Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل LII. دور م د Gesvres.
D' Artagnan کمی به مقاومت مورد استفاده قرار می خواهم که او را تجربه کرده بودند.
او بازگشت ، عمیقا تحریک شده ، به نانت.
سوزش ، با این مرد شدید ، معمولا خود را در حمله تند و شدید بادی که
تعداد کمی از مردم ، تا کنون ، آنها پادشاه ، آنها غول شد ، قادر به مقاومت در برابر شده است.
لرزش با خشم ، او مستقیما به قلعه رفت و پرسید : مخاطب با
پادشاه.
این ممکن است حدود هفت ساعت در صبح است ، و از زمان ورود خود را در نانت ،
پادشاه سحر خیز شده بود.
اما در پس از رسیدن به راهرو که ما با آن آشنا هستند ، D' Artagnan م د
Gesvres ، که او را متوقف مودبانه ، گفتن او را به صحبت می کنند بیش از حد بلند و مزاحم
پادشاه.
"آیا در خواب پادشاه؟" D' Artagnan گفت. "خب ، من به او اجازه دهید خواب.
اما در مورد آنچه که ساعت آیا شما فرض کنید او طلوع خواهد کرد؟ "
"آه! در حدود دو ساعت ، اعلیحضرت شده است تا تمام شب ".
Artagnan D' زمان کلاه خود را دوباره تسلیم M. Gesvres د ، و بازگشت به خود
آپارتمان ها.
او در نیمه گذشته نه آمد ، که پادشاه در صبحانه گفته شد.
این تنها به من کت و شلوار ، گفت : "D' Artagnan. "من به پادشاه صحبت خواهد شد در حالی که او
غذا خوردن. "
م د Brienne یادآوری D' Artagnan است که پادشاه هر یک در زمان وعده غذایی را نمی بینم.
"اما" D' Artagnan گفت ، به دنبال askant در Brienne ، "شما نمی دانم ، شاید ،
مسیو ، که من آن را امتیاز از غذای اصلی در هر نقطه -- و در هر ساعت "
Brienne زمان دست کاپیتان با مهربانی و گفت : "نه در نانت ، عزیز موسیو
D' Artagnan. شاه ، در این سفر ، تغییر کرده است
همه چیز. "
D' Artagnan ، کمی ملایم تر ، می پرسید : در مورد چه ساعت شاه به پایان رسید
صبحانه خود را. "ما نمی دانیم."
"EH -- تی دان" می دانم!
به چه معنا است؟ شما نمی دانید چقدر زمان شاه
اختصاص به غذا خوردن است؟
به طور کلی این یک ساعت ، و ، اگر ما قبول است که هوا از Loire می دهد
اشتها اضافی ، ما آن را به یک ساعت و نیم گسترش است که به اندازه کافی ، من
فکر می کنم.
من صبر کنید که در آن من است. "" اوه! جناب موسیو D' Artagnan ، منظور از
روز ، این است که اجازه می دهد هر فردی به فرد در این راهرو باقی می ماند ، من در گارد AM
که هدف خاص است. "
D' Artagnan احساس خشم خود را در آن نصب به مغز خود را برای بار دوم.
او سپس به سرعت ، به خاطر ترس از پیچیده امر توسط یک صفحه نمایش
زودرس طنز بد.
به محض او بود ، او شروع به منعکس کننده. "پادشاه گفت :" او ، "من دریافت نمی
که آشکار است.
مرد جوان عصبانی است ، او می ترسد ، از قبل ، از کلماتی که ممکن است من صحبت می کنند
به او.
بله ، اما در عین حال دختر خوشگل و جزیره را محاصره ، و دو دوست من در حال حاضر توسط
احتمالا گرفته شده و یا کشته شدند. ضعیف Porthos!
او به به استاد Aramis ، همیشه کامل از منابع ، و من در حساب او آسان است.
اما ، نه ، نه ؛ Porthos است هنوز رتبهدهی نشده است نامعتبر است ، و نه Aramis در کودنی در اثر پیری خود را.
یکی از با بازوی خود را ، از سوی دیگر با تخیل خود ، کار خود را پیدا کنید
سربازان عظمت.
