Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب یک سپیده دم فصل (2) سقوط آتلانتیس
1. EDDORE "کاربران از دایره درونی، در هر کجا
شما و هر آنچه که شما ممکن است انجام می دهند، در لحن "پخش همه بالاتر است.
"تجزیه و تحلیل داده ها توسط بررسی مبله نشان می دهد که به طور کلی
طرح بزرگ پیشرفت رضایت بخش است.
به نظر می رسد تنها چهار سیاره که نمایندگان ما نبوده اند و یا ممکن است وجود دارد
قادر به کنترل مناسب: سل III، IV، III Velantia، Rigel و Palain VII.
تمامی این چهار، شما را مشاهده، در کهکشان های دیگر هستند.
هیچ مشکلی آنچه در خود ما است.
"از این چهار، برای اولین بار نیاز به توجه جدی و فوری شخصی است.
مردم آن، در فاصله کوتاهی از زمان بررسی قبلی به طور کلی ما را توسعه داده اند
انرژی هسته ای و به یک الگوی فرهنگی کاهش یافته که در مطابقت ندارد
هر گونه توجه به اصول اساسی ما گذاشته از مدت ها.
نمایندگان ما وجود دارد، فکر اشتباه است که آنها می توانند مسائل بدون مسئولیت رسیدگی به
گزارش به طور کامل و یا فراخوانی برای کمک بر عامل های بالاتر بصورت پلکان در اوردن، باید
نظم به شدت.
شکست، از هر علت را می توان تحمل نیست.
"Gharlane، به عنوان استاد شماره دو شما بلافاصله کنترل سل III را فرض کنیم.
این دایره در حال حاضر اجازه و دستور شما را به هر گام ممکن است ثابت کند
لازم برای برقراری نظم را بر اساس آن سیاره است.
بررسی دقت این داده ها مربوط به سه تن دیگر از جهان است که بسیار ممکن است به زودی
تبدیل شدن سخت است.
آیا این تفکر خود را که یک یا چند نفر دیگر از این دایره باید اختصاص یافته به کار
با شما، مطمئن باشید که این تحولات ناخواسته سرکوب می شوند؟ "
"است، نه برتری شما، است که ارزش، بعد از زمان مطالعه تصمیم گرفت.
"از آنجا که مردم در سؤال هنوز از هوش پایین پس از یک فرم
گوشت در یک زمان تمام خواهد شد که به انرژی می شود و از آنجا که تکنیک خواهد بود
اساسا مشابه می تواند اداره کند هر چهار
موثرتر به تنهایی در مقایسه با کمک و همکاری دیگران است.
اگر من خواندن این اطلاعات را به درستی، وجود خواهد داشت از تنها ابتدایی ترین نیاز
احتیاط در اشتغال نیروی ذهنی، از چهار مسابقه، تنها
Velantians حتی یک دانش ابتدایی استفاده از آن.
درست است؟ "" ما پس از داده ها. "
شگفت آنکه به اندازه کافی، دایره باطن به اتفاق آرا موافقت کرد.
"برو، پس از آن. هنگامی که به پایان رسید، به طور کامل گزارش دهد. "
"من به همه بالاتر است.
من باید یک گزارش کامل و قطعی است. ارائه "
2. ARISIA
"ما، متفکران سالمند را در ترکیب، در حال گسترش در ملاء عام، برای مطالعه و
بحث، تجسم از روابط موجود و وجود داشته باشد بین
تمدن و آشتی ناپذیر و در تضاد است و آن دشمن کینه توز است.
چند تن از اعضای کوچک تر از ما، به خصوص Eukonidor، که به تازگی
به دست آمده Watchmanship، درخواست آموزش در این زمینه است.
به عنوان هنوز نابالغ، تجسم خود را به وضوح نشان نمی دهند به همین دلیل Nedanillor،
Kriedigan، Drounli، و Brolenteen، یا به تنهایی و یا در ترکیب، در گذشته
انجام اقدامات خاص و
انجام برخی از دیگران، یا این که آینده از آن Moulders
تمدن و فرهنگ خواهد شد به طور مشابه محدود شده است.
"این تجسم، در حالی که پیچیده تر، کامل تر، و دقیق تر از
یکی از این توسط پدران ما در زمان انعقاد تعیین می کنند، موافق با آن را در هر
ضروری است.
پنج اصول بدون تغییر باقی می ماند. اول: Eddorians تنها می توان بر آن فائق
نیروی ذهنی است.
دوم: بزرگی از نیروی مورد نیاز به گونه ای است که تنها مولد امکان پذیر است
چنین سازمانی به عنوان گشت کهکشانی نسبت به آن ما شده اند و مشغول به کار هستند.
سوم: از آنجایی که هیچ تلفیقی Arisian و یا هر یک از Arisians همیشه قادر خواهد بود به سر نیزه می شود
که قدرت را، که بود و لازم است به منظور توسعه یک مسابقه ذهنیت کافی
انجام آن کار است.
چهارم: این مسابقه جدید، داشتن ابزاری در از بین بردن تهدید بوده است
Eddore، به عنوان یک ماده البته جابجا Arisians های به عنوان نگهبان از تمدن و فرهنگ است.
پنجم: Eddorians باید از ما شود تا این زمان آن را به عنوان مطلع
از لحاظ جسمی، از نظر ریاضی، غیر ممکن است آنها را برای ساخت هر گونه موثر
ضد دستگاه.
"سیاه چشم انداز، واقعا" فکر محزون آمد.
"نه، دختر. انعکاس کمی خواهد شد به شما نشان می دهد که
تفکر موجود است، شل و کدر است.
هنگامی که زمان می آید، هر Arisian برای تغییر آماده خواهد شد.
ما می دانیم که در راه است.
ما را به آنچه که منجر می شود که راه را نمی دانم، اما به منظور Arisian در این مرحله از
وجود - این پیوستار فضا زمان - شده اند برآورد شده و ما مشتاقانه خواهد رفت
و شادمان به بعد.
آیا هر گونه سؤال؟ "بودند هیچ کدام وجود دارد.
«مطالعه این مواد، پس از آن، هر یک از شما، با بیش از مراقبت.
ممکن است که برخی از شما، حتی یک کودک، در سطح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی از درک
حقیقت که ما آن را از دست رفته و یا بررسی کرده اند به طور کامل و برخی از واقعیت یا مفهوم
که ممکن است به کار کوتاه
زمان جنگ و یا کاهش تعداد تمدن های نوپای که تخریب
به نظر می رسد به ما در حال حاضر به sheerly به اجتناب ناپذیر است. "
ساعت به تصویب رساند.
روز گذشته. هیچ انتقاد یا پیشنهادات ارائه شده است.
"ما، پس از آن، که این تجسم است که یکی از کامل ترین و دقیق
ممکن است برای عقل فراوان از Arisia برای ساخت از اطلاعات موجود
در حال حاضر است.
Moulders بنابراین، پس از توصیف به طور خلاصه آنچه را که قبلا انجام داده است،
به ما اطلاع پنداشتن آن لازم برای انجام این کار در آینده ای نزدیک است. "
"ما مشاهده کرده اند، و در زمان هدایت، تکامل زندگی هوشمند
بسیاری بر سیارات، "همجوشی آغاز شد.
