Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل XLIII. توضیحات توسط Aramis.
"چه باید بگویم به شما ، Porthos دوست ، احتمالا شما را متعجب ، اما ممکن است
اثبات آموزنده است. "
"من می خواهم برای شگفت زده می شود ، گفت :" Porthos ، در لحن مهربانی "من دریغ نمی کند ، بنابراین ،
گدایی میکرد. من در برابر احساسات سخت و ترس نیست ،
صحبت می کنند. "
"دشوار است ، Porthos -- دشوار است ؛ برای ، در حقیقت ، من هشدار می دهند شما برای بار دوم ، من
چیز بسیار عجیب و غریب ، چیز بسیار فوق العاده ، به شما بگویم. "
"آه! را به خوبی صحبت می کنید ، دوست من ، که من به مدت چند روز می تواند به شما گوش دادن با هم.
صحبت می کنند ، پس از آن ، من التماس -- و -- توقف ، من یک ایده : من ، به کار شما را آسان تر ،
من ، برای کمک به شما در گفتن چنین چیزهایی به من ، شما سوال کنند. "
"من باید در انجام خود را به طوری خوشحال شده است."
"چه می خواهیم به مبارزه برای Aramis؟" "اگر شما از من بپرسید که پرسش های بسیاری مانند آن ،
اگر شما کار من را راحت تر رندر با وقفه بنابراین ، افشاگری های من ، Porthos
شما به من کمک خواهد کرد نه در همه.
تا کنون ، بر خلاف انتظار ، که بسیار گره کور است.
اما دوست من ، با یک مرد مثل شما ، خوب ، بخشنده ، و اختصاص داده شده ، اقرار باید
شود شجاعانه ساخته شده است.
من شما را فریب داده ، دوست ارزشمند من است. "" شما من را فریب! "
"خوب آسمان! بله. "" آن را برای خوب من ، Aramis بود؟ "
"من فکر می کردم بنابراین ، Porthos من فکر کردم تا با احترام ، دوست من است."
"سپس گفت :" آقا صادق Bracieux ، "شما باید رندر یک سرویس را به من ،
و من از شما متشکرم برای آن ، اگر شما تا به حال من را فریب نیست ، من ممکن است خودم را فریب می دادند.
پس از آن ، در آنچه شما مرا فریب ، به من بگویید؟ "
"در بود که من خدمت غاصب در مقابل آنها لویی چهاردهم ، در این لحظه ،
هدایت تلاش های خود را. "
"غاصب"! گفت Porthos ، خاراندن سر خود را.
"است که -- خوب ، من کاملا به وضوح درک!"
"او یکی از دو پادشاه که رقیب وپیش تاج از فرانسه است."
"بسیار خوب! سپس شما او را در خدمت لویی که نمی باشد.
چهاردهم. "
"شما از این ماده در یک کلمه ضربه" "چنین بر می آید که --"
"چنین بر می آید که ما در حال شورشیان ، دوست فقیر من."
"شیطان! شیطان! "گریه Porthos ، بسیار ناامید.
"آه! ، اما Porthos عزیز ، آرام ، ما هنوز هم باید با استفاده از گرفتن از
امر ، به من اعتماد کنند. "
پاسخ Porthos : "این است که من را ناراحت می کند ،" "که به تنهایی را لمس
من که شورشیان کلمه زشت است. "" آه! اما --
"و غیره ، با توجه به این ، قلمرو که مرا وعده داده شده بود --"
این غاصب بود که آن را به شما بود. "
"و این همان چیزی نیست ، Aramis است ، گفت :" Porthos ، با شکوه.
"دوست من ، اگر آن را تنها به من بستگی دارد ، شما باید تبدیل به یک شاهزاده است."
Porthos شروع به زدن ناخن خود را در راه سودا.
"به این است که در آن شما شده اند اشتباه ،" ادامه داد او در فریب من ، برای آن
قول داده قلمرو من بر بازشناخت.
