Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 1 -- قسمت 5 اقتصاد
یک مرد جوان از آشنایی من ، به ارث برده است که برخی هکتار ، به من گفت که او
فکر کردم او باید زندگی من ، اگر او تا به حال به معنی.
که هر یک اتخاذ حالت من از زندگی بر روی هر حساب ، برای ، در کنار آن
قبل از او نسبتا آن را آموخته من ممکن است پیدا کرده اند که دیگر برای خودم ، من میل که از
ممکن است به بسیاری از افراد مختلف در
جهان که ممکن است ، اما من هر یک بسیار مراقب باشید برای پیدا کردن و
دنبال کردن راه خود ، و پدرش یا مادرش یا همسایه خود را نه به جای.
جوانان ممکن است ساخت و یا گیاهی یا بادبان ، تنها او را نمی شود مانع از انجام این کار که اجازه
که او به من می گوید که او مایل به انجام است.
توسط یک نقطه ریاضی که ما عاقل است ، به عنوان ملوان یا فراری
برده polestar در چشم خود نگه می دارد ، اما این راهنمایی کافی برای همه ما
زندگی است.
ما ممکن است در پورت ما در یک دوره محاسبه می رسند ، اما ما را حفظ
البته درست است.
بدون شک ، در این مورد ، آنچه درست است به مدت یک باور هنوز هم برای یک هزار نفر ، به عنوان یک
خانه ای بزرگ است به همان نسبت گران تر از یکی کوچک نیست ، از زمان یک سقف
ممکن است پوشش ، یک انبار زمینه ساز و یک دیوار مجزا آپارتمان چند.
اما برای من به سهم خود ترجیح خانه انفرادی.
علاوه بر این ، آن را معمولا ارزان تر برای ساخت کل خود نسبت به متقاعد کردن
یکی دیگر از مزیت از دیوار مشترک ؛ و زمانی که شما انجام داده اند ،
مشترک پارتیشن ، بسیار ارزان تر می شود ، باید
یکی نازک ، که دیگر ممکن است همسایه بد ، ثابت و نیز سمت خود را حفظ کند
تعمیر.
تنها همکاری است که معمولا ممکن است بسیار ناقص و
سطحی و کمی واقعی همکاری است ، وجود دارد این است که اگر آن را نداشتند ،
هماهنگی نامفهوم به مردان است.
اگر یک مرد ایمان است ، او را با ایمان مساوی همکاری کار در همه جا ، اگر او تا به
ایمان ، او ادامه خواهد داد به مانند دیگر نقاط جهان زندگی می کنند ، هر شرکت او است
به هم پیوستند تا.
در بالاترین و به خوبی به عنوان پایین ترین حس همکاری ، به معنای به زندگی ما
با هم.
من شنیدم آن به تازگی پیشنهاد شده است که دو مرد جوان با هم باید در سراسر جهان سفر ،
یکی را بدون پول ، کسب درآمد به معنی خود را به عنوان او می رفت ، قبل از دکل و پشت
گاوآهن ، از سوی دیگر لایحه ارز در جیب خود حمل.
آسان بود که آنها مدت هاست که نمی توانست اصحاب و یا همکاری ، زیرا یک
در همه کار.
آنها بخشی در بحران جالب برای اولین بار در ماجراهای خود را است.
بالاتر از همه ، همانطور که ضمنی ، مردی که می رود به تنهایی می تواند امروز شروع می شوند اما او که
سفر با یکی دیگر باید صبر کنید تا که دیگر آماده است ، و ممکن است آن را مدت طولانی
قبل از آنها پیاده شوم.
اما همه این بسیار خودخواهانه است ، من شنیده ام بعضی از townsmen من می گویند.
اقرار میکنم که من آن را تا کنون در شرکت های بشردوستانه بسیار کمی زیاده روی است.
من برخی از فداکاری را به حس وظیفه ساخته شده ، و در میان دیگران قربانی این
لذت نیز.
