Tip:
Highlight text to annotate it
X
تاریخ ژولیوس سزار توسط یعقوب ابوت فصل هفتم.
نبرد PHARSALIA.
جمع آوری ارتش سزار و پومپه در سواحل مقابل
دریای آدریاتیک یکی از بزرگترین آماده سازی برای جنگ که تاریخ بود
ثبت شده و تمام جهان خیره گشته اید، آن زمان که در مغرب فرو می رود بر
عینک در آن زمان با علاقه شدید و مشتاق، که با تشدید شد
ترس و وحشت که در خطر الهام بخش.
در طول سال در حالی که سزار شده تکمیل شده بود کار خود را از subduing
تنظیم تمام بخش غربی امپراتوری، پومپه جمع آوری شده بود از
شرق بخش هر امکان پذیر است
به سهم خود به تورم نیروی نظامی تحت فرمان او، و شده بود
تمرکز همه این عناصر قدرت را در سواحل از Macedon و یونان،
در مقابل به Brundusium، جایی که او می دانست که
سزار سعی می کند برای عبور از دریای آدریاتیک، اردوگاه های کار او، جدا خود، نیروهای خود را
کمانداران و slingers و اسکادران های خود را از اسب، زمین را پر کرده، در حالی که هر پورت
محافظت می شد و خط ساحل بود
Environed توسط باتری و قلعه بر روی صخره ها، و ناوگان از galleys در آب.
سزار پیشرفته با ارتش عظیم خود را به Brundusium، در ساحل مقابل، در
خرداد، به طوری که، علاوه بر مقاومت بسیار خوبی برای او آماده
دشمن خود را در ساحل، او تا به حال برای مواجهه با
موج وحشی از دریای آدریاتیک، آلیاژها دائمی در تاریکی و غم انگیز
اغتشاش همیشه در دریاهای گسترده توسط طوفان زمستان مطرح شده است.
سزار تا به حال هیچ کشتی، پومپه دریاهای پاک شده از هر چیزی که می تواند او را کمک کرده بود
خود را در عبور در نظر گرفته شده است.
تلاش های بزرگ، با این حال، او در طول گرفتن با هم کافی موفق
تعداد galleys برای انتقال بخشی از ارتش خود، ارائه شده او در زمان مردان به تنهایی،
و سمت چپ همه فروشگاه های نظامی و چمدان خود را پشت سر.
او ارتش خود را جمع آوری با هم، در نتیجه، و آنها را به آدرس ساخته شده، به نمایندگی که
آنها در حال حاضر طراحی شد به سوی پایان از همه خطرات و toils خود است.
آنها در مورد دیدار با دشمن بزرگ خود را برای یک درگیری نهایی.
لازم بود را به بندگان خود، چمدان خود را، و فروشگاه های خود را
در سراسر دریا، برای آنها پیروزی مطمئن بودند، و پیروزی آنها را ارائه
با منابع فراوان از کسانی که آنها را به تسخیر.
سربازان از به مشتاقانه imbibed روحیه اعتماد به نفس و شجاعت که سزار خود را
بیان شده است.
یک بخش بزرگ را آغاز و به دریا قرار داده، و بعد از اینکه تمام شب را بر انداختند
آب سرد و طوفانی، ساحل در برخی از راه دور به شمال با نزدیک شدن
مکانی که در آن ناوگان پومپه آنها انتظار داشتند.
آن را در یک نقطه که در آن کوه ها در نزدیکی دریا آمد بود، ارائه ساحل
با قفسه بندی سنگها و frowning promontories ناهموار و خطرناک است.
در اینجا سزار موفق به در موثر فرود از قسمت اول خود را
سربازان، و سپس بازگشت خبر در ناوگان باقی مانده است.
اخبار عبور خود را به سرعت در حال گسترش به تمام ایستگاه های پومپه در امتداد ساحل، و
کشتی شروع به جمع آوری، و ارتش به راهپیمایی به سمت نقطه ای که در آن سزار بود
تاثیر فرود خود را.
