Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل LXVII. مذاکرات در APPOMATTOX را.
مصاحبه با لی در خانه مک لین است. شرایط تسلیم - تسلیم لی.
مصاحبه با لی پس از تسلیم.
در 8 ارتش پوتوماک در عقب لی را دنبال کرده بود.
من بود درد و رنج بسیار به شدت با سردرد بیمار، و در یک خانه رعیتی در متوقف
راه برخی از راه دور در عقب بدنه اصلی ارتش.
من شب را در حمام کردن پاهای من در آب گرم و خردل، و قرار دادن خردل به سر برد
گچ بر روی مچ دست و قسمت پشت گردن من، امید به صبح قابل درمان است.
در طول شب موفق به دریافت پاسخ لی به نامه من از 8، دعوت از یک مصاحبه
بین دو خط در صبح روز بعد.
اما آن را برای اهداف مختلف از تسلیم ارتش خود بود، و من
او را به شرح زیر پاسخ داد:
ارتش ستاد از ایالات متحده، آوریل 9، سال 1865.
RE لی، فرمانده CSA
توجه داشته باشید شما از روز گذشته دریافت کرده است. همانطور که برای درمان در
موضوع صلح، ملاقات آنها به مدت ده پیشنهاد به روز می تواند به خوب منجر شود.
با این حال، دولت، عمومی، که من به همان اندازه اضطراب برای صلح با خود،
و کل شمالی سرگرم همان احساس است.
شرایط که بر اساس آن صلح را می توان به خوبی قابل درک باشد.
جنوب زمین گذاشتن اسلحه خود آنها خواهد شد که مطلوب ترین رویداد، تسریع، صرفه جویی در
هزاران تن از زندگی بشر و صدها میلیون از اموال هنوز نابود نشده است.
با احترام امید است که تمام مشکلات ما ممکن است بدون از دست دادن دیگری حل و فصل
زندگی، من خودم مشترک، و غیره، ایالات متحده گرانت، سپهبد است.
من در یک ساعت در صبح زود شروع کرد، هنوز هم با سردرد رنج می برند،
برای رسیدن به سر ستون.
من بیش از دو یا سه مایل از دادگاه خانه Appomattox در آن زمان نیست، اما به
برو مستقیم من می خواهم که از طریق ارتش لی، یا بخشی از آن را منتقل می کند.
من تا به حال در نتیجه به حرکت جنوب به منظور بر جاده از دیگری
راستا می باشد.
هنگامی که پرچم سفید از لی قرار گرفت، همانگونه که قبلا شرح داده شده، من در این راه در حال حرکت بود
به سمت خانه Appomattox دادگاه، و در نتیجه می تواند با نمایش داده نمی شود ارتباط برقرار می
بلافاصله، و چه لی انجام داده بود مطلع است.
لی، به همین دلیل، ارسال پرچم را به عقب به توصیه MEADE و یکی به جلو به
شریدان، و گفت که یک پیام برای این هدف از داشتن یک جلسه برای من فرستاده بود
برای مشورت در مورد تسلیم شدن ارتش خود را،
و خواستار تعلیق از خصومت ها تا زمانی که من می تواند با ارتباط برقرار کردن.
از آنجا که هیچ چیزی از این شنیده بود تا زمانی که جنگ شدید رو کرده بود و همه رفتن
علیه لی، هر دو از این فرماندهان تردید بسیار قابل ملاحظه ای در مورد
تعلیق خصومت در همه.
ترسیده بودند آن را در ایمان خوب نبود، و ما تا به حال ارتش ویرجینیای شمالی
که در آن نمی تواند فرار به جز برخی از فریب.
آنها، با این حال، در نهایت به تعلیق از خصومت به مدت دو ساعت به رضایت
فرصت برقراری ارتباط با من در آن زمان، در صورت امکان.
این که از مسیر من گرفته شده بود، آنها احتمالا نمی خواهد قادر به پیدا شد
ارتباط با من و پشت پاسخ در زمان ثابت، مگر اینکه رسول
باید عبور را از طریق خطوط شورشی.
