Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب: سه TRIPLANETARY فصل 13 تپه
شیکاگو رزمناو سنگین حرکت در فضا آویزان، هزاران مایل دور از
ناوگان متخاصم از فضا کشتی وحشیانه حمله کرده و به همین ترتیب با سرسختی
دفاع از سیاره راجر.
در خلوتگاه کاپیتان Lyman کلیولند tensely بالا ultracameras خود را crouched
انگشتان دست حساس خود را به آرامی لمس صفحة میکرومتر است.
بدن او سفت و سخت، در چهره اش و مجموعه ای کشیده شد.
فقط چشمان او نقل مکان کرد. فلش به عقب و جلو بین ابزار و
رشته هموار در حال اجرا از سیم فولاد بهار که بر اساس آن ثبت شد
صحنه های وحشتناک به قتل عام و تخریب.
خاموش و تلخی جذب می شود، هر چند از افسران خیره که احاطه شده
ملتهب، تقریبا ناخودآگاه لعن عبادت در شدت آن، visiray
کارشناس خود را فوق العاده ابزار بر اساس آن مبارزه افتضاح به نتیجه وخیم آن نگهداری می شود.
بی وقفه این ابزار اشاره کرد همه ی جزئیات را از نابودی ناوگان راجر،
از تبدیل ناوگان از Triplanetary را به یک مایع ناشناخته است، و
نهایت انحلال سیاره غول پیکر خود را.
سپس با عصبانیت کلیولند پرتو خود را در برابر ابهام crimsonly مات به راندند
که عجیب و غریب، جریان چسبناک مواد را ناپدید.
زمان پس از زمان او اعمال خود را در هر وات از قدرت، با هیچ نتیجه ای.
حجم گسترده ای از فضا، تقریبا بیضی شکل توسط نیروهای به او بسته شد
به طور کامل خارج از تجربه و یا درک خود را.
اما ناگهان، در حالی که اشعه های او هنوز در تلاش بودند تا سوراخ تاریک غیر قابل نفوذ، آن را
ناپدید شد بلافاصله و بدون اخطار: بی نهایت نا محدود از فضا، یک بار دیگر
وضع بر صفحات خود را نشان داد و پرتوهای خود را از طریق درجه اعتبار ساقط آزادانه را دیدم.
برگشت به Tellus، آقا؟ "کاپیتان شیکاگو را شکست تیره و تار
سکوت.
"من می گویند بنابراین، اگر من تا به حال می گویند." کلیولند، گیج و نا امید،
صاف کردن و خاموش شدن دوربین های خود را.
"ما باید گزارش در اسرع وقت، البته، اما به نظر می رسد تعداد زیادی از
خرابه های خارج وجود دارد در عین حال که ما نمی توانیم عکس را در جزئیات در این فاصله.
مطالعه نزدیک از آن ممکن است به ما کمک بسیاری در درک آنچه که آنها و اینکه چگونه آنها
آن را.
من می گویم که ما باید نزدیک یو پی اس از هر چه باقی می ماند، و این کار را انجام حق دور،
قبل از آن می شود تمامی فضای پراکنده شده اند؛ البته من نمی توانم به شما دستور بدهد ".
"شما می توانید، هر چند،" کاپیتان پاسخ تعجب آور است.
"دستور من این است که شما را در فرمان این کشتی هستند."
"در آن صورت ما در شتاب اورژانس کامل اقدام به بررسی
خرابه، "کلیولند پاسخ: و رزمناو - تنها بازمانده Triplanetary است
ظاهرا نیروی شکست ناپذیر - دور با واکسن
هر پروژکتور ارائه انفجار حداکثر مقدار خود است.
به عنوان صحنه فاجعه بود نزدیک شد و بر صفحات وجود دارد را نشان داد
توده اشتباه باقی مانده، ظاهرا در حال حرکت توده که فرد واحد در
تصادفی، در عین حال که به عنوان یک کل هنوز هم بعد از مدار سیاره راجر بود
فضا پر از قطعات و ماشین، اعضای ساختمانی، مبلمان، اب اورد از همه نوع.
و در همه جا اجساد از مردان بودند.