آه! من بر آن برشمرده به طور جدی ، دانستن شما را به یک مرد از کلمه شما ، Aramis. "
"ضعیف Porthos! عفو من ، من به شما التماس کردن! "
"بنابراین ، پس از آن ،" ادامه داد Porthos ، بدون پاسخ به دعا اسقف ، تا بعد ،
به نظر می رسد ، من را کاملا با لویی چهاردهم کاهش یافته است.؟ "
"آه! من تمام آن ، حل و فصل دوست خوب من ، من که حل و فصل است.
من آن را در خودم به تنهایی! "" Aramis! "
"نه ، نه ، Porthos ، من به شما التماس کردن ، به من اجازه عمل می کنند.
سخاوت کاذب! جانبازان نا مناسب!
شما هیچ چیزی از پروژه های من را می دانستند.
شما انجام داده اند ، چیزی از خودتان. با من متفاوت است.
من به تنهایی نویسنده این توطئه است.
من در نیاز به همراه جدایی ناپذیر من ایستاد و من بر شما به نام و شما آمد
به من در یاد دستگاه های باستانی ما ، همه برای یکی ، یکی برای همه.
جرم من این است که من خود پرست بود. "
گفت : Porthos : "در حال حاضر ، است که یک کلمه را دوست دارم ،" "و دیدن است که شما به طور کامل عمل کرده اند
برای خودتان ، آن را غیر ممکن است برای من شما را مقصر می دانند.
این طبیعی است. "
پس از این بازتاب والای ، Porthos فشار دست دوست خود صمیمانه است.
در حضور این عظمت صاف و ساده روح ، Aramis احساس littleness خود.
این دومین بار است که او مجبور شده بود تا قبل از برتری واقعی خم بود
قلب است که بیشتر تحمیل نسبت به brilliancy از ذهن است.
او با فشار لال و پر انرژی به عطوفت از دوستان خود را پاسخ.
"در حال حاضر ، گفت :" Porthos ، "که ما به توضیح می آیند ، در حال حاضر که من هستم کاملا
آگاه از وضعیت خود را با احترام به لویی چهاردهم. ، من فکر می کنم ، دوست من ، وقت آن است
سیاسی را درک من
فتنه که ما قربانیان -- برای من سادگی را ببینید توطئه های سیاسی وجود دارد
در پایین این همه. "
"D' Artagnan ، Porthos خوب من ، D' Artagnan در حال آمدن است و جزئیات آن را به شما در تمام
شرایط آن ، اما ، ببخشید ، من عمیقا غصه دار ، من را با ذهنی متمایل
غم و اندوه ، و من از همه وجود من نیاز دارند
ذهن ، تمام قدرت های من از انعکاس ، به شما رها کردن از جایگاه کاذب در
که من تا imprudently شما درگیر ، اما هیچ چیز نمی تواند روشن تر است ، نه چیزی بیشتر
در دشت ، از سمت خود ، این پس.
پادشاه لویی چهاردهم. دیگر اما یک دشمن : که دشمن خودم ، خودم
به تنهایی.
من شما را یک زندانی ، شما من به دنبال به روز شما آزاد من ، شما پرواز
بازگشت به شاهزاده خود را. شما می توانید درک ، Porthos است ، نه وجود دارد
دشواری در تمام این. "
"آیا شما فکر می کنید؟ گفت Porthos. "من کاملا مطمئن هستم از آن است."
