Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوست مشترک ما از چارلز دیکنز فصل 7
که در آن یک حرکت دوستانه نشات می گیرد
به چیدمان بین آقای Boffin و مرد که آثار ادبی او، آقای سیلاس Wegg، تا کنون تغییر
با تغییر عادات زندگی آقای Boffin، که امپراتوری روم معمولا
کاهش یافته است در روز صبح و در
برجسته عمارت در خانوادهای اشرافی، و نه در شب، از قدیم، و
در الاچیق Boffin.
موارد وجود دارد، با این حال، آقای Boffin زمانی که به دنبال پناه مختصری از
blandishments از مد، خود را در باوئر پس از تاریک در حال حاضر، به
پیش بینی های بعدی sallying چهارم از Wegg،
و در آنجا، در و قدیمی حل و فصل دنبال بخت و اقبال رو به پایین از آن enervated
و استادان از جهان که در این زمان بر روی پاهای آخرین خراب شده است.
اگر Wegg بدتر شده است دفتر خود را پرداخت کرده بودند، یا بهتر است واجد شرایط برای تخلیه آن، او
می توانست این بازدیدکننده داشته است تعریف و سازگار در نظر گرفته، اما، برگزاری
موقعیت فریب سخاوتمندانه-بدهند، او از آنها متنفر است.
این کاملا با توجه به قانون، بنده بی کفایت، هر انکس
مشغول به کار است، همیشه بر علیه کارفرمای خود.
حتی کسانی که استانداران به دنیا آمد، موجودات محترم، شریف و راست شده اند که
بیشتر ابله در مکان های بالا، یکنواخت نشان داده شده است خود را مخالف
(گاهی اوقات در belying بی اعتمادی، گاهی اوقات غرور بی مزه) به کارفرمای خود.
در چنین واقعی عاقلانه از استاد عمومی و بنده چه است، به همان اندازه واقعی است
استاد خصوصی و بنده همه جهان را.
هنگامی که آقای، سیلاس Wegg در آخرین دست آوردن دسترسی آزاد به خانه ما "، که او معتاد بوده است
تماس عمارت خارج که او تا زمانی نشست پناهم، و او در
آخر آن را در تمام خاص به عنوان
مختلف از برنامه های ذهنی خود را از آن به عنوان با توجه به ماهیت آن را به خوبی
می تواند باشد، که دور دیدن و شخصیت وسیع، از طریق ادعا خود و
یک مورد غرامت،
مبتلا به سقوط به یک سویه سودایی غرق در افکار بیش از گذشته سوگوار اگر
خانه و او بود، سقوط در زندگی با یکدیگر است.
و این، آقا، سیلاس را به حامی خود را می گویند، متاسفانه تکان سر و غرق در افکار،
بود یک بار خانه ما!
این، آقا، ساختمان که از آن من اغلب این موجودات بزرگ است،
دوشیزه الیزابت، استاد جورج، خاله جین، و Parker' عمو - که نام بسیار بودند
خود اختراع خود - عبور و repass کردن!
است و به این می آیند، در واقع! آه عزیز من، عزیز من! '
بنابراین مناقصه ها و مزایده مراثی او، که آقای مهربانی Boffin کاملا متاسفم برای او بود.
و تقریبا احساس عدم اعتماد است که در خرید خانه به او انجام داده بود جبران ناپذیر
صدمه بدنی شود.
دو یا سه مصاحبه های دیپلماتیک، در نتیجه ظرافت بزرگ در بخش آقای Wegg را،
اما با فرض ماسک از بی دقتی بازده به یک ترکیب اتفاقی
شرایط به او impelling نسبت به
Clerkenwell، او را برای تکمیل فعال مقرون به صرفه خود را با آقای زهره.
"بیاورید، من به دور الاچیق، گفت:" سیلاس، در زمانی که معامله بسته شد، بعد شنبه
شب، و اگر یک لیوان اجتماعی گرم Jamaikey قدیمی باید نظرات خود را برآورده، من
نه انسان به آن غبطه خوردن. '
شما آگاه هستند شرکت ضعیف بودن من، آقا، 'پاسخ آقای زهره، اما از آن باشد.
این که چنین است، در اینجا این است عصر شنبه و در اینجا این است: آقای زهره آمده و زنگ در
دروازه باوئر.