برخی از روکشی در فضای مناسب بودند، و آن را به این بود که نجات تبدیل
- فضای سخت جانبازان گرچه مردان شیکاگو بودند، آنها اهمیتی نمی دادم
حتی به نگاه دیگران.
به اندازه کافی عجیب، با این حال، از چهره های شناور یکی از صحبت کرد و یا نقل مکان کرد، و در فضا
مردان خط با عجله فرستاده شد به بررسی است.
"همه مرده است."
به سرعت گزارش ترس برگشتم. "مرده یک مدت زمان طولانی است.
زره تمام قالب بندی نشده این مطلب هستید کردن لباس ها، و تمام ژنراتورها و دستگاه های دیگر
همه به ضرب گلوله کشته است.
چیزی خنده دار در مورد آن، بیش از حد - هیچ یک از آنها به نظر می رسد به لمس شده است، اما
ماشین آلات مناسب به نظر می رسد در حدود 1/2 از دست رفته باشد. "
"من این همه در صریح کردم، آقا."
کلیولند، بررسی نزدیک خود را از خرابه به پایان رسید، تبدیل به کاپیتان.
"آنها چه کرده اند گزارش چک با عکس در همه جا.
من ایده ای از آنچه ممکن است رخ داده باشد، اما آنقدر جدید است که من به
برخی از شواهد قبل از من آن را باور کنم.
شما ممکن است آنها را در تعداد کمی از بدن زرهی، یک زن و شوهر از آن
سوئیچ ها و پانل های شناور در اطراف خارج وجود دارد، و نیم دوجین متفرقه
قطعه از آشغال - نزدیکترین چیزهایی را که دریافت نگه دارید، هر چه که اتفاق می افتد به ".
"سپس به Tellus در حداکثر؟" "راست - بازگشت به Tellus، به همان سرعتی که ما می توانیم
احتمالا تا به آنجا برسیم. "
در حالی که شیکاگو در فضا با تمام توان (Full Power)، کلیولند و رتبه بندی hurtled
افسران کشتی خود را در مورد خرابه سالم گروه بندی می شوند.
آشنایی با فضا wrecks همه آنها، هیچ یک از آنها تا کنون دیده بود هر چیزی
مانند مواد قبل از آنها. برای هر بخش و ابزار دقیق بطور غیر عادی و مرموز بود
و meaninglessly از هم پاشید.
بدون استراحت، بدون هیچ نشانی از خشونت، و در عین حال هیچ چیز دست نخورده وجود دارد.
پیچ سوراخ خالی خیره شد، هسته، مورد محافظ و سوزن ناپدید شده بود،
بخش های حیاتی از هر ابزار آویزان کج، نامنظمی حاکم شایع و
عالی است.
"من هرگز تصور چنین افتضاحی" کاپیتان گفت، پس از مطالعه طولانی و خاموش
اشیاء. "اگر شما یک نظریه را به پوششی که،
کلیولند، من می خواهم آن را بشنوند!
کارشناس پاسخ داد: "من می خواهم به شما متوجه چیزی 1".
"اما برای انجام وجود دارد به نظر نمی آید - به دنبال چیزی است که وجود ندارد."
"خب، زره پوش رفته است.
بنابراین موارد محافظ، شفت، دوک، مکان و سرچشمه می گیرد ... "
صدای کاپیتان مرد دور به عنوان چشمان خود را به رقابت بیش از این مجموعه است.
"چرا همه چیز را که از چوب، bakelite، مس، آلومینیوم، نقره، برنز ساخته شده بود،
و یا هیچ چیز به جز فولاد شده است و نه حتی لمس میشوند، و هر بیتی از آن از دست رفته است.
اما این بدان معنی نیست - به چه معناست؟
"من نمی دانم -،" کلیولند در پاسخ، به آرامی.
"اما من می ترسم که بیشتر، و بدتر وجود دارد."
او باز یک دست کت و شلوار فضای reverently، آشکار چهره، چهره آرام و
صلح آمیز است، اما کاملا، sickeningly سفید.
هنوز reverently، او یک شکاف عمیق در گردن قوی، قطع ژوگولار
رگ، و سپس در ادامه، صراحت پرسید: "شما هرگز تصور چنین چیزی به عنوان سفید
خون، یا، اما همه چک کردن.
