Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوست مشترک ما توسط چارلز دیکنز فصل 16
به مناسبت سالگرد
Twemlow براورد کردن، پانسمان و خود را در مسافرخانه خود را بیش از پایدار حیاط در دوک
خیابان سنت جیمز، و با شنیدن اسب در زیر توالت خود را می یابد،
خود را در کل به ضرر
موقعیت در مقایسه با حیوانات نجیب در رد و بدل.
در حالی که، از یک سو، او هیچ همراه او را با کف دست زدن soundingly و
نیاز به او را در لهجه های ناهنجار به بالا و بیا، هنوز، از سوی دیگر، او است
بدون سرپرست در همه، و ملایم
نجیب زاده در انگشت مفاصل و مفاصل دیگر همکاری rustily در صبح، او می تواند
پنداشتن آن حتی حاضر می شود تا توسط سیما در اتاق خود را درب گره خورده، پس از او بود
ماهرانه در اثر مالش و slushed و
sluiced و جلا داد و لباس، در حالی که خود را صرفا گرفتن بخش غیر فعال در
این تلاش معاملات.
چگونه جذاب Tippins ها می شود در زمانی که خودش arraying برای سردرگمی
حواس انسان، تنها به زینت و خدمتکار او شناخته شده، اما شاید حتی این که
تعامل با مخلوق، و نه کاهش می یابد
خود وابستگی از Twemlow به می تواند با یک معامله خوب از مشکل توزیع
همراه در بازسازی روزانه فریبندگی خود را دیدن که به صورت و گردن خود را
این الوهیت شایان ستایش است، به عنوان آن بود،
گونه های روزانه خرچنگ دریایی - پرتاب کردن پوسته هر چاشتگاه، و نیاز به حفظ
در یک نقطه بازنشسته تا پوسته جدید سخت.
باوجود این، Twemlow جزء در طول خود را سرمایه گذاری با یقه و کراوات و
مچ بند به بند انگشتان خود را، جز در ضلال و چهارم به صبحانه.
و صبحانه را با آنها است اما برای همسایه نزدیک خود، Lammles از Sackville
خیابان، که به او افاضه شده است که او را خویشاوند خود را از راه دور، آقای Fledgely دیدار خواهد کرد.
افتضاح Snigsworth تابو قدرت و Fledgely را ممنوع کرده است، اما صلح دوست
دلایل Twemlow، اگر او خویشاوند من من او را نمی کنم، و برای دیدار با یک مرد است
نه او را می دانم.
اولین سالگرد ازدواج شاد خانم و آقای Lammle است، و
جشن صبحانه است، چرا که شام در مقیاس مورد نظر sumptuosity
می تواند در عرض کمتر محدودیت از نمی شود به دست آورد
کسانی که از اقامت غیر موجود و مجلل است که بسیاری از مردم دیوانه وار
حسود.
بنابراین، سفرهای Twemlow با سختی نیست کمی در سراسر Piccadilly، معقول
پس از یک بار درست در شکل و کمتر در معرض خطر توسط زدم
وسایل نقلیه سریع.
مطمئن باشید که در روز بود که هنگامی که او برای مرخصی از Snigsworth ترس امیدوار
برای انجام کاری و یا چیزی بود، در زندگی، و قبل از آن تاتار شکوه صادر کرد
فرمان امپراتور که قوت قانو، همانطور که او هرگز تشخیص
خود او باید نجیب زاده فقیر مستمری بگیر از من، و به او اجازه دهید بدینوسیله
در نظر خود pensioned "آه! Twemlow من!
بگو، خاکستری شخصیت کمی ضعیف، افکار در سینه ات به روز هستند، از
علاقه داشتن به - هنوز به او تماس بگیرید که کبود قلب تو هنگامی که آن را سبز و تو سر قهوه ای
و اینکه آیا آن را خوب یا بد، بیشتر
دردناک و یا کمتر، در باور خیال در این ساعت، نسبت به او را می دانم برای حریص
تمساح روکش زره، با ظرفیت بیشتر از تصور ظریف و
نقطه حساس و حساس به لمس در پشت تو
جلیقه، نسبت مستقیم با از بافندگی-سوزن.
بگو: به همین ترتیب، Twemlow من، چه از آن بود که تعداد زیادی شادتر ارتباط ضعیف باشد
بزرگ، یا برای ایستادن در با دوغاب پر زمستانی دادن اسب های هک به نوشید
وان کم عمق در مربی ایستاده، تا که به تو نزدیک به پا نامشخص تو.
Twemlow چیزی می گوید، می رود و در.
او نزدیک می درب Lammles، درایوهای تا کمی یک اسب حمل و نقل، شامل
Tippins الهی است.