"پس چرا ، گفت :" حس خوب قابل تحسین Porthos ، "پس چرا ، اگر ما در چنین
موقعیت آسان است ، چرا ، دوست من ، آیا توپ ، muskets و موتورهای از همه ما آماده
انواع؟
به نظر من این امر می تواند بسیار ساده تر می گویند به کاپیتان D' Artagnan : "عزیزم
دوست ، ما شده اند اشتباه که خطا به تعمیر و باز کردن درب به ما اجازه دهید
با ما از طریق عبور کند ، و ما خداحافظی می گویند. "
"آه! ! "گفت : Aramis ، تکان دادن سر خود را. "چرا به شما می گویند' که '؟
آیا شما از برنامه من قبول نیست ، دوست من؟ "
"من یک مشکل در آن است." "آن چیست؟"
"فرضیه که D' Artagnan ممکن است با دستور که ما را ملزم به دفاع از می آیند
خودمان خواهیم بود "
"چه! دفاع از خودمان در مقابل D' Artagnan؟ نادانی!
در مقابل D' Artagnan خوب! "Aramis یک بار دیگر پاسخ توسط تکان دادن او را
سر.
"Porthos ،" در طول گفت که او ، "اگر من داشته اند مسابقات روشن و تفنگ
اشاره کرد ، اگر من سیگنال از زنگ صدا ، اگر من هر انسان را به خود به نام
پست بر ramparts ، کسانی که ramparts خوب
دختر خوشگل و جزیره که شما را به خوبی غنی ، آن را برای هیچ چیز نشده بود.
صبر کنید تا قاضی ، یا نه ، نه ، منتظر نمی مانید -- "
"چه می توانم انجام دهم؟"
"اگر من می دانستم که ، دوست من ، من که به شما گفته است."
"اما یک چیز بسیار ساده تر از دفاع از خودمان وجود دارد : -- یک قایق ، و به دور
فرانسه -- کجا -- "
"دوست عزیزم" ، گفت : Aramis با سایه ای قوی از غم و اندوه ، لبخند ، "اجازه ندهید که با ما نیست
دلیل مانند کودکان ، اجازه دهید ما مردان در شورا و در اعدام.-- اما ، گوش دادن!
می شنوم تگرگ برای فرود در بندر.
توجه ، Porthos ، توجه جدی! "" D' Artagnan ، بدون شک است ، گفت : "Porthos ،
در صدای رعد و برق ، نزدیک به دیواره.
"بله ، آن است که من ،" پاسخ داد : کاپیتان تفنگدار ، در حال اجرا به آرامی تا مراحل
مول ، و به دست آوردن سرعت در حال گردشگاه کمی که در آن دو دوست خود منتظر
برای او.
به محض این که او به سمت آنها آمد ، Porthos و Aramis مشاهده افسر که به دنبال
D' Artagnan ، treading ظاهرا در مراحل بسیار او.
کاپیتان بر پله ها از مول ، هنگامی که به نیمه راه متوقف شد.
همراهانش او را اقتباس شده است.
"را به مردان خود را عقب کشیدن ، گریه D' Artagnan به Porthos Aramis و" اجازه دهید آنها را بازنشسته از
از شنیدن "این نظم داده شده توسط Porthos ، اعدام شد
فورا.
سپس D' Artagnan ، چرخش به سوی او که او را به دنبال :
"موسیو ، گفت :" او ، "ما دیگر در هیئت مدیره ناوگان پادشاه ، که در آن ، موجب
سفارش خود را ، شما صحبت کرد تا متکبرانه به من ، فقط در حال حاضر است. "
"موسیو" افسر پاسخ : "من صحبت نمی متکبرانه به شما ، من به سادگی ، اما
با دقت ، دستورالعمل اطاعت است. من به شما به دنبال فرمان بود.
من به شما را دنبال کنید.
کارگردانی من به شما اجازه می دهد که با هر یک بدون در نظر گرفتن ارتباط برقرار
اگاهی از شما انجام دهد ؛ من در وظیفه محدود ، بر این اساس ، از فاصله دور شنیدن خود را
مکالمات. "
D' Artagnan لرزید با خشم و Porthos و Aramis ، که این گفتگو را شنیده ام ،
لرزید به همین ترتیب ، اما با تشویش و ترس.