کسانی هستند که با استفاده از تمام هنر خود را به من متقاعد به انجام وجود دارد
حمایت از برخی از خانواده ای فقیر در شهر و اگر من تا به حال هیچ ربطی به -- برای شیطان
پیدا اشتغال برای بیکار -- من ممکن است دست من را در برخی از تفریح و سرگرمی مانند آن را امتحان کنید.
با این حال ، زمانی که من به نظر خودم در این رابطه افراط و ذخیره کردن آنها
بهشت زیر تعهد با حفظ برخی از افراد فقیر را در تمام جهات به عنوان
به راحتی به عنوان خودم حفظ و
حتی جرأت که تا کنون به آنها این پیشنهاد را ، آنها و تمام unhesitatingly
ترجیح داد تا همچنان ضعیف باقی مانده است.
در حالی که townsmen من و زنان در بسیاری از راه را به خوبی از همنوعان خود اختصاص داده ،
من اعتماد که یکی حداقل ممکن است به حرفه های دیگر و کمتر انسانی در امان است.
شما باید یک نابغه برای خیریه و همچنین برای هر چیز دیگری داشته باشد.
همانطور که برای انجام خوب ، که یکی از رشته های حرفه ای است که پر می باشد.
علاوه بر این ، من آن را محاکمه منصفانه ، و ، عجیب و غریب آن را به عنوان ممکن است به نظر می رسد ، راضی هستم که
آن با قانون اساسی من موافق نیستید.
احتمالا من آگاهانه و عمدا نباید رها تماس خاص من
برای انجام خوب که خواست جامعه از من ، برای نجات جهان از نابودی و
من باور دارم که مانند اما بی نهایت
بیشتر ایستادگی در نقاط دیگر که در حال حاضر را حفظ است.
اما من نمی ایستادن در بین هر انسان و نبوغ خود را ، و به او که این کار را می کند ،
که من با تمام قلب و روح و زندگی خود را کاهش ، ، من می گویند ، استقامت ، حتی
اگر جهان به آن انجام شر ، آن را به عنوان محتمل ترین آنها را.
من دور از فرض که مورد من یکی از عجیب و غریب است ، بدون شک بسیاری از خوانندگان من
را دفاع مشابه.
در انجام کاری -- من وارد تعامل خواهد شد که همسایگان من باید آن را خوب تلفظ کنند -- من انجام می دهم
تردیدی نیست که می گویند که من باید یک شخص سرمایه به استخدام ؛ اما چه چیزی است ،
آن را برای کارفرمای من این است برای پیدا کردن است.
خوب چه من در حس مشترک از آن کلمه ، باید کنار گذاشته از راه اصلی من ، و
در بیشتر قسمت ها به طور کامل ناخواسته.
مردان می گویند ، عملا شروع که در آن شما هستند و مثل شما ، بدون هدف به طور عمده
برای تبدیل شدن به ارزش بیشتر ، و مهربانی با پیش اندیشیده در مورد نیکی.
اگر من در این سویه در همه موعظه ، من و نه باید بگویم ، با مجموعه ای در مورد خوب بودن.
همانطور که اگر خورشید باید متوقف زمانی که او آتش سوزی خود را مشتعل کرده بود تا شکوه و جلال از
ماه یا ستاره ای از قدر ششم ، بروید و اطلاعات مربوط به مانند رابین Goodfellow ، peeping
در هر پنجره کلبه ، الهام بخش
lunatics ، و tainting گوشت ها ، و ایجاد تاریکی قابل رویت به جای به طور پیوسته
افزایش گرمای خوش مشرب و رحمت خود را تا او از روشنایی از جمله است که هیچ
فانی می تواند او را در صورت نگاه کنید ، و پس از آن ،
و خوب در عین حال بیش از حد ، در مورد جهان را در مدار خود ، آن را انجام می دهند ، یا
بلکه به عنوان یک فلسفه صحت کشف شده است ، جهان در مورد او
گرفتن خوب است.
