Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوست مشترک ما از چارلز دیکنز فصل 10
پیشاهنگی OUT
و به همین ترتیب، خانم رن، گفت: آقای یوجین Wrayburn، من می توانم شما را قانع نیست به لباس
؟ من یک عروسک 'نه' پاسخ خانم رن snappishly؛ 'اگر شما
می خواهید یک، بروید و خرید در مغازه.
و فریبنده جوان goddaughter من، گفت: "آقای Wrayburn plaintively، در پایین
هرتفوردشایر - (Humbugshire شما، من فکر می کنم '
interposed خانم رن.)
- بر جای پای سرد عموم مردم قرار داده می شود و به مشتق ندارد
استفاده از آشنایی خصوصی با خیاط زنانه دادگاه؟
اگر آن را هر گونه سوء استفاده به طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید جذاب - و آه، پدرخوانده ارزشمند او
است! - پاسخ خانم رن، سیخ زنی او را در هوا با استفاده از سرنگ خود، به
که خیاط زنانه دادگاه می داند
کلاهبرداری های شما و منش شما، شما ممکن است او را از طریق پست بگویم، با تعریف من است.
خانم رن مشغول در محل کار خود را با نور شمع بود، و آقای Wrayburn، نیمی از سرگرم و
1/2 احسان، و همه بیکار و بی دست و پا، ایستاده بود نیمکت او را به دنبال در.
کودک مزاحم خانم رن در گوشه رسوایی عمیق، و برگزاری نمایشگاه
نفرت تمام برادر بزرگ در مرحله لرز از سجده از نوشیدنی.
'Ugh، شما پسر ننگین! بانگ زد: خانم رن، توسط صدای خود را به خود جلب
دندان قروچه، من آرزو می کنم همه آنها می خواهم کشویی حلق و بازی در تاس خود را در
معده!
هو کردن، کودک ستمکار! زنبور، بع بع، گوسفند سیاه و سفید! '
او همراه هر کدام از این سرزنش را با یک تمبر تهدید
پا، موجودی رنجور اعتراض با ناله است.
'پرداخت پنج شیلینگ را برای شما واقعا!
خانم رن اقدام چند ساعت شما فرض کنید که من هزینه به کسب 5 شیلینگ،
پسر بدنام - گریه Don't مانند آن، و یا من یک عروسک تو پرتابش می کنم.
پرداخت در واقع پنج شیلینگ خوب برای شما.
زیبا در راه بیش از، من فکر می کنم! من پنج رفتگر شیلینگ، را به
حمل شما در سبد خرید گرد و غبار است. "نه، نه، 'جایگزین، موجود مضحک است.
'لطفا!
خانم رن، نیمی از او به اندازه کافی برای شکستن قلب مادر، این پسر، گفت:
توسل به یوجین. "من آرزو می کنم من تا به حال او را هرگز.
واضح تر از دندان مار او خواهم بود، اگر او به عنوان کسل کننده به عنوان آب خندق نیست.
به او نگاه کنید. There'sa شی زیبا برای پدر و مادر
چشم! "
مطمئنا، در دولت خود را وابسته به خوک بدتر از (دست کم برای خوک خود را چاق کردن
guzzling، و خود را خوب به غذا خوردن)، او را به یک شیء زیبا برای هر چشم بود.
خانم رن، رتبه او را با شدت بزرگ گفت: "به muddling و کودک قدیمی swipey، '،
جا برای هیچ چیز جز به مشروب است که او را از بین میبرد حفظ، قرار داده و در
بطری شیشه ای بزرگ به عنوان یک چشم برای سایر
کودکان swipey الگوی خود را - اگر او بدون توجه به کبد او، او
هیچ یک برای مادرش 'بله. Deration، آه! نه 'گریه
موضوع از این سخنان خشمگین است.
آه انجام دهد و نه آه نمی دنبال خانم رن. این آه و آه انجام دهد.
و چرا؟ "را انجام خواهد داد بنابراین هر.
به نه.
دعا کنید! 'وجود دارد!' گفت: دوشیزه رن، پوشش چشم او
با دست خود. من نمی توانم تحمل به شما نگاه کنید.
بالا رفتن از پله ها و شال و کلاه سر گذاشتن من.
خودتان را در برخی از راه، پسر بد، و اتاق خود را به جای خود را به من
شرکت، برای یک نیم دقیقه.
اطاعت از او، او shambled، و یوجین Wrayburn دیدم اشک از میان بیرون آمدن
انگشتان این موجود کوچک را به عنوان او دست خود را در برابر چشمان خود نگه داشته.
او متأسف است، اما همدردی خود را به بی دقتی خود حرکت نمی کند تا هر کاری را انجام دهند، اما احساس
متاسفم.
من قصد دارم اپرای ایتالیایی سعی کنید در، خانم رن گفت: با در نظر گرفتن دور دست خود را پس از
در حالی که کمی، و خنده satirically برای مخفی کردن که او گریه کرده است؛ من باید ببینید
پشت خود را قبل از من، آقای Wrayburn.
اجازه بدهید من ابتدا شما بگویید، یک بار برای همه، که آن را بدون استفاده از بازدیدکننده داشته است پرداخت خود را به من است.
شما نمی خواهد آنچه شما می خواهید، من، نه، اگر نه شما انبر با شما به ارمغان آورد، به پاره
آن را.