D' Artagnan ، گاز گرفتن سبیل خود را با آن خوش مشربی که نشان می دهیم ، به او غضب ،
نزدیک به یک انفجار به دنبال نزدیک شدن افسر.
"موسیو" گفت که او ، در یک صدای کم ، بسیار چشمگیر است ، که تحت تاثیر قرار
آرام ، آن را تهدید تندباد -- "آقا ، زمانی که من فرستاده اینطرفی قایق رانی ، شما را به آرزو
آنچه که من به مدافعان از دختر خوشگل جزیره نوشت.
شما سفارش که اثر تولید شده و به نوبه خود من ، من فورا به شما نشان داد توجه داشته باشید
من تا به حال نوشته شده است.
هنگامی که کاپیتان از قایق فرستاده شده توسط من بازگشت ، وقتی که من دریافت پاسخ
این دو آقایان "(و او با اشاره به Aramis و Porthos) ،" شما شنیده ام هر کلمه
از آنچه از رسول گفت.
که به سادگی در سفارشات شما بود ، همه که به خوبی به اجرا در آمد ، بسیار punctually ،
چنین نشد "" بله ، آقا "stammered افسر ؛
"بله ، بدون شک ، اما --
"موسیو" ، ادامه داد : D' Artagnan ، گرم در حال رشد -- "آقا ، زمانی که من آشکار
قصد ترک کشتی برای عبور به دختر خوشگل ، جزیره ، شما خواستار به همراه من ؛
دریغ نکنید ، من تو را با من به ارمغان آورد.
شما در حال حاضر در دختر خوشگل ، جزیره ، شما نمی "" بله ، آقا ، اما -- "؟
"اما -- سوال دیگر از M. میشل ، که به شما داده شده است که نظم ، یا
هر انکس در جهان شما به دنبال دستورالعمل ، سوال
در حال حاضر از یک مرد مسدود بر M. که
D' Artagnan ، و کسانی که به تنهایی با M. D' Artagnan بر مراحل که پا حمام
سی فوت از آب نمک ، بد معامله ای را برای آن مرد ، یک موقعیت بد ،
آقا!
من به شما هشدار می دهند. "" اما ، آقا ، اگر من خویشتن داری بر
شما ، گفت : «افسر ، timidly و تقریبا کمرنگ ،" این وظیفه من است که -- "
"موسیو ، شما تا به حال بدبختی ، چه شما و یا کسانی که شما فرستاده شده ، به
فحش و ناسزا نبود. آن انجام شده است.
من می توانم جبران از کسانی که شما به کار ، به دنبال نمی کنند -- آنها به من ناشناخته هستند ، و یا بیش از حد
بزرگ راه دور.
اما شما را زیر دست من هستند ، و من قسم میخورم که اگر شما یک قدم پشت سر من وقتی که من بالا بردن
پاهای من برای رفتن به آن آقایان ، من به شما با نام من سوگند ، من به تقسیم شدن خود را
سر در دو با شمشیر من ، و قیر شما را به آب.
آه! آن اتفاق خواهد افتاد! آن اتفاق خواهد افتاد!
من فقط شش بار عصبانی در زندگی من ، مسیو بوده است ، و هر پنج قبلی
زمان محلی شما با کشته شدن مرد. "
افسر هم بزنید ، او رنگ پریده را تحت این تهدید وحشتناک تبدیل شد ، اما پاسخ
با سادگی ، "موسیو ، شما در اقدام علیه دستورات من در اشتباه هستند."
Porthos و Aramis ، قطع و لرزش در بالای نرده ، گریه.
تفنگ دار ، "D' Artagnan خوب ، مراقبت!"
D' Artagnan آنها را نشانه ای برای حفظ سکوت ، پای خود را با شوم مطرح
آرامش پله برای سوار شدن و تبدیل دور ، شمشیر در دست ، برای دیدن افسر
به دنبال او.