بطریقی، به نوعی، هر اتم آزاد یا ترکیبی آهن در این حجم کل فضا
با ساخته شده بود. "" متعجب؟ آخر چطور می شود؟
و مهمتر از همه، چرا؟ "از افسران شگفت زده و خیره.
"شما می دانید تا آنجا که من،" ظالمانه، ponderingly.
"اگر آن را برای این واقعیت است که به خارج فراتر از مریخ، سیارات جامد از آهن وجود دارد، من
می گویند که کسی می خواست به شدت آهن به اندازه کافی برای از بین بردن ناوگان و
سیاره آن را دریافت کنید.
اما به هر حال، هر کس آنها، آنها به اجرا درآمد و قدرت کافی به طوری که سلاح ما
آنها را در همه زحمت.
آنها به سادگی در زمان فلز آنها می خواستند و با آن رفت - چنان سریع است که من می توانم
ردیابی آنها را با پرتو فوق العاده. فقط یک چیز ساده وجود دارد، اما خیلی
ساده که آن را می ترساند مرا سفت.
این امر تمام هوش جادوها، با سرمایه «من»، که هوش
هیچ چیز به جز پسند. من می خواهم به Rodebush فرد را در کار بر روی این
فقط به همان سرعتی که من می توانم او را دریافت کنید. "
او پا را به او فوق العاده پروژکتور قرار داده و در تماس Samms ویرژیل، که چهره
به زودی ظاهر شد بر روی صفحه نمایش خود را. "ما از آن همه، ویرژیل،" او گزارش شده است.
"این چیزی است که فوق العاده است - بزرگتر، گسترده تر و عمیق تر نسبت به هر یک از ما خواب است.
ممکن است فوری، بیش از حد، بنابراین من فکر می کنم بهتر شلیک شده بود مسائل در پرتو فوق العاده
و صرفه جویی در زمان است.
فرد دارای یک ضبط telemagneto وجود دارد که او به راحتی می تواند با این ساز و برگ همگام
کافی است. درست است؟ "
"راست است.
کار خوب، Lyman - به لطف "آمد تایید و قدردانی مختصر و مفید، و به زودی
سیم فولاد دوباره فلش از حلقه قرقره است.
با این حال، این زمان، متفاوت خود را از اتهامات عنوان شده علیه مغناطیسی بودند به طوری تعدیل فوق العاده امواج که
هر جزئیات که نبرد خطر ناک از درجه اعتبار ساقط است که به نمایش و ثبت شده در
آزمایشگاه خصوصی درونی خدمات Triplanetary.
مشتاق هر چند او به طور طبیعی برای پیوستن به خود شخص دانشمندان، کلیولند بود
بی تاب در طول سفر طولانی است، اما حادثه به زمین.
زیادی برای مطالعه وجود دارد، پیشرفت های بسیاری در خود نسبتا خام ساخته شده
فوق العاده دوربین.
سپس، بیش از حد بودند، کنفرانس با Samms های طولانی وجود دارد، و به خصوص با Rodebush،
فیزیکدان هسته ای، که مجبور به انجام بسیاری از کار های درگیر در حل
معماهای از انرژی و سلاح های Nevians.
بنابراین به نظر نمی رسد طولانی قبل از سبز ترا بزرگ در زیر حوزه پرواز بزرگ
شیکاگو.
رفتن به باید آن را دور یک بار، نه؟ "
کلیولند خواست خلبان ارشد است.
او که مشغول تماشا بود که افسر نزدیک برای چند دقیقه، توصیف ظرافت و
دقت که با آن کشتی بزرگ که مانور می داد اولیه برای ورود به
اتمسفر زمین را تشکیل میدهد.
"بله" خلبان پاسخ داد. "ما تا به حال در ممکن است کوتاهترین
زمان، که به معنای سرعت که ما نمی توانیم چک بدون مارپیچ.
با این حال، حتی در آن زمان زیادی را نجات داد.
شما می توانید کمی بیشتر را نجات دهد، هر چند، با داشتن یک راکت هواپیما بیرون می آیند برای دیدار با ما
جایی حدود پانزده بیست هزار کیلومتر، بسته به جایی که شما می خواهید
به زمین.
با درایوهای خود را به آنها می تواند سرعت ما و مطابقت هنوز قطره مستقیم.