چه کسی می داند که اگر این مردان شجاع ممکن است برای عبرت از او بیشتر مسیحی
عظمت سنگر و استحکامات کمی از سنت Gervais! من به نومیدی از آن نیست.
آنها توپ و پادگان.
و در عین حال ، "ادامه داد D' Artagnan ،" من نمی دانم که آیا آن بهتر خواهد بود برای متوقف کردن
مبارزه کنند.
برای خودم به تنهایی من نمی خواهد قرار داده تا با هر دو به نظر می رسد با ترشرویی و یا توهین از
پادشاه ، اما برای دوستان من من باید قرار داده تا با همه چیز.
باید من به M. میشل بروید؟
در حال حاضر ، یک مرد باید عادت وحشتناک به دست آوردن وجود دارد.
من به میشل م. "
D' Artagnan مجموعه به جلو شجاعانه برای پیدا کردن M. میشل ، اما که او اطلاع داده شد
کار با پادشاه ، در قلعه از نانت.
"خوب!" گریه او ، "بار آمده اند که در آن اندازه گیری گام های من از د
Treville به کاردینال ، از کاردینال را به ملکه ، از ملکه را به لویی XIII.
واقعا گفت که مردان ، در حال رشد قدیمی ، تبدیل شدن به بچه ها دوباره -- به قلعه ،
پس از آن! "او بازگشت به انطرف.
م د Lyonne بود بیرون می آید.
او D' Artagnan هر دو دست ، اما به او گفت که پادشاه مشغول شده بود همه
قبل از عصر و تمام شب ، و ، که دستورات داده می شود شده بود که هیچ کس نباید
پذیرفته شده اند.
"نه حتی کاپیتان که سفارش طول می کشد فریاد :" D' Artagnan.
"من فکر می کنم که است و نه بیش از حد قوی." "حتی او نشده ، گفت :" م د Lyonne.
پاسخ : از آنجا که این پرونده ، "D' Artagnan ، زخمی به قلب" از
کاپیتان تفنگدار ، که همواره به آنها وارد اتاق پادشاه ، هیچ
دیگر اجازه برای ورود به آن ، کابینه خود را ، یا
او salle یک آخور ، چه شاه مرده است ، یا کاپیتان خود را در رسوایی است.
آیا به من نفع ، ، م د Lyonne ، که به نفع هستند ، برای بازگشت و به پادشاه ،
سادگی ، ارسال کنم او استعفای من است. "
"D' Artagnan ، از آنچه شما انجام می دهید مراقب باشید!" "به خاطر دوستی ، برو!" و او تحت فشار قرار دادند
او به آرامی به سمت کابینه. "خوب ، من خواهد رفت ، گفت :" Lyonne.
D' Artagnan منتظر ، قدم زدن در مورد راهرو در هیچ خلقی دلخواهی است.
Lyonne بازگشت. "خب ، چه شاه می گویند؟" گفت
D' Artagnan.
تیس : "او به سادگی جواب داد ،'' خوب ، "پاسخ Lyonne.
"است که آن را به خوبی!" گفت کاپیتان ، با یک انفجار است.
"این است که می گویند ، که او آن را قبول است؟
خوب! در حال حاضر ، پس هستم!
من فقط یک شهروند ساده ، م د Lyonne. من لذت بردن از مناقصه شما خوب
خداحافظ!
وداع ، قلعه ، راهرو ، اتاق و حول و حوش! بورژوا ، به نفس کشیدن در آزادی ،
خداحافظی خود را از شما طول می کشد. "
و بدون انتظار طولانی تر ، کاپیتان از تراس پایین راه پله بر خاست ،
جایی که او را برداشت تا به حال قطعات نامه Gourville.
پنج دقیقه پس از آن ، او را در شبانه روزی شد ، که در آن ، با توجه به رسم همه بزرگ
افسرانی که به مسافرخانه در قلعه ، او چه او نامیده می شد ، گرفته شده بود شهرستان
اتاق.
