Tip:
Highlight text to annotate it
X
رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر
ACT II. صحنه اول باز مجاور باغ Capulet.
[را وارد کنید رومئو.]
رومئو آیا من می توانم به جلو زمانی که قلب من است که در اینجا؟ به عقب بازگردیم ، زمین کسل کننده ، و پیدا کردن مرکز تو.
[او صعود دیوار و جهش را در درون آن ها] [ورود Benvolio و Mercutio.]
BENVOLIO رومئو! پسر عموی من رومئو!
MERCUTIO او عاقلانه است ؛
و در زندگی من ، خداوند stol'n او به رختخواب.
BENVOLIO به او زد به این ترتیب ، و leap'd این دیوار باغها : تماس ، Mercutio خوب است.
MERCUTIO نه ، من هم التماس کردن به شما.--
رومئو! humours! مرد دیوانه! شور! عاشق! ظاهر می شود تو در داستان آه :
صحبت میکرد ، اما یک قافیه ، و من راضی هستم. گریه اما آه من! 'را تلفظ کنند ، اما عشق و کبوتر ؛
صحبت به شایعات زهره یک کلمه منصفانه ، یکی از نام مستعار برای پسر نابینا و وارث او ،
کوپید قهوهای مایل به قرمز جوان ، او به ضرب گلوله کشته است که تا تر و تمیز هنگامی که پادشاه Cophetua lov'd گدا - خدمتکار! --
او heareth نیست ، او stirreth نیست ، او moveth نیست ؛ میمون مرده است ، و من باید او را التماس کردن به.--
تو التماس من با چشم روشن Rosaline ، پیشانی بالا و لب قرمز مایل به زرد او ،
با پا خوب او ، ساق پا راست ، و لرزش ران و demesnes که وجود دارد دروغ مجاور ،
که در شباهت تو تو به ما نظر می رسد!
BENVOLIO اگر او تو را می شنوید ، تو خشم پژمردگی او.
MERCUTIO این او می تواند خشم : خشم twould او را به بالا بردن روح در دایره معشوقه اش را ،
برخی از ماهیت عجیب و غریب ، اجازه دادن به آن وجود دارد ایستاده تا او آن را گذاشته بود ، و conjur'd آن را ؛
این برخی از وجود عبارتند از : نیایشی من عادلانه و صادقانه ، و در نام معشوقه خود را ،
من التماس کردن تنها ، اما به منظور بالا بردن او را.
BENVOLIO بیا ، او را خداوند خود را در میان این درختان را مخفی می کردند ، با شب طنز آمیز consorted شود :
کور عشق او است ، و بهترین befits تاریکی.
MERCUTIO اگر عشق است کور ، عشق می تواند علامت برخورد کند.
اکنون او زیر یک درخت ازگیل نشسته ، و آرزو معشوقه اش این است که نوع میوه بود
به عنوان خدمتکاران تماس دفعات زمانی که آنها به تنهایی خنده.-- رومئو ، شب خوب.-- من به چرخ کوچک مخصوص غلتاندن ، بستر من ؛
بستر این زمینه بیش از حد سرد برای من به خواب : بیا ، باید ما به است؟
BENVOLIO برو پس از آن ، برای TIS بیهوده
او به دنبال این بدان معناست که نمی توان یافت. [صحنه را ترک گفتن.]
صحنه دوم. باغ Capulet. [را وارد کنید رومئو.]
رومئو او در زخم که زخم هرگز احساس jests.--
[ژولیت به نظر می رسد بالا را در یک پنجره.] اما نرم! چه نور از طریق معافیت های انطرف پنجره؟
از شرق است ، و ژولیت خورشید -- بوجود می آیند ، خورشید عادلانه ، و کشتن ماه حسادت ،
در حال حاضر بیمار و کم رنگ و با غم و اندوه ، که تو هنر خدمتکار او به مراتب عادلانه تر از او :
خدمتکار او نیست ، از آنجا که او حسود است ، رد و بدل پاکدامن او است اما بیمار و سبز ،
و جز احمق ها انجام آن را می پوشند و بازیگران آن را خاموش.-- این بانوی من ، O ، عشق من است!
O ، که او می دانست او بودند -- او صحبت می کند ، با این حال او می گوید : هیچ چیز است : که چه؟
گفتمانهای چشم او ، من آن را.-- پاسخ من بیش از حد جسورانه ، TIS به من او صحبت می کند :
دو تن از منصفانه ترین ستاره در آسمان ، با بعضی از کسب و کار ، انجام لابه کردن چشم او
به چشمک زدن در حوزه های خود را تا به آنها بازگشت. اگر چشم او وجود دارد ، آنها در سر او؟
روشنایی گونه او آن ستاره ، شرم به عنوان روز روشن doth یک لامپ ، چشم خود را در آسمان
آیا از طریق جریان منطقه با روح آنقدر روشن است که پرندگان که آواز خواندن و فکر می کنم آن شب نمی.--
اینکه او چگونه متمایل گونه خود را بر دست او! O که من دستکش را پس از آن دست بودند ،
که من ممکن است آن گونه لمس!
ژولیت من آه!
رومئو به او صحبت می کند : --
O دوباره ، صحبت کردن ، فرشته درخشان! برای تو هنر همانطور که در این شب با شکوه ، که بر فراز سر من ،
همانطور که رسول بالدار از آسمان نزد سفید چشم روبترقی تعجب
از فنا در پاییز همان سال به او زل زل نگاه کردن وقتی او bestrides ابرهای تنبل ، به قدم زدن
و بادبان بر اغوش حمل کردن هوا.
O رومئو ژولیت ، رومئو! هنر برای چه تو رومئو؟ انکار پدر تو و نام تو را رد ؛
یا اگر پژمردگی تو نیست ، اما عشق من سوگند یاد کرد ، و من دیگر نمی خواهید بود Capulet.