آیا شما تا معاند در موضوع لباس یک عروسک برای طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید من؟
"آه! خانم رن با تکان دادن چانه اش بازگشت، من لجوج است.
و یا آدرس - است - و البته در مورد لباس یک عروسک است هر کدام که شما
دوست دارم. همراه و هدیه دادن آن!
اتهام تخریب او پشت آمده بود، و پشت سر او ایستاده با کلاه سر گذاشتن و
شال.
بهشون به من و به عقب بر گردیم به گوشه ای خود را، شما چیزی قدیمی شیطان! 'گفت: دوشیزه
رن، او را تبدیل و espied او. "نه، نه، من به کمک شما ندارد.
برو به گوشه خود، از این دقیقه!
انسان بدبخت، اسید ضعیفی بوده مالش پشت دست متزلزل خود را به سمت پایین از
مچ دست ها، حوصلگی به پست خود را از ننگ، اما نه بدون نگاه کنجکاو
در یوجین در حال عبور از کنار او، همراه با
آنچه به نظر می رسید که اگر آن را ممکن است عمل آرنج خود را، در صورت هر گونه اقدام از هر
اندام یا مفصل او بود واقعا به خواست او پاسخ داده است.
هیچ اطلاع خاصی از او به طور غریزی در حال سقوط به دور از
تماس ناپسند، یوجین، با تعریف تنبل و یا به دست رن، التماس ترک
برای روشن کردن سیگار برگ خود را، و رفتگان.
حالا شما پر تجمل پسر، گفت: "جنی، تکان دادن سر و کمی تاکید او
سبابه در بار او، 'تو انجا نشسته تا من دوباره.
شما جرات حرکت از گوشه خود را تنها برای یک لحظه در حالی که من رفته ام، و من
می دانم به همین دلیل است.
با استفاده از این اندرز، او منفجر شمع کار خود، می روم او را به نور
آتش سوزی، و با در نظر گرفتن کلید درب بزرگ خود را در جیب خود و چوب او را با چوب زیر بغل راه رفتن در خود
دست، راهپیمایی کردن.
یوجین به آرامی به سوی معبد lounged، سیگار کشیدن سیگار برگ خود را، اما دیدم بیشتر از
خیاط زنانه عروسک، از طریق تصادف از طرف خود را در گرفتن مقابل از خیابان است.
او lounged همراه moodily، و صلیب Charing به او نگاه متوقف شد، با عنوان
علاقه کمی در میان جمعیت به عنوان هر انسان ممکن است، و شد lounging دیگر، هنگامی که
غیر منتظره ترین شی گرفتار چشمان او.
یک شی از پسر بد جنی رن تلاش را تشکیل می دهند ذهن خود را به عبور از
جاده ها است.
عینک مسخره تر و ضعیف تر نسبت به ناپایدار ساختن این بدبخت tottering
sallies به جاده، و به عنوان اغلب متناوب دوباره، مظلوم توسط ترور
از وسایل نقلیه که راه درازی را خاموش و یا
در هیچ جایی، خیابان نمی توانست نشان داده شده است.
بارها و بارها، زمانی که این دوره کاملا روشن بود، او مجموعه ای، نیمی از راه را،
توصیف یک حلقه، تبدیل و دوباره رفت و هنگامی که او ممکن است در عبور و دوباره
نیم دوجین عبور بار.
سپس او را تحمل لرز در لبه آسفالت خیابان را، به دنبال و
دنبال کردن، در حالی که تعداد زیادی از مردم او را تکان دهد، و گذشتند، و به حالت کما رفت.
در طول زمان توسط نزد موفقیت بسیاری از تحریک، او دیگری را
سالی، یک حلقه دیگر، و همه به هم پای خود را در پیاده رو مقابل،
را ببینید یا تصور کنید چیزی بیرون آمدن، و دوباره به عقب تلو تلو خوردن.
وجود دارد، او را تحمل آمادگی اسپاسمودیک اگر برای یک جهش بزرگ، و در
آخرین آغاز دقیقا در همان لحظه اشتباه تصمیم می گیرند، و می توان غرش در توسط
رانندگان، و کوچک دوباره یک بار دیگر،
و ایستادن در در لرز نقطه ای قدیمی، با تمام دادرسی را از طریق رفتن
دوباره.
اظهار یوجین: به من برخورد، خونسردی، پس از تماشای او را برای چند دقیقه، که
دوست من به احتمال زیاد تا به جای پشت سر هم باشد در صورتی که او کسی است که انتصاب در دست است.
که با آن سخن گفتن او قدم، و در زمان هیچ فکر بیشتر او.
نوعی درخت اقاقیا در خانه بود که او را به اتاق، و تنها dined بودند.
یوجین به خود جلب کرد صندلی را به آتش که او شراب او و خواندن شب
کاغذ، آورده و شیشه ای، و آن را به خاطر رفاقت پر.
عزیزم مورتیمر، شما می توانید تصویر صریح صنعت قانع، reposing (در تاریخ
اعتباری) پس از کارگر فضیلت روز است. '
"عزیزم یوجین، شما تصویر صریح بطالت ناراضی نیست
reposing در تمام. کجا بوده است؟ "
، 'پاسخ Wrayburn، - در مورد شهر:' من شده اند.
