Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوست مشترک ما از چارلز دیکنز فصل 17
هنوزم اجتماعی
تعجب نشسته بر مسند نشانده countenances از آقا و خانم آلفرد در Lammle
دایره آشنایی، هنگام دفع از طبقه مبلمان و اثرات خود را
(از جمله یک میز بیلیارد در پایتخت
حروف)، حراج، تحت یک لایحه از فروش، به طور عمومی در اهتزاز اعلام
hearthrug در خیابان Sackville.
اما، هیچ کس نیمی از همیلتون Veneering، آقا، MP شگفت زده برای
پاکت پی سی، نقض، که بلافاصله شروع به پیدا کردن به که Lammles تنها
مردم همیشه در ثبت نام روح او وارد شده،
قدیمی ترین و عزیزترین دوستان او در جهان هستند.
خانم Veneering، WMP برای پاکت پی سی، نقض، مانند سهام همسر وفادار شوهرش
کشف و حیرت غیر قابل بیان است.
شاید Veneerings در دو ممکن است احساس غیر قابل توصیف به خصوص به علت پنداشتن
به شهرت خود را، به همین دلیل است که یک بار بر برخی از سران دیگر در
شهرستان به آرامی به متزلزل
خود، زمانی که معاملات های گسترده Veneering و ثروت عظیم شد ذکر شده است.
اما مسلم است که نه آقای و نه Veneering خانم، می توانید کلمات را به تعجب در و
می شود لازم است که آنها را به دوستان قدیمی ترین و عزیزترین آنها در به
جهان، یک شام در تعجب.
، آن را در این زمان قابل توجه است که هر befals، Veneerings ها باید بدهد
صرف شام بر آن.
خانم Tippins زندگی می کند را در وضعیت مزمنی از دعوت به ناهار خوردن با Veneerings، و
در حالت مزمن التهاب ناشی از شام.
چکمه و آبجو در کابین ها، با هیچ کسب و کار های دیگر قابل فهم بر روی زمین از
به ضرب و شتم مردم می آیند و با Veneerings ناهار خوردن.
Veneering حاکم لابی مقننه، قصد بر entrapping خود شخص
قانونگذاران به شام.
Veneering خانم dined با پنج و بیست سبوس چهره های جدید بیش از شب فرا می خواند آنها
تمام به روز آنها را می فرستد هر یک، یک وعده شام، کارت، فردا برای هفته بعد آینده؛
قبل از آن شام هضم است، فرا می خواند
برادران و خواهران، پسران و دختران خود را، برادرزاده ها و برادرزاده های خود را، خود را
خاله ها و عمه ها و عمه ها و عموزاده ها، و دعوت همه آنها را به شام.
و هنوز، به عنوان در ابتدا، هر چند، دایره ناهار خوری وسیعتر میشود، این است که مشاهده می شود
که همه diners در ظاهر می شود برای رفتن به Veneerings سازگار است، نه به
شام خوردن با آقا و خانم Veneering (که
به نظر می رسد آخرین چیزی که در ذهن خود باشد)، اما برای شام خوردن با یکدیگر.
شاید، بعد از همه، - چه کسی می داند - Veneering ممکن است این ناهار خوری، هر چند گران،
پاداشی، به این معنا که آن را می سازد قهرمانان.
آقای Podsnap، به عنوان نماینده یک مرد است، در مراقبت بسیار به خصوص برای خود به تنهایی نمی
خود کرامت است، اگر نه از آشنایان او، و در نتیجه در عصبانیت
حمایت از آشنایان که گرفته اند
خارج اجازه او، تا مبادا در آنها به کاهش است، او باید باشد.
شتر، طلا و نقره و ظرف یخ، و بقیه از جدول Veneering
دکوراسیون، نشان درخشان، و وقتی که من، Podsnap، در جای دیگر سخن گفتن معمولی
که من دوشنبه گذشته با زرق و برق دار dined
کاروان شتر، من آن را شخصا توهین آمیز به آن را به من اشاره کرد که آنها
شکسته زانو شتر یا شتر کار تحت سوء ظن از هر نوع.