رومئو [گذشته] باید بیشتر می شنوم ، و یا باید من در این صحبت می کنند؟
تیس ژولیت اما نام تو که دشمن من است ؛ --
هنر تو خودت ، هر چند نمی مونتاگ. مونتاگ چه خبر؟ و نه دست ، نه پا ،
و نه بازو ، و نه صورت ، و نه هر بخش دیگری که متعلق به یک مرد. O ، برخی از نام های دیگر!
چه چیزی در یک نام است؟ که ما یک گل سرخ با هر نام دیگری که به عنوان شیرین بوی ؛
بنابراین رومئو می بودند او نمی call'd رومئو ، حفظ آن کمال عزیز که او مدیون
بدون این عنوان : -- رومئو ، در اوردن نام تو ، و برای آن نام ، که هیچ بخشی از تو ،
نگاهی همه خودم.
رومئو تو را من در کلمه تو مرا صدا بزن اما عشق ، و من baptiz'd جدید ؛
از حالا به بعد من هرگز رومئو.
ژولیت چه مرد تو هنر که در نتیجه در شب bescreen'd ، بنابراین stumblest بر روی وکیل من؟
رومئو توسط نام
من می دانم چگونه به تو بگویم که من هستم : نام من ، سنت عزیز ، به خودم نفرت انگیز است ،
از آنجا که آن را دشمن به تو است. اگر من آن نوشته شده است ، من کلمه پاره شود.
گوش ها ژولیت من هنوز صد کلمات مست
گفته است که زبان ، با این حال من می دانم که صدای تو هنر نه رومئو و مونتاگ؟
رومئو نه ، منصفانه سنت ، اگر یا دوست نداشتن تو.
ژولیت چگونه cam'st تو اینجا ، به من بگویید ، و برای چه؟
دیوار باغ بالا و سخت به صعود و مرگ قرار می دهد ، در نظر گرفتن که تو هنر ،
اگر هر یک از kinsmen من تو پیدا کردن اینجا.
رومئو با بال نور عشق است این دیوارهای من o'erperch محدودیت های سنگی می تواند عشق را نگه نمی
و آنچه عشق می تواند انجام دهد ، که جرأت دوست دارم تلاش ، بنابراین kinsmen تو هیچ به من اجازه دهید.
ژولیت اگر آنها دیدن تو ، آنها را به تو قتل.
رومئو حیف نهفته است ، خطر بیشتری وجود دارد در چشم تو
از بیست از شمشیر خود را : به دنبال تو اما شیرین است ، و من اثبات در برابر دشمنی خود را.
ژولیت من را برای جهان نیست که تو را دیدم در اینجا.
رومئو من عبا شب به من از دید آنها پنهان دارند ؛
و اما تو مرا دوست دارند ، اجازه بدهید من آنها را در اینجا. زندگی من بهتر از نفرت خود آمد ، پایان یافت
از مرگ prorogued ، مایل از عشق تو.
ژولیت که با جهت تو found'st این محل؟
رومئو با عشق ، که برای اولین بار بود بی درنگ من پرس و جو ؛
او به من وکیل لنت لنت ، و من او را چشم. من بدون خلبان ، با این حال ، تا آنجا تو wert
همانطور که ساحل قریب به اتفاق wash'd با دریا دورترین ، من ماجراجویی برای کالا چنین است.
ژولیت تو knowest نقاب شب است در صورت من ؛
دیگری را سرخ شدن قبل از ازدواج bepaint گونه من برای تو hast شنیده ام به شب صحبت من.
بخشنودی که من در فرم ساکن ، نا چار ، نا چار انکار چیزی که من صحبت کرد ، اما تعریف خداحافظی!
دوست تو من را دوست دارم ، من می دانم تو پژمردگی می گویند AY ، و من از کلمه تو : هنوز ، اگر swear'st تو ،
تو mayst غلط ثابت در perjuries دوستداران '، آنها می گویند خنده ژوپیتر. رومئو O ملایم ،
اگر عشق دوست تو ، آن را تلفظ کنند صادقانه : اگر تو thinkest من بیش از حد سرعت برنده ،
من اخم ، و منحرف شود ، و می گویند تو نه ، پس تو پژمردگی وو : اما دیگری ، نه برای جهان.
در حقیقت ، مونتاگ عادلانه ، من بیش از حد علاقه مند و در نتیجه به تو mayst فکر می کنم "نور من haviour :
اما به من اعتماد کن ، نجیب زاده ، من اثبات واقعی تر از آنهایی را که به حیله گری به عجیب و غریب تر.
من باید بیشتر عجیب و غریب بوده است ، من باید اعتراف ، اما آن overheard'st تو ، قبل از اینکه من انبار ،
واقعی عشق عشق من : بنابراین من را عفو و نسبت دادن این بازده به عشق نور ،
کدام شب تاریک خداوند تا کشف شده است.
رومئو لیدی ، واقع در انجا پر برکت ماه قسم می خورم ،
همه این است که راهنمایی با نقره تاپس میوه درخت --
ژولیت O ، ماه ، ماه بی وفا سوگند نیست که تغییرات ماهانه در او دور گوی ،
مبادا که عشق تو را ثابت کند به همین ترتیب متغیر است.
رومئو آنچه در من قسم می خورم؟
ژولیت آیا قسم می خورم نه در همه ؛
اگر خم شدن تو ، توسط خود بخشنده تو است ، که خدای بت پرستی من قسم می خورم ،
و من تو را باور دارند.
رومئو اگر عشق عزیز قلب من --
ژولیت خب ، آیا قسم می خورم : اگر چه من در تو شادی ،
من هیچ شادی از این قرارداد به شب ، از آن است که بیش از حد بثورات جلدی ، بیش از حد unadvis'd ، بیش از حد ناگهانی ؛
بیش از حد مانند رعد و برق ، که doth بس قبل از اینکه می توان گفت این سبک به شود. شیرینی ، شب خوب!
این غنچه عشق ، نفس رسیدن تابستان ، ممکن است یک گل زیبا هنگامی که آینده یکدیگر را ملاقات کنیم ثابت.