بنابراین، لی، فرستاده اسکورت با افسر تحمل این پیام را از طریق خود
خطوط زیر را به من.
آوریل 9، سال 1865. عمومی: من توجه خود را از این دریافت کرد
صبح در کجا دستک خط من شما را ملاقات کرد و معلوم بود قطعا
شرایط آنچه در پیشنهاد خود را در آغوش گرفتند
دیروز با اشاره به تسلیم شدن این ارتش است.
من در حال حاضر درخواست مصاحبه مطابق با پیشنهاد مندرج در نامه خود را از
امروز، برای این منظور. RE لی، عمومی.
سپهبد ایالات متحده گرانت فرمانده ارتش ایالات متحده.
وقتی که افسر به من رسید من هنوز هم رنج می برد با سردرد بیمار، اما
لحظه من دیدم محتویات توجه داشته باشید من درمان شد.
یادداشت زیر را در پاسخ نوشت و شتاب در:
آوریل 9، سال 1865. RE لی، فرمانده ارتش CS.
توجه داشته باشید شما از این تاریخ است، اما این لحظه (11:50)، در نتیجه من
پس از ریچموند و Lynchburg جاده به FarmVille و گذشت
Lynchburg جاده.
من در نوشتن این مقاله در حدود چهار مایلی غرب کلیسای واکر هستم و به جلو خواهند راند
جبهه هدف از ملاقات با شما.
توجه داشته باشید که به من در این جاده فرستاده شده که در آن شما می خواهید مصاحبه را به محل دیدار خواهد کرد
من ایالات متحده گرانت، سپهبد است.
من در یک بار که در آن شریدان با سربازان خود قرار داشت انجام شد و در کشیده
خط نبرد روبرو ارتش کنفدراسیون در نزدیکی های.
آنها بسیار هیجان زده و ابراز نظر خود را که این همه نیرنگ بود
کار برای فعال کردن Confederates به دور است.
آنها گفتند: آنها معتقد بودند که جانستون بود راهپیمایی از کارولینای شمالی در حال حاضر، و
لی در حال حرکت بود تا به او ملحق و آنها شورشیان جایی که آنها در حال حاضر در پنج شلاق
دقیقه در صورتی که من فقط آنها را از وارد
اما من تا به حال بدون شک در مورد حسن نیت لی، و خیلی زود به جایی که انجام شد
بود.
من او را در خانه آقای مک لین، در خانه Appomattox دادگاه، با سرهنگ
مارشال، یکی از افسران خود را، در انتظار ورود من است.
سر ستون خود را اشغال تپه، در بخشی از آن یک سیب بود
باغ، فراتر از یک دره کوچک که آن را از تاج جدا
که نیروهای شریدان در خط نبرد به سمت جنوب کشیده شد.
قبل از بیان آنچه بین خودم و ژنرال لی در زمان، من همه را
از داستان درخت سیب معروف وجود دارد.
جنگ تولید داستان های بسیاری از داستان، که بعضی از آنها گفت تا زمانی که اعتقاد بر این
درست باشد.
جنگ شورش بدون استثنا به این قاعده، و داستان سیب بود
درخت یکی از آن داستان بر اساس یک پایه کمی از واقع است.
همانطور که گفته اند، باغ سیب در سمت تپه اشغال شده توسط
کنفدراسیون نیروهای.
مورب تا تپه جاده واگن، که در یک نقطه، فرار بسیار نزدیک بود
یکی از درختان، به طوری که وسایل نقلیه، در آن طرف قطع بود کردن
ریشه های این درخت، ترک خاکریزی کمی است.
جنرال Babcock، کارکنان من، برای من که زمانی که او برای اولین بار ملاقات عمومی لی او
بر این خاکریزی نشسته با پاهای خود را در جاده زیر و پشت او استراحت
در برابر درخت.
این داستان تا به حال هیچ پایه و اساس دیگر از آن.
مانند بسیاری از داستان های دیگر، این امر می تواند بسیار خوب است اگر آن را حقیقی بود.