من در برهه حاضر تبدیل شده است، با هدف مشاوره به شدت من
وکیل باهوش و محترم در موقعیت امور من است.
وکیل بسیار باهوش و احترام شما از افکار است که امور خود را
در راه بد، یوجین هستند.
هر چند که آیا، گفت: "یوجین روی ملاحظه، 'است که می تواند هوشمندانه گفت، در حال حاضر، از
امور یک سرویس گیرنده است که چیزی برای از دست دادن و چه کسی نمی تواند به
پرداخت، ممکن است باز به سوال.
شما را به دست یهودیان، یوجین کاهش یافته است.
بدهکار composedly مصرف شیشه ای خود را، داشتن بازگشتند: "پسر عزیزم،
قبلا به دست برخی از مسیحیان افتاده، من می توانم آن را با تحمل
فلسفه است. '
"من تا به حال مصاحبه ای به روز، یوجین، با یک یهودی، که به نظر می رسد مصمم به فشار
ما سخت است. کاملا Shylock با، و کاملا ایلخانی.
یهودی خاکستری سر و ریش خاکستری زیبا، قدیمی بیل، کلاه و لباس است. '
نیستند، گفت: "یوجین، این مساله در شیشه ای خود را، قطعا من نمی ارزش دوست آقای
هارون؟ '
او خواستار خود آقای Riah. توسط توسط، گفت: "اوژن، آن را به من می آید
خاطر داشته باشید که - بدون شک با یک میل غریزی او را به آغوش ما
کلیسای - من به او به نام هارون!
یوجین، یوجین، بازگشت نوعی درخت اقاقیا، مضحک تر از حد معمول هستند.
بگو: آنچه شما.
صرفا، همکار عزیزم، که من و شرافت و اسم و لذت بردن از سخن گفتن
آشنایی با ایلخانی که شما توصیف، و من او را به آدرس آقای
هارون، آن را به خاطر من به نظر می رسد، عبری، رسا، مناسب، و تعریف است.
با وجود که دلایل قوی برای آن می شود به نام او، آن را نمی ممکن است خود را
نام. '
گفت: نوعی درخت اقاقیا: "من معتقدم که شما absurdest انسان در روی زمین،
خنده. "نه در همه، من به شما اطمینان دهم.
آیا او به ذکر است که او به من می دانست؟
او نیست. او تنها گفت که او انتظار می رود که
پرداخت شده توسط شما خواهد شد. "که به نظر می رسد، یوجین با بسیاری اظهار
گرانش، 'شناخت من.
من امیدوارم که آن را ممکن است دوست ارزشمند آقای هارون، به شما حقیقت را بگو،
مورتیمر، من شک ندارم که او ممکن است تعصب علیه من داشته باشند.
من به شدت به او مظنون به داشتن دست در فعال دور لیز بود.
"همه چیز، بازگشت نوعی درخت اقاقیا بی صبرانه، به نظر می رسد، با مرگ و میر،
ما را به لیز دور.
"درباره شهر" به معنی لیز، فقط در حال حاضر، یوجین.
وکیل من، آیا می دانید، مشاهده یوجین، چرخش به دور مبلمان،
انسان را از بصیرت بی نهایت!
آیا آن، یوجین؟ 'بله این کار را کرد، مورتیمر.
و در عین حال، یوجین، شما می دانیم که شما برای او اهمیتی نمی دن.
یوجین Wrayburn رز، و دست خود را در جیب خود قرار داده است، ایستاد و با یک پا بر روی
سپر، تاب indolently و بدن خود به دنبال در آتش است.
پس از یک وقفه طولانی، او پاسخ داد: "من نمی دانم.
من باید به شما بگویم که اگر ما آن را برای اعطا در زمان بپرسید.
اما اگر شما مراقبت از او، خیلی بیشتر باید او را ترک می کنید به خودش است.
پس از دوباره مانند قبل متوقف شد، یوجین گفت: "من که نمی دانم، یا.
اما به من بگو.
آیا شما همیشه مشکل بنابراین در مورد هر چیزی را ببینید، همانطور که در مورد این ناپدید شدن
از لیزا؟ سوال من، برای کسب اطلاعات است.
"یوجین عزیز من، من آرزو می کنم که تا به حال!
سپس شما را نداشته باشند؟ خیلی.
شما تایید برداشت خود من است. آیا این نگاه کن که اگر من برای او اهمیت نداده ام؟
سوال من، برای کسب اطلاعات است.
'من به شما برای کسب اطلاعات خواستم، یوجین،' مورتیمر گفت: reproachfully.
پسر عزیز، من آن را می دانم، اما من می توانم آن را نمی دهد. من برای کسب اطلاعات تشنگی.
چه می توانم؟
اگر من در نظر گرفتن مشکل زیادی به بهبود او را به این معنا نیست که من برای او اهمیت می دهند،
معنی آن چیست؟ "اگر پیتر پیپر برداشت یک چهارم بوشل از ترشی
فلفل، که یک چهارم بوشل، "& C؟
اگرچه وی گفت که این پر زرق و برق، آن را با چهره بهت زده و کنجکاو گفت، اگر او به عنوان
در واقع نمی دانستم چه چیزی را باید از خود را.
