Tip:
Highlight text to annotate it
X
Q: "جان لنون و پل مک کارتنی, چه شما فکر می کنید تنها یک چیز است که اکثر
کمک به خارق العاده خود, بی سابقه ای موفقیت این هشت یا نه سال گذشته؟ هر
تنها چیزی که؟ " جان: "ام, خدا؟"
پل: "من به همراه با آن است." Q: "تا به حال بسیار گفته شده است که شما آغاز شده
روند, و روند است که امروزه وجود دارد, روانگردان - این مجموعه چند رسانه ای جهان ...
پل و جان: (خنده) Q: "... نوع می رود برگشت به روزهای اولیه
هنگامی که شما بر روی آن را آغاز کرده است, برخی گفته اند, سنگ پهن راه است. "
جان: "ما فقط بخشی از آن, هر چه از آن است. "
پل: "ما که یکی از تنظیم نشده ما فقط نورد همراه با آن. "
جان: "اما ما بخشی از آن هستیم, شما می دانید." Q: "اما شما خیلی جلوتر بود, هر چند, به عنوان
به طوری که بسیاری گفته اند. " جان: "تا حدی است همیشه کسی وجود دارد.
کمی جلوتر است. " Q: "آنچه که منجر به پایین که جاده در اولین
محل؟ چه چیزی شما را به آن رسانه به ارمغان آورد؟ " پل: "پیشرفت فقط پیشرفت طبیعی به عنوان
همه چیز تغییر می کند. شما می دانید, آنها فقط در حال تغییر نگه دارید. شما می توانید از آن کمک نمی کند. و ما فقط (می خندد) نگهداری می شود
همراه با آنها به عنوان نگهداری آنها در حال تغییر ... و در اینجا ما هستند! "
Q: "میلیونها نفر از جوانان که در حال حاضر در حال رشد, به گمان من, آغاز شده بود.
شما چند سال پیش است. آنها تحت تاثیر قرار شده است, آن, از آنچه که شما انجام داده ایم, گفت: عمیق و
برای همیشه. آیا شما فکر می کنید این درست است؟ " جان: "بله, در برخی از موارد است که خواهد بود درست است."
PAUL: "آره, و آن را برای ما می رود, بیش از حد کرده ایم. شده توسط آنها را تحت تاثیر قرار شده است. "
جان: "من به شما بگویم, من به طور دائم تحت تاثیر قرار الویس پریسلی ... دائم تحت تاثیر قرار
هر کس آن است که شما متاثر می شود. " پل: (شوخی) "... زخم به آن را اثبات کند."
Q: "رفتن دوباره به اوایل دهه 1960 هنگامی که شما برای اولین بار به دست آورد و موفقیت های برجسته است.
چیزهای بسیار متفاوتی در جهان بود و سپس - جهان از موسیقی عامه پسند و جهان
از جوانان, آنها نیست, از امروز هستند. " جان: "این خواهد بود ... این تنها تغییر,
شما می دانید. همه چیز تغییر کنه. همه چیز متفاوت است, به طوری که هیچ نوع خاص وجود دارد
در مورد آن. همه چیز به طور پیوسته در حال تغییر است. بنابراین ما واقعا نمی تواند اظهار نظر در مورد خاص
مرد بهتر است شلوار سفید در سال 1933 بود. چیزی برای گفتن در مورد آن وجود دارد, اما این اتفاق افتاد. "
پل: (به شوخی به جان) "کردن adlib نزدیک! به اسکریپت! "
Q: "بله, ما باید به بازگشت به" کپی "در حال حاضر است." (خنده حضار)
Q: "اما تغییرات رخ می دهد که در آن سال ها بود ... چگونه نوع تغییر را توصیف می کنید؟
در آن از بیداری غول در خواب؟ ما صحبت در مورد افراد جوان است, و ما در مورد صحبت
این واقعیت است که تا به حال بسیار در بیدار صحنه های زندگی برای جوانان است. "
پل: "شما می دانید منظورم این است که, هیچ یک از ما می دانید چه آن است. من فکر نمی کنم کسی می داند آنچه در آن
است. و آن را فقط ... زندگی, شما می دانید. شما به نظر می رسد به رشد است, و ما شروع
کت چرم chinging دور در گیتار. و آن را از طریق بسیاری از مراحل تا رفت
در اینجا آن را کردم. شما می دانید, و این که همه ما می توانیم می گویند در مورد آن است. من نمی دانم چه اتفاقی افتاده است.
(می خندد) نمی توان گفت که دقیقا همان چیزی است که رفت. " جان: "چگونه می توانم به شما می گویند؟"
Q: "آیا شما فکر می کنم که هفت, هشت, نه, ده سال پیش, که افراد جوان کمتر
بیدار؟ " جان: "من فکر می کنم که آنها در حال تبدیل شدن به آگاهی بیشتری
هر نسل. من نمی دانم که آیا آن را به در برخی از نقطه و برگشت به شروع.