Tippins، اجازه دادن به پنجره، به شوخی extols هوشیاری اسب سوار خود را در
که در انتظار وجود دارد به دست او.
Twemlow او دست به دست با جاذبه بسیار مودب که اگر او خود را با هر چیزی واقعی بودند، و
آنها در ادامه بالا.
Tippins همه در خارج از کشور در مورد پاها، و به دنبال بیان که کسانی که ناپایدار
مقالات تنها در رانش بومی خود را نادیده میگیرند.
و عزیز خانم Lammle و جناب آقای Lammle، چگونه می توانم شما انجام دهید، و زمانی که شما رفتن به پایین
what's آن نام مکان - گای، ارل وارویک، شما می دانید - آنچه در آن است - گاو نمیخوام - به
دنده خوک نمک زده و خشک کرده بیکن ادعا؟
و مورتیمر، که نام آنها برای همیشه از لیست من از دوستداران آ،
دلیل برای اولین بار از fickleness و پس از ترک پایه، چگونه شما، بدبخت؟
و آقای Wrayburn، شما در اینجا!
چه کاری می تواند به شما می آیند، چرا که همه ما بسیار مطمئن شوید که قبل از دست شما
رفتن به صحبت!
Veneering، MP، چه چیزهایی در پایین در خانه، و هنگامی که شما را
از کسانی که مردم وحشتناک برای ما؟
و Veneering خانم، عزیز من، می توانید آن را مثبت و واقعی که شما را به آن
تنگ شب پس از شب، به شنیدن آن نثر مردان؟
صحبت کردن در که، Veneering، چرا شما نمی نثر، برای شما باز لبهایت را
با این حال، وجود دارد و ما در حال مرگ هستند به شنیدن آنچه شما برای گفتن به ما!
خانم Podsnap، مفتون تو رو ببینم.
بهبهان، در اینجا؟ نه!
ما، نه؟ آه!
چکمه آقای!
لذت می برند. آقای آبجو!
این تجمع قبیله است.
بنابراین Tippins، Fledgeby و نظرسنجی ها و غیر خودی را از طریق شیشه های طلایی، زمزمه
که بر می گردد و در مورد، در راه بی بی گناه او، هر کس دیگری من می دانم؟
نه، من فکر می کنم نیست.
هیچ کس وجود دارد. هیچ کس وجود دارد.
هیچ کس در هر نقطه!
آقای Lammle، همه زرق و برق، تولید Fledgeby دوست خود، به عنوان مرگ برای افتخار
ارائه به Tippins بانوی.
Fledgeby ارائه شده است، هوا از رفتن چیزی برای گفتن، هوا از رفتن به می گویند
هیچ چیز، هوا ابتدا از مراقبه، استعفا، و
ویرانی، پشت در آبجو، باعث تور
چکمه، و محو در پس زمینه شدید، احساس شارب خود را، تا اگر
ممکن است تبدیل شده تا او در آنجا پنج دقیقه پیش.
اما Lammle او است قبل از او بسیار به طور کامل محقق
bareness از زمین. او به نظر می رسد در راه بد، Fledgeby باشد؛
برای Lammle نشان دهنده او را به عنوان مرگ دوباره است.
او در حال مرگ است، می خواهم ارائه به Twemlow،.
Twemlow دست خود را ارائه می دهد. خوشحالم که او را ببیند.
مادر شما، آقا، ارتباط من بود.
بنابراین من معتقدم که می گوید: Fledgeby، اما مادر من و خانواده او را دو بودند.
آیا شما در شهر اقامت می پرسد Twemlow.
Fledgeby می گوید: "من همیشه هستم. Twemlow می گوید: "مانند شهر،.
اما قطع تخت Fledgeby مصرف آن را کاملا بد و پاسخ، نه، او را دوست
شهر.
Lammle تلاش برای شکستن نیروی سقوط، توسط اظهار که برخی از مردم نمی
مانند شهر است.
Fledgeby retorting است که او از هر چنین شنیده ام هرگز اما خود است، Twemlow او می رود
دوباره به شدت.
هیچ چیز جدید در این صبح وجود دارد، گمان می کنم می گوید: Twemlow، بازگشت به
علامت با روح بزرگ. Fledgeby از هر چیزی شنیده می شود.
Lammle: نه، یک کلمه از اخبار وجود ندارد، می گوید:.
می افزاید: «یک ذره، چکمه. یک اتم، سازیاموسیقی زنگی در آبجو.
به هر طریقی از اجرای این قطعه کوچک هماهنگ به نظر می رسد به منظور بالا بردن
ارواح به طور کلی به عنوان با احساس وظیفه انجام می شود، و مجموعه های شرکت رفتن.