"حدس من که - با تشکر از شما و از عمل به نام رئیس خود، تنها به یاد بگیرند
که پیشنهاد خود را در حال حاضر پس از عمل شده است.
ضرب و شتم ما را به آن، Lyman، "Samms لبخند زد.
"تکه باریک نقره ای است که در خارج وجود دارد در حال حاضر، حلقه به مطابقت دوره خود را،
acceleraction و سرعت در بیست و دو هزار کیلومتر است.
شما آماده برای انتقال باشد؟ "
"من آماده شود،" و دار و کارمند سابق به محله خود رفت و بسته بندی
پوشال، کیسه های خود.
در آن زمان به دلیل طولانی، بدن بلند و باریک از موشک، هواپیما به نمایش آمد، خزنده
"پایین" بر فضای کشتی را از "بالا"، و کلیولند بده دوستان خود خداحافظی.
پوشیدن یک دست کت و شلوار فضا، او خود را در airlock سمت راست کشتی مستقر است.
جو آن خارج شد، درب بیرونی گشوده شد، و او در سراسر لخت نگاه
صد متر فضا در موشک، هواپیما که پورت دلسرد شدن به شدت شعله ور بود،
ترمز با سرعت فوق العاده خود را برای مطابقت با سرعت آهسته تر حوزه غول پیکر از جنگ را.
به شکل خلال دندان، سوزن تیز جلو و عقب، با بال های فوق العاده پر از کنده درخت و
پره، با پورت های موشک تراز تنظیم در همه جا، براق، نقره ای ساخته شده است
آلیاژ فلزات نجیب و تقریبا گداز نا پذیر
چنین کرجی یا قایق موتوری سریع السیر خصوصی انسان سر Triplanetary، بود.
سریعترین چیز شناخته می شود، که آیا در سیاره ای در هوا، استراتوسفر، یا
عمق بی معنی فضای بین سیارهای، اول خود را فلش چرخش دادگاه او را به دست آورده بود.
نام مستعار تکه باریک نقره ای است.
او تا به حال نام رسمی تر است، اما این عنوان، مدتها از آن زمان به بعد در به خاک سپرده شده
دپارتمان فایل های.
پایین تر و پایین تر کاهش یافته کرجی یا قایق موتوری سریع السیر، موشک خود را شعله ور همیشه روشن تر است، تا زمانی که او
طول بلند و باریک سطح با درب airlock را نثارت می کنم.
سپس ترشحات انفجار خود را به قدرت لازم برای مطابقت دقیقا فروکش
شتاب شیکاگو است. "آماده برای برش، شیکاگو!
سه ثانیه یک تماس را به من بده! "جامعی از اتاق خلبان از قاش.
آماده به قطع "خلبان شیکاگو پاسخ:.
"ثانیه! سه! دو! یکی! کاهش دهد! "
قدرت هر دو رگ، در حرف آخر را فورا قطع بود و همه چیز در ایران
آنها وزن شد.
در airlock کوچکی از هواپیما بلند و باریک انسان فضا خط با مارپیچ کابل crouched
در آمادگی مورد نیاز بود، اما او.
به عنوان اگزوز شعله ور متوقف کلیولند چرخش کیسه های سنگین خود را و به آرامی پا
شدن به فضا، و در یک خط راست او را مستقیما به پورت باز از شناور
موشک و هواپیما است.
درب بسته است پشت سر او clanged و در یک ماده از لحظه های او ایستاده بود در کنترل
اتاق مسابقه، زره خود و دست دادن با دوست خود و همکاری واگذار
کارگر، فردریک Rodebush.
"خب، فریتس، چه چیزی می دانید؟" کلیولند پرسید: با سلام تا به حال
شده است رد و بدل است. "چگونه می توانم جفت کردن گزارش های مختلف
با هم؟
من می دانم که شما نمی تواند به هیچ چیز بر روی موج را به من بگو، اما هیچ خطر وجود دارد
استراق سمع کنندگان است. "" شما نمی توانید بگویید، "Rodebush صراحت پرسید پاسخ داد.
"ما فقط به این واقعیت که بسیاری از مسائل وجود دارد که ما از خواب بیدار
هر چیزی در مورد نمی دانم. بهتر است تا زمانی که ما در تپه صبر کنید.
