Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل XXXVII. دو فندک برای سیگار نیستند.
D' Artagnan قرار داده بودند. Fouquet رفته به همین ترتیب بود ، و با سرعت که دو برابر
به نفع مناقصه از دوستان خود.
لحظات برای اولین بار از این سفر ، یا بهتر است گفت ، این پرواز ، مشکل شدند
ترس دائمی از هر اسب و کالسکه به پشت فراری دیده می شود.
طبیعی بود ، در واقع ، اگر لویی چهاردهم. برای به دست گرفتن این طعمه ، مشخص شد که او
باید به آن اجازه می دهد برای فرار از شیر جوان در حال حاضر به تعقیب را عادت کرده است ، و او
حال bloodhounds به اندازه کافی باهوش به اعتماد.
اما در insensibly تمام ترس پراکنده شدند ، surintendant ، سختی سفر ، قرار داده شده
چنین فاصله بین خود و شکنجه گران خود ، که هیچ کس از آنها می تواند
معقول انتظار می رود به او پیشی.
همانطور که به موقعیت او ، دوستان او آن را برای او بسیار عالی ساخته شده بود.
او سفر را برای پیوستن به شاه در نانت ، و چه سرعت را ثابت کند اما
تعصب و غیرت او را به اطاعت؟
او وارد شدند ، خسته ، اما در نیواورلئان ، جایی که او در بر داشت ، به لطف مراقبت از اطمینان
پیک که او را قبل بود ، خوش تیپ سبکتر از هشت oars است.
این فندک ، در شکل gondolas ، تا حدی گسترده و سنگین ، شامل یک صفحه کوچک
مجلسی ، تحت پوشش عرشه و اتاق در مدفوع ، تشکیل شده یک چادر ، سپس عمل
پاساژ قایق از اورلئان به نانت ،
Loire ، و این قطعه ، یکی از طولانی در روز ما ، به نظر می رسد پس از آن آسان تر و
راحت تر از جاده بالا ، با آن پس از هک و واگن آویزان بد است.
Fouquet رفت و در هیئت مدیره این سبک تر ، که مجموعه ای از بلافاصله.
rowers ، دانستن آنها تا به حال افتخار انتقال surintendant از امور مالی ،
کشیده شده با همه قدرت خود ، و آن کلمه سحر و جادو ، امور مالی ، وعده داده شده آنها را
ارضاء لیبرال که از آنها خواست برای اثبات خود به ارزش.
فندک نظر می رسید به کبیسه امواج تقلید از Loire.
آب و هوا باشکوه ، طلوع آفتاب که empurpled تمام چشم انداز ، نمایش داده می شود
رودخانه در تمام آرامش زلال آن.
در حال حاضر و rowers Fouquet همراه به عنوان بال یک پرنده حمل به اجرا درآمد ، و او وارد
قبل از Beaugency بدون کوچکترین تصادف از چراغدار سفر.
Fouquet امیدوار به اولین وارد در نانت ، در آنجا او را برجسته کنید و ببینید
جلب حمایت در میان اعضای اصلی ایالات ؛ او خود را
ضرورت است ، چیزی که بسیار آسان برای یک مرد
شایستگی خود را ، و این فاجعه ، تأخیر او در اجتناب از آن موفق نمی
به طور کامل.
علاوه بر این ، گفت : "Gourville به او ، در نانت ، شما را ، و یا ما را
از مقاصد دشمنان خود را ، ما باید اسب همیشه آماده برای شما انتقال
به Poitou ، پوست است که در آن برای به دست آوردن دریا ،
و هنگامی که یک بار بر دریای باز ، دختر خوشگل جزیره پورت تعرض مصون شما.
علاوه بر این ، ببینید ، که هیچ کس این است که شما تماشای باشد ، هیچ کس زیر است. "
او به ندرت به پایان رسید به حال زمانی که آنها از راه دور را کشف کرد ، به پشت آرنج
تشکیل شده از رودخانه ، دکل از فندک بزرگ فرو می ریزند.
rowers قایق Fouquet فریاد از تعجب در دیدن این کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی زبان آمده است.
"آنچه مهم است؟" پرسید : Fouquet.