همه برابر تر از قبل به نظر می رسد، به فاجعه بودن در جامعه
بقیه.
حتی یوجین در یک پنجره ایستاده، moodily نوسانی منگوله کور، آن را می دهد
دقیق حرکت تند و سریع در حال حاضر، به عنوان اگر او خود را در مورد بهتر است.
صبحانه اعلام کرد.
همه چیز روی میز زرق و برق دار و پر زرق و برق است، اما با خود assertingly موقت و
هوا عشایری در دکوراسیون، به عنوان مباهات خواهد بود که آنها بسیار بیشتر زرق و برق دار و پر زرق و برق
در اقامتگاه مجلل است.
خود آقای Lammle بنده خاص در پشت صندلی خود را، تحلیلی پشت
صندلی Veneering موارد در نقطه است که بندگان را به دو دسته قرار می گیرند: یکی
mistrusting آشنایان کارشناسی ارشد، و دیگر mistrusting استاد.
بنده آقای Lammle، طبقه دوم.
ظاهر می شود در تعجب و روح کم از دست خواهد رفت، چرا پلیس تا زمانی در
آمدن به کارشناسی ارشد خود را در برخی از اتهام از قدر اول است.
Veneering، MP، در سمت راست خانم Lammle Twemlow در سمت چپ او Veneering خانم،
WMP (همسر عضو پارلمان)، و بانوی
Tippins در حق آقای Lammle و چپ.
ولی مطمئن باشید که به خوبی در درون شیفتگی چشم آقای Lammle و لبخند
نشسته کمی Georgiana.
و مطمئن باشید که نزدیک به کمی Georgiana، تحت بازرسی توسط همان gingerous در
آقا نشسته، Fledgeby به.
Oftener از دو یا سه بار در حالی که صبحانه در حال انجام است، آقای Twemlow می دهد
چرخش ناگهانی به سمت خانم Lammle، و سپس می گوید به او، عفو خود را تمنا می کنم، التماس می کنم! '
این عدم راه معمول Twemlow است، چرا که راه خود را به روز است؟
چرا که حقیقت این است، Twemlow بارها و بارها تحت تاثیر کارگر که خانم
Lammle به صحبت می کنند به او می رود و تبدیل می یابد که این طوری نیست، و اغلب
که او چشم خود را بر Veneering.
عجیب است که این احساس را تابع توسط Twemlow اصلاح شده پس از، با این حال پس از آن
است.
Tippins بانوی با تدابیری plentifully از میوه ها را از زمین (از جمله انگور، آب
در رده) زنده می شود، و شامل خودش را به بیرون کشیدن جرقه از
مورتیمر نوعی درخت اقاقیا.
این است که همیشه در میان شروع به درک، که عاشق بی وفا باید
توان در جدول مقابل به بانوی Tippins، که پس از آن ضربه بزنند کاشته
آتش مکالمه خارج از خودش.
در یک وقفه از عمل بلع و مضغ، Tippins بانوی تأمل مورتیمر،
به یاد می آورد که آن را در Veneerings عزیز ما، و در حضور یک حزب که بود
قطعا همه در اینجا، که او به آنها گفت
داستان آن مرد را از جایی که پس از آن به طرز وحشیانه ای جالب شد
و vulgarly محبوب. : بله، بانوی Tippins، 'موافقت مورتیمر؛ به عنوان
آنها بر روی صحنه گفت، "با این حال!
پس ما به شما انتظار می رود، retorts دلربا، برای حفظ شهرت خود را، و به ما بگویید
چیز دیگری. '
'Tippins خانم، من خودم را برای زندگی خسته آن روز، و چیزی بیشتر می شود وجود دارد
را از من گرفتی.
مورتیمر parries به این ترتیب، با احساس بر او که در جای دیگر آن است که یوجین و نه او
شوخ است، و در این محافل که در آن یوجین همچنان ادامه دارد در حال
لال، او، مورتیمر، است، اما دو
از دوست که او خود را تاسیس کرده است.
اما، quoth Tippins های جالب، من در گرفتن چیزی بیشتر از حل و فصل
شما خواهد شد.
خائن! این چیزی است که من در مورد یکی دیگر از ناپدید شدن می شنوند؟
"همانطور که شما که آن را شنیده ام، برمی گرداند نوعی درخت اقاقیا، شاید شما به ما بگویید.
"هیولا، دور! retorts بانوی Tippins.
خود طلایی خاکروبه بر شما من به شما مراجعه کرده است.
آقای Lammle، قابل توجه در اینجا، با صدای بلند اعلام کرد که عاقبت به داستان وجود دارد
انسان را از جایی.
