Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب هفتم دوم
او سه روز پس از این ارتباطات از آمریکا دریافت کرد ، در شکل
یک تکه کاغذ آبی تاشو و gummed ، رسیدن به او را از طریق بانکداران خود را ، اما
در هتل خود توسط یک پسر کوچک در تحویل
یکنواخت ، که ، تحت دستورالعمل ها را از دربان ، او را به عنوان او با نزدیک شدن به آرامی
گام دادگاه کمی.
این ساعت شب بود ، اما نور روز طولانی در حال حاضر و پاریس بود بیش از هر زمان دیگری
نفوذ.
بوی گل در خیابان ها بود ، او تا به حال بوی بنفشه دائمی خود را در
بینی و او خود را به صداها و پیشنهادات خود ، ارتعاشات هوا متصل بود ،
انسان و دراماتیک ، او ، چرا که آنها تصور
در جاهای دیگر نمی شد ، که برای او بیشتر و بیشتر به عنوان بعد از ظهر خفیف آمد
عمیق تر -- همهمه دور ، با یک کلیک در نزدیکی تیز بر روی آسفالت ، تماس صوتی ، پاسخ دادن ،
در جایی و به عنوان پر از تن به عنوان یک بازیگر در یک بازی است.
او به شام خوردن در خانه ، به طور معمول ، با Waymarsh -- بودند که برای حل و فصل
صرفه جویی و سادگی ، و او در حال حاضر در مورد قبل از دوست خود را آویزان آمد.
او تلگراف خود را در دادگاه خوانده شده است ، هنوز ایستاده مدت طولانی جایی که او آن را باز کرده بود
و دادن پنج دقیقه پس از آن به مطالعه تازه ای از آن است.
در گذشته ، به سرعت او آن را مچاله که اگر به آن را دریافت در خارج از راه ، به رغم
که ، با این حال ، او آن را نگه داشته وجود دارد -- هنوز هم آن را نگه داشته در زمانی که در پایان یکی دیگر از نوبت ،
او را به یک صندلی قرار داده شده در نزدیکی یک جدول کوچک کاهش یافته بود.
در اینجا ، با قراضه خود را از کاغذ در مشت خود فشرده و بیشتر شده توسط خود را پنهان
تاشو سلاح خود را محکم ، او برای مدتی در فکر نشسته ، gazed قبل از او
مستقیم است که از Waymarsh ظاهر شد و او را بدون ابتلا به چشم خود نزدیک است.
دومی در واقع ، با ظاهر خود را زده به او نگاه سخت را برای تک
فوری و پس از آن ، تا اگر به آن دوره از سوی برخی از vividness ویژه در آن تعیین می کند ،
بازگشت به سالن سخنرانی د و بدون پرداختن به او کاهش یافته است.
اما زائر از Milrose خود اجازه هنوز به صحنه را از
در پشت صفحه شیشه ای روشن از آن عقب نشینی است.
Strether به پایان رسید ، او شنبه ، موشکافی تازه از او اجازه فشرده ، که
او صاف به دقت دوباره به عنوان او آن را روی میز خود قرار داد.
آن باقی مانده وجود دارد برای چند دقیقه ، تا زمانی که در آخرین دنبال کردن ، او را دیدم Waymarsh
تماشای رشد او از درون. در این که چشمان خود را در جلسه مواجه شد -- ملاقات برای
لحظه ای که در طی آن نه نقل مکان کرد.
اما Strether پس از آن ، تاشو تلگراف خود را با دقت بیشتری و قرار دادن آن را به
جیب جلیقه اش.
چند دقیقه بعد دوستان با هم شام نشسته بودند ، اما Strether بود
در عین حال گفت که هیچ چیز درباره آن ، و آنها در نهایت ، بعد از قهوه در جدا
دادگاه با هیچ چیز گفت : در هر دو طرف است.
دوست ما بود علاوه بر آگاهی است که حتی کمتر از حد معمول بود در این
مناسبت بین آنها ، گفت : به طوری که آن را تقریبا به عنوان اگر هر کدام منتظر بودند
چیزی از دیگری.
Waymarsh بود همیشه بیشتر یا کمتر ، هوای نشستن در درب چادر خود را ، و
سکوت ، پس از هفته ها بسیاری از بازی خود را در کنسرت خود آمده بودند.
