Tip:
Highlight text to annotate it
X
دوست مشترک ما از چارلز دیکنز فصل 4
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده را برانگیخت
برای استفاده از زبان سرد از جهان، خانم آلفرد Lammle به سرعت در حال بهبود
آشنا خانم Podsnap.
برای استفاده از زبان گرم Lammle خانم، او و شیرین Georgiana او زود شد: در
قلب، در ذهن، در احساسات، در روح.
هر گاه Georgiana می تواند فرار از اسارت Podsnappery دور انداختن
رختخواب درشکه چی، کاستارد رنگ، و بلند می تواند کوچک از
گستره ای از تکان خوردن مادرش، و (به طوری
به صحبت می کنند) نجات انگشتان پا بسیار سرد پوشیده از شبنم یخ زده کمی ضعیف خود را از لرزاند بیش از او تعمیر
به دوست خود، خانم آلفرد Lammle. Podsnap خانم به هیچ وجه اعتراض.
به عنوان آگاهانه زن پر زرق و برق، عادت به خودش بشنود
را گرانتر شده توسط osteologists سالمندان به دنبال مطالعات خود را در جامعه شام،
خانم Podsnap می تواند با دختر او باطل است.
آقای Podsnap، به نوبه خود، در مطلع شدن از جایی که Georgiana بود، متورم با پشتیبانی
Lammles.
این که آنها، زمانی که قادر به او وضع نگه دارید، با احترام باید در سجاف خود را درک
گوشته، که آنها زمانی که آنها نمی تواند با گرمای ملایم گرم شدن در جلال او خورشید، باید تا
با نور کم رنگ منعکس آبکی
جوان ماه دختر خود را کاملا طبیعی به نظر می رسد، تبدیل شدن به، و مناسب است.
به او داد نظر تشخیص Lammles، بهتر از او تا به حال
پیش از این برگزار شد، نشان می دهد که آنها قدردانی ارزش ارتباط است.
آقای Podsnap بنابراین، Georgiana به تعمیر را برای دوست خود بیرون رفت به شام، و شام،
و در عین حال به شام، بازو در بازو با خانم Podsnap: حل و فصل سر معاند خود را خود را در
کراوات و پیراهن یقه، اگر او بودند
انجام بر روی لوله های Pandean، به افتخار خود را، مارس نصرت، نگاه کنید به
Podsnap غلبه بر می آید، صدای ترومپت، درامز را ضرب و شتم!
این صفت در شخصیت آقای Podsnap (و در یک فرم و یا دیگر از آن خواهد شد
به طور کلی دیده می شود به پخش شدن عمق و shallows ها از Podsnappery نیست)، که او نمی توانست
تحمل یک اشاره از بی احترامی به هیچ دوست یا آشنایی خود.
شما چگونه جرات او به نظر می رسد که می گویند، در چنین مواردی است.
"منظورت چیست؟
من مجوز این شخص است. این شخص گرفته است گواهی من است.
از طریق این فرد شما را در اعتصاب، Podsnap بزرگ است.
و آن این است که به ویژه برای مراقبت از کرامت فرد نیست، اما من بیشتر
به خصوص برای Podsnap مراقبت.
از این رو، اگر کسی در حضور او را به شک مسئولیت فرض کرده بود
Lammles، او می شده اند mightily huffed.
نه این که هر یک، برای Veneering، MP، همیشه قدرت برای خود
بسیار غنی است، و شاید آن را معتقد است. در واقع او ممکن است، اگر او را انتخاب، برای
هر چیزی که او از این موضوع می دانستند.
آقا و خانم خانه Lammle در Sackville خیابان، در Piccadilly، اما موقت بود
محل اقامت.
به اندازه کافی انجام داده است، آنها را به اطلاع دوستان خود، برای آقای Lammle
لیسانس، اما آن را نمی خواهد در حال حاضر است.
بنابراین، آنها همیشه به دنبال در خوابگاه مجلل در بهترین موقعیت و
همیشه بسیار نزدیک به گرفتن و یا خرید یک، اما هرگز عقد مقرون به صرفه است.
بدین وسیله آنها را برای خود شهرت درخشان کمی از هم جدا.
مردم، از دیدن اقامتگاه مجلل خالی، چیزی که خیلی برای گفت
Lammles! و به Lammles در مورد آن نوشت، و Lammles همیشه رفت و در نگاه به
اما متاسفانه دقیقا هرگز پاسخ داده است.
به طور خلاصه، آنها دچار نا امیدی بسیاری از آنها، که شروع به فکر می کنم
این امر می تواند لازم اقامتگاه مجلل برای ساخت.
و بدین وسیله آنها ساخته شده است یکی دیگر از شهرت درخشان، افراد بسیاری از آنها
آشنایی تبدیل شدن به توسط انتظار ناراضی به خانه های خود را، و
از حسود ساختار Lammle غیر موجود.