ما یک مجموعه کامل از صفحه نمایش فوق العاده در اطراف وجود دارد.
زوج There'sa از دلایل دیگر، بیش از حد - از آن خواهد بود بهتر است برای هر دو ما را به
بیش از همه چیز با ویرژیل، از زمین تا، و ما می توانیم انجام نمی
صحبت کردن، به هر حال.
سفارشات ما به عقب بر گردیم در حداکثر، و شما می دانید که
روی قاش. بند خود را در این شوک، جاذب جامد
و جفت here'sa گوش شاخه وجود دارد. "
"وقتی قاش واقعا شل کاهش این معنی است که حزب خشن، همه حق است،" کلیولند
موافقت خوراکی در مورد بدن خود را بهار و سنگین تسمه از صندلی خود را عمیقا نسبتا نرمی،
اما من به همان اندازه مشتاق به بازگشت به بالای تپه به عنوان کسی می تواند به من وجود دارد.
تمام مجموعه. "
Rodebush دست خود را در خلبان دست تکان داد و زمزمه purring اگزوز تغییر
فورا به یک، انفجار مستمر و پر سر و صدا.
مردان عمیقا به خود را جذب کننده شوک صندلی به عنوان تکه باریک نقره ای فشرده ساخته شد
چرخید حول محور طولی خود و به دور از شیکاگو با چنین darted
شتاب فوق العاده ای است که در مختصات کروی
کشتی جنگی به نظر می رسید که باید ایستاده هنوز در فضا است.
در آن زمان به علت نقطه میانی محاسبه شده بود رسید، فضای باریک هواپیما نورد بیش از
دوباره، و، شتاب دیوانه معکوس، با عجله به سمت زمین است، اما با
دائما در حال کاهش سرعت است.
در نهایت فشار اتمسفر اندازه گیری مواجه شد، کشتی سوزن آغشته
به سمت پایین، و تکه باریک نقره ای به جلو بر بال و پره های کوچک خود را به ضرب گلوله،
بینی راکت ها در حال حاضر در رعد و برق قطع شده ضربت زنی.
فلز او گرم شد، کسل کننده قرمز، قرمز روشن، زرد، سفید خیره کننده، اما نه
ذوب و نه سوخته است.
محاسبات خلبان را صدا بوده است، و هر چند نقطه محدود کننده ایمنی
دما و رسید و به طور پیوسته برگزار شد، از آن تجاوز نمی شد.
همانطور که چگالی هوا افزایش یافته است به طوری کاهش سرعت انسان ساخته شده است.
شهاب سنگ است.
پس از آن که یک نیزه خیره کننده از آتش بیش از سیاتل با سرعت بالا، پایین تر بیش از Spokane
و خود را پرتاب به سمت شرق، یک پیکان با عصبانیت شعله ور slanting رو به پایین در دراز مدت،
جیغ شیرجه رفتن به سمت قلب رشته کوه های راکی.
به عنوان تازی در حال حاضر به سرعت در حال خنک کننده از آسمان گذشت بیش از دامنه های غربی
ریشه تلخ آن آشکار شد که هدف خود را قریب به اتفاق، صدر تخت، مخروطی بود
کوه، در نور بنفش کفن؛
کوه که ارتفاع انگشت حیرت به دهان حتی همسایگان شگفت انگیز خود را را.
در حالی که مصنوعی نیست، تپه تغییر داده شده است بطور قابل ملاحظه ای توسط مهندسین بود که
ساخته شده را به آن ستاد خدمات Triplanetary.
مایل در سطح بالای آن گستره jointless فولاد زره خاکستری بود، تند، صاف
سطح مخروط ناقص ادامه همان فوق العاده ضخیم بود
ورق فلز.
هیچ وسیله شناخته شده می تواند که صاف، سخت و شیب منع فولاد صعود شناخته شده ای ندارد
پرتابه که می تواند زره ثبت، بدون مهارت شناخته شده حتی می تواند نزدیک تپه بدون
تشخیص.
می تواند آن را نزدیک، در واقع، برای آن به طور مداوم در برنامه ای وسیع inclosed
نیمکره از شعله بنفش دارای روشنایی ملایم که از طریق آن نه ماده و نه
اشعه مخرب می تواند منتقل می شود.
