رابطه با
شانه ها و در اغوش حمل کردن ، به شیوه ای کاملا
به غیر از خانم Newsome ، و کسی که عینک دور گلو او پهن باند قرمز مخملی
با جواهر عتیقه فروشی -- او بود و نه complacently مطمئن بود عتیقه -- متصل
به آن را در مقابل.
لباس خانم Newsome هرگز به هر درجه کاهش ، "و او هرگز گرد عینک
گلو او پهن باند قرمز مخملی : اگر او بود ، علاوه بر این ، آن را تا کنون خدمت کرده اند به طوری
برای حمل و پیچیده تر کند ، او در حال حاضر تقریبا احساس ، دیدگاه های خود را؟
آن شده اند که پوچ از او به انشعابات ردیابی اثر روبان
که از آن دزدکی وزیر جلی کار خانم Gostrey وابسته بود ، او برای ساعت نیست ، در بهترین ، بوده است
بنابراین به برداشت های غیر قابل کنترل داده می شود.
چه بود آن اما ادراک کنترل نشده است که باند مخملی دوست خود را به نحوی
، در ظاهر او افزود : ارزش هر آیتم دیگر -- که از لبخند او و
از راه او سرش را ، که از به اجرا درآمد
رنگ خود را ، از لب های او ، دندان های او ، چشم او ، موهایش را؟
چه ، قطعا یک مرد آگاهانه کار انسان در جهان با رنگ قرمز
باند مخملی؟
او برای هر چیزی شده اند تا خود را در معرض به ارسال دوشیزه Gostrey چقدر او
دوست... او ، با این حال او هیچ کمتر خود را در عمل نه تنها گرفتار -- بیهوده و بیمعنی
بدون شک ، ساده لوحانه ، و مهمتر از همه
غیر منتظره -- از شهوت و میل آن : او علاوه بر آن به عنوان یک نقطه شروع برای گرفته بود
تازه رو به عقب ، به جلو تازه ، تازه پرواز جانبی.
شیوه ای که در آن خانم Newsome گلو بود به طور ناگهانی برای او به نمایندگی محاصره کردند ،
در نظم بیگانه ، همه چیز تقریبا به همان تعداد به عنوان شیوه ای که در آن خانم Gostrey بود.
خانم Newsome ، در ساعت های اپرا ، لباس ابریشم سیاه و سفید به تن -- بسیار خوش تیپ ، او آن را می دانستند
بود "خوش تیپ" -- و زینت که حافظه او توانست بیشتر به عنوان یک تشخیص
پارچه توری.
او ارتباط خود را در واقع با پارچه توری ، اما نه ناقص
عاشقانه.
او یک بار گفته بود به پوشنده لباس -- و آن را به عنوان "آزاد" اظهار شد و او که تا کنون ساخته شده
او را -- که او با تکبر او و مسائل دیگر نگاه کرد ، مثل ملکه الیزابت ؛ و آن را
بعد از این حقیقت را در فانتزی خود را
که به عنوان یک نتیجه از آن حساسیت به لمس و پذیرش این ایده ، به شکل
این ادای احترام ویژه به "چیز بیخود یا غیر ضروری" کمی بیشتر مشخص شده رشد کرده بود.
ارتباط ، او آنجا نشسته و اجازه دهید تخیل او گردش کند ، به او اعتصاب به عنوان
مبهم احساساتی ، اما آنجا به همه بود ، و احساساتی بدون شک در شرایط بود
بهترین کاری که آن را احتمالا می تواند باشد.
این مطمئنا در هر حال وجود داشته است ، برای آن به نظر می رسید در حال حاضر به بیش از او آمده است که هیچ
نجیب زاده سن خود را در Woollett می تواند هر زمان دیگری ، به بانوی خانم عزیز Newsome ، که
شد بسیار کمتر از خود ، در چنین تشبیه آغاز کرده است.
همه انواع چیزهایی در واقع در حال حاضر به نظر می رسید به بیش از او آمده ، در مقایسه با تعداد کمی از آن
وقایع خود را می توانید برای فضای به ذکر است امید است.
آن را بیش از او به عنوان مثال آمده است که خانم Gostrey شاید مانند ماری استوارت نگاه :
لامبرت Strether خلوص فانتزی که می تواند برای خود احساس خشنودی فوری استراحت داشتند
در چنین نقطه مقابل.
آن را بیش از او شد که پیش از این هرگز -- نه ، به معنای واقعی کلمه هرگز -- بانوی dined به حال با او
در یک محل عمومی قبل از رفتن به بازی.
تبلیغاتی از محل بود ، در ماده ، برای Strether ، عجیب و غریب نادر
چیزی که به او تحت تاثیر تقریبا به عنوان دستیابی به حفظ حریم خصوصی را ممکن است تحت تاثیر قرار
یک مرد یک تجربه متفاوت است.
او در سال های دور دور ازدواج کرده بود ، تا جوان به عنوان طبیعی در زمان از دست رفته
برای گرفتن دختران را به موزه بوستون و اشاره که کاملا درست بود -- حتی
بعد از پایان دوره آگاهانه
جداشدگی اشغال مرکز از عمر خود را ، صحرا خاکستری وسط دو
مرگ و میر ، که از همسرش و آن ، ده سال بعد ، پسر او -- او تا به حال گرفته هرگز
هر یک در هر نقطه.
آن را بیش از او در خاص آمد بود -- هر چند اندرز بود ، همانطور که اتفاق افتاده ، در حال حاضر صدا ،
fitfully ، یا به اشکال دیگر gleamed -- که کسب و کار او در آمده بود به حال هنوز رتبهدهی نشده است
تا به خانه او را به عنوان چشم مردم در مورد او به ارمغان آورد.
او به او این تصور را ، دوست او ، در ابتدا ، راست تر از او آن را برای
خود -- آن را داد به سادگی گفت : با خارج شدن نوشته ها از دست روشنایی : "آه بله ، آنها
انواع "-- اما پس از او آن را گرفته بود او ساخته شده
برای استفاده کامل خود را از آن ، هر دو در حالی که او سکوت را برای چهار عمل نگه داشته و در حالی که
او در فواصل صحبت کرد.
شب بود ، آن جهان از نوع بود ، و این ارتباط و بالاتر از همه است که در آن بود
چهره ها و چهره ها را در اصطبل قابل تعویض با کسانی که در صحنه بودند.
او احساس کردند که اگر بازی به خودی خود او را با آرنج برهنه همسایه اش نفوذ ،
بزرگ قالب بندی نشده این مطلب هستید خوش تیپ با موهای قرمز بانوی که با آقایی دیگر او conversed
سمت در dissyllables ولگرد بود که برای
گوش او ، در oddest راه در جهان ، آنقدر صدا که او تعجب بودند
بیشتر حس و او با همان قانون به رسمیت شناخته شده ، فراتر از footlights ، آنچه که او بود
برای خیلی از زندگی انگلیسی خیط و پیت کردن.
او قطره که در آن او نمی توانست گفته پریشان حال اگر بازیگران و یا
حسابرسان که شد درست باشد ، و نتیجه آن ، هر زمان ، آگاهی بود
مخاطبین جدید است.
با این حال او مشاهده شغل خود را "انواع" او باید برای مقابله بود.
کسانی که قبل از او و در اطراف او به عنوان نوع Woollett نمی شد ، که در آن ، برای آن
ماده ، آن را به نظر می رسد به او آغاز شده بود که تنها باید وجود داشته است مرد و
زن بودند.
این دو دقیقا ، حتی با ارقام منحصر به فرد است.
در اینجا ، از سوی دیگر ، به غیر از دامنه های شخصی و جنسی -- که ممکن است
بیشتر یا کمتر -- در یک سری از تمبر های قوی استفاده شده بود ، به عنوان آن ، از
بدون. تمبر که مشاهدات خود را ایفا می کرد
با عنوان قبل از حالت شیشه ای بر روی یک جدول ، ممکن است از مدال به مدال گذشت و
از مس به طلا.
فرود آمد که در درام دقیقا یک زن بد در رهبانیت زرد که ساخته شده بود
دلپذیر ضعیف خوب به دنبال مرد جوان در لباس شب همیشگی ترین
وحشتناک چیز.
Strether خود را در کل از رهبانیت زرد نمی ترسم احساس ، اما او
مبهم اضطراب بیش از یک محبت خاصی که به او در بر داشت خود را برای شناور
قربانی آن.
او آمده بود ، او خودش را به یاد ، به بیش از حد مهربان ، یا در واقع به نوعی در همه ،
چادویک Newsome. آیا چاد نیز در شب همیشگی شود
لباس میپوشند؟
او به نوعی به جای آن امیدوار است -- به نظر می رسید آن را تا به به طور کلی این مرد جوان اضافه کنید
تمکین او تعجب بیش از حد اگر به مبارزه با او را با سلاح خود او خود را ،
(فکر تقریبا شگفت انگیز) را باید به همین ترتیب.
این مرد جوان علاوه بر این شده اند بسیار آسان که مسئولیت رسیدگی به -- حداقل برای او ،
از محتمل به نظر می رسد در احترام به چاد است.
این برای او با دوشیزه Gostrey آمد که چیزهایی که او واقعا وجود دارد
شاید بعد از همه شنیده ام ، و او پذیرفته هنگامی که یک کمی فشرده شده است که او
کاملا هرگز از آنچه او به عنوان شنیده مطمئن
متمایز از چیزهایی مانند ، در موارد مانند حال حاضر ، او تنها
extravagantly حدس زده است. "من با این آزادی به نظر می رسد که می بینید ، به
حدس زده آقای چاد.
مرد جوان He'sa که سر امید زیادی در Woollett قرار می گیرد ، یک مرد جوان
زن شریر تا رو نگه دارید و آنها خانواده اش بیش از وجود دارد به شما فرستاده شده به
نجات.
شما ماموریت جدا او را از زن شریر را پذیرفته است.
آیا شما کاملا مطمئن او برای او بسیار بد؟ "چیزی در شیوه ای خود را نشان داد کاملا
کشیدن او را.
"البته ما هستند. نمی خواهد شما را؟ "
"آه من نمی دانم. می کند ، هرگز -- یکی -- از قبل است.
تنها می توانید بر روی حقایق قضاوت خواهند کرد.
با احترام به من می شوند کاملا جدید ؛ من واقعا در کم نیست ، همانطور که می بینید ، در اختیار داشتن
آنها : پس از آن خواهد شد awfully جالب آنها را از شما داشته باشند.
اگر شما راضی ، که همه که مورد نیاز است.
منظور من اگر شما مطمئن هستید شما مطمئن هستید که عبارتند از : حاصل کنید که آن را نمی خواهد. "
که او باید چنین زندگی منجر شود؟
در عوض! "" اوه اما من نمی دانم ، که می بینید ، در مورد او
زندگی کردن را ؛ شما در مورد زندگی اش را به من گفته نشده است. او ممکن است جذاب باشد -- زندگی خود را "!
"جذاب"؟ -- Strether خیره قبل از او.
"او پایه ، رشوه خوار ، از خیابان ها." "من می بینم.
و او -- "" چاد ، پسر رنجور؟ "
"از چه نوع و خلق و خوی او است؟" او به عنوان Strether به حال خاطر برده رفت.
"خوب -- لجوج است."
این بود که اگر برای یک لحظه او شده بود برای گفتن بیشتر بود و سپس کنترل
خودش. که کمیاب آنچه او خواست بود.
"آیا شما می خواهم او را؟"
این زمان او بی درنگ. "نه. چگونه می توانم؟ "
"آیا شما به خاطر بودن با او را زین چیست؟"
"من فکر مادرش ،" Strether پس از لحظه ای گفت.
او تاریک زندگی قابل تحسین او. "او با ریاضت سخن گفت.
"او نیمی او را به مرگ نگران است."
"آه که البته نفرت انگیز است." او مکث که اگر برای تاکید مجدد
این حقیقت است ، اما آن را در دیگری توجه داشته باشید به پایان رسید.
"آیا زندگی خود بسیار قابل تحسین است؟"
"خارق العاده" بسیار در تن بود که دوشیزه
Gostrey به حال دیگری اختصاص PAUSE را برای قدردانی از آن است.
است و او فقط او را؟
من زن بد در پاریس معنی نیست ، "او به سرعت افزودن --" برای من اطمینان می دهم شما
باید حتی در بهترین دور ریخته می شود اجازه می دهد تا او را از یک نیست.
اما او فقط مادرش دارد؟ "
او همچنین یک خواهر مسن تر از خود ازدواج کرده و و آنها هر دو قابل ملاحظه ای
زنان خوب است. "" بسیار خوش تیپ ، شما چیست؟ "
این زرنگی -- تقریبا ، به عنوان او ممکن است تصور ، این بارش ، به او
مختصر قطره ، اما او آمده است تا دوباره.
"خانم Newsome ، من فکر می کنم ، خوش تیپ ، هر چند او البته نیست ، با یک پسر بیست
هشت و یک دختر سی ، در اولین جوانان بسیار خود است.