اتصالات خوش تیپ و مبلمان خانه در خیابان Sackville شد انباشته
ضخامت بالا و بیش از اسکلت تا پله، و اگر آن را از زیر آن زمزمه
بارگذاری اثاثه یا لوازم داخلی، 'در اینجا من هستم
گنجه! آن را به گوش های بسیار کمی بود، و مسلما هرگز فراموش Podsnap.
چه، خانم Podsnap شد به خصوص با مفتون، به زینت از دوستان خود بود،
شادی از زندگی زناشویی خود است.
این بود که اغلب موضوع خود را از گفتگو است.
من مطمئن هستم، گفت: دوشیزه Podsnap، آقای Lammle مانند یک عاشق است.
حداقل من - من فکر می کنم باید بود.
گفتم Georgiana، عزیزم! "خانم Lammle گفت، برگزاری سبابه، مواظب باش!
اوه من خوبی من! بانگ زد: خانم Podsnap، قرمزی.
من چه کرده ام گفت: در حال حاضر؟
"آلفرد، می دانید، اشاره کرد:" خانم Lammle، شوخی تکان دادن سر خود را.
'شما می گویند آقای Lammle هر بیشتر، Georgiana هرگز.
اوه!
آلفرد، پس از آن من خوشحالم که هیچ بدتر است.
ترسیده بودم به من گفته بود چیزی تکان دهنده است. من همیشه می گوید چیزی اشتباه به ma.
به من، Georgiana عزیزترین؟
نه، نه به شما؛ شما کارشناسی ارشد نیست. ای کاش بودی.
خانم Lammle لبخند شیرین و دوست داشتنی را بر دوست خود، که خانم Podsnap عطا
برگشتی که او بهتر می تواند.
آنها هنگام صرف نهار در خلوتگاه خود خانم Lammle نشستم.
و به همین ترتیب، عزیزترین Georgiana، آلفرد مثل این است که مفهوم خود را از یک عاشق؟
من که، Sophronia می گویند، Georgiana پاسخ، شروع به پنهان کردن آرنج خود را.
"من هر گونه مفهوم عاشق نیست. wretches وحشتناک که کارشناسی ارشد به ارمغان می آورد تا در
مکان برای عذاب من، از دوستداران.
من فقط معنی که آقای - باز هم، عزیزترین Georgiana؟
"که آلفرد -" صداها خیلی بهتر، عزیزم،
- تو را دوست دارد.
او همواره شما را با دلاوری و توجه ظریف رفتار میکند.
در حال حاضر، او نه؟
"به راستی، عزیزم، خانم Lammle گفت، با بیان عبور خود را به جای مفرد
صورت می شود. "من باور دارم که او مرا دوست دارد، به طور کامل به همان اندازه
که من او را دوست دارم.
اوه، چه شادی! بانگ زد: خانم Podsnap.
اما آیا می دانید، من Georgiana، خانم Lammle از سر گرفت در حال حاضر، این چیزی است که وجود دارد
مشکوک در همدردی مشتاق خود را با حساسیت آلفرد؟
مهربان خوب، من امیدوارم که نه!
"آیا آن را نشان می دهد، گفت:" خانم Lammle مکارانه، که Georgiana من کمی
قلب - اوه نه!
خانم Podsnap blushingly او besought.
"لطفا! من به شما اطمینان دهم، Sophronia، که من فقط ستایش
آلفرد، چرا که او شوهر خود را و به همین ترتیب از شما علاقه مند است. '
نگاه Sophronia بود که اگر یک نور نسبتا جدید سر در بر او است.
آن را به یک لبخند سرد پوشیده، او گفت، با چشمان خود را پس از ناهار او را، و او را
ابرو مطرح شده:
شما کاملا اشتباه است، عشق من، در حدس خود را در معنی من است.
چیزی که من insinuated بود که من قلب کوچک Georgiana در حال رشد بود از آگاه
خالی است. '
"نه، نه، نه، گفت: Georgiana. "من نمی خواهد که کسی چیزی به من
در راه است که من چند هزار پوند نمی دانم.
در چه راه Georgiana؟ پرسید: خانم Lammle، هنوز هم لبخند بر لب خونسردی با چشمان خود را
پس از ناهار او را، و صورتش مطرح شده است. شما می دانید، 'بازگشت فقیر کمی خانم
Podsnap.
"من فکر می کنم من باید از ذهن، Sophronia، با رنجش و کمرویی و
نفرت، اگر کسی انجام داد. این به اندازه کافی برای من چگونه عشق ورزیدن به تو
و شوهر شما هستند.
That'sa چیز متفاوت است. من نمی توانستم تحمل هر چیزی که به
مرتب کردن رفتن با خودم. من باید التماس و دعا - به
فرد گرفته دور و پایمال شده است. "
آه! در اینجا بود آلفرد.
پس از در unobserved سرقت رفته است، او به شوخی در پشت صندلی Sophronia، تکیه،
و، به عنوان دوشیزه Podsnap او را دیدم، قرار یکی قفل سرگردان Sophronia را به لب هایش را،
و بوسه از آن نسبت به خانم Podsnap دست تکان داد.