افسر علامت صلیب ساخته شده و شدت داده است.
Porthos و Aramis ، که می دانست آنها D' Artagnan زبان آمده ، فریاد ، و با عجله پایین
برای جلوگیری از ضربه به آنها فکر می کردند که در حال حاضر شنیده.
اما D' Artagnan شمشیر خود را به دست چپ خود را به تصویب رساند ، --
"موسیو" گفت که او به افسر ، در صدای آشفته ، "شما یک مرد شجاع.
شما تمام خواهد شد درک بهتر آنچه من می خواهم برای گفتن به شما در حال حاضر است. "
افسر پاسخ : "صحبت می کنند ، موسیو D' Artagnan ، صحبت می کنند".
"این آقایان ما فقط دیده می شود ، و در برابر آنها شما سفارشات ، من
دوست شوم. "" من می دانم آنها ، آقا. "
شما می توانید درک کنید یا نه من باید به سمت آنها را به عنوان دستورالعمل خود را عمل می کنند
تجویز کند. "" ذخیره خود را به من درک می کنم. "
"بسیار خوب ، من اجازه ، و سپس ، به صحبت با آنها را بدون شاهد است."
"موسیو D' Artagnan ، اگر من به درخواست خود را تسلیم ، اگر من که شما به من التماس ، من
شکستن کلمه من ، اما اگر من این کار را انجام ندهید ، من به شما دل کسی را شکستن.
من ترجیح می دهم یک معضل دیگر است.
مکالمه با دوستان خود ، و من ، مسیو خوار شمردن نیست ، برای انجام این کار را برای
خاطر خود را ، که من عزت و افتخار ، مرا به جرم را برای شما خوار شمردن نیست ، و شما
به تنهایی ، نالایق عمل می کنند. "
D' Artagnan ، بسیار آشفته ، بازوی خود را به دور گردن مرد جوان انداخت و پس از آن
به دوستان خود بالا رفت. افسر ، احاطه در پنهان سازی خود ، شنبه
تاریخ رطوبت ، مراحل علف هرز پوشیده شده است.
"خب!" D' Artagnan گفت : به دوستان خود ، "از جمله سمت من ، قاضی برای
خودتان. "هر سه در روز با شکوه در آغوش گرفت
جوانان خود را.
معنای تمام این آماده سازی چیست؟ گفت : "Porthos.
"شما باید به داشتن سوء ظن از آنچه آنها را نشان ، گفت :" D' Artagnan.
"که نه تنها ، من به شما اطمینان دهم ، کاپیتان عزیز من ، برای ، در واقع ، من انجام داده اند هیچ چیز ، نه بیشتر
تا Aramis ، "بارون شایسته عجله برای گفتن.
D' Artagnan darted نگاه ملامت امیز در مطران ، که آن سخت نفوذ
قلب است. "عزیز Porthos!" گریه اسقف Vannes.
"شما چه چیزی است که بر علیه شما انجام می شود ،" D' Artagnan گفت : "رهگیری از همه قایق ها
آمدن یا رفتن از دختر خوشگل ، جزیره. وسایل حمل و نقل شما را توقیف کردند.
اگر شما تا به حال تلاش برای پرواز ، شما می توانید به دست رزمناوهای افتاده
که شخم زدن دریا در همه جهات ، در سازمان دیده بان برای شما.
پادشاه می خواهد به شما صورت گرفته است ، و او شما را خواهد کرد. "
D' Artagnan در سبیل های خاکستری اش پاره. Aramis رشد غم انگیز Porthos عصبانی است.
ایده من این بود ، "ادامه داد D' Artagnan :" به هر دو شما را در هیئت مدیره ، برای حفظ
شما در نزدیکی من ، و به شما آزادی خود را بازگرداند.