به نظر می رسند به پایان است - نوعی درخت اقاقیا بود شروع به تعرض، زمانی که او در گرفتار
کلمات کلیدی: آه! آنها را در هم!
این دقیقا همان چیزی است که من قادر به انجام است.
چه بسیار حاد هستند، مورتیمر، در پیدا کردن جایگاه ضعیف من!
هنگامی که ما در مدرسه با هم بودند، من درس من در آخرین لحظه، روز به روز
و ذره ذره در حال حاضر ما در زندگی با هم، من بلند شدن درس من در همان
راه.
در کار حاضر من فراتر از این نمی کردم: - من در پیدا کردن لیز و خم
یعنی او را پیدا کنید، و هر گونه استفاده از پیدا کردن او که خود را ارائه کنند.
استفاده منصفانه یا به معنای ناپاک، همه به طور یکسان به من دارد.
من به شما - اطلاعات - به چه معنا است؟
وقتی که من او را ممکن است از شما درخواست - همچنین برای کسب اطلاعات - چه منظورم این است که در حال حاضر؟
اما این امر می باشد زودرس در این مرحله، و این شخصیت را از ذهن من نیست.
نوعی درخت اقاقیا تکان دادن سر خود را بیش از هوا که با دوست خود را برگزار جلو در نتیجه -
هوا به طوری whimsically باز و منطقی تقریبا به محروم آنچه او گفت:
ظاهر فرار - هنگام بر زدن بود
شنیده در درب بیرونی، و سپس مردد دست کشیدن، هر چند برخی از دست
groping برای مزاحم.
جوانان شاد از محله، گفت: "یوجین، که من باید
خوشحال می شود که قیر از این ارتفاع به کلیسا زیر، بدون هیچ مشکلی
مراسم متوسط، احتمالا تبدیل لامپ.
من در وظیفه به شب، و خواهیم دید که به درب.
دوست او به سختی به یاد سوسو زدن بی سابقه ای از عزم داشتند
که با او از پیدا کردن این دختر سخن گفته بود و که بود که او را با پژمرده
نفس از واژه های گفته شده، زمانی که اوژن
برگشتم، طلوع ننگین ترین سایه یک مرد، با تکان دادن از سر تا پا،
و در روغن و لکه کهنه لباس.
این آقا جالب، گفت: "یوجین، پسر - گاهی اوقات به جای تلاش
پسر، برای او دارای نقاط ضعف خود را - بانوی آشنایی من.
عزیزم مورتیمر - عروسک آقای.
یوجین به حال هیچ ایده چه نام او بود، دانستن خیاط زنانه کوچک می شود
فرض شده است، اما او با اعتماد به نفس آسان تحت اسم اول ارائه شده است که
انجمن های خود پیشنهاد شده است.
دنبال یوجین: من جمع آوری، مورتیمر عزیز من، به عنوان نوعی درخت اقاقیا خیره زشت و ناپسند
بازدید کننده، از نحوه عروسک آقای - که گاهی پیچیده - که او
خواسته ها را به برخی از ارتباطات را به من.
من به عروسک آقای ذکر است که من و تو از نظر اعتماد به نفس، و
درخواست عروسک آقای به توسعه دیدگاه های خود را در اینجا. '
جسم رنجور که با نگه داشتن کلاه خود، یوجین چه باقی مانده خجالت
ظریفانه پرتاب آن به درب، قرار داده و او را در یک صندلی.
خواهد بود لازم است، من فکر می کنم، او مشاهده کرد، به باد عروسک آقای، قبل از
هر چیزی به هر منظور و مقصودی فانی را می توان از او کردم.
براندی، آقای عروسک، یا -؟ '
Threepenn'orth رم، گفت: "عروسک آقای. مقدار عاقلانه کوچکی از روح
او را در یک شیشه شراب داده شد، و او شروع به انتقال آن به دهان خود را با انواع
از falterings و gyrations در جاده ها.
اعصاب آقای عروسک، اظهار داشت: "یوجین به نوعی درخت اقاقیا، '، بطور قابل توجهی unstrung.
و من از آن می پنداشتند در کل مصلحت را به ضد عفونی کردن عروسک آقای.
او در زمان بیل را از رنده، خاکستر زندگی می کنند را بر روی آن پاشیده، و از
یک جعبه در دودکش قطعه در زمان pastiles چند که او بر آنها تعیین می کنند و پس از آن،
با خونسردی بزرگ شروع به placidly تکان دادن
بیل در مقابل عروسک آقای، تا او را از شرکت خود را قطع.
خداوند برکت روح من، یوجین! 'گریه نوعی درخت اقاقیا، خنده دوباره دیوانه
همکار شما هستند!
چرا این جانور می آیند می بینید؟ 'ما باید بشنوند، گفت: Wrayburn، بسیار
ناظر صورت خود را با آن است. حالا پس از آن.
صحبت کردن.
نترس. بیان کسب و کار شما، عروسک.
مه Wrayburn! 'گفت: بازدید کنندگان، نسبتا ضخیم و huskily.
'-' TIS مه Wrayburn، نمی باشد. '
با خیره احمقانه است. "البته از آن است.
به من نگاه کن. آیا شما می خواهید؟
عروسک آقای سقوط در صندلی خود را، و کمرنگ گفت: رم Threepenn'orth.