چیست این شوهران و detestations؟ پرسید فریبنده
آلفرد.
چرا، آنها می گویند، 'بازگشت همسرش، که هر شنونده خوب بشنوند هرگز
و خود را هر چند شما - اما دعا چه مدت شما شده است در اینجا، آقا "؟
این لحظه رسید، خود من است.
سپس من ممکن است - هر چند اگر شما بوده است، اما یک لحظه یا زودتر، شما می توانید
شنیده ام ستایش خود را به صدا توسط Georgiana.
فقط، اگر آنها به ستایش در همه به نام که من واقعا فکر نمی بودند،
توضیح داد Podsnap خانم فلوتر، تا به Sophronia اختصاص داده شده است.
Sophronia! زمزمه آلفرد.
"زندگی من و بوسید دست او است. در بازگشت که او را بوسید مراقبت خود را
های زنجیره ای.
اما این بود که به دور گرفته شده و پایمال شده است، من امیدوارم که گفت: "آلفرد،
طراحی صندلی بین آنها. بپرسید Georgiana، روح من، 'پاسخ همسر او است.
آلفرد touchingly به Georgiana درخواست کرد.
آه، آن را به هیچ کس بود، 'پاسخ دوشیزه Podsnap. "این مزخرف بود.
اما اگر شما تعیین می دانید، آقای پت کنجکاو، که گمان می کنم شما هستند،
گفت Sophronia علاقه شاد و خندان، آن هر یک که باید به سرمایه گذاری بود
آرزوی به Georgiana.
Sophronia، عشق، remonstrated آقای Lammle، تبدیل شدن به قلمزن، 'شما
جدی 'آلفرد، عشق من، بازگشت همسرش،' من
به جرات می گفت Georgiana بود استفاده نمی باشد، اما من هستم.
در حال حاضر این، گفت: آقای Lammle، 'ترکیب تصادفی که در آن وجود دارد را نشان می دهد
چیز!
آیا می توانید باور، Ownest من، که من در اینجا با نام طالب به ما رسید
Georgiana بر لب من؟ "" البته من باور، آلفرد، گفت:
خانم Lammle، هر چیزی را که شما به من گفت. '
شما عزیز! و من هر چیزی را که شما به من گفت. '
و چه لذت بخش آن تبادل و به نظر می رسد همراه با آنها!
در حال حاضر، اگر اسکلت تا از پله ها که فرصت گرفته بود، به عنوان مثال، فراخوانی
خارج 'در اینجا من، خفه کننده در گنجه!' 'من به شما افتخار من، Sophronia عزیز من -
و من می دانم آنچه که شده است، را دوست دارم، گفت: "او.
«شما، عزیز من - که من به داخل اتاق آمد اما uttering جوان Fledgeby
نام. ارسال Georgiana، عزیزترین، در مورد جوان
Fledgeby. '
اوه نه، نه! لطفا اینکار را نکنید! 'گریه دوشیزه Podsnap، قرار دادن
انگشتان خود را در گوش او. "من می خواهم به جای نیست.
خانم Lammle خندید در gayest شیوه ای خود را، و از بین بردن unresisting Georgiana خود
دست ها، و شوخی آنها را نگه داشتن خود را در طول اسلحه، گاهی اوقات نزدیک
با هم و گاهی گسترده ای از هم جدا، در ادامه:
'شما باید بدانید، به شما از صمیم قلب معشوق کمی غاز، که یک بار پس از یک زمان وجود دارد
شخص خاص نام Fledgeby جوان.
و این Fledgeby جوان، که از یک خانواده بسیار عالی و غنی بود، به دو شناخته شده بود
برخی افراد، از صمیم قلب به یکدیگر متصل شده و به نام آقا و خانم آلفرد
Lammle.
بنابراین این Fledgeby جوان، که یک شب در بازی، می بیند با خانم و آقای آلفرد وجود دارد
Lammle، قهرمان خاص به نام - نه، Georgiana Podsnap می گویند! التماس
آن بانوی جوان تقریبا در اشک.
"لطفا. آه، آیا آیا کس دیگری می گویند!
Georgiana Podsnap. آه، نمی نیست، انجام این کار نیست!
'هیچ دیگر، گفت: "خانم Lammle، ظریفانه خنده، و، پر از محبت
blandishments، باز و بستن اسلحه Georgiana را مانند یک جفت قطب نماهای،
از Georgiana Podsnap کوچک من.
بنابراین این Fledgeby جوان که Lammle آلفرد می رود و می گوید: -
اوه مثال-EE-سهولت انجام دهد!
Georgiana، به عنوان اگر تضرع شد که او قدرتمند فشرده
فشرده سازی. "من از او متنفرم برای گفتن!
گفت: چه شده، عزیز من؟ خندید خانم Lammle.
"آه، من نمی دانم که آنچه او گفت، 'گریه Georgiana به طور افراطی، اما من نفرت او را تمام
برای گفتن آن.