من نمایش داده نمی شتر خودم، من به فراتر از آنها هستم: من یک مرد هستم بیشتر جامد، اما این
شتر در نور سیما من basked، و چگونه شما جرات، آقا،
تلقین کردن به من که من آن را تحت تابش هر شتر اما غیر قابل سرزنش؟
شتر پرداخت در شربت خانه تحلیلی برای شام
حیرت در مناسبت از Lammles به قطعات، و آقای Twemlow احساس
کمی عجیب و غریب بر روی مبل در مسافرخانه او
بیش از حیاط پایدار در دوک، خیابان سنت جیمز، در نتیجه پس از گرفته 2
قرص های ضد آگهی در اواسط روز، در ایمان نمایندگی چاپ
همراه با جعبه (قیمت یک و یک پنی
halfpenny، مهر دولت)، که "یافت می شود بسیار سودمند به عنوان
یک اقدام احتیاطی در رابطه با لذت از جدول.
تا آنها را، در حالی که بیمار با علاقه داشتن به قرص نامحلول در مری او چسبیده، و
همچنین با languidly احساس سپرده صمغ گرم، درون او را سرگردان
کمی پایین پایین، بنده وارد با
اعلام این خبر که یک خانم بخواهد با او صحبت می کنند.
"خانم!" می گوید Twemlow، pluming پرهای ژولیده خود.
بخواهید که به نفع نام بانوی.
نام بانوی Lammle است. خانم آقای Twemlow را بازداشت نه دیگر
از یک دقیقه بسیار کمی است.
بانوی آقای Twemlow محبت او را او را انجام دهید، به گفته مطمئن است
به خصوص که او بخواهد یک مصاحبه کوتاه.
خانم بدون شک هر چه از پیروی آقای Twemlow را هنگامی که او می شنود و خود را
نام. التماس بنده خاصی نمی باشد
به اشتباه نام او.
در یک کارت فرستاده می شود، اما هیچ. نمایش بانوی شوید.
بانوی نشان داده شده در می آید.
اتاق کوچک آقای Twemlow با فروتنی، مبله در شیوه ای قدیمی و از مد افتاده
(نه مانند اتاق در پارک Snigsworthy، خانه دار)، و خواهد بود لخت
تزئین صرف، و آن را برای پر
حکاکی طول Snigsworth والا بیش از نمای بخاری، خرناس در
ستون Corinthian با رول زیادی از کاغذ، در پای او، و پرده های سنگین
رفتن به جست و خیز بر روی سر خود را. آن
لوازم جانبی درک برای نشان دادن پروردگار به عنوان نجیب به نحوی در عمل از
صرفه جویی در کشور خود است. "دعا صندلی، خانم Lammle.
خانم Lammle طول می کشد یک صندلی و گفتگو باز می شود.
من بدون شک، آقای Twemlow، که شما از معکوس از داشتن ثروت شنیده
گرفتار ما.
البته شما باید از آن شنیده می شود، هیچ نوع خبر سفر اینقدر تند و سریع به - میان یک فرد
دوستان به خصوص. "
توجه شام تعجب، Twemlow، با درد شدید و ناگهانی کوچک، اذعان می کند
بستن.
احتمالا نمی خواهد، می گوید خانم Lammle، با شیوه ای خاص سخت بر او،
که باعث می شود Twemlow کوچک، شما را شگفت زده تا آنجا که برخی دیگر، پس از آنچه
بین ما در خانه که در حال حاضر در ویندوز تبدیل شده منتقل می شود.
من آزادی فراخوانی بر شما، آقای Twemlow، گرفته شده برای اضافه کردن یک نوع
یادداشت الحاقی اخر نامه یا کتاب به من گفت که روز است.
گونه ها می شوند خشک و توخالی آقای Twemlow خشک و توخالی در چشم انداز برخی از
عارضه جدید.
واقعا، می گوید: آقا کمی مضطرب، واقعا، Lammle خانم، من باید آن را به عنوان یک
ترجیح می دهند اگر شما می توانید از هر گونه اعتماد به نفس بیشتر بهانه است.
تا به حال شده یکی از اشیاء زندگی من - که متاسفانه تا به حال
اشیاء بسیاری - به بی ضرر، و برای حفظ از cabals و دخالت.
خانم Lammle، به مراتب هوشیار تر از این دو، به ندرت پیدا می کند لازم به
نگاه Twemlow در حالی که او صحبت می کند، که به راحتی او را او خوانده شده است.
یادداشت الحاقی اخر نامه یا کتاب من - برای حفظ مدت من used' - خانم Lammle می گوید، تعمیر چشم خود را بر روی
چهره اش، برای به اجرا درآوردن آنچه او می گوید: خودش، - همزمان که دقیقا با آنچه به شما می گویند، آقای
Twemlow.
