Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل من تام امیدوار است جایزه
"پدر" گفت تام سویفت ، به دنبال از مقاله او خواندن ، "من فکر می کنم من می توانم
پیروزی که جایزه! "
"چه جایزه این است که" نپرسید مخترع سن ، زل زده به دور از نقاشی یک
ماشین پیچیده و pausing در وظیفه خود را از ساخت برخی از محاسبات پیچیده.
"شما معنی نیست که می گویند ، تام ، که شما قصد کرده و امتحان کنید برای دریافت جایزه دولت
برای یک زیردریایی ، بعد از همه است. "" نه ، نه یک زیردریایی جایزه ، پدر ، "و
جوانان خندید.
"هرچند پیشرفته ما این جایزه را به دور از تقریبا هر نوع دیگر زیر آب
قایق ، من تصور است. نه ، آن یکی دیگر از جایزه من فکر کردن در مورد. "
"نظر شما چیست؟"
"خب ، من این مقاله را ببینید که باشگاه تور آمریکا پیشنهاد کرده است سه هزار
دلار را برای speediest ماشین های الکتریکی.
تست برای آمدن به این کاهش ، در آهنگ جدید و بخصوص ساخته شده است در بلند
جزیره ، و آن را به مسابقه استقامت به مدت بیست و چهار ساعت ، یا یک مسابقه برای
از راه دور ، آنها هنوز تصمیم نگرفته اند.
اما من که سعی می کنید برای آن ، پدر ، و ، علاوه بر برنده شدن جایزه ، من فکر می کنم
من اندی Foger پایین PEG کنند. "چه اندی انجام شده است در حال حاضر؟"
"آه ، هیچ چیز بیش از حد معمول است.
او همیشه ، متوسط و به دنبال فرصتی برای ایجاد مشکل برای من ، اما من اشاره ای نکرد
به چیز خاصی او خودکار جدید ، شما می دانید ، و او می بالد که آن را سریع ترین
یکی در این کشور است.
من او را آن است که نشان می دهد ، برای من قصد دارم برای برنده شدن این جایزه را همراه با speediest ماشین را در
جاده ها است. "
"اما ، تام ، شما هر خودرو ، می دانید ،" و آقای سویفت نگاه مشتاقانه در
پسرش بود که خندان با اطمینان. "شما را نمی توان به موتور
چرخه را به یک خودکار ؛ شما "؟
"نه ، پدر." "پس چگونه شما به شرکت در
مسابقه جایزه؟ علاوه بر این ، خودروهای الکتریکی ، تا آنجا که من می دانم ،
به خصوص سریع نیست. "
"من آن را می دانم ، و یکی از دلایلی که چرا این باشگاه مرتب مسابقه است به منظور بهبود
کیفیت اتومبیل های الکتریکی. من قصد دارم برای ساخت سر گردان الکتریکی ،
پدر. "
"سر گردان الکتریکی؟ اما آن خواهد شد که با عمل باشد
ذخیره سازی باتری ، تام ، و شما haven't -- "
من حدس می زنم شما قصد بگویم که هر باتری ذخیره سازی ، پدر ، قطع کرد : "آقای
پسر سویفت. "خب ، من هنوز رتبهدهی نشده است ، اما من قصد داشته باشند
یکی است.
من کار بر روی -- "" اوه ، هو! "مخترع سالمندان را بانگ زد با
خنده. "به طوری که چیزی سرهم بند بیش از شما بوده ام
این چند هفته ، EH ، تام؟
من مشکوک به برخی از آن اختراع جدید بود ، اما من فرض کنید که.
خوب ، حال شما چطور است با آن؟ "و" بسیار خوب ، من فکر می کنم.
من یک ایده جدید برای باتری ، و من یکی از تجربی ساخته شده است.
دادم که برخی از آزمایش های بسیار شدید ، و آن را خوب کار می کرد. "
"اما شما آن را سعی نمی هنوز در ماشین ، بیش از جاده خشن و تحت شدید
شرایط شما را دارند؟ "" نه ، من شانس نداشته است.