آقای Wegg باز می شود از دروازه، descries نوعی از باتون کاغذ قهوه ای زیر بازوی آقای زهره،
و اظهارات، در یک تن خشک: "آه! من فکر کردم شاید شما ممکن است در یک تاکسی آمده است.
نه، آقای Wegg، 'پاسخ زهره.
"من در بالا بسته نیست." بالاتر از بسته!
نه! می گوید: Wegg، با برخی از نارضایتی است. اما آیا آشکارا صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید، 'مرتب کردن بر اساس برخی از
از بسته ممکن است بالاتر از شما باشد.
'در اینجا خرید خود را، Wegg آقای، می گوید: زهره، مودبانه تحویل، و من
خوشحالم به بازگرداندن آن به منبع آن را از هر جا - جریان "است.
: 'Thankee، می گوید: Wegg.
در حال حاضر این امر به این نتیجه رسیدند، ممکن است به شما در راه دوستانه که من اشاره
شک و تردید من چه، اگر من یک وکیل مشورت کرده بود، شما می توانید نگه داشته اند این مقاله
بازگشت از من.
من فقط آن را به عنوان یک نقطه حقوقی پرتاب 'آیا شما فکر می کنم، آقای Wegg؟
من تو را در قرارداد باز خرید.
شما می توانید از گوشت و خون انسان در این کشور را خریداری نیست، آقا؛ زنده نیست، شما می توانید، و نه
می گوید: Wegg، تکان دادن سر خود. سپس پرس و جو، استخوان؟
به عنوان یک نقطه نظر حقوقی می پرسد: "زهره.
"به عنوان نقطه نظر قانونی.
من صالح به صحبت می کنند و بر آن، آقای Wegg نیست، می گوید: زهره، قرمزی و رو به رشد
چیزی بلندتر، اما پس از یک نقطه واقع من فکر می کنم خودم را صالح به صحبت می کنند و به عنوان یک
نقطه در واقع من می خواهم شما دیده می شود - به شما اجازه می دهد به من می گویند، بیشتر؟
من بیشتر از بیشتر می گویند نیست، اگر من به شما بود، آقای Wegg نشان می دهد، pacifically.
- قبل از اینکه من می خواهم که این بسته را به دست خود را بدون که قیمت من برای پرداخت داده شده
آن است.
من وانمود نمی دانند که چگونه ممکن است نقطه ای از قانون ایستاده، اما من کاملا مطمئن هستم
بر نقطه واقع است.
همانطور که آقای زهره تحریک پذیر (بدون شک با توجه به ناامیدی خود را در عشق)، و آن را به عنوان
از آقای Wegg نشانه به او از خلق و خوی، نجیب زاده دوم soothingly
سخنان من فقط آن را به عنوان یک مورد کوچک قرار داده، من فقط آن را ha'porthetically.
سپس من ترجیح می دهم آقای Wegg، شما را زمان دیگری، penn'orth etically، آقای
تلافی سیاره، من به شما بگویم به صراحت موارد کمی خود را دوست ندارد. '
وارد شده توسط این زمان در نشسته آقای Wegg، اتاق، روشن در شب سرد
آتش و شعله گاز، آقای زهره نرم و تعارف او را در منزل خود بهره توسط
به مناسبت برای یادآوری Wegg که او (ونوس) به او گفت که او به یک چیز خوب رو کرده بود.
«قابل تحمل، Wegg rejoins. اما در نظر داشت، آقای زهره، که وجود دارد
طلا بدون آلیاژ آن.
مخلوط را برای خودتان و یک صندلی در گوشه chimbley.
آیا شما بر یک لوله انجام دهد، آقا؟
من اما مجری بی تفاوت، آقا، برمی گرداند؛ اما من شما را همراهی
با صدای پف حرکت دادن و یا در فواصل زمانی.
بنابراین، آقای زهره مخلوط، مخلوط Wegg و و آقای چراغ زهره و پاف، و Wegg چراغ و
پاف. و آلیاژ وجود دارد حتی در این فلز
شما آقای Wegg، شما اظهار شد؟
رمز و راز، برمی گرداند Wegg. "من آن را دوست ندارم، آقای زهره.
من دوست ندارم به زندگی را از ساکنان سابق این خانه را زد، در
تیره تیره، و می دانم که آن را انجام داد.
