Tip:
Highlight text to annotate it
X
تام سریع و چرخه موتور او توسط ویکتور اپلتون
فصل هفدهم محمد رضا یحیایی. SWIFT در ناامیدی
تام فکر بسیاری از چیزهایی که به عنوان دستگاه سریع خود را به او مایل پس از مایل به اجرا درآمد
خانه نزدیکتر.
ظهر او بیش از نیمی از راه را در سفر بود، و او را در یک روستای کوچک متوقف شد
برای صرف شام خود را.
"من فکر می کنم که من پرس و جو از پلیس اینجا، ببینید که آیا آنها گرفتار دید از آن
مردان، "تام تصمیم گرفت به عنوان رستوران را ترک کرد.
گرچه من تمایل به باور آنها را نگه داشته در آلبانی، و یا برخی از شهرستان های بزرگ، که در آن
آنها را به مقر فرماندهی خود.
آنها هم می خواهند با استفاده از مدل پدر را در اسرع وقت، هر چند آنها را
با آن نمی دانم. "
او تلاش کرد تا تلفن را به پدرش است، اما می تواند بدون اتصال، به عنوان سیم
در حال تعمیر است.
نیروی پلیس از جایی که تام برای ناهار متوقف شده بود، مانند شهر خود،
کوچک و نه از نتیجه بسیار.
پاسبان، رئیس، برای او چیزی بود که یک نفر می تواند یک رئیس پلیس تماس بگیرید، تا به حال شنیده
ماده از زنگ در همه جهات از Dunkirk فرستاده شده، که در آن آقای
Blackford زندگی می کردند.
"شما به این معنی نیست به من بگوید تو مرد جوان که chloroformed شد و دزدیدند!"
بانگ زد: پاسبان، به دنبال در تام به عنوان اگر او شک کلام او.
قهرمان ما اعلام کرد: "من مرد جوان،".
"آیا شما دیده می شود هر چیزی از دزد است؟" "یک چیز، هر چند من دستور من
مردان برای حفظ مواظب تیز خودرو قرمز رنگ، با سه الواط در آن است.
مرد من به دستگیری دید. "
پاسخ نه تعجب آور بود: "بسیاری از مردان شما" "دو"؛
"اما یکی به در daytimes مزرعه کار می کنند، بنابراین من اما واقعا نمی کردم در آنچه به شما
ممکن است سرویس فعال است. تماس بگیرید
تام مهار میل به خنده. در هر صورت، پاسبان سالمندان به معنای خوب.
"یکی از مردان دیده می شود خودرو قرمز، در حالی که کمی قبل از شما را در دفتر من،
رفت و در مقام "، اما آن یکی نمی خواست، چون یک زن جوان بود
اجرای آن به تنهایی است.
من به عنوان نه کنجکاو رخ داد که یک زن خودش را به تنهایی اعتماد در یکی از
آنها چیز آن را به شما "" آه، نه، زنان و بانوان جوان اغلب؟
عمل به آنها، گفت: "تام.
"من فکر می کنم باید شما می خواهم 1 handier از دستگاه دو چرخ خارج
"در ادامه پاسبان، نشان می دهد موتور چرخه، که تام بود ایستاد
در برابر یک درخت.
مخترع جوان "من ممکن است یک روز،" پاسخ داد.
"اما من حدس می زنم من در حال حرکت در حال حاضر است.
در اینجا آدرس من است، در مورد هر چیزی را که می شنوید از آن مردان است، اما من تصور نمی
شما خواهد شد. "" کنم.
همراهان به عنوان نرم و صاف از آنها خواهد آمد به این ترتیب و اجرای شانس
توسط مردان دستگیر شده است.
من دو شب وظیفه، او در رفت و با افتخار، "علاوه بر خودم، بنابراین شما می بینید ما
به خوبی محافظت می شود. "تام او را مشکل بود. تشکر شده است
صورت گرفته است، و به زودی در راه او بود.