"ما باید به بهترین توانایی ما، به کارگردانی انرژی از این اشخاص
به کانال های تمدن و فرهنگ ما همواره به سیاست رعایت
هدایت به عنوان بسیاری از نژادها مختلف به عنوان
ممکن است نسبت به سطح فکری لازم برای استفاده موثر از
لنز، که بدون آن گشت کهکشانی پیشنهادی نمی تواند بیاید.
"برای چرخه بسیاری از ما شده اند به کار به عنوان افراد با چهار
قوی ترین نژادها، از یکی از توسعه یافته خواهد بود که افرادی که یک روز
جایگزینی ما به عنوان نگهبان تمدن.
خطوط خون ایجاد شده است. ما تشویق طرق
صفات از قدرت تمرکز و دفع آن از ضعف است.
در حالی که بسیار بزرگ بدون خروج از هنجار، یا از نظر جسمی یا ذهنی،
می گیرد تا پس از penultimates اجازه ملاقات داده شده اند و به همسر،
بهبود قطعی از هر نژاد، غیر قابل اجتناب بوده است.
بنابراین Eddorians در حال حاضر خود را در تمدن نوپای ما بر
Tellus سیاره، و آن را اجتناب ناپذیر است که آنها به زودی با دخالت
کار ما بر سه.
این چهار تمدن جوان باید اجازه داده شود به سقوط است.
این است که برای هشدار دادن به هر Arisian علیه به خوبی معنای اما inconsidered شده است که
کنفرانس نامیده می شود.
ما خودمان را از طریق فرم گوشت بدون هوش بالاتر نسبت به کار، و
غیر قابل تشخیص از بومی از سیاره تحت تاثیر قرار.
بدون اتصال قابل ردیابی بین کسانی که فرم ها و تماس با ما وجود دارد.
هیچ Arisians دیگر در محدوده های افراطی از هر یک از آن چهار عمل
سیاره ها، آنها را از هم اکنون داده می شود همین وضعیت شده است تا مدت ها به جای
Eddore خود.
Eddorians از ما باید یاد بگیریم تا بعد از آن خیلی دیر شده است برای آنها به عمل
به طور موثر بر آن دانش است. شانس هر بیت از اطلاعات به دست آمده توسط
هر Eddorian باید پاک در یک بار.
این است که برای محافظت در برابر و به نفی آشکار چنین اتفاقی است که مراقبان ما
آموزش دیده اند. "" اما اگر تمدن ما
پایین ... "
Eukonidor آغاز شد در اعتراض به. "مطالعه شما را نشان می دهد، جوانان، که
سطح عمومی از ذهن، و در نتیجه از قدرت، در حال افزایش است، "بزرگان ذوب
قطع شده است.
"روند همواره رو به بالا، هر قله و دره بالاتر از سلف خود است.
هنگامی که سطح مشخص رسیده - سطح که در آن استفاده موثر از
لنز امکان تبدیل شدن به - ما نه تنها اجازه می دهد خودمان را به تبدیل شدن به شناخته شده به آنها، ما
آنها را در هر نقطه ای می پردازند. "
"یکی از عوامل مبهم باقی می ماند." یک متفکر سکوت را شکست متعاقب آن.
"در این تجسم من هیچ چیز را درک نمی امکان مانع که
Eddorians ممکن است در هر زمان تجسم ما.
اعطا شده است که بزرگان از مدتها پیش، نه تنها تجسم Eddorians، اما
آنها را در فضای زمان با بررسی های آن درک است که آنها و بزرگان پس از آن قادر به
حفظ وضع موجود و
راه Eddorian فکری اساسا مکانیکی، به جای فلسفی است، در
طبیعت.
هنوز هم وجود دارد احتمال است که دشمن ممکن است قادر به روند استنباط
منطق به تنهایی.
این فکر است که به ویژه به من اخلال در حال حاضر به دلیل سفت و سخت
تجزیه و تحلیل آماری وقوع بر آن چهار سیاره نشان می دهد که آنها
احتمالا نمی تواند با توجه به شانس.
با چنین تجزیه و تحلیل به عنوان نقطه شروع، ذهن حتی توانایی در حد متوسط می تواند
تجسم ما عملا در هم رفته است.
با این حال، به گمان من، که این امکان در نظر گرفته شده است، و
نشان می دهد که اعضای مطلع شود. "" نقطه به خوبی گرفته شده است.
این احتمال وجود دارد.
در حالی که احتمال بسیار بزرگ است که چنین تجزیه و تحلیل خواهد شد تا ساخته نمی شود
بعد از ما خودمان را اعلام کرد، این یک یقین است.
بلافاصله پس از deducing وجود ما، با این حال، Eddorians شروع به ساختن
ما، پس از چهار سیاره و جاهای دیگر.
از آنجا که تنها یک ضد ساختار ممکن است، و از آنجا که ما بزرگان وجود دارد
مدت طولانی است که هشدار را به تشخیص اولین نشانه از آن فعالیت خاص، ما
می دانیم که وضعیت بدون تغییر باقی می ماند.
اگر این تغییر، ما در یک بار یکی دیگر از نشست کامل از ذهن تماس بگیرید.
آیا مسائل دیگر از لحظه وجود دارد ...؟ اگر نه، این کنفرانس حل خواهد شد. "
3. Ariponides آتلانتیس، به تازگی انتخاب Faros
آتلانتیس برای مدت پنج ساله سوم، ساله خود، در یک پنجره دفتر خود را در بالای ایستادند
Farostery قوی.
دست خود را آزادانه از پشت او را در آغوش گرفت شد.
او گستره عظیمی از اقیانوس آرام، و نه شلوغ
بندر، نه کلان شهر پخش نقص میرسند، با گرفتاری تمام مشغول زیر او.
او در آنجا ایستاده بود، بی حرکت، تا لرزش ظریف به او هشدار داد که بازدید کنندگان بودند
نزدیک خود را درب. "بیا، آقایان ....
لطفا نشسته. "
او در یکی از انتهای جدول تولیدات از جنس پلاستیک شفاف نشسته است.
"Talmonides روانشناس، دولتمرد Cleto، Philamon وزیر، Marxes وزیر و
Artomenes افسر، من از شما خواسته شخصا به اینجا می آیند چرا که من هر دلیلی دارم
به این باور است که محافظ از این اتاق
چیزی که دیگر می تواند به ما گفت؛ اثبات در برابر استراق سمع کنندگان
ظاهرا کانال های تلویزیونی خصوصی.
ما باید مورد بحث، و در صورت امکان به برخی تصمیم مربوط به دولت در
که ملت ما در حال حاضر خود را پیدا کرد. "هر یک از ما می داند که در درون خود را دقیقا
آنچه که او می باشد.
از قدرت خود ما، ما قطعا می تواند نمی دانند خودشان را به درون هر یک از دیگران است.
ابزارها و تکنیک های روانشناسی، با این حال، قوی و دقیق است؛ و
Talmonides، پس از بررسی جامع و دقیق هر یک از ما،
گواهی که بدون لکه دار کردن بی وفایی میان ما وجود دارد. "
کدام گواهینامه لعنتی ارزش نیست، "افسر زبر و خشن اعلام کرد.
"چه اطمینان داریم که Talmonides خود یکی از سرکردگان نیست؟
ذهن شما، من هیچ دلیلی برای این باور است که او به طور کامل وفادار نیست.
در واقع، از آنجا که او یکی از بهترین دوستان من بیش از بیست سال بوده است، من معتقدم که
به طور ضمنی که او است.