ممکن است هر گونه سوء ظن شما، آقای Wegg؟ 'نه'، 'است که آقا را بر می گرداند.
"من می دانم که سود که توسط آن است. اما من سوء ظن است.
با این که آقای Wegg سیگار و به نظر می رسد در آتش مصمم ترین
بیان خیریه، به عنوان اگر او فضیلت کاردینال با دامن او گرفتار بود
احساس وظیفه دردناک خود را به ترک از او، و او را به نیروی اصلی برگزار شد.
"به همین ترتیب،: رزومه Wegg، من مشاهدات من می تواند بر برخی از ارائه
نقاط و احزاب، اما من هیچ گونه اعتراض را آقای زهره.
در اینجا این است که قطره ثروت عظیم از ابرها بر یک فرد که خواهد بود
بی نام.
در اینجا است که یک کمک هزینه بارگیری در این هفته، با وزن معینی از زغال سنگ، قطره از ابر بر
من کدام یک از ما انسان بهتر است؟
فرد که خواهد بود بی نام و نشان نیست.
این مشاهدات من است، اما من قرار نمیدهیم آن اعتراض است.
من را کمک هزینه و وزن برخی از زغال سنگ است.
او بخت خود را طول می کشد.
این راه کار می کند. این امر می تواند چیز خوبی برای من، اگر من
می تواند چیز ها را در نور آرام شما انجام دهد، آقای Wegg را ببینید.
دوباره در اینجا نگاه کنید، به دنبال سیلاس، با سخنرانی شکوفا لوله خود را و خود را
پای چوبی: دوم داشتن تمایل undignified او شیب در
صندلی خود را؛ 'در اینجا یکی دیگر از مشاهده، آقای زهره، با اعتراض بدون همراه است.
او که خواهد بود بی نام و موجب می شود صحبت کرده است.
او می شود صحبت کرده است.
او که خواهد بود بی نام که با من در دست راست خود را، به طور طبیعی به دنبال
ترویج بالاتر است، و شما شاید meriting به ترویج بالاتر -
(آقای سوفل زهره که او می گویند.)
- او که خواهد بود بی نام، در چنین شرایطی من می گذرد، می گذارد و
صحبت کردن بیش از غریبه بالای سر من. کدام یک از ما دو مرد بهتر است؟
کدام یک از ما دو شعر بیشتر تکرار؟
کدام یک از ما دو تا، در خدمت او است که بی نام و نشان خواهد بود، و پنجه رومیان،
اعم از نظامی و غیر نظامی، تا او به عنوان نیرومند و درشت هیکل رو به عنوان اگر او می خواهم شیر گرفته و از زمان
بر روی خاک اره به ارمغان آورد؟
غریبه صحبت بیش نیست. با این حال خانه است به او که اگر آن را
اش بود، و او تا به اتاق خود، و بر جای پای قرار داده، و حدود یک هزار نفر به تساوی
در سال است.
من به الاچیق تبعید، در آن مانند یک تکه از مبلمان هر زمان
می خواستم. بنابراین، بر مبنای شایستگی، برنده نیست.
این راه کار می کند.
من آن را مشاهده، زیرا من نمی توانم کمک به رعایت آن، که عادت کرده اند را به
دید قوی از اطلاع، اما من اعتراض نیست.
همیشه قبل از آقای زهره؟
نه در درون دروازه، آقای Wegg 'شما بوده ام و تا آنجا که به دروازه و سپس، آقای
زهره؟ بله، آقای Wegg، و از peeped
روی کنجکاوی. '
آیا هر چیزی که شما می بینید؟ "چیزی اما حیاط گرد و غبار است.
آقای Wegg رول چشمان او در تمام طول اتاق، در آن تلاش خود را همیشه ناراضی، و
سپس رول چشمان او در تمام طول آقای زهره به عنوان اگر مشکوک خود را از داشتن چیزی در مورد
او را به یافت می شود.
و در عین حال، آقا، او دنبال کند و با آقای هارمون آشنا،
گمان کرده اند ممکن است در شما مودبانه بوده است، بیش از حد، به او یک تماس به من بدهید.
و شما به طور طبیعی از وضع مودب، شما هستند.
این بند آخر را به عنوان یک تعریف نرم شدن به آقای زهره.