درگیری و مبارزه آغاز شد. یکی از دریاسالاران پومپه ره
از ناوگان galleys در بازگشت آنها، و ضبط و تعداد زیادی از آنها را سوزانده،
با همه کسانی که در هیئت مدیره بودند.
این، البته، تنها به تجدید نا مشخص باقی مانده است.
سزار در امتداد ساحل، با نیروهای که او فرود آمده بود، رانندگی
نیروهای پومپه قبل از او، و subduing شهر پس از شهر به عنوان پیش گذاشت.
این کشور با ترور و ترس پر شد.
بخشی از ارتش که سزار را پشت سر گذاشته بود در حال حاضر نمی تواند عبور، تا حدی در
حساب شرایط طوفانی دریا، تعداد کاهش کشتی،
و مراقبت مضاعف است که با
نیروهای پومپه در حال حاضر محافظت سواحل، اما عمدتا به دلیل سزار بود اکنون دیگر
با آنها را به آنها الهام بخش با بی پروا خود را، هر چند آرام و آرام جسورانه.
آنها باقی مانده است، بنابراین، در اضطراب و پریشانی، در ساحل ایتالیا است.
به عنوان سزار، از سوی دیگر، پیشرفت در امتداد ساحل مقدونی، و سوار
پومپه به داخل کشور، قطع ارتباط بین کشتی پومپه
و زمین، به طوری که به زودی ناوگان بود
کاهش فشار بزرگ می خواهم از مفاد و آب.
مردان خود را از نابودی با تشنگی با جمع آوری شبنم که مصادف شد
بر عرشه galleys خود.
ارتش سزار نیز در زجر بود، برای ناوگان پومپه قطع تمام منابع
آب، و سربازان او آنها را در سمت از زمین hemmed، و، در نهایت، پومپه
خود را با ارتش عظیم بود که
تحت فرماندهی خود، شروع به زنگ شود در خطر قریب الوقوع زده که با آن
آنها تهدید می شود. پومپه کمی متوجه شدم، با این حال، چگونه
وحشتناک سرنوشت بود به زودی به او پایمال کردن.
ماه های زمستان نورد دور، و هیچ چیز موثر انجام شد.
نیروهای متناوب و درهمآمیخته است، همانطور که در بالا شرح داده شده است، یکدیگر را نگه داشته
ادامه دولت از اضطراب و رنج است.
سزار در تاخیر که بخشی از ارتش خود را بی تاب شد که او چپ
در ساحل ایتالیا است.
پیام های تشویق و اضطرار است که او به آنها فرستاده سراسر از
را، و در طول یک شب تاریک و طوفانی، زمانی که او تصور می کردند که
بی رحمی از آسمان و سنگین
فزاینده از تورم در اینده نزدیک دشمنان هوشیار خود را به مکان های رانندگی
سرپناه، و آنها را گارد خود را قرار دهید، او مصمم به عبور از دریا خود و
مردد خود ارتش را.
او دستور داد یک نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی به تهیه شود، و در هیئت مدیره آن مبدل، و با او رفت
سر در جبه خود، قصد خفه که حتی افسران و خدمه کشتی
بود که برای انتقال او را باید از طراحی خود را می دانم.
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی، در اطاعت از دستورات، از ساحل است.
دریانوردان بیهوده تلاش برخی از زمان به سر در مقابل خشونت
باد و تکان مغزی به امواج سنگین، و در طول، وحشت زده در
اجرای حکم این خطر که تا وحشی
پر سر و صدا و دریا بر روی چنین یک شب آنها را در معرض، حاضر به ادامه، و
فرمانده به آنها دستور به بازگشت.
سزار پس از آن جلو آمد، انداخت گوشته خود را، و به آنها گفت، "دوستان! شما
هیچ چیز به ترس. شما در حال انجام سزار.
مردان، البته، با الهام شد دوباره این افشا، اما بیهوده بود.
موانع تصویب ثابت غیر قابل عبور، و نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی، برای جلوگیری از
نابودی خاص، مجبور به بازگشت شد.