وقتی درشکه چی ، که خواهان برای اثبات آسمانی تولد خود را با رحمت خود ، به حال آفتاب
ارابه اما یک روز ، و خارج از مسیر مورد ضرب و شتم سوار ، او را سوزاند چندین بلوک از
خانه در خیابان های پایین تر از آسمان ، و
سطح زمین سوخته و خشک هر بهار و بزرگ ساخته شده
دشت کویر از صحرا ، تا در طول مشتری او پرتاب سراسیمه به زمین با
صاعقه ، و خورشید ، از طریق غم و اندوه در مرگ او ، آیا برای یک سال درخشش نیست.
هیچ بوی بدی که که که ناشی از آلوده خوبی وجود دارد.
این انسان است ، آن را الهی است ، مردار است.
اگر من برای یک یقین می دانست که یک مرد به آمدن به خانه من با آگاه
طراحی انجام من خوب ، من باید برای زندگی من اجرا شود ، از آن باد خشک و parching
از صحراهای آفریقا simoom نامیده می شود ،
که پر از دهان و بینی و گوش و چشم ها با گرد و غبار تا شما خفه ،
ترس که من باید خوب خود را برای من انجام می شود -- برخی از ویروس خود را با مخلوط
خون من میشوند.
-- در این حالت من ترجیح بد به طور طبیعی رنج می برند.
یک مرد ، یک مرد خوب به من نیست چرا که او به من اگر من باید گرسنه غذا ، و یا
گرم من اگر من باید انجماد و یا جلو و من از خندق اگر من همیشه باید به سقوط
یکی.
من می توانم به شما یک سگ نیوفاندلند که انجام خواهد داد به همان اندازه پیدا کنید.
بشردوستی است برای یک فرد همکار مرد در گسترده ترین مفهوم را دوست ندارد.
هوارد بدون شک یک مرد بسیار مهربان و ارزشمند در راه او است ، و پاداش او ؛
اما ، در مقایسه با صحبت کردن ، چه صد Howards به ما هستند ، اگر خود را
انسان دوستی ما را در بهترین ما کمک کنند
املاک ، هنگامی که ما در حال ترین ارزش برای کمک؟
من از نشست های بشردوستانه که در آن آن صادقانه برای انجام هر گونه پیشنهاد شد شنیده هرگز
خوب به من ، و یا مانند من.
یسوعیون کاملا خودداری کردند سرخپوستان کسانی که در معرض خطر سوزانده بودند ،
پیشنهادی حالت های جدیدی از شکنجه به شکنجه گران خود است.
نسبت به رنج جسمی ، گاهی chanced که آنها برتر بودند
به هر دلداری که مبلغان مذهبی می تواند ارائه دهد و قانون را به شما خواهد بود
توسط انجام می شود با متقاعد کنندگی کمتر کاهش یافت
گوش کسانی که به سهم خود ، اهمیتی نمی دهند که چگونه آنها انجام شد ، که دوست داشتم
دشمنان خود را پس از یک مد جدید و آمد بسیار نزدیک آزادانه آمرزنده همه آنها را
انجام داد.
مطمئن شوید که شما را فقیر کمک آنها نیاز است ، هر چند آن را به عنوان مثال خود را که
برگ های آنها را بسیار عقب است. اگر به شما بدهد پول خود را صرف با آن ،
و صرفا آن را کنار گذاشتن به آنها.
ما را گاهی اوقات اشتباهات کنجکاو. در اغلب مرد فقیر است نه چندان سرد و
گرسنه را او کثیف و ژنده و ناخالص است. این تا حدودی سلیقه خود ، و نه تنها خود را
بدبختی.
اگر شما به او پول بدهد ، او شاید ژنده پوش بیشتر خواهد شد با آن خرید.