به عنوان تکه باریک نقره ای، خزنده همراه در پنج صد برهنه مایل در ساعت، با نزدیک شدن
که دیوار شفاف، درخشان بنفش تخریب، نور از همان رنگ
پر از اتاق کنترل او و به طور ناگهانی
رفتم بیرون، چشمک می زنند و دوباره و دوباره.
"دادن ما بیش از یک بار؟" کلیولند پرسید.
"این چیزی جدید است، نه؟"
"بله، it'sa جاسوسی قوی و فوق العاده موج،" Rodebush بازگشت.
"نور است که به سادگی یک هشدار است که می تواند انجام در صورت دلخواه.
همچنین می تواند صدا و سیما .... حمل
"مثل این" صدای Samms قطع از بلندگوی بر پانل خلبان و
چهره روشن به نظر می رسد بر روی صفحه نمایش های تلویزیونی.
"من گمان نمی فرد از اشاره به آن فکر کردم، اما این یکی از اختراعات خود را از
چند روز گذشته. ما فقط آن را تلاش بر شما.
این چیزی معنی نیست که هر چند، تا آنجا که به قاش مربوط می شود.
بیا جلوتر! "
باز کردن دایره ای ظاهر شده بر روی دیوار از زور، باز که ناپدید شد به زودی
هواپیما از طریق آن darted بود و در همان زمان فرود، گهواره او افزایش یافت به
هوا را از طریق درب تله بزرگ.
به آهستگی و آرامی فضا هواپیما به سمت پایین به آن نسبتا نرمی حل و فصل
استقبال می کنند.
سپس گهواره و nestled قاش غرق از نظر، و چرخش یکنواخت بر توانا
trunnions، پلاگین از زره استوار به جای آن در آسفالت فلزی راندند
قله بلند کوه.
گهواره، آسانسور کاهش یافته است به سرعت، در آینده به استراحت بسیاری از سطوح را در قلب
تپه، و کلیولند و Rodebush به آرامی از حمل و نقل خود را از طریق او همگانی روندی،
هنوز داغ بیرونی دیوار.
قبل از آنها باز شد و آنها خود را در یک اتاق بزرگ unshadowed
روشنایی نور روز؛ دفتر رئیس خدمات Triplanetary.
آرامش کارآمد مدیران اجرایی در میزهای خود نشسته، تمرکز بر مشکلات و یا در
سهولت، با توجه به خواسته های لحظه ای، عوامل، منشی ها، و کارمندان،
مردان و زنان عادی خود رفت
وظایف، televisotypes و ضبط میرسند، با گرفتاری تمام مشغول را دیدم اما در سکوت - هر فرد و
دستگاه بخشی جدایی ناپذیر از این سرویس که برای سال های بسیاری شده است حمل شده بود
سهم روزافزون از بار سه سیاره حاکم است.
"راست راه، نورما" Rodebush مکث قبل از میز از ویرژیل
منشی Samms '.
او فشار یک دکمه و درب را پشت سر او گسترده چرخش.
زن جوان و جذاب، لبخند زد: "شما دو نفر لازم نیست که اعلام شود،".
"برو سمت راست شوید."
Samms مشتاقانه آنها را در خانه ملاقات کرد، دست دادن به ویژه به شدت با
کلیولند. "تبریک می گویم در این دوربین، Lyman!"
بانگ زد.
"شما قطعه ای فوق العاده از کار بر روی آن است. راهنما خود را به سیگار میکشد و نشستن -
بسیاری از چیزهایی که ما می خواهید به صحبت کردن بیش از وجود دارد.
تصاویر خود را انجام بسیاری از داستان، اما آنها ما را ترک کرد تا حد زیادی در
دریای بدون گزارش Costigan.
اما آن را به عنوان فرد بود و خدمه اش کار می کرد از بسیاری از پاسخ ها از
پیش بینی شما دو نفر کردم، و چه چند آنها هنوز رتبهدهی نشده است که به زودی ".
"هیچ چیز جدید در کانوی؟"
کلیولند تقریبا ترس برای پرسیدن سوال بود.
"نه" سایه بر چهره Samms آمد.