سکوت تحقیق و بحث پس از اعلام است. من به شما اطمینان می گوید: نوعی درخت اقاقیا، زود گذر
دور میز، من چیزی برای گفتن دارند.
اما یوجین اضافه کردن در صدای کم، وجود دارد، به آن، به آن! "او خود را تصحیح با
علاوه بر این، هیچ چیز به ذکر است. '
چکمه و آبجو بلافاصله درک آن است که فوق العاده به ذکر است، و
مودبانه پر سر و صدا شده است. Veneering نیز با درک بازدید
به همان اثر است.
اما این قابل درک است که توجه خود را در حال حاضر به جای استفاده می شود، و مشکل برای نگه داشتن،
که لحن مجلس عوام است.
می گوید: مورتیمر: دعا کنید مشکل از آهنگسازی خود را به گوش نمی شود،
نوعی درخت اقاقیا، چون من مدت ها باید به به پایان رسید قبل از اینکه شما را به افتاده
نگرش راحت.
مثل - مانند، بی صبرانه وقفه یوجین،
"روایت کودکان
"من به شما داستان جک Manory را بگویید، و در حال حاضر داستان من شروع شده؛
من شما را یکی دیگر از جک و برادرش بگوید، و در حال حاضر داستان من است
انجام شد "-.، و تمامش کنید!
یوجین می گوید این کار را با یک صدای ازار در صدای او، تکیه به عقب و در صندلی خود و
به دنبال balefully در خانم Tippins، که او را به عنوان خرس عزیز خود را گره، و شوخی
insinuates که او (یک گزاره بدیهی) زیبایی و او جانور است.
مرجع، ادامه مورتیمر، که گمان می کنم به محترم من و ساخته شود
مخالف enslaver منصفانه است، به شرایط زیر است.
به تازگی، از زن جوان، Hexam لیز دختر مرحوم جسی Hexam، در غیر این صورت
آقا، یاد خواهد شد که به بدن انسان را از جایی بر داشت،
مرموزی دریافت کرده اید، از او می دانستند نه
آنها، عقبنشینی آشکار از اتهامات عنوان شده علیه پدرش، با یکی دیگر از آب
شخصیت طرف نام از Riderhood را.
هیچ کس به آنها معتقد بودند، زیرا Riderhood شیطون کوچولو - من به قول وسوسه
به یاد گرگ جذاب که جامعه ارائه کرده اند یک سرویس بزرگ اگر او
Riderhood آقای پدر و بلعیدم بود
مادر در مراحل ابتدایی خود را - که قبلا بازی کرده بود سریع و شل گفت:
اتهام، و، در واقع، آنها را رها.
با این حال، عقب رفتن من ذکر کرده اند، راه خود را به دست لیز Hexam را در بر داشت.
با عطر و طعم بر روی آن شده است برخی از پیامبر ناشناس در یک مورد علاقه
پنهان سازی های تاریک کلاه slouched و، و توسط او بود
، فرستاده شده در اثبات بیگناهی پدرش، آقای Boffin، مشتری من است.
شما عبارت از فروشگاه، بهانه، اما به عنوان یک سرویس گیرنده دیگر به حال هرگز،
و در همه احتمال باید هرگز، من و نه افتخار او را به عنوان طبیعی
کنجکاوی احتمالا منحصر به فرد است. '
اگر چه به آسانی به عنوان معمول در سطح، نوعی درخت اقاقیا است که کاملا به طور معمول آسان نیست
زیر آن.
با یک هوا از minding یوجین در همه، او احساس می کند که این موضوع است در دسترس نباشد
یکی از امن که در آن ارتباط است.
کنجکاوی طبیعی است که تنها زینت موزه های حرفه ای من را تشکیل می دهند، او
رزومه، پس از این بخواهد وزیر امور خارجه خود را - فردی منزوی خرچنگ یا صدف
گونه، که نام او به من فکر می کنم،
Chokesmith - اما در حداقل ماده نیست - می گویند کنگر فرنگی - به خود را در
ارتباط با لیز Hexam. کنگر فرنگی ادعا آمادگی خود را پس برای انجام این کار،
تلاش برای انجام این کار، اما با شکست مواجه می شود.
"چرا با شکست مواجه است؟" چکمه می پرسد. چگونه با شکست مواجه است؟، آبجو می پرسد.
ببخشید من باز می گرداند نوعی درخت اقاقیا، من باید پاسخ برای یک لحظه به تعویق بیندازند، و یا ما
باید اوج ضد داشته باشد.
کنگر فرنگی شکست اشکارا، مشتری من وظیفه اشاره به من: هدف خود را به
پیشبرد منافع هدف جستجوی خود است.