من معتاد به ترحم دست و پا چلفتی به کارگران ایرلندی که کاهش یخ در حوضچه ، در چنین
متوسط و لباس های پاره پاره ، در حالی که من در من بیشتر مرتب لرزیدند و تا حدودی بیشتر
پوشاک مد روز ، تا ، یکی سرد تلخ
روز ، یکی که به آب تضعیف شده بود به خانه ام آمدند او را گرم ، و من او را دیدم
نوار سه جفت شلوار و دو جفت جوراب ساق بلند قبل از اینکه او رو به پایین
پوست ، هر چند آنها کثیف و پاره پاره
به اندازه کافی ، درست است ، و که او می تواند به استطاعت رد پوشاک اضافی که من
به او پیشنهاد ، او تا به حال آنهایی که بسیاری از داخل. این ducking چیزی که بسیار مورد نیاز او بود.
سپس من شروع به خودم ترحم ، و من تو را دیدم که این امر می تواند به یک موسسه خیریه بیشتری در اعطای
من پیراهن فلانل از یک کل پساب اشپزخانه وامثال ان فروشگاه در او.
هک هزار در شاخه های شیطانی است که قابل توجه در وجود دارد
ریشه ، و از آن ممکن است که به او ارزانی که بزرگترین مقدار از وقت و پول در
نیازمند انجام بیشترین حالت خود را از زندگی
برای تولید که بدبختی که او بیهوده برای از بین بردن تلاش.
این برده مومن مادر اختصاص درآمد حاصل از هر برده دهم به خرید یک
آزادی یکشنبه برای بقیه.
برخی از نشان دادن محبت خود را به فقرا را با به کارگیری آنها را در آشپزخانه خود را.
آیا آنها نمی مهربانتر اگر آنها خودشان را در استخدام وجود دارد؟
شما با هزینه های بخش دهم از درآمد خود را در موسسه خیریه به رخ کشیدن ، شاید شما باید صرف
نه دهم و با آن انجام می شود. جامعه بهبود تنها یک بخش دهم
ملک پس از آن.
آیا این با توجه به سخاوت از او را که در اختیار داشتن آن را یافت ، و یا به
remissness از افسران عدالت؟
بشردوستی است که تقریبا تنها فضیلت است که به اندازه کافی توسط قدردانی
بشریت است. نه ، آن را تا حد زیادی مبالغهشده و از آن است که ما
خودخواهی که آن overrates.
یک مرد قوی فقیر ، یک روز آفتابی در کنکورد ، در ستایش یک شخص اهل شهر به من ،
دلیل ، همانطور که او گفت ، او مهربان فقرا بود ، به معنی خود است.
نوع عمو ها و خاله مسابقه بیشتر از روحانی واقعی خود را محترم
پدران و مادران است.
من یک بار شنیده ام یک مدرس دانشگاه ، کشیش در انگلستان ، انسان را از یادگیری و
اطلاعات ، پس از برشمردن های علمی ، ادبی ، و سیاسی
worthies ، شکسپیر ، بیکن ، کرامول ،
میلتون ، نیوتن ، و دیگران ، صحبت کردن بعدی از قهرمانان مسیحی خود ، آنها ، به عنوان اگر او
حرفه ای آن را از او لازم است ، او را به یک جای دور از همه مهمتر استراحت بالا ، به عنوان
بزرگترین بزرگ.
آنها پن ، هوارد ، و خانم فرای شد. هر کس باید باطل و نمی تونم احساس
از این.
آخرین انگلستان زنان و مردان نیست ؛ تنها ، شاید بهترین اثر او
بشردوستان.
من هیچ چیزی را از ستایش است که به دلیل بشردوستانه کم نیست ، اما
صرفا تقاضای عدالت برای همه که به زندگی و آثار آنها ، یک برکت و رحمت به انسان است.
من ارزش قائل نیستند و عمدتا uprightness مرد و نیکخواهی ، که آن را به عنوان او
ساقه و برگ.
آن بوته که greenness پژمرده ما را به چای گیاه برای خدمت به بیمار
استفاده از فروتن ، و صدا به کار است.
من می خواهم گل و میوه را از یک مرد که برخی از رایحه و عطر را از او به wafted
من ، و برخی از آمادگی طعم مقاربت ما.