ژنرال لی در ارتش های قدیمی شناخته شده بود و با او در جنگ مکزیک خدمت کرده بود.
اما فرض کنید نیست، به خاطر تفاوت در سن و رتبه ما، که او
به من، به یاد داشته باشید در حالی که من بیشتر خواهد بود.
به طور طبیعی او را مشخصا به یاد داشته باشید، زیرا او رئیس کارکنان عمومی اسکات بود
در جنگ مکزیک است.
هنگامی که من اردوگاه را ترک کرده بود که آن روز صبح من تا به حال انتظار نمی رود خیلی زود نتیجه ای که بود
در نظر گرفتن مکان، و به تبع آن در لباس خشن بود.
من بدون شمشیر بود، من معمولا زمانی بود که سوار بر اسب در این زمینه، و عینک
بلوز سرباز برای کت، با تسمه شانه از رتبه ها برای نشان دادن
ارتش که از من بود.
هنگامی که من به خانه رفتم، ژنرال لی.
ما استقبال یکدیگر، و پس از دست دادن کرسی های ما را گرفت.
کارکنان من با من بود، بخش زیادی از آنها در اتاق در کل
مصاحبه. چه احساسات ژنرال لی من نمی
می دانم.
همانطور که او انسان را از شأن و منزلت بسیار، با یک چهره بی حس بود، آن را غیر ممکن بود برای گفتن
آیا او احساس درون خوشحالم که بالاخره پایان آمده بود، یا غمگین بیش از
منجر شد و بیش از حد مردانه به آن را نشان می دهد.
احساسات خود را هر چه باشد، آنها به طور کامل از مشاهده من شد پنهان، اما خود من
احساسات، که کاملا خوشحال در دریافت نامه خود بوده است، غمگین و
افسرده.
من مثل هر چیز به جای شادی در سقوط دشمن که جنگیده بودند احساس
طولانی و دلاورانه، و برای یک علت بسیار متحمل شده بود، هر چند که موجب شد، من
باور دارند، یکی از بدترین که
مردم همیشه می جنگیدند، و یکی که حداقل بهانه ای وجود دارد.
من سوال نیست، با این حال، صداقت توده بزرگی از کسانی که بودند مخالف
به ما.
ژنرال لی در لباس کامل است که کاملا جدید بود، با لباس شد و با پوشیدن
شمشیر از ارزش قابل توجه، به احتمال بسیار زیاد شمشیر که توسط ارائه شده بود،
ایالت ویرجینیا، در تمام حوادث آن بود
شمشیر کاملا متفاوت از یک که معمولا می توان در این زمینه مورد استفاده است.
در خشن من کت و شلوار مسافرت، یکنواخت خصوصی با تسمه یک ستوان
به طور کلی، من باید بسیار عجیبی با یک مرد آنقدر سخاوتمندانه لباس پوشیدن و مقایسه
شش فوت ارتفاع و فرم بی تقصیر است.
اما این یک موضوع بود که من تا بعد از آن فکر است.
ما به زودی به گفتگو در مورد زمان محلی شما با ارتش قدیمی افتاد.
او اظهار داشت که او به من یاد خیلی خوب در ارتش های قدیمی، و من به او گفتم که به عنوان یک
ماده البته من او را کاملا، اما تفاوت ما را در یاد
رتبه و سال (در حدود شانزده وجود دارد
اختلاف سال در سن و سال)، من تا به حال به فکر آن را به احتمال بسیار زیاد که من تا به حال
جلب توجه خود را به اندازه کافی به او را بعد از بلند یاد
فاصله.
صحبت ما بزرگ لذت بخش است که من تقریبا فراموش کرده هدف دیدار ما.
پس از گفتگو در این سبک برای برخی از زمان اجرا شده بود، ژنرال لی به نام من
با توجه به هدف دیدار ما، و گفت که او برای این مصاحبه پرسیده بود
هدف گرفتن شرایط از من است. من پیشنهاد را به ارتش خود است.