با این وجود این واقعیت ساده است، Ariponides، که تمام اقدامات احتیاطی را گرفته اند،
و شما می توانید انجام دهید، هستند و خواهند بود بی فایده است تا آنجا که دانش قطعی است
نگران است.
حقیقت واقعی است و ناشناخته باقی خواهد ماند. "" شما درست می گویید، "روانشناس واگذار کرد.
"و، از جمله این مورد، شاید من باید از این دیدار کناره گیری کند."
"نه آنکه کمک خواهد کرد، یا نه."
Artomenes سر خود را تکان داد. "هر پلاتر صلاحیت خواهد شد آماده
برای این کار، به عنوان برای هر احتمالی دیگر. یکی از دیگران به ما واقعی خواهد بود
اپراتور است. "
"و این واقعیت است که افسر ما این است که یکی از موهای تقسیم است که ریز می تواند
گرفته شده را به نشان می دهد که یکی از ما از عملگر واقعی می تواند، "Marxes که با اشاره،
cuttingly.
"آقایان! آقایان!
Ariponides اعتراض.
"در حالی که یقین مطلق است البته غیر ممکن است برای ذهن محدود، همه شما می دانیم
چگونه Talmonides مورد آزمایش قرار گرفت، شما می دانید که در این مورد بدون شک معقول وجود دارد.
با این حال، باید احتمال چنین به عنوان وجود دارد، صورت گرفته است، اگر ما را به یکدیگر اعتماد ندارند
به طور کامل در این تعهد، شکست اجتناب ناپذیر است.
با استفاده از این کلمه از هشدار من همراه با من.
"این دیوانگی ناآرامی در سراسر جهان از نزدیک بر آزادسازی کنترل شده به دنبال
احتمالا انرژی اتمی و ممکن است - است - ردیابی به آن است.
آن را در هیچ بخش با توجه به اهداف امپریالیستی و یا اعمال بر روی بخشی از آتلانتیس است.
این واقعیت را نمی توان تاکید بیش از حد به شدت. ما هرگز و در حال حاضر نمی
در امپراتوری علاقه مند است.
درست است که کشورهای دیگر آغاز شد عنوان مستعمرات Atlantean، اما هیچ تلاشی بود تا کنون
ساخته شده برای برگزاری هر یک از آنها در وضعیت استعماری برابر آرزوی رأی دهندگان خود را.
همه ملتها بودند و هستند ایالات خواهر.
ما دست آوردن یا از دست دادن با هم.
آتلانتیس، پدر و مادر، و پاکسازی خانه، هماهنگ تلاش است،
اما هرگز ادعا نکرده و یا به دنبال قدرت به حکومت همه تصمیمات بر اساس
بحث آزاد و آزاد و مخفی انتخاب.
"اما اکنون! احزاب و جناح ها در همه جا، حتی در
آتلانتیس قدیمی. هر ملتی داخلی پاره شده
نفاق و نزاع.
و نه این همه. Uighar به عنوان یک ملت است insensately حسادت
جزایر جنوب، که به نوبه خود حسادت مایا.
مایا از بانتو بانتو از Ekopt، Ekopt از Norheim، و Norheim از Uighar،.
دور باطل، بدتر توسط jealousies و نفرت intercrossing به
در همه جا.
هر بیم آن دارد که برخی دیگر سعی کنید برای به دست گرفتن کنترل کل جهان است و
به نظر می رسد به سرعت در حال گسترش این باور کاملا بی اساس است که آتلانتیس
خود را کاهش می دهد تمام کشورهای دیگر از زمین به بندگی.
"این یک بیانیه طاس از وضع موجود جهان است که من آن را ببینید.
از آنجا که من می توانم هیچ دوره ای دیگر ممکن است در چارچوب تشکیل شده ما را ببینید
دولت دموکراتیک، من توصیه می کنند که ما همچنان فعالیت های در حال حاضر، مانند
معاهدات و موافقت نامه های بین المللی
که بر اساس آن ما در حال حاضر در محل کار، تشدید تلاش های ما در جاهایی که ممکن است.
ما در حال حاضر از Cleto دولتمرد را بشنود. "" شما وضعیت به وضوح مشخص
به اندازه کافی، Faros.
با این حال، فکر من این است که علت اصلی مشکل است، از آمدن به
از این تعدد احزاب سیاسی، به ویژه آنهایی که تشکیل شده
اصولا از crackpots و افراط گرایان است.
ارتباط با انرژی اتمی روشن است: از بمب اتمی به یک گروه کوچک
مردم قدرت نابود کردن جهان، آنها همین دلیل است که در نتیجه پس از اعطا
آنها قدرت را به جهان دیکته کند.
توصیه من این است که تنها یک مورد خاص از تو که هر تلاش به
تحت تاثیر قرار رای دهندگان از Norheim و از Uighar را به حمایت موثر
کنترل بین المللی انرژی اتمی است. "
"شما باید اطلاعات خود را در جدول در نماد"؟ خواسته Talmonides، از صندلی خود را
در صفحه کلید از یک ماشین محاسبه است. "بله. در اینجا هستند. "
با تشکر. "
"وزیر Philamon،" Faros اعلام کرد.
"همانطور که من آن را - به عنوان هر انسان هوشمند باید قادر باشد به آن را ببینید - اصلی
سهم انرژی اتمی در این هرج و مرج در سراسر جهان کامل بود
تضعیف روحیه کار، وزیر خاکستری با موهای تجارت اظهار داشت، به صراحت.
خروجی به ازای هر انسان ساعته رفته اند تا حداقل بیست درصد، که در آن مورد قیمت ها
به طور آمده اند.
در عوض، اصناف کوته بینانه محدودیت شدید بر تولید تحمیل کرده است، و در حال حاضر به نظر می رسد
شگفت زده می شود که به عنوان افتادن تولید و ساعات روز: افزایش دستمزدها، قیمت نیز بالا و
درآمد واقعی کاهش می یابد.
فقط یک درس امکان پذیر است، آقایان و کار باید به گوش دادن به دلیل است.
پر ملافه، این loafing حفاظت شده، این .... "
من اعتراض! "
Marxes، وزیر کار، همگانی روندی به پای او.
تقصیر مستقیما با سرمایه داران است.
حرص و آز آنها، درنده خویی خود، بهره برداری خود را از ...
"یک لحظه، لطفا!" Ariponides rapped جدول به شدت.
گفت: "این بسیار قابل توجهی از وضعیت بسیار اسفناک از زمان که دو تن از وزرا
امور خارجه باید سخن شما دو صحبت شده است.
آن را که نه از شما چیز جدیدی را برای کمک به این سمپوزیوم است؟ "
هر دو ادعا کردند که این طبقه، اما هر دو آن را با رای رد شد.
"دست داده جدول خود را به Talmonides،" Faros کارگردانی.
"افسر Artomenes؟"
"شما، Faros ما، بیش از intimated که برنامه دفاع از ما، که من
در درجه اول مسئول شده است تا حد زیادی به آنچه اتفاق افتاده است سرزنش، "grizzled
سلحشور آغاز شد.
"در بخش، شاید از آن بود - باید کور در واقع به اتصال نیست، و
مغرضانه در واقع به آن اعتراف.
اما آنچه باید انجام داده اند، به این شناخت است که هیچ دفاع عملی در برابر وجود دارد
بمب اتمی؟ هر ملتی به آنها را دارد، است و ساخت
بیشتر و بیشتر است.
هر ملت با عوامل از هر آلوده است.