: "مهم است ، monseigneur" ، و حامی از پوست درخت را پاسخ داد : "آن است که واقعا
نکته قابل توجه در -- که فندک می آید همراه مانند یک طوفان ".
Gourville آغاز شده ، و به عرشه نصب شده ، به منظور به دست آوردن دید بهتری است.
Fouquet به با او ، اما به Gourville گفت ، با بی اعتمادی دار : "ببینید
آنچه در آن است ، دوست عزیز. "
فندک را گذرانده بودند و آرنج است. اینقدر تند و سریع آمد ، که در پشت آن ممکن است
به سادگی دیده می شود به دنبال سفید با آتش روز illumined.
تکرار کرد : "چگونه آنها ،" کاپیتان "چگونه آنها بروید!
آنها باید به خوبی پرداخت می شود!
من فکر نمی کنم ، "او اضافه کرد ،" که oars از چوب می تواند رفتار بهتر از مال ما ، اما
oarsmen انسو اثبات برعکس است. "" خب آنها ممکن است ، گفت : "یکی از rowers ،
آنها دوازده ، و ما ، اما هشت. "
"دوازده rowers!" پاسخ Gourville ، "دوازده! غیر ممکن است. "
تعداد هشت rowers برای سبکتر شده بود ، هرگز ، بیش از حد حتی برای شاه.
این افتخار به surintendant مسیو لو شده بود پرداخت می شود ، بیشتر برای به خاطر عجله
از احترام.
"به چه معنی است؟ گفت :" Gourville ، سعی در زیر تمایز قائل
چادر که در حال حاضر آشکار شد ، مسافران که بیشتر چشم پر سر و صدا می تواند هنوز رتبهدهی نشده است
در کشف موفق باشند.
حامی ، گفت : ":" آنها باید در یک شتاب می شود ، برای آن است که پادشاه نیست.
Fouquet shuddered. "با چه نشانه آن است که نمی دانند
پادشاه گفت : "Gourville.
"در وهله اول است ، چون هیچ پرچم سفید با fleurs - DE - کتابداری و اطلاع رسانی ، وجود دارد که
فندک سلطنتی همواره حمل است. "
و سپس گفت : "Fouquet ،" به دلیل غیر ممکن است باید آن را به پادشاه ،
Gourville ، به عنوان پادشاه هنوز در پاریس دیروز بود. "
"شما خودتان : Gourville به surintendant توسط نگاه که گفت : پاسخ
دیروز. "
"و با چه نشانه شما را در خارج آنها در عجله چنین هستند؟" افزود : او به خاطر
به دست آوردن زمان است.
"با این ، آقا ، گفت :" حامی "این افراد باید مجموعه ای طولانی
در حالی که پس از ما و آنها در حال حاضر نزدیک به ما پیشی گیرد. "
"والا مقام"! گفت Gourville ، "که به شما گفته که آنها از Beaugency یا از نمی آمدند
Moit حتی؟ "" ما را دیده اند ، هیچ سبکتر از آن شکل ،
به جز در نیواورلئان.
آن را از اورلئان ، مسیو می آید ، و عجله بزرگ را می سازد. "
Fouquet و Gourville رد و بدل یک نگاه. کاپیتان اظهار تشویش های خود را ، و ،
برای گمراه کردن او ، Gourville بلافاصله گفت :
"برخی از دوستان ، که گذاشته شرطبندی او ما گرفتن ، اجازه شرطبندی برنده ما ، و نه
اجازه می دهد او آمد تا با ما. "
حامی دهانش را باز گویند که آن را کاملا غیر ممکن بود ، اما Fouquet گفت : با
غرور بسیار ، -- "اگر از آن است که هر کسی که آرزوهای خود را به ما پیشی است ، اجازه دهید او آمده است."
"ما می توانیم امتحان کنید ، monseigneur ، گفت :" مرد ، timidly.
"بیا ، همراهان شما ، قرار دادن قدرت خود را ، سطر ، سطر!"
"نه ، گفت :" Fouquet "بر خلاف توقف کوتاه است."
"Monseigneur! چه حماقت! قطع کرد : "Gourville ، دولا شدن به سمت گوش او.