اما به نظر می رسد که راه رفتن - آگاه تر است. " Q: "بیشتر تجربه های نوین در همه زمان ها"
جان: "خوب البته" پل: "آگاه تر است, اما هیچ کس کاملا مطمئن
آنچه در آن است که آنها آگاه است. اما آنها آگاه از آن (با خنده) هر آنچه در آن است. (مکث)
شما می دانید, آن را یکی از آن چیزهایی که شما می توانید نیست دلیل صحبت در مورد آن را به چیزهایی می شود شما
می توانید انگشت خود را قرار داده است. (به خود) قرار دادن تا adlib. نزدیک به اسکریپت. "
Q: "بسیاری از افراد مسن تر به نظر می رسد احساس می کنید که جوانان امروز, به عنوان فرض های قدیمی تر
مردم همیشه احساس, همیشه در برابر شورش نسل قدیمی تر است. اما این شورش
رفته است تا بسیار بیشتر از شورش دیگر است. " جان: "بله"
PAUL: "بله." جان: "چه خواهد شد یک بعدی مانند, شما
می دانم. " Q: "آنها بر علیه شما قیام کنند."
جان: «با توجه به آنچه که ما به نوبه خود." Q: "چه هستند شما برای رفتن به تبدیل به؟"
جان: "خب, اگر ما مانند اقامت ما در حال حاضر از آن ممکن است بد است. اما ما باید به پیشرفت و
قادر باشد که هنوز هم با بچه ها اگر ارتباط برقرار این تغییر به همان اندازه مهم است آن را به عنوان ممکن است.
اما اگر آن نمی باشد, آن را فقط همین دوباره. (comically, به گوینده) چه متعلق به شما است؟ "
Q: "این یک سوال خوب (مکث) اما به عنوان. شما را ترک در 20 ... چه زود خواهد بود که
برای هر دو از شما؟ " جان: "من 27.
پل: "25" Q: "شما هنوز هم راه برای رفتن, اما شما صحبت می کنید
در مورد خود را به عنوان مردان خاکستری قدیمی به یک معنا, در مقایسه با کسانی که سال پیش است. "
جان: (giggles) "این تنها راه شما شنیدن آن است. "
(خنده حضار) Q: "شما پول زیادی کرده اید و به دست آورد
موفقیت خیلی خیلی زود. آیا این نگرانی شما؟ "
جان: "نگران نباشید, آن را فقط ... آن را نجات داد با ما به هدر رفتن زندگی ما را در رسیدن به آن است. "
پل: "آره چیزی که ما فقط اتفاق می افتد بسیار متراکم و شتاب. این تسریع ... "
جان: "ما انتخاب یک نوع مدرن از موفقیت است." پل: "... بسیار سریع است, به دلیل دوم ما
تنها وجود دارد انجام می دهند که با "که بسیار پول است. دوم بعد ... مردم به طور معمول
نگاهی یک عمر به انجام ... همه وجود دارد ناگهان, تنها دست است. و ما را ندارد
به انجام هر کاری برای آن است. " جان: "مگر برای کار, شما می دانید."
پل: "ما تا به حال به کار و آهنگ ها و سوابق و که, اما احساس نمی
هر چیزی به ما. و بنابراین, باور نکردنی, که. از آنجا که آن را باعث می شود شما فکر می کنم. (می خندد)
این برنامه همچنین شما را غنی می سازد. " جان: "این یک راه برای انجام آن را به مقدار زیادی وجود دارد.
زندگی حرفه ای را انتخاب کنید. و شما یکی را انتخاب کنید ... هر کسی می خواهد برای به دست آوردن چیزی, و یا به آن
چیزی یک راه یا دیگری. و ما را انتخاب یک روش مدرن و آن را ... زیرا بدیهی است که
ما نمی خواست به صرف زندگی برای رسیدن به هیچ جا. "
پل: "این مثل, اگر شما می توانید یک قرص را به معروف و ثروتمند, بسیاری از مردم
خواهد بود. و ما یک کمی شبیه به آن بود. " Q: "این چیزی بود که شما واقعا می خواست به انجام
آن را برای ... شما می خواستم برای پولدار شدن؟ " پل و جان: "بله."
جان: "شما فقط می خواهم به آن را هر چه شما انجام دهد. همه شما مجموعه ای از ترک مدرسه یا
هر چه است, و شما می خواهید آن را. بنابراین شما این زمینه خود را انتخاب کنید, و شما می توانید آن را و یا شما
نمی کنند. اما آن را, که آن را به دلیل نمی باشد. هیچ چیز را به وجود دارد. بنابراین ما در
موقعیت برای پیدا کردن آن ارزش صرف نیست زندگی خود را به دنبال ... تلاش برای بدست آوردن اتومبیل و
دستکش بچه. " Q: "سرگرم کننده از کار موسیقی خود را رفته
حالا که شما پول زیادی است؟ " پل و جان: "نه."
جان: "هیچ چیز شبیه به آن." پل: "ببینید, شما در حال پرسیدن سوال که
کاملا جدی ... و شما نمی خواهیم uhh که می دانید, که در آن ما قطع مو ما.