این یادداشت در واقع ، به حس Strether ، در این اواخر صورت گرفته بود ، تن فولر ، و از آن او بود
علاقه داشتن به شب که آنها تا به حال کاملا هرگز پس از آن بیرون کشیده شده است.
در عین حال آن فرود آمد ، هیچ کمتر که او بسته درها را به اعتماد به نفس زمانی که همدم او
در نهایت از او خواست اگر هر چیزی خاص موضوع را با او وجود دارد.
"هیچ چیز" او جواب داد : "بیش از حد معمول است."
در روز بعد ، با این حال ، در یک ساعت اولیه ، متوجه شد که به مناسبت برای دادن پاسخ های بیشتری را در
هم اهنگی با حقایق.
چه بود موضوع را به تمام شب قبل ، اولین ساعات ادامه داشت
که بعد از شام ، در اتاق خود ، او را به ترکیب فراوان اختصاص داده شده بود
نامه است.
او Waymarsh برای این منظور quitted شده بود ، و وی را به منابع خود را با کمتر
مراسم از خو گرفته خود را ، اما در نهایت فرو می ریزند مجددا با نامه اش
unconcluded و چهارم را به خیابان ها بدون پرس و جو برای رفیق خود را.
او یک پیاده روی طولانی و مبهم را گرفته بود ، و یکی ساعت قبل از بازگشت او زده بود و
صعود مجدد خود را به اتاق او توسط کمک از شمع glimmering پایان برای او در سمت چپ
قفسه در خارج تسلیم پورتر.
او خود را ، صاحب بر بسته شدن درب خود بود ، از ورقه های سست متعدد او
ترکیب ، و پس از آن ، ناتمام ، بدون خواندن آنها ، آنها را به کوچک پاره شده بود
قطعه است.
او پس از ان خوابیده بود -- که اگر آن را تا به حال در برخی از لطف اندازه گیری به آن قربانی شده است --
خواب درست و استراحت خود را ، بطور قابل توجهی فراتر سفارشی خود را طولانی کرده بود.
بنابراین این بود که زمانی که ، بین نه و ده ضربه شستی از پیاده روی ، چوب
صدا بر روی درب خود ، او هنوز رتبهدهی نشده است ساخته شده خود را در مجموع قابل ارائه است.
روشن و صدای عمیق چاد Newsome مشخص هیچ یک با سرعت کافی کمتر پذیرش
از بازدید کننده است.
مقاله آبی کمی از شب قبل ، به سادگی یک شی بیشتر گرانبها
برای فرار خود را از زودرس تخریب ، در حال حاضر در آستان پنجره باز دراز ،
بسیار کم نو و دور از دمیدن
دور توسط وزن از بالا تماشا کرد.
چاد ، به دنبال اطلاعات مربوط به با انتقاد بی دقتی و صالح ، به عنوان نگاه او هر جا که
او بلافاصله رفتم espied و اجازه خود را به آن را برای یک لحظه ثابت و نه سخت.
پس از آن او تبدیل چشم خود را به میزبان خود.
"پس از آن در تاریخ و زمان آخرین می آیند؟" Strether در عمل دباره سنجاقکردن خود متوقف شد
کراوات. "سپس شما می دانید --؟
شما بیش از حد؟ "
"نه ، من به حال هیچ چیز ، و من فقط می دانم آنچه من می بینم.
من می بینم که چیز و من حدس می زنم.
خوب ، "او افزود ،" آن را به عنوان پت به عنوان در بازی می آید ، برای من دقیقا روشن این
صبح -- من انجام داده اند دیروز ، اما آن را غیر ممکن بود -- تا شما را "
«به نظر من برد؟"
Strether دوباره به شیشه ای خود را تبدیل کرده بود. بازگشت تاریخ و زمان آخرین در ، که من وعده داده شده است.
من آماده هستم -- I've واقعا آماده شده است در این ماه است.
من فقط منتظر شما -- به عنوان کاملا درست بود.
اما شما بهتر است در حال حاضر شما امن -- من می بینم که برای خودم و شما رو خوب شما.