من ادامه خودم در ارتباط با او قرار داده، اتفاق می افتد حتی در اختیار برخی از
وسیله خاص، با یک نگاه در یوجین، از قرار دادن خودم در ارتباط با
او، اما من نمی توانم بیش از حد، چرا که او از بین رفته است.
"از بین رفته! اکو عمومی است. 'ناپدید شده است، می گوید: مورتیمر.
هیچ کس نمی داند چگونه، هیچ کس نمی داند که در زمانی که هیچ کس نمی داند که در آن است.
و به این ترتیب داستان به پایان می رسد که شرافتمندانه و عادلانه مخالف enslaver من
نامیده می شود. "
Tippins، با جیغ کمی bewitching،، opines که ما باید هر یک از ما باشد
به قتل رساندند در بستر ما. چشم اوژن او را به عنوان اگر برخی از ما خواهد بود
به اندازه کافی برای او.
اظهارات خانم Veneering، WMP، که این اسرار اجتماعی 1 ترس از ترک
عزیزم.
Veneering، MP، آرزوهای خود را به (اطلاع با چیزی از هوا دست دوم
دیدن آقایان محترم در سمت راست سر گروه اصلی خود را در
محل) که آیا آن را در نظر گرفته شده است.
منتقل شده است که فرد از بین رفته ارواح و یا در غیر این صورت صدمه زده است؟
به جای پاسخ دادن به نوعی درخت اقاقیا، پاسخ یوجین و پاسخ عجله و vexedly:
نه، نه، نه، او معنی این نیست، او به طور داوطلبانه از بین رفته - اما کاملا -
به طور کامل.
با این حال، موضوع بزرگ شادی آقا و خانم Lammle می شود مجاز نیست
ناپدید با vanishments های دیگر - با انقراض قاتل، انقراض
ژولیوس Handford، انقراض لیز
Hexam، - و در نتیجه Veneering باید گوسفند حال حاضر به قلم به یاد می آورند که از آن
آنها گمراه شده است.
که به گفتمان شادی آقا و خانم Lammle مناسب، آنها در حال عزیزترین
و قدیمی ترین دوستان او در جهان است، و یا آنچه مخاطبان برای او به را مناسب
اعتماد به نفس خود را که به عنوان مخاطب، اسم
بسیاری یا دلالت بسیاری، که همه دوستان قدیمی ترین و عزیزترین او در
جهان؟
به پس Veneering، بدون تشریفات افزایش، راه اندازی به سخن آشنا
به تدریج پررنگ به آواز خواندن پارلمانی آهنگ، که در آن او که در هیئت مدیره می بیند
Twemlow دوست عزیز خود را که در آن روز
twelvemonth عطا دوست عزیز خود Lammle از طرف عادلانه از دوستان عزیز خود را
Sophronia، و در آن او نیز که در آن هیئت مدیره دوستان خود چکمه می بیند و
آبجو که دور محوری او در یک دوره
دوست عزیز بانوی Tippins خود را نیز دور او را - AY بسیج، و در درجه نخست
رتبه - او هرگز نمی تواند فراموش کرده ام در حالی که حافظه دارای صندلی اش.
اما او آزاد است به اعتراف است که او از آن هیئت مدیره نتواند عزیز دوست قدیمی خود
Podsnap، هر چند او به خوبی توسط دوست عزیز خود را جوان Georgiana نشان داده است.
و او بیشتر در آن هیئت مدیره (این او با شکوه اعلام کرد، می بیند به عنوان اگر exulting در
قدرت یک تلسکوپ فوق العاده) دوستش آقای Fledgeby، اگر او می خواهد به او اجازه
به او تماس بگیرید.
برای تمام این دلایل، و بسیاری دیگر که او به خوبی می داند خواهد شد که
رخ داده است به افراد از ذکاوت استثنایی خود، او است که در اینجا به شما که
زمان فرا رسیده است که با قلب ما
در لیوان ما، با اشک در چشمان ما، با برکت بر لب ما، و در
به طور کلی راه را با بخشش از ران نمک زده و دود زده خوک و اسفناج در larders عاطفی ما، ما باید
و همه نوشیدنی به دوستان عزیز ما
Lammles، مایل به آنها چندین سال به عنوان شاد به عنوان آخرین و بسیاری از بسیاری از دوستان به عنوان
congenially به عنوان خود متحد می شود.
و این او اضافه خواهد شد. که Veneering Anastatia (که فورا شنیده به گریه)
بر روی همان مدل قدیمی انتخاب و خود را دوست Sophronia Lammle شکل گرفته، در رابطه با
که او به مردی که wooed اختصاص داده شده
و او را برنده شد، و ترشحات خوب وظایف زن.