بنابراین به دور از مشکل شما با هر نوع اعتماد به نفس جدید، من فقط به شما یادآوری می
یکی از قدیمی بود.
تا به حال از شما خواسته است برای دخالت، من فقط مایل به ادعا سخت خود را
بی طرفی است. '
Twemlow رفتن در پاسخ، او را استوار چشمان خود را بار دیگر، دانستن اینکه از گوش خود را کاملا
به اندازه کافی برای محتویات ضعیف رگ.
"من گمان می کنم، می گوید: Twemlow، عصبی، 'ارائه هیچ اعتراضی معقول
برای شنیدن هر چیزی که تو به من افتخار این را دارد تا در آرزو برای گفتن به من تحت آن
سر.
اما اگر ممکن است، با تمام ظرافت و ادب ممکن، ببخش، چیزی است که شما را به محدوده
فراتر از آن، من - تمنا می کنم، التماس می کنم برای انجام این کار است.
آقا، می گوید: خانم Lammle، بالا بردن چشمان خود را به چهره اش دوباره، و کاملا او را با دلهره آور
شیوه ای سخت خود، من به شما افاضه قطعه معینی از دانش، به افاضه
دوباره، همانطور که شما فکر می کنید بهترین حالت، به یک فرد خاص.
که به من می گوید: Twemlow.
و برای انجام این کار که، من از شما تشکر کنم، هر چند، در واقع، من به ندرت می دانید که چرا من تبدیل شده است
زن خائن به شوهر من در این موضوع، برای دختر یک احمق فقیر کمی است.
من یک احمق فقیر کمی بار خودم بود، من می توانم بدون هیچ دلیل بهتر است.
دیدن اثر او در او خنده های بی تفاوت و نگاه سرد او، او
نگه می دارد چشم خود را بر او را به عنوان او ادامه.
آقای Twemlow، اگر شما باید شانس شوهرم به من، یا هر دو را ببینید
ما، در نفع و یا اعتماد به نفس از هر کس دیگری - اعم از آشنایی مشترک ما و یا
، نه از بی نتیجه است - شما هیچ
حق بر علیه ما استفاده از دانش به شما intrusted با، برای یک هدف خاص
است که انجام شده است. این چیزی است که من برای گفتن آمد.
این یک شرط نیست؛ به نجیب زاده است که به سادگی یادآور.
Twemlow نشسته زمزمه خود را با دست خود را به پیشانی اش.
این بسیار ساده است در مورد، خانم Lammle می رود، بین من (از 1 تکیه
در به افتخار شما) و شما، که من کلمه دیگری بر آن را هدر ندهید.
او به نظر می رسد به طور پیوسته در آقای Twemlow، تا، با بی اعتنایی تلقی او را، او می سازد کوچولو
تعظیم طرفه، هر چند گفت: بله، من فکر می کنم شما باید یک حق برای تکیه بر من، و پس از آن
او moistens لب های او، و احساس آرامش را نشان می دهد.
"من به من اعتماد کن، وعده من را از طریق بنده خود را نگه داشته اند، که من بازداشت
شما یک دقیقه بسیار کمی است.
من نیاز به زحمت شما دیگر، "بمان!" آقای Twemlow. می گوید Twemlow، افزایش به او افزایش می یابد.
یک لحظه مرا ببخشید.
من باید به شما به دنبال، خانم، می گویند چه من می خواهم برای گفتن، اما از آنجایی که
من به دنبال شما هستند و در اینجا، من آن را پرتاب ذهن من.
آن را کاملا سازگار باشد، در خلوص، با در نظر گرفتن که قطعنامه علیه آقای
Fledgeby، که شما پس از آن باید آقای Fledgeby را به عنوان عزیز شما آدرس و
دوست محرمانه، و لابه کردن نفع آقای Fledgeby کنید؟
همیشه فرض کنید که شما و من ادعا هیچ آگاهی از خود من در مورد این موضوع آن است
به من نشان داده است که شما انجام داد. "
سپس او به شما گفت؟ retorts خانم Lammle، که او هم تا به چشمان او را نجات داده در حالی که گوش دادن،
استفاده می کند و آنها را با اثر قوی در حالی که صحبت کردن.
: بله.
خانم Lammle، به طور جدی می گوید: «این عجیب است که او باید به شما گفته شده در حقیقت،
تعمق است. «دعا کنید که در آن شرایط بسیار
فوق العاده ای اتفاق می افتد؟
Twemlow مردد است.