اما در حال حاضر ، چه کسی میتواند بگوید ، وقتی که من بازگشت به کشتی من ، من برتر را پیدا کند ، که ممکن است
را پیدا کند دستورات مخفی که از من به فرمان من ، و هدیه دادن آن به دیگری ، که
دور از من و شما بدون امید کمک؟ "
"ما باید در دختر خوشگل ، جزیره باقی می ماند ، گفت : Aramis ، مصمم ،" و من به شما اطمینان می دهم ، برای
من به سهم خود نمی خواهد تسلیم به راحتی. "
Porthos گفت : هیچ چیز نیست. D' Artagnan اظهار سکوت او
دوستان
"من یکی دیگر از محاکمه را از این افسر ، از این هم میهنان شجاع که
همراه من ، و مقاومت شجاعانه که مرا بسیار خوشحال می سازد ؛ برای آن
نشان دهنده یک مرد صادق ، که ، هر چند
دشمن ، هزار بار بهتر از ترسو با ادب.
بیایید سعی کنید از او یاد بگیرند چه دستورالعمل او ، و چه دستورات او
اجازه و یا ممنوع است. "
Aramis ، گفت : ":" اجازه بدهید ما را امتحان کنید. D' Artagnan رفت و به جان پناه ، تکیه بیش از
به سمت مراحل مول ، و به نام افسر ، که بلافاصله آمد.
"موسیو" D' Artagnan گفت : پس از داشتن رد و بدل courtesies صمیمی طبیعی
بین آقایان که می دانند و قدردانی از یکدیگر ، "آقا ، اگر من آرزو را
دور این آقایان از اینجا ، چه کار می کنید؟ "
"من باید آن را مخالف نیست ، مسیو ، اما با دستور مستقیم صریح به آنها را
تحت نگهبان ، من باید آنها را بازداشت "
"آه!" D' Artagnan گفت. "که بیش از همه ، گفت : Aramis ، gloomily.
Porthos هم بزنید نه. اما هنوز Porthos ، گفت : "اسقف
از Vannes.
"او می تواند به پادشاه ثابت کند ، و من کمک خواهد کرد که او این کار را ، و شما بیش از حد ، موسیو
D' Artagnan ، که او هیچ ربطی به این امر است. "
"HUM!" D' Artagnan گفت.
"آیا شما آمده است؟ آیا شما به دنبال من ، Porthos؟
پادشاه مهربان است. "" من می خواهم زمان برای بازتاب ، گفت : "Porthos.
"در اینجا باقی خواهد ماند ، و سپس؟"
"تا دستورات تازه ، گفت : Aramis ، با خوش مشربی است.
"تا زمانی که ما یک ایده ،" از سر گرفته D' Artagnan "و من در حال حاضر بر این باورند که خواهد شد
شود طولانی نیست ، برای من یکی در حال حاضر است. "
"اجازه بدهید به ما می گویند خدا نگهدار ، پس از آن ، گفت : Aramis" اما در حقیقت ، Porthos خوب من ، شما باید
بروید. "" نه ، گفت : "دوم ، laconically.
Aramis ، کمی در حساسیت خود را در زخمی پاسخ داد : "همانطور که شما لطفا"
لحن عبوس از همراه او.
"فقط من اطمینان وعده ایده D' Artagnan ، ایده من من علاقه داشتن به
divined. "" اجازه بدهید به ما مراجعه کنید ، گفت : "تفنگ دار ، با قرار دادن
گوش خود را نزدیک دهان Aramis.
در حالت دوم صحبت کرد چند کلمه سرعت که D' Artagnan پاسخ "است که آن ،
دقیقا. "" معصوم! "گریه Aramis.
در احساسات اول این قطعنامه باعث خواهد شد ، مراقبت از خود ، Aramis. "
"آه! آیا می شود نمی ترسم. "" در حال حاضر ، آقا ، گفت : "D' Artagnan
افسر ، "با تشکر ، یک هزار لطف!