با این حال، ارتش، در سمت ایتالیایی، شنیدن از تلاش سزار به بازگشت
آنها، بی ثمر بود و ضرورت تجدید تحریک
سفارشات که او در حال حاضر به آنها فرستاده می شود، ساخته شده
ترتیبات در گذشته برای سوار، و بعد از مواجهه با خطرات بزرگ
به هر حال، موفق به فرود در ایمنی است.
سزار، تقویت، شروع به برنامه ریزی عملیات تصمیم گرفت آینده
بهار. برخی از تلاش برای مذاکره وجود دارد.
ارتش علیه یکدیگر برافروخته در حساب محرومیت و
سختی ها که هر کدام مجبور به رنج می برند، که آنها احساس خیلی قوی متقابل
بی اعتمادی به تلاش هر منظم
ارتباط توسط کمیسیون یا سفرای منصوب شده به منظور.
آنها به مذاکره درباره صلح موقت آمد، با این حال، در یک یا دو نمونه، هر چند مصاحبه ها منجر به
هیچ نتیجه ای.
به عنوان موشک های مورد استفاده در آن روزها چنان بود به عنوان تنها می تواند بسیار پرتاب
فاصله کوتاه، بدن خصمانه از مردان می تواند روش بسیار نزدیکتر به یکدیگر
ممکن است در حال حاضر، هنگامی که projectiles از
مخرب ترین شخصیت وحشتناکی را می توان برای مایل به پایین پرتاب شده است.
در یک نمونه، برخی از کشتی های ناوگان پومپه با نزدیک شدن به طوری که نزدیکی به
ساحل به عنوان برای باز کردن در یک کنفرانس با یک یا دو نفر از معاونان سزار که بود
اردو وجود دارد.
در مورد دیگری، دو جسد سربازان از ارتش های مربوطه از هم جدا شدند
رودخانه، و افسران و سربازان آمد به بانک در هر دو طرف، و
برگزاری مکالمات های مکرر، دعوت به یکدیگر با صدای بلند در سراسر آب است.
به این ترتیب آنها تا کنون به یک توافق موفق بر زمان تعمیر و
جایی برای یک کنفرانس رسمی تر است، توسط کمیسیون های انتخاب در هر طرف برگزار می شود.
بنابراین این کنفرانس برگزار شد، اما هر یک از طرفین آمد تا آن را به همراه
بدن قابل توجهی از ملازمان، و این، ممکن است پیش بینی شده است، به وجود آمد
باز برخورد در حالی که بحث و گفتگو
در انتظار، در نتیجه این نشست در نتیجه خشونت و اختلال در هر یک از طرفین به پایان رسید،
متهم به نقض ایمان که هر دو plighted بود.
این حالت آرام و مردد از جنگ بین دو ارتش گسترده ادامه یافت
ماهها بدون هیچ نتیجه ای قاطع است.
درگیری، مبارزات، sieges، محاصره، و بسیاری از مختصر و جزئی وجود دارد
درگیری، اما هیچ نبرد عمومی و تصمیم گرفت.
در حال حاضر استفاده در یک طرف، و در حال حاضر از سوی دیگر به نظر می رسید.
پومپه بنابراین در سربازان سزار در یک دوره hemmed، و قطع منابع خود، که در
مردان به فشار شدید برای مواد غذایی کاهش می یابد شد.
در طول آنها یک نوع ریشه که آنها از زمین حفر شده، و پس از خشک شدن
و pulverizing آن، آنها یک نوع نان از پودر، که سربازان
مایل به غذا خوردن و نه یا گرسنگی و یا تسلیم مسابقه بود.
گفتند سزار، در واقع، که آنها را بر روی پوست درختان زندگی می کنند به جای
رها کردن علت او.
سربازان پومپه، در یک زمان، در آینده نزدیک به دیوار شهر که آنها را اشغال کردند،
طعنه و آنها را بر روی حساب فقر رنجور خود را از مواد غذایی jeered.