شما دنبال آن هستید ، صبح امروز ، به عنوان مناسب به عنوان کک است. "
Strether ، در شیشه ای خود را ، به پایان رسید پانسمان ، مشاوره که شاهد علاوه بر این در این
نظر آخرین.
او به دنبال preternaturally متناسب؟ چیزی در آن وجود دارد شاید
چشم فوق العاده چاد ، اما او خود را برای ساعت نه در قطعه احساس.
چنین قضاوت ، با این حال ، بعد از تمام اما به سهم خود به حل و فصل خود را ؛
شهادت ناخواسته به عقل خود.
او هنوز هم محکم ، ظاهرا -- از آن را در او را به عنوان نور تاباند -- از او
flattered خود.
قاطعیت او در واقع کمی به خطر افتاده است ، به عنوان او مواجه شدند و اطلاعات مربوط به خود را
دوست ، راه این شخصیت بسیار نگاه -- هر چند مورد که البته
شده اند بدتر بود راز نیست
عظمت شخصی در اختیار داشتن تمام نشدنی هر یک ساعت یک چاد بوده است.
او بود در طراوت صبح دلپذیر از آن -- قوی و براق و همجنسگرا ،
آسان و معطر و بی انتها ، با سلامت شاد در رنگ خود ، و دلپذیر
نقره ای خود را در موهای ضخیم و جوان ، و
کلمه مناسب برای همه چیز را بر روی لب ها که brownness واضح او باعث رنگ قرمز نشان می دهد.
او به عنوان شخصا چنین موفقیت Strether هرگز رخ داد ، مثل آن بود که در حال حاضر ، برای او
تسلیم قطعی ، او خود را به وضوح با هم جمع شده بودند.
این ، به شدت و نه به طرز عجیبی ، شکل بود که در آن او می شود به ارائه
Woollett.
دوست ما او را در دوباره در زمان -- او همیشه مصرف شد او را در و در عین حال پیدا کردن که بخش هایی از
او هنوز هم باقی مانده از ، هر چند حتی در نتیجه تصویر او نشان داد از طریق غبار از دیگر
"من تا به حال کابل ، Strether گفت :" از مادر خود است. "
"من به جرات گفت ، مرد عزیزم. من امیدوارم که او خوب است. "
Strether تردید.
"-- او را به خوبی نیست ، من متاسفم باید به شما بگویم."
"آه" ، گفت : چاد ، "من باید داشته غریزه از آن است.
سپس همه به دلیل است که ما باید از همان ابتدا. "
Strether در حال حاضر به حال با هم کلاه ، دستکش و چوب ، اما چاد روی مبل کاهش یافته است
اگر به جایی که او آرزو را به نقطه مورد نظر خود.
او مشاهده چیزهایی همراه خود را نگه داشته ، او می توانسته اند قضاوت چگونه به سرعت آنها
می تواند بسته بندی شده. او حتی ممکن است آرزو داشته باشند تا تذکر که او می خواهم
ارسال بنده خود را برای کمک به.
Strether نپرسید : "چه منظور شما ،" ، "توسط یک مرتبه'؟ "
آه توسط یکی از قایق های هفته آینده. همه چیز در این فصل خارج می شود تا نور
که اسکله آسان خواهد بود در هر نقطه است. "
Strether بود در دست او تلگراف خود ، که او در آنجا پس از اتصال خود را نگه داشته بود
تماشا ، و او در حال حاضر آن را پیشنهاد کرد که چاد ، که ، با این حال ، با یک جنبش عجیب و غریب ، کاهش یافته است به
آن را.
"با تشکر از شما من ترجیح می دهم. مکاتبات شما با مادر را آن گونه که مایلید تغییر دهید
امر است. من فقط با شما هر دو بر روی آن ، هر آن
است. "
Strether ، در این ، در حالی که چشمان خود را ملاقات کرد ، به آرامی تا خورده نامه رسمی و آن را در خود قرار داده
جیب ، و پس از آن ، قبل از اینکه او دوباره سخن گفته بود ، چاد را شکست زمین تازه است.
"دوشیزه Gostrey باز گردند؟"
اما وقتی Strether در حال حاضر سخن گفت آن را در پاسخ نبود.