دیدن هیچ راهی بهتر از آن، در اینجا Veneering وابسته به سخنرانی اسب بالدار او را می کشد
بسیار کوتاه، و plumps پایین، سر خود را تمیز کردن، با: "Lammle، خدا بیامرزد
شما!
سپس Lammle.
بیش از حد او را در هر راه، بینی pervadingly بیش از حد شکل درشت اشتباه را، و
بینی در ذهن خود و رفتار خود را بیش از حد لبخند واقعی، بیش از حد وفت می شود
کاذب؛ بیش از حد بسیاری زیادی دندان در یک لحظه بدون نشان نیش قابل دیدن خواهد بود.
او شما را با تشکر از دوستان عزیز، برای مهربانی تبریک و امیدوار است به شما دریافت خواهید کرد -
ممکن است در آینده از این موارد لذت بخش خواهد بود - در محل اقامت مناسب
ادعاهای خود را در مراسم از مهمان نوازی.
او هرگز فراموش نخواهم کرد که در Veneering را او برای اولین بار شاهد Sophronia.
Sophronia از هرگز فراموش نخواهم کرد که در Veneering که او برای اولین بار او را دیدم.
آنها از آن سخن گفت به زودی پس از آنها ازدواج کرده بود، و موافقت کردند که آنها را هرگز
آن را فراموش کرده ام. در واقع، به Veneering آنها مدیون اتحادیه خود را.
آنها امیدوارند که برای نشان دادن احساس خود را از این روز برخی از (: 'نه، نه، از Veneering) - آه، بله، بله،
و اجازه دهید او بر آن تکیه می کنند، آنها را در صورتی که می توانید!
ازدواج او با Sophronia ازدواج علاقه دو طرف بود: او
ثروت کم کم به او بود، او ثروت کوچک او: ثروت کمی خود را پیوست:
این ازدواج تمایل خالص و مناسب بود.
تشکر از شما!
Sophronia و او از جامعه از جوانان دوست دارند، اما او مطمئن نیست که خود را
خانه یک خانه خوب برای افراد جوان پیشنهاد باقی می ماند تنها، از
تفکر سعادت داخلی خود می تواند آنها را وادار به تغییر عقیده ندارند.
او به هر حاضر یکی صدق نمی کند، قطعا نه به عزیز خود را کمی
Georgiana.
باز هم از شما سپاسگزارم! نه، توسط، توسط، آن را به او درخواست خود را به
Fledgeby دوست.
او در تشکر Veneering برای شیوه احساس که او در آن دوست مشترک آنها اشاره
Fledgeby، او معتقد است که: نجیب زاده در بالاترین برآورد.
متشکرم.
در واقع (بازگشت طور غیر منتظره به Fledgeby)، بهتر است شما او را می شناسند،
بیشتر شما را در او پیدا کنید که شما تمایل به دانستن.
باز هم از شما سپاسگزارم!
در نام او را عزیز Sophronia و در خود، از شما سپاسگزارم!
خانم Lammle نشسته است هنوز هم کاملا، با چشمان خود را روی میز لباس بازیگران.
به عنوان آدرس به پایان می رسد آقای Lammle Twemlow نوبت بار دیگر به او ناخواسته، درمان نیست
هنوز که تاثیر اغلب در محدوده زمانی معین است که او در حال رفتن به صحبت به او.
این زمان او واقعا در حال رفتن به سخن گفتن به او.
Veneering در حال صحبت کردن با همسایه دیگر در کنار خود، و او در صدای پایین صحبت می کند.
"آقای Twemlow.
او پاسخ، "من فرمودید؟ بله؟ هنوز کمی تردید، چرا که او نیست
به دنبال او. "شما باید روح آقا و من
می دونی که من ممکن است به شما اعتماد کرد.
آیا شما به من فرصت گفتن چند کلمه را به شما می دهد هنگامی که شما به
پله ها 'قطعا.
افتخار من خواهد شد.
آیا به نظر نمی رسد برای این کار، اگر شما، و آن را متناقض فکر نمی کنم اگر شیوه ای من
باید از کلمات من بی دقت تر. من ممکن است به تماشا.
Twemlow قرار می دهد به شدت شگفت زده شده، دست خود را به پیشانی اش، و غرق در خود
مراقبه صندلی. خانم Lammle افزایش می یابد.
همه ظهور.
خانمها تا پله. آقایان به زودی پس از پرسه زدن.
Fledgeby فاصله گرفتن مشاهده سبیل چکمه را اختصاص داده شده،
سبیل آبجو و سبیل Lammle، و با توجه به الگوی شارب او
ترجیح می دهند از خود تولید
اصطکاک ها، اگر جن از گونه تنها به مالش خود پاسخ.