او ازدواج کرد ، با این حال ، بسیار جوان است. "
"است و شگفت انگیز ،" دوشیزه Gostrey پرسید : "برای سن او؟"
Strether به نظر می رسید که با ناارامی برخی از فشار آن احساس.
"من نمی گویم او فوق العاده است.
یا به جای "او در لحظه ای بعد رفت ،" من آن را می گویند.
این دقیقا همان چیزی است او -- فوق العاده است.
اما من از لحاظ ظاهری او فکر نیست ، "او توضیح داد : --" قابل توجه است که بدون شک
است. من فکر کردم -- خب ، دیگر بسیاری از
چیزها می شود. "
او به نظر می رسید در این نگاه که اگر به ذکر برخی از آنها و سپس در زمان کشیدن خود را
تا ، دیگر به نوبه خود. "درباره خانم Pocock مردم ممکن است متفاوت باشد."
"این است که نام دختر --'Pocock؟ "
"به نام دختر" Strether sturdily اعتراف کرده است.
"و مردم مختلف ممکن است تفاوت کند ، شما ، در مورد زیبایی اش؟"
"در مورد همه چیز."
اما شما او را تحسین؟ "او دوست او یک نگاه به عنوان تا نشان دهد چگونه
او می تواند تحمل این "من شاید کمی ترس از او."
"اوه ، خانم Gostrey گفت :" من او را به از اینجا!
بعد از آن شما ممکن است بگویند من می بینم بسیار سریع و بسیار دور است ، اما من قبلا هم نشان داده شده شما به من.
مرد جوان و دو خانم ، "او در ادامه ،" در هر نرخ تمام خانواده هستند؟ "
"کاملا تمام. پدر او مرده ده سال ، و
نه برادر و نه هیچ یک خواهر دیگر وجود دارد.
آنها می خواهم انجام ، گفت : "Strether ،" هیچ چیز در جهان برای او. "
و شما می خواهم هیچ چیز در جهان برای آنها انجام دهید؟ "
دوباره او منتقل شده و او آن را ساخته بود شاید فقط یک سایه بیش از حد مثبت برای او
اعصاب می شود. "آه من نمی دانم!"
"شما می خواهم در هر رای دادن به این انجام دهید ، و" هر چیزی که می خواهم انجام توسط نمایندگی
خود شما این کار را "" آه آنها می توانست نیست -- یکی از
آنها.
آنها بسیار پر مشغله مردم و به ویژه خانم Newsome بزرگ زندگی کامل است.
او علاوه بر این به شدت عصبی -- و نه در همه قوی "
"شما منظور او را نامعتبر آمریکا؟"
او به دقت متمایز است. "هیچ چیز او را دوست دارد کمتر نسبت به
نامیده می شود ، اما او را به یکی از آن چیزهایی رضایت ، من فکر می کنم ، "او خندید :" اگر
این تنها راه برای دیگر شد. "
رضایت به التزام آمریکا به منظور نامعتبر است؟ "
"نه ، گفت :" Strether ، "دور راه دیگر. او در هر نرخ ظریف حساس بالا
ردیف می شوند.
او می گذارد آنقدر از خودش را به همه چیز --
آه ماریا این چیزها را می دانستند! "که او هیچ سمت چپ برای هر چیزی
دیگری؟
البته او نیست. باید با چه کسی به شما می گویند؟
عصبانی؟ آیا من صرف زندگی من ، برای آنها ، انباشتن
پایین پدال؟
من می بینم علاوه بر این که چگونه آن را به شما گفته شده است. "Strether در زمان این سبک است.
"آه من پایین پدال مربا بیش از حد!"
گفت : "خوب ، او lucidly بازگشت ،" ما باید از این لحظه بر روی آن داشت به همراه تمام
ممکن است ما و او جعلی جلوتر است.
"آنها پول؟"
اما مثل آن بود که ، در حالی که تصویر پر انرژی او هنوز هم به او برگزار شد ، پرسش خود را کوتاه سقوط کرد.
"خانم Newsome ، "او آرزو بیشتر که توضیح می دهند ،" شجاعت شما علاوه بر این نیست
سوال از تماس.
اگر او آمده بود آن شده اند که به شخص خودش. "
"زن؟ آه اما این شجاعت است. "
-- تجلیل ، که یک چیز بسیار متفاوت است.
شجاعت ، "او ، با این حال ، accommodatingly را دور انداخت ، همان چیزی است که شما داشته باشد."
او سرش را تکان داد.
"شما می گویید که فقط به من وصله -- برای پوشش برهنگی می خواهید من از تجلیل.
من نه یکی و نه دیگری. من بی تفاوتی محض کتک است.
من که منظور شما چیست ، "دوشیزه Gostrey دنبال این است که اگر دوست شما آمده بود
او نمایش های بزرگ ، و نمایش های بزرگ ، را به آن را ساده ، بیش از حد خواهد بود
برای او. "
Strether در مفهوم خود را از ساده سرگرم نگاه ، اما او به تصویب رسید فرمول او.
"همه چیز بیش از حد برای او." "آه پس از جمله خدمات این از شما --"
"آیا بیشتر برای او نسبت به هر چیز دیگری است؟
بله -- به مراتب بیشتر. اما طولانی پس از آن است که برای من بیش از حد نیست -- "
"وضعیت او مهم نیست؟ مطمئنا نه ؛ به شرایط او ما را ، ما
آن را ، که شده است ، مسلم.
من آن را ببینید ، شرایط او ، و در پشت و زیر شما هنوز در همان زمان من آن را ببینید
تحمل شما را. "" آه آن را نشانی از تحمل من است! "
Strether خندید.
"سپس به عنوان مال شما خرس ME چیزی بیشتر مورد نیاز است."
که با او قرار دهید تا دوباره سوال خود را. "خانم Newsome پول؟"
این بار او توجه.
"آه فراوان. که ریشه شر است.
پول وجود دارد ، به مقدار بسیار زیادی ، در نگرانی است.
چاد تا به حال استفاده رایگان از یک معامله بزرگ است.
اما اگر او خود را با هم بکشید و خانه برمی گردند ، همان ، او خواهید حساب خود را پیدا کنید
در آن است. "او با تمام علاقه اش گوش بود.
"و من به خوبی امیدوارم که شما مال شما پیدا کنید!"
"او را پاداش مادی قطعی خود ، گفت :" Strether بدون
اذعان به این. "او در فراق از راه است.
او می تواند به کسب و کار آمد در حال حاضر است -- او نمی تواند بعد ".
"آیا یک کسب و کار وجود دارد؟" : "پروردگار ، بله -- کسب و کار بزرگ تندرست شجاع.
تجارت خروشان. "
"یک فروشگاه بزرگ است؟" "بله -- یک کارگاه بزرگ تولید ،
بزرگ صنعت است.
ساخت concern'sa -- و ساخت است که ، اگر آن را تنها به درستی
نگاه پس از آن ، ممکن است به خوبی در راه برای تبدیل شدن به یک انحصار.
اتمام حجت چیزی که کمی آنها را -- را بهتر است ، به نظر می رسد ، نسبت به افراد دیگر ، و یا از
دیگر از مردم ، در هر صورت ، آیا.
آقای Newsome ، که انسان را از ایده ها ، حداقل در آن خط خاص ، "Strether
توضیح داد ، "آنها را بر روی آن با اثر بزرگ قرار داده ، و به جای در مجموع ، در
وقت خود را ، آسانسور بسیار زیاد است. "
"جای اتمام حجت به خودی خود؟" "خب ، کاملا تعدادی از ساختمان ها تقریبا
یکی از کلنی های کوچک صنعتی می باشد. اما بالاتر از همه چیز اتمام حجت است.
مقاله تولید می شود. "
"و آنچه که مقاله تولید شده؟" Strether در مورد او را به عنوان در اندک نگاه
بی میلی به گفتن. سپس پرده ، که او در مورد به افزایش دید ، به کمک او آمد.
"من شما را در دفعه بعد بگویید."
اما وقتی دفعه بعد آمدند او فقط گفت که او می خواهم او را بعدا بگویم -- پس از آنها باید
تئاتر را ترک کرده اند و برای او تا به حال بلافاصله به موضوع خود بازگشته ، و
حتی برای خود تصویری از مرحله در حال حاضر با عکس دیگر تزیین شده است.
تعویق او ، با این حال ، جای تعجب او را -- تعجب در صورتی که مقاله با اشاره به
بودند هر چیزی بد است.
و او توضیح داد که او به معنای نامناسب و یا مسخره یا غلط است.
اما Strether ، بنابراین تا آنجا که آن رفت ، می تواند او را راضی.
"نگفتنی؟
اوه نه ، ما دائما از آن صحبت ما در مورد آن کاملا آشنا و بی باک.
فقط به عنوان جسم کوچک ، بی اهمیت ، و نه مضحک از شایع داخلی
استفاده از آن فقط مایل در چه باید بگویم؟
خوب ، شأن و منزلت ، و یا حداقل رویکرد به تمایز است.
حق در اینجا در نتیجه ، با همه چیز در مورد ما طوری بزرگ --! "
به طور خلاصه او کاهش است.
"توجه داشته باشید اتمام حجت نادرست؟" "متاسفانه.
مبتذل. "" اما مطمئنا vulgarer از این نیست. "
از همه چیز در مورد ما : سپس بر روی تعجب او را به عنوان او خودش انجام داده بود
او به نظر می رسید بازیچه قرار دادن تحریک شده است. "چه انجام این کار شما را؟"
"چرا برای -- نسبتا -- الهی!"
"این تئاتر لندن وحشتناک؟ این غیر ممکن است ، اگر شما واقعا می خواهید به
می دانم. "" آه پس از آن ، "خندید Strether ،" من نمی
واقعا می خواهید بدانید! "
مکث ، که او ، با این حال ، هنوز هم شیفته رمز و راز از بین آنها ساخته شده
تولید ، در حال حاضر در Woollett شکست.
"به جای مسخره؟
لباس پین؟ Saleratus؟
کفش لهستانی؟ "او را دور آن را آورده است.
-- شما حتی نمی سوزاند. "
من فکر نمی کنم ، می دانید ، شما آن را حدس بزنید. "" پس چگونه می توانم قضاوت مبتذل آن است؟ "
"شما قضاوت زمانی که من به شما بگویم" -- و او را متقاعد به صبر.
اما حتی ممکن است در حال حاضر با صراحت ذکر شود که او در عاقبت بود هرگز برای گفتن
او را.
او در واقع هرگز چنین است ، و آن را علاوه بر این عجیب است که توسط قانون ، رخ داده در درون او ،
بی حساب ، تمایل خود را برای اطلاعات کاهش یافته است و نگرش خود را به
سوال خود را به یک کشت مثبت از جهل تبدیل شده است.
در جهل او می تواند از طنز علاقه داشتن به او ، و ثابت کرد که این آزادی مفید.
او می تواند جسم بی نام کمی را به عنوان در واقع unnameable درمان -- او می تواند خود را
خودداری از دادن رای فوق العاده قطعی است. در واقع ممکن است وجود دارد برای Strether شده است
خبر بد این کار را در آنچه او بعدی گفت.
"آیا پس شاید بتوان گفت ، زیرا تا بد -- چرا که صنعت خود را به عنوان شما از آن تماس ، است تا
مبتذل -- که آقای چاد باز نخواهد گشت؟ آیا لکه دار کردن احساس او؟
آیا او دوری می شود تا در آن مخلوط نیست؟ "
"اوه ،" Strether خندید : "به نظر می رسد -- آن را -- که او احساس می کند' taints!
او به اندازه کافی از پول از آن خوشحالم ، و پول اساس تمام او.
تقدیر در آن وجود دارد -- منظورم به عنوان حد مجاز مادرش تا کنون ساخته شده
او را.
او البته منابع قطع این کمک هزینه را خاموش است ، اما حتی پس از آن او است
متاسفانه ، و در هیچ مقیاس کوچک ، عرضه مستقل خود -- پول او را توسط خود را ترک
پدربزرگ ، پدر خود را. "
"آیا حقیقت اشاره کردید پس از آن" دوشیزه Gostrey پرسید : "آن را تنها آسان تر
او را به توان خاص؟
آیا او قابل تصور به عنوان مشکل پسند در مورد منبع -- منبع آشکار و عمومی
از درآمد خود را؟ "Strether توانست کاملا خوب humouredly به
سرگرم گزاره.
"منبع ثروت پدربزرگ خود -- و در نتیجه سهم خود را در آن -- نبود
به خصوص نجیب است. "و چه منبع آن بود؟"
Strether کاربر به سایر نظرسنجی در مورد.
"خوب -- شیوه است." "در کسب و کار؟
Infamies؟ او کلاه بردار بود؟ "
"اوه ،" او با تاکید بیش از روح گفت : "من باید او را توصیف و نه داستانی را تعریف کردن
سوء استفاده از او. "" پروردگار ، آنچه abysses!