من گفتم که من به معنای تنها که ارتش خود را باید سلاح خود را زمین بگذارند، را
آنها را دوباره در تداوم جنگ مگر اینکه بموقع و به درستی رد و بدل شده است.
او گفت که او نامه را درک کرده است.
سپس ما به تدریج کاهش یافت دوباره به گفتگو در مورد مسائل خارجی را به
موضوعی که ما را آورده بود با هم.
ادامه داد: برای برخی از زمان کمی، هنگامی که ژنرال لی دوباره قطع دوره
گفتگو با نشان می دهد که شرایط من پیشنهاد دادن ارتش خود را باید به
شود نوشته شده است.
به پارکر، دبیر هیات من نامیده می شود، برای نوشتن و نظر
نوشتن شرایط زیر:
APPOMATTOX CH، VA، 19 AP سال 1865.
GEN. RE لی، Comd'g CSA
GEN: در مطابق با مواد مخدر از نامه من به شما INST 8
پیشنهاد تسلیم ارتش N. ویرجینیا، در شرایط زیر دریافت خواهید کرد، به
شوخ طبعی: رول همه افسران و مردان در دو نسخه ساخته شده.
یک کپی به افسر تعیین شده توسط من داده می شود، دیگر به حفظ
افسر یا افسران به عنوان شما ممکن است تعیین است.
افسران را به paroles فردی خود را تا سلاح در مقابل
دولت ایالات متحده تا به درستی رد و بدل شده است، و هر شرکت و یا
فرمانده هنگ ثبت نام آزادی مشروط را برای مردان از دستورات آنها.
سلاح، توپخانه و اموال عمومی را به پارک و انباشته، و تبدیل به
افسر با من منصوب به آنها را دریافت خواهید کرد.
این بازوها از افسران، و نه اسب های خصوصی خود را در آغوش نیست و یا
چمدان.
این، هر افسر و انسان انجام خواهد شد اجازه بازگشت به خانه های خود، نمی شود
توسط قدرت ایالات متحده تا زمانی که آنها شاهد paroles خود و آشفته
قوانین در نیروی جایی که ممکن است اقامت.
خیلی با احترام ایالات متحده، گرانت، ژنرال
وقتی که من قلم من به مقاله من اولین کلمه که من باید استفاده نمی دانم
از نوشتن اصطلاحات.
من فقط می دانستم که آنچه در ذهن من بود و من آرزو به آن را به وضوح بیان، به طوری که وجود دارد
می تواند بدون اشتباه آن است.
همانطور که من در نوشت، اندیشه رخ داده به من که ماموران خصوصی خود آنها بود
اسب و اثر، که برای آنها مهم بود، اما هیچ ارزشی برای ما؛ که آن را
خواهد بود تحقیر غیر ضروری را به آنان را به تحویل سلاح های جانبی خود را.
بدون گفتگو، یک کلمه نیست، بین خودم و ژنرال لی به تصویب رسید، یا
در مورد مالکیت خصوصی، بازوها جانبی، و یا افراد قوم و خویشی.
او به نظر می رسد که هیچ گونه اعتراض به شرایط برای اولین بار پیشنهاد یا اگر او تا به حال یک نقطه
در برابر آنها را به او خواست به صبر کردن تا زمانی که در نوشتن آن را.
وقتی که او بیش از آن که بخشی از شرایط در مورد سلاح های جانبی، اسب و خصوصی
اموال از افسران او با احساسات اظهار داشت، من فکر کردم، که این
اثر شاد را بر ارتش خود را.
سپس، بعد از یک گفتگو کمی دورتر، ژنرال لی اشاره کرد به من که خود را
ارتش کمی متفاوت از ارتش ایالات متحده (هنوز برگزار شد
حفظ به طور ضمنی است که ما
کشور) که در ارتش خود cavalrymen ها و artillerists متعلق به خود
اسب، و او پرسید که آیا او را درک است که مردانی که متعلق به خود را
اسب بودند اجازه داده شود تا آنها را حفظ است.