عزیز من، گفت: "خانم Lammle، همیشه خنده در او راه فریبنده، فقرا
همکار جوان می گوید که او زده همه از پشته.
اوه، چه باید بتوانم! interposed Georgiana.
اوه من خوبی چه احمقی باید باشد! '' - و implores به شام خواسته، و
برای ایجاد یک چهارم در بازی زمان دیگری است.
و به این ترتیب او dines به فردا و به اپرا می رود با ما.
همه قضیه همین است.
به جز، عزیز Georgiana من - و چه چیزی شما را از این فکر می کنم - که او بی نهایت
shyer از شما، و به مراتب بیشتر از ترس شما از شما تا کنون از هیچ کس در تمام
روز! '
در اغتشاش ذهن خانم Podsnap هنوز fumed و در دست خود را کمی کندن،
اما نمی تواند کمک به خندیدن به مفهوم کسی که ترس از او.
با استفاده از این مزیت، Sophronia او flattered و بسیج او را موفق تر، و
سپس آلفرد زیرک او flattered و بسیج او، و قول داد که در هر
لحظه ای که او ممکن است این خدمات نیاز
در دست او، او را Fledgeby جوان را و پایمال کردن او را.
بنابراین از آن باقی مانده دوستانه درک که جوان Fledgeby در بود برای آمدن به تحسین، و
که Georgiana آمده به تحسین و Georgiana جدید به طور کامل
احساس در سینه اش داشتن که
چشم انداز پیش از خود، و با بوسه بسیاری از عزیز از Sophronia او در حال حاضر
در اختیار داشتن، قبل از شش فوت یکی از شاطر ناراضی (مقدار از
مقاله ای که همیشه برای او بود که او را راه می رفت خانه) را به خانه پدرش.
زوج خوشحال به سمت چپ با هم، Lammle خانم به شوهرش گفت:
اگر من درک می کنم این دختر، آقا، fascinations خطرناک خود را تولید کرده اند برخی از
اثر بر او.
ذکر فتح در زمان مناسب به دلیل دستگیری من طرح خود را به
برای شما مهم تر از غرور خود را.
یک آینه روی دیوار قبل از آنها وجود دارد، و چشمان او فقط گرفتار او را در smirking
آن است.
او تصویر منعکس شده نگاه عمیق ترین اهانت و تصویر آن را دریافت
در شیشه است.
لحظه ای بعد بی سر و صدا چشم یکدیگر، که اگر آنها، اصول، نقشی نداشته اند
در آن معامله رسا است.
ممکن است که خانم Lammle در برخی از شیوه محاکمه به بهانه رفتار خود را به
خودش را توسط depreciating قربانی فقیر کمی از آنها با تند صحبت کرد
تحقیر.
ممکن است بیش از حد که در این او کاملا موفق، بسیار دشوار است
برای مقاومت در برابر اعتماد به نفس، و او می دانست که تا به حال در Georgiana.
هیچ چیز بیشتر بین جفت خوشحال گفته شد.
شاید توطئه گران را که یک بار ایجاد درک، ممکن است
علاقه بیش از حد تکرار شرایط و اشیاء از توطئه آنها.
روز بعد آمد و آمد Georgiana و Fledgeby آمد.
Georgiana بود در این زمان شاهد یک معامله خوب از خانه و frequenters های آن است.
به عنوان یک اتاق خوش تیپ خاصی با یک میز بیلیارد در آن وجود دارد - در طبقه همکف،
غذا خوردن در حیاط خلوت - که ممکن است دفتر آقای Lammle را، و یا کتابخانه، اما
نه نام نامیده می شود، اما به سادگی آقای
اتاق Lammle، بنابراین آن را سخت برای سر زن قوی تر از Georgiana شده است
برای تعیین آیا frequenters آن مردان از لذت و مردان از کسب و کار بودند.
بین اتاق و مردان از نقاط قوت شباهت کلی وجود دارد.
هر دوی آنها بسیار پر زرق و برق، خیلی slangey، خیلی بودار سیگار، و بیش از حد به داده
گوشت اسب، ویژگی دومی که در اتاق با تزئینات آن نمونه،
و در مردان مکالمه خود را.
پله اسب بالا ضروری به نظر می رسید به دوستان همه Lammle آقای - در صورت لزوم به عنوان
معامله خود را از کسب و کار با هم در راه کولی در ساعات نا به هنگام صبح
و شب، و در سراسیمه و snatches.
دوستانی که به نظر می رسید برای همیشه رفت و در سراسر این کانال وجود دارد، در
errands در مورد بورس، و یونانی و اسپانیایی و هند و مکزیک و PAR
حق بیمه و تخفیف و سه چهارم و هفت هشتم.
دوستان دیگری که به نظر می رسید برای همیشه lolling و lounging در داخل و خارج وجود دارد
شهر، در مورد مسائل بورس، و یونانی و اسپانیایی و هند و مکزیک و
همتراز و حق بیمه و تخفیف و سه چهارم و هفت هشتم.