در طراحی اتاق ها، گروه ها به طور معمول را تشکیل می دهند.
نوعی درخت اقاقیا، چکمه، و آبجو، بال بال زدن مثل پروانه ها که در اطراف شمع موم زرد -
guttering، و با برخی از اشاره از یک سیم پیچ برگ در آن - Tippins بانوی.
بیگانگان پرورش Veneering، M P.، و خانم Veneering، WMP
Lammle با آغوش خورده، Mephistophelean در گوشه ایستاده، با Georgiana
و Fledgeby.
خانم Lammle، روی یک مبل یک میز، دعوت توجه آقای Twemlow را به یک کتاب
پرتره در دست او.
آقای Twemlow طول می کشد به ایستگاه خود را بر روی نیمکت قبل از او، و خانم Lammle را نشان می دهد او را می
پرتره. او می گوید: "شما باید دلیلی برای شگفت زده می شود،
آرام، اما ای کاش شما به نظر می رسد.
به پریشان Twemlow، تلاش نگاه نکنند، به نظر می رسد خیلی بیشتر از آن است.
من فکر می کنم، آقای Twemlow، شما قبل از به روز است که ارتباط از راه دور از تو هرگز نمی دیدم؟
نه، هرگز.
حالا که شما برای دیدن او، شما آنچه که او است.
شما به او افتخار نیست؟ "گفتن حقیقت، خانم Lammle.
اگر شما بیشتر از او می دانستند، کمتر تمایل به اذعان او به شما خواهد بود.
در اینجا یکی دیگر از پرتره است. چه شما به آن فکر می کنم؟
Twemlow حضور ذهن به اندازه کافی می گویند با صدای بلند: "بسیار شبیه!
غیر! دوست شما متوجه شده اند، شاید، که او به نفع
با توجه خود را؟
شما متوجه جایی که او در حال حاضر، و چگونه درگیر؟
: بله. اما آقای Lammle - او دارت نگاهی به او که او نمی تواند
درک، و او را به یکی دیگر از پرتره نشان می دهد.
خیلی خوب است آن را "جذاب" می گوید: Twemlow.
«پس چون به نزدیک به یک کاریکاتور - آقای Twemlow، آن است که غیر ممکن است به شما چه بگویم
مبارزه در ذهن من بوده است، قبل از اینکه من می توانم خودم را به صحبت می کنید که من
آن است که تنها در اعتقاد که من ممکن است شما را هرگز به من خیانت اعتماد، که من می توانم
را ادامه دهید.
با احترام من به شما اعتماد به نفس من است که هرگز خیانت قول - که شما احترام
آن، حتی اگر شما دیگر ممکن است به من احترام بگذارند، - و من باید به عنوان راضی اگر شما
آن سوگند یاد کرده بود. "
خانم، افتخار یک نجیب زاده فقیر - '
"با تشکر از شما. من می توانم بیشتر مورد نظر است.
آقای Twemlow، من درخواست شما را به آن کودک را نجات دهد!
آن کودک؟ 'Georgiana.
او باید قربانی شود.
او خواهد شد و به این ارتباط از شما inveigled ازدواج کرده است.
این امر مشارکت، پول، حدس و گمان است.
او دارای قدرت اراده و یا شخصیت به خودش کمک کند و او را در آستانه
که به نفرت تمام برادر برای زندگی است. 'شگفت انگیز به فروش می رسد!
اما آنچه می توانم انجام دهم برای جلوگیری از آن؟ خواستار Twemlow، و به آخرین شوکه سر در گم
مدرک دانشگاهی است. 'در اینجا یکی دیگر از پرتره است.
و چه خوب که نیست، هست؟
مبهوت در صورت نور از خود پرتاب سرش به آن نگاه انتقادی،
Twemlow هنوز dimly درک مجمع تشخیص مصلحت نظام از پرتاب سر خود را،
و این کار را.
اگر چه او می بیند پرتره از اگر آن را در چین بود.
"قطعا خوب نیست، می گوید: خانم Lammle. سفت و اغراق آمیز!
و EX - اما Twemlow، خود را در حالت تخریب، می تواند کلمه فرمان نیست، مسیرهای پیاده روی و
خاموش به '- actly بنابراین آقای Twemlow، کلمه خود را وزن داشته باشد
با پرشکوه خود، خود را کور پدر.
شما می دانید که چقدر او از خانواده خود می سازد. از دست دادن هیچ زمان.
هشدار او را اما او را علیه آنان هشدار می دهند؟
در مقابل من است.
توسط Twemlow بزرگ، فرصت خوبی دریافت یک محرک در این لحظه بحرانی است.