باید سعی آتلانتیس بدون دندانه در جهان bristling با دندان های نیش؟
و می تواند من - یا هر کس دیگری - در انجام این کار موفق شد؟
"احتمالا نه. بدون نقد در نظر گرفته شده بود، ما باید مقابله
با این وضعیت از آن به عنوان در واقع وجود دارد.
توصیه شما، لطفا؟ "" من این چیزی که در طول روز فکر و
یا به هر واقعی - شب، و می تواند راه حل است که می تواند قابل قبول به ما را ببینید -
دموکراسی است.
با این حال، من یک توصیه را دارند.
همه ما می دانیم که Norheim و Uighar نقاط درد - به خصوص Norheim.
ما بمب که از هم اکنون نسبت به هر دو آنها را با هم دارند.
ما می دانیم که فوق العاده صوتی شغل Uighar آماده هستند.
ما نمی دانیم که دقیقا همان چیزی است که Norheim است، چرا که آنها قطع خط اطلاعات من در حالی که
، اما من ارسال بیش از دیگری عمل - بهترین من مرد، بیش از حد - امشب.
اگر او متوجه می شود که ما به اندازه کافی استفاده در سرعت، و من کاملا مطمئن
که ما، من می گویم ضربه Norheim و Uighar هر دو سمت راست و سپس، در حالی که ما می توانیم، قبل از
آنها به ما رسید.
و آنها را ضربه سخت - نرم کردن آنها را. سپس راه اندازی یک دولت قوی
به اندازه کافی برای دست کشیدن از هر کشوری - از جمله آتلانتیس - که نمی خواهد با آن همکاری.
این دوره از عمل است flagrantly علیه همه قوانین بین المللی و همه
اصول دموکراسی، من می دانم، و حتی ممکن است کار کند.
با این حال، تا آنجا که من می توانید ببینید، البته که می تواند کار کند. "
- همه ما - درک نقاط ضعف خود را. "Faros فکر برای چند دقیقه.
"شما نمی توانید مطمئن باشید که اطلاعات خود را به تمام نقاط خطر قرار دارد، و
بسیاری از آنها باید تا کنون زیرزمینی به عنوان امن از حتی سنگین ترین موشک های ما است.
همه ما، از جمله شما، بر این باورند که روانشناس در برگزاری درست است که
واکنش کشورهای دیگر به چنین اقدامی خواهد بود هر دو نامطلوب و
خشونت.
گزارش شما، لطفا، Talmonides. "" من در حال حاضر اطلاعات من را قرار دهید
انتگرال "روانشناس منگنه را فشار دهید و
ساز و شروع به پرواز کردن و کلیک کنید.
"من فقط یک واقعیت جدید هیچ اهمیت، نام یکی از بالاتر
یو پی اس و مفهوم فرع آن است که ممکن است برخی از درجه ای از همکاری
بین Norheim و Uighar ... "
او را شکست ماشین متوقف شد و کلیک کردن و گزارش خود را خارج.
«ببین که در آن گراف - تا ده امتیاز در هفت روز!
Talmonides با اشاره انگشت.
"این وضعیت در حال بدتر شدن سریع تر و سریعتر.
نتیجه غیر قابل اجتناب است - شما می توانید به خودتان که این خط جمع است سریع
وحدت نزدیک - که شیوع تبدیل خواهد شد غیر قابل کنترل در حدود
هشت روز.
با یک استثنای اندک - در اینجا - شما متوجه خواهد شد که خط از سازمان و
هدف هستند به عنوان تصادفی را به مانند همیشه است.
با وجود این ادغام قطعی من خواهد بود به این باورند که این وسوسه
زیبایی فقدان انسجام با توجه به داده های ناکافی بود - که پشت تمام این
جنبش وجود دارد، مجموعه ای با دقت بالا و
به طور کامل طرح یکپارچه شده - به جز برای این واقعیت است که جناح و سازمان ملل هستند
بنابراین به طور مساوی با گروه مورد همسان شدند. اما داده ها کافی است.
نشان داده شده است قطعی که هیچ یکی از کشورهای دیگر احتمالا می تواند به نفع خود، حتی با
کاملا از بین بردن آتلانتیس. آنها صرفا به یکدیگر و از بین بردن
تمام تمدن ما است.
با توجه به این پیش بینی که در آن، در ورود اطلاعات مبله توسط افسر ما
عوامل تعیین کننده نخست، که قطعا خواهد بود که نتیجه مگر اینکه اقدامات درمانی
گرفته شده در یک بار.
شما البته از حقایق شما، Artomenes ها مطمئن هستند؟ "
"من مطمئن هستم. اما شما گفت که شما تا به حال نام، و آن
نشان داد که ارتباط Norheim-Uighar.
این نام چیست؟ "" دوست قدیمی ...
"در حقیقت سونگ" کلمات به عنوان محاوره ای لعنت خشم بود.
"هیچ کدام.
و متاسفانه، به عنوان وجود دارد در عین حال هیچ دوره عملی نشان داد که در تمام
وعده از موفقیت "" استفاده از معدن، پس از آن! "
Artomenes شروع به پریدن کرد و میز را با مشت خود را ضرب دیده است.
"بگذار دو پرواز موشک در حال حاضر که، خواهد Uigharstoy و ضربه
Norgrad به گرد و غبار رادیواکتیو و هزار مایل مربع را در اطراف هر یک از آنها
غیرقابل زیست برای ده هزار سال!
در صورتی که تنها راهی است که آنها می توانند هر چیزی را یاد می گیرند، اجازه دهید آن را یاد بگیرید! "
"بنشینید، مسئول" Ariponides کارگردانی، بی سر و صدا.
"این البته، شما در حال حاضر اشاره شده است، غیرقابل دفاع است.
آن را نقض هر پایه اول از تمدن و فرهنگ ما است.
علاوه بر این، آن را کاملا بیهوده باشد، از آنجایی که این حاصل روشن می سازد که
هر ملتی بر روی زمین خواهد شد در روز نابود شده است. "
"چه؟"
به خواست Artomenes، به تلخی. "آرام و اجازه دهید آنها را نابود
تماس با ما "" نه لزوما.
این است که به تدوین و فرموله کردن برنامه های که ما اینجا هستیم.
Talmonides در حال حاضر، تصمیم گرفتند که بر اساس دانش مخلوط ما
باید انجام شود "" چشم انداز خوب نیست خوب نیست و در همه حال،
روانشناس اعلام، gloomily به.
"البته تنها عمل حمل هر که هر چه وعده موفقیت - و
احتمال فقط یک 8 نقطه - توصیه شده توسط Faros تغییر
کمی تا شامل پیشنهاد Artomenes
ارسال بهترین خود را از عمل در ماموریت نشان داد.
برای بالاترین روحیه، راه، Faros نیز باید این عامل را قبل از او مصاحبه
مجموعه از.
به طور معمول من یک دوره از عمل احتمال بنابراین کمی از دفاع
موفقیت، اما از آن است که به سادگی تداوم و تشدید از آنچه که ما
در حال حاضر انجام این کار، من نمی بینم که چگونه ما می توانیم هر گونه دیگر اتخاذ کنند. "
"ما توافق کردیم؟" Ariponides پس از یک سکوت کوتاه بود، ازش پرسید.
آنها به توافق رسیدند.
چهار نفر از کنفرانس واصل شده و یک مرد جوان سرزنده و بشاش strode شوید.
اگر چه او در Faros به نظر نمی آید چشمان او سوال.
"گزارش سفارشات، آقا."