و مرحوم آقای Newsome پس از آن؟ "
"خب ، چه در مورد او؟" "او مثل پدربزرگ بود؟"
-- او را در طرف دیگر خانه بود. و او متفاوت است. "
دوشیزه Gostrey آن را نگه داشته است.
"بهتر است؟" برای دوستان او را برای یک لحظه آویزان آتش.
"خیر" نظر خود در تردید او بود کمیاب
کمتر شدن قطع مشخص شده اند.
"متشکرم. در حال حاضر شما نمی بینید ، "او در ادامه ،" چرا
پسر خانه نمی آید؟ او غرق شرم او است. "
"شرم او؟
چه شرم؟ "" چه شرم؟
نظر donc؟ شرم آور است. "
"اما کجا و چه زمانی ، Strether پرسید ،" 'shame' -- که در آن هر گونه شرم -- به روز؟
مردان من صحبت می کنند -- آنها به عنوان هر یک می کند ، و (علاوه بر اینکه تاریخ کهن)
این همه موضوع تقدیر شد. "
او نشان داد که چگونه او را درک است. "خانم Newsome قدردانی شده است؟ "
"آه من نمی توانم با آن صحبت کنم برای او!"
"در میان کردم و بعد زدم زیر گریه از جمله -- و من شما را در درک ، بهره توسط آنها ، او در
کم باقی مانده است نفیس؟ "،" آه من نمی توانم از او صحبت! "
Strether گفت.
"من فکر می کردم او تنها آنچه شما می تواند از آن صحبت شد.
آیا به من اعتماد ندارند ، Gostrey خانم پس از یک لحظه اعلام کرد.
این اثر آن است.
"خوب ، پول خود را صرف زندگی خود را درک و با بزرگ به اجرا درآمد
رحمت -- "" نوع That'sa از کفاره دادن دماغی است از خبط؟
بخشنده ، "وی افزود : قبل از اینکه او می تواند صحبت می کنند ،" چقدر با شما او را ببینم! "
"اگر شما او را می بینیم ،" Strether کاهش یافته است ، "آن را که لازم است."
او واقعا به نظر می رسید به او داشته باشند.
"من احساس می کنم که. او است ، به رغم همه چیز ، خوش تیپ است. "
حداقل او را enlivened. "چه شما را توسط همه چیز چیست؟"
"خب ، من به شما."
که او تا به حال یکی از تغییرات سریع او را از زمین است.
"شما می گویند نگرانی نیاز به مراقبت از است ، اما پس از آن خانم Newsome نگاه کنیم نه؟"
"بنابراین آنجا که ممکن است.
او زیبا و قادر است ، اما این امر او نیست ، و life'sa او را معامله خوب
overcharged. او به بسیاری از بسیاری از چیزها. "
"و شما نیز؟"
"آه بله --. I've بسیاری بیش از حد ، اگر شما خواهد شد" "من می بینم.
اما آنچه منظور من این است ، "دوشیزه Gostrey اصلاح ،" آیا شما نیز پس از کسب و کار نگاه کنید؟ "
"اوه نه ، من می توانم کسب و کار را لمس نیست."
فقط هر چیز دیگری؟ "" خب ، بله -- بعضی چیز ها "
"همانطور که به عنوان مثال --؟" Strether obligingly فکر.
"خب ، این بررسی است."
"-- نقد و بررسی؟ شما را نقد کنید" "بدیهی است.
Woollett است -- نقد و بررسی که خانم Newsome ، در بیشتر قسمت ها ، بی نقص و برای پردازد
که من ، در تمام بی نقص و نیست ، ویرایش کنید.
نام من بر روی جلد ، "Strether دنبال" و من واقعا و نه نا امید و
صدمه دیده است که شما به نظر می رسد از آن هرگز شنیده ام. "
او برای یک لحظه این شکایت را مورد غفلت قرار گرفته است.
و چه نوع از یک بررسی در آن است؟ "آرامش او در حال حاضر به طور کامل ترمیم است.
"خب ، سبز است." "آیا شما در رنگ سیاسی به معنای آنها به عنوان
می گویند در اینجا -- در فکر "؟
"نه ، منظور من سبز پوشش -- از دوست داشتنی ترین سایه است."
"و با نام خانم Newsome بر روی آن بیش از حد؟" او منتظر کوچک.
"آه برای که شما باید قضاوت اگر او peeps.
او در پشت تمام چیزی است ، اما او از ظرافت و صلاحدید -- "!
دوشیزه Gostrey صورت گرفت از آن همه است.
"من مطمئن هستم که. او می باشد.
من او را دست کم گرفتن نیست. او باید به جای متورم می شود. "
"آه بله ، او به جای متورم!"
"متورم Woollett -- بن! من می خواهم این ایده از متورم Woollett است.
و شما باید به جای یکی بیش از حد ، به این کار با او مخلوط شده است. "
آه نه ، گفت : "Strether" که روش کار می کند. "
اما او قبلا گرفته شده او را. "راه کار می کند -- شما نیاز دارید به من بگویید --!
البته که شما خود را تحت الشعاع قرار دادن. "
"با نام من بر روی جلد چیست؟" او lucidly اعتراض.
"آه ، اما شما آن را نه بر برای خودتان است." "چی فرمودید؟ -- که دقیقا آنچه که من
آیا آن را برای.
این دقیقا چیزی است که من برای خودم انجام کاهش می یابد.
به نظر می رسد برای نجات کمی ، می بینید ، از خراب کردن امیدها و جاه طلبی ،
امتناع پشته از نا امیدی ها و شکست ها ، من یک قراضه کمی قر
هویت ".
او در این مورد به او نگاه به بسیاری از چیزها ، اما آنچه او در گذشته به سادگی گفت
این بود : "او دوست دارد به آن را ببینید.
شما متورم بزرگتر از این دو ، او بلافاصله ادامه داد : "دلیل این که شما فکر می کنم
شما یکی نیست. او فکر می کند او یکی.
با این حال ، "دوشیزه Gostrey افزود :" او فکر می کند شما یکی از بیش از حد است.
شما در همه بزرگترین او می تواند نگه دارید از وقایع هستیم. "
او دوزی ، او زیاد بود.
"من می گویند آن را به بین شما تداخل ، اما او در روز می شود نگه دارید بزرگتر
یکی -- "
Strether پشت سر خود را به عنوان در عیش سکوت پرتاب کردند و بیش از چیزی که او را لرزاند
در جسارت او و یا سعادت ، و پرواز او در عین حال در حال حاضر بالاتر بود.
بنابراین با او نزدیک -- "
: : "بستن با او؟" او را خواست با او به نظر می رسید آویزان آماده است.
"قبل از اینکه شانس خود را از دست بدهند." چشمان خود را بیش از آن با یکدیگر ملاقات کردند.
"چه شما را با بستن چیست؟"
و آنچه می توانم شانس خود را به معنای؟ من شما را هنگامی که شما به من بگویید بگویید
چیزهایی که شما نمی. آیا این بزرگترین او هوس؟ "او سریع
دنبال شده است.
"را نقد کنید؟" او به نظر می رسید تا در تعجبم که چگونه او می تواند بهترین
توصیف آن. منجر با این حال اما در طرح.
"ادای احترام خود را به ایده آل است."
"من می بینم. شما بروید در چیز فوق العاده ای است. "
"ما به در سمت منفور -- است که تا آنجا که به ما جرات است."
و تا چه حد شما جرات؟ "
"خوب ، او بسیار دور است. من بسیار کمتر.
من آغاز نشده باشد ایمان خود را به. او فراهم می کند ، گفت : Strether ، "سه
چهارم آن.
و او فراهم می کند ، همانطور که من جلب اعتماد به شما ، تمام پول است. "
برانگیخته ، به نحوی چشم انداز از طلا است که برای چشم خانم Gostrey کمی برگزار شد ، و
نگاه او به عنوان اگر او شنیده دلار روشن shoveled شوید.
"من امیدوارم که پس از آن شما را چیز خوبی است --"
"من یک چیز خوبی ساخته شده هرگز!" او در یک بار بازگشته است.
او فقط منتظر. آیا شما آن چیز خوب می شود
را دوست داشت؟ "
"آه ما را دوست نداشته ای. ما حتی منفور است.
ما فقط فقط خوش نادیده گرفته می شوند. "او تا به حال یکی دیگر از مکث.
"شما من اعتماد ندارند!" او یک بار دیگر تکرار.
"آیا من هنگامی که آخرین حجاب من بلند -- شما بسیار محرمانه از زندان خانه بگویید؟"
باز او ملاقات چشمان او ، اما به نتیجه که پس از یک لحظه او تبدیل شده به دور خود
با بی صبری. "شما نمی فروشیم؟
آه که من خوشحالم! "
با این حال ، پس از آن و قبل از او می تواند اعتراض ، او دوباره خاموش شد.
«او فقط متورم اخلاقی" او را پذیرفت پر زرق و برق به اندازه کافی تعریف.
بله -- من واقعا فکر می کنم که او را توصیف است. "
اما آن را برای دوست خود oddest ارتباط بود.
"چگونه موهای خود او انجام دهید؟" خندید.
"زیبایی!"
"آه که نمی تواند به من بگویید. با این حال ، مهم نیست -- من می دانم.
این فوق العاده شسته و رفته -- سرزنش واقعی کاملا قابل ملاحظه ای ضخیم و بدون ، که هنوز ،
یک رشته منفرد از رنگ سفید.
! "وجود دارد او برای رئالیسم خود را سردرپیش ، اما gaped در
حقیقت نهفته است. "شما در حال عفریت بسیار است."
"چه چیز دیگری باید باشد؟
بود به عنوان عفریت بسیار من بر شما pounced. اما اجازه ندهید که شما مشکل آن را برای
همه چیز ولی دوخال -- در عصر ما -- با مته سوراخ و توهم است ، و حتی او
خود را ، بعد از همه ، اما نیمی از شادی است. "
که با آن ، در یک رفت و برگشت تک بال خود را ، او از سر گرفته شد.
"به شما کمک او را به کفاره دادن -- است که نه سخت است زمانی که شما خودتان را گناه نیست."
Strether پاسخ : "این است که گناه نیست".
من گناه است. "" اوه ، "دوشیزه Gostrey طلبانه خندید :" چه
یک عکس از او!
آیا شما بیوه و یتیم را دزدیدند؟ "" من گناه به اندازه کافی ، گفت : "Strether.
"به اندازه کافی برای آنها؟ به اندازه کافی برای چه؟
"خب ، تا جایی که من هستم."
با تشکر از شما! "
آنها در این لحظه با گذشت بین زانوها و پشت خود را مختل
کرسی های قبل از آنها از یک آقایی که در بخشی از غایب شده بود
عملکرد و که در حال حاضر برای بازگشت
نزدیک ، اما وقفه به سمت چپ خانم Gostrey زمان ، قبل از ارام شدن متعاقب آن ،
برای بیان قطعیت تیز حس اخلاقی از همه بحث خود را او را.
"من می دانستم که شما تا به حال چیزی تا آستین خود را!"
این قطعیت ، با این حال ، آنها را به نوبه خود آن را ترک کردند ، در پایان بازی ، به عنوان دفع
به آویزان در صورتی که تا به حال هنوز باید خیلی چیزها برای گفتن ؛ به طوری که آنها به راحتی موافقت کرد به ما اجازه می
هر کس قبل از آنها را -- که آنها پیدا کردند علاقه ای به انتظار.
آنها از لابی ای که از شب به باران تبدیل شده بود ساخته شده ، هنوز از دست Gostrey اجازه
دوست وی بود که او به خانه اش مراجعه کنید.
او به سادگی به او قرار داده ، خودش ، را به یک چهار چرخه ، او در لندن را دوست ،
شبهای خیس پس از لذت وحشی ، همه چیز فکر بر این ، در بازگشت ، در تنهایی چهار
چرخ.
این بار بزرگ او بود ، او intimated ، برای در کنار هم کشیدن خودش.
تاخیر ناشی از آب و هوا ، مبارزه برای وسایل نقلیه در درب ، داد
آنها را به فروکش کردن بر روی دیوان مناسبت در پشت هشتی و فقط فراتر از
دور از دسترس gusts مرطوب تازه از خیابان است.
در اینجا رفیق Strether که دست زدن به رایگان از موضوع که خود را از سر گرفت
تصور آن در حال حاضر بدهکار بسیار.
«آیا دوست جوان خود را در پاریس مانند شما؟ این تقریبا ، پس از فاصله ، شگفت زده
او را. "آه امیدوارم که نه!
چرا باید او؟ "
"چرا باید او نیست؟" دوشیزه Gostrey پرسید.
"که شما به او نیاز به چیزی برای انجام با آن است."
"شما در آن ،" او در حال حاضر بازگشت ، "از اول"
"البته من می بینم شما در آن است." "خب پس می بینید بیشتر در' من! "
از شما در خود می بینید؟
به احتمال بسیار زیاد است. که همیشه حق یکی است.