درست است، آقا، 'پاسخ زهره، چشمک چشمان ضعیف او، و در حال اجرا انگشتان خود را
از طریق شوک گرد و خاکی خود را از مو، که من چنین است، قبل از اظهار نظر در باره رعایت برخی soured
من
شما به من اشاره آقای Wegg درک؟ نوشته شده یک عبارت معین احترام به
مایل نیست در نور خاص در نظر گرفته شده است.
پس از آن، همه فرار کرد، صرفه جویی در صفرا است.
همه، آقای Wegg می گوید، در تن تسلیت احساساتی است.
"بله، آقا، برمی گرداند زهره، همه! جهان ممکن است خیال کردن آن سخت است، اما من کاملا می خواهم
به محض گام به بهترین دوست من نه به عنوان.
در واقع، من به زودی می خواهم!
ناخواسته گذر با پای چوبی خود خود را به عنوان چشمه های آقای زهره محافظت
در تاکید این بیانیه گریزان از اجتماع، آقای Wegg متمایل بر روی خود را
به عقب، صندلی و، است و توسط آن نجات
انسان گریز، بی ضرر در یک کشور بی ربط و ruefully مالش سر خود را.
چرا، شما، آقای Wegg تعادل خود را از دست داده، می گوید: زهره، توزیع لوله خود را به او است.
و در مورد زمان آن را انجام دهد، grumbles سیلاس، هنگامی که بازدید کننده را در یک مرد، بدون یک کلمه
متوجه خودشان انجام می دادند را با wiciousness ناگهانی جکهای جعبه!
پرواز نمی آیند از صندلی خود را مانند آن، آقای زهره!
"من درخواست عفو خود، آقای Wegg. من soured.
بله، اما آن را قطع، می گوید: Wegg argumentatively، ذهن نیز حکومت می تواند
شود soured نشسته! و در به در چراغ ها در نظر گرفته، وجود دارد
چراغ bumpey و همچنین استخوان را دارند.
که در آن، دوباره مالش سر خود را، "من اعتراض به خودم.
"من آن را در حافظه داشت، آقا." اگر شما خیلی خوب بود.
آقای Wegg به آرامی subdues لحن طعنه امیز او و طولانی خود را تحریک و رزومه
لوله خود را. ما آقای هارمون قدیمی صحبت می کردند بودن
دوست شما.
یک دوست، آقای Wegg. شناخته شده فقط به صحبت می کنند، و به
مقدار کمی با حال حاضر و پس از آن. شخصیت بسیار کنجکاو است، آقای Wegg،
با توجه به آنچه در گرد و غبار در بر داشت شده بود.
کنجکاو به عنوان راز است. "آه! شما او را مخفی می گرداند Wegg
با رغبت حریص است. او همیشه نگاه از آن، و
شیوه ای از آن.
آه! با یکی دیگر از حلقه چشمان او. "به آنچه که در گرد و غبار در حال حاضر است.
آیا شما تا کنون او به ذکر است که او چگونه آن را در بر داشت، دوست عزیز من شنوید؟
زندگی در محل مرموز، می خواهم بدانم.
به عنوان مثال، جایی که او در بر داشت؟ یا به عنوان مثال، او در مورد آن را؟
این که آیا او در بالای تپه آغاز شد، یا اینکه آیا او در پایین آغاز شد.
آیا او prodded '؛ پانتومیم آقای Wegg مدبر است و رسا، یا آیا او
برداشت،؟
باید به شما می گویند برداشت، جناب آقای زهره، یا باید به شما به عنوان یک انسان - می گویند prodded؟
"من باید بگویم نه، آقای Wegg. به عنوان همکار مرد، آقای زهره - مخلوط دوباره - چرا
نه؟
"از آنجا که گمان می کنم، آقا، که چه پیدا شد، در طبقه بندی شد و
الک. همه تپه ها مرتب و sifted شده؟ "
EM و "شما باید دید که" منتقل می کند به نظر شما.
مخلوط.
در هر مناسبت از گفته خود را "ترکیب دوباره '، آقای Wegg، با هاپ پای چوبی خود را،
hitches صندلی خود را کمی نزدیکتر؛ به عنوان اگر او پیشنهاد شد که او و آقای
زهره دوباره باید ترکیب، از آن آنها باید عینک خود را دوباره پر کردن.
'زندگی (که من قبل از گفت) در محل مرموز، می گوید: Wegg
دیگر بر روی عجز نواز خود را عمل کرده، دوست دارد بداند.