او ادای احترام، افسر punctiliously. "در سهولت، آقا".
Artomenes بازگشت درود می فرستم. "شما در اینجا برای یک کلمه از نامیده می شدند
Faros.
آقا، من حاضر Phryges سروان. "" سفارشات نشده، پسر ... نه ".
دست راست Ariponides به استراحت در درود بر شانه چپ کاپیتان، عاقلانه قدیمی
چشم عمیقا به بهمراه رگه های طلا، چشم سبزه جوانان جستوجو کرد. Faros دیدم، بدون
واقعا توجه، کاه و پیزر مخصوص اندود و پوشش بام شعله ور از مو قرمز برنز، قهوهای مایل به قرمز است.
"من از شما خواسته می خواهید به خوبی نه تنها برای خودم بلکه برای همه ملت ما و
شاید برای کل نژاد ما است.
در حالی که همه چیز در شورشیان بودن من در برابر حمله بی دلیل و اعلام نشده، ما
ممکن است مجبور به انتخاب بین برنامه افسر ما از مبارزات انتخاباتی و
تخریب تمدن.
از آنجا که شما می دانید اهمیت حیاتی ماموریت خود، من باید تصویر را بزرگ تر ببینید. بر
آن است.
اما من می خواهم شما بدانید به طور کامل و Phryges کاپیتان، که تمام آتلانتیس با شما پرواز می
این شب است. "" توریم ... با تشکر از شما، آقا. "
Phryges gulped دو بار به صدای ثابت خود است.
"من بهترین من انجام دهید، آقا." و بعد، در مهارت پرواز بدون بال
به سمت فرودگاه، Phryges جوان شکست سکوت طولانی.
"به طوری که Faros است ...
من او را دوست دارم، مسئول ... من را دیده اند هرگز به او نزدیک قبل از ...
چیزی در مورد او وجود دارد ....
او مانند پدر من است، بسیار است، اما به نظر می رسد اگر چه من او را برای یک هزار نفر را می شناسم
سال! "" HM ... متر ... متر است.
عجیب و غریب.
شما دو نفر زیادی به طور یکسان، که در آن، حتی اگر شما هیچ چیز را مثل هر نظر نمی آید
دیگر. آیا می توانم یک انگشت دقیقا همان چیزی است قرار داده است،
اما وجود دارد. "
اگرچه Artomenes و نه هیچ یک دیگر از زمان خود می تواند از آن محل، شباهت
در واقع وجود دارد.
و پشت چشم ها بود؛ "نگاه از عقاب" بود که مدت ها بعد به
تبدیل به ارتباط با استفاده کنندگان از لنز Arisia.
"اما در اینجا ما هستند، و کشتی خود را آماده.
شانس، پسر "" با تشکر از شما آقا.
اما یک چیز دیگر است. اگر آن طور که باید - اگر نمی پشت - به شما
که همسر و کودک من ...؟ "
"من، پسر. آنها برای شمال مایا ترک فردا
صبح است. آنها زندگی خواهند کرد، آیا شما و من و یا
نیست.
هر چیز دیگری است؟ "" نه، آقا.
با تشکر. خداحافظ. "
کشتی بال پرواز فوق العاده ای بود.
کار استاندارد تجاری. خالی - مسافران، خدمه، هرگز
تحت شتاب وحشیانه به طور منظم توسط ناقل بدون سرنشین استفاده می شود.
Phryges اسکن پانل.
موتور ریز شد به کشیدن نوار را از طریق کنترل کننده است.
هر چراغ سبز نشان داد. همه چیز تنظیم شد.
پوشیدن coverall ضد آب، او را از طریق یک دریچه قابل انعطاف را به خود تضعیف
شتاب تانک و منتظر. آژیر فریاد زد: به طور خلاصه.
شب سیاه خیره کننده به رنگ سفید تبدیل شده و به عنوان انرژی مهار شده از اتم
منتشر شد.
برای پنج و شش دهم ثانیه تیز، سخت، پیشرو بریلیم برنز لبه
پشت-V گسترده راه خود را از طریق همیشه در نازک شدن هوا ورقه.
رگ به نظر می رسید به توقف لحظه ای، متوقف و bucked وحشیانه.
او را shuddered لرزیدند و سعی کرد به خودش را به تکه و تکه پاره، اما Phryges
در مخزن خود اعتنا بود.
پیش از این، ضعیف تر کشتی ها به قطعات در برابر دیوار جامد ظاهری رفت
تراکم ناپذیری جوی در سرعت صوت است، اما این یکی ساخته شد
محکم به اندازه کافی، طراحی و پشتیبانی سایت در جهت ضربه زدن به آن دیوار سخت به اندازه کافی، از طریق آسیبی.
ارتعاش جهنمی متوقف و خشونت فوق العاده درایو به محض فروکش
هل. به دانستند Phryges، که این مخزن در سرعت کروز آن دو وارد کرده بود
هزار مایل در ساعت است.
او پدید آمده است، ریختن مقدار حداقل آب بر فولاد جلا
طبقه. او در زمان کردن coverall خود و آن را پر
از طریق شیر به مخزن.
او mopped و کف را با حوله، که نیز به تانک رفت جلا.
او یک جفت دستکش های نرم را به خود جلب کرد و با کنترل دستی، شتاب jettisoned
مخزن و تمام دستگاه که که تخلیه امکان پذیر ساخته شده بود.
این آشغال را به داخل اقیانوس سقوط می نزول خواهد بود هرگز یافت نشد.
او به بررسی محفظه و دریچه دقیقهای.
بدون خراشیدگی، زخم، هیچ مریخ بدون هیچ نشانی به داستان و یا چاپ از هر نوع.
بگذارید جستجو Norskies. تا کنون، خیلی خوب.
برگشت به سمت لبه عقبی آن به بعد، به فرار دریچه کوچک در کنار که
بسته توپ سیاه و سفید کسل کننده است. دستگاه نگه دارنده رفت از اول.
به او gasped به عنوان هوا را نزدیک به خلاء با عجله، اما او آموزش داده شده بود را به
نوسانات ناگهانی و خشونت آمیز در فشار است.
او نورد توپ بر دریچه، جایی که او آن را باز کرد، دو نیمکره های لولایی
هر کدام به شدت با تولیدات ترکیب شبیه به لاستیک اسفنج خالی می باشند.
این باور نکردنی به نظر می رسید که یک مرد به عنوان بزرگی Phryges، به ویژه هنگامی که پوشیدن
چتر نجات، می تواند به یک فضای بسیار کوچک کهنه، اما این پوشش به قالب ریزی شده بود
مناسب است.
این توپ کوچک می شود.
کشتی، حتی اگر آن را در یک پرواز تجاری به طور منظم برنامه ریزی شده بود،
می شود به شدت و به طور مداوم از لحظه ورود به اسکن
Norheiman محدوده رادار.
از آنجا که توپ خواهد بود در هر صفحه رادار، نامرئی، بدون سوء ظن خواهد بود
تحریک به خصوص از آن زمان به بعد - تا آنجا که قادر به به عنوان Atlantean هوش شده بود
کشف - Norheimans هنوز رتبهدهی نشده است
در تکمیل هر دستگاه استفاده که در آن انسان زندگی می تواند به قید وثیقه از موفق
یک هواپیمای فوق صوتی می باشد.