خوبی او باید یک عمل جزئی و گذرا است ، اما افراط ثابت ،
که هزینه های او را هیچ چیز و که او بیهوش است.
این یک موسسه خیریه است که بسیاری از گناهان را پنهان است.
نیکوکار بیش از حد اغلب احاطه کرده است انسان را با یاد خود
griefs castoff به عنوان یک اتمسفر است ، و خواستار آن همدردی.
ما باید شجاعت ما ، و ناامیدی نیست ما ، سلامت ما و سهولت ، و نه ما بهره مند
بیماری ، و مراقبت که این امر توسط سرایت منتشر نشده است.
از جنوب دشت می آید تا صدای از ندبه؟
تحت چه عرض اقامت بت پرست را به آنان ما را نور ارسال؟
چه کسی است که مردی بی اعتدال و وحشیانه که ما آنها را از گرو در اوردن؟
اگر چیزی درد یا کسالتی داشتن یک مرد ، به طوری که او می کند عملکرد خود را انجام نمی کند ، اگر او از درد در
روده او حتی -- است که صندلی همدردی -- او فورا مجموعه در مورد
اصلاح -- جهان.
در حال کوچک خود ، او را کشف -- و آن است که یک کشف درست است ، و او است
انسان را به آن را -- که جهان شده است خوردن سیب سبز به چشم خود ، در واقع ،
در جای جای جهان به خودی خود یک سیب بزرگ سبز است ،
است که خطر افتضاح به فکر وجود دارد که کودکان از مردان قبل از آن اندک اندک خوردن
آن رسیده است و سر راست بشردوستانه شدید خود را به دنبال Esquimau و
Patagonian ، و پذیرای پرجمعیت
روستاهای هند و چین ، و به این ترتیب ، چند سال از فعالیت های بشردوستانه ،
قدرت ها در درمان در عین حال او را با استفاده از به پایان می رسد خود را ، بدون شک ، او خود را به او
سوء هاضمه ، جهان بدست می آورد وهله ضعف
در یک یا هر دو گونه آن ، که اگر آن بود شروع می شود رسیده ، و زندگی از دست می دهد آن
ناپختگی و یک بار دیگر شیرین و سالم و بی خطر برای زندگی است.
من از هر هنگفتی بزرگتر از من مرتکب رویای هرگز.
من می دانستم که هرگز ، و نباید هیچ وقت نمی دانید ، انسان بدتر از خودم.
من معتقدم که آنچه تا باعث تاسف است که اصلاح طلب است نه همدردی خود را با همنوعان خود در
زجر ، اما ، هر چند او مقدس ترین فرزند خدا ، درد یا کسالتی داشتن خصوصی او است.
اجازه بدهید این righted ، بهار آمدن به او ، ظهور صبح روز بیش از نیمکت او ، و
او را از اصحاب سخاوتمندانه خود را بدون معذرت خواهی رها.
بهانه من برای در برابر استفاده از تنباکو سخنرانی نیست ، که من آن را هرگز خسته ، که
مجازات که اصلاح تنباکو - chewers مجبور به پرداخت است ، هر چند چیز به اندازه کافی وجود دارد
من خسته که من می توانم در برابر سخنرانی.
اگر شما همیشه باید به هر یک از این philanthropies خیانت شده است ، اجازه ندهید که سمت چپ شما
دست می دانید چه دست راست خود را انجام می دهد ، برای آن است که ارزش دانستن نیست.
نجات غرق شدن و کراوات shoestrings خود را.
وقت خود را ، و مجموعه ای در مورد برخی از نیروی کار آزاد.
رفتار ما شده اند ارتباطی با قدیسین خراب شده است.
کتاب ما سرود با لعن ملودیک خدا طنین و تحمل او را برای همیشه لطفا برای.
یکی می گفت که حتی پیامبران و redeemers نه consoled تا به حال ترس
از تایید امید از مرد است.
هیچ کجا ثبت رضایت ساده و مطیع نشدنی با هدیه
زندگی ، هر گونه ستایش به یاد ماندنی از خدا است.