همه آنها در حال تب، پسند و و indefinably شل و همه آنها خوردند و
نوشید یک معامله بزرگ و شرط در خوردن و نوشیدن.
همه آنها از مبالغ از پول صحبت می کرد، و تنها با اشاره به مبالغ و پول به سمت چپ
فهمیده می شود؛ به عنوان پنج و چهل هزار تام "یا" دو و صد و بیست و دو به
هر فردی سهم زیادی در جو است.
آنها به نظر می رسید به تقسیم جهان به دو دسته از مردم، مردم که بودند
ثروت عظیم، و مردم بودند که بسیار خراب است.
آنها همیشه در عجله بودند، و در عین حال به نظر می رسید که چیزی ملموس برای انجام این کار، به جز
تعداد کمی از آنها (این، اغلب مبتلا به آسم و حرف ضخیم) بودند که برای همیشه
نشان دادن آن به بقیه، با طلا
مداد مواردی که آنها به سختی می تواند در آغوش میگرفتم، چرا که از حلقه های بزرگ خود را در
forefingers، چگونه پول می شود ساخته شده بود.
در نهایت، همه آنها در دامادی خود سوگند یاد کرد، و دامادی بودند، کاملا به عنوان احترام و یا
تکمیل به دامادی مردان. زیبایی به نحوی به سقوط کوتاه از داماد به عنوان
استادان خود را کوتاه از نقطه نجیب سقوط کرد.
جوان Fledgeby هیچ یک از این بود.
جوان Fledgeby گونه هلویی، یا گونه های مرکب از هلو و قرمز
دیوار با رنگ قرمز رنگ قرمز که در آن رشد می کند، و بی دست و پا، شنی، مودار، جوانان چشم کوچک بود،
باریک بیش از (دشمنان خود را خواهد گفت
دراز و باریک)، و مستعد ابتلا به بررسی خود در مقالات شارب و سبیل.
Fledgeby قرار گرفتند در حالی که احساس شارب که او علاقمند و نگران در انتظار می رود،
نوسانات قابل توجهی از ارواح، در محدوده طول کل مقیاس از اعتماد به نفس
یاس بود.
زمانی که او آغاز شده بود، به عنوان exclaiming توسط مشتری آن را در گذشته است!
بار دیگر در زمانی که به همان اندازه افسرده وجود دارد، او را به لرزش خود را
سر، و رها کردن امید.
او را در آن دوره با تکیه بر نمای بخاری، مانند کوزه حاوی
خاکستر از جاه طلبی خود را با گونه است که نمی خواهد جوانه، بر دست خود را روی
آن گونه اعتقاد را مجبور دید ناراحت کننده بود.
و نه Fledgeby در این مناسبت دیده می شود.
arrayed در در جامه های فوق العاده، با کلاه اپرای خود را در زیر بازوی خود را، او به این نتیجه خود او
معاینه امیدوارم، منتظر ورود خانم Podsnap، صحبت و بحث کوچک با
خانم Lammle.
در ادای احترام قصد بذله گوئی به کوچکی بحث خود را، و ماهیت تشنجی از منش او،
هستند و Fledgeby به بر او گفتگو موافقت کرده است (پشت سرش) افتخاری
عنوان شیفتگی Fledgeby.
گفت Fledgeby شیفتگی: "آب و هوای گرم، خانم Lammle، '.
خانم Lammle فکر آن تقریبا غیرممکن است گرم آن را به عنوان روز گذشته بوده است.
شاید، نه، گفت: Fledgeby شیفتگی، با سرعت زیادی از حاضر جوابی، اما من
انتظار آن خواهد بود گرم اهریمنی به فردا. او پرتاب کرد یک جرقه کوچک دیگر.
شده به روز، خانم Lammle؟ '
خانم Lammle، برای یک درایو کوتاه پاسخ داد. بعضی از مردم، گفت Fledgeby شیفتگی،
"عادت کرده اند را به دیسک های طولانی، اما به طور کلی به نظر می رسد که اگر آنها را
'دریافت بیش از حد طولانی، آنها را بیش از حد.
از بودن در پر مانند، او ممکن است خود را در آینده سالی او پیشی گرفته بود،
فراموش نمی Podsnap اعلام شده است.
خانم Lammle پرواز را در آغوش Georgy عزیزم کمی خود را، و هنگامی که برای اولین بار
حمل و نقل شد، ارائه شده آقای Fledgeby.
آقای Lammle در آخرین صحنه آمد، او برای همیشه دیر بود، و به همین ترتیب بود
frequenters همیشه اواخر، همه دست به دست در حال محدود می شود ساخته شده در اواخر، خصوصی
اطلاعات مربوط به بورس، و یونانی و
اسپانیایی و هند و مکزیک و برابری و حق بیمه و تخفیف و سه چهارم و
هفت هشتم.