او در امتداد جاده های کشور آرام مضطرب را برای آن زمان را فرا گرفت، زمانی که او می تواند مشورت
با پدرش بر سر چه خواهد بود بهترین را.
هنگامی که تام بود که در حدود یک مایل دور از خانه اش، او در جاده دیدم جلوتر از او
واگن قدیمی زهوار در رفته و یک نگاه دوم در آن به او گفت: ساز و برگ مربوط به
از بین بردن قم، نقاشی حیوانات
خودرو هیچ یک دیگر از قاطر، بومرنگ بود.
"اما آنچه در جهان است راد تا؟" mused در تام، مرد رنگی از
واگن و بالا رفتن و پایین در چمن در کنار بزرگراه در
مد کنجکاو.
تام تصمیم گرفت: "من حدس می زنم او از دست رفته چیزی". وقتی او از آنجا نزدیک او را دیدم چه ریشه کن کردن
انجام می گرفت.
مرد رنگ هل دادن، ماشین چمن زنی چمن به آرامی به پس وپیش، چمن بلند و رتبه
که در کنار شاهراه و در صدای تام چرخه موتور سیاهپوستان، رشد
نگاه کردن.
چنین بیان وای بر دور شو بر روی چهره اش که تام در یک بار متوقف بود خود را
ماشین آلات و. "چه ماده، راد؟
تام خواسته است.
"Mattah، Mistah سویفت؟ چرا dere'sa pow'ful زیادی د mattah، '
DAT را د truff. I'se شده، DAT swindled شده چیزی است که من کرده است. "
"Swindled؟ چگونه؟ "
"خوب، آن را قطع یک طرفه است. اون قطع آره چمن moah؟ "
"بله، آن را به نظر می رسد به کار کردن نیست،" و تام انتقادی به آن نگاه.
تحت فشار قرار دادند آن را به آرامی به ریشه کن کردن و پس وپیش، پره گردیدن نیست، و چرخ
همراه در چمن خورد. "نه، SAH، است آن doan't کار، DAT" است که چگونه
من swindled، Mistah سویفت.
یو "را ببینید، من انجام می شود معامله سنگ چاقو تیز کنی اوله ماه برای قطع آره چمن-moah، من
گیر کرده است. "
"چه، که سنگ چاقو تیز کنی که در دو شکسته شده بود، و به شما که همراه با بسته
بتن؟ پرسید: "تام، او را به ساز و برگ است که با ریشه کن کردن، دیده میشود، در اوقات فراغت
بین تمیز کردن و عیب پوشی، رفته بود
در مورد کشور، شفاف چاقو و قیچی.
"شما که پیر، شکسته است؟" "DAT، Mistah سویفت.
چرا آن همه حق بود.
من آن را mended تا DAT د استراحت نشان می دهد، آن را اجرا کنید آن را به چیز اگر یو تیز '
کند می کند. اما قطع آره چمن moah به ner کند wuk
سریع می باشد. "
"من حدس می زنم این یک مبادله حتی بود، سپس" رفت و در تام.
"شما دریافت گاز هیچ بدتر از شخص دیگر است."
"یو یو s'pose doan't ثابت قطع و نزدیکان آره moah من قوم و خویش از آن استفاده کنید، آیا یو '، Mistah
سویفت؟ "پرسید: ریشه کن کردن، آزار به اخلاق از ماده است.
"شاید در حال حاضر با summah حسی داره با چمن-moah را در قوم و خویش ماه را از من قوم و خویش با
سنگ چاقو تیز کنی - DAT، EF من قوم و خویش آن را به wuk دستگاه گوارش. من شوخی کردم در حالی که پیش تصمیم گرفت
آن را امتحان کنید، اما آن را ندارد چمن را قطع نمی کند. "
"من وقت زیادی نیست، گفت:" تام "برای من مضطرب به خانه، اما من یک نگاه را
در آن است. "تام موتور چرخه خود را در مقابل خم
حصار.