"من می ترسم ... اما من به امید آن که آن موجودات، هر چه هستند،
گرفته اند او دور او می تواند به ما نمی رسند. "
آنها مطمئنا خیلی از من دوری که ما می توانیم آنها را از دسترس نیست، "Rodebush داوطلب شد.
"ما حتی نمی تواند تداخل موج فوق العاده خود را هر بیشتر است."
"بله، that'sa نشانه امیدوار،" Samms رفت.
"من نفرت به کانوی Costigan چک کردن فکر می کنم.
وجود دارد، همراهان، یک ناظر واقعی بود.
او تنها مردی که تا کنون شناخته شده است که ترکیب این دو کیفیت کامل بود
شاهد.
او در واقع می تواند همه چیز را در نگاه، دیدن و می تواند از آن واقعا گزارش، آخرین،
حداقل جزئیات.
نگاهی به تمام این مسائل، به عنوان مثال، به خصوص توانایی خود را برای تبدیل آهن
به مایع جسمی که مستعد تبدیل بچند صورت یا ماده باشد، و در آن فرم را به استفاده اتمی - هسته ای - انرژی به عنوان یک قدرت است.
چیزی که نام تجاری جدید، و در عین حال او توصیف پروژکتور و مبدل خود را دقیقهای
که فرد قادر به کار کردن نظریه اساسی در سه روز، و برای بستن
آن را با خود ما کشتی فوق العاده است.
فکر من این بود که ما می خواهم که به بازسازی آن از آهن است، اما فرد به من نشان داد
خطا - که برای اولین بار خود را، البته ".
آن را خوب انجام دهد را به کشتی غیر آهنی مگر اینکه شما می تواند تغییر کند
خون شیمی است که ما می توانیم همراه بدون هموگلوبین، که کاملا خواهد بود
شاهکار، "کلیولند به توافق رسیدند.
"سپس، بیش از حد، حیاتی ترین ماشین آلات الکتریکی در اطراف هسته های آهن ساخته شده است.
ما همچنین می خواهید روی صفحه نمایش برای آن دسته از نیروها برای توسعه داشته باشند - نه، صفحه نمایش، چنان قدرتمند
که آنها می توانند هر چیزی را از طریق آنها رانندگی نیست. "
"ما در حال همکاری در امتداد آن خطوط از زمانی که شما گزارش،" Rodebush گفت: "و
ما شروع به دیدن نور است. و در آن اتصال جای شگفتی نیست
که ما می تواند فوق العاده کشتی ما رو تحمل کنم.
ما تا به حال برخی از ایده های خوب است، اما آنها به اشتباه به کار گرفته شد.
با این حال، همه چیز نگاه کاملا امیدوار کننده در حال حاضر است.
ما تحول آهن در تئوری کار می کرد، و در اسرع وقت ما دریافت کنید
ژنراتور رفتن ما می توانید مستقیم از هر چیز دیگری در مدت زمان کوتاهی است.
و فکر می کنم که قدرت نامحدود به این معنی است!
تمام قدرت ما می خواهیم - قدرت به اندازه کافی حتی برای امتحان کنید تا کنون صرفا نظری
امکانات به عنوان خنثی سازی اینرسی ماده! "
"صبر کنید!" اعتراض Samms.
"شما مطمئنا می تواند که نمی کنند! جبر - باید - یک ویژگی اساسی
ماده، و قطعا می تواند دور با و بدون از بین بردن این موضوع به خودی خود انجام می شود.
آیا هر چیزی مانند آن، فرد آغاز کنید - من نمی خواهم به از دست دادن شما و Lyman، بیش از حد "است.
درباره ما نگران نباشید، رئیس "Rodebush با لبخند پاسخ داد.
"اگر شما به من چیزی به عنوان ماده است، اساسا، من ممکن است با شما موافقم ....
نه؟ خب، پس، در هر چیزی که اتفاق می افتد می شود جای تعجب نیست.
ما می رویم برای انجام بسیاری از چیزهایی که هیچ کس در سه سیاره از فکر
انجام می دهند. "
بنابراین برای یک مدت طولانی، استدلال و بحث رفت، که باید توسط قطع
صدای منشی.
"با عرض پوزش به شما مزاحم، آقای Samms، اما بعضی چیز ها آمده اند که شما باید به
اداره کند. Knobos خواستار از مریخ است.