شام کمی خوش تیپ بلافاصله خدمت کرده بود، و آقای Lammle درخشان نشسته در
پایان خود را از جدول، با بنده خود را در پشت صندلی خود را، و خود را همیشه اندک
شک و تردید بر موضوع دستمزد خود را پشت سر خود را.
قدرت نهایت آقای Lammle از درخشان در درخواست به روز بودند، برای شیفتگی
Fledgeby و Georgiana نه تنها یکدیگر لال زده، اما یکدیگر را لرزاند
به شگفت آور نگرش Georgiana، به عنوان
او نشسته با مواجه Fledgeby، تلاش برای پنهان کردن آرنج خود را به عنوان بودند
کاملا ناسازگار با استفاده از چاقو و چنگال و Fledgeby، به عنوان او نشسته
از روبرو Georgiana، اجتناب از لغات خود را
هر وسیله ممکن، و خیانت به اضطراب از ذهن خود را در احساس خود را
سبیل را با قاشق خود را، شیشه شراب خود را، و نان خود را.
بنابراین، خانم و آقای آلفرد Lammle بی درنگ، و این است که چگونه آنها را برانگیخت.
'Georgiana، آقای Lammle، کم و خندان و درخشان بیش از همه، مانند گفت:
حقه بازی، شما در ارواح معمول خود را.
چرا شما در ارواح معمول خود را نه، Georgiana؟
Georgiana شک و تردید عمل که او همان او را به طور کلی بود و او بود
آگاهی از متفاوت بودن.
متفاوت بودن آگاه! retorted آقای آلفرد Lammle.
'شما، Georgiana عزیز من! همیشه طبیعی و unconstrained
با ما!
که چنین امدادی از جمعیت که همه مثل هم هستند!
که تجسم مهربانی، سادگی، و واقعیت!
خانم Podsnap نگاه در خانه، تا اگر او را سرگرم افکار گیج مصرف
پناه از این تعریف ها در پرواز.
در حال حاضر، در نظر گرفته خواهد شد، گفت: آقای Lammle بالا بردن صدای خود را کمی، دوست من
Fledgeby '' اوه!
خانم Podsnap کمرنگ انزال: زمانی که خانم Lammle کتاب سریع گرفت.
"من فرمودید، آلفرد، عزیز من، اما من می توانم بخشی با آقای Fledgeby نمی کاملا رتبهدهی نشده است، شما
باید صبر کنید تا او یک لحظه.
آقای Fledgeby من و درگیر در یک بحث شخصی است.
Fledgeby باید آن را در سمت خود را با هنر بسیار زیاد انجام شد، بدون هیچ ظاهر
uttering 1 هجا از او فرار کرده بود.
بحث شخصی، Sophronia، عشق من؟ چه بحث؟
Fledgeby، من حسادت می کنه. بحث و گفتگو، Fledgeby؟ '
باید به او بگویم، از آقای Fledgeby؟ پرسید: خانم Lammle.
به دنبال او می دانست هر چیزی در مورد آن، شیفتگی پاسخ داد: "بله، به او بگویید.
ما بحث در مورد پس از آن، خانم Lammle گفت، "شما باید بدانید، آلفرد، که آیا آقای
Fledgeby در جریان معمول خود را از ارواح بود.
"چرا، است که نقطه، Sophronia، که Georgiana و من در مورد به عنوان
خودش! چه Fledgeby؟ می گویند
اوه، یک چیزی که به احتمال زیاد، آقا، من می خواهم برای شما همه چیز را بگوید، و گفته شود
هیچ چیز! چه Georgiana گفت؟
'Georgiana گفت که او انجام شده بود عدالت معمول خود به خود به روز، و من گفتم او
بود. "دقیقا، بانگ زد: خانم Lammle، آنچه که من
گفت: به آقای Fledgeby.
با این حال، آن را نمی خواهد انجام دهد. آنها نمی خواهد در یک نگاه.
خیر، حتی زمانی که میزبان درخشان پیشنهاد کرد که قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده را
شیشه مناسب گازدار شراب.
Georgiana نگاه از شیشه شراب خود را در آقای Lammle و در خانم Lammle، اما نه ممکن است،
، نباید، نمی، آقای Fledgeby نگاه کنید.
شیفتگی از شیشه شراب خود را در Lammle خانم و آقای Lammle نگاه کرد، اما نه ممکن است،
، نباید، نمی، در Georgiana نگاه کنید.
بیشتر باعث لازم بود.
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده باید به علامت به ارمغان آورد. مدیر او را در این لایحه قرار بود
برای بخش، و او باید آن را بازی. Sophronia، عزیز من، گفت: "آقای Lammle" من
رنگ لباس خود را دوست ندارد.
به درخواست تجدید نظر من، گفت: "خانم Lammle، آقای Fledgeby.
و من، گفت: "آقای Lammle، به Georgiana.
Georgy، عشق من، اظهار داشت خانم Lammle کنار دختر عزیز او را، من بر شما تکیه می کنند
نه به مخالفان است. در حال حاضر، آقای Fledgeby.