آیا شما به نفع، عزیز مورتیمر من انجام دهید، به باد عروسک آقای دوباره گفت:
یوجین.
"من با بخور اشغال شده است. مقدار مشابه را به او ریخته می شد
شیشه، و او آن را به لب خود را به شیوه های مشابه غیر مستقیم.
پس از آن نوشیده، عروسک آقای، با یک ترس آشکار در حال اجرا کردن دوباره مگر آنکه ساخته شده
عجله، اقدام به کسب و کار. 'مه Wrayburn.
سعی کردم به تو اشاره کردن، اما شما می توانید.
شما میخواهید drection. شما می خواهید t'know جایی که او زندگی می کند.
»یوجین پاسخ شما از مه Wrayburn کاری انجام دهید؟ با یک نگاه دوست خود،
به سوال sternly به: "من انجام دهد.
من مرد استروژن، گفت: "عروسک آقای، تلاش خود را بر روی سینه شکست دادن، اما آوردن
دست خود را بر اطراف چشم او را داشت، ER آن را انجام دهد.
من ER مرد ER آن را انجام دهد.
تو از چیست؟ مرد به انجام این کار؟ 'خواستار یوجین، هنوز sternly.
استروژن را تا که drection. 'آیا شما آن را کردم؟
با پر زحمت ترین تلاش در غرور و عزت، عروسک آقای سر او را برای برخی از نورد
زمان، بیداری بالاترین انتظارات، و پس از آن پاسخ داده، که اگر آن را
شاد ترین نکته ای که احتمالا می توان از او انتظار می رود: 'تعداد'
شما چه معنی و سپس؟
عروسک آقای سقوط در drowsiest وجه پس از پیروزی خود را در اواخر فکری،
پاسخ داد:. رم Threepenn'orth "او را به باد تا دوباره عزیزم مورتیمر، گفت:
Wrayburn. "او باد.
یوجین، یوجین، نوعی درخت اقاقیا با صدای کم خواست، او به عنوان پیروی می تواند شما را به خم شدن
استفاده از چنین ابزاری را به عنوان این؟
من گفتم، پاسخ، ساخته شده که با سوسو زدن سابق تعیین شده است، که من
او از پیدا کردن به هر وسیله، عادلانه یا ناپاک.
این ناپاک، و من آنها را - اگر من نخستین وسوسه شکستن سر آقای
عروسک با fumigator. آیا می توانید جهت کسب می کنید؟
آیا شما چیست؟
ارسالی ندارد! در صورتی که آنچه شما می آیند، می گویند که چگونه
شما می خواهید. ده شیلینگ - Threepenn'orths رم، گفت:
عروسک آقای.
'شما باید آن را داشته باشند' پانزده شیلینگ - Threepenn'orths رم،
گفت: عروسک آقای، و تلاش خود را سفت.
شما باید آن را داشته باشند.
توقف در آن است. چگونه جهت شما صحبت می کنید به شما
؟ '' من مرد استروژن، گفت: "عروسک آقای، با عظمت،
"ER آن را دریافت کند، آقا.
چگونه خواهد بود آن را به شما، من شما را بپرسم؟ "من بد استفاده مجزا اعلام می کند، گفت:" عروسک آقای.
منفجر t'night صبح است. نام نام.
او پول نعنا، آقا، می ایستد و رم Threepenn'orth.
"دریافت دوباره یوجین، ضربه زدن با سر لرزان خود را با بیل آتش، آن را به عنوان
غرق در پستان او.
چه آینده می آید؟
تلاش وقار خود را جمع آوری، اما، به عنوان آن بودند، حذف
نیم یک دوجین تکه از خودش در حالی که او بیهوده سعی به بلند کردن یک عروسک آقای،
نوسان دار سر خود را از سمتی به سمت دیگر،
پرسشنامه خود را با آنچه او تصور می شود یک لبخند مغرور و در نظر گرفته
نگاه تحقیرآمیز. او بر من به عنوان فرزند صرف نظر می رسد، آقا.
من فرزند صرف، آقا.
مرد. استعداد مرد. Lerrers عبور EM میان.
lerrers پستچی. آسان برای انسان استعداد استروژن drection، به عنوان
drection خود کرد. '
آن، گفت: "یوجین اضافه کردن بسیار از صمیم قلب خواهان تحت نفس خود، - شما ادم بی شعور و کودن یا شهوانی
آن، و آوردن آن به من اینجا را، و کسب پول برای شصت threepenn'orths از رم،
و نوشیدن همه آنها را، یکی بالای دیگری، و نوشیدن خود را با همه ممکن است مرده
اکسپدیشن. '
بند دوم از این دستورالعمل خاص او خطاب به آتش، به عنوان
او آن را داد خاکستر او را از آن گرفته شده بود، و به جای بیل.
عروسک آقای کشف بسیار غیر منتظره است که او تا به حال بوده است را لرزاند
توهین نوعی درخت اقاقیا، و اظهار داشت تمایل خود را به آن را داشته باشد با او بر
نقطه، و نادیده گرفتن او را به در بر
شرایط لیبرال مستقل به halfpenny.
عروسک آقای سپس سقوط یک گریه، و پس از آن به نمایش گذاشته تمایل به خواب رفتن.