سربازان سزار قرص از این نان در آنها را در بازگشت انداخت، راه نماد
که آنها فراوان عرضه شد.
پس از مدتی، جزر و مد از ثروت تبدیل سزار ساختگی، جانشینی از زبر دست
مانورها و جنبش، از toils خود را برای فرار و دور زدن و احاطه کرده
نیروهای پومپه به زودی به آنها را
رنج می برند، فقر و پریشانی به نوبه خود آنها.
او قطع تمام ارتباط بین آنها و کشور در بزرگ، و تبدیل دور
بروکس و جریان از جریان از طریق زمین آنها را اشغال کردند.
ارتش از چهل یا پنجاه هزار مرد با تعداد وسیع اسب و
جانوران بار که با آنها همراه است، نیاز به منابع بسیار زیادی از آب، و
هر فقر و یا حتی کمبود آب
بلافاصله منجر به عواقب وحشتناک ترین.
نیروهای پومپه حفر چاه ها، اما آنها به دست آمده تنها منابع بسیار ناکافی است.
تعداد زیادی از جانوران بار فوت کرد و بدن پوسیده خود را آلوده هوا به عنوان
برای تولید بیماری های همه گیر، که بسیاری از سربازان را نابود، و افسرده
و دلسرد کسانی که آنها را ویران کردن نیست.
در تمام این عملیات هیچ نبرد سرنوشت ساز به طور کلی وجود دارد.
هر یک از رقبای بزرگ به خوبی میدانستند که شکست خود را در یک جنگ عمومی
نابودی مطلق و غیر قابل استرداد او باشید.
در جنگ بین دو کشور مستقل، تنها یک پیروزی، با این حال کامل، به ندرت
پایان مبارزه، برای حزب شکست خورده است از منابع کل قلمرو به
بر، که گاهی اوقات به نام سقوط
چهارم با قدرت تجدید شده پس از تجربه معکوس مانند و پس از آن در چنین شکست
موارد، حتی اگر آن را قطعی می کند لزوما شامل نابودی
فرمانده ناموفق.
او ممکن است برای یک صلح شرافتمندانه، مذاکره و بازگشت به سرزمین خود را در ایمنی و، اگر
بدبختیهای خود را با هموطنان خود به عنوان با توجه به هر گونه فتور و سستی در نظر گرفته نمی
از وظیفه خود به عنوان یک سرباز، اما به
تاثیر شرایط نامطلوب است که هیچ مهارت انسانی یا حل می تواند داشته باشد
کنترل شده باشد، او ممکن است باقی مانده از روز خود را در سعادت و افتخار صرف.
با این حال، این مسابقه بین سزار و پومپه این شخصیت بود.
دشمن به کشور خود - و یا دیگر از آنها را خائن و غاصب بود.
نتیجه نبرد تصمیم بگیرید، کدام یک از این دو بود که در این نگرش ایستاده است.
پیروزی مشروع جلوه دادن و تایید صلاحیت یک، و آن را عالی
تمام جهان متمدن است.
شکست بود برای از میان بردن قدرت از سوی دیگر، و او را فراری و
خانه بدوش، بدون دوستان، بدون خانه، بدون کشور.
این سهام از جان گذشته بود و آن را در همه تعجب آور نیست که هر دو طرف درنگ
و تردید، و پرتاب از جان به تعویق افتاد.
در طول پومپه، ضرورت فقر و پریشانی از جان گذشته ارائه شده
که به سزار او بسته شده بود، ساخته شده یک سری از حملات دقیق و موفقیت آمیز
بر خطوط سزار، که او را شکست دور
در نوبت خود را از چنگ دشمن خود را، و دو ارتش به آرامی به نقل مکان کرد
داخلی کشور، معلق در هوا در مجاورت یکدیگر، مانند پرندگان شکاری
رقیب در هوا، هر یک به طور مستمر
قابل توجه از طرف دیگر، و حرکت به بعد در همان زمان برای به دست آوردن برخی از موقعیت
استفاده، و یا به دور زدن در چنین طراحی است.