شیفتگی آرزو اگر رنگ به نام گل سرخ رنگ؟
بله، آقای Lammle گفت: در واقع او می دانست که همه چیز آن واقعا سرخ رنگ بود.
شیفتگی در زمان سرخ رنگ به معنی رنگ گل سرخ.
(در این مورد او بسیار به گرمی توسط آقا و خانم Lammle پشتیبانی می کند.)
شیفتگی اصطلاح ملکه گل های اعمال شده به رز شنیده بود.
به طور مشابه، می توان گفت که لباس ملکه لباس بود.
(خیلی خوشحال، Fledgeby! از آقای Lammle.)
با وجود، به نظر شیفتگی بود که همه ما تا به حال چشم ما - و یا حداقل یک
اکثریت زیادی از ما - و - و - و دورتر به نظر او چندین استراتژی انکشاف ملی بود، با
چیزی فراتر از آنها.
اوه، آقای Fledgeby، گفت: "خانم Lammle، به من در راه است که ترک
آه، آقای Fledgeby، رها فقیر عزیز من زخمی رز و اعلام برای رنگ آبی!
پیروزی، پیروزی 'گریه آقای Lammle؛ لباس خود را محکوم شده است، عزیزم.
اما آنچه، گفت: "خانم Lammle، دزدی دست محبت خود را نسبت به دختر عزیز او را،
چه Georgy می گفت؟
او می گوید، 'پاسخ آقای Lammle تفسیر برای او، که در چشم او به شما نگاه کنید به خوبی در
هر رنگ، Sophronia، و اگر او به بسیار زیبا خجالت انتظار می رود
تعریف به عنوان او را دریافت کرده است، او را فرسوده را یکی دیگر از رنگ خودش.
اگر چه او به من بگویید، در پاسخ، که آن را نه او را نجات داد، برای هر رنگ او
می شده اند رنگ Fledgeby پوشیده بود.
اما چه Fledgeby می گفت؟
"او می گوید، خانم Lammle در جواب برای او، تفسیر، و نوازش پشت عزیزش
دست دختر، که اگر آن را Fledgeby بود که در آن نوازش، که آن را تعریف نبود، اما
یک عمل طبیعی کمی از بیعت است که او نمی تواند مقاومت در برابر.
و، بیان احساس که اگر آن را احساس بیشتر در مورد بخشی از Fledgeby بود، او
درست است، او حق است!
هنوز که هنوز است، نه حتی در حال حاضر، که آنها در یک نگاه.
ظاهرا برای بهم فشردن دندان های درخشان او، به ناودانی ها، چشم ها، و دکمه های همه در یک بار، آقای
Lammle مخفیانه اخم تاریک در این دو، بیانی از تمایل شدید به خم
آنها را با هم با ضربه سر خود را با یکدیگر است.
آیا شما شنیده ام این اپرا را به شب، Fledgeby؟ از او پرسید، توقف بسیار کوتاه است،
خود را به جلوگیری از در حال اجرا بر روی به "شما خوارکننده است.
چرا، دقیقا، گفت: Fledgeby.
در واقع توجه داشته باشید از آن من نمی دانم. "نه آن را می دانید، Georgy؟ خانم گفت:
Lammle. N-، 'پاسخ Georgiana، کمرنگ، تحت
تصادف دلسوز.
"چرا، پس از آن، گفت:" خانم Lammle، مفتون این کشف که از جریان
محل، 'شما هیچ یک از شما آن را می دانم! چگونه جذاب!
حتی ترسو Fledgeby احساس کردند که هم اکنون آمد، زمانی که او باید یک ضربه را اعتصاب.
او با گفتن کرد، تا حدودی به خانم Lammle و تا حدی به دلیل هوای محیط،
"من خودم در سایت متعلق به خوش شانس -
همانطور که او مرده متوقف شد، آقای Lammle، ساخت که بوش gingerous سبیل خود را به نگاه کردن
، به او پیشنهاد 'سرنوشت' کلمه 'نه، من که قرار بود به می گویند که، گفت:
Fledgeby.
"من بود که می گویند سرنوشت.
من گمان می کنم آن را بسیار خوش شانس است که سرنوشت در کتاب نوشته شده است - در این کتاب که
اموال خود را - که من باید به آن اپرا برای اولین بار تحت
شرایط به یاد ماندنی از رفتن با دوشیزه Podsnap.
که Georgiana پاسخ، hooking او دو انگشت کوچک در یک دیگر، و
پرداختن به رومیزی، 'با تشکر از شما، اما من به طور کلی با هیچ کس جز شما،
Sophronia، و من را خیلی دوست دارم.
محتوا بناچار با این موفقیت برای آن زمان، آقای Lammle اجازه خانم Podsnap از
اتاق، اگر او بودند باز کردن درب قفس خود را، و خانم Lammle به دنبال.
قهوه در حال در حال حاضر در خدمت پله، او را به عنوان دیده بان در Fledgeby تا خانم را نگه داشته
فنجان Podsnap خالی بود، و سپس او را با انگشت خود (در صورتی که جوانان
آقا سگ مخصوص یافتن شکار و مجروحین آهسته) بروید و آن را واکشی بود.