او کوتاه تر از خانم و همچنین ضعیف تر است، و او به عنوان بالاتر از او با مخفف
شیوه ای سخت به او و چشم او را به خوبی مورد استفاده او خود را میبیند در یک نقطه ضعف
که او می خواهم از جنس مخالف باشد.
ممکن است بپرسید که در آن اتفاق افتاده است، آقای Twemlow؟ در اعتماد به نفس سخت؟
باید اعتراف کنم، می گوید: آقا کمی خفیف، در آینده به پاسخ خود را با درجه،
که من احساس compunctions زمانی که Fledgeby آقای آن ذکر شده است.
من باید اعتراف که من می توانم خودم را در نور حاضر توجه نیست.
بیشتر به ویژه، به عنوان آقای Fledgeby انجام داد، با تمدن بزرگ، که من نمی تواند احساس می کنید که
من از او سزاوار، و ارائه خدمات مشابه است که شما او را به را entreated بود
رندر شما.
این بخشی از اشراف واقعی از روح نجیب زاده فقیر است که می گویند این آخرین
حکم.
در غیر این صورت، او منعکس شده، من باید بدون داشتن موقعیت برتر فرض
مشکلات از خود من، در حالی که من از لیزا می دانم.
که متوسط می باشد، بسیار بود.
'حمایت آقای Fledgeby را در مورد خود را به عنوان را در خودمان به عنوان موثر بود؟
خانم Lammle مطالبات. "همانطور که بی فایده است.
آیا می توانم شما را تشکیل می دهند و ذهن شما را به من بگویید که در آن شما را دیدم آقای Fledgeby، Twemlow آقای؟
"من فرمودید. من به طور کامل انجام داده اند به طوری در نظر گرفته شده است.
رزرو عمدی نبوده است.
من آقای Fledgeby مواجه می شوند، کاملا به طور تصادفی، در نقطه ای - با بیان،
در نقطه ای، من در آقای Riah در سنت مری تبر بود.
آیا بدبختی در دست آقای Riah را؟
متاسفانه، خانم، 'Twemlow گرداند، یکی از پول تعهد که ایستاده ام
مرتکب شده است، یکی از بدهی های زندگی من (اما از آن است که بدهی فقط دعا کنید دید که من نمی
اعتراض)، به دست آقای Riah را کاهش یافته است. "
آقای Twemlow، می گوید: خانم Lammle، رفع چشم خود را با مخصوص اوست: که او را خود را جلوگیری از
اگر او می تواند انجام است، اما او نمی تواند آن را به دست آقای Fledgeby در افتاده است.
آقای Riah ماسک خود را است.
به دست آقای Fledgeby را کاهش یافته است. اجازه بدهید به شما بگویم که برای راهنمایی شما است.
این اطلاعات ممکن است به شما استفاده شده باشد، اگر تنها به جلوگیری از ساده لوحی خود را، در قضاوت
صداقت مرد دیگری توسط خود شما، از اینکه بر تحمیل شده است. '
"غیر ممکن است! با گریه Twemlow، مبهوت ایستاده.
چگونه می توانم آن را می دانید؟ "من به ندرت می دانم چگونه می توانم آن را می دانم.
قطار تمام شرایط به نظر می رسید را به آتش سوزی در یک بار، و آن را به من نشان می دهد.
اوه! سپس شما باید بدون مدرک.
این بسیار عجیب است، می گوید: خانم Lammle بطور سرد و با قاطعیت، و با برخی از تحقیر،
چگونه مانند مردان در برخی از چیزها نسبت به یکدیگر، هر چند که حرف خود را به عنوان
مختلف به عنوان می تواند باشد!
هیچ دو مرد می توانند میل کمتر در میان آنها، می گویند، از آقای Twemlow و من
شوهر.
اما شوهرم پاسخ به شما باید اثبات ندارد "و آقای Twemlow در پاسخ به من با
همین عبارت "اما چرا، خانم؟"
سرمایه گذاری Twemlow به آرامی به استدلال می کنند.
«در نظر بگیرید که چرا کلمات همان؟ از آنجا که آنها بیان این واقعیت است.
از آنجا که شما بدون مدرک.
در مردان بسیار عاقلانه در راه خود، خانم Lammle quoth، به اجمالی haughtily در
Snigsworth پرتره، و تکان دادن لباس خود را قبل از خروج، اما آنها
خرد به یاد بگیرند.