چیزی که من فکر "او توضیح داد ،" اثر خاص ممکن است به او است.
محیط خود. "
"آه محیط او --" Strether واقعا احساس او می تواند آن را تصور کنید
بهتر در حال حاضر بیش از سه ساعت قبل. "آیا شما معنی آن را تنها می شده اند به طوری
کاهش؟ "
"چرا که من بسیار با شروع نقطه." "بله ، اما شما شروع به تا کنون به عقب است.
نامه خود را چه می گویند؟ "" هیچ چیز.
او عملا ما را نادیده میگیرد -- یا قطعات یدکی ما.
او به نوشتن نیست. "" من می بینم.
اما همه یکسان وجود دارد ، "او در ادامه ،" دو چیزهایی که کاملا مجزا -- با توجه به
مکان خارق العاده او در -- ممکن است به او را اتفاق افتاده است.
یکی که او ممکن است رو مورد تعرض وحشیانه است.
دیگر این است که او ممکن است رو تصفیه شده "Strether خیره شده در -- این تازگی بود.
"تصفیه"؟ "اوه ،" او گفت : بی سر و صدا ، "وجود دارد
اصلاحات است. "
راه را از آن ساخته شده او را ، پس از نگاه به او ، به خنده شکستن.
"شما آنها را داشته باشد!"
"به عنوان یکی از نشانه ها ،" او به همان لحن ادامه داد ، "آنها را تشکیل می شاید
بدترین. "او به این موضوع فکر بیش و جاذبه اش
بازگشته است.
"آیا این پالایش به پاسخ به نامه مادر خود را؟"
او به نظر میرسد که وسواس داشتن ، اما او آن را بیرون آورده است.
"آه من باید از همه بگو"
"خوب ، گفت :" Strether ، "من کاملا محتوا به آن اجازه دهید ، به عنوان یکی از نشانه های برای عبور
بدترین چیزی که من می دانم که او معتقد است که او می تواند آنچه که او با من دوست دارد. "
این به نظر می رسد او اعتصاب.
"چگونه می توانم آن را می دانید؟" "آه من از آن مطمئن هستم.
من آن را در استخوان من احساس "" احساس او می تواند آن را انجام دهد؟ "
احساس می کنید که او معتقد است او می تواند.
این ممکن است به همان چیزی که می آیند! "Strether خندید.
او را ، نه با این حال ، این. "هیچ چیز برای شما هرگز به همان می آیند
چیزی به هر چیز دیگری است. "
و او را درک آنچه او به معنای به نظر می رسید آن را به قدر کافی به راست بر روی.
"شما می گویید که اگر او کارش را شکستن او آمده برای چیزهایی در خانه؟"
"کاملا مثبت.
او به برای شانس خاص -- یک شانس است که هر درستی جوان تشکیل
مردی که در پرش.
کسب و کار دارای چنان توسعه یافته است که باز به ندرت آشکار سه سال قبل ،
اما خواهد شد که پدرش به عنوان در شرایط خاصی ممکن است در زمان و
که تحت آن خواهد شد ، متصل به در چاد
availing خود را از آن مزیت بزرگ مشروط -- این گشایش ، شرایط
آمده در مورد ، در حال حاضر به سادگی او را در انتظار است.
مادر او آن را برای او نگه داشته شود ، نگه داشتن در مقابل فشار قوی ، تا آخرین
لحظه امکان پذیر است.
نیاز به ، به طور طبیعی ، آن را با آن خوش تیپ 'بخش' ، سهم زیادی در حمل
سود ، که خود را در نقطه ای و ساخت یک تلاش بزرگ برای یک نتیجه بزرگ است.
این چیزی است که من شانس خود را.
اگر او آن را نتواند او در می آید ، همانطور که گفتید ، برای هیچ چیز است.
و برای دیدن او که از دست آن است ، و در یک کلام ، آنچه برای من آمده است. "
او اجازه دهید آن همه غرق شوید.
"آنچه برای شما می آیند پس از آن است که به سادگی به او خدمات بسیار زیاد رندر."
خب ، Strether فقیر مایل به آن را تا بود.
"آه اگر شما می خواهم."
"او می ایستد ، چرا که آنها می گویند ، اگر شما با او ، موفق به دست آوردن --"
"آه از مزایای زیادی است." Strether آنها را به حال به وضوح در انگشتان دست خود '
به پایان می رسد.
"که البته منظور مقدار زیادی از پول است."
"خب ، نه تنها. من اقدام با احساس او را از دیگر
چیزهای بسیار.
بررسی و آسایش و امنیت -- ایمنی کلی که توسط لنگر
قوی زنجیره ای. او می خواهد ، که من او را ، از آن محافظت شود.
محافظت من از زندگی معنی است. "
"آه voila!" -- او در فکر نصب با یک کلیک.
"از زندگی است. آنچه شما واقعا می خواهید او را به خانه
به ازدواج با او را. "
"خوب ، که در مورد اندازه آن است." "البته" او گفت ، "آن ابتدایی است.
اما برای هر یک به طور خاص؟ "او در این لبخند زد ، به دنبال کمی بیشتر
آگاه است.
"همه چیز شما دریافت می کنید." برای یک لحظه دوباره چشمان خود را ملاقات کرد.
شما را همه چیز در! "او ادای احترام را با گفتن او را تصدیق کرد.
"به ممی Pocock."
او تعجب و پس از آن به شدت ، حتی کاملأ پیچیده ، تا اگر به چیز عجیب و غریب
مناسب : "خواهر زاده خود او؟" "اوه شما باید یک نام برای را به خودتان پیدا کنید
رابطه.
برادر شوهر خواهرش. خواهر خانم جیم ، در قانون است. "
به نظر می رسید به خانم Gostrey اثر برخی از سخت شدن.
"و چه کسی در جهان خانم جیم؟
"خواهر چاد -- که سارا Newsome بود. didn't من ذکر آن را -- -- او ازدواج کرده جیم
Pocock "" آه بله ، "او تلویحا پاسخ ، اما او تا به حال
چیز ذکر شده --!
سپس ، با این حال ، با همه صدای آن را می تواند داشته باشد ، "چه کسی در جهان جیم Pocock؟" او
پرسیده می شود. "چرا شوهر سالی است.
این تنها راهی است که مردم متمایز ما در Woollett ، "او خوب humoredly توضیح داد.
"است و این تفاوت بزرگ -- که شوهر سالی است؟"
او در نظر گرفته است.
"من فکر می کنم می تواند وجود داشته به ندرت بیشتر -- مگر اینکه آن را ممکن است تبدیل به یکی ، در آینده ، به
همسر چاد است. "" پس چگونه شما را تشخیص میدهند؟ "
"DON'T آنها -- به جز ، همانطور که من به شما گفته ، با پوشش سبز است."
یک بار دیگر چشم خود را بر روی آن با یکدیگر ملاقات کردند ، و او برگزار شد به او یک لحظه.
"won't پوشش سبز -- و نه هیچ یک به شما - COVER - فایده با من.
شما از عمق از دورویی هستیم! "در این حال ، او می تواند در درک خود او زیادی از
واقعی آن چشم پوشی است.
؟ ممی parti بزرگ "" اوه بزرگترین ما -- زیباترین ما
درخشان ترین دختر. "دوشیزه Gostrey به نظر می رسید برای رفع کودک فقیر.
"من می دانم چه می توان آنها را.
و با پول "" شاید با یک مقدار زیادی از آن -- اما
بسیار از هر چیز دیگری که ما آن را از دست نمی است.
ما پول دست نیست زیاد است ، شما می دانید ، Strether افزود : "به طور کلی ، در آمریکا ، در
دختر زیبا "" نه "او واگذار" اما من می دانم که آنچه
شما گاهی اوقات از دست.
و آیا شما او پرسید : "خودتان او را تحسین؟"
این سوال بود ، او نشان داد که ممکن است راه های مختلفی برای مصرف وجود دارد ، اما او
تصمیم گرفته بعد از طریق مسنجر برای طنز آمیز است.
"من به اندازه کافی به شما نشان داد که چگونه من تحسین هر دختر زیبا نیست؟"
علاقه او در مشکل خود را در این زمان بود به طوری که آن را کمیاب از خروج از آزادی او ،
او نگه داشته و نزدیک به حقایق است.
"من قرار است که در Woollett شما می خواستم آنها را -- چه باید آن را به من تماس بگیرید -- منزه از گناه.
منظور من از مردان جوان خود را برای دختر زیبا خود را. "
"هم من!"
Strether اعتراف. "اما شما اعتصاب وجود دارد یک واقعیت کنجکاو --
واقعیت است که Woollett بیش از حد خود را با ظرفیت روح از سن و افزایش
ملایمت از رفتار.
تغییرات همه چیز ، و من نگه که وضعیت ما دقیقا یاد آور تاریخ.
ما باید ترجیح می دهند آنها را منزه از گناه است ، اما ما را به بهترین آنها را پیدا کنیم
آنها.
از آنجا که روح سن و ملایمت افزایش بسیار بیشتری را بفرستد
پاریس -- "" شما باید آنها را به عنوان آیند.
هنگامی که آنها نمی آیند.
بن! "بار دیگر او آن را در آغوش همه ، اما او به حال
لحظه ای از فکر. "چاد پور!"
"آه Strether ، گفت :" خوش "ممی او را نجات دهد."
او به دنبال دور ، هنوز هم در دید او ، و او با بی صبری صحبت کرد و تقریبا به عنوان
اگر او تا به حال او را درک نکرده است.
"شما او را نجات دهد. این که شما او را نجات دهد. "
"آه ، اما با کمک ممی. مگر در مواردی که در واقع منظور شما "او اضافه کرد ،" که من
باید خیلی بیشتر اثر با شماست! "
این او را در آخرین بار دیگر به او نگاه ساخته شده است. "شما می خواهید انجام دهید بیشتر -- به عنوان شما خیلی بهتر --
از همه ما با هم قرار داده است. "" من فکر می کنم من تنها بهتر از من شناخته شده
شما! "
Strether شجاعانه بازگشت.
تخلیه محل ، انقباض جمعیت و در حال حاضر نسبتا آرام
خروج از عناصر تاریخ و زمان آخرین آن در حال حاضر آنها را نزدیکتر درب آورده و قرار دادن آنها
در رابطه با رسول را بخواهد کابین قرار دادی دوشیزه Gostrey.
اما این آنها را ترک چند دقیقه بیشتر است ، که او به وضوح در هیچ خلقی را به نه بود
استفاده کنید.
موفقیت شما -- -- آقای "شما که از آنچه به من صحبت. چاد می ایستد برای به دست آوردن.
اما شما به من از آنچه شما انجام می دهند صحبت می شود. "
"آه من چیزی بیشتر برای به دست آوردن Strether ، گفت :" خیلی ساده است.
او از آن زمان به عنوان حتی بسیار بیش از حد ساده است. "شما ، شما آن را تمام کردم' پایین '؟
در پیش پرداخت شما بوده ام؟ "
: "آه بحث در مورد پرداخت!" او تشکر. چیزی در لحن از آن او را کشیده ،
بلکه به عنوان رسول خود را هنوز هم با تاخیر او تا به حال یکی دیگر از شانس و او آن را در
راه دیگری است.
-- شکست -- آیا شما ایستاده به از دست دادن "او هنوز ، با این حال ، آن را ندارد.
"هیچ چیز!" او بانگ زد ، و بر رسول در این دوباره از طریق مسنجر
قادر به غرق موضوع در پیشبرد پاسخگو خود بود.
وقتی چند قدم تا خیابان ، زیر یک لامپ ، او را به او چهار چرخ قرار داده بود
و او را خواسته بود و اگر انسان برای او نامیده می شود انتقال دوم را نداشت ، او در پاسخ
قبل از درب بسته شد.
"شما من با شما را ندارد؟" "برای جهان است."
"پس من باید به راه رفتن." "در باران؟"
من باران را دوست دارم ، گفت : "Strether.
"خوب شب!" او نگه داشته او را یک لحظه ، در حالی که دست خود را
روی درب ، در پاسخ نیست ؛ و پس از آن او را با تکرار پرسش خود را پاسخ داده است.
"چه شما ایستاده به از دست دادن؟"
چرا این سوال در حال حاضر او را به عنوان دیگر تحت تاثیر او می تواند ندارد گفت : او می تواند از این تنها
زمان ملاقات در غیر این صورت. "همه چیز".
"بنابراین من فکر کردم.
سپس شما باید موفق شود. و در این راستا من مال شما -- "
"آه ، عزیز بانوی!" او با مهربانی تنفس. "تا مرگ!" ماریا Gostrey گفت.
"خوب شب."
>
دومین کتاب دوم
Strether نامیده می شود ، صبح روز دوم خود را در پاریس ، در بانکداران کاتب RUE
آنها نامه خود اعتبار قرار گرفت ، و او به این دیدار با حضور
Waymarsh که شرکت او از لندن دو روز قبل از آن عبور کرده.