"جمع آوری ، من که مادر شما از لحاظ جسمی بیمار ، سلامتی اش ، در مجموع ،
در بهار امسال ، به نظر می رسد بهتر از حد معمول شده اند.
اما او نگران ، او اضطراب ، و به نظر می رسد ظرف چند تاریخ و زمان آخرین افزایش یافته است
روز تا به اوج. ما خسته ایم ، بین ما ، صبر او است. "
"آه از آن است که به شما نیست!"
چاد سخاوتمندانه اعتراض کردند. "چی فرمودید؟ -- آن من."
Strether خفیف و مالیخولیا بود ، اما قاطع. او که آن را دیدم دور و بیش از او همدم
سر.
"این بسیار ویژه است." "خب پس دلیل بیشتر است.
Marchons ، marchons! "گفت : مرد جوان پر زرق و برق.
میزبان خود ، با این حال ، در این است ، اما همچنان برای ایستادن نگران ، و او تا به حال چیزی که بعد از
تکرار پرسش خود را از یک لحظه قبل از. "دوشیزه Gostrey باز گردند؟"
"بله ، دو روز پیش است."
"سپس شما او را دیده می شود؟" "-- I'm او را به روز".
اما Strether نمی معطل در حال حاضر در خانم Gostrey.
"مادر شما می فرستد برای من اتمام حجت است.
اگر من می توانم شما را من به شما ترک ، من در هر سرعت خودم آمده.
"آه اما شما می توانید به من در حال حاضر آورد ،" چاد ، از مبل خود ، اطمینان پاسخ داد.
Strether مکث بود.
"من فکر نمی کنم شما را در درک من. چرا که بیش از یک ماه پیش ، شما
آن را به من تا به فوریت به مادام د Vionnet برای شما صحبت کنند؟ "
"" چرا؟ "
چاد در نظر گرفته ، اما او آن را در انتهای انگشتان دست خود داشتند.
"چرا ، اما به خاطر من می دانستم که چگونه به خوبی از او می خواهم آن را انجام دهد؟
این راه برای آرام نگه داشتن شما و به آن حد ، آیا شما خوب بود.
علاوه بر این ، او با خوشحالی و به راحتی توضیح داد : "من می خواستم شما واقعا بدانند او
و این تصور را از او -- و شما خوب است که شما انجام می شود ".
"خوب ، گفت :" Strether ، "راه او را برای شما صحبت می شود ، همان -- تا کنون
من به او داده شانس -- تنها احساس من که چقدر او به آرزوهای خود را به شما در حفظ و.
اگر شما هیچ چیز از آن نمی بینیم چرا شما از من خواست تا به او گوش دهید. "
"چرا مرد عزیز من ،" چاد گفت : "من همه چیز را از آن!
چگونه می تواند به شما شک --؟ "
"من شک دارم فقط به این دلیل شما را به من می آیند این صبح با سیگنال های خود را برای شروع است."
چاد خیره ، پس از آن خنده داد. "و سیگنال من برای شروع فقط به آنچه نمی باشد.
انتظار شما بوده ام؟ "
Strether بحث ، او در زمان دیگری به نوبه خود. این ماه تاریخ و زمان آخرین من بوده ام در انتظار ، من
فکر می کنم ، بیش از هر چیز دیگری ، پیام من را در اینجا. "
"شما منظور شما بوده ام ترس از آن؟"
"خب ، من انجام کسب و کار من در راه و روش خود من است.
و گمان می کنم اعلام حضور خود ، "Strether در ادامه ،" صرفا نه نتیجه
حس شما از آنچه من انتظار می رود.
در غیر این صورت شما به من در رابطه قرار نمی گیرد -- اما او متوقف شد ، به سمت بالا کشیده است.
در این چاد افزایش یافت. "آه که مایل HER من برای رفتن نیست تا به چیزی برای
با آن!
این فقط به این دلیل او ترس -- ترس از راه که ، بیش از وجود دارد ، من ممکن است گرفتار است.
اما پایه و اساس ترس خود است. "وی دوباره ملاقات کرده او همدم
به اندازه کافی جستجو نگاه کنید.
"آیا شما از او خسته است؟" چاد او در پاسخ به این داد ، با
حرکت سر ، عجیب ترین لبخند آرام او تا به حال از او.