این گذشته به عنوان تظاهر به مراتب بیشتر نگران کننده، به دلیل آن تهدید خود را
اقامت طولانی مدت در محل، مستلزم اقدامات شدید.
یوجین فرسوده کلاه خود را برداشت تا با انبرک، آن را بر سر او کف زدند، و با در نظر گرفتن
او یقه - این همه در طول بازو - او انجام پایین پله ها و خارج
از حوزه ها را به خیابان فلیت است.
وجود دارد، او تبدیل چهره خود را به سمت غرب، و او را ترک کرد.
وقتی او از آنجا به پشت، نوعی درخت اقاقیا ایستاده بر آتش، brooding به اندازه کافی
کم روحیه شیوه.
من تو دست من عروسک آقای شستن از نظر جسمی - گفت: "یوجین، و دوباره با تو باشم
به طور مستقیم، مورتیمر.
من خیلی ترجیح می دهند، retorted مورتیمر، شستن خود را در دست های خود را از عروسک آقای،
است. از نظر اخلاقی، یوجین 'پس من، گفت: "یوجین؛ اما شما می بینید،
پسر عزیزم، من نمی تواند بدون او.
او در یک یا دو دقیقه صندلی خود را از سر گرفت، کاملا به طور معمول اعتنا و بسیج
دوستان خود را در داشتن دقت فرار دلاوری از بازدید کننده های عضلانی خود را.
من می توانم در این موضوع خوشحال نمی شود، گفت: مورتیمر، جمع و جور کردن.
شما می توانید موضوع تقریبا هر سرگرم کننده برای من، یوجین، اما نه این.
خوب! 'گریه یوجین، من کمی شرم از آن خودم، و به همین دلیل به ما اجازه
تغییر موضوع است. 'است تا deplorably underhanded شده، گفت:
مورتیمر.
'از آن است که نالایق از شما، این تنظیمات بر پیشاهنگ شرم آور است.
ما این موضوع را تغییر داده اند! بانگ زد: یوجین، ظریفانه.
"ما یک در آن کلمه، پیشاهنگ یافت می شود.
مانند: صبر، بر روی نمای بخاری frowning در عروسک نیست، اما نشستن، و من
شما چیزی است که شما واقعا سرگرم کننده را پیدا خواهد کرد.
نگاهی سیگار.
نگاه کن در این معدن. نور - رسم یک پف - تنفس
بیرون راندن - از آن می رود وجود دارد - عروسک آن - رفته - است. و در حال از دست رفته شما یک مرد را دوباره
موضوع خود، گفت: "مورتیمر، پس از یک سیگار برگ، نور و آرامش خود را
با صدای پف حرکت دادن یا دو، پیشاهنگی بود، یوجین "دقیقا.
آن خنده اور است که من هرگز پس از تاریک، اما من خودم حضور داشتند، همواره با نمی باشد.
یک پیشاهنگ، و اغلب توسط دو؟
نوعی درخت اقاقیا سیگار برگ خود را از لبان خود را با تعجب گرفت و نگاه دوست خود را، به عنوان اگر
با سوء ظن نهفته وجود دارد که باید شوخی یا معنای پنهان در کلمات خود.
افتخار من، نه، گفت: Wrayburn، پاسخ به نگاه و لبخند بر لب سردستی؛
من فرض خود را به طوری، اما در افتخار من، هیچ جای تعجب نیست.
من می گویم منظورم چیست.
من هرگز پس از تاریک، اما من خودم در وضعیت مضحک بودن
به دنبال و مشاهده از راه دور، همیشه توسط یک پیشاهنگ، و اغلب توسط دو. "
'آیا شما مطمئن هستید، یوجین؟
مطمئن هستم؟ پسر عزیزم، همیشه یکسان است.
اما هیچ پروسه در مقابل شما وجود دارد. تنها یهودیان را تهدید می کند.
آنها هیچ کاری انجام نداده اند.
علاوه بر این، آنها می دانند که در آن به شما در پیدا کردن و و من به شما نمایندگی.
چرا مشکل؟
"رعایت ذهن قانونی اظهار داشت:" یوجین، چرخش به دور مبلمان دوباره، با
هوای جذبه تنبل.
مشاهده دست دایر، یکسان سازی خود به آنچه که آن را در کار می کند، - و یا به کار خود
، اگر کسی آن را انجام دهد.
وکیل محترم، این است که نه.
مدرسه در خارج از کشور. "مدرسه؟
"آی! گاهی اوقات مدرسه و دانش آموز
هر دو در خارج از کشور است.
چرا، چگونه به زودی شما را در غیاب من زنگ زدگی! شما هنوز رتبهدهی نشده است؟
آن دسته از همراهان که یک شب. پیشاهنگی صحبت از آنها، مثل من انجام
افتخار حضور به من پس از تاریک.
چه مدت است این است؟ پرسید: "نوعی درخت اقاقیا، مخالفت با چهره ای جدی به
از دوست خود بخندید. "من دستگیری آن در جریان بوده است، تا کنون
از یک فرد خاص رفت.
احتمالا آن شده بود در برخی از زمان کمی قبل از من آن را متوجه شده است که را
آن را به آن زمان. 'آیا شما فکر می کنند فرض کنید که می خواهید به
inveigled او دور؟
عزیزم مورتیمر، شما می دانید که ماهیت جذب مشاغل حرفه ای من؛
واقعا اوقات فراغت را به فکر کردن در مورد آن نداشته است.