شب خوب ، شب خوب! به عنوان شیرین سکون و استراحت به قلب تو که در سینه من!
رومئو O ، پژمردگی تو مرا ترک کن تا ناراضی؟
ژولیت چه canst رضایت تو به شب؟
رومئو تبادل سوگند وفادار عشق تو برای معدن.
ژولیت به من داد تو معدن قبل از اینکه تو didst درخواست آن ؛
و در عین حال من آن را برای دادن دوباره.
رومئو Would'st تو آن را ترک خواهند کرد؟ با چه هدفی ، عشق؟
ژولیت اما صادقانه و تو را دوباره.
و در عین حال آرزو می کنم اما برای چیزی که من فضل من به عنوان به عنوان دریای بیکران ،
عشق من به عنوان عمیق ، بیشتر من به تو را ، من ، برای هر دو بی نهایت.
می شنوم برخی از سر و صدا درون : عزیز عشق ، خدا نگهدار -- [پرستار می نامد در داخل است.]
چند لحظه بعد ، پرستار خوب -- مونتاگ شیرین ، درست باشد. بمانید اما کمی ، من دوباره خواهد آمد.
خروج است.]
رومئو O خوبان ، شب پر برکت! من afeard ، قرار گرفتن در شب ، این همه جز یک رویا است ،
بیش از حد چاپلوس و شیرین قابل توجه باشد. [را وارد کنید ژولیت بالا.]
ژولیت سه کلمه ، رومئو عزیز ، و شب خوب در واقع.
اگر که گرایش تو از عشق باشد محترم ، ازدواج هدف تو ، ارسال من کلمه به فردا ،
توسط یکی که من تهیه برای آمدن به تو ، از کجا و چه زمانی پژمردگی تو انجام مراسم ؛
تمام ثروت من در پای تو من وضع و دنبال تو ، پروردگار من ، سراسر جهان.
پرستار [درون] خانم!
ژولیت من چند لحظه بعد می آیند.-- اما اگر تو meanest خوب نیست ،
من تو التماس کردن ، --
پرستار [درون] خانم!
ژولیت توسط و توسط من می آیند : --
بس کت و شلوار تو را ترک کنید و من به سوگ من : به - فردا ارسال کنم.
رومئو بنابراین روح من ، رشد --
ژولیت هزار بار شب خوب!
خروج است.]
رومئو هزار بار بدتر ، به نور تو می خواهم -- عشق می رود به سوی عشق به عنوان کودکان از کتاب های خود را ؛
اما عشق از عشق ، به سوی مدرسه با سنگین به نظر می رسد. [بازنشستگی به آرامی.]
[ورود مجدد ژولیت ، بالا کلیک کنید.]
ژولیت تاریخچه! رومئو ، تاریخچه -- O برای صدای طرف falconer
طعمه یا چیز جالبی که سبب عطف توجه دیگری شود این پشت منگوله زدن به ، آرام دوباره! اسارت خشن است و نه ممکن است با صدای بلند صحبت می کنند ؛
دیگری را غار که اکو نهفته من اشک آور ، و زبان روح او خشن تر از من
با تکرار نام رومئو من.
رومئو این روح من است که فرا می خواند نام من است :
چگونه زبان نقره ای شیرین دوستداران صدا شب ، مانند نرمترین موسیقی را به گوش شرکت!
ژولیت رومئو!
رومئو عزیز؟
ژولیت در چه ساعت به فردا
نشوی من به تو ارسال کنم؟
رومئو در ساعت نه.
ژولیت من با شکست مواجه خواهد شد : "تیس بیست سال تا پس از آن. من را فراموش کرده که چرا من تو تماس بگیرید.
رومئو : اجازه دهید من در اینجا ایستاده تا تو آن را به خاطر.
ژولیت من باید فراموش کرده ام ، به تو هنوز ایستاده در آنجا ،
به یاد چگونه من عاشق شرکت تو.
رومئو و من هنوز هم شما ، ماندن را به تو را هنوز فراموش ، فراموشی هر خانه ای دیگر اما این.
ژولیت تیس تقریبا صبح و من می خواهم که تو رفته :
و در عین حال هیچ دورتر از پرنده حرف نشنو ؛ است که اجازه می دهد تا آن را کمی از دست او هاپ ،
مانند یک زندانی ضعیف در gyves هم پیچیده خود ، و با یک نخ ابریشم plucks دوباره ،
بنابراین محبت ، حسادت از آزادی خود.
رومئو من من پرنده تو بودند.
ژولیت شیرین ، پس من :
با این وجود من باید تو را با بسیار cherishing بکشند. شب خوب ، شب خوب! فراق از جمله غم و اندوه شیرین است
من باید شب خوب را تا آن روز بعد می گویند. خروج است.]
خواب رومئو ساکن بر چشم تو ، صلح در سینه تو! --
من خواب و آرامش ، به طوری شیرین را به استراحت شد. از این رو من به سلول شبح مانند پدر من ،
به کمک او به ارزو و عزیز سرنوشت من بگویید. خروج است.]
صحنه III. همراه راهب صومعه لارنس. [ورود راهب صومعه لارنس با یک سبد است.]