محرک صدای Lammle است. : 'Sophronia، عزیز من، چه پرتره شما
نشان Twemlow؟
شخصیت های عمومی، آلفرد 'نمایش او از من است.
بله، آلفرد.
او این کتاب قرار می دهد پایین، طول می کشد کتاب دیگری، تبدیل برگ، و ارائه
عمودی به Twemlow. "این آقای Lammle است.
آیا شما فکر می کنید خوب است - هشدار پدر او در مقابل من است.
من آن را سزاوار، چون من در این طرح از اول بوده است.
این طرح شوهرم، ارتباط خود را، و معدن است.
من به شما بگویم این، فقط برای شما ضرورت احمقانه فقیر کمی نشان می دهد
موجودی مهربان است که دوست و نجات است.
شما از این به پدرش را تکرار.
شما به من تا کنون یدکی، و قطعات یدکی شوهرم.
، هر چند که این جشن به روز تمام مسخره است، او همسر من است، و ما
باید زندگی کنند - آیا شما فکر می کنید آن را دوست دارم؟
Twemlow، در حالت بهت زده، feigns به مقایسه تصویر در دست خود را با
اصلی به دنبال به سمت او از گوشه Mephistophelean خود.
خوب در واقع در طول کلماتی که با دشواری بزرگ Twemlow
عصاره از خود. "من خوشحالم که شما فکر می کنم تا.
در کل، من خودم آن را به بهترین.
دیگران خیلی تاریک است. حالا در اینجا به عنوان مثال، یکی دیگر از آقای
Lammle - '
اما من متوجه نمی شوید من راه من نمی بینم، stammers Twemlow، که او بیش از falters
کتاب با شیشه های خود را در چشم او. چگونه هشدار پدر او، و به او؟
به او بگو تا چه حد؟
به او بگو چقدر؟ من - من - گم کردن "است.
به او بگو من یک بازی ساز، به او بگویید من یک زن حیله گر و طراحی، او را به شما بگویم
مطمئن دخترش بهتر است از در خونه من و شرکت من.
او هیچ چیز از من بگو، همه آنها درست باشد.
شما می دانید آنچه انسان puffed او است، و چگونه به راحتی شما می توانید باعث غرور خود را
زنگ.
به او بگو تا آنجا که او را زنگ بدهد و او را از او دقیق و قطعات یدکی به من
بقیه.
آقای Twemlow، احساس می کنم تخریب ناگهانی من در چشمان تو آشنا که من با من
تخریب در چشم خود من، من کاملا احساس تغییر است که باید بر من در می آیند
شما در این چند لحظه آخر است.
اما من به حسن نیت خود را با اعتماد به عنوان به طور ضمنی به عنوان زمانی که من شروع کردم.
اگر شما می دانستید که چگونه اغلب من سعی کردم به صحبت می کنند به شما به روز، شما تقریبا به من ترحم.
من می خواهم هیچ وعده های جدید از شما در حساب خود من، من راضی، و من همیشه
خواهد شد، راضی با وعده به من داده اند.
من می توانم مبادرت به گفتن نه، برای من که دیده می شوم.
اگر می خواهید ذهن من در حالت استراحت با اطمینان تعیین می کنند که شما با در میان امدن
پدر و نجات این دختر بی خطر، نزدیک است که کتاب قبل از شما آن را به من بازگردان، و من
بدانند که منظور شما چیست، و عمیقا تشکر
شما در قلب من - آلفرد، Twemlow آقای فکر می کند، یکی از بهترین و کاملا موافق است
با من و تو. پیشرفت های آلفرد.
گروه شکستن.
خانم Tippins افزایش می یابد، و Veneering خانم رهبر خود را به شرح زیر است.
برای لحظه ای، خانم Lammle را به آنها نیست، اما هنوز به دنبال در Twemlow
به دنبال در پرتره آلفرد را از طریق عینک خود را.
گذشته لحظه، Twemlow قطره عینک خود را در طول نوار آن، افزایش می یابد، و بسته
این کتاب با تاکید است که باعث می شود که بچهای که مورد مواظبت قرار میگیرد شکننده از جن، Tippins،
شروع می شود.
سپس خداحافظی و خداحافظی و مناسبت جذاب ارزشمند از عصر طلایی، و بیشتر
دنده خوک نمک زده و خشک کرده بیکن، و مانند آن، و Twemlow می رود متناوب در سراسر
در Piccadilly با دست خود را به پیشانی اش،
و تقریبا پایین lettercart سرخ اجرا شود، و در قطره آخرین امن خود را در
آسان صندلی آقا خوب، بی گناه، با دست خود را به پیشانی او هنوز هم، و
سر در غلغله.