من به او گفتم که شرایط آنها نوشته شده بود که تنها افسران
اجازه را به مالکیت خصوصی خود. او سپس، بعد از خواندن بیش از شرایط
بار دوم، اظهار داشت که روشن بود.
سپس به او گفت: من فکر کردم که این آخرین نبرد جنگ باشد -
من صمیمانه امیدوار است تا؛ و من بیشتر گفت: من در زمان آن است که بسیاری از مردان در صفوف
کشاورزان خرده پا بودند.
کل کشور شده است توسط دو ارتش یورش بود که این تردید که آیا
آنها قادر خواهند بود تا در یک محصول قرار داده به حمل خود و خانواده خود را از طریق
زمستان آینده بدون کمک از اسب سپس آنها را سوار شدند.
ایالات متحده آنها را می خواهم و من، در نتیجه، آموزش افسران
برای دریافت paroles به اجازه از نیروهای نظامی خود را در هر انسان را از متفق را پشت سر گذاشت
ارتش ادعا کرد که برای داشتن یک اسب یا قاطر حیوانی را به خانه اش.
لی دوباره اظهار داشت که این اثر شاد داشته باشند.
او سپس نشست و نامه زیر را نوشت:
ارتش ستاد ویرجینیای شمالی، آوریل 9، سال 1865.
عمومی: - دریافت نامه خود را از این تاریخ که شامل شرایط تسلیم
ارتش ویرجینیای شمالی توسط شما ارائه شده است.
از آنجا که اساسا همان است که در آن بیان شده در نامه شما از INST 8.
آنها پذیرفته شده است.
من اقدام به تعیین افسران مناسب برای اجرای مقررات را به
اثر. RE لی، عمومی.
LIEUT. کل ایالات متحده گرانت.
ژنرال در حال حاضر اتحادیه بود در حالی که از دو حرف تکراری که ساخته شد،
بارها به لی عمومی ارائه شده است.
از تسلیم شمشیر لی صحبت کردیم و تحویل من آن را به عقب، و این بسیار
است که در مورد آن گفت: ناب ترین عاشقانه است.
کلمه شمشیر یا سلاح های جانبی هر کدام از ما ذکر شده بود تا من آن را نوشتم
در شرایط.
هیچ قصد قبلی وجود دارد، و به من رخ نمی دهد تا زمانی که لحظه ای من آن را نوشتم
پایین.
اگر من آن را حذف اتفاق افتاده بود، و ژنرال لی توجه به آن را به نام بود، من باید
آن را در شرایط دقیقا به این که من در مورد سربازان به ارائه ملحق
حفظ اسب های خود.
جنرال لی، پس از همه و به پایان رسید و قبل از مرخصی خود، اظهار داشت که خود را
ارتش در وضعیت بسیار بد می خواهید غذا بود، و آنها را بدون علوفه بودند.
که مردان خود را برای چند روز زندگی بود
در ذرت خشک به طور انحصاری، و او می توانست به من برای به جیره درخواست و
علوفه. من به او گفت: "قطعا" و پرسید: برای چه
بسیاری از مردان او می خواست جیره.
پاسخ او این بود: "حدود بیست و پنج هزار" و من اجازه داد او را به ارسال
فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره خود و دار به ایستگاه Appomattox، دو یا سه مایل
دور، جایی که او می تواند داشته باشد، از
قطار ما بود متوقف شده، همه مقررات می خواستم.
همانطور که برای علوفه، ما خودمان را تقریبا به طور کامل بر کشور که وابسته است.
ژنرال گیبون، گریفین و مریت با من شدند به اثر حمل
paroling از سربازان لی قبل از آنها باید برای خانه های خود - ژنرال لی ترک
ژنرال خیابان طولانی گوردون و پندلتون
آنها با مشورت به منظور تسهیل این کار است.
من لی و سپس از هم جدا صمیمانه به عنوان ملاقات کرده بود، او را به خط خود بازگشت، و
همه به خیل شب در Appomattox رفت.
بلافاصله پس از خروج لی تلگرافی به واشنگتن به شرح زیر است:
ستاد APPOMATTOX CH، VA، آوریل 9th، سال 1865، 4.30 PM
محترم است. EM استانتون، وزیر جنگ، واشنگتن.