شما می توانید تمام این نوع پاسخ ها شاد انتظار نیست هنگامی که شما در حال پرسیدن سوال جدی است. "
جان: "شما می خواهید پاسخ خوب, ما در حال دادن. جواب تو را, شما می دانید. "
پل: "همانطور که ما آن را می بینیم" (مکث)
پل: (به شوخی) گفت: "این بسیار واضح نیست ..." Q: "حالا که شما این نفوذ فوق العاده ای دارند,
که شما به وضوح در سراسر جهان داشته باشد, یک احساس خاص را در مورد آنچه شما
شما می خواهید با این قدرت انجام دهد؟ " جان: "فقط هر آنچه در آن است, به تلاش و کانال
آن را برای همیشه ... اگر ما می توانیم, می دانید. که تنها نقطه از انجام هر کاری است. بنابراین ایم
این دستگاه, و ما سعی خواهیم کرد و استفاده از آن, برای همیشه, و نه تنها به یک ماشین است. "
پل: "شما می دانید, شما زندگی خود و شما با انتخاب آن مواجه شده است. و برای ما
که به طور ناگهانی ثروتمند و مشهور است, و در یک موقعیت برای انجام کاری, ما باید یک انتخاب انجام
یا بسیاری از افراد است که فقط بیشتر و بیشتر پول و به دست آوردن بیشتر
و ثروتمند و مشهور ... و یا تلاش برای انجام چیزی که کمک خواهد کرد. و آن را برای تلفن های موبایل
کمی شبیه خیریه, اما آن را به وضوح در یکی از ما را انتخاب کرده ایم, زیرا این تنها بهتر است. و
آن را فقط ممکن است در دراز مدت می شود ... " جان: "ممکن است خوب است."
پل: "ممکن است خوب است." Q: "بیایید چوب با جوانان و
مناطقی که شما فکر می کنم بیشترین بارور سعی کنید برای کمک به. از او خواستم قبل, که در آن شما
فکر می کردم مردم جوان بودند, و به شما گفت: خب شاید خواهید بود در واکنش به آنچه که وجود دارد
آنها در حال حاضر. چگونه این را به ارتباط برقرار جهان واقعی به عنوان شما آن را ببینید ... به مسائل مربوط به جنگ
و صلح, خانواده و کشور؟ جان: «تمام مسائل نسبی پس از آن مربوط
دوست دارم. این همه فقط نسبت به هر دیگر. جنگ (مکث) و سبزیجات است. زیرا
نسبیت و مطلق وجود دارد. و این چگونه آن را مربوط, می دانید. "
پل: (chuckles) "بزرگ, جانی است." Q: "این نوع از سخت هر چند برای برخی از مردم
به شما تفسیر شود. " جان: "خب, اگر آنها می توانید آن را تفسیر نمی کند, شاید
آنها بعدا ... یا می آیند به نتیجه گیری های خود را. اما این راه است که من فکر می کنم آن است. "
پل: (به جان) "اما چه چیزی شما را در مورد فکر می کنم جوانان؟ "
جان: "خوب ... من فکر می کنم آنها جوان, می دانم, و تلاش برای پیدا کردن است. که تمام است. "
پل: "آنها به نظر می رسد در تلاش برای جلوگیری از جنگ, و این که. "
جان: "... که بسیار زیبا بود." پل: "این فقط به نظر می رسد به عنوان اینکه همه
در تلاش برای متوقف کردن که کشتن, و آنچه را که مبارزه می کند. "
جان: "این یک ایده خوب است." پل: "این خیلی خوب است که ممکن است فقط احمقانه است.
را امتحان کنید, اما ممکن است خوب باشد! " Q: "این ممکن است کار می کنند."
پل و جان: (خنده آرام) Q: "هرج و مرج" این کلمه استفاده شده است برای توصیف
برخی از ... " JONH: "خب منظور من, همیشه وجود داشته باشد که
عنصر است, زیرا زمانی که آنها آن را ببینید که چگونه آنها دیدن آن برای تبدیل شدن به یک آنارشیست, آن را چه
ما می توانیم در مورد تمام این کار را انجام دهیم؟ منظور من, چه می تواند شما واقعا اما نشان می پوشند و یا ایستادن
و فریاد. بنابراین انتخاب شده است درباره فریاد یا "اجازه دهید آن را رول. اما آنها به یک گروه از مردم
خواهد کرد که برای همیشه, اما آنها در واقع نه انجام هر کاری است. "
پل: "هر کس نیاز دارد به کسی می گویند:" این این است که چگونه شما آن را انجام دهد. این همان چیزی است که ما می خواهیم شما
برای انجام این کار, شما می دانید. چیز است, این امر می تواند بزرگ اگر ما می دانستیم که چگونه شما آن را انجام دهد. ما را حدس بزند,
اما آنها همیشه درست نیست. آنها اغلب اشتباه است, در واقع. 'چون بسیاری از حقه باز
موسسات گفت: "و این است که چگونه شما انجام دهد آن! هیچ کس نمی تواند آنها را به دیگر اعتقاد دارند. پس از آن
خوبی برای مردم خواهد بود, برای کسی که فقط آمده است همراه و می گویند ... "
جان: "خوب, این امر می باید به عیسی مسیح, و یا بودا و یا چیزی. "
PAUL: "بله." جان: "اما آنها به نظر نمی رسد در اطراف
لحظه ای است. " Q: «کل ایده این که آیا شما درگیر
و یا اینکه شما اقامت در خارج از آن - که آیا شما روشن یا خاموش می شود. چگونه می توانم به شما در مورد احساس
که؟ " جان: "ما معتقدیم که شما باید به نوبه خود در تاریخ و اقامت
شوید آن را تغییر دهید, شما می دانید. " پل: (شوخی) "رها شوید. .. گاهی اوقات".