این شاهکار او، نه تنها بدون شکست انجام می شود، اما حتی با اصل
ارایش اطلاع رسانی خانم Podsnap که چای سبز برای بد در نظر گرفته شد
اعصاب.
اگرچه تنگ Podsnap ناخواسته او را دور انداخت متزلزل وجود دارد، آه، آن است که
در واقع؟ چگونه عمل میکند؟
که او آماده شده روشن نیست.
حمل و نقل اعلام شده است، خانم Lammle گفت: آیا من مهم نیست، آقای Fledgeby، دامن من و
عبا را اشغال هر دو دست من، خانم Podsnap.
و او را گرفت، و خانم Lammle رفت و بعد، و آقای Lammle رفت و آخرین، وحشیانه به دنبال
گله اش، مانند یک دلال گاو و گوسفند.
اما او همه درخشش و زرق و برق در جعبه اپرا بود و در آنجا او و عزیز
همسر مکالمه بین Fledgeby و Georgiana را در مبتکرانه زیر ساخته شده
و نحوه بافتن.
آنها در این دستور نشست: خانم Lammle، Fledgeby شیفتگی، Georgiana، آقای Lammle.
خانم Lammle اظهارات منجر به Fledgeby، تنها نیاز به یک هجایی
ارسال پاسخ را ندارید.
آقای Lammle با Georgiana خواهم. خانم Lammle در زمان به جلو خم به
رسیدگی به آقای Lammle به این هدف است.
آلفرد عزیز من، آقای Fledgeby بسیار عادلانه می گوید، بموقع از آخرین صحنه، درست
تداوم هر محرک نیاز نیست به عنوان مرحله لازم بداند.
که به آقای Lammle پاسخ، آی، Sophronia، عشق من، بلکه به عنوان Georgiana
مشاهده به من، بانوی به حال بدون هیچ دلیل کافی برای دانستن دولت از آقا
نگرفت. "
که خانم Lammle دوباره پیوستن به، خیلی واقعی، آلفرد، اما آقای Fledgeby اشاره،
این.
که آلفرد می استثنا قائل شدن: بدون شک، Sophronia، اما Georgiana بشدت اظهارات "
است.
از طریق این دستگاه دو نفر جوان در طول بزرگ صحبت و متعهد
خود را به انواع احساسات ظریف، بدون اینکه یک بار باز
لب خود را، جز به می گویند بله یا نه، و حتی نه به کس دیگری.
Fledgeby مرخصی خود را از خانم Podsnap در درب نورد گرفت، و Lammles کاهش یافته است
او را در خانه خود را در راه خانم Lammle موذیانه او بسیج، در مایل او و
حمایت از روش، گفت: در فواصل زمانی، آه، کمی Georgiana، Georgiana کمی!
که بود، اما تن افزود: شما Fledgeby خود را به بردگی کشانده است.
و به این ترتیب Lammles، خانه در گذشته، و خانم نشستم افسرده و خسته، به دنبال
در تاریک پروردگار خود را در عمل از خشونت درگیر با یک بطری آب از جوش شیرین به عنوان
هر چند او wringing گردن از برخی از
موجود تیره بخت و ریختن خون خود را پایین گلو خود را.
همانطور که او سبیل چکیدن خود را در راه غول اسا پاک او ملاقات کرد، چشم او، و این مساله،
با هیچ صدایی بسیار ملایم گفت:
"خب؟" چنین ادم کودن و احمق مطلق لازم برای
هدف؟ '' من می دانم آنچه من انجام است.
او احمق مانند شما فرض است.
یک نابغه، شاید؟ شما استهزاء، شاید، و تو را بلند
شاید بر خود را هوا!
اما من به شما بگویم این: - هنگامی که به نفع که همکار جوان مربوط می شود، او به عنوان نگه می دارد
تنگ به عنوان اسب، زالو. زمانی که پول در سوال است که با جوانان
شخص، او را به یک مسابقه برای شیطان است.
آیا او یک بازی را برای شما چیست؟ 'او است.
تقریبا به خوبی یک جایی که من رو برای شما فکر می کنید.
او کیفیت از جوانان به او را ندارد، اما مانند شما را دیده اند به روز شده است.
لمس او را بر پول، و هیچ ادم کودن و احمق را لمس بعد از آن شما است.
او واقعا احمق است، گمان می کنم، در چیزهای دیگر، اما پاسخ 1 هدف او را بسیار
خوب 'است او پول را در حق خود را در هر
مورد است؟ '
"آی! او پول را در حق خود را در هر مورد.
شما انجام داده اند و به روز، Sophronia، که من در پاسخ به این سوال، هر چند شما می دانید
هر گونه سؤال، اعتراض است.
شما انجام داده اند به خوبی به روز، Sophronia، که شما باید ها خسته می شدند.
رفتن به رختخواب.