Phryges منتظر - منتظر - تا زمانی که دست دوم تماشا کرد از ورود مشخص شده
زمان صفر است. او را به یکی از نیمی از توپ فر؛
نیم دیگر بر او بسته شد و قفل شده.
دریچه باز می شود. توپ و نزدیک، زندان مرد کاهش یافت
رو به پایین، به طور ناگهانی کاهش، با کاهش سرعت وحشتناک، به سرعت ترمینال.
تا به حال هوا را در هر چیز جزیی ضخیم تر کاپیتان Atlantean فوت کرده اند و
وجود دارد، اما، بیش از حد محاسبه شده بود با دقت و Phryges زندگی می کردند.
و به عنوان توپ را به سمت پایین در یک شیب جیغ گلوله، آن را کاهش
این، بیش از حد، Atlanteans امیدوار، - ترکیبی که هوا اصطکاک ساییده شدن
دور، مولکول به مولکول، به سرعت محسوس است که هیچ قطعه از آن می رسیدن
زمین.
پوشش ناپدید شد، و پوشش متخلخل بازده.
ها و Phryges، هنوز هم در ارتفاع بیش از سی هزار پا و لگد دور
باقی مانده قطعه از پیله اش و با برنامه ریزی آگاهانه، خود را تبدیل به طوری که
او می تواند زمین را در حال حاضر dimly در خاکستری کسل کننده برای اولین بار از طلوع خورشید قابل مشاهده است.
بزرگراه وجود دارد، موازی با خط خود را از پرواز، او آن را از دست ندهید بیش از یک
کارگاههای صد نفر است.
او جنگیدند اصرار تقریبا قریب به اتفاق RIP-بند ناف خود را به جلو و خیلی زود است.
او به صبر - صبر کنید تا آخرین امکان پذیر است - به خاطر چتر نجات بود
عملا رادار بزرگ و Norheiman جاروب زمین.
کم به اندازه کافی در گذشته، او به حلقه کشیده.
Zrreek - WHAP! شوت باز ضرب دیده و مهار خود را
محکم با یک حرکت تند و سریع وحشی، فقط ثانیه قبل از زانو سخت فنر در زمان شوک
فرود.
که نزدیک بود - خیلی نزدیک! او سفید و تکان دادن، اما تندرست بود، به عنوان او
جمع آوری شده در موج بزرگ، مبارزه با ورق و نورد آن، همراه با مهار خود،
به نمد.
شکست او باز کردن یک آمپول کوچک، و به عنوان قطره از مایع لمس آن پارچه تنومند
شروع به ناپدید می شوند. این سوختگی نیست، آن را به سادگی از هم پاشیده
و از میان رفت.
در کمتر از یک دقیقه باقی مانده تنها چند فولاد جرقه بزند و حلقه، که در آن وجود دارد
Atlantean تحت یک دایره با دقت جایگزین از چمن به خاک سپرده شد.
او هنوز هم در برنامه بود.
در کمتر از سه دقیقه سیگنال را در هوا می شود و او را بدانند که در آن
او بود - مگر اینکه Norsks در پیدا کردن و از بین بردن کل Atlantean موفق شده بود
تحت پوشش گروه.
او گل میخ را بر روی یک ابزار کوچک فشرده برگزار شد آن را.
خط سبز در سراسر شماره گیری سوخته - قرمز گشاد - از بین رفته است.
"لعنتی!" او تنفس، انفجاری است.
قدرت سیگنال به او گفت که او در داخل یک مایل و یا پس از مخفی گاه بود -
طبقه اول محاسبه - فلش قرمز هشدار داد، او را به دور نگه دارید.
Kinnexa - آن را بهتر بود Kinnexa - به او آمده است.
چگونه؟ هوا پرتاب کنند؟ در امتداد جاده ها؟
از طریق جنگل در پا؟
او هیچ راهی برای دانستن - صحبت کردن، حتی در پرتو تنگ، از سوال بود.
او راه خود را به بزرگراه و crouched و پشت یک درخت.
در اینجا او می تواند او را به هر مسیر از سه آمده است.
باز هم منتظر او، با فشار دادن ندرت گل میخ از فرستنده خود.
زمین بلند، پایین پرتاب خودرو به چرخش در اطراف منحنی و دوربین دوچشمی Phryges بودند
چشمان او. Kinnexa بود - و یا تکراری.
در اندیشه او کاهش یافته است عینک خود و اسلحه خود را کشیده - بلستر در دست راست،
تپانچه هوا در سمت چپ است. اما نه، که نمی خواهد انجام دهند.
او خواهم بود مشکوک، بیش از حد - she'd می شود و آن ماشین احتمالا نصب شده چیزهای سنگین.
اگر او پا را آماده برای کسب و کار او سرخ او را می خواهم، و سریع است.
نه شاید - او ممکن است به حفاظت داشته باشند - اما او می تواند این شانس را ندارد.
سرعت این خودرو متوقف شده است.
دختر، مورد بررسی قرار تایر جلو، صاف کردن، نگاه کردن و جاده ها،
مستقیما در محل پنهان شده Phryges '. در این زمان دوربین دوچشمی او به ارمغان آورد تا
کمی بیشتر از طول بازو.
قد بلند، بلوند، زیبا ساخته شده است؛ ابرو کمی به سمت چپ کج است.
موضوع خط طلا خیانت به یک پل یک دندان و جای زخم کوچک در بالای او
لب، که هر دو او مسئول بوده است - او همیشه اصرار در
بازی پلیس و، دزدان با پسران بزرگتر و بزرگتر از خودش - Kinnexa بود.
حتی علم Norheim می تواند کاملا هر personalizing تقلید
از ویژگی های یک دختر او شناخته شده بود از زمانی که او زانو بالا به اردک بود!
دختر به صندلی خود تضعیف و ماشین های سنگین شروع به حرکت می کند.
دست باز، Phryges به راه خود گام برداشته است.
این خودرو متوقف شد.
"برگرد. بازگشت به بالا به من، دست پشت سر شما، "او
کارگردانی crisply نوبت. انسان، اگر چه تعجب است، اطاعت است.
تا زمانی که احساس انگشت بررسی مو کوتاه در پشت گردن خود او
و بدان که چه او به دنبال - اسکار در مارک جایی که تقریبا غیر قابل مشاهده
او را کمی وقتی که او هفت ساله بود!
"اوه، سرخ! شما می باشد! واقعا شما!
تشکر از خدایان! شرمنده من که تمام زندگی من، اما
در حال حاضر ...
او چرخید و گرفتار او را به عنوان او ها سقوط است، اما او کاملا ضعف نیست.
"سریع!
با ما در ... رانندگی در ... خیلی سریع نیست! "وی هشدار داد، به شدت، به عنوان لاستیک شروع به
فریاد بزنم. "حد مجاز سرعت در امتداد اینجا هفتاد و
ما را نمی توان برداشت. "
"از آن آسان است، Kinny. اما به من بدهید!
چه نمره؟ کجاست؟ Kolanides؟
یا نه، چه به او؟ "
"مرده است. بنابراین دیگران، من فکر می کنم.
آنها او را در یک روانی مشخصه قرار داده و تبدیل او به داخل. "
اما بلوک؟
"نگه نمی - بیش از مواد باغچه خانهها مانند پوست و نمک اضافه کردن به
منظم روانی.