آنها به کتابت RUE در روز بعد از ورود آنها عجله کرده بود ، اما Strether بود
پس از آن یافت نمی شود نامه امید که باعث این ماموریت است.
او که هنوز هیچ کدام در همه حال آنها را به حال در لندن انتظار نمی رود ، اما تا به حال در شمارش
چند در پاریس ، و ، پاچه در حال حاضر ، در حال حاضر قدم کرده بود به
بلوار با حس آسیب دیدگی که او
احساس خود را به خوبی شروع هر نوع دیگر.
این خدمت می کنند ، این خار به روح خود ، او منعکس شده است ، به عنوان pausing در بالای
خیابان ، او نگاه به بالا و پایین خیابان بزرگ خارجی ، آن را در خدمت خود را آغاز
کسب و کار با.
ایده او این بود برای شروع کسب و کار ، بلافاصله ، و آن را برای او بقیه روز او
که شروع کسب و کار او را در انتظار است.
او کمی دیگر تا شب ، اما بخواهید خود آنچه که او باید انجام دهد اگر او تا به حال
خوشبختانه تا به حال بسیار به کار ، اما او قرار داده است خود سوال مختلف در
وضعیت و connexions.
انجام او را اینطرفی و ان یکی دیگر از تئوری قابل تحسین بود که هیچ چیز او می تواند انجام دهید
نخواهد بود در برخی از شیوه ای مربوط به آنچه که او اساسا در دست داشتند ، و یا خواهد بود --
باید او اتفاق می افتد که محظور اخلاقی -- هدر رفته برای آن.
او اتفاق می افتد که محظور اخلاقی -- وسواس داشتن در مورد مصرف هیچ گام قطعی تا او
باید نامه ها را دریافت کنید ، اما این استدلال آن را به اجرا درآمد.
یک روز احساس فوت او -- او آنها را به حال هنوز احساس فقط در چستر و در لندن --
او می تواند در نظر ، هیچ یک بیش از حد و داشتن ، او تا به حال اغلب خصوصی بیان
، پاریس به روی چیزی حساب کردن ، او را انداخت این
ساعت از طراوت آگاهانه به حساب.
آنها ساخته شده آن را به طور مستمر بیشتر ، اما بود که چه بهتر بود اگر آن بود که
هر چیزی در همه ، و او خود را داد تا مراتب را به شب در تئاتر
و در بازگشت ، پس از تئاتر ، همراه
بلوار روشن منجر به احتقان ، احساس رشد آن است.
Waymarsh او همراه بود این بار به بازی ، و دو مرد بود راه می رفت
با هم ، به عنوان مرحله اول ، از Gymnase به کافه رسیده ، به شلوغ
"تراس" که استقرار --
شب ، یا به جای صبح ، برای نیمه شب ، شیرین و مطلوب و پرجمعیت بودن زده بود -- آنها
خود را برای رفع خستگی wedged بود.
Waymarsh ، به عنوان یک نتیجه از برخی از بحث با دوست خود ، یک فضیلت مشخص شده ساخته شده بود
خود را با داشتن اکنون اجازه دهید خود بروید و عناصر برداشت وجود داشته است در خود
نیم ساعت بیش از سیراب خود آبجو عینک
که به او به مناسبت خود را برای انتقال است که او را به این سازش با او برگزار شد
سنگین تری از خود افراطی تبدیل شده اند.
او از آن منتقل -- برای آن هنوز ، بعد از همه ، خود سنگین تری خود را که gloomed از
تابش خیره کننده از تراس -- در سکوت موقر ، و در واقع یک معامله بزرگ
سکوت انتقادی ، هر راه ، بین
اصحاب ، حتی تا به دست آورد محل د L' اپرا ، به عنوان شخصیت خود را
پیشرفت های شبانه.
امروز صبح نامه وجود دارد -- نامه های که به لندن رسیده بود ، ظاهرا همه
با هم ، روز از سفر Strether ، و وقت خود را گرفته بود به دنبال او ، پس
که بعد از یک ضربه کنترل شده را به
آنها را در اتاق پذیرش بانک ، که به او یادآوری از دفتر پست
Woollett ، او را به عنوان اباتمنت از برخی از پل دو سوی اقیانوس اطلس تحت تاثیر قرار می گیرند ، او آنها را تضعیف
به جیب پالتو خاکستری خود را شل
با احساس سعادت حمل آنها را خاموش است.
Waymarsh ، که نامه به حال به حال و روز گذشته ، به حال آنها را به حال دوباره به روز و Waymarsh
پیشنهاد شده در این خاص هیچ انگیزه های کنترل است.
آخرین او در تمام حوادث به احتمال زیاد به مشاهده به مبارزه با وضوح شد
آوردن به نزدیک پیش از موعد هر بازدید به کتابت RUE.
Strether او را ترک کرده بودند در آنجا روز گذشته ، او می خواست برای دیدن مقالات ، و او تا به حال صرف ،
با آنچه دوستان او می تواند ، جانشینی ساعت با مقالات.
او از استقرار صحبت می کرد ، با تأکید ، به عنوان پست برتر
مشاهده ، فقط به او به طور کلی عذاب لعنتی واقعی خود را به عنوان وسیله ای برای صحبت کرد
پنهان از او چه می گذرد.
اروپا بود بهترین توصیف را به ذهن خود ، به عنوان یک موتور استادانه درست شده dissociating
محدود آمریکا از آن دانش ضروری ، و بر این اساس تنها بود
بادوام توسط این گاه به گاه رندر
ایستگاه های امدادی ، تله را برای دستگیری سرگردان AIRS غربی است.
Strether ، در سمت خود ، مجموعه ای خود را دوباره راه رفتن -- او امدادی خود را در جیب خود بود ؛
در واقع ، تا آنجا که او بودجه خود را مورد نظر بود ، رشد از بی قراری ممکن است شده اند
به او از لحظه ای که او تا به حال مشخص شده اند
خود را از عنوان نوشته روی چیزی بیشتر از missives آن را شامل اطمینان.
این بی قراری شد به همین دلیل قانون موقت او ، او می دانست که او باید تشخیص
به محض دیدن محل از همه بهترین راه حل برای حل و فصل با خبرنگار ارشد خود.
او برای یک ساعت یک بعد اتفاقی هوا به دنبال آن در پنجره مغازه ها بود ؛
او آمد RUE د لا دوپه در خورشید و عبور در سراسر Tuileries و
رودخانه ، زیاده روی بیش از یک بار -- به عنوان اگر در
پیدا کردن خود او تعیین -- در یک وقفه ناگهانی قبل از اصطبل کتاب از
در مقابل اسکله.
در باغ Tuileries او بود ، در دو یا سه نقطه ها ، به نگاه lingered ؛
آن که اگر پاریس بهار فوق العاده او را نگه داشته شده بود که او فرمانروایی کردند.
در یک نسیم نرم و یک -- صبح پاریس اعلان یادداشت های شاد خود را لرزاند
پاشیده بو ، در تند رفتن نور ، طبقه بیش از باغ ، از دختران بدون کلاه با
بند buckled از جعبه مستطیلی ، در
نوع از افراد باستانی صرفه جو basking در اولین فرصت که در آن تراس ، دیواره های گرم بودند ، در
برنج آبی frocked مقررات اداری rakers فروتن و scrapers نشاندار شده ، در عمق
مراجع از یک کشیش راست به قدم زدن و یا
SHARP آنهایی که یک سرباز سفید قرمز پا gaitered.
او تماشا ارقام کمی تند ، چهره های که جنبش بود عنوان کنه از بزرگ
ساعت پاریس ، مورب صاف خود را از نقطه به نقطه را در هوا تا به حال طعم
چیزی مخلوط با هنر ، چیزی است که
طبیعت به عنوان یک سفید پوش استاد سرآشپز ارائه شده است.
کاخ رفته بود ، Strether به یاد قصر و هنگامی که او را به gazed
از درجه اعتبار ساقط غیر قابل استرداد را از سایت آن حس تاریخی در او ممکن است آزادانه در شده است
بازی -- بازی که تحت آن در پاریس در واقع اغلب winces مانند عصب لمس است.
او پر از فاصله ها را با نمادهای کم نور صحنه ، او گرفتار سوسو زدن از سفید
مجسمه ها در پایه آن ، با نامه های خود را ، او می تواند شیب یک نی
صندلی کف.
اما رانش خود را ، به دلایل بود ، به طرف دیگر ، و آن را شناور او را unspent تا
RUE سن د و تا آنجا که به لوکزامبورگ.
در باغ لوکزامبورگ او کشیده تا در اینجا در گذشته متوجه شد که گوشه او ، و در اینجا ،
بر روی صندلی پنی که از تراس ها ، کوچه ها ، مناظر ، چشمه ، درختان کمی در
وان های سبز ، زنان کمی در کلاه سفید و
جیغ کشیدن دختر کوچک در بازی sunnily "تشکیل شده است" با هم ، او گذشت یک ساعت در
که به نظر می رسد فنجان برداشت خود را واقعا به سرریز.
اما یک هفته از او quitted کشتی سپری شده بود ، و کارهای بیشتری در او وجود دارد
ذهن نسبت به روز تا چند می تواند برای حساب.
بیش از یک بار ، در طول زمان ، خود را به عنوان تذکر در نظر گرفته بود ، اما
پند امروز صبح formidably تیز بود.
آن زمان آن را به عنوان تا به حال انجام نشده است به صورت یک سوال -- سوال از آنچه که او انجام شده بود
با چنین حس فوق العاده ای از فرار است.
این معنا بود بیشترین پس از او نامه هایش را خوانده بود ، اما این نیز دقیقا
چرا سوال فشرده است.
چهار نامه از Newsome خانم و هیچ یک از آنها کوتاه و هم هیچ وقت از دست داده بود
زمان ، روی پاشنه او بود در حالی که او نقل مکان کرد ، به طوری که خودش بیان که او در حال حاضر
اندازه گیری فرکانس احتمالی که با آن او باید بشنود.
آنها می رسند ، به نظر می رسد ، ارتباطات او ، در میزان چند
هفته ، او باید قادر باشد که برای شمارش ، آن را حتی ممکن است ، در بیش از یک توسط هر یک از پست ثابت.
اگر او روز گذشته با یک شکایت کوچک آغاز کرده بود او در نتیجه فرصت
شروع به به روز با نقطه مقابل آن است.
او خواندن نامه متوالی و به آرامی ، قرار دادن دیگران را به جیب خود
اما نگه داشتن آنها برای مدت طولانی پس از آن در دامان خود را جمع آوری است.
او آنها را در آنجا برگزار شد ، در فکر ، که اگر از دست داده ، برای طولانی تر کردن حضور از آنچه که آنها به
او را و یا اگر حداقل اطمینان را به آنها بخشی خود را در قانون اساسی برخی از
دوره سلامتی و هوشیاری است.
دوست او نوشت ستودنی ، و تن خود را در سبک او حتی بیشتر از او در بود
صدا -- او تقریبا ممکن است ، برای ساعت داشته اند برای آمدن این فاصله برای دریافت کامل آن
کیفیت حمل و در عین حال کمال او
آگاهی از تفاوت کاملا با شدت عمیقتر از consorted
ارتباط.
این تفاوت ، تفاوت که جایی که او بود و او بود ، که
تشکیل فرار -- این اختلاف شد ، بسیار بیشتر از او تا به حال رویای آن را
باشد ، و آنچه وی سرانجام در آنجا نشسته عطف
بیش از منطق عجیب و غریب از خود را پیدا کردن خود را تا آزاد.
او آن را به شیوه ای احساس وظیفه می کرد فکر می کنم از دولت خود ، این روند را تایید کند ، و
زمانی که او در واقع آمد را برای ردیابی مراحل و اضافه کردن آیتم های آنها به اندازه کافی
حساب برای مجموع است.
او هرگز انتظار -- که در حقیقت از آن بود -- دوباره برای پیدا کردن خود را جوان ، و تمام
سال و چیزهای دیگر آن را به او را گرفته بود تا دقیقا حال حاضر او بودند
حسابی.
او تا مطمئن شوید که آنها را به قرار دادن محظور اخلاقی خود را به بقیه.
این همه در پایین از زیبایی میل خانم Newsome است که او باید به شکلی ناگهانی ظهور
نگران با چیزی که از جوهر از کار او نشده بود ، با اصرار که او
باید کاملا گسیختن و شکستن او
بنابراین برای آزادی وی ارائه شده بود که او را ، به عنوان آن شد ، فقط خودش را به
تشکر می کنم.
Strether می تواند در این مرحله نه در واقع فکر او تصویر کامل
او ممکن است به خودش متشکریم : تصویر ، در بهترین حالت ، از خود شباهت
فقیر لامبرت Strether شسته
رشته توسط امواج از یک روز آفتابی ، فقیر Strether لامبرت سپاسگزارم
تنفس در زمان و سفت شدن خود را در حالی که او gasped.