"هرگز".
اما در هر حال ، بلافاصله ، در تخیل Strether ، اثر بسیار عمیق و نرم
که دوست ما می تواند تنها برای لحظه ای قبل از او آن را نگه دارید.
"هرگز؟"
"هرگز" چاد obligingly و serenely تکرار است.
این همدم او را چندین مرحله.
"سپس شما نمی ترسیم."
"ترس؟" Strether کشیده تا دوباره.
"وحشت به ماندن بگیرید." مرد جوان نگاه روشن شگفت زده است.
"شما می خواهید من در حال حاضر به ماندن'؟ "
"اگر من بلافاصله بادبان Pococks بلافاصله می آیند.
این چیزی است که منظور من ، "گفت : Strether" توسط اولتیماتوم مادر شما است. "
چاد هنوز زنده است ، اما نه نگران منافع را نشان داد.
"او در سارا و جیم تبدیل شده؟ Strether او را برای یک لحظه در پیوست
بینایی است.
"آه و شما می توانید مطمئن باشید ممی. که آنها او روشن است. "
این نیز چاد شاهد -- خندید. "ممی -- به من فاسد؟"
"آه ، گفت :" Strether ، "او بسیار جذاب است."
"پس شما در حال حاضر بیش از یک بار به من گفت. من باید به او را ببینید. "
چیزی شاد و آسان می کند ، چیزی بالاتر از همه ناخودآگاه ، در راه به او گفت : این ،
به خانه آورد دوباره به همراه خود تسهیلات از نگرش خود و
enviability از ایالت او.
"او را مشاهده کنید و سپس با تمام معنی. و در نظر گرفتن بیش از حد ، "Strether در ادامه ،" که
شما واقعا خواهر شما به آسانسور در اجازه دادن به او را به شما آمده است.
شما او را چند ماه پس از پاریس ، که او را ندیده می دهد ، اگر اشتباه نکنم ،
از سال درست بعد از او ، ازدواج بود و که من مطمئن هستم که او می خواهد ، اما به بهانه به
مراجعه کنید. "
چاد گوش ، اما با دانش خود از جهان است.
"او آن را به حال ، به بهانه ، این چند سال ، با این حال او به آن گرفته شده است هرگز."
"آیا شما معنی است که شما؟"
Strether پس از یک لحظه نپرسید. قطعا "-- تبعید تنهاست.
چه کسی را به شما چیست؟ "گفت : چاد. "آه من ME است.
من بهانه او.
است که -- آن را به همان چیزی می آید -- من مادر شما "است.
"پس چرا" چاد پرسید : "مادر نیست خودش می آید؟"
دوستش به او نگاه طولانی است.
"اگر شما مانند او؟" و او برای لحظه ای گفت : هیچ چیز :
"این کاملا به شما به کابل برای او باز کنید."
چاد ادامه داد : فکر می کنم.
"آیا او می آیند اگر من؟" "کاملا احتمالا.
اما سعی کنید ، و شما خواهید دید. "" چرا نمی کنید امتحان کنید؟ "
چاد پس از لحظه ای پرسید.
"از آنجا که من نمی خواهم." چاد فکر.
"آیا حضور خود را در اینجا میل نیست؟" Strether با این سوال روبرو ، و جواب او
بیشتر قاطعانه بود.
"آیا آن را نمی کردن ، پسر عزیز من ، بر من!" ، "خوب -- ببینید چه چیزی شما.
من مطمئن هستم که شما می خواهم به زیبایی رفتار می کنند ، اما شما نمی خواهید او را ببینید.
بنابراین من به شما که حقه بازی کند. '
"آه" Strether اعلام کرد ، "من نباید آن را یک ترفند.
شما حق کامل ، و این امر می تواند کاملا مستقیم از شما است. "
سپس او در لحن های مختلف افزود : "شما علاوه بر این می خواهم که در شخص مادام د
Vionnet ، رابطه بسیار جالب که برای او آماده است. "
چشمان خود را ، به این پیشنهاد و ، ادامه داد : به ملاقات ، اما دلپذیر چاد و جسورانه ،
برای یک لحظه flinched هرگز. او در آخرین کردم و او گفت چیزی
که با آن Strether زده بود.