ژنرال لی تسلیم ارتش ویرجینیای شمالی بعد از ظهر در شرایط
پیشنهاد توسط خودم. مکاتبات اضافی همراه
شرایط به طور کامل نشان می دهد.
ایالات متحده گرانت، Lieut. کل.
هنگامی که خبر تسلیم رسید خطوط ما مردان ما آغاز شلیک درود می فرستم
صد اسلحه به افتخار پیروزی. من در کلمه یک بار فرستاده شده، با این حال، به آن را داشته باشد
متوقف شده است.
Confederates در حال حاضر زندانیان ما بودند، و ما نمی خواست به وجد کردن بیش از خود
سقوط.
من مصمم به بازگشت به واشنگتن در یک بار، با قرار دادن توقف
خرید تجهیزات، و آنچه که من در حال حاضر مبلغ سرمایه گذاری شده تلقی دیگری بی پول است.
قبل از ترک، با این حال، من فکر کردم (44) می خواهم برای دیدن دوباره ژنرال لی، پس از
صبح روز بعد من فراتر از خطوط ما به سمت مقر خود را سوار قبل از
شیپورچی و کارکنان افسر حمل پرچم سفید.
لی به زودی سوار اسب خود، شاهد آن بود، و من را ملاقات کرد.
ما بین خطوط بود، سوار بر اسب نشسته، یک گفتگو بسیار لذت بخش از
بیش از نیم ساعت، در این دوره که از آن لی به من گفت که جنوب بود
کشور است و ما ممکن است تا ماه مارس
بیش از آن سه یا چهار بار قبل از جنگ به طور کامل به پایان رسید، اما ما در حال حاضر خواهد بود
قادر به انجام آن به عنوان کردند دیگر نمی توانند ما مقاومت در برابر.
او آن را به عنوان امید جدی خود را بیان می شود، با این حال، که ما بر اساس نامیده نمی شود
به علت از دست دادن و فداکاری بیشتری از زندگی، اما او می تواند نتیجه را از پیش خبر دادن نیست.
سپس به ژنرال لی پیشنهاد کرد که یک مرد در کنفدراسیون که وجود ندارد
نفوذ با دشمن و تمام مردم به عنوان بزرگ خود را به عنوان، و اگر او
در حال حاضر به تسلیم از همه توصیه
ارتش من بدون شک تا به حال توصیه اش می شود با نشاط دنبال شده است.
اما لی گفت که او می تواند که بدون مشورت با رئیس جمهور برای اولین بار انجام دهید.
من می دانستم که بدون استفاده از وجود دارد را به او می خواهیم به انجام هر کاری در برابر ایده های خود را از چه بود
درست است.
توسط کارکنان و افسران دیگر همراه بود، برخی از آنها به نظر می رسید به یک
تمایل بزرگ به داخل خطوط کنفدراسیون.
آنها در نهایت اجازه لی به انجام این کار به منظور پرسید: از دیدن بعضی از آنها
دوستان ارتش، و اجازه داده شود.
رفتند، مدت زمان بسیار دلپذیر با دوستان قدیمی خود را داشته، آورده و برخی از
آنها را با آنها عقب به هنگام بازگشت.
هنگامی که لی و من جدا او رفت و برگشت به خطوط خود و به خانه بازگشت
آقای مک لین.
افسران از هر دو ارتش در آمد اعداد بزرگ، و به نظر می رسید برای لذت بردن از
ملاقات تا آنجا که آنها دوستان برای مدت زمان طولانی در حالی که از هم جدا شده بود
مبارزه با جنگ تحت پرچم همان است.
در حال حاضر به آن نگاه بسیار اگر تمام فکر جنگ فرار کرده بود
ذهن.
بعد از ساعت خوش در این راه گذشت من سوار بر اسب، همراه توسط من
کارکنان و اسکورت، کوچک برای Burkesville تقاطع، تا به آن نقطه راه آهن
تا این زمان تعمیر شده است.