همه سلامتی و موفقیت من خوب ، با این حال دور و خارج از آن ممکن است
به نظر می رسد. تمام بیماری ها و شکست کمک می کند تا من را غمگین می کند و من بد ، با این حال بسیار
همدردی آن ممکن است با من یا من با آن داشته باشد.
پس از آن ، اگر ما واقعا که انسان واقعا هند ، گیاهی ، مغناطیسی ، و یا بازگرداند
به معنی طبیعی ، اجازه دهید ما برای اولین بار به عنوان ساده و نیز طبیعت خود را ، دفع
ابرها که بر ابرو خود ما ، آویزان ، و یک زندگی کمی به خلل و فرج ما است.
نمی مانند ، سرپرست فقرا باشد ، اما تلاش برای تبدیل شدن به یکی از worthies
از جهان است.
من در گلستان ، و یا باغ گل ، از سعدی شیخ شیراز ، که "آنها پرسید :
مرد دانا گفت : از بسیاری از درختان را جشن گرفتند که خدا بالا ترین را ایجاد کرده است
بلند پروازانه و رنجیده خاطر ، آنها تماس های آزاد هیچ ،
یا آزاد ، مگر سرو که خرس های هیچ میوه ، چه رمز و راز در این وجود دارد؟
او پاسخ داد : هر کدام از این تولید مناسب آن ، و فصل منصوب شده ، در طول
تداوم است که آن را تازه و گل و در طول غیبت خود را خشک و
پژمرده ، به ایالات است که هیچ یک از
سرو در معرض بودن همیشه شکوفایی و از این طبیعت azads هستند ، و یا
مستقل مذهبی.-- ثابت نه قلب تو که که گذرا است ؛ برای
Dijlah ، یا دجله ، به جریان خود ادامه خواهد داد
از طریق بغداد پس از مسابقه از خلفای منقرض شده است : اگر دست تو تا به مقدار زیادی ، لیبرال
به عنوان درخت تاریخ ، اما اگر آن را می توان چیزی برای هدیه دادن و ، آزاد و مرد آزاد ، مانند
سرو.
آیات COMPLEMENTAL تظاهر از فقر
تو دوست فرض بیش از حد بدبخت نیازمند ، فقیر ،
به ادعای یک ایستگاه در آسمان به دلیل کلبه فروتن تو ، یا وان تو ،
پرستاران برخی از فضیلت تنبل یا ملانقطی
در آفتاب ارزان و یا چشمه ها ، سایه دار ، با ریشه ها و گیاهان در گلدان - ؛
که در آن دست راست تو ، پاره کسانی که احساسات انسانی
از ذهن ،
به محض است که سهام عادلانه فضائل شکوفه شکوفا ،
Degradeth طبیعت و benumbeth حس ، و ، زن بد سیما مانند ،
مردان فعال به سنگ تبدیل.
ما جامعه کسل کننده خود را اعتدال ضروری را نیاز ندارد ،
و یا اینکه حماقت غیر طبیعی است که می داند و نه شادی و نه غم و اندوه ؛
نه forc'd شما
دروغ شکوه شکیبایی منفعل بالاتر از فعال.
این خون ریزی چقدر ابله و کم است که تعمیر صندلی خود را در حد وسط ،
تبدیل شدن به ذهن چاپلوس خود را ، اما ما پیشرفت
فضائل چنین تنها به عنوان مازاد ، شجاع ، اعمال باسخاوت ، شکوه ریگال اعتراف ،
همه دیدن احتیاط ، بزرگواری این می داند که هیچ محدود است ، و این که فضیلت قهرمانانه
که قدمت خداوند به چپ بدون نام ، اما الگوهای تنها ، مانند هرکول ،
آشیل ، Theseus. بازگشت به سلول loath'd تو ؛
و هنگامی که تو seest حوزه روشنفکر جدید ،
مطالعه بدانند اما کسانی که worthies بودند. T. CAREW