آنها در این روش بیش از دشت گذشت، و در سراسر رودخانه ها، و از طریق کوه
عبور می کند، تا در طول آنها به قلب از Thessaly رسید.
اینجا، در گذشته ارتش به غرفه آمد و مبارزه نبرد نهایی.
سپس محل به عنوان دشت از Pharsalia را شناخته شده بود، و عظمت از مسابقه
که نام خود را جاودانه وجود دارد تصمیم گرفته شد.
نیروهای پومپه بودند به مراتب متعدد تر نسبت به کسانی که از سزار، و استفاده در همه
رقابت های جزئی که برای برخی از زمان گرفته شده بود و در کنار او بوده است، او
احساس، در نتیجه، پیروزی مطمئن.
او کشید تا مرد خود را در یک خط، یک پهلو استراحت بر بانک از یک رودخانه که
آنها را از حمله به آن سمت محافظت می شود.
از این نقطه، خط طولانی از سپاه، در آرایه جنگ کشیده شده، گسترش داد و بر
ساده، و در اندام دیگر توسط اسکادران قوی از اسب فسخ شده باشد، و
بدن کمانداران و slingers می، بنابراین به عنوان
نیروی سلاح ها و فعالیت مردان به عنوان یک محدوده که ممکن است وجود دارد،
به منظور جلوگیری از سزار که قادر به از جناح خارجی بدشمن حمله کردن و احاطه آنها وجود داشت،
با این حال، ظاهرا بسیار کمی خطر
این، سزار، با توجه به داستان خود را داشت، اما در مورد قوی یک نیروی نیمی
به عنوان پومپه.
او می گوید، ارتش دوم، شامل نزدیک به پنجاه هزار تن، در حالی که خود را
تعداد بین 20 و سی هزار.
ژنرال ها، با این حال، مستعد ابتلا به بزرگ عظمت نظامی سوء استفاده از آنها
overrating قدرت که با آنها تا به حال به ادعا، و زیر برآورد خود را دارند.
بنابراین ما با برخی از بی اعتمادی اظهارات توسط سزار را دریافت و
پارتیزان های او و برای داستان پومپه، نابودی تام و جبران ناپذیر که در آن او
خود و همه که به او پایبند بود
غرق به طور کامل بلافاصله پس از جنگ، مانع از آن که تا کنون گفته شده است.
در پشت دشت که در آن خطوط پومپه تمدید شد اردوگاه بود که از آن
ارتش کشیده شده بود خود را برای نبرد آماده است.
آتش سوزی اردوگاه را از شب قبل moldering دور کرد، و برای آن در تابستان گرم بود
صبح. intrenchments، محافظت می شد و چادرها، در حال حاضر تقریبا خالی است، ایستاده بود
تمدید در ردیف طولانی در درون چهار دیواری.
در میان آنها بود، غرفه ی با شکوه به طور کلی، مبله با
هر مقاله قابل تصور از تجمل و شکوه و جلال.
دایه های اینجا و آنجا مشغول بودند، برخی از چینش دوباره آنچه در اختلال سمت چپ شده بود
توسط تماس دست به اسلحه که نیروهای خود را از مکان های استراحت خود را از احضار شده بود،
و دیگران فراهم کردن تنقلات و مواد غذایی
برای رفقای پیروزی خود را هنگامی که آنها باید از نبرد بازگشت.
در چادر پومپه یک سرگرمی فوق العاده آماده است.
جداول با هر لوکس منتشر شدند، صدبوردس با صفحه لود شد، و
کل صحنه را با ظروف و دکوراسیون از نقره پر تلالو بود و
طلا.
پومپه و تمام ژنرال هایش کاملا خاصی از پیروزی بودند.
در واقع، صلح و هماهنگی شوراهای خود را در اردوگاه تخریب شده
بسیاری از مجادلات و اختلافات خود را در مورد اختیار دفاتر بالا و
مکان های سود و قدرت در رم،
که به دست خود آمد که سزار باید رام.
subduing از سزار تنها یک سوال از زمان در نظر گرفته و به عنوان یک سوال
زمان، آن را در حال حاضر به محدودیت های بسیار باریک کاهش می یابد.