شما باید خودتان را سه دوست برای زندگی است. "
"بله ، افزود :" Aramis. Porthos به تنهایی چیزی را گفت ، بلکه فقط
متمایل است.
D' Artagnan ، داشتن tenderly آغوش خود را دو دوستان قدیمی ، دختر خوشگل ، جزیره با چپ
همراه جدایی ناپذیر با آنها M. میشل به او تحمیل کرده بود.
بنابراین ، با استثنای توضیح است که با آن Porthos ارزش شده بود ،
حاضر راضی می شود ، چیزی که در ظاهر در سرنوشت یک یا تغییر
از سوی دیگر ، "فقط" گفت : Aramis ، "D' ایده Artagnan's وجود دارد."
D' Artagnan در هیئت مدیره بدون عمیقا تجزیه و تحلیل ایده او تا به حال بر نمی گرداند
کشف شده است.
، نور روز بود در حال حاضر ، ما می دانیم که هر چه D' Artagnan بررسی ، با توجه به سفارشی
خاصی برای روشن است. به افسر ، در حال حاضر رشد لال دوباره او
تمام وقت داشتند برای مدیتیشن.
بنابراین ، در قرار دادن پای خود را در هیئت مدیره رگ خود ، در داخل توپ شات از لنگر
جزیره ، کاپیتان تفنگدار در حال حاضر به حال با هم همه به معنی خود ،
تهاجمی و دفاعی.
او بلافاصله گرد هم شورا خود را ، که شامل افسران تحت او خدمت می
سفارشات.
این هشت تعداد ، فرمانده نیروهای دریایی ، عمده کارگردانی
توپخانه ، مهندس ، افسر که ما با آن آشنا هستند ، و چهار ستوان.
پس از مونتاژ آنها ، D' Artagnan به وجود آمد ، در زمان از کلاه خود ، و خطاب به آنها در نتیجه :
"آقایان ، من به بازدید کردن دختر خوشگل - Ile - EN - MER شده است ، و من در آن یافت
خوب و جامد پادگان ؛ علاوه بر این ، آماده هستند که برای دفاع ساخته شده
ممکن است ثابت مزاحم.
به همین دلیل من قصد به دو تن از افسران اصلی از محل ارسال ، که ما
ممکن است با آنها صحبت.
پس از آنها را از سرباز و توپ خود را از هم جدا شوند ، ما باید بهتر قادر به معامله
با آنها ، به خصوص با استدلال با آنها.
این نظر شما ، آقایان نیست؟ "
عمده از توپخانه افزایش یافت. "موسیو" گفت که او ، با احترام ، اما
استحکام ، "من شنیده ام شما می گویم که محل آماده می شود تا مزاحم
دفاع.
محل است و سپس ، همانطور که می دانید ، مصمم در شورش؟ "
D' Artagnan مریی از این پاسخ قرار داده ، اما او مرد اجازه می دهد تا
خود را به بازیچه قرار دادن مقهور ، و از سر گرفت :
"موسیو ، گفت :" او ، "پاسخ خود را فقط.
اما شما را نادیده می گیرند که زیبای جزیره است تیول M. Fouquet '، که سابق
پادشاهان حق seigneurs از دختر خوشگل جزیره داد به بازوی مردم خود است. "
عمده جنبش.
"آه! قطع من ، ادامه داد : "D' Artagnan.
"شما به من بگویید که حق مسلح خود را علیه انگلیسی
حق خود را مسلح در برابر پادشاه آنها نیست.
اما ، M. Fouquet ، گمان می کنم ، که دارای دختر خوشگل جزیره در این لحظه ، از آنجایی که من نمی باشد.
بازداشت M. Fouquet روز قبل از دیروز.
در حال حاضر ساکنان و مدافعان از دختر خوشگل ، جزیره می دانم هیچ چیز به این دستگیری.
شما می توانید آن را بیهوده به آنها اعلام کند.