اما زمانی که او وارد وجود دارد ، به جای پرتاب کردن شمشیر و عبا او ، او در زمان
تپانچه خود ، قرار دادن پول خود را به یک کیف پول چرم بزرگ ، برای اسب خود را از ارسال
قلعه و اصطبل ها ، و دستور داد که
اطمینان از رسیدن به خود را Vannes در طول شب.
همه چیز رفت و با توجه به خواسته های خود را.
در هشت ساعت در شب ، او با قرار دادن پای خود را در رکاب ، هنگامی که م د
Gesvres ، در سر از دوازده تن از پاسداران ظاهر شد ، در مقابل از شبانه روزی.
D' Artagnan همه از گوشه چشم او را دیدم ، او نمی تواند شکست دیدن مردان سیزده
و سیزده اسب. اما او جعلی به رعایت هر چیزی ، و
در مورد به قرار دادن اسب خود در حال حرکت بود.
Gesvres سوار به او. "موسیو D' Artagnan!" گفت که او ، با صدای بلند.
"آه ، موسیو د Gesvres عصر بخیر! "" می گویند شما در
سوار بر اسب است. "
"بیشتر از آن ، -- من نصب شده است ، -- که شما را ببینید."
"خوشبخت است من با شما ملاقات کرد." "آیا شما به دنبال من ، و سپس؟"
"دوشنبه Dieu! بله. "
در بخشی از پادشاه ، من به حساب بازکنند؟ "" بله. "
همانطور که من سه روز پیش ، رفت و در جستجوی M. Fouquet؟ "
"آه"
"مزخرف! عدم استفاده بیش از حد ظریف با
من ، که همه کار از دست داده است. به من بگو در یک بار شما قصد دستگیری مرا دارند. "
"برای دستگیری شما -- آسمان خوب! نه ".
"چرا شما بیاید و به من با دوازده سواران در پاشنه خود را در امتداد چیزی حرکت کردن ، پس از آن؟"
"من دور من است." "است که بد نیست!
و به این ترتیب من به شما انتخاب کنید تا در دور شما ، EH؟ "
"من شما انتخاب کنید نیست ، من با شما ملاقات است ، و من التماس شما را به با من آمده است."
"کجا؟" "به پادشاه است."
"خوب" D' Artagnan گفت : با هوا bantering "پادشاه رها شده است."
"برای بهشت است خاطر ، سروان ، گفت :« م د Gesvres ، در صدای کم به تفنگ دار ،
آیا مصالحه خودتان نیست! این مردان را می شنوید. "
D' Artagnan با صدای بلند خندید و پاسخ داد :
"مارس! افرادی که دستگیر بین قرار می گیرد
شش نگهبانان اول و گذشته شش است. "
"اما من شما را بازداشت نمی گفت :« م ، د Gesvres ، "شما با پشت سر خواهد مارس ، با من ،
اگر شما لطفا. "
"خب ، D' Artagnan گفت :" است که بسیار مودب ، دوک ، و شما در حال راست
بنابراین ، اگر تا کنون من به دور من را در نزدیکی خود را مخصوص - DE - ville به حال بود ، من باید
شده است با ادب به شما ، من به شما اطمینان دهم ، بر روی کلمه از آقایی!
در حال حاضر ، یکی به نفع بیشتر ؛ پادشاه با من چه می خواهید؟
"آه ، پادشاه عصبانی است!"
"بسیار خوب! پادشاه ، که فکر آن را به ارزش در حالی که با عصبانیت ، ممکن است طول بکشد
مشکل دوباره آرام رشد است که همه. من که نباید مرد ، من قسم می خورم. "
"نه ، اما --
"اما -- باید فرستاده شده به نگه داشتن شرکت با Fouquet M. مایه تاسف است.
Mordioux! که یک مرد متعارف وخوش زبان درپیش زنان ، یک مرد ارزش است!
ما باید بسیار sociably با هم زندگی کنند ، من سوگند یاد می کند. "
در اینجا ما در محل مقصد ما هستند ، گفت : "دوک.
"کاپیتان ، برای خاطر بهشت با پادشاه آرام باشد!"
"آه! آه! شما در حال بازی مرد شجاع با من ، دوک! "D' Artagnan گفت ، پرتاب یکی از
نگاههای مبارز خود را بیش از Gesvres.