"آیا شما آنها را پرسید که چه می خواهند؟
آیا اعتراض؟ 'چرا باید از آنها بپرسید که چه می خواهند، عزیز
همکار، زمانی که من بی تفاوت آنها چه می خواهند؟
چرا باید اعتراض بیان می شوند، زمانی که من اعتراض؟
شما در بی پروا ترین خلق و خوی شما هستند.
اما شما به نام وضعیت فقط در حال حاضر، یکی از مضحک و اکثر مردان اعتراض به آن،
حتی آنهایی که کاملا بی تفاوت نسبت به هر چیز دیگری.
'شما افسون من، مورتیمر، با خواندن خود را از نقاط ضعف من.
(توسط، که بسیار کلمه، خواندن، در استفاده از انتقادی خود، همیشه به من فریبندگی.
خواندن بازیگر زن خدمتکار، خواندن یک رقاص از سرنا، خواننده
خواندن یک ترانه، خواندن یک نقاش دریایی از دریا، کتری درام
خواندن از گذشت کلام، عباراتی هستند همیشه جوان و لذت بخش است.)
ذکر ادراک خود را از نقاط ضعف من است.
من را به ضعف از اعتراض به اشغال یک موقعیت مضحک خود، و در نتیجه
موقعیت انتقال من به پیشاهنگی.
من آرزو می کنم، یوجین، شما می توانید کمی بیشتر به صراحت پرسید و به سادگی صحبت می کنند، اگر آن را تنها
از توجه به احساس من کمتر در سهولت شما انجام دهد.
سپس به سادگی و صراحت پرسید، مورتیمر، سیخک مدرسه به جنون است.
من را از مدرسه خیلی مسخره است، و به همین ترتیب ساخته شده مضحک آگاه، که من
ببینید که او خونکسی را بجوش اوردن و اخم در هر منفذ که زمانی که از یکدیگر عبور می کنیم.
اشغال مهربان آرامش از زندگی من بوده است، از آنجایی که من در baulked شد
شیوه های غیر ضروری را به یاد آورند. راحتی غیر قابل بیان از مشتق
آن است.
بنابراین من آن را انجام دهید: من قدم زدن پس از تاریکی هوا کمی راه، قدم زدن، نگاه در یک پنجره
و furtively برای مدرسه.
دیر یا زود، من درک مدرسه در تماشا و گاه
همراه با مردمک چشم امید خود را oftener، مردمک، کمتر است.
که مطمئن از تماشای به من، من او را دچار وسوسه کردن، بیش از همه در لندن.
یک شب من به شرق، یکی دیگر از شمال شب، در چند شب من به دور قطب نما.
گاهی اوقات، من میرم، گاهی اوقات، من در کابین ادامه، تخلیه جیب
مدرسه که در کابین های زیر است. مطالعه و مغلق بدون
معابر در طول روز است.
با استفاده از رمز و راز ونیزی من به دنبال آن معابر بدون در شب، به آنها سر خوردن
با استفاده از دادگاه های تاریک، دچار وسوسه کردن مدرسه به دنبال، به نوبه خود به طور ناگهانی، و
گرفتن او قبل از اینکه او می تواند عقب نشینی.
سپس با آن مواجه هستیم یک دیگر، و من او را عبور از وجود او بی اطلاع، و او تحت
سنگ زنی رنج و عذاب است.
به همین ترتیب، من راه رفتن در سرعت پایین یک خیابان کوتاه، به سرعت در حال این گوشه میمیره، به نوبه خود و
از نظر او، به سرعت در حال تبدیل است.
من گرفتن او را در پست های آینده، دوباره او را به عنوان بی اطلاع از وجود او عبور می کند، و دوباره او
دچار سنگ زنی رنج و عذاب است.
شب بعد از شب ناامیدی خود بسیار جدی است، اما امیدواریم چشمه های ابدی در
مدرسه ای پستان، و او به من به شرح زیر دوباره به فردا.
بنابراین من لذت بردن لذت از تعقیب و مشتق سود زیادی از سالم
ورزش.
وقتی که من لذت تعقیب برخوردار نیستند، برای هر چیزی من می دانم که او در ساعتهای
دروازه معبد تمام شب است. '
نوعی درخت اقاقیا، که آن را شنیده بود با مشاهده: 'این یک داستان فوق العاده،
توجه جدی. "من آن را دوست ندارم.
شما با حرارت کمی هم میهنان گرامی، گفت: "یوجین؛ شما بیش از حد کم تحرک بوده است.
بیا و لذت بردن از لذت تعقیب 'آیا شما معنی است که شما باور دارم که او
تماشای در حال حاضر؟
من کوچکترین شکی وجود ندارد. 'آیا شما او را دیده به شب؟
"من را فراموش کرده به دنبال او وقتی که من از گذشته بود، یوجین با calmest بازگشت
بی تفاوتی، اما من به جرات گفت که او وجود دارد.
بیا! ورزشکار بریتانیا و لذت بردن از
لذت از تعقیب. این خوبی را به شما انجام خواهد داد.
نوعی درخت اقاقیا تردیدی، اما، بازده به کنجکاوی خود را، گل رز است.