این یک چیز به طوری بی سابقه و فوق العاده ای ، به طوری غیر منتظره است ، که آنها
نظر شما را باور ندارد.
برتون در خدمت کارشناسی ارشد خود ، و استادان او ، او در خدمت استاد خود را تا او
دیده می شود او مرده است. در حال حاضر Bretons ، تا آنجا که من می دانم ، نه
دیده بدن M. Fouquet.
است ، نه پس از آن ، تعجب آور آنها نگه دارید در برابر آن است که نه Fouquet M.
و نه امضا می کند. "عمده متمایل به نشانه موافقت.
"به همین دلیل است که ،" ادامه داد D' Artagnan ، "من پیشنهاد می کنم به علت دو اصل
افسران از پادگان به رگ من در هیئت مدیره.
آنها شما ، آقایان را ببینید و آنها را نیروهای ما در اختیار ما را ببینید ، آنها
در نتیجه می دانم به آنچه آنها را به اعتماد ، و سرنوشت که آنها را به شرکت در
صورت شورش.
ما به آنها شهادت می دهم ، پس از افتخار ما ، که M. Fouquet زندانی است ، و از همه
مقاومت تنها می تواند به مخاطره اندازد ، به آنها باشد.
ما به آنها بگویید که در اولین توپ از کار اخراج شده ، وجود نخواهد داشت امید بیشتر
رحمت از پادشاه. سپس ، یا حداقل من اعتماد ، آنها را
مقاومت در برابر دیگر.
آنها خواهد شد تا عملکرد بدون مبارزه ، و ما باید در به ما داده اند
راه دوستانه که ممکن است تلاش های شگرف به زانو در آوردن هزینه. "
افسر که D' Artagnan به دختر خوشگل ، جزیره به دنبال به حال آماده شدن برای صحبت می کنند ، اما
D' Artagnan او را قطع کرد.
"بله ، من می دانم آنچه می خواهید به من بگویید ، مسیو ، من می دانم که یک دستور وجود دارد
این پادشاه است که برای جلوگیری از تمام ارتباطات مخفی با مدافعان دختر خوشگل
جزیره ، و آن دقیقا به همین دلیل من نمی
پیشنهاد برای برقراری ارتباط به جز در حضور کارکنان من است. "
D' Artagnan تمایل به افسران خود را از سر ساخته شده ، که او را می دانستند و
به اندازه کافی به ضمیمه یک مقدار مشخص به مدارا.
افسران نگاه به یکدیگر به عنوان اگر به خواندن نظرات یکدیگر را در چشمان خود را ،
با قصد آشکارا اقدام ، باید از آنها به توافق برسند ، با توجه به میل
D' Artagnan.
و هم اکنون دومی دیدم با شادی که در نتیجه رضایت آنها خواهد بود
ارسال یک پوست به Porthos و Aramis ، زمانی که افسر شاه جلب کرد از یک سوراخ از میز را
کاغذ تاشده ، که او را در دست D' Artagnan قرار داد.
این مقاله با مته سوراخ بر سرنامه خود عدد 1 است.
"چه بیشتر!" زمزمه کاپیتان شگفت زده است.
"خواندن ، مسیو ،" گفت افسر ، با حسن نیت ارائه میدهد که عاری از غم و اندوه بود.
D' Artagnan ، پر از بی اعتمادی ، کاغذ را گشوده ، و خواندن این کلمات : "ممنوعیت
به M. D' Artagnan به جمع آوری هر گونه هر چه شورا یا عمدی به هیچ وجه
قبل از دختر خوشگل ، جزیره تسلیم و زندانیان به ضرب گلوله کشته است.
امضا -- لوئیس ".
D' Artagnan تیردان قرار گرفتن از بی صبری است که فرار را از طریق تمام بدن خود را سرکوب ،
و با لبخند بخشنده : "است که خوب ، آقا ، گفت :" او. "
دستور شاه باید رعایت شده است. "