اما هیچ یک از آنها هر چیزی در مورد من، و نه در مورد نحوه گزارش خود را تا برداشت شد می دانستند،
یا من می خواهم مرده، بیش از حد است. اما هیچ تفاوت، فرای را ندارد -
ما فقط یک هفته خیلی دیر است. "
"نظر شما معنی، خیلی دیر شده؟ سرعت آن! "
لحن خشن بود، اما از سوی او بر روی بازوی او گذاشت نجابت خود بود.
"من به شما می گویم به همان سرعتی که من می توانم.
روز گزارش خود را برداشت تا قبل از دیروز.
آنها موشک ها فقط به عنوان بزرگ و فقط به عنوان خودمان سریع - و شاید بیشتر از آن - و آنها
رفتن به آتش در آتلانتیس امشب دقیقا هفت ساعت.
"امشب!
خدایان مقدس! "ذهن انسان رقابت.
"بله." صدای Kinnexa کم بود، uninflected.
و هیچ چیز در دنیا وجود دارد که من می توانم در مورد آن انجام دهد.
اگر من با نزدیک شدن هر یک از مکان های ما، و یا سعی در استفاده از یک پرتو به اندازه کافی قوی برای رسیدن به
هر جا، من به سادگی می کرده اند برداشت کردم، بیش از حد است.
من ام فکر و فکر، اما توانستم بفهمم تنها یک چیز است که احتمالا ممکن است
هر گونه استفاده، و من نمی تواند انجام دهد که به تنهایی. اما دو نفر از ما، شاید ... "
"برو.
توجیه من. هیچ کس تا کنون شما را از نداشتن متهم کرد
مغز، و شما می دانید که کل این کشور را مانند کف دست خود را. "
"سرقت یک کشتی.
در طول سطح شیب دار دقیقا هفت پرداخت اما.
وقتی درب باز می شود، به فرو رفتن کامل قدرت، Artomenes پرتو - اگر من تا به حال یک ثانیه
قبل از آنها پوشانده موج - و دیدار با راکت خود را از سر خود
راه اندازی، لوله.
این چیزهای خشن بود، اما نگران لحظه ای بود و بسیار تحت فشار قرار گرفتند
که نه از آنها هر چیزی از عادی در آن دیدم.
"بد نیست، اگر ما نمی توانیم از هر چیز بهتر است.
انسان بذله گو، البته، که شما متوجه نیست که چگونه شما می توانید از یک کشتی سرقت؟
"دقیقا.
من می توانم انفجار را حمل نمی کند. هیچ زنی در Norheim پوشیدن کت یا
رداء در حال حاضر، پس من می توانم یا نه. و فقط در این لباس!
آیا جایی که من می تواند پنهان کردن حتی یک می بینید؟ "
او نگاه، appreciatively به، و او تا به حال به لطف را به سرخ.
"نمی توانم بگویم که من، او پذیرفت.
"اما من ترجیح می دهم یکی از کشتی های خود ما، اگر ما می تواند این رویکرد را.
می تواند هر دوی ما آن را، شما فرض کنید؟ "" هیچ شانسی.
آنها می خواهم حداقل یک مرد را در داخل تمام زمان نگه می دارد.
حتی اگر ما خارج از همه را به قتل رسانده، کشتی می کنند قبل از اینکه ما می توانیم
بسته به اندازه کافی پورت با کنترل خارجی باز است. "
"احتمالا.
ادامه خواهد داد. اما در ابتدا، مطمئن هستید که شما در
روشن است؟ "" مثبت است. "
او خندیدی mirthlessly.
"این واقعیت که من هنوز زنده شواهد قطعی که آنها پیدا نشده است
خارج از هر چیزی در مورد من. اما من نمی خواهم شما را به روی این ایده کار می کنند
اگر شما می توانید از یکی بهتر فکر می کنم.
من گذرنامه و غیره را برای شما به هر چیزی که شما می خواهید، از یک لوله مرد
به بانکدار Ekoptian است. ایضا برای من، برای ما هر دو، به عنوان آقا و
خانم "
"دختر هوشمند." او برای چند دقیقه فکر، پس از آن را تکان داد خود را
سر. هیچ راهی نیست که من می توانید ببینید.
دزدکی حرکت کردن قایق به مدت یک هفته، و از آنچه شما گفت که احتمالا نمی خواهد شد به دلیل
اینجا. اما شما ممکن است آن را که در آن است.
من شما را جایی رها .... "
"شما، نه" او قطع شود، بی سر و صدا اما قطعا.
"که شما ترجیح می دهند - در انفجار مانند آن خواهد بود، در کنار خوب
Atlantean، یا پس از رها او، psychoed، پوست، شور، و -
زنده - کشیده و quartered شده "؟
"با هم، و سپس، تمام راه را،" او موافقت. "زن و شوهر.
گردشگران - تازه ازدواج - از برخی از شهر خیلی دور.
به خوبی ثابت، برای مطابقت با آنچه که ما در حال سوار شوید.
می توانند انجام دهند؟ "" خیلی ساده است. "
او یک محفظه را باز کرد و انتخاب یکی از پشته از اسناد.
"من می توانم این یکی را در ده دقیقه ثابت است. ما باید به دور از بقیه از این،
و بسیاری از مسائل دیگر، بیش از حد است.
و شما بهتر از آن چرم و به یک دست کت و شلوار که منطبق بر این گذرنامه
عکس. "" راست.
راه راست مایل، و هیچ چیزی در چشم در هر دو صورت است.
کت و شلوار را به من بده و من در حال حاضر خواهید تغییر دهید. بخاطر رفتن و یا متوقف کردن؟ "
"بهتر است را متوقف کند، من فکر می کنم، دختر تصمیم گرفت.
"سریع تر، و ما باید برای پیدا کردن یک محل برای مخفی کردن و یا دفن این شواهد است.
در حالی که مرد تغییر لباس، Kinnexa جمع آوری قاچاق، پیچیدن آن در
ژاکت دور ریخته میشود.
او سرم را بالا گرفتم و فقط به عنوان Phryges تنظیم کت خود.
او در زیر بغل خود را نگاه، خیره شد. "انفجار شما کجا هستند؟" او خواستار است.
"آنها باید نشان می دهد، حداقل کمی، و حتی می تواند نشانه ای از آنها را نمی بینم."
او نشان داد. اما آنها آنقدر کوچک است!
من انفجار مانند آن را دیدم! "
"من بلستر، اما آن را در جیب دم.
اینها. آنها هوا تفنگ.
مسموم سوزن.
ارزش لعنتی فراتر از یک صد فوت است، اما کشنده نزدیک است.
یک تماس در هر نقطه و پسر سمت راست و سپس می میرد.
حداکثر دو ثانیه است. "
"خوب" او بنفش کاهش این جوان
Atlantean جاسوسی. "شما باید قطعات یدکی، البته، و من می توانم پنهان
دو نفر از آنها را به راحتی به اندازه کافی در پا و فروش دوربین.
بده، و به من نشان می دهد که چگونه کار می کنند. "" کنترل های استاندارد، تقریبا مانند
انفجار. مانند. "
او نشان داد، و او به عنوان sedately پایین بزرگراه سوار دختر دوخته
industriously. روز پوشیده بود، و نه از آن حادثه است.
یک حادثه، در واقع - جزئیات که هیچ قصد سودمندی ندارد در اینجا خدمت می کنند -
چنین طبیعت که در پایان آن این بود: "بهتر پین نقطه، آیا شما فکر نمی کنم، در
که سطح شیب دار؟ "
به خواسته Phryges، بی سر و صدا. "فقط در صورتی که شما در یکی از scragged
این brawls و من نه؟ "" آه! البته!