"او را او را درک نمی کند ، اما این تفاوتی نمی کند.
مادام د Vionnet می خواهم به او مراجعه کنید. او می خواهم به او جذاب باشد.
او معتقد است او می تواند به کار می کند. "
Strether فکر یک لحظه ، تحت تاثیر این است ، اما در نهایت تبدیل به دور است.
"او می تواند نه!" "شما کاملا مطمئن هستید؟"
چاد پرسید.
"خوب ، این خطر اگر دوست دارید!" Strether ، که این کار را با آرامش زبان آمده ،
کشتارها خاتمه دهید دادخواست خود را در حال حاضر به هوا گرفتن خواسته بود ، اما مرد جوان هنوز منتظر است.
آیا شما فرستاده شده پاسخ خود را؟ "
"نه ، من انجام داده ام هیچ چیز نشده است." "شما در انتظار بودند به من؟"
"نه ، که نه" "فقط انتظار" -- و چاد ، با این حال
لبخند برای او -- "برای دیدن خانم Gostrey؟"
"نه -- حتی خانم Gostrey. منتظر بودم نه برای هر یک مراجعه کنید.
من تا به حال فقط صبر کردم تا به امروز ، به ذهن من را تشکیل می دهند -- در تنهایی کامل و از من
البته کاملا به شما اطلاعات بدهکار بود ، بر روی نقطه از بیرون رفتن با آن را کاملا
ساخته شده است.
بنابراین کمی بیشتر صبر با من است.
به یاد داشته باشید ، "Strether در ادامه ،" که آنچه که شما در ابتدا از من خواست به.
من آن را به حال ، که می بینید ، و می بینید آنچه را که از آن آمده است.
در ماندن با من. "چاد قبر نگاه.
"چقدر دیگر؟"
"خب ، تا من شما را نشانه. من می توانم خودم را ، می دانید ، در بهترین نیست ، یا
در بدترین حالت ، برای همیشه باقی بماند. Pococks آمده ، "Strether تکرار شده است.
"از آنجا که آن دستاوردهای شما هم؟
"بله -- آن دستاوردهای زمان" چاد ، که اگر آن را هنوز هم او را متعجب و متحیر ، منتظر
دقیقه است. "شما نمی خواهید به عقب بر گردیم به مادر؟"
"نه فقط رتبهدهی نشده است.
چاد پرسید : در لحن او : من آماده نیست. "" احساس "
خود ، "افسون از زندگی بیش از اینجا؟" "فوق العاده است."
Strether آن مواجه شده است.
"شما به من کمک کردند تا به آن را احساس می کنید که به وجود می آورد که مطمئنا باید تعجب شما."
"نه ، آن من تعجب نیست ، و من خوشحال.
اما چه چیزی ، چه مرد عزیزم "چاد با غرابت آگاهانه رفت ،" آیا این همه منجر به
برای شما؟ "
تغییر موقعیت و رابطه ، برای هر یک ، بنابراین عجیب در پرسش بود خیانت
که چاد خندید به محض این که به حال آن زبان آمده -- که ساخته شده Strether همچنین خنده.
"خب ، من داشتن یک یقین است که آزمایش شده است -- است که از طریق تصویب
آتش است.
اوه ، "او نمی تواند کمک به شکستن خارج" ، اگر در ظرف ماه اول است که من در اینجا به شما تا به حال شده است
مایل به با من حرکت می کند --! "" خوب "گفت : چاد ، در حالی که او خراب شد به عنوان
برای وزن فکری.
"خب ، ما باید شده اند بیش از وجود دارد در حال حاضر است."
"آه ، اما شما که نه تا به حال لذت شما!"
"من باید یک ماه از آن داشتند ، و من در حال حاضر ، اگر شما می خواهید بدانید ،" Strether
ادامه داد : "کافی است که من برای بقیه روز من گذشته است."
چاد نگاه خوشحال و علاقه مند ، با این حال هنوز هم تا حدودی در تاریکی و تا حدودی شاید
زیرا برآورد Strether از پاپ به حال او را از اول یک معامله خوب مورد نیاز
از توضیح است.
"مهم نیست که اگر من به شما ترک --؟" "من چپ" -- Strether باقی مانده خالی.