آیا شما تمایل به می گویند در حال حاضر - به عنوان یک برادر - که او همیشه چیزهایی در مخفی
گرد و غبار، و همچنین به عنوان در بر داشت اونا؟ 'آقای Wegg، در کل من باید به او می گویند
ممکن است.
به آقای claps Wegg در عینک خود، و ضمن ستایش از نظرسنجی ها آقای زهره از سر تا
پا.
"به عنوان فانی به همان اندازه با خودم، که دست من در معدن برای اولین بار از این
روز، پس از unaccountably نادیده گرفته است که قانون پر از اعتماد به نفس بی حد و حصر الزام آور
یک شخص creetur creetur همکار، می گوید:
Wegg، از کف برگزاری آقای زهره، صاف و را برای smiting آماده، و در حال حاضر smiting آن را به عنوان
چنین است - و هیچ کس دیگری - برای من خوار شمردن تمام روابط lowlier خودم میان و مرد به راه رفتن
با چهره اش راست است که به تنهایی من تماس بگیرید
دوقلو - در نظر گرفته و از نظر این باند معتمد - چه شما فکر می کنید او ممکن است
مخفی می کرد؟ 'آن است، اما فرض، آقای Wegg.
همانطور که با دست خود را بر قلب او، گریه می کند Wegg و در مواقع حذف حرف یا بخشی از کلمه نیست
کمتر چشمگیر دست موجود که در واقع پس از رم و آب خود را قرار دهید شما
فرض را به زبان، و آوردن آن، آقای زهره! '
او به گونه آقا، آقا بود، و به آرامی که آناتومیست عملی را بر می گرداند،
پس از مصرف مشروبات الکلی، که من باید قضاوت را به فرصت های از جمله این مکان
ارائه stowing دور پول، اشیاء با ارزش، شاید مقالات. '
آقای Wegg، دوباره برگزاری آقای "به عنوان یکی بود که همیشه زینت به زندگی انسان است، می گوید:
کف زهره به عنوان اگر او قرار بود برای گفتن ثروت خود را با پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست، و نگه داشتن خود
خود را تا آماده برای smiting آن هنگامی که زمان
باید به عنوان یکی که شاعر ممکن است چشم خود را بر روی در نوشتن
کلمات دریایی ملی:
راس آب و هوا، در حال حاضر غیر روحانی نزدیک بازوی او حیاط و حیاط بازوی او نهفته است، دوباره گریه
من، آقای زهره، دوز دومی خود، کفن مرد دست و پنجه نرم، آقا، و یا
او مگس!
- است که می گویند، در نظر گرفته شده در نور بلوط درست بریتانیا را برای شما توضیح دهد.
آقای زهره، عبارت "مقالات"!
"دیدن که آقای مسن به طور کلی قطع شد برخی از رابطه نزدیک،
یا مسدود کردن برخی از محبت طبیعی، آقای زهره rejoins، او به احتمال زیاد ساخته شده خوب
بخواهد بسیاری از ها و codicils. '
کف سیلاس Wegg فرود با صدایی با صدا غذا خوردن بر کف زهره، و
Wegg پرخرج exclaims، دوقلو به نظر به طور مساوی با احساس!
مخلوط کمی بیشتر!
پس از هم اکنون پای چوبی و نزدیک صندلی خود را در مقابل آقای زهره، آقای Wegg hitched
به سرعت در حال مخلوط هر دو، می دهد و بازدید کننده خود را شیشه ای خود را، لمس لبه آن با لبه
خود قرار می دهد خود را به لب خود قرار می دهد
پایین، و دست به گسترش خود را بر روی زانو بازدید کننده خود را در نتیجه او را به آدرس:
'آقای زهره.
این است که من برای یک غریبه منتقل مخالفتی ندارم، هر چند که من با توجه به
غریبه ای به عنوان بیش از مشتری تردید. به خاطر ساخت پول نمی باشد.
هر چند پول همیشه استقبال.
برای خودم نیست، اگر چه من مغرور که به بالا انجام خودم خوب نیست
تبدیل شود. این علت از حق است.
آقای زهره، منفعلانه چشم ضعیف خود را هر دو در یک بار چشمک می پرسد، "چیست، آقای Wegg؟
حرکت دوستانه، آقا، که من در حال حاضر پیشنهاد.