Q: "هنگامی که شما درگیر, آیا منظور شما گرفتن های درگیر در استقرار و موسسات "؟
جان: "خوب, به آن را تغییر دهید ... زیرا مگر اینکه شما آن را تغییر دهید, آن را برای رفتن وجود داشته باشد برای همیشه لطفا برای.
بنابراین تنها چیزی که برای انجام شده است به منظور تلاش برای تغییر آن ... اما آن را با یکی دیگر از مجموعه ای جایگزین نیست
از لباس های هریس پشم ونخ راه راه. و فقط آن را تغییر دهید به طور کامل. اما چگونه شما انجام این کار, ما نمی
می دانم. " پل: "از راه های زیادی وجود دارد, اما یکی از
ما در حال حاضر تصمیم گرفته ام فقط به سعی کنید و به کسب و کار, به طوری که ما می توانیم
رفتن به آنها, "شما می دانید, آن دسته از کارفرمایان بزرگ در تمام آن دسته از شرکت های بزرگ, و صحبت کردن با آنها
به عنوان اینکه ما ... "(می خندد) پل و جان: "... یکی از آنها"
جان: "البته که ما هستیم, نه چندان خواهیم ببینیم که چه چیزی اتفاق می افتد. "
پل: "ما واقعا نمی, اما ما افرادی را داریم که آن را برای ما انجام است. و آن را کمی متفاوت
از صحنه هیپی زیرا مردم فکر می کنم "آه, آنها را شسته نشود و آنها رو طولانی
مو. آه که شیطان, شما می دانید. و مردم با آنها ارتباط برقرار نمی کند چرا که آنها نمی
دوست از نگاه آنها, و یا چیزی. " جان: "ما قصد داریم صلح در بسته بندی جدید
جعبه. " پل: "ما در حال تلاش برای رسیدن به, مانند, مردم
که مرتب سازی بر در کنترل هستند و می گویند که شما می دانید, "بیا. مرتب کند. آیا آن را خراب نیست
تا. " Q: "شما به هند رفت و صرف زمان با
ماهاریشی که تا به حال تاثیر زیادی, شما احساس می کنید, در چشم انداز خود را تمام. می تواند شما را توصیف
که او چگونه همه چیز برای شما تغییر کرده است؟ " جان: "ما مرتب کردن بر اساس احساس می کنید که ماهاریشی برای
تماس با ما اشتباه بود, واقعا. مراقبه ما نمی فکر می کنم یک اشتباه بود. اما من فکر می کنم که ما تا به حال
تصور غلط از ماهاریشی, مثل مردم انجام این کار از ما, شما می دانید. اما چه کار می کنیم اتفاق می افتد
در ملاء عام, پس از آن صحنه های مختلف کمی. " Q: "چه بود احساس اصلی خود را؟"
جان: "ما فکر کردیم که او را به چیزی غیر از او بود. "
پل: "ما فکر کردیم که او سحر و جادو, شما می دانید, او را به خاطر این نوع از چیزی است. و او
مرتب کردن بر اساس, من نمی دانم, برقی در چشم. و شما فقط فکر می کنم او ... "
جان: "ما به دنبال آن بودند, و احتمالا آن را بر روی او سوار شود. "
PAUL: "آره, آن را فقط در زمان مناسب به هر حال. شد وجود دارد, انتظار برای کسی که ...
مرد بزرگ را به سحر و جادو آمده است. " جان: "انتظار برای گورو او آمد."
پل: "و او آمد, شما می دانید که او وجود دارد. و او در مورد آن صحبت می شد. و او تا به حال
پاسخ های بزرگ است, چرا به او گفت: "شما می توانید مرتب سازی بر اساس خودتان را, "که شما می توانید خود را آرام
پایین تنها با انجام این کار بسیار ساده است. و آثار آن, که کمی از آن است. این واقعا
آن را انجام دهید, شما می دانید. " جان: "اما از سوی دیگر کمی - او را دادن
دستور العمل برای چیزی, پس او هنوز ایجاد همان نوع از شرایط که او دادن
خارج از دستور العمل های آشوب را درمان می کند. " پل: "اما آن را مانند به نظر می رسد این سیستم بیشتر
مهم است. " Q: "مرتب کردن بر اساس لمس استقرار در
ماهاریشی؟ " جان: "چیزی, شما می دانید."