"اگر فقط برای یک ماه یا دو -- زمان برای رفتن و آمد است.
مادام د Vionnet ، "چاد لبخند زد ،" بعد از اینکه شما در فاصله نگاه کنید. "
"برای رفتن توسط خودتان ، من باقی مانده در اینجا؟"
دوباره برای یک لحظه چشمان خود را به این سوال ، و پس از آن Strether گفت :
"مشمئز کننده"! "اما من می خواهم برای دیدن مادر ،" چاد در حال حاضر
بازگشته است.
"به یاد داشته باشید چه مدت است از آنجایی که من دیده ام مادر."
"مدت ها در واقع ، و این دقیقا به همین دلیل من در اصل برای حرکت شما بسیار مشتاق است.
اگر شما نشان داده شده است ما به اندازه کافی که چه زیبایی شما می تواند بدون آن انجام دهید؟ "
"آه اما ، گفت :" چاد زیبا ، "من بهتر است در حال حاضر است."
پیروزی آسان در آن ساخته شده است که دوستش دوباره از خنده ، وجود دارد.
"آه اگر شما بدتر از من باید بدانید چه چیزی را با شما انجام دهد.
در این صورت من معتقدم که من می خواهم که شما gagged و بسته کردن در هیئت مدیره انجام شده
مقاوم در برابر ، لگد زدن. چه میزان است ، "Strether پرسید :" آیا شما می خواهید
مراجعه کنید مادر؟ "
"چقدر؟" -- چاد به نظر می رسید به آن را در واقع دشوار برای گفتن پیدا.
"چقدر است." "چرا آنجا که شما ساخته شده است.
من می خواهم هر چیزی را به او بدهد.
و شما به من چپ ام ، "چاد رفت ،" در شکی به اندازه کافی که چقدر او
می خواهد آن را. "Strether فکر یک دقیقه.
"خب پس اگر آن چیز واقعا انگیزه خود را گرفتن بخار پز فرانسه و بادبان
به - فردا. البته ، هنگامی که آن که می آید ، شما
کاملا آزاد برای انجام به عنوان شما انتخاب می کنید.
از لحظه ای که شما می توانید خود را را نگه ندارد من فقط پرواز خود را می تواند بپذیرد. "
"من در یک دقیقه پرواز پس از آن ، گفت : چاد ،" اگر شما در اینجا می مانم. "
"من در اینجا می مانم تا بخار پز بعدی -- و سپس من به شما به دنبال."
"و انجام این کار با شما تماس ، چاد پرسید ،" پذیرش پرواز من؟ "
"بدیهی است -- تنها چیزی که به آن تماس بگیرید.
تنها راه به من نگه دارید ، بر این اساس ، "Strether توضیح داد ،" ماندن
خودتان. "چاد آن را در زمان شوید.
"همه بیشتر است که من واقعا به شما مقعر ، EH؟"
"من گود؟" Strether در واقع همان تکرار inexpressively به عنوان
امکان پذیر است.
"چرا اگر او می فرستد از Pococks آن خواهد شد که او به شما اعتماد ندارند ، و اگر او
به شما اعتماد ندارند ، خرس بر -- خوب ، می دانید چه ".
Strether پس از یک لحظه تصمیم گرفت که او نمی دانست چه ، و هم اهنگی با این او
صحبت کرد. ببینید و سپس تمام آنچه شما مدیون
من. "
"خب ، اگر من را ببینید ، چگونه می توانم پرداخت کنم؟" "با deserting من.
ایستاده شده توسط من "" آه من می گویم --
اما چاد ، به عنوان آنها به طبقه پایین رفت ، کف دست شرکت ، در صورت یک تعهد ،
بر شانه اش.
آنها فرود به آرامی با هم و در دادگاه از هتل ، برخی از بحث بیشتر بود ،
که نتیجه این بود که آنها در حال حاضر از هم جدا شده است.
چاد Newsome ترک ، و Strether ، سمت چپ به تنهایی ، نگاه سطحی ، برای
Waymarsh.
اما Waymarsh به حال هنوز رتبهدهی نشده است ، به نظر می رسید ، پایین آمدن ، و دوست ما بالاخره رفتم جلو
بدون نزد او.