همانطور که می بینید حرکت، آقا؟
تا شما آن را با اشاره به آقای Wegg، من می توانم بگویم که آیا من یا نه.
اگر هر چیزی می شود در این محل وجود دارد، اجازه دهید آن را پیدا کنیم با هم.
اجازه دهید حرکت دوستانه از موافقت برای آن نگاه با هم ما را.
اجازه دهید حرکت دوستانه از موافقت برای به اشتراک گذاشتن سود حاصل از آن را به طور مساوی میان ما را
تماس با ما.
در راه حق. "بنابراین سیلاس فرض هوا نجیب.
سپس می گوید: آقای زهره، دنبال کردن، بعد از مراقبه با موهای خود را در دست او برگزار شد،
او فقط می تواند توجه خود را تعمیر سر خود را ثابت؛ اگر هر چیزی بود که
unburied از زیر گرد و غبار، آن را یک راز من و تو در کنار هم نگه داشته؟
که می شود آن را آقای Wegg؟ 'است که که بر آنچه در آن بستگی دارد، آقای
زهره.
می گویند از آن پول بود، و یا بشقاب، یا جواهرات، این امر می تواند تا آنجا که ما کسی
دیگری است. آقای زهره شانه ابرو، interrogatively.
در علت حق آن را.
از آنجا که این امر می شود ندانسته با تپه را به دیگری فروخته و خریدار خواهد بود
او هرگز قصد نداشتم به، و هرگز خریداری است.
و آنچه که، لازم است آقای زهره، اما به علت اشتباه؟
بگو: «آن مقاله این بود:« آقای زهره مطرح است.
با توجه به آنچه آنها شامل ما باید ارائه دهد به دور اونا به احزاب ترین
علاقه مند، 'پاسخ Wegg، بی درنگ. "در علت از حق، آقای Wegg؟
"پس، آقای زهره.
اگر احزاب باید آنها را در علت اشتباه استفاده کنید، که عمل خود را و
عمل. آقای زهره.
من نظر شما، آقا، آن را به دهان آسان است.
از آنجا که من بر شما که شب نامیده می شود زمانی که شما، که من ممکن است بگویند، شناور شما
ذهن قدرتمند در چای، من احساس کردم که شما مورد نیاز برای roused با یک شی.
در این حرکت دوستانه، آقا، شما یک شیء با شکوه از خواب بیدار شدن شما.
آقای Wegg سپس در ادامه بر آنچه در سراسر بالاتر از فریبنده خود تصویر را بزرگ تر ببینید.
ذهن: - صلاحیت آقای زهره برای چنین جستجو.
او در عادات بیمار آقای زهره و دستکاری ظریف expatiates بر مهارت خود را در
چیدمان چیزهای کوچک با هم بر دانش خود را از بافت ها و بافت های مختلف؛
احتمال از نشانه های کوچک
که منجر به او به کشف concealments بزرگ.
در حالی که به خودم می گوید: Wegg، من در آن خوب نیست.
آیا من خودم منصرف تا prodding، یا اینکه آیا من خودم را داد تا اهدای، من
می تواند آن را با حس ظریف انجام دهید تا به عنوان نشان می دهد که من آزاردهنده بود
تپه.
کاملا متفاوت با شما، از رفتن به محل کار (که شما می) در نور از یک شخص انسان،
holily در یک حرکت دوستانه به مرد برادر خود متعهد است. "
آقای Wegg بعدی به میزان متوسطی اظهارات در انطباق در پای چوبی به نردبان می خواهم
و چون روح perches، و همچنین نکات در یک گرایش ذاتی در آن چوب
داستان، هنگامی که به اقدام برای به نام
اهداف تفرجگاه در شیب ashey،، خود را به جای پای بازده چوب،
و میخ صاحب خود را به یک نقطه.
سپس، ترک این بخش از این موضوع، او را پدیده ویژه ای است که اظهارات
قبل از نصب، خود را در باوئر، آن را از آقای زهره بود که او اولین بار شنیده ام
افسانه از ثروت پنهان در تپه:
که، او با هوا مبهم پارسا مشاهده بود مطمئنا برای هیچ چیز هیچ وقت بنا شده است.