«نگه دار!" تکرار Fouquet.
هشت oars متوقف ، و مقاومت در برابر آب ، ایجاد یک حرکت پسرونده است.
آن را متوقف کرد.
دوازده rowers در دیگر انجام داد ، در ابتدا ، متوجه این مانور ، برای آنها
همچنان به قایق خود را مصرانه از چنان نیرومند که در آن به سرعت وارد در درون
تفنگ فتیلهای - شات.
Fouquet کوته بینانه بود ، Gourville توسط خورشید اذیت شده بود ، در حال حاضر کامل را در چشمان او ؛
کاپیتان به تنهایی ، با آن عادت و سلاست است که توسط یک ثابت به دست آورد
مبارزه با عناصر ، احساس
و مجزا از مسافران در فندک همسایه است.
"من می توانم آنها را ببیند" گریه او "دو وجود دارد."
"من می توانم چیزی را ببینید ، گفت :" Gourville. شما نمی طولانی خواهد بود قبل از اینکه شما
تمایز آنها ، در بیست سکته مغزی oars خود آنها را ظرف مدت ده قدم از
ما. "
اما آنچه را که حامی اعلام شد متوجه نیست ، سبکتر به تقلید از جنبش
فرماندهی Fouquet ، و به جای آمدن به پیوستن به دوستان وانمود آن ، آن را متوقف کرد
کوتاه در وسط رودخانه.
من نمی توانم این را درک نیست ، گفت : "کاپیتان.
"و نه من ، گریه :" Gourville.
"شما که می بینید به سادگی مردم در آن سبکتر ،" از سر گرفته Fouquet ، "سعی کنید به
توصیف آنها به ما ، قبل از ما خیلی دور است. "
"من فکر کردم دیدم که دونفر ، پاسخ داد : قایقرانی.
"من فقط می توانید یکی در حال حاضر ، نگاه کنید به زیر چادر است." "چه نوع انسان است؟"
"او یک مرد سیاه است ، چهارشانه ، گاو نر کلفت است."
ابر کمی در آن لحظه گذشت در سراسر لاجوردی رنگ ، تیره شدن خورشید است.
Gourville ، بود که هنوز به دنبال ، با یک دست بر چشمان او قادر شد برای دیدن آنچه که
او در پی ، و همه در یک بار ، با پریدن از عرشه به اتاق که در آن Fouquet
در انتظار او : "میشل" گفت که او ، در صدای شکسته توسط احساسات است.
"میشل" را تکرار Fouquet. "بیش از حد عجیب و غریب! اما نه ، غیر ممکن است! "
"به شما بگویم من او را به رسمیت شناخته شده ، و او در همان زمان ، بنابراین به سادگی من به رسمیت شناخته شده ،
که او تنها به اتاق مدفوع رفته.
شاید شاه او را در مسیر ما فرستاده شده است. "
"در آن صورت او به ما ، پیوستن به جای دروغ گفتن توسط.
چه او انجام می دهند وجود دارد؟ "
"او به ما تماشا ، بدون شک" و "من عدم قطعیت را دوست ندارند ، گفت :" Fouquet ؛
"اجازه دهید ما را مستقیما تا او." "اوه! monseigneur ، انجام این کار را انجام ندهید ،
سبک تر از مردان مسلح پر است. "
"او آرزوهای خود را به دستگیری مرا دارند ، سپس ، Gourville؟ او چرا نمی آیند؟ "
"Monseigneur ، آن را با عزت خود را برای رفتن حتی خراب کردن خود را برای دیدار با سازگار نیست."
"اما به آنها اجازه می دهد به من مانند یک تبه کار را تماشا کنید!"
"هیچ چیز هنوز ثابت می کند که آنها شما را تماشا ، monseigneur و صبور!"
"آنچه که باید انجام شود ، آنگاه است؟"
"را متوقف نمی شود ، شما فقط رفتن سریع به نظر می رسد به دستور پادشاه اطاعت با
تعصب و غیرت. دو برابر کردن سرعت.
