Tip:
Highlight text to annotate it
X
ترجمه از فارگو alborz@atlas.cz
فیلمی از مارتین مک دونا
ششلول
متاسفم آقای دانلی
اما همسرتون امروز صبح ساعت 3 فوت کردند
می خواید ببینیدش؟
اُه بله لطفا ممنون میشم
اِم...من دلم می خواد بیشتر باهاتون بمونم آقای دانلی اما ما خیلی سرمون شلوغه
از پا افتادین، آره؟
دو تا بچه که توی خواب فوت کردن و یه زن که
پسرش به سرش شلیک کرده
نه! مرده یا زنده ست؟
آه، مرده، مرده ، روی بدنش دیگه سر نداشت ، در واقع
شما رو باهاش تنها میذارم
نمیدونم چی بگم عزیزم
نمیدونم چی بگم
عکس دیوید رو برات اوردم
نمیدونم چی بگم
نمیدونم الان کجا هستی
کسی اینجا نشسته؟
اُه، آره یه صد نفری اینجا نشستن، نگاشون کن
- یه سوال ساده پرسیدم - آها، آره
اینجور سوال ها خیلی خوبن اون سوال های لعنتی هستن که تحمل شون رو ندارم
تو! هی تو! مشکلی داری؟
- انگار کشتی هات غرق شده - سرت به کار خودت باشه
شنیدی چی گفت؟ من فقط می خواستم سر صحبت رو باز کنم
- با کسی که می شناسیش حرف بزن - من کسی رو نمی شناسم
هیچ دوستی توی دنیا ندارم
اون یارو یه مقدار بداخلاقه
هی رفیق میگم چرا هیچ سوارکار قدبلندی نداریم؟
ها؟
میگم چرا هیچ سوارکار قدبلندی نداریم؟ همیشه یه مشت کوتوله هستن
- به خاطر وزنشونه - آها وزن؟
آه خدا، وزن؟ نه بابا؟ وزن؟؟؟
حالا اگه یه آدم قدبلند باشی و بخوای سوارکار بشی باید چیکار کنی؟
این درستش نیست، نه! نیست
مامانم عادت داشت بهمون بگه
که هر کسی می تونه رشد کنه و به هر چی حقشه برسه
حالا، اگه یه قدبلند بخواد سوارکار بشه، اون چیزی که مامانم گفته تابلوئه که چرنده
- میتونی پرش از موانع رو امتحان کنی - !!میتونی پرش از موانع رو امتحان کنی
یه کس شعری گفتیا
!!میتونی پرش از موانع رو امتحان کنی! آه خدا !!!میتونی پرش از موانع رو امتحان کنی
حرکات نمایشی با اسبها چطوره؟ دوباره یکی پیدا شد با کس شعراش بره رو مخ ما
میشه اون دهن ولتو چفت کنی؟
اِه؟ این رفیقمون رو ببین
!!پوف
!!من برم طرف بوفه تا از شما آدمای تعطیل دور باشم
کسی چیزی نمی خواد؟ بچه گریه او؟ نه؟ پیرمرد تو چی؟
- یه چایی - یه چایی؟ آها
نه پولتو بذار سر جاش که فکر نکنی ...کونشو ندارم برم
دو تا لیوان چایی بیارم !!فکری میشی داداش، آره
- حالت خوبه؟ - نه! خوب نیستم
اتفاقی افتاده؟
- پسرمون دیشب فوت کرد، یه مرگ ناگهانی توی خواب - آره! حالا جار بزن
متاسفم
!!پنجاه چوق واسه یه ذره چیپس
نمیتونم فکرشو بکنم یه کیسه اش رو !!میخواد چقدر حساب کنه کس کش
- اُه، چقدر بهت بدهکار شدم؟ - بیخیالش
- نه جدی - گفتم بیخیالش
دوقلوهای خندونمون کجا هستن؟
- پسرشون دیشب مرده - نه بابا؟
!اُه، خدای من
خودشون کشتنش؟
- نه، نکشتنش - شاید کوبیدنش به یه چیز محکمی؟