او گرفتار اندیمایون، و در مورد نیمی از خدمه خود آن را انجام کشته شده است.
میلتون است در نهایت از زهره، پس از تماس به مدت پنج روز گزارش شده است.
در او Wintons به Thalleron باتلاق تریلد.
آنها او را به سقوط وجود دارد، و او برنده است و پس از او رفت.
و فقط در حال حاضر من یه فلش از فلچر، در کمربند سیارک ها است.
من فکر می کنم که او در نهایت پیش بینی کرده است که خط پیش بینی است.
اما Knobos است - چه چیزی می خواهید او را به اندیمایون انجام دهید؟
"او - نه، او را در اینجا قرار داده، بهتر است او را به خودم بگو،" به کارگردانی Samms
و صورت خود را در تصمیم ظالم را شهوتی، صورت misshapen از مریخ سخت
ستوان بر روی صفحه نمایش ظاهر شد.
"شما چه فکر میکنید، Knobos؟ باید آنها را به محاکمه یا نه؟ "
"نه" "من فکر نمی کنم چنین است، یا.
بهتر است که چند گانگستر در فضا ناپدید می شوند از آن گشت.
باید برای قرار دادن یکی دیگر از قیام. مشاهده به آن. "
"درست است."
صفحه نمایش تیره و Samms صحبت کرد به وزیر خود.
"میلتون و فلچر در هر زمان که آنها می آیند شوید."
او به مهمانان خود تبدیل شده است.
"ما زمین کاملا به طور کامل پوشیده شده است. بدرود - ای کاش می توانستم با شما است، اما
من به خوبی برای دو هفته آینده و یا گره خورده است. "
"گره خورده" می کند، 1/2 آن را بیان می شوند، "Rodebush اظهار داشت: به عنوان دو دانشمند
راه می رفت در طول یک راهرو به سمت آسانسور. "او احتمالا شلوغ ترین مرد در سه
سیارات یافت میشود. "
"و به عنوان قوی ترین،" کلیولند مکمل.
و مردان بسیار کمی می تواند قدرت خود را به عنوان نسبتا - اما او به آن خوش آمد، تا آنجا که
من نگران کرده است.
من fantods های صورتی به مدت یک ماه اگر من تا به حال تنها یک بار به انجام آنچه او فقط انجام می شود -
و به او این فقط بخشی از کار روزانه است. "" شما به معنای اندیمایون؟
چه چیز دیگری می تواند او را انجام دهم؟ "
"هیچ چیز - که جهنم از آن.
آن را به حال می شود، انجام می شود از آوردن آنها به دادگاه به معنی کشتن نیمی از مردم
Morseca، اما در همان زمان it'sa رنگ پریده چیزی که به منظور یک کار عمدی،
خون سرد، و قتل غیرقانونی است. "
"حق با توست، البته، اما شما می توانید ..." او قطع، قادر به قرار دادن خود
افکار به کلمات.
در حالی که غیر ملفوظ، مانند انسان، در مورد عمیق ترین احساسات خود را، در هر دو
مردان ریشه دوانده بود کد از این سازمان، هر دو می دانستند که به هر انسان
انتخاب خدمات همه چیز بود، خود را به هیچ چیز.
اما به اندازه کافی از آن، ما می خواهیم مقدار زیادی از غم و اندوه از خود ما داشته باشد. "
Rodebush تغییر این موضوع به طور ناگهانی آنها را به یک اتاق وسیع پا، تقریبا
پر حجم عظیم بویز - فضای شیطانی کشتی ای را که، اگر چه
پرواز هرگز، در حال حاضر صفحات سیاه و سفید بسیاری از فهرستی Triplanetary اندود شده بود.
او در حال حاضر، با این حال، مرکز فعالیت های خشم.
مردان swarmed بیش از او و از طریق او، در سردرگمی منظم از شدت رانده
اما به دقت برنامه ریزی برنامه بازسازی است.
"من امیدوارم که پیش بینی شما درست است، فریتس!"
کلیولند نامیده می شود، به عنوان دو دانشمند از هم جدا مربوطه خود را برای رفتن به
آزمایشگاه ها است. اگر از آن است، ما یک بانوی کامل از
این مرد غیر قابل مدیریت قاتل رتبهدهی نشده است! "