او که زندگی می کند را ببینید! "
"است که بهتر است. ! بیا گریه Fouquet "از آنجایی که آنها باقی می ماند
سهام هنوز انسو ، اجازه دهید ما بروید. "
کاپیتان سیگنال داد ، و rowers Fouquet کار خود را با تمام از سر گرفته
موفقیت است که می تواند از مردان که به حال استراحت نگاه.
به ندرت فندک ساخته شده بود از صد fathoms ، از سوی دیگر ، که با
دوازده rowers ، البته سریع خود را از سر گرفت.
این وضعیت در تمام طول روز به طول انجامید ، بدون هر گونه افزایش یا کاهش فاصله بین
دو کشتی. به سوی Fouquet شب آرزو را امتحان کنید
نیت از ازار او.
او دستور داد rowers خود را به سمت ساحل بکشد ، تا اگر به اثر فرود.
فندک میشل تقلید این مانور ، و به سمت ساحل در slanting هدایت
راستا می باشد.
merest شانس ، در نقطه ای که در آن Fouquet وانمود مایل به زمین ،
مهتر از شتو Langeais ، پس از بانک های گل و بلبل که منجر
سه اسب در halters.
بدون شک مردم فندک دوازده oared خیالی که Fouquet شد
کارگردانی البته خود به این اسب آماده برای پرواز ، برای چهار یا پنج مرد مسلح
با muskets ، از فندک به آن شروع به پریدن کرد
ساحل ، و راهپیمایی در امتداد بانک ها ، به عنوان اگر برای به دست آوردن زمین بر روی اسب سوار.
Fouquet ، راضی از داشتن دشمن مجبور به تظاهرات ، در نظر گرفته خود را
قصد مشهود است ، و قرار دادن قایق خود را در حال حرکت دوباره.
مردم میشل بازگشت به همین ترتیب به تیرز ، و البته از دو کشتی
با پشتکار تازه از سر گرفته شد.
پس از دیدن این Fouquet احساس خود را از نزدیک تهدید ، و در پیشگویانه
صدا -- "خب ، Gourville ، گفت :" او ، whisperingly ، "چه من در ما می گویند
ضیافت در خانه من؟
هستم من رفتن ، و یا به تباهی من ، نه؟ "" اوه! monseigneur! "
"این دو قایق که به دنبال یکدیگر با تقلید بسیار ، اگر ما به عنوان شدند
ابراز مخالفت ، M. میشل و من ، یک جایزه برای تردستی در Loire ، آنها به درستی
نشان دادن بخت و اقبال ما و شما نمی
باور ، Gourville ، که یکی از این دو خواهد بود در نانت شکسته تشبیه می کرد؟ "
"حداقل" اعتراض Gourville ، "هنوز وجود دارد عدم قطعیت ، شما در مورد به نظر می رسد
در ایالات ؛ شما در مورد نشان می دهد چه نوع مردی شما ؛ فصاحت خود و
نبوغ برای کسب و کار سپر و
شمشیر که در خدمت به دفاع از شما ، اگر با فتح.
Bretons شما را نمی دانند و هنگامی که با شما آشنا تبدیل شدن آنها به علت
برنده!
آه! اجازه دهید M. میشل نگاه به آن را به خوبی ، برای سبک تر خود را به همان اندازه که شما به معرض
در حال ناراحت.
هر دو به سرعت ، سریع تر خود را نسبت به مال شما ، درست است ، خواهیم دید که شکسته تشبیه می خواهد باشد
اول است.
Fouquet ، گرفتن دست Gourville -- "دوست من ، گفت :" او ، "همه چیز در نظر گرفته شده ،
به یاد داشته باشید این ضرب المثل ، اول آمده است ، برای اولین بار در خدمت! '
خب!
M. میشل طول می کشد مراقبت به من پاس است. او یک مرد محتاط است M. میشل است. "
او راست بود و دو فندک برگزار شد البته خود را تا آنجا به عنوان نانت ، تماشای هر
دیگر.
وقتی که surintendant فرود آمد ، Gourville امیدوار است او باید قادر باشد که به دنبال پناه در
یک بار ، و رله های آماده.