چند روز بیشتر، و آنها به صاحب امپراتوری روم کل، و،
بی تاب و حریص، آنها در پیش بینی در مورد تقسیم اختلاف
غنایم.
برای ایجاد اطمینان مضاعف مطمئن، پومپه دستور داد که نیروهای خود را نباید پیشبرد
برای دیدار با شروع از سربازان سزار را بر روی زمین وسط بین دو ارتش، اما
که آنها باید منتظر بمانید تا آرامش
حمله، و. دریافت دشمن در پست جایی که آنها به حال خود شده است arrayed در.
ساعت در طول وارد شده، به اتهام ترومپت صدا شد و سزار
سربازان شروع به فریاد های بلند و بی پروایی بزرگ در جهت پومپه در پیشبرد
خطوط.
یک مبارزه طولانی و وحشتناک وجود دارد، اما نیروهای از پومپه آغاز شد در نهایت به را
راه.
با وجود اقدامات احتیاطی که پومپه برای محافظت و حمایت از گرفته بود.
جناح ارتش خود را که به سمت زمین تمدید شد، سزار موفق در تبدیل او
پهلو بر اساس آن طرف با رانندگی کردن
سواره نظام و از بین بردن کمانداران و slingers ها، و در نتیجه فعال شد به پرتاب
نیروی قوی بر عقب پومپه.
پرواز را به زودی به طور کلی، و یک صحنه از سردرگمی و کشتار وحشتناک
گرفت.
سربازان ارتش سزار، maddened با خشم دیوانه که پیشرفت
نبرد با شکست مواجه هرگز از خواب بیدار و در حال حاضر توسط وجد و سرور را به شور هیجان زده
موفقیت، پس از affrighted فشرده
فراریان، که زیر پا گذاشته، یکی بر دیگری و یا با سلاح های خود را از سقوط سوراخ
مهاجمان، پر کردن هوا با فریادهای خود را از عذاب و shrieks خود را در ترور و وحشت.
وحشت از صحنه، به دور از allaying، تنها هیجان زده هنوز
شدت دشمنان خونخوار آنها، و آنها به طور پیوسته و به شدت بر روی، ساعت فشرده
بعد از ساعت، در کار وحشتناک خود را از نابودی است.
این یکی از آن صحنه وحشت و غصه به عنوان کسانی که شاهد بود
آنها را نه می توانید تصور، و کسانی که شاهد هرگز نمی توانیم فراموش کنیم.
هنگامی که پومپه درک که همه از دست رفته بود، او را از میدان در دولت از فرار
وحشی ترین هیجان و بهت و حیرت.
نیروهای نظامی خود را در همه جهات، برخی به سمت اردوگاه پرواز بودند، بیهوده به امید پیدا کردن
پناه وجود دارد، و دیگران را در محله های مختلف دیگر، در هر کجا که را دیدم readiest
امیدواریم که از فرار از تعقیب بی رحم خود را.
پومپه خود را به طور غریزی به سمت اردوگاه فرار کرد.
همانطور که او نگهبانان دروازه که در آن او وارد را به تصویب رساند، او به آنها دستور داد، او در
تحریک و ترور، به دفاع از دروازه در مقابل دشمن آینده، گفت که او
رفتن به دروازه های دیگر برای حضور در دفاع وجود دارد.
او سپس در هول هولکی، اما پر از احساس ناتوانی و ناامیدی خود را
وضعیت به زودی او را تحت الشعاع او داد تا همه فکر دفاع، و عبور با
غرق شدن قلب از طریق صحنه
بهت و حیرت و سردرگمی حاکم است که هر که در داخل قرار گاه، او
به دنبال چادر خود را، و با عجله به آن، غرق کردن، در میان لوکس و شکوه و جلال
که ترتیب داده شده بود به انجام این کار به او افتخار
پیروزی، پیش بینی شده، در حالت بیهوشی مطلق و ناامیدی.