در واقع ، زمانی که من باتری را اختراع من تا به حال هیچ ایده استفاده از آن را بر روی یک ماشین با خودم فکر کردم
ممکن است پاسخ برای مقاصد تجاری و یا برای ذخیره سازی یک جریان تولید شده توسط
آسیابهای بادی است.
اما وقتی من آن حساب را در خواندن مقالات باشگاه تفریحی ، ارائه جایزه برای
بهترین ماشین های الکتریکی ، آن را به من رخ داده است که من ممکن است باتری را به خودکار قرار داده ،
و پیروز شوند. "
"HUM ، اظهار داشت :" آقای سویفت musingly. "من های زیادی را در بازار اتومبیل های برقی را ندارد ،
تام. گازولین به نظر می رسد بهترین ، یا شاید
بخار تولید شده توسط گازولین.
من می ترسم شما ناامید شوند. runabouts برقی من دیدم ،
در حالی که آنها اتومبیل های بسیار خوبی بودند ، اما به نظر نمی رسد قادر به رفتن بسیار سریع ، و یا بسیار دور است. "
"این درست است ، اما آن را به خاطر آنها نوع راست باتری ندارد.
شما می دانید لوکوموتیو های الکتریکی می توانند سرعت بسیار خوب ، پدر را.
بیش از صد مایل در ساعت در آزمون است. "
"بله ، اما آنها از باتری های ذخیره سازی اجرا نمی شوند.
آنها یک ریل سوم ، و موتور قدرتمند "و آقای سویفت نگاه quizzically
پسرش.
او عاشق استدلال با او ، برای او گفت : از آن ساخته شده تام فکر می کنم ، و اغلب این دو
در نتیجه از پوست دراوردن برخی از نقطه گره دار از یک اختراع ، به منافع از هر دو.
"البته ، پدر ، یک معامله خوب از تئوری وجود دارد در آن چیزی که من فکر" LAD
پذیرفته شده اند.
"اما به من به نظر می رسد که اگر شما نوع درست از یک باتری به خودرو قرار داده ،
می تواند در طول بسیار پر جنب و جوش جستن. به دنبال چه سرعت واگن برقی شهری باعث می شود. "
"بله ، تام است ، اما دوباره آنها وجود دارد قدرت خود را از یک سیم در بالای سر است."
"برخی از آنها نمی.
There'sa جدید ذخیره سازی باتری توسط یک مرد نیوجرسی ، که می کند و همچنین اختراع شده
ریل سوم یا سیم سربار است. پس از مطالعه در مورد باتری خود را که بود
من یک برنامه برای من فکر.
هر چیزی مانند او نیست ، شاید نه به خوبی در برخی از راه های ، اما برای چه من می خواهم ،
بهتر است در برخی موارد ، من فکر می کنم. برای یک چیز می توان آن را شارژ بسیار
به سرعت.
"در حال حاضر تام ، در اینجا نگاه کنید ، گفت :" آقای سویفت صادقانه ، تخمگذار کنار گذاشته مقالات خود را ، و
آینده را به جایی که پسر او نشسته است. "شما می دانید من خود را با دخالت هرگز
اختراع.
در واقع ، بیشتر به شما بهتر آن را می خواهم فکر می کنم.
بالون به شما کمک ساخت قطعا تمام است که می تواند مورد نظر ، و -- "
"این مرا به یاد.
آقای شارپ و آقای دیمون در آن در حال حاضر ، قطع کرد : "تام.
"آنها را باید پشت به زودی. بله ، پدر ، بالون ابر سرخ قطعا
scooted همراه است. "
"و زیر دریایی ، بیش از حد" مخترع ساله را ادامه داد.
"ایده های خود را در مورد آن از خدمت به من کمک کرد ، و در کار ما از دوره نقاهت
گنج ، اما من می ترسم شما را در باتری ذخیره سازی می شود نا امید است.