اما ، در فرود ، فندک دوم پیوست اول ، و میشل ، نزدیک
Fouquet ، او را در اسکله با علامت profoundest احترام ادای احترام کردند -- نشانه تا
قابل توجه است ، بسیار عمومی است ، که در نتیجه آنها
بود آوردن از کل جمعیت بر لا چال.
Fouquet به طور کامل خود برخوردار بود ، او که در آخرین لحظات خود را از عظمت احساس
تعهدات نسبت به خود او.
او آرزو به سقوط از ارتفاع که سقوط او باید برخی از دشمنان خود را مچاله شده است.
میشل در آنجا بود -- بسیار بدتر برای میشل.
surintendant ، بنابراین ، آمدن به او ، با آن متکبر نیمه پاسخ
بسته شدن چشم های عجیب و غریب به او -- "چه! که شما ، م ، میشل است؟ "
برای شما جهات من ، monseigneur ارائه دهد ، گفت : "دومی.
"شما در آن سبکتر؟" -- اشاره به یکی از با دوازده rowers.
"بله ، monseigneur."
"از دوازده rowers گفت :" Fouquet "چه لوکس ، M. میشل.
برای یک لحظه من فکر کردم که ملکه مادر بود. "
"Monseigneur!" -- و میشل سردرپیش.
"این یک سفر است که کسانی که برای آن پرداخت عزیزم ، موسیو هزینه است
مباشر L'! گفت : "Fouquet.
"اما شما داشته باشد ، خوشبختانه ، وارد -- ببینید ، با این حال ،" افزود : او ، یک لحظه پس از آن ، "است که
من که تا به حال اما هشت rowers ، قبل از اینکه شما وارد است. "
و او پشت خود را به سمت او تبدیل شده است ، می روم او را نامشخص که آیا مانور از
سبکتر دوم اطلاع از اولین فرار کرده بود.
حداقل او را به او رضایت نشان که او شده بود ، نمی باشد.
ترسیده اند. میشل ، بنابراین annoyingly حمله ، نمی
راه بدهند.
وی پاسخ داد : "من سریع ، monseigneur نشده است ،" به خاطر من به دنبال مثال خود را
هر زمان که شما متوقف شود. "
و چرا شما این کار را انجام دادیم ، موسیو میشل؟ "گریه Fouquet ، تحریک شده توسط
پایگاه جسارت ؛ "شما تا به حال خدمه برتر به معدن ، چرا شما یا من پیوستن یا
عبور من؟ "
از احترام ، گفت : "مباشر ، رکوع به زمین.
Fouquet کردم به کالسکه که این شهر به او فرستاده بود ، ما می دانیم که چرا یا چگونه ،
و او به نانت د لا Maison تعمیر ، همراه جمعیت وسیعی از مردم ، که برای
چند روز بی قرار را با انتظار مجلس ایالات بوده است.
به ندرت از او نصب شده بود که Gourville رفت تا اسب منظور در مسیر به
Poitiers و Vannes ، و یک قایق در Paimboef.
او این عملیات های مختلف را با رمز و راز زیادی ، فعالیت ، و سخاوت انجام شده ،
که Fouquet هرگز بود ، و سپس رنجبر تحت حمله تب ، نزدیک به نجات داد ،
به جز برای اقدام متقابل که
disturber عظیم از پروژه های بشر ، -- شانس.
گزارش در طول شب پخش شد ، که پادشاه در آینده در عجله بزرگ در پست
اسب ها ، و در ده یا دوازده ساعت در آخرین برسید.
مردم ، در حالی که انتظار برای پادشاه ، به شدت خشنود شد برای دیدن
تفنگدار ، به تازگی با موسیو D' Artagnan ، کاپیتان خود را وارد ، و quartered در
قلعه ، که آنها را اشغال تمام پست ، در کیفیت گارد افتخار.
M. D' Artagnan که بسیار مودب بود ، خود را ارائه ، ساعت حدود ده ، در
مسافرخانه surintendant دانی احترام خود را به پرداخت و اگر چه
وزیر دچار تب ، اگر چه او
در درد چنین می شود در عرق غرق ، او را م D' Artagnan بود که دریافت
خوشحال با آن افتخار خواهد شد مکالمه آنها به حال با هم دیده می شود.