مرا ببخش، سرخ - تضعیف ذهن من به طور کامل است که شما از آن جایی که نمی دانم
بود. منطقه 6 پین اصل چهار هفت 3 خط تیره
6 آه 5.
: "باشه." او تکرار این ارقام است.
اما نه از Atlanteans ها "scragged" بود، و در شش PM گفته می
چند honeymooning اسب سواری بزرگ خود را در گاراژ در میدان Norgrad پارک و
از طریق دروازه رفت.
بلیط شامل، مقالات خود را در جهت کامل بودند، آنها به عنوان نامریی بودند
و به عنوان تازه ازدواج کرده به دار می شوند خو باشد.
بیشتر از آن، و نه کمتر.
قدم زدن idly، نگران مشتاقانه در هر چیز جدید، آنها راه مستقیم خود را
به سوی یک آشیانه کوچک خاص.
همانطور که دختر گفته بود، در این زمینه افتخار صدها نفر از مبارزان صوتی فوق العاده، بنابراین بسیاری از
که سرویس دهی دور، ساعت معمول بود.
در آن آشیانه تیز بینی، پر از کنده درخت V'd بروشور، یکی از سریع ترین در Norheim بود.
سرویس و آماده است.
بیش از حد بود امیدوارم که، البته، که بازدید کننده در واقع می تواند به
ساخت بلامنازع. و نه آنها.
بازگشت! "
یک نگهبان آنها را به دور دست تکان داد. "بازگشت به محل تلاقی چند خیابان یا جاده، جایی که شما
تعلق - هیچ بازدید کننده ای اجازه از اینجا "FFT!
FFT!
تفنگ هوا Phryges سر به سرفه های نرم اما کشنده.
Kinnexa چرخید - دست فلش کردن، دامن پرواز و فرار.
سپاه پاسداران سعی کرد به او سر کردن و تلاش برای آوردن سلاح های خود را به تحمل است.
سعی کردم - شکست خورده - مرده است. Phryges، بیش از حد، فرار، فرار به عقب.
بلستر او در حال حاضر و شعله ور بدون هیچ دشمن زندگی درون سوزن محدوده باقی ماند.
گلوله تفنگ گذشته سر خود را whinged، او را از اردک ناخواسته و
بیفایده بود.
تفنگ بد بود، اما بیش از حد، خطر خود را در نظر گرفته شده بود و پذیرفته شده بود.
Kinnexa به به پورت جنگنده رسید، باز، دوباره پیدا میشدند شوید.
او شروع به پریدن کرد.
او علیه او افتاد. او پرتاب روشن او، ناشایستی دنده
درب. او در او نگاه کرد و سوگند یاد تلخی.
حفره گرد و کوچک، خدشه دار پل بینی خود را پشت سر او رفته بود.
او را به کنترل همگانی روندی و کشتی ناوگان کمی بطرف بالا داد زدم.
او در فرستنده و گیرنده قطع و کوک و twiddled به طور خلاصه.
صابون. او ترس از آن بوده است.
آنها در حال حاضر blanketing هر فرکانس می تواند او را استخدام و با استفاده از قدرت
که از طریق آن، او نمی تواند حتی یک پرتو شدید صد مایل رانندگی.
اما او هنوز هم می تواند در لوله آن است که موشک سقوط.
یا - می تواند او را؟
ترس از مبارزان Norheiman دیگر او نیست، او تا به حال منجر طولانی و او سوار
یکی از آنها بسیار سریع ترین است.
اما از آنجایی که آنها در حال حاضر به طوری مشکوک است، به آنها نمی پرتاب بمب را قبل از 7
ساعت؟ او تلاش بیهوده به نوازش کردن یکی دیگر از گره خارج از
موتور های خود را گسترده و باز.
با تمام سرعت خود، او را به نقطه پین فقط در زمان نزدیک شدن به دنباله فوق العاده گرم
بخار توسعه و ناپدید فراتر از استراتوسفر است.
در او بینی بروشور خود را به سمت بالا، موشک را به مناظر خود قفل شده، و وارد کردن.
اگر چه کشتی اش، شتاب موشک های غول پیکر را نداشته باشند، او می تواند آن را گرفتن
قبل از آن تا آتلانتیس کردم، از او ارتفاع آن نیاز ندارد و از آنجا که بیشتر از آن
سفر را می توان بدون قدرت ساخته شده است.
ولی آنچه را که می تواند در مورد آن انجام پس از او به آن گرفتار او نمی دانست، اما او می خواهم کاری انجام دهد.
او به آن گرفتار است و توسط یک شاهکار خلبانی تنها با کسانی که قدردانی می شود
هواپیما در سرعت های صوتی فوق العاده گرفته شده، دوره و سرعت آن همسان است.
سپس، از فاصله تقریبا یک صد فوت، او ریخت و سنگین خود را پوسته به
سر جنگی موشک. او نمی تواند از دست رفته!
بدتر از تیراندازی اردک نشسته بود - آن را مانند ماهی dynamiting در یک سطل بود.
با این حال، هیچ اتفاقی نیفتاد.
چیزی که برای تاثیر fuzed نشده بود، پس از آن، اما برای زمان و مکانیزم فعال
پوسته و ضد ضربه خواهد بود. اما هنوز یک راه وجود دارد.
او نیاز ندارد به تماس Artomenes های در حال حاضر، حتی اگر او می تواند از طریق دخالت
که تعقیب سریع نزدیک شدن هنوز هم ارسال شد.
ناظران Atlantean به انتظارنشسته بودند این مسائل تا مدت ها از افسر را می دانیم
دقیقا همان چیزی بود.
رانندگی به جلو و رو به پایین، در حداکثر قدرت، Phryges کشتی خود را به آرامی به چرخش
البته راست زاویه برخورد.
بینی سوزن جنگنده جنگ سر درون پای نقطه Atlantean را زده
هدف، و به عنوان مرگ او Phryges می دانستند که او ماموریت خود را انجام شده بود.
موشک Norheim آتلانتیس اعتصاب نیست، اما حداقل ده مایل سقوط
کوتاه، و آب بسیار عمیق وجود دارد. بسیار، بسیار عمیق است.
آتلانتیس خواهد بود نه آزار.
ممکن است بهتر است، با این حال، اگر Phryges با Kinnexa در Norgrad درگذشت
میدان که در این صورت احتمالا این قاره را تحمل کرده اند.
همانطور که بود، در حالی که موشک کسی به این شهر برسد، وحشتناک خود را شارژ اتمی
منفجر تحت شش صد fathoms آب، ده اندک مایل از "آتلانتیس
بندر و بسیار نزدیک به گسل های زمین شناسی باستان.
، به عنوان Phryges بود گمان Artomenes بود زمان است که در آن به عمل می کنند، و او می دانست که خیلی بیشتر
از Phryges در مورد آنچه که به سمت آتلانتیس.
خیلی دیر شده، او می دانست که یکی از موشک، اما هفت، از Norheim شده بود راه اندازی شد، و
حداقل پنج از Uighar.
موشک های تلافی جویانه که برای پاک کردن از Norgrad، Uigharstoy، و هزاران تن از
مایل مربع از اطراف بودند راه خود را مدتها قبل یا بمب یا زلزله
تخریب همه از رمپ راه اندازی Atlantean.
اما زمانی که تعادل در آخرین بازسازی، اقیانوس نورد serenely که در آن یک جزئی
قاره بوده است.