راهب صومعه خاکستری ey'd لبخند صبحدم در شب frowning شده ،
Chequering ابرهای شرقی با رگه هایی از نور و تاریکی بهمراه رگه های مانند قرقره میخواره
از جلو مسیر روزانه و چرخ های آتشین تایتان : غیر ، قبل از اینکه پیش خورشید چشم سوزش او ،
روز به تشویق و شبنم مرطوب و سرد شب برای خشک کردن ، من باید تا پر کردن این قفس بید سبدی از ماست
با علف های هرز غم انگیز و گرانبها - juiced گل. زمین ، که مادر طبیعت ، آرامگاه او است ؛
چه او را دفن می داد ، که رحم خود را : و از کودکان رحم خود را از نوع غواصان
ما در اغوش حمل کردن طبیعی خود را مکیدن ؛ بسیاری برای بسیاری از فضیلت های عالی ،
هیچ اما برای برخی ، و در عین حال همه متفاوت. O ، mickle فضل قدرتمند نهفته است که
در گیاهان ، دارویی ، سنگ ، و خصوصیات واقعی خود را برای نا بودی تا ناپسندیده است که بر روی زمین doth زندگی
اما به زمین خوب doth بدهد و نه ابدا خیلی خوب است اما ، از آن استفاده منصفانه strain'd شده ،
شورش از تولد واقعی ، سکندری در سوء استفاده : فضیلت خود معاون ، که misapplied را می چرخاند ؛
و معاون گاهی توسط عمل وقار. به درون پوست نوزاد از این گل کوچک
سم خداوند محل سکونت ، و قدرت پزشکی : برای این کار ، قال کردن با احساسات بخشی که هر بخش ؛
از طعم ، slays تمام حواس را با قلب. دو جمله مخالف پادشاهان آنها را هنوز هم چادر زدن
در انسان نیز به عنوان گیاهان دارویی ، -- فضل و بی ادب و که در آن worser غالب است ،
کامل به زودی از مرگ شانکر می خورد که گیاهی است. [را وارد کنید رومئو.]
فردا رومئو خوب ، پدر!
Benedicite راهب صومعه!
چه زبان به طوری اولیه شیرین saluteth من -- پسر جوان ، آن استدلال می کند سر distemper'd
به زودی به پیشنهاد فردا خوب به رختخواب تو : مراقبت نگه می دارد تماشا کرد در چشم هر مرد پیر ،
و که در آن مراقبت های خواب لژ هرگز دروغ ، اما جوانان که در آن unbruised با مغز unstuff'd
نیمکت Doth اندام خود ، در آنجا خواب طلایی doth سلطنت : بنابراین تو earliness doth من اطمینان
هنر تو را با برخی از distemperature uprous'd و یا اگر نه چنین است ، و سپس در اینجا من آن را برخورد راست ، --
رومئو ما خداوند در بستر به شب بوده است.
رومئو که آخرین بار درست است و بقیه شیرین بود معدن است.
راهب صومعه خدا گناه عفو! اتلاف شدید تو با Rosaline؟
رومئو با Rosaline ، پدر شبح مانند من؟ نه من که نام ، و وای بر آن نام به سایت همیشگی باشد.
راهب صومعه که پسر خوب من : اما جایی که hast تو شده است و سپس؟
رومئو من قبل از اینکه تو تو می پرسند آن را به من دوباره بگویید.
من شده اند feasting با مین دشمن ، از کجا ، ناگهان ، یکی از من زخمی خداوند
که توسط من زخمی است. هر دو راه حل های ما در داخل کمک تو دروغ مسهل و مقدس ؛
خرس بدون نفرت ، به برکت انسان ، حقیقت ، شفاعت من به همین ترتیب steads دشمن من است.
راهب صومعه باشید که ساده ، پسر خوب ، و بد گل در رانش تو ؛
گردند می یابد اقرار اما گردند ایین توبه و بخشش است.
رومئو و سپس به سادگی عشق عزیز قلب من است دختر عادلانه غنی Capulet مجموعه :
به عنوان معدن در... او ، تا... او در معدن و تمام combin'd ، صرفه جویی در آنچه تو باید ترکیب
ازدواج مقدس : زمانی که و در کجا ، و چگونه ما ملاقات کرد ، ما woo'd ، و تبادل نذر ساخته شده ،
من تو را به عنوان ما عبور بگویید ، اما من از این دعا ، که رضایت تو به ما ازدواج با به روز.
راهب صومعه مقدس سنت فرانسیس! آنچه یک تغییر است که در اینجا!
Rosaline ، که تو didst دوست بسیار عزیز است ، بنابراین به زودی گذاشته است؟ عشق مردان جوان ، پس از آن ، نهفته است
نه واقعا در قلب خود ، اما در چشم خود. Jesu ماریا ، یک معامله آب نمک
خداوند گونه های درخت بید تو برای wash'd Rosaline! چقدر آب نمک در زباله دور انداخته ،
به عشق فصل ، که از آن نمی doth طعم! خورشید هنوز رتبهدهی نشده است آه تو از آسمان پاک ،
قدیم تو ناله حلقه هنوز در گوش معدن باستانی ، لو ، در اینجا بر گونه تو رنگ آمیزی doth نشستن
از پارگی قدیمی است wash'd که نیست هنوز : اگر e'er تو خودتو اتلاف شدید ، و این مشکلات ، مال تو
تو و این مشکلات همه برای Rosaline شد و تو هنر chang'd؟ تلفظ این حکم پس از آن ، --
زنان ممکن است پایین بیاید ، هنگامی که قدرت در مردان وجود دارد.
رومئو تو chidd'st من برای عشق ورزیدن به Rosaline بارها.
راهب صومعه برای doting ، برای دوست داشتن ، معدن مردمک.
رومئو و bad'st من دفن عشق.
راهب صومعه نشده در قبر
به وضع یکی ، یکی دیگر از خارج داشته باشند.
رومئو دعا می کنم تو غرغر کردن : او آنها را دوست دارم در حال حاضر فضل Doth برای فضل و عشق برای عشق اجازه می دهد ؛
دیگر نه چندان.
راهب صومعه O ، او می دانست عشق و تو صدای موج را خوانده بود ، که نمی تواند طلسم.
اما می آیند ، متزلزل کننده جوان ، بیا با من ، در یکی از احترام من دستیار تو ؛
برای این اتحاد ممکن است خیلی خوشحال ثابت ، کینه خانوار خود را به نوبه خود به عشق خالص.
رومئو O ، به ما اجازه دهید از این رو ، من در عجله ناگهانی ایستاده.
راهب صومعه عاقلانه ، و آهسته ، آنها که به سرعت اجرا تلو تلو خوردن.
[صحنه را ترک گفتن.]
صحنه IV. یک خیابان. [Benvolio و Mercutio را وارد کنید.]