همسر من، که بیش از حد مطمئن، صاف و ساده، و یا بی تجربه نیست، این را می بیند
چیزی که ساده بیشتر از آقای Twemlow می کند - چرا که هیچ اثبات وجود دارد!
با این حال من اعتقاد دارم که پنج زن از شش، به جای من، آن را به وضوح به عنوان من را ببینید.
با این حال، من هرگز استراحت (اگر فقط به یاد آقای Fledgeby داشتن بوسید
دست من) تا زمانی که شوهر من آن را ببینید.
و شما را به خوبی انجام خواهد داد برای خودتان آن را از این زمان چهارم آقای Twemlow به، هر چند که من
می تواند به شما بدون مدرک به من بدهید.
همانطور که او به سمت درب حرکت می کند، آقای Twemlow، حضور در او، بیان تسکین دهنده خود را
امیدوارم که وضعیت امور آقای Lammle است غیر قابل استرداد نیست.
"من نمی دانم، خانم پاسخ Lammle، توقف و طراحی الگوی
کاغذ بر روی دیوار با نقطه از سایبان او بستگی دارد.
ممکن است باز کردن برای او طلوع در حال حاضر وجود دارد، یا ممکن است وجود داشته باشد هیچ.
ما به زودی باید پیدا کنید. اگر هیچ، ما ورشکسته اینجا، و باید برود
در خارج از کشور، گمان می کنم.
آقای Twemlow، در خلق خوب تمایل خود را به بهترین از آن، سخنان که وجود دارد
زندگی لذت بخش در خارج از کشور.
: بله، باز می گرداند خانم Lammle، هنوز هم طراحی روی دیوار، اما شک دارم که آیا بیلیارد
بازی، کارت بازی، و غیره، وسیله ای برای زندگی تحت سوء ظن در
کثیف جدول d'hote، یکی از آنها است.
برای آقای Lammle، Twemlow مودبانه همراز (هر چند به شدت شوکه شده)، به
همیشه در کنار او که در همه ثروت خود را به او متصل است، که
مهار نفوذ او را از جلوگیری از
دوره ها خواهد بود که باور نکردنی و ویرانگر.
همانطور که او آن را می گوید، خانم Lammle را ترک کردن طراحی، و به نظر می رسد به او.
"مهار نفوذ، آقای Twemlow؟ ما باید غذا خوردن و نوشیدن و لباس و
سقف بر سر ما. همیشه در کنار او و در تمام خود را متصل
ثروت؟
به رخ کشیدن در آن، آنچه می تواند به یک زن در سن و سال من انجام دهد؟
من و شوهرم فریب یکدیگر است تا وقتی ما ازدواج کرد، ما باید عواقب آن را تحمل
از فریب - که است که می گویند، تحمل یکدیگر، و تحمل بار نیرنگ
با هم برای صرف شام به روز و به
صبحانه فردا - تا مرگ ما را طلاق.
با این واژه ها، او پیاده به خیابان دوک، سنت جیمز.
آقای Twemlow بازگشت به مبل خود را میسازد پایین سر درد خود را در کمی لغزنده آن
تقویت موی دم اسب، با این اعتقاد قوی داخلی که در یک مصاحبه دردناک نمی باشد.
نوع از چیزی که به پس از
قرص های شام است که بسیار در ارتباط سودمند با لذت از
جدول.
اما شش ساعت در شب می یابد نجیب زاده ارزش کمی بهتر است، و
همچنین خود را از وارد شدن به منسوخ جوراب ابریشم خود را کم و پمپ،
از تعجب شام در Veneerings.
و هفت ساعت در شب می یابد او را trotting به به دوک خیابان، صدای یورتمه رفتن اسب به
گوشه و صرفه جویی در شش پنسی در استخدام مربی.
Tippins الهی خودش را به چنین شرایطی در این زمان dined، که
مرضی ذهن ممکن است او، تمایل برای تغییر مبارک، در آخرین شام خوردن، و تبدیل به تخت.
چنین ذهن آقای یوجین Wrayburn، آنها Twemlow یافته فکر Tippins های با
moodiest چهره، در حالی که موجودی بازیگوش او یک گردهمایی در مدتی چنین طولانی
در کرسی یا صندلی دادگاه سر رسیده است.