او می تواند تصویب کمی ماشین آلات شکسته، که او فکر کرد که او می تواند ترمیم،
از برخی از مردان و پسران می تواند توسط یک بازی بیس بال را بدون توقف آن را تماشا عبور
مهم نیست که چقدر فشار آنها برای زمان.
سرگرمی تام بود، و او در هیچ چیز خوشحال سرهم بند با ماشین،
از چمن، چمن زن ها به موتورهای بخار زدند.
تام در زمان نگه دسته، که از بین بردن کمال مسرت به او واگذار، و
لمس آموزش دیده او را در یک بار مشکل چی بود گفت.
او گفت: "کسی تا به حال چرخ قرار داده و آنها را بر روی اشتباه، راد،".
"چرخ ضامن دار و گیره معکوس هستند. این ماشین چمن زنی به عقب کار می کنند، در صورتی که
بودند امکان پذیر است. "
"صبح DAT، Mistah سویفت؟" "که در آن است.
همه من باید انجام دهید این است که چرخ ها را خاموش و معکوس گیره. "
"من - من نمی دانستم چمن ماه، moah پل نامگذاری شد، گفت:« مرد رنگی.
"آیا آن را بر روی آن حکم در هر نقطه": "نه، این نوع پل منظور شما نیست،
تام با خنده گفت.
"این املای متفاوت است.
با گیره یا عایق نگاه داشتن مرتب کردن بر اساس گرفتن که متناسب با چرخ ضامن و هل می دهد آن را در اطراف است، یا آن را
ممکن است به عنوان یک نکته برای جلوگیری از حرکت رو به عقب ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود و یا چرخ مورد استفاده قرار گیرد
جر ثقیل.
من باید آن را ثابت در یک لحظه برای شما است. "تام کار می کرد به سرعت در حال.
او با یک میمون-آچار حذف دو چرخ بزرگ از ماشین چمن زنی چمن و معکوس
شیطانک در cogs.
او در پنج دقیقه جای خود را به چرخ ها بود، و دستگاه مورد نیاز به جز
شفاف، کار خوب. "شما وجود دارد، راد! بانگ زد:" تام در
را وارد نمایید.
"یو" suah شگفتی در inventin! "گریه مرد رنگی سپاسگزاری.
"من" چمن همه FO summah یو یو را کاهش دهد 'به پرداخت FO، Mistah سویفت.
"اوه، که بیش از حد است.
من یک معامله بزرگ انجام دهد، راد. "" خب، یو "مرا از bein را نجات داد 'swindled
Mistah سریع، 'I suah preciate DAT.
چگونه در مورد شخص شما معامله سنگ چاقو تیز کنی ترک خورده به، راد؟
"آه، خوب، EF او انجام آن را اجرا کند کاهش سرعت آن را نمی خواهد پرواز از هم جدا، یک او خواهید DAT، به هر حال، FO 'او
suah هستم راگون تنبل است.
من حدس می زنم ما در مورد حتی در آنجا، Mistah سویفت.
"کلیه حقوق این،" تام با خنده صحبت کرد. "آن را به تیز کردن، راد، و شروع به قطع
چمن.
به زودی این تابستان بود، "و تام، جهش بر موتور چرخه خود، مثل یک شات بود.
او پدر خود را در کتابخانه خود را که در بر داشت، با خواندن یک کتاب در مورد مسائل علمی است.
آقای سویفت در تعجب در دیدن پسرش نگاه کرد.
"چه! برگشت خیلی زود از او پرسید.
"شما یک سفر پرواز است.
آیا مدل و مقالات شما را به آقای کرافورد؟ "
"نه بابا،، من دیروز دزدیدند. کسانی که الواط جلوتر از ما، پس از
تمام.
آنها مدل خود را. من سعی کردم به تلفن برای شما، اما سیم
شدند، و یا چیزی است. "" "گریه آقای سویفت.
"اوه، تام!
این خیلی بد است! من ده هزار دلار نمی توانم از دست دادن
که مدل و کسانی که مقالات "و با یک ژست نومید آقای سویفت افزایش یافت
و شروع به قدم آهسته کف.