MERCUTIO که در آن شیطان باید این رومئو شود؟ --
از ورودش به ایالات متحده ، شب خانه نبود؟
BENVOLIO به پدرش ؛ من با مرد خود صحبت کرد.
MERCUTIO آه ، که همان رنگ پریده سخت دل دختر ، که Rosaline ،
رنج و عذاب او را به طوری که او مطمئن اجرا خواهد شد از جا در رفته.
BENVOLIO Tybalt ، عشیره به پیر Capulet ، خداوند نامه ای به خانه پدرش فرستاده می شود.
MERCUTIO چالش در زندگی من.
BENVOLIO رومئو آن را پاسخ دهد.
MERCUTIO هر انسان است که می تواند نوشتن ممکن است نامه را پاسخ دهد.
BENVOLIO نه ، او را استاد نامه ، که او چگونه پاسخ
جرات ، جرات.
MERCUTIO افسوس ، فقیر رومئو ، او در حال حاضر مرده! چاقو با سفید
چشم سیاه دختر بازی کردن از طریق گوش با آهنگ عشق شات ؛ پین بسیار از قلب خود را با تعظیم کور پسر ته قنداق تفنگ شفت شکاف :
و او یک انسان را به برخورد Tybalt؟
BENVOLIO چرا ، چه ، است Tybalt؟
MERCUTIO بیش از شاهزاده گربه ، من می توانم به شما بگویم. O ، او
کاپیتان شجاع دانی. او مبارزه با سیخونک بحرکت واداشتن - آهنگ شما آواز خواندن -- زمان ، فاصله ، و تناسب نگه می دارد ؛ استوار من او
بقیه هر چیز کوچک ، یک ، دو و سوم در اغوش حمل کردن خود : بسیار قصاب دکمه ابریشم ، یک دوئل کننده ، دوئل کننده ، یک آقایی از
اولین خانه بسیار -- علت اول و دوم : آه ، passado جاویدان! reverso کینگ! یونجه.--
BENVOLIO چه؟
MERCUTIO آبله از غریب و عجیب از جمله ، lisping ، تحت تاثیر قرار fantasticoes این
کانکتور اسکارت جدید لهجه -- 'توسط Jesu ، تیغه بسیار خوب -- یک مرد بسیار قد بلند -- فاحشه بسیار خوب!' -- چرا ، این یک چیز از آنجا ،
جد ، که ما باید در نتیجه با این مگس عجیب و غریب مبتلا شده است ، این mongers مد ، این pardonnez ، وزارت اطلاعات ، که ایستاده
از حد بر روی فرم جدیدی که آنها نمی تواند نشستن در سهولت در مسند قدیمی؟ O ، bons خود را ، bons خود را!
BENVOLIO در اینجا می آید رومئو ، در اینجا می آید رومئو!
MERCUTIO بدون گوزن کوچک خود را مانند یک شاه ماهی خشک شده.-- O گوشت ، گوشت ، چگونه هنر
تو fishified -- در حال حاضر او برای اعداد که Petrarch سرازیر شد در : لورا ، بانوی او بود ، اما دختر بازی کردن آشپزخانه -- ازدواج ، او تا به حال
عشق بهتر به او می شود و قافیه ؛ جست و خیز احمقانه ، بی عرضه ، کلئوپاترا ، کولی ، هلن و قهرمان ، hildings و harlots Thisbe ، چشم خاکستری یا ،
اما نه به هدف ، -- [وارد رومئو]
Signior رومئو ، بن و هوا! there'sa سلام فرانسوی به غذای رقیق وبی مزه فرانسه شما. شما به ما تقلبی نسبتا شب گذشته است.
فردا رومئو خوب برای هر دوی شما. چه تقلبی شما را بیان می کنم؟
MERCUTIO لغزش ، آقا ، لغزش ، می تواند به شما تصور نیست؟
عفو رومئو ، Mercutio خوب ، کسب و کار من بزرگ بود و در چنین
مورد به عنوان من یک مرد ممکن است سویه حسن نیت ارائه میدهد.
MERCUTIO که به همان اندازه که می گویند ، از جمله یک مورد به عنوان مال شما محدودیتهای انسان را به تعظیم در همسترینگ است.
معنی رومئو ، به court'sy.
hast MERCUTIO تو با مهربانی به آن ضربه.
رومئو نمایشگاه ترین مؤدبانه برخوردار هستید.
MERCUTIO نه ، من بسیار از حسن نیت ارائه میدهد صورتی.
رومئو صورتی برای گل.
راست MERCUTIO.
رومئو چرا ، و سپس پمپ به خوبی گل من است.
MERCUTIO خوب گفت : من این بذله گویی را دنبال کن تا تو hast فرسوده
پمپ تو ؛ که ، هنگامی که تنها از آن پوشیده شده است ، بذله گویی ممکن است باقی می ماند ، پس از پوشیدن ، مفرد تنها.
رومئو O تک soled بذله گویی ، صرفا منحصر به فرد برای تنهایی!
MERCUTIO بین ما ، خوب Benvolio می آیند ؛ عقل من کم نور است.
Swits رومئو و اسپرز ، swits و اسپرز و یا من یک مسابقه گریه می کنند.
MERCUTIO نه ، اگر عقل تو اجرا تلاش بیهوده ، من انجام داده اند ؛
تو hast بیشتر از غاز وحشی در یکی از عقل تو از من مطمئن هستم ، من در پنج تمام من : من با شما بودم در آنجا
غاز؟
رومئو تو با من برای هر چیزی اتلاف شدید هرگز زمانی که تو اتلاف شدید برای غاز وجود ندارد.
MERCUTIO من تو را با گوش برای آن بذله گویی ، نیش می زنند.
رومئو نه ، خوب غاز ، گاز نیست.
MERCUTIO شوخ طبعی تو سوییتینگ بسیار تلخ است ؛ ترین تیز است
سس.
رومئو و آن ، و سپس ، به خوبی به غاز شیرین خدمت کرد؟
MERCUTIO O ، شوخ طبعی here'sa cheveril ، کشیده شده که از یک اینچ
محدود به طیف وسیعی از ELL!