پل: "او درست است, اما سیستم مهم تر است. اگر مردم را تماشا ماهاریشی, یا با ما, آنها
در مورد سیستم فکر نمی کنم - فکر نمی کنم در مورد آنچه در آن است, شما می دانید. "
Q: "او از آنجا که برای جلوگیری از مصرف مواد مخدر است." جان: "بدون او نمی خواهم متوقف مصرف مواد مخدر است.
چند ماه قبل, زمانی که ما او را ملاقات نمود. و این تنها مرتب کردن بر اساس ... روزنامه ها
گفت: "آه! آن را با هم, ما یک عنوان است. اما این فقط درست نیست. "
Q: "شما احساس می کنید که مواد مخدر ضروری نیست دیگر برای آنچه شما انجام دهد؟ "
جان: "Uhh, من نمی دانم من هیچ نمی ساخت اظهارات در مورد آنچه که من قصد دارم برای انجام
60 سال آینده و یا هر آنچه در آن است, چرا که من هیچ ایده ای ندارم. شما واقعا می تواند هرگز
می دانم, اما فقط باید یک هدف مبهم است. " پل: "در حال حاضر, به هر حال."
جان: "این گفت:" من هرگز به استفاده مواد مخدر "یا" من به مواد مخدر را, دلیل این که شما
نمی دانم. " Q: "پس از تجربه ای که شما تا به حال,
آیا شما فکر می کنم که جوانانی که خود را طرفداران, کسی که تو را بحد پرستش دوست داشتن, باید سعی کنید همان
چیزی؟ " جان: "نه, ما دستورالعمل در مورد نحوه نمی دهد
برای زندگی شما. تنها چیزی که ما می توانیم انجام دهیم, از آنجا که ما در چشم های عمومی هستید, این است که منعکس
آنچه که ما انجام می دهند. و آنها می توانند برای خود قضاوت آنچه برای ما اتفاق می افتد - با ماهاریشی, با
مواد مخدر, با هر آنچه که ما در رفتن. اگر آنها با استفاده از ما را به عنوان یک راهنما است. و ما تنها می توانید سعی کنید
و آنچه مناسب برای ما است, و در نتیجه, ما حق را برای آنها امید. "
پل: "برخی از fella به من گفت," آیا شما تا به حال LSD, پل؟ و من گفتم: "بله." و آن را فقط
چون من قرار بود فقط صادقانه با او. هیچ دلیل دیگری وجود دارد. من نمی خواهم
آن را پخش و یا هر چیزی, شما می دانید. من نیستم تلاش برای انجام هر کاری به جز پاسخ به سوال خود را.
اما او اتفاق افتاد به عنوان یک خبرنگار, و من به طور اتفاقی به Beatle. پس از آن به که رفت, شما
می دانم. " جان: "و این مسئولیت خود را, و یا او بود
مسئولیت روزنامه و ایستگاه تلویزیونی خود را. " پل: "این چیزی است - او بلافاصله گفت:
اوه, این مسئولیت این مرد است. او فقط گفت: همه بچه ها باید LSD کنند.
و من, نه شما می دانید. من فقط گفت: بله من از آن گرفته شده است. خوب من خودم, شما می دانید. "
Q: "آیا شما فکر می کنم مطبوعات تحریف بزرگ مقابله از آنچه به شما می گویند؟ "
پل و جان: بله " جان: "من فکر نمی کنم وجود دارد در هر نقطه, هر
حقیقت در مورد آنچه اتفاق می افتد در همه ".