او وجود دارد ، و با هیچ چیز در جنبه های خود را و یا طرز قرار گرفتن بدن خود را به scandalise : آن بود
تنها درست است که اگر او خانم Newsome دیده بود آمدن او به طور غریزی می پرید
به راه رفتن دور.
او گرد و پشت به او می آیند شجاعانه ، اما او را داشته اند برای اولین بار به
کشیدن خود را با هم.
او در اخبار از اوضاع در خانه زیاد بود ، ثابت کرد به او کاملا او بود
تنظیم برای غیبت او ، به او گفت که این و که را که
دقیقا همان جایی که او آن را ترک کرده بود ، به او داد در
واقع فصل و آیه را برای اخلاقی که هیچ چیز رنج می برند.
آن را برای او پر شده است ، این لحن... او ، تمام هوا و در عین حال او را در همان زمان رخ داد
به عنوان وزوز کردن از چیزهای بیهوده.
این تاثیر آخری چیزی بود که او سعی به توجیه -- و با موفقیت آن ، قبر
هر چند ظاهر ، او در آخرین بار در یک فرم که خوشحال بود ، روشن است.
او در آن با به رسمیت شناختن اجتناب ناپذیر خود را پس از دو هفته بوده است وارد
قبل از یکی از weariest مردان است.
اگر هرگز یک مرد خسته لامبرت Strether آمده بود که انسان بود و به حال آن نشده است
مجزا بر روی زمین از خستگی خود را که دوست فوق العاده خود را در خانه
احساس برای او و بنابراین ساختگی؟
آن را به او به نظر می رسید به نحوی در این instants است که ، می تواند او تنها با حفظ
استحکام کافی درک خود را از آن حقیقت ، آن را ممکن است به گونه ای تبدیل شده خود را
قطب نما و سکان اش.
چیزی که او می خواست بیشتر برخی از ایده که ساده بود و هیچ چیز این کار را انجام دهند
تا آنجا که این واقعیت که او برای انجام شد و به پایان رسید.
اگر آن را در چنین نور شده بود که او تنها در خود را در جام حال شناسایی باقی مانده از
جوانان ، که صرفا یک عیب سطح از طرح خود شد.
او و مجزا مانده که آن را دقیقا باید در خدمت به عنوان راحتی خود را ،
و اگر او می تواند ، اما به طور مداوم می شود خوب است کمی به اندازه کافی او ممکن است انجام دهید همه چیز او
می خواستم.
همه چیز او می خواست علاوه بر این در یک بخشش واحد تشکیل شده بود -- دست نیافتنی مشترک
هنر از گرفتن چیزهایی که آمدهاند.
او به خود به نظر میرسد که بهترین سالهای زندگیاش را به تقدیر فعال از داده
راه آنها به وجود آمده نیست ، اما شاید -- به عنوان آنها ظاهر می شود در اینجا چیز کاملا دیگر
این درد ممکن است طولانی در آخرین قطره به بقیه.
او به راحتی می تواند که از لحظه ای که باید مفهوم foredoomed او را قبول کنید.
سقوط آخرین چیزی که او را فاقد دلایل و خاطرات خواهد بود.
آه اگر او باید مبلغ هیچ تخته سنگ که این ارقام را!
این واقعیت که او شکست خورده بود ، او در همه چیز را در نظر گرفته شده ، در هر رابطه
و در معاملات نیم دوجین ، او به عنوان دوست luxuriously آن را قرار داده ، ممکن است را ساخته اند ،
ممکن است هنوز هم برای حال حاضر خالی را ، اما آن را استوار برای یک گذشته شلوغ ایستاده بود.
نشده بود ، دستاورد زیادی از دست رفته ، یوغ نور است و نه یک بار کوتاه است.
در حال حاضر به عنوان اگر تصویر رو به عقب ، بلند مدت وجود دارد کج آویزان بود
البته ، خاکستری سایه تنهایی خود.
این تنهایی وحشتناک شاد خوش مشرب ، تنهایی از زندگی یا انتخاب ، شده بود
جامعه ؛ اما اگر مردم به اندازه کافی در تمام طول وجود داشته است اما شده است وجود داشته
سه یا چهار نفر در آن است.
Waymarsh یکی از این بود ، و این واقعیت را به او زده فقط در حال حاضر به عنوان مارک رکورد.
خانم Newsome دیگری بود و خانم Gostrey علائم ناگهانی نشان داده شده است از تبدیل شدن به یک
سوم است.
فراتر از آن ، پشت سر آنها بود ، چهره رنگ پریده از جوانان واقعی خود ، که در مقابل آن برگزار شد
پستان حضور دو paler از خود - - همسر جوان او زود از دست داده بود و
پسر جوان او ابلهانه قربانی کرده بود.
او بارها و بارها برای خودش ساخته شده است که او ممکن است یک پسر بچه کوچک خود را نگه داشته ،
پسر کمی کسل کننده است که در مدرسه از دیفتری سریع جان خود را از دست داده اند ، اگر او در آن نداشته است
سال insanely خود داده صرفا به گم شده مادر است.
این درد از ندامت او بود که فرزند در همه احتمال واقعا نمی شده است
کسل کننده -- کسل کننده شده بود ، به عنوان او تبعید شده بود و مورد غفلت قرار گرفته ، عمدتا به دلیل
پدر ناخواسته خودخواه شده بود.
این بدون شک اما عادت مخفی از غم و اندوه ، که به آرامی داده بود و راه را برای زمان ؛
هنوز به اندازه کافی درد تیز باقی مانده را به روح وجود دارد ، در دید و اکنون دوباره
برخی از انسان منصفانه جوان فقط در حال رشد کردن ،
خود را لرزاندن و تکان دادن با فکر فرصت از دست رفته.
اگر تا کنون یک مرد ، او در نهایت به راه درخواست خود افتاده بود ، از دست رفته به آنقدر و
با این حال برای بسیار کمی انجام می شود؟
دلایل خاص شده است وجود داشت چرا همه دیروز ، فراتر از روز دیگر ، او باید
داشته اند در یک گوش این پرس و جو سرد.
نام او در پوشش سبز ، جایی که او آن را برای خانم Newsome قرار داده بود ، به او ابراز
بدون شک فقط به اندازه کافی به جهان -- جهان به عنوان ممتاز ، هر دو برای
و برای کمتر از Woollett -- بپرسید که او بود.
او تمسخر از نیاز به توضیح خود را توضیح داد متحمل شده بود.
او لامبرت Strether بود چرا که او بر روی جلد بود ، در حالی که آن را باید داشته باشد ، برای
هر چیزی مانند عزت ، که او بر روی جلد بود چرا که او لامبرت Strether بود.
او انجام داده اند هیچ چیز را برای خانم Newsome ، هنوز هم بیشتر شده اند مسخره --
او ممکن است ، برای آن موضوع ، مناسبت هنوز که اعلام کرد که این
پذیرش از سرنوشت او در پنجاه و پنج نشان می دهد.
او مورد قضاوت قرار کمیت به عنوان کوچک به دلیل آن کم بود ، و همه به طرز وحشتناکی
می توانست ، نه به عنوان شاهد مورد ، بسیار به عنوان thinkably شده اند بزرگتر است.
هدیه ای از ساخت بیشتر از آنچه او تلاش کرد او نیست ، و اگر او و تلاش کرده بود
محاکمه دوباره -- هیچ کس جز خودش را می دانستم که هر چند وقت یکبار -- آن شده اند به نظر می رسد که او
ممکن است نشان دهد چه چیز دیگری ، در به طور پیش فرض از آن ، می تواند ساخته شود.
ارواح قدیمی از آزمایش آمد به او ، drudgeries قدیمی و توهم ، و disgusts ،
ریکاوری های قدیمی با عود خود را ، تب با لرز خود را ، لحظه های شکسته
خوب ایمان ، دیگر شک هنوز هم بهتر ؛
ماجراهای ، در بیشتر قسمت ها ، مرتب سازی بر اساس عنوان درس واجد شرایط.
بهار ویژه ای است که به طور مداوم برای او بود بازی روز ، که قبل از این که بود که
به رسمیت شناختن -- مکرر به اندازه کافی به او را شگفت زده -- از وعده های خود را که او
پس از دیدار دیگر خود را نگه داشته هرگز.
خاطره به روز برای او سریع بود که نذر گرفته شده در دوره
از زیارت که تازه متأهل با جنگ درست و بیش ، و بی اراده جوان در
وجود از آن ، او بی پروا با موجودی بود که بسیار جوان هنوز هم به حال ساخته شده است.
این یک خط تیره با حروف درشت ، که آنها گرفته بود پول جدا برای ضرورت تعیین شده بود ، اما
در حال حاضر در صد راه ، و در هیچ کدام مقدس نگه داشته بیشتر از این
تعهد خصوصی خود به درمان
مناسبت به عنوان یک رابطه شکل گرفته با فرهنگ بالاتر و دید که ، به عنوان آنها گفتند :
در Woollett ، آن را باید برداشت خوبی تحمل کند.
او معتقد بودند ، قایقرانی خانه ، که او چیزی بزرگ به دست آورده است ، و
تئوری -- با یک برنامه بی گناه استادانه درست شده از خواندن ، هضم ، در آینده حتی ، هر
چند سال -- به حال و سپس به حفظ ، گرامی داشتن و گسترش آن است.
همانطور که چنین طرح هایی به عنوان این به هیچ چیز آمده بود ، با این حال ، در احترام به جمع آوری هنوز
گرانبها تر است ، آن را بدون شک کمی به اندازه کافی از تعجب است که او باید از دست داده اند
حساب که تعداد انگشت شماری از دانه.
برای سال های طولانی در گوشه های تاریک در هر نرخ چند این میکروب ها دوباره جوانه زده بود به خاک سپرده
کمتر از چهل و هشت ساعت از پاریس.
روند دیروز واقعا بوده است و از احساس عمومی هم زده
زندگی connexions طولانی از زمان به صورت جداگانه کاهش یافته است.
Strether آشنا حتی در این زمین با gusts کوتاه از گمانه زنی تبدیل شده بود --
پرواز ناگهانی از علاقه داشتن به در گالری های موزه لوور ، gazes گرسنه را از طریق روشن
صفحات که پشت جلد لیمو ، رنگی تازه به عنوان میوه بر روی درخت بودند.
instants که در آن او می تواند بپرسید که آیا ، از سال اساسا وجود نداشته است وجود دارد
سوال بسیار کمی از هر چیز خود را حفظ ، به سرنوشت بعد از همه حکم برای او نداشته
تنها به نگهداری می شود.
نگهداری چیزی ، در این رویداد ، که او وانمود نیست ، اما احتمالا نه جرات هنوز
به الهی ، چیزی است که او را شناور نوع دید و تعجب و خنده و آه ، از او ساخته شده است
پیشروی و عقب نشینی ، احساس نیمی از شرم
ضربه خود را به غوطه و بیش از نیمی از ترس از ضربه خود را به صبر.
او برای مثال به یاد او در دهه شصت با لیمویی رفته بود
جلد به طور کلی در مغز و همچنین با یک دوجین -- انتخاب شده برای همسرش بیش از حد --
تنه خود را ، و نه چیزی در حال حاضر
نشان داده شده است اعتماد به نفس بیش از این نیایشی از طعم بهتر.
آنها هنوز هم جایی در خانه ، ده -- بیات و خاکی است و هرگز فرستاده
چسباننده ، اما چه از شروع تیز تبدیل شده بود ، آنها به نمایندگی؟
آنها در حال حاضر نمایندگی صرفا رنگ زرد رنگ بر روی درب معبد طعم که او
ساختار او عملا انجام شده بود هرگز بیشتر -- به حال رویای بالا بردن در سر می پروراند.
حاضر Strether بالاترین پروازهای شدند شاید کسانی که که در آن این خاص
هواکش به او به عنوان یک نماد نمیفهمد ، نمادی از سخت کار کردن طولانی خود را و می خواهند خود را از فرد
لحظات ، خود را می خواهند علاوه بر پول ، از فرصت ها ، منزلت و ارزش مثبت است.
که حافظه نذر از جوانان خود را باید ، به منظور به تپیدن دوباره داشته اند
به صبر برای این تاریخ و زمان آخرین ، که او آن را احساس کردند ، از همه حوادث خود -- که قطعا اثبات
به اندازه کافی از وجدان خود چگونه encumbered شده بود.
اگر هیچ مدرکی دال بر بیشتر مورد نیاز آن شده اند که به در این واقعیت است که ، به عنوان یافت می شود
او کاملا در حال حاضر دید ، او حتی به اندازه گیری meagreness خود ، meagreness که متوقف شده بود
sprawled ، در این نگاه به گذشته ، مبهم و
جامع ، بازمی مانند برخی از مناطق داخلی کشور unmapped از ساحل خشن
حل و فصل است.