یه مرگ ناگهانی در حین خواب بوده
همیشه همین رو میگن !شرط میبندم کوبیدنش به یه چیزی
من اگه بچه داشتم همین کارو میکردم !محکم میکوبیدمش به چیزی
اگه میرفت رو مخم یه چیز محکمی میزدم تو سرش
!همونطوری که "ماروین گای" مرد
منم اگه جای بابای "ماروین گای" بودم !همونطوری میزدمش
میزدمش تا خفه شه
تو کفم که چرا پدر مادرا دیگه زیاد !بچه هاشون رو نمی کشن
آخه خیلی از بچه ها قابل تحمل نیستن !یکیش خود من! من اصلا قابل تحمل نیستم
- تو بچه داری؟ - نه
در آینده چی؟ بچه دار میشی؟
آخه این روزا اصلا مهم نیست چند سالت باشه
این بابا "تونی کرتیس" سن فسیل رو داره اما هنوز داره بچه دار میشه
نه "تونی کرتیس" نه کی؟ "رود استایگر". من همیشه این دو تا رو عوضی میگیرم
آره "رود استایگر" این بابا یه 100 سالیش هست !اِه! گوسفند
تا حالا سر یه گوسفند داد زدی؟
نه
!اُه
!!اُه! آره! "فرد" و "رزماری" اومدن
- کجا میری؟ دابلین؟ - دابلین، آره
!شهری که هیچ وقت تمیز نمیشه
راستش من یک کمی هرویین و یه لهجه ی گهی می خواستم گفتم برم سراغ منبع اش
...یه بار دیگه اینطوری حرف بزنی
میام سراغت و مثه سگ میزنمت
!چطوری حرف زدم؟ "گه" که حرف بدی نست
- هست - نیست بابا
- پاتو - واسه امروزم همینقدر گه کافیه
!!بذار بیاد بزنه. من تخمم هم نیست
- برو یه گور دیگه - تو برو یه جای دیگه
- من قبل از همه شما آیینه دق ها اینجا بودم - پاتو! بشین
!اگه فقط یه مزخرف دیگه بگی...فقط یکی
ببین من دیگه طرفت رو نمیگیرم، می فهمی؟ من مشکلات خودم رو دارم
هی من یه داستان باحال راجع به !یه گاو که گاز تو معده ش جمع شده بلدم
- دوست داری تعریف کنم؟ - !! نه! ای خدا
!اَه، اصلا ذوق نداری
- قرار نیست توی کوپه ها بچرخی، نه؟ - نه
پرینگلز دارین؟
نه این طرفا کسی از این چیزا نمیخره چیپس معمولی و بستنی داریم
- اسپیریت نمیفروشین؟ - الان ساعت 11 صبحه
اُه! من ازت ساعت رو پرسیدم؟
فکر کنم ازت پرسیدم "اسپیریت دارین"؟
- با من بداخلاقی نکن - آها آره! تو با من بداخلاقی نکن
- من کی باهات بدرفتاری کردم؟ - قیافه ت بداخلاق و ترشه
- قیافه م؟ - منش ات بداخلاقه
تو دوست داری توی قطار کار کنی؟
خب تقصیر منه که یه شغل گهی داری؟
من نگفتم شغلم گهیه، داشتم می گفتم این شغلی که دارم، آخر رؤیاهام نبوده
این نوشیدنی ما رو میدی یا باید اینجا معطل وایسیم؟
قرار نیست توی کوپه ها بچرخی؟
- چی بهت بدم؟ - دو تا چایی لطفا
فکر می کنی عقب مونده ای چیزیه؟ این پسره رو میگم
فکر نکنم عقب مونده باشه آخه میدونه حرکات نمایشی با اسب چیه
آزار که نمیرسونه؟
من میخواستم همین رو به شما بگم
این بچه تونه که مرده؟ بده یه نگاه بندازیم
پسرت شبیه این بابائه اهل "برونسکی بیت" میمونه