در نهایت، او را به علت از حق گرداند، gloomily به foreshadowing
احتمال چنین چیزی در حال کشف به جانی قلمداد آقای Boffin (که او یک بار دیگر
به صراحت اذعان می کند که آن را نمی توان انکار کرد که او
سود قتل)، و پیش بینی انصراف خود را با سیاست گذاران دوستانه به
انتقام عدالت.
و این، آقای Wegg به صراحت اشاره می کند، نه در همه به خاطر پاداش - هر چند
این امر می تواند یک اصل می خواهید از آن را.
به این همه، آقای زهره، با ضربه خود را مو گرد و خاکی cocked پس از نحوه
گوش سگ تری یر، شرکت عمیق.
آقای Wegg، پس از به پایان رسید، باز می دارد، اسلحه خود را گسترده، تا اگر به آقای زهره چگونه لخت
سینه او است، و پس از آن برابر آنها را در انتظار پاسخ، آقای زهره چشمک او را با هر دو
چشم برخی از زمان کمی قبل از صحبت کردن.
"من و شما آن را به خودتان، آقای Wegg محاکمه، او می گوید زمانی که او صحبت می کنند.
'شما از مشکلات تجربه پیدا کرده اند. "
Wegg، کمی نقش برآب پاسخ: نه، آن را به سختی می توان گفت که من آن را سعی کردم،
اشاره است. "من فقط آن را گذاشتم.
گذاشتم آن است.
و هیچ چیز به جز مشکلات؟ '
Wegg سر خود می لرزد.
"من به ندرت می دانیم چه چیزی را به این می گویند، آقای Wegg، مشاهده زهره، پس از ruminating
در حالی که. بگو: «بله،، 'Wegg به طور طبیعی خواستار است.
«اگر من soured نه، پاسخ من خواهد بود ندارد.
اما soured، آقای Wegg، هدایت و به جنون و نا امیدی بی پروا، گمان می کنم
آن بله.
Wegg شادمان بازتولید دو لیوان، مراسم clinking خود را تکرار
رینگ و نوشیدنی درون با heartiness بزرگ را به سلامت و موفقیت در
زندگی از بانوی جوان را کاهش داده است که آقای
زهره به وضعیت کنونی خود را راحت از ذهن.
مقالات از حرکت دوستانه و سپس بارها خوانده و توافق است.
اما مکان به شکل مخفی و پنهان حفاظت و، راحت و کاربر پسند، و پشتکار است.
باوئر برای همیشه دسترسی به آقای زهره تحقیقات خود، و هر
احتیاط در برابر خود مشاهده جذب در گرفته
محله.
گام There'sa! exclaims زهره. "کجا؟" گریه می کند Wegg، شروع است.
بیرون. خیابان! آنها در عمل از تصویب معاهده هستند
حرکت دوستانه، با تکان دادن دست بر آن است.
آنها آرام کردن شکستن را روشن می کند، لوله های خود را که رفته اند، و پشت لاغر خود را در
صندلی. بدون شک، یک گام است.
نزدیک پنجره، و دست شیرهای آب در شیشه است.
! بیا در خواستار Wegg به معنی دور آمده دم در.
اما سنگین ارسی قدیمی از مد افتاده است به آرامی بزرگ شده، و سر به آرامی به نظر می رسد از
پس زمینه تاریک شب. "دعا آقای سیلاس Wegg را اینجا؟
آه! من او را ببینید!
حرکتدهنده دوستانه ممکن است کاملا در سهولت آنها بوده است، حتی اگر
بازدید کننده در شیوه معمول وارد شده بود.
اما، با تکیه بر پنجره بالا پستان، و خیره در خارج از تاریکی، آنها
بازدید کننده بسیار شرم آور است.
به خصوص آقای زهره: که حذف لوله خود را، تساوی پشت سر او، و خیره میشود و در
starer، اگر آن را به عنوان نوزاد Hindoo خود را به او واکشی خانه بودند.
"عصر به خیر، آقای Wegg.
محوطه دروازه قفل باید به نگاه، اگر شما آن را گرفتن.
آیا این آقای Rokesmith؟ falters Wegg. این آقای Rokesmith است.
اجازه ندهید که شما را اذیت کنم.
من نشده اید. من فقط یک پیام برای شما، که من
در راه بازگشت به خانه من متعهد به تحویل آن به مسافرخانه من.