وجدان او سرگرم کننده خود را برای چهل و هشت ساعت های منع به او شده بود
خرید کتاب ، او از آن برگزار شد ، از همه چیز برگزار شد ، از لحظه ای
او هنوز رتبهدهی نشده است تماس بگیرید در چاد ، او را برای جهان نیست که هر قدم دیگر برداشته.
در این شواهد ، با این حال ، آنها در واقع او را تحت تاثیر او در glared
لیمویی را پوشش می دهد در اعترافات subconsciousness که همان ، در
کویر بزرگ سال ، او باید از آنها داشته اند.
سبز را پوشش می دهد در خانه ، شامل قانون از هدف خود ، بدون ادای احترام به
نامه ، آن را از یک هسته غنی صرف اقتصاد ، سیاست ، اخلاق که لعاب بود
و ، به عنوان خانم Newsome حفظ و نه
در مقابل نظر او ، پیش برجسته دلپذیر به لمس ، آنها را تشکیل پوسته دارای ظاهر زیبا وفریبنده است.
بدون بنابراین هر دانش مورد نیاز غریزی از چه بود بیرون می آید ، در پاریس ،
در بزرگراه روشن ، او خود را در حال حاضر به عنوان داشتن بیش از یک بار سرخ لرزاند
با سوء ظن : او نه در غیر این صورت می تواند در حال حاضر قابل احساس بسیاری از ترس تایید شده است.
بودند "جنبش" او خیلی دیر برای : آنها نیست ، با لذت از آنها ، در حال حاضر
خرج میشوند؟
توالی های او تا به حال از دست رفته و شکاف بزرگی در صفوف منظم پیش وجود دارد : او ممکن است
شده اند تماشای آن همه را در ابر طلایی رنگ از گرد و غبار فروکش کردن است.
اگر تاتر تعطیل شد صندلی خود را به حال حداقل به کسی دیگر کاهش یافته است.
او یک احساس ناراحت شب قبل از آن داشته است و اگر او در تئاتر در
-- هر چند او در واقع توجیه تئاتر ، در معنای خاص ، و با
grotesqueness که تخیل او
همه افتخار ، به عنوان چیزی او بدهکار Waymarsh فقیر -- او باید وجود داشته اند ،
و به عنوان شده اند ، برای چاد گفت.
این پیشنهاد این سوال که آیا او به درستی می توانست او را به مانند یک برده
بازی کنند ، و آنچه اثر -- آن نقطه ای که بتواند به طور ناگهانی افزایش یافت بود -- مسئولیت عجیب و غریب خود را
ممکن است به طور کلی برگزار شد که در انتخاب خود را از سرگرمی است.
حال به معنای واقعی کلمه در Gymnase در حال حاضر به او شده است -- که در آن علاوه بر برگزار شد
نسبتا امن -- که داشتن دوستان جوان خود را در سمت خود شده اند عجیب و غریب
از ویژگی های کار از رستگاری و این
کاملا در علی رغم این واقعیت که تصویر ارائه شده به خوبی ممکن است در مواجهه با
مرحله خصوصی خود چاد ، الگوی از اختصاصی به نظر می رسید.
او به وضوح آمده بود در نام اختصاصی اما برای دیدار مبهم بی مراقب
اجراهای ؛ هنوز رتبهدهی نشده است کمتر او انجام داده بود تا به تضعیف اقتدار خود را از طریق به اشتراک گذاری آنها
با جوانان عاری از شرم است.
او را نفی کرده و همه تفریحی برای به خاطر شیرین که اقتدار است؟ و آیا
renouncement چنین به او بدهد چاد زرق و برق اخلاقی؟
مشکل کمی بیشتر به دلیل Strether فقیر حس نسبتا باز bristled
از طنز چیز.
وجود دارد و سپس دو طرف که در آن مخمصه های خود را به تهدید به نگاه و نه مزاح
به او؟
او مجبور به تظاهر به باور -- یا به خود یا پسر رنجور -- که
در هر چیزی که می تواند دومی را بدتر وجود دارد؟
برخی از تظاهر از جمله از سوی دیگر درگیر در این فرض ممکن نیست
فرایندهایی که را او بهتر؟
بزرگترین او ناراحتیشان به جوانه زدن او را از احساس قریب الوقوع که به نظر می رسید
تقریبا در هر گونه پذیرش پاریس ممکن است اقتدار یکی را به من بدهید.
آن را قبل از او آویزان صبح امروز ، بابل قریب به اتفاق روشن ، مانند برخی از رنگین کمانی بزرگ
شیء ، یک جواهر درخشان و سخت ، که در آن بخش به تبعیض
نه تفاوت به راحتی مشخص شده اند.
این twinkled و لرزید و با هم ذوب شده ، و آنچه به نظر می رسد از یک تمام سطح
لحظه تمام عمق بعدی به نظر می رسید.
این محل که این پدیده ها ، چاد علاقه بود ؛ برای چه اگر او Strether ،
باید مانند آن را بیش از حد ، بر روی زمین ، با یک پیوند که هر کدام از تبدیل شدن به
آن آنها است؟
این همه البته بستگی دارد -- در چگونگی "بیش از حد" بود -- که سوسو زدن نور بود
اندازه گیری ها ، هر چند در واقع دوست ما نسبتا احساس ، در حالی که او طولانی مدیتیشن
توصیف ، که برای خود ، حتی در حال حاضر یک اقدام خاص رسیده بوده است.
آن خواهد شد که به اندازه کافی دیده شده است که او انسان را به غفلت هر فرصتی خوب نیست
برای باز گشت.
آن را در همه ممکن است به عنوان مثال به مانند پاریس به اندازه کافی بدون شهوت و میل آن را بیش از حد؟
او خوشبختانه با این حال خانم Newsome وعده داده شده به آن را در همه می خواهم.
و او آماده بود تا در این مرحله تشخیص که چنین تعامل به گره خورده خود را
دست.
باغ لوکزامبورگ incontestably فقط به این شایستگی در این ساعت به دلیل -- در
علاوه بر جذابیت ذاتی خود را -- از خود را نداشتن آن گرفته شده.
تعامل تنها او بود گرفته شده ، هنگامی که او را به چیزی که در صورت نگاه بود ، به انجام
آنچه که او منطقی می تواند.
که به او هیچ یک کمی کمتر ناراحت و بعد از مدتی خود را در آخرین
به یاد آوردن در آنچه او در حال حاضر انجمن مطرح شده بود تا کنون.
تصورات قدیمی از محله لاتین بخشی خود را برای او بازی کرده بود ، و او تا به حال بموقع
به یاد می آورد آن داشتن با این صحنه از افسانه ها و نه شوم که ، مانند بسیاری بوده است
مردان جوان در داستان و در واقع ، چاد آغاز شده بود.
او در حال حاضر کاملا از آن را ، با خود به نام "خانه" را به عنوان Strether نمیفهمد محل ، در
Malesherbes بلوار بود که شاید به همین دلیل ، تعمیر ، به شکست
عدالت یا ، به محله بزرگان ،
دوست ما که او می تواند برای از عناصر معمول ، بسیار قدیم اجازه می دهد احساس بود ،
بدون معاشرت داشته اغتشاش است.
او حداقل در معرض خطر از دیدن جوانان و شخص خاص رخ کشیدن توسط
با هم و در عین حال او را در هوا بسیار از آن بود -- فقط به احساس اوایل طبیعی
توجه داشته باشید باید است -- او آرزو را به وکیل.
آن را در یک بار واضح به او شد که او در اصل داشته است ، برای چند روز ، تقریبا
چشم انداز حسادت امتیاز عاشقانه پسر.
سودازده Murger ، با فرانسین و Musette و Rodolphe ، در خانه ، در
شرکت ژنده پوش ، یکی -- اگر او نه در خود تنها خود را دو یا سه --
بی بند و بار ، ده کاغذ پوشانده شده
قفسه و هنگامی که چاد ، پنج سال پیش نوشته بود ، بعد از اقامت موقت پس از آن در حال حاضر
طولانی به شش ماه است که او تصمیم گرفته بود به در برای اقتصاد و واقعی
چیز ، علاقه داشتن به Strether کاملا از روی علاقه
او را در این مهاجرت ، که شد به او ابلاغ همراه ، به عنوان آنها تا حدودی
confusedly در Woollett ، آموخته شده در سراسر پل ها و تا Montagne فرانسوی Saint
GENEVIEVE.
این منطقه بود -- چاد کاملا متمایز در مورد آن شده بود -- که در آن بهترین
فرانسوی ، و بسیاری از چیزهای دیگر ، در حداقل هزینه باید آموخته ، و که در آن همه
انواع فلو هوشمندانه ، هموطنان وجود دارد
برای یک هدف ، تشکیل مجموعه ای awfully دلپذیر است.
که از همسفرانمان هوشمندانه ، هموطنان دوستانه عمدتا نقاشان جوان ، مجسمه سازان ،
معماران ، دانشجویان پزشکی ؛ اما آنها ، چاد خردمندانه opined ، بسیار
بسیاری سودآور باشد -- حتی در
جای پای که نمی کاملا یکی از آنها را -- از "toughs وحشتناک" (Strether
به یاد تبعیض) edifying از میله ها و بانک های آمریکایی roundabout
اپرا.
چاد ، پرتاب در ارتباطات پس از این یکی -- که در آن زمان او
یک بار در در حالی که ارتباط برقرار -- که چند تن از اعضای یک گروه از کارگران جدی تحت
یکی از هنرمندان بزرگ او را گرفته بود
درست در او شام خوردن هر شب ، تقریبا برای هیچ چیز ، در محل خود ، و
حتی او را مبرم به غفلت از فرضیه وجود دارد که به اندازه "به او"
همانطور که در هر یک از آنها.
به معنای واقعی کلمه وجود داشت لحظه ای که در آن به نظر می رسید ممکن است چیزی وجود دارد که در
او ، در هر نرخ لحظه ای که در آن او نوشته بود که او نمی دانست به حال وجود داشته اند
اما آنچه در یک ماه یا دو ممکن است او را در برخی آتلیه ثبت نام.
فصل که در آن خانم Newsome منتقل شده بود برای کوچک به قدردانی شده است
رحمت ، آن را به حال بر روی آنها به عنوان یک برکت و رحمت شکسته که غایب بودند شاید
وجدان -- که او در زیبا با بطالت سیرچشم شد ، تنوع بلند پروازانه بود.
این نمایشگاه بدون شک هنوز درخشان به عنوان نیست ، اما Strether خود بود ، و حتی توسط
که وقت زیادی داوطلب خدمت سربازی و غوطه ور بود ، تعیین ، در بخشی از این دو خانم ،
تصویب معتدل و در واقع ، او در حال حاضر recollected ، شور و شوق خاصی تند و تلخ.
اما چیزی که بسیار رخ داده است که یک قطره از پرده تاریک شده بود.
پسر و برادر به حال مرور طولانی مدت بر نمی Montagne فرانسوی Saint - GENEVIEVE -- او
موثر استفاده کمی از نام آن ، مانند اشاره خود را به بهترین فرانسه ،
ظاهر شده اند اما یکی از یادداشت ها از حیله گری خشن خود.
رفع خستگی نور از این ظاهر بیهوده بر این اساس انجام هر گونه
از آنها بسیار دور.
از طرف دیگر وقت آن است که چاد به دست آورده بود که به او داده بود و شانس ، بدون کنترل ،
حمله به ریشه های خود ، هموار راه را برای ، را مستقیم تر و عمیق تر است.
این باور Strether بود که او پیش از این اولین نسبتا بی گناه شده است
مهاجرت ، و حتی این که اولین اثر مهاجرت که نشده است ،
بدون برخی از بد حادثه خاص ، قلبش به درد شده اند.
سه ماه است که وجود داشت -- او به اندازه کافی می بود آن را -- که در آن چاد
را امتحان کنید می خواستم بود.
او سعی کرده بود ، هر چند نه بسیار سخت است -- او یک ساعت یک کمی خود را از حسن نیت داشته است.
ضعف این اصل در او بود که تقریبا هر حادثه attestedly بد
به اندازه کافی بود قوی تر است.
چنین بود در هر صورت قابل ملاحظه ای برای بارش یک سری خاص بوده است
برداشت.
آنها به حال ثابت و متوالی ، این برداشت -- همه Musette و فرانسین ،
اما Musette و فرانسین vulgarised تکامل بزرگتر از نوع -- بسیار
SHARP : او "گرفته تا" آنچه در
زمان به shrinkingly جمع آوری شده ، آن را به عنوان scantly ، ذکر شده با یکی ferociously
"علاقه مند" فرد کمی پس از دیگری.
Strether جایی از شعار لاتین را خوانده بود ، شرحی از ساعت مشاهده
در ساعت توسط مسافر در اسپانیا ؛ و او منجر شده بود تا آن را اجرا می کنند در فکر
یکی از تعداد چاد ، شماره دو ، شماره سه.