این یارو که اهل "برونسکی بیت" بود یادته؟ شبیهشه
- تعجبی نداره که کوبیدیش به یه چیزی - اون توی خواب مرد
!همه مادرا همین رو میگن
همه میدونن که اگه یه بچه زشت که مایه خفت باشه، رو دستت افتاده باشه !همین کارو باهاش می کنی
!!ننداز گردن من
!هی خانوم، شوهرت از اون طرفی رفت
یه کم زیاده روی نشد؟
!!فکر کنم یه کم از حدش خارج شد رفیق
- ندیدی زنم کجا رفت؟ - چرا دیدم
خودش رو 5 دقیقه پیش از قطار پرت کرد بیرون مخش خورد تو دیواره گه شد
این بابا منگله، من میرم دنبال زنم بگردم
باشه، فقط بیرون بدنه قطار رو یه نگاه بنداز هنوز نصف مخش داره میچکه روش
اینطوری نگام نکن، 5 دقیقه پیش بهتون گفتم
منظورم اینه که از وقتی اینجا نشست رفتارش عجیب غریب بود
همه ش داشت گریه میکرد مثل دیوونه ها
مگه مثل دیوونه ها همه ش گریه نمیکرد رفیق؟
- پسرش دیشب مرده بود - آره مرده بود
اینو بنویس چون ممکنه یه ربطی به ماجرا داشته باشه
ایناهاش! همین بچه با این قیافه وحشی ش
مثه این بابائه اهل "برونسکی بیت" میمونه
- اهل کجا؟ - اهل برونسکی بیت
اون همجنسبازه؟
آره اون همجنسبازه، همون همجنسبازه آره همون همجنسبازه
- میشه نگه ش دارم؟ - به کارت میاد، آره
بذارش توی فایل بچه های مرده ای که شبیه اون بابا برونسکی بیت هستن
- من تو رو از یه جایی نمیشناسم؟ - من؟ نه
باشه، تو و خانم "دولی" قبل از این که واگن رو ترک کنه راجع به چی حرف میزدین؟
من داشتم داستان اون گاوه رو واسش تعریف میکردم که گاز تو معده ش جمع شده
آه! خدا! نکنه این باعث شده به آخر خط برسه؟ یعنی ممکنه آقا؟
آه، نه! من مطمئنم که یه سری فکرای غم انگیز تو ذهنش میگذشته
از وقتتون مچکرم آقایون
این تفکر "فرویدی" رو من خیلی وقت پیش کنار گذاشتم
اون قطار رو نگه دارین به بچه ها بگین تفنگ هاشون رو آماده کنن
خدا! تو خیلی احساساتی هستی !تو حتی اون زن رو نمی شناختی
- واسه مرده ها احترام قائل نیستی، نه؟ - نه نیستم
!یه یارو سیاهه احساساتم رو دزدیده
قبول کن رفیق، اون داشت روی مخ تو هم میرفت !با اون ناله هاش
مامان من دیشب کشته شد ولی نمیبینی که مثل ابر بهار زاری کنم
سر به سرم میذاری؟
اُه آره. من همیشه میگم مامانم کشته شده که سر به سر ملت بذارم
!آره اصلا تفریحمه
!به نظر اصلا ناراحتش نیستی
!خوب، دوست داشتنی ترین زن که نبود !تازه! زندگی هم ادامه داره
- زن من دیشب فوت کرد - جداً؟
- اونم کشته شد؟ - نه! نه
خدا رو شکر، فکر کردم که !یه قاتل سریالی در رفته
آه! ببین! گریه نکن پیری
الان اون بالا پیش خداست الان اون بالا پیش خداست
- من خدا رو قبول ندارم! دیگه قبول ندارم - اِه؟ حتما قبول داری
- تو سن ات بالاست - نه. امروز دیگه آخر بدبختیها به سرم نازل شد