(خنده حضار) Q: "به طور کلی, تمام راه را در سراسر هیئت مدیره؟"
جان: "هیچ حقیقتی وجود دارد بیرون می آید, در همه. تنها چیزی که واقعی درباره روزنامه
نام روزنامه. و من نمی گویم که آنها عمدا بد و یا هر چیزی,
آن را فقط آنها می توانند آن را کنترل کنند. و سیستم به شما این امکان را می دهد که حقیقت را به بیرون می آیند. "
PAUL: "بله." جان: "بنابراین چیزی اشتباه است با وجود دارد
نظام "است. پل: "شما می دانید منظور من, این - این خیلی
مرتب کردن بر اساس مصاحبه عادی است. این خیلی کسل کننده است, شما می دانید. به جز یک یا دو چیز کوچک,
که باید سرفصل شده است. " Q: "البته, وقتی کسی به تماشای تلویزیون,
آنها آن را ببینید. " جان: "تلویزیون است که کمی بهتر است, اما آن را
هنوز تحت تاثیر از سیستم واقعا نمی اجازه می دهد تا حقیقت را به بیرون می آیند. "
Q: "خوب, حالا شما می گویید چه فکر می کنید و مردم به آنچه به شما می گویند. "
جان: "فقط برای این لحظه, شاید اگر ما می گویند حقیقت که ما آن را می دانیم. اما در
به طور کلی, منظور من ... آیا شما گفت که حقیقت این است که بیرون آمدن از همه وقت؟ من نمی
می دانم. شما فکر می کنم تا؟ شما سعی می کنید, بله, شما سعی می کنید اما شما هنوز هم یک سیستم است که محدود می
و مهار مردم صحبت کردن به ذهن خود. من متوسط, ما می توانیم ذهن ما در حال حاضر در مورد این صحبت می کنند
شده است. اما وجود خواهد داشت محدودیت های تحمیل شده است. و قوانین. "
پل: "بهت". جان: "... که برای حفاظت از چیزی
و یا دیگر. اما حفاظت آن مانع ... آن را یک عارضه جانبی است. و انتخاب است, که در آن
برای رسم خط. " پل: "این مثل, اگر شما به درخواست هر دو
از ما سوالی است که پاسخ خواهد بود زشت و ناپسند ... "
جان: "وجود دارد را سانسور کنند." پل: "یک محدودیت وجود دارد, شما می دانید, به جایی که
شما می توانید بروید. " جان: "ما نمی تواند توصیف عشق ورزی
کسی, چرا که سیستم اجازه نمی دهد که که. شما فقط می تواند آن را توضیح دهید. که
که در آن سیستم در. Q: "یکی از اختلاف های بزرگ در کشور شما
اخیرا کل پرسش نژادی یکپارچه سازی و قطع مهاجرت,
و درخواست برخی از غیر سفید پوستان به آن بروید بازگشت به خانه دوباره. شما در این باره پرسیده می شود,
بدون شک. " جان: "نه."
Q: آیا شما فکر می کنم این نوع از دولت است سیاستی که شما را در کشور خود را می خواهید؟ "
جان: "ما ایجاد چیزی است که ما درو, یا هر چیز دیگری از آن است. و انگلیس برای پرداخت آنچه در آن انجام داد
به همه این کشورها است. و به گفتن نیست, نگاه خارج, تنها در باغ پارس, شما می دانید.
از آنجا که هر آنچه که اتفاق خواهد افتاد رخ خواهد داد دوست دارم. "
پل: "این فقط برخی از fella بود که گفت: در سخنرانی یک روز ... "
جان: "او گفت که بسیاری از آنها فکر می کردم." Q: "و بسیاری از مردم در لیورپول, و
مکان های دیگر شما می دانید خوب, به نفع آنچه را که او گفت, ظاهرا ".
جان: "حتما." PAUL: "بله."
جان: "از آنجا که این افراد بیش از همه محل. به همین دلیل است که دولتها در قدرت هستند. "
پل: "شما می دانید که این افراد, آنها را نمی دانم چیزی. آنها فقط از آنها بدم میاید. "
جان: "از آنجا که آنها چیزی گفته نشده است, نیز هست. "
پل: "این مردم مثل این است - آنها می گویند:" من سفید و سیاه. نفرت, نفرت, نفرت. آنها
فقط از او متنفر است. " جان: "و او به ارمغان آورد نه هیچ راه دیگری."
پل: "شما می دانید, آنها هیچ چیز را نمی دانم دیگری از آن است, به طوری که آنها رو به توافق برسند
این fella که می گوید "ما باید خطرناک وضعیت در اینجا. "
جان: "و او آنها را در رای, و او تنها آنها احساس خوبی می گذرد. و او به آنها می گوید که
"حق با شماست! شما می دانید چه چیزی اتفاق می افتد. من شما را در قدرت قرار داده است اما آنچه که نمی دانند
این است که او می داند که یک کمی بیشتر چه خبر است. به همین دلیل است که او در قدرت است. اما او نمی خواهید
به آنها بگویید چه چیزی اتفاق می افتد چرا که او می خواهد برای باقی ماندن در قدرت است. چرا که اگر آنها می دانستند, آنها
او در قدرت, کسی دیگری را قرار داده است خواهد بود. "
پل: "اما در انگلستان به عنوان بد نیست آن را به عنوان است در اینجا. "
جان: "این احتمالا است, اما این فقط یک متفاوت است ..." پل: "من فکر نمی کنم آن است."
Q: "شما در حال صحبت کردن در مورد نژادپرستی؟" جان: "خوب, و پس از آن خواهد بود."
پل: "من فکر نمی کنم آن را به عنوان بد, فقط از آنچه که من دیده ام. این ممکن است. «چون آن را پنهان
بیشتر در انگلستان است. " جان: "این ممکن است بدتر است."
پل: "این ممکن است بدتر, آره اما وجود دارد فقط اعداد در رفتن است. "
جان: "خوب, این درست است که انگلستان این است که بزرگ, و آمریکا این است که بزرگ است. "
پل: (giggles, به شوخی) گفت: "این خیلی بدتر است در انگلستان, شما می دانید!
(خنده حضار) جان: (giggling) "اوه, نه, او به شوخی گفتم پس از آن است."