رومئو آن کشش من برای آن کلمه گسترده ای که اضافه شده به غاز ، ثابت می کند تو دور و گسترده غاز گسترده ای است.
MERCUTIO چرا ، این نه بهتر در حال حاضر نسبت به خوراکی های روی برای عشق؟ در حال حاضر هنر
تو خوش مشرب ، در حال حاضر رومئو هنر تو ، تو چه تو هنر ، هنر به عنوان به خوبی به عنوان ماهیت هنر نیست : برای این عشق پرت گویی مانند
طبیعی بزرگ ، اجرا می شود که لولینگ بوده بالا و پایین برای مخفی کردن اسباب بازی بچه خود را در سوراخ.
BENVOLIO در آنجا متوقف شد ، در آنجا متوقف شد.
MERCUTIO تو به من desirest در داستان من در مقابل مو را متوقف کند.
BENVOLIO تو wouldst دیگری را ساخته اند قصه تو بزرگ است.
MERCUTIO O ، هنر تو را فریب من را ساخته اند آن را کوتاه : برای من بود
آمدن به عمق تمام قصه من و در واقع به معنی اشغال استدلال دیگر.
رومئو در اینجا نیکو دنده!
[پرستار و پیتر را وارد کنید.]
MERCUTIO بادبان بادبان بادبان!
BENVOLIO دو ، دو ، یک پیراهن و یک روپوش زنانه است.
پرستار پیتر!
پیتر نارانان.
پرستار فن من ، پیتر.
MERCUTIO خوب پیتر ، مخفی کردن چهره خود ، برای طرفداران خود را به صورت عادلانه تر است.
پرستار روز بعد نامه خدا خوب است ، آقایان.
MERCUTIO نامه خدا خوب دن ، زن باتربیت عادلانه.
پرستار آن خوب دن است؟
MERCUTIO تیس کمتر نیست ، من به آنچه می گویند ، برای دست بی عفت از شماره گیری است
در حال حاضر بر چیز نوکتیز فرو کردن از ظهر.
پرستار از بر شما! آنچه یک مرد!
رومئو یک زن نجیب ، که خدا خداوند خود را به MAR ساخته شده.
پرستار با نامزد کردن من است ، آن را به خوبی گفت : -- برای خودش به MAR ، quoth '-- آقایان ، می تواند هر یک از شما به من بگویید که در آن ممکن است من جوان؟
رومئو؟
رومئو من می تواند به شما بگوید : اما رومئو جوان مسن تر زمانی که شما او را از او زمانی که شما او را به دنبال خواهد شد : من کوچکترین
که نام ، برای گسل بدتر است.
پرستار شما می گویید خوب است.
MERCUTIO پیش فرض ، بدترین چاه است؟ خیلی خوب در زمان ، ایمان من ، عاقلانه ،
عاقلانه است.
پرستار اگر شما او ، آقا ، من تمایل برخی از اعتماد به نفس با شما است.
BENVOLIO او خواهد او را به برخی از شام اعلام جرم کردن.
MERCUTIO جاکش ، جاکش ، جاکش! بنابراین هو!
رومئو چه hast تو در بر داشت؟
MERCUTIO بدون خرگوش ، سر ، مگر یک خرگوش ، آقا ، در پای لاغر است که
چیزی بیات و سفید مایل به خاکستری قبل از اینکه آن را صرف می شود. [آواز می خواند.]
قدیمی خرگوش سفید مایل به خاکستری و سفید مایل به خاکستری قدیمی خرگوش ،
اما خرگوش صحرایی که سفید مایل به خاکستری است ؛ گوشت بسیار خوبی در لنت
بیش از حد نمره هنگامی که آن را hoars قبل از آن صرف می شود.
رومئو ، شما را به پدر شما می آیند؟ خواهیم برای شام به آنجا.
رومئو من شما را دنبال خواهد کرد.
MERCUTIO وداع ، بانوی باستان ؛ وداع ، --
[آواز] ، بانوی ، بانوی ، بانوی. [Mercutio صحنه را ترک گفتن ، و Benvolio.]
پرستار ازدواج می کنند ، وداع -- من به شما دعا آقا ، چه تاجر پر رو بود
این بود که آنقدر پر از طناب بافی خود را؟
رومئو نجیب زاده ، پرستار ، که دوست دارد به گوش خود صحبت و بیشتری را در یک دقیقه صحبت می کنند نسبت به او خواهد ایستاد که در یک ماه.
پرستار "صحبت می کنند و هر چیزی علیه من ، من او را ، an'a
lustier نسبت به او است ، و بیست و جکهای چنین بود و اگر من می توانم ، من آنهایی را که باید. پست و حقیر اسکوربوت! من هیچ کدام او
لاس زدن ، آبشش ، من هیچ یک از skains - جفت.-- و تو باید خیلی ایستاده ، و رنج می برند هر پست و حقیر به من در لذت خود استفاده کنید!
پیتر من تو را دیدم هیچ مردی در لذت خود استفاده می کنید و اگر من تا به حال ، سلاح من
باید به سرعت شده است ، من به شما حکم : من به جرات می رسم و به زودی به عنوان یک مرد دیگر ، اگر من می بینم به مناسبت در یک نزاع خوب ، و قانون
در کنار من است.
پرستار در حال حاضر ، جلو خدا ، من vexed که هر قسمت در مورد من
quivers. پست و حقیر اسکوربوت -- شما دعا کنید ، آقا ، یک کلمه : و من به شما گفت ، پیشنهاد بانوی جوان من شما از من پرس و جو از آنچه او bade من به من می گویند
را حفظ خواهد کرد به خودم : اما در ابتدا اجازه دهید آنچه به من بگویید ، اگر آنچه باید او را به بهشت احمق منجر شود ، که آنها می گویند ، بسیار ناخالص
نوع رفتار ، آنها می گویند : برای زن نجیب جوان است و ، بنابراین ، اگر شما باید با او برخورد دو ، واقعا آن بودند
به چیزی که بیمار به هر زن نجیب ارائه شده ، بسیار ضعیف و خرید و فروش است.