چموش است Tippins با نوعی درخت اقاقیا مورتیمر بیش از حد است، و شعرهای رپ رو به او را با فن او
برای داشتن بهترین مرد در عروسی از این فریب what's خود نامهای که بوده است
رفته به قطعات.
در واقع، اگرچه، فن است به طور کلی پر جنب و جوش، و شیپور خاموشی در مردان در تمام دور
جهات، با چیزی از صدای وحشتناک حاکی از clattering خانم
استخوان Tippins.
نژاد تازه ای از دوستان صمیمی در Veneering در فنر از او رفت
مجلس شورای اسلامی در جهت منافع عمومی، به چه کسی خانم Veneering بسیار توجه است.
این دوستان، مانند فاصله نجومی، فقط به صحبت در بسیار
بزرگترین چهره.
چکمه می گوید که یکی از آنها است، یک شرکت پیمانکار (محاسبه شده است) می دهد
اشتغال، به طور مستقیم و غیر مستقیم، به پانصد هزار مرد.
آبجو می گوید که یکی دیگر از آنها این است رئیس، در درخواست چنین در بسیاری از
انجمن، دور از هم، که او کمتر شده توسط راه آهن از سه هزار مایل سفر هرگز
در هفته است.
بافر می گوید که یکی دیگر از آنها را hadn'ta شش پنسی هجده ماه پیش، و از طریق
brilliancy نبوغ خود را در گرفتن آن سهام صادر شده در هشتاد و پنج، و
خرید همه آنها را با پول ندارد و
فروش آنها را در همتراز به جای پول نقد، در حال حاضر سه صد و هفتاد و پنج هزار پوند -
بافر به خصوص اصرار بر فرد هفتاد و پنج، و کاهش را به یک
فارثینگ کمتر است.
با استفاده از بافر، چکمه، و آبجو، Tippins بانوی برجسته لوس
موضوع از این پدران کلیسای انبان: نقشه برداری آنها را از طریق او
عینک، و جویای اعم از چکمه و
آبجو و بافر فکر می کنم آنها به ثروت او اگر او را می سازد عشق به آنها؟ با
تعارفات دیگر از این طبیعت است.
Veneering، در راه های مختلف او، بسیار با پدران اشغال بیش از حد، حیاتی توأم با تقوا
بازنشستگی با آنها را در هنرستان هنرهای زیبا، که از آن عقب نشینی 'کمیته کلمه
گاهی اوقات شنیده می شود، که در آن پدران
آموزش Veneering چگونه باید دره پیانو را در سمت چپ خود را ترک،
سطح نمای بخاری، برش باز در candelabra عبور، ضبط کردن
حمل ترافیک در کنسول و برش
ریشه مخالفت و شاخه ای در پرده پنجره.
آقا و خانم Podsnap از شرکت هستند، و از دیدن پدران در خانم Podsnap خوب
زن است.
او به پدر - پدر چکمه، که به استخدام پانصد هزار سپرده شود
مرد - را به سمت چپ Veneering را لنگر، در نتیجه عین حال، affording
فرصتی برای Tippins ورزشی خود را در
حق (او، به طور معمول، فقط فضای خالی)، ببخش، چیزی است به چیزی گفته می شود
در مورد آن را دوست دارد از Navvies، و اینکه آیا آنها واقعا زندگی می کنند را بر روی beefsteaks خام و
نوشیدن پورتر از barrows خود را.
اما، با وجود درگیری های کم احساس می شود که این بود تعجب
شام، و تعجب باید نادیده گرفته شود.
بر این اساس، آبجو، به عنوان مردی که بیشترین شهرت را برای حفظ شود
مفسر غریزه عمومی.
من در زمان، می گوید: آبجو در توقف مطلوب، تاکسی صبح امروز، و من rattled
که فروش. چکمه (بلعیدم حسادت) می گوید: «هم I.
بافر می گوید: «هم من، اما می تواند هیچ کس را به مراقبت های که آیا او یا نه.
و آنچه در آن خواهم بود؟ "هرگونه پرسش Veneering.
من به شما اطمینان دهم، 'پاسخ آبجو در مورد هر کس دیگری به سخنرانی خود، به دنبال
پاسخ به، و دادن اولویت به نوعی درخت اقاقیا. "من به شما اطمینان دهم، چیزهایی بودند
رفتن برای یک آهنگ.
چیزهایی خوش تیپ، اما دلربا چیزی است. '
من شنیده ام این بعد از ظهر، می گوید: نوعی درخت اقاقیا.