Q: (با خنده) "واقعا؟" جان: او آمد دایره دور. "
Q: "این کسب و کار از رنگ, و جوانان, و افرادی که شما را دنبال کنید ... این را نمی کند
هرگونه اهمیت در ذهن بسیاری از از جوانان خود را؟ "
پل: "نه, آن را خوب اکثر مردم نمی ... به نظر می رسد افراد مسن که واقعا
قطع یو پی اس. " جان: "بله, و نوازندگان و ارتعاشات آنها
معمولا لازم نیست که این کار را در مورد آنچه در خیابان شما را در زندگی می کنند. منظورم این است که, آنها که صحنه طبقه بندی شده اند
به عنوان به زودی به عنوان آنها با نوازندگان دیگر. از آنجا که آن موسیقی است که تعداد است. وجود دارد
هیچ مخرج مشترک برای جامعه مثل موسیقی و یا هر آنچه که آنها در حال رفتن است. "
پل: "اگر کسی می تواند گیتار, آن را نمی کند مهم نیست چه دست رنگی او استفاده می کند. "
جان: "اما آن را نیز برای مهم نیست نجار و آجرچینی, و تمام آن است. "
پل: "اما منظور من, هر کس می داند که به هر حال. تنها چند وجود دارد ... من نمی دانم که این
مردم که ... " جان: (giggling) "آنها هستند که رأی
برای آن دسته از مردم است. " پل: (giggles): "شما می دانید, تنها برخی وجود دارد
خنده دار از مردم اطراف که در حال خراب است. " جان: "تعداد زیادی از آنها است."
پل: "اجازه دهید پیدا کردن این افراد است." Q: "البته, افرادی که دوست ندارند وجود دارد.
موهای بلند ... " جان: "خب, ما می دانیم که این افراد بیمار هستند!
و همه ما ممکن است بیمار باشد. اما تظاهرات خود را بیماری بسیار وحشتناک است, واقعا. ترسناک بود. "
پل: "برخی از چیزی که در انگلستان وجود دارد که در آن بچه رفت به آرایشگران و عموی خود گفت:
«برو و کوتاه کردن مو شما. و او رفت و او فقط کمی, به دلیل
او تا به حال آن را کاملا طولانی است و او آن را دوست داشت. و او با درست کردن یک بیت آمد - خود را
عمو, نگهبان او را اذیت کردم و کشیده او برگشت و تا به حال آن را تمام کردن. بچه فقط
بیا با برش کمی خدمه, و او واقعا در مورد آن شکسته شده است. و صبح روز بعد آنها
او را در خطوط راه آهن در بر داشت. بچه است مرتب کردن بر اساس از خود را با خدمه برش گذاشته شده است.
* CHOP * شما می دانید, هیچ نیازی نیست برای آن وجود دارد. " جان: "برای اینکه موهایشان که مهم است
جنون. " Q: "بعضی از مردم ممکن است به شما می گویم, چرا
شما نمی موهای خود را کوتاه؟ آیا شما فقط پوشیدن آن که راه است متفاوت باشد؟ "
پل: "نه این فقط," چرا شما نمی مال شما پوشیدن طولانی, شما می دانید. "
جان: "ما می دانیم که آنچه ما در آن احترام می خواهم. خودمان, لطفا به ما. و چه چیزی آن را رو به
(مکث) برخی از انسان را با یک چشم. " (خنده حضار)
جان: (giggling) "شما می دانید که انسان را با یک چشم که همیشه نشسته دور برگشت! "
(خنده حضار) جان: "... و از شما خواسته است که چرا موهای شما است
طولانی! " پل: (می خندد) "آره, اما همه آن چیزهایی
درباره مو و رنگ ... شما می دانید, تمام کسانی که چیزهایی را که قطع مردم. بدون نیاز وجود دارد,
"چون هیچ نگرانی وجود ندارد. منظورم این است, کسانی هستند که حداقل چیزهای نگران کننده در اطراف. "
جان: "اما آنها علل آنها نیست!" Q: "آنچه در مورد ملکه و خانواده سلطنتی در بریتانیا؟
این است که قطع است؟ " جان: "این یک نه قطع است, اما منظور من این است - تصور کنید
تا که می خواهم برای دو هزار به ارمغان آورد سال است. شما باید خیلی freaky به است. و آنها
باید یک زمان سخت در تلاش برای انسان داشته باشد. من نمی دانم اگر هر یک از آنها را هرگز
آن, چون من زیاد در مورد آنها نمی دانند. اما, متاسفم برای مردم می خواهم که شما احساس می کنید. لغت
آن را مثل ما, فقط بدتر! و اینکه آیا آنها می دانم چه خبر است یا نه موضوع دیگری است. "
پل: "آنها احتمالا چیزی که خود را, شما می دانید, در داخل قلعه است. "
جان: "این یک زندگی بسیار عجیب و غریب است, نمی باشد. آن است. منظورم این است که یکی دیگر از تظاهر از
دیوانگی است. " پل: "شما به او واقعا صحبت به خاطر
او ملکه است. مثل شما واقعا نمی صحبت کردن با رئیس جمهور جانسون همیشه. شما فقط مرتب کردن بر اساس
لرزش دست و به نظر می رسد به صحبت کردن به او. " جان: "و اگر آنها بر این باورند که آنها سلطنتی,
که شوخی است. شما می دانید, اگر آنها باور دارند که آن ... "
پل: "این دیوانه است." جان: "... آنها به خوبی می تواند, شما می دانید.