چرا مگه امروز چی شد؟ !اُه، آره، زنت و این خانمه که توی قطار بود
خب این که تقصیر خدا نیست خدا که نمیتونه در آن واحد همه جا باشه
چی؟
هیچی
!آها، آخرش ما یه لبخند از تو دیدیم
خب حالا میخوای داستان من رو راجع به اون گاوه که گاز تو معده ش جمع شده بشنوی؟
!وحشتناک غم انگیزه
!آره، دوست دارم بشنوم
!جداً؟ سرویس شدیم
جریان اینه که، این ماجراش حقیقت داره دیوونه کننده است
من توی این بازار گاو و گوسفندا بودم با بابام، 7 ساله م بود
وقتی وارد این بازاره میشدی کلی گاو لعنتی دور و بر ریخته بود
بعد این گاوه توی معده ش گاز جمع شده بود
یه اسم تخصصی داره این حالا یادم نمیاد چه کس شعری بود
حالا هرچی! این گاوه شروع میکنه به گنده شدن مثل دیوونه ها، شروع میکنه مثل بالن باد بشه
بعد این خیلی خطرناکه چون ممکنه بمیره
هیچکس نمیدونست چیکار کنه تا اینکه این یارو قدکوتوله پیداش شد
داشت از اونجا رد میشد در واقع
بعد یه پیچ گوشتی در اورد و پرید داخل
:بعد همه قیافه شون شده بود اینجوری اُه نه بابا
بعدش این یارو قدکوتاهه شروع کرد پهلوی این گاوه رو سوراخ های گنده بکنه
بعد همه ما فکر کردیم این بابا مغزش معیوبه که داره گاوه رو سوراخ میکنه
بعد یهو گاوه شروع کرد کوچیک بشه به حالت طبیعی ش
آخه با گاوی که تو معده ش گاز جمع شده معمولا همین کارو باید بکنی
باید سوراخش کنی لعنتی رو
خلاصه همه این یارو قدکوتاهه رو تشویق کردن به خاطر اینکه یه فکر جدید به ذهنش رسیده بود
اما بعدش شروع کرد داستان زندگی ش رو تعریف کنه که چقدر در مورد گاوها تخصص داره و اینا
بعد گفت این گازه که از معده ی گاوه داره در میاد
همون گازیه که توی اجاق گاز توی خونه دارین
:بعد همه گفتن گمشو بابا! این همون گازه؟
:ولی یارو قدکوتاه گفت آره! تماشا کنین
بعد زیر اون گازه رو آتیش زد
!بعدش آتیش لعنتی از بدن گاوه شعله کشید بیرون
ما هم حسابی کف و خون شده بودیم دوباره شروع کردیم تشویقش کنیم
اما بعدش یهو انگار گازه کشید داخل یا یه همچین چیزی
آخه گاوه یهو منفجر شد
باحالترین روز زندگیم بود، اون !روزی که این گاوه منفجر شد
- خب! رسیدیم ایستگاه من - اینجا پیاده میشی، آره؟
خوبه! داشتی دیگه روی مخمون رژه میرفتی
موفق باشی
رفیق؟
!بابت خانومت که مرده و اینا متأسفم
!اُه
آره...ممنون
- بابت مامانت متأسفم - آه! چیزی از دست ندادم
دکتر: دو تا بچه که توی خواب فوت کردن و یه زن که پسرش به سرش شلیک کرده
!نه
!نه
!یکی شون رو هم نزدم
!تیراندازیم افتضاح بود میدونی؟ افتضاح بود
میدونی منظورم چیه؟ !یه افتضاح گه
به زودی میبینمت عزیزم
!اگه هم ندیدم، ندیدم
آها، بیا، بیا
بیا، آروم، دیوید
واسه هر کدوم از ما یکی هست
من یک کم بعد از تو میام
آه خدایا
...عجب روز گهی
ترجمه از فارگو alborz@atlas.cz