پرستار رومئو ، ستایش من به خانم و معشوقه تو. من نزد اعتراض
تو ، --
قلب پرستار خوب ، و ایمان من من به او به همان اندازه بگویید : خداوند ، پروردگار ، او خواهد شد یک زن شاد.
رومئو چه پژمردگی تو او را می گویند ، پرستار؟ تو دوست من خوانده شده را علامت نیست.
پرستار من را از او ، آقا ، بگویم -- که شما اعتراض نمیکنند که ، به عنوان من
آن را ، پیشنهاد اقامنشانه است.
رومئو پیشنهاد برخی از ابزار تدبیر او برای آمدن به ایین توبه و بخشش این بعد از ظهر ؛
و در آنجا او باید در راهب صومعه سلول لارنس 'shriv'd و متاهل است. در اینجا برای درد تو.
بدون پرستار ، واقعا ، سر ، نه پنی.
رومئو برو ، من می گویم شما باید.
پرستار این بعد از ظهر ، آقا؟ خوب ، او وجود خواهد داشت.
رومئو و باقی بماند ، پرستار ، خوب پشت ابی دیواره :
در داخل این ساعت مرد من باید با تو باشد ، و آوردن کابل های تو ساخته شده مانند پله پنجه ؛
که به بالا بالا به ملازمت کردن از شادی من باید کاروان من در شب راز.
وداع ؛ شود قابل اعتماد ، و من درد تو را ترک وداع ، ستایش من معشوقه تو.
پرستار در حال حاضر خدا در بهشت به تو برکت دهد -- گوش دادن به شما ، آقا.
رومئو چه say'st تو ، پرستار عزیز من؟
پرستار راز انسان خود را است؟ آیا شما ne'er بشنوند می گویند ،
دو ممکن است مشاوره ، حفظ و قرار دادن یکی از دور؟
رومئو من تو حکم ، مرد من به عنوان فولاد را به عنوان درست است.
پرستار خوب ، آقا ، معشوقه من شیرین ترین بانوی.-- خداوند ، پروردگار!
هنگامی که 'twas prating چیز کمی -- O ، نجیب زاده there'sa در شهر پاریس ، که به نا چار ذخیره کردن چاقو سوار ، اما او ، خوب
روح ، به حال به عنوان lief وزغ ، وزغ بسیار ، او را ببیند. من او را خشم گاهی اوقات ، و به او که پاریس است که مرد properer است ، اما
من شما را ضمانت ، زمانی که من می گویم ، او را به عنوان هر گونه نفوذ در جهان کارت های هوشمند به عنوان رنگ پریده به نظر می رسد. Doth رزماری و رومئو شروع هر دو با
نامه؟
رومئو AY ، پرستار ، آنچه که؟ هر دو با R.
آه پرستار ، طناز! که نام سگ است. R برای سگ است : نه ، من می دانم که آن را با برخی از نامه ای دیگر شروع می شود : -- و او خداوند
زیباترین اغراق امیز از آن ، از شما و رزماری ، که آن را انجام دهید شما خوبی برای آن را بشنود.
رومئو من ستایش بانوی تو.
AY پرستار ، هزار بار. [رومئو خروج] -- پیتر!
پیتر نارانان؟
پرستار پیتر ، فن من ، و قبل از رفتن.
[صحنه را ترک گفتن.]
صحنه Capulet V. 'باغ. [را وارد کنید ژولیت.]
ژولیت ساعت زده نه من ارسال پرستار ؛
در نیم ساعت او promis'd به بازگشت. شاید او می تواند او را ملاقات کند : که نه چندان.--
O ، او لنگ است! نوید عشق باید افکار ، کدام ده برابر سریعتر سرش از پرتوهای خورشید ،
رانندگی پشت سایه بیش از کاهش تپه : بنابراین زیرک pinion'd کبوترها رسم عشق ،
و لذا خداوند بال کوپید باد سریع است. در حال حاضر خورشید بر تپه highmost
سفر در این روز و از نه تا دوازده سه ساعت های طولانی است ، -- اما او نمی آیند.
اگر او عواطف و گرم خون جوان ، او می خواهم به عنوان سریع در حال حرکت به عنوان یک توپ ؛
عبارات من که او را به عشق شیرین من رد و بدل کردن ، و او به من :
اما مردمی قدیمی ، بسیاری از وانمود کردن آنها مرده بودند ؛ سرب سنگین ، آرام و سنگین و کم رنگ به عنوان.--
ای خدا ، او می آید! [ورود پرستار و پیتر].
O پرستار عسل ، چه خبر؟ Hast تو با او ملاقات کرد؟ ارسال مرد تو دور.
پرستار پیتر ، در دروازه باقی بماند.
[خروج پیتر.]
ژولیت در حال حاضر ، خوب پرستار شیرین ، -- ای خداوند ، چرا look'st تو غمگین؟ اگر چه اخبار غم ، در عین حال آنها را به خوش بگوید ؛
اگر خوب است ، تو sham'st موسیقی اخبار شیرین با بازی آن را به من با ترش چهره.
پرستار خسته ، من به من مدتی ترک ؛ --
تف ، چگونه استخوان های من درد! گردش من تا به حال!
ژولیت من ، استخوان من تو hadst ، و من تو خبر : نه ، آمده ، من دعا تو صحبت می کنند -- خوب ، پرستار خوب است ، صحبت می کنند.
پرستار Jesu ، چه عجله؟ می تواند به شما نمی ماند چندی؟
آیا شما نمی بینم که من از نفس؟
ژولیت تو از نفس ، هنگامی که تو hast نفس به من می گویند که تو هنر از نفس؟
بهانه ای که دوست تو در این تاخیر طولانی تر از داستان بهانه ای دوست تو است.