از آنجا که آن را بسیار عجیب و غریب فکر می کنم که شما سلطنتی.
پل: "آنها احتمالا فقط بزرگ و حقوق بشر و فقط صحنه خود را رفتن, شما
می دانم. " جان: "یک یا دو نفر از آنها, شاید ... (giggles)
بیش از پنج میلیون نفر است. " پل: "و آن را فقط یک کار بسیار دشوار است."
Q: "آیا شما فکر می کنم همه باید خاتمه داده شود؟" جان: "خب, من در مورد آن را نمی دانند اما
آن را بسیار پرهزینه است. " پل: (می خندد)
جان: «این اولویت واقعا, آن است که نیست." Q: "گفته شده است که شما باید فوق العاده
مقدار نفوذ است. شما خودتان را گفت: در که بسیار بحث برانگیز اظهار یک بار که
شما محبوب تر از عیسی مسیح بود, و شما تا به حال به درست تفسیر آن است. "
جان: "بله." پل: "ملکه freaky به یک بد نیست."
Q: "آره, که خیلی بد نیست, یا." پل: (شوخی) "یکی دیگر از تیتر گرفته شده
زمینه هنوز دوباره! " Q: "ایالات متحده شده است توسط گرفتار
جنگ در ویتنام و جهان بوده است نگران آن است. چه هستند نظرات خود را در مورد
جنگ؟ " جان: "این یکی دیگر از قطعه ای از جنون
همه بخشی از صحنه همان مجنون است که می گذرد در. هیچ چیز دیگری برای آن وجود دارد ... هیچ دلیلی وجود ندارد,
فقط جنون. " پل: "شما می دانید, هر کس حق و هر کس
اشتباه است, آن را هنوز هم ... چیزی که رفتن یک چیز خوب وجود ندارد. "
Q: "از آنجا که شما در حال دیپلمات نیست, اجازه بدهید از من بپرسید شما را به ما به عنوان دخالت در سیاست آمریکا
نتیجه گیری سوال. در حال حاضر بسیاری از نامزدهای ... پل و جان: "ما در مورد آن نمی دانم."
Q: "شما می دانید نام ..." جان: "نه."
Q: "شما شنیده ام به نام ..." جان: "نه واقعا"
پل: (شوخی) آیزنهاور "؟ Q: (می خندد)
جان: "ما می شنویم مرتب سازی بر کندی, و ما ملاقات یک مرد به نام سبز به فروش می رساند که گل های پلاستیکی
را امتحان کنید و مردم را به رای دادن برای او, که نشانه خوبی از آنچه در او است, به هر حال. اما
ما دیگران را زیاد نمی دانند. " پل: (نمادهای صلح) "کبوتر".
جان: "کبوتر و زیتون است." (خنده حضار)
جان: «هر چیزی در مورد آن, انتخاب من کبوتر باشید. اما منظور من, آن را ممکن است یک دیوانه
کبوتر. که خطر شما را به است. " Q: "شما آماده برای ایجاد یک تعهد نیست؟"
پل: "آره مطمئن شوید که به حال خود رها, با درخواست برخی از." Q: "مک کارتی, یا کندی شما انتخاب کنید؟"
جان: "کبوتر" Q: "هامفری, نیکسون و راکفلر"
جان: "کبوتر" پل: "آره شما می دانید, آن را خیلی سخت
چرا که ما نمی دانیم آن ها چه هستند, کسانی که مردم است. ما می بینیم که تمام تصاویر خود را در این مقاله,
اما ما نمی دانیم که واقعا به آنچه که آنها در حال انجام است. آیا شما؟ "
Q: "چه در مورد هارولد ویلسون" (Merseyside عضو پارلمان و پس از آن جریان نخست
وزیر) جان: "بله چه او انجام شده است؟!"
(خنده حضار) جان: "منظورم این است که آنها چه هستند همه کار که؟
نقطه است. " Q: "اجازه دهید من فقط پرسیدن این سوال نهایی است.
چه چیزی شما را بکنید هنگامی که شما در مورد نظام صحبت, و شما سعی می کنید برای قرار دادن چیزی را در خود جای ...
وقتی که شما با راضی نمی کند ... " جان: "ما همه بخشی از آن را به عنوان به خوبی منظور من,
استقرار انتزاعی است و آنچه را که بیتی. همه ما بخشی از آن را. پس از آن فقط به
به هر حال شما می توانید آن را تغییر دهید, اگر شما فکر می کنید می توانید. که شما می توانید انجام دهید. "
Q: "آقایان, از شما بسیار تشکر می کنم." جان: "لذت"
پل: "متشکرم."