«براوو! 'گریه یوجین، بیش از حد بالا است. یا، اگر Yoicks در نگهداری بهتر باشد،
در نظر بگیرید که من گفتم Yoicks.
نگاهی به پای خود، مورتیمر، ما باید چکمه های خود را امتحان کنید.
وقتی که شما آماده شود، من - نیاز من با یک هو Chivey هی می گویند، و نیز با گوش دادن
به جلو، گوش دادن به جلو، زود؟ '
چیزی شما را جدی؟ "به مورتیمر گفت، خنده از طریق گرانش خود را.
"من همیشه جدی است، اما فقط در حال حاضر، من کمی با این واقعیت با شکوه به کار می برد، بسیار هیجان زده هستیم که
باد جنوب و آسمان ابری اعلام شب شکار.
آماده ای؟
پس. لامپ را خاموش کنیم و در را بست و میدان را.
به یوجین خواستار به عنوان دو نفر از دوستانتان در خارج از معبد به خیابان های عمومی منتقل
با نشان دادن حمایت مودب است که در آن جهت مورتیمر اجرا کنید
باشد؟
یک کشور نسبتا سخت و دشوار در مورد Bethnal سبز وجود دارد، گفت: "یوجین، و ما باید
در این راستا به تازگی گرفته شده نیست. نظر خود را از Bethnal سبز چیست؟
مورتیمر موافقت Bethnal سبز، و آنها که به سمت شرق.
در حال حاضر، هنگامی که ما به حیاط کلیسا سنت پل، "دنبال یوجین می کنیم با تنبلی حرکت کردن
هنرمندانه، و من شما مدرسه نشان می دهد.
اما، هر دو آنها او را دیدم، قبل از آنها به تنهایی، و سرقت بعد از آنها در
سایه از خانه، در طرف مقابل از این راه است.
باد خود را گفت: "یوجین، برای من به طور مستقیم.
آیا آن را به شما رخ می دهد که پسران حالیکه به بازی "چرخ چرخ" انگلستان آغاز خواهد شد در خراب
آموزش و پرورش نور، در صورتی که این طولانی طول می کشد؟
مدرسه می تواند شرکت را به من و پسران.
باد خود را؟ من!
در چه نرخ رفت، نفس کشیدن در مدرسه، و او چگونه سپس lounged و به
loitered، برای قرار دادن صبر خود را به نوع دیگری از پوشیدن چه مضحک راه او
با هیچ شیء دیگر بر روی زمین نسبت به زمان
نا امید و مجازات او را، و چگونه او را پوشیده هر قطعه از نبوغ که
شوخ طبعی عجیب و غریب خود را می تواند تدبیر، همه این نوعی درخت اقاقیا که اشاره شد، با احساس
در کمال تعجب می بینند که بی دقتی مرد
خیلی با احتیاط، و بیکار مرد می تواند مشکل بسیار است.
تاریخ و زمان آخرین در، به دور در ساعت سوم از لذت تعقیب، وقتی که او آورده
های فقیر *** دور بدبخت دوباره به شهر، او پیچیده مورتیمر چند تاریک
ورودی، او را به یک مربع کوچک پیچیده
دادگاه پیچیده او را دور نوک تیز، و آنها تقریبا برابر برادلی سنگ مزار زد.
و می بینید، به من گفت، مورتیمر، اظهار داشت یوجین با صدای بلند با بیشترین
خنکی، به عنوان اینکه هیچ کس در داخل جلسه به خودی خود وجود دارد عبارتند از: "و شما ببینید.
من گفت: - تحت سنگ زنی رنج و عذاب است.
بیش از حد قوی بود نه یک عبارت به مناسبت.
به دنبال شکار و شکارچی، گیج، پوشیده شده، با خستگی از
امید معوق و مصرف نفرت و خشم در چهره اش، حرف سفید، وحشی چشم،
در گل ولای کشیدن مودار، seamed شده با حسادت و
خشم، و شکنجه خود را با این اعتقاد که او نشان داد آن را تمام و آنها
exulted در آن، او آنها را در تاریکی می رفت، مانند یک سر نحیف معلق در هوا:
تا به طور کامل قدرت بیان خود را لغو چهره خود.
مورتیمر نوعی درخت اقاقیا یک مرد فوق العاده حساس نیست، اما این
چهره او را تحت تاثیر قرار داد.
او از آن صحبت کرد بیش از یک بار بر روی باقی مانده از راه، و بیش از
یک بار زمانی که به خانه آنها.
آنها به عابد در اتاق خود بوده است دو یا سه ساعت، هنگامی که یوجین بود
تا حدودی با شنیدن گام رفتن در مورد بیدار شده است، و به طور کامل با دیدن بیدار شد
نوعی درخت اقاقیا ایستاده در کنار تخت او.
"هیچ چیز اشتباه است، مورتیمر 'شماره'
چه تصور شما قرار می گیرد، سپس، برای راه رفتن در شب؟
"من به طرز وحشیانه ای بیدار هستم.
چگونه می آید که در مورد من تعجب می کنم! "یوجین، من می توانم دید که از دست دادن نیست
چهره شخص است. "فرد!" یوجین با خنده نور گفت: "من
می توانید.
و روشن، و به خواب رفت دوباره.