خبر خوب یا بد تو است؟ پاسخ به این ؛ بگو : یا من می مانم و شرایط :
اجازه بدهید راضی ، is't خوب یا بد؟
پرستار خوب ، شما یک انتخاب ساده ، شما می دانید که چگونه به یک مرد را انتخاب کنید : رومئو! نه ، او نیست ؛ هر چند چهره اش را بهتر از
هر مرد ، هنوز پای او برتری همه مردان و برای دست و پا و بدن -- اگر آنها نمی توان در صحبت ، در عین حال آنها
گذشته مقایسه هستند : او گل است از حسن نیت ارائه میدهد ، -- اما من او را به عنوان به عنوان یک بره آرام حکم.-- برو راه تو ، دختر بازی کردن ، خدمت به خدا.-
چه ، شما در خانه dined؟
ژولیت نه ، نه : اما این همه من می دانم که قبل از انجام. می گوید ازدواج ما است؟ که چه؟
پرستار خداوند ، چگونه درد سر من! چه سر من!
این ضربان آن را در بیست قطعه سقوط. من پشت O طرف دیگر 'T' ، -- O ، پشت من ، پشت من! --
قلب خود را برای ارسال من در مورد گرفتن مرگ من با jauncing بالا و پایین دشنام دادن!
ایمان ژولیت من ، من متاسفم که هنر تو خوب نیست.
شیرین ، شیرین ، پرستار شیرین ، به من بگویید ، چه می گوید عشق من؟
پرستار عشق خود را می گوید ، مثل یک نجیب زاده صادق ، مودب ، و یک نوع ، و خوش تیپ ؛
و من حکم ، با فضیلت ، -- مادر شما کجاست؟
ژولیت از کجا مادر من است -- به همین دلیل ، او در درون است ؛؟ از کجا باید به او می شود؟ چه عجیب تو repliest!
'عشق شما می گوید ، مثل یک نجیب زاده صادق ، -- مادر شما کجا است؟
عزیز بانوی پرستار O خدا!
آیا شما اینقدر داغ است؟ ازدواج می کنند ، آمده تا ، من تصور کردن ، آیا این ضماد برای استخوان درد من؟
از این ببعد ، انجام پیامهای شما خودتان.
ژولیت در اینجا چنین یک سیم پیچ -- آمده است ، چه می گوید رومئو؟
پرستار را به شما کردم ترک برای رفتن به ایین توبه و بخشش به روز؟
ژولیت من.
پرستار سپس شما این رو به سلول راهب صومعه لارنس "عجله کردن ؛
شوهر باقی می ماند به شما یک همسر وجود دارد : در حال حاضر می آید حرف نشنو خون در گونه های خود را ،
آنها به قرمز مایل به زرد به راست در هر اخبار باشد. بشتاب رفتن به کلیسا و من باید راه دیگری ،
برای واکشی نردبان ، که عشق خود را باید لانه پرنده به زودی زمانی که هوا تاریک صعود :
من خرحمالی کردن ، و در لذت شما کار پر زحمت ، اما شما باید بار را به زودی در شب داشت.
برو ، من برای شام ، عجله کردن شما به سلول.
بشتاب رفتن ژولیت به ثروت بالا -- پرستار صادقانه ، خداحافظی. [صحنه را ترک گفتن.]
صحنه VI. همراه راهب صومعه لارنس. [لارنس راهب صومعه و رومئو را وارد کنید.]
راهب صومعه بنابراین آسمان بر این عمل مقدس لبخند
که ساعت بعد با غرغر کردن غم ما نیست!
رومئو آمین ، آمین! اما آمده چه غم و اندوه می تواند ، این می تواند تبادل شادی جبران کردن نیست
که یکی دقیقه کوتاه به من می دهد در بینایی خود را : آیا تو اما بستن دست ما با کلمات مقدس ،
سپس عشق و بلعیدن مرگ انجام آنچه که او جرات ، -- به اندازه کافی من ممکن است اما با معدن او تماس بگیرید.
راهب صومعه این دلخوشیها خشونت آمیز به پایان می رسد خشونت آمیز ،
و در پیروزی خود بمیرد ، مانند آتش و پودر ، که ، به عنوان بوسه ، مصرف : شیرین ترین عسل
نفرت انگیز را در deliciousness خود ، و در طعم و مزه ریختن اشتها :
بنابراین عشق متوسط : عشق طولانی doth ، بیش از حد سریع می رسد به عنوان کندرو به عنوان خیلی آهسته است.
در اینجا می آید بانوی : -- O ، بنابراین پا ne'er فرسوده چخماق ابدی نور :
عاشق ممکن است با پاهای گشاد نشستن یا ایستادن پارچه بسیار نازک است که idles در هوا در تابستان حرف نشنو
هنوز رتبهدهی نشده است سقوط ، پس نور غرور. [را وارد کنید ژولیت.]
ژولیت خوب حتی به معترفین شبح مانند من.
رومئو راهب صومعه باید تو ، دختر ، برای ما هر دو تشکر می کنم.
تا آنجا به او ژولیت ، دیگری به لطف خود را بیش از حد است.
آه رومئو ، ژولیت ، در صورتی که اندازه گیری از شادی تو
مانند معدن heap'd ، و که مهارت تو بیشتر به آن جلوه دادن ، و سپس با نفس تو شیرین
این هوای همسایه ، و اجازه دهید زبان موسیقی غنی سعادت imagin'd اشکار است که هر دو
دریافت در هر دو این برخورد عزیز.
غرور ژولیت ، غنی از ماده نسبت به عبارت
بالند ماده خود ، نه زینت : آنها هستند ، اما گدا است که می تواند ارزش خود را به تعداد دفعات مشاهده است ؛
اما عشق واقعی من این است که رشد بیش از حد از جمله ، من نمی تواند خلاصه کردن جمع نیمی از ثروت من است.
راهب صومعه ، با من بیایید ، و ما کار کوتاه کند ؛
، برگ های خود را ، شما نباید به ماندن به تنهایی تا کلیسای مقدس ترکیب دو در به یک.
[صحنه را ترک گفتن.]