شما ممکن است آن را به کار می کنند ، اما من اعتقاد ندارم شما می توانید آن را به اندازه کافی قدرتمند برای نیل به
هر سرعت بزرگ است. چرا شما خودتان را محدود به ساخت یک
باتری برای کار ثابت؟ "
"از آنجا که ، پدر ، من معتقدم که من می توانم یک ماشین سریع ساخت ، و من قصد دارم آن را امتحان کنید.
علاوه بر من می خواهم مسابقه اندی Foger ، و ضرب و شتم او را ، حتی اگر من برنده این جایزه است.
من قصد دارم برای ساخت این خودرو ، و آن را به زمان سریع را. "
"خوب ، برو جلو ، تام ، در پاسخ پدر او ، پس از یک وقفه.
"البته شما می توانید از مغازه ها در اینجا استفاده کنید تا آنجا که می خواهید ، و آقای شارپ ، آقای
جکسون ، و من به شما کمک خواهد کرد که همه ما می توانیم. فقط نا امید نمی شود ، که تمام است. "
"من ، نه پدر.
فرض کنید شما به مغازه من بیرون می آیند و من شما را یک باتری نمونه آزمایش شده ام نشان می دهد
هفته گذشته است. من آن را به یک موتور کوچک بشود ، و آن را
شده است برای برخی از زمان در حال اجرا به طور پیوسته است.
می خواهم ببینم چه نوع از یک رکورد آن ساخته شده است. "
پدر و پسر به عبور از حیاط و وارد یک فروشگاه که LAD در نظر گرفته
منحصرا خود را.
او بسیاری از ماشین آلات ، و قطعه از دستگاه وجود دارد ساخته شده بود ، و تعدادی از اختراع کرده بود
مقالاتی که به ثبت رسانده شده بود ، و او را از درآمد قابل توجهی به همراه داشت.
او گفت : "باتری ، پدر وجود دارد ،" و ، با اشاره به مکانیزم پیچیده در یک
گوشه. "آنچه که سر و صدای وز وز پرسید :" آقای
سویفت.
"که موتور کمی از سلول های جدید اجرا است.
در اینجا نگاه کنید ، "و تام روشن چراغ برق در بالای باتری تجربی ، از
که او امیدوار است تا.
فولاد می تواند در مورد اندازه قلع گالن مربع شامل است که در آن افرا
شربت می آید ، و از آن فرار دو سیم که به یک موتور کوچک متصل شده بودند که
industriously whirring دور.
تام در سنج ثبت نام در ارتباط با آن نگاه.
مخترع جوان اظهار داشت : "این خیلی خوب است ،".
"آنچه در آن است ، تام؟" و پدرش در مورد مغازه peered.
"چرا این موتور تا معادل دو صد مایل بر روی یک شارژ از اجرا
باتری!
این خیلی بهتر از من انتظار می رود. من فکر کردم اگر از صد از آن من
شود خوبی انجام می دهند.
پاورقی : پدر ، به اعتقاد من ، پس از بهبود باتری من یک بیت که من چیزی که بسیار من
می خواهید! من مجموعه ای از آنها را در ماشین نصب کنید و آن را
مانند باد خواهد رفت.
I'll -- "اظهارات مشتاق تام به طور ناگهانی توسط کم بود قطع شود ، rumbling
صدا. "تندر" گفت آقای سویفت.
این طوفان در حال آمدن است ، و آقای شارپ و آقای دامون در بالون -- "
به سختی او سخن گفته بود از یک تصادف بر روی پشت بام خانه سویفت وجود دارد صدا ، نه
دور.
در همان زمان آمد فریادهای زجر وجود دارد ، و سقوط تکرار شد.
"در تاریخ آمده ، پدر!
چیزی که اتفاق افتاده است! "فریاد کشیدند تام ، بی پروا از مغازه ، پس از آن توسط خود
پدر و مادر.
آنها خودشان را در میان طوفان باران در بر داشت ، آنها به سمت خانه شتافت.
بر روی پشت بام است که از آن فوق العاده سر و صدا دوباره شنیده شد.