"من گفته شده که شما بلند پروازانه از متحد نگهبانان خود را با تفنگدار من.
این اعتصاب به عنوان یک فرصت پر زرق و برق است. "" من را بیش از مراقبت های خوب برای
فایده خودم از آن ، کاپیتان. "
و چرا ، و نه دعا؟ "" اوه ، به دلایل بسیاری -- در وهله اول ،
برای این : اگر من به شما در تفنگدار پس از داشتن شما دستگیر موفق -- "
"آه! سپس شما اقرار شما مرا دستگیر کردند؟ "
"نه ، من انجام دهد." "می گویند ملاقات من.
بنابراین ، شما می گفتند اگر شما به من پس از داشتن مرا دستگیر کردند ، موفق بودند؟ "
"تفنگدار شما ، در حرکت اول با کارتریج های توپ ، راه من ، آتش
اشتباه "" اوه ، که من نمی خواهند گفت.
همراهان را دوست من کم است. "
Gesvres D' عبور Artagnan در اولین ساخته شده ، و در زمان او را مستقیما به کابینه که در آن
لوئیس انتظار برای کاپیتان خود را از تفنگدار بود ، و خود را پشت سر خود قرار داد
همکار در اتاق و حول و حوش.
پادشاه می تواند شنیده شود و مجزا ، صحبت کردن با صدای بلند به Colbert در همان
کابینه ای که در آن میشل ممکن است شنیده ام ، چند روز قبل از آن ، پادشاه صحبت کردن با صدای بلند
M. D' Artagnan.
نگهبانان به عنوان یک دستک نصب شده قبل از دروازه اصلی باقی ماندند ؛ و گزارش
به سرعت در سراسر شهر است که مسیو لو capitaine تفنگدار به حال پخش شده بود
به دستور شاه دستگیر شد.
سپس این مردان در حال حرکت است دیده شدند ، و همانطور که در زمان خوبی لویی XIII.
و د Treville م ، گروه ، شکل بود شکل گرفته اند و راه پله ها پر ، سوفل مبهم ،
صادر از دادگاه زیر آمد ، نورد
به داستان ، قسمت فوقانی مانند ناله دور از امواج.
M. Gesvres د ناراحت شد.
او در نگهبانان او نگاه کرد ، که پس از تفنگدار که به تازگی مورد بازجویی قرار
کردم در میان صفوف خود ، شروع به آنها را با جلوه ای از معصومیت اجتناب کنند.
D' Artagnan مطمئنا کمتر از این همه نسبت به م د Gesvres ، کاپیتان آشفته
سپاه پاسداران.
همانطور که به زودی او وارد شد ، او خود را بر روی لبه یک پنجره از چه رو با عقاب او نشسته
نگاه او را دیدم که قرار بود بدون کمترین احساس.
بدون مرحله از تخمیر مترقی که خود را در گزارش خود نشان داده بود
بازداشت او موفق به فرار شدند.
او گیراندم لحظه انفجار برگزار خواهد کرد و ما می دانیم که او
previsions شد به طور کلی درست است.
"این امر می تواند بسیار غریب ،" فکر می کرد ، "اگر در این شب ، praetorians من باید
من پادشاه فرانسه است. چگونه من باید خنده! "
اما ، در اوج ، همه متوقف شد.
سپاه پاسداران ، تفنگدار ، افسران ، سربازان ، سوفل ، تشویش ، پراکنده ، از میان رفت ،
درگذشت دور پایان تهدید و شرارت وجود دارد.
یک کلمه امواج آرام بود.
پادشاه Brienne مورد نظر گفت : "صدا در نیاوردن ، اقایان! برهم زدن شما پادشاه است. "
D' Artagnan آهی کشید.
"تمام به پایان رسیده است" گفت که او "تفنگدار روز حاضر هستند کسانی که او
عظمت لوئیس XIII. همه به پایان رسیده است! "
، اعلام کرد : ":" موسیو D' Artagnan ، شما در حول و حوش اتاق پادشاه تحت تعقیب
راهنمایی کردن.