آبجو التماس می دانم هم اکنون، می شود آن را منصفانه به درخواست مرد حرفه ای - در - زمین -
این - نفر - تا کنون - انجام - آمده - به - مانند - A - مجموع سر و صدا؟
(بخش آبجو برای تاکید است.)
ارسال پاسخ را نوعی درخت اقاقیا است که او قطعا مشورت شده بود، اما می تواند بدون نظر می دهد که
پرداخت کردن لایحه از فروش می رسد، و در نتیجه عدم اعتماد در نقض
فرض است که آن را از زندگی خود را فراتر از ابزار است.
اما چگونه، می گوید: Veneering، می تواند به مردم انجام این کار!
Hah!
است که بر روی همه دست احساس به یک شات در چشم گاو است.
مردم چگونه می توانند کار را انجام دهید!
شیمی تحلیلی که دور با شامپاین، به نظر می رسد بسیار اگر او می تواند
ایده بسیار خوب است که چگونه مردم آن، اگر او تا به حال ذهن را به آنها می دهد.
چگونه، می گوید: Veneering خانم، تخمگذار چنگال خود را به دست عقابی خود را با هم فشار دهید
در نوک انگشتان، و پرداختن به پدر که سفر سه هزار
مایل در هر هفته: چگونه یک مادر می تواند در نگاه
نوزاد خود، و می دانم که او فراتر از معنی شوهرش زندگی می کند، من نمی توانم تصور است.
یوجین نشان می دهد که خانم Lammle، که مادر نیست، هیچ کودک نگاه داشتند.
درست است، می گوید: Veneering خانم، اما اصل همان است.
چکمه روشن است که اصل همان است.
بنابراین بافر شده است.
این سرنوشت ناگوار بافر به علت صدمه بزند espousing آن است.
بقیه شرکت ملایم به این قضیه را که اصل است به دست آمد
، تا زمانی که بافر می گوید آن است که، هنگامی که بلافاصله سوفل مطرح می شود که
اصل همان است.
"، می گوید: پدر و سه صد و هفتاد و پنج من نمی فهمم
هزار پوند، - اگر این افراد صحبت از اشغال موقعیت بودن در
جامعه - که در جامعه بودند '
Veneering موظف است به اعتراف که آنها dined اینجا، و حتی از ازدواج
اینجا.
سپس من را درک نمی کنند، به دنبال پدر، چگونه زندگی خود را حتی فراتر از خود را
معنی می تواند آنها را به آنچه که کل سر و صدا نامیده می شوند به ارمغان بیاورد.
از آنجا که، همیشه وجود دارد چنین چیزی به عنوان تنظیم امور، در مورد
مردم هر ایستاده و در همه حال.
یوجین (که به نظر می رسد در حالت تاریک از suggestiveness باشد)، نشان می دهد،
"فرض کنید که شما به هیچ وجه و فراتر از آن زندگی می کنند؟
این بیش از حد غیر قابل تبدیل به پول نقد دولت از چیزهایی که برای پدر برای سرگرم.
خیلی ورشکسته دولت از چیزهایی که برای هر یک با هر عزت نفس را برای سرگرمی،
و جهانی است scouted.
اما، آن را به طوری شگفت انگیز است که چگونه مردم می توانند به کل سر و صدا، که همه
احساس محدود برای آن حساب ویژه. یکی از پدران می گوید:، جدول بازی.
یکی دیگر از پدران می گوید: «گمان بدون دانستن که حدس و گمان است
علم. چکمه می گوید: "اسب.
بانوی Tippins می گوید: طرفداران او، «دو میلادی است.
آقای Podsnap، گفت: چیزی است، به نظر او می گویند که او به عنوان ارائه
شرح زیر است. بسیار سرخ و بسیار عصبانی
'آیا از من می پرسند. من تمایل به هیچ بخشی را در بحث و گفتگو
این امور مردم است. منزجر شدن از این موضوع است.
این موضوع نفرت انگیز، موضوع توهین آمیز، موضوعی که من را مریض می کند، و
من - و با مورد علاقه خود را راست بازوی شکوفا می نوردد که دور همه چیز و
حل و فصل آن تا کنون، آقای Podsnap نوردد
این wretches نامناسبی غیر قابل توصیف است که فراتر از معنی خود زندگی کرده و رفته
کل سر و صدا، از جلو از جهان است.