من در دو ذهن در مورد آینده فراتر از دروازه بدون زنگ نمی دانستند اما شما
ممکن است یک سگ داشته باشد. "من آرزو داشتم، mutters Wegg، با پشت خود را
تبدیل شده که او از صندلی اش بلند شد.
خیابان! صدا در نیاوردن! غریبه ای صحبت بر این، آقای زهره. '
این است که هر کسی می دانم؟ "وزیر خیره هرگونه پرسش.
نه، آقای Rokesmith.
دوستان من. عبور از شب با من است.
اوه! عفو خود را تمنا می کنم، التماس می کنم.
آقای Boffin شما بخواهد که او انتظار ندارد که شما را به هر شب در خانه بمانند،
احتمال آمدن او را. است که او ممکن است، بدون اینکه به او رخ داده است
قصد آن بوده اند، یک کراوات بر شما.
در آینده، اگر او بدون اطلاع قبلی آمده، او را شانس خود را برای پیدا کردن
شما، و از آن خواهد شد به او اگر او نمی کند.
من متعهد به شما در راه من بگویید.
که همه با آن، و "شب خوب" وزیر امور خارجه
پنجره را کاهش می دهد، و از بین می رود.
آنها گوش و شنیدن صدای پای خود را به سمت دروازه و شنیدن نزدیک دروازه پس از
او.
و برای آن فرد، آقای زهره »سخنان Wegg، زمانی که او به طور کامل رفته است،" من
شده اند گذشت. اجازه بدهید از شما بپرسم که شما را از او فکر می کنم؟ "
ظاهرا آقای زهره می کند نمی دانم به او چه فکر می کنم، برای او باعث می شود تلاش های گوناگون
به پاسخ، بدون ارائه خود را از هر سخن دیگر بیان که از او است
نگاه منحصر به فرد است.
نگاه دو، شما، آقا، rejoins Wegg، بازی تلخی بر کلمه.
که نگاه او است. هر مقدار از نگاه منحصر به فرد برای من، اما نه
یک نگاه دو!
که ذهن زیر دست، آقا. 'آیا شما می گویید چیزی علیه او وجود دارد؟
زهره می پرسد. چیزی علیه او؟، تکرار Wegg.
چیزی؟
چه کمک به احساسات من - به عنوان یک شخص و مرد - اگر من بنده
حقیقت، و احساس خودم را مجبور به پاسخ، همه چیز! '
مشاهده به آنچه پناهگاه فوق العاده ضعیف وخیلی احساساتی، شترمرغ featherless شیرجه رفتن سر خود را!
از جمله پرداخت غرامت اخلاقی غیر قابل بیان به Wegg است، باید بر طرف شود
در نظر است که آقای Rokesmith یک ذهن underhanded!
در این شب نور ستاره، آقای زهره، او سخنان، زمانی که او نشان می دهد که دوستانه
تکان دهنده در سراسر حیاط، و هر دو چیزی بدتر برای مخلوط کردن دوباره و
دوباره: "در این شب نور ستاره را به فکر می کنم
که صحبت کردن بیش از غریبه ها، و ذهن underhanded، می تواند به راه رفتن به خانه
در زیر آسمان، اگر همه آنها مربع بود!
"عینک از آن orbs، می گوید: آقای زهره، نگران به سمت بالا با کلاه خود غلت
'سنگین به ارمغان می آورد، در خرد کردن او کلماتی را که او نمیخواستند به نظر خودش و نه خاموش.
هنوز در آن در نظر گرفته می شود - "
"من می دانم! من می دانم!
شما نیاز به تکرار نیست اونارو می گوید: Wegg، با فشار دادن دست خود را.
اما فکر می کنم که چگونه آن ستاره ثابت در راه حق در برابر بعضی ها که باید
باشد بی نام. این است که من را تحمل کینه توزی نیست.
اما ببینید که آنها چگونه با remembrances قدیمی جسته جسته برق زدن!
remembrances قدیمی چه، آقا؟ "
آقای زهره آغاز می شود drearily پاسخ، از کلمات خود را با دست خط خود او، که او
آرزو کنم که به خودش در نظر، نه - زمانی که سیلاس را قطع و او را با عزت کوتاه.
«نه، آقا!
Remembrances خانه ما، استاد جرج جین از عمه، عمو پارکر، همه
گذاشته زباله! همه ارائه فداکاری را به عزیز دردانه
ثروت و کرم از یک ساعت!