Omnes vulnerant ، نتیجه غایی necat -- آنها به حال همه از نظر اخلاقی زخمی ، آخرین به حال از نظر اخلاقی
کشته شده است.
تاریخ و زمان آخرین طولانی ترین در اختیار بوده است -- در اختیار داشتن ، است که ، هر آنچه بود سمت چپ
مرگ و میر ظریف پسر فقیر.
و آن را به حال او نشده است ، آن را یکی از پیشینیان اوایل او که حال مصمم شده بود
مهاجرت دوم ، از بازگشت و عود گران ، تبادل دوباره ، مانند
نسبتا می شود ، اصل از بهترین vaunted
فرانسه برای برخی از انواع خاص از بدترین.
او خود را کشیده و سپس در آخرین با هم برای پیشرفت خود او در پشت و نه با احساس
که او پیاده روی خود را در بیهوده را گرفته بود.
او طولانی آن را کمی در محله فوری ، پس از او خود را quitted بود
صندلی و نتیجه کل صبح برای او بود که مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کرده بود.
او به خود را در رابطه قرار داده بود می خواست ، و او خواهد بود به دار آویخته شد اگر او بودند در
او بود که در هیچ لحظه تا آنجا که در حالی که ، در زیر قوس قدیمی اودئون ، او
lingered قبل از جذاب باز هوا آرایه ای از ادبیات کلاسیک و گاه به گاه.
او اثر لحن و رنگ ، در جدول طولانی شارژ و قفسه
ظریف و اشتها آور است ؛ تصور -- جایگزین کردن یک نوع از قیمت پایین
consommation دیگر -- ممکن است
که یکی از کافه های دلپذیر که تحت همپوشانی دارد ، سایه بان
پیاده رو ؛ اما او لبه همراه ، چراگاه جداول ، با دست های خود را بصورتی پایدار و محکم پشت سر او.
او وجود ندارد به شیب ، به مصرف -- او برای بازسازی.
او را برای سود خود وجود دارد -- نیست که ، مستقیم ، او وجود دارد در برخی از
احتمال از احساس براش بال روح ولگرد جوانان.
او احساس می کرد که در واقع ، او آن را در کنار او بود و قدیم بازی ها در واقع ، به عنوان احساس درونی خود را
گوش می داد از صدای ضعیفی از دور ، از تکان دادن وحشی بال.
آنها در حال حاضر بیش از سینه نسل به خاک سپرده تا خورده بودند ، اما یک یا دو فلوتر
دوباره در صفحه تبدیل دولا دولا راه رفتن ضربه سر hatted loiterers که جوان زندگی می کردند
شدت نوع ، در جهت کم رنگ
زیرکی ، عمیقتر دیدگاه خود ، و حتی قدردانی خود ، از تفاوت های نژادی ،
و که دستکاری و کنترل حجم هم جدا نشده بود اغلب اوقات ، با این حال ، اما گوش دادن در
درهای بسته.
او ممکن است groping چاد از سه یا چهار سال قبل ، چاد بود که بازسازی شده ،
بعد از همه ، به سادگی -- که تنها راه به آن را ببینید -- برای او بیش از حد مبتذل شده
امتیاز.
مطمئنا این امتیاز شده اند جوان و شاد فقط وجود دارد.
خوب ، بهترین Strether چیزی که می دانست از او بود که او مانند یک رویا به حال کرده بود.
اما بعد از یک ساعت و نیم خود را کسب و کار واقعی خود را با طبقه سوم
بلوار Malesherbes -- اندازه که قطعی شد ، و این واقعیت از لذت بردن
از پنجره طبقه سوم مداوم
بالکن ، که او توسط این دانش کمک کرده بود ، شاید چیزی برای انجام با
طولانی خود را به مدت پنج دقیقه در طرف مقابل خیابان.
نقطه وجود داشته باشد که به عنوان او کاملا ساخته شده بود تا ذهن خود را ، و یکی از این مته سوراخ کردن
دقیقا بر روی خرد abruptness که حوادث در نهایت متعهد شده بود او را ،
سیاست که او خوشحال بود برای پیدا کردن نه در
تمام متزلزل او در حال حاضر در تماشا کرد نگاه کرد و تعجب است.
او خود را اعلام کرده بود -- شش ماه قبل از آن از نوشته بود که چاد
می شود جای تعجب بود باید او را ببینید او روزی تبدیل.
چاد به حال پس از ان ، در چند کلمه از پاسخ نه با دقت بی رنگ ، ارائه
او به طور کلی ، استقبال میکنیم ؛ و Strether ، ruefully منعکس است که او ممکن است
هشدار به عنوان یک اشاره به درک
مهمان نوازی ، پیشنهاد برای دعوت ، پس از سکوت به عنوان اصلاحی کاهش یافته بود
بیشترین را به سلیقه خود.
او خانم Newsome خواسته بود علاوه بر این او را اعلام دوباره او تا مجزا
نظر خود را در حمله به شغل خود را ، باید آن را به او حمله در همه ، در راه خود.
دست کم از شایستگی بالایی برای او این بانوی نشده بود که او کاملا می تواند استراحت
در کلمه خود را.
او تنها زن شناخته می شود ، او حتی در Woollett بود ، به چه کسی اعتقاد راسخ او بود
مثبت که به دروغ فراتر از هنر او بود.
سارا Pocock ، برای مثال ، دخترش ، خود را هر چند با آرمان های اجتماعی ، به عنوان
آنها در برخی از جهات مختلف گفت : -- سارا بود که در راه خود را ، زیبایی شناسی ،
به تجارت انسان هرگز خودداری کرد که
کاهش دقت ، مناسبت زمانی که او و مجزا دیده بود آن را اجرا می کنند او وجود دارد.
از آنجا که ، بر این اساس ، در تمام حوادث ، او آن را از خانم Newsome بود که او تا به حال ، در
هر چه هزینه برای او بیشتر شدید ، مطابقت در ماده آماده چاد ،
تماما به محدودیت های خود ، او در حال حاضر نگاه
تا در بالکن مداوم زیبا با حس و ایمن است که اگر مورد بوده است
bungled اشتباه حداقل اموال خود بود.
بود شاید فقط یک سوء ظن که در حال حاضر مکث خود را بر روی لبه
بلوار و به خوبی در نور دلپذیر؟
خیلی چیزها را بیش از او آمدند ، و یکی از آنها بود که او بدون شک در حال حاضر باید
می دانید که آیا او کم عمق یا تیز شده بود.
یکی دیگر بود که بالکن در سوال به عنوان یک راحتی آسان به نحوی نشان می دهد
به تسلیم شدن است.
پور Strether به حال در این لحظه بسیار به رسمیت شناختن حقیقت است که هر جا یکی
متوقف شد در پاریس تخیل واکنش نشان داد قبل از اینکه یک نفر می تواند آن را متوقف کند.
این واکنش دائمی قرار دادن قیمت ، اگر کسی که در مکث ، اما انباشت اشیاء بدست آمده تا
عواقب بود تا اتاق کمیاب به انتخاب گام های یکی در میان آنها وجود دارد.
چه تماس ها بود او ، در چنین برهه ، به عنوان مثال ، به مانند خانه بسیار چاد؟
عالی گسترده ای روشن است -- او متخصص به اندازه کافی را در لحظه ای که آن را ستودنی بود
ساخته شده -- نسبتا دوست ما را با کیفیت است که ، به عنوان او که گفت خجالت ، آن را
بر او بر خاست ".
او زده بود فانتزی است که ممکن است ، به عنوان یک مقدماتی ، از خدمات او را به
باشد ، دیده می شود توسط یک تصادف خوشحال ، از پنجره طبقه سوم ، که در زمان همه
مارس خورشید ، اما از چه سرویس بود آن را به
پیدا کردن خود را ساخت پس از لحظه ای که با کیفیت "فنر" کیفیت تولید
اندازه گیری و تعادل ، رابطه خوب از بخشی به بخش و فضا به فضا ،
احتمالا -- با حضور از زینت کمک
به عنوان مورد مثبت آن را به عنوان احتیاط ، و با رنگ سنگ ، خاکستری سرد عادلانه ،
گرم و کمی به زندگی جلا -- نه بیشتر و نه کمتر از یک مورد
تمایز ، از جمله یک مورد که او می تواند تنها
احساس به طور غیر منتظره به عنوان نوعی چالش تحویل داده شده؟
در همین حال ، با این حال ، شانس او برای اجازه داده بود -- شانس بودن در دیده می شود
زمان را از بالکن -- یک واقعیت تبدیل شده بود.
دو یا سه نفر از پنجره باز به هوا بنفش ایستاده بود ، و قبل از Strether بود
برش گره با عبور ، یک مرد جوان آمده بودند و در مورد او نگاه روشن بود
سیگار و پرتاب از مسابقه ، و
پس از آن ، استراحت در راه آهن ، خود را داده بود تا به تماشای زندگی زیر در حالی که
او دودی.
ورود او نقش داشته باشد ، به منظور خود ، به حفظ Strether در موقعیت ، نتیجه
که به نوبه خود این بود که Strether به زودی احساس خود را متوجه است.
مرد جوان آغاز شد ، در نگاه او را به عنوان در اذعان او که خود را در
مشاهده.
این جالب بود که تا کنون به عنوان آن می رفت ، اما علاقه جوانان تحت تاثیر قرار شد
مردی که نمی چاد است.
Strether تعجب در ابتدا اگر او بودند شاید چاد تغییر می یابد و پس از آن دیدم که
این بود پرسیدن بیش از حد از دگرگونی است.
مرد جوان بود نور روشن و هشدار -- با هوا خیلی دلپذیر شده اند
وارد شده توسط وصله. Strether چاد به عنوان وصله درک کرده بود ، اما
فراتر از به رسمیت شناختن نیست.
او در حضور او احساس ، از اصلاحات به اندازه کافی به عنوان آنها ایستاده بود ، کافی بود
اصلاحیه که آقایی کردن وجود دارد باید دوستان چاد.
او جوان بود بیش از حد پس از آن ، آقایی کردن وجود دارد -- او بسیار جوان بود ، جوان به اندازه کافی
ظاهرا در ماهان مسن سرگرم ، کنجکاو می شود حتی برای دیدن آنچه را که
کسیکه پاسداری و نظارت سالمندان را در پیدا کردن خود تماشا انجام دهد.
جوانان در آن وجود داشت ، جوانان را در تسلیم به بالکن وجود دارد ، وجود داشت
جوانان برای Strether در این لحظه در همه چیز ، اما کسب و کار خود را ؛ و چاد
ارتباط در نتیجه تلفظ با جوانان
با توجه به لحظه بعدی آسانسور فوق العاده سریع به این موضوع است.
بالکن ، جبهه ها ، شهادت است به طور ناگهانی ، برای علاقه داشتن به Strether ،
به چیزی بود که بالا و بالا ، آنها مورد کل مادی قرار داده ، و به عنوان توسط
تصویر ، قابل تحسین در سطح است که او
خود را در پایان یکی دیگر از لحظه شادی فکر می کنم او ممکن است رسیدن به در بر داشت.
مرد جوان نگاه او هنوز هم ، او در مرد جوان نگاه کرد و این مسئله ،
یک فرآیند سریع ، این بود که این دانش از حریم خصوصی کها به نظر می رسد او را به آخرین
تجملات.
به او بیش از حد حریم خصوصی کها باز بود ، و او در حال حاضر اما در یک نور که آن را دیدم -- که از
تنها اقامتگاه ، پای بخاری تنها ، در شهر بزرگ کنایه دار ، که وی بر آن بود
سایه ادعا.
دوشیزه Gostrey در پای بخاری بود و او به حال او را از آن گفت ، و این چیزی است که بود
بدون شک او را در انتظار ، اما خانم Gostrey هنوز نرسیده بودند -- او ممکن است وارد برای
روز و میرایی تنها او
از مطالعه حذف دولت بینایی خود را از کوچک ، هتل مسلما ثانویه در خدا
خیابان از غم و اندوه د لا دوپه ، که در آن اشتیاق او را برای کیف پول خود قرار داده بود
او ، که او را تحت تاثیر نوعی به عنوان
سرما داخل ساختمان ، دادگاه شیشه های مسقف و پله لغزنده ، که توسط همان
راستا ، از Waymarsh حضور حتی در زمانی که Waymarsh ممکن است ابراز
خاصی به دور ، در بانک.
آمد به تصویب قبل از او را به اندازه آن Waymarsh ، و Waymarsh به تنهایی ، Waymarsh نیست
فقط رقیق اما مثبت تقویت ، او را به عنوان جایگزین حاضر به منظور لرزاند
مرد جوان در بالکن.
وقتی او حرکت آن نسبتا برای فرار از این گزینه.
گرفتن راه خود را بیش از خیابان در تاریخ و زمان آخرین و عبور از porte - cochere.
خانه بود مانند ترک آگاهانه از Waymarsh.
با این حال ، او که او را در مورد آن بگویید.
>