یوجین، با تکیه به صندلی خود را رعایت آقای Podsnap با هتاک
صورت، و ممکن است در مورد به ارائه پیشنهاد جدید، زمانی که تجزیه مشهود است
در برخورد با درشکه چی.
درشکه چی آشکار هدف از آمدن در این شرکت با یک سینی نقره ای، به عنوان اینکه
قصد بر ساخت یک مجموعه برای همسر و خانواده اش؛ تحلیلی برش او را
کردن در میز کناری.
شکوه برتر، اگر نه لشکرکشی برتر، تحلیلی
غالب بیش از مردی که به عنوان چیزی خارج از جعبه است و درشکه چی، بازده خود را
سینی پایه دار، بازنشسته شکست خورد.
سپس، تحلیلی، و بررسی دقیق یک تکه کاغذ دراز کشیده بر روی سینی، با هوا
ادبی سانسور، و تنظیم آن می کند، وقت خود را در مورد رفتن به جدول با آن، و
ارائه آن آقای یوجین Wrayburn.
که بر روی ان Tippins دلپذیر با صدای بلند می گوید، خداوند صدراعظم استعفا داد! "
با منحرف و خونسردی از ویژگی های کندی - برای او می داند کنجکاوی افسونگر
همیشه جهانخوار - یوجین بهانه گرفتن از عینک را می سازد، پرداخت آن،
و خواندن این مقاله با دشواری، مدت ها پس از او دیده، آنچه بر روی آن نوشته شده است.
چه در جوهر مرطوب بر روی آن نوشته شده است، این است که: "سوختگی جوان.
منتظر؟ می گوید: یوجین بیش از شانه خود، در اعتماد به نفس، با تحلیلی.
منتظر تحلیلی در اعتماد به نفس پاسخ می گرداند.
یوجین به نظر می رسد ببخشید، نسبت به Veneering خانم، می رود، و جوان می یابد
سوختگی، کارمند مورتیمر، در درب سالن.
"شما به او را، آقا، به هر کجا که شما به من گفت، اگر او می آیند در حالی که شما و من
در، می گوید که نجیب زاده جوان با احتیاط، و با ایستادن بر روی نوک پا راه رفتن را زمزمه؛
و من او را به ارمغان آورد. '
"پسر شارپ. از کجا است؟ 'یوجین می پرسد.
او در تاکسی، سر، دم در.
من فکر کردم بهتر به او نشان می دهد، می بینید، اگر بتوان به کمک کرده و برای او یک تکان دادن
بیش از همه، مانند - تشبیه سوختگی شاید الهام گرفته از ظروف اطراف
شیرینی - Monge چسب. '
شارپ پسر دوباره برمی گرداند یوجین. من به او بروید.
می رود از سر راست، و در باهستگی تکیه اسلحه خود را در پنجره باز
تاکسی در انتظار، به نظر می رسد در عروسک آقای است که فضای خود را با او به ارمغان آورد،
و از عطر و بوی آن به نظر می رسد
آورده، برای راحتی حمل، در رم، بشکه.
حالا عروسک، از خواب بیدار "مه Wrayburn؟
Drection!
پانزده شیلینگ! '
پس از به دقت خواندن، ضایعات تیره رنگ کاغذ به دست او، و به دقت
بطرف خود کش آن را به جیب جلیقه اش، یوجین می گوید از پول شروع
incautiously توسط گفتن اولین شیلینگ
به دست آقای عروسک، که فورا آن را به تالارهای خارج از پنجره و در پایان با گفتن
پانزده شیلینگ روی صندلی. "او از یک سواری در پشت به صلیب Charing
تیز و پسر، و از او خلاص شدن از شر وجود دارد.
بازگشت به اتاق ناهار خوری، و این مساله برای یک لحظه در پشت صفحه نمایش در
درها، overhears یوجین، بالاتر از همهمه و جغ جغ یا تلق تلق کردن، Tippins عادلانه گفت: "من هستم
مرگ از او بخواهید آنچه را که او نامیده می شد!
آیا شما؟ mutters یوجین، پس شاید اگر شما می توانید از او بخواهید نه، شما مرد.
بنابراین من یک بانی خیر برای جامعه و رفتن.
قدم زدن و سیگار برگ، و من فکر می کنم این بیش از حد.
فکر می کنم این بیش از حد است. "
بنابراین، با چهره ای متفکر، می بیند که کلاه و ردای خود را نهان تحلیلی،
و راه خود می رود.